ايرادهاي متعدد شوراي نگهبان به لايحه رتبهبندي معلمان تا حد زيادي غيرمنتظره بود و موجب تعجب افكار عمومي فرهنگيان شده است و بيشتر با طنز ميپرسند چگونه از يك لايحه 4 صفحهاي دو صفحه ايراد در آوردهاند؟! و برخي هم ميگويند چگونه كارشناسان متعدد در دولت و مجلس و از همه مهمتر كميسيون آموزش مجلس و بعد هم 290 نماينده كه در صحن علني در مورد اين لايحه به بحث و بررسي پرداختند متوجه اين همه ايراد نشدند؟!
اين پرسشها و پرسشهاي مشابه موجب شده است تا معلمان از قبل نگرانتر شوند و تصور كنند كه تمام اين ايرادها و طول دادنها براي اين است كه اراده جدی براي نهايی كردن و اجرای رتبهبندی معلمان وجود ندارد و نه تنها با خواست و انتظار معلمان فاصله زيادي دارد بلكه همان لايحه مورد تاييد مجلس و دولت هم به سرانجام نرسد و سر فرهنگيان از آنچه انتظار ميرفت هم بيكلاهتر بماند.
برخي با طنز طولاني شدن و ايرادهاي متعدد شوراي نگهبان به لايحه رتبهبندي معلمان را با قرارداد 25 ساله ايران و چين مقايسه ميكنند كه با چه سرعتي در مجلس بررسي و تصويب و به تاييد شوراي نگهبان رسيد يا از طرحها و لايحههاي مشابهي ميگويند كه پس از تصويب و تاييد شوراي نگهبان كلي كارشناسان و حقوقدانان به آنها ايراد گرفته و تعجيل در تصويب اين طرحها و لايحهها را به خاطر توصيههاي فرامجلسي و فرادولتي دانسته و حالا هم نتيجه ميگيرند كه احتمال دارد براي رتبهبندي معلمان هم توصيه شده باشد كه كش داده شود تا هم دولت از زير بار مالي آن شانه خالي كند و هم به قول برخي نمايندهها و مسوولان، معلمان هم پرروتر از اين نشوند!
شايد اين واكنشها از منظر حقوقي چندان موجه نباشد اما بايد بپذيريم كه وقتي يك مطالبه صنفي فراگير در پيچ و خمهاي دولت به صورت غيرطبيعي طولاني ميشود و به اعتراضها و انتقادها توجهي نميشود افكار عمومي نگاه بدبينانهاي داشته باشد و همهچيز را به طنز و تمسخر بگيرد و اين واكنشها عموميت پيدا كند و بياعتمادي را بيش از پيش گسترش دهد.
باور كردني نيست كه مسوولان در نهادها و دستگاههاي مختلف متوجه اينگونه موضوعات و مسائل ساده و تبعات آن نباشند .
مگر كارشناسان و اعضاي شوراي نگهبان نميدانستند كه جامعه معلمان ماههاست كه ملتهب است؟! مگر صداي مطالبهگري آنها را نشنيده بودند؟! و مگر نميتوانستند مثل خيلي از طرحها و لايحههايي كه شوراي نگهبان به دليل حساسيت قبل از ارجاع با نمايندگان تعامل ميكند تا ايرادي نداشته باشد و به سرعت مسير مجلس و شوراي نگهبان را طي كند، براي رتبهبندي معلمان هم اين تدبير را به خرج ميداد؟!
اين پرسشها و دهها پرسش مشابه است كه متاسفانه بر بياعتمادي و اعتراض و خشم دامن ميزند، لذا بايد ريشههاي اعتراضات را در اين بيتدبيريها و بيتوجهيها جستوجو كرد نه در خود اعتراضها و كنشگريهاي صنفي و مدني.
روزنامه اعتماد
نظرات بینندگان
وشاید هم به گونه ای دیگر وهدف به مخمصه انداختن باشد و به قول مولانا(ره):"
یک به زیر دمّ خر خاری نهد
خرنداند دفع شر بر می جهد
حاذقی باید که بر مرکز تند
دفع آن خار ز زیر دم کند
در زمان ریاست معجزه هزاره سوم که نفت ۱۲۰ دلاری عرضه می شد هم گلی به سر معلمان زده نشد ، چه برسد به حالا!
نکته بعدی اینست که با تورم پیش رونده در اقتصاد ایران ظرف نیم قرن گذشته ، اگر چنانچه فرادستان بخواهند در مقابل کنشگری های معلمان تسلیم شوند و این امر به یک رویه تبدیل گردد در سال های آینده با افت بیشتر ارزش پول ملی ، هر چند سال یک بار این کنشگری ها ادامه یافته ، که فرادستان این را بهتر از ما می دانند!
متاسفانه برخی از مسئولین گویا در ایران و دربین زندگی نمیکنند و با درد مردم آشنا نیستند
مرا به درمان
دولت و مجلس و مجمع و شورای اصولگرایان امیدی نیست
باید جهت برگشت امید به معلمان
اصلاح نظام پرداخت ناهماهنگ
اصلاح بیمه تکمیلی برنزی آتیه سازان
اصلاح سیستم نقل و انتقال معلمان
بررسی طرح سازمان نظام معلمی
اصلاح سیستم سازمان سنجش و کنکور به نحوی که مافیای کنکور و کلاسهای کنکور نابود شود
....مد نظر قرار گیرد