کاظمی معاون پرورشی وزیر آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش در سه حوزه مأموریت اصلی دارد: اولین مأموریت، نهادینه سازی مسائل فرهنگی بوده و باید تمام نهادها در این زمینه کمک کنند، زیرا آموزش و پرورش به تنهایی نمیتواند تعلیم و تربیت تمام ساحتی نسل آینده را برعهده بگیرد.
دومین مأموریت ، تأمین منابع انسانی کشور است و اصلیترین دستگاه در این زمینه آموزش و پرورش بوده است.
سومین مأموریت ، ارتقای علمی است. **
و حال نقد و بررسی سه مأموریت اصلی آموزش و پرورش :
1- مأموریت نهادینه سازی مسائل فرهنگی ابتدا باید دید محتوای این فرهنگ شامل چه عناصری است: عقاید و باورها ، ارزش های اجتماعی ، هنجارها و مقررات اجتماعی ،نمادها .
واقعیت مطلب در این حوزه ما بیشتر از هر چیز کارکرد مذهبی داشتیم تا اجتماعی و فرهنگی. حتی صورت مسایل ریاضی دوره های مختلف نیز از مفاهیم مذهبی چون خمس و زکات و...... تنظیم گردیده است. ما آنقدر که نگران یادگیری کم دانش آموزان هستیم ،به همان اندازه نگران یادگیری کافی آنها نیستیم.
آیا امروز کسی شهامت حذف این نقش را در مدارس کشور دارد یا ما باید به روند کارکرد ناقص نقش معلم در کلاس درس آگاهانه اما ناچارانه ادامه دهیم کتب دوره ابتدایی و متوسطه انباشتی از مفاهیم ناموزون نامربوط به یکدیگر یا منفصل از یکدیگر است. محتوی کتب زبان فارسی یا ریاضی و علوم دوره ابتدایی از چنان انباشتگی رنج می برد که توان معلم از لحاظ بودجه بندی زمانی و توان دانش آموز برای یادگیری توأم با لذت را قربانی می سازد. حال با این اوضاع و احوال کدام نهاد قرار است برای نهادینه ساختن فرهنگ دست آموزش و پرورش را بفشرد؟
وزارت ارشاد اسلامی یا صدا و سیما و یا سایر رسانه های جمعی ؟ آیا ارتباط میان سازمانی آموزش و پرورش با این سازمانها از نوع اعتمادورزی و خِردورزی هست یا خیر؟
فرهنگ فقط بُعد مذهبی ندارد لذا ما برای کاربرد فرهنگ در آموزش رسمی کشور باید به یک توافق کاربردی مابین این سازمانها برسیم و تک تک عناصر فرهنگ را در بِستر آموزشی خود بگنجانیم.
در فرهنگ فارسی معین ، کلمه فرهنگ مرکب از دو واژه " فر" و" هنگ " است و به معنای ادب ، تربیت ، دانش ، علم ، معرفت و آداب و رسوم ، تعریف شده است.
ادوارد برنت تایلر انسان شناس ، فرهنگ را مجموعه پیچیده ای از دانش ها ، باورها ، هنرها ، قوانین ، اخلاقیات، عادات و هر چه که فرد به عنوان عضوی از جامعۀ خویش فرا می گیرد،تعریف می کند. ***
اما در آموزش و پرورش خود تقریبا دو بُعد دین و تا حدودی اخلاق را فقط تثبیت کرده ایم و از سایر ابعاد فرهنگ یا غفلت کرده ایم یا خیلی کم اثر بدانها پرداخته ایم، لذا امروز از لحاظ فرهنگی موفق نیستیم. جای ارزشهای اجتماعی ، هنجارها،عادات و عقاید و باور و مقررات اجتماعی و نمادها و هنر در بطن نظام آموزش رسمی کشور خالی است. ما برای تربیت افراد مؤثر در جامعه در جهت اعتلای فرهنگی باید به این ابعاد نیز بپردازیم.
2 – مأموریت بعدی آموزش و پرورش از نظر معاونت پرورشی تأمین منابع انسانی کشور است .ما طی 40 سال همزمان با افزایش صعودی جمعیت کشور در دهه 70 - 60 ، به طور شتاب زده ای اقدام به جذب نیرو با عناوین مختلف و ساز و کار متفاوتی کرده ایم. مسئولین وقت کفایت و درایت لازم برای کنترل و هدایت شرایط موجود را نداشته اند و در تعقیب برنامه های آنان متأسفانه علیرغم کنترل یا کاهش جمعیت ، باز امروز توانمندی قابل توجهی در مهار اوضاع درهم و برهم نیروی انسانی مشغول در امر آموزش از سوی مسئولین دیده نشده است.
در ساماندهی نیروی انسانی شاغل در آموزش و پرورش ابتدا باید تعداد نقش های موجود را کاست. جدایی پرورش از آموزش ، روح و ذهن کودکان و نوجوانان را برای نفوذ معنوی معلم از بین برده است. در هیچ کشوری ( اسلامی یا غیر اسلامی ) نیازی به معلم ثانوی برای طرح مسایل مذهبی یا معنوی وجود ندارد.
آیا امروز کسی شهامت حذف این نقش را در مدارس کشور دارد یا ما باید به روند کارکرد ناقص نقش معلم در کلاس درس آگاهانه اما ناچارانه ادامه دهیم؟
آموزش و تربیت معلم یا انتخاب معلم امروز بدون در نظر گرفتن بند پ سایر ادارات برای استخدام نیروی جدید ، ساده ترین و راحت ترین کانال برای جذب نیروی جدید است.
جذب معلم از مراکز تربیت معلم و دانشگاه های معتبر کشور با تعلیمات کسب کرده تنها طریق کفایت و قابلیت آنان خواهد بود اما ساختار دانشگاه فرهنگیان چیزی بیشتر از مدارس ما ندارد. نبود بودجه کافی ، نبود مدرس کافی یا با دانش بالاتر و به روزتر، سکوت و سکون در جریان آموزش ، اطاعت ناشی از ترس ، افسردگی و دلمردگی و..... در هر دو یعنی مدرسه و دانشگاه فرهنگیان ،حاکم است. امروز جوانان کشور با عناوین گوناگون پشت درهای بسته بی مهری قرار گرفته اند و نامشان آنقدر زیاد است که شاید از قلم بیفتند:
معلمان خرید خدماتی ، معلمان آزاد، آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی ،حق التدریس آزاد ، حق التدریس لابد غیر آزاد یا دولتی ، سرباز معلمین و..... تقابل توانایی یا اسمی این تنوع معلمین، امروز آزار دهنده شده است و برخی از معلمین رسمی آنان را به رسمیت نمی شناسند.
اما سئوالی که جای طرح دارد این که واقعا همه معلمین رسمی سطح علمی یا توانایی تدریس فوق العاده ای دارند؟ شما هیچ همکار ضعیف نداشته اید؟ شما هیچ همکار کم توان که سال تحصیلی تمام نشده با فشار اولیا یا دانش آموزان، مجبور به ترک مدرسه می شد نداشته اید؟
پس آموزش و پرورش در تأمین نیروی انسانی کارآمد و مرتبط تا به امروز خیلی کم موفق بوده است. اوضاع بَلبشو جذب که خیر ،به کار گیری نیروی انسانی ، امروز نقش های گوناگون آموزشی را در تقابل یکدیگر قرار داده است.
3 - مأموریت سوم آموزش و پرورش ارتقای علمی است.آموزش و پرورش امر آموزش را با به اشباع رسیدگی توان یادگیری اشتباه گرفته است. امر آموزش باید ساده ، ملموس و خوشایند باشد و روند آموزشی ما دقیقا درخلاف مسیر با این هدف هست. آموزش و پرورش به انباشتگی محفوظات اکتفا کرده و کارکرد یا فونکسیون خود را با دو فرآیند نمره دهی و تست زنی و اعتیاد دانش آموزان و معلمین به این دو ، به آموزش عالی واگذار کرده است. ما حتی در این بین ظرفیت یا توان ذهنی دانش آموزان خود را فراموش کرده ایم و پتانسیل های روحی – روانی آنان را ندید گرفته ایم.
ما در افزایش یا ارتقای علمی دانش آموزان خود کمترین اثر را داشته ایم. حفظ کردن سطور کتب درسی و همانند بلبل چَه چَه زدن در مقابل معلم به منزله ارتقای علمی دانش آموزان نیست. ما فقط مرحله سوادآموزی را به جای یک یا دو سال نهضت سوادآموزی 12 سال تمام ادامه داده ایم !! اذهان کودکان و نوجوانان ما از مفاهیمی اشباع گردیده که در زندگی واقعی او یا در مسیر فعالیت اقتصادی او هیچ اثر مثبت یا مفید و ارزنده ای ندارد.
ما 12 سال از بهترین ایام عمر فرزندان این سرزمین را بدون سرمایه گذاری ارزشی یا محتوایی مفید از دست داده ایم و کارکرد ما دراین 12 سال زیربنایی مؤثر برای توسعه و رشد تمامی ابعاد اجتماعی نیست. در کنار خیلی از منابع موجود در اقتصاد کشور ما خزانه هوش ، تفکر، خلاقیت و قوای جسمانی و عقلانی دانش آموزان را مفت از دست داده ایم. حال به جایگاه اندیشه و تفکر نشسته و بدون هر نوع تعصب یا جانبداری ، ببینیم نمره واقعی آموزش و پرورش در اجرای این سه مأموریت چند بوده است؟ و یا همین روند مریض احوال قرار است دهه هایی نیز به فعالیت خود ادامه دهد یا به تحول ساختاری نیز خواهیم اندیشید.
** کد خبر: 12847 تاریخ انتشار: سه شنبه 26 دي 1396*** از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
از لطف شما ممنونم . چشم..
ماموریت دوم مورد نظر معاونت پرورشی وزیر شامل تامین نیروی
انسانی برای تمامی بخش های جامعه است اما چون مهارت و فنون
آموزش داده نمی شود ، این ماموریت آموزش و پرورش نیز، جهت
نیل به هدف موفقیت آمیز نمی باشد.
تشکر
در ضمن آقای پورسلیمان واژه همکار صحیح است .(همگار نوشته شده)
همکار محترم از لطف شما سپاسگزارم.