چه باید کنیم اگر دو کاف مذموم قرن ،"کنکور "و" کرونا" سالها با ما همراه باشند.
سی و یکم مرداد ۹۹ سومین روز برگزاری کنکور سراسری است؛ آزمون با نیم ساعت تاخیر در یکی از حوزه های امتحانی آغاز شد . پروتکل های بهداشتی به زعم شواهدی چند، کم و بیش رعایت می شد اما مشکل پیش آمده یعنی تاخیر در شروع آزمون موجب تجمع والدین ،درب محل آزمون گردید. تجمع ناخواسته و عدم اطلاع والدین از تاخیر در برگزاری آزمون بر استرس آنان افزود . به دلیل عدم دسترسی آزمون دهندگان به گوشی موبایل ، خروج از محل برگزاری آزمون خالی از اشکال نبود.
نیم ساعت تاخیر ؛ در آغاز برگزاری کنکور موجب تجمع در پایان آزمون گردید به خصوص این که والدین از این تاخیر بی اطلاع بودند ؛ در نتیجه نیم ساعت زودتر در محل حاضر شدند.
محل برگزاری کنکور دور از شهر بود . با جاده ای کم عرض که خود موجب ترافیک می شد.
نگارنده بر این باور است که مشکل اساسی صرفا رعایت یا عدم رعایت پروتکل های بهداشتی نیست .
آنچه باید مدنظر قرار می گرفت مدیریت زمان است.
هرچند آموخته ایم چنین بحران هایی را با " آزمون و خطا "برطرف کنیم .
آزمون و خطا روشی اساسی برای حلِ یک مسئله یا مشکل است. این روش با تکرار و تلاشهای گونه گونی که تا رسیدن به موفقیت ادامه مییابد مشخص میشود. آزمون و خطا یک روشِ غیر سیستماتیک است که بینش، نظریه یا روشهای سازمان یافته را به کار نمیبندد .آنچه در این نوع یادگیری مهم به نظر می رسد پیوندی است که میان محرک و پاسخ برقرار می شود و یادگیری به صورت فرایندی مکانیکی و موفقیت اتفاقی فقط بر اثر پاداش یا تکرار و آمادگی و به گونه ای نوسانی انجام می گیرد.
حال به ماجرای دو کاف مذموم قرن، کرونا و کنکور بر می گردیم.
با شروع کرونا و تعطیلی مدارس ، شیوه آموزش سنتی به یکباره رنگ باخت . از ابتدای تعطیلی تا دو یا سه ماه بعد آموزش و پرورش هیچ برنامه ای جهت یادگیری ارائه نکرد . معلمان از ظرفیت فضای مجازی سود جستند. بالطبع هر آموزگاری تلاش کرد با استفاده از روش آزمون و خطا در روند یادگیری به شیوه ای نوین دست یابد.
تقریبا فروردین ماه 1399 به طور رسمی آموزش و پرورش طرح شاد را که خالی از اشکال نبود، به عنوان اولین شیوه یادگیری در فضای مجازی مطرح کرد.
بحران آموزش با روش آزمون و خطا پیش رفت تا سال تحصیلی پایان یافت. در این بحبوحه کرونایی امتحانات پایه دوازدهم حضوری برگزار شد.
کرونا تاثیر مستقیمی بر روند آزمون های آموزش و پرورش و آموزش عالی نهاد.و هر کدام به شکلی متفاوت تر از سال پیش برگزار گردیدند.
کنکور به دلیل حساسیت فوق العاده ای که در جامعه ایران دارد؛ با فراز و نشیب بسیاری مواجه شد.از تعویق زمان برگزاری آن تا درخواست لغو کنکور سراسری، ذهن طیف وسیعی از مردم را درگیر خود نمود .
این یادداشت زمانی به نگارش درآمده که سومین روز برگزاری کنکور سراسری سپری شده است.با این امیدکه کنکور موجب خیزش مجدد کرونا نشود .
این سوال در ذهن نگارنده مطرح می شود :
آیا اگر کرونا سال ها در جامعه انسانی حضور داشته باشد ، با روش آزمون و خطا می توان در مقابل این ویروس نه چندان شناخته شده ایستاد؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در دوران کرّ و فرّ کرونا یک سؤال در میان بیشمار سؤالهای مرتبط، همچنان در بوتهی غفلت یا تغافل است و آن هم در حوزهی آموزش و پرورش است:
گیریم به یمن وسایل ارتباطی و فضاهای مجازی، از عهدهی آموزش برآییم -که برخواهیم آمد- در زمینهی مسائل تربیتی و پرورشی فرزندانمان آیا خواهیم توانست؟
برای واکاوی این سؤال و راهیابی به پاسخ، ابتدا باید نقشی را که مدارس تا کنون در امر پرورش و تربیت نسل بر عهده داشتند، از نظر بگذرانیم.
بهراستی مدارس ما در نقشه راه خود در کنار تلاشهای آموزشی، چه وزنی را برای مسائل تربیتی قائل بودند و ترازوی «آموزش» و «پرورش» را چگونه میزان کرده بودند؟
▪️ مهارتهای هوش هیجانی مانند نویسندگی، سخنوری، ادارهی صبحگاه مدرسه، کار تیمی و مسئولیتپذیری در کجای فعالیتهای مدارس ما جا داشت؟
▪️ حق انتخاب دروس غیرموظف و غیررسمی، مانند نجوم، شعر و ادب، فعالیتهای آزمایشگاهی، نشریهپردازی و تشکیل سمینارهای علمی تا چه حد وجود داشته است؟
▪️ دانشآموزان در فعالیتهای عامالمنفعهی محلی چقدر مشارکت میکردند و در آشنایی با محیطهای بیرون از مدرسه مانند بازار، موزهها، تالار بورس، پارکهای فنآوری و پردیسهای دانشگاهی چه میزان آگاه میشدند؟
▪️ در درس جغرافی چه میزان آشنایی عینی و عملی و خارج از محفوظاتِ ارتفاعات کوههای شرق آسیا و عمق دریاهای آزاد کسب میکردند؟
▪️ به تاریخ متقدم و نیز معاصر کشور خود، فراتر از قرائتهای رسمی درسی، به چه میزان و از چه منابع مکتوب و شفاهی دسترسی داشتند؟
▪️ از چه الگوهای انسانی اثرگذار و از کدام منابع اخلاقی زنده و بیرون از روایتهای غیرقابل دسترس، بهرههای عملی میگرفتند؟
▪️ نوجوانان ما در دو سال آخر دبیرستان، از کدام منابع یا افراد، دانش ورود به جامعه را میآموختند (نحوهی برقراری ارتباط سالم با جنس مخالف، آمادگی برای ازدواج، بهداشت و سلامت کنشگری جنسی، اخلاق شهروندی، دانش حقوق عامه و احترام به جامعه، آشنایی با لوازم جامعهی مدنی، و... .)؟
سؤال های دیگر را خود بیفزایید و اکنون به سؤال صدر سخن برگردیم:
آیا ادامهی تعطیلی احتمالی مدارس، خللی در «تربیت» فرزندان ما ایجاد میکند؟
کلیترین جواب این است که:
مگر در زمان دائر بودن آنها، حتی به بخشی از لوازم تربیتیِ پیشگفته توجهی میشده است؟!
میخواهم بگویم:
پدران! مادران! اصلا نگران نباشید!
در بخش آموزشها خواهید دید که بدون درافتادن در فشار روانیِ شهریهها و مخارجِ دهها میلیونی در غیرانتفاعیها(!)، فرزندانتان گلیم «آموزش» را از آب خواهند کشید؛ ولو از شبکههای «غیرشاد!»؛ به شرط آن که شما اضطرابافزایی و استرسزایی نکنید و البته در میانْ برنامههای تبلیغاتی سیما، بخش کتابهای رنگارنگ کمکآموزشی را اصلاً جدی نگیرید....
و اما در بخش «پرورشی» و «تربیتی» جای آن دارد که تمام زمینههای «تاکنون معطلِ مدارس» را به یمن حضور کرونا، خودتان متکفل شوید؛ شاید خلأهای تربیتیِ تا امروز، زیر سایه و نظارت و حضور و همراهی شما پدر و مادرها تا حدودی جبران شود.
سلامت مانید و همچنان مراقب خودتان باشید!
روزنامه اطلاعات - شماره 27635
گروه رسانه/
مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در اطلاعیه ای در واتساپ خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش نوشت :
« خبرنگاران محترم
باسلام و درود
با توجه به شیوع مجدد بیماری کووید 19 و بر اساس دستورالعمل ستاد ملی مقابله با کرونا و رعایت پروتکل های بهداشتی، مقرر شد نشست های خبری به صورت مجازی و از طریق ویدئو کنفرانس برگزار گردد.
این گروه به جهت هماهنگي براي دريافت نام كاربري و رمزعبور براي نشست های خبری از طريق ویدئو کنفرانس تشكيل شده است.
همچنين بر اساس اعلام نظر فناوري، لازم است دوستان عزيز ابتدا نرم افزار مورد نياز براي برقراري ارتباط ويدئوكنفرانس را از سايت shavak.ir دانلود و نصب كنند. سپس از طريق همين گروه براي هريك از دوستان نام كاربري و رمزعبور و روز و ساعت نشست اعلام خواهد شد. ضمنا با توجه به محدوديت تعداد كاربران، فقط دوستان همين گروه مي توانند از طريق ويدئوكنفرانس ارتباط داشته باشند.
نرم افزارفوق فقط بر روی کامپیوتر قابل نصب است.
از همكاري همه دوستان سپاسگزارم. »
این اطلاعیه در حالی منتشر می گردد که هر روزه انواع نشست های ستادی و اداری در ( ستاد ) وزارت آموزش و پرورش ، ادارات کل ، مناطق و... در حال هماهنگی و اجراست .
نکته ی جالب آن که با زدن ماسک و بعضا فاصله گذاری فیزیکی این گونه نشست ها توجیه هم می شوند .
پیش از این این مرکز در اطلاعیه ای از خبرنگاران این حوزه " به اجبار " خواسته بود تا عضو " شبکه شاد " شوند . ( این جا )
" صدای معلم " ضمن انتقاد از این تصمیم وزارت آموزش و پرورش نوشت :
« در حالی که مسئولان وزارت آموزش و پرورش تاکنون به کرات اعلام کرده اند عضویت در " شبکه شاد " برای دانش آموزان ، معلمان و مدیران مدارس اجباری نیست ؛ مشخص نیست با این گونه تصمیم های غیرکارشناسی چه اهدافی را دنبال می کنند ؟
پیش تر برنامه ها و نشست های خبری این وزارتخانه به خبرنگاران از طریق تلفن همراه پیامک می شد و هم زمان در تلگرام و سپس واتس اپ اطلاع رسانی می شد . »
" آیین تجلیل از معلمان و عوامل برنامه مدرسه تلویزیونی ایران " با حضور تعداد قابل توجهی از افراد و مدعوین در 28 مرداد برگزار گردید . ( این جا )
در این مراسم از خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش دعوتی به عمل نیامده بود و ظاهرا فقط خبرنگاران صدا و سیما حضور داشته اند .
پرسش این رسانه آن است که آیا کرونا و مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا فقط برای خبرنگاران و رسانه ها موضوعیت و کاربرد دارد ؟
مبنای علمی و کارشناسی این گونه تفاوت گذاری ها و درجه بندی ها چیست ؟
آیا این گونه تصمیمات فقط جنبه " رفع تکلیف " دارند ؟
آیا برای اتخاذ چنین تصمیمی از خبرنگاران و رسانه ها نظرخواهی شده است ؟
" مرتضی نظری " رئیس پیشین مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در کانال " تربیت و توسعه " نوشت :
» حضور مدیران عالی در رسانه از پیچیدگی ها و ظرافت های بسیار بالایی برخوردار است. آن قدر پیچیده که حتی مدیرانِ دارای بلوغ سیاسی بالا هم بدون مشورت با مشاوران کارآزموده، با رسانه ها مواجه نمی شوند.
مدیران بسیاری را از نزدیک دیده ایم که به دست خود و با توهم کفایتِ اتکا به دانش و سواد سازمانی خود، خود را از مشاورانی صادق و تحلیلگر، بی نیاز دیدند و .... در نهایت به در و دیوار خوردند.
مدیرشدنِ مدیران، با فرض عدم آلودگی به فساد، هزینه های زیادی برای کشور در بردارد. از سویی، ارزشِ مدیران شایسته، از نفت و معادن ملی بالاتر است، شتاب زدگی در عرصه رسانه، علاوه بر سوزاندن خود، به وجهه آن ها در حوزه عمومی هم خدشه و آسیب وارد می سازد.
در رسانه ها، پاسخ گو باشید و تعامل با رسانه را برای کمک به گردش آزاد اطلاعات و شفافیت همیشه به رسمیت بشناسید اما برای این منظور، خود و سازمان تان را از وجود مشاوران امین، آگاه، واقعگرا و تحلیلگر محروم نکنید تا هزینه های کمتری بپردازید. »
علی رغم احیای روابط عمومی در ستاد که در دوران وزارت بطحایی در دفتر وزارتی ادغام شد اما به نظر می رسد وضعیت و کیفیت پاسخ گویی در این وزارتخانه تغییر چندانی نکرده است و این در حالی است که محسن حاجی میرزایی در آخرین نشست رسانه ای خود وزارتخانه اش را پاسخ گوترین نهاد دانست .
پایان گزارش/
گروه گزارش/
پرتال اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران نوشت : ( این جا )
به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران، فرحناز میناییپور در جلسهای که با حضور مدیرکل شهرستانهای استان تهران و جمعی از بانوان فرهیخته فرهنگی به مناسبت روز خانواده برگزارشد، گفت: تربیت انسان کار بسیار والا و ارشمندی است که همسطح وظایف پیامبران و انبیا بهشمار میرود و معلمان در این امر مهم نقش دارند.
وی با تاکید بر این که زنان ستون خانواده هستند، ادامه داد: در حال حاضر بیش از 40 درصد از کارکنان دولت را بانوانی تشکیل میدهند که در حوزه خانه و خانواده هم مسئولیتهای زیادی بر عهده دارند و بحران کرونا نیز نشان داد که زنان و به ویژه معلمان چقدر دلسوزانه برای پیشبرد اهداف آموزشی و تربیتی ایثارگرانه کوشیدند.
مشاور وزیر در امور زنان وزارت آموزش و پرورش با تقدیر از مدیرکل آموزش و پرورش شهرستانهای تهران که در پیشبرد امور بانوان و خانواده همیشه همراهی لازم را داشتهاند گفت: در بین 4 شاخصی که برای فعالیتهای زنان در دنیا برای جهانی شدن تعریف میشود، ما در دو شاخص آموزش و بهداشت رتبه قابلقبولی داریم اما در دو شاخص امور اقتصادی و سیاستگذاری ضعیف هستیم و حتی از کشورهای همسایه هم در این دو مورد عقبتر هستیم که باید تلاش کنیم در این دو شاخص هم بانوان جامعه به پیشرفت خوبی دست یابند.
میناییپور با توصیه به بانوان فرهیخته برای جای گرفتن در کرسیهای مدیریتی تصریح کرد: در آموزش و پرورش بیشتر سیاستهای امور زنان بر روی پیشرفت دختران که مادران آینده این مرزوبوم هستند متمرکز است تا علاوه بر تاثیرگذاری بر تربیت و فرهنگ نسل آینده، دختران ما با آموختن مهارتها و تخصصها به سمت راهاندازی کسب و کار رفته و شاخص اقتصادی را نیز ارتقا دهند.
وی تاثیر انقلاب اسلامی بر فعالیتهای اجتماعی زنان را بیش از مردان عنوان کرد و گفت: فاصله بین این فعالیتها که بهصورت تاریخی و بسیار عمیق وجود داشته هنوز هم هست و برای رسیدن به موقعیت مطلوب باید تلاش کنیم. »
" صدای معلم " پیش تر در مطلبی نوشت : ( این جا )
« مطالعه پژوهشی در مورد میزان کارایی و اثربخشی زنان در 4 سال گذشته و یا بیشتر در مقایسه با مردان در دست نیست اما می توان به چند مورد مشابه اشاره نمود :
مجله پژوهش زنان، دورة 5 ،شماره 3 ،زمستان1386 :168 -141 موضوع پژوهش را به بررسي صحت و سقم كليشه هاي منفي زنان در سازمان ها اختصاص داده است . ( این جا )
پژوهشگران مهدي روحي خليلي ، ميثم قاسمي ، امين بلاغي اينالو و آرين قلي پور هستند .
در بخش " نتایج " چنین آمده است :
1- نتايج اين تحقيق نشان مي دهد زنان بيشتر از مردان با شغل شان عجين مي شوند. مدیریت آموزشی یک مقوله کیفی و نه کمی است و به نظر نمی رسد با سهمیه بندی جنسیتی بهبود یابد .
2- طبق نتايج اين تحقيق بين تعهد سازماني مردان و زنان تفاوت معناداري مشاهده نمي شود.
3- داده هاي تحقيق نشان مي دهد رفتار شهروندي زنان بيشتر از مردان است.
در فصل نامه مطالعات رفتار سازماني ( ويژه نامه ) - سال چهارم، 5 شماره شماره پياپي 16 ،( زمستان 1394 ) :صص 149-172 با موضوع بررسي رابطه بين سبك مديريت با اثربخشي سازماني که توسط زهره سوري ، حسن گودرزي و دكتر محمدعلي زكي نگارش گردیده است در بخش " نتیجه گیری " چنین آمده است ( این جا ) :
تحقيق حاضر نشان داد كه تفاوت معني داري بين مديران مدارس دخترانه و پسرانه ابتدايي در زمينه سبك هاي مديريتي وجود دارد. ايـن اخـتلاف در سـبك هاي مديريتي آمرانه، مشاوره اي و استبدادي-خيرخواهانه است.
بنابر نتايج آماري بين ميزان اثربخشي مدارس دخترانه و پسرانه تفاوت معني داري بـه نفع دخترانه مشاهده مي شود. پرسش " صدای معلم " از مشاور وزیر در امور زنان وزارت آموزش و پرورش آن است که در حال حاضر واقعا چه وجه تمایزی میان مدیریت زنان با مدیریت مردان قابل مشاهده است ؟
می توان چنین نتیجه گیری کرد که زنان در بحث " مدیریت " نسبت به اهداف سازمان که همان آموزش و پرورش باشد متعهدتر هستند .
به عبارت دیگر میزان تقید و پای بندی به قانون و وظیفه در زنان نسبت به مردان بیشتر است .
اما در سوی دیگر می توان چنین نتیجه گیری کرد که این گونه تقید و تعهد به اهداف سازمانی می تواند در تقابل با " مدیریت ریسک یا خطر " حتی در سطح قابل قبول باشد .
تجارب شواهد نشان می دهد زنان تا چیزی به آنان محول نشود کاری انجام نمی دهند .
در گفت و گویی که صدای معلم با رضوان حکیم زاده داشت از ایشان در مورد سکوت ایشان در مورد سند 2030 پرسش شد .
پاسخ ایشان چنین بود : " از من خواسته نشد ! "
این وضعیت یعنی درجه خطر پذیری در سطوح پایین مدیریت زنانه به وضوح قابل مشاهده و ارزیابی است هر چند وزیر آموزش و پرورش مرد نیز رفتار قابل دفاعی در این زمینه نداشت !
این وضعیت قابل تسری به عنصر " کنش گری " و " مطالبه گری " در حوزه آموزش و پرورش و مطالبات نیز می شود. »
گفته می شود زنان حدود 3 درصد از مدیریت های فعلی وزارت آموزش و پرورش را در سطوح مختلف مانند معاونت وزیر ، مدیر کلی ، مدیریت اداره آموزش و پرورش ، مشاور وزیر و... بر عهده دارند .
پرسش " صدای معلم " از مشاور وزیر در امور زنان وزارت آموزش و پرورش آن است که در حال حاضر واقعا چه وجه تمایزی میان مدیریت زنان با مدیریت مردان قابل مشاهده است ؟
در حال حاضر ؛ نظام آموزشی ما به شدت نیازمند " اصلاحات آموزشی " به معنای واقعی و علمی آن است . اصلاحات آموزشی در سیستمی که روزمرگی بر همه اجزای آن حاکم است در درجه نخست نیازمند شجاعت ، صراحت و سماجت در مسیر اصلاح گری است .
آیا به نظر ایشان که از جای گرفتن زنان در کرسیهای مدیریتی دفاع می کنند زنان مدیر واجد چنین ویژگی ها و کاراکترهای مدیریتی هستند ؟
یکی از سه عضو افراد منتخب فرهنگیان در صندوق ذخیره فرهنگیان را " بانوان " تشکیل می دهند .
این وضعیت در شورای عالی آموزش و پرورش نیز مشاهده می شود .
آیا ورود زنان تحول خاصی در وضعیت آن ارکان ایجاد کرده است ؟
جالب است که در یک نمونه مدیر کل " زن " آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری " برای هفته نیروی انتظامی " تبریک می گوید و پیام می دهد اما در مورد " روز جهانی معلم " سکوت می کند . ( این جا )
همین انتقاد به حوزه رسانه و خبرنگاری در آموزش و پرورش نیز قابل تعمیم است چرا که اکثریت خبرنگاران شاغل در این حوزه را " زنان " تشکیل می دهند . آیا آموزش و پرورش در حوزه " رسانه " عملکرد درخشان و قابل دفاعی دارد ؟
این حرف ها و شعارها برای اصلاحات آموزشی و ارتقای آن آدرس غلط دادن است .
مدیریت آموزشی یک مقوله کیفی و نه کمی است و به نظر نمی رسد با سهمیه بندی جنسیتی بهبود یابد .
پیشنهاد " صدای معلم " آن است که نظام صلاحیت های حرفه ای مدیران در آموزش و پرورش ابتدا تعریف و تببین شود . پس از مشخص نمودن ساز و کار سنجش و ارزیابی این صلاحیت های تخصصی بر اساس نظام بازخورد و پاسخ گویی می توان افراد را بر اساس " عملکرد " و نه سایر عوامل مانند رانت ، جنسیت و... در جای خود قرار داد .
پایان گزارش/
گروه گزارش/
کمپینی از طرف " دانش آموزان " و خطاب به رئیس جمهور در سایت کارزار تشکیل شده و در حال جمع آوری امضا هستند . ( این جا )
در متن این نامه چنین آمده است :
« جناب آقای دکتر روحانی
رئیس جمهور محترم
با سلام
همان طور که مستحضرید دانشآموزان برای یادگیری دروس در سال جاری باید مدت زیادی را در فضای مجازی بگذرانند. بسیاری از دانشآموزان توان پرداخت هزینههای اینترنت را ندارند. سرعت اینترنت پایین است. همچنین اینکه چشم بچهها در اثر کار مداوم با تلفن همراه یا لپتاپ اذیت میشود. خیلی از دانشآموزان در دروس مختلف مثل ریاضی، زیست و... مشکل دارند. این دروس برای یادگیری حتماً نیاز به کلاس حضوری دارد و در فضای مجازی قابل آموزش نیست و در شرایط فعلی نیز امکان تشکیل کلاس حضوری به دلیل خطرات آن وجود ندارد.
ما امضاکنندگان این کارزار، موافقت خود را با متن فوق و تعطیلی مدارس اعلام میداریم.
• شروع کارزار: ٢٥ مرداد ١٣٩٩• پایان کارزار: ٢٥ شهريور ١٣٩٩• از طرف: دانشآموزان• هشتگ رسمی: #مدارس_را_تعطیل_کنید• نویسنده: آیدا شایسته جاه »
« صدای معلم » از همان زمان تعطیلی مدارس به استناد به گزارش های متعدد و نیز تجارب سایر کشورها از سیاست " تعطیلی مدارس " توسط وزارت آموزش و پرورش انتقاد کرده است .
این رسانه بارها متذکر شده است تعطیل کردن طولانی مدت مدارس ، اتوریته مدرسه و ضرورت وجودی آن را در جامعه مورد پرسش جدی و تخطئه قرار می دهد و آن را از حیز انتفاع ساقط می کند .
این رسانه باز هم در گزارش های متوالی نسبت به شیوه ارزشیابی و گرفتن امتحان به صورت " غیرحضوری " انتقاد کرده است .
این که نمرات کسب شده از این ارزشیابی ها اعتبار نداشته و با دست و دل بازی و اغماض معلمان و توصیه مدیران به آن ها هدیه شده است .
تاکنون و تا این لحظه ۱۵۷۶۸۸ نفر این پتیشن را امضا کرده اند .
بدون تردید ، این وضعیت جمع جبری تربیت خانواده ، آموزش های ارائه شده توسط مدارس و سیاست های غیرعلمی و ناکارآمد وزارت آموزش و پرورش است .
این وضعیت منحصر به فرد که شاید کم تر قرینه ای بتوان برای آن در سایر نظام های آموزشی جهان جست دستاورد سیاست گذاری ها ، برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های مقامات و مدیرانی است که به هیچ مرجعی پاسخ گو نیستند و راه خود را می پیمایند و مدیریت علمی و مسئولیت پذیری در این سیستم جایگاهی ندارد .
نکته ی قابل تامل در این کمپین که توسط دانش آموزان بیان شده آن است که چشم بچهها در اثر کار مداوم با تلفن همراه یا لپتاپ اذیت میشود و این در حالی است که بر اساس یافته های یک پژوهشگر رسانه های نوین در سال 1396 اصلیترین مصرفکننده فضای مجازی افراد زیر 18 سال هستند و این که دانشآموزان به طور متوسط روزانه 5 تا 9 ساعت از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. ( این جا )
آیا سامانه حاکم بر خانواده و سیستم رسمی آموزش هنوز به این دانش آموزان یاد نداده که دروغ نگویند و با خود و دیگران " صداقت " داشته باشند ؟
پرسش صریح " صدای معلم " آن است ؛ آیا از دانش آموزی که از ابتدای اسفند 98 تاکنون تعطیل بوده و امتحانات را هم احتمالا به صورت پفکی و یا حبابی قبول شده است و به قول معروف در این مدت " باد به پشت شان خورده است " ؛ انتظاری جز این باید داشت ؟
و آیا قرار است این دانش آموزان تحولی معنادار و مثبت در میانگین طبقه بندی جامعه ایرانی در عداد " جوامع تنبل دنیا " را موجب شوند ؟ در کشور ما دانش آموزان معمولا به خاطر سخت بودن سوالات امتحانی تجمع و یا اعتصاب می کنند و برخی اوقات کتاب ها را هم آتش می زنند و یا این که در امتداد اعتصاب معلمان از تعطیلی کلاس ها و مدرسه اظهار خرسندی می کنند .
آیا این دانش آموزان با این روحیه و پشتکار و جامعه پذیری و تربیت شهروندی قرار است فردای این جامعه را بسازند ؟
پیش تر , " صدای معلم " در گزارشی مستند بزرگ ترین ایراد و نقد نسبت به شیوه نامه بازگشایی مدارس را در این بخشنامه این دانست که هیچ گونه تعهد و یا تکلیف جدی بر عهده اولیای دانش آموزان گذارده نشده است . ( این جا )
هر چند این رفتارهای نامتعارف دانش آموزان ایرانی خیلی تازه نبوده و مسبوق به سابقه است .
جنبش «بچهها برای مهار تغییر اقلیم» که توسط " گرتا تونبرگ " دانش آموز سوئدی پایه گذاری شد در 24 اسفند 1397 15 مارس ) در بیش از 130 کشور دنیا به وقوع پیوست . ( این جا )
دو ماه بعد از نخستین اعتصاب عمومی جوانان برای تغییرات اقلیمی در ۱۵ مارس، بار دیگر جوانان در سراسر جهان روز جمعه به خیابانها آمدند تا دومین اعتصاب جهانی را رقم بزنند که هدف آن درخواست برای اقدام فوری برای متوقف کردن روند مخرب تغییرات اقلیمی است. ( این جا )
کشورهایی از سراسر جهان از جمله افغانستان، نامبیا و ازبکستان دست کم با یک راهپیمایی و کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا، فرانسه، آلمان و بسیاری دیگر کشورها با دهها راهپیمایی، روز جمعه ۲۴ ماه مه به خیابان ها آمدند .
با وجود عمومیت داشتن این گونه اعتراضات دانش آموزی در سراسر جهان اما در ایران هیچ خبری نبود . آیا سامانه حاکم بر خانواده و سیستم رسمی آموزش هنوز به این دانش آموزان یاد نداده که دروغ نگویند و با خود و دیگران " صداقت " باشند ؟
" صدای معلم " در گزارشی نوشت : ( این جا )
« " در حال حاضر محیط زیست در جهان به یک موضوع مهم تبدیل شده است .
در ایران که از سوء مدیریت و بحران مدیران ناکارآمد همواره در رنج است بحران محیط زیست یکی از ابربحران ها می باشد اما تحرک خاصی حداقل در نظام آموزشی مشاهده نمی شود .
رسانه ها هم عموما با این گونه مسائل کاری ندارند و اولویت ها چیزهای مهم تر و مهیج تری هستند !
در 2 روز گذشته خبر اعتراضات دانش آموزی در سراسر جهان علیه پدیده تغییرات اقلیمی تیتر بسیاری از رسانه های جهان بوده است .
با وجود آن که شماری از وزرا در کشورهای مختلف نگرانی خود را از تعطیلی مدارس توسط دانش آموزان ابراز کردهاند اما در ایران و تاکنون مورد خاصی مشاهده نشده است .
وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان محیط زیست در این مورد سکوت کرده اند .
تشکل های دانش آموزی مانند سازمان دانش آموزی ، مجلس دانش آموزی ، اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان و... انگار این اخبار و رویدادها را مشاهده نمی کنند .
دانش آموزان ایرانی هم با نزدیک شدن به عید نوروز ؛ دغدغه و دل مشغولی آنان عمدتا " تعطیلی زود هنگام مدارس" است !
دو ماه پس از این اعتراض ؛ دانش آموزان امروز نیز به خیابان ها آمدند تا بار دیگر « صدای خود » را دولتمردان و سیاست گذاران برسانند .»
« در کشور ما دانش آموزان معمولا به خاطر سخت بودن سوالات امتحانی تجمع و یا اعتصاب می کنند و برخی اوقات کتاب ها را هم آتش می زنند و یا این که در امتداد اعتصاب معلمان از تعطیلی کلاس ها و مدرسه اظهار خرسندی می کنند .
دانش آموزان ما حتی به خاطر لو رفتن سوالات امتحانی هم اعتراض نمی کنند و در عوض سعی می کنند تا از قافله عقب نمانند . »
پایان گزارش/
سعی کرده ام به اندازه وسع اندیشه و فراخنای تفکر و فاصله گرفتن از " روزمرگی " که آفت و مرگ تغییر است به مسائل جامعه و به طور اختصاصی به مقوله " آموزش " بپردازم که گاهی موجب تطویل کلام می شود .
گریزی نیست !
سطح تفکر و سقف اندیشه در جامعه ایرانی و به ویژه فضای آموزش و پرورش بسیار کوتاه و ناپایدار است .
بر این باورم تا زمانی که فضای " تحلیل " بر " نقل و تقلید " فائق نیاید تغییری در وضعیت موجود رو به سوی مطلوبات و گفتمان مدنی رخ نخواهد داد و چه بسا بدتر هم بشود .
گروه اخبار/
تسنیم نوشت :
محسن حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش اظهار کرد: برای آغاز سال تحصیلی چند اصل را در نظر گرفتیم و تلاش ما این است که این اصول را رعایت کنیم. اصل نخست این است که سلامت از حقوق مسلم افراد است به خصوص برای کودکان و افرادی که نیاز به مراقبت بیشتر دارند و ما نگران سلامتی آنها هستیم بنابراین در هر تصمیمی که میگیریم به رعایت سلامت دانشآموزان توجه میکنیم.
وی افزود: اصل دوم آموزش است، آموزش حق جدی برای مردم است و وقفه در آموزش با اختلالهای متعددی همراه است، نابرابری ایجاد میکند و فرصتهای آینده افراد را تحت تاثیر قرار خواهد داد حتی ممکن است منجر به ترک تحصیل شود . بخش مهمی از مراقبتهایی که دانشآموزان در دوره مدرسه میگیرند و اوقات آنها غنی میشود با تعطیلی مدرسه حذف میشود و این منجر به آسیبهای روانی به دانشآموزان خواهد شد بنابراین باید آموزش ادامه پیدا کند و آموزش تعطیل بردار نیست.
وزیر آموزش و پرورش گفت: باید بگوییم که چطور میتوانیم با حفظ سلامت بچهها آموزش آنها را هم در دستور کار قرار دهیم همچنین اصل سوم این است که هیچ چیز به ویژه در دوره ابتدایی جایگزین آموزش حضوری نخواهد شد به جهت اینکه کارکرد مدرسه فقط آموزش نیست. تعاملاتی که دانشآموزان با یکدیگر برقرار میکنند، ظرفیتهای فرهنگی و فکری آنها را توسعه میدهد، بازیهایی که دانشآموزان با یکدیگر میکنند همگی کارکرد تربیتی دارد.
در سال تحصیلی جدید باید کلاسها تشکیل شوند
حاجی میرزایی ادامه داد: سال گذشته که مدارس تعطیل شد دو سوم کار را به صورت حضوری انجام داده بودند و دانشآموزان و معلمان همدیگر را میشناختند و معلم از دانشآموزان ارزیابی داشت که کدام یک ضعیفتر هستند، امسال بر آموزش حضوری تکیه میکنیم تا شناخت به دست آید و معلم با دانش آموزان آشنا شود.
وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه اگر قرار باشد این سه اصل را با یکدیگر را رعایت کنیم، نیاز است متناسب با وضعیتی که با آن مواجه میشویم، تصمیم بگیریم، گفت: یک اصل مهم دیگر داریم اینکه هیچ دانشآموزی به دلیل اینکه در فلان منطقه محروم زندگی میکند یا به اینترنت، ابزار هوشمند یا حتی تلویزیون دسترسی ندارند از آموزش محروم بماند.
وی افزود: مدیر مدرسه باید برای تک تک دانش آموزان طرح آموزشی داشته باشد به این صورت که در همان ابتدا مشخص کند کسانی که دسترسی به تلویزیون دارند یا به اینترنت و ابزار هوشمند دسترسی ندارند چه کسانی هستند، و بعد طراحی میکند که آموزشها به چه طریقی انجام شود.
35 درصد مدارس امکان آموزش حضوری دارند
وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: در مناطقی که دانشآموزان به اینترنت و ابزار هوشمند دسترسی ندارند غالباً مناطقی است که جمعیت دانشآموزی کم است، حدود 35 درصد از مدارس در مناطقی هستند که تعداد دانشآموزان کمتر از 50 نفر است و بیشتر ابتدایی است در این مناطق امکان آموزش حضوری وجود دارد.
حاجی میرزایی افزود: برخی مدارس در مناطقی هستند که دانشآموزان آنها میتوانند با فاصله حضور یافته و آموزش را به شیوه حضوری دریافت کنند. 110 هزار مدرسه در تمام نقاط کشور داریم طبیعی است که شرایط متفاوتی دارند و هیچ دو مدرسهای به لحاظ مساحت، دانشآموزان و تعداد آنها شبیه نیستند بنابراین ما اصولی تعیین کردیم و اختیاراتی به مدرسه تفویض شد براین اساس شورای مدرسه متناسب با این اصول در باره وضعیت آموزشی دانشآموزان تصمیم میگیرد.
نحوه حضور یک روز در میان دانش آموزان در مدرسه
وزیر آموزش و پرورش درباره حضور یک روز در میان دانش آموزان در مدارس متذکر شد: اگر اجازه داشته باشیم که دانشآموزان به مدرسه بیایند اما تعداد محدودی باید در کلاس درس باشند مثلاً 10 دانش آموز البته مساحت کلاسها متفاوت است و یک کلاس با 5 و کلاس دیگر با 15 دانشآموز میتواند تشکیل شود، در این شرایط برای رعایت فاصلهگذاری آنها را در روزهای هفته توزیع میکنیم.
وی درباره حمایت از معلمان برای آموزش مجازی گفت: باید از آنها قدردانی کنم و یکی از برگهای درخشان آموزش و پرورش در دوره کرونا شکل گرفت. در این وزارتخانه نمیتوانیم اغراق کنیم چون به وسیله خانوادهها قضاوت میشویم ، باید بگویم برخی معلمان کارهای درخور تقدیر و فداکارانهای انجام دادند و وقت زیادی برای آموزش مجازی گذاشتند، معلمان وارد شرایطی شدند که تجربهای نداشتند ؛ برای مثال معلمی با 47 سال سابقه کار چقدر برای تدریس آنلاین تلاش میکرد یا معلمی که روی دیوار یخچال تدریس داشت.حتی یکی از مسئولان به من گفت، همسرم از صبح که بیدار میشود تا دیروقت درگیر آموزش مجازی دانش آموزان است در صورتی که اگر به مدرسه میرفت فقط در ساعات مدرسه آموزش را ارائه میکرد.
حقوق فرهنگیان از سال 92 تاکنون 5 برابر شده است
وی بیان کرد: یکی از سیاستهای دولت این بود شرایط کار معلمان را بهتر کند و در چند زمینه اقدام کردیم. نخست وضعیت اجرای رتبهبندی است، رتبه بندی به این معناست که همه معلمان تجربه، صلاحیت حرفهای و تخصص یکسان ندارند و حکم قانون این بود به تناسب صلاحیت و تخصص حرفهای در رتبههای مختلف قرار بگیرند که این کار انجام شد و الان معلمان در 5 رتبه توزیع شدهاند و فردی که در رتبه 5 است نسبت به معلمی که در رتبه 3 است، حقوق بیشتری دریافت میکند. وقتی معلمان رتبهبندی شدند برای افزایش صلاحیتها انگیزه پیدا میکنند و امتیازات مالی آنها بیشتر میشود همچنین در فاصله سال 92 تا به امروز حقوق فرهنگیان به طور متوسط نزدیک به 5 برابر شده است.
حاجی میرزایی ادامه داد: نمیخواهم رقم بگویم چون برخی فرهنگیان گلایه میکنند که چرا میگویید اما در مورد آموزش و پرورش علاوه بر افزایش هر ساله کارکنان دولت حدود 230 درصد علاوه بر کارکنان دیگر افزایش حقوق داشتند و این به آن معنا نیست حقوق آنها از بقیه کارمندان بالا زده است بلکه در آن حد متوسط هستند اما یک عقب افتادگی حقوق که سالها در مقایسه با سایر کارکنان دولت داشتند جبران شد.
امسال 70 نفر در آموزش و پرورش استخدام می شوند
وزیر آموزش و پرورش درباره تعیین وضعیت استخدامی معلمان بیان کرد: در فاصله برنامه ششم که یک سال از آن باقی مانده است 186 هزار نفر از فرهنگیان تبدیل وضعیت و استخدام شدند و در برنامه پنجم 55 تا 70 هزار نفر استخدام شدند و فقط امسال 70 هزار نفر در آموزش و پرورش استخدام خواهند شد.
وی گفت: 20 هزار نفر از طریق کنکور سراسری در دانشگاه فرهنگیان جذب میشوند، 28 هزار نفر از طریق آزمون استخدامی از بین فارغ التحصیلان سایر دانشگاهها جذب خواهند شد همچنین 25 هزار نفر تبدیل وضعیت از میان آموزشیاران نهضت سوادآموزی، معلمان حق التدریس و خرید خدماتیها که شروع کارشان قبل از سال 91 بود، خواهیم داشت.
حاجی میرزایی بیان کرد: بعد از کنکور، آزمون استخدامی برگزار خواهد شد که توسط سازمان امور اداری و استخدامی فرآیند آن اطلاع رسانی میشود.
وی درباره مسکن فرهنگیان عنوان کرد: فراخوانی در سراسر کشور دادیم که هر فرهنگی شاغل و بازنشسته فاقد مسکن ثبتنامکند که 320 هزار نفر ثبتنام کردند و تا کنون 75 هزار نفر واجد شرایط اعلام شدند و زوجین فرهنگی و زنان سرپرست خانوار در اولویت هستند. 19800 واحدمسکونی و شهرهای آن معلوم شده است که عملیات احداث بین 10 تا 90 درصد جریان دارد.
حاجی میرزایی گفت: در جاهایی که ما زمین داریم آن را برای ساخت مسکن فرهنگیان ارائه میدهیم و اگر زمین نداشتیم وزارت مسکن آن را تأمین میکند و عملا قیمت زمین صفر محسوب میشود همچنین فرهنگیان می توانند وام متعارف را از بانک مسکن بگیرند و ما نیز یک وام قرض الحسنه با بهره کم تا سقف 50 میلیون تومان در نظر گرفتیم که به هر فرهنگی از طریق بانک ملی ارائه می شود، این وام نیاز به وثیقه ندارد و ما آن را تضمین میکنیم از حقوق کسر افراد کسر شده و طلب بانک ملی را بپردازیم.
وزیر آموزش و پرورش در ادامه با اشاره به اینکه ظرفیت کشورها در بحرانها معلوم می شود، متذکر شد: جامعه ما در برابر کرونا بسیار خوب ظاهر شد در هفته اول اسفند تعطیلی عمومی را اعلام کردیم و 10 اسفند آموزشهای تلویزیونی پخش و بیش از 2200 برنامه ارائه شد.یکی از ارکانهای آموزش و پرورش نزدیکی خانه و مدرسه است و در کرونا توانستیم پیوند خانه و مدرسه را برقرار کنیم.
پایان پیام/
وزیر آموزش و پرورش درباره استفاده از نرمافزارهای جایگزین شاد در مدارس گفت: تمام مدارس دولتی بهطور قطع برای آموزش مجازی از شبکه شاد استفاده خواهند کرد و حق استفاده از نرمافزار دیگری را نخواهند داشت. مدارس غیردولتی هم برای آموزش رسمی باید از شاد استفاده کنند.( به نقل از ربنیوز )
شنیدن خبر فوق برای من شگفتآور و غیر قابل قبول است. باید چند نکته را یادآوری کنم:
۱. در آموزش و پرورش در همچنان بر روی یک پاشنه میچرخد. مدرسهمحوری و تمرکززدایی فقط در حد حرف و شعار جای مطرح شدن دارد و در عمل، بی خودی خودتان را خسته نکنید. نگاههای موجود در سیاست و فرهنگ کشور ما، هیچگاه اجازهای برای تحقق مدرسهمحوری نخواهد داد. دنبال راهکار هم نگردید که به جایی نمیرسید.
۲. اصلاً موضوع «آموزش مجازی» بحثی سیال و غیرتمرکزگرا است. تلاش برای به بند کشیدن و محدود کردن چنین موضوعی، نشان از درک نادرست آن دارد. تا دیروز، فضای مجازی بد بود و همۀ مقامات ورود آن را به مدارس نهی میکردند. امروز که ناچار از پذیرش آموزش مجازی شدهاند، باز میخواهند به روش معمول خود عمل کنند و آن را با وصله و پینههای وزارتی به مدارس بفرستند.
۰۳ نمیدانم چه کسانی به وزیر محترم مشاوره میدهند، اما در تعجبم که چرا میخواهند آزمودهها را دوباره بیازمایند. از این همه تفکر بسته و محدودکننده تا حالا چه نتیجهای گرفتهاید که همچنان ولکن ماجرا نیستید؟ چرا کاری میکنید که مدارس و معلمان از شما جلو بیفتند و شما همچنان در پیلههایی که خود تنیدهاید، گرفتار بمانید؟
۰۴ میدانید و میدانیم که شما هر چه امر کنید، الزاماً همان نخواهد شد، همانگونه که تا حالا هم چنین بوده است. اگر معلمان میخواستند با اوامر و نواهی شما آموزش را دنبال کنند، الان حتی نشانهای از آموزش مجازی در مدارس موجود نبود. همین مختصر توانایی هم که در مدارس موجود است، حاصل پیشگامی و انگیزههای شخصی عدهای از معلمان و مدیران است.
۰۵ چرا الزامات شرایط بحران را درک نمیکنید؟ برای شرایط بحران، باید مدیریت بحران بلد بود و این، فقط به معنای محدود کردن، اجبار کردن و تهدید کردن نیست. بگذارید مدارس کارشان را بکنند و شما نظارت منصفانه داشته باشید.
خلاصه آنکه، «عرضِ خود میبری و زحمت ما میداری». لطفاً کمی از لجاجت، سماجت و اوامر یکطرفه و فرمایشی خود کوتاه بیایید. به این بیندیشید که چطور میشود از این شرایط بحران عبور کرد، با:
کمترین خسارت،
حداقل هزینه،
کارآمدترین روشها،
تجمیع امکانات،
شناسایی همۀ موقعیتهای مؤثر،
جلب بیشترین همکاری،
کشف پتانسیلها،
یافتن نوآوریها
و کمک به هر کسی که کاری مفید و مؤثر انجام میدهد.
به جای اخطار و تهدید هم، به مهر، احترام و قدردانی روی آورید. به شرایط موجود واقعبینانه و منطقی نگاه کنید، نه فقط با عینک خودتان.
( کانال شوق تغییر )