صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

وضعیت برون سپاری روزنامه همشهری و روزنامه نگاری مستقل در ایران

* انتشار روزنامه همشهری در سال 71 به مدیر مسئولی کرباسچی شهردار وقت تهران یک اتفاق مهم بود. روزنامه ای رنگی با شکل و شمایلی نو وگرایش اجتماعی که خیلی زود به اوج رسید و در دوم خرداد 76 هم یک روزنامه تاثیرگذار سیاسی شد. در کنار روزنامه صبح همشهری  به تدریج چندین مجله با موضوعات متنوع و با عنوان و لوگوی همشهری منتشر شد. تحولات همشهری تابع تحولات سیاسی در شهرداری تهران بوده و هنوز هم هست. مدیریت این مجموعه در 25 سال گذشته  بارها دست به دست شده است. در سال 84 امتیاز همشهری از شهرداری به موسسه همشهری منتقل شد. با آمدن نجفی مرتضی حاجی که سابقه مدیرعاملی همشهری (سال 74 ) را درکارنامه خود داشت دوباره به عنوان مدیرعامل موسسه همشهری انتخاب شد.
 
* رسانه های کاغذی اعم از روزنامه و هفته نامه  ماهنامه گرفتار  بحران مالی شده اند دلیلش ساده است : "مردم روزنامه و مجله نمی خوانند و تیراژ پایین است و همین تیراژ پایین هم اغلب از روی دکه برگشت می خورد. " هزینه های انتشار یک نشریه بسیار بیشتر از درآمد آن است و  تقریبا همه نشریات ضرر می دهند. البته بعضی ها مثل کیهان و رسالت و جمهوری اسلامی و اطلاعات با وجود هزینه بالا و فروش اندک به دلیل تکیه بر منابع مالی آسیب پذیر نیستند. برخی هم با وجود ضرر دهی به دلایل سیاسی و برای انتخابات سرپا مانده اند. گسترش فضای مجازی هم عامل دیگری برای رویگردانی مردم از نشریات کاغذی  است  تا جایی که برخی از  روزنامه های بزرگ غربی هم ترجیح می دهند که به صورت آنلاین منتشر شوند.
 
* شهرداری دیگر نمی خواهد از بودجه شهر هزینه انتشار روزنامه و مجله بدهد. می گویند هدف این است که مجلات همشهری روی پای خود بایستند و دخل و خرجشان برابر شود. در همین راستا آقای حاجی 8 مجله همشهری را در قالب قراردادی به یک جوان 32 ساله برون سپاری کرده است. روزنامه و مجلات همشهری به صورت شبه دولتی اداره می شوند و به طور طبیعی  هزینه ها بالاتر از روزنامه های خصوصی است. شهرداری برای انتشار مجلات همشهری باید سوبسید بدهد که نمی دهد.

مهران کرمی مدیر مسئول همشهری می گوید باید بین تعطیل شدن و برون سپاری یکی را انتخاب می کردیم که برون سپاری را انتخاب کردیم. مهران کرمی می گوید : "هزینه کاغذ و چاپ و حقوق پرسنل بالا است. " احتمالا پیمانکار جدید می خواهد از طریق صرفه جویی این مجلات را سرپا نگهدارد. اما در چه چیزهایی می تواند صرفه جویی کند؟

* هزینه کاغذ و چاپ را نمی توان کاهش داد. افزایش تیراژ  هم با توجه به تجارب اندک پیمانکار جدید و وجود رقیبی به نام فضای مجازی ، ممکن نیست. تنها راه صرفه جویی کاهش هزینه های پرسنلی است. با اخراج روزنامه نگاران با تجربه  این مجلات در سراشیبی افول می افتند و احتمالا بعد از چند ماه تعطیل می شوند، اتفاقی که آقای حاجی از ترس وقوع آن به برون سپاری تن داده است.  مگر اینکه جریان سیاسی پشت پیمانکار جوان باشد. برخی روزنامه نگاران گفته اند که حزب ندای ایرانیان و صادق خرازی پشت این تغییر و تحول است.  مهران کرمی گفته: "به سردبیران مجلات مکتوب اعلام شده بود که تا پایان شهریور می‌توانند دیدگاه‌های خود را در باره انتشار مجلات به شیوه کاملا خودگردان و اقتصادی ارائه کنند". اما ظاهرا آقای حاجی حدس زده که روزنامه نگاران زیر بار خودگردانی مجلات نمی روند و قبل از پایان شهریور مجلات را به پیمانکار داده است.

* یادش به خیر ! بهار رسانه های کاغذی سالهای 76 تا 78 بود. توقیف فله ای روزنامه ها در اوایل سال 79 کمر روزنامه نگاری مستقل ایران را شکست. با خودسانسوری رسانه های کاغذی و فضای آزادتر رسانه های مجازی،  اقبال به این رسانه ها روز به روز کمتر می شود.

خبرنگاری مستقل به شغلی دلهره آور و فاقد ثبات و مهم تر با درآمد پایین و بدون امنیت شغلی تبدیل شده است. خبرنگاران برای گذران زندگی یا باید به روابط عمومی های ادارات و نهادها پناه ببرند یا به رسانه های اصولگرایی که مصونیت آهنین دارند کوچ کنند و تبدیل به نوعی کارمند شوند یا شغل خبرنگاری را کنار بگذارند. آن ور آب هم خبری نیست.

رسانه های بزرگ فارسی زبان دولتی از نظر نیروی انسانی اشباع هستند و رسانه های خصوصی ایرانی هم درگیر دعواهای سیاسی و بحران مالی ... 

به قول حافظ :

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود/ زنهار زین معما وین راه بی نهایت.

کانال تلگرامی

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

در پی درج مطلبی با عنوان : "
آیا واقعا مطالبه گری صنفی از نظر این مسوولان اداری تخلف اداری است ؟
هیات های رسیدگی به تخلفات اداری در آموزش و پرورش پاسخ گو باشند ! به قلم محمدرضا رمضان زاده؛  عضو انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی ؛  ( این جا ) اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی جوابیه ای را برای صدای معلم ارسال کرده است .

ضمن تشکر و قدردانی از پاسخ گویی ، عین پاسخ منتشر می گردد .

سه شنبه, 06 شهریور 1397 17:42

ذوق نان دولت و هول نام خود!

روز کارمند  سابقه حضور کارمندان به دوران پادشاهان و درباریان می رسد که صاحبان مهارتی خاص را با دستمزدی معین، به کار می گرفتند و ضمن اعطای حقوق، آنها را به نظام سیاسی خود وفادار می ساختند.

کارمندان، بزرگترین قشراجتماعی اند که مهمترین نقش را درسروسامان بخشیدن به زندگی جمعی دارند.آنها معمولا مردان و زنانی نجیب، آرام و منظم اند که بیش از همه به کار و سربلندی خویش در سازمان مربوطه اهمیت می دهند.از رفت و آمد به موقع کارمندان به محل کارشان ، چنین بر می آید که آنها دلسوزانه کارشان را دوست دارند و نمی خواهند آن را از دست بدهند.

برخی کارمندان بدون آنکه بخواهند ایثارکنند ، رعایت حال ارباب رجوع را می نمایند و بیشتر مترصد به جا نهادن یک نام نیک از خود هستند و به همین خاطر نمی خواهند زیاده زبان بازی کنند و به تزئین میز و اتاق کارشان بکوشند.

عده ای دیگر هستند که به طور کلی فکر می کنند آن حقوقی که می گیرند سهم النفس آنها است و بالطبع در برابر حقوقی که می گیرند احساس مسئولیتی نمی کنند. این افراد به کم یا زیاد بودن حقوق کار ندارند و اگر کاری هم می کنند به عبارتی خدمت خلق کرده اند. آنها با تظاهر تمام در حفظ ظاهر می کوشند و کم و کیف کار خویش را در پشت نقاب اتاق آراسته و میز شیک خویش مخفی می سازند.
 در این بین افراد قلیلی را می بینیم که رابطه ای میان کار و حقوق آنها وجود ندارد و کار را واقعا عاشقانه دوست داشته و انجام می دهند؛ مانند معلمان  که حقوق آنها چه کم و چه زیاد باشد از کار خود کم نمی گذارند ؛ با این همه هستند کارمندانی که درحقیقت کار خویش را انتخاب نکرده اند که بر آن منصوب شده اند.آنها از فرط کلافه شدن در جست و جوی شغل، تن به کار کردن محیطی و اداره ای داده اند که چه بسا با رشته تحصیلی و روحیات شان سازگاری ندارد و به همین جهت اکنون از نوعی نارضایتی شغلی رنج می برند.این وضعیت در میان کارمندانی که قبلا از بهره هوشی بالاتری برخوردار بوده اند، نگران کننده تر است.آنها اگر به زودی از ادامه کار منصرف نشوند، ضمن حسرت کشیدن همواره از دنبال نکردن علاقه مندی و رشته تحصیلی خویش، مجبورند در فضایی کارکنند که احتمالا قادر به استفاده از هوش و خلاقیت ها و مهارت های بالقوه آنها نمی باشد.

روز کارمند

براین ها بیفزائید کم و کیف کارکرد اداره مورد نظر را که چه بسا از ضعف مدیریت هم رنج ببرد، به کارمندان فرصت اظهارنظر ندهد، به آنها توجه و اعتماد لازم نداشته باشد، مسئولیت واگذارنکند و بدتر از همه اینها، وقتی است که فرهنگ ریاکاری و غیبت هم در آنجا نهادینه شود.به این ترتیب  شاهد کارمندانی خواهیم بود که از محدودیت های بیشتر و پویایی کمتر نسبت به محیط های مشابه ، برخوردارند.
وقتی بنا باشد ترفیعات و انتصابات نه براساس مدیر محوری که مهره پروری نامحسوس صورت گیرد و یا شایسته بودن به حرف شنوی بی چون و چرا و ریاکاری همسو مربوط شود، قطعا فردی در راس سازمان قرارخواهد گرفت که خود مظهر بی تفاوتی به مسائل و مبانی سازمان است و نیازهای کارمندان را نمی تواند بشناسد.او ازبس به حفظ موقعیت و ثبات خود و دار ودسته اش می اندیشد، موجب تمرکز قدرت می شود که نتیجه آن رواداری تبعیض در حق دیگران است.

چیزی که موجب از بین رفتن استعدادها و تضعیف توانایی کارمندان می گردد و در عوض چاپلوسی، تملق و پذیرفتن دربست نظرات مافوق، عادت معمول می شود.در چنین وضعیتی که همه در خدمت اقلیتی قدرتمند قرارمی گیرند، رفته رفته مسائل رفاهی کارمندان فراموش شده و کارکنان بازخوردی از عمکرد خویش نمی بینند. به اصطلاح معروف،آن که کار می کند با آن که کار نمی کند، در یک سطح قرارمی گیرند.
 روز کارمند بيش از آنکه از جهت فرمايشي و شعاري حائز اهميت باشد فرصتي مناسب براي تبيين جايگاه و رفع مشکلات کارمندان است تا با تدوین و ترویج یک فرهنگ صحيح و مشترک ميان مديران، کارکنان و ارباب رجوع ،همگان به شرح وظایف خود آشنا شده و با زیاده خواهی خواهان پیشبرد اهداف و مقاصد خود نباشند.

همچنین با نگرشی نو و جدی به تخلفات و فساد اداری، برای همیشه این معضل کهنه از سیستم اداری کشور حذف گردد.در آن صورت دیگر ارباب رجوع بدبینانه و طلبکارانه در آن سوی میزکارکارمند نخواهد ایستاد و به اندک امرونهی او، از کوره در نخواهد رفت.کارمند نیز، اگرچه پشت یک میز شیک است اما دغدغه ی نام نیک را هم دارد و ... نقطه، سرخط!

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

دردنامه یک معلم

گلستان

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه گزارش/

امروز سه شنبه ششم شهریور ماه در نمایشگاه ارائه دستاوردهای یک ساله وزارت آموزش و پرورش در دولت دوازدهم که در دبیرستان البرز برقرار است ؛ غلامرضا کریمی رئیس مرکز بین الملل و مدارس خارج از کشور ؛ فرهاد کریمی رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ؛ علی باقرزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی و علی الهیار ترکمن معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در نشست رسانه ای شرکت کردند .

« صدای معلم » در حاشیه این نشست ها گفت و گویی را با دو دانش آموز دبیرستان ماندگار البرز انجام داده است .

پرسش و پاسخ صدای معلم با باقرزاده و الهیار ترکمن به محض آماده شدن منتشر خواهد گردید .

منتشرشده در گفت و شنود

کنکور و پیشنهاد یک معلم برای وزیر آموزش و پرورش  این روزها وزیر آموزش و پرورش خیلی خبرساز است.زیاد مصاحبه می کند ،تلویزیون می آید، حالا خورشید شرکت می کند .شبکه خبر هم از ایشان خبر زیر نویس زیاد منتشر می کند .البته من گیج شده ام! علت دقیقش را نمی دانم چرا وزیر آموزش و پرورش در فصل تابستان که مدارس تعطیل است و اتفاق حاد و خاصی در نظام آموزشی نیفتاده این همه روی خط خبر است ؟
با توجه به گران شدن شدید دلار و به تبع آن مسکن و اجاره خانه و خودرو و....قاعدتا وزرای اقتصاد یا صنعت و معدن و یا معاون اول باید زیاد در تلوزیون می آمدند و به مردم امیدواری می دادند و یا نهایتا شرایط را توجیه و رفع رجوع می کردند.
به هرحال هرچه هست جناب بطحایی در راس خبرهاست.
آخرین خبری هم که به نقل از ایشان زیر نویس شد کمتر شدن تکالیف دانش آموزان در سال آتی است.

ایشان وزیر مهربانی است .اصلا دوست ندارد دانش آموزان اذیت شوند و استرس بگیرند  .اصولا تکلیف چیز بد و استرس زایی است. هرچه قدر کمتر باشد بهتر است .
ایشان می خواستند مدارس تیزهوشان دور اول را بردارند ولی زورشان به مقامات پرزورتر نرسید و فقط مدل آزمون ورودی را تغییر دادند.

به هر حال یک تغییر  انجام شد و دانش آموزان از شرکت در کلاس های آمادگی در این آزمون معاف شدند. (هرچند بسیاری از کارشناسان به کیفیت آزمون انجام شده ایراد گرفته اند). برگزاری آزمون در دوره دبستان هم ممنوع شده است .به این صورت نقش موسسات آموزشی کاسب در مدارس کمتر می شود.

ظاهرا قرار است نقش معدل دروس نهایی  در امر ورود به دانشگاه پررنگ تر شود (سی درصد) تا استرس کنکور برای داوطلبین دانشگاه کمتر شود که این هم امر مبارکی است . (البته به شرطی که سلامت امتحانات نهایی تضمین شود)

کنکور و پیشنهاد یک معلم برای وزیر آموزش و پرورش

حالا که سیاست وزیر استرس زدایی و سبک کردن شرایط  برای بچه هاست یک پیشنهاد برای ایشان دارم.
به نظر من بهتر است داوطلبین کنکور به جای اینکه تمام دروس را در آزمون کنکور امتحان دهند فقط دروس تخصصی رشته خودشان را امتحان دهند. رویه ای که در سال ها پیش در مرحله دوم کنکور دو مرحله ای متداول بود ؛ مثلا دانش آموز رشته ریاضی که برای قبول شدن در رشته های فنی مهندسی و ریاضی و فیزیک و شیمی تلاش می کند فقط دروس ریاضی فیزیک و شیمی را امتحان دهد. واقعا چه نیازی به خواندن دروس عمومی برای آزمون کنکور وجود دارد؟ به جز اینکه وقت زیادی  برای خواندن حجم بزرگی از کتب درسی و کمک درسی عمومی تلف کند و استرسش بیشتر شود نتیجه ای ندارد.
به جای سوالات دروس عمومی می توان تعداد سوالات دروس تخصصی را کمی بیشتر کرد (مثلا از هر درس پنجاه یا شصت سوال) تا آزمون کامل تر و رقابت پذیر تر باشد.
امیدوارم در این ایام که اوضاع بد اقتصادی مردم را نومید کرده جناب بطحایی همچنان به رویه آسان گیری در آموزش و پرورش ادامه دهند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور