صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

آغاز سال تحصیلی و بلندگوی مدارس

مرور خاطره اولین روز حضور در هنرستان چهارصد نفره ای در قلب گوهردشت کرج در سال جاری خالی از لطف نیست.
یکم مهر معاونت پرورشی با شور و اشتیاق مراسم بازگشایی مدارس را استارت می زند. مراسم صبحگاه شروع نشده، داد و بیداد و بد و بیراه گویی یکی از همسایگان که از دیوار مدرسه بالا رفته بلند می شود و تمام تلاش ما برای ایجاد نظم و نظام در صفوف برخی از هنرجویان فرصت طلب دود هوا می شود.
پیرمرد عصبانی برای تکمیل کردن سلسله فحش های آبدارش به داخل مدرسه هجوم می آورد و صدایش را در اعتراض به سر و صدای بلندگو تا می تواند بالا می کشد.
با وساطت معاون پرورشی، همسایه معترض داد و بیداد کنان به بیرون از محل آموزشی هدایت می شود.
با اینکه ما صدای بلندگو را در مینیمم حالتش کوک کرده ایم ولی تقریبا هر روز شاهد تداوم غرولند بوده و در معرض تهدید و تحدید برخی از همسایگانمان هستیم.

آغاز سال تحصیلی و بلندگوی مدارس

قانون چه می گوید؟

طبق قوانین جاری و آموزه های دینی، هیچ کس نمی تواند به بهانه اعمال حق خود اسباب مزاحمت دیگران را فراهم آورد. در صورت سلب آسایش و تهدید آرامش می توان با استناد به مواد ۶۹۰ و ۶۱۸ قانون اساسی به دادسرای عمومی انقلاب شکایت و به استرداد حقوق سلب شده اقدام نمود. ولی در صحنه عمل واقعیت چیز دیگری است.

برای برخورد با مدارس، مساجد، دوایر دولتی، پارکها و ... که عمدا یا سهوا اقدام به سلب آسایش و آرامش مردم می نمایند قانون مدون و مفاد مشخصی وجود ندارد و تنها ذهنیت و تشخیص قاضی ملاک تصمیم گیری در چنین پرونده هایی خواهد بود.

آغاز سال تحصیلی و بلندگوی مدارس

رشد قارچ گونه مدارس غیر دولتی

مدارس دولتی عموما محوطه بزرگی دارند که بتواند صدا و شلوغی را در خود گم کند، ولی با شیوع قارچی مدارس غیرانتفاعی در چهارگوشه شهر، تقریبا امان و زمان از همسایگان مجاور بریده شده است.
تغییر کاربری بدون ضابطه و بدون لحاظ کردن حق و حقوق قانونی و معنوی همسایگان (در خصوص خانه های قدیمی به مدارس غیر انتفاعی) منفعت طلبی محض بوده و به نوعی ماهی گرفتن از آب گل آلود می باشد.


منازل مجاورت مدارس و باقی ماجرا

 در عرف خرید و فروش، املاک مشرف به مدارس، مساجد، پارکها، دوایر دولتی و ... همواره تا ۴۰ درصد زیر قیمت بازار انجام می شود.
دلیل این افت فاحش قیمت مزاحمت های صوتی، درگیری، تجمع ، آشوب و ... در مجاورت چنین مکانهایی است.


 چه باید کرد؟

مشتریان و خریداران منازل مجاور مدارس با علم به احتمال مزاحمتهای صوتی اقدام به خرید در همسایگی چنین مکانهایی می کنند. لذا باید ضمن پذیرش واقعیتهای پیرامونی با اغماض و تدابیری چون به کارگیری پنجره های دوجداره و عایق های صوتی و ... با موضوع کنار بیایند.
صدای زنگ و صبحگاه مدارس برای برخی از همسایگان دل آزار و ناخوشایند است و برای برخی دیگر دل نواز و نوستالژیک و به نوعی یادآور خاطرات دوره دانش آموزی خودشان از طرف دیگر بر مسئولین مدارس، مساجد و ... فرض است که به جز موارد کاملا ضروری همچون اجرای صبحگاه و مراسمات شاخص مذهبی حتی الامکان از بلندگوهای عمومی استفاده نکنند و در صورت ضرورت به بلندگوهای داخلی بسنده نمایند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

در حالی که چندی پیش ، « علی الهیار ترکمن » معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش از تصویب طرح « معلم تمام وقت » به مدت 30 ساعت خبر داده بود ( این جا ) اما خبرگزاری تسنیم از قول وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده است که معلمان به جای 24 ساعت ، 36 ساعت به کلاس خواهند رفت .

خبر را بخوانید .

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه زیر توسط یکی از مدرسان دانشگاه فرهنگیان برای صدای معلم ارسال شده است .

در گزارش پیشین صدای معلم به مناسبت آغاز سال تحصیلی و آیین استقبال از نو دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان به موضوع تصدی چند جایگاه توسط معاون فرهنگی این دانشگاه اشاره شده بود . ( این جا )

« صدای معلم » آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان دانشگاه فرهنگیان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

هنر نوشتن و توسعه پایدار یک جامعه

آری نوشتن !

چه حس و حالی به انسان می دهد.

هر وقت می نویسم احساس خستگی نمی کنم.هر وقت می نویسم احساس هیجان می کنم.به راستی چه چیزی در نوشتن است که حال انسان را خوب می کند؟

آیا فقط نوشتن است که حال آدم را خوب می کند؟

چرا دیگران را تشویق به نوشتن نمی کنیم؟ آیا در برابر نوشتن مقاومت می کنیم؟ اگر کسی نوشتن را شروع نکند به نظرمان می تواند پیشرفت کند؟

برای نوشتن باید ذهن خودمان را باز کنیم یا ذهن دیگران؟ چرا از نوشتن فرار می کنیم؟ چرا حاضر نیستیم برای خود و جامعه گام مهمی بر داریم؟ و بعد حالت طلبکارانه ای بر خود می گیریم؟ در درون ذهن چه چیزی می توان قرار گرفت؟ ذهن محل انباشت اطلاعات است؟ذهن محل تفکر است؟ایا سخت است تفکر کنیم؟

ما انسان ها به چند دسته تقسیم می شویم.
دسته اول کسانی هستیم که اهل ریسک کردنیم و خوب از  پسش بر می آییم.
دسته دوم کسانی هستیم که منتظریم ببینیم دست اول چه سودی عایدشان می شوم بعد ما اقدام کنیم هر چند که شاید سود کمتری نصیبشان شود اما چون اهل فکر هستند و ریسک می کنند خیلی خوب به یک سری نتایج دلخواه می رسند.
دسته سوم کسانی هستند که خنثی هستند اگر سودی نصیب شان نشود ضرری هم نمی کنند.شاید باد ملایمی بر ذهنشان بخورد و رد شود.اما چه باید کرد؟ باید خنثی بود؟ باید تلاش کرد؟ باید برا خودمان ارزش و نگرش بسیار مهم قائل شویم؟یا دیگران برای ما ارزش قائل شوند؟به راستی انشا و نویسندگی را تمرین کرده ایم؟

Hیا اگر بنویسیم پیشرفت می کنیم؟ چرا می خواهیم فرد را دانشمند بار بیاوریم؟ اما از توانمند بودن خسته ایم؟ چرا ذهن را فریز می کنیم؟مگر ما را چه شده است؟

یادگیری را طوطی وار کرده ایم و از عمیق بودنش می نالیم.
مارا چه شده است که مهارت های زندگی را فراموش کرده ایم؟ کدام راه را انتختاب کرده ایم؟ چرا توسعه جمعی را فراموش کرده ایم؟

توسعه ؛ ساختن سد، نیروگاه، ساختمان های شیک و زیبا نیست. توسعه ساختن ذهنی چند وجهی و پر طمطراق است که بتوان از آن فردی شایسته،با اخلاق، با سواد در جنبه های مختلف بار آورد.

توسعه یعنی بالا بردن کیفیت زندکی از طریق نوشتن.

توسعه یعنی گفت و گو.

توسعه یعنی احترام به عقاید دیگران.

توسعه یعنی خوب نوشتن، توسعه یعنی مطالعه کردن.توسعه یعنی عاشق پیشرفت بودن در سنین ابتدایی. توسعه یعنی احترام به دیگران.

هنر نوشتن و توسعه پایدار یک جامعه

آن قدر باید بتویسیم و نوشتن را خوب تمرین کنیم که عادت زندگی روزمره ماها بشود.

نباید از نوشتن فاصله گرفت.نباید از خواندن دور شد.

آن چه سطح سواد ماها را مشخص می کنید کیفیت خواندن کتابهایی که می توانند مسیر زندگی مان را مشخص کنند و برخورد با آدم های بزرگی که رمز موفقیت ادامه آنان مطالعه بیشتر و پژوهش بیشتر بود.

ما باید سعی کنیم انسان تعلیم بدهیم.بدون تعلیم دادن نباید انتظار پیشرفت و درک جامعه خوب را داشت.

باید طوری انسان را آموزش دهیم که در برخورد با مسائل و مشکلات جامعه به نحو مطلوبی رفتار کنیم.ما باید کار تیمی و گروهی را همزمان با خوانش کتاب و نوشتن آموزش دهیم و بر اساس وظیفه مداری و مسئولیت پذیری رفتار کنیم.

به راستی چقدر دنبال این هستیم که ذهن خود را صیقل داده و داده های تازه و مورد نیاز وارد آن کرد؟

ذهن باید هر لحظه تمیز گردد و به آن احترام گذاشت.

ذهن محل فکر کردن دقیق است.

باز هم می گوییم اری نوشتن است که حال آدم را خوب می کند .

بیایید آن نوشتن و خواندن را به دیگران هدیه کنیم تا نوع نگاهمان به دیگران و جامعه و پیشرفت آن عوض شود. این آموزش باید از سنین پایین شروع شود باشد افرادی مثمرثمر برای ارتقای سطح اموزش و یادگیری شویم.

من نوشتن را دوست دارم چون به من قد را می دهد.چون به من ابهت و انرژی می دهد.

ایام به کام.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

مشکلات معلم تمام وقت

معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی آموزش و پرورش اظهار کرد:

" طرح کاملاً اختیاری است و افرادی که از آن استفاده کنند فوق‌العاده ویژه دریافتی آنها 25 درصد اضافه خواهد شد. این طرح با هدف بهبود معیشت معلمان مد نظر است و با اجرای آن معلمان بالاجبار تمام وقت نمی‌شوند، بلکه به اختیار خود از این طرح استقبال خواهند کرد. در طرح تمام وقت شدن معلمان که ۶ ساعت اضافه‌ کاری در نظر گرفته شده است، آنها از فوق‌العاده ویژه بهره‌ مند خواهند شد و با توجه به این که این مقوله به بند (و) منتقل شده در طول سال به حساب معلمان واریز می‌شود و در فیش حقوقی آنها لحاظ خواهد شد. معلمان تمام وقت از مزایای افزایش حقوق هنگام بازنشستگی هم بهره‌ خواهند برد و این طرح تا هفته آینده به استان‌ها ابلاغ خواهد شد ."

مشکلات معلم تمام وقت

نکته اول
گفته اید : " این طرح کاملاً اختیاری است و افرادی که از آن استفاده کنند فوق‌العاده ویژه دریافتی آنها 25 درصد اضافه خواهد شد . این مقوله به بند (و) منتقل شده در طول سال به حساب معلمان واریز می‌شود و در فیش حقوقی آنها لحاظ خواهد شد. "

اختیاری بودن طرح احتمالا برای محک زدن استقبال و یا عدم استقبال معلمان است ، از کجا معلوم در سنوات آتی این طرح اجباری نگردد؟ و یا اختیاری بودن طرح به لحاظ واهمه مسئولین از تصمیمات اجباری آنهاست به طور مثال بیمه آتش سوزی که اعلام شده بود اجباری است و واکنش همکاران را شاهد بودیم که بعدها تبدیل به گزینه اختیاری شد. معلمان چگونه به شما در پرداخت به موقع 6 ساعت اضافه شده در طول سال اعتماد ورزند در حالی که سابقه تبدیل حق و حقوق معلمان به مطالبات ده ساله را در پرونده خود دارید؟

در ضمن اختیاری بودن طرح، خود دلیلی برای برنامه ریزی ضعیف و دور از انتظار است. طرح اگر موثق و استخوان دار بود می بایست جذابیت های لازم برای استقبال همکاران را با خود داشت ، اما چرا ندارد و چرا اختیاری است؟

نکته دوم
"گفته اید : این طرح با هدف بهبود معیشت معلمان مد نظر است."

بهتر بود صادقانه برای جلب اعتماد معلمان و دبیران سراسر کشور ، اعلام می کردید اولویت اول این طرح پر کردن خلاء 300 هزار کمبود معلم است ، و سپس قید می کردید بدین طریق با یک تیر دو نشانه رفته ایم و معیشیت معلمان نیز بهبود می یابد. پس علت اصلی تصمیم گیری برای چنین طرحی ، کمبود معلم است نه صرفا بهبود معیشت معلمان.



نکته سوم
گفته اید : " معلمان تمام وقت از مزایای افزایش حقوق هنگام بازنشستگی هم بهره‌ خواهند برد."

مگر معلمان پاداش خود را به موقع دریافت می کنند که از این مطالبه جدید نیز هنگام بازنشستگی آن هم به موقع ،بهره مند شوند؟ لازم به یادآوری است که پاداش بازنشستگان سال 96 ، یک سال بعد آن هم در سه قسط بندی و با کسر 5 میلیون تومان ( حال به چه بهانه و یا دلیلی بدون هر نوع توضیحی ) پرداخت گردید!



نکته چهارم
گفته اید: "طرح فعلاً برای دوره متوسطه طراحی‌ شده است و سوابق اجرایی آن‌که ایجاد شد و پس از کسب تجربه، پیشنهاد‌های جدیدتر تسری به‌ کل دوره‌های تحصیلی را خواهیم داشت."
ما دبیران فراموش نکرده ایم که 20 ساعت تدریس دوره متوسطه در اوایل انقلاب با افزایش سریع جمعیت و شرایط جنگ ، چگونه تبدیل به 24 ساعت گردید و قانونی ماندگار شد ، از کجا معلوم این 30 ساعت نیز بعد سالها ، تبدیل به قانونی ماندگار نگردد؟

مشکلات معلم تمام وقت

شغل معلمی در این کشور به اندازۀ کافی فرساینده هست، با اضافه شدن این 6 ساعت به صورت اجباری و اجتناب ناپذیر ، استهلاک و تخریب روحی - جسمی معلمان را خواهید افزود.در ضمن برای تعمیم به سایر دوره ها بعد کسب تجربه عملی ، فقط می ماند دوره ابتدائی ، که الان هم به جز پنجشنبه ها ، تمام هفته مشغولند و افزودن به ساعات آموزشی این دوره ، نه برای معلم و نه دانش آموز کششی برای پذیرش نخواهد داشت .

ایراد اصلی کارگزاران آموزش و پرورش ما آن است که عوامل زیرمجموعه را در مقابل خود حس می کنند نه همراه خود. اگر کارکرد شما سیتماتیک ، منطقی و عقلانی باشد ما معلمان دشمن جامعه یا آموزش و پرورش که نیستیم ما خود برای پر کردن کلاس های خالی ، آستین بالا می زدیم !

قدر مسلم می بایست بیشتر از هر فرد یا گروه دیگر، منِ معلم ، دلسوز ِکاستی و ضعف های آموزش و پرورش باشم ، اما نیستم چرا؟! چون من معلم را قبول ندارید ، باور ندارید ، اعتماد ندارید ، معلم و مسئولان وزارتخانه نقطه مقابل یکدیگرند برای همین هر دو با یکدیگر با چنگ و دندان سخن می گویند نه با احترام و اعتماد. در واقع پل اعتماد و احترام بین معلم و نظام آموزشی ، سالهاست که تخریب شده و همانند آثار تاریخی فراموش شده ، بر ستون آن فقط خاطره نویسی ها حک است !
ما معلمان شده ایم گروه شغلی غرزن نالان ناتوان ، و شما مسئولین شده اید کارنابلد تنهای بدون حامی . شما حتی از حمایت زیرمجموعه خود یا همان تعدادِ " زیاد فرهنگیان " برخوردار نیستید چه رسد به حمایت سایر سازمانها و یا قدرتهای موجود جامعه. انزوای مدیریت در چارچوب محدود و مشخصی از افراد ، فقط هر دائم در حال جابجایی است والسلام.

اما بهترین تصمیم چه بود و یا چه طرحی معقول تر بود؟ من معلم این سرزمین هستم ، وظیفه ام مثل برخی مبصری در کلاس درس نیست

با توجه به جذب دانشجو معلمان جدید ، بهتر بود برای 5 سال آینده این طرح را تدوین و با عقد قراردادی به طور محترمانه و دوجانبه ( همانند قرارداد بورسیه ها که لازم الاجراست ) به امضای همکاران داوطلب می رسانیدید. به طور صمیمی در عنوان این طرح قید می کردید که به دلیل کمبود شدید معلم در این برهۀ زمانی ، این قرارداد به مدت 5 سال تعهد ، تدوین می گردد و برحسب آن 25 درصد به فوق العاده شغل فرد داوطلب اضافه گردیده و این 5 سال تدریس تمام وقت، به هنگام بازنشستگی نیز محاسبه خواهد گردید.
چرا ما دانش تنظیم قرارداد متقابل برای ابراز واقعیت ها و اعتمادسازی جو همکاری را نداریم ؟ آیا دانش مسئولان برای این مهم کم و ناقص است و یا معلمان همانند رعایایی در بند و التزام رکاب دولتی محسوب می شوند که ضرورتی برای امضای قرارداد مابین احساس نمی شود. نمونۀ این موارد را در صندوق ذخیره فرهنگیان و بیمه آتش سوزی نیز ، تجربه کرده ایم ، حقیقتا چرا یک پیمانکار ، قراردادی برای اجرا دارد ، اما من فرهیخته جامعه ارزش و لیاقت عقد قرارداد با اداره مربوطه خود را ندارم ؟ اختیاری بودن طرح ، انتظارات شما را و یا کمبودهای موجود در کلاس درس را پاسخ خواهد داد ؟

مشکلات معلم تمام وقت

در ضمن آموزش و پرورش تا امروز ، باید دریافته باشد که دانشگاه فرهنگیان از نظر کمی و کیفی ، قابلیت و توان لازم برای تربیت و تأمین نیروی لازم را ندارد لذا بهتر است کمافی السابق از نیروهای تربیت شدۀ رشته دبیری در دانشگاهها نیز استفاده تنگاتنگ را بنماید. شما انزوای کمونیستی چین را ازسال 1921 به بعد را هم دیده اید و رشد اقتصادی برتر و تسخیر بازارهای جهانی در دهه های اخیرش را . کدام مطلوب تر است ؟


جناب آقای ترکمن ،
من معلم این سرزمین هستم ، وظیفه ام مثل برخی مبصری در کلاس درس نیست ، تمامی حالات روحی - روانی و ظاهری بنده در کلاس درس، بر روح و عقل دانش آموزان این سرزمین اثر می گذارد. کار من معلم استراتژیک تر از هر موشک و بمب اتمی است ، منتهی مراتب سرعت تخریب آنها در همان لحظه شلیک ، قابل ادراک و لمس هست ، و سرعت تخریب ناکارآیی معلم در کلاس درس ، طی 20 سال آینده ، نمایان می شود.

امروز تمامی کاستی ها بر کارکرد من معلم اثر سوء می گذارد. آن کلاس خالی بدون معلم ، در ده بیست سانتی متری کلاس من ، مزاحم آموزش و تدریس بنده هست. پس درد موجود فقط درد شما مسئولان نیست .

آسیبی که من و دانش آموزان کلاسم در همسایگی کلاس بدون معلم می بینم بسیار بیشتر از تخریب هر بمبی است. منتهی مراتب شما هیچ گاه ما را نمی بینید و برای ما مناسب ترین و یا محترمانه ترین تصمیم را نمی گیرید، لذا آسیب ها و تخریب ها همچنان تداوم دارد.

با تنظیم قراردادی قابل اعتماد به من معلم احترام بگذارید تا من معلم صمیمانه با در نظر داشتن امتیازات ویژه با شمای مسئول همکاری نمایم. قراردادی که اجرای آن تأمین بودجه معتبر ثابت را به همراه داشته باشد و بعدها با بهانه هایی چون غلط بودن قانون ( حذف سختی کار و یا حذف حق عائله مندی معلمان مجرد زن ) اقدام به حذف چنین حقی ننمائید. عمر دولت شما سه سال است ، تضمینی برای ادامۀ این طرح هست ؟ یا بدون پرداخت حق و حقوق ، طرح مسکوت اعلام خواهد شد؟ این ها خوف و رجا های منطقی معلمان است که باید در قرارداد دقیقا پیش بینی شود.


کد خبر : 32264 - دوشنبه ۹ مهر ۱۳۹۷ .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

 اشتباهات فاحش در آموزش و پرورش ایران و چالش های نظام آموزشی

نظام آموزش و پرورش کشور مرتکب گناهان نابخشودنی ای شده است که برای بری و دور شدن از این گناهان ضمن توبه ای نصوح باید از بنیاد تغییرات اساسی در سیاستگذاری و ها و برنامه های خودش ایجاد کند تا شاید اندکی موجب التیام زخم های وارد شده به جسم و جان و روان دانش آموزان و جامعه نماید. در این نوشته به برخی گناهان نابخشودنی آموزش و پرورش کشور به طور فهرست وار به شرح زیر می پردازم:

۱.آموزش ایدئولوژی

نظام آموزش و پرورش کشور در بسیاری از کتاب های درسی و همچنین برنامه های روزانه مدارس تمام کوشش خود را به کار گرفته است مباحث ایدئولوژیکی که گرایی مناسبی هم ندارند را به دانش آموزان القاء نماید و گویا نمی داند که این مباحث نوعی دوگانه سازی نظام شخصیتی و رفتاری برای دانش آموزان به دنبال داشته و در واقع به تباهی آنان و در نتیجه جامعه می انجامد.

 اشتباهات فاحش در آموزش و پرورش ایران و چالش های نظام آموزشی

۲. تباهی خلاقیت و استعداد

برنامه های درسی و غیر درسی مدارس که به صورت کلیشه ای و جهت دار و کاملا ایدئولوژیک طراحی شده اند دانش آموزان را وارد دنیایی خیالی و آرمانی به دور از دنیای واقعی موجود کرده بدتر این که به جای کوشش در جهت تقویت خلاقیت و به کارگیری استعدادها و توانمندی های فکری و ذهنی دانش آموزان آنان را با مشتی حفظیات سرگرم می کند و بدین گونه تمامی استعدادهای آنان را به تباهی می کشاند.

