صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

نظریه "مرگ مولف " رولان بارت پساساختارگرا نیز درهمین بسترنظری تکوین یافته است. بنابر این نظریه پدیدآورنده اثر، دیگر مرکز توجه و تاثیرگذار نیست. بلکه این خود اثر( متن ،نقاشی، عکس،...) است که در هر بار، خوانده شدن یا دیده شدن، توسط مخاطب تولید"معنا"می کند/ در این مقاله بنا دارم از دیدگاه پساساختارگرایان و با ابزار نظری "مرگ مولف" بارت به نقاشی یک دانش آموز کلاس هشتمی که چند روزی است در فضای مجازی می چرخد نگاه کنم/ شاید از این رهگذر بتوانیم تا دیر نشده آتش یاس، نا کارآمدی و روزمرگی را که به جان نظام آموزش و پرورش افتاده است را با تکیه بر سرمایه اجتماعی" معلم های مهربون نجات یافته" به گلستانی برای بچه های ایران عزیز تبدیل کنیم/ چرا نوجوان ایرانی تا به این حد از ناکامی رسیده است/ دلیل خشم یک دانش آموز هشتمی که شعله های آن به زعم من همه ارکان نظام آموزش و پرورش را در بر گرفته،چیست/ ساختار های صلب فرهنگی و نگاه آمرانه به مقوله فرهنگ، اجتماع، خانواده و مدرسه زمینه ساز تجربه های نا کام فردی و اجتماعی فراوانی برای دانش آموزان در مدرسه، خانواده و جامعه شده است/ "ساختمان مدرسه ای" که در آتش می سوزد از نظر من ساختار غیر قابل انعطاف و دستوری نظام آموزش و پرورش ماست که هیچ تناسبی با نیاز های روز آینده سازان این مرز و بوم ندارد/ محفوظات و انواع طرح های تصنعی علمی، اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی که به شیوه ای آمرانه و بدون لحاظ کردن نیازمندی های دانش آموزان عصر جهانی شدن، در قالب انواع محتوا های درسی،مسابقه ها و فعالیت های بخشنامه ای فرهنگی به آنها عرضه می شود چیزی جز ناکامی و در نتیجه خشم در وجود سراسر پاک شان تولید نمی کند/ معلمانی که به واسطه ماندن در "ساختمان مدرسه" در شعله های آتش خشم این دانش آموزان گیر افتاده اند، اشاره به ان دسته از همکارانی دارد که "خودشان "و "معلمی شان" را در چهارچوب صرف بروکراتیک نظام آموزش و پرورش تعریف می کنند/ این معلم ها کسانی هستند که معلمی را صرفا یک" شغل" و نه  زمزمه محبتی برای آوردن طفل گریز پای به مدرسه، می دانند.شاخصه رفتار حرفه ای این عزیزان نالیدن از تنگی معیشت و کمبود مزایای مادی شغل معلمی در مقایسه با کارمندان بانک و شرکت نفت و...است/ مانیفست این همکاران این است که «کمیت و کیفیت کاری که به عنوان یک معلم انجام می دهیم ،باندازه حقوق و مزایایی دریافتی مان است»/ این بزرگواران ناخرسندی مشترک مان از وضعیت معیشتی و منزلتی مان را با خود به" کلاس درس" می برند.لذا در برابر گستاخی ها ی کودکانه و سرکشی های نوجوانانه کاسه صبرشان لبریز می شود و متاسفانه - خواسته یا ناخواسته - رفتاری خارج از شئونات معلمی از خود بروز می دهند/ دسته بزرگی از مسئولین آموزش و پرورش هم گرفتار شعله های آتش مدرسه در حال سوختن در این نقاشی هستند. آنها مسئولینی هستند که به دلیل دلبستگی مفرط به پست و میز و همچنین دور بودن طولانی از فضای کلاس و مدرسه و در نتیجه بی خبری از نیازهای به روز عاطفی، روانی و اجتماعی آینده سازان ایران، شهامت و خلاقیت بکارگیری ایده های نو و روش های جدید در سیستم مدیریتی متمرکز آموزش وپرورش را از دست داده اند/ این تصویر از پنجره نگاه من بسیار پر معنی است.یعنی دانش آموزان امروز خودشان را جدای از"مدرسه" و در نتیجه خارج از نظام آموزش و پرورش و جامعه می بینند/ برگه های امتحانی که تک به تک و با تانی خاصی به دل آتش سپرده می شوند ،یک دنیا حرف دارد برای من معلم و اگر نیک بنگرند برای متولیان آزمون های پولسازی که آزمون های غیراستانداردشان را به زور به سیستم آموزش و پرورش تحمیل کرده اند/ آقای مسئول ! خانم معلم ! آزمون برای سنجش فرایند یاددهی – یادگیری است نه محلی برای درآمدزایی افسانه ای موسسات برگزار کننده آن/ نگذارید آتش ناکامی های اجتماعی و فردی مان بیش از این ادامه یابد. آنان در دل این آتشی که به پا کرده اند" مانتو و مقنعه آبی " پوشیده اند...

منتشرشده در دانش آموز

طبعاً نه قدرت یادگیری یک کودک یازده ساله، نه توان جسمی او و نه وقتی که در اختیار دارد برای یادگیری این همه مطلب و انجام تکالیف مربوطه کافی نیست/ مادر مریم هم باید راجع به نماز جمعه (که هرگز نرفته است!) تحقیق کند و برای مریم راجع به آن توضیح دهد/ علیرغم این که این مدرسه برای ثبت نام مریم هر سال پولی برابر با حقوق کامل یک سال یک کارگر دریافت می کند، مرتب دانش آموزان و خانواده هاشان را تهدید به اخراج می کند/ چون در مدرسه، همه باید نقش بازی کنند و تظاهر کنند تکالیف را خودشان انجام داده اند! معلّمان هم در این تظاهر شرکت می کنند/ نه تنها مریم بلکه تمام دانش آموزان مدرسهٔ گران قیمتِ پرآوازه دچار احساس حقارت، اعتماد به نفس پایین و تظاهر و ریاکاری می شوند. نتیجهٔ این تظاهر و ریاکاری نیز عزّت نفس پایین است/ وِردِ کلام مریم «نمی توانم، یاد نمی گیرم» شده است/ بگذریم که بعضی از این خانواده ها در تعطیلات آخر هفته هم، وقت خودشان و مریم را با کلاس موسیقی و کلاس زبان انباشته تر می کنند و تصور می کنند با این کار فرزندشان چند بُعدی و همه جانبه فرهیخته می شود/ معلّمان و مدیران این مدارس هم می گویند این الگو محصول توقّعات خانواده هاست. خانواده هایی که انتظار دارند فرزندانشان در کنکور تیزهوشان یا در امتحان ورودی سایر مدارس گرانقیمت پر آوازه قبول شوند و اگر مدارس در جهت این توقعات پیش نروند رقبای آنها گوی سبقت را می ربایند/ تنها کسانی که قربانی بی گناه این نظام تفاخر، رقابت کور و نمایش تظاهر و ریاکاری هستند فرزندان ما هستند که بیماری های فرهنگی و اجتماعی ما، حال و آیندهٔ آنها را به تاراج می برند

منتشرشده در دیدگاه

این لایحه دستاورد کتک خوردن و بازداشت صدها معلم در سال 85 است/ مدت تحصیل دانشجویان دوره‌کارشناسی و دانش‌آموزان دانشسراهای تربیت معلم هنگام بازنشستگی قابل محاسبه نخواهد‌بود/ دولت ماده 7 قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش را در لایحه دائمی شدن قانون مدیریت خدمات کشوری لغو کرد/ ده ها هزار معلم نگرانند که تبصره 2 ماده 51، عطف به ما سبق شود/ حذف مزایای تربیت معلم انگیزه داوطلبان دارای رتبه بالاتر را برای انتخاب دانشگاه فرهنگیان کاهش می دهد/ خیلی ها به خاطر معافیت از سربازی ، استخدام در بدو ورود به دانشگاه و استفاده از مزایای مادی دوره دانشجویی جذب تربیت معلم شده اند/ قانون مدیریت خدمات کشوری قرار بود به صورت آزمایشی تا 5 سال اجرا و بعد از آن به صورت قانون دایمی تصویب شود/ در لایحه جدید آموزش و پرورش عمومی و فنی و حرفه ای همچنان جزء امور اجتماعی، فرهنگی و خدماتی است/ قانون مدیریت خدمات کشوری تبدیل به شیر بی یال  و دم و اشکم مثنوی شده است/ قضات، اعضای هیأت علمی ‌دانشگاه، کارکنان وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات و وزارت نفت همان اول از شمول این قانون مستثنی شدند/  قرار بود در قانون مدیریت خدمات کشوری حقوق معلمان 10 درصد بیشتر از سایر کارکنان دولت باشد که اجرا نشد/ در حال حاضر فقط فرهنگیان، مقید به  این قانون هستند و بقیه یا از شمول آن خارج شده اند و یا امتیازاتی خارج از قانون مدیریت خدمات کشوری هم برایشان منظور شده است/ بعضی بندهای مفید این قانون برای معلمان اجرا نشده یا با تاخیر اجرا شده است/ مزایای جانبی مشاغل مانند حق مسکن ، حق  ایاب و ذهاب، وامهای کم بهره ، یک وعده غذا در روز  و.... برای معلمان هم مثل سایرکارمندان پیش بینی شود / مجلس باید استثناها را حذف کند و این قانون شامل همه کارکنان دولت بشود و یا اسمش را بگذارند قانون خدمات آموزش و پرورش / اگر آموزش و پرورش نهادی اجتماعی و خدماتی است باید دخالت حکومت در آن محدود شود / اگر آموزش و پرورش نهاد حکومتی است دولت باید بودجه آن را تمام و کمال پرداخت کند

منتشرشده در یادداشت

معاون حاجی بابایی و گلزار شهدا و سند 2030  گروه اخبار/

ابراهیم سحرخیز معاون سابق وزارت آموزش و پرورش در گفت‌وگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس در رابطه برخی کج‌سلیقگی‌هایی که گاه در آموزش و پرورش صورت می‌گیرد و بازتاب اجتماعی نامناسبی دارد، اظهار داشت: آموزش و پرورش به‌عنوان مرجع در جامعه شناخته می‌شود و ناظران متعددی برای صدور نامه‌های اداری یا انتشار کتب در آن وجود دارد، به‌همین خاطر از اشتباهات این حوزه نمی‌توان به سادگی گذشت. 

وی افزود:‌ صدور بخشنامه در آموزش و پرورش بدین روال است که هر نامه‌ باید از مجرای گروه مستندسازی عبور کند که هریک از معاونت‌ها در آن نماینده‌ای دارند؛ زیرا این بخشنامه‌ها تبعات سیاسی و اجتماعی فراوانی دارند. 

سحرخیز اضافه کرد: اشتباهاتی که در کتاب‌های درسی یا جزوه‌هایی که در مدارس توزیع می‌شود، می‌افتد به‌دلیل کوتاهی در نظارت‌هاست چون نمی‌توان خطای انسانی را در آموزش و پرورش با وجود ناظران متعدد، توجیه کرد.

معاون سابق وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه به‌نظر می‌رسد روح حاکم بر 2030 بر تفکر برخی از مدیران همچنان حاکم است، گفت: به‌ بهانه روحیه لطیف کودکان با توجیهات غیرعلمی نباید حضور آنها را در برخی اماکن ممنوع کرد.

وی با اشاره به بخشنامه‌ای که حضور نوآموزان پیش دبستانی و پایه اول و دوم دبستان را در گلزار شهدا ممنوع می‌‌کند، ادامه داد: گذاشتن نام گلزار شهدا کنار برخی عناوین دیگر صحیح نیست و بازدید از اماکنی این چنین به لطافت روح کمک می‌کند.

سحرخیز تصریح کرد: این قبیل اشتباهات در نامه‌های رسمی آموزش و پرورش قابل گذشت نیست و باید توضیح قابل قبول و دقیقی برای این مسئله داده شود، با توصیه یک روان‌شناس غرب‌زده نمی‌توان برای دانش‌آموزانی که قرار است بر مبنای سند تحول بنیادین تربیت شوند نسخه پیچید.

انتهای پیام/

 اقدامی که جز گروگان گرفته شدن معلمان جهت حل و فصل بحران صندوق های بازنشستگی و کاهش نیروی انسانی در سال های آینده معنایی نداشته و نشانه ای دیگر از شکسته شدن میثاق های ملی میان شهروندان و حکومت محسوب می شود/ اگر بخشی از بحران موجود در صندوق های بازنشستگی به طرح غیر کارشناسی بازنشستگی پیش از موعد در دولت نهم باز می گردد چرا باید فرهنگیان هزینه آن را بپردازند/ واقعا چرا وضعیتی ایجاد شده است که بخش مهمی از ارزشمندترین نسل های معلمان آموزش و پرورش ( کسانی که صرفا به دلیل بیکاری معلم نشده اند)، حاضر نیستند حتی یک ساعت بیشتر به خدمت ادامه دهند/ حجم بیگانگی فرهنگیان از نظام آموزشی و ناامیدی از بهبود عملکرد آن به مرزهای مخاطره آمیزی رسیده است/ مجموعه هایی که به باور ایشان هرگز روی تحول را به خود ندیده و به بنگاه های آموزشی ورشکسته و سرمایه سوز تبدیل شده اند/ شکست اخلاقی آموزش و پرورش هم اینجا نمایان می شود که قرار است با خلف وعده پیشین، معلمانی را به اجبار به سر کلاس های درس بکشاند تا مبلغ اخلاق مداری در جامعه باشند

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

torkmantabrizs1

دومین روز گردهمایی روسای بودجه آموزش و پرورش استان های سراسر کشور با حضور معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در باشگاه فرهنگیان تبریز برگزار شد .

معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در این نشست گفت بیشتر منابع مالی کشور ناشی از صادرات نفت است.

وی تاکید کرد : تغییر شکل در نظام بودجه ریزی و بودجه بندی مبتنی به عملکرد، تنها راه برون رفت از شرایط فعلی است.

الهیار ترکمن با عنوان این که بیش از 75 درصد اعتبارات ما به سمت هزینه های مصرفی پیش می رود تصریح کرد برای حل کسری بودجه بایستی  برنامه راهبردی داشته و تمامی هزینه های اضافی و غیر مفید حذف شود .

در پایان این گردهمایی دو روزه با اعطا لوح سپاس از سوی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش از مسئولین و روسا فعال این حوزه تجلیل شد.

پایان پیام/

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور