" نلسون ماندلا : تعلیم و تربیت قوی ترین سلاحی است که می توانی برای تغییر دادن دنیا از آن استفاده کنی "
مقدمه
اهمیت تعلیم و تربیت بر احدی پوشیده نیست. جایگاه ارزشی آن ماهیت و هویتی بنیادین بدان می بخشد. منزلتی که آحاد جامعه در بطن آن رشد می کنند ، دانش و مهارت های زندگی را فرا می گیرند و با توانایی های مکتسبه به زندگی خود ادامه می دهند. نظام تعلیم و تربیت ، هر اندازه که قوی ، اثرگذار و پویا باشد به همان اندازه نیز قادر خواهد بود تا افرادی شایسته تربیت کند و جامعه ای رو به رشد بسازد و برعکس.
امر تعلیم و تربیت در مدارس به وسیله معلمان و با سیاست های نظام آموزشی ، ممکن می گردد. استقلال و صلابت نظام آموزشی در این سه مقوله تضمین کننده موفقیت آن است . نمی توان انتظار داشت که فقط با پیشرفت تسلیحاتی قدرتمند و یا فقط با رشد اقتصادی مثبت، توانمند گردید. چنین باوری در قرون 16 تا 18 بایگانی شد و از قرن 19 به بعد ، کشورها با سلاح آموزش و دانش و فرهنگ ، قدرت تغییر خود و جهان را به دست آوردند. یعنی چیزی بیش از دو قرن و حدود 220 سال قبل . ما که قرن 19 و 20 را برای ایجاد هر نوع دگرگونی مثبت به باد داده ایم چون از ایجاد تغییر ترسیدیم ، حداقل قرن 21 را دریابیم تا با تکرار خطاها و اشتباهات رایج ، قربانی منیّت مدیریتی خود نشویم. البته برای داشتن رشدی متقارن به پیشرفت در هر حیطه ای نیازمندیم ، اما برای رسیدن بدانها نیز بهتر است از کانال سه عنصر آموزش و دانش و فرهنگ ، اقدام کنیم نه برعکس .
دوران پساکرونا کدام نوع آموزش بهتر است ؛ آموزش حضوری یا مجازی؟
ترجیح نوع آموزش در دوران کرونایی ، سئوالی بی جواب یا پاسخی جبری به دولت ها و ملت ها تحمیل نمود. انتخابی که بر اساس سطح فرهنگ هر جامعه ، سطح استانداردهای بهداشتی ، قابلیت های اقتصادی ، توانمندی مدیران ، هم رأیی دولت مردان جهت تصمیم گیری و شکل و ماهیت همکاری مابین آنها و فهم و عمل و واکنش مردم نسبت به شرایط جدید ، از جمله عوامل مؤثر در نوع تصمیم گیری بود.
مثل بسیاری از رخدادها و مفاهیم تازه ایجاد شده ، دو دستگی و چند دستگی در نوع آموزش در کشور ما هم ایجاد شد. کوتاه ترین ، مطمئن ترین ، بی خطرترین و راحت ترین انتخاب ، تعطیلی مدارس و انتخاب شیوه آموزش مجازی برای دانش آموزان بود. روندی نو برای ما و آزموده شده برای کشورهای پیشرفته. چون آنان همیشه چند قدمی از ما جلو هستند و گرنه پیشرفته نبودند. البته به وجود آوردن شبکه شاد به عنوان مرجع آموزشی دانش آموزان برای مسئولان نظام آموزشی ، تجربه ای جدید بود، اما با این همه کارشناس و متخصص و فارغ التحصیل رشته نرم افزار کامپیوتر در کشور ، چنین جریانی نبایست زیاد دشوار می بود. در این جدال ما و دیگر کشورهای عقب مانده و یا توسعه نیافته و یا کمتر توسعه یافته و یا در حال توسعه ، ناجوانمردانه مغلوب بودیم و آنان چون همیشه غالب.
چه فرقی می کند نام کشور ما جزو کدام یک از این دسته بندی عقب ماندگی باشد ، بالاخره ما در " در جا زدن " استادکار و حرفه ای هستیم . نظام آموزشی در جا می زند ، منِ معلم در جا می زنم ، مدرسه در جا می زند ، تربیت معلم در جا می زند ، سواد معلم و دانش آموز در جا می زند و..... چه چیز در این جامعه ، در جا نمی زند؟!
اما منظور از این در جا زدن چیست ؟
دگماتیسم ، بسته و سنتی بودن . فوبیایی مرضی در برابر چهار واژه " تحول ، دگرگونی ، تغییر و اصلاح وضع موجود ". مدیریت خطی مدیران ما ساز و کار سواد و مهارت خود را با حفظ و تثبیت وضع موجود ، پالایش داده اند و کوچک ترین میل به راست و یا چپی که سازندگی و تفکر نو در آن رواج داشته باشد ، لرزه بر اندام آنان می اندازد. مدیران تصور می کنند در صورت دل کَندن از سنت ، قدرت خود را از دست خواهند داد و یا توانایی کنترل را به دیگران خواهند سپرد و یا حقوق شان کم خواهد شد و از رتبه مدیریتی تنزل خواهند کرد. پس در جا زدن در وضع موجود یعنی ادامه حیات طیّبه مدیریتی آنان.
اما در دوران پساکرونا چطور؟ باید عملکرد مشخص و معینی برای آن تعریف نماییم تا مبادا بلاتکلیفی شرایط ، ما را بیشتر از قبل ناتوان تر نسازد.
وضعیت دانش آموزان و معلمان در دوران پساکرونا
طبقه بندی زیر با علم به این واقعیت که بی عدالتی آموزشی در جامعه ما حاکمیت دارد و تنوع وضعیت آموزشی با درجه بندی چند لایه ای همچون مدارس برخوردار ، نیمه برخوردار ، محروم شهری ، محروم روستایی ، محروم عشایری ، محروم مناطق صعب العبور ، انجام می شود و نرخ ترک تحصیل قابل تأمل و درایت است ، انجام گرفته است.
کادر آموزشی مدارس خصوصا معلمان ، در دوران پساکرونا با دو گروه و یا تیپ دانش آموزی ، مجبور به فعالیت خواهند شد:
1- دانش آموزانی با سابقه آموزشی معمول در مدارس ، قبل از کرونا
2- دانش آموزانی بدون سابقه آموزشی معمول در مدارس ، قبل از کرونا
فردا هر دو گروه سختی های خاص خود را برای آموزش در کلاس درس خواهند داشت. دانش آموزان تیپ اول ، دیگر قادر به تحمل سختی ها در کلاس درس نخواهند بود از جمله : نشستن بر روی صندلی های غیراستاندارد ، با دقت و حوصله کافی گوش دادن به تدریس معلم ، بیداری در صبح زود و بیرون رفتن از منزل در سرما و گرما که برای آنها بعد از آرامش و آسایش آموزش مجازی ، آزاردهنده خواهد بود. صف صبح گاهی شکنجه ای مضاعف شمرده خواهد شد و شاید حتی یونیفرم انتخابی مدرسه نیز دل آزار خواهد بود. جلسات امتحانی کلاسی و آخر ترم استرس زاتر و.......
دانش آموزان تیپ دوم ، با همه تجارب معمول گذشته ، بیگانه خواهند بود. عادات آموزشی این گروه نیز برهم ریخته و خسته کننده و کسل آور خواهد بود. آنان که از تعامل اجتماعی در اولین سال آموزشی خود محروم مانده اند نحوه برخورد با گروه همکلاسی را بلد نبوده و در تشکیل گروه دوستی ، ناتوان خواهند بود.
حداقل برای مدت زمانی قابل توجه ، انطباق دو شرایط متفاوت آموزشی برای هر دو گروه ، کار ساده ای نخواهد بود. اگر این مدت فقط چند ماه هم طول بکشد به دلیل رشد سریع گروه سنی دانش آموزی ، تغییرات به سادگی پذیرفته نخواهد شد.
به همین دلیل مهم ، لازم است نظام آموزشی در مورد تمامی کارکردهای خود در مدرسه یک بازبینی اساسی جهت تغییر یا اصلاح امر آموزش را داشته باشد. در شرایط فعلی ، بازگشت تمام عیار به ساختار نظام آموزشی قبلی کاری عبث و بسیار دشوار خواهد بود. فردای آموزش ما با عبرت گرفتن از نقاط قوت و ضعف آموزش رایج و تدریس هوشمند قبل از کرونا و با کسب تجارب آموزش در فضای مجازی ، باید با یک ترکیبی خردمندانه به ساختاری قابل دفاع و پایدار برسد.
امروز 4 فاکتور " زمان " ، " برنامه ریزی " ، " تحلیل " و " خلاقیّت " اهمیت استراتژیک در تدابیر مسئولان نظام آموزشی ما دارد. وظیفه فعلی آموزش و پرورش تا عادی شدن شرایط که به تعبیری تابستان و یا پاییز سال 1400 پیش بینی شده است ، بازنگری و ایجاد تحول اساسی در نظام آموزشی است. اگر با تفاخری پوچ به زحمات مدیران و وزرای قبل کرونا ، نگاه کنیم و ضعف ها و تندروی ها و بی اعتنایی های آنان را نسبت به تمامی ابعاد معیوب نظام آموزشی ، نادیده بگیریم ، نخواهیم توانست مسیر جدیدی را ترسیم سازیم . در یک کلام چنین باور داشته باشیم که ایام تعطیلی مدارس ، بهترین ، تنهاترین و شایسته ترین فرصت برای ایجاد تحول و تغییر در نظام آموزشی قرن نوزدهمی ایران است.
باید یک ماهیت تقویت شده از تمامی جنبه های مثبت آموزش قبل کرونا و ضمن کرونا را با ترکیبی از تجارب کشورهای موفق و برتر ، تبدیل به ساختار جدید نظام آموزشی خود بنماییم . کرونا معایب زیادی داشت و دارد ، اما می تواند بهترین موقعیت و فرصت برای لحظه ای ایستادن و تأمل کردن و سنجش بهترین وضعیت در هر سازمان را بوجود آورد. همه افراد یک جامعه در شرایط ویژه ، تجارب منحصر به فردی کسب می کنند که موجب پالایش همه جانبه در زندگی آنان می شود ، البته اگر خرد و تیزبینی حاکمیت داشته باشد . همانند بسیاری از کشورهای برتر آموزشی جهان چون هنگ کنگ و سنگاپور و ژاپن و.... که هر یک توانسته اند تا بحران های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی را تبدیل به فرصت طلایی و ممتاز آموزشی نمایند و بعد پیشرفت کنند.
وزارت آموزش و پرورش بدون فوت وقت ، شایسته است که طی نشست های حضوری یا آنلاین با متخصصان و کارشناسان مجرب تعلیم و تربیت ، نسبت به تمامی موضوعات پیرامون نظام آموزشی ، تصمیمات جدیدی اتخاذ نماید و منتظر فردای اتمام بیماری کرونا در ایران و حتی جهان ننشیند. ایجاد تحولات لازم برای تربیت معلم و تأمین نیروی مورد نیاز آموزشی ، پایان بخشیدن به پریشانی تعدّد نیروها جهت تدریس و ممانعت از ادامه شرایط موجود ، بازبینی در محتوای کتب و کاهش تعداد کتب درسی ، انتخاب افراد با دانش و تجربه برای تألیف کتب درسی ، بازسازی مدارس مخروبه و خطرآفرین در تمامی مناطق ، تکمیل تجهیزات تکنولوژی آموزشی و کتابخانه ای و آزمایشگاهی ....از جمله آن موارد هست.
شاید بپرسید اما چگونه ؟ بهتر نیست به جای آن که فقط چند ده نفری از بدنه آموزش و پرورش برای این چگونگی بیندیشند ، برای یک بار هم که شده از همان فضای مجازی که این روزها متعصبانی سینه چاک برای خود پیدا کرده است ، نظرات معلمان دلسوزِ زحمتکش را که یک شبه بدون هر نوع آموزشی لازم ، استاد کار آموزش مجازی شده اند جویا شوید؟ مثلا بپرسید که : دبیر محترم فیزیک ، کدام مباحث را برای تدریس کلاس پایه نهم رشته ریاضی و یا تجربی ، ضروری می دانید ؟ ساعت مورد نیاز شما طی هفته چقدر باید باشد و یا حجم کتاب شما در این کلاس چند صفحه باشد برای دانش آموزان این پایه کشش خواهد داشت ؟
تدریس کتاب وظیفه معلم است و فردی با عنوان رئیس دفتر تألیف کتب درسی در وزارت آموزش و پرورش ولو با مدرک دکتری و با فاصله چند دهه ای از عالَم کلاس و مدرسه و نوجوانی ، چگونه می تواند نیاز آن کلاس و معلم را درک کند؟ او امر تألیف را بر اساس مصالحِ میزِ ریاست خود و نسبت به جوّ سیاسی حاکم بر آموزش و پرورش به مؤلفین ، دیکته خواهد کرد. اما نیاز آموزشی کودک و کلاس و مدرسه اصلا و ابدا این موارد نیست. وجود همین موارد مانع رشد و توسعه نظام آموزشی ماست . عدم پویایی و درجا زدن معلم و دانش آموز و مدرسه و نظام آموزشی ما از همین روال غلط نشأت می گیرد. نظام آموزشی فقط از معلم و یا نحوه تربیت و جذب معلم تأثیر نمی پذیرد ، این عامل بسیار مهمی است اما ابتدا ساز و کار فعالیت او باید مناسب سازی شود. اولین و مهمترین عنصر حتی قبل از معلم ، نوع ، حجم ، محتوا و تعداد کتب درسی هر پایه تحصیلی است. صلاحیت و شایستگی شخص وزیر هنگام انتصاب برای آموزش و پرورش مهم هست و باید در آن دقت شود اما نه مهمتر از مدرسه و معلم و محتوای کتب درسی .
اکنون هر ساعت و روزی را که به هدر می دهیم بیشتر متقاعد می شویم که آموزش و پرورش و وزیر و تمامی دست اندرکاران نظام آموزشی ، به دور از تمامی نقدها و تذکرات و اعتراضات قبل از دوران کرونایی ، در آرامش مطلق ناشی از خواب و بی تفاوتی و بی اعتنایی مردم ، به سر می برند و آنان دست روی دست گداشته و منتظرند تا شرایط کرونایی به اتمام برسد و از همان جایی که مانده اند ، بدون هر نوع تناسب سازی شرایط قبل با بعد ، به کار خود ادامه دهند. اما آنها از مقاومت طبیعی دانش آموزان و معلمان در دوران پساکرونا بی اطلاعند . از نکته نظر جامعه شناسی ، غیرممکن است یک پدیده با تظاهراتی خاص طی یک سال حاکمیت داشته باشد و بعد بدون هر نوع نواندیشی و انطباق با شرایط جدید ، به نقطه قبل از آغاز این پدیده مراجعه و به فعالیت خود ادامه دهد.
جمع بندی
وزیر محترم آموزش و پرورش
برای ارج نهادن به گوهر زمان ، توصیه می کنم کارگروهی متخصص و کاردان را در وزارتخانه خود مسئول سازید تا به تحلیل محتوای یادداشت ها و نوشته های مربوط به مطالعات تطبیقی با کشورهای برتر آموزشی در سایت های حرفه ای و تخصصی که اساسا برای معلم و امر تعلیم و تربیت وجود دارند بپردازند و نکات کلیدی و قابل اجرا ولو با یک تصمیم گیری و یا جایگزینی و تغییر ساده را یادداشت نمایند و یا به نوشته ها و سخنرانی های اساتید تعلیم و تربیت دسترسی و از آنها نت برداری کنند. یک ماه با تلاشی مستمر و سخت ، برای این کار کافی است .
در ماه دوم متخصصان ، به بررسی کاربردی و غیرکاربردی بودن آن موارد نوت برداری شده بپردازند و به غربال گری قابلیت اجرایی آنها بپردازند.
در ماه سوم شمای وزیر و معاونان وزارتخانه امکان عملیاتی بودن آنها را بررسی کنید. شاید فقط دو ایده قابلیت اجرایی داشته باشد اما زیربنا بودن آنها در نظام آموزشی ، اثرات چندلایه ای بر جا خواهد گذاشت که به تدریج به ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزشی منجر خواهد شد. همان دو ایده می تواند کلید قفل تمامی ناتوانی های ما در نظام آموزشی باشد.
شروع این کار از اول بهمن ماه سال 1399 و پایان آن آخر فروردین سال 1400 خواهد بود. فرصت باقی مانده در دی ماه نادیده گرفته نمی شود و طی آن به پی ریزی و نحوه برنامه ریزی و اجرا و انتخاب مجریان طرح ، اندیشیده می شود. ماند خرداد تا شهریور ، که فرصتی مناسب برای وزارتخانه جهت عملیاتی کردن زحمات کارگروه تعیین شده خواهد بود. شاید تبسمی بنمایید و بگویید به همین سادگی !
اما آنهایی که حرکت کرده و تحولی شگرف در تعلیم و تربیت کشور خود به وجود آورده اند ، نه فرصت 8/5 ماهه باقیمانده تا شروع سال تحصیلی آتی شما را داشته اند و نه تبسم زده اند. آنها به تفکر جهت عمل ، ارزشی وصف ناپذیر قائل شده اند و از ایستادن و درجا زدن در نقطه ای واحد ، متنفر شده و برداشتن اولین قدم را ضامن موفقیت خود یافته اند. بالاخره باید از جایی آغاز کنید.
فراموش نکنیم که تعلیم و تربیت قوی ترین سلاح برای تغییر دادن دنیاست. به عظمت این قدرت باید همه ایرانیان معترف باشند. همه در هر مقامی باید به قدرت آموزش و پرورش احترام بگذارند . قدرت های بزرگ جهان امروز با سه عنصر : آموزش ، دانش و فرهنگ ، توانمندند و تمامی بخش های دیگر در کشور آنان از کانال آموزش ، رشد و توسعه پایدار می یابد. تا زمانی که ما به چنین باوری نرسیم ، قادر به هماوردی شایسته با آنان نخواهیم بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ابراز نگرانی از کاهش نرخ برگشت ناپذیری دانش آموزان به مدارس
اُفت ۵۰ تا ۶۳ درصدی یادگیری درس «ریاضی» دانش آموزان/ این رقم در «علوم» به ۳۷ درصد می رسد.
همچنین طولانی شدن تعطیلی مدارس می تواند باعث کاهش نرخ برگشت ناپذیری دانش آموزان به مدارس می شود و افت یادگیری بر اثر انباشت افت در یادگیری های قبلی هم خواهیم داشت.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، باقرزاده با اشاره به دستورهای جلسات امروز و فردا، اظهار کرد: بررسی شرایط موجود و برنامه ریزی برای آینده از دستورات این جلسه است تا سال تحصیلی آینده در زمان مناسب و با کیفیت بالا آغاز شود.
۱۰ دروغ بزرگ که در دوران کرونا به مردم گفته شد/ قرنطینه و ماسک هیچ نقشی در کاهش شیوع نداشتند!
مهم ترین دروغ :
قفل کردن - بستن مدارس و مشاغل، محدود کردن مردم در خانههایشان، توقف مراقبتهای پزشکی غیرکووید، و حذف سفر - ویروس را متوقف یا از بین میبرد.