ما آنقدر که نگران یادگیری کم دانش آموزان هستیم ،به همان اندازه نگران یادگیری کافی آنها نیستیم/ آیا ارتباط میان سازمانی آموزش و پرورش با این سازمانها از نوع اعتمادورزی و خِردورزی هست یا خیر/ در آموزش و پرورش خود تقریبا دو بُعد دین و تا حدودی اخلاق را فقط تثبیت کرده ایم و از سایر ابعاد فرهنگ یا غفلت کرده ایم یا خیلی کم اثر بدانها پرداخته ایم، لذا امروز از لحاظ فرهنگی موفق نیستیم. جای ارزشهای اجتماعی ، هنجارها،عادات و عقاید و باور و مقررات اجتماعی و نمادها و هنر در بطن نظام آموزش رسمی کشور خالی است/ در ساماندهی نیروی انسانی شاغل در آموزش و پرورش ابتدا باید تعداد نقش های موجود را کاست. جدایی پرورش از آموزش ، روح و ذهن کودکان و نوجوانان را برای نفوذ معنوی معلم از بین برده است/ جذب معلم از مراکز تربیت معلم و دانشگاه های معتبر کشور با تعلیمات کسب کرده تنها طریق کفایت و قابلیت آنان خواهد بود اما ساختار دانشگاه فرهنگیان چیزی بیشتر از مدارس ما ندارد/ معلمان خرید خدماتی ، معلمان آزاد، آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی ،حق التدریس آزاد ، حق التدریس لابد غیر آزاد یا دولتی ، سرباز معلمین و..... تقابل توانایی یا اسمی این تنوع معلمین، امروز آزار دهنده شده است و برخی از معلمین رسمی آنان را به رسمیت نمی شناسند

دانش آموزان و معلمان ابتدایی قربانی سیاستهای آموزشی معاونت ابتدایی شده اند. معاونتی که با تحمیل طرح های شتاب زده و خام و غیر کارشناسی آموزش کودکان را به ابتذال کشانده است...
معلم ابتدایی یک میرزا بنویس به تمام معنی است... وقت و بی وقت باید فرم هایی را پر کند که از اداره کل ارسال می شود.
با این همه فرم آیا معلم وقت می کند به کلاس و دانش آموز برسد.
معلم باید کارنامه توصیفی را برای 40 نفر پر کند. سال گذشته بعد از آنکه معلمان چتد روز وقت گذاشتند و کارنامه توصیفی نوشتند در اواخر دی ماه مسئولان ذی ربط یادشان افتاد نگارش جدید به مدارس بفرستند. فرم کارنامه عوض شد. معلم بی پناه ابتدایی مجبور شد از اول کارنامه بنویسد.
هیچ کس هم جوابگو نیست !
چرا بعد از صرف هزینه و چاپ آن همه کارنامه و صرف وقت و نگارش آن همه کارنامه چرا باید دوباره کارنامه تغییر کند ؟ مگر مسئولان مربوطه نمی دانند زمان نوشتن کارنامه چه وقت است چرا در ارسال به موقع نگارش کوتاهی میکنند؟
معلم باید فرم شهاب را پر کند و به 80 سوال تخصصی برای هر دانش آموز پاسخ دهد. بعد میانگین بگیرد و در آخر نتیجه نهایی را وارد سامانه کند.
هنوز فرم های شهاب و کارنامه تمام نشده است، معلم باید فرم های طرح جابر را پر کند.
و بعد نوبت به اجرای درس پژوهی و نگارش فرم هایش می رسد .
بعد فرم قصه نویسی...
فرم کارنامه نماز...
فرم اقدام پژوهی
فرم های مربوط به پوشه کار 40 دانش آموز!
اینها یک طرف داستان است.... در طرف دیگر، تدریس کتابهای دشوار و غیر استاندارد به بچه ها و برگه هایی است که باید تصحیح شود و دیکته هایی که هر هفته باید گرفته و تصحیح شود..
و برگه های کار عملی برای پوشه کار بچه ها که باید امضا شود..
طراحی سوال و چک لیست...
طراحی پیک هفتگی....
طراحی پیک نوروزی...
جدیدا هم فرم معرفی دانش آموزان نیازمند به تلاش و قابل قبول....
یک ماه پیش این فرم آمد مدرسه و پر کردیم. هر معلم ده تا 20 دانش آموز نیازمند به تلاش و قابل قبول فرم ها را پر کرد...
بعد از یک ماه خانمها و آقایان مدیر تازه متوجه شدند شکل و محتوای فرم اشکال دارد. بنابراین دوباره فرم جدید طراحی کردند و به مدرسه فرستاده اند و معلمان را اجبار کرده اند که باید این فرم سه برگی را پر کنید.
بسیاری از معلمان که از این بازی ها خسته شده اند ، تصمیم گرفتند برای هیچ دانش آموزی رتبه نیاز به تلاش و قابل قبول نگذارند تا از شر این فرمها خلاصی پیدا کنند.
این فرمها چاره ای برای معلمان ابتدایی نمی گذارد جز آنکه کارنامه ای صوری با نمرات خوب و خیلی خوب برای دانش آموزان بنویسند تا خود را از شر عواقب این فرم محفوظ نگه دارند و دود این کار تنها به چشم کودکان این مرز و بوم می رود.
من از هر کسی که می تواند دست یاری به سوی معلمان ابتدایی دراز کند، یاری می خواهم.
آیا کسی هست که ما معلمان مظلوم و غریب مقطع ابتدایی را یاری دهد؟
آیا کسی هست کودکان این مرز و بوم را از شر آفات چنین طرح های نادرستی نجات دهد...
معاونت آموزش ابتدایی چه می کند؟
بعد از بلاهایی که حاجی بابایی و فانی و و دیمه ور بر سر آموزش ابتدایی و معلمان و دانش آموزان آوردند اکنون نوبت خانم حکیم زاده است؟
خانم حکیم زاده خبر دارد چه بر سر معلمان ابتدایی می آورد؟
بر چه اساسی من معلم باید ساعتها وقت بر سر پر کردن چنین فرم ها بگذارم؛ فرم هایی بسیار تخصصی که پاسخ به سوالهای آن نیاز به تخصص های شنوایی سنجی، بینایی سنجی، مشاوره و روانشناسی دارد.
آیا پر کردن دقیق چنین فرمهایی از عهده معلم بر می آید ؟
وظیفه معلم تدریس است و رصد فرآیند رشد و تغییرات یادگیری و در نهایت نوشتن کارنامه.
کارنامه خود گویای وضعیت درسی دانش آموزان است. کارنامه ها به رویت ادارات آموزش و پرورش می رسند و خودشان می توانند دانش آموزان ضعیف را به مراکز مشاوره و پزشکی معرفی کنند و علت افت تحصیلی را از طریق افراد متخصص بررسی کنند.
آخر مگر معلم مشاور است. مگر معلم شنوایی سنج است. مگر معلم بینایی سنج است ؟
ممکن است یک کودک که اختلالات شنوایی و بینایی و گفتاری حاد دارد قابل شناسایی باشد اما در میان 40 دانش آموز مگر می توان افرادی که مشکلاتشان چندان حاد نیست شناسایی دقیق کرد و به پرسش های تخصصی پاسخ داد ؟
در کدام ساعت معلم باید چنین کاری را انجام دهد. آیا باید تمام وقتی که در خانه است صرف پر کردن فرم و طرح سوال و تصحیح برگه کند. در آن صورت خانواده خود را چه کند؟
آیا باید در ساعت مدرسه که ساعت آموزش دانش آموزان است چنین فرم هایی پر شود، اصلا امکان پذیر است؟ با چهل دانش آموز شلوغ که لحظه ای آرام و قرار ندارند ؟
آیا باید ساعت تدریس فدای چنین کارهایی شود؟
آقایان
خانم ها !
حضراتی که پشت میزهای خود می نشینید و بعد از صرف چای و میوه، بی خبر از واقعیت کلاسهای درس طرح جدید می نویسید و بلافاصله به مدارس ابلاغ می کنید ؛ آن قدر سریع که یادتان می رود فرم را نهایی کنید و بعد از یک ماه تازه متوجه عیب کار خود می شوید و درصدد اصلاح بر می آیید و با این اهمال کاری ها کار معلم را چند برابر می کنید.
آیا به عواقب کار خود می اندیشید؟
آیا یک لحظه فکر می کنید معلم چگونه باید این همه فرم های رنگارنگ را پر کند؟
آیا از کارآمدی طرح های خود مطمئن هستید؟
ما درد خود را به که بگوییم.
ما معلمان مقطع ابتدایی شکایت مان را به کجا ببریم؟
شرح بی فکری و بی کفایتی معاونت آموزش ابتدایی را با که بگوییم ؟
معلم ابتدایی وظیفه اش چیست؟ پر کردن فرمها !
معلم ابتدایی وظیفه اش چیست؟ انجام طرح هایی که تقدیرنامه هایش نصیب صاحبان طرح می شود.
به کجا پناه ببریم؟
ما چه گناهی کردیم که گرفتار مدیران بی لیاقت آموزش و پرورش شده ایم ؟
معاونت ابتدایی چه می کند ؟ چرا ما معلمان باید قربانی طرح های بی محتوای معاونت ابتدایی و سازمان نخبگان و ... شویم ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه و تشکل/
بیش از 20 تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کشور در نامه ای که به رییس مجلس درباره لایحه حذف سابقه تحصیلی تعهد خدمت قبل از استخدام یا حین خدمت کارکنان آموزش و پرورش برای بازنشستگی نگارش و برای صدای معلم ارسال کرده اند نسبت به تبعات این اقدام هشدار داده اند .
انتظار « صدای معلم » توجه لازم و کافی و پاسخ گویی نسبت به صداهایی است که بیان می شود
علی اصغر یوسف نژادسخنگوی کمیسیون تلفیق از مجوز مقام معظم رهبری برای برداشت 4 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی خبرداد/رقم پیشنهادی دولت 5 میلیارد و 800 میلیون دلار بود/ کمیسیون تلفیق مبلغ یک میلیارد و 6 میلیون دلار برداشت از منابع صندوق برای کمک به تسویه بدهی پاداش پایان خدمت بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش را از جدول حذف کرد/ ردیف حمل و نقل ریلی هم از جدول حذف شد/ در کمیسیون تلفیق کمک به صدا و سیما از منابع صندوق توسعه ملی از 100 میلیون دلار پیشنهادی دولت به 150 میلیون دلار افزایش یافت/ در کمیسیون تلفیق مجلس، ردیف بنیه دفاعی از منابع صندوق توسعه ملی از 1میلیارد و 300 هزار دلار پیشنهادی دولت به 2 میلیارد و 500 میلیون دلار افزایش یافت و تقریبا دو برابر شد/ آقای تاجگردون رییس کمیسیون تلفیق و فاطمه سعیدی، محمود نگهبان سلامی و جبار کوچکینژاد اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات در کمیسیون تلفیق جواب بدهند که چرا ردیف آموزش و پرورش حذف شد/ چرا صدایی از حاجی بابایی بلند نمی شود/ مجلس جواب بدهد که چرا ردیف صدا و سیما در تبصره چهار، 50 درصد اضافه شد و سهم آموزش و پرورش صفر شد/ صندوق توسعه ملی یک نهاد حکومتی است که در سال 92 جایگزین صندوق ذخیره ارزی گردید/ 30 درصد از منابع حاصل از فروش نفت و گاز به صندوق توسعه ملی واریز می شود/ استفاده دولت از منابع صندوق توسعه برای هزینه های جاری خلاف فلسفه تاسیس این صندوق است/ این تبعیض پذیرفتنی نیست که صدا و سیما از صندوق سهم ببرد و آموزش و پرورش محروم شود/ آموزش و پرورش از تبعیض و فراموشی رنج می برد/ برداشت از صندوق مثل این است که خانواده ای از حساب پس انداز مسکن خانواده برای خرید مواد غذایی و پرداخت فیش آب و برق وگاز، هزینه درمان و... برداشت کنند/ اگر مدیران کشور با همین فرمان پیش بروند تا چندسال دیگر نه تنها پس اندازی برای آینده از محل درآمدهای نفتی غیرممکن می شود بلکه کارهای عمرانی هم باید تعطیل شود/ هزینه های جاری دولت تا سه سال دیگر تمام منابع کشور را می بلعد/ همان اتفاقی که برای اقتصاد خانواده پیش آمده گریبان دولت را هم گرفته است/ مخارج خانواده چند برابر درآمد خانواده و هزینه های حقیقی دولت چند برابر درآمدهای آن است/ اگر مشکلی برای درآمدهای نفتی پیش بیاید ، دولت حتی قادر به پرداخت حقوق کارکنان خودش هم نخواهد بود/ کشور با بحران های بزرگی مانند نابودی منابع آب و محیط زیست مواجه است که پیامدهای غیرقابل پیش بینی دارد/ روحانی و علی لاریجانی اداره کشور را به این شکل تقریبا غیرممکن می دانند/ مدیریت کشور نه تنها سهم نسل های آینده را پیش خور می کند حتی قادر به تامین رضایت همین نسل هم نیست
گروه اخبار/
« محمود صادقی » نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در توئیتی اعلام کرد که پرداخت بدهی پاداش بازنشستگان آموزش و پرورش از صندوق توسعه ملی حذف شده است .
پیش ار این « علی الهیار ترکمن » در نشست رسانه ای خود اعلام کرده بود که برای نخستین بار پرداخت پاداش معلمان بازنشسته از ردیف " صندوق توسعه ملی " در لایحه پیشنهادی بودجه 97 گنجانده شده است . ( این جا )

پایان پیام/
در سال مالي 1397 در مجموع اعتباري معادل 36 هزار ميليارد تومان براي وزارت آموزش و پرورش در نظر گرفته شده که سهم آموزش و پرورش از کل بودجه کمتر از 3 درصد توليد ناخالص داخلي کشور را تشکيل ميدهد/ روند تخصيص و پيشبيني بودجه در دولت بر مبناي ضريبي از بودجه مصوب سال قبل دستگاهها ميباشد، اما ظاهراً براي وزارت آموزش و پرورش عملکرد بودجه ملاک عمل قرار نميگيرد و از اين رو مرتباً بر بار مشکلات اين وزارتخانه در سالهاي بعد اضافه ميشود/ مطالعه آمار و ارقام نشان ميدهد که آموزش و پرورش به عنوان بزرگترين و مهمترين نهاد آموزشي و فرهنگي کشور از کسري بودجه شديد رنج ميبرد و کسري بودجه آموزش و پرورش (حدود 6۰۰۰ ميليارد تومان) به دليل انتقال کسريهاي بودجه سالهاي گذشته به سالهاي بعد، روندي تصاعدي را طي کرده است/ ه بخشي از کسري بودجه مزمن آموزش و پرورش به عدم تخصيص بودجه و اعتبارات کافي بر ميگردد و بخش مهمتر به «ضعف مديريت» در استفاده درست و بهينه از منابع و افزايش بهرهوري بر ميگردد/ نظام بودجهريزي استاني از يک سو به عنوان يك نظام مديريتي، باعث ارتقاي كارايي و اثربخشي مصرف منابع و اعتبارات سازماني ميشود و از سوي ديگر با تمرکززدايي ميتواند نظارت جديتري بر عملکردها را به دنبال داشته باشد. اصلاح شکل بودجهريزي و استاني شدن بودجه آموزش و پرورش را ميتوان مهمترين راهکار «کاهش منطقي کسري بودجه» اين نهاد در نظر گرفت/ نکته ديگري که باعث ايجاد ابهام براي فرهنگيان شده است عدم اختصاص اعتبارات لازم در خصوص «رتبهبندي معلمان» است. طبق بند 2 ماده 63 قانون برنامه ششم توسعه، دولت مکلف به تدوين طرح رتبهبندي معلمان بر اساس سند تحول و نقشه جامع علمي کشور با تصويب مجلس شوراي اسلامي در قالب بودجه سنواتي است/ علي الهيار ترکمن معاون توسعه، مديريت و پشتيباني وزارت آموزش و پرورش علت عدم تخصيص بودجه به طرح رتبهبندي معلمان در سال مالي 97 را «عدم تعيين تکليف» اين طرح عنوان مي کند. به گفته وي از آنجايي که دولت طرح رتبهبندي معلمان را هنوز تصويب نکرده است، بنابراين مؤلفهها و پارامترهاي آن مشخص نيست و نميتوان براي آن رديف اعتباري تعريف کرد/ در روزهاي آينده بودجه پيشنهادي سال 97 براي تاييد نهايي و اجرا در صحن علني مجلس مورد بررسي قرار خواهد گرفت. امسال «بحث بودجه آموزش و پرورش» بيشتر از سالهاي گذشته مطرح و مورد توجه معلمان قرار گرفته است...
گروه اخبار/
مدیرکل امور زنان وزارت آموزش و پرورش به وزیر آموزش و پرورش پیشنهاد داد تا یکی از دو نماینده معلمان که قرار است به عنوان هیات مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان انتخاب شوند، زن باشد.
مینایی پور در این باره اظهار کرد: در جلسه افتتاح ستاد انتخابات نمایندگان معلمان در هیات مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان، با توجه به اینکه بیش از نیمی از اعضای صندوق ذخیره زن هستند، به وزیر آموزش و پرورش پیشنهاد کردیم تا یکی از نمایندگان معلمان از زنان باشد.
وی افزود: این پیشنهاد مورد استقبال وزیر آموزش و پرورش قرار گرفت و ایشان اعلام کرد که این پیشنهاد قابل تامل است و بررسی میشود.
هجدهم تا بیستم بهمن ماه ۹۶، انتخابات نمایندگان معلمان در هیأت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان برگزار خواهد شد.
ایسنا
گروه رسانه/
چندی پیش مطلبی با عنوان " اعضای سازمان معلمان احتمالا برای تقویت روحیه الهیار ترکمن همراه او به دیدن تئأتر رفتند و عکس یادگاری گرفتند ؛ نظر سازمان معلمان در باره مدارک احتمالا جعلی الهیار ترکمن ، معاون وزیر آموزش و پرورش چیست ؛ اصلاح طلبی یعنی بلندکردن " تابلو دروغ ممنوع" ! ( این جا ) در صدای معلم منتشر گردید .
« طاهره نقی ئی» از اعضای سازمان معلمان برای صدای معلم توضیحاتی را ارسال کرده است .
ضمن تشکر و قدردانی از ایشان عین پاسخ مننشر می شود .

روزگار عجیبی شده است که دبه درآوردن دولت در مورد تعهدات خود و حرکت بهسوی بیقانونی در لوای قانون به روندی عادی در حال دگرگونی است تعهدات را یکطرفه لغو میکند و یادش نمیآید که همین نیروهای تعهد دبیری و آموزگاری دو برابر مدت تحصیل هرجایی که نیاز بود خدمت کردند چه سالهایی که در مناطق محروم و عشایری و یا در استانی دیگر از حداقل چهارتا هشت سال هفتهها و ماهها از خانواده دور بودند و حتی یک تلفن هم برای آگاهی از وضعیت خانوادهشان نبود ؛ حالا چه شده که بیکفایتی و ناکارآمدی و سوء مدیریت خود و عوامل اجرایی و تصمیمات غلط و عدم پیشبینی برای تأمین نیرو و وضعیت اسفبار و آنارشیستی موجود در سیستم آموزشی را که هر روز آشکارتر میشود به پای رعیت خود هزینه میکنند و بیاخلاقی در وفای به عهد که بر خواسته از دین مبین اسلام است را زیر پا میگذارند و آموزش بیاخلاقی را از سطح کلان و در حد اعلای خود به معلمین آموزش میدهند.
در تاریخ 27 / 10 / 96 طی نامه شماره ۱۳۵۷۱۶ / ۵۰۷۰۰ رئیسجمهور لایحه " اصلاح و دائمی نمودن قانون خدمات کشوری " را که سازمان برنامه و بودجه پیشنهاد کرده تقدیم رئیس محترم مجلس شورای اسلامی نموده است که در بندهایی از این لایحه دولت تعهدات خود به همکاران تعهد دبیر و تربیت معلم را لغو نموده است.

دربند ۵۱ و در اصلاح ماده ۱۰۵ تبصره دو این موضوع آمده:
دوران تحصیل که بهصورت تعهد خدمت قبل از استخدام یا حین خدمت در اوقات اداری در مقاطع رسمی آموزشی یا معادل آن توسط کارمندان طی شده یا میشود " جزء سابقه خدمت برای بازنشستگی منظور نمیگردد " حکم مندرج در قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش (مصوب ۱۳۶۹) از این جهت فاقد اعتبار است.
بنابراین در صورت تصویب این بند سنوات دوره دو ساله تربیت معلم، دوره چهار ساله تربیت دبیر، دوران تحصیل مأمورین به تحصیل از سنوات بازنشستگی حذف خواهد شد ؛ به عبارت دیگر این دسته از همکاران دیرتر بازنشسته میشوند.
به زبان سادهتر در پشت تصویب این بند افزایش زمان بازنشستگی از ۳۰ سال به حداقل 32 سال برای فارغالتحصیلان کاردانی از تربیتمعلم و 34 سال برای فارغالتحصیلان کارشناسی از دانشگاهها خواهیم بود و عملاً زمزمه افزایش زمان بازنشستگی از ۳۰ به ۳۵ سال به واقعیت خواهد نشست در عمل این تبصره سنوات کاری جهت بازنشستگی افراد بالا رفته و دیرتر بازنشسته خواهند شد.
همچنین در صورت تصویب این بند عملاً مزایای دورههای تربیت معلم و دبیر که شروع سنوات بازنشستگی از آغاز تحصیل بود، از بین خواهد رفت؛ و در درجه اول باید منتظر عواقب این تصمیم برای کاهش انگیزه داوطلبان دانشگاه فرهنگیان برای شغل مقدس معلمی بود.
و اما سخنم با هیئت دولت و نمایندگان مجلس :
اربابان حوزه مجریه و مقننه
ما رعیت شما گردنمان از مو باریکتر است و خلف وعده و زیر پا گذاشتن تعهدات در لوای قانون جدید (چه تصویب شود یا نشود) و ظلم اربابان به رعیت را هرگز فراموش نخواهیم کرد و ضربالمثل " آه مظلوم به سوهان ماند گر خود نبرد برنده را تیز کند " یادآورتان میشوم.
و سخنم با همکاران ارجمندم؛
همکاران گرامی سرمای زمستان بیعدالتی سوزناک است و ظلم اربابان بیپایان، سازمان مدیریت و برنامهریزی که ریاست آن را آموزگاری از جنس خودمان در دست دارد و عوامل و انصارش که وزارت را قبضه کردهاند دست تبری شدهاند که قصدشان نابودی جنگل است و از ماست که بر ماست اما اتحاد و یگانگی رمز موفقیت است ؛ لذا پیشنهاد بنده حقیر آن است که کمپینهایی را جهت آگاهسازی در سطح محلی و ملی در فضای مجازی راهاندازی نمایند و از سوی دیگر با رایزنی با نمایندگان محترم خود در مجلس شورای اسلامی که تعداد بسیار زیادی از آنان همکاران فرهنگی در مجلس شورای هستند با توکل بر خدا و برای حذف بند مذکور و بندهای دیگری که خلاف تعهدات دولت است آگاهسازی نموده و از عواقب مترتب بر تصویب این موارد جلوگیری شود.
«الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» حکومت ممکن است با کفر پایدار بماند ولی با ظلم، پایدار نمیماند. امام علی (ع)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اگر این طرح که به صورت آزمایشی اجرا می شود مورد استقبال واقع شود دستاوردی است که می توان آن رابه عنوان مدلی موفق در برنامه های کیفی بخشی فعالیت های تعلیم وتربیت ارائه داد