صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

شعر و پند و چراغ راهنما

از تو خواهم ای پسر گویم تو را
پندهایم چون چراغی رهنما

مثل من باید بباشی ای پسر
تا بفهمی غصّه ها دارم به سر

گر دلم گاهی به دنبالت روان
با تو همراهی به هر جا ناگران

بارها پندت شنیدم ای پدر
گر درشتی خسته جان را لا ثمر

مثل کودک پند گفتی گر مرا
گر شنیدم پند را مفهوم لا

خسته جان می شد پدر گر دل شکن
آه سردی می کشیدش لا چو من

گاه سر را گر تکان می داد همان
با سکوتی کظم* غیظی داشت هان (* فرو خوردن خشم )

گر سکوتی با نگاهی خیره ای
مضطرب احوال دور از خنده ای

گر چه خوشحال از چنین فتحی بزرگ
می زدم از خانه بیرون همچو گرگ

لا فراموشی مرا آن روز هان
آن نگاهی را صمیمی مهربان

دیر فهمیدم چو بشنیدم پدر
روی تختی خواب از دنیا گذر

آخرین دَم لحظه از عمرش مرا
پند را گفت گر چه تکراری دلا

پند را گفتش ببستش چشم را
گر عیانی مرگ را جانب فنا

خوب فهمیدم زمانی فهم هان
ماجرا را با گذر ایام همان

چون چراغی رهنما هر چند پند
پندها گفتم رها از هر چه بند


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

شعر و پند و چراغ راهنما

منتشرشده در یادداشت
پنج شنبه, 05 دی 1397 21:04

عذرخواهي را بايد ياد داد

عذرخواهی و فرهنگ آن در ایران

در دوران تحصيل در دانشگاه شهيد بهشتي، استادي داشتم كه مي گفت برخي اوقات موقعي كه از كنار فرزندم رد مي شوم، عمدا با برخورد با وسايل كودك، نظم آنها را به هم مي ريزم،  و بعد بلافاصله از او عذرخواهي مي كنم تا اولا ياد بگيرد، انسان در برابر كار اشتباهي كه انجام مي دهد بايد عذرخواهي كند و اين امر ربطي به سن و مقام و رتبه ندارد و ثانيا بداند كه اتفاقا عذرخواهي توسط بزرگان چقدر زيبا و پسنديده است.

ما از ايشان علاوه بر يادگيري دو نكته فوق، آموختيم عذرخواهي كردن امري تربيتي است و  بايد فرهنگ عذرخواهي را از كودكي نهادينه نمود .

وقتي اوضاع و احوال اين چند روز را ديدم ناخودآگاه ياد مهم بودن ديدگاه ايشان افتادم.

٤ دانش آموز در زاهدان و ٩ دانشجو در دانشگاه آزاد ، جان باختند و خانواده ها و جامعه دچار آسيب روحي شده است، اما هيچ مسئول عالي رتبه و مستقيم و مرتبطي ، صادقانه و شجاعانه عذرخواهي نمي كند ؛ بگذريم از نظريه هاي جديد استراتژي بحران در سازمان كه بهترين راه حل در زمان وقوع بحران در سازمان را صداقت و عذرخواهي مي داند، هر دو سازماني كه اين اتفاق در آنها افتاده ، نهادهاي فرهنگي هستند و انتظار بيشتري از آنها مي رفت كه از جهت الگويي هم شده، حداقل عذرخواهي مي كردند .

عذرخواهی و فرهنگ آن در ایران

اين يادداشت ربطي به منازعات سياسي ندارد،چرا كه دو نهاد از دو طيف سياسي مختلف و ظاهرا رقيب هستند
اين يادداشت جنبه فرهنگي دارد و بايد نهادهاي برنامه ريز فرهنگي براي اين آسيب آزاردهنده، چاره انديشي كنند.

کانال حسین طالب زاده


عذرخواهی و فرهنگ آن در ایران

منتشرشده در یادداشت

چالش های آموزش و پرورش و بحران مدیریت و ناکارآمدی

کارایی و اثربخشی هر نظام آموزشی قبل از هر چیزی به ماهیت اهداف آموزشی و پرورشی و میزان تحقق آن ها بستگی دارد و آنچه که در این میان از سیستم های مدیریتی قابل انتظار است تدارک فرصت های مناسب و مطلوب جهت تکوین و تکمیل شرایط مطلوب حصول هدف های مورد نظر می باشد.

نگاهی بر کیفیت و کمیت فرایندهای اجرایی در مسیر اجرای برنامه های مختلف در متن آموزش و پرورش ایران به خصوص در مدارس و کلاس های درسی گویای این واقعیت تلخ می باشد که شرایط حاکم بر مدیریت های آموزشگاهی و کلاسی روز به روز به جای روان و ساده شدن در مسیر پیچیدگی و مکانیکی شدن حرکت می کند و مدیران و معلمان عمدتا تبدیل به ماشین هایی جهت عینیت بخشیدن به محتوای ظاهری بخشنامه ها شده اند.

امروز این واقعیت بر هیچ معلمی پوشیده نیست که توجه مدیران مدارس و معلمان دیگر به اهداف آموزش و پرورش به شکل صحیح معطوف نبوده و سمت و سوی تمرکزها عمدتا بر حاشیه های مرتبط می باشد که نمونه ای از این حاشیه ها در ادامه مورد توجه قرارمی گیرد:

1. عرصه و متن نظام آموزش و پرورش رسمی ایران محلی جهت تاخت و تازهای سیاسی خیل کثیری از نمایندگان مجلس در راستای مدیریت امیال و اهداف سیاسی خود با تمرکز بر مهره چینی های مورد نظر می باشد که عمیق تر شدن این امر سبب گردیده که مدیران ارشد و میانی آموزش و پرورش در وزارت، استان ها، نواحی و مناطق اولویت کاری خود را پاسخ گویی به انتظارات نمایندگان مجلس قرار دهند و ادامه این روند وضعیتی را در ذهن ها تداعی می کند که آموزش و پرورش گویا به منطقه مستعمره و تسخیری چنین نمایندگانی تبدیل شده است.

2. یکی از واقعیت های تلخ دیگر موجود در آموزش و پرورش حضور مستقیم و غیر مستقیم نهادها و سازمان های مختلف مانند بهزیستی، بهداشت، بانک ها، شرکت های بیمه، شهرداری ها و...... در جهت اجرای طرح ها و برنامه های مختلف بدون توجه به به وضعیت برنامه های مدارس می باشد که اجرای هر کدام از این برنامه ها سبب مختل شدن برنامه های آموزشی و پرورشی مدارس می گردد و نکته بسیار مهم در این ارتباط دقت بر این امر می باشد که بسیاری از این برنامه ها به شکل سازمان یافته در داخل محتوای درسی دانش آموزان موجود می باشند.

3. مساله بسیار مهم و چالشی که امروزه چهره آموزش و پرورش را مخدوش و بغرنج نموده است وجود طرح های متعدد و کثیر مانند طرح های مروج سلامت، سفیران سلامت، پیشگیری از آسیب های اجتماعی، شهاب، پروژه مهر، تعالی مدیریت، جشنواره قلم، جشنواره نوجوان سالم، جشن الفبا، نماد، ایران مهارت، هجرت، بشری، پروژه حیات طیبه و ده ها طرح دیگر  توسط بخش های مختلف آموزش و پرورش بدون توجه به میزان اثربخشی آن ها می باشد؛ طرح هایی که بودجه های عظیم و هنگفتی را به خود اختصاص داده که هیچ وقت وضعیت اثربخشی آن ها مورد توجه یک فرایند پژوهشی درست واقع نشده است.

نکته مهم دیگر در این ارتباط مساله تراکمی و انباشتی بودن چنین طرح هایی می باشدکه هر مسئول جدیدی که از راه می رسد در کنار اجرای طرح های قبلی برطرح های جدید نیز اضافه هایی می نماید که واقعا  ادامه چنین روندهایی کیفیت زندگی کاری و بهزیستی روان شناختی  در مدارس را در شرایط نامطلوبی قرار داده است.

4. از آفت های  اصلی دیگر نظام آموزش و پرورش ایران تمرکز بر شیوه ناقص، متناقض،  نامتقارن، نامتوازن و بخشی رفتارگرایی با تاکید بر رفتارهای نمایشی بدون توجه به  مقوله اثربخشی واقعی می باشد که متاسفانه عمده فعالیت و تلاش مدیران در شرایط حاضر در سطوح مختلف تمرکز بر رویکردهای ظاهری و سندسازی شده که خود سبب گردیده تا بیشتر وقت و انرژی مسئولین امر به چنین رفتارهایی معطوف شود و مسایل واقعی دنیای یادگیری وتربیتی مورد فراموشی واقع گردد.

5. مساله کنکور و مدارس تیزهوشان خود سبب انحراف گسترده فعالیت ها و برنامه های مدارس شده است؛ به طوری که نوع آمادگی دانش آموزان به این نوع آزمون ها،حضور موسسات تجاری در مدارس، به حاشیه رفتن بسیاری از دروس غیر مرتبط با آزمون های کنکور و تیزهوشان، پزشکی زدگی نظام آموزشی و موارد دیگر سبب گردیده تا روز به روز متن های اصلی نظام آموزش و پرورش از محتوای اصلی تهی شده و حتی در برخی از مدارس دانش آموزان ترجیح می دهند جهت آمادگی برای کنکور وقت خود را خارج از مدرسه سپری نمایند و حتی اجازه این کار توسط مدارس به آن ها داده می شود.

چالش های آموزش و پرورش و بحران مدیریت و ناکارآمدی

6. شرایط حاکم بر نظام آموزشی در وضعیتی قرار گرفته است که اصلی ترین رکن آن یعنی معلم در حالت مغشوش و ناشادی قرار گرفته است و هیچ دورنمای مشخصی هم نسبت به وضعیت خود و نظام آموزشی برای ایشان قابل تصور نیست؛ چراکه اولا مدت هاست که معلمان شاهد بر هیچ خبر خوشی در ارتباط با خود و نظام آموزشی نبوده اند و ثانیا فرهنگیان هر روز نظاره گر اخبار متناقض، غیر واقعی و غیر علمی در ارتباط با آموزش و پرورش می باشند. به عنوان مثال طرح غیر علمی و غیر منطقی برنامه هایی مانند رتبه بندی معلمان، معلم تمام وقت، وضعیت بیمه معلمان و..... سبب  ایجاد اختلال در تمرکز معلمان و بی اعتمادی آن ها به ارکان سیستم آموزش و پرورش و دولت شده است.

7. مساله بسیار مهم دیگر در ارتباط با پررنگ تر بودن حاشیه ها که سبب ایجاد و افزایش اضطراب و استرس در دانش آموزان و خانواده های آن ها شده است نامشخص بودن دورنمای نظام آموزشی ایران می باشد؛ به عنوان مثال وضعیت کنکور در سال های آتی برای هیچ کس در هر گروه سنی و اجتماعی مشخص نیست چراکه هر روز اخبار متناقضی از حذف کنکور به گوش می رسد و یا اینکه یک روز وزارت آموزش و پرورش تاثیر معدل در کنکور را قطعی اعلام می کند؛ اما چند روز بعد این تصمیم توسط ارکان های خارج از آموزش و پرورش منسوخ می شود که وجود چنین تصمیم های متناقضی فرصت تصمیم گیری صحیح و موثر را برای والدین و دانش آموزان بسیار مشکل نموده است.

چالش های آموزش و پرورش و بحران مدیریت و ناکارآمدی

8. اجرای ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی با شرایط کنونی و بدون توجه به زمینه های اجرای صحیح آن سبب گردیده که عمده وقت معلمان صرف تکمیل پوشه کار دانش آموزان و محتوای آن ها شده که حاکم شدن چنین روندی منجر به توجهی  بر شرایط واقعی فرایندهای یاددهی – یادگیری کلاس درس گردیده است و مساله بسیار مهم و قابل توجه در ارتباط با ارزشیابی توصیفی، نارضایتی اکثریت معلمان و والدین دانش آموزان از طرح مورد نظر می باشد که هیچ وقت مورد توجه مسئولین و برنامه ریزان قرار نگرفته است. 

باید اذعان و قبول کرد که نمونه های بسیار گسترده از حاشیه های موجود در آموزش و پرورش موجود می باشد که سبب گردیده روز به روز اهداف اصلی تعلیم و تربیت کمرنگ تر شده و شرایط زندگی کاری برای مدیران مدارس و معلمان بغرنج و غیر قابل تحمل شود و ادامه چنین روندهایی منجر به فلج شدن تمام عیار نظام آموزشی خواهد شد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چالش های آموزش و پرورش و بحران مدیریت و ناکارآمدی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

عزل منصور مجاوری مشاور اقتصادی وزیر آموزش و پرورش به دلیل یک توئیت انتقادی در مورد بودجه آموزش و پرورش

پس از ارائه لایحه بودجه 98 توسط رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی و مشخص شدن ارقام قطعی بودجه  توسط دولت و نیز مشخص شدن سهم آموزش و پرورش ، « منصور مجاوری » مشاور اقتصادی وزیر آموزش و پرورش دیشب ساعت 19 از مقام خود عزل و کارشناس بودجه شد .

مجاوری در توئیت خود در واکنش به سخنان رئیس جمهور نوشته بود :

واقعاً جای تاسف است که هنوز به این درک نرسیدند تنها راه نجات کشور از این همه بی نظمی و آسیب ها و گرفتاری های متعدد، از آموزش و پرورش شروع می شود!

چه زمانی به این فهم مشترک می رسند... که رئیس جمهور ما بگوید پول از جیب بیت المال برای آموزش و پرورش خرج .... می شود. آقای رئیس جمهور مگر بیت المال مربوط به همین ۱۵ میلیون دانش آموز و خانواده آنان نیست ....

 آیا فکر کردید با این برنامه ریزی چه بلایی داریم به سر کشور و نظام آموزش و توسعه و سرمایه انسانی می آوریم ....

آیا اصل ۳۰ قانون اساسی را فراموش کردند که برنامه ریزی این گونه می کنند و تازه از آموزش و پرورش طلبکارند.

 آیا منابع این کشور نباید صرف آموزش و توسعه فرزندان این کشور شود....

آقای رئیس جمهور محترم ؛ باور کنید این گونه برنامه ریزی برای بودجه آموزش و پرورش جفا به کشور است و در آینده باید پاسخگو باشیم.... "

عزل منصور مجاوری مشاور اقتصادی وزیر آموزش و پرورش به دلیل یک توئیت انتقادی در مورد بودجه آموزش و پرورش

بند " ج " از « منشور حقوق شهروندی  »بر " حق آزادی اندیشه و بیان " تاکید دارد .

ماده 26 اشعار می دارد :
" هر شهروندی از حق آزادی بیان برخوردار است. این حق باید در چارچوب حدود مقرر در قانون اعمال شود. شهروندان حق دارند نظرات و اطلاعات راجع به موضوعات مختلف را با استفاده از وسایل ارتباطی، آزادانه جست و جو، دریافت و منتشر کنند. دولت باید آزادی بیان را به‌طور خاص در عرصه‌های ارتباطات گروهی و اجتماعی و فضای مجازی ازجمله روزنامه، مجله، کتاب، سینما، رادیو، تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی و مانند این‌ها طبق قوانین تضمین کند. "

ماده 28 می گوید :

"  شهروندان از حق نقد، ابراز نارضایتی، دعوت به خیر، نصیحت در مورد عملکرد حکومت و نهادهای عمومی برخوردارند. دولت موظف به ترویج و گسترش فرهنگ انتقادپذیری، تحمل و مداراست. "

آیا این حرکت متناسب با این منشور و حقوق مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است ؟

آیا توئیت یک  مقام اداری که در جهت دفاع از منافع آموزش و پرورش و جایگاه معلمان صورت گرفته است مطابق با رضایت  فرهنگیان است ؟

پیش از این نیز « نجات بهرامی » به دلیل برخی توئیت ها بازداشت و به مرخصی اجباری فرستاده شد .

« صدای معلم » خواهان توضیح افراد مسئول و تصمیم گیرنده در این مورد است .

عزل منصور مجاوری مشاور اقتصادی وزیر آموزش و پرورش به دلیل یک توئیت انتقادی در مورد بودجه آموزش و پرورش

پایان گزارش /


عزل منصور مجاوری مشاور اقتصادی وزیر آموزش و پرورش به دلیل یک توئیت انتقادی در مورد بودجه آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود
پنج شنبه, 05 دی 1397 08:08

کنکور و دیگر هیچ ؟!

کنکور و مشق شب و مافیای آموزشی

به نام کمک ،دارند توی مملکت حکومت می کنند. در هیئت کمک درسی،کمک آموزشی، آمادگی کنکور و همه جور جلو آمده اند. خودشان بهتر از همه می دانند که در آن طرف کوی کنکور خبری نیست.

می دانند که قبولی در کنکور یعنی اضافه کردن به آمار بیکاران تحصیل کرده.

می دانند که بچه ها اگر علاقه و حوصله درس خواندن داشته باشند، همان کتاب های مدرسه برایشان کافیست.

می دانند که بچه های محروم مرز نشین که کلاس اضافی و کتاب تست را نمی بینند، چه بسا موفق تر از بچه های لوس و تنبل مراکز استانها هستند . می دانند که ...

با این حال و به برکت نظام آموزشی حافظه محور و طوطی پرور، چهارده برنامه هفتگی در هفت شبکه تلویزیونی راه انداخته اند و با چرب زبانی ، اسرار تست زنی را هویدا می سازند. تیراژ کتاب هایشان میلیونی و میزان فروششان میلیاردی. خدا می داند چقدر درآمد دارند که سالانه فقط چند صد میلیارد تومان بابت هزینه آگهی به تلویزیون می دهند. این اختاپوس هزار پا چندان در شبکه های سیما چنبره زده است که مردم بینوا گاه گاهی امکان می یابند بین این همه تبلیغات ،  فیلمی را هم تماشا کنند.

کنکور و مشق شب و مافیای آموزشی

وقتی هم وزیر با طرح حذف مشق شب، درصدد تیشه زدن به یکی از ریشه های آنها بر می آید، در خانه مراجع قم بست می نشینند و فریاد واویلای آنها به هوا می شود که ای علمای مسلمین به داد نسل کودک و نوجوان برسید که اگر در خانه مشق ننویسند در فضای مجازی حرف های جفنگ می نویسند. فقهای همیشه در صحنه نیز که معمولا در باب بسیاری از محال اندیشی ها می توانند اندیشه کنند و حکمی رو کنند،در این زمینه نیز که گویی به سان پیاژه و دیویی ، سالها در حوزه سنجش و ارزشیابی آموزشی و علوم تربیتی تحقیق و‌ تفحص کرده‌باشند، امر فرمودند: «آری! بی مشق شب ،بچه نُنر می شود!» .

اگرچه نقد و نظر پیرامون تکلیف در منزل از حوصله این نوشتار خارج است اما همین قدر می توان گفت که نظام آموزشی ما نه فقط در حمایت از معلم  که در عنایت به علم نیز هنوز هم از درون و هم از برون ،دچار تنگناست.

کنکور و مشق شب و مافیای آموزشی

چه بسیار طرح هایی که در قالب حرفهای قشنگی عنوان شدند و بالافاصله نابود شدند؛ مبارزه با مافیای کنکور، منحل کردن مدارس تیز هوشان، شاداب سازی مدارس، ارزشیابی توصیفی،کاربست فناوری و نظائر آنها ، از آن هزاران حرفی بود کاندر عبارت آمد اما به عمل نیامد.

انگار همه چیز ما به هم مشروط و مربوط است؛ معلم اگر بخواهد با روش های خلاقیت محور، بچه ها را آموزش دهد، مدیرمدرسه شاکی می شود. مدیر مدرسه اگربخواهد مدرسه را به محلی برای زندگی کردن بدل کند، اولیا شاکی می شوند، وزارتخانه  اگر بخواهد نظارت و مدیریتی متفاوت بکند، نظام شاکی می شود و ... نقطه، سرخط!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کنکور و مشق شب و مافیای آموزشی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر آمد ؛ بسیج دانشجویی پردیس شهدای مکه ( این جا )  نشست مناظره ای  را بین « ابراهیم سحرخیز » و « علی الهیار ترکمن با موضوع " معلم تمام وقت " اعلام کرد .

همان گونه که انتظار می رفت معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در این نشست حضور پیدا نکرد .

در این قسمت ؛ بخش پایانی سخنان ابراهیم سحر خیز معاون آموزش متوسطه در وزارت حاجی بابایی به صورت کامل منتشر می گردد .

در این نشست دانشجو معلمی تنها رسانه ی « صدای معلم » حضور داشت .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر توسط ولی یک دانش آموز در انتقاد از عملکرد آموزش و پرورش تبریز ( بدون اشاره به ناحیه ) به همراه پیوست برای صدای معلم ارسال گردیده است .

این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در دانش آموز

گروه تشکل ها/

چهارشنبه 28 آذرماه « نمایندگان شورای هماهنگی فرهنگیان کشور » با تعدادی از نمایندگان مجلس دیدار و گفت و گو کردند .

با وجود آن که این کنش ها در قالب گفت و گو مهم و راه گشا است اما پرسش این است که چرا این گونه فعالیت ها در آخرین سال فعالیت مجلس دهم اتفاق می افتد ؟

چرا 160 نماینده مجلس پس از 2 سال تاخیر نامه ای در خصوص اجرای نظام رتبه بندی معلمان  خطاب به رئیس جمهور می نویسند ؟ ( این جا )

کسی در این نشست از نمایندگان نمی پرسد که چگونه استیضاح وزیر آموزش و پرورش از حد نصاب می افتد و چرا رسانه ها در این گونه نشست ها حضور ندارند و هر نماینده ای فقط اطلاعات و اخبار مطلوب خود را به اطلاع افکار عمومی می رساند ؟

کسی در مورد سرنوشت " میثاق نامه ی معلمی " که قبل از انتخابات حداقل توسط « فاطمه سعیدی » ، « فریده اولاد قباد » و » داود محمدی » امضا شد نمی پرسد؟ ( این جا ) .

« صدای معلم » در سال 96 از فاطمه سعیدی درخواست نشست با کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را کرد که تاکنون پاسخی به آن داده نشده است .

گزارش این گفت و گو را به نقل از کانال این شورا می خوانیم در حالی که این نشست در خبرگزاری خانه ملت انعکاسی نداشته است .

سهم مجلس در مشکلات و چالش های آموزش و پرورش و معلمان  در چند روز اخیر و پس از حادثه تأسف‌بار موسسه آموزشی اسوه  حسنه  زاهدان که متأسفانه تنی چند از نوباوگان عزیز را پرپر نمود، و خانواده‌های بسیاری را داغدار و قلب ملتی را جریحه‌دار کرد انتقادات فراوانی از همه سو به وزارت آموزش‌ و پرورش وارد می‌شود .

اینکه حادثه شین‌آباد دیروز و حادثه‌ زاهدان امروز نتیجه  اهمال ، کم‌کاری ، کم برخورداری یا قصور و تقصیری بوده است جای هیچ شک و شبهه‌ای نیست و در بسیاری  موارد  انتقادات از سوی  شهروندان عادی و غیرمسئول  بi جا و پذیرفته است. اما  انتقاد نمایندگان به وضعیت موجود در آموزش‌ و پرورش که بخش بزرگی از معلولیت‌های این وزارتخانه، نتیجه رویکردهای آنان است  به‌هیچ‌وجه قابل‌ پذیرش نیست. چراکه اساس بیشتر مشکلات بحران‌زا در این وزارت نبود اعتبار مناسب است.

در این میان، بر کسی پوشیده نیست ؛ مرجع اختصاص بودجه به نهادها، مجلس شورای اسلامی  است که در اینجا به‌عنوان منتقد ظاهر شده‌اند. مجلسی که در بسیاری از مواقع چشم شان را بر تخصیص بودجه به نهادهای خاص و نه‌ چندان مسئول می‌بندند!

سهم مجلس در مشکلات و چالش های آموزش و پرورش و معلمان

مجلس نشینان معزز اگر معلم در معیشت خود درمانده باشد و نتواند تمام ذهن خود را درگیر آموزش‌ و پرورش دانش آموزان  نماید ،  اگر امکان تأمین نیروی انسانی کافی به هر دلیلی ،نظیر گزینش‌های آن‌چنانی و یا کمبود اعتبار میسر نباشد و کلاس‌ها خالی از معلم کارآمد  باشند، اگر سازه و تأسیسات مدارس استاندارد نیست و دیوار بر سر دانش‌آموز خراب می‌شود، اگر امکانات سرمایشی و گرمایشی مدارس خطرآفرین است ؛ قطعاً نبود اعتبار کافی برای رفع مشکلات اولین و مهم‌ترین عامل و علت بازدارنده است که مشخصاً مرجع تصمیم‌گیری برای تخصیص آن خانه ملت است .

این نوشته  نمی‌خواهد سهم مدیران و مسئولین آموزش‌ و پرورش را در خصوص این مسائل انکار کرده و یا کمرنگ جلوه دهد،اما وقتی مشاهده می‌شود نمایندگان دلسوز! در مواقع بروز مشکلات توپ را در زمین اهالی نهاد اجرایی انداخته و با لحنی کاملاً حق‌ به‌ جانب فقط در مقام سرزنش کننده ،  خانواده آموزش‌ و پرورش ( از معلم و مدیر مدرسه گرفته تا وزیر) را به خاطر کم‌ توجهی مورد عتاب و خطاب قرار می دهند  و ایشان را به باد سرزنش گرفته و مورد سؤال قرار می‌دهند  در ذهن ملت این پرسش ایجاد می‌شود :

واقعاً در چنین مواقعی سهم نمایندگان ملت در قصور و تقصیر چه اندازه است ؟

  اگر مجلس نشینان درک و نگاه درستی نسبت به اهمیت حوزه تعلیم و تربیت در توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشته و در زمان تقسیم و تخصیص اعتبار با نیازسنجی درست، بودجه مناسب و درخوری به این وزارت اختصاص دهند آیا شاهد مشکلاتی با  این دامنه خواهیم بود؟

سهم مجلس در مشکلات و چالش های آموزش و پرورش و معلمان

 پاسخ این است ؛ یقیناً خیر . به عقیده نگارنده در شرایط کنونی نمایندگان محترم باید قبل از هر کاری سهم خود را در این وقایع ارزیابی  اگر مجلس نشینان درک و نگاه درستی نسبت به اهمیت حوزه تعلیم و تربیت در توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشته و در زمان تقسیم و تخصیص اعتبار با نیازسنجی درست، بودجه مناسب و درخوری به این وزارت اختصاص دهند آیا شاهد مشکلاتی با  این دامنه خواهیم بود؟نموده و خود را به‌واسطه این تنگ‌نظری‌ها و کم‌کاری‌ها مورد بازخواست قرار دهند و به ملت قول دهند در آینده وظیفه خود را در این خصوص تمام و کمال انجام خواهند داد، چرا که در این صورت یعنی تغییر زاویه‌ دیدشان است ، که با وقوع این گونه حوادث نظیر آتش‌سوزی ، مشکل زیان‌بار  کمبود نیروی انسانی کارآمد، فروریختن دیوار اماکن آموزشی بر سر کودکان این مرز و بوم  این حق را خواهند داشت که معلم و مدیر و وزیر را زیر سؤال برده و از ایشان بپرسند که چرا علی‌رغم تخصیص امکانات در به‌کارگیری آن‌ها کوتاهی کردند.

سر آخر، واقعاً در خانواده  زحمت‌کش آموزش‌ و پرورش چه کسی را پیدا می‌کنید که نخواهد دیوار مدرسه‌اش محکم باشد یا سیستم گرمایشی استاندارد داشته باشد و کیفیت آموزشی و تربیتی حداکثر حاصل شود و بسیاری مسائل دیگر.....
مگر نه آنکه مدیران ستادی، مدیران مدارس و معلمان با چنگ و دندان  توانسته‌اند مراکز آموزشی را  اداره کرده و در  اکثر مواقع اگر از خود گذشتی ایشان نبود  حوادث و عواقب تلخ بیشتری مورد انتظار بوده است.

آموزش‌ و پرورش در دهه‌ها و سال‌های گذشته با مشكلات متعدد از جمله كمبود نيروي انساني و بودجه مواجه بوده است و بسياري از مشكلات در آن به دليل همين دو مشكل به وجود آمده است و جا دارد تا از نمايندگان به‌جای انتقادات مداوم شان از آن‌ها پرسيده شود؛ چه اندازه از مشکلات و وقایع تلخ آموزش‌ و پرورش بر عهده نمايندگان مجلس و قوه مجريه است؟


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سهم مجلس در مشکلات و چالش های آموزش و پرورش و معلمان

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

بلی - 57%
خیر - 43%

مجموع آرا: 223

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور