صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

عوامل سهیم و موثر تربیت رسمی عمومی در دوران پساکرونا

تحولات محیطی در عصر حاضر با سرعت حیرت انگیزی، تار و پود زندگی فردی و اجتماعی آدمی را درنوردیده و همه امور پیدا و پنهان جامعه را دگرگون ساخته است. جهان، پس از کرونا با تغییرات شگرف در جهان‌بینی، رفتار، اخلاق و سبک زندگی، همراه گشته و زمینه ساز ایجاد دیدگاه­ های نو به کارکردهای آموزشی و پرورشی در زیست بوم جدید، شده است.

در این دنیای متحول و متلاطم، تنها افراد، سازمان ها و نهادهایی می توانند به ادامه حیات خویش امیدوار باشند که تحولات را درک کرده و پاسخ مناسب و به موقع به آنها بدهند. نهاد آموزش و پرورش، با پیچیدگی و ویژگی های خاص خود و گستردگی قلمرو فعالیتش، از این قاعده کلی مستثنی نیست و باید بتواند پاسخ گوی تحولات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه باشد. به همین دلیل امروزه نهادهای آموزشی در اکثر کشورهای جهان با مسئله تدوین و اجرای "برنامه های راهبردی تحول آفرین" دست و پنجه نرم می کنند.

عوامل سهیم و موثر تربیت رسمی عمومی در دوران پساکرونا

بر اساس مبانی نظری سند تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران، "عوامل اجتماعي" مؤثر بر فرايند تربيت، طيف وسيعي از نهادها، سازمان‌ها، بنگاه‌ها و گروه‌های رسمي يا غيررسمي فعال در جامعه را در بر می‌گیرند كه اهم آن‌ها عبارت‌اند از:

- نهاد سياست (حكومت و نظام سياسي)، شامل: رهبري، دولت (قوه‌ی مجريه)، قوه‌ی مقننه، قوه‌ی قضائيه و همه‌ی سازمان‌ها و نهادهاي تابع آن‌ها (شامل قواي نظامي و انتظامي)

- نهاد دين (مراجع و مراكز علوم ديني، روحانيون و مبلغان مذهبي، مساجد و ديگر مؤسسات و تشکل‌هاي ديني و مذهبي)

- نهاد فرهنگ (که به سبب گستردگی مفهوم فرهنگ چندين نهاد مهم به آن اختصاص‌یافته است). نهاد تولید علم، پژوهش و فناوري (دانشگاه‌ها و مؤسسات علمي پژوهشي، فرهنگستان‌ها و پارک‌های علم و فناوري)، نهاد هنر (مراکز هنری، موزه‌ها و فرهنگسراها) و نهاد رسانه، شامل رسانه‌های مكتوب (كتب و نشريات)، رسانه‌ی ديداري شنيداري (راديو و تلويزيون) و رسانه‌های مجازي (فناوری‌های نوين اطلاعات و ارتباطات)

- نهاد خانواده، شامل پدر و مادر و ديگر اعضاي خانواده، بستگان؛

- نهاد جامعه‌ی محلي، شامل دوستان، همسايگان و همسالان؛

- نهادهاي مدني (که به شکل غیردولتی- ولو با نوعي حمايت از سوي دولت- سامان‌یافته‌اند و اداره می‌شوند)، شامل شوراها، احزاب، انجمن‌ها، اتحادیه‌ها و ديگر سازمان‌ها و تشکل‌های صنفي، علمي، مذهبي، سياسي و فرهنگي؛

- نهاد اقتصاد، شامل بخش‌هاي كشاورزي، صنعت، تجارت و خدمات؛

- نهاد تأمين خدمات عمومي و رفاه اجتماعي، شامل شهرداری‌ها و دهداری‌ها، سازمان بهزيستي و نهادهاي حامي افراد محروم، مؤسسات بيمه و نهادهاي خيريه و عام‌المنفعه؛

- نهاد سلامت و تندرستي، شامل بخش‌های بهداشت و درمان، ورزش و تفريحات سالم، حفظ محیط‌زیست و ايمني

با توجه به نقش و جايگاهي که عوامل مختلف اجتماعي بايد در تمهيد مقدمات لازم براي تحقق " مدیریت تحول آفرین آموزشی و تربیتی" در زیست بوم جدید، بر اساس تصوير مطلوب جامعه‌ی اسلامي بر عهده داشته باشند و نيز با عنايت به گستردگي و اهميت فرايند تربيت که مستلزم مشارکت و پشتيباني قابل‌توجهی از سوي عوامل مختلف سهيم و مؤثر بر اين فرايند است، به نظر می رسد زمان "تبديل آموزش و پرورش به يك گفتمان ملي" فرا رسیده است.

عوامل سهیم و موثر تربیت رسمی عمومی در دوران پساکرونا

اگر بر این باوریم که انسان هم مولد توسعه است و هم محصول آن و براي وقوع هرگونه تغيير جدي، بايد چشم اميدمان به تحول باشد باید به باور بسياري از تئوري پردازان علوم اجتماعي که معتقدند" بازي توسعه و پيشرفت را بايد از زمين آموزش و پرورش آغاز كرد؛ ایمان بیاوریم و از کلیه ظرفیت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور دعوت به پشتیبانی از برنامه های نظام تعلیم و تربیت نماییم. خوشبختانه حمایت صریح مقام معظم رهبری و سایر مسئولان ارشد نظام از نقش نظام تعلیم و تربیت در توسعه کشور، بستر پذیرش همگانی و عمومی را فراهم آورده است.

برای تحقق شعار "مدرسه كانون يادگيري محله" ، امروز نیاز به ایجاد "ترکیبی هم افزا" با سایر دستگاه ها، سازمان ها، نهادهای مردمی و غیردولتی به منظور بهره گیری از مشارکت همگانی و تحقق رسالت عوامل سهیم و موثر بر تربیت رسمی عمومی، بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.

باور کنیم که مشاركت در مدرسه بدون نگاه به دانشگاه، و دانشگاه بدون توجه به اشتغال، و اشتغال بي توجه به بازار كسب و كار، و كسب و كار بي نياز از سرمايه، به مدلي اجرايي و واقعي منجر نخواهد شد لذا برای رسیدن به هدف مطلوب، باید در بین دستگاه ها و سازمان های کشور، پیوند سازمانی برقرار باشد.

همه ساله 24 الی 30 دیماه به مناسبت "گرامی داشت هفته شوراهای آموزش و پرورش" از مساعی اعضای این شورای اثربخش که با تصویب مصوبات کاربردی، گام های موثری را در تحقق مشارکت همگانی در نظام تعلیم و تربیت کشور برمی دارند، تقدیر و تجلیل به عمل می آید. با عنایت به اینکه مهم ترين هدف قانون شوراهاي آموزش و پرورش: بسيج كليه امكانات و سرمايه هاي ملي و منطقه اي و بهره گيري مناسب از آن در پيشبرد اهداف نظام تعليم و تربيت كشور است؛ فرصت را مغتنم شمرده و امیدواریم با تصمیم سازی موثر در ارتقای کمی و کیفیت آموزش و پرورش به ویژه حمایت از دانش آموزانی که از مهرماه سال جاری به دلیل نداشتن اینترنت و سایر ابزارهای فناورانه از قبیل تبلت و گوشی موبایل، از چرخه آموزش خارج گشته و قادر به ادامه تحصیل نمی باشند، کمک های قابل ملاحظه ای صورت گیرد.

إنَّ اللَّهَ يأمُرُ بِالعَدلِ و الإحسانِ (سوره نحل آیه 90)


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

عوامل سهیم و موثر تربیت رسمی عمومی در دوران پساکرونا

منتشرشده در یادداشت

تحلیلی بر شرایط آموزش در ایران در دوران پساکرونا

" نلسون ماندلا : تعلیم و تربیت قوی ترین سلاحی است که می توانی برای تغییر دادن دنیا از آن استفاده کنی "

مقدمه
اهمیت تعلیم و تربیت بر احدی پوشیده نیست. جایگاه ارزشی آن ماهیت و هویتی بنیادین بدان می بخشد. منزلتی که آحاد جامعه در بطن آن رشد می کنند ، دانش و مهارت های زندگی را فرا می گیرند و با توانایی های مکتسبه به زندگی خود ادامه می دهند. نظام تعلیم و تربیت ، هر اندازه که قوی ، اثرگذار و پویا باشد به همان اندازه نیز قادر خواهد بود تا افرادی شایسته تربیت کند و جامعه ای رو به رشد بسازد و برعکس.
امر تعلیم و تربیت در مدارس به وسیله معلمان و با سیاست های نظام آموزشی ، ممکن می گردد. استقلال و صلابت نظام آموزشی در این سه مقوله تضمین کننده موفقیت آن است . نمی توان انتظار داشت که فقط با پیشرفت تسلیحاتی قدرتمند و یا فقط با رشد اقتصادی مثبت، توانمند گردید. چنین باوری در قرون 16 تا 18 بایگانی شد و از قرن 19 به بعد ، کشورها با سلاح آموزش و دانش و فرهنگ ، قدرت تغییر خود و جهان را به دست آوردند. یعنی چیزی بیش از دو قرن و حدود 220 سال قبل . ما که قرن 19 و 20 را برای ایجاد هر نوع دگرگونی مثبت به باد داده ایم چون از ایجاد تغییر ترسیدیم ، حداقل قرن 21 را دریابیم تا با تکرار خطاها و اشتباهات رایج ، قربانی منیّت مدیریتی خود نشویم. البته برای داشتن رشدی متقارن به پیشرفت در هر حیطه ای نیازمندیم ، اما برای رسیدن بدانها نیز بهتر است از کانال سه عنصر آموزش و دانش و فرهنگ ، اقدام کنیم نه برعکس .

تحلیلی بر شرایط آموزش در ایران در دوران پساکرونا

دوران پساکرونا کدام نوع آموزش بهتر است ؛ آموزش حضوری یا مجازی؟
ترجیح نوع آموزش در دوران کرونایی ، سئوالی بی جواب یا پاسخی جبری به دولت ها و ملت ها تحمیل نمود. انتخابی که بر اساس سطح فرهنگ هر جامعه ، سطح استانداردهای بهداشتی ، قابلیت های اقتصادی ، توانمندی مدیران ، هم رأیی دولت مردان جهت تصمیم گیری و شکل و ماهیت همکاری مابین آنها و فهم و عمل و واکنش مردم نسبت به شرایط جدید ، از جمله عوامل مؤثر در نوع تصمیم گیری بود.

مثل بسیاری از رخدادها و مفاهیم تازه ایجاد شده ، دو دستگی و چند دستگی در نوع آموزش در کشور ما هم ایجاد شد. کوتاه ترین ، مطمئن ترین ، بی خطرترین و راحت ترین انتخاب ، تعطیلی مدارس و انتخاب شیوه آموزش مجازی برای دانش آموزان بود. روندی نو برای ما و آزموده شده برای کشورهای پیشرفته. چون آنان همیشه چند قدمی از ما جلو هستند و گرنه پیشرفته نبودند. البته به وجود آوردن شبکه شاد به عنوان مرجع آموزشی دانش آموزان برای مسئولان نظام آموزشی ، تجربه ای جدید بود، اما با این همه کارشناس و متخصص و فارغ التحصیل رشته نرم افزار کامپیوتر در کشور ، چنین جریانی نبایست زیاد دشوار می بود. در این جدال ما و دیگر کشورهای عقب مانده و یا توسعه نیافته و یا کمتر توسعه یافته و یا در حال توسعه ، ناجوانمردانه مغلوب بودیم و آنان چون همیشه غالب.
چه فرقی می کند نام کشور ما جزو کدام یک از این دسته بندی عقب ماندگی باشد ، بالاخره ما در " در جا زدن " استادکار و حرفه ای هستیم . نظام آموزشی در جا می زند ، منِ معلم در جا می زنم ، مدرسه در جا می زند ، تربیت معلم در جا می زند ، سواد معلم و دانش آموز در جا می زند و..... چه چیز در این جامعه ، در جا نمی زند؟!

تحلیلی بر شرایط آموزش در ایران در دوران پساکرونا


اما منظور از این در جا زدن چیست ؟

دگماتیسم ، بسته و سنتی بودن . فوبیایی مرضی در برابر چهار واژه " تحول ، دگرگونی ، تغییر و اصلاح وضع موجود ". مدیریت خطی مدیران ما ساز و کار سواد و مهارت خود را با حفظ و تثبیت وضع موجود ، پالایش داده اند و کوچک ترین میل به راست و یا چپی که سازندگی و تفکر نو در آن رواج داشته باشد ، لرزه بر اندام آنان می اندازد. مدیران تصور می کنند در صورت دل کَندن از سنت ، قدرت خود را از دست خواهند داد و یا توانایی کنترل را به دیگران خواهند سپرد و یا حقوق شان کم خواهد شد و از رتبه مدیریتی تنزل خواهند کرد. پس در جا زدن در وضع موجود یعنی ادامه حیات طیّبه مدیریتی آنان.

اما در دوران پساکرونا چطور؟ باید عملکرد مشخص و معینی برای آن تعریف نماییم تا مبادا بلاتکلیفی شرایط ، ما را بیشتر از قبل ناتوان تر نسازد.


وضعیت دانش آموزان و معلمان در دوران پساکرونا
طبقه بندی زیر با علم به این واقعیت که بی عدالتی آموزشی در جامعه ما حاکمیت دارد و تنوع وضعیت آموزشی با درجه بندی چند لایه ای همچون مدارس برخوردار ، نیمه برخوردار ، محروم شهری ، محروم روستایی ، محروم عشایری ، محروم مناطق صعب العبور ، انجام می شود و نرخ ترک تحصیل قابل تأمل و درایت است ، انجام گرفته است.

کادر آموزشی مدارس خصوصا معلمان ، در دوران پساکرونا با دو گروه و یا تیپ دانش آموزی ، مجبور به فعالیت خواهند شد:
1- دانش آموزانی با سابقه آموزشی معمول در مدارس ، قبل از کرونا
2- دانش آموزانی بدون سابقه آموزشی معمول در مدارس ، قبل از کرونا

تحلیلی بر شرایط آموزش در ایران در دوران پساکرونا


فردا هر دو گروه سختی های خاص خود را برای آموزش در کلاس درس خواهند داشت. دانش آموزان تیپ اول ، دیگر قادر به تحمل سختی ها در کلاس درس نخواهند بود از جمله : نشستن بر روی صندلی های غیراستاندارد ، با دقت و حوصله کافی گوش دادن به تدریس معلم ، بیداری در صبح زود و بیرون رفتن از منزل در سرما و گرما که برای آنها بعد از آرامش و آسایش آموزش مجازی ، آزاردهنده خواهد بود. صف صبح گاهی شکنجه ای مضاعف شمرده خواهد شد و شاید حتی یونیفرم انتخابی مدرسه نیز دل آزار خواهد بود. جلسات امتحانی کلاسی و آخر ترم استرس زاتر و.......
دانش آموزان تیپ دوم ، با همه تجارب معمول گذشته ، بیگانه خواهند بود. عادات آموزشی این گروه نیز برهم ریخته و خسته کننده و کسل آور خواهد بود. آنان که از تعامل اجتماعی در اولین سال آموزشی خود محروم مانده اند نحوه برخورد با گروه همکلاسی را بلد نبوده و در تشکیل گروه دوستی ، ناتوان خواهند بود.
حداقل برای مدت زمانی قابل توجه ، انطباق دو شرایط متفاوت آموزشی برای هر دو گروه ، کار ساده ای نخواهد بود. اگر این مدت فقط چند ماه هم طول بکشد به دلیل رشد سریع گروه سنی دانش آموزی ، تغییرات به سادگی پذیرفته نخواهد شد.

به همین دلیل مهم ، لازم است نظام آموزشی در مورد تمامی کارکردهای خود در مدرسه یک بازبینی اساسی جهت تغییر یا اصلاح امر آموزش را داشته باشد. در شرایط فعلی ، بازگشت تمام عیار به ساختار نظام آموزشی قبلی کاری عبث و بسیار دشوار خواهد بود. فردای آموزش ما با عبرت گرفتن از نقاط قوت و ضعف آموزش رایج و تدریس هوشمند قبل از کرونا و با کسب تجارب آموزش در فضای مجازی ، باید با یک ترکیبی خردمندانه به ساختاری قابل دفاع و پایدار برسد.

امروز 4 فاکتور " زمان " ، " برنامه ریزی " ، " تحلیل " و " خلاقیّت " اهمیت استراتژیک در تدابیر مسئولان نظام آموزشی ما دارد. وظیفه فعلی آموزش و پرورش تا عادی شدن شرایط که به تعبیری تابستان و یا پاییز سال 1400 پیش بینی شده است ، بازنگری و ایجاد تحول اساسی در نظام آموزشی است. اگر با تفاخری پوچ به زحمات مدیران و وزرای قبل کرونا ، نگاه کنیم و ضعف ها و تندروی ها و بی اعتنایی های آنان را نسبت به تمامی ابعاد معیوب نظام آموزشی ، نادیده بگیریم ، نخواهیم توانست مسیر جدیدی را ترسیم سازیم . در یک کلام چنین باور داشته باشیم که ایام تعطیلی مدارس ، بهترین ، تنهاترین و شایسته ترین فرصت برای ایجاد تحول و تغییر در نظام آموزشی قرن نوزدهمی ایران است.

باید یک ماهیت تقویت شده از تمامی جنبه های مثبت آموزش قبل کرونا و ضمن کرونا را با ترکیبی از تجارب کشورهای موفق و برتر ، تبدیل به ساختار جدید نظام آموزشی خود بنماییم . کرونا معایب زیادی داشت و دارد ، اما می تواند بهترین موقعیت و فرصت برای لحظه ای ایستادن و تأمل کردن و سنجش بهترین وضعیت در هر سازمان را بوجود آورد. همه افراد یک جامعه در شرایط ویژه ، تجارب منحصر به فردی کسب می کنند که موجب پالایش همه جانبه در زندگی آنان می شود ، البته اگر خرد و تیزبینی حاکمیت داشته باشد . همانند بسیاری از کشورهای برتر آموزشی جهان چون هنگ کنگ و سنگاپور و ژاپن و.... که هر یک توانسته اند تا بحران های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی را تبدیل به فرصت طلایی و ممتاز آموزشی نمایند و بعد پیشرفت کنند.

وزارت آموزش و پرورش بدون فوت وقت ، شایسته است که طی نشست های حضوری یا آنلاین با متخصصان و کارشناسان مجرب تعلیم و تربیت ، نسبت به تمامی موضوعات پیرامون نظام آموزشی ، تصمیمات جدیدی اتخاذ نماید و منتظر فردای اتمام بیماری کرونا در ایران و حتی جهان ننشیند. ایجاد تحولات لازم برای تربیت معلم و تأمین نیروی مورد نیاز آموزشی ، پایان بخشیدن به پریشانی تعدّد نیروها جهت تدریس و ممانعت از ادامه شرایط موجود ، بازبینی در محتوای کتب و کاهش تعداد کتب درسی ، انتخاب افراد با دانش و تجربه برای تألیف کتب درسی ، بازسازی مدارس مخروبه و خطرآفرین در تمامی مناطق ، تکمیل تجهیزات تکنولوژی آموزشی و کتابخانه ای و آزمایشگاهی ....از جمله آن موارد هست.
شاید بپرسید اما چگونه ؟ بهتر نیست به جای آن که فقط چند ده نفری از بدنه آموزش و پرورش برای این چگونگی بیندیشند ، برای یک بار هم که شده از همان فضای مجازی که این روزها متعصبانی سینه چاک برای خود پیدا کرده است ، نظرات معلمان دلسوزِ زحمتکش را که یک شبه بدون هر نوع آموزشی لازم ، استاد کار آموزش مجازی شده اند جویا شوید؟ مثلا بپرسید که : دبیر محترم فیزیک ، کدام مباحث را برای تدریس کلاس پایه نهم رشته ریاضی و یا تجربی ، ضروری می دانید ؟ ساعت مورد نیاز شما طی هفته چقدر باید باشد و یا حجم کتاب شما در این کلاس چند صفحه باشد برای دانش آموزان این پایه کشش خواهد داشت ؟

تدریس کتاب وظیفه معلم است و فردی با عنوان رئیس دفتر تألیف کتب درسی در وزارت آموزش و پرورش ولو با مدرک دکتری و با فاصله چند دهه ای از عالَم کلاس و مدرسه و نوجوانی ، چگونه می تواند نیاز آن کلاس و معلم را درک کند؟ او امر تألیف را بر اساس مصالحِ میزِ ریاست خود و نسبت به جوّ سیاسی حاکم بر آموزش و پرورش به مؤلفین ، دیکته خواهد کرد. اما نیاز آموزشی کودک و کلاس و مدرسه اصلا و ابدا این موارد نیست. وجود همین موارد مانع رشد و توسعه نظام آموزشی ماست . عدم پویایی و درجا زدن معلم و دانش آموز و مدرسه و نظام آموزشی ما از همین روال غلط نشأت می گیرد. نظام آموزشی فقط از معلم و یا نحوه تربیت و جذب معلم تأثیر نمی پذیرد ، این عامل بسیار مهمی است اما ابتدا ساز و کار فعالیت او باید مناسب سازی شود. اولین و مهمترین عنصر حتی قبل از معلم ، نوع ، حجم ، محتوا و تعداد کتب درسی هر پایه تحصیلی است. صلاحیت و شایستگی شخص وزیر هنگام انتصاب برای آموزش و پرورش مهم هست و باید در آن دقت شود اما نه مهمتر از مدرسه و معلم و محتوای کتب درسی .

اکنون هر ساعت و روزی را که به هدر می دهیم بیشتر متقاعد می شویم که آموزش و پرورش و وزیر و تمامی دست اندرکاران نظام آموزشی ، به دور از تمامی نقدها و تذکرات و اعتراضات قبل از دوران کرونایی ، در آرامش مطلق ناشی از خواب و بی تفاوتی و بی اعتنایی مردم ، به سر می برند و آنان دست روی دست گداشته و منتظرند تا شرایط کرونایی به اتمام برسد و از همان جایی که مانده اند ، بدون هر نوع تناسب سازی شرایط قبل با بعد ، به کار خود ادامه دهند. اما آنها از مقاومت طبیعی دانش آموزان و معلمان در دوران پساکرونا بی اطلاعند . از نکته نظر جامعه شناسی ، غیرممکن است یک پدیده با تظاهراتی خاص طی یک سال حاکمیت داشته باشد و بعد بدون هر نوع نواندیشی و انطباق با شرایط جدید ، به نقطه قبل از آغاز این پدیده مراجعه و به فعالیت خود ادامه دهد.

تحلیلی بر شرایط آموزش در ایران در دوران پساکرونا
جمع بندی

وزیر محترم آموزش و پرورش
برای ارج نهادن به گوهر زمان ، توصیه می کنم کارگروهی متخصص و کاردان را در وزارتخانه خود مسئول سازید تا به تحلیل محتوای یادداشت ها و نوشته های مربوط به مطالعات تطبیقی با کشورهای برتر آموزشی در سایت های حرفه ای و تخصصی که اساسا برای معلم و امر تعلیم و تربیت وجود دارند بپردازند و نکات کلیدی و قابل اجرا ولو با یک تصمیم گیری و یا جایگزینی و تغییر ساده را یادداشت نمایند و یا به نوشته ها و سخنرانی های اساتید تعلیم و تربیت دسترسی و از آنها نت برداری کنند. یک ماه با تلاشی مستمر و سخت ، برای این کار کافی است .
در ماه دوم متخصصان ، به بررسی کاربردی و غیرکاربردی بودن آن موارد نوت برداری شده بپردازند و به غربال گری قابلیت اجرایی آنها بپردازند.

در ماه سوم شمای وزیر و معاونان وزارتخانه امکان عملیاتی بودن آنها را بررسی کنید. شاید فقط دو ایده قابلیت اجرایی داشته باشد اما زیربنا بودن آنها در نظام آموزشی ، اثرات چندلایه ای بر جا خواهد گذاشت که به تدریج به ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزشی منجر خواهد شد. همان دو ایده می تواند کلید قفل تمامی ناتوانی های ما در نظام آموزشی باشد.
شروع این کار از اول بهمن ماه سال 1399 و پایان آن آخر فروردین سال 1400 خواهد بود. فرصت باقی مانده در دی ماه نادیده گرفته نمی شود و طی آن به پی ریزی و نحوه برنامه ریزی و اجرا و انتخاب مجریان طرح ، اندیشیده می شود. ماند خرداد تا شهریور ، که فرصتی مناسب برای وزارتخانه جهت عملیاتی کردن زحمات کارگروه تعیین شده خواهد بود. شاید تبسمی بنمایید و بگویید به همین سادگی !
اما آنهایی که حرکت کرده و تحولی شگرف در تعلیم و تربیت کشور خود به وجود آورده اند ، نه فرصت 8/5 ماهه باقیمانده تا شروع سال تحصیلی آتی شما را داشته اند و نه تبسم زده اند. آنها به تفکر جهت عمل ، ارزشی وصف ناپذیر قائل شده اند و از ایستادن و درجا زدن در نقطه ای واحد ، متنفر شده و برداشتن اولین قدم را ضامن موفقیت خود یافته اند. بالاخره باید از جایی آغاز کنید.
فراموش نکنیم که تعلیم و تربیت قوی ترین سلاح برای تغییر دادن دنیاست. به عظمت این قدرت باید همه ایرانیان معترف باشند. همه در هر مقامی باید به قدرت آموزش و پرورش احترام بگذارند . قدرت های بزرگ جهان امروز با سه عنصر : آموزش ، دانش و فرهنگ ، توانمندند و تمامی بخش های دیگر در کشور آنان از کانال آموزش ، رشد و توسعه پایدار می یابد. تا زمانی که ما به چنین باوری نرسیم ، قادر به هماوردی شایسته با آنان نخواهیم بود.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تحلیلی بر شرایط آموزش در ایران در دوران پساکرونا

منتشرشده در آموزش نوین

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از نشست رسانه ای شوراهای آموزش و پرورش

امروز دوشنبه 22 دی نخستین نشست رسانه ای شهریار فولاوند معاون وزیر و رئیس سازمان مدارس و مراکزغیر دولتی و توسعه مشارکت های مردمی به مناسبت " هفته شوراهای آموزش و پرورش "  در سالن اجتماعات این سازمان برگزار گردید .

همان گونه که پیش تر نیز آمد ؛ آخرین نشست رسانه ای وزارت آموزش و پرورش که به صورت حضوری برگزار شد 19 آذر 99 بود .

پس از آن و بدون ارائه هیچ گونه توضیحی این نشست های حضوری تعطیل شد .

این امر با اعتراضات صریح و نگارش گزارش های متعدد « صدای معلم » در انتقاد از عملکرد مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی در این مورد رو به رو گردید .

نتیجه آن شد که نشست امروز هم به صورت حضوری و هم غیرحضوری ( از طریق شاوک ) برگزار گردید .

فولادوند راس ساعت 9 در نشست حضور یافت و پس از ارائه دیدگاه های خود به پرسش های رسانه ها و خبرنگاران پاسخ گفت .

رئیس سازمان مدارس و مراکزغیر دولتی و توسعه مشارکت های مردمی گفت :

رسانه ها وظیفه مهمی را بر عهده دارند هم انعکاس کارکردهای مجموعه های دولتی به مردم و هم انعکاس دیدگاه های مردم به مسئولان و دستگاه های دولتی برای بهره برداری هر چه بیشتر از امکانات و منابع موجود .

فولادوند در ادامه عنوان کرد :

باید نگاه سیستمی ما در همه ارکان آموزش و پرورش و در تمام سطوح مبتنی بر واگذاری اختیارات حداکثری به سطوح پایین تر و اجرایی باشد .

نهایتا باید به " مدرسه " ها توجه کنیم و اختیارات متناسب با فعالیت های آن ها در اختیارشان قرار بگیرد و این یک زمینه سازی و فرهنگ سازی می خواهد .

دستگاه هایی که در شوراهای آموزش و پرورش به عنوان " یار و یاور " پیش بینی شدند می باید که به تکالیف خودشان عمل کنند .

نگاه کلان به مساله آموزش و پرورش ، نگاه ملی به موضوعات بسیار مهم می تواند به ما کمک کند تا از " نگاه هزینه ای صرف " در بعضی امور به سمت سرمایه گذاری در آموزش و پرورش تغییر جهت پیدا کنیم .

گزارش صدای معلم از نشست رسانه ای شوراهای آموزش و پرورش

این چیزی است که باید اصلاح شود و الحمد الله قدم هایی هم در این زمینه برداشته شده است .

بعضی اختیارات شوراهای آموزش و پرورش در سنوات گذشته با تصویب قوانین مغایر از دست شورا گرفته شده است .

برخی از این ها با پی گیری هایی که مجموعه های مسئول مانند دفتر شوراهای آموزش و پرورش در همین سازمان مدارس غیردولتی انجام دادند رو به اصلاح است و برخی از آن ها اصلاح شده است و من فکر می کنم یکی از بهترین نتایج این پی گیری ها به بازگرداندن چهار تبصره به ماده 18 قانون شوراها اشاره کنم .

رئیس سازمان مدارس و مراکز غیر دولتی و توسعه مشارکت های مردمی در بخشی از سخنان خود به عملکرد ضعیف برخی شوراها در 32 استان کشور اشاره کرد .

مدیر صدای معلم از ایشان خواست که در نشست نام این استان ها اعلام شوند اما فولاوند در آن موقع پاسخی ارائه نکرد.

در پایان نشست ، مدیر صدای معلم ضمن اشاره به برخی ضعف های ساختاری شوراهای آموزش و پرورش و از جمله فقدان دبیرخانه مستقل از آقای فولاوند انتقاد صریح کرد که چرا در مورد شفاف سازی در مورد عملکرد استان های ضعیف و فاقد عملکرد صداقت به خرج نمی دهد ؟

با اصرار مدیر صدای معلم  نام این استان ها اعلام شد .

« فرشته حشمتی » به عنوان مجری جلسه و مسئول روابط عمومی زمانی که برخی خبرنگاران آقای فولادوند را با عنوان " دکتر " خطاب می کردند به آنان تذکر داد که ایشان دکتر نیستند .

گزارش صدای معلم از نشست رسانه ای شوراهای آموزش و پرورش

این اعلام موضع با حمایت و تشویق مدیر صدای معلم رو به رو شد .

« علی پورسلیمان » از ایشان به دلیل اداره دموکراتیک نشست و این که به همه خبرنگاران وقت کافی برای طرح پرسش ها را فراهم کرده بود قدردانی کرد .

در نشست پیشین سال قبل که با مدیریت « مجتبی زینی وند » برگزار گردید خبرنگاران پرسش های خاصی را برای شوراهای آموزش و پرورش مطرح نکردند اما در نشست امروز که به مدت دو ساعت بود نشست با پرسش های متعدد رسانه ها تا پایان ساعت مقرر ادامه یافت .

این موضوع از سوی « رسول پاپایی » مدیر کل امور شوراها و مناطق آزاد تجاری مورد توجه و تقدیر قرار گرفت .

مطابق روال نشست های رسانه ای ، « صدای معلم » پرسش های تفصیلی را به این مناسبت مطرح کرد .

پورسلیمان گفت :

اگر قانون شوراهای آموزش و پرورش در این 27 سال درست اجرا شده بود الان یک آموزش و پرورش دموکراتیک داشتیم !

مدیر صدای معلم در ادامه پرسش هایی را به شرح زیر مطرح کرد :

« قانون شوراهای آموزش و پرورش در ۲۶ دی ماه ۱۳۷۲ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. این شوراها به منظور تحقق مشارکت و نظارت مردم در امر آموزش و پرورش و بهره‌گیری از کلیه منابع و امکانات برای  تاسیس، توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی و تسهیل در فعالیت‌های اجرایی آموزش و پرورش، در استان‌ها و شهرستان‌ها تشکیل شده است

آقای فولادوند

شما به عنوان مسئول اجرای این قانون بگویید که ارزيابي شما از عملكرد شوراهاي آموزش و پرورش در فراهم ساختن زمينه نظارت مردم بر آموزش و پرورش و تمرکز زدایی در این 27 سال چیست ؟

آیا هدف این است که هر سال روز شمار این هفته اعلام شود و فقط شاهد تبلیغات و لفاظی های مسئولان و تصمیم گیرندگان در این امر باشیم ؟

گزارش صدای معلم از نشست رسانه ای شوراهای آموزش و پرورش

در حال حاضر مهم ترین چالش پیش روی آموزش پرورش ساختار به شدّت بوروکراتیک آن  است .

ساختار متمرکز که طی این مدّت اجازه واگذاری قدرت تحت هر عنوان را نداشته و به شدت از آن هراسان است .

سؤال این است که چگونه می توان انتظار داشت در این ساختار به شدت متمرکز ، قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش عمل شود ؟

آیا نظام های آموزشی متمرکز در دنیا مدافع اجرای نظام آموزشی غیرمتمرکز هستند ؟

آیا تاکنون به فکر فرهنگ سازی در این باره بوده اید ؟

مسئولان و مقامات پیشین جز شعار و حرف کار خاص دیگری در این مورد انجام ندادند .

برنامه شما برای فعال سازی این قانون و استفاده همه جانبه از پتانسیل این قانون برای اهداف آن چیست ؟

 آیا مدیران سایر سازمانهای دولتی و غیر دولتی آمادگی لازم برای همکاری همه جانبه با آموزش و پرورش را در خصوص اجرای وظایف خطیر خود دارند؟

 تاچه میزان مدیران ،آموزگاران ، دبیران و سایر دست اندرکاران هنرستان های فنی وحرفه ای از کم کیف قانون مهم شوراها آشنا هستد ؟

آقای فولادوند

به نظر می رسد آنچه مسؤلان را تاکنون وادار به اجرای این قانون نکرده وجود درآمدهای ناچیزی است که از فروش ذخایر معدنی به نظام آموزشی تزریق می شود واین امر هر ساله کسری بودجه ای را برای آموزش وپرورش به دنبال دارد .

در همین رابطه باید گفت که به دلیل دولتی بودن بسیاری از صنایع  شرکت ها و عدم سود دهی آنها قادر به پرداخت در صد مورد نظر به آموزش و پرورش نیستد (ماده 2 و 13 قانون شوراها ) و همچنین نامشخص بودن درآمد های وصولی از عوارض شهرداری ها وشرکت های تولیدی و خدماتی برای آموزش و پرورش و چگونگی هزینه کرد آنها و همچنین درآمدهای برگشتی شهرستان ها که چگونه،کجا ودر چه رابطه ای هزینه می شوند .

برنامه شما برای موارد چیست ؟

به نظر شما ؛ موانع و مشکلات فرهنگی تا چه حد در عدم تحقق این قانون نقش دارند ؟

چرا با وجود گذشت نزدیک به سه دهه از تصویب این قانون  یک دبیرخانه مشخص و مستقل استانی و منطقه ای که امور مربوط به شوراهای آموزش و پرورش را با دقت بررسی و تمهیدات لازم را در چارچوب سازمان و کسب تکلیف انجام دهد ، دیده نشده است ؟

گزارش صدای معلم از نشست رسانه ای شوراهای آموزش و پرورش

در زمان مدیریت پیشین ، با پیشنهاد و پی گیری صدای معلم ؛ دستور العمل الزام شوراهای آموزش و پرورش در زمینه دعوت از رسانه ها و خبرنگاران در نشست ها تصویب و ابلاغ شد .

اما هنوز همچنان مشکل باقی است و اطلاع رسانی در این مورد صورت نمی گیرد ؟

شاهد این ادعا آن است که در پایتخت این کشور تا کنون دعوتی از رسانه ها برای حضور در شورای آموزش و پرورش تهران صورت نگرفته است ؟

این هیاتی عمل کردن و رسانه گریزی و فرار از شفافیت تا کی باید ادامه داشته باشد ؟ »

مشروح این پرسش و پاسخ در صدای معلم منتشر خواهد گردید .

پایان گزارش/


گزارش صدای معلم از نشست رسانه ای شوراهای آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

بازگشایی مدارس و مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا

ششم دی ماه سال جاری بود که سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، با اشاره به مصوبات جلسه ستاد اعلام کرد: فعالیت مدارس همچنان به صورت غیرحضوری ادامه خواهد داشت. ( این جا )

 علیرضا رییسی با اشاره به جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا که با حضور رییس جمهور و سایر اعضا برگزار شد، گفت: در ستاد مقابله با کرونا پیشنهادی مطرح شد مبنی بر اینکه مدارس پایه اول و دوم ابتدایی بازگشایی شود که این موضوع در کمیته تخصصی مطرح شد و رای نیاورد و مدارس همچنان غیرحضوری برگزار می‌شود تا در آینده شرایط بهتری فراهم شد و بعد از بحث اجرای واکسیناسیون و قطع زنجیره انتقال در سال آینده اگر شرایط فراهم شود، آن زمان به سمت بازگشایی مدارس رویم. بنابراین همچنان مدارس به صورت غیر حضوری خواهد بود و حتی پایه اول و دوم ابتدایی هم که برای بزگشایی حضوری مدارس پیشنهاد شده بود، رای نیاورد. »

اما پس از دو هفته نظر این ستاد نسبت به بازگشایی مدارس تغییر کرد .

محسن حاجی میرزایی در اخبار نیمروزی ساعت 14 روز یکشنبه درباره نحوه بازگشایی مدارس اظهار کرد: ( این جا ) روز گذشته 3 تصمیم مهم درباره آموزش و پرورش در ستاد ملی کرونا گرفته شد؛ در تصمیم اول بنا شد کادر اداری و اجرایی در تمام مدارس کشور به جز مناطق قرمز از ابتدای بهمن ماه در مدرسه حضور داشته باشند چرا که حلقه ارتباط و اتصال ما با معلمان و دانش‌آموزان هستند بنابراین برای کنترل اوضاع باید در مدرسه باشند.

وی درباره تصمیم دوم گفت:‌ تصمیم دوم این است که در پایه‌های اول و دوم ابتدایی که امکان آموزش از طریق فضای مجازی به نحو مناسب مهیا نیست و به آموزش حضوری دانش‌آموزان نیاز است در شهرهای زرد و آبی تمام مدارس ابتدایی در پایه‌های اول و دوم باز هستند؛ در مدارسی که تعداد دانش‌آموزان در کلاس‌های درس بیش از 10 نفر است دانش‌آموزان با مدیریت شورای مدرسه در روزهای هفته توزیع می‌شوند تا همه از آموزش حضوری بهره‌مند شوند. « صدای معلم » ضمن استقبال از این تصمیم مهم و عقلانیت محور امیدوار است که در جهت اعتمادسازی جامعه و خانواده ها ، بودجه و اعتبارات کافی و وافی در جهت اجرای دقیق پروتکل های بهداشتی در مدارس با اعمال نظارت علمی و جامع در این مورد صورت گیرد .

وزیر آموزش و پرورش درباره تصمیم سوم بیان کرد: مقرر شد در مدارسی که تعداد دانش‌آموزان کمتر از 50 نفر است در تمام مقاطع تحصیلی و تمام پایه‌ها کلاس‌های درس حضوری باشد با توجه به اینکه تعداد دانش‌آموزان کم است امکان رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی وجود دارد.

برای رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی، جمعیت دانش‌آموزان در کلاس‌های درس باید 10 نفر باشد و مجاز نیستند تعداد بیشتری را به کلاس‌های درس بیاورند، مدارس تا اول بهمن فرصت دارند برنامه‌ریزی لازم را انجام داده و خانواده‌ها را آگاه کنند که فرزندشان در چه روزی باید در مدرسه حاضر باشد.

 تقریبا در اکثر کشورها سیاست مربوط به بازگشایی مدارس مورد بازنگری قرار گرفته است زیرا سلامتی دانش‌آموزان مهم است اما دور بودن از آموزش تبعات نگران‌کننده‌ای دارد از سوی دیگر مجموعه مطالعات انجام شده نشان نمی‌دهد حضور در مدرسه با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در شیوع بیماری تاثیر مثبتی داشته باشد. »

بازگشایی مدارس و مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا

این رسانه در آخرین گزارش خود ضمن انتقاد از عملکرد ستاد ملی مقابله با کرونا در مورد مدارس نوشت : ( این جا )

« پرسش « صدای معلم » آن است که چرا مدیران و مقامات آموزش و پرورش با افکار عمومی صداقت ندارند ؟

چرا هر موقع این مدیران کم می آوردند آدرس غلط می دهند و افکار عمومی را گمراه می کنند ؟

این رسانه بارها متذکر شده است فقدان برنامه و اقتدار لازم و کافی برای اجرای برنامه ضمن ایجاد بلاتکلیفی در مخاطبان و جامعه هدف حتی موجب طلبکار شدن آنان از وزارت آموزش و پرورش خواهد شد که مورد " ایذه " گواه محکمی برای تایید این ادعاست .

اگر قرار است همه آدرس ها به ستاد ملی مبارزه با کرونا ختم شود ؛ آیا بهتر نیست اداره آموزش و پرورش را به دست همان ستاد بسپارد تا خودشان هم پاسخ گوی این اعتراضات و سایر عوارض و پیامدهای مخرب ناشی از تعطیلی مدارس باشند ؟ »

« صدای معلم » ضمن استقبال از این تصمیم مهم و عقلانیت محور امیدوار است که در جهت اعتمادسازی جامعه و خانواده ها ، بودجه و اعتبارات کافی و وافی در جهت اجرای دقیق پروتکل های بهداشتی در مدارس با اعمال نظارت علمی و جامع در این مورد صورت گیرد .

پایان گزارش/


بازگشایی مدارس و مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا

منتشرشده در گفت و شنود

چرا فرهنگ عذرخواهی در آموزش و پرورش ایران جایگاهی ندارد

در خبرها آمده بود که، دانشجوی فوق لیسانس علوم سیاسی ژاپنی ، باید 25 واحد درسی «عذر خواهی» بگذراند:

فلسفه ی عذر خواهی ، اصول و مبانی عذر خواهی ، روش ها و شیوه های عذر خواهی ، بازخوردهای عذرخواهی ، نتایج و دستاورد های عذر خواهی وقس علیهذا.

پس از جست و جو پی بردم که خبر درست است ؛ ولی گذراندن این همه واحد درسی درباره پوزش خواهی ، که برای من خاورمیانه ای گیج کننده و کسالت آور است ، در ژاپن پدیده ای ناگهانی و شگفت انگیز نیست.

برای کشورهایی مانند ژاپن ، فنلاند و نروژ ، هدف ، طرح ، برنامه ، روش ها و شیوه ها و تدارکات لازم برای پرورش ملت «صلح خواه» و نیز«کارآمد» ، از پیش ترها آماده شده است. چنان که در همین ژاپن ، تا جایی که دانسته ام ، بیشتر نزدیک به همه ی آموزگاران و مربیان دست کم در دوره ابتدایی ، «زن» یا همان مونث هستند ؛ چنین گزینشی از جمله می تواند بدان جهت باشد که دانش آموزان «مادرانه» و برای«زمین ؛ مادر ما» پرورش یابند. هرچند شرایط فرهنگی و اقتصادی نیز در شکل گیری چنین ساختاری بی تاثیر نیست.

دوم آن که هدف آموزش و پرورش ، القای مفاهیم انسانی و ساختن شخصیت بر همین پایه است ؛ به همین دلیل تا سال پایانی مقدماتی ، کودک و دانش آموز غیرمستقیم و از طریق درایت برنامه ریزی شده آموزگاری ، می بایست اصول و مفاهیم همزیستی را آموخته و چگونگی تبدیل رقابت به رفاقت و همکاری را وجدان کنند.

در همه ی این دوره ها ، فراگیری اصول اخلاقی مبتنی بر همزیستی آشتی جویانه ، احترام متقابل ، شیوه های همکاری ، اهمیت صلح ، صلح خواهی و عشق ورزی به خانواده ، مرز وبوم وسیاره زمین ، در دستور کار است.

در عین حال علاقه مند کردن به ماجراجویی ، پروراندن کنجکاوی و آموزش مهارت ها ، به عنوان بخش موازی این پایه ها و‌ بنیادها به کار گرفته می شوند.

آشکار است که چنین سیستمی آموزگاران و مربیانی بی دغدغه می طلبد. دریافت حقوق ماهیانه بیش از ۷ هزار دلار ، برای آموزگاری که عاشق واقعی تک تک دانش آموزانش است ، عادی و جا افتاده شده است. در چنین سیستمی است که دانش آموران به هنگام ترک مدرسه و رفتن به خانه ، گریه و زاری می کنند ؛ و نیز در چنین سیستمی است که به هیچ دانش آموزی نمره داده نمی شود و ارزیابی ها گروهی انجام شده و گروه می باید بکوشد تا همه اعضای خود را بالا بکشد.

بنابر این عقده ها تلنبار نخواهند شد. در چنین سیستمی است که کودک بابا و مامان مدرسه را نمی بیند، چون اصولا چنین کسانی وجود ندارند. زیرا دانش آموز و مربی اش هر روز موظف به تمیز سازی«خانه» ی خود ، یعنی مدرسه اند. در چنین سیستمی است که«رفتگر» بیرون از مدرسه ، با حقوق ماهیانه 5 تا 7 هزار دلار، «مهندس بهداشت» نامیده می شود.

چرا فرهنگ عذرخواهی در آموزش و پرورش ایران جایگاهی ندارد

در جهان چهار جغرافیای آموزش و پرورش داریم:

1. جغرافیای ملی گرا و فرقه گرا پرور ؛
2. جغرافیای تکنیک گرا و بوروکرات پرور ؛
3. جغرافیای بی سامان واخته پرور ؛
4. جغرافیای انسان گرا و صلح جو پرور.

با دانستن زیربنای چنین فرهنگی، درک این که چرا در خاورمیانه پوزش خواهی از مردم یا شهروندان و نیز دیگران توسط حکام ، معمول نیست ، سخت نیست. زیرا فرهنگ و آموزش و پرورش خاورمیانه ای ، تقریبا به کلی از پوزش خواهی تهی است. از نوزادی تا بزرگسالی ، در خانه، مهدها‌ ، دبیرستان ، محل های کار ، بازار و سیاست ، پوزش خواهی ، کسر شان به شمار می آید. به همین دلیل کمتر پیش می آید مسئولی برای ندانم کاریش در حوزه های مختلف پوزش بخواهد. از همین جاست که استبداد جان گرفته و تا جایی که به کشورهای خاورمیانه ای بر می گردد، رسوب کرده و عرفی حکومت ها می گردد.
جمعیت کار آفرینان سازندگی

( برگرفته از گروه آموزش و یادگیری پساکرونا )


چرا فرهنگ عذرخواهی در آموزش و پرورش ایران جایگاهی ندارد

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

تاکنون کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش پنج گزارش تحلیلی را در قالب " توصیه های سیاستی " پس از تعطیلی مدارس ناشی از ویروس کرونا را تدوین و منتشر کرده است .

در آخرین گزارش چنین آمده بود : ( این جا )

« این که صنایع و خودروها موجب آلودگی هوا می‌شوند و به تبع آن درب مدارس بسته و غیر‌فعال می‌شوند، مایه شرمساری است.

متاسفانه اولین چیزی که در ذهن و مخیله تصمیم‌گیران در این گونه مواقع رخ می‌نماید راحت‌ترین راه حل به جای بهترین و مناسب‌ترین راه حل است. در حالی‌که مدارس باید در همه شرایط و موقعیت‌ها همچون اماکن و موسسات بهداشتی، درمانی و امنیتی فعال باشند. معنی و مفهوم فعال بودن هم تنها در تشکیل کلاس‌های درس در داخل مدارس نیست، بلکه آنچه باید فعال و فعال تر گردد، جریان یادگیری ترکیبی ( بر خط و برون خط) در همه وقت و همه جاست.

 يكي از مهم‌ترين چالش‌ها در فضاي مجازي ارزشيابي الكترونيكي از آموخته‌هاي دانش‌آموزان نمايش يادگيري است. در نمايش يادگيري، نتيجه ارزشيابي نماينده عملكرد خود دانش‌آموز نيست ولي به او نسبت داده مي‌شود. اين كار نوعي تقلب و سرقت علمي است.

 بايد توجه داشت كه سنجش از راه دور، از جمله سنجش الكترونيكي، براي همه دروس برازنده نيست. بنابراين، اگر معلم ناچار نباشد نبايد به  سنجش از راه دور بسنده كند. با وجود اين، اگر هدف سنجش تكويني و هدايت يادگيري باشد، معلم مي‌تواند با استفاده از بازخوردهاي سنجيده و هوشمندانه به هدايت يادگيري دانش‌آموزان بپردازد. با ملاحظه شرايط كنوني در مدارس ايران، براي سنجش تراكمي برخي از دروس مانند دروس علوم پايه، زبان و ادبيات نبايد به آزمون الكترونيكي بسنده كرد.

لازم است تدابيري اتخاذ شود كه شرايط براي برگزاري آزمون حضوري فراهم شود. مدارس مي‌توانند متناسب با شرايط خود (تعداد دانش‌آموز، فضاي برگزاري آزمون و امكان توزيع دانش‌آموزان در زمانهاي مختلف) به برگزاري آزمون حضوري اقدام كنند.

 مدرسه به عنوان بازوي اجرايي نهاد تعليم و تربيت، خدمات مهم و بي‌بديلي را در حوزه‌های مختلف تربيت (جسمی، عاطفي، اجتماعي، رواني و شناختي) کودکان و نوجوانان ارائه می‌کند. روشن است که اختلال در كاركرد مدرسه مي‌تواند به پيامدهايي زيان بار و جبران ناپذير منجر شود. بنابراين، براي مواجهه مؤثر با محدوديت‌هاي ناشي از شيوع ويروس كرونا، استفاده از همه فرصت‌هاي آموزشي ضروري است.

بسنده كردن به آموزش مجازي  پاسخگوی کارکردهای مختلف نظام آموزش و پرورش نیست، به ويژه زماني كه زیرساخت‌ها و پلتفرم‌های مطلوب برای آموزش مجازي فراهم نشده باشد.

 بررسی ها بر روی موارد شناسایی شده در محیط های مدارس نشان می‌دهند که انتشار ويروس از کودک به کودک در مدارس شایع نیست و عامل اصلی عفونت‌های COVID-19 در کودکان، حضور آنان در مدرسه نيست. این امر به ویژه در موردکودکان دبستاني و پیش دبستاني صادق است .

مطالعات انجام شده در کشورهای اروپایی (ECDC  ) نشان می‌دهند که بازگشایی مدارس با افزایش  قابل توجهي در انتشار اجتماعی COVID-19  همراه نیست و بعید است که تعطیلی مؤسسات آموزشی و مراکز مراقبت از کودکان سهم اختصاصي در انتشار COVID-19  داشته باشد، زیرا اغلب کودکان، حتی در محیط خانه، به درجات بسیار خفیفی ازاین ویروس مبتلا می‌شوند. انتشار ثانویه درمدارس، از کودک به کودک یا از کودک به بزرگسال نادر بوده است. کشورهایی که مدارس آنها بازگشایی شده، شاهد افزایش موارد ابتلا در محیط های مدارس نبوده‌اند .در مواردی که COVID-19  در کودکان شناسایی شده است و تماس ها مورد پیگیری قرار گرفته‌اند، هیچ بزرگسالی در نتیجۀ تماس با كودكان مبتلا نشده است. بنابراين، کودکان عامل اولیۀ انتشار و انتقال ويروس به بزرگسالان در محیط مدارس نیستند. »

« به طور قطع ملاحظات مربوط به ارزشیابی مناسب از دانش آموزان از جملۀ این سیاست های مؤثر هستند. از طرف دیگر، فقدان شکل گیری مهارت های خودمختاری در دانش آموزان دورۀ ابتدایی برای بهره مندی بیشتر از برنامه های آموزش مجازی و از راه دور و همین طور عدم برخورداری این نوع آموزش ها از ساز و کارهای بازخورد دهی و ارزشیابی تکوینی قابل اعتناء، بر دشواری های موجود افزوده اند. يكي از مهم‌ترين نگراني‌ها در ارزشيابي مجازی و از راه دور، اعتبار شاخص‌هاي عملكرد تحصيلي است. يعني ممكن است بنا به روش های معیوب سنجش و یا اقدامات خواسته و ناخواستۀ معلمان شاهد تورم نمرۀ دانش آموزان باشیم. این پدیده وقتی روی می دهد که افزایش نمرات دانش آموزان در آزمونها یا سنجش های مختلف، بازتاب پیشرفت واقعی آنها در یادگیری نیست.

این کارگروه در آخرین گزارش خود با عنوان « توصیه‌های راهبردی ناظر بر مواجهه با پدیده ترك‌تحصيل دانش‌آموزان  در زمان همه‌گیری كوويد 19» که توسط « علی خالقی نژاد » عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برای صدای معلم ارسال گردیده است به تحلیل موضوع پرداخته است .

منتشرشده در پژوهش

گروه رسانه/

« مصطفی ملکیان » فیلسوف و روشنفکر ایرانی در سلسله گفتارهایی به ۲۰ مشکل فرهنگی ساری و جاری در میان « ایرانیان » پرداخته است .

بخش عمدهٔ پژوهش‌های او در حوزهٔ اخلاق، دین، فلسفهٔ دین، اگزیستانسیالیسم، روان‌شناسی، علوم انسانی، روش تحقیق و روشنفکری است. نظریه عقلانیت و معنویت پروژهٔ مهم اوست. ملکیان از منتقدان روشنفکری دینی است .

به اعتقاد ملکیان، روشنفکران باید به تقلیل مرارت و تقریر حقیقت سرگرم باشند. او می‌گوید:

من نه دل نگران سنّتم، نه دل نگران تجدّد، نه دل نگران تمدّن، نه دل نگران فرهنگ و نه دل نگران هیچ امر انتزاعی از این قبیل. من دل نگران انسان‌های گوشت و خون داری هستم که می‌آیند، رنج می‌برند و می‌روند.

سعی کنیم که اولاً: انسان‌ها هرچه بیشتر با حقیقت مواجهه یابند، به حقایق هرچه بیشتری دست یابند؛ ثانیاً هرچه کمتر درد بکشند و رنج ببرند و ثالثاً هرچه بیشتر به نیکی و نیکوکاری بگرایند و برای تحقّق این سه هدف از هرچه سودمند می‌تواند بود بهره‌مند گردند، از دین گرفته تا علم، فلسفه، هنر، ادبیات و همه دستاوردهای بشری دیگر.

ملکیان معتقد است ریشه مشکلات جامعه را عمدتاً باید در فرهنگ و اخلاق جست و جو کرد و توجه به سیاست برای حل مشکلات، نوعی سطحی‌نگری‌ست. او می‌گوید:

حتی اگر نهادهای اجتماعی ما سامانه‌ای را که باید و شاید ندارند، به علت این است که کسانی که در آن نهادها دست‌اندرکارند، از لحاظ روان شناختی یا اخلاقی یا هر دو ناسالم‌اند و عیب و نقص دارند. هر چه کندوکاو می‌کنم، می‌بینم که هیچ مسئله و مشکل اجتماعی و از جمله سیاسی‌ای نیست، الا این که با یک یا دو یا سه یا چند واسطه به مسئله و مشکل روان‌شناختی یا اخلاقی‌ای می‌رسد.

او خاطرنشان می‌کند:

هیچ‌وقت با رضا و رغبت و علاقه قلبی و باطنی در مسائل سیاسی اظهار نظر نکرده‌ام و فقط وقتی چنین کرده‌ام که خود را اخلاقاً موظف به اظهار نظر دیده‌ام و آن هم وقتی‌ست که یک امر سیاسی آثار و نتایج آشکار در روان و اخلاقیات مردم دارد.

ملکیان به اولویت فرهنگ بر سیاست معتقد است و بنابراین وظیفه روشنفکر را بیشتر نقد فرهنگی جامعه می‌داند تا نقد سیاسی دولت. روشنفکران و مصلحان اجتماعی به جای اینکه همیشه مجیز مردم را بگویند و فکر کنند تمام مشکلات متوجه رژیم سیاسی است، باید از مجیزگویی مردم دست بردارند و به مردم بگویند چون شما اینگونه‌اید حاکمان هم آنگونه‌اند. حاکمان زاییده این فرهنگ اند، جامعه‌ای که فرهنگش این باشد ناگزیر سیاستش و اقتصادش هم آن می‌شود. خطاست که روشنفکران و مصلحان اجتماعی برای دست یافتن به محبوبیت اجتماعی مجیز مردم را بگویند و بگویند که مردم هیچ عیب و نقصی ندارند، چراکه رژیم سیاسی ناشی از مردم است و رژیم سیاسی بهتر به فرهنگ بهتر نیاز دارد. ( 1 )

« صدای معلم » در جهت آسیب شناسی فرهنگی جامعه ایرانی و ایجاد فرآیند « خودانتقادی » به منظور تحقق جامعه ای سالم و دموکراتیک این بحث ها را از فایل های صوتی که در کانال تلگرامی ایشان در بیست بخش منتشر شده پیاده کرده و جهت بررسی و گفت و گو تقدیم شما می نماید .

منتشرشده در آموزش نوین

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور