یک نشریه مطالعاتی وابسته به مجلس شورای اسلامی با اشاره به روند فزاینده مهاجرت نخبگان از ایران، به بررسی دلایل و عوامل موثر بر این پدیده پرداخته و چهار موج «فرار مغزها» را تبیین کرده است. این پژوهش مشخصا از پنج عامل آموزشی، شغلی و معیشتی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی سخن گفته است.
گروه گزارش/
سه شنبه نهم دی ماه نشست رسانه ای « محمود امانی » دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش با حضور رسانه ها و خبرنگاران برگزار گردید .
این نشست از طریق ویدئو کنفرانس برای خبرنگارانی که در جلسه حضور نداشتند نیز پخش می شد و آنان نیز پرسش های خود را مطرح کردند .
بر خلاف نشست های پیشین هیچ گونه اطلاع رسانی از سوی مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش برای خبرنگاران صورت نگرفت و روابط عمومی و امور بین الملل شورای عالی آموزش و پرورش خود در این زمینه اقدام به دعوت از خبرنگاران کرده بود .
آن چه در زیر می آید ، بخش نخست از پرسش و پاسخ مدیر صدای معلم و دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش است .

کودکان ما از نظر فرهنگی در یک فضای سکوت رشد می کنند. ما کودکان خود را برای گفت و گو و ارتباط گرفتن مهیا نمی کنیم.
حرف زدن به معنای یک محاوره ساده نیست. یا صرفا مهارت کلامی و استفاده از کلمه ها و جمله های بزرگ هم نیست.
حتی حرف زدن صرفا فضای اعتراض و یا مطالبه گری هم نیست.
حرف زدن ، تلاش جهت ترغیب کودکان برای بیان خود است. این که بتوانند فکر ، اندیشه و احساس خود را بیان کنند و آن را با دیگران در میان بگذارند، بتوانند رویاها، آرزوها ، عشق ، امید و حتی ترس و نگرانی خود را در هر ارتباط بیان کنند.
این که بتوانند در هر ارتباط از طریق حرف زدن ، سوءتفاهم و شک و تردیدها را حل کنند و راهی برای تعامل انسانی پیدا کنند.
این تعامل می خواهد بیان یک حس عاشقانه باشد یا یک اعتراض! آنچه باقی می ماند تعاملی است که قصد آن بهبود است، نه تخریب.
کمک کنیم کودکان ما این سکوت فرهنگی را بشکنند.
کودکان در یک محیط آزاد و بدون سرکوب می توانند حرف برنند و واقعیت های خود را بیان کنند.
کمک کنیم آنها در کنار ما از خودشان حرف بزنند، فعلا فقط بشنویم.
اگر جریان های تاریخی ، فرهنگی و عرفی - ما را به سکوت برده است ، شما این سکوت را برای کودکان خود بشکنید.
کانال موسسه پژوهشی کودکان دنیا
گروه گزارش/

به تازگی سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی از تأکید نمایندگان عضو کمیسیون بر افزایش تعداد مدارس استعدادهای درخشان در استانها به منظور کشف بیشتر و پرورش استعدادهای درخشان خبر داده است . ( این جا )
احمدحسین فلاحی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت در تشریح نشست عصر سهشنبه ۹ دیماه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفته است: دستور کار نخست نشست امروز کمیسیون به ارائه گزارش توسط رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان اختصاص داشت که اخیراً با تغییر تحولات صورت گرفته، گزارشی از روند تغییرات در این حوزه به کمیسیون ارائه شد.
همچنین در رابطه با کمبود مدارس سمپاد و شناسایی استعدادهای درخشان در نشست امروز بحثهایی صورت گرفت که رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان به این سئوالات پاسخ داد . »
این سخنان در حالی بیان می شوند که مجلس دهم مواضعی کاملا مخالف داشت و مصوبه ای مبنی بر کاهش تنوع مدارس را گذرانده بود.

« صدای معلم » در گزارشی به تاریخ سوم دی 1398 نوشت : ( این جا )
« مجلس شورای اسلامی در تاریخ 21 مهر 1398 قانونی بهشرح زیر تصویب کرد:
دولت (وزارت آموزش و پرورش ) مکلف است حداکثر تا پایان سال تحصیلی 99 - 98 تمام واحدهای آموزشی تحت مدیریت را منحصراً به دو صورت دولتی و غیردولتی اداره کند، بهگونهای که بهجز مدارس استثنایی، مدارس دولتی متنوع در کشور نباشد و ملاک ثبتنام در مدارس دولتی متناسب با فاصله محل سکونت با مدرسه باشد.
تبصره این ماده نیز «تأسیس هر نوع مدارس خاص» را صرفاً با مجوز مجلس شورای اسلامی امکان پذیر دانسته است.
مبتنی بر قانون فوق باید مجموعۀ متنوعی از مدارس که هر یک کارکرد مخصوص به خود را در نظام آموزشی دارد حذف شوند؛ از جمله مدارس هیئتامنایی، شاهد، ایثارگران، استعدادهای درخشان، نمونه دولتی، آموزش از راه دور، اقلیتهای مذهبی، شبانهروزی، عشایری و تطبیقی. ( تسنیم )
« شورای نگهبان » قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این مصوبه را تایید نکرد ضمن آن که مصوبه مجلس در مورد اعمال مدرک ( دوم ) تحصیلی فرهنگیان را نیز به مجلس برگرداند .
« صدای معلم » در گزارشی با عنوان « پرسش صدای معلم از شورای نگهبان قانون اساسی ؟! » ( این جا ) نوشت :

" وزیر آموزش و پرورش در حاشیه مراسم نواختن زنگ ملی استکبار ستیزی با اشاره به برگشت مصوبه تنظیم بخشی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی آموزش و پرورش از شورای نگهبان به مجلس گفت: شورای نگهبان به اکثر بندها ایراد گرفته است از جمله کاهش تنوع مدارس؛ با توجه به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی به موضوع مدارس سمپاد وارد شده و اساسنامه آن را تصویب کرده و مجلس نباید ورود میکرد، این مصوبه مورد ایراد قرار گرفته است.
« حاجی میرزایی » بدون آن که نقدی بر عملکرد شورای نگهبان داشته و یا در مورد آن اظهارنظری کند فقط در نقش " ناقل " در پاسخ به اینکه آیا مصوبه تنظیم بخشی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی آموزش و پرورش در شورای نگهبان رد شده است؟ می گوید : بله، شورای نگهبان به اکثر بندها ایراد گرفته است، بندهایی چون اختصاص یک درصد درآمد شرکت ها، اجاره دادن واحدهای آموزشی، اعمال مدرک دوم فرهنگیان و کاهش تنوع مدارس که ملاحظاتی داشته و به مجلس برگشته است تا ببینیم چه اقداماتی انجام می دهد.وزیر آموزش و پرورش درباره ایرادات وارد بر مصوبه کاهش تنوع مدارس ادامه می دهد: طبق رویهای که بین مجلس و شورای نگهبان برقرار است به موضوعاتی که شورای عالی انقلاب فرهنگی ورود میکند مجلس نباید ورود کند و برعکس؛ به جهت اینکه مدارس سمپاد موضوعی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی به آن وارد شده و اساسنامه آن را تصویب کرده، مورد ایراد گرفته است. "
در این گزارش ، « صدای معلم » استناد رد مصوبه حذف تنوع مدارس به مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را فاقد وجاهت قانونی دانسته و نوشت :
" در مورد جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی و ماهیت حقوقی مصوبات آن و نیز وظایف و کارکردهای آن چالش هایی در گذشته وجود داشته است .با رد بعضی از مصوبات مجلس شورای اسلامی توسط شورای نگهبان، به دلیل مغایرت آن با مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی این بحث اهمیت پیدا کرده است که با توجه به عدم ذکر شورای مذکور در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آیا این نهاد قانونی است؟
بر فرض که این نهاد قانونی باشد، آیا بر مصوبات آن اطلاق «قانون » می شود؟
مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در طبقه بندی منابع حقوقی در چه رتبه ای قرار می گیرد؟
آیا از دیدگاه موازین حقوقی، شورای نگهبان می تواند مصوبه مجلس را به دلیل ناسازگاری آن با مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی تایید نکند؟ پرسش « صدای معلم » از طراحان این گونه طرح ها آن است که قرار است مملکت تا کی با آزمون و خطا و سلایق افراد و جریانات اداره شود ؟
آیا مجلس شورای اسلامی، می تواند مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را نسخ کند؟ "
خبرگزاری خانه ملت 3 دی 1398 نوشت :
حمیدرضا حاجی بابایی با اشاره به حذف ماده 6 طرح تنظیم برخی از مقررات مالی واداری و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش، عنوان کرد: براساس ماده 6 این طرح دولت موظف شده بود تا پایان سال ۱۳۹۹_۱۳۹۸ کلیه واحدهای آموزشی را تحت عنوان دولتی و غیر دولتی اداره کند.
رئیس فراکسیون فرهنگیان با تاکید بر حذف این ماده، گفت: طرح حذف مدارس استعدادهای درخشان، عشایری، نمونه دولتی و شاهد نیاز به کار کارشناسی و پژوهشی دقیق دارد و با سیاستهای کلان نظام تعلیم و تربیت در تضاد است. »

این رسانه از آقای حاجی بابایی پرسیده بود :
« آیا رای قبلی مجلس در مورد " حذف تنوع مدارس " مبتنی بر کار کارشناسی و پژوهشی دقیق نبوده است ؟
نسبت مجلسی که با شعار " انقلابی گری " روی کار آمده است با مفاهیمی مانند " عدالت " و " عدالت آموزشی " چیست ؟ آیا این مصوبه سند پژوهشی پیوست داشته است ؟
اگر واقعا آن مصوبه غیرکارشناسی بوده است ؛ چرا حاجی بابابی به عنوان رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس همان موقع نظر خود را شفاف اعلام نکرد ؟
آیا در این مدت اتفاق خاصی رخ داده است و یا در ماه های پایانی عمر این مجلس موضوعات دیگری مطرح است ؟
این گونه چرخش های 180 درجه ای در مدتی کوتاه چه چیزی را به اذهان و افکار عمومی متبادر می سازد ؟ »
« میرحمایت میرزاده » سخنگوی پیشین کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در رابطه با مصوبه اخیر مجلس مبنی بر کاهش تعداد انواع مدارس چنین اظهار داشته بود : ( این جا )
« مجلس تصمیمش را ابلاغ کرده به این صورت که تعدد مدارس صرفا باید در همان انواع دولتی و غیردولتی باشد. تنوع مدارس دولتی که بیش از بیست مورد است باید از بین برود؛ دیگر مدرسهای به نام تیزهوشان، نمونه دولتی، شاهد، هیئت امنایی و... نباید وجود باشد. مصوبه مجلس این است و اگر شورای نگهبان تایید کند باید ابلاغ شود.
وی در خصوص ضرورت حذف مدارس تیزهوشان می گوید: در اکثر کشورها شرایطی که ما داریم وجود ندارد؛ یعنی در هیچ کدام از کشورهای دنیا سال به سال از دانش آموزان آزمون گرفته نمیشود، هر سال مدارس عادی کمتر و تعداد مدارس خاص بیشتر میشود. امور فرعی نباید از اصلی جلو برود ، از طرفی نمیشود اکثر بهترین ساختمانها به مدارس خاص با اسمهای مختلف اختصاص داده شود.
این وضعیت باعث شده است که اکثریت دانش آموزان عادی و شرایط مدارس عادی تحت شعاع قرار گیرد و هم و غم تمامی خانوادهها، دانش آموزان و مسئولان آزمون، تست و مدارس خاص باشد. در این وضعیت همه باید بپذیریم که شرایط عادی نیست و دانش آموزان ما غیر از چند تست چیزی به نام مهارت زندگی نمیدانند.
از یک طرف تنوع مدارس با نامهای مختلف هزینههایی برای خانوادهها به بار میآورد و استرس و فشارهای روحی ایجاد میکند که روز به روز بیشتر میشود. شرایط نباید تحت شعاع انگشت شمار افرادی که در این کشور منافعشان در تنوع مدارس خاص است، قرار بگیرد. باید چند متخصص تعلیم و تربیت پیدا کنیم که این شرایط را بپذیرند، اما متاسفانه یک نفر از متخصصان تعلیم و تربیت این شرایط تنوع مدارس را قبول ندارند.

اگر تیزهوش وجود داشته باشد، انگشت شمار است. تیزهوشان نباید مارک بخورند و مغرور شوند و بایستی در میان دانش آموزان عادی پرورش یابند. ما مسئولان باید حواسمان جمع باشد که روی این دانش آموزان سرمایه گذاری کنیم نه این که آنها را از جامعه جدا سازیم. در هر حال به هیچ عنوان وضعیت قابل قبول نیست و اکثر نمایندگان مجلس تصریح کردهاند که شرایط به گونهای است که اکثریت دانش آموزان در خطرند. از مهر ماه سال آینده مدارس دو مدل دولتی یا غیردولتی خواهند بود. هر دانش آموز خانهاش به هر مدرسه نزدیکتر بود، باید آنجا درس بخواند. »
« پيام اصلي من اين است كه وجود مدارس تيزهوشان در نظام آموزش و پرورش، مصداق بارز نقض بيطرفي حكومت است كه نوعي تجاوز به حقوق ديگران و پايمال كردن حقالناس است. اين سياست ميتواند به ايجاد چرخه شوم فلاكت منجر شود.
وجود مدارس تيزهوشان حتي ممكن است به رشد و شكوفايي مشمولان لطمه بزند و اگر هم در اين مورد ترديدي وجود داشته باشد، در آثار مخرب آن بر دانشآموزان مدارس عادي و كل نظام آموزشي ترديدي باقي نمانده است. در سايه وجود مدارس تيزهوشان، كلاسهاي آمادگي براي ورود به اين مدارس و نيز منابع كمك درسي رونق معجزهآسايي پيدا كردهاند و تب كنكور تا سالهاي اول دوره ابتدايي سرايت كرده است. در سايه مدارس تيزهوشان، مدارس دولتي از منابع نرم افزاري (دانشآموز ممتاز و كوشا، معلم حرفهاي و متعهد و اولياي نسبتاً فرهيخته) تا حدي تهي شدهاند.
جان دیوئی معتقد است که هر کسی که فهم تعلیم و تربیت دارد باید این را جدی بگیرد.

آنچه بهترین، عاقل ترین والدین برای فرزند خودشان می خواهند باید اجتماع برای همه کودکانش بخواهد.
ما نمی توانیم بگوییم که مدارس دولتی را تبدیل کنیم به جایی که درجه دو ها به آنجا می روند محرومان می روند و در انقلاب و حکومتی که می گوید من حامی محرومان و مستضعفان هستم. اشاره می کنم به فرمایشات بنیانگذار جمهوری اسلامی . « پيام اصلي من اين است كه وجود مدارس تيزهوشان در نظام آموزش و پرورش، مصداق بارز نقض بيطرفي حكومت است كه نوعي تجاوز به حقوق ديگران و پايمال كردن حقالناس است. اين سياست ميتواند به ايجاد چرخه شوم فلاكت منجر شود »
این در حال حاضر انحراف از اهداف انقلاب هم محسوب می شود و خیلی اهمیت دارد که الآن هم کسانی که تصمیم می گیرند ، مراجع مختلفی که تصمیم می گیرند باید هوشیار باشند.
بعضی اوقات خیلی از افراد در جمهوری اسلامی یاد گرفته اند که مسئولین را فریب می دهند ، گزارشات مختلفی می دهند ؛ می گویند اگر اینها نباشند ایران گرفتار می شود. اسرائیل دارد چرا ما نداشته باشیم ؟
بعد می روند افراد را تحریک می کنند و موضع می گیرند باید باشد. اما اگر ادامه داشته باشد باید بفهمیم که اینها برای جمهوری اسلامی چه فایده ای دارد . برای کسانی که بچه هایشان وارد این مدارس می شوند برای آنها یک نفعی دارد.
اما وجود مدارس تیزهوشان نظام آموزش عمومی و مدارس دولتی را تخریب کرده است.
همان چیزی که گفته ام. اینجا هوو باعث شده که هووی دیگر دچار سوء تغذیه بشود. »
میزگرد علمی – تخصصی با عنوان : " بررسی و نقد پدیده تنوع مدارس در نظام آموزشی ایران " و به مناسبت هفته پژوهش به میزبانی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در سالن اجتماعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برگزار گردید ؛ بهزاد نظری عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران نتایچ یک پژوهش را بیان کرد . ( این جا )
او به صراحت گفت :
« در نوع مدارس عادي- دولتي ضرورت توجه جدي و همه جانبه براي رفع مشكلات حادث شده و توسعه بي رويه مدارس سمپاد، نمونه دولتي و شاهد و البته هيات امنایی مورد تاكيد قرار گرفت و لزوم توجه مجدد آموزش و پرورش به احياء مدارس عادي از نظر داشتن دانش آموزان ملحوظ گرديد.

مدارس عادي دولتي امروزه انباني از دانش آموزان بي انگيزه و برگشت خورده از مدارس خاصند، در حالي كه سرمايه گذاري اصلي نظام آموزش بايد مبتني بر ارتقاء و كيفيت بخشي اين نوع مدارس باشد.
در مورد مدارس استعدادهاي درخشان نيز لزوم بازگشت به اساسنامه اوليه مورد تاكيد بود و توسعه ايجاد شده در سنوات اخير را آسيب جدي نظام تعليم و تربيت كشور تلقي مي نمايند.
جمع نظرات مبتنی بر این بود که مدارس تیزهوشان قادر نیستند تیزهوشان واقعی را جذب کنند و افراد جذب شده تیزهوش نیستند و لازم است آزمون هاي مدارس استعدادهاي درخشان از نظر سطح علمي و كيفيت قادر باشند دانش آموزان تيزهوش را به طور واقعي و با تعداد محدودتر براي اين مدارس سرند نمايند. »
پرسش « صدای معلم » از طراحان این گونه طرح ها آن است که قرار است مملکت تا کی با آزمون و خطا و سلایق افراد و جریانات اداره شود ؟
جایگاه " علم " و " پژوهش " در میان این نمایندگان و سایر افراد و مقامات تصمیم گیر و برنامه ریز چگونه تعریف و تبیین می شوند ؟
چرا نباید افراد و جریانات در برابر عملکرد خود پاسخ گو باشند ؟
نسبت مجلسی که با شعار " انقلابی گری " روی کار آمده است با مفاهیمی مانند " عدالت " و " عدالت آموزشی " چیست ؟
پایان گزارش/
گروه گزارش/

امروز سه شنبه نهم دی ماه نشست رسانه ای « محمود امانی » دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش با حضور رسانه ها و خبرنگاران برگزار گردید .
این نشست از طریق ویدئو کنفرانس برای خبرنگارانی که در جلسه حضور نداشتند نیز پخش می شد و آنان نیز پرسش های خود را مطرح کردند .
بر خلاف نشست های پیشین هیچ گونه اطلاع رسانی از سوی مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش برای خبرنگاران صورت نگرفت و روابط عمومی و امور بین الملل شورای عالی آموزش و پرورش خود در این زمینه اقدام به دعوت از خبرنگاران کرده بود .
دوشنبه هشتم دی ، « صدای معلم » در گزارشی نسبت به عملکرد روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در مورد برگزاری نشست های رسانه ای انتقادات صریحی را مطرح کرد . ( این جا )
این رسانه پرسیده بود :
« چرا مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش که قاعدتا و منطقا باید پاسخ گوترین و مسئولیت پذیرترین نهاد در این وزارتخانه باشد در مورد عملکرد و رویکرد خود پاسخ گو نبوده و دچار استبداد و تک روی در حوزه برخورد با رسانه ها گردیده است ؟
واحدی که باید در ستاد وزارت آموزش و پرورش نبض حیات سازمان بوده و شکاف " اداره " و " مدرسه " را آسیب شناسی و ترمیم کند ؛ خود تبدیل به سانسورچی سخنان وزیر آموزش و پرورش شده است ؟! »
« مدیر صدای معلم » که به عنوان نخستین رسانه در این نشست حضور پیدا کرده بود مجددا نسبت به عملکرد روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش و مدیریت ضعیف و ناکارآمد آن انتقاد کرد .
« علی پورسلیمان » ضمن تشکر از دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش به جهت برگزاری این نشست گفت :
وزیر آموزش و پرورش در سخنان و مصاحبه هایشان به کرات از آموزش حضوری در مدارس و اولویت داشتن آن می گویند .
طبق مصوبه چهل و چهارمین جلسه ستاد ملی مدیریت کرونا در ۲۴ آبان ۹۹، برگزاری جلسات در شهرهای قرمز تا سقف ۱۵ نفر با رعایت بقیه پروتکل های مربوطه مجاز است .
اگر آقای حاجی میرزایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش قصد جامه عمل پوشاندن به حرف ها و مواضع خود را دارند از همان طبقه خودشان در وزارتخانه شروع کنند !
به جای این که فقط شعار بدهند و سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را بسوزانند نخست از خود شروع کنند .
به نظر می رسد وزارت آموزش و پرورش در این موارد و در این مدت به نوعی جامعه ، افکار عمومی و رسانه ها را سر کار گذاشته است !
به نظر می رسد " کرونا " بهانه ای شده است تا برخی مسئولان این وزارتخانه با برگزاری نشست هایی که بیشتر جنبه رفع تکلیف و فرمالیته دارد و کارایی و کیفیتی هم ندارد از زیر بار پاسخ گویی فرار کنند .
اگر روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش ادعا می کند که پاسخ گوست باید در عمل آن را نشان دهد . از این حرف ها زیاد شنیده ایم!
دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش در ابتدای نشست ضمن تشکر از حضور خبرنگاران گفت :
خیلی ها می گفتند اگر حال آموزش و پرورش خوب شود و حال بچه ها خوب شود چه باید بکنیم ؟
به این سوال پاسخ های متعددی می شود داد و از ابعاد مختلفی به آن می توان پرداخت .
پاسخ من به این قضیه و به آن معتقدم و در طول عمرم سعی کرده ام به آن سو حرکت کنم این است که بهبود وضعیت آموزش بچه ها موکول به افزایش سطح آگاهی عمومی جامعه از آموزش و پرورش است یعنی تا آحاد مردم ما ، پدرها ، مادرها ،شهروندها ، کارمندها ، کارگرها و... همه مردم کشور یک ذهنیت درست ، شفاف و وضع مطلوب آموزش و پرورش فرزندان شان پیدا نکنند معلوم نیست ما خیلی بتوانیم کیفیت آموزش و پرورش را ارتقا ببخشیم .
یک چهاچوب مطلوب از آموزش ، تربیت و مدرسه ، نقش معلم ، نقش دانش آموز ، نقش نظام آموزشی ، نقش دولت ، نقش محلی ، نقش تک تک ماها و... اگر این ها فضای روشنی را در ذهن ما به وجود بیاورد اوضاع آموزش و پرورش خوب می شود .
آگاهی ریشه بهبود همه امور است ؛ در باب خاص آموزش و پرورش اهمیت این آگاهی دو چندان می شود . برای این که در این قضیه آن را عینیت ببخشند یک تصویری از واقعیت آن چیزی که مردم از مدرسه ها می خواهند و این به یک " فرهنگ عمومی " تبدیل شده را باید بازگو کنند .

اگر شما یک نگاهی از بالا به مدرسه های ما در یک دوره زمانی 50 یا 60 سال پیش بیندازید نه یک دوره کوتاه مدت ؛ می بینید که گویی تمام ذهن مردم ، دانش آموزان ، معلمین ، مدیران و مسئولین درباره مدرسه و ماموریت آن در این خلاصه شده است .
مدرسه را جایی می بینند که در این مدرسه کار اصلی این است که بچه ها به مدرسه بیایند و تعدادی کتاب درسی را بخوانند و امتحان بدهند و تمام ؛ یعنی کارکرد اصلی مدرسه های ما در فرهنگ این کشور خلاصه شده د رتدریس و امتحان گیری سنتی کتاب های درسی .
و اگر این کار انجام شد همه فکر می کنیم همین بود . احساس فقر و کمبودی نمی کنیم .
در حالی که واقعیت این است که کتاب های درسی را به طرق دیگری هم می شود آموخت .
مدرسه کارکردی فراتر از این دارد .
امروزه معاونت های مختلف وزارت آموزش و پرورش تلاش دارند که مدرسه را با آن کارهای دیگر تغذیه کنند یعنی ایده های فراوان ، طرح های مختلف معاونت پرورشی ، معاونت تربیت بدنی و... به مدرسه ها می روند اما انگار که وارد مدرسه می شوند با آن فرهنگ حاکم بر مدرسه تمام آن پیشنهادها ، پیشنهادهای جنبی تلقی می شوند .
باید بچه ها حول و حوش این نقطه ها به عنوان یک " زیستگاه " وارد مدرسه شوند . درگیر این فعالیت ها شوند و هنگامی که درگیر این فعالیت ها می شوند رشد کنند ، تجربه کنند و بزرگ شوند و توان مند و تاب آور شوند ؛ این اتفاق به آسانی نمی افتد .
یکی از مهم ترین کارهایی که همه باید دست به دست هم بدهیم و در جهت آن تلاش کنیم این است که این نگاه را " تغییر " دهیم . این نگاه را بهبود ببخشیم .
خود بچه ها ، معلمانشان ، مدیران ، پدران ، مادران و حتی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها یک مقداری بتوانند بر این نگاه بسیار ریشه دار و بازدارنده غلبه کنند و برای این مدرسه کارکردهای جدیدی تعریف کنند .
همه حرف سند تحول را ما با عنوان " درک و اصلاح موقعیت " خلاصه کنیم یعنی که در موقعیت های یادگیری درگیر شوند . قبل از ورود به این موقعیت و بعد از ورود به این موقعیت این دو تا آدم است .
یعنی صبح امروز که وارد مدرسه می شود ، یک طرح درس که اجرا می شود و عصر که از مدرسه خارج می شود ، این آدم نگاهش به خودش و دوست و خانواده اش تغییر می کند .
این جا دریای یادگیری موثر شکل می گیرد .
من فکر می کنم مهم ترین کار امروز همه ما این است که به این جریان آگاهی ، آگاه شدن ، آگاه کردن تا جایی که می توانیم کمک کنیم .
تک تک آدم ها به این وضعیت مطلوب نگاه عملیاتی پیدا کنند .
چه کلاس حضوری و چه کلاس مجازی ، نه این که فرق نکند در آن فلسفه و کارکردش فرق نمی کند ؛ هدف این است که بچه ها نقطه ای بیایند و رشد کنند و از طریق رشد این ها همه جامعه ما رشد کند . همه مشکلات ما بهبود پیدا کند .
این نهضت آگاهی بخشی عمده اش به افکار عمومی جامعه وصل می شود و خبرنگاران در ایجاد این مهم خیلی نقش دارند .
یعنی نهضت اگاهی بخشی یعنی نهضتی که خبرنگاران صاحب آن هستند ، پرچم دار آن هستند . متولی آن هستند .
خبرنگاری که با این مدل کار می کند ، هدف روشنی برای ارتقای آگاهی جامعه دارد و نقش مهمی دارد و در ساختن این تمدن و این جامعه می تواند " کنش گر " باشد .
خبرنگاران ، کنش گران بهبود هستند .
نقطه آغاز هر حرکتی ، آگاهی و شناخت است . »
در این نشست رسانه ای رسانه ها پرسش های خود را مطرح کردند .
مشروح پرسش و پاسخ صدای معلم و دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش منتشر خواهد شد .
پایان گزارش/

تربیت شهروندان خوب از دنیای باستان مورد توجه فلاسفه و نخبگان و نویسندگان بزرگ بودهاست. افلاطون و ارسطو مهمترین وظیفهٔ نظام سیاسی را تربیت شهروندان خوب و اخلاق مدار میدانستند. در اندیشهٔ فارابی و غزالی و بسیاری از متفکران ایرانی نیز تربیت انسانهای فضیلت مند از مهمترین وظایف جامعه و نظام سیاسی به شمار میرفتهاست و فردوسی در شاهنامه بارها و بارها به مقولهٔ تربیت خوب اشاره کرده است.
با دقت در رمانها و داستانهای مربوط به قرن نوزده یا قبل آن، متوجهٔ یک نکته مهم میشویم و آن اصرار نویسندگان بزرگ بر مقوله «تربیت» است. در اکثر رمانهای داستایوفسکی انسانها به دو گروه تربیتشدگان و تربیتنشدگان تقسیم میشوند.
تربیت در نگاه آنان از چنان اهمیتی برخوردار است که گاهی اصلیترین وجه جدایی میان انسان خوب و انسان وحشی را تعریف میکند. آنها وقتی میخواهند از کسی تعریف نمایند میگویند که «انسانی است که خوب تربیت شدهاست».
تربیت خوب تا قبل از گسترش جهان مدرن و همهگیری نظام آموزشی و رسانههای جمعی، برای قشر محدود و خاصی از جامعه بود. در جوامع غربی اشرافزادگان و نجیبزادگان بودند که با دسترسی به امکانات آموزشی و تربیتی، از کودکی در محیط متفاوتی رشد میکردند. آنها با شیوههای سختگیرانهٔ تربیتی، هم ملزم به یادگیری قواعد و اصول زندگی اجتماعی بودند و هم فنون و هنرها و علوم مختلف را با کیفیت مناسبی میآموختند. این شیوهٔ تربیتی چنان تاثیرگذار بوده و شهروند متفاوتی را پرورش میداده که، یک فرد به اصطلاح «تربیتشده»، از شیوهٔ لباس پوشیدن، راه رفتن، سخن گفتن، برخورد با جنس مخالف و آشنایی با هنرهای مختلف و امثالهم کاملاً قابل شناسایی بودهاست.
در این شیوهٔ زیست " اصالت " نقش بسیار بارز و مهمی داشته و تکیهگاه اصلی تمایز میان انسانها به شمار میرفتهاست. در اینگونه زیست شرف و آبرو گاهی برای افراد از چنان جایگاه والایی برخوردار بودهاست که برای دفاع از آن و اعادهٔ حیثیت بهراحتی اقدام به دوئل یا خودکشی میکردهاند.
در جهان مدرن امروز مقوله "تربیت" از انحصار قشر و طبقات خاص خارج شد و با گسترش حوزههای آموزش عمومی به کالایی در دسترس همگان بدل گشت. طی این روند با گذر زمان از نقش تربیتی خانواده کاسته شده و این وظیفه به نهاد آموزشی و مدرسه واگذار شد.

در دهههای اخیر کمکم وجه تربیتی و آموزشی از انحصار خانواده و نهاد آموزشی هم خارج شد و رسانههای ارتباط جمعی به ویژه تلویزیون و اینترنت جای آنها را اشغال کردند. امروزه دیگر نسل کودک و نوجوان نه در خانواده و نه در مدرسه بلکه پای تلویزیون یا شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرم تربیت [یا بهتر بگوییم بیتربیت] میشوند. اغلب کودکان و نوجوانان رها شده در بلاهت شبکههای تلویزیونی و اجتماعی همچون علف هرز، باری به هرجهت بار میآیند و گستاخی و وقاحت را بهعنوان باحال (cool) و مدرن بودن، و رکیکگویی و دریدگی را بهعنوان آزادیهای فردی خود فرا میگیرند. کودکان و نوجوانانی که در پای لایوهای اینستاگرامی و کلیپها و سریالها و فیلمهای سینمایی مبتذل رشد مییابند، نه شناختی از قواعد اجتماعی پیدا میکنند و نه فهم درستی از قواعد و آداب و رسوم اجتماعی دارند.
در جهان امروز مقولهٔ تربیت که زمانی در اختیار عدهٔ قلیلی از جامعه بود، از این وضعیت کاملاً خارج شد و در اختیار همگان قرار گرفت اما نتیجهای که از خود نشان داد بیشتر از آنکه موجب تربیت همگان باشد، رها کردن همگان به حال خود بود.
امروزه این نسلهای [تربیت نشده] فارغ از سطح و طبقهٔ اقتصادی و مدرک تحصیلی، در همه جا هستند. از مجریهای تلویزیون تا سلبریتیها و فعالان تویتر و اینستاگرام و نوجوانان و جوانان در کوچه و خیابان و خوابگاه دانشجویی و...افرادی که رکیکگویی و بددهنی و پررویی و وقاحت وجه غالبشان است، در مترو و اتوبوس و خیابان و لایو اینستاگرام و توییت و... بیهیچ شرمی هرچه دلشان میخواهد میگویند، خود را مرکز عالم میدانند، خانودهٔ کارگر و رفتگر و راننده تاکسی را مسخره میکنند، نه شعور چندانی برای زندگی در شهر و آپارتمان دارند و نه از فضیلتِ شرم و سکوت، اندک بهرهای بردهاند...
کانال خرمگس