صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

نقدی بر سخنرانی ناصر فکوهی در سنندج و تحلیل رفتار شناسی ایرانیان بر اساس دموکراسی

چند روز پیش، دکتر ناصر فکوهی، استاد انسان‌شناسی دانشگاه تهران به دعوت انجمن جامعه شناسی سنندج در یک برنامه مجازی با موضوعی تحت عنوان «تنوع فرهنگی و سیاستگذاری رسمی در ایران» شرکت می‌کند. ایشان پس از یکصد دقیقه سخنرانی و پاسخ به پرسش‌های حضار، به ناگاه از کوره در می‌رود! موضوع از این قرار است که یکی از حاضران دو جمله در مونیتور جلسه می‌نویسد: این فرد خطاب به استاد ابتدا می‌گوید : «استاد آرام‌آرام چرت و پرت می‌گویند.» و بلافاصله می‌نویسد: «هویت بیرجندی را با هویت کردی مقایسه می‌کنند». 

استاد فکوهی که تا آن هنگام غرق در تبیین نظرات خویش در خصوص فواید دموکراسی و حقوق بشر و لزوم احترام به اقوام داخل ایران بودند، به محض دیدن این دو جمله، برآشفته شده و با به زبان آوردن کلمات «اراذل و اوباش» خطاب به فرد مورد نظر به پرخاش روی می‌آورد. وی سپس به مخاطبانش که عمدتاً از تحصیل‌کردگان علوم انسانی و به ویژه جامعه‌شناسی در کردستان هستند، می‌گوید:

«چنین آدم‌هایی را باید از بین ببرید»!

این انسان‌شناس، با تکرار مداوم الفاظ اوباش، لات، الوات و اراذل خطاب به فرد نظردهنده، به این نتیجه می‌رسد که با وجود چنین افرادی، دیگر ظرفیتی برای دموکراسی وجود ندارد!

با این وصف، استاد مبرز علیرغم پوزش‌های مکرر و گاه خودشکنانه مدیر جلسه و نیز ابراز تأسف و عذرخواهی حاضران، بدون توجه به واکنشهای آنان، از برنامه خارج می‌شود و دیگر برنمی‌گردد. این یادداشت کوتاه درصدد تحلیل رفتار و گفتار پایانی آقای دکتر ناصر فکوهی است. 

در ابتدا بیایید برای کالبدشکافی موضوع، جای جملات فرد پرسش کننده را عوض کنیم؛ یعنی تقدم و تأخر جملات را تغییر دهیم. به این ترتیب اگر جمله دوم را قبل از جمله نخست قرار بدهیم آنگاه به این صورت خواهد شد: استاد، «هویت بیرجندی را با هویت کردی مقایسه می‌کنند» و پس از آن جمله دوم «استاد آرام‌ آرام چرت و پرت می‌گویند.»  آیا این است منطق گفتوگویی که همواره خود را با آن سرفراز پنداشته اید؟

 در خصوص جمله نخست، یعنی مقایسه کردن هویت بیرجندی با هویت کردی، می‌توان گفت که این اظهار نظر در حقیقت نقدی به رویکرد استاد به موضوع بوده و در جواب وی به مثابه مصداقی برای تبیین مفهوم خویش آورده شده است زیرا قیاس مورد نظر با ذهنیت و ادراک امر از سوی شنونده چالش برانگیز و ناسازگار است به همین خاطر، نویسنده این جمله به «مسأله»‌ ای برخورد می‌کند که ظاهراً در پیکره روش‌شناختی استاد به عنوان مسأله قابل طرح نیست. بر همین مبنا و بنابر گفته‌های آقای فکوهی در همان سخنرانی، می‌توان استدلال کرد که نقد مورد مناقشه چندان پر بیراه نیست. زیرا ایشان در سخنانش در اثبات فقدان قومی به نام «فارس» در پهنه فرهنگی ایران، از مناطقی مانند شیراز، اصفهان و بیرجند به عنوان فارس یاد نمی‌کند و زبان آنها را چیزی مغایر با آنچه که امروزه به عنوان زبان فارسی بر کشور مسیطر گشته است تلقی می‌نماید. بنابر این از نگاه استاد، به مدد وضعیت باستان گرایانه زبان فارسی در این گونه مناطق، نمی توان هویت جایی مانند بیرجند را از کردستان چندان جدا و متفاوت یافت. بر مبنای چنین استدلالی، مخاطب حق دارد قضیه را به گونه‌ای دیگر و مغایر با برداشت استاد ادراک نماید.

نقدی بر سخنرانی ناصر فکوهی در سنندج و تحلیل رفتار شناسی ایرانیان بر اساس دموکراسی

اکنون بیایید نگاهی به عبارت «چرت و پرت» بیاندازیم. در فرهنگ لغات، این عبارت به معنای سخنان یاوه و بیهوده است. اگر کسی سخن کس دیگری را یاوه و بیهوده تشخیص دهد، به کاربردن چنین عبارتی، حسب تشخیص عقلی آن کس، نشان دهنده تهور و بی‌پروایی آن فرد به گوینده آن سخن است نه اینکه به معنای ناسزا گویی و تهدید گوینده باشد. از نظر فرد پرسش کننده، اینکه استاد «هویت بیرجندی را با هویت کردی مقایسه می‌کند»، گزاره صادقی به حساب نیامده فلذا به پشتوانه ادبیات و منطق خویش، چنین قیاسی را بیهوده و در یک کلام «چرت و پرت» خوانده است. 

در اینجا فرد پرسشگر به داوری پرداخته و می‌گوید: «استاد آرام‌ آرام چرت و پرت می‌گویند.» این جمله بدان معناست که تا آن هنگام یعنی یکصد دقیقه گذشته، برای این فرد، مطالب استاد، ژاژگویی نبوده بلکه از این به بعد و با هویدا گشتن آن تمثیل ناروا، وارد این فاز شده است.

در مقابل چنین برداشتی، شگفتی در این است که استاد فرهنگ‌شناس و فرهنگ‌مدار به محض اطلاع از این سخن، فوراً الفاظ «اراذل و اوباش» را به کرّات نثار پرسش کننده می‌نماید و از یک شخص آکادمیک و صاحب‌نظر، به یک فرد، تلخ‌گفتار و خشن افول می‌کند! ابتذال آکادمیک و افتضاح معانی، هنگامی از این استاد رخ می‌نماید که میزبانان خویش را به «از بین بردن» چنین کسانی دعوت می‌کند! استدعا برای از بین بردن، مترادف فرمان به قتل است. این موضع‌گیری غیرعقلایی را نباید به مثابه حاضرجوابی استاد تعبیر کرد زیرا آمیخته با ترس و جبن است. در کجای روابط استاد ـ شاگردی مرسوم است که اگر دانشجویی به استادش بگوید، «چرت و پرت نگو!» استاد جایگاه خویش را در حد یک خروس جنگی تقلیل دهد؟

باید بسیار متأسف شد برای روشنفکر باتجربه‌ای که به خاطر نقد متهورانه یک دانشجوی جوان، این گونه به سیاهکاری روی می‌آورد و همه را در ذهن خویش از دم تیغ عدم تساهل می‌گذراند.

نقدی بر سخنرانی ناصر فکوهی در سنندج و تحلیل رفتار شناسی ایرانیان بر اساس دموکراسی

( گفت و گو ، بنیاد دموکراسی است )

 

از سوی دیگر باید پرسید که چگونه است استاد در همین سخنان، وقتی از دولتهای جهان سومی خصوصاً کشورهای عربی سخن می‌گوید آنها را به باد تمسخر می‌گیرد که با الگو قرار دادن تمرکزگرایی فرانسوی مدل «مسخره»ای از حکمرانی برپا کرده‌اند. آیا کسی هست بپرسد: «کلمه مسخره، دقیقاً معادل کدام اصطلاح علم انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی و یا علوم سیاسی است؟» آیا واژه مسخره، در همان سنخ کلمات «چرت و پرت» جای نمی‌گیرد؟ پس چرا کاربست چنین الفاظی برای استاد رواست اما برای دانشجو و یا «دیگری» دلیلی خواهد شد برای از میان بردن او؟ 

جنبه طنز مسأله آنجاست که این استاد فرهنگ، گفتن عبارت چرت و پرت را دلیلی بر نبودن ظرفیتی برای دموکراسی قلمداد می‌کند. شاید این نگاه ماحصل نشستن بر برج عاجی است که قادر نیست لحظه‌ای فرو ریزش آن را ببیند. آیا این است منطق گفتوگویی که همواره خود را با آن سرفراز پنداشته اید؟  

نقدی بر سخنرانی ناصر فکوهی در سنندج و تحلیل رفتار شناسی ایرانیان بر اساس دموکراسی

( مخالفت ممنوع ! )

 

در این خصوص علیرغم میل خویش و به مدد داستانی که سعدی در بوستان از ماجرای به بندگی گرفتن لقمان حکیم نقل کرده نکته‌ای خواهم گفت، آنجا که لقمان به برده فروش گوید: ولی هم ببخشایم ای نیکمرد/که سود تو ما را زیانی نکرد. شاید به زعم آن استاد، فرجام این جلسه به منفعت ایشان ختم شده‌ باشد لیکن به زعم راقم این سطور، همصدا با لقمان باید گفت: کای استاد! سود تو ما را زیانی نکرد!

دکتر فکوهی و امثال فراوان ایشان، اگرچه دارای مدارج آکادمیک از دانشگاههای معتبر جهان هستند و با ظاهر شکیل و کراوات زده لب به سخن ‌می‌گشایند و از عجایبات جهان مدرن و حقوق بشر سخن ساز می‌کنند اما در لحظه‌ای بسیار تصادفی، به یکباره پرده از آن وجهه دیگرشان که به حقیقت‌ افکارشان بسیار نزدیک است، کنار زده می‌شود! ایشان به پشت گرمی، لویاتانی که در پشت صحنه دارند و بر متکای گفتمانی که بر آن لم داده‌اند، الفاظ مطنطن و شبه‌علمی خود را به پیرامون مرکز، بسان فضل می‌فروشند و در صورت مواجهه با سوال و یا چالش، به ناگاه گره بر ابرو می‌اندازند و خشم و خشونت نهان خویش را عیان می‌سازند.... و این سود ما بود!

در پایان سخنی کوتاه با مدیر آن جلسه؛ خوف آن دارم که خصلت مهمان‌نوازی کردستانی‌ها، برساخته همان گفتمان مرکز ـ پیرامون باشد! با این وصف، مردم کرد به مهمان نوازی شهره‌اند. اما پرسش این است: آیا نوازش مهمان باید به خودزنی منجر شود؟ آیا نباید شرمگنانه از خود بپرسید که این همه ترشرویی و زخم زبان‌ استاد با یک لفظ متهورانه برابری می کرد که با وجود دهها بار طلب عفو، وقعی بدان گذاشته نشد و استاد به صورت پادگانی، همه را با کج خلقی و خروج از اخلاق استادی تنبیه نماید؟ این همه خودکم بینی از بهر چیست؟

@DengiKurdistan


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر سخنرانی ناصر فکوهی در سنندج و تحلیل رفتار شناسی ایرانیان بر اساس دموکراسی

منتشرشده در یادداشت

حکایت خر برفت و خر برفت و خر برفت و داستان زندگی ایرانیان

یکی از قصه‌های شیرین مثنوی، داستان مردی است مسافر که در کاروانسرایی مهمان شد. الاغش را به طویله دار سپرد و خود وارد مهمان‌سرا شد. گروهی اوباش که پاتوق‌شان آن کاروانسر بود تصمیم گرفتند شام آن شب‌شان را به خرج مهمان غریب صرف کنند. بنابراین نقشه کشیدندکه الاغش را بدزدند و بفروشند. با پولش آبگوشت مفتی بخورند. می‌خواندند و می‌رقصیدند با شعری که ترجیع بند آن، این بود:

«خر برفت و خر برفت و خر برفت»

دقایقی که گذشت سایر مهمان کاروان‌سرا نیز تحت تاثیر آن جمع شروع به کف زدن و خواندن کردند به تدریج اغلب مهمانان از جمله صاحب خر هم می‌خواندند و می‌رقصیدند. در همین حین یکی از اوباش به طویله رفت و به طویله دار گفت که صاحب الاغ تصمیم به فروختن خرش گرفته است و مرا مامور کرده که الاغ را از تو تحویل بگیرم و برای فروش ببرم. طویله دار پرسید: «از کجا بدانم که راست می‌گویی؟» آن فرد پاسخ داد: «بیا و ببین که به مناسبت فروش الاغ جشنی گرفته است و می‌خواند که خر برفت و خر برفت و خر برفت.» طویله دار چون وارد مهمان سرا شد و صاحب الاغ را در حال رقصیدن و خواندن «خر برفت …» دید گفته‌ی آن مرد را باور کرد و الاغ را بدو سپرد.

آن شب اوباش آبگوشت لذیذی را به خرج مرد ساده‌لوحی خوردند که به سادگی «جو زده» شد و بی‌آنکه بداند برای چه می‌خواند و می‌رقصد، خواند و رقصید. روز بعد بود که مهمان غریب بی‌نوا دانست در جشن دشمنان خود می‌خوانده و می‌رقصیده است.

داستان‌های مثنوی، داستان زندگی است. داستان ماست. انسان‌های بسیار تحت تاثیر محیط تصمیماتی می‌گیرندکه جز گرفتاری و حسرت نتیجه‌ای برایشان ندارد.

حکایت خر برفت و خر برفت و خر برفت و داستان زندگی ایرانیان

چه بسیار پول‌مان را صرف خریدن چیزهایی می‌کنیم که نیازی به آنان نداریم ولی چون دیگران را در حال خرید مشتاقانه می‌بینیم ما نیز باور می‌کنیم که حتما ما نیز باید صاحب چنین کالایی باشیم!

چه بسیار عمرمان را صرف پیمودن راه‌هایی می‌کنیم که راهروان‌ِ بسیار دارند گرچه هیچ کدام از آن راهروان دلیل متقاعد کننده‌ای برای پیمودن آن راه ندارد جز اینکه اگر صدها یا هزاران نفر در این راه طی طریق می‌کنند حتما این راه به آبادی‌ِ خوش آب و هوایی می‌رسد، گر چه به فرمایش خیام:

از جمله‌ی رفتگان‌ِ این راه دراز

بازآمده‌ای کو که به ما گوید راز؟!

به‌هوش باشیم که در این کاروانسرای دنیا، دزدان مکاری زندگی می‌کنند که مایلند به خرج ما سفره‌شان را رنگین کنند. آنان چنان شیرین می‌خواندند و می‌رقصند که ما نیز «عقل نقاد» خود را به کناری می‌نهیم و بدون پرس و جو با آنان به دست افشانی و پایکوبی مشغول می‌گردیم. بدون این که بدانیم جشن آنان، عزای ماست!

خلق را تقلیدشان برباد داد ای دو صد لعنت بر این تقلید باد.

سایت دکتر محمدرضا سرگلزایی

حکایت خر برفت و خر برفت و خر برفت و داستان زندگی ایرانیان

منتشرشده در یادداشت

درخواست از وزارت آموزش و پرورش برای پرداخت کامل حق التدریس معلمان

اوایل اسفند ماه 98 بود که کلیه مدارس و دانشگاههای کشور به طور ناگهانی به علت شیوع بیماری کوید 19 تعطیل شد و تا چند هفته همه در شک بودند و هیچ برنامه ای برای آموزش غیر حضوری مدارس و دانشگاهها نداشتند. با ادامه روند تعطیلات، معلمان با استفاده از تجربیات خود در آموزش های غیر حضوری و با استفاده از اپلیکیشن های موجود و تشکیل گروه و کانال های درسی به صورت خود جوش و مبتکرانه آموزش ها را شروع کردند. اکثر معلمان با پیوستن به کمپین آموزش تعطیل نیست، فعالیت خود را شروع کردند. در بسیاری از موارد و حتی در تعطیلات نوروز 1399 معلمان در مدارس حاضر می شدند و با فیلمبرداری از تدریس های خود و ویرایش و کاهش حجم آن، فیلم های تدریس خود را در گروهها و کانالهای فضای مجازی منتشر می کردند. در آن زمان هنوز نرم افزار شاد طراحی نشده بود و فعالیت ها در گروهها و کانالهایی که مدارس و یا معلمان تشکیل داده بودند، صورت می گرفت.

درخواست از وزارت آموزش و پرورش برای پرداخت کامل حق التدریس معلمان

پس از راه اندازی شبکه آموزش دانش آموزی « شاد»  فعالیتها به این نرم افزار منتقل شد؛ نرم افزاری که زیر ساختها و قابلیت های لازم را نداشت ولی معلمان با تمام سعی شبانه روزی خود آموزش ها را به پایان بردند و از راههای گوناگون آزمون ها و ارزشیابی های پایانی را نیز برگزار کردند. با شروع سال تحصیلی جدید که از 15 شهریور آغاز شده همچنان آموزش های مجازی در بستر های مختلف و با تجربه های بهتر در حال برگزاری است.

معلمانی که از وسایل شخصی خود مانند گوشی موبایل، تبلت، لپ تاپ و کامپیوتر و اینترنت استفاده می کنند و علاوه بر تدریس طبق برنامه هفتگی مدرسه، در تمام اوقات  نیز جوابگوی سؤالات دانش آموزان و اولیای ایشان نیز می باشند.  با این وجود آموزش و پرورش برای معلمان شاغل و بازنشسته حق التدریس بابت تدریس ماههای اسفند تا خرداد 98 مبلغ بسیار ناچیزی را که تقریباً معادل یک- پنجم کارکرد واقعی معلمان بود، در روز های گذشته واریز نموده است که اعتراض همه را به دنبال داشته است.

درخواست از وزارت آموزش و پرورش برای پرداخت کامل حق التدریس معلمان

نکته جالب اینجاست که آموزش و پرورش هیچ توجیه و دلیل قانع کننده و هیچ فرمولی را برای محاسبه این مقدار ناچیز واریزی ارایه نکرده و پاسخی صریح و شفاف ارایه نکرده است که این امر عصبانیت بیشتر معلمان را در پی داشته است.  البته تا کنون اعتراضات زیادی انجام شده و  معلمان کمپین های متعددی در فضای مجازی برای احقاق حق خود تشکیل داده اند. رایزنی و پیگیری های زیادی نیز با مسئولین آمورش و پرورش، ارگانهای نظارتی و نمایندگان مجلس صورت گرفته، که تاکنون فقط قول مساعدت و پیگیری به معلمان داده شده است.

در حالی که بسیاری از ارگانهای دولتی با توجه به شرایط سخت اقتصادی و تورم افسار گسیخته به فکر افزایش حقوق و مزایای نیروهای خود هستند، آموزش و پرورش حق واقعی معلمان را نیز پرداخت نمی کند.

لذا با توجه به کمبود معلم در آموزش و پرورش و جلوگیری از تبعات ناگوار اعتراضات معلمان و کاهش آسیب ها و چالشهای آموزش مجازی دانش آموزان، شایسته است که مسئولین وزارت آموزش و پرورش هرچه سریعتر حق الزحمه آموزش های مجازی همکاران را که به صورت حق التدریس مشغول به فعالیت هستند، به طور کامل پرداخت نمایند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

درخواست از وزارت آموزش و پرورش برای پرداخت کامل حق التدریس معلمان

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ « محسن حاجی میرزایی » وزیر آموزش و پرورش 9 بهمن به منظور بازدید از آموزش و پرورش استان اصفهان و دیدار با کادر آموزشی به اصفهان سفر کرد.

مدیر کل آموزش و پرورش استان اصفهان گفت : معلمان استان اصفهان انصافاً جهاد آموزشی را به معنای واقعی پیاده کردند و این در حالی است که مدارس استان اصفهان از نیمه شهریور سال 1399 که به گفته وزیر آموزش و پرورش بیش از نیمی از دانش آموزان در مدارس حضور یافتند از همان ابتدا تعطیل بوده و آموزش به صورت مجازی دنبال شده است .

 نکته قابل تامل آن که وزیر آموزش و پرورش نشستی را با رسانه و خبرنگاران برگزار نکرد .

خبرنگار صدای معلم پرسش هایی را برای طرح خطاب به وزیر آموزش و پرورش آماده کرده بود اما موفق به این کار نشد .

تنها خبرنگاران صدا و سیما توانستند به صورت مشروح با وزیر آموزش و پرورش مصاحبه کنند .

نرگس کارگری خبرنگار صدای معلم موفق به تنها طرح یک پرسش از آقای حاجی میرزایی شد.

صدای معلم پرسید که آیا صحت دارد که از منابع مالی صندوق ذخیره ی فرهنگیان برای « سامانه شاد » استفاده و کمک شده است؟

حاجی میرزایی ضمن پاسخ منفی گفت این ها ربطی به هم ندارند.

« صدای معلم » از رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش پرسید :

 آموزش و پرورش نیز مانند دستگاه های دیگر می تواند در تصمیم گیری مستقل باشد. ولی برای هم رنگ شدن با کدام جماعت نسبت به بازگشایی مدارس سماجت جدی ندارد و یا نمی خواهد که قضیه به طور جدی مورد بررسی قرار گیرد؟ معلمان خود تشویق کننده تعطیلی مدارسند و اولیا را نسبت به این مسئله حساس می کنند و این ترس و دلهره بر طبل تعطیلی می کوبد.

فریبرز حمیدی در پاسخ گفت :

« وزارت بهداشت و ستاد کرونا نمی گذارند وگرنه خانواده ها از خدا می خواهند که مدارس باز شوند . »

« رضوان حکیم زاده » معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به پرسش های صدای معلم تاکید کرد که سطح توقعات خانواده های ما  از مدرسه غیر استاندارد است و از جهتی قابل قبول نیست ولی فشار روی مدرسه است و هنر ما این است که آن ها را آگاه کنیم .

پرسش دیگر « صدای معلم » از غلامرضا قائدی ها مدیر مرکز تحقیقات معلمان استان اصفهان بود .

قائدی ها در این گفت و گو به صدای معلم می گوید که استان اصفهان یکی از استان های پیشرو و پیشگام در جهت آموزش مجازی است.

وی تاکید می کند : یکی از موفق ترین قسمت های کشور و مراکزی که موفق به تولید محتوا با این حجم شده است، مرکز تحقیقات معلمان استان اصفهان است .

این در حالی است که بنا به گفته رییس آموزش و پرورش دوره دوم ابتدایی اصفهان بالغ بر پنج هزار بازمانده از تحصیل در این دوره وجود دارند که حدود نیمی از آنها شناسایی شده است. ( این جا )

همچنین معاون آموزش ابتدایی اداره کل آموزش و پرورش اصفهان در 13 دی ماه 1399 گفته است: ۴۲ درصد از دانش‌آموزان ابتدایی استان اصفهان به دلیل استفاده از فضای مجازی افت تحصیلی داشته‌اند.

 این گفت و گو را می خوانیم .

منتشرشده در گفت و شنود

آسیب شناسی آموزش مجازی در جهان و آموزش و پرورش ایران

مقدمه
آموزش مجازی یا آنلاین ، تجربه ای جدید برای ما و یک پیش شرط آموزشی برای کشورهای پیشرفته بود . موافقان آموزش حضوری ، یقین مخالف آموزش مجازی به عنوان مکمل یادگیری نیستند ، اما مگر مکمل های غذایی جایگزینی مناسبی برای غذا خوردن هستند که این یکی نیز برای آموزش باشد . به هر حال اهدافی در مدارس تعقیب می شوند که جهت نیل به آنها داشتن تعاملات اجتماعی ، برنامه و جهت از مقتضیات اجتناب ناپذیر تعلیم و تربیت است. این که شرایط بحرانی و یا استثناست نیز قبول ، اما روی سخن ما با مسئولین این است که شما ساده ترین ، راحت ترین و سهل الوصول ترین جایگزین را برای امر آموزش ، برگزیدید. هیچ طریقی بدون زحمت و دردسر نیست و راه اندازی دست و پا شکسته شبکه شاد هم ، به عنوان اولین تجربه سختی های خود را داشته است ، اما خلاقیتی به خرج ندادید ، به جمع آرا نپرداختید ، فرضیه های بیشتری را بررسی نکردید و اولین گزینه بهترین گزینه بود.

شرایط ایپدمی کرونا ، جهان را درگیر آموزش مجازی کرد.

جهان ناگریز به آموزش مجازی روی آورد ، اما با این تفاوت که :
* کشورهای پیشرفته با فاصله بسیار زیادی از کشورهای در حال توسعه و عقب مانده ، از سال ها پیش به این امر مبادرت ورزیده بوده اند.
* به دلیل تجارب اولیه کشورهای پیشرفته ، آنان سختی های ناهمگن کشورهای در حال توسعه و عقب مانده را در انطباق با شرایط جبری آموزش مجازی دوران کرونایی ، نداشته اند.
* کشورهای در حال توسعه و عقب مانده در شرایط کرونایی نیز همانند دوران قبل کرونا ، به دلیل عمومیت نابرابری های اجتماعی و اقتصادی و سیطره فقر در جامعه ، از بی عدالتی آموزشی رنج می برند و این امر باعث ترک تحصیل میلیون ها دانش آموز بی نصیب از ابزار و امکانات لازم برای استفاده از آموزش توسط اینترنت گردیده است و یا محرومیت منطقه ای باعث گردیده است که خط اینترنتی نداشته باشند و یا دریافتی آنان بسیار ضعیف باشد ، تا حدی که دانش آموز بینوا تا ارتفاعات برای دریافت اینترنت بالا رفته و به دره سقوط نموده است.

آسیب شناسی آموزش مجازی در جهان و آموزش و پرورش ایران

آموزش مجازی یعنی رهایی از دغدغه مدرسه سازی و استخدام معلم !
محسن حاجی ‌میرزایی وزیر آموزش و پرورش در شبکه جام‌جم با موضوع "برگزاری سال جدید تحصیلی در شرایط کرونایی با آموزش‌های آنلاین" مطالب زیر را یادآور شده بود :
" برای ایجاد سامانه شاد از صفر شروع کردیم . سامانه شاد مخفف " شبکه آموزشی دانش‌آموز " است . ما مدرسه‌ای تحت عنوان مدرسه مجازی ایرانیان ایجاد کرده ایم . سامانه شاد یک سامانه منحصرا آموزشی است . بعضی روزها تا ۳۰۰ هزار ارتباط زنده روی شبکه شاد داریم . بارگذاری تمام محتواهای آموزشی در این سامانه انجام می گیرد. هر چند بدون آموزش حضوری ، دانش‌آموزان از آموزش فاصله می‌گیرند و ممکن است عواطف شان را نسبت به آموزش از دست بدهند اما کرونا که آمد خیلی اتفاقات را سبب شد ، اتفاقات تلخ و ناراحت‌کننده‌ای که منجر به آسیب سلامت مردم و فوت برخی از عزیزان جامعه شد ، اقتصاد را دچار مشکلاتی کرد ، مناسبات اجتماعی را محدود کرد و سلامت را به مخاطره انداخت اما از آن طرف ، ما را با ظرفیت‌های جدیدی آشنا کرد و به یک زیست بوم جدیدی وارد شدیم . دنیا سال‌ها بود که در حال کوچ کردن به این زیست‌ بوم بود اما حرکت خیلی کُندی داشت و کرونا به یکباره همه جوامع را به یک زیست‌ بوم جدید پرت کرد و در حال حاضر آماری که در دنیا هست حدود ۶۷ درصد معلمان جهان برای اولین بار آموزش مجازی را تجربه می‌کنند. یعنی این ظرفیت مهم به صورت یک سری کارهای مکمل در برخی کشورها مورد استفاده قرار می‌گرفت اما این که جایگزین آموزش رسمی شود ، برای اولین بار بود. "

وی در باره کتب درسی گفت : " دانش‌آموزان باید به کتاب‌های درسی برای مطالعه مراجعه کنند. لذا برای سال آینده روی این ظرفیت کار می‌کنیم که تمام صفحات کتب درسی بارکد داشته باشد که دانش‌آموزان با قرار دادن تلفن شان روی آن ، از محتوای تکمیلی متن‌ها مانند داستان ، فیلم و آزمایش استفاده کنند و برای سال آینده آماده می‌شود." دسترسی به پلتفرم آموزش آنلاین مترادف با دارا بودن نرم افزار آموزش آنلاین نیست ، بلکه بدین معناست که مجموعه‌ای از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری و نهادی در مدرسه برای آموزش‌های آنلاین فراهم شده باشد.

" با آموزش مجازی ، یک گام بزرگ برای عدالت آموزشی برداشته شد. یعنی معلمان درجه یک ما می‌توانند به تعداد محدودی دانش‌آموز آموزش دهند ، اما این بستر ، این امکان را فراهم کرده است که شما در دورترین روستای کشور هم باشید بتوانید از تدریس نمونه کشوری برخوردار باشید. این موضوع هم فرصت‌های یادگیری را به نحو وسیع‌تر توزیع می‌کند و هم کیفیت مؤثرتر و مناسب‌تری از یادگیری را در دسترس همگان قرار می‌دهد."
وی تصریح کرد : " بنده به استان‌هایی که شاخص‌هایشان ضعیف تر است می‌گفتم که اگر برای رفع محرومیت شما می‌خواستیم کاری کنیم باید مدرسه برایتان بسازیم ، مدرسه پولش هم که باشد ، مدتی زمان می‌برد تا ساخته شود و همچنین ما باید معلم با کیفیت به آنجا بفرستیم و پیدا کردن معلم با کیفیت که حاضر باشد در دورترین مناطق آموزش دهد ، کار سختی است چون به هر حال معلمان از مناطق دوردست شروع به تدریس می‌کنند و وقتی تجربه‌شان که بیشتر می‌شود تمایل دارند به منطقه مرکزی بیایند اما الان می‌توانید یک جهش کنید چون ما یک مدرسه داریم که با هزینه چند میلیاردی لازم نیست ساخته شود بلکه اگر یک تبلت در دسترس باشد می‌تواند برای یک دانش‌آموز یک مدرسه باشد و می‌تواند از تدریس هماهنگ و یکسان با مدارس برخوردار استفاده کند". (1)

آسیب شناسی آموزش مجازی در جهان و آموزش و پرورش ایران

جناب وزیر ؛
چند اصل مهم ، اساسی و بنیادی را در کلِ واقعیت های موجود کشور نادیده گرفته اید :  ناهمگنی بومی جغرافیایی ایران ، تعدّد و چندگانگی آموزش ، فاصله اجتماعی و تضاد طبقاتی شدید . از کدام عدالت آموزشی سخن می گویید ؟ در خود شهرها هستند کسانی که تلویزیون ندارند و یا کیفیت آن بسیار پایین هست . حال چگونه در مناطق روستایی عدالت آموزشی رواج می یابد ؟ خوشحالی شما در بیان این جمله : " مدرسه ساختن نیاز به زمان ، بودجه و معلم دارد اما فضای مجازی خیر " ! بیانگر خلاص گشتن حضرتعالی از بار مسئولیتی است که زمین گذاشتن امروز آن ، برای فردا زلزله ای 8 ریشتری خواهد بود بر پیکر نظام آموزشی و فرهنگ و هنر و ادب کشور.

کاهش هزینه های آموزشی در شرایط کرونایی ، ظاهرا به مذاق وزارتخانه خوش آمده است که از تفکر برای چگونگی آموزش ترکیبی یعنی مجازی و حضوری ، پرهیز می کند .

بلاتکلیفی معلمان و دانش آموزان با وزارتخانه کی به پایان می رسد ؟ چرا گفته ها منطبق با واقعیات نیست ؟ بعید می دانم از اوضاع مناطق محروم بی خبر باشید  ؛ پس از کدام عدالت آموزشی سخن می گویید ؟ تدریس معلمان درجه یک ! باعث برقراری عدالت نمی شود ، آیا چنین تلقی به من معلم که در تلویزیون تدریس نمی کنم اهانت نیست ؟ چرا دوست دارید من معلم را درجه بندی کنید ، ما اشیا نیستیم . دارای شعور و قابلیت های حرفه ای هستیم که انتظار احترام بدان را از شما داریم .

آموزش مجازی به عنوان یک مکمل ، شرط لازم برای فرآیند آموزش عمومی در کشور هست اما شرط کافی نیست . ما معلمان در کلاس درس ، فقط به تدریس محتوای کتب درسی مشغول نیستیم ، تمامی حرکات و سکنات ، میمیک یا حرکات و حالات چهره ، نحوه نشست و برخاست ، نحوه ورود و خروج به کلاس و مدرسه ، تُن صدای آرام و تند یا ملایم و خشن ، تبسم و لبخند مابین تعاملات روتین در کلاس و راهرو با دانش آموزان ، نوع لباس و تنوع آن ، نحوه نشستن و نوع تعاملات ما در اتاق دبیران با همکاران و....... بر تار و پود و شخصیت دانش آموزان مجموعا تأثیر می گذارد و او با الگوجویی از ظرافت و لطافت برخورد معلم با خود ، جامعه پذیر می شود و دست به انتخاب می زند که چگونه باشد یا چگونه رفتار نماید . به نسبت سیرابی و یا عطش مهربانی او در کانون خانواده توسط اعضای آن، میزان این تأثیرپذیری متفاوت هست. و حتی بدون اغراق ، تأثیر گذاری معلم بر روح و ذهن دانش آموزان از والدین آنها بسیار زیاد و عمیق تر هست ، چون حین تدریس معلمان شخصیت کاریزمایی می یابند.

در ضمن تضمین شما برای " معلم با کیفیت " در ماهیت یا موجودیت کدام شاخص ها نهفته است ؟ یا شما برای این مهم ، کدام قدم ارزشی - آموزشی را برداشته اید ؟ از فاصله و شکاف معلومات یک معلم در زمان فارغ التحصیلی مقطعی از دانشگاه تا سی سال خدمت او ، یقین مطلع هستید ؟ معلم با دانش ده بیست سال پیش ، نمی تواند کیفیت داشته باشد . در کشور ما آنچه که یک معلم را برای امر تدریس ، توانمند می سازد تجربه و توانایی ها و تفاوت های فردی و وجدان اوست .
مگر در شهرهای ما کیفیت آموزشی یا معلم با کیفیت وجود دارد که توقع آن را برای روستائیان و عشایر به وجود می آورید ؟ اصلا تعریف معلم با کیفیت را بیان دارید تا تکلیف معلمان مشخص شود ؟ البته حق دارید وقتی اقدام به درجه بندی معلمان یا رتبه بندی آنان بدون هر نوع پیش زمینه ای مساعد و متناسب می نمایید ، طبیعی است که معتقد باشید " معلم با کیفیت " ! لابد کمیت معلم را شما تعیین می کنید و کیفیت را رتبه بندی بدون هر نوع ساختی مستدل .

لابد از کیفیت آموزش ضمن خدمت و یا بی خاصیتی گروه های آموزشی نیز اطلاع دارید که کارگشا نیستند. آموزش ضمن خدمت برای یک معلم بدین جهت ضروری است که همپای دانش روز تدریس کند و نیازهای دانش آموزان را متناسب با واقعیت های پیرامون خود مرتفع سازد نه این که آنان مجبور به مطالعه کتب مذهبی نمایید تا به اهداف ضمنی تان برسید.

معلمی که با تقلب در فضای مجازی و یا به طور حضوری در این دوره ها آزمون می دهد ، چگونه الگویی مناسب برای دانش آموزان خود خواهد بود ؟ یا چگونه او هنگام تقلب دانش آموزان خود چشم خواهد پوشید ؟ چون شما این باور را در اذهان معلمان تثبیت کرده اید که مهم آن است که نمره قبولی بگیرید و امتیاز بگیرید ولی هرگز نخواسته اید تا از یادگیری معلمان مطمئن شوید . اگر سیستم آموزش ضمن خدمت صحیح و اصولی بود معلمان هرگز با چنین باوری به استهزای خود و آموزش ضمن خدمت نمی نشستند .

پایه گذار تقلب در مدارس و انسانها در جامعه ، خود نظام آموزشی است چون نه اهداف متعالی دارد و نه غربالگری قابل اعتمادی .

آسیب شناسی آموزش مجازی در جهان و آموزش و پرورش ایران

یا گروه های آموزشی که اهداف عملی آن برای پر کردن ساعات خالی آموزشی یک معلم در برنامه هفتگی نیست ، بلکه هدف از آن ایجاد هماهنگی در امر تدریس و رفع اِشکال ، شناسایی خلاقیت و ابتکار یک معلم در امر تدریس و آشنایی با مشکلات آموزشی معلمان در جریان تدریس هست. شما از کدام معلم با کیفیت سخن می گویید ؟
یا امر مدرسه سازی که وظیفه اصلی " معاون نوسازی توسعه و تجهیز مدارس کشور " است اما متأسفانه از عنوان معاونت مربوطه دو واژه ارزشمند " توسعه " و " تجهیز " که گویای کارکرد اصلی آن است با برداشت نادرست سازمان حین عجین کردن خیّرین مدرسه ساز با این واحد اداری ، هر دو را به وادی فراموشی سپرده است . ساخت مدرسه وظیفه حتمی دولت است نه خیّرینی که تبدیل به نهادی رسمی گردیده اند.

شرح وظایف نیروهای ستادی و صفی و نقش های موجود در آموزش و پرورش نیازمند یک تعریف جدید و مشخصی هست . مثلا ما می گوئیم آموزش اما منظورمان دقیقا از آن یادگیری یا رشد ذهنی و پختگی شعور نیست ، بلکه شما شرایط لازم برای چگونه متقلب یا زرنگ بودن جهت رسیدن به اهداف را مدنظر دارید .


دیدگاه کارشناسان در مورد آموزش مجازی
" با تمام این مسائل برخی از کارشناسان باور دارند که در شیوه آموزش مجازی ، فرصت‌های مختلفی فراهم است و استفاده از این روش در دوره شیوع کرونا باعث شده است دریچه‌ای نو به روی سیاست‌گذاران و معلمان در سراسر دنیا گشوده شود که در ایران نیز نمی‌توانیم بر آنها چشم ببندیم .
آموزش‌های از راه دور این ظرفیت را دارا هستند که معلمان شیوه‌های خلاقانه‌تری برای آموزش و محتوای تعیین شده به کار گیرند. محتواهای جانبی در آموزش‌ها بیشتر مورد استفاده قرار گیرد. دانش‌آموزان بیشتری به آموزش‌های باکیفیت‌ تر دسترسی پیدا کنند. برخی هزینه‌های آموزش کاهش یابد اما با وجود تمام این مزایا تأکید دارند هرگونه برنامه‌ریزی آموزشی در این رابطه نیاز به فراهم بودن شرایط و امکانات اولیه دارد.

در همین رابطه سازمان "همکاری‌های اقتصادی OECD" در گزارشی به بررسی "شاخص‌های جهانی آمادگی برای آموزش‌های دیجیتال" پرداخته است و در همین باره آزمون پیزا 2018 که توسط بخش آموزشی سازمان همکاری‌های اقتصادی برگزار می‌شود بخشی را به ارزیابی میزان فراهم بودن امکانات آموزش آنلاین در کشورهای شرکت‌کننده اختصاص داده است.
در این گزارش با اشاره به ضرورت استفاده از فناوری‌های نوین در مدارس اشاره شده است ، از آنجا که نسل‌های جدید دانش‌آموزان از کودکی با فناوری اطلاعات آشنا هستند ، بسیاری از کشورها تلاش می‌کنند امکانات بیشتری از کامپیوتر و تجهیزات را وارد مدارس کنند .همچنین "شکاف دیجیتالی" در آموزش همچنان نگرانی بزرگ محققان و سیاست گذاران است و مدارس هنوز هم باید در استفاده از این دستگاه‌ها شیوه‌های خود را بهبود ببخشند.

در این بررسی نقش شاخص آمادگی برای آموزش‌های دیجیتال در کشورهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است . این شاخص‌ها عبارتند از :

پلتفرم مناسب آموزش آنلاین ،‌ دسترسی دانش آموزان به مکانی آرام برای یادگیری در خانه ، دسترسی به یک دستگاه کامپیوتر برای انجام تکالیف مدرسه ، دسترسی دانش آموزان به اینترنت مناسب ، توانمندی فنی و حرفه‌ای معلمان در ارائه آموزش‌ها به کمک وسایل دیجیتال ، فراهم بودن زمان کافی برای معلمان برای فراهم کردن طرح درس آنلاین ، دسترسی معلم به منابع حرفه‌ای برای آموختن کار با ابزارهای دیجیتال و مشوق‌هایی به معلمان برای ارائه طرح درس‌های ویژه آموزش آنلاین و حمایت فنی مناسب از آموزش‌ها .

آسیب شناسی آموزش مجازی در جهان و آموزش و پرورش ایران

در بخشی از گزارشی که مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در شرح بیشتر این ماجرا به آن پرداخته آمده است : اطلاعات ارائه شده در این گزارش نشان دهنده میزان آمادگی و تمایل کشورهای مختلف به گسترش آموزش‌های از راه دور در مدارس یک سال پیش از همه گیری کرونا است . "

سه مؤلفه اصلی آزمون پیزا جهت بررسی آمادگی کشورها برای آموزش‌های دیجیتال عبارتند از :
* دسترسی دانش‌آموزان به کامپیوتر و اینترنت .
* آمادگی نرم‌افزاری و سخت‌افزاری مدارس .
* توانمندی معلمان در آموزش‌های از راه دور.

دسترسی 90 تا 100 درصدی دانش‌آموزان کشورهای توسعه یافته به کامپیوتر و اینترنت
درباره دسترسی دانش‌آموزان به کامپیوتر و اینترنت ، در کشورهای توسعه یافته دسترسی دانش‌آموزان به کامپیوتر 90 تا 100 درصد است.
در کشورهای منطقه مانند قزاقستان ، عربستان و قطر این عدد نزدیک به 70 درصد است این دسترسی در ترکیه و برزیل نزدیک به 60 درصد گزارش شده است.


دسترسی مدارس به پلتفرم مخصوص آموزش دیجیتال
کشورهایی نظیر سنگاپور ، دانمارک ، قطر ، سوئد ، شهرهای بزرگ چین ، فنلاند ، تایلند و آمریکا بیشترین آمادگی را در این زمینه دارا بوده‌اند به طوری که بیش از 70 درصد مدارس در این کشورها از پلتفرم‌های آموزش آنلاین استفاده می‌کنند. در آلمان ، فرانسه و ژاپن تنها 30 تا 40 درصد مدارس ، پلتفرم آموزش آنلاین دارند.
لازم به ذکر است دسترسی به پلتفرم آموزش آنلاین مترادف با دارا بودن نرم افزار آموزش آنلاین نیست ، بلکه بدین معناست که مجموعه‌ای از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری و نهادی در مدرسه برای آموزش‌های آنلاین فراهم شده باشد.

توانمندی معلمان در آموزش‌های از راه دور
نظرسنجی انجام گرفته از دانش‌آموزان درباره رضایتشان از توانمندی معلمان در آموزش‌های از راه دور نشان می‌دهد که برخی کشورها از پیش توانسته‌اند معلمان را برای استفاده از اینترنت و ابزارهای دیجیتال و همچنین شیوه‌های آموزش مجازی آماده کنند ، عمدتاً کشورها همان‌هایی هستند که برای تجهیز مدارس در زمینه پلتفرم‌های دیجیتال نیز تلاش‌های موثری انجام داده‌اند . اما توانمندی معلمان در این زمینه در بسیاری از کشورها به حد مطلوب نرسیده است ، حتی در کشورهایی همچون آلمان ، فرانسه ، ژاپن ، ایتالیا و سوئیس کمتر از 50 درصد معلمان توانمندی‌های لازم در این زمینه را دارا بوده‌اند.

تنها 30 درصد معلمان در کشورهای در حال توسعه توانایی ورود به آموزش مجازی را دارند
به طور کلی معلمان در بیشتر نقاط دنیا هنوز آمادگی ورود به عرصه آموزش دیجیتال را ندارند . این اطلاعات نشان می‌دهند تنها حدود 30 درصد معلمان در کشورهای در حال توسعه توانایی ورود به عرصه آموزش‌های مجازی را دارا هستند . لذا بخش مهمی از برنامه کشورها برای بهبود آموزش‌های از راه دور در سال‌های آینده باید معطوف به توانمندسازی معلمان باشد.
کشورهایی نظیر آلمان ، فرانسه و ژاپن با وجود برخوردار بودن از سطح بالای آموزش عمومی ، سرمایه‌گذاری چندانی در آموزش‌های دیجیتال و از راه دور انجام نداده‌اند به همین دلیل با وجود دسترسی نزدیک به 100 درصدی دانش‌آموزان به کامپیوتر و اینترنت ، مدارس و معلمان آنها آمادگی مواجهه با شرایط پیش آمده در دوره ویروس کرونا را نداشته‌اند."

برآوردی از وضعیت ایران در آمادگی برای آموزش دیجیتال
قضاوت دقیق در مورد آمادگی ایران برای ورود به آموزش‌های از راه دور به دلیل فقدان اطلاعات رسمی میسر نیست اما داده‌ها و اطلاعات تخمینی نشان می‌دهند تا پیش از شیوع ویروس کرونا ایران همچنون اکثر کشورهای در حال توسعه ، آمادگی کافی برای ورود به آموزش‌های از راه دور را دارا نبوده است و آمادگی معلمان در ایران برای آموزش از راه دور 30 تا 40 درصد است.
با وجود دسترسی 90 درصدی به اینترنت ، دسترسی به ابزارهای الکترونیک یادگیری دیجیتال در ایران 60 تا 70 درصد تخمین زده می‌شود . همچنین با توجه به عدم ارائه آموزش های مرتبط ضمن خدمت ، آمادگی آموزشی و فنی معلمان برای ارائه طرح درس‌های از راه دور دیجیتال همچون سایر کشورهای در حال توسعه بین 30 تا 40 درصد برآورد شده است.
در زمینه دسترسی مدارس دولتی به امکانات آموزش مجازی نیز ، امکانات مدارس محدود به تجهیز یک کلاس به امکانات آموزش دیجیتال بوده است ، ولی در عمده مدارس از این امکانات برای راه اندازی بخش آموزش‌های دیجیتال استفاده نشده است و اکثر مدارس آمادگی ورود به عرصه آموزش دیجیتال را نداشته‌اند. (2)

آسیب شناسی آموزش مجازی در جهان و آموزش و پرورش ایران

سخن آخر
امروز بِستر آموزش تغییر کرده است. تعطیلی ناخواسته و اجباری مدارس همزمان با شیوع کرونا ، مدارس را وارد فضای جدیدی از آموزش‌ کرد که مقتضیات آن با کلاس‌های درس حضوری ما آن هم به شیوه سنتی متفاوت است . امروز دانش‌آموزانی که تا دیروز از تابو بودن موبایل در مدارس خود رنج می بردند و هر دائم مؤاخذه می شدند و با او همانند یک مجرم رفتار می شد با استفاده از موبایل ، به تحصیل مشغول هست و موبایل یک ابزار آموزشی است !
لذا فاصله فیزیکی بین معلم و دانش‌آموزان ایجاد شده و کارکردهای معلمان ، بیشتر تغییر یافته است . تنها وجه مشترک ، کسب اطمینان از امر یادگیری دانش آموزان در هر دو شیوه تدریس برای معلمان سخت بوده و هست . معلمان در آموزش حضوری نیز مطمئن نبوده اند که آیا همه دانش آموزان به خوبی مباحث تدریس شده را یاد گرفته اند یا خیر ؟ چون حفظیات پارازیت اساسی برای این تشخیص بود.

همزمان با آموزش مجازی نگرش معلمان و دانش‌‌آموزان نیز تغییر یافت . ما می بایست از سال‌ها قبل ، بِسترهای آموزش مجازی را در بطن نظام آموزشی خود فراهم می‌ساختیم تا در شرایط بحرانی شبیه به کرونا ، غافلگیر نمی شدیم . این مشکل تمام کشورهایی است که در برابر تغییرات و تحولات لازم در نظام آموزشی خود شدیدا مقاومت می کنند و از تحقق آن واهمه دارند.  پایه گذار تقلب در مدارس و انسانها در جامعه ، خود نظام آموزشی است چون نه اهداف متعالی دارد و نه غربالگری قابل اعتمادی .

با ورود اجباری نظام آموزشی کشور به فضای آموزش مجازی ، مهارت ها و قابلیت های لازم برای معلمان آموزش داده نشد و پیش نیازها برای استفاده صحیح از این فضا معلوم نبود و شگفتا که آموزش مجازی در ایران نیز با همان قابلیت و ظرفیت سنتی ، تعقیب می شود .

در هفته های اخیر تیتر خبری داشتیم مبنی بر این که : بازرسان به مدارس می آیند ! یا معاونان مدارس در فضای مجازی موظف به حضور و غیاب دانش آموزان هستند. بالاخره احدی نباید مفت حقوق بگیرد ، به نوعی همه نقش ها باید درگیر باشند و بیکار نمانند. جالب این که نیاکان ما نیز خصایصی همسان با ما داشته اند ، یعنی یک ملت و دولت طی چندین قرن ، هیچ تغییری نمی کند و با همان مصادیق تعریف می شود ؟ چرا هرگز به این جمله باارزش نمی اندیشید که محمدحسین نظیری نیشابوری آن را در نیمهٔ دوم سده دهم (قمری) سروده است :

گل به خزان شکفته شد وین دل بسته وا نشد
در بُن ناخن است نی بخت گره گشای را
درس ادیب گر بود زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را

اگر جذابیت آموزش ما در حدی بود که دانش آموز با علاقه و درک درست از سرنوشت خود ، پای آموزش مجازی بنشیند دیگر پلیس بازی هم لازم نبود . این مشکل در آموزش رسمی ما هم دخیل هست. به جای ایجاد سد و محدود ساختن امکان فرار ، شرایط مطلوب و خوشایند قرار را فراهم سازید.

عدم دسترسی میلیونها دانش آموز به امکانات اینترنتی و سرعت بسیار کم و غیراستاندارد اینترنت در کشور ما ، از عمده ترین مشکلات ساختاری نظام آموزشی ماست . مخاطرات فضای مجازی برای گروهی که تا دیروز از آن توسط متخصصان علم طب و والدین و اولیای مدارس ، بازداشته می شده اند نیز بر همگان ملموس و مشهود است . فضای مجازی قادر به پر کردن تأثیرگذاری یک رابطه مستقیم و چهره به چهره ، اصلا نیست و این از دیگر مشکلات آموزش صِرف مجازی است. و این واقعیت تلخ ، خنده آور است که مسئولین نظام آموزشی ما تا دیروز خود از آموزش مجازی می گریختند و امروز آن را بهترین ، برترین و تنهاترین گزینه رفع تکلیف می شناسند. نباید از معضلاتی چون سواستفاده قاچاقچیان برای نوجوانان با دام اعتیاد ، نقشه های شوم تبهکاران برای باج خواهی از آنان با رذالت اخلاقی ، بیشتر شدن ارتباطات ناهمجنس و از هم پاشیدگی اخلاق متعاقب آن ، رخداد خودکشی کودکان و دیگر آسیب های اجتماعی که مهمترین آنها ترک تحصیل و کودک همسری است را نادیده بگیریم .

به دلیل کاستی‌های موجود که ارائه آموزش مجازی با کیفیت به دانش‌آموزان را با مشکلاتی مواجه می‌کند ، ارائه آموزش ترکیبی "حضوری و مجازی" امری واجب هست تا ارتباط دانش‌آموزان با مدرسه به طور کامل قطع نشود و علاوه بر جرقه ترک تحصیل به ویژه در حاشیه شهرها شاهد تبعات روانی و اجتماعی دوری از مدرسه و از سوی دیگر استرس عدم آشنایی کافی با شیوه جدید آموزش " کلاس درس مجازی " بر دانش‌آموزان نباشیم . آمادگی معلمان در ایران برای آموزش از راه دور 30 تا 40 درصد است.

سخت ترین دوران فعالیت برای وزارتخانه همین شرایط کرونایی است . اگر غفلت کند غافلگیری های جبران ناپذیری را در سال های آتی تجربه خواهد کرد. وزارت آموزش و پرورش می باید پویاتر از همیشه عمل نماید .

مدیران می بایید با " تفکر تمام مغزی " در کارکردهای خود به برنامه ریزی ، سازمان دهی ، رهبری ، هماهنگی ، کارگزینی و کنترل بپردازند و در هر یک از نقش های مدیریتی خود یعنی : تولیدی ، اجرایی ، نوآوری و یگانه سازی به تلفیق مهارت های فنی ، ادراکی و انسانی بپردازند. در علم مدیریت نیز همچون سایر علوم ، ترکیب و تلفیق کارکرد ها و مهارت ها ، امکان نیل به نتایج مطلوب تر را تسهیل می بخشد.

یک وزیر بهتر و بیشتر از هر کس دیگر می داند که نباید همانند افراد عادی و معمولی بیندیشد و یا عمل کند . نقش متفاوت ، حقوق و تکالیف متفاوتی نیز در بر دارد . پس جامعه فرهنگیان و معلمان و اولیای دانش آموزان و خود دانش آموزان ، در هر زمینه ای انتظار بهترین عملکردها را از او دارند. جامعه را از رکود آموزشی نجات دهید و گرنه این مرض به دیگر بخش ها نیز شدیدا سرایت خواهد کرد . ما انتظاری متفاوت از آنچه که تاکنون انجام یافته است و به غیر از شرایط موجود را خواستاریم تا دست در دست یکدیگر ، بدنامی رتبه های پایین آموزشی خود را از اذهان مردم خود و جهانیان بزدائیم . مدیریت درست شمای وزیر ، از من ، معلمی با کارآیی بالا می سازد نه سیر خطی ثابت و مشخص .

بخش نخست


منابع :
1 ) خبرگزاری فارس . مشروح گفت و گوی محسن حاجی ‌میرزایی وزیر آموزش و پرورش در شبکه جام‌جم . 9 مهر 1399 .
2 ) خبرگزاری تسنیم . آموزش مجازی در کشورهای مختلف جهان چگونه است؟ مدارس ایران آماده آموزش دیجیتال؟! .21 مهر 1399.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آسیب شناسی آموزش مجازی در جهان و آموزش و پرورش ایران

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

یکی از کانال های تلگرامی معلمان به نام « اخبار فرهنگیان » تصویری از فردی را منتشر کرده است که در حال آتش زدن تنه یک درخت است .

firingtreesfarhangian1

 

انتشار تصاویر انحرافاتی از این دست که محیط زیست را نشانه گرفته است شاید مانع و ترمزی باشد برای افرادی که به هیچ قاعده و قانونی پای بند نیستند اما پرسش این است که چرا چهره این افراد خاطی پوشانده می شود ؟

چگونه است زمانی که از یک نماینده مجلس خطایی سر می زند از آن فیلم گرفته می شود و حتی پلاک اتومبیل به نمایش در می آید اما زمانی که افراد دیگر خطایی انجام می دهند ، این گونه برخورد می شود ؟

تخلف ، تخلف است .

چه فرقی می کند که چه کسی مرتکب آن شود ؟

این ملاحظات و مصلحت سنجی ها از چه نشات می گیرد ؟

این در حالی است که شفافیت در اطلاع رسانی تنها راه اصلاح موثر است .

خطا و تجاوز به حقوق دیگران و به ویژه تهدید " محیط زیست " که یک حق عمومی است تبعیض بردار نیست .

آیا ریشه این نوع برخوردها به همان « روابط قبیله ای  » مرسوم و نهادینه شده در جامعه بی تفاوت ما باز نمی گردد ؟ ( این جا )

***

گزارش یک تخلف :

ایستادن و پارک غیرمجاز در مسیر ویژه دوچرخه سواری

زمان : شنبه 18 بهمن 1399 - ساعت 8 صبح

مکان : تهران - خیابان آزادی - نرسیده به بزرگراه یادگار امام - رو به روی دبستان دخترانه عاصمی

عکاس :  علی پورسلیمان

مورد به پلیس راهور مستقر در مسیر گزارش گردید .

مقابله با انحرافات اجتماعی و تجاوز به محیط زیست به روش کانال اخبار فرهنگیان

مقابله با انحرافات اجتماعی و تجاوز به محیط زیست به روش کانال اخبار فرهنگیان

مقابله با انحرافات اجتماعی و تجاوز به محیط زیست به روش کانال اخبار فرهنگیان

 

 پایان گزارش/


 مقابله با انحرافات اجتماعی و تجاوز به محیط زیست به روش کانال اخبار فرهنگیان

منتشرشده در محیط زیست

پدیده دکتر معلمان در آموزش و پرورش

« بسیاری از ما ارتباط میان انتخاب ها، کارها و نتایج حاصل از آنها را نمی‌بینیم. ما به جای پذیرش مسئولیت درباره وضعیت کنونی کارها و روابطمان، و هنگامی که زندگی ما آنچه انتظار داشتیم نشد....انگشت سرزنش خود را به سوی دیگران نشانه می‌رویم. ما بدون به دست آوردن آگاهی هشیارانه نسبت به انتخاب هایمان نمی‌توانیم در جهت بهبود شرایط گام برداریم و فقط به تکرار الگوهای گذشته خود می پردازیم».

دبی فورد
از کتاب "سوال‌های درست"

 

مطابق آمار ، 3500 فرهنگی در وزارت آموزش و پرورش با مدرک تحصیلی دکتری (PHD )  شاغل هستند .

« " دکتر معلم ها "  گروهی از شاغلان در وزارت آموزش و پرورش هستند که معتقدند وزارت آموزش و پرورش تبعیض آشکاری میان پرداخت حقوق معلمان با مدرک دکتری دارد چرا که طبق قوانین مختلف باید حقوق این افراد با حقوق شاغلان در وزارت علوم که مدرک دکتری دارند؛ برابری کند. اما اکنون این گونه نیست و این موضوع باعث خروج این افراد از عرصه تعلیم و تربیت خواهد شد .

دکتر معلم ها می گویند باید تبدیل وضعیت دکتر معلم ها به هیات علمی دانشگاه های فرهنگیان، شهید رجایی و پژوهشگاه مطالعات وزارت آموزش و پرورش انجام شود .

به گفته آنان؛ پیش از این در ماده‌ هشت قانون «نظام هماهنگ پرداخت» آمده بود که حقوق دارندگان مدرک تحصیلی دکتری نباید از ۸۰ درصد مجموع حقوق و مزایای اعضای هیات علمی دانشگاه کمتر باشد اما زمانی که قانون مدیریت خدمات کشوری  جایگزین  قانون نظام هماهنگ پرداخت شد به دلیل فقدان توجه به ماده یادشده در قانون جدید، به مرور اختلاف بسیار زیادی بین حقوق دکتر معلمان با هم رتبه‌ هایشان در وزارت علوم ایجاد شد .

این دکتر معلم ها می گویند آنها از مزایای بسیاری همچون حق تالیف مقالات، پروژه‌های پژوهشی و پرداخت‌ های مربوط به سمینارها و پایان ‌نامه‌ها نیز محروم هستند. چرا که با وجود داشتن سواد، تجربه و تخصص کافی، آموزش و پرورش فضای لازم برای این گونه فعالیت‌ها را در اختیار ندارد. اما بر خلاف شرط عدالت، حقوق دکتر معلمان در قیاس با حقوق دارندگان مدرک مشابه در سایر وزارتخانه‌ها تفاوت آشکاری داشته و حتی از حقوق شاغلان غیر هیات علمی در سایر وزارتخانه‌ها نیز کمتر است.  آیا این معلمان با ادعای " نخبگی " توانسته اند در بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ؛ چهره ای ماندگار تحویل جامعه دهند و چرا اکثریت این چهره های ماندگار که فارغ التحصیل دانش سراها بوده اند ؛ به همان دوران تعلق دارند ؟

آنان معتقدند که آموزش و پرورش برنامه ‌ای برای اختصاص ساعات دکتر معلمان به امر پژوهش، تحقیق و مقاله‌ نویسی ندارد و این افراد باید همانند سایر همکاران تمامی ساعات موظف خود را به امر تدریس در کلاس درس بپردازند.

 دکتر معلم‌ ها در برنامه ‌ریزی‌های کلان وزارتخانه، نظیر تالیف و اصلاح کتب درسی و یا تدوین پروژه‌های علمی، فرهنگی و پرورشی نقشی ندارند و مهارت‌هایشان به درستی به کار گرفته نمی شوند .

دکتر معلم ها می خواهند که مدیریت کارآمد و توجه به توانمندی این اجتماع بزرگ، هوشمند و فرهیخته، فرایند اصلاح ساختارها و حل مشکلات مزمن در آموزش و پرورش تسهیل و تسریع شود و توجه ویژه‌ دولت و کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی در راستای دیده شدن دکترمعلم ها به عنوان اعضای هیات علمی آموزش و پرورش را هم داشته باشند . » ( این جا )

از زمانی که بحث " رتبه بندی معلمان " در آموزش و پرورش مطرح شده به نظر می رسد نقش این معلمان در رسانه ها کمی پر رنگ تر شده است . حتی تعدادی از این معلمان گروه های مجازی تشکیل داده و با برخی مسئولان وزارت آموزش و پرورش مانند شورای عالی آموزش و پرورش جلساتی برگزار کرده اند .

پدیده دکتر معلمان در آموزش و پرورش

دکتر علی‌اکبر رضادوست؛ دبیر کارگروه تخصصی دکتر معلمان در یاداشتی که برای خبرگزاری تسنیم ارسال کرده‌ به برخی از این مشکلات اشاره کرده است : ( این جا )

 « رضادوست با اشاره به ماجرای سفر پنج نفر از دکترمعلمان کشور از نیشابور، مشهد، سمنان و تهران برای شرکت در نشست «شورای عالی آ‌موزش و پرورش» تاکید کرد: در این جلسه قرارمان این بوده است که چیزی را رسانه‌ای نکنیم، بر محور کار تخصصی پیش برویم و شورای عالی را کمک بدهیم تا به بهترین تصمیم در رتبه‌بندی برسد. چهار ساعت فایل صوتی این جلسه موجود است برای وقت مناسبش .

وی درباره خواسته دکترمعلمان نوشته: ما صرفاً دنبال شایسته ‌سالاری، تخصص ‌محوری و اجرای حقیقی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، برنامه‌ی ششم توسعه و دیگر اسناد بالادستی هستیم.... »

نخستین و مهم ترین پرسش آن است که آیا داشتن مدرک دکتری می تواند دلیلی بر " نخبگی " باشد ؟ در این ماموریت هر که نامش با " معلم " گره می خورد مسئولیت دارد . اما کسانی که بیشتر می دانند ، زودتر می فهمند و ادعای نخبگی و سرآمدی دارند ، مسئولیت شان چند برابر است.

و آیا در مقیاسی بالاتر ، فرآیند ارتقای مدرک تحصیلی موجب حرفه ای شدن جریان آموزش خواهد شد ؟

حضور این جمعیت چند هزار نفری در آموزش و پرورش تا کنون و به چه میزان به حرفه ای شدن جریان آموزش در جامعه کمک کرده است ؟

پدیده دکتر معلمان در آموزش و پرورش

این تعداد از معلمان که با انتخاب اصطلاح " دکتر معلم " سعی در متفاوت نشان دادن خود از سایر معلمان دارند ؛ در صورت همترازی با هم ردیفان خود در مراکزی مانند دانشگاه فرهنگیان ، دانشگاه شهید رجایی و پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ( درون دستگاهی ) و در فاز بالاتر وزارت علوم ( برون دستگاهی ) چه تفاوت ماهوی با آنان در عملکرد و برون داد واقعی خواهند داشت ؟

نگاهی بر عملکرد دکتر معلمان در حوزه " رسانه " نشان می دهد که آنان نقش پر رنگ و قابل دفاعی در " حوزه عمومی " آموزش و پرورش ندارند .

سهم این دسته از معلمان در حوزه مطالبه گری و کنش گری آگاهانه در حوزه آموزش و پرورش چه بوده است ؟

دیدگاه و نگرش این دست از معلمان نسبت به مفهوم « دموکراسی » چیست ؟ ارتباط میان دموکراسی و تعلیم و تربیت چگونه عینیت پیدا می کند و مهم تر از آن چگونه می توان دموکراسی در آموزش را توجه به آیتم های آموزش ایدئولوژیک به جامعه تعمیم داد ؟

آیا این گروه از معلمان که خواهان مشارکت و دخالت داده شدن در اتاق های فکر آموزش و پرورش و مراکز تصمیم گیری و برنامه ریزی هستند ؛ تاکنون نقدهای جدی ، موثر و مستمری بر این حیاط خلوت ها داشته اند ؟

پدیده دکتر معلمان در آموزش و پرورش

آیا قرار است که مقامات و تصمیم گیران برای ورود و مشارکت آنان ، " فرش قرمز " پهن کنند ؟

هیچ گاه نباید این اصل مهم را فراموش کنیم که جایگاه هر فرد توسط خودش رقم زده می شود .

اگر دکتر معلمان به اذعان خودشان نقشی در زنجیره تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها ندارند ، به جای نقد بیرونی شتاب زده ابتدا باید نوک انتقاد و آسیب شناسی را به سوی خود نشانه روند .

و اگر در مقیاسی بالاتر ، معلمان و آموزش و پرورش  جایگاهی در برنامه ریزی ها ندارند ، باز هم باید آسیب شناسی را از خودشان آغاز کنند .

دکتر معلمان در حالی از توان مندی حرفه ای و صلاحیت های حرفه ای در آموزش می گویند که هنوز هیچ تعریف و برنامه و پلتفرمی برای جایگاه صلاحیت های حرفه ای معلمان  در نظام آموزشی ایدئولوژیک و سیاست زده ما تدارک ندیده و یا شهامت و پشتکار لازم برای ورود به این مباحث را ندارند .

فرضا ؛ نظر این گروه از معلمان در مورد نهاد ارزیاب صلاحیت های حرفه ای معلمان چیست ؟

نظر دکتر معلمان در مورد «  سازمان نظام معلمی » با » رویکرد مستقل حرفه ای » برای تعریف « معلم حرفه ای » چیست ؟

پدیده دکتر معلمان در آموزش و پرورش

چرا این گروه از معلمان وارد نقد حرفه ای و جدی مسائلی مانند سند تحول بنیادین ، عملکرد برخی نهادها مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی ، محتوای کتاب های درسی و... نمی شوند ؟

دلیل انفعال و سکوت این دکتر معلمان در مورد تعطیلی یک ساله مدارس و دانشگاه ها چه بوده است ؟

چرا این معلمان به عنوان مدعیان نخبگی و سرآمدی نمی پرسند که چرا باید همه جا باز باشند ، مراسم و مناسک مذهبی با وجود خطرات کرونا برگزار شوند ... اما مدارس و دانشگاه ها تعطیل باشند ؟

نمی توان همه تقصیرات مانند بی انگیزگی را به سرخوردگی ناشی از " تبعیض " در پرداخت ها حواله کرد .

پس آن معلم خرید خدماتی که با حقوق 700 هزار تومانی به کلاس می رود چه باید بگوید ؟

این گروه از معلمان و سایر معلمان در توجیه کم کاری و یا انفعال حرفه ای خود به مسائل معیشتی و اقتصادی اشاره می کنند و مهم ترین دلیل علمی آنان برای اثبات نظرات ، پیش کشیدن " هرم مزلو " و سلسله مراتب ارضای نیازهاست .

درست است که نیازهای معیشتی برای داشتن یک زندگی حداقلی مهم و حیاتی است اما نباید فراموش کرد که مزلو یک نظریه است و نه " قانون " .

حتی در حوزه علوم پایه مانند فیزیک و شیمی و... هم نمی توان به راحتی " قانون " بنا کرد چه برسد به علوم انسانی .

اقتصاد آموزش و پرورش یک متغیر وابسته است همانند سایر متغیرهای وابسته .

« متغیر مستقل » را باید با نگاهی انتقادی و صریح شناخت و بر آن پای فشرد .

آیا این گروه مدعی نخبگی و احیای کارآمدی آموزش توان و جسارت لازم برای ورود به برخی خط قرمزها و تابوهای نظام آموزشی در جهت اصلاحات آموزشی را دارند ؟

و یا مهم ترین مطالبه همان برقراری همترازی برای عقب نماندن از آن سیاهی لشگر دانشگاهی متنعم و فاقد کارایی و اثربخشی سهیم در عقب ماندگی مزمن جامعه ایرانی خواهد بود ؟

آیا این معلمان با ادعای " نخبگی " توانسته اند در بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ؛ چهره ای ماندگار تحویل جامعه دهند و چرا اکثریت این چهره های ماندگار که فارغ التحصیل دانش سراها بوده اند ؛ به همان دوران تعلق دارند ؟

پدیده دکتر معلمان در آموزش و پرورش

سخن آخر

ممکن است برخی این پرسش را مطرح کنند که چرا در میان جمعیت نزدیک به یک میلیون فرهنگی شاغل در آموزش و پرورش چه اتفاقی افتاده است که من به این 3500 دکتر معلم گیر داده ام و با بقیه کاری ندارم ؟

پاسخ این پرسش ساده اما قابل تامل است .

موتور محرکه در هر جامعه ای برای " اصلاحات و تحول "  توسط نخبگان ، اندیشمندان و اصطلاحا طبقه متوسط آن مدیریت می شود .

قرار نیست و حتی شدنی نیست که بتوان افراد پایین تر از حد متوسط و یا اصطلاحا " عادی " را به راحتی برای کنش گری مطالبه محور و تغییرات ساختاری و محتوایی به حرکت وا داشت .

در این ماموریت هر که نامش با " معلم " گره می خورد مسئولیت دارد . اما کسانی که بیشتر می دانند ، زودتر می فهمند و ادعای نخبگی و سرآمدی دارند ، مسئولیت شان چند برابر است.

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور