جمعی از معلمان در انصاف نیوز نوشتهاند: «بعداز گذشت چندسال از پیگیریهای مداوم فرهنگیان و نمایندگان محترم دورههای دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی مصوبه اعمال مدرک دوم به تصویب شورای نگهبان رسید و تبدیل به قانون شد. قانونی که متأسفانه در آن معلمان باسابقهای که با مدرک دیپلم دانشسرا در سنوات گذشته در آموزش و پرورش استخدام شدهاند به دست فراموشی سپرده شدهاند. اعمال مدرک دوم باعث ایجاد تبعیض و دو دستگی در بین فرهنگیان شده است. معلمانی که سالها در محرومترین و صعبالعبورترین مناطق کشور به تعلیم و تربیت دانشآموزان پرداختهاند در این طرح نادیده گرفته شدهاند. گویا در وزارت آموزش و پرورش هیچ معلمی در سالهای گذشته با مدرک دیپلم استخدام نشده است!»
دکتر ظفری از پیشکسوتان آموزش و پرورش میگوید: مجلس اخیرا مصوب کرد دو مدرک تحصیلی معلمان پس از استخدام، در احکامشان اعمال شود. در این صورت کسانی که با مدرک دیپلم دانشسرا استخدام شدهاند دو مدرک آنها پس از استخدام میشود فوق دیپلم و لیسانس، لذا فوق لیسانس و دکترای آنها در احکام حقوقی و کارگزینی آنها اعمال نمیشود، و کسانی که با فوق دیپلم تربیت معلم استخدام شدهاند مدرک لیسانس و فوق لیسانس آنها اعمال میشود و مدرک دکترای آنها اعمال نمیشود. اعمال دو مدرک برای این دو قشر معلمان قدیمی و باسابقه که سالها در روستاهای دورافتاده خدمت کردهاند، تبعیض میباشد. پس بهترین شیوه تصویب اعمال بالاترین مدرک تحصیلی معلمان میباشد.
در مقابل احمد بیاتی فرد معلم خبرنگار کرجی معتقد است: "در اکثر کشورهای پیشرو در آموزش و پرورش مدرک تحصیلی معلمان کارشناسی است. مدرک دکترا و ارشد با کارشناسی در امر تدریس خیلی تفاوتی ندارند! علت اعمال مدرک تحصیلی قطعا تفاوت در کیفیت آموزش نیست! بهانهای برای افزایش ناچیز دریافتی معلم است. این سیاست به بهبود آموزش و یادگیری کمک نخواهد کرد"
علیاصغر قدیانی از فرهنگیان استان قزوین منطقهی آوج نیز معتقد است: "به هر حال قبل از سال ۹۴ برای هر کارمند از جمله معلمان هر مدرکی که میگرفتند، مرتبط یا غیر مرتبط در حکمشان اعمال میشد. الان معلم با وقت و هزینهی خودش سطح علمی خود را بالا برده و مدرک مرتبط اخذ کرده ولی مدرکش اعمال نمیشود. یا باید برای همه تا کارشناسی باشد یا اینکه تفاوتی نباشد و هر کس مدرکی اخذ کرد، اعمال شود. البته بنده هم مخالف اعمال مدرکهای غیر مرتبط هستم. قانون باید برای همه یکسان اجرا شود"
روزگار عجیبی است .
همسرم سال گذشته آن قدر خسته میآمد که فقط چیزی میخورد و میخوابید و حتی وقت حرف زدن هم نداشت. (اگر وقت داشتم هم حرف نمی زد چرا که تمام کلماتش را در سنگر مدرسه پرت کرده بود ! ).
یک خانه پر ز هیچ !؟
امسال هم تدریس از راه دور و درخانه ماندن وی را به قوز پشت لپ تاپ ( چه اصطلاح جالبی به جای قوز پشت نوتردام ) تبدیل کرد.
و باز هم ادامه مشکلات مالی وخیم که مثل بختک تمامی ندارد. وقت بسیار در خانه کودکی که از سرو کول مان بالا میرود و اردنگی هایی که قرار است بر سر شاگردان بخورد دم دست و فریادهایی که چرا تکلیفت انجام ندادی بی مصرف بر سر همسرش! همسری که سالها در حاشیه بود و هیچ نخواست ؛ دیده نشد ، شنیده نشد و همه میگفتند خوش به حالت ! همسرت دائم کنارت است و می توانی به سفر بروی ، چنین کنی ، چنان کنی و...
آخر یکی نیست بگوید بینوا !
با جیب خالی و اعصاب به شماره افتاده و بدهی های فراوان و با باختی مجدد از بورس مگر زندگی میکنیم که سفر برویم ؛ البته یک سفر و تور عالی دارم برایتان آن هم سفر آخرت!
خلاصه ؛ خدا نکند حقوق به روز آخر ماه نرسد. شمر که جلو دار نیست چه برسد به من .البته که ماست فلان قدر نه تنها سردی ات نمیکند بلکه آتشی ات هم میکند .
شب یلدا که حقوق را می توانستید کمی زودتر بدهید ماهم کاری برای شادی فرزندمان کنیم. آیا به ایشان هم فرهنگ دهیم تا شاد و شکوفا شود!
جایی نمیرفتم .... نگران کرونا نباشید چرا که هر رفتی آمدی دارد . ما نای نداریم که جبران کنیم.
آهای بالا دستی ها !
تا حالا حقوقتان این قدر بی ارزش، جیب تان آن قدر شپشی، اخلاقتان کشمشی بوده ؛ از همه بدتر همسرتان آن قدر دور که انگار درباره ی آن مرد که بود، مینویسد، سرد شده.
خلاصه این روزها زندگی یک هیچ است در حاشیه بدون خنده ، پر از دعوا و پر از نارضایتی .
ترسم از آن است این اختلال های زندگی خدای نکردی روحی شود و بماند . شما چه طور ناراحت نمیشوید یک اختلال متحرک کارمندانتان باشند و اختلال های دیگری تربیت کنند ؟ آنها هم اختلال در جامعه کند معاذ الله....... آتش به خرمنتان بیافتد!!
نگفتم خرمنمان چون هرگز ما از شما نبودیم ، باسواد اما فسرده ، باسواد اما بی پول باسواد اما در حاشیه این تناقض را ببینید . این مرد برود به شاگردانش بگوید درس بخوان ، آنها نخوان میشنوند قول میدهم.
خلاصه داستان ؛
حقوق را که عدالت سازی نمیکنید، فقر را ریشه کن نمیکنید، زنان را که بهشان قول بهشت داده شده خود خدا دلشان را دربه دست خواهد آورد و مهم نیست، لااقل مسلمان فکری به حال افزایش حقوق کنید؛ لابد باید تشکر هم بکنم !
این نوشته توسط همسرت ارسال شده ؛ معلم جان!
گاهی خود را از بیرون ببین ای همای سعادت، به قربان علم بهتر از ثروتت ! تکلیف هم هر روز می شورم و می پرم اما دریغ از یک صد تومانی منظورم گل بود!
آها !
گل هم گران است ، زبان شیرین ؟ آن هم نمیشود !
پس به قول شاعر گاهی نمی شود که نمیشود که نمیشود!
امضا ؛ آن که روزی میخندید.
شرمنده ؛ امضا زنی عاصی از مدار تکرار شونده به سوی مرگ!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
پس از گذشت حدود یک هفته از ابلاغ دستور العمل بازگشایی مدارس در بهمن توسط وزارت آموزش و پرورش دوباره وضعیت به همان روال سابق بازگشت .
پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« وزارت آموزش و پرورش، در اجرای مصوبات پنجاه و دومین جلسه ستاد ملی مدیریت کرونا، درخصوص آموزش حضوری پایه های اول و دوم ابتدایی، دروس کارگاهی هنرستان ها و مدارس دارای جمعیت کمتر از 50 دانش آموز، از سوی محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش دستورالعمل بازگشایی کلاس ها و مدارس مذکور از اول بهمن ماه سال جاری در 6 بند و با رعایت پروتکل های بهداشتی به شرح زیر، به ادارت کل استان ارسال شد . . . »
محسن حاجی میرزایی پنجشنبه دوم بهمن ماه در حاشیه جلسه ویدئو کنفرانس با روسای مناطق استان خوزستان گفت: همچنان که ستاد ملی کرونا اعلام کرد حضور دانش آموزان در مدارس با صلاحدید خانوادهها و به صورت اختیاری خواهد بود.
وی با بیان اینکه ما موظف هستیم که امکان آموزش را برای همه دانش آموزان فراهم کنیم، افزود: مدارس ما در سراسر کشور آمادگی پذیرش دانش آموزان را دارند و خانوادهها میتوانند با مراجعه به مدارس از رعایت دستور العملهای بهداشتی اطمینان پیدا کنند.
ما برای پایههای اول و دوم و دروس علمی هنرستانها آموزش حضوری را بسیار ضروری میدانیم به دلیل اینکه ارائه این آموزشها به صورت مجازی از کیفیت مناسبی برخوردار نخواهد بود. اما به دغدغههای ستاد ملی کرونا احترام میگذاریم و این را اعلام کردیم که آموزش حضوری اختیاری است.
مهمترین تاکید ما در سال تحصیلی جاری این است که نباید حتی یک دانش آموز از آموزش دور بماند و جذب دانش آموزان بازمانده از تحصیل یکی از اولویتهای مهم وزارت آموزش و پرورش است و با قوت دنبال میشود. حتی اگر دانش آموزی سال قبل ثبت نام کرده است و امسال در آموزشهای مدرسه حضور ندارد، باید حتما پیگیری شود و مشکل دانش آموز را حل کنند. سازمان ثبت احوال طبق قانون مکلف است اطلاعات دانش آموزان و کد ملی آنها را برای پیگیری در اختیار ما قرار دهد. آیا وزیر آموزش و پرورش با این گونه توجیهات غیرمنطقی و عقب نشینی ها انتظار دارد تا مورد اعتماد و مرجع جامعه قرار گیرد ؟
تمامی تلاش ما تحت پوشش قرار دادن دانش آموزانی است که در فرآیند تحصیل حضور ندارند و برای بازگشت آنها به تحصیل تمامی تلاش خود را به کار خواهیم گرفت. »
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که در مدت زمانی کوتاه چه اتفاقی افتاده که ستاد ملی مقابله با کرونا این چنین مصوبه خود را تغییر داده است ؟
آیا آن ستاد و وزیر آموزش و پرورش نمی دانند و یا فهمی از مساله ندارند که اعلام کردن حضور اختیاری در مدرسه مساوی است با استمرار تعطیلی .
مدارسی که نزدیک به یک سال تعطیل هستند و عواقب و پیامدهای ناگوار و مخرب این تعطیلی از مدت ها پیش خود را نشان داده و در آینده بسیار بیشتر گریبان نظام آموزشی و جامعه را فرا خواهد گرفت .
آیا مسئولان تجربه پیشین در نیمه شهریور ماه در مورد اختیاری کردن حضور دانش آموزان در مدارس را نمی بینند ؟
ستاد ملی مقابله با کرونا که این چنین غیرکارشناسانه و غیرعلمی در مورد آموزش و پرورش و مسائل آن تصمیم می گیرد پاسخ دهد که در کجای دنیا چنین رویه ای دنبال می شود ؟
کجای دنیا به دانش آموزان اعلام می شود که حضور در مدرسه دلبخواهی و اختیاری است ؟
این موضوع در 12 مهر 1399 توسط معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با صدای معلم تصریح و مورد تاکید قرار می گیرد . ( این جا )
« معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش می گوید: متاسفانه میبینیم که والدین فرزندان خود را به بازار، پارک و مسافرت میبرند، اما به مدرسه که در آن دقیقترین پروتکلهای بهداشتی رعایت میشود، نمیفرستند.
وی با بیان اینکه در همه کشورهای دنیا مدارس بازگشایی شده و اتفاقا حضور دانشآموزان نیز به صورت اجباری است، افزود: آموزش دانشآموزان یک موضوع اساسی است؛ موضوع، آموزشهایی است که یک نسل را درگیر میکند و در آینده یک نسل موثر است.
پرسش « صدای معلم » آن است که آیا قرار است همچنان ستاد ملی مقابله با کرونا برای مدارس و نظام آموزشی ایران تصمیم بگیرد ؟
آیا وزارت آموزش و پرورش ایران به اندازه وزارت آموزش پاکستان از خود اختیار ندارد که بیانیه ای دهد و این گونه جامعه و نظام آموزشی را سر کار نگذارد ؟ ( این جا )
آقای حاجی میرزایی تا کی قرار است با این گونه سخنان بی پایه و صدور بخشنامه ها و دستورالعمل هایی که هیچ گونه ضمانت اجرایی را ندارند، آموزش را لوث و بی مایه کند ؟
وزیر آموزش و پرورش در حالی مانند سابق شعار می دهد و می گوید که که نباید حتی یک دانش آموز از آموزش دور بماند که تعداد دانش آموزان بازمانده از تحصیل در مهر ماه 1399 به اذعان مسئول شبکه شاد ( این جا ) که رقمی معادل بیست درصد بود به سی درصد به گواهی جواد حسینی معاون وزیر آموزش و پرورش در حال حاضر رسیده است ! ( این جا )
به عبارت دیگر ، تعداد سه و نیم میلیون دانش آموزان بازمانده از تحصیل در بازه زمانی کم تر از چهار ماه به پنج میلیون دانش آموز رسیده است .
چه کسی و کدام مرجع قانونی باید در برابر این گونه فجایع آموزشی مسئول و پاسخ گو باشد ؟
آیا وزیر آموزش و پرورش با این گونه توجیهات غیرمنطقی و عقب نشینی ها انتظار دارد تا مورد اعتماد و مرجع جامعه قرار گیرد ؟
تا کی قرار است این بی برنامگی ، انفعال و روزمرگی در وزارتخانه ای که کلید تحولات بنیادین در جامعه در درون آن است استمرار داشته باشد ؟
پایان گزارش/
روه رسانه/
« مصطفی ملکیان » فیلسوف و روشنفکر ایرانی در سلسله گفتارهایی به ۲۰ مشکل فرهنگی ساری و جاری در میان « ایرانیان » پرداخته است .
بخش عمدهٔ پژوهشهای او در حوزهٔ اخلاق، دین، فلسفهٔ دین، اگزیستانسیالیسم، روانشناسی، علوم انسانی، روش تحقیق و روشنفکری است. نظریه عقلانیت و معنویت پروژهٔ مهم اوست. ملکیان از منتقدان روشنفکری دینی است .
به اعتقاد ملکیان، روشنفکران باید به تقلیل مرارت و تقریر حقیقت سرگرم باشند. او میگوید:
من نه دل نگران سنّتم، نه دل نگران تجدّد، نه دل نگران تمدّن، نه دل نگران فرهنگ و نه دل نگران هیچ امر انتزاعی از این قبیل. من دل نگران انسانهای گوشت و خون داری هستم که میآیند، رنج میبرند و میروند.
سعی کنیم که اولاً: انسانها هرچه بیشتر با حقیقت مواجهه یابند، به حقایق هرچه بیشتری دست یابند؛ ثانیاً هرچه کمتر درد بکشند و رنج ببرند و ثالثاً هرچه بیشتر به نیکی و نیکوکاری بگرایند و برای تحقّق این سه هدف از هرچه سودمند میتواند بود بهرهمند گردند، از دین گرفته تا علم، فلسفه، هنر، ادبیات و همه دستاوردهای بشری دیگر.
ملکیان معتقد است ریشه مشکلات جامعه را عمدتاً باید در فرهنگ و اخلاق جست و جو کرد و توجه به سیاست برای حل مشکلات، نوعی سطحینگریست. او میگوید:
حتی اگر نهادهای اجتماعی ما سامانهای را که باید و شاید ندارند، به علت این است که کسانی که در آن نهادها دستاندرکارند، از لحاظ روان شناختی یا اخلاقی یا هر دو ناسالماند و عیب و نقص دارند. هر چه کندوکاو میکنم، میبینم که هیچ مسئله و مشکل اجتماعی و از جمله سیاسیای نیست، الا این که با یک یا دو یا سه یا چند واسطه به مسئله و مشکل روانشناختی یا اخلاقیای میرسد.
او خاطرنشان میکند:
هیچوقت با رضا و رغبت و علاقه قلبی و باطنی در مسائل سیاسی اظهار نظر نکردهام و فقط وقتی چنین کردهام که خود را اخلاقاً موظف به اظهار نظر دیدهام و آن هم وقتیست که یک امر سیاسی آثار و نتایج آشکار در روان و اخلاقیات مردم دارد.
ملکیان به اولویت فرهنگ بر سیاست معتقد است و بنابراین وظیفه روشنفکر را بیشتر نقد فرهنگی جامعه میداند تا نقد سیاسی دولت. روشنفکران و مصلحان اجتماعی به جای اینکه همیشه مجیز مردم را بگویند و فکر کنند تمام مشکلات متوجه رژیم سیاسی است، باید از مجیزگویی مردم دست بردارند و به مردم بگویند چون شما اینگونهاید حاکمان هم آنگونهاند. حاکمان زاییده این فرهنگ اند، جامعهای که فرهنگش این باشد ناگزیر سیاستش و اقتصادش هم آن میشود. خطاست که روشنفکران و مصلحان اجتماعی برای دست یافتن به محبوبیت اجتماعی مجیز مردم را بگویند و بگویند که مردم هیچ عیب و نقصی ندارند، چراکه رژیم سیاسی ناشی از مردم است و رژیم سیاسی بهتر به فرهنگ بهتر نیاز دارد. ( 1 )
« صدای معلم » در جهت آسیب شناسی فرهنگی جامعه ایرانی و ایجاد فرآیند « خودانتقادی » به منظور تحقق جامعه ای سالم و دموکراتیک این بحث ها را از فایل های صوتی که در کانال تلگرامی ایشان در بیست بخش منتشر شده پیاده کرده و جهت بررسی و گفت و گو تقدیم شما می نماید .
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ؛ دوشنبه 22 دی نخستین نشست رسانه ای شهریار فولاوند معاون وزیر و رئیس سازمان مدارس و مراکزغیر دولتی و توسعه مشارکت های مردمی به مناسبت " هفته شوراهای آموزش و پرورش " در سالن اجتماعات این سازمان برگزار گردید .
فولاوند گفت : بعضی اختیارات شوراهای آموزش و پرورش در سنوات گذشته با تصویب قوانین مغایر از دست شورا گرفته شده است .
در این نشست ، « صدای معلم » پرسش های صریح و تفصیلی مطرح کرد .
این رسانه پرسید :
« اگر قانون شوراهای آموزش و پرورش در این 27 سال درست اجرا شده بود الان یک آموزش و پرورش دموکراتیک داشتیم !
مدیر صدای معلم در ادامه پرسش هایی را به شرح زیر مطرح کرد :
« قانون شوراهای آموزش و پرورش در ۲۶ دی ماه ۱۳۷۲ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. این شوراها به منظور تحقق مشارکت و نظارت مردم در امر آموزش و پرورش و بهرهگیری از کلیه منابع و امکانات برای تاسیس، توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی و تسهیل در فعالیتهای اجرایی آموزش و پرورش، در استانها و شهرستانها تشکیل شده است
آقای فولادوند
شما به عنوان مسئول اجرای این قانون بگویید که ارزيابي شما از عملكرد شوراهاي آموزش و پرورش در فراهم ساختن زمينه نظارت مردم بر آموزش و پرورش و تمرکز زدایی در این 27 سال چیست ؟
آیا هدف این است که هر سال روز شمار این هفته اعلام شود و فقط شاهد تبلیغات و لفاظی های مسئولان و تصمیم گیرندگان در این امر باشیم ؟
در حال حاضر مهم ترین چالش پیش روی آموزش پرورش ساختار به شدّت بوروکراتیک آن است .
ساختار متمرکز که طی این مدّت اجازه واگذاری قدرت تحت هر عنوان را نداشته و به شدت از آن هراسان است .
سؤال این است که چگونه می توان انتظار داشت در این ساختار به شدت متمرکز ، قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش عمل شود ؟
آیا نظام های آموزشی متمرکز در دنیا مدافع اجرای نظام آموزشی غیرمتمرکز هستند ؟
آیا تاکنون به فکر فرهنگ سازی در این باره بوده اید ؟
مسئولان و مقامات پیشین جز شعار و حرف کار خاص دیگری در این مورد انجام ندادند .
برنامه شما برای فعال سازی این قانون و استفاده همه جانبه از پتانسیل این قانون برای اهداف آن چیست ؟
آیا مدیران سایر سازمانهای دولتی و غیر دولتی آمادگی لازم برای همکاری همه جانبه با آموزش و پرورش را در خصوص اجرای وظایف خطیر خود دارند؟
تاچه میزان مدیران ،آموزگاران ، دبیران و سایر دست اندرکاران هنرستان های فنی وحرفه ای از کم کیف قانون مهم شوراها آشنا هستد ؟ »
آن چه در زیر می آید ؛ بخش پایانی پرسش و پاسخ صدای معلم با رئیس سازمان مدارس و مراکزغیر دولتی و توسعه مشارکت های مردمی وزارت آموزش و پرورش است .
گروه گزارش/
امروز پنج شنبه دوم بهمن ، « محسن حاجی میرزایی » وزیر آموزش و پرورش با هدف افتتاح چند پروژه آموزشی در استان خوزستان وارد این استان شد .
وزیر آموزش و پرورش در جلسه ویدئو کنفرانس با مدیران مدارس استان خوزستان گفت :
خداوند بهترین بنده های خود را در مسیر تعلیم و تربیت انسان ها قرار داده است به همین دلیل گفته می شود که معلمی شغل انبیا و اولیای الهی است چون انجام کار بزرگ از عهده انسان های بزرگی که روحی بلند و عظیم دارند، انجام می شود.
مدیران مدارس باید مراقب تمامی دانش آموزان باشند. یک مدیر توانمند مدیری است که از روحیات و مسائل آموزشی و پرورشی تمامی دانش آموزانی که در آن مدرسه ثبت نام کرده اند، آگاه باشد.
ارتباط عمیق با معلمان و دانش آموزان از رسالت های مدیران مدارس است. لطفا هر روز با معلمان و دانش آموزان در گفت و گو باشید و موضوعات و مسائل آموزشی و پرورشی را با آنان مرور کنید تا مطمئن شوید که فعالیت های آموزشی به خوبی انجام می شود. » ( این جا )
دوشنبه شب ۲۹ دیماه ۳ معلم و ۲ دانش آموز دزفول در استان خوزستان حوالی شهرستان دزفول در اثر برخورد صاعقه با یک مدرسه کانکسی دچار سوختگی شدید شدند .
علی عبدالهی شاه آبادی، بخشدار سردشت شهرستان دزفول گفته است :
« حوالی ساعت ۲۲ دوشنبه شب ۲۹ دیماه، برخورد صاعقه به مدرسه کانکسی در منطقه چشمه شیرین و چنگستان بخش سردشت دزفول منجر به آتش سوزی کانکس و سوختگی معلمان و دانش آموزان شد که متأسفانه وضعیت یکی از معلمان با ۸۰ درصد سوختگی وخیم اعلام شده است.
در این حادثه سه نفر از معلمان و ۲ نفر از دانش آموزان دچار سوختگی شدند که ۲ نفر از آنها به علت شدت سوختگی به اهواز منتقل شدند.
دوازده مدرسه کانکسی در این بخش وجود دارد که چهار مورد از این مدارس در حال ساخت هستند که روند ساخت آنها به دلیل نبود اعتبار متوقف شده است و هنوز هیچ اقدامی برای ساخت هشت مدرسه دیگر انجام نشده است. »
پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است که آیا جان معلمان و دانش آموزان برای ایشان ارزشی دارد ؟
آیا آن ارتباط عمیقی که حاجی میرزایی در مورد آن می گوید و همگان را به آن سفارش می کند ، شامل حال این معلمان و دانش آموزان نمی شود ؟!
تا کی قرار است مقامات و مسئولان به شعارهای بی پایه مشغول باشند و حرف هایی بزنند که با عملکرد آنان سنخیتی نداشته باشد ؟
وظیفه سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور در این میان چیست ؟
این وقایع دلخراش تا کی باید ادامه داشته باشد آن هم در کشوری که با مدیریت و برنامه ریزی صحیح ، منطقی و علمی می تواند سرآمد دیگران باشد ؟
پایان گزارش/