دستيابي به ايراني توسعه يافته، آباد و اخلاقمدار، دغدغه مشترك همه شهروندان بوده و است اما نقش نظام تعليم و تربيت و فرهنگيان در رسيدن به اين هدف مهم، پررنگ و حياتي است كه همت بزرگي ميطلبد.
برای دستيابي به توسعه پايدار بايد دست به دامن آموزشي پرورش كارآمد باشيم و براي رسيدن به یک آموزش و پرورش کارآمد و اثر بخش ابتدا باید ابرچالشهای این دستگاه بزرگ را شناسایی کنیم.
با توجه به اینکه آموزش و پرورش بزرگترین وزارتخانه کشور است و نقش اساسی در تامین نیروی انسانی همه دستگاهها و نهادهای دیگر کشور را برعهده دارد، برای رسیدن به یک آموزش و پرورش توسعه یافته و کارآمد باید اَبَر چالشهای این حوزه شناسایی و برای رفع آن اقدام شود.آموزش و پرورش در ايران با چالشها و مشكلات فراواني روبه رو است كه وضعيت نه چندان جالب امروز جامعه ما در برخي حوزهها، از همين ضعف موجود در آموزش و پرورش ناشي ميشود، از جمله اين چالشها:
1- مسئله بودجه آن و ناديده گرفتن تجربههاي موفق و به تبع آن عدم اعتماد به معلمان و منزلت اجتماعي آنها.
2- مشكلات و ضعف مديريتي كه ساليان سال اجازه عرضاندام به اين سيستم نميدهد و در جان اين سيستم نفوذ كرده است .
3- سازماندهيها و تصميمات غلطي كه منجر به فرسودهسازي معلمان شده است.
4- دخالت دادن سليقه شخصي و تصميماتي كه رنگ و بوي سياسی دارد .
5- عدم توجه به آموزش ابتدايي به عنوان اساس آموزشها كه بذر توسعه در آن دوران كاشته شده و بعدها به بهترين صورت برداشت ميشود.
6- چالش مهم دیگر، تمرکز این نهاد مهم و وابستگی بیش از حد آن به مرکز است که باید تلاش به تمرکززدایی و اصلاح ساختار بلند به تخت و تفویض اختیار به مدارس صورت گیرد و...
( 1 )
همگي خوب ميدانيم كه حركت در جاده پر پيچ و خم توسعه آسان نيست و همت بزرگي ميطلبد ، علاوه بر آن ماشين يا وسيلهاي كه متوقف نشود، ولي ما فرهنگيان ايران زمين با وجود برخي ناعدالتيها همواره بودهايم و باز با تمام ظرفيتها خواهيم بود و اين بار جنس بودن ما فرق دارد و براي تحولبخشي و توسعهسازي كاملا آمادهايم، اما براي بهتر عملي شدن اين هدف و متوقف نشدن مان، به نگاه ويژه و همكاري همه نهادها و افراد نيازمنديم تا با تغييرات زيربنايي در نظام آموزشي، شاهد تغييرات اساسي و توسعه پايدار در ايران عزيزمان باشيم.
آنچه مسلم است، با آموزش و پرورش تحقيرشده رسيدن به توسعه، امكانپذير نيست و لازم است سريعا چارهانديشي شود .
مهمترین تحول و تغییر برای آموزش و پرورش یا به طور عامتر برای نظام آموزشی، عطف توجه به شکلگیری آموزش و پرورشِ توسعهگراست و این در گرو حل ابر چالشها و تغییر برخي شرایط و نگرشها برای آموزش و پرورش است كه از جمله آن اعتماد به جوانان است.
همان طور كه امام خميني(ره)، بنيانگذار اين نهضت بزرگ معتقد بودند كه اميد ما براي تغيير و تحول اساسي به جوانان است و در آغازين روزهاي انقلاب به جوانان اعتماد كردند و مسئوليتهاي مهم را به آنها سپردند، تغيير و تكان در سيستم آموزشي هم بايد با تفكر و اقدامات منعطف جوانان و بهرهمندي از تجارب پيشكسوتان صورت گيرد تا نسل جوان هماهنگ با هم در جهت تغييرات زيربنايي قدم برداشته و دارويي كه توسط پيشكسوتان در طول چند سال توليد شده است را به زور هم كه شده به خورد اين سيستم آموزشي داده و درمانش كنند و اجازه ندهند از پا بيافتد چرا كه نظام آموزشي مطلوب آبروي مملكت است .
و در پايان، اگر ایران را عاشقانه دوست داریم و عاقلانه به آینده بهترش میاندیشیم، فراموش نکنیم اولاً توسعه مسیری پیمودنی است و رسیدن به ایرانی توسعهیافتهتر، بدون توجه به آموزش و پرورش به عنوان شاهراه توسعه و همچنين با مدیرانِ کمکار، منفعتطلب، هزینهساز، تبلیغاتی، ناکارآمد و مدیرانی که عاشق تعالی سازمان، بهبود زندگی مردم و وطن خود نیستند، میسر نخواهد بود .
( 1 ) منبع : کانال تربیت و توسعه .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آیت الله نوری همدانی در دیدارباوزیربهداشت امروز )
". r
شکر عرصه برایشان گسترده است و خوان خداوندی
پر نعمت !!
اگر رییسجمهور امریکا از عبارت " مرخصی اجباری " استفاده کرد،
اولا - به کارگران امریکا که اعتصاب کرده بودند گفت. ( و نه به فرهنگیان )
ثانیا - امریکا ۷ درصد از تولید ناخالص ملی را طبق قانون کشور به حقوق فرهنگیان اختصاص داده است.
شما که با تهدید مرخصی اجباری فرهنگیان را مورد محبت قرار می دهید می شود بگویید برای چه بر این مسند تکیه زده اید؟
قرار بود شما به جنگ فقر قیام کنید نه جنگ با فقرا ؟!!!
اگر ملت شریف ایران در روز ۲۲ بهمن امسال در کنار شعار مرگ بر امریکا، شعار " بطحایی ! استعفا " را سر دادند نه تعجب کنید و نه تهدید.
زیرا خود کرده را تدبیر نیست.