 

۳.دور کردن دانش آموزان از واقعیت ها

مطالب بسیاری از کتاب های درسی هیچ انطباقی با واقعیت های جهان امروزین نداشته و گویا کوشش می کنند دانش آموزان را از واقعیت های اصلی جامعه دور نگاه دارند و آن ها را با امور غیر واقعی آشنا سازند. به طور مثال روند مدرنیته مهم ترین و انکار ناپذیرترین واقعیت جهان امروز است اما با تأسف باید گفت که مطالب درسی مدارس عموما مدرنیته را انکار کرده و کوشش می کنند دانش آموزان را به جهان پیشامدرن و سنتی بازگردانند. برنامه ریزان و طراحان کتاب های درسی کم ترین آگاهی و آشنایی با جهان مدرن و مولفه های سازنده آن نداشته و نابخردانه و غافلانه این واقعیت مهم و اساسی را منکر می شوند و گویا خوش دارند آن چه که در ذهن و ضمیرشان به صورت نادرست و غیر منطقی می گذرد را به دانش آموزان نیز آموزش دهند.

 اشتباهات فاحش در آموزش و پرورش ایران و چالش های نظام آموزشی

۴.آموزش تاریخ دین و احکام فقهی به جای آموزش اخلاق

کتاب های دینی مدارس کاملا عاری از آموزش های اخلاقی به ویژه آموزش های اخلاقی برای جهان امروز بوده و تنها به آموزش تاریخ دین آن هم تاریخ کاملا جهت گیری شده و نادرست و هم چنین آموزش احکام فقهی مبادرت می ورزند و روشن است که چنین آموزش هایی نه تنها موجب گرایش و علاقه دانش آموزان به دین نمی شود، بلکه سبب بدبینی و حتی تنفر آنان از دین نیز می شود. امروزه به راحتی می توان خروجی های مدارس در پایان دوره دانش آموزی را دید که علاقه و گرایش بسیار کمی به دین در آنان دیده می دشود و این ها نتیجه تأکید بیش از اندازه بر تاریخ دین و احکام فقهی بوده است. اما آن چه که بیش از همه مورد نیاز داشتن یک جامعه اخلاق مدار است آموزش های اخلاقی است که شوربختانه برنامه های درسی فاقد چنین آموزش هایی است. همواره بر نوعی دینداری نمایشی و ظاهری و تقلیدی تأکید رفته است و هیچ گاه سایر انواع دینداری مانند دینداری عالِمانه و عارفانه و اخلاق مدارانه مورد توجه قرار نگرفته است.

 

۵. آموزش سکوت ، تقلید و عدم مدارا

از آن جا که در نظام آموزشی مدارس همواره نوعی اقتدار آمرانه از بالا به پایین وجود داشته و دارد لذا مهم ترین وظایف دانش آموزان سکوت، تقلید و عدم گفت و گو و مدارا است. در واقع، دانش آموز خوب و سر به راه دانش آموزی است که همواره در برابر معلم سکوت کند، از همه گفته های او تقلید و پیروی نماید، وارد گفت و گو نشود و بدتر این که هیچ گونه مدارا و رواداری ای از خود نشان ندهد. به راستی باید پرسید چنین آموزش و تربیتی کجا خواهد توانست سرمایه های انسانی ارزشمندی برای توسعه و پیشرفت کشور تربیت کند؟ چنین روندی چگونه خواهد توانست برای توسعه همه جانبه یک جامعه مفید به فایده باشد؟

 

۶.جامعه پذیری ناقص و معیوب

نظام آموزش و پرورش کشور نوعی روند جامعه پذیری ناقص و معیوب را القا می کند که دانش آموزان را در این روند ناقص و معیوب گرفتار کرده است و تمامی توانمندی های ذهنی و روانی آنان را به تباهی کشانده است. ضمن این که هیچ گونه هماهنگی ای با سایر کارگزاران جامعه پذیری مانند نظام رسانه ای کشور نداشته و هر کدام شان دانش آموزان را به دنیایی کاملا متضاد و ناسازگار با یکدیگر دعوت می کنند که نتیجه چنین اقدامی تربیت افراد چند شخصیتی، فاقد مهارت، ناتوان، ضعیف، سرخورده و نا امید از آینده خواهد بود.

سایت انگاره

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور