گروه استان ها و شهرستان ها
نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان شهرستان شهریار برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای انتشار توضیح و پاسخ مسئولان اعلام می کند .
*این روزها آدم ها از پشت پنجره آپارتمان ها بیرون را می نگرند.*
ماه هاست که در حصار خانه به نوعی زندانی اند. خیابان ها انگاری گرد مرگ پاشیده اند و دست به قلم شدن و نوشتن بسیار سخت است. اما وقتی در خبرها می آید، دختر ایلامی که تنها ۱۲ بهار از زندگی را گذرانده، مجبور می شود به علت فقر شدید مالی و نداشتن یک دست لباس عید خودکشی کند، قلب هر انسانی به شدت آزار می بیند. در این شرایط برای فرار از دغدغههای مدنی، هیچ راهی جز یافتن بهانه ای برای نوشتن به ذهن نمی رسد.
به عنوان یک معلم و آشنا به بعضی امور، هیچ سوژه ای بهتر از سوء مدیریت در آموزش و پرورش نیست.*
طی چند روز گذشته، وزارت آموزش و پرورش از طریق صدا و سیما و فضای مجازی اعلام داشته است،که در یک برنامه زمانی مشخص اولیای دانش آموزان اقدام به خرید کتاب سال آینده نمایند.
مطابق اصل سی ام قانون اساسی ؛ دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودكفايی کشور به طور رایگان گسترش دهد. آیا کتاب درسی جزو وسایل آموزش و پرورش و تحصیل محسوب نمی شود؟
حال که سالیان سال است از مردم پول کتاب درسی را در تناقض با اصل سی قانون اساسی دریافت می کنید، چرا مردم را مجبور می کنید هزینه های کتابی را بپردازند که شش ماه دیگر قرار است به دستشان برسد؟ مرسوم بر این است که هزینه کالا همزمان با خرید دریافت می شود.
سال گذشته برای اولین بار کتاب های دوره متوسطه توسط وزارت آموزش و پرورش فروخته و توزیع شد و مسئولیت توزیع از کتابفروشی ها گرفته شد. در برخی استان ها برای اولین بار تا پایان آبان ماه دانش آموزان کتاب نداشتند، اما کتاب در بازار آزاد و با قیمت های چند برابری به فروش می رفت. آزموده را آزمودن خطاست.
وقتی سالیان گذشته بدون کمترین مشکلی در شهریورماه دانش آموزان کتاب خود را از کتابفروشی ها خرید می کردند و هیچ مشکلی نبود چرا سال گذشته این همه مشکل آفریدند؟
آش تا بدانجا شور شده است که سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی دیروز در مصاحبه با خبرگزاری خانه ملت از مردم خواسته است، که از خرید کتاب خودداری کنند. اگر به طور فرضی تعداد دانش آموزان ۱۴ میلیون نفر باشند و هر دانش آموز نیز مبلغ ۴۰ هزار تومان پرداخت کنند، مبلغ ۵۶۰ میلیارد تومان به حساب آموزش و پرورش واریز می شود. با سپرده گذاری این مبلغ در بانک ماهیانه ۱۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان سود بانکی آن است. در مدت شش ماه حدود 67 میلیارد تومان می شود.
به راستی چه کسانی چنین پیشنهاداتی را در وزارت آموزش و پرورش می دهند؟
آقای وزیر کانال تلگرامی حرف حساب با شکایت وزارت تحت امر شما بسته شده است ، چون معتقدید نوشته هایش خلاف قانون بوده است . آیا دریافت مبلغ کتاب های درسی قبل از تحویل آنها خلاف قانون نیست؟ اجازه دهید فضای انتقاد امنیتی نشود و همان گونه که قبلا نیز خدمت جناب بطحایی در شیراز عرض کردم :
" اجازه ندهید فرهنگ امنیتی بر امنیت فرهنگی در دوران وزارت شما نهادینه شود."
مطبوعات رکن چهارم دموکراسی است، اما با رشد تکنولوژی این رکن چهارم اندک اندک جای خود را به فضای مجازی داده است.
در واقع باید گفت فضای مجازی رکن چهارم دموکراسی شده و مقابله با آن عملا غیرممکن است. قطعاً در جایی که انتقاد وجود داشته باشد شفاف سازی بیشتر است و تخلف کمتر می شود. امیدوارم این تخلف هوشمندانه نبوده باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
در پی درج مطلبی با عنوان : "
نامه ی یک " معلم زنجانی " و پرسش های صدای معلم از مدیر کل و رئیس روابط عمومی آموزش و پرورش زنجان ؟ ( این جا ) ؛ روابط عمومی این اداره کل جوابیه ای بر ای این رسانه ارسال کرد
عین جوابیه به شرح زیر است .
شاید امروز کمتر کسی است که در ارج و قداست فعالیت کادر درمان کشور سخن نگوید . این نگاه را بیش از هر چیز دیگری باید مدیون و مرهون اقدام شجاعانه و بی بدیل وزیر بهداشت و درمان کشور به عنوان عالی ترین مقام مسئول در این وزارتخانه دانست که در مکاتبه با رهبر معظم انقلاب تقاضا کردند تا کادر درمان بیماران کرونایی در صورت ابتلا و فوت در زمره شهیدان راه خدمت قرار گیرند و این خود عاملی شد تا به نهادینه کردن فرهنگ نکریم و تعطیم کادر درمان بیماران کرونایی کشور بیانجامد . حرمت امام زاده با متولی آن است و چگونه می توان از رسانه ملی و سایر رسانه ها انتظار داشت که انعکاسی هر چند کم سو از این فعالیت ها و تلاشهای آگاهانه بازنشر کنند در حالی که متولیان این دستگاه در این خصوص سکوت کرده و به بیان مجاهدت ارزش مدارانه معلمان نپرداختند.
به جرات می توان ادعا کرد که اگر این رویه و نگاه از سوی مقام عالی این وزارت خانه دیده نمی شد شاید تا این حد شاهد نهادینه شدن فرهنگ قداست و ارج نهادن به مقام پزشکان و پرستاران و دیگر کادر درمان در افکار عمومی نبودیم . البته پیام تشکر مقام معظم رهبری هم مزید بر علت شد تا سیمای ملی و سایر رسانه ها در جهت دهی به افکار عمومی و تقدیس کادر درمان بیماران کرونایی شدت عمل بیشتری پیدا کنند . مقیاسی هم که ما را در درست بودن این تحلیل کمک می کند . وضعیت خدمات رسانی دولت ها به کادر درمان و نوع نگاه مسئولان سایر کشورها با کادر درمان بیماران کرونایی است که نه تنها این تکریم و تعظیم نهادینه نشده؛ بلکه در مواردی شاهد برخورد های قهری با پرستاران و کادر درمان هم بوده ایم و تجمعات اعتراض آمیز پرستاران و پزشکان در برخی کشورهای توسعه یافته موید این سخنان است .
در اینجا انسان بی اختیار یاد این ضرب المثل می افتد که حرمت امامزاده با متولی آن است.
چند روز پیش بود که خبر درگذشت قریب به 120 نفر از فرهنگیان سراسر کشور بر اثر کرونا ویروس نه در تارنمای وزارت آموزش و پرورش بلکه در یکی از رسانه های منتسب به جامعه صنفی فرهنگیان رسانه ای شد . این آمار در نوع خود رقم قابل توجهی است و واکنش درخور و شایسته هم کمترین انتظاری بود که فرهنگیان کشور و افکار عمومی از متولیان این دستگاه تاثیر گذار طلب می کند .
با نگاهی واقع بینانه به تلاش و مجاهدت فرهنگیان سراسر کشور در ایام تعطیلی غیر منتظره مدارس و قرنطینه خانگی باید پذیرفت که مدافعان فرهنگ و اندیشه همچون مدافعان سلامت با مسئولیت پذیری و آگاهی و عزمی راسخ و اراده ای آهنین از نخستین روزهای تعطیلات و شیوع کرونا ویروس با مدد گرفتن از فن آوری های نوین ارتباطی در دنیای مجازی کار آموزش را ادامه دادند و اجازه ندادند تا خللی در بحث آموزش دانش آموزان وارد شود .
این اقدامات تنها منحصر به آموزش های درسی نبود و هزاران گروه و کانال ارتباطی برای ارتقاء نشاط ، پویایی ، تحرک و بهداشت روانی دانش آموزان راه اندازی شد تا نسل آینده ساز جامعه با آگاهی و شناخت بیشتر بتواند این بحران را با کمترین آسیب پشت سربگذارد .
شاید اگر این خلاقیت و نوآوری معلمان توسط مدیران ارشد دستگاه تعلیم و تربیت به خوبی دیده و هنرمندانه از آن رونمایی می شد و در بیان و کلام آنها مرتب بازنشر می گردید ، امروز افکار عمومی در کنار اقدام بی نظیر و ارزنده مدافعان سلامت ؛ کار مدافعان اندیشه و آگاهی را هم به خوبی می دید و از آن به خوبی و شایستگی یاد می کرد .
دوباره هم تکرار می کنم که حرمت امام زاده با متولی آن است و چگونه می توان از رسانه ملی و سایر رسانه ها انتظار داشت که انعکاسی هر چند کم سو از این فعالیت ها و تلاشهای آگاهانه بازنشر کنند در حالی که متولیان این دستگاه در این خصوص سکوت کرده و به بیان مجاهدت ارزش مدارانه معلمان نپرداختند و حتی در پی درگذشت قریب به 120نفر از فرهنگیان سراسر کشور در اثر ابتلای به کرونا ویروس پیام تسلیتی در تسکین آلام معلمان صادر نکرده و یا با خانواده این قربانیان به صورت حضوری یا تلفنی ابراز همدردی نکرده و یا حمایتی درخور انجام ندادند .
این روزها در تداوم بی مهری ها به جامعه معلمان و نادیده گرفتن آنها در اجرای فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری بیانیه تاسف برانگیزی هم از جانب روابط عمومی آموزش و پرورش یکی از شهرستان های شرقی کشور صادر شد که با نگاهی خصمانه به جامعه فرهنگیان حمله ورشده و با تعابیری سخیف و زننده آنها را مورد خطاب و بی مهری قرار داده بود . باید پذیرفت که این نوع نگاه را نمی توان به بدسلیقگی شخصی از طرف یک نیرو خلاصه کرد و به شکل ساختاری مدتهای مدیدی است که دیوار بلندی از بی اعتمادی بین معلم و نیروهای ستادی کشیده شده و هر از چند گاهی برخی مدیران با خط و نشان کشیدن باعث رنجش معلم می شوند .
ای کاش قانونی در آموزش و پرورش وجود داشت که حضور حداقل یک دهه از سنوات سی ساله معلمی را به عنوان پیش شرط برای مناصب اداری و ستادی معین می کرد تا مدیران ستادی هنگام برنامه ریزی و سیاست گذاری بتوانند معلم را درک کرده و متناسب با فعالیت و نتایج عملکرد او در بلند مدت برای خدمات رسانی به قشر فرهیخته و فرهنگی معلمان سیاست گذاری کنند .
در پایان به سه جمله از بزرگان در مقام تکریم و تعظیم شان و جایگاه معلم اشاره می کنم شاید در تابین بهتر موضوع به مخاطبین موضوع کمک کند .
بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) فرمودند : مقام معلم مقام والایی است ؛ مقامی است که بالاتر از مقام معلم نیست ؛ مقامی است که خداوند تبارک و تعالی از آن تعظیم فرموده است
مقام معظم رهبری هم در سخنانی اشاره دارند که : دست توانای معلم است که چشم انداز آینده ما را ترسیم می کند. اگر می بینید که امیرمؤمنان، مولای متقیان علی (ع) می فرماید: من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً؛ هرکس چیزی به من بیاموزد، مرا غلام خویش کرده است. این بیان برای ما درس است تا معلمان، قدر خود را بدانند و تشخیص دهند که چقدر، وجود آنها در سرنوشت یک ملت مؤثر است.
پروفسور محمود حسابی در سخنانی می گوید : راه پیشرفت و توسعه جامعه ، ارزش نهادن به علم و تحقیق، احترام به معلمین، اساتید، دانشآموزان و دانشجویان است
امید که دست اندرکاران نهاد تعلیم و تربیت با تاسی به این سخنان بتوانند در نهادینه کردن فرهنگ تکریم و تعظیم معلم و هموار کردن مسیر خدمتگزاری به این قشر تاثیرگذار گام های موثری را بردارند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
محسن حاجی میرزایی در نشست با مدیران کل حوزه ستادی که با موضوع شبکه آموزشی دانش آموز (شاد) برگزار شد، گفت : شبکه شاد یکی از افتخارات ملی و نقطه عطفی در تاریخ آموزش و پرورش است. ( این جا )
وی با بیان اینکه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات، راه اندازی این شبکه نقطه عطفی در تاریخ آموزش و پرورش است، افزود: با وجود شبکه شاد، دیگر نگران تعطیلات ناخواسته در طول سال تحصیلی نیستیم زیرا فرایند آموزش در این شبکه ادامه مییابد، همچنین امکان تحقق عدالت آموزشی از این طریق ممکن میشود.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه شبکه شاد مختص وزارت آموزش و پرورش است، اضافه کرد: همه مدیران باید به میدان بیایند و در این طرح که یکی از افتخارات ملی است، مشارکت همهجانبه داشته باشند.
وی ادامه داد: طرح شبکه آموزشی دانش آموزان میتواند بزرگترین طرح فن آوری اطلاعات در خاورمیانه باشد.
یکی از فرهنگیان تهرانی نقدی بر این اظهارات نگاشته است .
« صدای معلم » تاکنون انتقادات و پرسش های قابل توجه و کارشناسی شده ای را از زمان شیوع ویروس کرونا نسبت به عملکرد مسئولان وزارتخانه بر سیاست ها و پارادایم های آموزشی منتشر کرده است .
علی رغم برگزاری و امتداد نشست های ستادی وزارت آموزش و پرورش در این مدت ، نشست های رسانه های با خبرنگاران و رسانه ها بدون دلیل مشخص تعطیل شده است .
وزارت آموزش و پرورش تاکنون در این موارد به رسانه ها پاسخ گو نبوده است .
***
"پیام دانش آموزان: همان گونه که در مدرسه موبایل قدغنه. در موبایل هم مدرسه قدغنه "
گرچه در نگاه اول این طنزی است ملیح؛ که برای لختی خنده بر لبهایمان جاری میسازد، لیکن در بطن آن واقعیتهای دیگری نیز نهفته است.
از منظر ریاضی این گزارهای شرطی است که عکس آن میتواند درست یا نادرست باشد.
به نظر میرسد در سال ۲۰۲۰ پس از آوار شدن ویروس کووید ۱۹ بر سر اشرف مخلوقات، میبایست شاهد تحولات پساکرونایی شگرفی در حوزههای مختلف باشیم. البته صدای ترک برداشتن و حتی شکافتن بسیاری از تابوها در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، دینی، بهداشتی، تعلیم و تربیت و.... به وضوح قابل شنود میباشد.
یکی از مسائل اصلی پیشاکرونای عرصه تعلیم و تربیت در جهان معاصر و به تبع آن در ایران، بحث چالشبرانگیز استفاده از گوشیهای هوشمند توسط دانشآموزان در کلاسهای مدرسه بوده و هست. همراه داشتن و استفاده از موبایل در مدارس جهان و ایران محل مناقشه و منازعه بیپایان است.
موافقین داشتن موبایل معتقدند که هزاره سوم هزاره تکنولوژی است و مبارزه با استفاده از موبایل، در تداوم مخالفت با دوش حمام، ویدیو، ماهواره و... در ایران بوده و محکوم به شکست است. لذا بهتر است به جای مبارزه با موبایل و سایر وسایل دیجیتالی، فرهنگ استفاده درست از آنها در مدارس آموزش داده شود.
از طرفی داشتن موبایل و امکان ثبت و ضبط، جلوی برخی از رفتارهای ناصحیح معلمان و اولیای مدرسه را میگیرد و همچنین فرآیند آموزش را تسریع مینماید و برخی از اولیا اصولا فرزندان خود را ناچاراً با موبایل کنترل میکنند.
برخی مخالفین نیز معتقدند که خطرناکترین اختراع بشر پس از بمب اتم، همان تلفن هوشمند بوده و با ارسال تصویر سوالات به بیرون و دریافت پاسخها عملاً فرایند ارزشیابی مدارس مخدوش میگردد. همچنین دسترسی آسان به سایتها و شبکههای غیر اخلاقی، ضمن تهدید و تخریب روح و روان دانشآموز، سبب حواسپرتی و هرز رفتن فرآیند آموزش رسمی میشود.
از منظر پزشکی و روان شناسی نیز افراط در استفاده از تلفن همراه به ویژه در مدارس، به خاطر امواج مغناطیسی موبایل باعث سرطان، بدخوابی، تضعیف سیستم ایمنی و... شده و به طور خلاصه سلامت جسمی و روحی را توأمان به خطر میاندازد.
آموزش و پرورش نیز با صدور بخشنامههای ضد و نقیض چون "مجاز نبودن استفاده از گوشیهای هوشمند در مدارس" در کنار داستان "تفتیش کیف و جیب دانشآموز به منزله تعدی به حریم شخصی و نقض حقوق شهروندی وی میباشد" عملا کادر اجرایی مدارس را در مخمصهای بیپایان و آچمزی سه نبش قرار میدهد.
به زعم بنده فرزندان هزاره سوم را گریز و گزیری در بهرهمندی از تکنولوژیهای نوین نیست و قطعا تا سال 1400 ما شاهد گوشیهایی خواهیم بود که سلامتی، خواب، بوی دهان و ... دانشآموزان را کنترل و به آنها هشدار خواهند داد. خصوصا اینکه شیوع کرونا ویروس و دست به دامن شدن وزارتخانه به فضای مجازی، ضرورت تجدید نظر در قوانین منسوخ قبلی را دو چندان میکند. البته اساس الحاق به کلاسهای مجازی در وهله اول داشتن گوشیهای هوشمند میباشد.
خاصه آنکه آموزش و پرورش با طراحی شبکه آموزشی شاد و اجبار معلمها و دانشآموزان به الحاق به سیستم امتحان پس نداده داخلی شاد، عملاً مردم را از امکانات قابل توجه پیامرسانهای پیشرفته و مرسومی چون تلگرام محروم، و درگیر پیام رسانهای متروکی چون سروش و...کرده و عملاً با کارتراشی برای مردم و انتقالشان از اتوبان به شوسه، از سر گشاد سرنا مینوازند.
سخن آخر
آموزش و پرورش به جای تقابل با تکنولوژی، بهتر است با سیاست شلکن و سفتکن با این پدیدههای جهانشمول مدارا کرده و به جای مبارزه و تخاصم به دنبال دادن آموزشهای لازم برای تخفیف آسیبهای جانبی ناشی از این تکنولوژیها بوده و فرهنگ استفاده مثبت از آنها را سرلوحه کار خود قرار دهد. گرچه امروزه آموزش و پرورش استفاده از موبایل را در مدارس ممنوع کرده است، ولی ما به هیچ وجه نسخه کامل و واحدی برای برخورد با پدیده موبایل در مدارس کشور نداریم و هر کس برداشت خود از بخشنامهها را با قبض و بسط و لحاظ سلایق خود اعمال می کند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مرحوم مهدی محمد زاده، 1399-1343 خورشیدی:
زنده یاد مهدی محمد زاده متولد اول شهریور ۱۳۴۳ خورشیدی فرزند موسی و ساکن و اهل تربت حیدریه بود . وی تحصیلات ابتدایی تا پایان دوره ی متوسطه را در زادگاهش تربت حیدریه سپری نمود. او پیش از اشتغال تحصیل در دوره ی ابتدایی مکتب آقای شیخ عبدالحسین رفیع زاده را تجربه کرده بود ، وی هم چنین دو سال از دوران تحصیلات خود را در تهران سپری نمود .
وی از کودکی به هنر خوش نویسی علاقه مند و بیشتر اوقات اش را در یادگیری خوش نویسی و کسب تجارب این هنر از محضر حاج سید محمد قاسمی پیشکسوت خوشنویسی شهرستان سپری می نمود . مدرس پیشین انجمن خوش نویسان تربت حیدریه هم چنین با حضور در کلاس های آموزش خوش نویسی استاد حسین خسروی در دهه ی ۶۰ بر مراتب درجات خوشنویسی خود افزود .
او در سال 1364 خورشیدی ضمن استخدام در آموزش و پرورش تربت حیدریه موفق به اخذ مدرک عالی خود در خوش نویسی و با یک فاصله در سال 1383 مدرک ممتاز خود را کسب کرد. زنده یاد پس از آن به عنوان مدرس در انجمن مشغول به تدریس گردید .
شادروان مهدی محمد زاده که به عنوان دبیر دینی و عربی در آموزش و پرورش مشغول به تدریس بود به سبب استعداد و توانایی هنری اش به تدریس هنر خوش نویسی و خط نیز اشتغال داشت ؛ او هم چنین به عنوان مدرس دروس هنر و به ویژه خوش نویسی در دانشگاه فرهنگیان واحد شهید رجایی تربت حیدریه نیز هنر خود را عرضه نمود.
او پس از 30 سال خدمت صادقانه در مراکز آموزشی تربت حیدریه در سال 1394 خورشیدی به درجه باز نشستگی نائل گردید .
زنده یاد مهدی محمذ زاده از اردیبهشت 1398 به انتخاب شورای انجمن به عنوان ریاست انجمن خوش نویسان تربت حیدریه برگزیده شد . او مهمترین برنامه ی خود را احداث دفتر مستقل انجمن قرار داد و در مدرت کوتاه ریاست اش در انجمن خوش نویسان تربت حیدریه 2 جشنواره هم نویسی در بوستان کاشانی و هم چنین در باغ پرندگان در بوستان ملت برگزار نمود .
مرحوم محمد زاده در راستای شناساندن هنرمندان تربتی هم چنین با همکاری جمعی از هنرمندان و اساتید انجمن شهرستان نمایشگاه های خوش نویسی در شهرستان های کاشمر و مشهد برپا نمود که استاد عبادی ثلث نویس به نام استان خراسان در این نمایشگاه حاصر و این نمایشگاه ها را مورد بازدید قرار داد.
از دیگر تلاش های زنده یاد برگزاری چهارمین جشنواره فرهنگی و هنری آثار خوش نویسان هم شهری نمایشگاه خاتون خورشید، در تربت حیدریه و برگزاری جلسات ماهیانه ممتازین شهرستان و تقدیر از بانوان خوش نویس به مناسبت روز زن را می توان عنوان کرد.
یکی از مهمترین دغدغه های مرحوم محمد زاده تلاش برای مکان یابی و احداث مکانی مستقل برای برگزاری و توسعه ی هنر خوش نویسی با کمک خیرین و دلسوزان هم شهری در این شهرستان بود که متاسفانه با گسترش بیماری کرونا و فراگیر شدن این بیماری در کشور این دغدغه ی شادروان ناکام ماند .
مرحوم مهدی محمد زاده از اواسط اسفند ماه 1398 پس از ابتلا به بیماری کووید - 19و پس از 20 روز تحمل رنج بیماری منفور کرونا در4 فروردین 1399 جان به جان آفرین تسلیم نمود .
یادش گرامی، راهش پر رهرو و روحش شاد باد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید