گروه گزارش/
نخستین نشست رسانه ای « الهام یاوری » رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان پس از گذشت بیش از دو سال انتصاب به این سمت روز سه شنبه ساعت 10 صبح در محل این سازمان واقع در بلوار نلسون ماندلا برگزار گردید .
مطابق معمول تقویم زمانی مسئولان وزارت آموزش و پرورش ، رئیس سمپاد با تاخیر 13 دقیقه ای در محل نشست حضور یافت .
در ابتدا ، رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در توضیح چرایی تاسیس سمپاد و خدمات آن به کشور چنین گفت :
« سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ( سمپاد ) گذشته یا به قدمت بیش از 40 سال دارد .
در گذشته های دور ، خردمندان این آب و خاک که دلسوز وضعیت آموزش و پرورش بودند و نگران پرورش و رشد بچه های با استعدادی بودند که قرار بود پرچم « حل مساله » و « مدیریت تحولات » را در آینده ی کشور به دوش بکشند ؛ سازمانی را تاسیس کردند که در آن استعدادهای بیشتری دارند و آمادگی و علاقه ی بیشتر ی برای تلاش کردن دارند دور همدیگر جمع شوند یک شبکه ی هم افزای انسانی را ایجاد کنند ، به همدیگر کمک کنند و از رهگذر این هم افزایی بتوانند برخی مسائل کشور را حل کنند .
خوشبختانه این تلاش به بار نشست . ما امروز ستاره هایی داریم که که در هر گوشه ای از کشور باری از نیازهای کشور را به دوش می کشند و در حال تلاش هستند تا کشورمان موفقیت های بیشتری در عرصه حل مسائل خودش و پیشرفت خودش به سمت شکوفایی هر چه بیشتر تمدنی دست یابد .
و البته این موضوع استثناهایی هم دارد و بچه هایی بودند که از این گردونه خارج شدند و به دلایل متفاوت نتوانستند و یا نخواستند که در مسیر اصلی حرکت کنند .
متاسفانه در یک دوره ای سمپاد دچار ضعف ساختاری و بنیادی شد تا این که در سال 1397 « سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان » که از بین رفته بود با دستور مستقیم رهبر فرزانه انقلاب دوباره احیا شد . اساسنامه ی جدید باشگاه به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و با تاخیر در سال 1398 توسط رئیس جمهور وقت ابلاغ شد و در سال 1399 اولین رئیس سمپاد به صندلی نشست و سازمان دوباره موجودیت خود را کسب کرد . »
« علی پورسلیمان ، مدیر صدای معلم » سومین رسانه ای بود که پرسش های خود را به صورت شفاف و مستند مطرح کرد .
مدیر صدای معلم گفت : « فارغ التحصیلان مدارس سمپاد در چهار دهه ی گذشته و حتا در دهه ی گذشته الان کجا هستند ؟
آیا سیاست جمهوری اسلامی این است که با بودجه عمومی کشور ؛ دانش آموزان برتر را سرند و گلچین کرده و نهایتا آنان را به خارج بفرستد ؟
پورسلیمان در ادامه تاکید کرد : « آیا مدارس سمپاد جز افزایش میزان قبولی شرکت در کنکور ، کارکرد و یا کارکردهای دیگری هم دارند ؟ بلافاصله پس از این نشست رسانه ای ، نام رسانه ی مستقل صدای معلم از فهرست خبرنگاران وزارت آموزش و پرورش حذف گردید .
به عبارت دیگر ؛ در همه این سال ها ، آورده و یا دستاورد این « مدارس خاص » برای نظام آموزشی ایران چه بوده است ؟
آیا مدارس سمپاد جز تامین منافع گروه های خاص در مدار دیگری هم در حال حرکت بوده است ؟ »
پرسش در مورد آمار خروجی های سمپاد از کشور و مهاجرت آنان پرسش خبرنگار رکنا هم بود اما رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان عنوان کرد که آمار دقیقی در این زمینه نداریم .
یاوری در ادامه گفت : « اگر می خواهیم که نخبگان در کشور بمانند و به ما خدمت کنند باید قدرشان را بدانیم .
متاسفانه آمارهایمان در زمینه مهاجرت کامل نیست . ده سال قبل از سال 99 سمپاد در یک دوران فترت بوده و هیچ آماری از آن دوره ندارم . آیا مدارس سمپاد جز افزایش میزان قبولی شرکت در کنکور ، کارکرد و یا کارکردهای دیگری هم دارند ؟
آماری که بنیاد نخبگان ارائه کرده این است که هیچ تفاوت معناداری بین مهاجرت سمپادی ها و غیرسمپادی ها در شبکه نخبگان وجود ندارد یعنی سمپاد در آن دوره ده ساله عملکردش در حوزه ی مهاجرت نخبگان مثل بقیه مدارس کشور بوده است . این باعث خوشبختی و افتخار نیست اما نشان می دهد اوضاع آن طور که شما بیان می کنید منفی نیست !
نیمه ی پر لیوان را ببینیم .
( مشروح این پرسش و پاسخ در صدای معلم منتشر خواهد شد )
با وجود آن که تعداد خبرنگاران در جلسه قابل توجه بود اما فقط کم تر از 7 نفر پرسش های خود را مطرح کردند .
در نشست رسانه ای پیشین که با فاصله کمی با معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش برگزار شد هم چنین وضعیتی حاکم بود .
در گزارش پیشین « صدای معلم » نوشت : ( این جا )
« در این نشست آن گونه که مورد انتظار بود پرسش های قابل توجه و چالش برانگیزی از سوی خبرنگاران مطرح نشد و این در حالی است که در نشست هایی که در دولت پیشین برگزار می شد خبرنگاران برخی خبرگزاری ها که با دولت مستقر زاویه داشتند با طرح پرسش های فراوان مسئولان را به چالش می کشیدند . »
پرسش هایی هم از سوی این معدود خبرنگاران در نشست رسانه ای رئیس سمپاد مطرح گردید خیلی چالشی ، پژوهش محور و مستند نبودند هر چند در این چند سال « صدای معلم » به سطح بسیار پایین و غیر حرفه ای این گونه نشست های رسانه ای که توسط وزارت آموزش و پرورش برگزار می کند در گزارش ها و یادداشت های متعدد نقدهایی وارد کرده است و یکی از دلایل بی اولویتی و یا اهمیت نداشتن حوزه آموزش در سیاست گذاری ها ، تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها را حال بیمار و بنیه ضعیف ، محافظه کارانه و غیر حرفه ای خبرنگاران و رسانه های شاغل در آن ارزیابی کرده است .
بلافاصله پس از این نشست رسانه ای ، نام رسانه ی مستقل صدای معلم از فهرست خبرنگاران وزارت آموزش و پرورش حذف گردید . ( این جا )
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
جناب وزیر
اگر قانون گذار برای ارکان ساختاری نظام ، استقلال در نظر گرفته و آنها را از دخالت در امور یکدیگر بر حذر داشته است نه از آن جهت بوده که هر کسی راه خودرا برود بلکه از تسلط نگرش های منبعث از تعریف وظایف جلوگیری کند. یعنی اگر قانون گذار با این عنوان که دولت و وزارت خانه های آن مستقل از دستگاه قضاییه و یا مقننه است استقلالی برای آنها لحاظ کرده است برای آن است که مثلا آموزش و پرورش را با تکیه بر استنادات آموزشی و پرورش اداره کنند و رفتارهای منبعث از نگرش قانون گذارانه و یا قضاوت گرانه بر آنها تاثیری نداشته باشد .
اما متاسفانه ما با این عمق و گستره به موضوع نگاه نمی کنیم و در عمل با کوتاه گرفتن دیوار قلمرو، اجازه می دهیم که غیر از نگاه پرورشی و تعلیمی هر نگاه دیگری بر آموزش و پرورش ورود کند و ثبات درونی سیستم را بر هم بزند .
اجازه بدهید تا داستانی را برای شما بازگو کنم .
ساعت ۹/۱۵ صبح روز ده تیر ۱۴۰۱ در سالن محل برگزاری آزمون گروه علوم تجربی در شهرستان خرمدره استان زنجان به جای دفترچه شماره دو ،دفترچه شماره سه که سوالات ریاضی و زیست شناسی این گروه امتحانی که حیاتی و موثر و تعیین کننده در انتخاب رشته تجربی هستند توزیع می کنند اما پس از یک ربع متوجه اشتباه ،به باور حسن ظن اشتباه می شوند و شروع به جمع آوری دفترچه های شماره سه می نمایند . صورت جلسه ای هم مبنی بر اشتباه در این مورد تنظیم نمی کنند .به این معنا ، سوالاتی که بسته آنها باید یک ربع یا بیست دقیقه به یازده باز می شد به این شکل در این بازه زمانی، باز و توزیع می شود .
پس از مدتی، دفترچه شماره سه جمع آوری و در دست مراقبان ،رابطان و مجریان بوده است تا پس از پاسخ به دفترچه شماره دو از سوی شرکت کنندگان و جمع آوری آن، مجددا دفترچه شماره سه در اختیار شرکت کنندگان قرار می گیرد.
سوالات و مسائل عدیده ای به ذهن متبادر می شوند :
در خوش بینانه ترین حالت، آیا این مسئله نمی تواند یک تخلف و تضییع حق باشد؟
مومنانه معتقدم دغدغه ی تک تک دانش آموزان کنکوری و متولیان برگزاری در سطح کشور جز دفاع از حریم اعتمادی و اطمینان بخش عرصه ی رقابت سالم نیست اما به عنوان یک ولی دانش آموز درگیر در هزار توی دهلیز کنکور، نمی توانم با وجود تاکید بر سلامتی برگزاری کنکور در این حوزه امتحانی، دل نگرانی خود را نسبت به بروز این رفتار شک بر انگیز ابراز نکنم و به رسا نپرسم و به تاکید نخواهم که :
از کجا معلوم در فاصله یک ساعت و نیم تا زمان مقرر و قانونی این دفترچه با لحاظ و رعایت همه جوانب احتیاطی و تدابیر پیشگیرانه تقلبی، با وجود گوشی های هوشمند و فضای مجازی اتفاقی در آن مکان نیافتاده است؟
اگر از همه این حدس و گمان ها بگذریم و وقعی هم بر آنچه که بر سرنوشت دانش آموزان رفته است ننهیم ؛ آیا این ابهام و یا سوال برای شخص شما ایجاد نمی شود که این سطح از سوء مدیریت و یا کاستی در اعمال اراده مدیریتی، نشان از چیست و از چه می تواند باشد؟
اگر این ابهام و سئوال برای شما ایجاد شده باشد من پاسخ آن را تقدیم حضورتان می کنم تا بدانید که در وزاتخانه تحت مدیریت شما در استانی به نام زنجان با اعمال نظر و دخالت جدی و شدید نمایندگان ، مدیر کل آموزش و پرورش استان که به تحقیق از اکابر وزارت بوده اند برداشته می شوند و به جای ایشان کسی گمارده می شود که تنها و تنها برای ادامه دخالت نمایندگان عصای دست باشد و از این روست که در شهرستان های ابهر و خرمدره مدیران محقق و پژوهشگر حذف و به جای آنها افرادی که بیشتر می توان از آنها تحت عنوان مداح و نوحه گر ،مدیران سهمی ناشی از قهر و قهربازی و ظاهرساز نام برد استفاده می شود و از این روست که تلاطمی در این سطح و در مهمترین آزمون کشوری رخ می دهد .
جناب وزیر
بی شک برخورد شفاف و آشکار شما می تواند برای همه ی آنانی که چه در حال حاضر و چه درآینده بر مسند مدیریتی تکیه می زنند هشداری جدی و در عین حال دلسوزانه باشد.
در ادامه بحث به موارد دیگری از رفتارهای مدیران تحت فرمان شما در روزهای آینده اشاره خواهم داشت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
نخستین نشست رسانه ای « قاسم احمدی لاشکی » معاون حقوقی و امور مجلس امروز یکشنبه 23 مرداد و پس از گذشت 25 ماه از انتصاب ایشان در این سمت در سالن آمفی تئاتر ساختمان شهید رجایی وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید .
این نشست با هدف تشريح و تبیین برنامهها، اهداف و فعالیتهای سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش برگزار شد .
معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش با 24 دقیقه تاخیر وارد سالن شد .
البته ایشان و مجری نشست بابت این تاخیر از خبرنگاران عذرخواهی کردند .
احمدی به خبرنگاران گفت که پیش از حضور در این نشست با خبرنگاران صدا و سیما مصاحبه کرده است و آن ها گفتند که برای این کار از خبرنگاران اجازه دارند .
مدیر صدای معلم زمانی که به عنوان نخستین رسانه پرسش کننده در جایگاه قرار گرفت ضمن انتقاد از این تاخیر کم سابقه تاکید کرد که چنین اجازه ای از سوی حداقل من صورت نگرفته و کسانی که ادعای مهم بودن « حق الناس » دارند بیش از همه باید به این مسائل توجه کرده و به آن اهمیت دهند .
هر چند تحقیقات بعدی مدیر صدای معلم نشان داد که خبرنگاران صدا و سیما فقط حدود 5 دقیقه با معاون حقوقی و امور مجلس مصاحبه داشته اند .
پیش از طرح پرسش مدیر صدای معلم احمدی لاشکی خطاب به خبرنگاران گفت :
« یک نکته را فراموش کردم .
امسال خواستیم در اقامت صرفه جویی کنیم . این جا باید از معلمان عزیز و شریف ام عذرخواهی کنم . شاید در ادوار گذشته هتل ها را می گرفتند و حضور پیدا می کردند . نگاه ما این بود که حسب دستور آقای دکتر نوری وزیر محترم حداکثر صرفه جویی را می داشتیم .
آن چه که خودمان داشتیم استفاده کردیم .
استان ها توزیع شدند بنابراین یکپارچه نیستند . از همه ی آن ها عذرخواهی می کنم .
اما عده ای را در اردوگاه شهید باهنر و عده ای از عزیران را در باشگاه فرهنگیان برنامه ریزی کردیم و سه نقطه دیگردر تهران که خود وزارت آموزش و پرورش داشت برنامه ریزی شد .
البته چند استان با هم هستند و این گعده های شبانه می تواند باعث تبادل تجربیات این عزیزان شود .
بیشترین مربوط به استان فارس است که از آن جا 64 نفر تشریف می آورند .
دومین هم استان خراسان رضوی با 52 نفر میهمان هستند .
سوم ، به صورت مشترک 46 نفر از آذربایجان شرقی و هم از خوزستان خواهیم داشت .
و بعدی استان اصفهان با 45 نفر .
کم ترین مربوط به استان البرز است با 12 نفر و قم با 12 نفر .
و استان خراسان شمالی با 13 نفر .
علی پورسلیمان سپس خطاب به احمدی لاشکی گفت :
« شما در ابتدای سخنان خود در مورد اهداف سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش کشور عنوان کردید که یکی از این اهداف مهم ارتقای « منزلت معلمان » است .
به نظر می رسد در دولت سیزدهم و خاصه وزارت آموزش و پرورش خبر چندانی از توجه به معیشت معلمان و اقتصاد آموزش و پرورش نیست .
تا جایی که می دانم در این اجلاس سراسری که قرار است برگزار شود اولویتی به مساله « معیشت معلمان » داده نشده و دستور کار نیست .
مگر می توان بدون بهبود معیشت معلمان صحبت از ارتقای منزلت آنان کرد ؟
« مدیر صدای معلم » در ادامه ضمن اشاره به « روز خبرنگار » گفت :
این نخستین نشست رسانه ای شما پس از گذشت دو سال و به تعبیر دقیق تر 25 ماه است ! و البته برای برگزاری آن ممنونم .
دلیل این تطویل چه بوده است ؟
در روز خبرنگار حتا پیامی هم از سوی وزیر آموزش و پرورش ندیدیم . در حالی که قبلا وزیران آموزش و پرورش بعضا خودشان میزبان خبرنگاران بودند و حرف های آنان را می شنیدند .
آقای نوری قبلا قول داده بود که دستور العمل ارتباط با رسانه تدوین شود ( باشگاه فرهنگیان ) . این مهم به کجا رسید ؟
پورسلیمان تاکید کرد :
« در میان معلمان مطرح است که وزیر آموزش و پرورش به قدر لازم و کافی از رتبه بندی معلمان حمایت نکرده است .
معلمان از عملکرد وزیر آموزش و پرورش در بحث رتبه بندی معلمان به هیچ وجه رضایت ندارند .
آنان عنوان می کنند که وزیر آموزش و پرورش در بحث رتبه بندی معلمان گروکشی کرده است و به خاطر بحران کمبود معلم رتبه بندی را اجرا نمی کند » .
معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش در پاسخ گفت :
من تشکر می کنم از نکات کارشناسی و خوبی که فرمودید .
مشخص است که با « مطالعه » موضوعات را دنبال می کنید و از این بابت به عنوان « یک معلم » به صورت « ویژه » از شما تشکر می کنم .
ما قطعا باید به دنبال منزلت معلمان باشیم .
از رسانه ی ملی گرفته تا عزیرانی که خود ما تحت عنوان معلم هستیم تا وزارتخانه باید کمک هم باشیم .
شما در مورد رتبه بندی ناامید هستید اما با سختی جلو می رویم اما روی غلتک می افتیم .
رتبه بندی است که جایگاه معلم را بالا می برد .
آقای رئیس جمهور سه بار برای سه وزیری که برای رای اعتماد آمده بودند هر سه بار تاکید کردند که باید دنبال کنید و این موضوع حتما باید حل شود .
این جا باید انصاف را رعایت کنم .
خدا می داند من چند جلسه ای که برای آیین نامه رتبه بندی به دولت همراه با آقای دکتر نوری رفتم شاید ایشان خیلی دوست ندارد مسائل رسانه ای شوند ولی در آن جا دیدم که آن جا چه کرد !
دیدم آن جا که با افراد مختلف چه گفت . شاید با درز به بیرون آن خیلی علاقه مند نباشد .
شاید الان که می گویم خیلی دوست نداشته باشند اما ایستادند !
( مشروح این پرسش و پاسخ در صدای معلم منتشر می گردد )
معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به سوال خبرنگار پانا که «سالانه کنگرهها و اجلاس متعددی در حوزههای مختلف برگزار میشود و هر یک دستاوردهای بسیاری دارند که متاسفانه بهندرت شاهد توجه به این دستاوردها هستیم، آیا دستاوردهای این اجلاس ضمانت اجرایی خواهد داشت» اظهار داشت: من هم با شما موافقم؛ متاسفانه عدم ثبات مدیریتی در بدنه آموزش و پرورش این معضل را پدید آورده است. به این معنا که یک مدیر کلید اجرای برنامهای را میزند اما متاسفانه سال بعد، خود او حضور ندارد تا از برنامهاش دفاع کند یا در مقابل آن پاسخگو باشد. در عین حال امیدوارم ثبات مدیریتی در حکمرانی دولت مردمی این مشکل را مرتفع کند.
در این نشست آن گونه که مورد انتظار بود پرسش های قابل توجه و چالش برانگیزی از سوی خبرنگاران مطرح نشد و این در حالی است که در نشست هایی که در دولت پیشین برگزار می شد خبرنگاران برخی خبرگزاری ها که با دولت مستقر زاویه داشتند با طرح پرسش های فراوان مسئولان را به چالش می کشیدند .
در این نشست هم به جز مدیر صدای معلم و خبرنگار خبرگزاری فارس که خواهان پاسخ گویی وزیر آموزش و پرورش و سایر مدیران این وزارتخانه شد و به کیفیت برگزاری « روز خبرنگار » و بی توجهی وزارت آموزش و پرورش به شان رسانه ها اعتراض کردند سایر رسانه ها در برابر این موضوع سکوت کردند .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
چندین دهه است که جوانان این سرزمین هر سال در آزمونی سخت و نفسگیر به نام کنکور شرکت می کنند تا توان علمی و شاید شانس خود را برای ورود به دانشگاههای ملی بیازمایند. با توجه به محدودیتهای برخی رشتهها (به ویژه رشته های پزشکی)، شرایط اقتصادی و اجتماعی برخی مشاغل در جامعه ایران و در سطح بین المللی و مدیریت بی نقص مافیای کنکور، رقابت بسیار فشرده ای در کنکور شکل گرفته است. به دلیل استقبال شدید دانش آموزان از رشته تجربی، شاید نفس گیرترین کنکورها در دهة ۹۰ و در قرن جدید برگزار می شود.
به نظر می رسد اکثریت شرکتکنندگان با رؤیای پزشک شدن و پول دار شدن یا کسب جایگاه اجتماعی مطلوب تر در کنکور تجربی شرکت می کنند و شاید رویای خدمت به خلق خدا! به هر حال قابل احترام می باشند.
متاسفانه، خیل عظیمی از این طفلکان، ناکامان ابدی دهه 90 نیز هستند، چرا که فقط پنج درصد دانش آموزان می توانند به این رؤیای صادقه خود و خانواده هایشان جامة عمل بپوشانند و سایرین راهی دیار غربت می شوند و یا ...
و اما کاسبان کنکور از این آب گل آلود تا توانسته اند، ماهی گرفته اند. شاه ماهی صید کرده اند. آن ها هر سال با تبلیغات وسیع رسانه ای از صدا و سیمای ملی تا مدارس دولتی سرتاسر کشور، همه دانش آموزانِ جویای نام و نان را تا مرز موفقیت می بردند. تا مرز پزشک شدن، تا مرز قبولی صددرصدی در رشته دلخواه. سپس، در آزمونی نفس گیر آنها را چنان بر زمین می کوبند که صدای آن نسل ها در گوش زمان خواهد پیچید.
بررسیهای آماری نشان می دهند اکثر دانش آموزان بعد از شرکت در آزمونهای کنکور بر ناتوانی و بی عرضگی خود در کسب علم و دانش صحه گذاشته اند. زیرا، بیش از ٪۵۰ درصد شرکتکنندگان در آزمونهای کنکور، معمولاً نمرهای درحد صفر تا منفی 33 (33-) کسب می کنند. در حالی که اغلب آنها مهارتها و استعدادهای بالقوه زیادی دارند که در آموزش و پرورشِ ملی شناسائی نمی شوند.
و البته باز ناقوسی دیگر، مشاورهای دیگر، برخاستن و مجدداً به زمین کوبیده شدن. این داستان تراژیک تکراری خیلی از جوانان برومند چند دهة اخیر ایران ماست. و عقده ای که هیچ گاه درمان نخواهد شد. کنکور چه ها که بر سر فرزندان مظلوم و معصوم این سرزمین وارد نکرده است. باید به سراغ ناکامان کنکور برویم تا عمق فاجعه را دریابیم. و گرنه ....
و اکنون آغاز قرن ۱۵ شمسی است. قرن 21. عصر فن آوری اطلاعات و ارتباطات، مهندسی ژن، علوم شناختی، هوش مصنوعی، کریسپر (ویرایش ژنی)، عصر فضا و جیمزوب و ادعای خدا شدن انسان. انسان خدا گونه! استغفرالله...
تعداد دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی ایران به عدد ۳۰۰۰ نزدیک و نزدیک تر می شود. یعنی برای هر شرکت کننده کنکور سراسری چندین صندلی در دانشگاهها وجود دارد. و البته مافیای پزشکی و کاسبان کنکور و... کماکان بر شیپور موفقیت می دمند و بر طبل کنکور می کوبند. ولی دریغ از تاثیر این همه دانشگاه و امکانات در تولید کیفی علم، حل مشکلات هوا، آب و انرژی و بهداشت و افزایش تولیدات صنعتی ملی. دانشگاه های ما صد ساله شده اند. ولی تاکنون 10 مسئله اساسی مملکت را حل نکرده اند.
ولی جهان مسیر دیگری می رود. و البته منتظر ما نمانده است. معیارهای موفقیت و شاید خوشبختی نیز عوض شده است.
حالا، باید جوانان ما بدانند که یگانه راه خوشبختی، پزشک شدن نیست، هرچند که این حرفه بسیار مقدس و شریف است. ولی تحصیل در رشته پزشکی، نه برای همه امکانپذیر است و نه معادل پول دار شدن و خوشبخت شدن. به گمانم، مثلث پزشکی، پول و خوشبختی در حال از هم پاشیدن است. باید مثلثی دیگر رسم کرد! و البته پولدار شدن به هر قیمتی نیز پسندیده نیست.
حالا دیگر جوانان ما باید بدانند (و شاید می دانند) که باید به دنبال رشته و حرفه ای بروند که آن را دوست دارند و با علایق و استعدادهای آنها هم خوانی دارد. روانشناسان اعتقاد دارند که بیش از سی نوع هوش وجود دارد که فقط چند مورد از آنها در کنکور سنجیده می شود. هر جوانی حداقل در پنج زمینه نابغه است. استعداد و نبوغ خود را کشف و دنبال کنید. راز خوشبختی و موفقیت همین است.
امیدوارم جوانان برومند ما بدانند که راه خوشبختی در این دنیا از دانشگاه نمی گذرد. دانشگاه برای افراد دوستدار علم و پژوهش است. و البته، کدام دانشگاه و کدام رشته، جای بحث فراوان دارد.
و این که فقط یک راه خوشبختی وجود ندارد، بلکه هزاران راه برای خوشبختی و سعادت دنیوی و اخروی وجود دارد. شاید به تعداد آدمها، راه برای سعادت و خوشبختی وجود دارد. البته، نیکوست که ابتدا مفهوم سعادت و خوشبختی را از نگاه خود و دیگران جست و جو کنید. و این که مفهوم واقعی سعادت و خوشبختی چیست؟
امیدوارم، جوانان عزیز کنکوری، انتخاب رشته تحصیلی دانشگاه را بر اساس استعداد و علایق خود انجام دهند. و تلاش کنند در آینده ایران عزیز، باری از دوش میهن بردارند. به میهن خود، به سان خانواده، عشق بورزند. و در دوران بسیار حساس فعلی تنهایش نگذارند.
ورود به دانشگاه پایان کار نیست. آغاز راه است. راهی که پیشرفت در آن نیاز به تلاش و پشتکار دارد. نیاز به علم و هوشمندی دارد.
و البته وطنِ خوب و پیشرفته، ساختنی است. نه یافتنی. اگر ایران را تنها بگذاریم، در آینده حرفی برای گفتن نداریم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در اواخر دهه ۷۰ افتخار دانشجویی شادروان پرفسور کردوانی را داشتم که در عاشورای سال گذشته آسمانی شد . استادی خوش مشرب ، خاکی ، پر تلاش که چون پدری دلسوز آنچه در توان داشت به دانشجویانش تقدیم می کرد.
وارد کلاس شد . کیف چرمی بزرگ و پوشه زیر بغل را روی میزش گذاشت . معلوم بود سه طبقه را بدون آسانسور طی کرده است ، همیشه کارش این بود ، به ندرت از آسانسور استفاده می کرد .
درس این ساعت « منابع و مسائل آب در ایران » بود .
با همان سادگی و بی ریا بودن رفت به سراغ بحران آب در ایران ....
( بحران آب در سومالی - در جست و جوی قطره ای آب )
دلی پر از غارت آب از منابع زیر زمینی داشت . از سد زدن های بدون مطالعه و بی برنامه ، از گسترش فضای سبز تهران می نالید .
از بحران فرونشست دشت ها در سالهای پیش رو .
از خشک شدن دریاچه ارومیه سخت دل نگران بود ، گویی بیست سال آینده را به پوست و گوشت لمس می کرد که امروز شاهد و ناظر آن هستیم .
روزی طبق روال و قرار قبلی برای ارائه نوشته های پایان نامه در منزلشان مزاحم شده بودم . در نهایت بزرگواری مطالب را مرور و نکات لازم را در حاشیه آن می نوشت . تلفن منزل زنگ زد ، شخصی از کشور آلمان از ایشان درخواست راهنمایی چند روزه برای تیم دانشجویان آلمانی در کویر شهداد را داشت . با آهی جگر سوز گفتند :
« کدام کویر ؟! کویر را نابود کردند ، احداث جاده و دخل تصرف در آن ! »
آری !
آن اندیشمند بزرگ دل نگران طبیعت بِکر کویر ، نگران احداث سدهای بود که باعث اُفت سفرهای زیر زمینی و فرو نشست دشت ها که غیر قابل بازگشت می باشد، گسترش فضای سبز در شهرهایی که با کمبود آب آشامیدنی مواجه بودند .
پرفسور کردوانی از نادر اندیشمندان این سرزمین تفتیده بودند که قدر آب را چون خون در بدن انسان حیاتی می پنداشت .
در درس اکو سیستم های طبیعی به تغییر نوع کشت در حوزه دریاچه ارومیه و حفر چاه های متعدد و برداشت غیر مجاز آب در آن و احداث سد بر روی رودهای وارده به دریاچه ، حال و روز کنونی این دریاچه را به روشنی پیش بینی و اعلان خطر می کرد . خطر ریزگردهای حاصل از نمک دریاچه که تا تهران را در بر خواهد گرفت .
در اولین سالگرد درگذشت آن دانشمند بزرگ ،یاد و خاطره اش را گرامی می داریم .
« عکس اساتید راهنما ، مشاور ، داور در پایان نامه کارشناسی ارشد : شادروان پرفسور کردوانی - دکتر نادر صفت - دکتر اصغری »
صفحه Facebook