صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

پس از نامه ها ، یادداشت ها ، گزارش ها و البته تجمعاتی که توسط آموزش دهندگان سوادآموزی انجام شد این کنش گری به بار نشست و ماده الحاقی قانون تعیین تکلیف استخدام معلمان حق التدریسی اصلاح شد .

به این ترتیب، با اصلاح این تبصره، نیروهای مذکور  (مربیان پیش دبستانی، نیروهای خرید خدمات آموزشی ؛ آموزش دهندگان سوادآموزی و...) به استخدام رسمی آموزش و پرورش در می‌آیند .

« صدای معلم » دیروز گزارش تفصیلی در مورد تجمع آموزش دهندگان سوادآموزی در مقابل وزارت آموزش و پرورش با عنوان :" تجمع کنندگان در گفت و گو با صدای معلم : قانون را اجرا کنید ! " منتشر کرد . ( این جا )

صدای معلم - گروه گزارش/

یکشنبه 4 شهریور نمایشگاه دستاوردها و عملکرد یکساله وزارت آموزش و پرورش در دولت دوازدهم با حضور خبرنگاران ، وزیر آموزش و پرورش و مسئولان ستادی و اداری در دبیرستان ماندگار البرز برگزار گردید .

در ابتدای این مراسم « سید محمد بطحایی » به دفاع از عملکرد یک ساله خود به عنوان " وزیر آموزش و پرورش " پرداخت .

در این نمایشگاه معاونت ها و دوایر ستادی هر یک جداگانه به ارائه کارنامه و عملکرد خود پرداختند .

در بخش های پیشین گفت و گوی دانش آموزان البرزی و صدای معلم در مورد عملکرد وزیر آموزش و پرورش ، بخش نخست  و پایانی پرسش و پاسخ با معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش و پرسش و پاسخ با رئیس آموزش و پرورش استثنایی منتشر گردید .

در این قسمت متن کامل سخنان « سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش تقدیم شما می گردد .

منتشرشده در گفت و شنود

مافیای آموزشی و یا تبلیغات وزیر

مسئولان وزارتخانه به جای استفاده از امکانات و ظرفیت  های قانونی و حقوقی و اداری وزارتخانه علیه موسسات آموزشی به قول خودشان مافیایی  فقط لفاظی می کنند.

در دیماه 96 با فکت های روشن و قابل پیگیری  مطلبی در صدای معلم در مورد تخلفات یکی از مشاوران قبلی جناب زرافشان معاون متوسطه ، به نام س.م. ح . ا نوشتم.( این جا )

مافیای آموزشی و یا تبلیغات وزیر

این شخص ، در قالب  هدایت تحصیلی و مشاوره برای کنکور و طراحی نرم افزار و سایت برای کنکور و طراحی نرم افزار های آزمون ساز و آزمون یار،با سوء استفاده از جایگاه خود در معاونت وزارتخانه اقدامات به قول آقایان "مافیایی" انجام می داد و علاوه بر آن مزاحمت هایی برای تعدادی از داوطلبان دختر ایجاد کرده بود...

جواب این مطلب خیلی سریع از طرف معاونت متوسطه از طریق روابط عمومی وزارتخانه ارسال و در صدای معلم منتشر شد . ( این جا ) .

در جوابیه آمده بود : "اولا  ایشان مشاور نبوده اند ... پست با نام مدیر کل در حوزه معاونت متوسطه را داشته و از سال 1386 و در زمان معاونت آقایان رهی و سحرخیز در معاونت متوسطه بوده اند. ثانیا از 1395 فرد دیگری جایگزین ایشان شدند....خاطر نشان می سازد پرونده ایشان در مراجع ذیربط در آموزش و پرورش تحت پیگیری می باشد ...."

من نمی دانم برای پیگیری تخلف یک مدیر ستادی چقدر زمان لازم است؟ به نظرم اراده ای برای پیگیری این پرونده شکل نگرفته و نمی گیرد. چرا ؟ چون مبارزه با مافیا در وزارتخانه حرف مفت است.

در جوابیه تشری هم به سایت صدای معلم زده بودند:

"انتظار می رود در انتشار گزارش های دریافتی، شئون اخلاقی افراد خصوصا دانش آموزان و جوانان و خانواده های ایشان را رعایت نمایند."
 
غرض از ذکر این خاطره این بود که حقیقتا شعارهای تند مدیران فعلی علیه مافیای آموزشی را باور ندارم.

بعد از انتشار جوابیه معاونت ،با این تصور که ممکن است آقای زرافشان به دلیل مشغله کاری مشاور سابق خود را فراموش کرده باشد،  تصویر مصاحبه این شخص همراه با عکس و تیتر درشت "مشاور معاون متوسطه" ،  برای آقای زرافشان فرستادم تا یادش بیاید...

دادن شعار انتزاعی علیه مافیا بادِ هواست ، مهم اقدامات عملی و قانونی آموزش و پرورش است. مثلا مجوز یک موسسه متخلف را لغو کنند و  یا به دادگاه بکشانند. یا اصلا تخلفات یکی از این موسسات را با سند و مدرک منتشر کنند.

ظاهرا همه چیز در حد جنگ لفظی است در نتیجه بعضی گمان می کنند که دعوا  دعوای زرگری بین شاخه های مافیا است تا حواس مردم و معلمان را از مسایل دیگر پرت کنند.

اینکه بگوییم گردش مالی یک موسسه فلان قدر است پس مافیا است نوعی عوام فریبی و استفاده از احساسات ضد سرمایه داری  مردم است. موسسات آموزشی از وزارت آموزش و پرورش مجوز گرفته اند و قرار بوده در چارچوب قانون عمل کنند و آموزش و پرورش هم بر کار آنها نظارت کند. حدی هم برای گردش مالی آنها تعیین نشده.

اگر گاج ، قلمچی ، مبتکران یا هر موسسه ای از قانون تخلف کرده باید متناسب با جرم جریمه ، مجازات یا تعطیل شود. اگر هم وزارتخانه وجود این گونه موسسات را به طور کلی مخلّ آموزش می داند و می خواهد خدمات آموزشی کلا در انحصار دولت باشد ، لایحه ای برای غیرقانونی کردن موسسات آزاد تهیه و به مجلس بفرستد. وزیر باید مجری و مطیع  قانون باشد . این شکل رازآلود مافیا مافیا گفتن ، در شان وزیر و معاونین وزیر نیست که قاعدتا باید حرفشان سنجیده باشد.

مافیای آموزشی و یا تبلیغات وزیر 

الان مدارس با کمبود معلم ، کمبود فضای آموزشی، کمبود مشاور و مربی بهداشت  ، کلاس های شلوغ ، بی انگیزگی معلمان ،پرداخت نشدن سرانه ، فساد مالی در مدیریت برخی مدارس دولتی ،  فقدان سیستم نظارت و ارزشیابی کارآمد و... روبه رو هستند. اما در این واویلا مشاوران رسانه ای بطحایی می کوشند از او چهره ای توئیتری با شعارهای روشنفکر پسند بسازند . نه بطحایی چنین ظرفیتی دارد و نه این توئیت ها و حرفهای قشنگ و خنده ها و حرکات دست و خمارکردن چشم و... به درد آموزش و پرورش می خورد.

شعارهای زیبای بطحایی غلط نیستند ، اما اجرای هر شعاری نیاز به زمینه ها و امکانات دارد. با این کتابهای درسی و این معلم های غمگین و خسته و این معاونت پرورشی و برنامه تربیت دینی و... طرح این حرفهای قشنگ در توئیتر و تلگرام یا نشانه بی اطلاعی از مدرسه است یا نوعی تقلب و کلاهبرداری از طریق پرت کردن حواس مخاطب.

کانال تلگرامی

منتشرشده در یادداشت

قسط بندی پاداش پایان خدمت معلمان و تبعیض

جوانی کجایی که یادت به خیر. بارها پیران دیارمان چنین گفته اند آن هم با آه و حسرت . وقتی خود جوان بودیم به آنان می خندیدیم و طعنه می زدیم اما گذر عمر ما را نیز به وادی حسرت جوانی رساند. کوشیدیم و کوشیدیم تا بهره خود را از این جامعه نامتقارن به دست آوریم. اما در این دیار تلاش و کوشش تنها معیار دست یازیدن به بهره های زندگی نیست. به ما گفتند : حق شما از میزان بهره های بسیار این جامعه یک بیست و پنجم حقوق و یک بیست و ششم پاداش برتران جامعه است. من سمبل خرد روزگاران ، در جامعه علم ستیز پول مدار ، مفهوم خرد را به یاد ندارم

آنان در رده های بالای شغلی یک عمر حتی بدون بازنشستگی تا آخر عمر و با سقف حقوق بالای 20- 50 میلیون تومان و یقین خیلی بیشتر ، زندگی درخور داشته اند و با دریافت پاداش آن را غنای بیشتر بخشیدند و ما هم با حداقل حقوق ماهانه و پاداش پایان خدمت می لنگیم و هم 50 ساله نشده کنارمان می گذارند ، حال ما زندگی خود را چگونه تأمین کنیم؟ هر دویمان عمر و جوانی سپری ساخته ایم محاسبه مفید و غیر مفید بودن آن ، پروردگار متعال را سزاست.

قدری جای تأمل دارد که بهای زندگی شما بسیار گران و تاوان زندگی ما بسیار ارزان است ! مهم اصل خدمت و عمری است که برای عمران و آبادی یا باروری علم و دانش کشور سپری شده است. تفاوت موقعیت شغلی باعث می گردد این مهم برای شما دو یا سه برابر شود نه 9 برابر یا 26 برابر.
شما پاداش خود را بلافاصله دریافت و سرمایه گذاری می کنید و با بیان جملۀ جادویی " نیاز مبرم به مدیریت شما هست " ، دوباره سر شغل قبلی خود برمی گردید ، یعنی یک فرصت طلایی برای بازیابی توان اقتصادی تان و ما هنوز بعد گذشت یک سال از تاریخ بازنشستگی با عدم دریافت پاداش پایان خدمت یک بیست و ششمی سهم شما ، امروز نغمه قسط بندی می شنویم و سه ماه تابستان قول رئیس سازمان برنامه و بودجه برای پرداخت آن است.

قسط بندی پاداش پایان خدمت معلمان و تبعیض

اگر بر فرض این مبلغ 99 میلیون تومان باشد ، در سه قسط می شود 33 میلیون تومان در هر ماه . برای ما که نیاز مبرم به هزینه کرد سرمایه سی سال خدمت مان هست چگونه آواز انتظار می خوانید ؟ قسط بندی پاداش پایان خدمت یعنی تجزیه کردن نتیجه تلاش معلمان . چرا دقت نمی کنید که نیاز یک معلم فقط خوراک و پوشاک نیست که برای رسیدن بدانها صبوری نماید ، نیاز ما خمیرمایه پاسخ دیگران به خواسته های ماست چون رهن یا اجاره واحد مسکونی ، یا پرداخت قسط اتومبیل و یا کالاهای سرمایه ای چون یخچال و لباسشویی و.... که برای جهزیه دخترمان تهیه نموده ایم ، یا مبلغ پیش خرید آپارتمان نقلی است در محله خراب آباد.

قسط بندی پاداش پایان خدمت معلمان و تبعیض

و دوباره یادش به خیر که افراد در این سرزمین زمانی که پا به سن می گذاشتند حرمت موی سفید او را نگه می داشتند و اگر صاحب آن معلم بود تعظیم ها و تکریم های بسیار صورت می گرفت. امروز شما با دادن کاسه چه کنم چه کنم به دستمان ما را از این نعمت معنوی نیز بی بهره ساخته اید. شما خود قضاوت کنید که اگر شغلی بُعد مادی و معنوی در خوری در یک جامعه پول مدار نداشته باشد تکلیف آن شغل رو به اضمحلال ارزشی چیست ؟ ما خود تلاش می نمائیم تا با چنگ زدن به تاروپودی باریک تر از مو یعنی نجابت و اخلاق و درایت و متانت و بزرگواری ، منزلت خویش را نگه داریم و یا بر عظمت آن بیفزائیم ، اما ما یک طرف قضیه هستیم و شما و کارکرد غیر پشتیبان تان طرف دیگر قضیه.

جامعه امروز بزرگترین آرمانش پول و پول پرستی است و تا آن را نداشته باشی ، دیده نمی شوی. اِعراب خود را از دست می دهی. هر چقدر هم حامل ارزش های اجتماعی باشی به دلیل برتری بیمارگونه مادیات بر همه چیز ، به حساب نمی آیی. ما موقعیت اجتماعی امروز خود را مدیون شمائیم که برعرش نشسته اید و از احوال بر فرش نشستگان غافلید.

" کوچکی‌نژاد نماینده مجلس بیان داشت : اکنون با مدیرانی مواجه ‌ایم که 700 الی 800 میلیون تومان پاداش پایان خدمت می‌گیرند، گفت: بسیاری از مدیران دولتی هستند که ماهانه 25 میلیون تومان حقوق می‌گیرند که ضربدر 30 سال اگر بکنیم به همین ارقام برای پاداش پایان خدمت شان می‌رسیم.
وی خاطرنشان کرد: ما در کمیسیون تلفیق حکمی را برای سال 97 صادر کردیم مبنی براینکه حداکثر دریافتی پاداش کارکنان باید هفت برابر حداقل حقوق باشد. یعنی اگر حداقل حقوق یک میلیون و 200 باشد ضربدر هفت حدود 9 میلیون تومان می‌شود که آن هم ضربدر 30 حدود 270 میلیون تومان می‌شود، یعنی حداکثر پاداشی که مدیران می‌توانند بگیرند زیر سقف 270 میلیون تومان است.
عضو کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 97 کل کشور گفت: پس این نگرانی نباید برای کارمندان رده‌ پایین‌تر وجود داشته باشد که ما پاداش پایان خدمت آنان را تقلیل داده‌ایم، چرا که کمیسیون تلفیق صرفاً پاداش مدیران و کارکنان رده بالا را کاهش داده است". ( 1 )

رئیس سازمان اداری استخدامی کشور گفت: پاداش پایان خدمت برای 30 روز حقوق 30 ماه پاداش است، حقوق و مزایای مستمر فرد هر چقدر باشد 30 برابر آن را در زمان بازنشستگی به عنوان پاداش دریافت می کنند" ( 2)

یعنی امروز من بازنشسته باور کنم که پاداش 800 میلیون تومانی عرش نشستگان به 270 میلیون تومان خواهد رسید ؟!

قسط بندی پاداش پایان خدمت معلمان و تبعیض

تفاوت در میزان حقوق و پاداش به افزایش تضاد طبقاتی در جامعه منتهی می شود. فرد شاغل بهره کافی از میزان تلاش سی ساله خود نمی برد و بر شدت نارضایتی در جامعه افزوده می شود. وقتی که بسیاری از مشاغل خصوصا معلمان حق جزئی از درآمد سرانه کشور دارند چگونه حس تعلق به جامعه داشته باشند؟
استثمار پدیده تلخ اوایل قرن نوزدهم در قاره ای کهن چون آفریقا ، امروز در قرن 21 برای ما رنگ و بویی دیگر دارد. چه فرقی می کند ، بهره کار ما نیز به خودمان تعلق ندارد.


من یک بازنشسته رنجور سرزمینی هستم که با دروغ و وعده های پوشالی 365 روز ، یک سال را سپری می سازم.
من محروم از هر نوع دلخوشی با بی نصیبی از کِشتۀ خویش ، امروز حاصلی برای برداشت ندارم.
من فراموش شده دَم دارم اما تضمینی برای باز دَم ندارم.
من محکوم به نیستی ، چند قدمی بیش با وادی فراموش شدگان ندارم.
من سمبل خرد روزگاران ، در جامعه علم ستیز پول مدار ، مفهوم خرد را به یاد ندارم.
من پرورش دهندۀ آینده سازان این سرزمین ، فردای درخشانی برای آنان نمی بینم.

ظاهرا پاداش پایان خدمت یک معلم است نه پاداش پایان عمر او، چون عمر به سر رسید و پاداش پایان خدمت به کف نرسید !
اینجا تنها قربانی معلم و زندگی او نیست ، اینجا ارزش های والای حُکما و اُدبا و مشاهیر کشور من در حال مُثله شدن است آنجا که سعدی شیرین سخن در حکایت اول گلستان گفته که بر طاق ایوان کاخ فریدون شاه نبشته بود:


  جهان ای برادر نماند به کس

دل اندر جهان آفرین بند و بس

مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت

که بسیار کس چون تو پرورد و کشت

چو آهنگ رفتن کند جان پاک

چه بر تخت مردن چه بر روی خاک

البته جناب سعدی شیرازی این ابیات را در ازمنه ای سروده اند که ارزش های والای انسانی ، پول و مال دنیا نبوده است و گر نه امروزه نحوۀ مُردن حضرات نیز برای خود حال و هوایی مجزا از افراد عادی جامعه دارد. از مراسم خاکسپاری تا محل دفن و تشریفات قبل موت و مراسم بعد آن ، فاصله دقیقا نجومی است .شاید اگر سعدی زنده بود مصرع آخر را چنین می سرود:
بر تخت مُردن بِه بر روی خاک

1 ) اقتصاد نیوز، سایت مرجع اقتصاد ایران ، کد خبر: ۱۹۸۱۰۴ ،۱۳۹۶/۱۰/۲۶
2 ) سایت مشرق ، کد خبر 829357 ، تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۶


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در بازنشستگان
دوشنبه, 12 شهریور 1397 16:43

مدارس غیر انتفاعی آری یا نه ؟

آسیب شناسی مدارس غیرانتفاعی

هر ساله با اتمام فصل امتحانات خرداد ماه و با نزدیک شدن به شروع سال تحصیلی انتخاب مدرسه مناسب از مهم‌ترین دغدغه‌های والدین به حساب می‌آید. امروزه با توجه به اینکه نگاه دولت به بخش خصوصی پررنگ‌تر شده است، نقش مدارس غیرانتفاعی با هدف ارتقای سطح کمی و کیفی آموزش در نظام آموزش و پرورش نیز افزایش یافته و خانواده‌ها در این فکر هستند کدام مدرسه را برای تحصیل فرزندشان انتخاب کنند؛ مدارس دولتی یا مدارس غیر دولتی (غیر انتفاعی)!؟

البته طی سالیان اخیر نام این مدارس از عنوان "غیرانتفاعی" به "غیردولتی" تغییر یافته است چرا که خود مسوولان، هم اذعان دارند چنین عنوانی متناسب با عملکرد واقعی این مدارس نبوده و نیست. زیرا به طور قطع صاحبان سهام در این مدارس، از سرمایه‌گذاری خود سود می‌برند و دیگر عنوان "غیرانتفاعی" معقول به نظر نمی‌رسد.
والدینی که دغدغه تحصیل فرزندانشان را دارند با این تفکر به این مدارس مراجعه می کنند که مدارس غيردولتي زمان بيشتري را صرف آموزش مي‌كنند. برخی دیگر امکانات رفاهی، تفریحی، ورزشی و کمک‌درسی بیشتر در مدارس غیردولتی را دلیل انتخاب خود می دانند.

به طور کلی در اغلب موارد والدین به کیفیت آموزشی مطلوب، وجود دبیران مجرب اشاره دارند. نکته مهم و نهفته در مدارس غیرانتفاعی تبلیغات هر روزه آنان در برابر رنگ بی‌لعاب مدارس دولتی است به گونه‌ای که نوعی چشم و هم‌چشمی برای خانواده‌ها در این زمینه ایجاد کرده تنها به این خاطر که عنوان مدرسه غیرانتفاعی در اذهان عمومی آبرومندانه‌تر و باکلاس تر به نظر می‌رسد! از سویی عدم حضور در این مدارس نوعی سرخوردگی از جانب فرزندان و والدین تلقی میشود که کم کم این مسئله می رود به یکی از چالش‌های اساسی اجتماعی و آموزشی تبدیل شود. این در شرایطی‌ست که وجود شهریه‌های بالای مدارس غیرانتفاعی فشار زیادی را بر این خانواده‌ها وارد می‌کند.
تقریبا یک میلیون و ۳۰۰ هزار دانش‌آموز از ۱۴ میلیون دانش آموز توسط مدارس غیرانتفاعی پوشش داده می‌شود.

آسیب شناسی مدارس غیرانتفاعی

طبق آمار هاي به دست آمده تقريبا بيش از ۱۱درصد مدارس كشور غيرانتفاعي هستند كه حدود   ۲۸ درصد از دانش آموزان مدارس غيرانتفاعي را فرزندان كارمندان، ۲۶درصد را فرزندان مشاغل آزاد، ۱۸ درصد را فرزندان فرهنگيان و ۱۲درصد را ساير اقشار، ۱۱درصد را اقشار كم درآمد، ۳درصد را تجار و ۳درصد را فرزندان دانشگاهيان تشكيل مي دهند. این مدارس هم کمک‌های دولتی می‌گیرند اما تمرکز آنها روی شهریه‌هاست.
مدارس غیر دولتی با این دیدگاه از مدارس دولتی جدا شدند که بتوانند در مقابل دریافت شهریه‌های گزاف از دانش‌آموزان، وظیفه‌ای سنگین‌تر در قبال آموزش و پرورش دانش‌آموزان آموزشگاه‌های خود داشته باشند. اما به راستی امروزه این موسسات تا چه میزان نسبت به اهداف عالی و مدون خود وفادار مانده‌اند و رسالت آموزشی خود را در قبال دانش‌آموزان به جای آورده‌اند؟
 آنچه پس از گذشت سه دهه از عملکرد این مدارس به خصوص در چند سال اخیر شاهد آن هستیم تبدیل شدن این مدارس به تجارتی سودآور است که دغدغه اصلی صاحبان آن نه آموزش بهتر و باکیفیت‌تر دانش آموزان بلکه تلاش در جهت جذب دانش آموزان بیشتر با ترفندهای مختلف برای کسب سود بیشتر است.
بر اساس "اصل ۳۰ قانون اساسی" که همه باید از تحصیلات رایگان و برابر بهره‌ ببرند ؛ وجود مدارس غیر دولتی، عدالت آموزشی برخورداری از تحصیلات رایگان و برابر  را زیر سوال می‌برد، در واقع این نکته را در اذهان ایجاد می‌کند که هر دانش‌آموزی پول بیشتری دارد در جای بهتری می تواند درس بخواند. در این مدارس به دانش آموزان به چشم منابع مالی نگریسته می‌شود که بایستی به هر طریق ممکن سعی در جذب آنها نمود و از سوی دیگر باید به هر طریقی از خروج این منابع مالی از مدرسه جلوگیری کرد.

موضوع قبولی صد درصد دانش آموزان ترفند دیگری است که این مدارس در تبلیغات پر زرق و برق خود از آن بهره می برند که اگر به واسطه کیفیت بالای آموزشی به دست می‌آمد جای بسی خوشحالی بود ولی افسوس که برخی از این مدارس معلمان را مجبور به ورقه نویسی برای دانش آموزان است و معلمین برای اینکه استاندارد پایین آموزش کلاس خود را پنهان کنند به ناچار نمراتی بالاتر از نمرات واقعی را در کارنامه دانش آموزان ثبت می کنند و هنگامی که دانش آموز در امتحانات نهایی کشوری شرکت می کند عمق فاجعه مشخص می شود.

براساس آمارهای ارائه شده نمرات دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی در امتحانات نهایی پایان دوره ابتدایی و متوسطه اول و دوم ۵ نمره پایین تر از نمرات دانش آموزان هم رده در مدارس دولتی است و این یک فاجعه است.
از نظر تربیتی و اخلاقی نیز گردانندگان این مدارس برای از دست ندادن دانش آموزان خود آزادی‌های بیشتری به دانش آموزان می‌دهند و نقش مهم تربیت اخلاق و رفتار دانش آموزان را در سودای رسیدن به پول بیشتر به کناری می‌نهند که نتیجه ی آن بروز وقایع تلخ نظیر اتفاق مدرسه معین تهران و نمونه هایی از این قبیل می شود و از سویی والدین به ‌هیچ‌ عنوان اجازه کوچک‌ترین برخوردی با خطاها و اقدامات نادرست فرزند خود را به معلمان و مدیران مدرسه نمی‌دهند.

آسیب شناسی مدارس غیرانتفاعی

طی سالیان گذشته بسیاری از مدارس غیردولتی در ساختمان هایی دایر شده اند که استانداردهای لازم فضای آموزشی، رفاهی و ورزشی و ... را ندارند. ساختمان های مسکونی و اداری تغییر کاربری داده و با تبدیل اتاقهای خواب به کلاس درس و با اخذ هزینه های کلان از والدین به امر آموزش فرزندان آنها می پردازند و در برخی موارد امکاناتی بسیار محدودتر از مدارس دولتی دارند.
دانش آموزان در مدارس به رشد اجتماعی، عقلانی، عاطفی، اقتصادی و ... دست می یابند. وقتی دانش آموزان در حیاط مدرسه بازی می کنند رشد اجتماعی و عاطفی در آنها درحال شکل گیری است. این در حالی است که محوطه حیاط برخی مدارس غیرانتفاعی ظرفیت هواخوری به تناسب تعداد دانش آموزان را هم ندارند چه برسد به اینکه دانش آموزان بخواهند در آن رفتارهای دانش آموزی خود را بروز دهند. علاوه بر رشد تک بعدی بچه ها در این مدارس مهم ترین بحث بچه های این نوع مدارس این است که تعطیلات را در کدام کشور سپری خواهند کرد و کدامیک گران ترین گوشی های تلفن همراه را دارند. برتری و محبوبیت در این فضاها که هرچه سریعتر باید اصلاح شود میزان ثروت والدین است!
استفاده از فرهنگیان بازنشسته و یا افرادی که برای حضور در کلاس‌ها دوره‌های ویژه ی معلمی را نگذرانده‌اند و نیز مبالغ کلان برای تبلیغات رنگارنگ از دیگر آسیب‌های مدارس غیرانتفاعی است که در کنار همه اینها به اختلاف طبقاتی دامن زده و حتی عدالت آموزشی را نیز زیر سوال می‌برد.
آنچه امروزه دنیا به آن اعتقاد دارد این است که هزینه در آموزش و پرورش کشور در حقیقت سرمایه گذاری در توسعه کشور است که در آینده ای نه چندان دور به کشور باز می گردد. مدارس غیردولتی که باهدف رقابت با مدارس دولتی تاسیس شده اند امروزه با تبدیل به بنگاه‌های اقتصادی به تهدیدی در امر آموزش تبدیل شده کالایی شدن آموزش را رقم زدند.

امید است مسئولان و سیاست گزاران عرصه ی تعلیم و تربیت هر چه زودتر به داد نظام آموزشی کشور برسند که تأخیر در مداوای این درد کشور را برای سال‌ها از قافله علم و توسعه عقب تر خواهد انداخت.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

تجمع آموزش دهندگان سوادآموزی در مقابل وزارت آموزش و پرورش

امروز دوشنبه 12 شهریور ماه تعدادی از آموزش دهندگان سواد آموزی که از نقاط مختلف کشور آمده بودند در برابر وزارت آموزش و پرورش  تجمع کردند .

این چندمین بار است که این آموزش دهندگان در برابر وزارت آموزش و پرورش دست به تجمع می زنند .

یکی از این تجمع کنندگان به صدای معلم گفت :

آموزش دهندگان سواد آموزی از نقاط مختلف کشور و به نمایندگی از همکارانشان در آن استان به این جا آمده و حرف شان این است که مصوبه 95 اجرایی شود .

مصوبه 95 در سال 95 باید اجرایی می شد که نشده است .

تجمع آموزش دهندگان سوادآموزی در مقابل وزارت آموزش و پرورش

صدای معلم :

در مورد این مصوبه توضیح دهید ؟

 

این مصوبه می گوید : مشمولین حق التدریس ، به جا مانده ها ، مربیان پیش دبستانی ، خرید خدمات آموزشی و آموزش دهندگان تجمیعی که تا قبل از سال 92 با نهضت همکاری داشته اند مشمول قانون حق التدریس می شوند .

این همه مدت که بچه های ما پشت درهای بسته مانده اند و می گویند که حق التدریس ها دارای کد 8 رقمی هستند و ما می گوییم آموزش دهندگان هم دارای کد 8 رقمی هستند که در همین وزارتخانه خاک می خورد .

ما این جا آمدیم تا از کد 8 رقمی خود رونمایی کنیم و مصوبه 95 .

باید اجرایی شود .

حداقل حق مسلم یک آموزش دهنده اجرای این مصوبه است .

قصد ما ایجاد جو و یا ناامنی در شرایط کنونی نیست اما باید قانون در هر شرایطی باید اجرا شود و خواست ما از وزیر محترم و رئیس جمهور توجه به این حداقل خواسته است .

آموزش دهنده دیگری در پاسخ به پرسش صدای معلم در مورد عملکرد رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در این موارد گرفت :

بنده از عملکرد ایشان راضی هستم و هر کاری خواسته ام انجام داده اند مثلا آقای باقرزاده طرح ما را در مجلس پی گیری کرده اند .

اما این سخن آموزش دهنده مورد تایید سایر افراد حاضر در تجمع قرار نگرفت .

تجمع کنندگان در برابر این پرسش صدای معلم که آیا همه آن ها از عملکرد رئیس سازمان نهضت سوادآموزی راضی هستند اکثریت به این پرسش پاسخ منفی دادند .

آن ها به این معترض اند که مسئولان این سازمان آمار دقیق نمی دهند .

آن ها در برابر خواسته وزارت آموزش و پرورش در مورد ارائه آمار دقیق " منفعلانه " عمل می کنند .

آموزش دهنده دیگری به صدای معلم گفت که ما از سازمان خودمان حمایت می خواهیم .

مسئولان نهضت عنوان می کنند که آمار تفکیک شده را به مراجع ذی ربط اعلام کرده و حمایت هم کرده اند .

تجمع آموزش دهندگان سوادآموزی در مقابل وزارت آموزش و پرورش

به وزارتخانه هم می گویند مستندات داریم .

ما جبهه گیری خاصی در این مورد نداریم و به هر حال مدافع ما بوده اند اما مخاطب ما آقای بطحایی است .

تجمع کنندگان در مورد این پرسش صدای معلم که آیا تاکنون با آن ها برخورد حراستی و یا امنیتی در مورد مطالبات شان شده است تاکید کردند که چنین امری صورت نگرفته است و برخورد مسئولان سازمان نهضت سوادآموزی محترمانه بوده است اما در جاهای دیگر به ما کم محلی می کنند و شان معلم بودن ما را رعایت نمی شود .

برخی از این تجمع کنندگان گفتند که کلاس 5 نفر از آن ها توسط سازمان نهضت سوادآموزی منحل شده است .

آموزش دهنده دیگر به صدای معلم گفت :

آقای چهاربند و آقای بطحایی به کرات اعلام کرده اند که هر کسی در آزمون استخدامی آزاد از مشمولین شرکت کند امتیاز دارد . ما هم شرکت کردیم و حد نصاب را هم آورده ایم و مصاحبه هم داده ایم اما هیچ کسی پاسخ گو نیست و در شرایط مساوی هیچ امتیازی قائل نیستند .

این در حالی است که ما در نهضت 7 تا 8 سال تجربه تدریس داریم .

آموزش دهنده دیگری گفت ما تاکید کردیم آموزش دهنده هستیم بعد نوشتند : " آموزشیار " !

خواهش ما این است که در عنوان از نام " آموزش دهنده " استفاده شود .

ما جزء این مصوبه 95 هستیم و هنوز هم بلاتکلیف هستیم .

آموزش دهنده دیگری به صدای معلم گفت :

از سال 67 به عنوان " جهادگر " در روستاهای ایلام ؛ دره شهر ، خرمشهر ( خودم بزرگ شده خرمشهر هستم  ) مشمول خدمت بودم چه به عنوان جهادگر و چه به عنوان آموزش دهنده .

تمام دوستان من همه رسمی شدند .

چرا من باید از آموزش دهنده به آموزشیار تبدیل شوم ؟

تجمع آموزش دهندگان سوادآموزی در مقابل وزارت آموزش و پرورش

از سال 90 به آموزش دهنده تبدیل شدم . چند بار برای کارم به وزارتخانه آمده ام ولی چرا هر سری که می خواستند ما را رسمی کنند هیچ گونه آماری در این مورد ندارند ؟

خیلی ها به جا مانده اند .

من جزء همین به جا مانده ها هستم .

اما الان بلاتکلیف هستم . مدارکم را از ایلام و خرمشهر آورده ام در اداره کارگزینی قرچک هستند اما دائما امروز و فردا می کنند .

نامه حق التدریسی از وزیر گرفته ام که مرا حق التدریسی کند در صورتی که شرایط را داشته باشم .

وقتی فعالیت کرده ام و از آموزشیار به آموزش دهنده تبدیل شده ام و از سال 90 دارم ادامه می دهم . چرا باید تکلیف من نباید مشخص باشد ؟

آموزش دهنده دیگری ضمن اشاره به برخوردهای نامناسب حراست به صدای معلم گفت :

همان است که همکاران گفتند .

خواسته ما اجرای مصوبه  95 است .

اگر ما صلاحیت نداشتیم چرا اجازه دادید تا 8 سال تدریس کنیم ؟

بعد از 8 سال که نباید آزمون بگیرند !

این تجمع تا حوالی ساعت 15 ادامه داشت .

افراد حاضر پس از ساعت ها تجمع زمانی که با بی اعتنایی مسئولان وزارت آموزش و پرورش رو به رو شدند اقدام به سر دادن شعار مانند " نهضتی بیدار است ، از تبعیض بیزار است " و.. نمودند .

از  مسئولانی  که در این تجمع برای پاسخ گویی حضور پیدا کردند آقای مشهدی عباسی مشاور رئیس سازمان نهضت سوادآموزی بود .

پایان گزارش/

منتشرشده در گفت و شنود
گروه اخبار/ وزیر آموزش و پرورش در جمع نمایندگان کانون های صنفی معلمان از سراسر کشور اظهار کرد: مشکلات معیشتی معلمان سبب شده تا اهداف آموزشی و تربیتی مدارس به درستی اجرا نشود و چهل سال است که برای حل مشکلات معیشتی و تبدیل کردن آموزش و پرورش به اولویت اصلی جامعه از یک مسیر رفته ایم و باید در راه های تکراری تجدید نظر کرد و تغییر مسیر داد.
 
دیدار بطحایی وزیر آموزش و پرورش و کانون های صنفی معلمان

سید محمد بطحایی در جمع نمایندگان کانون های صنفی معلمان سراسرکشور، با تشکر از نمایندگانی که از راه های دور آمده اند، اظهار کرد: من هم مانند شما معلم بوده ام و به جای اینکه من را وزیر خطاب کنید معلم خطاب کنید و مانند شما با مشکلات و مسایلی که معلمان در کلاس های درس و مدارس درگیر هستند در زمانی که سر کلاس بوده ام برخورد کرده ام و همه این مشکلات را می فهمم.

وزیر آموزش و پرورش با اشاره به مشکلاتی که این نمایندگان اظهار کرده بودند، گفت: در برخی مواردی که اشاره کردید توضیحاتی دارم که می توانم ارایه دهم تا در جریان پیگیری های وزارت آموزش و پرورش باشید و به قضاوت روشن تر از اتفاقاتی که می افتد، برسید.

وی در ادامه با توجه تعداد نیروهای آموزش و پرورش و بالا بودن سطح تحصیلات آن ها، وجود تشکل های صنفی و تخصصی را یک فرصت ارزشمند برای دستگاه آموزش و پرورش دانست و گفت: باید از ظرفیت تشکل ها برای حل مشکلات آموزش و پرورش استفاده کرد.

وی تصریح کرد: آموزش و پرورش، تشکل ها را تهدید نمی داند و از اولین روزهای حضورم به عنوان وزیر به دنبال ورود موثر تشکل ها در امور آموزش و پرورش بوده ام.

وزیر آموزش و پرورش با اشاره به مسایلی که در جلسه مطرح شد، افزود: مسایل با اهمیتی که امروز در این جلسه طرح شد را باید روزها و ساعت ها وقت می گذاشتیم و هزینه های زیادی را صرف می کریم تا به همین مطالب مطرح شده در این جلسه برسیم و همین مطلب نشان از اثر ثمر بخش حضور تشکل ها و اعلام نظرات و انتقادات آن ها دارد.

وی به مشکلات مطرح شده توسط کانون ها اشاره کرد و گفت: در مورد مجوزهای لازم کانون های صنفی معلمان  هر کمکی که بتوانم انجام می دهم تا این مجوزها صادر شود.

عضو کابینه دولت دوازدهم تصریح کرد: کانون های صنفی معلمان می توانند بازوی قوی برای وزارت آموزش و پرورش در توسعه عدالت آموزشی باشد و ما در مسائلی چون حذف آزمون ها، رقابت های فردی در دوره آموزش عمومی و تاکید بر ضرورت کسب مهارت های عمومی و گفت گو و مدارا به ظرفیت تشکل ها نیازمند هستیم و تشکل ها با گسترش این گفتمان می توانند به ما و کشور کمک کنند.

سید محمد بطحایی در ادامه افزود: بارها گفته ام که معلمی که مشکلات معیشتی داشته باشد نمی تواند اهداف تربیتی و آموزشی را به خوبی پیاده کند و ما چهل سال است که برای حل مشکلات معیشتی و تبدیل کردن آموزش و پرورش به اولویت  اصلی جامعه از یک مسیر رفته ایم و هنوز نتوانسته ایم به آنچه که هدف مان بوده است برسیم و در این مورد باید در راهکارهای تکراری تجدید نظر کرد و تغییر مسیر داد.

وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه ایمان دارم مشارکت معلمان لازمه حل مشکلات آموزش و پرورش است، اظهار کرد:  اولین قدم ها برای افزایش مشارکت را در انتخاب نمایندگان معلمان در صندوق ذخیره فرهنگیان، فرایند انتخاب و انتصاب مدیران،  ضرورت توجه به مدرسه و مدرسه محوری و تفویض اختیار به مدارس برداشته ایم و این موارد زمینه هایی است که مشارکت معلمان را در تصمیم گیری ها افزایش می دهد و در آینده سه نفر از مدیران مدارس در  شورای عالی آموزش و پرورش را به صورت انتخابی تعیین خواهیم کرد و درصدد هستیم تا در هر جایی که می توانیم با ورود معلمان به کارها و فعالیت ها،  مشارکت آن ها را  در امور آموزش و پرورش افزایش دهیم.

وی در ادامه گفت : با وزیر کشور صحبت هایی داشته ام که محل هایی مشخص شود تا معلمان جهت اعتراضاتشان در آن محل ها حضور پیدا کنند و تهدیدهایی که در این موارد وجود دارد کم شود و در استان ها هم به مدیران کل تاکید خواهم کرد تا با هماهنگی با استانداران چنین محل هایی را مشخص کنند.

در ادامه این جلسه نمایندگان کانون های صنفی معلمان در مواردی از جمله تشکل ها و تشکل یابی، ضرورت پیگیری امور معلمان بازداشت شده، نقد مدیریت آموزش و پرورش، مسایل حقوقی و رفاهی و مسایل کمی و کیفی آموزش و پرورش به طرح موضوع پرداختند که سرفصل های آن به اختصار به شرح زیر است :

*چنین جلساتی به صورت مکرر برگزار شود تا پس از طرح موضوعات و مشکلات راه حل ها ارائه شود، آسیب زا بودن کاهش بودجه آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی در طول ۵۰سال گذشته، مسئولانآموزش و پرورش را محور توسعه و پیشرفت کشور می دانند اما از طرفی برای رسیدن به این هدف گامی بر نمی دارند، هیچ منفعتی از حضور در کانون ها برای خود در نظر نگرفته ایم و خود را برای بروز مشکلات آماده کرده ایم اما با توجه به این نگاه هنوز از فعالیت های ما استقبال نمی شود، کانون های صنفی برای دفاع از حقوق فرهنگیان تشکیل و مجوزهای لازم را بین سال های ۷۷تا ۸۷از وزارت کشور گرفتند و این کانون ها دارای شناسنامه و اساسنامه مجوز از کمیسیون ماده ۱۰احزاب هستند، تمامی کانون های صنفی مجوز فعالیت دارند و انتخابات مجمع عمومی جدید را کانون ها انجام داده اند اما پروانه فعالیت هایشان توسط وزارت کشور تمدید نشده است، کانون ها رابطی بین بدنه فرهنگیان با مسئولان هستند و می توانند به انتقال افکار و نزدیک سازی این افکار کمک کنند و موجب کاهش تنش های اجتماعی شوند و در آسیب شناسی و ارائه راهکارها به مسئولان کمک کنند، توقف فعالیت ها کانون ها می تواند به انباشتگی مطالبات منجر شود و مشکلات را بهمن وار ایجاد کند و انتظار داریم تا ارتباط نزدیک تری بین تشکل های صنفی و مسئولان ایجاد شود، توقع داشتیم تا از کنش های صنفی حمایت شود و تمامی فعالیت های کانون ها بر اساس قانون اساسی بوده و این فعالیت های به صورت یک فرصت دیده شود که این اتفاق نیافتاد و علی رغم قبول دانشی نهادهای اجرایی بر ضرورت وجود تشکل های صنفی اما باور عملی به فعالیت های نهادهای مدنی نداشتیم و از این موضوع آسیب های زیادی دیدیم، کانون های صنفی تنها نهاد مدنی است که از همه قومیت ها و مذاهب مختلف و تفکرات سیاسی مختلف یکجا جمع شده اند و فقط به مناسبات صنفی می پردازند،  از ابتدا به دنبال مطالبات صنفی بوده ایم اما همواره این مطالبات را به مسایل سیاسی گره زده اند و زمینه های برخورد با این تشکل صنفی را فراهم کرده اند، ما خود را عضوی از مجموعه آموزش و پرورش می دانیم و اینجا را مامن و پناهگاه خود می بینیم.

برخی مسائل به دست وزیر آموزش و پرورش حل می شود و به دنبال حل مسائل خارق العاده نیستیم و از شما می خواهیم تا دولتمردان را به این نتیجه برسانید که تا وقتی معیشت معلم حل نشود مشکلات آموزش و پرورش حل نمی شود و از شما می خواهیم تا با تمرکز زیاد به حل مشکلات معیشتی معلمان توجه کنید و نمی توان بدون حل مشکلات معیشتی معلمان  سند تحول بنیادین و سایر موارد تحولی را اجرا کرد، آموزش و پرورش را از مدیران سیاسی و سیاست زده بزدایید که وجود این مدیران سبب ایجاد نقصان در مدیریت آموزشی شده است، نامه هایی که کانون های صنفی جهت پیگیری به ادارات می زنند به جای ارجاع به واحدهای مربوطه به حراست ها ارجاع می شود، برای روز جهانی معلم در ۱۳ مهر اجازه دهید تا این مراسم ها در ادارات برگزار شود و حراست ها و ادارات برخورد نکنند، از بانوان فقط به صورت ویترینی و تزیینی استفاده نشود. تلاش کنید تا سرانه آموزشی ما به سطح کشورهای منطقه برسد، معلم ها هیچ مزایایی ندارند و این حقوق ها کفاف زندگی آنها را نمی دهد و افزایش حقوق های ناچیز سال جاری و پس از آن  حذف سختی کار مشکلات معیشتی معلمان را با دشواری مواجه کرده است، از بیمه تکمیلی آتیه سازان به صورت گسترده معلمان ناراضی هستند و چهار ماه است که هزینه هایش را نداده است، تعداد نمایندگان معلمان که برای صندوق ذخیره انتخاب شدند خیلی کم هستند و حداقل از هر استان یک نماینده باشد تا امنیت این صندوق بیشتر شود، همه کارمندان دولت حقوق های مشابهی داشته باشند و اینکه کارمندان در سازمان پولدار تر می توانند تا ۷برابر معلمان حقوق دریافت کند تبعیض آمیز است، معاونت حقوقی در پیگیری مسایل حقوقی معلمان از جمله معلمان زندانی و تشکل ها پرکارتر شود، پولی شدن آموزش و مافیای جانبی آن شرایط تحصیل را برای خانواده ها سخت کرده است و مدارس به بهانه های مختلف از خانواده ها پول می گیرند و شان مدرسه را پایین می آورند و شرایط تحصیل کودکان را برای خانواده ها سخت می کنند، بومی گزینی دانشگاه ها باعث شده تا استان هایی که دانشگاه های کمتری دارند با وجود رتبه های خوب دانش آموزانشان، قبولی کمتری  در دانشگاه ها داشته باشند، سرانه فضای آموزشی یکی از شهرهای ایران نیم متر مربع است و نیاز است تا به این شهرها توجه بیشتری شود، دخالت نمایندگان مجلس در مناطق باعث مختل شدن مدیریت های آموزشی و رابطه ای شدن کارها می شود، در گزینش معلمان به همه چیز توجه می شود به جز مهارت های تخصصی.

در این نشست نمایندگانی از کانون های صنفی معلمان تهران، اصفهان، کردستان، همدان، خراسان شمالی، زنجان، لرستان، گیلان، آذربایجان شرقی و خوزستان حضور داشتند و پس از نشست با وزیر آموزش و پرورش با عادل عبدی مشاور وزیر وارد جلسه شدند.

شایان ذکر است، در ابتدای نشست نمایندگان کانون صنفی معلمان با وزیر آموزش و پرورش، عادل عبدی  با اشاره به قانون جدید احزاب اظهار کرد: در این قانون فعالیت های صنفی دیده نشده است و مشکلاتی برای صدور مجوز و تمدید پروانه های کانون های صنفی از جمله کانون های صنفی معلمان  به وجود آورده است و به همین دلیل در دو ماه گذشته نمایندگان مجلس طرحی دادند تا کانون های صنفی مجددا به ماده ۱۰ قانون احزاب برگردند و من هم در این مورد به کمیسیون تخصصی مجلس دعوت شدم و توضیحات لازم که چه مشکلاتی برای کانون های صنفی ایجاد شده است، را دادم که این طرح در کمیسیون مجلس تصویب شد و  به صحن مجلس فرستاده شده است و امیدواریم با تصویب این قانون مشکل صدور  مجوزها و تمدید پروانه های کانون های صنفی معلمان حل شود.

مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور