صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

در روزهای گذشته ؛ خبر « افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان از ۲۴ سال به ۳۰ سال » واکنش های فراوانی را برانگیخته است .

در این ارتباط ؛ « ایسنا » می نویسد : ( این جا )

« مشاور وزیر آموزش و پرورش هفته گذشته در توییتی از افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان خبر داد؛ موضوعی که هرچند به عنوان خبری خوش اعلام شد و حتی آقای وزیر نیز در نامه‌ای به شورای عالی انقلاب فرهنگی موافقت خود را با این امر اعلام کرده، اما برخی کارشناسان و منتقدان آن را تهدیدی جدی بر کیفیت فرآیند یاددهی-یادگیری می‌دانند به طوری که یک کارشناس تعلیم و تربیت تاکید دارد افزایش سقف سنی، به معنای به خطر انداختن کیفیت آموزش در کلاس‌های درس و در تقابل آشکار با روح حاکم بر سند تحول بنیادین است .

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۴۰۲، نظام نامه سنجش و پذیرش دانشجوی متعهد خدمت به وزارت آموزش و پرورش را تصویب کرد. در ماده ۱۶ این نظام نامه آمده است: «حداکثر سن مجاز برای ثبت نام در آزمون اختصاصی دانشگاه فرهنگیان ۲۴ سال تمام (مبنا اول مهر ماه هر سال تحصیلی) است و این شرط برای متقاضیان ورود به دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی ۱۴۰۴ ـ ۱۴۰۳ و پس از آن اعمال می‌شود.

در «نظام نامه سنجش و پذیرش دانشجوی متعهد خدمت به وزارت آموزش و پرورش» که در شهریور ۱۴۰۳ از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب و مهر ماه با امضای دکتر مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور ابلاغ شد، حداکثر سن ورود به دانشگاه فرهنگیان ۲۴ سال اعلام شد. اما آن چه در این میان بسیار مهم و قابل تامل است و تجارب و شواهد آن را تایید می کنند آن که معلمان پس از ورود به آموزش و پرورش  عملا به حال خود رها می شوند .

در این مدت، داوطلبان بسیار زیادی که متقاضی ورود به دانشگاه فرهنگیان بودند، اعتراض خود را نسبت به سقف سنی پذیرش در دانشگاه فرهنگیان اعلام کردند؛ این داوطلبان خواستار افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان به ۳۰ سال هستند.

این در حالیست که علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش ۱۳ اسفند سال گذشته در نامه‌ای خطاب به دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، «افزایش سن مجاز ورود به دانشگاه‌های تربیت معلم» با توجه به محدود نکردن متقاضیان علاقه‌مند به کار معلمی را خواستار شد.

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

در این نامه آمده است: «تعداد پذیرفته شدگان در بازه سنی ۲۲ تا ۲۴ سال کم است و به نظر می‌رسد سیاست محدود سازی «سن» شرکت در آزمون قابلیت تجدید نظر دارد؛ آموزش و پرورش توانایی انجام فرایند سنجش و گزینش و جداسازی بهترین داوطلبان را از بین گروه سنی با طیف گسترده‌تر خواهد داشت. وزارت آموزش و پرورش با نگاه مثبت به محدود نکردن متقاضیان علاقه مند به کار معلمی با افزایش سن مجاز ورود متقاضیان به شرکت در آزمون تا حداکثر ۲۷ یا ۳۰ سال به شرط کسب سایر شرایط و ضوابط و طی تمام مراحل فرایندهای استخدامی موافقت می‌کند».

هرچند طی پیگیری‌های این خبرگزاری از شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام شد که موضوع مطرح شده طرحی پیشنهادی در جلسه معینِ شورای مذکور بوده ( افزایش سن از ۲۴ به ۳۰ سال) که قرار است بعد از بازه دو هفته‌ای در خصوص آن تصمیم‌گیری شود » .

دلایلی که مخالفان افزایش سن برای ورود به دانشگاه فرهنگیان ارائه کرده و بر آن تاکید می کنند اکثرا بر این محور استوار است که ورود معلمان جوان به نظام آموزشی آن را به سمت کارآمدتر شدن و یا افزایش انگیزه و نشاط سوق می دهد و یا این که معلمان جوان تر می توانند ارتباط گیری بهتر و موثرتری با نسل جوان داشته باشند .

« صدای معلم » با توجه به اهمیت موضوع، به جست و جوی پیشینه پژوهشی در مورد رابطه « سن معلم» و «کیفیت تدریس» پرداخت ولی به شواهد معتبری دست نیافت . ( 1 )

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

چیزهایی که منتقدان و مخالفان این طرح مطرح می کنند بیش تر از آن که ناظر بر یک دیدگاه علمی و قابل استناد باشد معطوف به نظرات شخصی خودشان می باشد .

در این زمینه ؛ « احد نویدی ؛ پژوهشگر و عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات وزارت آموزش و پرورش به « صدای معلم » گفت :

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

 افزایش سن ورود به حرفه ی معلمی تٱثیر قابل توجهی بر کیفیت تدریس ندارد. اینکه سن ورود به حرفه ی معلمی از ۲۴ به ۳۰ افزایش یابد، چندان مهم نیست. کیفیت تدریس معلم از سایر عوامل و متغیرها به شدت متأثر می شود.

گزینش، آموزش و نگهداشت معلم بسیار مهم است.

سوال هایی که می توان مطرح کرد:

آیا به انگیزه و علاقه داوطلبان ورود به حرفه معلمی به صورت واقعی توجه می کنیم ؟ آیا سنجه ای داریم که آن را به صورت واقعی اندازه گیری کند ؟

دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان چه آموزش های دریافت می کنند و چگونه تربیت می شوند؟ کیفیت برگزاری دوره ی کارورزی این دانشجو معلمان چگونه است؟

آیا تاکنون موردی بوده که دانشجو معلمی دوره ی کارورزی را تجدید کند یا به خاطر ضعف مهارت های عملی، صلاحیت ورود به حرفه ی معلمی را کسب نکند ؟

آیا دانشگاه فرهنگیان با بضاعت فعلی خود توانایی تربیت « معلم حرفه ای » را دارد ؟ خروجی های این دانشگاه تا چه اندازه با معیارهای معلم مطلوب سازگار است؟ »

از دیدگاه این رسانه ی تخصصی در حوزه ی آموزش و تربیت ؛ دلیل وزیر آموزش و پرورش در زمینه محدود نکردن متقاضیان علاقه‌مند به کار معلمی ، « منطقی » و « قابل قبول » ارزیابی می شود .

دست وزارت آموزش و پرورش برای انتخاب « بهترین ها » البته بر اساس معیارهای تخصصی و شایستگی های حرفه ای و غیر ایدئولوژیک کاملا باید باز باشد .

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

از سوی دیگر با فرض ورود متقاضیان ورود به حرفه ی معلمی با سن 30 و احتساب سنوات قانونی خدمت ( 60 سال ) ، سن متعارفی برای بازنشستگی محسوب می شود .

اما آن چه در این میان بسیار مهم و قابل تامل است و تجارب و شواهد آن را تایید می کنند آن که معلمان پس از ورود به آموزش و پرورش  عملا به حال خود رها می شوند .

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

فقدان و یا ضعف آموزش های ضمن خدمت استاندارد و حرفه ای ، فقدان یک سیستم مشخص و قابل ارزیابی و ارتقاء در موضوع « نگهداشت معلمان » ، فقدان یک ساز و کار علمی و عدالت محور در حوزه ارزیابی عملکرد و ضعف های اساسی و جدی در مساله رتبه بندی معلمان که ارتباط مستقیمی با عملکرد حرفه ای معلمان و کیفیت بخشی آموزش دارد از جمله مسائل مهم و راهبردی هستند که باید به صورت دقیق و علمی به آن ها پرداخته شده و برنامه ریزی صورت بگیرد .

( 1 )

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش و دیدگاه صدای معلم درباره افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان و نداشتن خطر برای آموزش و پرورش

منتشرشده در پژوهش

نقدی بر نتایج کنکور 1404 و لوث شدن آموزش در ایران   با انتشار اسامی پذیرفته شدگان کنکور سراسری موجی از واکنش های مختلف مردم و صاحبان امر تعلیم و تربیت در این زمینه مشاهده گردید. پیش از این نیز  آمار فاجعه بار و پر سروصدای  نمرات نهایی خردادماه دانش آموزان در فضای مجازی دست به دست گشته بود .

همچنین  طبق آمار دیگری که بر اساس آزمون تیمز و پرلز اعلام شده بود؛ « ۴۰درصد دانش آموزان ابتدایی ایران از مهارت های پایه ای خواندن و نوشتن استاندارد بی بهره هستند » . با این وصف دیگر نمی توان گفت‌ زنگ خطری برای آموزش احساس می شود زیرا فاجعه آن قدر جدی و عمیق است که می توان گفت آموزش و پرورش اکنون خود خطر  محسوب می شود.

با نگاهی به این آمار و گزارش ها می توان به صراحت بیان داشت که آموزش در کشور کاملا لوث شده و سیستم فشل و ناکارآمد آموزش و پرورش که عاری از هرگونه تفکر انتقادی می باشد باید به خود بیاید و فکری به حال این فاجعه عظیم کند ؛ هر چند هنوز این وزارتخانه واکنش جدی مخصوصا به قضیه نمرات نهایی نشان نداده است و گویا به این مهم توجهی ندارند که برای توسعه کشور مولفه آموزش به عنوان مولفه زیر بنایی باید از سیستم منظم و هدف مندی برخوردار باشد .

پرداختن به علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان بدون ارائه راهکار و عملی کردن آن مانند خواندن قصه برای کودکی است که در خواب است و صدایی نمی شنود!

به جرات می توان گفت در دوران پساکرونا به دلایل ضعف شدید زیرساخت ها ،عدم پلتفرم های مختص آموزش ، تعطیلی های غیر لازم علیرغم هشدارهای یونیسف ؛ بی سوادی پنهان در بین دانش آموزان رقم خورده است .

نقدی بر نتایج کنکور 1404 و لوث شدن آموزش در ایران

در این میان نباید چنبره سیاست بر محتوای کتاب ها و چینش نیروی انسانی در ادارات آموزش و پرورش و مدارس را به همراه گزینش ها و استخدام های فله ای بدون در نظر گرفتن تعهد و تخصص معلمان ، مدارس فرسوده و کانکسی، مدارس دونوبته و سه نوبته ، آمار بالای ۳۵ نفر دانش آموز در کلاس ها، بی انگیزگی و سرخوردگی معلمان ، فقر و اعتیاد والدین، دانش آموزان بی انگیزه ای که حضور سهمیه ای ها در کنکور از سویی و بازار کارِ نومیدانه آن ها را از مدرسه گریزان نموده ، نگاه ابزاری از بالا به آموزش و پرورش، تبلیغات و برنامه های کسل کننده ایدئولوژیک در مدارس، آمار قابل توجه اعتیاد و افسردگی و خودکشی بین دانش آموزان را نادیده گرفت .

نقدی بر نتایج کنکور 1404 و لوث شدن آموزش در ایران

به عنوان مدیر یک مدرسه که در مدارس غیر انتفاعی هم ساعاتی را تدریس می کنم و با مشکلات آموزشی مدارس آشنا هستم و از نزدیک با دانش آموزان و دبیران تعامل دارم عاجزانه از مسئولان تقاضا دارم در رویه کنونی آموزش و پرورش بازنگری و تجدید نظری داشته باشند و به آموزش های  کشورهای موفق نگاه تجربه اندوزی داشته و بیش از این مقدمات انحطاط واقعی آموزش و درس و مدرسه را فراهم ننمایند که افول یک کشور بازتاب سقوط آموزش و پرورش آن خواهد بود.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر نتایج کنکور 1404 و لوث شدن آموزش در ایران

منتشرشده در یادداشت

دیدگاه و انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد توهین زینب موسوی نماد و امپراتور خردستیزی و بی اخلاقی به فردوسی

به نام خداوند جان و خرد

کز این برتر اندیشه بر نگذرد

توانا بود هر که دانا بود

ز دانش دل پیر برنا بود

از این پرده برتر سخن‌گاه نیست

ز هستی مر اندیشه را راه نیست

***

« پس شاید بزرگ‌ترین مسئولیت ما در برابر تاریخ این است: سکوت کنیم، بیندیشیم، و جرأت کنیم در میان غوغا صدای خود را نگه داریم. زیرا جامعه‌ای که فرد در آن نمی‌اندیشد، محکوم است دوباره به همان چرخه‌ی سلطه بازگردد » .

قربان عباسی

 

خروجی و محصول « شبکه های اجتماعی » در ایران با وجود و حضور بیش از 40 میلیون کاربر اینترنت تاکنون چه بوده است ؟

دیدگاه و انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد توهین زینب موسوی نماد و امپراتور خردستیزی و بی اخلاقی به فردوسی

یک بار این پرسش را در آزمون سواد رسانه ای در مدرسه برای دانش آموزان مطرح کردم . فردوسی مطلع شاهنامه را با « خِرد » آغاز می کند و اساسا شهرت و آوازه ی  فردوسی در همین عنصر « خردگرایی » او نهفته که میراث و درسی ابدی و ماندگار برای همه ایرانی ها و بل بشریت است .

پرسیده بودم چرا با وجود 40 میلیون کاربر ایرانی در شبکه های اجتماعی خبری از « دموکراسی » و « ارزش های دموکراتیک » در جامعه ی ایران نیست ؟

نکته ی قابل تامل پس از تصحیح برگه ها این بود که با وجود آن که در این درس من بارها و بارها از رسانه و مطبوعات به عنوان « رکن چهارم دموکراسی » صحبت کرده و از روش « پرسش و پاسخ » در کلاس بهره گرفته بودم اما کسانی که پاسخ درست و یا قابل قبول به این پرسش داده بودند کم تر از تعداد انگشتان دو دست بود .

دیدگاه و انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد توهین زینب موسوی نماد و امپراتور خردستیزی و بی اخلاقی به فردوسی

انگار دانش آموزان پایه ی دهم آن هم در یک مدرسه ی هیات امنایی با میانگین معدل بالا برای بار نخست بود که کلمه دموکراسی را می شنیدند .

زینب موسوی که خودش را بلاگر و طنزپرداز و .... معرفی کرده است ویدئویی ضبط کرده و در آن با سخیف ترین کلمات و عبارات به شخصیتی مانند « فردوسی » می تازد .

دیدگاه و انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد توهین زینب موسوی نماد و امپراتور خردستیزی و بی اخلاقی به فردوسی

من پیام مشخص و قابل اتکا و یا اعتمادی در این کلیپ منتشر شده ندیدم که به فرض آیا خانم موسوی دقیقا و به صورت واضح به کدام جنبه از شخصیت و یا اشعار فردوسی منتقد بوده که با ارزش های انسانی و یا اخلاقی در قرن حاضر در تباین و تضاد است ؟

این که بخواهیم مشکل و یا مساله را فقط در « یک فرد » خلاصه کنیم به نظر می رسد که تا حد زیادی ساده کردن مساله و یا حتی پاک کردن آن باشد .

برخی از کنش گران هم با نگاهی سیاسی و حتی ایدئولوژیک به مساله نگاه کرده و آن را حاصل جریانی دانسته اند که در شرایط شکننده ی کنونی که هنوز سایه جنگ بر سر « ایران » است قصد دارد ارزش های ملی و میهنی را کم رنگ و یا لوث کند . و البته ایشان را به نوعی در « ستون پنجم » دشمنان بیرونی در « حصار » کرده اند .

دیدگاه و انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد توهین زینب موسوی نماد و امپراتور خردستیزی و بی اخلاقی به فردوسی

« در تاریخ آورده اند که روزی برادر حاتم طائی در چاه زمزم ادرار می کند .

او را نزد حاکم می برند ؛ حاکم از علت کارش جویا می شود . پاسخ می دهد که شیفته ی شهرت برادرش شده و با تمام وجود می‌خواسته حرکتی کند تا مانند برادرش به آوازه و شهرت برسد و پس از مدت‌ها تامل ، فکر بکر ادرار در زمزم را اجرا کرده است » .

حکایت زینب موسوی هم چیز جدیدی نیست .

دیدگاه و انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد توهین زینب موسوی نماد و امپراتور خردستیزی و بی اخلاقی به فردوسی

فضای بی سر و ته  و آکنده از « ابتذال » در فضای مجازی آن هم در جامعه ای مانند ایران که خیلی ها حتی در « سواد خواندن و نوشتن » مشکل دارند چه برسد به سوادهای مورد تایید یونسکو و البته « سواد رسانه ای » و مهم تر از آن جامعه ای که هنوز تکلیف خود را « مدرنیته » و « ارزش های آن » مشخص نکرده و تصور می کند با کمی تغییر در ظاهر و گریم کردن و تقلید برخی اداها و حرکات و اصوات در حالی که جوهر مدرنیته بر پایه « تغییر نگرش و نگاه » پایه ریزی شده است ؛ فضایی فراهم آورده که بتوان با کم ترین « داشته » و توشه و انبان فکری و روانی و صرفا با دانستن رگ و نبض جامعه و به هر قیمتی خود را به این جامعه عرضه و بهتر بگوییم :

« تحمیل کرد » .

آری .

زینب موسوی تنها نیست . یک فرد هم نیست . آخرین آن هم نخواهد بود .

دیدگاه و انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد توهین زینب موسوی نماد و امپراتور خردستیزی و بی اخلاقی به فردوسی

او سمبل و تجسم ارزش های جریانی در جامعه ی ایرانی است که به هیچ خط قرمزی پای بند نیست . در حالی که بزرگ ترین تمایز و تفاوت میان « انسان » و « حیوان » در عنصر « تفکر و اخلاق » نهفته است و اگر این نباشد همین به اصطلاح « اشرف مخلوقات » به مرتبه ای « مادون حیوان » سقوط می کند .

فردوسی مطلع شاهنامه را با « خِرد » آغاز می کند و اساسا شهرت و آوازه ی  فردوسی در همین عنصر « خردگرایی » او نهفته که میراث و درسی ابدی و ماندگار برای همه ایرانی ها و بل بشریت است .

دیدگاه و انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد توهین زینب موسوی نماد و امپراتور خردستیزی و بی اخلاقی به فردوسی

دست مایه کردن شعری با نهایت ابتذال و فرومایگی  و استفاده از جنبه های زنانگی و جنسی در جهت اثبات منویات فکری آلوده به واقع چیزی از ارزش های این شخصیت بزرگ ایرانی نمی کاهد .

به عبارت بهتر ؛

دیدگاه و انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد توهین زینب موسوی نماد و امپراتور خردستیزی و بی اخلاقی به فردوسی

حرکت زینب موسوی بر اساس تولیدات او در این تئاتر مشمئز کننده به نوعی گام برداشتن در فضای غالب و فراگیر « خردستیزی » است که جامعه ی ایرانی از مدت ها درگیر آن بوده و فردوسی و بسیاری از مصلحان اجتماعی آن را در قرن ها پیش درک و فهم کرده و ما را نسبت به آن « انذار » داده بودند .

در حماقت و بلاهت این فرد یعنی خانم زینب موسوی همین بس که بر اساس آموزه های تربیتی و اخلاقی که نسلی آن را به یدک می کشد ؛ شوربختانه از خصیصه و صفت عالی انسانی « پذیرش اشتباه و عذرخواهی » تهی بوده و با وجود اتقان در غلط بودن اصل کار هنوز با لجاجت تام بر صحیح بودن آن با توجیهات رنگارنگ و عجیب اصرار می ورزد و این هم نشانه و برهانی دیگر است بر دیو پلید « خردستیزی » در وی و جریان و نسلی که مدافع و حمایت گر اوست .

منتشرشده در یادداشت

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم  به دنبال انتشار کلیپ (2) وهن آلود و مثلا طنزِ یک بلاگر مشهور که در آن بی شرمانه به یکی از مهمترین شخصیت های مورد احترام ایرانیان و پارسی زبانان منطقه* بی پروا اهانت می شود در بین محافل روشنفکری و ادبی و همچنین ایران دوستانِ دلسوز در فضای مجازی ؛ موجی از خشم و انزجار همراه با واکنش های منفی و انتقادی نسبت به این پرده دریِ فرهنگی به وجود آمده که نشان می دهد جامعه با وجود گرفتاری های متعدد معیشتی و کمبود آب و برق و... هنوز حاضر است برای حراست از ارزش های ملی خود توفان به پا کند و با نوشتن انبوهی از مقالات و تولیدات صوتی و تصویری در فضای مجازی پاتکی جانانه به این هجمه سخیف بزند.

در واقع هر دلسوزی با هر شوینده و حلالی که در دست داشت سعی کرد این شیرابه ی بد بو و بدمنظر پاشانده بر چهره فردوسی بزرگ را پاک کند تا مبادا چهره مشعشع فردوسی حتی برای مدتی کوتاه ملکوک بماند  ؛ همو که سی سال رنج کشید تا عجم زنده بماند تا جایی که دشمنانش هم حتی اگر بخواهند بد و بی راه نثارش کنند مجبور نباشند با زبان تحمیلی بیگانه یاوه گویی کنند .

همان که اگر شاهنامه اش نبود شاید فرهنگ و زبان و ادبیات مان مثل مصریان و دیگر ملل از بین می رفت و تاریخ ادبیات مان به دوره قبل و بعد تقسیم می شد....

اما آنچه در این مختصر می خواهم به آن بپردازم در جواب آن بلاگر نیست چرا که فرهیخته بزرگی چون استاد شفیعی کدکنی فقط در یک بیت شعر حق مطلب را به خوبی ادا و پاسخ مختصر و مفید و در خور به او داده اند . راستی آیا تا کنون دیده اید شومنی و یا طنز پردازی ؛ برای خنداندن و جذب مخاطب خود از پدر و مادر خویش مایه بگذارد؟

« زمانه بس که پلید و پلشت و مسخره شد

عیار سنجی خورشید کار شب پره شد »

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم

بلکه هدفم پیدا کردن پاسخی به این پرسش است که :

در چند دهه اخیر در نظام آموزشی ما چه کوتاهی هایی شده است که یک بلاگر طنز پرداز تحصیل کرده و دانشگاه دیده ایرانی پارسی زبان نمی تواند بین فردوسی بزرگ و ملانصرالدینِ افسانه ای تفاوتی و تمایزی احساس کند؟!

راستی آیا تا کنون دیده اید شومنی و یا طنز پردازی ؛ برای خنداندن و جذب مخاطب خود از پدر و مادر خویش مایه بگذارد؟

پاسخ قطعا منفی است چون پدر و مادرش خط قرمزهای او هستند و اگر دیگری هم بخواهد این خط قرمز را زیر پا بگذارد هر چه در توان دارد نثار او خواهد کرد.

مفاخر ملی و ادبی هر کشور در واقع پدران و مادران معنوی مردم یک کشور هستند و هیچ کس نباید حتی با استناد به قانون زیربنایی آزادی بیان (3)  هاله تقدس آنها را آن هم با این ادبیات سخیف و مشمئز کننده بشکند.

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم

اگر می بینیم گاه و بی گاه این تیرهای زهر آگین رها می شوند شاید بدین علت باشد که در دهه های اخیر آن چنان که باید و شاید نه در خانواده ها و نه در مدرسه و دبستان و دبیرستان به شخصیت ها و مفاخر ملی و ادبی اهمیت کافی داده نمی شود و نقش و اهمیت و جایگاه این بزرگان برای نسل جوان خیلی روشن نشده و جوانانی بعضا مثل همین خانم بلاگر ؛ این گنج های ارزشمند تاریخی را در حد چند نام معمولی تاریخ گذشته می بینند !

علت هم در این است که در اثر کم کاری دست اندرکاران فرهنگی ، شخصیت معنوی این بزرگان در ضمیر ناخودآگاه کودکان و نوجوانان مثل جایگاه پدر و مادر به عنوان عنصری دوست داشتنی و قابل اتکا و احترام جا نیفتاده است .

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم

اکنون این پرسش پیش می آید که اگر قُدما با شاهنامه خوانیِ بزرگتران در دورهمی های خانوادگی و نقالان و پرده خوانان در اماکنی مثل زورخانه ها و قهوه خانه ها بیرون از خانه توانسته بودند این کار را انجام دهند چرا نظام آموزشی امروز ما با امکانات مادی در کنار امکانات وسیع آموزشی و سمعی و بصری نمی خواهد و یا نمی تواند این مهم را به انجام برساند؟

اگر چه مرحوم احمد شاملو هم در جایی غیر منصفانه فردوسی بزرگ را نمک ناشناسانه نواخته است اما واقعیت این است که نوع حمله ناآگاهانه این بلاگر با نوع حمله آگاهانه و ایدئولوژی زده شاملو به فردوسی تفاوت ماهوی و اساسی دارد ؛ هر چند هر دو زهرآگین است اما شاملو مخاطبانی داشته و دارد که عموما خود اهل تحلیل و تشخیص هستند و از بین آثار فراوان شاملو خوب هایش را انتخاب می کنند اما مخاطبان « امپراتور » شامل طیف وسیعی از مردم عادی و جوانانی می شودکه می توانند خواسته و یا ناخواسته با دست به دست کردن و اشتراک گذاری این نوع کلیپ ها به نوعی از تولید این گونه محصلات ضد فرهنگی زشتی زدایی عمومی کنند ( آن را جا بیندازند) و خطر اصلی هم در همین نکته نهفته است .

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم

در خبرها آمده بود که دادستانی محترم خانم زینب موسوی را به خاطر جریحه دار کردن عفت عمومی تحت پیگرد قرار داده است . من حقوقدان نیستم و نمی دانم قوه محترم قضاییه با او چه خواهد کرد اما قطعا و حتما در حکم صادره رافت اسلامی را در کنار کم اطلاعی او در نظر خواهد گرفت ولی پیشنهاد می کنم در کنار هر تصمیم انضباطی و حقوقی که طبق قانون برای او در نظر گرفته می شود خواندن اجباری یکی از آثار مهم در مورد فردوسی مثلا «  نامه باستا » از استاد میرجلاالدین کزازی را هم در حکم اضافه کنند.

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم

***
1- خانم زینب موسوی در فضای مجازی با عنوان « امپراتور کوزکو » تولید محتوی می کند.

2- تهیه و پخش این کلیپ همزمان شده با پخش رایگان صدها هزار جلد شاهنامه فردوسی در بین مردم تاجیکستان . امیدوارم که فقط یک تصادف باشد .

3- نوشته کوتاه و خواندنی آقای احمد زیدآبادی در این مورد ؛ حکیم ابولقاسم فردوسی ،حماسه سرای بزرگ است . نماد است . عزیز است . سرمایه ملی و تاریخی برای ما ایرانیان است؛ اما « تابو » نیست. برخی به هر دلیلی دوست دارند بینی خود را با سر آستین پیراهن شان پاک کنند؛ مشمئز کننده است اما ممنوع نیست.

آزادی بیان فقط برای گفتن « حق » با « درست» نیست زیرا حرف حق و درست مورد اجماع نوع بشر نیست. باید همیشه به یاد داشت که هیچ امر خیر و مثبتی در این جهان بدون هزینه نیست. هزینه آزادی بیان نیز نشر حرف های سخیف و مشمئز کننده است. جامعه ای که ظرفیت و تاب و تحمل آن را نداشته باشد؛ آزادی بیان در آن از شعار سطحی بالاتر نمی رود . پس اگر جسارت به فردوسی بزرگ محکوم می شود؛ توصیه به تحمل و مدارا هم باید ضمیمه آن باشد .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر عملکرد زینب موسوی امپراتور کوزکو در توهین به فردوسی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

انتقاد از نحوه پاداش پایان خدمت معلمان به عنوان یک مطالبه قانونی و سخن رهبر انقلاب که به آن عمل نمی شود در صدای معلم  گاه مردم به دولت بدهکار می شود و گاه دولت به مردم. مردم در باز پرداخت وام، یا دادن مالیات و عوارض و در بدترین شرایط زندگی برای پرداخت قبوض آب و برق و گاز و تلفن، می توانند ناتوان و بدهکار شوند.

دولت ابزار قانونی در دست دارد و به نحوی قادر است آن را از مردم مطالبه و جبران کند اما مردم هیچ قدرتی برای شانه خالی کردن از زیر بار قرض خود ندارند.

سال هاست که برخی از مطالبات فرهنگیان شاغل به خصوص پاداش پایان خدمت بازنشستگان با تأخیر بیشتر از یک سال و به صورت بخش بخش پرداخت می شود و دولت بدهکار این قشر جامعه است. اما با توجه به نرخ تورم، این دریافتی ها، قادر نیست مرهم جراحات و دردهایی باشد که طی سی سال و شاید بیشتر برای بازنشستگان آموزش و پرورش ایجاد شده است.

نوع نگاه و برنامه ریزی برای مبلغ پاداش پایان خدمت برای هر بازنشسته، داستانی خاص و متمایز دارد و فراز و نشیب و رنگ زندگی او چیدمان کلمات آن را تعیین می کند. یکی برای پر کردن نسبی جاهای خالی زندگی و دیگری برای پاسخ به امیدهایی که طی پنجاه شصت سال از عمر خود داشته است. اما امروز تلخی تورم بر کام هر امیدواری رسوب کرده و دیگر از شادمانی خبری نیست.

ظاهرا حیات عده ای به تداوم تورم بستگی دارد چون پایانی برای آن نیست و بر تمامی خیالات خوش زندگی ما مستولی شده است. معلمی که دیروز شمعی فروزان بود امروز در سوسوی راه پیش روی خود عاجز و ناتوان مطلق است.

انتقاد از نحوه پاداش پایان خدمت معلمان به عنوان یک مطالبه قانونی و سخن رهبر انقلاب که به آن عمل نمی شود در صدای معلم

در گذشته هر شاغلی برای روزِ دریافتِ پاداشِ پایان خدمت خود در دوران اشتغال، خیال پردازی های شیرینی در ذهن خود پردازش می کرد اما بیش از یک دهه است که این بارقه امید رنگ باخته است و پیش تازی تورم، بی رحمانه شلاق کشی می کند. جراحات جدید فراتر از طول خدمت اوست و بیشتر درمان ناپذیر است. خیال خرید مسکن، سرو سامان دادن فرزندان، رفتن به سفر زیارتی یا سیاحتی با تمام اعضای خانواده جای خود را به احتمال دیدن رؤیایی شیرین در خواب داده است.

انتقاد از نحوه پاداش پایان خدمت معلمان به عنوان یک مطالبه قانونی و سخن رهبر انقلاب که به آن عمل نمی شود در صدای معلم

انتقاد از نحوه پاداش پایان خدمت معلمان به عنوان یک مطالبه قانونی و سخن رهبر انقلاب که به آن عمل نمی شود در صدای معلم  داستان پرداخت دستمزد قبل از خشک شدن عرق نیز به بایگانی باورها سپرده شده است. چون هر جا به نفع ماست خوب قادریم مغزمایه دین را بر طبق مراد سازیم. سی سال با تمامی وجود و حواس تلاش کرده ایم تا کم نگذاریم و هر دائم وجدان با نهیب خود ما را بر صراط درست پیش برده است. اما دولت به وقت آزمون نهایی، رفوزه گردیده است.

پاداش پایان خدمت فرهنگیان را سازمان برنامه و بودجه می پردازد. وزارت آموزش و پرورش نیز در این زمینه مسئولیت هماهنگی با این سازمان را دارد تا این پاداش‌ها پرداخت شود اما این مسئولیت برای به موقع پرداخته شدن آن نیست چون همانند بسیاری دیگر رنگ باخته و در سایه فراموش شده است.

تاکنون کدام وزیر وقت آموزش و پرورش با تحکم هر چه تمام در برابر تعهدات این سازمان، از من معلم حمایت همه جانبه کرده است و مطالبات مرا به عنوان یک مقام رسمی و دولتی با تعیین مدت زمان اندکی خواسته است؟!

انتقاد از نحوه پاداش پایان خدمت معلمان به عنوان یک مطالبه قانونی و سخن رهبر انقلاب که به آن عمل نمی شود در صدای معلم

قبلا پرداخت سود به پاداش پایان خدمت بازنشستگان را همانند پول پیشِ ثبت نام کنندگان حج عمره مطرح کرده ام اما هیچ گشایشی در کار نشد. اما بالاخره نفس باد صبا مشک فشان شد و حکمی با صلابت ارائه شد. خطاب به بدهکاری سازمان برنامه و بودجه و وزرات آموزش و پرورش؛ یا مکلف هستید که تمامی مطالبات معلمان و فرهنگیان را به وقت قانونی و بالافاصله بعد از پایان مسئولیت آنان پرداخت نمایید و یا با توجه به فتوای اخیر مقام معظم رهبری، طلب این قشر را بر اساس نرخ تورم زمان پرداخت محاسبه کنید. سال هاست که برخی از مطالبات فرهنگیان شاغل به خصوص پاداش پایان خدمت بازنشستگان با تأخیر بیشتر از یک سال و به صورت بخش بخش پرداخت می شود و دولت بدهکار این قشر جامعه است.

همشهری آنلاین: « اگر ضمن قرض، شرط نشود که قرض گیرنده، تورم را ضامن هست یا نه و قرض گیرنده در موعد مقرر قرض را ادا کند؛ آیا قرض دهنده می‌تواند تورم ایجاد شده را مطالبه کند؟ »

انتقاد از نحوه پاداش پایان خدمت معلمان به عنوان یک مطالبه قانونی و سخن رهبر انقلاب که به آن عمل نمی شود در صدای معلم
پاسخ رهبر معظم انقلاب:  « به طور کلی طلبکار می‌تواند مقدار کاهش ارزش پول (تورم) را مطالبه کند مگر در مواردی که شرط شده هر چند به نحو ارتکازی همان مبلغ پس داده شود مانند قرضی که مستأجر به صاحب خانه می‌دهد یا قرض الحسنه بانک‌ها » .( شرط ارتکازی به شرطی گویند که هنگام معامله در ذهن عرف به عنوان یک شرط لازم‌الاجرا، رسوخ و ثبوت یافته اما بدان تصریح نشده است.)



پیش از این هم دفتر آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به استفتایی گفته بود قرض باید بر اساس نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی پرداخت شود. البته اگر برای محاسبه تورم توافقی کرده‌اید باید بر اساس همان مقدار توافق شده تورم را حساب کرد وگرنه بر اساس تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی حساب شود و پرداخت آن بر ذمه شخص بدهکار است.

اگر بین سازمان برنامه و بودجه و بازنشستگان توافقی صورت نگرفته تا قرض آنان بر اساس نرخ تورم روز پرداخت محاسبه شود بدان دلیل است که قراردادی فی مابین بسته و امضا نشده است و چنین تعهداتی اصولا یک طرفه از سوی دولت ابلاغ می شود. اما عدل و داد و انصاف الهی و فتوای مقام رهبری بهترین پشتوانه برای انجام دِینی است که بر ذمّه دولت است.

انتقاد از نحوه پاداش پایان خدمت معلمان به عنوان یک مطالبه قانونی و سخن رهبر انقلاب که به آن عمل نمی شود در صدای معلم

برای تأمین امنیت مالی و رفاه نسبی کسانی که همانند دیروز جوان و پویا نیستند، پاداش پایان خدمت در تمامی کشورها در نظر گرفته می شود. هر چند امروز با مبلغ دریافتی به دلیل بی رحمی افسارگسیخته تورم نمی توان به این دو سازوکار دست یافت اما حداقل همین مرهم را با پرداخت به موقع یا بر اساس نرخ روز، در پی تحقق شعار خود یعنی عدالت باشید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از نحوه پاداش پایان خدمت معلمان به عنوان یک مطالبه قانونی و سخن رهبر انقلاب که به آن عمل نمی شود در صدای معلم

منتشرشده در بازنشستگان

گروه گزارش/

آن چه در زیر می آید ؛ پرسش و پاسخ « علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » با « سیدحمایت میرزاده ؛ معاون حقوقی و امور مجلس و رئیس ستاد برگزاری سی و هشتمین اجلاس روسا و مدیران آموزش و پرورش کشور در نشست خبری است که پیش تر در محل وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید . ( این جا )

در این نشست و در ابتدای آن میرزاده چنین گفت : 

« من احساس می کنم بحث « قانون گرایی » یکی از چیزهایی است که واقعا انتظار داشتم از هفته ی گذشته تا به امروز « یک رسانه » ای از من بپرسد .

آیا ما به « قانون » نیاز داریم ؟

آیا « قانون » می تواند فصل الخطاب باشد ؟

تا کی خواهش می کنم ؟

تا کی در اداره ها التماس کنیم ؟

تا کی تو را به خدا ؟

تا کی پارتی ؟

تا کی  نامه آوردن ؟

تا کی می خواهیم مملکت را این طوری اداره کنیم ؟

و حتما برای کار جزئی و شماره زدن و دنبال آشنایی گشتن در اداره  ؟

و آن سفارش بکند و نامه اش را من بزنم ؟

چه کسی باید از حقوق انسان ها دفاع کند ؟

کرامت انسانی کجاست ؟

این که در قانون ما عالی است .

قانون شکنی تا کی ؟

در برابر چشم و دیدگان رسانه در داخل و خارج خیلی می بینیم و گاهی هم تحمل می کنیم .

و خودمان برخی اوقات هم آتش بیار معرکه شویم !

و خودمان به جرم این که درخواست « غیرقانونی » داشتیم و عمل نشده است ؛ خیلی راحت یک عده ای را متهم کنیم مثل این که یک آخرتی و دنیای دیگر وجود ندارد » .

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور