عائله بزرگ آموزش و پرورش اعم از شاغل و بازنشسته ،علاوه بر محروم بودن از حقوق و دستمزد مکفی، همزمان از مهم ترین مولفه های امنیت شغلی یعنی برقراری پوشش مناسب بیمه ای نیز محروم است.
هنوز به درستی معلوم نیست چرا دستگاهی مثل آموزش و پرورش با این پوشش جمعیتی وسیع و گسترده به عنوان یک مزیت نسبی، در بیمه تکمیلی کارکنان از توافق با بیمه هایی مثل بیمه ایران عاجز است که هرساله تنها گزینه تحمیل شده بر فرهنگیان ،بیمه آتیه سازان حافظ است!
علاوه بر محدودیت خدمات ارائه شده در بخش هایی مانند دندانپزشکی ، آزمایش های تخصصی ، جراحی های محدود ، گاما اسکن ،انژیوگرافی ،فیزیوتراپی و چشم پزشکی و عینک، بیمه آتیه سازان حافظ نزد دیگر پزشکان ،کلینک های درمانی و بیمارستانی در بخش خصوصی، سالهاست که حسابی از سکه اعتبار افتاده است. در آموزش و پرورش ، بیمه و سلامت معلم در عمل از اولویت ترجیحی بالایی در بخش هزینه ها برخودار نیست
مراکز درمانی مجهز شده توسط بخش خصوصی، هرگز حاضر نیستند حلوای نسیه ی بیمه آتیه سازان را به سرکه نقد (سیلی نقد)دیگر بیمه ها، ترجیح دهند.
چاره چیست؟
باید اول ،از جیب مبارک هزینه کرد و سپس برای بازپس گیری تنها " سدسی" از آنچه نقدا هزینه شده است چند ماهی هم مدام ، مسیر خانه تا دفتر نمایندگی بیمه را به طی الارض پیمود.
بستگی به جیب و کرم آموزش و پرورش دارد اگر مطالبات خود را به موقع به صندوق آتیه سازان حافظ واریزکرده باشد شاید پس از چند ماهی بخش ناچیزی از هزینه به حساب بانکی بیمه شده واریز شود.
بنده خدا ،حاجی بابایی Y تک تنه ، با چه مصیبتی علیرغم مقاومت برخی ها ، پای بیمه خوش حق و حساب ایران را با هلوگرام " بیمه طلایی" به خانه آموزش و پرورش باز کرد.
دو سالی بود که معلمان دیگر از صبح علی الطلوع در صف طولانی بیمارستانهای دولتی به انتظار نمی نشستند.
انتخاب با خودشان بود، برق بیمه طلایی ،چشم پزشکان را خیره کرده بود، تا دم در به استقبال مشتری می آمدند.
آن روز " بیمه تکمیلی ایران"، همه جا خریدار داشت.
آموزش وپرورش آن روز،لااقل در موضوع بیمه تکمیلی، دست کمی از کارکنان شرکت نفت ، بانکها و دیگر موسسات مالی نداشت.
ناگهان با آمدن دولت تدبیر و امید ورق برگشت !
وزیر وقت مثل رییس جمهور وعده داد اولین بار به یمن ایجاد معاونت اقتصادی در آموزش و پرورش ،"آنچنان رونقی در معیشت و زندگی معلمان ایجاد کند که اصلا هیچ معلمی دیگر به" بیمه طلایی عهد حاجی بابایی "احتیاجی نداشته باشد!
اما سال به سال دریغ از پارسال!
کاشف به عمل آمد،آموزش و پرورش بدهی خود به بیمه ایران را بهانه کرده ،بازهم به خاطر صرفه جویی و کاستن از هزینه های رفاهی و شاید هم به هزینه گرفتن بودجه خارج از شمول در دیگر بخش ها ،به زیر میز توافق با بیمه ایران زده است . همه چیز ، یهویی ، هوا شد!
از بیمه طلایی دیگر اثر و نشانی به جا نمانده است .
امروز کار به جایی رسیده است که همین بیمه فکسنی آتیه سازان هم آموزش و پرورش را به بد عهدی متهم کرده ،می خواهد کم کم از این "برجام بیمه ای "خارج شود.
سهم ماهیانه کارمند یا همان بیمه شده ،در جا نقدا از حساب مبارکش برداشت می شود آما معلوم نیست به کدامین علت آموزش و پرورش قادر نیست همان سهم نصف و نیمه خود را به موقع ، به حساب سازمان بیمه گر واریز کند ؟
امروزه در اغلب کشورها، مبحث "بهداشت ، سلامت و ایمنی کارمند " ، جزء لاینفک مولفه های امنیت شغلی محسوب می شود که تمامی سازمان های توسعه محور حق ندارند آن را از اولویت اول خود خارج کنند.
اما در آموزش و پرورش ، بیمه و سلامت معلم در عمل از اولویت ترجیحی بالایی در بخش هزینه ها برخودار نیست .
قریب به اتفاق جامعه یک میلیون و هشتصد هزار نفری معلمان شاغل و بازنشسته از کیفیت خدمات ارائه شده توسط بیمه آتیه سازان حافظ به ستوه آمده اند چرا که مجبورند سهم قابل ملاحظه ای از همان اندک دریافتی ماهیانه را نیز به هزینه های پزشکی خود اختصاص دهند.
تا امروز پاسخ شفافی از آموزش و پرورش در خصوص دلایل ناکارآمدی بیمه تکمیلی معلمان در اختیار رسانه ها قرار نگرفته است.
محصور شدن معلمان در حصار بیمه آتیه سازان حافظ به صورت پرداخت " صندوقی یا فندقی!" در تعارض آشکار با منزلت اجتماعی آنان است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
دولت تبخیر همه ی مزیت های قبلی که در اختیار معلمان بود را تبخیر کرد هنوز کجاییم تبخیرهای بسیاری در راه است منتظرباش تاصبح دولتت بدمد
اگرفرهنگیان نجنبند وتلاشی نکنند خودشان نیزتوسط دولت تبخیر خواهندشد
با حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه
نکته دوم نام شرکت بیمه گر خیلی مهم نیست در حال حاضر شرکتهای مختلفی هستند که بر اساس مبلغ حق بیمه خدمات مختلفی ارائه میدهند..
یه قول معروف هر چقدر پول بدی آش میخوری....
بحث اصلی این هست با این حقوق پایین معلم ، دولت باید کل بیمه معلم را تقبل میکرد و بسته درمانی از نوع خوب برای معلمان در نظر می گرفت...
دولت بداند_ که میداند_ شان و منزلت معلم و.... با شعار درست نمیشود...
نکته آخر آقایان حقوق معلم را درست کنند ما خودمان درمان را خواهیم پرداخت...