سخنگوی وزارت آموزش و پرورش : وزارتخانه در باب نگهداشت معلمان بازنشسته با برنامه و صادقانه عمل کرده است . مدیر صدای معلم : خیر ! این طور نیست !

صدای معلم :

روز خبرنگار را خدمت همه تبریک می گویم به خصوص به مقامات و مسئولین پاسخ گو و مسئولیت پذیر.

امیدوارم که امسال وزارت آموزش و پرورش دولت پزشکیان برخلاف دوره ی دولت قبل ( ابراهیم رئیسی ) مراسم درخور و شایسته ای برای خبرنگاران به عنوان چشم و چراغ جامعه تدارک ببیند.

در برنامه پرسشگر گفته بودید:

« حالا چرا این کمبود به صورت یک پیک به این زمان خودش را نشان داد ؟ و حتی برای مهر 1403 می توانست باشد و الحمدالله با روش هایی که عرض کردم تامین شد ...

ورود وزارت آموزش و پرورش بیش تر از دو در نیست بر اساس قانون .

یکی دانشگاه فرهنگیان است و یکی هم دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی .

یک در سوم و یک در مخفی که می شود گفت وجود دارد بر اساس ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان .... »

پرسش من این است که « در مخفی » یعنی چه و چه مولفه هایی دارد ؟ و چند تا از این درهای مخفی در آموزش و پرورش وجود دارند ؟

دوشنبه 26 خرداد 1404 در نشست وبیناری با رؤسا و معاونان رفاه و پشتیبانی استان ها گفته بودید

« شفافیت و شبکه‌سازی؛ رمز موفقیت در اجرای برنامه‌های ادارات رفاه و پشتیبانی است. »

در آستانه ی آغاز سال تحصیلی 1404 ؛ علی باقر زاده رئیس مرکز برنامه‌ریزی منابع و امور اداری وزارت آموزش و پرورش خبر از کمبود 335 هزار نیرو می دهد .

باقرزاده می گوید :

 از طریق تجمیع کلاس‌های هم پایه و هم نام این موجودی و نیاز را می‌توان مدیریت کرد .

چیزی که رئیس مرکز برنامه‌ریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش تحت عنوان تجمیع کلاس‌های هم پایه و هم نام به آن  اشاره می کند نتیجه ای جز افزایش شدید نخواهد داشت. تراکم کلاسی 

در واقع ؛ سیاست بر این است که کلاس ها به هر ترتیبی با « معلم » پر شوند و این که تکلیف « کیفیت بخشی » در آموزش چه می شود فعلا در دستور کار نیست .

این که تکلیف قوانین و آیین نامه های شورای عالی آموزش و پرورش در مورد « تراکم کلاس » چه می شود هم مشخص و شفاف نیست .

بر اساس قانون ، تشکیل کلاس درس با تعداد بیشتر از «حداکثر تراکم» تعیین شده، تحت هر شرایطی ممنوع است .

پرسش این است که چرا وزارت آموزش و پرورش خودش به قانونی مصوب کرده احترام و شانی قائل نیست ؟

پرسش « صدای معلم » از وزارت آموزش و پرورش آن است که اگر سیاست جذب « معلمان بازنشسته » برای پر کردن کلاس ها کارآمد و علمی و مفید است ؛ چرا آن معلمان ( کارآمد ) را بازنشسته می کند و یا آن که اگر تشخیص بر این است که این معلم هنوز کارآمد است و می تواند در کلاس مفید باشد ؛ چرا اقدامی برای نگهداشت این معلمان باتجربه انجام نمی دهد و همه چیز در شعار و تبلیغات خلاصه می شود ؟

بیش از یک دهه است که با شروع‌ سال‌‌ جدید تحصیلی، فریاد کمبود معلم‌ در کلاس های‌ درس‌ توسط این مسئولان سر داده می‌شود .

پرسش « صدای معلم » آن است که آیا داشتن آمار دقیق ‌ داشتن آمار ‌ از نیروی‌ انسانی‌ در حوزه‌ های اداری‌ و آموزشی آن هم در عصر فن آوری ارتباطات کار شاق و دشواری است ؟

امروزه، زبان آمار‌، مهمترین‌ زبان‌ مدیریت‌‌ روز‌ دنیا می باشد که به نظر می رسد در آموزش و پرورش ایران فاقد جایگاه و شان برای فرآیندهای « تصمیم سازی » و « تصمیم گیری » است .

بارها در رسانه ی « صدای معلم » بیان شده که جایگاه « برنامه » و « مدیریت زمان » در محلی به نام مرکز برنامه ریزی منابع انسانی کجاست ؟

آیا پیش بینی تراز نیروی انسانی در یک بازه زمانی 5 ساله تا 20 ساله و برنامه ریزی بر اساس « نیاز » کار سختی است که هر ساله این بحران کمبود معلم به کرات تکرار می شود ؟

فرهادی:

خیلی متشکرم.

من از سوالات خوب حضرتعالی تشکر می کنم. دغدغه مندی حضرتعالی را هم ستایش می کنم. از سر دلسوزی و به فرموده ی حضرت علی ( ع ) بهترین افراد آنهایی هستند که نکات تلخ را بیان می کنند .

آموزش و پرورش در باب نگهداشت بازنشستگان همین قدر با برنامه و صادقانه عمل کرده که در اسفند 1403 برای اولین بار در تاریخ آموزش و پرورش، ما به عزیزانی که استمرار خدمت داده بودند دو تا حقوق پرداخت کرده بودیم و این را در شهریور پارسال اعلام کردیم ؛  امسال هم اعلام می کنیم. عزیزانی که استمرار خدمت داشته باشند ما در اسفند ماه دو حقوق به آنها پرداخت می کنیم . این یک عامل تشویقی و در واقع از جنس مشوق است. حداقل بنده چندین نامه امضاء کردم به استان ها که استمرار خدمت بدهید به معلمانی که متقاضی استمرار هستند اما در آموزش. مثل جنابعالی که معلم هستند.

صدای معلم:

ضوابط بازنشستگی 1404 که توسط شما به مناطق ارسال شده خیلی صادقانه و در جهت تکریم معلمان نیست !

بگذریم از برخوردهایی که در بعضی ادارات آموزش و پرورش در مورد معلمان با سابقه انجام می دهند و بسیار توهین آمیز است ولی من فکر می کنم که باید واقع گرایانه صحبت کنیم.

شما فقط مشوق را در همین یک ماه حقوق تشویقی خلاصه می کنید ؟

آیا می دانید که معلمان ما انگیزه ای برای کار کردن ندارند در شرایطی که در حال حاضردر وزارتخانه و در کلاس ها وجود دارد.

این توهین به معلمان است که بگویید حقوق اضافه می دهیم که بایستید و خدمت بکنید.

انگیزه های انسانی مهم هستند.

 متاسفانه در بحث نگهداشت معلمان، وزارت آموزش و پرورش روی خیلی ضعیف عمل می کند.

 شما نگاهی به زیر مجموعه ی اداری خود در ساختار وزارت آموزش و پرورش بیاندازید .

من نمی خواهم وارد ریز ماجرا بشوم .

این را باید بدانید وقتی یک معلم در پایان کار وقتی از سیستم آموزش و پرورش بیرون می آید دلخور است.

این را درک می کنید ؟

فرهادی:

آقای پورسلیمان

کیفیت مهم است. با توجه به این که معلم با تجربه را با کیفیت می دانیم استدعا می کنیم که بماند.

من رسما اعلام می کنم برای مهرماه در تمام نقاطی که ما معلم نیاز داریم اولویت با استمرار خدمت بازنشستگان است در مدارس و فضاهای آموزشی و پرورشی تحت عنوان معلم و مربی پرورشی اما در فضای اداری این را محدود کردیم که اگر کارمندی خواست استمرار خدمت داشته باشد اگر به وجودش نیاز بود استمرار داشته باشد.

 در مورد آمار ما نگرانی نداریم ؛ آمار ما دقیق است. از تعداد دانش آموزان از تعداد معلمان ، عزیزانی که الآن بازنشسته می شوند و یا چند سال آینده بازنشسته می شوند . اما ما یک اعوجاج آماری داریم که از کنترل آموزش و پرورش خارج است و آن تنش های جمعیتی است.

 ما بعضا منطقه ای داریم که تعداد دانش آموزان امسالش با سال گذشته سه هزار نفر فرق می کند در یک منطقه. معنی آن این است که همین تعداد دانش آموزان در مناطق دیگر کم شده است ؛ مهاجرت کرده اند.

 ما الآن داریم در استان هایی که می توانم اسم ببرم. در استان های ایلام، گیلان، کهکیلویه و بویراحمد، لرستان و برخی از مناطق چهار محال بختیاری معلم در آن رشته مازاد داریم و دانش آموز کم شده است و در شهرستان های تهران، شهر تهران، خراسان رضوی، اصفهان، سیستان و بلوچستان به شدت برعکس است.

 نسبت تراکم دانش آموز نسبت به معلم در این مناطق بسیار بالا است لذا این بخش مهاجرتی از کنترل ما در آموزش و پرورش خارج است ولی با این حال نگذاشتیم کلاس بدون معلم باقی بماند. آن فرمایش شما در باب تراکم درست است. ما در باب تراکم یک برنامه همان مصوبات شورای انقلاب فرهنگی است که فرمودید ....

صدای معلم :

شورای عالی آموزش و پرورش !

فرهادی : بله . درست است .

و یک اشاره به شورای عالی آموزش و پرورش فرمودید یکی هم خود برنامه هفتم است به عنوان یک سند بالادستی خیلی محکم است. در آن آمده است که تا پایان برنامه هفتم کلاس های با تراکم بالای 35 را حذف کنید. یعنی کلاس با تراکم 35 نفر به بالا نداشته باشیم. این ناظر به دو مقوله است: یک ؛ فضای آموزشی تامین شود همان مدرسه . دو ؛ نیروی انسانی تامین بشود چون تراکم تابع این دو مولفه است. یک جاهایی شما فضا دارید معلم به تعداد کافی آنجا نیست .

صدای معلم:

این آخری تفسیر شماست ؟ در برنامه هفتم نیامده است .

فرهادی:

نه، این که تکلیف بالای 35 نفر در برنامه هفتم است ...

صدای معلم:

این تفسیر شماست.

فرهادی:

بله .

این تفسیر من است.

 گفتم مولفه هایی که تراکم را ایجاد می کند نیروی انسانی و فضاست. بعد از این می شود برنامه ریزی. ممکن است برنامه ریزی غلط هم باعث شود در یک جایی تراکم دانش آموز کمتری داشته باشیم مثلا عرض می کنم اگر ما در نقل و انتقالات  حواسمان نباشد این اتفاق می افتد.

 اگر ما در نقل و انتقالات با حساب و کتاب عمل نکنیم ؛ معلمان از جایی به جای دیگر منتقل بشوند به جایی که ما معلم نیاز نداریم حتما مولفه های دیگر هم می تواند باشد مثل عدم توزیع متناسب دانش آموز در مدارس .

یک نکته را هم عرض کنم خدمتتان .

ما پنج هزار مدرسه با دانش آموز کمتر از ده نفر را داریم در سراسر کشور. برای این که بتوانیم عدالت آموزشی را در نقاط عشایری و مناطق محروم و اگر با دانش آموزان آن مدارس را تشکیل ندهیم اصلا نمی آیند به آن مدرسه و دچار ترک تحصیل می شوند.

 بیش از 400 مدرسه با یک دانش آموز تا سه دانش آموز داریم . این باعث می شود که یک بخشی از نیروی انسانی ما آن بهره وری مد نظر ما را نداشته باشند اما رویکرد مجتمع سازی در مناطقی که تراکم جمعیت داریم جزء رویکردهای آموزش و پرورش است که ما مدارس را بزرگ بسازیم که بتوانیم به آنها همه امکانات را بدهیم. در مناطقی که تراکم جمعیتی جواب می دهد مثل شهرستان های استان تهران، اصفهان، خراسان رضوی . لیست این شهرها را داریم ؛ شهرهایی که متاسفانه تراکم دانش آموزی مان بالا است.

در باب آن جذب هم که فرمودید چرا ماده 28 را ( شما ) درب سوم اعلام کردید.

صدای معلم :

شما گفته بودید : در مخفی !

فرهادی :

بله .

آقای پورسلیمان . شما خودتان معلم هستید و می دانید که ما معلمان از به کار بردن کلمه « ما » گریزانیم .

موقعی که اساسنامه دانشگاه فرهنگیان داشت تصویب می شد ممنوع کردند هر گونه جذب را. نگاه هم نگاه درستی بود چون معتقد هستند متخصصان علم تعلیم و تربیت که معلم را باید ساخت.

 با یک استخدام و یک آزمون استخدامی معلم نمی شود به مانند آن کسی که چهار سال رفته در تربیت معلم درس خوانده است ؛ این یک نظر کاملا پژوهشی علمی ثابت شده است . این یک نظر کاملا تصویب شده است نه نظر بنده.

در همان سال یک بحثی مطرح شد سال 90، 91 بود که گفتند حالا آمدیم در جایی ما معلم کم داشتیم و اگر صبر کنیم که دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی معلم تربیت کنند ؛ چهار سال طول می کشد ؛ چه کار باید بکنیم و دوباره نرویم سراغ معلم شرکتی و نمی دانم حق التدریس و خرید خدمات و امثال اینها.

 گفتند اشکالی ندارد خوب حالا که این گونه است و اگر چنین شرایطی پیش آمد با تایید سازمان اداری استخدامی و تایید سازمان برنامه و بودجه و ارائه آمار دقیق از طریق وزارت آموزش و پرورش در آن رشته محل مجوز استخدام بدهیم و اسمش شد ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان است. ما حتی المقدور نباید از این روش نیرو جذب کنیم مگر این که مجبور باشیم مگر این که ناچار باشیم.

امسال که هفتاد و دو هزار نفر ردیف استخدامی معلمین گرفتیم بیست و نه هزار و هفتصد و پنجاه نفر آنها ماده بیست و هشتی داریم بقیه بیشتر از دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی هستند.

در مورد آقای قدمی که گفتید بیشتر توضیح بدهم یک بار دیگر خدمت حضرتعالی عرض می کنم جدای از فضای خبری و غیر رسمی که  به قولی مخاطب مشخص نیست گفته می شود ولی ضمیر نمی تواند مرجع را پیدا بکند ما اعلام کردیم ؛ الان هم اعلام می کنم؛ اگر کسی مستند یا شکایتش را بیاورد به حراست آموزش و پرورش و ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش و وزیر آموزش و پرورش تحویل بدهد ما بدون هیچ گونه تعارفی آن را بررسی خواهیم کرد .

ارزیابی خودمان این را تایید نمی کند اما آقای پورسلیمان می فرمایند ممکن است ارزیابی شما اشتباه باشد.  ما اگر مسئله ای بود چون معتقدیم سرمایه اجتماعی نظام تعلیم  و تربیت از هر چیزی مهم تر است . واقعا هم عرض می کنم آزمون های آموزش و پرورش در اوج سلامت برگزار شدند و نمونه آن همین آزمون های استخدام است شاید در روش آزمون بگویند چرا 40 درصد یا 60 درصد مصاحبه بود در سال گذشته و آن نظر سازمان اداری استخدامی وقت بود و ما هم مخالف بودیم که امسال هفتاد سی شده یعنی هفتاد درصد نمره کتبی و سی درصد مصاحبه . اگر مسئله این بود را در نظر نگیریم اینها را جزء ساختار آزمون در نظر بگیریم که هست ؛ ما در بحث سلامت آزمون ها و آزمون های نهایی مان ، هر آزمون نهایی در نوع خودش یک کنکور است و تمام مشخصات یک کنکور را دارد واقعا تلاشمان بر سلامت بوده است .

 معلمان ما ، مدیران کل ما و رؤسای آموزش و پرورش مناطق ما ، مسئولین سنجش ما  ، همکاران ما در حراست و در بازرسی با این حال در مسئله سمپاد آقای قدمی فرموده بودند من عرض کردم.

صدای معلم:

آقای فرهادی

شما گفتید :

شما در سال 1412 تعداد دانش آموزن کمتر از 12 میلیون و هقتصد هزار نفر خواهد بود و  خروجی معلمان از دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی حدود سی هزار نفر ...حال شما بفرمایید در سال 1412 ما پدیده معلمان مازاد خواهیم داشت یا نه؟

فرهادی:

ما اگر ورودی دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی را در بازه های شش ساله مدام کنترل نکنیم دچار این پدیده خواهیم شد ؛ منتها به چه شکل ؟

 ما باید برسیم به جایی که در دانشگاه فرهنگیان استان ها قرار نیست در یک سال همه به یک اندازه سهمیه بگیرند به یک نسبت. مثال عرض می کنم. ما الآن ظرفیت دانشگاه فرهنگیان به استان سیستان و بلوچستان ، اصفهان ، خراسان جنوبی ، رضوی و شهرستان های تهران خیلی دادیم. شهر تهران را سعی کردیم با نقل و انتقال هم ضریب به آن بدهیم می گوییم چون متقاضی انتقال دادیم بخشی از آن ضریب را روی نقل و انتقالات جبران کنیم. یک مقوله چند بعدی باید فکر کنیم . سند جامع نیروی انسانی هم همین را می گوید که شما مبتنی بر سند جامع که الآن ما تدوین کردیم ؛ یک بار فرستادیم سازمان برنامه بودجه، دوستان در سازمان برنامه بودجه بررسی کردند در سال گذشته و برگشت سازمان یک سری ایراداتی گرفت چون شورای  عالی راهبری برنامه هفتم در سازمان برنامه و بودجه است.  یک سری ایرادات به این سند گرفتند و به آموزش و پرورش عودت دادند الان آن ایرادات را داریم می گیریم ، رفع می کنیم و برمی گردانیم.

لذا جذب،  نقل و انتقال و جذب متوازن و نه جذب مساوی . اگر بخواهیم مساوی توزیع کنیم بله حتما مازاد خواهیم داشت و حتما هم کمبود خواهیم داشت. حتما ما باید برسیم به این بلوغ که قرار نیست در دانشگاه فرهنگیان استانی مانند ایلام به همان نسبتی ما نیرو بدهیم که به سیستان و بلوچستان دادیم. ما کمترین نیروها را به این استان ها می دهیم.  چون در افق شش ساله و دوازده ساله اینها کمبود ندارند ولی اگر نرخ جمعیت در برخی از استان ها مانند خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان همین نرخ افزایش جمعیت باشد ما چندین برابر ظرفیت مان را باید نسبت به استان های دیگر به اینها بدهیم.

پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی

ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید