صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

مشخصات خودشكوفاشدگان از منظر آبراهام مزلو

مزلو، در دو كتاب خود، یكى Motivation and Personality (= انگیزش و شخصیت) (چاپ نخست ۱۹۵۴ و ویراستۀ دوّم ۱۹۷۰)و دیگرى Towards a Psychology of Being (= به سوى یك روان‌شناسی بودن) (چاپ نخست ۱۹۶۲ و ویراستۀ دوّم ۱۹۶۸) كه هر دو نیز به فارسى ترجمه شده اند، این مؤلّفه‌ها را براى خودشكوفاشدگان برمی‌شمرد:

1-  عالم واقع را به نحو كارآمدى ادراك می‌كنند و می‌توانند بی‌یقینى و عدم‌قطعیت را تحمّل كنند و بپذیرند.

2- خود و دیگران را به همان صورتى كه هستند قبول دارند.

3-  چه در مقام فكر و نظر و چه در مقام فعل و عمل به صرافت طبع خود التزام می‌ورزند.

4- در كار و زندگى، همّ و غمّشان معطوف به حلّ مسایل و رفع مشكلات است، نه اینكه خودمحور باشند.

5-  شوخ‌طبعى فراوان دارند.

6-  می‌توانند به زندگى نظر آفاقى (=عینى) داشته باشند.

7-  بسیار خلاّق و اهل ابتكار و نوآورى‌اند.

8-  نسبت به فرهنگ‌آموزى و همرنگ دیگران شدن مقاومت می‌ورزند امّا از صِرْفِ مخالف‌خوانى و خِلافِ‌عُرْف بودن نیز لذّت نمی‌برند، بلكه فقط دغدغۀ این دارند كه فهم و تشخیص خود را براى خاطر دیگران فراموش و فدا نكنند.

مشخصات خودشكوفاشدگان از منظر آبراهام مزلو

9-  دغدغۀ بهروزى و سعادت همۀ انسان‌ها را دارند.

10-  می‌توانند تجارب اساسى زندگى را عمیقاً درك كنند و قدر بگذارند.

11-  فقط با معدودى از انسان‌ها مناسبات و روابط عمیقِ ارضاكننده برقرار می‌كنند.

12-  احساس اوج‌گیرى (Peak Experience) دارند، یعنى احوالى دارند كه در آن‌ها احساس می‌كنند كه قید و بندهاى زمانى و مكانى از هم گسیخته‌اند و از میان برداشته شده‌اند و خود به جذبه و حیرت و خشیت درافتاده‌اند.

13- احساس نیاز شدید به خلوت و حریم خصوصى و تنها ماندن با خود دارند.

14- گرایش‌هاى آزادمنشانه و خالى از جزم و جمود و تعقیب دارند.

15- معیارهاى اخلاقى را به قوّت و شدّت تمام پاس می‌دارند و رعایت می‌كنند.

مصطفی ملکیان،کتاب مهر ماندگار

کانال مصطفی ملکیان


مشخصات خودشكوفاشدگان از منظر آبراهام مزلو

منتشرشده در معرفی کتاب

گروه رسانه/

نظر ستاد ملی مقابله با کرونا در مورد بازگشایی مدارس

ایرنا نوشت :

رئیسی شنبه شب با حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی به بررسی آخرین تدابیر برای کنترل کرونا پرداخت و افزود: خوشبختانه به دنبال اقدام های انجام شده در سطح کشور، اکنون هیچ شهر قرمزی نداریم.

او ادامه داد: اکنون ۲۰۵ شهر در وضعیت نارنجی و ۲۴۳ شهر در وضعیت زرد قرار دارند و این نشان دهنده وضعیت مطلوب است و امیدواریم این ۲۰۵ شهر نارنجی هم تبدیل به زرد و زردها هم تبدیل به سفید شوند.

وی افزود: در این میان چهار شهر نیازمند توجه ویژه هستند و امروز هم به استانداران و رؤسای دانشگاه‌های علوم پزشکی در این زمینه توصیه‌های لازم ارائه شد، این چهار شهر شامل کردکوی در گلستان، بافت در کرمان و آمل و گلوگاه در مازندران هستند بنابراین این چهار شهر نیازمند توجه بسیار ویژه هستند چرا که می‌توانند در آستانه قرمز شدن، باشند.

سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در ادامه با اشاره به برگزاری آزمون استخدامی گفت: به دلیل شرایط کرونا در کشور، این آزمون قبلاً دو بار به تعویق افتاده بود، صد هزار نفر بعد از برگزاری این آزمون جذب مراکز دولتی خواهند شد لذا به همین دلیل با توجه به وضعیت آرامش نسبی که ایجاد شده، این آزمون در بیش از ۲۷۰۰ حوزه امتحانی و با رعایت شیوه نامه‌ها و حداقل جمعیت در موعد مقرر و در دی ماه برگزار خواهد شد.

رئیسی در ادامه به موضوع بازگشایی مدارس اشاره کرد و افزود: تا ٢ هفته آینده در خصوص بازگشایی مدارس تعیین تکلیف می‌شود.

او ادامه داد: همچنین پیشنهاد بازگشایی مدارس برای پایه‌های اول و دوم ابتدایی در شهرهای نارنجی و زرد مطرح شد که این دانش آموزان بتوانند حضوری در کلاس‌های درس شرکت کنند، این بحث مخالفین و موافقینی دارد که در این خصوص تصمیم‌گیری خواهد شد.

سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا همچنین با بیان اینکه آموزش مجازی به هیچ وجه تعطیل نشده و هیچ مجوزی در این باره از طرف ستاد ملی کرونا صادر نشده است، افزود: آزمون‌های مدارس برای برگزاری با رعایت شیوه نامه‌های بهداشتی نیاز به مجوز دارد.

پایان پیام/


نظر ستاد ملی مقابله با کرونا در مورد بازگشایی مدارس

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از بی نظمی و بی برنامگی در مورد برگزاری آزمون و امتحان در نیم سال اول

« صدای معلم » 25 آبان گزارشی انتقادی در مورد اظهارات رئیس مرکز سنجش و پایش وزارت آموزش و پرورش در مورد " وضعیت برگزاری آزمون ها در نیم سال اول سال تحصیلی " با عنوان « اولویت داشتن آموزش حضوری که بیشتر " شعار " بود ؛ حداقل " امتحانات مدارس " جدی گرفته شوند ! » منتشر کرد . ( این جا )

این رسانه ضمن استناد به یافته های پژوهشی و توصیه های سیاستی « کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش » آورده بود :

« علی رغم تاکید وزیر آموزش و پرورش بر اولویت داشتن آموزش حضوری و نیز اذعان بسیاری از مسئولان و مقامات مبنی بر آن که " مدارس " از جمله مکان هایی هستند که بیشترین میزان پروتکل های بهداشتی در آن رعایت می شوند اما تعطیلی مدارس به بیش از 90 درصد مدارس کشور سرایت کرده است . آن همه شعار و تبلیغات در مورد نقش شورای مدرسه و مدرسه محوری کجا رفت ؟

استمرار این وضعیت موجب لوث شدن بیشتر جریان آموزش خواهد شد .

« صدای معلم » ضمن دعوت از وزارت آموزش و پرورش به شفافیت و اقتدار لازم ؛ برگزاری امتحان به شیوه حضوری را فرصتی مناسب برای ارزیابی نزدیک به واقعیت آموزش های ارائه شده در این مدت ارزیابی می کند .

انتقاد صدای معلم از بی نظمی و بی برنامگی در مورد برگزاری آزمون و امتحان در نیم سال اول

وزارت آموزش و پرورش 23 آذر 99 « شیوه نامه برگزاری امتحانات در نیم سال نخست سال تحصیلی جاری را به مدارس ارسال کرد . ( این جا )

این رسانه پس از ارسال این شیوه نامه در گزارشی نوشت : ( این جا )

« صدای معلم » شیوه نامه ی برگزاری امتحانات وزارت آموزش و پرورش پس از ناکامی در اجرای شیوه نامه بازگشایی مدارس را گامی به پیش ارزیابی می کند و امیدوار است که با پی گیری و تمهیدات لازم و کافی آموزش به روند عادی و طبیعی خود بازگشته و مدارس به شیوه " حضوری " بازگشایی شوند .

انتقاد صدای معلم از بی نظمی و بی برنامگی در مورد برگزاری آزمون و امتحان در نیم سال اول

این رسانه در این گزارش از سلیقه ای عمل کردن مدیر کل آموزش و پرورش استان یزد در این مورد انتقاد کرده بود .

روابط عمومی آموزش و پرورش این استان که در هفته های اخیر چند جوابیه را در موارد مختلف برای صدای معلم ارسال کرده بود در این مورد سکوت کرد .

این رسانه پرسیده بود :

« نخستین پرسش « صدای معلم » از مدیر کل آموزش و پرورش یزد آن است که پاسخ دهد دقیقا در حال حاضر چند درصد مدارس این استان پروتکل های بهداشتی را رعایت می کنند ؟

آیا وضعیت « مدارس » از « اصناف و کسبه » هم بدتر  است ؟ ! آیا این وضعیت نشان دهنده بی برنامگی ، بی نظمی و هرج و مرج آن هم در مورد یک مساله ساده نیست ؟

میزان سرانه بهداشتی که به مدارس یزد اختصاص داده شده تاکنون به چه میزان بوده است ؟

آن نقش « شورای مدارس » که گفته می شد کجا رفت ؟

مدیر کل آموزش و پرورش استان یزد توضیح دهد که که تغییرات « چرخه آموزش » در این مدت به چه صورتی بوده است که این چنین حکم به برگزاری غیرحضوری امتحانات داده است ؟

به تازگی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران هم مواضعی را اعلام کرده که به نظر می رسد تناسب چندانی با شیوه نامه برگزاری آزمون ها توسط وزارت آموزش و پرورش نداشته باشد .

انتقاد صدای معلم از بی نظمی و بی برنامگی در مورد برگزاری آزمون و امتحان در نیم سال اول

سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران گفته «به هیچ عنوان امتحان حضوری در هیچ یک از مقاطع تحصیلی» نداریم و فقط «امتحانات نهایی دی ماه که آن هم مختص بازماندگان امتحانات خرداد و شهریور است به صورت حضوری برگزار می‌شود . »

مسعود ثقفی همچنین گفته که هیچ مدرسه‌ای در تهران حق برگزاری حضوری امتحانات را ندارد و «اگر مدارس غیردولتی از این موضوع تخطی کنند برخورد قانونی می‌شود . »

نکته قابل تامل در این قضایا آن است که به تازگی معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با « صدای معلم » به صراحت گفته است : ( این جا )

« مواضع رسمی وزارت آموزش و پرورش از طریق بخشنامه های وزارتی اعلام می شود . اگر تغییری هم بخواهد در آن ها اعلام شود باید روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش آن را توضیح دهد . »

پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است ؛ اگر قرار است هر مدیر و مقامی به سلیقه و میل خود عمل کند دیگر چه نیازی به تدوین و ارسال این گونه شیوه نامه ها ست ؟

آیا آقای حاجی میرزایی افکار عمومی معلمان را سر کار گذاشته و یا توانایی مدیریت بر وازرتخانه ای که هر کسی ساز خودش را می زند را ندارد ؟!

آیا این وضعیت نشان دهنده بی برنامگی ، بی نظمی و هرج و مرج آن هم در مورد یک مساله ساده نیست ؟

آن همه شعار و تبلیغات در مورد نقش شورای مدرسه و مدرسه محوری کجا رفت ؟

آیا وزیر آموزش و پرورش انتظار دارد که در آینده رسانه ها و افکار عمومی روی سخنان و مواضع او باز هم حساب کنند ؟

بی اعتمادی در سیستم را تشدید نکنید .

پایان گزارش/


انتقاد صدای معلم از بی نظمی و بی برنامگی در مورد برگزاری آزمون و امتحان در نیم سال اول

منتشرشده در گفت و شنود

تسلیت صدای معلم به سیدحسن الحسینی

جناب آقای " سیدحسن الحسینی "

دبیر کل محترم انجمن اسلامی ایران و مسئول شبکه آموزش دانش آموزی (شاد)

« صدای معلم » درگذشت مادر گرامی تان را تسلیت عرض می کند .

پایان پیام/

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛ چهارشنبه 19 آذر وزارت آموزش و پرورش سه نشست رسانه ای حضوری را پس از یک تعطیلی طولانی مدت برگزار کرد .

نشست سوم در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برگزار گردید .

« صدای معلم » پیش تر مطرح کرد :

« طبق مصوبه چهل و چهارمین جلسه ستاد ملی مدیریت کرونا مورخ 24 / 8 / 1399 برگزاری جلسات در شهرهای با وضعیت قرمز با رعایت بقیه پروتکل های مربوطه مجاز می باشد . »

با این حال در نشست های پس از آن تاکنون که آخرین آن نشست رسانه ای امروز شنبه 29 آذر مربوط به معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش است دوباره همان وضعیت پیشین تکرار گردید .

این بی برنامگی ، بی نظمی و سلیقه ای عمل کردن که به تازگی به برگزاری آزمون نیم سال اول سال تحصیلی کشیده شده جز تضعیف اقتدار آموزش و پرورش و از بین رفتن اعتماد و سرمایه اجتماعی برون داد دیگری نخواهد داشت .

نخستین بخش پرسش و پاسخ صدای معلم با رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش را می خوانیم.

منتشرشده در گفت و شنود

نقش انجمن اولیا و مربیان در تعطیلی مدارس و در بحران کرونا چه بوده است

اگر مملکت ما می توانست چنانچه پیشرفت نمی کند، در همان 50 سال پیش خود توقف می کرد، خوب بود. چه کنیم که در حال پسرفت هستیم!

باید دور هم جمع شویم و آه بکشیم.

دنیا به کجا می رود مهم نیست مهم این است که افکار ملت ما به ناکجا آباد می رود.

وقتی در خانواده ها پای مهمانی و دورهمی آن هم در شرایط حال حاضر- و وجود بیماری کرونا- پیش می آید، دنبال مادر خرج می گردند و با شوخ طبعی می گویند ، یک شب که هزار شب نمی شود. در محدودیت ها و تعطیلی ها، مسافرت هایشان قطع نمی شود و در نداری و بی پولی باز هم در بازار چرخ می زنند، نگاهشان که می کنیم از این طرز تفکر در بُهت می مانیم . همین افراد که بعضا اولیای دانش آموزان نیز هستند، نسبت به رفتن فرزندانشان به مدرسه، برخی اوقات اصالت خود را به خاطر می آورند و آنچه در ذهنشان می گذرد را در اوج عصبانیت بر زبان می آورند.

این روزها، شاید کمتر کسی به این مسئله توجه کرده باشد که در تعطیلی مدارس چه میزان انجمن های اولیا و مربیان نقش داشته اند.

کرونا برای عده ای اگر ورشکستگی به همراه داشت، برای همان کسانی که همیشه از آب گل آلود ماهی گرفتند، نان و آب شد!

والدین ، بهترین پله ی بالا رفتن مسئولین آموزش و پرورش و هر نهاد و ارگانی که به آموزش و پرورش وصل است در تعطیل نگه داشتن مدارس بودند. می گویید نه؟ برایتان تشریح می کنم. چه حربه ای بهتر از این می توانست وجود داشته باشد ، که بخشنامه ها را بتوان اجرا کرد و در عین حال ، با زبان دیگران از تکلیف سرباز زد. کسانی که چوب این رفتار مسئولین را خورده اند، خوب می فهمند که این بار اولشان نیست. آنقدر قشنگ حرف می زنند و وعده می دهند که شک می کنی نکند این بار واقعی باشد!

صدا را در حنجره می چرخانند و سینه را جلو می دهند و چنین جواب می دهند که؛

« این والدین هستند که اجازه نمی دهند فرزندانشان به مدرسه بیایند، مگر می توانیم، فرزند را از دست پدر و مادرش به زور به کلاس درس بکشانیم که  بیماری او را برای همیشه از آنان بگیرد؟»

سیاست به از این می خواهید؟ مگر تاکنون با تحریک احساسات مردم ،جهل جایش را به عقل نداده است که در این دوره ی بد ، دوباره بازار نداشته باشد؟

مسلم است پدر و مادری که با هزاران دعا و ثنا و نذر و نیاز، تک فرزندی را برای دلخوشی خویش به دنیا آورده و به این سن رسانده است، تصور از دست دادن وی را  در مخیله ی خویش رنج آور می بینند چه رسد به واقعیت که داغ او را شاهد باشند.

داور، ظاهر بین باشد، می گوید. یقینا نمی توانیم. چون قانونی برای این کار نداریم. هر چند اگر شرایط مساعد بود و والد و سرپرست وی ، او را از تحصیل باز می داشت، محکوم می شد، لیکن در این موقعیت حکم، به نغع والد است.

ولی قاضی عادل باشی بیشتر بررسی می کنی.

مدارس و به ویژه معلمان مقصر اصلی این ماجرا هستند. می دانید چرا؟

دیالوگی که برایتان می نویسم را بخوانید. احتمالا برایتان آشناست.

« عزیزم، در خانه بمانید کمتر دچار بیماری می شوید.»

« چرا بقیه دوستانتان، سر کلاس نمی آیند؟خوب فکر کنید. آنان مراقب سلامتی خودشان هستند. نگران بیمار نشدن والدینشان هم هستند.«

« بچه ها کمتر مبتلا می شوند ولی ناقل های خوبی هستند. شما دوست دارید با آمدنتان به مدرسه هم خودتان و هم خانواده هایتان را درگیر کنید؟»

« برای چی برای یکی دونفر ما باید به مدرسه بیاییم؟ خب این دو نفر هم در خانه مانند بقیه مجازی دنبال کنند.»

« با آموزش مجازی، تلاش می کنم که از درس جا نمانید. نیازی نیست برای آمدن به مدرسه خودتان را اذیت کنید.»

« در خانه هم می توانید درس را یاد بگیرید. وقتتان در مدرسه بیهوده هدر می رود. دوستانتان هم که نیستند ، بیشتر دلتنگ و ناراحت می شوی»

این جملات و جملات مشابه آن، به خانه ها ورود می کند، اولیایی که امکانات ندارند و یا خود از سوادکافی برای آموزش به فرزندشان برخوردار نیستند، دغدغه هایشان بیشتر می شود. اغلب باز هم با حضور فرزندشان به مدرسه موافقت می کنند. این مایه دردسر است. چون طبق دستورات نمی توان مانع حضور دانش آموز در مدرسه شد.

چاره چیست؟

کلیه مدارس بایستی انتخابات اولیا و مربیان را انجام دهند، اما در مدارس بزرگسالان و زیر ۱۰ نفر جمعیت ، مسئولیت و وظایف انجمن اولیا و مربیان بر عهده مدیر مدرسه خواهد بود، ضمن اینکه هر مدرسه تا ۳۰۰ نفر می‌تواند پنج نفر عضو اصلی و سه نفر علی البدل داشته باشد و به ازای هر ۵۰ نفری که اضافه شود یک عضو اصلی به آنها اضافه می گردد که نهایتاً یک انجمن می تواند ۱۳ نفر عضو اصلی داشته باشد.

نقش انجمن اولیا و مربیان در تعطیلی مدارس و در بحران کرونا چه بوده است

انتخابات امسال به صورت الکترونیکی برگزار می‌شود اما مدارس زیر ۵۰ نفر اجازه دارند با رعایت دستورالعمل های بهداشتی، انتخابات را به صورت حضوری انجام دهند و بقیه مدارس به صورت الکترونیکی و از طریق اپلیکیشن شاد انتخابات را برگزار نمایند.

ستاد انتخابات مدرسه شامل مدیر، یکی از معاونین، یکی از مربیان پرورشی، نماینده معلمان و نماینده انجمن سال قبل است و بایستی مقدمات برگزاری فرایند انتخابات را فراهم کنند و پس از انتخابات گزارش کاملی در این خصوص به این اداره ارائه دهند.

این محتوای درونی انجمن اولیا و مربیان است. با این همه تشریفات، بیش از این یکی دو روز هم کارایی ندارد. اما اگر دقت کنیم افراد آشنایی را در بین شان می بینیم. شاید چرایی دخالت اولیا و بالاخص انجمن اولیا و مربیان را بهتر و بیشتر در این مسئله درک کرده باشید.

وقتی گفته می شود که والدین نمی خواهند فرزندشان به مدرسه بیاید و درگیر بیماری شود، تعجب و حساسیتم نسبت به موضوع بیشتر می شود. شگفتی از این است که چگونه می شود، سالیان سال خانواده بزرگ دانش آموزی، نتواند برای داشتن بهینه ترین آموزش و داشتن بهترین امکانات  و تکنولوژی وحدت رویه داشته باشند و اگر بدترین مکان برای حضور او مدرسه است، جلوی بیهوده رفتن فرزندان خود را بگیرند تا به لیاقت واقعی خود در بحث آموزش برسند ، یا حتی مقابل مافیای کنکور و غیر دولتی شدن حق آموزش بایستند که مدارس پر خرج جل و پلاسشان را جمع کنند و همه در عدالت آموزشی قرار گیرند و با جذب نخبگان به عنوان معلمین و اساتید از خروج سرمایه های وطنی از کشور جلوگیری شود، اما برای زمین زدن خودشان و به قعر چاه رفتن این قدر با قدرت تقلا می کنند و بر طبل تعطیلی مدارس می کوبند! مگر نمی دانند که یک روز تعطیلی مدرسه مساوی ست با عقب ماندگی؟!

نقش انجمن اولیا و مربیان در تعطیلی مدارس و در بحران کرونا چه بوده است

تحلیل شان هم این است؛

مدرسه ای که تاکنون به درد فرزندان ما نخورده است و عایدی نداشته است ، همان بهتر که تعطیل باشد. حتی اگر امسال را به طور کلی تعطیل کنند، اتفاقی نمی افتد.

لالایی بدی می خوانند. بیدار شدن بعد از این خواب ، ممکن است مقدور نباشد.

لابد مدارس هم از این فرصت استفاده کرده، چنین نتیجه گرفتند. همان گونه که همسال سنجی و شنیدن و یادگیری کودک از کودک بسیار تأثیر دارد، بهترین تصمیم این است که برای توجیه بزرگسالان نیز از هم زبان خودشان کمک بگیرند.

انتخابات انجمن اولیا و مربیان همه ساله در هفته اولیا و مربیان که هفته سوم مهر ماه است انجام می شد، اما امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا این انتخابات با تأخیر انجام شد. تا شروع انتخابات جدید از انجمن اولیا و مربیان سال قبل می توان مدد گرفت.

به جهت آنکه اولیا نیز برای خود گروه های زیادی در شبکه های اجتماعی دارند، به راحتی می توان خواسته ها را در قالب چند متن و کلیپ و فیلم اطلاع رسانی کرد.

این اتفاق با پیشنهاد خود معلمان و مدیران مدارس و در حقیقت شورای آموزگاران به راحتی و با ظرافت اتفاق می افتد.

با انتخابات جدید، که امسال در هفته های اول آبان ماه انجام شد، موضوع به راحتی تصویب و مجدد برای محکم کاری اطلاع رسانی می شود. حداکثر 13 نفر در هر مدرسه ، این بار خود را با اهمیت می بینند. دست و پایشان را گُم و عقل و منطق خود را با احساسات جابه جا می کنند. برای حفظ جان فرزندانشان هر پیشنهادی را می پذیرند.

کسانی که به دنبال این هدف سال ها می گشتند، پیروز شدند. بدون آنکه خرجی کرده باشند. می دانیم که عواقب بدی دارد ولی همین که دلواپسی های مسئولین کم شود، انگار همه چیز حل شده است. هرچند دنیا به خسران عقبی نیارزد. که این هم به حال مردم مستضعف فرقی نمی کند. فقر مالی را می شود تحمل کرد ولی فقر فکر و اندیشه را نه!

کرونا یا همان کووید 19، چه پا قدمی داشت. برخی اوج گرفتند و برخی سقوط کردند.

اگر یک نفر هم به فکر فرو رود. خوب است. تاکنون انجمن اولیا و مربیان تنها به جلساتِ کمک های مالی به مدرسه خلاصه می شد. همانند شورای دانش آموزی که رنگ و بویش فقط به زمان انتخابات و رفع تکلیف جمع بندی می شود. ولی وقتی سیاست با همه چیز ترکیب شود ، به هر چیزی چنگ انداخته می شود. حتی به ریزه خوارها!

غصه ی تباه شدن آینده ی کشور سلامت روح  را از بدن هر آزاده ای می گیرد. چه رسد که معلم باشید و دلتان برای این سرزمین بتپد. عمیق تأمل کنید مطلب را متوجه می شوید که اگر اصرار بر تعطیل نکردن مدارس را عنوان می کنیم، به ده سال و بیشتر از آن در آینده فکر می کنیم که حتی تعطیلی یک ماه از سال تحصیلی را بر نمی تابیم و می توانیم پیش بینی کنیم که چه پیش روی ما خواهد بود.

آنانی که فرزندانشان از تمام امکانات بهره مندند و حتی مجازی در کالج ها و دانشگاه های خارج از کشور تحصیل می کنند و از بهترین تکنولوژی برخوردارند، حال پدری را که نمی تواند، گوشی ساده خود را برای فرزندش تبدیل به اندروید نماید، نمی فهمند. در فضای مجازی هم زمزمه های فرزندان لای پر قو بزرگ شده  به گوش می رسد.

در گروه های کلاس های قشر متوسط هم که نمی توانند حاضر شوند. بوی پیف می دهد.

نقش انجمن اولیا و مربیان در تعطیلی مدارس و در بحران کرونا چه بوده است

نمی توانند بخوانند و بشنوند که شاد برای همکلاسی یارانه بگیرشان بالا نمی آید. اصلا در چنین کلاس هایی این دانش آموزان شسته رفته را نمی بینیم که نگرانشان هم باشیم. البته شک دارم که واحدهای مهارت های زندگی را در همان کالج هایی که ثبت نام کرده اند بیاموزند و قبول شوند. چون یادگیری مستلزم هضم کردن است.

حال ممکن است بپرسید چگونه والدین این دانش آموزان مرفه حاضر می شوند، برای بقیه روضه بخوانند؟ اینجاست که باید گفت پای منفعت شان در میان است.

تا قبل از کرونا، برای آلودگی هوا و برف و بوران، مدارس تعطیل می شد. این حرکت فاجعه بار عاقبت شومی را در پی داشت . دانش آموزان عادت کردند که به دنبال در رفتن از مدرسه و درس نخواندن باشند. برای نمونه در سایت کارزار تحصن راه می اندازند و برای تعطیلات بیشتر حتی در فضای مجازی هم به اعتیاد خود دامن می زنند.

این روزها  فرزند سالاری را ترتیب دادند. می دانند که چگونه حرفشان را پیش ببرند.

اگر بی قراری تعطیلی مدرسه را در این قشرمی بینید و برخورد نمی کنید، منتظر گشایش از آسمان نباشید. تربیت غلط کار دست جامعه داده است.

 انتظار باران رحمت را هم با این وضع نداشته باشید. برق نگاه برخی معلمان از این تعطیلی ها، آن قدر دردناک است، که مو به تن آدمی سیخ می شود.

با خودتان جنگ نکنید. اگر اراده صادقانه نداشته باشید، راحت کشته می شوید. همین الان هم محکوم به مرگید. چون به راحتی زندگی را به بی تفاوتی باخته اید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقش انجمن اولیا و مربیان در تعطیلی مدارس و در بحران کرونا چه بوده است

منتشرشده در یادداشت
جمعه, 28 آذر 1399 18:03

مدرسه هایی که باد برد!

کرونا و تعطیلی مدارس

 مهر امسال، مهری با خودش نداشت. بیشتر قهر داشت . به جای بوی بازی های راه مدرسه ، بوی بیماری احساس شد. در جای خالی بچه ها، هر مدرسه ، متروکه شده است. دیگر طراوتی به تن تخته سبز کلاس ها نمانده است. روی نیمکت ها گرد و غبار فراموشی نشسته است.آبخوری ،ماه هاست از تشنگی دانش آموزی به وجد نیامده است. راهرو در سکوتی آزاردهنده فرو رفته است.صدای سرود و نرمش و نیایش صبحگاهی بچه ها به گوش نمی رسد.های و هوی زنگ تفریح، از مدرسه رخت بربسته است.کلاغ های غصه در حیات مدرسه، لانه کرده اند. آن حیاطی که در آن جای سوزن انداختن نبود، اکنون به بیابانی مبدل شده است. باد غفلت و بی خیالی، تن و بدن مدرسه ها را می لرزاند. حتی یکی دو شیشه پنجره کلاس ها شکسته شده است و آدم را یاد نظریه معروف پنجره شکسته و پیامدهای بد آن می اندازد.

ازدحامی دم در هیچ مدرسه ای دیده نمی شود. در مدرسه ها ، رفت و آمدی دیده نمی شود. معلمان هر کدام در جایی دور از مدرسه ، مشغول ادامه تدریس هستند. والدین برای بردن بچه هایشان، دم در مدرسه صف نمی کشند. اقتدار مدیران تضعیف شده و در سطح مجازی مانده است. از رهگذر ترویج فاصله گذاری اجتماعی، پیوند نمادین خانه و مدرسه که قبلا هم به تار مویی بند بود، اکنون نابود شده است و کیست که نداند، مدرسه با حضور دانش آموز، مدرسه است. نمی دانم اما برای میهنی که در آن، سه اصل وجودی گفتار و کردار و پندار نیک بر اساس دانش و دانایی شکل گرفته و برای جامعه ای که معجزه پیام آورش کتاب و در آن از خواندن سخن گفته شده است، زیبنده نبود تا درب دبستان ها و دبیرستان هایش بسته بمانند. ما که سالها از شلوغی کلاس ها نالیده بودیم، اکنون باید در جای خالی دانش آموز و بر بال امواج، درسها را مرور کنیم و فراموش نکنیم که همه هنر معلم نه به حضور در کلاس که نفوذ در حواس است .

اما در پشت این دنیای ساکت و خاموش ، غوغایی است. اغلب معلمان ، در فضای مجازی حضور دارند و سرگرم تدریسند. بسیاری از آنها در تولید محتوا و ارسال عکس و فیلم با هم مسابقه گذاشته اند. چندان که از فرط ازدحام و تراکم اطلاعات و پائینی سرعت، از ماندن شبکه شاد، ناشاد شده اند و به شبکه های خارجی کوچ کرده اند. البته که این همه حضور «در » بچه ها ، اصلا به مفهوم نفوذ «بر» بچه ها نیست. در این آشفته بازار رسانه، از این حضوری که یک طرفه است و تاثیر آن به محض ارسال پیام از میان می رود، دستاورد آموزشی به ندرت و دستاورد تربیتی اصلا نمی توان انتظار داشت. بچه های ما در فضایی و با فرهنگی رشد کرده اند که بر اساس دیالوگ و دیدار رو در رو سامان یافته است و نمی توان ساختار آن را در طول یک سال به راحتی تغییر داد.اگرچه،در این میان ظاهرا استفاده از گوشی های سرگردان در دست بچه ها، معنی دار و جهت دارگشتهو ابزار افزایش دانش و سوادشان شده است. آنها که تا دیروز ، یواشکی و به سرعت دور از چشم اولیا و معلمان در گوشی گشت می زدند، الان گوشی به دست در تمام خانه می گردند و سرکلاس مجازی می نشینند . به خیال بزرگترها، آنها فقط درس می خوانند ؛ در حالی که دردسر های این رهاسازی فعلا به چشمشان نمی آید. این فرصتی تازه و استثنایی برای بچه هاست که راحت به بازی های آنلاین، چت با دوستان چه بسا ناباب و گشت در سایت های نامناسب بپردازند. اضافه بر این، آسیب های جسمی و دردهای دست و چشم و گردن حاصل از مدام همراه داشتن گوشی همراه نیز خود حکایت مفصلی است.

کرونا و تعطیلی مدارس

همین تجربه حضور چند ماهه معلمان و دانش آموزان در فضای مجازی نشان داد که ما داریم شیپور را از راه گشادش می زنیم. در این فضا می توان خیلی آسان و روان خرید مجازی، تبلیغ مجازی، تفریح مجازی و نظائر آن را انجام داد اما آموزش مجازی را خیلی راحت نمی توان از آن انتظار داشت. حتی در ممالک توسعه که سال ها پیشتر از ما در فضای مجازی حضور داشتند، از این فضا به عنوان مکمل امر آموزش حضوری، استفاده کردند و نه جایگزین قطعی و رسمی آن. این هم به خاطر روح فرایند آموزش است که رفتاری انسانی و در هم آمیخته از شعور و عاطفه و حرکت است که باید چهره به چهره و سینه به سینه منتقل شود و شیوه دیگری از آموزش نمی تواند و نباید جایگزین آن بشود. به این ها بیفزایید؛ ساز وکارهای فنی و عملیاتی فضای مجازی در سرزمین ما که علی رغم هزینه کردن در باب هوشمند سازی در آن همه سال، ضعف ها و نقص های کار الان دارد هر کدام خود را از گوشه ای نشان می دهد و یادآور حکایت قیر و قیف است که وقتی یکی هست، دیگری نیست.

یک علت این تنگناها و دردسرها شاید در این است که نظام آموزشی ما و کتابهای درسی موجود برای آموزش رو دررو و حضوری تعبیه و تدوین شده است و حال همه می خواهند به واسطه حضور این ویروس  و با عجله، در آن و برآن آموزش مجازی را پیاده کنند. ماحصل کار بیشتر به نوعی سرگرمی و بازی با گوشی و رایانه می ماند که تا مدتها باید باید سرگرم رفع عیب و ایرادها باشند و طبیعی است که در این همراهی ناگزیر و بی برنامه، داد و فریاد دانش آموز و اولیا و معلمان بلند می شود.

اما آموزش از راه دور، ما را به دانش آموزان نزدیک تر کرد. همین که تازه فهمیدیم چه دنیای شیرینی با هم داشته ایم. همین که دلمان برای با هم خندیدن هایمان تنگ شد و حال عجیب دلمان برای مدرسه گرفته است. همان مدرسه ای که همواره از آن می نالیدیم. همان مدرسه ای که از آن به دارالامتحان و پادگان تعبیر می کردیم. همان مدرسه ای که بابت جای خالی نشاط و شادی در آن انتقاد می کردیم.همان مدرسه ای که وقتی زنگ آخر را می زدند، بچه ها انگار از زندان گوانتانمو آزاد شده بودند و تا خانه می دویدند. اکنون اما من و تمام بچه هادوست دارم به همان مدرسه باز گردم؛ با تمام کمی ها و کاستی هایش. مدرسه هر چه که نداشت، لااقل جمع باصفا و بی ریای بچه ها را داشت، حضور امید بخش معلمها را داشت، روح داشت، سرزندگی داشت.

کرونا یک بهره و فایده دیگر هم داشت و آن همین بود که کمک کرد تا هیبت و حرمت مدرسه و معلمان بهتر و بیشتر شناخته شود. همان اولیا و مردمی که مدام از کار معلمان انتقاد می کردند که مگر در قبال حقوقی که می گیرند،چه می کنند؛ مدتی که از نگهداری بچه ها در خانه خسته شدند، فریاد و فغانشان به لب رسید .دیگر به معلمان حق دادند که فقط  ساکت نگاه داشتن سی دانش آموز در یک اتاق و بدون هیچ درس و بحثی ، کارساده ای نیست و کار هر کسی هم نیست.

کرونا و تعطیلی مدارس

ولی روزی اگر کرونا رفت از سرما، باید دست به یک خانه تکانی اساسی در مدرسه بزنیم. همان مدرسه ای که یک عمر بچه ها را شبیه طوطی فرض کردیم که عمده هنرشان باید شنیدن و از بر کردن باشد. همان مدرسه ای که دیرسالی دلمان خوش بود در آن بچه ها را دانشمند بار می آوریم، غافل از آنکه آنها باید توانمند می شدند.همان مدرسه ای که بازی های پرورشی رایک عمر تلاش پرورشی فرض کرده بودیم.

همان مدرسه ای که در آن آموزش احکام دینی را عین تربیت دینی انگاشته بودیم و برپایی مراسم برای برخی مناسبت های تقویمی را عین تربیت سیاسی خیال کرده بودیم.

کرونا که آمد ، حس کردیم در این همه مدت ما معلم و مربی نبوده ایم که تنها مجری یک سری طرح ها و برنامه های دیکته شده از بالا بوده ایم که چه بسا حظ و لذتی از انجامشان نبرده ایم.

ما که سالها از شلوغی کلاس ها نالیده بودیم، اکنون باید در جای خالی دانش آموز و بر بال امواج، درسها را مرور کنیم و فراموش نکنیم که همه هنر معلم نه به حضور در کلاس که نفوذ در حواس است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کرونا و تعطیلی مدارس

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور