صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

 تاریخچه زندگی اصغر قندچی و تولد کامیون ایران کاوه

اصغر قندچی در ۱۰ فروردین ۱۳۰۷ خورشیدی در محله قنات آباد نزدیک میدان اعدام تهران در خانواده ای که پنج برادر و سه خواهر بودند و اصالتا بازاری از پدری با شغل وکالت متولد شد . خانواده ای همه اهل درس و تحصیل . او برادر احمد قندچی یکی از سه دانشجوی جان باخته در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ است و به همین مناسبت ۱۶ آذر در ایران « روز دانشجو » نام گرفته است . به گفته خودش حتی خواهرش مشتاق تحصیل بود ولی او علاقه چندانی به درس نداشت و در مقابل عاشق کار بوده و به همین دلیل ثلث به ثلث از مدرسه فرار می کرده است به طوری که مادرش مجبور به شکایت از او نزد دایی اش می شود . دایی اش با او صحبت می کند و فردای آن روز با هم به مدرسه نزد مدیر می روند .

مدیر مدرسه می گوید یک ثلث است که اصغر به مدرسه نیامده است ! و قرار می شود اصغر سر کلاس برود ، اما دایی اصغر از مدرسه بیرون نرفته ، او از دیوار و درخت مدرسه بالا می رود و داخل کوچه می پرد و فرار می کند .

تاریخچه زندگی اصغر قندچی و تولد کامیون ایران کاوه

ورود به بازار کار :

اصغر قندچی ۱۲ ساله بود که وارد بازار کار شد . از گاراژ روبه روی کافه شکوفه تهران تا کارگاه آهنگری و مکانیکی مستاجرشان . کلاس هفتم را خوانده بود تا اینکه یک روز به تماشای کارگاه مستاجرشان رفت و مجذوب کار آنها شد و از همان جا بود که مشغول کار می شود . بدین ترتیب اصغر قندچی راه آینده خود را انتخاب کرد . هشتاد سال زندگی او از این مکان رقم خورد . استعداد و توانایی و شوق خود را در کار و صنعت دید و کشف کرد و شاگردی نزد استادکاران را به جای آموزگاران در کلاس برگزید .

مدتی در سنگ تراشی پادویی می کرد ولی با قلم تراش کار نمی کرد تا اینکه به مناسبت نمایشگاهی استادکار ، قلم را به دست قندچی می دهد . رضاشاه که از نمایشگاه بازدید داشته مکث می کند و سوالاتی از او می پرسد و تشویقش می کند و انگیزه کار کردن برایش دو چندان می شود .

پس از مدتی سراغ کار در صنعت اتومبیل می رود . کار را با آهنگری ماشین شروع می کند . نخست پادو می شود سپس وردستکار و در نهایت استادکار .

از صبح زود تا ساعت ۱۰ الی ۱۱ شب کار می کند . بارها بر اثر دشواری کار ناخن پاهایش می افتد و یا روی پاهایش آهن داغ می ریزد و می سوزد و کمرش آسیب می بیند اما هرگز دلسرد و نا امید و خسته نمی شود .

مدتی هم در کارگاهی که تکنسین های آلمانی ، روسی و چک داشت کار می کند و تجربه های بسیاری از این طریق کسب می کند . به گفته خودش استادکاری داشت که به او حقوق نمی داد و هر بار وعده پرداخت حقوق در شب جمعه را می داد ولی هرگز آن شب جمعه نرسید ! و یا در نهایت ماهی شش یا هفت قران می داد . از این رو تصمیم می گیرد خود آستین بالا بزند و به صورت مستقل کار را شروع کند .

۱۶ ساله بود که دکانی به ابعاد ۳×۳ متر باز می کند و رسما در کار خود مستقل می شود . گاراژی را با مساعدت صاحبان آن بدون سرقفلی در اختیار می گیرد و حتی به او برق رایگان می دهند تا کارش پیش برود و البته قندچی هم اتومبیل صاحبان گاراژها را رایگان تعمیر می کرد .این دکان ۹ متری بعدها ۱۵ متر ، ۳۰ متر ، ۱۰۰ متر ، ۵۰۰ متر و در نهایت به وسعت ۲۵۰۰۰۰ مترمربع می رسد.

از کار بر روی سواری کوچک آغاز می کند تا اتوبوس و کامیون ادامه می دهد .

تاریخچه زندگی اصغر قندچی و تولد کامیون ایران کاوه

اوج گیری تولیدات کارخانه قندچی

نخستین کارهایش کپی کاری از نمونه های خارجی بود و بعدها با هوش و ذکاوت ذاتی خود نمونه هایی بهتر از مدل های خارجی را می سازد .

اولین اتومبیلی که ساخت یک جیپ بود که بیشتر قطعات آن را خودش تولید کرده بود اما نخستین خودرویی که کار او را رونق داد جیپی بود که به درخواست رضا نیازمند معاون علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد ساخت . داستان از این قرار بود که نماینده شرکت بنز جهت عقد قرارداد به ایران آمده بود ولی با رضا نیازمند معاون عالیخانی به توافق نرسیده بودند ؛ چرا که نماینده بنز اصرار به مونتاژ اتومبیل بنز در ایران داشته ولی نیازمند بر تولید و ساخت آن نیز از سوی ایران تاکید کرده بود و گفت و گوها به نتیجه نرسیده بود حتی نماینده کارخانه بنز به نیازمند گفته بود تا ۱۵ سال بعد هم شما توان ساخت ستاره بنز را هم ندارید و چون در دیدار پیشین خود با شاه یک نمونه از مرسدس بنز لوکس را به ولیعهد هدیه کرده بود شکایت نزد شاه برده بود . شاه وزیر و معاون وزیر را احضار و دلایل را از آنان پرس و جو می کند . نیازمند دلیل عدم توافق را توضیح می دهد و همین باعث می شود محمدرضاشاه ضمن عصبانیت از عدم حصول نتیجه به وزیر و معاون او اولتیماتوم شش ماهه بدهد که یا باید خود اتومبیلی در ایران تولید کنید یا اینکه از شغل تان خداحافظی کنید .

تاریخچه زندگی اصغر قندچی و تولد کامیون ایران کاوه

تولد کامیون ایران کاوه

سال ۱۳۴۲ است ؛ رضا نیازمند همکارش مهندس شیرزاد را در جریان می گذارد که هر طور شده باید یک مرکز یا کارگاه اتومبیل سازی پیدا کنند وگرنه کار خود را از دست می دهند . شیرزاد هم در شهر جست و جو میکند و پرس و جو کنان سر از خیابان قزوین و گاراژ  « اوس اصغر » در می آورد ! تمام مکانیکی های خیابان قزوین برای ساخت اتومبیل آدرس کارخانه اصغر قندچی را داده بودند . چند روز بعد شیرزاد به نیازمند اطلاع می دهد که آن مکان را یافته است و آدرس دروازه قزوین را می دهد . هر دو راهی گاراژ و کارخانه قندچی می شوند . وارد محل کار اصغر قندچی که می شوند شروع به پرسش از او درباره کار و نحوه ساخت اتومبیل می کنند . اصغر قندچی پس از اینکه کارخانه و اموالش را از دست می دهد به گاراژ قدیمی خود در دروازه قزوین باز می گردد و دیگر هرگز به کارخانه خود باز نمی گردد !

قندچی برایشان توضیح می دهد که چگونه شاسی کامیون های ماک را تغییر داده و یا چگونه اتاق آنها را ساخته است . توضیحات قندچی به قدری برای نیازمند و شیرزاد هیجان انگیز بوده که نیازمند چند بار از شدت شوق می خواست قندچی را در آغوش بگیرد . نیازمند از قتدچی می خواهد که نمونه اتومبیل خود را برای نمایشگاه صنایع ملی ایران بسازد تا در آن نمایشگاه در معرض دید مردم و شخص شاه قرار بگیرد . از این رو دست به کار می شود و اتومبیل هایی با نام مدل آبان ، مدل اسفند و تریلر غول پیکری با نام مدل انقلاب با ظرفیت صد تن می سازد .

روز گشایش نمایشگاه شاه که به غرفه اتومبیل های قندچی می رسد نمی تواند از آن سرسری عبور کند ؛ توقف می کند و خواستار توضیحات و گفت و گو با مسئول غرفه یعنی اصغر قندچی می شود . میز و صندلی تدارک می بینند و شاه از قندچی سئوالاتی می کند از جمله اینکه اتومبیل در غرفه را چگونه ساخته اند ، تا کجا کار خودشان بوده است و قطعات اولیه را از کجا تهیه کرده اند و اینکه آیا کمکی لازم دارند یا خیر ؟

به گفته قندچی ، شاه ده بار از او می پرسد آیا کسی به تو کمک کرده و او پاسخ می دهد خیر . بدین ترتیب حاصل کار او مورد تایید و پسند شاه هم قرار می گیرد و رضا نیازمند که اکنون به قولی که به شاه برای ساخت اتومبیل ایرانی داده بود عمل کرده و از خطر برکناری رهایی یافته بود اصغر قندچی را به دفتر خود فرا می خواند و قرارداد پرداخت وام صنعتی و پروانه ساخت کامیون را به او برای اجرای پروژه کارخانجات کامیون سازی ماک - کاوه را عملیاتی سازد .

نیازمند در خاطرات خود می گوید : «  قندچی یک شخصیت همانند شخصیت فیلم های وسترن داشت . همیشه می جنگید . او جنگ را آغاز کرد » .

قندچی به کمک حسین میردامادی که پیش از او نمایندگی واردات کامیون ماک آمریکایی را داشت کار را شروع می کند . کامیون های ماک که وارد ایران می شدند دارای چند مشکل عمده بودند : یکی اینکه شاسی آنها کوتاه بود و قطعات آن در پیچ و خم و بالا و پایین جاده های ایران می شکست و ترمز و کشش هم کم می آورد چرا که برای جاده های آمریکا طراحی شده بود و دیگر اینکه در آب و هوای گرم و خشک ایران رادیاتور آنها جوش می آورد . همچنین باک سوخت آنها برای جاده های ایران که پمپ بنزین های آن با فاصله زیاد از هم ساخته شده بود کافی نبود و در جاده ها مشکل کمبود سوخت داشتند ، به همین دلیل قندچی شاسی کامیون ها را بلندتر می سازد و مشکل شکستگی قطعات شاسی را برطرف می کند ، رادیاتور را هم بزرگتر می سازد تا مشکل جوش آوردن آب آن در جاده های ایران حل شود و باک سوخت را هم حجیم تر می کند تا مشکل کمبود سوخت در جاده ها برطرف شود . این گونه بود که قندچی کامیون و تریلری ساخت ایرانی برای جاده های ایران با نام جدید « ایران کاوه » چرا که شغل قندچی در آغاز کارش آهنگری بود و کاوه در اساطیر ایران چنین شغلی دارد و دیگر آنکه کاوه نماد وطن پرستی و دلیری و شجاعت و پایداری ایرانی است و ایران کاوه برازنده نام این کامیون ها و تریلرهای غول پیکر بود .

تاریخچه زندگی اصغر قندچی و تولد کامیون ایران کاوه

در آغاز برای ساخت کامیون ها از قطعات باقی مانده کامیون های به جا مانده از جنگ جهانی دوم استفاده می شد و یا دیفرانسیل ماک های به جا مانده از جنگ در کشورهای هند و پاکستان وارد می شد و موتور کومنز انگلیسی که برای چاه آب کاربری داشت روی آن بسته می شد . آمریکایی ها وقتی دیدند شرکت ایران کاوه کامیونی تولید کرده با کارایی بهتر و مقبول تر از ماک آمریکایی بنای همکاری با قندچی را گذاشتند و این گونه شد که موتور ماک را به شرکت ایران کاوه تحویل می دادند و شرکت هم بقیه قطعات را خود تولید و بر روی موتور سوار می کرد که کاملا با اقلیم ایران و شرایط محیطی ایران سازگار بود و ایرانیان هم از آن بیشتر از کامیون های ماک استقبال کردند . اتاق کامیون و تریلر ، کاپوت ، گلگیر ، اگزوز ، رادیاتور ، باک سوخت همه و همه توسط شرکت ایران کاوه تولید می شد و برنامه برای تولید موتور آن هم در دستور کار قرار داشت که با وقوع انقلاب هیچ گاه عملی نشد .

قیمت تمام شده ماک ایرانی یعنی ایران کاوه کوچک تا بزرگ بین صد تا صد و پنجاه هزار تومان و با تریلر تا سیصد هزار تومان تمام می شد در حالی که ماک آمریکایی بدون تریلر دویست هزار تومان فروخته می شد . به دلیل قیمت کمتر و کیفیت بهتر گاه تا شش ماه مشتری منتظر دریافت کامیون های شرکت کاوه می ماند . نیاز کشور به کامیون و تریلر به دلیل تحولات اقتصادی بالا می رود و به دلیل کمبود راننده پایه یک شرکت ایران کاوه مجبور به استفاده از رانندگان کره ای و ترک در ایران می شود . از رانندگان کره ای امتحان هم گرفته می شد و شرایطی برای آنها گذاشته شده بود . مثلا دارای دیپلم باشند ، مجرد باشند و پانسیون و ناهار و شام به همراه حقوق به آنان تعلق می گرفت و یک بلیط رایگان در سال برای سفر به کره .

رونق تولید و کسب و کار و اعتبار و شهرت شرکت ایران کاوه چنان بالا می گیرد که بنا به گفته اصغر قندچی در سال ۱۳۵۴ پیشنهادی از سوی تجار چینی به آنها می شود مبنی بر اینکه در ازای فروش کامیون به آنها ، کالا و مواد غذایی به ایران بدهند چرا که هم روابط خوبی با آمریکا نداشتند و هم پول برای خرید کامیون ایرانی نداشتند . کتابی هم آورده بودند که مشخصات محصولات خود را در آن درج کرده بودند مانند فانوس ، بیل ، دسته بیل ، چینی آلات .

یکی از مهندسان شرکت ایران کاوه می گوید : تا زمانی که نوری تاکه ژاپن است چه کسی از این آشغالهای چینی می خرد ! در ضمن ما تا یک سال پیش فروش کامیون داریم و نمی توانیم به شما بفروشیم !

تجار چینی می گویند لااقل به آقای خیامی سفارش کنید به ما اتوبوس بدهند ... قندچی به خیامی زنگ می زند و خیامی در پاسخ می گوید که دستوری از شاه رسیده مبنی بر فروش اتوبوس به بلغارستان و مصر . در نتیجه از آنجا هم نا امید شدند و دست خالی باز گشتند .

در شرکت اصغر قندچی کارگری اخراج نمی شد چرا که کارگر را یک سرمایه می دانست ، سرمایه ای که همچون یک دانش آموز روی آن سرمایه گذاری شده و نباید به آسانی چنین نیروی تربیت شده و آموزش دیده و با تجربه ای از دست برود .سالی دو بار حقوق کارگران افزایش می یافت . او خود به طور مستقیم با کارگران و در میان کارگران بود و زندگی یک کارگر را با همه وجود درک می کرد . حتی برای فرزند خود که در ایام تعطیلات از آمریکا به ایران برای کار در کارخانه آمده بود امتیازی قائل نبود و باید همچون سایر کارگران کار می کرد و در کنار آنان غذا می خورد .

تعداد کارکنان و کارگران کارخانجات ایران کاوه همراه با نمایندگی های آن در سراسر کشور به ۴۰۰۰ تن رسید و تا زمانی که قندچی در کارخانه حضور داشت تعداد ۵۰۰۰۰ کامیون و تریلر تولید کرد که تا مدت هفتاد سال در جاده های ایران در تردد بودند .

سال ۱۳۵۶ قندچی برنده جایزه بزرگ خودرو سازی در نمایشگاه خودرو برلین شد . وقتی به آمریکا می رفت او را با هلی کوپتر به کارخانه ماک می بردند و برایش ارج و احترام قائل بودند . به گفته خودش آنها ( یعنی نیازمند و عالیخانی ) بودند که به سراغ ما آمدند نه آینکه ما به دنبال آنان برویم .

تاریخچه زندگی اصغر قندچی و تولد کامیون ایران کاوه

مصادره کارخانجات عظیم ایران کاوه و افول و خاموشی آن

هنگامی که حوادث بهمن سال ۱۳۵۷ در ایران روی داد اصغر قندچی در ایران حضور نداشت . او برای لغو قرارداد سنگینی به آمریکا سفر کرده بود و همان جا بود که خبر حوادث ایران را شنید و علی رغم توصیه دوستان و حتی برادرش به عدم بازگشت به ایران تصمیم به بازگشت به ایران می گیرد و به محض رسیدن به ایران عازم کارخانه می شود . در بدو ورود به کارخانه به کارگران م یگوید که با شرایط پیش آمده از انقلاب ما طبق این شرایط به کار خود ادامه می دهیم . شغل قندچی در آغاز کارش آهنگری بود و کاوه در اساطیر ایران چنین شغلی دارد و دیگر آنکه کاوه نماد وطن پرستی و دلیری و شجاعت و پایداری ایرانی است و ایران کاوه برازنده نام این کامیون ها و تریلرهای غول پیکر بود .

پس از چندی از سوی وزارت صنایع آمدند و گفتند کارخانه شما مشمول بند ج قانون حفاظت و توسعه صنایع مصوب تیرماه ۱۳۵۸ شده است ! گفتند : تولید کنید مشکلی نیست اما مدیریت را فراموش کنید ، مالکیت آن را هم فراموش کنید ، مدیر را هم خودمان انتخاب و منصوب می کنیم ، او هم قبول کرد و کنار کشید اما دید که فرزندش از بین رفت ، ایران کاوه نابود شد . حتی مجموعه کوچکتری هم درست کرد آن را هم از او گرفتند و برای او ماند " هیچ " . در جریان مصادره درگیری پیش می آید و قندچی مدتی را در اوین زندانی می شود .

اموال شرکت در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت و نام شرکت را به سایپا دیزل تغییر دادند . ۱۵ سال اجناس شرکت را هم فروختند و خوردند .

در جریان جنگ علی رغم جفاهایی که به قندچی شده بود برای انتقال تانک ها به خط مقدم جبهه نیاز به تانک بر داشتند در نتیجه به اجبار سراغ اصغر قندچی آمدند . قندچی برای دفاع از وطن اعلام آمادگی می کند و می گوید ۵۶۰ تانک بر در ایران داریم . می گویند تانک برها کار نمی کنند ، می گوید من کار می اندازم و نیاز به قطعه دارم . می گویند بودجه برای خرید قطعه نداریم ؛ می گوید با هزینه شخصی خودم قطعه می خرم و درست می کنم و بدین شکل موفق به حل این مشکل بزرگ می شود و به نوعی سرنوشت جنگ تغییر می کند .

 مشکل دیگری که در جریان جنگ پیش آمده بود دود زیاد تانک برها بود که موجب شناسایی آنها از سوی نیروهای عراقی می شد . قندچی این مشکل را نیز با تعویض موتور تانک برها برطرف کرد .

تاریخچه زندگی اصغر قندچی و تولد کامیون ایران کاوه

پایان زندگی مردی که ایران را دوست داشت 

اصغر قندچی پس از اینکه کارخانه و اموالش را از دست می دهد به گاراژ قدیمی خود در دروازه قزوین باز می گردد و دیگر هرگز به کارخانه خود باز نمی گردد !

او خود می گوید : « دیگر هیچ وقت نتوانستم به آنجا بروم ، دلم نبود ، آنها فرزندم را گرفتند ... کاوه یک حقیقت بود ، ما که اختراع نکرده بودیم اما همه را خراب کردند ، اسم کاوه را و ما را ، همه را با هم خراب کردند آن طایفه ای که هیچ علاقه ای به صنعت نداشت » .

اصغر قندچی در روز هفتم مرداد سال ۱۳۹۸ خورشیدی درگذشت . خودش گفته بود یک انسان هرگز نباید بازنشسته شود مگر آنکه بمیرد و در زیر خاک است که بازنشسته می شود . بدین ترتیب آن پسر بازیگوش گریزان از مدرسه و عاشق کار برای همیشه بازنشسته شد .

منابع :
1- کتاب هزار راه نرفته ( خاطرات قندچی ، رفوگران ، نیازمند - عطایی )
شادی خوشکار انتشارات امین الضرب
2- مستند آن مرد با ماک آمد
3- مردی که می توانست صنعت خودرو ایران متحول کند . پایگاه اینترنتی بیت ران
4- مستند ماک در ایران
5- ناگفته های اولین خوردوساز ایران . پایگاه تحلیلی خبری انتخاب . 24 خرداد 1397


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تاریخچه زندگی اصغر قندچی و تولد کامیون ایران کاوه

منتشرشده در چهره‌های ماندگار

معرفی پوسیده‌ ترین شیوه‌های تربیتی در صدای معلم مانند نصیحت

 مادر: پسرم ! آن قدر با گوشی بازی نکن.

 بعد از تمام شدن این جمله، خودش به مبل تکیه زده و می‌رود که عکس‌های بشقاب‌های جدیدش را در اینستاگرام پست کند.

پدر: دخترم هیچ‌وقت دروغ نگو. همه‌ی زندگی‌ها با دروغ از هم می‌پاشه.

 همان لحظه تلفن خانه زنگ می‌خورد و پدر با چشم و ابرو و ایما و اشاره به مادر می‌فهماند که بگوید او در خانه نیست.

مادر: دخترم بیشتر از رسیدن به ظاهر، آدم باید حواسش به شخصیت و تفکرش باشه.

 یک دقیقه بعد، لوازمی که خریده است را روی میز می‌چیند: رژلب، سایه آکریلیک، گن لاغری و...

 پدر: پسر جان هیچ‌وقت نرو سمت سیگار. بفهمم سیگار کشیدی بدجوری کلاهمون میره تو هم.

 بعد از تمام شدن این جمله، منقل تریاک را جلوی خودش کشیده و نبات را در چای حل می‌کند.

-  کودک به « رفتار » شما نگاه می‌کند نه به  « گفتار » شما.

معرفی پوسیده‌ ترین شیوه‌های تربیتی در صدای معلم مانند نصیحت

وقتی شروع می‌کنید به نصیحت کردن، کودک حرف‌تان را در ذهنش نگه می‌دارد تا با عمل‌تان بسنجد و شما بتوانید به او ثابت کنید که خودتان به گفته‌هایتان باور دارید و آن‌ها را انجام می‌دهید. اولین لحظه‌ای که حس کند خودتان از دستورات‌تان سرپیچی می‌کنید، شما را فردی دروغگو و غیرقابل اعتماد می‌یابد و پشیزی برای نصیحت‌هایتان ارزش قائل نیست.

حق هم دارد. او این‌گونه می‌اندیشد که اگر خوب است چرا خودشان انجام نمی‌دهند؟ یا اگر بد است چرا مصرانه در حال انجامش هستند؟

زین‌ پس سعی کنید به قدری درست رفتار کنید که نیازی به پند و اندرز نباشد و فرزندتان هم ببینند و همانند شما رفتار کنند.

به قول احمدمحمود:

« اگر قرار بود نصیحت تاثیری داشته باشد، بعد از سعدی، دنیا باید گلستان می‌شد » .

کانال ریشه


معرفی پوسیده‌ ترین شیوه‌های تربیتی در صدای معلم مانند نصیحت

منتشرشده در آموزش نوین

نسخه‌ و راهکار براي مراقبت از نظام بيمار آموزش و پرورش

بيش از يك سال از دوره دولت سيزدهم سپري شده است و در طول اين يك سال وزير محترم آموزش و پرورش كاري فراتر عزل و نصب‌ها و مسافرت به استان ها انجام نداده است. شايسته است به وزير آموزش و پرورش كمك شود تا سهم بيم‌ها كاهش و سهم اميدها افزايش يابد.

با اين هدف، به وزير محترم آموزش و پرورش توصيه مي‌شود:

1) در سخنراني و مسافرت به استانها را تا جايي كه ممكن است كاهش دهد. شايسته است ايشان از سخنراني در جمع‌هاي مختلف اجتناب كرده و بيشترين وقت و انرژي خود را به نظارت بر كار بخش هاي مختلف آموزش و پرورش اختصاص دهد. فراواني سخنراني و مسافرت وزير  با استانها نقطه قوت نيست بلكه نشانه ضعف و اضطراب و گاهي علامت تكانش است.

2) از وعده هاي غيرقابل اجرا  خود داري كند. اجراي سند تحول با توجه به منابع و شرايط موجود و نيز مشكلات و كاستي‌هاي خود سند، مقدور نيست. وعده اجراي  سند نوعي تسليم در برابر تمايلات برخي مراكز و مراجع قدرت است و چنين وعده‌اي به شدت در معرض آلوده شدن  به ريا و تزوير قرار دارد. بهبود وضع معيشت معلمان در اختيار سرپرست آموزش و پرورش نيست. لذا، وزير آموزش و پرورش نبايد در مصاحبه‌هاي مطبوعاتي به معلمان وعده بهبود وضع معيشتي و رفاهي را بدهد. شايسته است پرداخت حقوق معوق معلمان را با جديت پيگيري كند ولي وعده بهبود وضع معيشتي دور از واقعيت است.

3) بر خلاف يك سال گذشته در انتصاب‌ها از اختيارات خود استفاده كند و تابع ارباب فشار نباشد. براي جلب رضايت ارباب فشار، آموزش و پرورش را پیش فروش  نكند. ضوابط روشني براي انتصاب‌ها تعيين كند.

نسخه‌ و راهکار براي مراقبت از نظام بيمار آموزش و پرورش

4) دستور اجراي طرح‌هاي متعدد  توسط مدارس تا حد زيادي لوث شده است. مدارس منابع و بضاعت كافي براي اجراي برنامه‌هاي متعدد ديكته شده از طرف معاونت‌هاي مختلف را ندارند.لذا شايسته است وزير محترم آموزش و پرورش تعهد  اجراي هيچ طرح و بر نامه‌اي را بدون تأمين منابع و تخصيص آن نپذيرد.

5)  در راستاي اجراي سند تحول بنيادين، شايسته است  استقرار  زيرنظام پژوهش و ارزشيابي و تعيين دامنه فعاليت مركز سنجش آموزش و پرورش را در اولويت قرار دهد تا بتواند به  نيازهاي پژوهشي وزارتخانه پاسخ داده و بر مبناي يافته‌هاي پژوهش، به اتخاذ تصميم‌هاي سرنوشت ساز بپردازد و از روزمرگي فاصله بگيرد.

7) داشتن رفتار اصيل و درون زا و اجتناب از افكار عاريتی  برای حفظ اتوريته وزارت آموزش و پرورش بسيار ضروري است. بنابراين، شايسته است جناب آقاي دكتر نوري پيشنهادها و القائات اطرافيان را با عمق بيشتري پردازش كرده و بدون سنجيدن پيامدها، موضعي اتخاذ نكند.

نسخه‌ و راهکار براي مراقبت از نظام بيمار آموزش و پرورش

8) نقش شوراي عالي آموزش و پرورش در هدايت نظام آموزشي چندان محسوس نيست. به نظر مي‌رسد اعضاي شورا تا حد زيادي  منفعل شده و مصوبات شورا  بيش از اندازه محافظه كارانه است. براي نمونه، شوراي عالي آموزش و پرورش بعد از گذشت بيش از 30 سال از اجراي برنامه شاخه كاردانش و انحراف اين شاخه از مسير تعيين شده، هنوز قادر نيست در مورد اين شاخه تصميم بگيرد و همچنان شاهد اجراي كج‌دار و مريز  برنامه شاخه كاردانش هستيم. بيش از يك سال از دوره دولت سيزدهم سپري شده است و در طول اين يك سال وزير محترم آموزش و پرورش كاري فراتر عزل و نصب‌ها و مسافرت به استان ها نداده است.

9) گسترش نسبي مدارس خاص در شهرهاي بزرگ به طبقاتي شدن نظام تعليم و تربيت منجر شده است. به يمن وجود مدارس خاص، مدارس دولتي از  نيروي انساني و دانش آموز مطلوب  خالي شده است. سرند معلمان حرفه‌اي و دانش آموزان  مستعد توسط مدارس خاص، بافت دانش‌‌آموزي و نيروي انساني مدارس دولتي را تغيير داده و آسيب‌پذير ساخته است. شايسته است چاره‌انديشي براي اين معضل در اولويت اول  قرار بگيرد.

10) نظام آموزش و پرورش از تغييرات مكرر آسيب ديده است و وزارت آموزش و پرورش طاقت تحمل تغييرات ديگر را ندارد. بدنه آموزش و پرورش نسبت به تغييرات فرمايشي خوگير شده است و مقاومت كاركنان صف در برابر تغييرات مشهود است. بنابراين، شايسته است در باقيمانده دوره دولت سیزدهم از هرگونه تغيير در ساختار و محتوا جداً خودداري شود. 


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نسخه‌ و راهکار براي مراقبت از نظام بيمار آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 02 شهریور 1401 12:13

هنوز نفهمیده‌ایم !

پرویز ناتل خانلری و فهمیدن وضعیت و دانشگاه های دروغین

هنوز توجه نداریم که حکومت دموکراسی برای ملّتی که رای خودش را نمی‌تواند بنویسد نیز غیر عملی است و به شوخی شباهت دارد. در کارهای فرهنگی هنوز هم نفهمیده‌ایم کدام یک لازم‌ تر و فوری‌ تر است. از تجمّل هیچ پرهیز نمی‌کنیم.

هنوز نیمی از کودکانِ کشور وسیلهٔ تحصیل ندارند و آنها که دارند غالباً زیر سقف‌های شکسته می‌نشینند، و گاهی قربانی شوق آموختن می‌شوند، اما بناهای مجلل گرانبها می‌سازیم، دانشکده‌های دروغین بر پا می‌کنیم که نه معلّم و نه وسیلهٔ کار دارد و تازه معلوم نیست که این دانشکده‌ها اگر روزی راست دربیاید و شاگردانِ خوبی پرورش دهد، فارغ‌التّحصیلانِ آنها چه باری از دوش ملّت برمی‌دارند و تا کجا مورد استفاده قرار بگیرند. مقداری از پول کشور برای تحصیل گروه بزرگی از کودکان و جوانان به خارج می‌رود اما در داخل کشور آن قدر پول نداریم که دیوار کهنهٔ یک دبستانِ ناقص را تعمیر کنیم. بارها نوشته‌ایم که سواد داشتن مانند غذا‌خوردن از حقوقِ نخستینِ افرادِ بشر است و مهم‌ترین وظیفهٔ دولت آن است که این حقوقِ ابتدایی را برای همهٔ افراد ملت با تساوی تامین کند.

پرویز ناتل خانلری و فهمیدن وضعیت و دانشگاه های دروغین

تصوّرِ غلطی که از سال‌ها پیش در ذهن اولیای دولت ما و از آنجا در اندیشهٔ اکثر مردم این سرزمین حاصل شده است و آن اینکه هر کودکی به دبستان رفت باید با درجهٔ دکتری از دانشگاه بیرون بیاید. بر اساس همین اشتباه و خطاست که وزارتِ فرهنگ ما بر عهدهٔ خود می‌داند که هر ده و شهر که دبستان تأسیس می‌کند هر سال کلاس‌های بالاتری ترتیب بدهد و اگر نتوانست مردم عریضه و تلگراف می‌فرستند و اعتراض‌ها می‌کنند که پس فرزاندان ما چه کنند. اما در هزارها نقطهٔ دیگر هنوز کلاس اول دبستان تأسیس نشده است و کودکان از وسیلهٔ آموختن الفبا هم محروم هستند.

پرویز ناتل خانلری و فهمیدن وضعیت و دانشگاه های دروغین

تأسیس دانشگاه‌های متعدّد آن‌هم ناقص و نادرست و صرف بودجهٔ هنگفتی در این راه در حالی که هنوز نتوانسته‌ایم برای همهٔ کودکان کشور وسیلهٔ آموختن الفبا را فراهم کنیم درست با این مثال تطبیق می‌کند. علت این روش این است که هنوز باور نکرده‌ایم و ایمان نیاورده‌ایم سواد داشتن برای هر فردی از ضروریات نخستین حیات است.

هنوز نفهمیده‌ایم که پیشرفت‌های اجتماعی بی حصول این مقدمه ممکن نیست.

هنوز توجه نداریم که حکومت دموکراسی برای ملّتی که رای خودش را نمی‌تواند بنویسد نیز غیر عملی است و به شوخی شباهت دارد.

به این امر ایمان نداریم و به این سبب است که سرمایه و همت و وقت خود را در ریا و تظاهر و تجمّل صرف می‌کنیم.

هر وقت راه درست را شناختیم تند از آن خواهیم گذشت و بسیار زود به منزل مقصود خواهیم رسید.

پرویز ناتل خانلری
سالنامهٔ کیان، سال۱۳۴۰

( 1 ) صدای معلم : دکتر پرویز ناتل خانلری

( 2 ) صدای معلم : دکتر پرویز ناتل خانلری

( 3 ) صدای معلم : دکتر پرویز ناتل خانلری


پرویز ناتل خانلری و فهمیدن وضعیت و دانشگاه های دروغین

منتشرشده در آموزش نوین
چهارشنبه, 02 شهریور 1401 07:28

درخواست حذف مطلب در صدای معلم

فارس

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

دومین نشست خبری شورای شهر اصفهان جهت انعکاس فعالیت ها و اقدامات شورای اسلامی شهر با اصحاب رسانه ۲۶ مرداد ماه ۱۴۰۱ در سالن کنفرانس کتابخانه مرکزی واقع در خیابان باغ گلدسته با یک ربع تأخیر در ساعت ۱۰:۱۵ برگزار شد. سخنگوی شورای شهر ، این تأخیر را بی سابقه خواند. این نشست در ساعت ۱۳ بعد از ظهر با تجلیل از خبرنگاران، روزنامه‌نگاران، عکاسان و دست اندرکاران برگزاری به اتمام رسید. محمد نور صالحی رئیس شورای شهر، علی صالحی سخنگوی شورای شهر و مردانی رئیس اداره ارتباطات و اطلاعات شهرداری پاسخگوی سوالات خبرنگاران بودند.

در تمام طول نشست همهمه و صحبت کردن زیاد مدعوین و سر و صدای به هم خوردن ظرف و ظروف پذیرایی وجود داشت. خیلی از مواقع صدای واضحی از پرسشگر و پاسخ دهنده به وضوح به گوش نمی رسید.

۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۱ در جشن بزرگ خانوادگی رسانه های استان اصفهان که به مناسبت گرامی داشت روز خبرنگار برگزار شد، « صدای معلم » دعوت نشد و در نشست حاضر علی رغم اینکه خبرنگار صدای معلم نامش را به عنوان اولین نفر در لیست سوال کنندگان نوشت، پنجمین نفر پرسش های خود را مطرح کرد.

شایان ذکر است چند نفر از خبرنگاران در ابتدای پرسش خود از عدم پاسخگویی اعضای شورای شهر در طول فعالیت یک ساله این شورا و بی توجهی به رسانه ها گله مندی و انتقاد کردند.

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

 محمد نور صالحی رئیس شورای شهر اصفهان:

از چهاردهم مرداد ماه ۱۴۰۰ شورای شهر فعالیت خود را شروع کرد و دو ماهی برای انتخاب شهردار فعلی زمان سپری شد و در ۵۲ هفته فعالیت شورا، ۵۱ جلسه هفتگی و ۵۸ جلسه تلفیق داشته است. کمیسیون های شورای شهر با جلسات متعدد فعالیت خود را دنبال کردند. شورای ششم هم در ادامه فعالیت های ادوار گذشته بوده است . اقداماتی که از گذشته انجام شده است و ما تلاش کردیم با دقت و فهم و توان بیشتر آن را ادامه دهیم. در حوزه شهرسازی و معماری هم اتفاقات خوبی افتاد. صدور پروانه های ساختمانی به صورت الکترونیکی و ارتقای سامانه سرای ۸ به نسخه جدید سرای ۱۰ در این دوره مورد توجه است که مزیت های خوبی خواهد داشت.

تا پایان امسال همه فعالیت ها در حوزه شهرسازی و خدمات به صورت الکترونیکی خواهد شد. در این حوزه توجه به بافت فرسوده شاخص بود. در بحث بافت تاریخی سازمان میراث فرهنگی با ما بسیار بیشتر از قبل همراه بودند. در حوزه حمل و نقل با توجه به نیاز شهر و انتظارات مردم عملکردهای بیشتری صورت گرفت و در خط دوم مترو در سال ۱۴۰۰ قراردادی ۴۰ ماهه در استان اصفهان با سرمایه گذاری بر روی حمل و نقل ریلی با شرکت های داخلی چون مپنا به عنوان نمونه پیشتاز در کشور و ساخت داخل انجام خواهد شد که هزینه ای بالغ بر ۵۹۰ میلیون یورو با هزینه های جانبی و سود سرمایه گذاری ۵۸۰ یورو یا چیزی حدود ۲۰ میلیارد تومان برآورد می‌شود. اتوبوس رانی اصفهان با ۱۲۰۰ دستگاه اتوبوس و عمر کمتر از ۵ سال در سال ۱۳۹۶ به مردم خدمات می دادند. در طول مدت کرونا این رقم کاهش یافت و با ۶۰۰ اتوبوس در سال ۱۴۰۰با میانگین عمر حدود ۱۰ سال سرویس‌دهی داشتند. چند سال بود که دولت به خرید اتوبوس کمک نمی کرد، ولی در سال گذشته وزارت کشور به کمک شهرداری ها آمد و با فرمول ۸۰ درصد دولت، ۲۰ درصد سهم شهرداری ها، شهرداری اصفهان توانست ۱۷۳ اتوبوس نو خریداری کند که سهم شهرداری به صورت نقد پرداخت شده است و امسال به بهره برداری می رسد. صد دستگاه میدل‌باس برای مکان هایی که مسافر کمتری دارد در نظر داریم که ۵۰ تا در همین ایام خریداری شده است و تا مهر ماه در اختیار مردم قرار می گیرد. ما بعد از ایام نوروز و بازگشایی مدارس با ازدحام زیاد مسافر و طول مدت تاخیر ۲۰ تا ۳۰ دقیقه ای برای حمل و نقل مواجه بوده ایم که امیدواریم در مهرماه این مشکل مرتفع شود. با کمک وزارت کشور و مدیریت استان در تلاشیم با توجه به رشد قیمت‌ها ناوگان تاکسیرانی هم نوسازی داشته باشد. مجموع بودجه ای که در حوزه حمل و نقل در سال جاری پیش‌بینی شده است چیزی حدود ۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان است که اهمیت این حوزه را می رساند و به کل بودجه شهر حدود ۴۰ درصد اضافه شده است. در این دوره شورای شهر بحث شفافیت در درآمدهای شهرداری و پرداخت هزینه های پروانه توسط مردم مطرح بود که رسیدگی به سوء استفاده ها و فساد دغدغه شورای شهر شد.

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

مردم دیگر برای دریافت فیش پروانه‌های ساختمانی خود نیاز نیست مراجعه حضوری داشته باشند و از طریق سامانه الکترونیکی می توانند فیش خود را دریافت کنند هر چند نگرانی هایی وجود داشت که به این واسطه ممکن است درآمدهای شهرداری کاهش پیدا کند و بحث توافق ها می تواند مزیت هایی داشته باشد، مجموعه شورای و مدیریت شهری با این تفاسیر که اگر درآمدها به احتمال ضعیف کاهش پیدا کند ولی ارزش شفافیت در محاسبات را قابل توجه دانست.

 واحد رصد سامانه سوت زنی در سایت شورا و شهرداری به صورت مجزا تشکیل شد و یک مرجعیت واحد پیدا کرد و سوت زنی هم اتفاق افتاد. روز گذشته در کمیسیون تلفیق مواردی اعلام کردند که گزارش ها درست بوده است و مردم به این واسطه اعتماد می کنند و بدانند که اگر به اختلالی برخورد و آن را منعکس می کنند پیگیری شده و به نتیجه می رسد.

 در شورا مصوبه هایی تحت این عنوان که شهرداری بتواند تمام نیازهای خود را تا جایی که دانش بنیان ها می توانند تامین منابع و درآمد و استفاده کنند داشتیم. یکی از مصوبات ما تشکیل کمیسیون آب در مناطق محروم است که در دوره‌های قبل نبوده است. به واسطه اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی مردم و مطالبه گری ها و روشنگری ها امیدواریم به احقاق خواسته‌های مردم بیانجامد و به بازگشت آب زاینده رود و بحران آب کمک کرده باشد.

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

علی صالحی سخنگوی شورای شهر اصفهان:

زیاد تصدیع اوقات نمی کنم تا در خدمت خبرنگاران باشیم و سوالات عزیزان را بشنویم.گرامی می داریم یاد شهید افشاری و شهید فراهانی از شهدای عرصه رسانه و گرامی داشت روز خبرنگار را خدمت شما عزیزان. روزهای سختی در حوزه ی اطلاع رسانی هست. امیدواریم با تلاشتان بتوانید این مسیر سخت را ادامه دهید. این سومین نشست خبری سخنگوی شورای شهر و دومین نشست رئیس شورای شهر است. اولین بار است که شورای شهر گزارش شش ماهه یا هفت ماهه و گزارش یک ساله ارائه کرده است.

امیدوارم که در ادامه چهار نشست همفکری و هم اندیشی که با همکاران و مدیران رسانه داریم، توانسته باشیم یک مسیر جدیدی را در حوزه پاسخ گویی و اطلاع‌رسانی ایجاد کرده باشیم.

(صدای معلم در این نشست ها دعوت نشده است. در حالی که از تیرماه 1400 به فواصل مختلف درخواست مصاحبه با شورای شهر را کتبی و شفاهی با روابط عمومی مطرح کرده است.)

 با توجه به تأکیداتی که در حوزه جهاد تبیین وجود دارد ما خودمان هم به عنوان مسئولین، مصداق مسئله جهاد تبیین برای پاسخگویی درست و حل کردن گره های ذهنی که وجود دارد هستیم. برای کاهش فاصله و افزایش ارتباط با مردم و از طرفی زمینه برای ارائه دستاوردها به مردم البته با نقد موثر و منصفانه می توانیم عرصه های امیدواری را در جامعه ارتقا دهیم.

 شورای شهر چهار رویکرد یا چهار قلوهای قابل توجه دارد:

۱- مسئله مردم باوری و مردم محوری؛

۲- بحث عدالت و توزیع خدمات و امکانات؛

۳- شفافیت برای ایجاد کارآمدی و نه شعار؛ اعتقاد داریم بهره‌وریِ ما را مسئله شفافیت ارتقا می‌دهد. که یکی از لایه های مرکزی مصوبات مدیریت شهری در این دوره بود.

۴- تسهیل فرآیند ها و کم کردن بوروکراسی و کاغذ بازی که شاید عمده ترین مطالبات مردم از شورای شهر است؛

تصویر جامع ترین طرح شفافیت در بین شوراهای اسلامی شهر در پنج فصل، تکالیف بسیار روشن و دقیقی را برای مجموعه شهرداری و البته شورای شهر قرار داد و شفافیت را از دبیرخانه شورای شهر و خود اعضای شورا با اولین شفافیت آرا در بین همه مجموعه های شورایی کشور رقم زد و شما به راحتی می توانید با ورود به سایت سامانه مصوبات شورا هم جزئیات مذاکرات و مستقلات مصوبات و هم آراء اعضا را ملاحظه کنید و اگر نقطه نظراتی هست به ما کمک کنید که انشاالله تصمیم‌گیری‌ها ایمان مطلق تر باشد.

ما اعتقادمان این است که هرچه فشار کمتری به مردم بیاید و شفافیت بیشتری باشد، کاربری بیشتری خواهد بود و به برکت این سالم بودن درآمدها روی سایر درآمدها اثر خواهد گذاشت و کار بهتر پیش می رود. این یک سال کار شورا و چهار ، پنج تصویبی که صورت گرفت، هر کدام تصویر یک مدیریت شهری و یک دوره چهار ساله شورا را در بر داشت. این شورا در سال اول ریسک آن را پذیرفت چرا که اگر از سال اول بگذرد ممکن است ما هم به فرآیندهای قبلی عادت کنیم.

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

میثم احمدی مسئول ملاقات های عمومی شهردار و به عنوان مجری برنامه:

 در خدمت خبرنگاران و سوالاتشان هستیم. هر یک از بزرگواران یک سؤال را مدنظر قرار دهند. نکته ای که باید عرض کنم این است که در ساعت ۱۱ از طرف وزارت نیرو اعلام شده، برق مراکز دولتی دقایق کوتاه قطع شود. چنانچه برق رفت، صبوری نمایید.

چراغ اول سوالات با دو پرسش خبرنگار روزنامه کیهان روشن شد.

محمد نور صالحی:

« کارتن خوابی را با کمک نیروی انتظامی و بهزیستی دنبال کردیم که این پدیده را در سطح شهر نداشته و شاهد آن نباشیم. در مورد محور چهارباغ همه نگران استقبال ها بودند که مزیت هایش دیده شد. بله برنامه نیاز دارد و چهارباغ اول یک محور تجاری است. یک محور پیاده رو برای مردم و یک محور فرهنگی برای رخدادهای فرهنگی ایجاد شد. امیدواریم برای هر سه محور مفید باشد » .

رسیدگی به سیاه و کثیف بودن تابلوهای سطح شهر به واسطه ترقه خوردن و حال و هوای چهارشنبه سوری داشتن تابلوها بایستی اصلاح شود من حقیقتا خودم کمتر دقت کرده بودم که این حجم گسترده سیاهی و کثیفی هست.

علی صالحی:

نسبت به بحث حمایت از مطبوعات در دوره قبل و به نتیجه نرسیدن آن، در کمیسیون فرهنگی در جلسات هم اندیشی مطرح شده است که اگر ایراداتی دارد مرتفع شود و اگر نیاز به مصوبه جدیدی در شورا دارد به صحن شورا بیاید.

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

کارگری خبرنگار صدای معلم:

 بعد از حدود یک سال و دو ماهی که دعوت صدای معلم را برای مصاحبه نپذیرفتید، حداقل در این نشست به سه سوال من پاسخ دهید.

سوال اول: شورای شهر و مدیریت شهری برای سهولت رفت و آمد فرهنگیان و دانش آموزان اصفهانی از وسایل نقلیه عمومی و کاهش هزینه‌های سرسام‌آور گران سرویس های مدارس در سال تحصیلی جدید به اندازه حداقل مزیت کارت نزدن مداوم کودکان کار، دانش آموزان و خانواده های اتباع به خصوص در ایستگاه‌هایی که گیت یا مامور بازدید ندارند به عنوان کمترین امتیاز برای دانش آموزان و فرهنگیان اصفهانی چه شرایط بهینه ای را فراهم کند؟

سؤال دوم: آمایش سرزمینی و آینده پژوهی درباره جانمایی مدرسه در آینده در شورای شهر اصفهان و مدیریت شهری چه جایگاهی دارد؟ بر اساس قانون و همچنین مفاهیم و اثربخشی آموزش در حوزه عمومی و وظایف مدیریت شهری چیست؟ با توجه به تفاوت تعریف واژه های شهرنشینی و شهروند وظایف مدیریت شهری در فرایند تبدیل یک شهرنشین به شهروندان آگاه در زمینه‌های مدیریت شهری و آموزش و پرورش چه خواهد بود؟

سؤال سوم: سهم آموزش و پرورش از شهرداری ها چگونه و چطور پرداخت می شود؟ آیا در این رابطه آماری وجود دارد؟ چرا اجازه ورود آموزش و پرورش بر مباحث درآمدی در مورد ۳ درصد سهم عوارض سالیانه شهرداری ها وجود ندارد تا بتواند از محاسبه دقیق این سهم تأمین بودجه لازم را برای تکمیل پروژه های نوسازی و تجهیز مدارس داشته باشد؟ علاوه بر این سهم آموزش و پرورش از سرانه های خدماتی شهرداری در خصوص تفکیک زمین نیز مغفول مانده است. آیا تصمیمی برای پرداخت این سهم به آموزش و پرورش در شورای فعلی هست؟ در این مورد هم توضیح دهید.

نورصالحی:

 مصوبه ای داشتیم در مورد سرویس مدارس که تغییراتی نسبت به آنچه خود شرکت ها انتظار داشتند با همکاری آموزش و پرورش و اتحادیه شرکت سرویس های مدارس در نظر گرفته شود.

برای بحث تردد دانش آموزان در شرکت اتوبوس رانی و مترو تخفیفاتی در نظر گرفته شده است.

 در خصوص جانمایی مدارس در طرح های توسعه شهری وظیفه راه و شهرسازی ست که در همه طرح ها جانمایی مدارس را قرار دهد و معمولا هم انجام می دهند. الان یکی از کاربری های مستحکم که امکان تغییرش هم نیست کاربری آموزشی ست. تا جایی که در کمیسیون‌های ماده ۵ در صورت ایجاد ضرورت نیز، فقط به شرط معرفی جایگزین این جابجایی انجام می شود. یعنی اگر فضای آموزشی را حتی خود آموزش و پرورش هم درخواست جابه جایی بدهد به شرط معرفی جایگزین مقدور است. حتی برای فضای سبز در شهرداری هم همین طور است اگر در جایی بخواهد فضای سبز را تغییر کاربری دهند به شرط معرفی جایگزین می تواند اقدام کند. بنابراین در تأمین سرانه خدمات به اندازه کافی در حوزه کمیسیون‌ها این دقت وجود دارد.

هر موقع پروانه صادر شود یک درصدی از آن سهم آموزش و پرورش است که فیشش جدا صادر می‌شود و مستقیم به حساب آموزش و پرورش می رود. حتی مواردی که در شهرداری تخفیف داده می‌شود سهم آموزش و پرورش جداگانه است. چون ما دخالتی در فرایند تخفیفش نداریم. این مصوبه مراجع بالاتر است و قابل تخفیف هم نیست. در این زمینه ما اختلافی با آموزش و پرورش نداریم الا اینکه آموزش و پرورش انتظارش این باشد که از سایر ردیف های درآمدی مثل تراکم و تفکیک هم سهم بگیرد که مصوبه قانونی ندارد و موجب گران شدن صدور پروانه می شود. چون همه دستگاه ها انتظار دارند که وقتی یک پروانه صادر می شود درصد سهم تعلق بگیرد که چنین مبنایی ندارد. عوارض معمول هست که سیستم به حساب آموزش و پرورش می ریزد.

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

کارگری:

 جواب هیچ کدام از سوالاتم را عملا نگرفتم. در سوال اول من نگفتید که چه امتیازی برای فرهنگیان و دانش آموزان در سال تحصیلی جدید برای استفاده از اتوبوس ها به جای سرویس مدارس در نظر می گیرید؟ هر روزه می بینیم که خیلی از کودکان اتباع و خانواده‌های آنان برای رفت و آمدهای خود در خیلی از خطوط کارت نمی زنند. (طبق گفته ولی الله نصر، مدیرکل بهزیستی استان اصفهان کودکان اتباع مستمری ماهیانه ۴۲۰,۰۰۰ تومان بهزیستی را نمی‌پذیرند چون روزانه میانگین دو میلیون درآمد دارند.)

نورصالحی:

چطور می گویید کارت نمی زنند؟

کارگری:

 بارها دیده ام و از این بابت به اتوبوسرانی انتقاد کرده ام.

نورصالحی:

 کسی نگفته است که اتباع کارت بزنند تا امتیازی برای فرهنگیان و دانش آموزان ایجاد شود؟

 کارگری:

 حداقل این تصمیم می تواند باشد که دانش آموزان و فرهنگیان اصفهانی هم بتوانند از این مزیت استفاده کنند.

 نورصالحی:

 امتیازی به غیر شهروند داده نشده است که به شهروند داده شود.

کارگری:

 همین که بر کارت نزدن اتباع چشم پوشی می شود و حقی برای شهروندان خودمان قائل نیستیم، نوعی امتیاز دادن به این افراد است.

 نورصالحی:

 اینکه راننده ما چشم پوشی می کند، را من از شما تازه می شنوم.

کارگری:

 اگر شما هم مثل من هر روز از اتوبوس استفاده کنید قطعا می بینید.

نورصالحی:

از مترو، بیشتر دانش آموزان و دانشجویان استفاده می کنند. در صورت استفاده ۲۰ نوبت در ماه از مترو، ده درصد از شارژی که خریداری می کنند تحت عنوان بسته حمایتی به کارتشان برمی گردد.

کارگری:

 من چنین چیزی را با وجود آنکه سال هاست از اتوبوس به کرات استفاده می کنم ندیده ام.

 نور صالحی:

 سال های قبل نه، امسال.

 کارگری:

 امسال از کی این فرایند اجرا شده است؟ کجا اطلاع رسانی کرده اید؟ دانش آموزان و خانواده های آنان از کجا باید بدانند؟

 نورصالحی:

 خانم کارگری این مصوبه شوراست که اگر ۲۰ بار در طول یک ماه کارت خود را در مترو بزنند، ۱۰ درصد از ۲۰ بار قبل به حسابشان برمی گردد.

 کارگری:

این مورد اگر هم باشد همگانی ست. امتیازی برای دانش آموزان و فرهنگیان نیست. مترو یک خط خاص و محدود است و دسترسی در تمام نقاط شهر را ندارد. اکثر مسیر هایی که دانش آموزان ما نیاز به تردد دارند مترو ندارد. به طور کلی تمام سطح شهر را پوشش نمی‌دهد که چنین امتیازی مناسب حال دانش آموزان باشد.

نور صالحی:

 در کارت اتوبوس ها تخفیف های جمع خری هست. اگر ماهیانه و عمده بخرند، تخفیف های خاص خودش را دارد.

 کارگری:

 دانش آموزان و خانواده های فرهنگی ما از چنین چیزی اطلاع ندارند. به کجا اطلاع رسانی کرده اید؟ آیا آموزش و پرورش در جریان است؟

 در سوال دومم انتظار داشتم با توجه به آسیب های اجتماعی شدیدی که در شهر وجود دارد، از حضور حجم زیاد مهاجرین گرفته تا حاشیه‌نشینی، شما توضیحات جامع تر و شفاف تری به سؤال من بدهید. ولی خیلی راحت یک بخشی را به آموزش و پرورش واگذار کردید و بخش دیگر را هم به راه و شهرسازی. در شهرک های جدیدی که احداث می شود جانمایی مدرسه به چه صورت است؟

در سوال سوم هم در مورد نحوه محاسبه درصد سهم آموزش و پرورش و پرداخت نشدن معوقات آن در این دوره  توضیحی ندادید.

میثم احمدی:

خانم کارگری بعد از این نشست، جلسه ای برای پرسش و پاسخ با شما در نظر می‌گیریم.

 کارگری:

 یک سال و دو ماه است در فواصل مختلف درخواست‌های مکرر برای گفت و گو با اعضای شورای شهر پیرو موضوعات مرتبط با آموزش و پرورش را درخواست داده ام ولی هیچ پاسخی دریافت نکردم. باز قول جلسه می دهید؟

علی صالحی:

همین هفته پیش بود که در خدمت فرماندار اصفهان بودیم ایشان هم بر این موضوع صحه گذاشتند که سهم آموزش و پرورش پرداخت شود و هیچ خللی در این موضوع وجود ندارد. یعنی دستگاه نظارتی بر مصوبات شورا این را مسئله تطبیق می دهد. آقای فرماندار هم این را تأیید کردند.

 در خصوص آموزش های شهرداری که شما اشاره کردید یا کارتن خوابی که آقای شاه علی اشاره کردند باید این نکته را عرض کنم که مجموعه های مختلف مردمی از جمله مجموعه سامان سرای خورشید که تنها مجموعه نگهداری از زنان فاقد سرپناه است، تحت حمایت مجموعه مدیریت شهری ست. هم در زمینه اجاره بها به صورت سالیانه از آنان حمایت می‌کنیم و هم موارد موردی که اتفاق می‌افتد خدمتشان هستیم. حتی فراتر از آن نیروهای داوطلب را هدایت کردیم. در مورد معتادین هم همین طور هست. کمپ ماده ۱۶ که روال کاری آن پیش می رود. من فکر می‌کنم مجموعه مدیریت شهری در حوزه آسیب‌های اجتماعی فراتر از وظایفش به میدان آمده است. منتها مسائل یک بخشش غیر دستگاهی است که به نظر می‌رسد باید میدان بیشتری به مردم بومی هر منطقه داده شود.

ان شاءالله بتوانیم شاهد تأثیر میدانی آن باشیم. علاوه بر این در این شهر دو و نیم میلیونی باید دید تعداد مجموعه هایی که می‌بینیم متناسب با جمعیت چقدر افزایش یا کاهش داشته است. در خصوص آموزش‌های شهروندی و تدبیری که کمیسیون فرهنگی برای سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری به عنوان مأموریت داشته است، رکوردی را شاهد هستیم که بیش از ۶۰۰ سرفصل آموزشی در حوزه شهر و شهروندی انجام شده و بیش از ۳۰ هزار نفر مخاطب داشتیم. در روی میز فرهنگ شهرداری حدود ۳۰ محله هدف که به لحاظ فاکتورهای اجتماعی و فرهنگی کم‌برخوردار محسوب می‌شوند در دستور کار با چندین محور از جمله آسیب شناسی بر مبنای بوم است. در جایی مسئله اتباع است، در جای دیگر مسئله اعتیاد و جای دیگر طلاق و موضوعات دیگر و مبنای موضوعات با محوریت مجموعه فرهنگی، اجتماعی و ورزشی منطقه این آموزش ها اتفاق می‌افتد. کما اینکه ما تقریبا حمایتمان از مجموعه های مردمی، فرهنگی و اجتماعی در همین یک سال بر اساس سیاست‌های شورای شهر به لحظ پشتیبانی و ریالی، نزدیک به چهار برابر شده است.

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

فیروزآبادی از خبرگزاری رسا:

 حوزه رسانه شرایط خوبی را اصلا ندارد. در روابط عمومی شهرداری کمبود شدید نیرو احساس می شود. من فلسفه ی وجودی رسانه اصفهان زیبا را درک نمی کنم. وقتی شهرداری، خود یک این خبرگزاری میلیاردی دارد.

 خبرگزاری ایمنا هم با آن همه گاف ها و سوتی های زیاد مشخص نیست رسانه‌هایی که با بودجه بیت المال ارتزاق می‌کنند چرا باید به این شکل نامطلوب فعالیت کنند ؟ شرایط نگران‌کننده‌ است. بارها به مدیرعامل این رسانه گفته ایم که چگونه چنین خبرگزاری به وجود آمده است؟

آقای صالحی اشاره کردید به برگزاری دوره های شهروندی در سازمان فرهنگی، تفریحی شهرداری! برادر بزرگوار برای شما کسانی را می توانم‌ بیاورم که از قرآن بگویند ولی از شما یک انسان ضد دین تربیت کنند. وقتی نیروهای لیبرال در سازمان فرهنگی شهرداری مستقرند و سرآمد و دغدغه آرمان‌های اصلاح‌طلبی داشته اند و اکنون در سازمان فرهنگی شهرداری مسئولیت دارند و قرار است خبرنگار تربیت کنند فکر می کنید خروجی آن منطبق با آرمان های انقلاب خواهد بود یا خیر؟ به نظر می‌رسد شورای شهر و شهرداری در یک سری از مسائل با هم رو در بایستی دارند و به دنبال حل و فصل آن نیستند. به خصوص حوزه فعالیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای!

نورصالحی:

ایراد شما به وجود نیروهای متخصص و مازادی ست که به شهرداری آمدند و این را بایستی شهرداری جواب دهد. در مورد اصفهان زیبا و ایمنا که دو رسانه شهرداری از دوره های مدیریت شهری قبلی بودند و برای شهرداری و شهر هم مزیت دارند شاید این دغدغه و نگرانی باشد که چرا وقتی رسانه‌های محلی متعددی داریم این رسانه ها باید بمانند؟ در حالی که ما نباید مانع فعالیت سیستم‌های مشابه خصوصی مثل رسانه هایی که اینجا حضور دارند باشیم. این نگرانی در گذشته هم وجود داشت. هر چند خبرگزاری ایمنا و اصفهان زیبا خبرگزاری مستقر میلیاردی است که که نباید این بودجه را از شهرداری بگیرند. من معتقدم که اینها باید بروند به سمت خودکفا شدن مثل بخش خصوصی و خودگردان و مستقل اداره شوند و از بودجه شهرداری استفاده نکنند. از گذشته حرکت هایی در این زمینه شده است منتها هنوز به نتیجه نرسیده است. امیدوارم که این ها هم رسانه های مستقل شوند و خودشان را اداره کنند.

ما اگر صد حرف خوب بزنیم که طبیعی هم هست باید بزنیم، ولی اگر یک حرف خلاف باشد، بازتابش زیاد است. هزار نفر اگر کار خوب انجام دهند که باید خوب انجام شود و مردم همین انتظار را دارند ولی یک نفر کار را خراب کد، این بازتاب پیدا می کند.

 علی صالحی:

 شاید اینجا بهترین مکان و محفل برای پاسخ به این سؤال باشد. اینکه شما عنوان کردید بودجه میلیاردی می گیرند باید بدانیم که وقتی یک مجموعه ۶۰ یا ۷۰ نیرو دارد هر نیرویی ۷ تا ۸ میلیون در ماه می گیرد. این را ضرب کنید میلیاردی می شود. ارقامی که شاید خیلی از رسانه‌هایی که اینجا هستند، روزنامه هایی که حضور دارند اگر بخواهیم با پول کاغذ شان حساب کنیم خیلی میلیاردی ترند.

 در رابطه با سیاست رسانه‌ای باید عرض کنم که اولا بودجه رسانه های شهرداری با درخواست افزایشی که داشته اند، در جلسات ویژه مصوب شد با این نگاه که تبدیل شود به یک بنگاه خودکفا و بتوانند در حوزه درآمدزایی مبتنی بر اهداف شان کارشان را پیش ببرند فکر می کنم با توجه به درخواست افزایش ۶۰ درصدی آنان،  با ۳۰ درصد آن موافقت شد. عدد دقیق نیست به آن نپردازیم بهتر است و دوم اینکه یک مصوبه‌ای جز تصویب های  بودجه شورای شهر بود که مجموع شاخص‌ها در حوزه عملکردی منابع انسانی، ضریب نفوذ اثرگذاری و ضریب تأثیر رسانه های شهرداری که قرار شد تهیه شود، در روابط عمومی تهیه شد و توسط شورای عالی اطلاع‌رسانی و در حال ارزیابی هستیم و قرار بر این است بودجه مصوب مجموعه بر اساس رسیدن به حداقل های ماه های آینده اعمال شود که در حال چکش کاری است. اما این افق را داریم که هر ریالی که پرداخت می کنیم بتوانیم از آن بازدهی برای شهر و شهروندان داشته باشیم. کمی زمان می‌برد تا کیفیت و تأثیرات کار دیده شود. ما از بودجه بیت المال و جیب مردم استفاده می‌کنیم باید شاخص های ارزیابی روشن داشته باشیم و تا اجرای شاخص‌ها قضاوت‌ها منصفانه باشد.

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

مردانی رئیس اداره ارتباطات و اطلاعات شهرداری اصفهان:

 در روزهای آتی نشستی مستقل در حوزه روابط عمومی شما دوستان خواهیم داشت. این نشست متفاوت از حوزه اداری شورای شهر است و فقط برای روابط عمومی است امیدوارم بتوانیم از نظر شما استفاده کنیم.

 شفیعی خبرگزاری ایسنا:

 علیرغم اینکه هیچ کدام از اعضای شورای شهر دعوت رسانه ما را برای پاسخ گویی نسبت به عملکرد یکساله خود را نپذیرفتند ولی ما دعوت شما را پذیرفتیم و این جلسه را پوشش دادیم. امیدواریم که سطح پاسخ گویی افزایش یابد.

 نورصالحی:

 دعوت خصوصی بوده است؟

 شفیعی:

 بله.

 نورصالحی:

 ما در این جمع با تعداد بیشتر گزارش بدهیم بهتر نیست؟ ببینید اگر ما به تعداد خانم ها و آقایان حاضر نشست رسانه ای برویم سخت نیست؟

شفیعی:

شورای شهر ششم با شعار « شهر زندگی » روی کار آمد. اوایل روی این شعار مانور می داد الان چه گام عملیاتی برای تحقق این شعار برداشته شده است؟ با مصداق بفرمایید که چقدر این شعار را به عمل تبدیل کرده اید؟ نیازهای حیاتی شهر اصفهان محیط زیست و آب است و زاینده رودی که جریان ندارد و این حال خراب اصفهان روی حال شهروندان هم تأثیر می گذارد. کمیسیون آب و محیط زیست تشکیل دادید ولی ما هنوز اقدام عملی از طرف مدیریت شهری ندیدیم. پروژه های شاخص دوره شما چیست؟

علی صالحی:

شعاری که انتخاب شد با توجه به ابعاد تاریخی- فرهنگی شهر اصفهان بود و همه می دانیم که اصفهان ویژگی های متفاوتی با سایر کلانشهرها دارد. مؤلفه های برنامه‌ای و موضوعی آن تحت عنوان چتر گفتمانی شهر زندگی برای اولین بار در حوزه های مدیریت شهری تعریف‌ و استنباط شده و بر اساس نظرسنجی مردمی با مجموعه مدیریت شهری جاهایی که نارضایتی ایجاد کرده و نیاز به ارتقای شرایط بوده تقریبا آماده رونمایی از مراحل آخرش هست. رفتن به سمت موضوعاتی که مردم به آن اهمیت دارند و در مواجهه مجموعه مدیریت شهری با مردم هست و اصلاح آن این پاسخ را به ما خواهد داد که رضایت ناشی از رفع مطالبات مردم شهر را برای زندگی مناسب تر می کند.

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

 کاویانی خبرنگار:

برای اهمیت به میراث فرهنگی که جزو ویژگی های بارز اصفهان است و تهدید آثار تاریخی در پروژه های عمرانی شهر با اعضای شورای شهر تماس گرفتم بلا استثنا چهار نفری که تماس می‌گرفتم اولین سؤالی که ازم می پرسیدند این بود که مگر چه شده است؟ این سوال خیلی زشت است. این مگه چی شده یعنی این که ما هیچ اشرافی به اتفاقاتی که در شهر رخ می دهد نداریم. بعد می‌گویند ما بررسی می کنیم با شما صحبت می کنیم. چند ساعت بعد با یک خط جواب اس‌ام‌اس می‌دهند، " نظارت خواهیم کرد". اگر نظارت می گردید که وضع این نبود.

 نورصالحی:

 در مورد تحقیق آثار تاریخی من فکر می کنم یا بی اطلاعی یا دقتی و بی انصافی هست. واقعا ما خودمان کارگروه بافت تاریخی را مخصوصا درست کردیم. ساماندهی محورهای تاریخی و رسیدگی به گذرهای اطراف میدان نقش جهان، بحث دولتخانه صفوی را شخصا با شهردار و تیمی از میراث فرهنگی کارگروه‌های مشترک برای خیابان ابن سینا و میدان امام علی با حضور ناظرین میراث داشتیم. در سایت های تاریخی اگر حفاری بخواهد صورت بگیرد باید با حضور ناظرین میراث باشد. کمی بزرگنمایی بی‌مورد شده. در سفر ریاست جمهوری هم با وزیر میراث فرهنگی از شاه دژ دیدن کردیم و مشکلات عمرانی را بررسی نمودیم. ما بیشتر از دولت داریم برای حفظ میراث فرهنگی هزینه می‌کنیم شما هم این را به‌خوبی می‌دانید ولی یک جایی عکسش بوده جاگرفته. گذر آقا نجفی سوءمدیریت ادوار گذشته را هم در بر دارد. با وجودی که در طرح تفصیلی سال 1367 اصفهان بوده و در بازنگری اخیر تصویب شده بود و به هر دلیل میراث فراموش کرده یا بررسی کم و زیاد شده بود ما دنبال کردیم. آن چیزی که اتفاق افتاد مصوب کمیسیون ماده ۵ شد و در شورای شهرسازی مطرح گردید. برای اصلاح زیر ساخت شهری دستگاه ها باید مشارکت کنند. ما نمی توانیم برویم بگوییم که میراث صلاحیت ندارد. از خارج نیرو بیاوریم انجام دهیم. با مشارکت بایستی حل شود.

صدای معلم :

می خواهم سؤالی بپرسم.

 نور صالحی:

 خانم کارگری وقت شما تمام شده است.

 میثم احمدی:

شما صحبت کرده اید اجازه دهید زمان نداریم.

 کارگری:

جناب نورصالحی اجازه دهید این سؤال را بپرسم متناسب با سؤال دوست خبرنگارمان در مورد آثار تاریخی ست.

نورصالحی:

 بگذارید بپرسند.

 کارگری:

 دوست داریم این را بدانیم که شما به عنوان یک شهروند اصفهانی برای افتضاح مرمت چهارصد ساله گنبد مسجد جامع عباسی نقش جهان چند ساعت رو به روی این گنبد نشستید و غصه از بین رفتنش راخوردید.

 نورصالحی:

شما باید این را از میراث بپرسید.

 کارگری:

من این سؤال را به عنوان یک شهروند اصفهانی از شما پرسیدم.

 نورصالحی:

جمع حاضر علاوه بر انتقاد از پرسش گفتند: چه ربطی دارد؟ غصه به چه درد می خورد؟ چرا؟

 کارگری:

اگر کاری نمی توانید انجام دهید، حداقل می توانید به حال اصفهان و این چنین مدیریت حساب نشده که باعث اتفاقات ناگوار برای آثار تاریخی در گوشه گوشه شهر دارد گریه کنید.

 علی صالحی:

 با غصه خوردن کاری حل نمی شود. اگر قرار بود حل شود تا الان حل شده بود.

 نورصالحی:

ما غصه هم خوردیم.

 کارگری:

 منظور من را متوجه شدید که در آن عمق سؤالم به چه چیزی می خواهم اشاره کنم. نگذارید اصفهان از دست برود.

 علی صالحی:

 در رسانه‌های مختلف آنچه همکاران ما منتشر کردند با آنان همراه شدیم منعکس هم کردیم. سعی کردیم دنبال کنیم. آن طرف قصه هم یکی از رسانه ها پاسخ شبکه های معاند را داده بودند که عکس خلاف از قبل مرمت گنبد را منتشر کرده بود این را هم دیدیم که اجازه ندادیم مطالبه‌گری خوب اصحاب رسانه اصفهان آسیب ببیند. اما چه کنیم که کاری بیش از این، از مجموعه مدیریت شهری و امور میراث بر نمی‌آید. جز مطالبه‌گری و مشارکت!

در احیای خیلی از بناهایی که شما می‌بینید، هفت ، هشت خانه علمی و فرهنگی اصفهان را شهرداری در ادوار مختلف احیا کرده است. اگر فکر می کنید کاری غیر از این است از آقای ایزدی رییس میراث که در جلسات ما حضور داشتند بپرسید. حداقل من به عنوان سابقه رسانه‌ای خودم یادم نمی آید که در دوره گذشته این حجم از پیگیری ها و مطالبات میراثی وجود داشته باشد.

خبرنگار روزنامه آسیا و اقتصاد بازار:

 ما همچنان به تاریخ و تمدن اصفهان و آنچه از زمان صفوی برای اصفهان ماندگار است افتخار می کنیم. همان طور که از درآمد پایدار، استمرار معاش ، پدافند غیرعامل و فرهنگ و تمدن در این شهر برای ما ایجاد ارزش و غرور کرده است. به نظر حضرتعالی در ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال آینده افتخارات نسل آینده از عملکرد امروز مدیریت شهر چیست؟

 نورصالحی:

بیایید با هم ، همفکری کنیم. حرف درستی است. یعنی این حرف همیشه مطرح بوده است که  میدان نقش جهان، عالی قاپو و سایر آثار تاریخی از زمان های قبل است. ما هم باید بتوانیم افتخارات ایجاد کنیم که در این دوره و چه در دوره های بعد. در بازنگری هایی که من هم دخیل بودم جانمایی اولیه آن هم شد که امیدواریم با مدیریت شهری این امکان داده شود. البته چون اراضی نظامی را سخت می توان ورود پیدا کرد ولی این سؤالات خیلی جدی است که برای تک تک مسئولان و شهروندان مطرح هستند بایستی این اتفاق بیفتد.

مردانی:

به فراخور نیازی که شما احساس می‌کنید در حوزه‌های مختلف مجموعه مدیریت شهری هست ما آمادگی برگزاری نشست را داریم. قبلا خدمت دوستان عرض کردیم که دو هفته پیش همین دو جلسه برگزار شده است. هر حوزه ای که احساس می کنید بیش از همه چالش در آن هست و باید در اولویت قرار بگیرد برای برگزاری نشست‌های خبری، کاملا آمادگی آن را داریم. اگر موردی بود با شماره بنده هم می توانید مطرح کنید.

***در حاشیه نشست از نورصالحی پرسیدم:

از دید کارشناسان و محققان و پژوهشگران، پژوهش های میدانی اهمیت زیادی دارد. بیان آمار گزارش‌های شما به استناد کدام کارهای پژوهشی بوده است که اعضای شورای شهر می گویند نتایجی به دست آورده‌ایم که طبق آن، ورود هیئت های مذهبی به چهارباغ و سایر مکان های تاریخی باعث هدف مند شدن ورود جوانان به این مکان ها و ایجاد نشاط معنوی و دینی در آنان می شود؟ این تحقیقات در کدام دانشگاه صورت گرفته است؟ آیا اعضای شورای شهر با احترام به تأثیر و بهره مندی از علوم و اهمیت توجه به فعالیت های علمی و دانشگاهی بر روی این موضوع به صورت واقعی کار پژوهشی ویژه انجام داده است و این نتایج را به دست آورده است یا ترجیح داده بر اساس سلایق شخصی و طیف فکری خود این مسیر را دنبال کند؟ آیا با توجه به آمار نگران‌کننده بحران های محیط زیستی، موج مهاجرت نخبگان و هنرمندان از اصفهان و در عین حال ورود مهاجرین اتباع، افزایش بیکاری و معضلات اقتصادی و وجود ۳۵ درصد مشکلات روان شناختی در مردم اصفهان طبق گفته های معاون پیشگیری و همچنین معاون اجتماعی بهزیستی استان، بهترین اثرگذاری فعالیت‌های شورا در حوزه کاهش آسیب های اجتماعی و امید به زندگی را در حضور مردم در مراسم های مذهبی و حسینیه کردن هر خانه می داند؟ اکثر طرح های فرهنگی که در سطح شهر از شورای شهر دیده می شود صرفا بر مبانی دینی استوار شده است. بیشتر خیابان های شهر از حالت عادی خارج شده و در اختیار گروه های مذهبی قرار گرفته تا چه نتیجه‌ای ظهور کند؟

نورصالحی:

 البته حرف شما درست است. عکس این را هم داریم که عده ای ما را مخاطب قرار می‌دهند که فعالیت های مذهبی و دینی کم است. ما همه ابعاد شهر را می بینیم.

صدای معلم :

آنچه از فعالیت های مدیریت شهری دیده می شود تمرکز بیشتر روی فعالیت‌های دینی و مذهبی است تا فعالیت‌های مرتبط با حوزه فرهنگی و اجتماعی شورای شهر و شهرداری. آیا می توان تمام شهر را به گلستان شهدا و مسجد تبدیل کرد؟ هنوز کار فرهنگی و علمی در مدیریت شهری ندیده‌ایم. این گونه جلوه فعالیت‌های علمی و دانشگاهی به انزوا می رود و اقشار خاصی از مردم مورد توجه قرار می‌گیرند. مشارکتی در آینده از نخبگان دانشگاهی نخواهیم داشت.

نورصالحی:

 بله حق با شماست. بازتاب این فعالیت بیشتر بوده است. آقای صالحی پاسخ شما را بیشتر خواهند داد.

 علی صالحی:

 مسائلی که ما امروز گفتیم کدام دینی بود؟ از حمل و نقل اتوبوس و مترو گفتیم.

کارگری:

شما آنچه را که سوال پرسیده شد در این جمع جواب دادید. فکر می کنم کسی جرأت نکرد این بحث را باز کند. در ابتدای صحبت هایتان برنامه‌ای که به نظرتان مناسب  مطرح کردن در جلسه حاضر بود را بیان کردید. ولی چیزی که همه در سطح شهر می‌بینیم همین است که خدمتتان عرض کردم. اگر علاقه‌مند هستید گزارش‌های مردمی را هم بشنوید، گفت و گو با مردم و دیدن حال و هوای شهر از نگاه کسی پوشیده نیست. مصاحبه های اعضای شورای شهر با رسانه‌ها هم حول همین مباحث دینی و مذهبی بوده است. هرچند طبق گفته دوستان حاضر، امکان دسترسی به اعضای شورای شهر و گرفتن پاسخ سوالات برای همگان مقدور نبوده است.

 علی صالحی:

شورای شهر اجرایی نیست. مثل مجلس شورای اسلامی قانون تصویب می کند و بر آن نظارت می‌کند. این سؤالات را باید از شهرداری و شهردار بپرسید.

کارگری:

 این بیانات اعضای شورای شهر چون آقایان میرباقری، نورصالحی ، نادرالاصلی و حتی خود شما بود که خدمتتان گفتم.

علی صالحی:

 من به عنوان سخنگوی شورا ۲۱۶ مصوبه را اطلاع رسانی کردم. از این ۲۱۶ تا، ۱۶ تای آن هم مانند چیزی که شما می‌گویید نبوده است. منتها بخشی از این مسائل برمی‌گردد به ضعف اطلاع رسانی از سوی همکاران و بخشی هم به نیت های نه چندان خیرخواهانه ای که  همه این زحمات را نمی بیند. مثلا آقای میرباقری رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی ست که به موضوع بافت تاریخی، بافت فرسوده و الکترونیکی شدن شهرداری را دنبال می کند. کدام یک از این خبرها در همان صفحه ای که دارند صحبت های دینی می کند برای شما انعکاس داده شده است؟ ایشان یک عضویت کوچک هم در کمیسیون فرهنگی دارند. ده تا حرف معماری- شهرسازی می زنند، یک حرف دینی مذهبی هم می زند. منتها یکی دو صفحه خاص برای اینکه مردم را عصبی کند دست گذاشته اند بر روی همان حرف مذهبی ایشان.رما و شما اصحاب رسانه هستیم از این موضوع اطلاع داریم. به نظرم یکی دو صفحه خاص روایت غیر واقعی از سایت های شورا درج می کنند که به دنبال اغراض خاصی هستند.

کارگری:

 مگر جز نشست های خبری در گزارش های خبری خصوصی کسی را دعوت کرده اید که انتظار دارید غیر از اخبار موجود خبرگزاری های نزدیک به شورا مطلبی اطلاع رسانی شده باشد؟ این روایت ها را خبرگزاری های مستقر در شورای شهر و شهرداری می نویسند. منبع خبر هم مشخص است. آنچه به شما می گویم وجود دارد. قابل رویت است.

علی صالحی:

 من به عنوان عضو شورا و سخنگوی شورا به شما می‌گویم که از ۲۱۶ مصوبه، 6 تای آن هم در این مورد هایی که شما گفتید در مصوبات شورا نبوده است. عمده کار ما در حوزه شهری است ولی یکی از این حوزه‌ها بله حوزه‌های فرهنگی اجتماعی ست. در حالی که شش هفت حوزه اصلی دیگر هم هست.

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از نشست خبری شورای شهر اصفهان و روز خبرنگار

منتشرشده در گفت و شنود

نقدی بر سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش سراسر کشور در صدای معلم و شوخی مردمی سازی  سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش با شعار « آموزش و پرورش دانش بنیان و تحول و تحول آفرین، پیشران ایران قوی » از بیست و نهم تاسی و یکم مرداد ماه در سالن اجلاس سران برگزار شد .

در این اجلاس یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش بر اجرایی سازی سند تحول بنیادین، محور تمامی برنامه های آموزش و پرورش مردمی سازی آموزش و پرورش ،ارتقای عدالت تربیتی و نصیب برابر آموزشی تاکید کرد .

جناب وزیر

همان طوری که مستحضرید سند تحول بنیادین در آذرماه یکهزار و سیصد و نود در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب نهایی رسید.

سند تحول بنیادین ، نقشه راه آموزش و پرورش است و هدف و راهبردآن شناسایی اولویت ها، اینکه از چه نقطه ای باید شروع شود و پیشران ما برای تحول تا کجاست.

- تربیت تمام ساحتی

- استقرار زیر نظام های سند تحول

- تقویت مدرسه

- بهبود مدیریت

- ارتقای جایگاه معلم

- عدالت آموزشی در جهت توسعه فرصت های کیفیت آموزشی امیدوارم خروجی سه روزه اجلاس شما ، آن چنان بایسته و شایسته برای آموزش و پرورش باشد که حسرت هزینه آن را برای خرید ایزوگام مورد درخواست مدیر تحت امر شما از معاون محترم شما در سفر به منطقه ابهر و خرمدره نداشته باشیم!

- مشارکت موثر همه شرکای آموزش و پرورش

- اقتصاد آموزش و پرورش

محورهای این سند تحول بنیادین اند.

نقدی بر سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش سراسر کشور در صدای معلم و شوخی مردمی سازی

برای اجرای این سند نیز باید از تمام ظرفیت های کشور استفاده شود چرا که افق این سند پرورش و تربیت انسان به مفهوم کامل کلمه با ابعاد مادی و معنوی با قابلیت های ویژه مطابق با استانداردهای صلاحیتی مورد نظر این سند است .

مهم ترین ماموریت آموزش و پرورش ، تربیت تمام ساحتی است که در آن به تربیت نسل نو پرداخته می شود. رشد متوازن و متعادل و توجه به همه ساحت ها،آماده کردن انسانها برای پیشرفت و تعالی جامعه و خانواده و خود، مصونیت بخشی نسل در برابر تغییرات، ایمن کردن آنها در برابر یاس و ناامیدی و توسعه مجال کافی برای خلاقیت و گذر تعلیم و تربیت از حافظه محوری به این سمت یعنی تعلیم و تربیت تمام ساحتی که ابعاد وجودی انسان دراین ساحت ها تربیت پیدا می کند هر چند کنکور و مافیای کنکور تمام نظام آموزشی کشور به گروگان گرفته است.

نقدی بر سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش سراسر کشور در صدای معلم و شوخی مردمی سازی

تحولات در منابع انسانی، مالی، فضا، تجهیزات، افزایش اختیارات مدارس، پیوند بین مدرسه و اجتماع و انتخاب مدیران و معلمان توانمند و مورد اعتماد و کیفی بخشی به مدارس از جمله مدارس دولتی و منابع پایدار مالی برای آموزش و پرورش در کنار شوراهای آموزش و پرورش و خیرین مدرسه ساز و مدرسه یار از زیر مجموعه ی محورهای سند تحول بنیادین است..

جناب وزیر

چگونه می توان باور به مردمی سازی آموزش و پرورش داشت درحالی که بسترهای لازم را نه تنها آماده نمی کنید بلکه به باور ناظران آگاه این حوزه، درهای آن را چند قفله کردید ؟

چگونه دم از مردمی سازی می زنید در حالی که اجازه نمی دهید مردم در بطن کارهای وزارت تحت امرتان قرار گیرند ؟

از دعوت یک رسانه ی فعال در حوزه تعلیم و تربیت سرباز می زنید !

مگر انعکاس واقعیت های موجود صحن تعلیم و تعلم جز برای رفع مشکلات و معضلات وآگاهی همین مردم مورد اشاره نیست. نجوای در گوشی  دیگر کارساز نیست !

منتقدان منصف را دریابید !

نقدی بر سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش سراسر کشور در صدای معلم و شوخی مردمی سازی

جناب وزیر

ارتقای عدالت تربیتی از دیگر موضوع های مطرح شده از سوی شما بود . به راستی یا از سر بی اطلاعی این موضوع را بیان داشتید یا خواستید مطلبی گفته باشید ؟

اِنّ الله یَامُرُ بِالعّدلِ والاِحسانِ سوره نحل آیه۹۰

عدالت را در روستاها و مناطق دور افتاده چگونه باید توجیه و توضیح و تبیین کرد ؟

نصیب برابری آموزشی با وجود انواع مدارس غیرانتفاعی چیزی شبیه یک روایت سرگرمیِ افسانه ایِ شب نشینیِ دور کرسیِ تنوریِ زمستانی است.

نقدی بر سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش سراسر کشور در صدای معلم و شوخی مردمی سازی

ناشناخته ماندن استعدادها و ناخشنودی خداوند از بی عدالتی و تبعیض و رشد نامتقارن که موجب می شود تا عده ای از امکانات ویژه ای بهره ببرند در جامعه ای که به دلیل توزیع نامتوازن امکانات آموزشی نتوانند خود را اثبات کنند چرا که تفاوت ها در نرخ دست یابی آموزشی، شکاف ها را ایجاد می کند و راه توسعه را می بندد.


مگر در قانون به تکلیف به رایگانی تحصیل تا پایان دوره دبیرستان اشاره نشده است تا شما امروز برابری و عدالت آموزشی را سرلوحه کار خود قرار ندهید !

نقدی بر سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش سراسر کشور در صدای معلم و شوخی مردمی سازی

جناب وزیر

با مدیران سفارشی شهرستانهای چون ابهر و خرمدره نمی توان راه تعالی آموزش و پرورش را به سادگی پیمود !

امیدوارم خروجی سه روزه اجلاس شما ، آن چنان بایسته و شایسته برای آموزش و پرورش باشد که حسرت هزینه آن را برای خرید ایزوگام مورد درخواست مدیر تحت امر شما از معاون محترم شما در سفر به منطقه ابهر و خرمدره نداشته باشیم!

جناب وزیر

بسیاری از مدارس کشور تخریبی ، نیازمند مقاوم سازی و بهسازی و استانداردسازی و ایمن سازی است. با مدیرانی سهمی  که از دریافت یک سماور برقی اهدایی چنان به وجد می آیند و  برای خود رزومه می سازند راه به سرمنزل مقصود بردن سخت خواهدبود مگر اینکه وزیر به جایگاهی واقعی وزارتخانه تحت مدیریت شان واقف و از شرکت سهامی کردن انتصابات به جد بپرهیزد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش سراسر کشور در صدای معلم و شوخی مردمی سازی

منتشرشده در یادداشت

نقدی بر فقدان مطالبه گری جدی در حوزه احیای عدالت آموزشی در صدای معلم

هر سال پس از اعلام نتایج کنکور و تعداد رو به افزایش برگزیدگان برتر از میان دانش آموزان مدارس غیردولتی و خاص ، واکنش های فراوانی به وجود می آید. در فصل تابستان نیز  به دلیل ثبت نام دانش آموزان و دریافت  پول از طرف مدارس موج مخالفتی به وجود می آمد که در سال های اخیر کمرنگ شده است . وزیر فعلی آموزش و پرورش نیز با صراحت پولی شدن آموزش را پذیرفته است . (مصاحبه با  برنامه جهان آرا ، شبکه افق )

وجود مدارسی با کمترین امکانات در مناطق محروم ، آمار بالای جامانده های از تحصیل یا ترک تحصیل کرده ها،  رها شدن مدارس دولتی و عدم پرداخت هیچ گونه مبلغ سرانه به آن ها ، تنوع بالای مدارس مبتنی بر طبقانی شدن آموزش، کیفیت پایین آموزش ، رونق روزافزون مدارس غیردولتی و خاص ، تلاش های  اقتصاد پررونق کمک آموزشی و مانند این ها نشان می دهد که عدالت آموزشی گم شده است .

عدالت را به افقی و عمودی تقسیم می کنند . به این معنی ، « عدالت افقی در آموزش یعنی تعداد صندلی ، کلاس ، معلم و سایر امکانات آموزشی که هم شهر و هم روستا  باید داشته باشند( به نسبت چمعیت ) اما در عدالت عمودی تفاوت های بین افراد مد نظراست . » ( طراحی مدل عدالت آموزشی جهت نظام آموزش و پرورش رسمی و عمومی و اعتبار یابی آن ، فاطمه اسلامی هرندی ، فریبا کریمی ،محمد علی نادی ،فصلنامه مسائل کاربردی تعلیم و تربیت اسلامی ،سال سوم ، شماره 3 ص8)  .

نقدی بر فقدان مطالبه گری جدی در حوزه احیای عدالت آموزشی در صدای معلم

آموزش و پرورش ایران نشان در تامین هر دو شکل عدالت افقی و عمودی ناکام بوده است .به این معنا ، مدارس دولتی حتی در شهرهای بزرگ نیز فاقد استانداردهای لازم هستند و آموزش مبنی بر نیازهای متفاوت دانش آموزان وجود ندارد .

اجبارهایی که شرایط اقتصادی به وجود آورده است،  تامین عدالت آموزشی را ناممکن کرده است . ساختار  فربه و ناکارآمد اداری آموزش و پرورش نیز آمادگی و توان لازم را برای  گام برداشتن به سوی عدالت آموزشی ندارد . این نوع برخورد با عدالت آموزشی در دولت های مختلف  با گرایش های متفاوت نیز کم و بیش یکسان بوده است و در طول سه دهه گذشته آموزش و پرورش بر همین پاشنه می چرخد .

پرداختن به جایگاه  آموزش و پرورش رایگان در قانون اساسی نیز خریدار زیادی ندارد و اصل 30 قانون اساسی ( تامین آموزش رایگان ) به کنار گذاشته شده است . اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 16 هدف برای دولت ( حاکمیت ) جمهوری اسلامی ایران نام می برد که یکی از آن ها آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی است .

نقدی بر فقدان مطالبه گری جدی در حوزه احیای عدالت آموزشی در صدای معلم

 نشانی از تلاش اندک برای نیل به هدف فوق وجود ندارد و رویکرد ها و برنامه به سمت پولی شدن و طبقاتی شدن بیشتر آموزش است .  پرداختن به جایگاه  آموزش و پرورش رایگان در قانون اساسی نیز خریدار زیادی ندارد و اصل 30 قانون اساسی ( تامین آموزش رایگان ) به کنار گذاشته شده است .

شرایط موجود آموزش و پرورش به نحوی است که بودجه آموزش و پرورش  بیشتر صرف پرداخت حقوق پرسنل آن می گردد و علی رغم افزایش های سالانه بودجه آموزش و پرورش ، امکان هزینه برای ارتقای عدالت آموزشی و تلاش برای کیفیت آموزشی وجود ندارد . 

  13.5 درصد از کل فصول بودجه سال 1401 مربوط به بودجه آموزش و پرورش  است . (بررسی لایحه بودجه 1401 ، 5 تحلیلی بر مصارف بودجه ، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ، بهمن 1400،  ص 12)  که حدود 99 درصد از مجموع بودجه فوق صرف امور پرسنلی می شود ( بررسی بودجه 1400 کل کشور ، 21 بودجه آموزش و پرورش، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ، دی ماه 1399،ص 6)  به دلیل بالا بودن میزان تورم و انتظار به حق کارکنان برای تامین حداقل زندگی دولت ها مجبورند عمده هزینه های آموزش و پرورش را صرف هزینه های پرسنلی کنند و به طور طبیعی کیفیت آموزشی و عدالت آموزشی قربانی می شود .

نقدی بر فقدان مطالبه گری جدی در حوزه احیای عدالت آموزشی در صدای معلم

معضل فقدان عدالت آموزشی محصول چیست ؟  گذشته  از بودجه و امکانات ، رویکردی در طول سه دهه  گذشته بر آموزش و پرورش وجود داشته است که به صورت طبیعی  به بی عدالتی آموزشی منتج می گردد ؛ رویکردی که بر اساس آن هر فرد باید مسئولیت پرداخت هزینه های مربوط به آموزش و پرورش ، آموزش عالی و بهداشت و درمان و..... را تامین کند  ولی همزمان آموزش و پرورش با کمک به اقشار خاص و ازدیاد مدارس خاص به طبقاتی شدن و کالایی شدن آموزش دامن می زند .

تا زمانی که رویکرد فوق تغییر نیاید ، آمدن و رفتن دولت ها و افزایش  بودجه تغییری در وضعیت عدالت آموزشی ایجاد نمی کند.

 این رویکرد بین بخش عمده ای از کارشناسان آموزش و پرورش نیز بدیهی و پذیرفته شده است. حتی اگر در ظاهر نیز آن را رد نکنند، گام عملی و موثری در اعتراض یا اصلاح  آن  بر نمی دارند و مطالبه گری در این زمینه دیده نمی شود .

نقدی بر فقدان مطالبه گری جدی در حوزه احیای عدالت آموزشی در صدای معلم

در سال های اخیر برخی شعارها در زمینه آموزش رایگان مطرح می گردد که فاقد پشتوانه نظری و ارائه مدل های عملی آن است . جریان های معلمان اصول گرا نیز اهتمام خود را صرف مطالبه اجرای سند تحول بنیادین می کنند و معتقدند سند فوق اکسیری است که همه مشکلات را حل می کند . تشکل ها  و معلمان اصلاح طلب نیز کمتر به عدالت آموزشی  توجه دارند .

 از این جهت عدالت آموزشی به معنای بسط عدالت افقی و عمودی در امر آموزش  مفهومی  گمشده است که مورد بی توجهی قرار گرفته است . نه دولت مسئولیت آن را می پذیرد و برای آن گام جدی برمی دارد و نه فعالان و تشکل های معلمان در این زمینه  به مطالبه گری  و اظهار نظر جدی می پردازند .

گفت و گو و پی گیری جدی برای اصلاح رویکرد کالایی ، تجاری و مصرفی به آموزش و پرورش صورت نمی گیرد که دولت ( قوه مجریه)  را مجبور به پذیرش مسئولیت خود در تامین  عدالت آموزشی نماید .


 ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر فقدان مطالبه گری جدی در حوزه احیای عدالت آموزشی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 31 مرداد 1401 10:29

اعتراض یک معلم طرح آفرین

خراسان رضوی

منتشرشده در نامه های دریافتی

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور