گروه اخبار /
فرماندار تهران از برگزاری انتخابات شورایاریها درسال ٩٣ خبر داده و گفته است که براساس توافقات دولت با شوراها این انتخابات ١٥ یا ٢٢ اسفند برگزار میشود.
عیسی فرهادی، فرماندار تهران گفت: دو تاریخ به شورای شهر اعلام شده است، از اینرو آنها خودشان تصمیم میگیرند که انتخابات را در پانزدهم یا بیست و دوم اسفند برگزار کنند. درحقیقت کمیته عالی برگزاری انتخابات این اجازه را به خود شورای شهر داده است تا زمان برگزاری انتخابات را اعلام کند. قرار شد شورای شهر تاریخ برگزاری انتخابات را اعلام کند، اعضای این شورا با تاریخ ۲۲ اسفند ماه برای برگزاری انتخابات شورایاریها موافقت کردند و انتخابات در همین تاریخ برگزار میشود.
ایلنا
گروه اخبار /
مدیر کل حوزه وزارتی آموزش و پرورش با عذر خواهی از فرهنگیان از توبیخ مسئولان آموزش و پرورش استان یزد خبر داد.
بعد از انتشار خبر بخشنامه تسهیلات آموزش و پرورش برای سفر فرهنگیان به آنتالیا مبنی بر اینکه فرهنگیان تعطیلات را در آنتالیا سپری میکنند و منبع تامین آن هم صندوق ذخیره فرهنگیان است ، یکی از آژانسهای طرف قرارداد آموزش و پرورش با اشاره به تسهیلات ویژه سفر فرهنگیان به آنتالیا اظهار کرد: هتل پنج ستاره، صبحانه، نهار و شام با هزینه 2میلیون و 250هزار تومانی که 1.5میلیون تومان وام به فرهنگیان تعلق میگیرد، از تسهیلات ویژه سفر به آنتالیاست.
فاضل مدیر کل حوزه وزارتی آموزش و پرورش در این باره گفت: بخشنامه اخیر لغو است و آموزش و پرورش آن را تایید نمیکند و تور سفر به آنتالیا نیز حذف شده است.
وی با دلجویی از فرهنگیانی که این ماجرا موجب آزردگی آنها شده، افزود: مسئولانی که مرتکب این اشتباه شدهاند توبیخ میشوند.
باشگاه خبرنگاران
( سخن معلم : شاید بهتر باشد در کنار توبیخ مسئولان اداره کل آموزش و پرورش استان یزد ، یک تذکر جدی هم به مسئولان صندوق دخیره فرهنگیان داده شود .
متاسفانه تاکنون این صندوق در برابر اقدامات خود در موارد مختلف پاسخ گو نبوده است . )
گروه اخبار /
موضوع برنامه : آموزش و پرورش و آینده پیش روی آن
در این میزگرد رادیویی ، آقایان مرتضی حاجی وزیر سابق آموزش و پرورش ؛ علی پورسلیمان ، مدیر سایت سخن معلم ؛ دکتر سید محمد مرد ، کارشناس مسائل آموزش و پرورش و آقای دکتر محمد رجایی ، طراح مدل مهندسی ذهن به بیان دیدگاه های خود حول مسائل و موضوعات آموزش و پرورش می پردازند .
برای شنیدن این برنامه ، فایل زیر را دانلود نمایید .
گروه اخبار /
جمعی از فرهنگیان ترک و کرد زبان میهن مان در نامه ای به آقای دکتر حسن روحانی خواهان توجه بیش از پیش این عالی ترین مقام اجرایی کشور نسبت به وضعیت آموزش و پرورش و معلمان گردیدند :
در این نامه چنین آمده است :
همان طور که مستحضر هستید چرخه ی تربیت و آموزش نیروی انسانی در آینده ی ایران اسلامی و نیز سرنوشت آینده ی فرزندان برومند این مرز و بوم در مدارس در دستان توانا، فداکار و مبارزِ معلمان رقم خواهد خورد که اگر دولت محترم جمهوری اسلامی ایران به وضعیت ناگوار حقوقی و معیشتی معلمانِ دلسوز و فداکار نیندیشد و نسبت به این معضلات راه حلی را جست و جو نکند، دیگر انگیزه ای برای آموزش و تربیت فرزندانِ دلیر و شجاع این مملکت وجود نخواهند داشت؛ زیرا معلمان به خاطر درگیر شدن با مسایل و مشکلات بی پولی و درآمد بسیار بسیار پایین جهت زندگی و معیشت شان، دیگر شور و شوق چندانی برای تدریس و تربیت برایشان باقی نخواهد ماند.
فرهنگیان و معلمان سراسر کشور با توجه به پایین بودن حقوق و مزایای بسیار کم و ناچیز خود در وضعیت بسیار ناگوارِ زندگی و معیشتی (در زیر خطر فقر) به سر می برند؛ تا جایی که این مسأله منزلت اجتماعی و شخصیتی آنان را نزد دانش آموزان و مردمِ جامعه بسیار پایین آورده است؛ به طوری که دانش آموزان دیگر معلمان را به عنوان الگوی اخلاقی و اجتماعی خود بر نمی گزینند، به همین خاطر اکثرشان به الگوهای غیر اخلاقی و فاسدِ رایج در جامعه پناه برده و سرنوشت خود، خانواده، مردم جامعه و حکومت شان را به خطر می اندازند؛ زیرا در چنین جوی که برای معلمین و فرهنگیان کشور ایجاد شده، معلمی دیگر الگوی اخلاقی و رفتاری جامعه نمی باشد و هر جامعه ای هم که الگوی معلمی در آن از میان برود، طبیعتاً آن جامعه به قهقرا و ناامنی خواهد رفت و بیشتر جوانان آن یا به زندان کشیده شده یا به بلای خانمان سوز اعتیاد گرفتار خواهند شد.
در این نامه ضمن انتقاد از رسانه ای شدن پرداخت مطالبات معلمان تصریح شده است :
جناب رئیس محترم جمهوری!
در شگفت هستیم که اگر روزی از سرِ صدقه، افزایش حقوق (آن هم بسیار جزئی) و دادن مزایا و تسهیلات بسیار کم و ناچیز( آن هم با قرعه کشی) برای معلمان در نظر گرفته شود چه دلیلی وجود دارد که مسئولان محترم آن را با بوق و کُرنا در رسانه های جمعی، گروهی و تبلیغاتی مختص به خودشان به عنوان اقدامی عظیم و بی نظیر در سراسر کشور مطرح کنند؟! این در حالی است که ما بارها شاهد افزایش بسیار زیاد حقوق، عیدانه، مزایا و تسهیلات کارمندانِ ارگان های دیگر در کشور بوده ایم، اما اصلاً صدایش در نیامده و تا حالا برای یک بار هم به طور رسمی و غیر رسمی در رسانه های وابسته به دولت اعلام نگردیده است. اگر واقعاً از روی دلسوزی است پس چرا سال هاست که مطالبات معلمان به بوته ی فراموشی سپرده شده و حتی از مزایای برحق خودشان هم (هر چند مزایایشان هم بسیار جزئی بوده!) به مرور زمان محروم گشته اند و هر سال تبصره و قانونی برای آموزش و پرورش جهت کاستن از مزایا و تسهیلات جزئی شان! تصویب می شود، ولی در صدا و سیما و رسانه های وابسته به دولت اصلآ انعکاس داده نمی شود؟
رئیس محترم جمهور!
معلمان سال هاست با این معضلات زندگی می کنند و سال هاست با تحقیر، فقر و تهدید (برچسب سیاسی زدن به مطالبه ی صنفی شان ) به سر می برند، بدون دلیل شرعی و قانونی، حقوق یک ماه مرخصی در آموزش و پرورش به کلی لغو می گردد و پاداش به موقع بازنشستگان به صورت قسطی چند ساله در می آید، تاکنون بعد از گذشت پنج ماه از اضافه کاریِ معلمان سراسر کشور، مبلغی بابت حق الزحمه ی این کار به حساب شان واریز نشده است، حقوق، تسهیلات و عیدی شان هیچ گاه به اندازه ی حقوق و عیدی یک آبدارچی در ادارات و مراکز بانک ها، دارایی، دادگستری و ... نرسیده است، موارد دردآور آن قدر زیاد است که از حوصله ی این نامه ی گلایه آمیز هم خارج است.
آیا این واقعیات دردناک حامل این پیام نیست که ارزش و اعتبار شخصیتی و اجتماعی معلمان، نزد مسئولان محترم دولت، بسیار بسیار کمتر از یک کارگرِ محترمِ ساده در کشور می باشد؟
رئیس محترم جمهور
آیا این امر در اساس بی اعتبار و بی ارزش کردن جایگاه معلمان، نزد مردم در کشور نیست که به حدی رسیده که بعضی از معلمان به علت حقوق بخور و نمیر و عدم امکانات و تسهیلات وام در ارگان آموزش و پرورش، اجاره نشین منزل پدرِ دانش آموز خودشان می گردند و یا هنگام سررسید چک مورد معامله شان (مثلاً بیشتر، خرید ماشینی مُدل پایین) به علت عدم پرداخت به موقعِ حق الزحمه ی اضافه کاری شان، شرمنده ی شهروندان خود شده و در نهایت برای حفظ آبروی شخصی، شغلی و نظام شان دست به دامن هر کسی می گردند تا مبلغ مورد معامله شان را تسویه کنند؛ زیرا آنان غالباً بیشتر به امید پول اضافه کاری شان دست به چنین ریسکی (مثلاً خرید ماشین) می زنند؟!
آیا آموزش و پرورش، آبرو، حیثیت، کرامت و شرافتِ انسانی هر مملکتی نیست پس آبرو، حیثیت، شرافت و کرامت انسانی مملکت ما کجاست؟
رئیس محترم جمهور
متأسفانه هیچ نوع تسهیلات وام بلندمدتی برای خرید مسکن فرهنگیان و معلمان سراسر کشور تصویب نشده و سال هاست آنان فقط در فکر سیر کردن شکم خود و خانواده شان بوده که راهی برای مطالعه و پژوهش آنان نیز باقی نگذاشته است چه برسد به خدمتی با انگیزه ی بالا به جامعه ...
در پایان نویسندگان نامه خواهان پاسخ گویی و رسیدگی و اقدام عاجل و قانع کننده مسئولان محترم به مطالبات خود در یک فضای شفاف گردیده اند .
چند متر مانده به دبیرستان ماندگار فیروز بهرام که وابسته به انجمن زرتشتیان ایران است،پیرمردی را دیدم که گویا سرایدار یکی از مجتمع های آن دور و بر بود. مرد سپید مو با پایش چند تکه زباله را روی زمین حرکت داد و درون جوی آب انداخت! در حالی که سطل زباله چند گام دورتر بود. به آهستگی به او گفتم پدر جان سطل زباله آنجاست! چرا این زباله ها را در جوی می اندازی؟ با سکوت و نگاه تحقیر آمیزی بدرقه ام کرد! اندیشه ام آشفته گشته بود. به کلاس وارد شدم و همچنان با اندیشه ای درگیر و دلی پر درد،درس را آغاز نمودم. اما آشفتگی رهایم نمی کرد. نیم ساعت پایانی زنگ تاب نیاوردم و نتوانستم فیزیک درس بدهم. به بچه ها گفتم کتاب ها را ببندید و نیمکت ها را به شکل دایره ای بچینید. با شور و شادی چنین کردند.
از داستان پیرمرد و البته یکی دو نمونه دیگر سخن گفتم و از بچه ها برای ادامه گفت و گو یاری خواستم. گوشزد کردم که دبیرستان شما از کم شمار ترین آموزشگاه هایی است که بچه ها پاکیزگی کلاس ها را رعایت می کنند و من کمتر دیده ام که زباله ای در کلاس افتاده باشد. پس این موضوع را با شما در میان می گذارم. پرسیدم زمینه چنین رفتارهایی کجاست؟ چرا هنگامی که برداشتن زباله و انداختن آن در سطل آسان تر است،باید آن را درون جوی انداخت یا رهایش کرد تا زیبایی شهر را به هم بریزد و نشانه ای گردد برای فرهنگ مان!؟
پرسیدم در این گونه رخدادهای زشت،چه کسی یا نهادی مقصر است؟ برای سامان یافتن رفتارهایی از این دست، خانواده بیشتر نقش دارد یا آموزش و پرورش یا صدا و سیما یا ...؟ هنوز پرسش هایم پایان نیافته بود که دست ها یکی پس از دیگری بالا می رفت.
"خشایار" گفت تنبلی و تربیت خانوادگی،ریشه های چنین رفتارهایی هستند. هنگامی که از پدر و مادرها چنین رفتارهایی سر می زند،نمی توان از بچه ها رفتارهایی متفاوت را شاهد بود. "نیما" گفت درست است که پرورش خانوادگی را می توان یکی از عامل های مهم دانست اما گویا کسانی که چنین رفتارهایی می کنند رعایت پاکیزگی، دغدغه و مسئله ذهنی شان نیست. برای نمونه بارها دیده ام که حتی در کنار سطل زباله نیز آشغال ها را به زمین پرت می کنند! باید پرسید چه باید کرد تا رعایت پاکیزگی دغدغه ذهنی شهروندان شود؟ "نارک" که دو سال در لس آنجلس زندگی کرده است می گوید آقا راهش جریمه است. در آنجا برای هر کس که زباله روی زمین می اندازد جریمه ای 50 دلاری تعیین کرده اند و به باور من یکی از عامل های بازدارنده در این زمینه می تواند جریمه باشد. "بهمن" میانه حرفش پرید و گفت جریمه درباره کمربند ایمنی پاسخ داد،چه بسا در این زمینه نیز به پیامدهای خوبی برسد. "بنیامین" می گوید کمربند ایمنی برای نجات جان انسان ها ضروری است و آسان تر اجرایی می شود،اما در همه کوچه پس کوچه های شهر که نمی توان مامور به کار گرفت و با بی تربیتان برخورد کرد! تازه اگر راهی پیدا شود که مردم خودشان پاکیزگی را رعایت کنند،دیگر در مناطق بیرون از شهر هم زباله نمی ریزند. نمونه آن شمال است. جنگل های شمال به ویژه جاهایی که در دسترس مسافران هستند به یک زباله دانی بزرگ تبدیل شده اند و با توجه به گستردگی آن،هیچ کس نمی تواند سامانی به آن بدهد. "آرش" می گوید به گفته ی نیما بخش بسیار کمی از شهروندان در این زمینه حساسیت دارند و بیشترشان به پاکیزگی شهر بی توجه اند. باید کاری کرد تا آنها به این کار حساسیت پیدا کنند. "شادمهر" می گوید شاید اگر کارگران شهرداری یک ماه زباله ها را گردآوری نکنند! تا زباله ها انبار شده و مردم را بیازارند،این بخش از مردم از خوابی به این بدی بیدار شوند و بی گمان ماندن زباله ها برای مردم و شهر کابوسی وحشتناک است و می تواند برای همه تلنگری سهمگین باشد. "پارسا" می گوید اگر شهروندان بدانند که جمع آوری زباله ها چه زحمت و چه هزینه ای دارد،شاید این اندازه بی مبالاتی نکنند!
به باور من اگر در زمینه پاکیزگی شهر مردم در یک کار داوطلبانه به کار گرفته شوند،بسیاری از آنها دیگر شهر را با ریختن زباله آلوده و زشت نمی کنند. برای نمونه اگر مدیر مدرسه پاکیزه کردن و جارو کردن مدرسه را به نوبت به دانش آموزان هر کلاس بسپارد و بچه ها حس کنند که خود مسئول پاکیزگی آنند،دیگر کمتر کسی زباله به زمین می اندازد. "دیوید" که تا کنون ساکت مانده بود گفت،من تاکنون به این مسائل توجه نکرده بودم. حتی به این که نباید زباله را به زمین انداخت. اما اکنون که درباره اش گفت و گو شد،برایم مسئله گردید. از این پس هر بار که بخواهم زباله ای را پرت کنم،شاید به یاد این گفت و گو بیفتم و این کار را نکنم، شاید! "گویک" که پسرک سر به هوا و بازیگوشی است گفت آقا پس شاید یکی از راه های جلوگیری از رفتارهای نابه هنجار اجتماعی حرف زدن و گفتگو درباره آنها باشد و برای همین هم هست که من این قدر حرف می زنم! همه خندیدند و فضا کمی سر زنده شد. "سامان" گفت باید هم زمان هم به پدر و مادرها آموزش داده شود و هم به بچه ها. چون نخستین و پایه ای ترین آموزش ها در خانواده صورت می گیرد،اگر پدر و مادرها این هنجارها را رعایت کنند،خود به خود بچه ها هم رعایت می کنند.
چند دقیقه ای بود که زنگ تفریح خورده بود و بچه ها بر خلاف همیشه در صندلی های خویش نشسته بودند و بی توجه به سر و صدای بیرون،گفت و گو می کردند. اگر هم یکی دو تن برای بیرون رفتن بی تاب رفتن بودند،به احترام من و کلاس چیزی نمی گفتند. از جایم بلند شدم و از بچه ها سپاس گزاری نمودم و به اتاق دبیران رفتم اما ذهنم درگیر گفت و گوها بود.
با خود می اندیشیدم که این بچه ها اگر به کار گرفته شوند و به دیدگاه هایشان توجه گردد از آنها می توان چیزهای فراوانی آموخت. بی گمان در آن زنگ من از دانش آموزان 14 – 15 ساله ام فراوان آموختم. اما به گفته یکی از بچه ها برای هنجار نمودن یک رفتار پسندیده و نشان دادن زشتی یک رفتار ناپسند،ابزاری به نام گفت و گو در دسترس است.
گفت و گو می تواند در ذهن پرسش بیافریند و مسئله سازی نماید و از درون آن راهکار هم بیرون آید. در جهان کنونی کلاس های حلقه ای نشستن و گفت و گو،یکی از ابزارهای توانمند آموزش های شهروندی و هنجارسازی های اجتماعی است.
اما شوربختانه در ساختار آموزشی نمره مدار و کنکور محور ما جایی برای حلقه ای نشستن و گپ و گفت درباره مهمترین آموزه های انسانی – اجتماعی باقی نمانده است و پر شماری کلاس ها،ما را از کاراترین ابزار برای پرورش شهروندان دانا و توانا محروم نموده است. چه بسیار شهروندانی که مدرک دارند اما بی سوادند و خود و جامعه را می آزارند.
آیا گاه آن فرا نرسیده است که بیش از این که در اندیشه تست و نکنه و نمره و معدل باشیم در راه پرورش اخلاقی- اجتماعی شهروندان بکوشیم. به گفته برخی از بچه ها باید درباره گرفتاری های روزافزون جامعه و ناهنجاری ها و از آن میان بی توجهی به پاکیزگی شهر سخن گفت و بلکه پر حرفی نمود و شهروندان را به بازی گرفت تا گرفتاری های روزمره در ذهن هایشان مسئله گردد و دغدغه شود.
باید گفت و گو کرد و سخن گفت و سخن گفت تا راه حل از دل گفت و گوها بیرون آید و همه بر رعایت آن پای بند باشند.
بی گمان سهمگین ترین دشواری جامعه کنونی ما ناتوانی در گفت و گوست پس بهتر نیست گفت و گو را در کلاس های حلقه ای بیاموزیم و بیاموزانیم .
گروه اخبار /
در نشستی که روز دوشنبه 27 / 11 / 93 مدیر سایت سخن معلم با سرپرست محترم دانشگاه فرهنگیان داشت ؛ آقای دکتر محمود مهر محمدی سخن از تدوین « منشور حقوق و تکالیف دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان » راند ؛ امری که مسبوق به سابقه نبوده و برای اولین بار در تاریخ تکوین مراکز تربیت معلم صورت می گیرد .
گروه سایت سخن معلم ضمن استقبال از این اقدام شایسته ،امیدوار است که تدوین این منشور گامی در جهت قانون مداری ،حرکت در راستای امنیت فرهنگی و از همه مهم تر تربیت یک « معلم حرفه ای » بر اساس سه ضلع مثلث " معیشت ، منزلت - معرفت " و نیز نهادینه ساختن آموزه های دولت تدبیر و امید در دانشگاه « تربیت معلم »باشد .
باسمه تعالی
«وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ
وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً»
(سوره مبارکه اسراء، آیه 70)
کرامت، امنیت، آزادی و مسئولیت پذیری پایه و اساس حیات جامعه انسانی است تا برمبنای آن افراد بتوانند با عزت و سربلندی از مجموعه مواهب خدادادی به طور عادلانه برخوردار شوند و بدون دغدغه خاطر، استعدادهای خویش را برای نیل به مراتب زندگی شایسته انسانی، تا سرحد امکان به کار اندازند و در مسیر رشد به مدارج کمال و قرب الهی دست یابند.
دانشگاه فرهنگیان به منزله نهادی که چشم انداز خود را بسترسازی برای دستیابی دانشجومعلمان به مراتبی از حیات طیبه قرار داده است، منشور حقوق و تکالیف دانشجومعلمان را با الهام از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مبتنی بر قوانین و اسناد بالادستی، اساسنامه دانشگاه و مقررات نظام آموزش عالی و با هدف تبیین نظام مند حقوق و مسئولیت های دانشجویان و مطالبه التزام همگانی به آن ارائه نموده است. در این دانشگاه آحاد جامعه دانشگاهی ، خانواده ای واحد تلقی می شوند که رابطه عاطفی عمیق توام با همدلی، هم کوشی و هم نوایی مبناست و تحت تاثیر شان سازمانی و اداری افراد و گروه ها در حاشیه قرار نمی گیرد.
«منشور حقوق و تکالیف دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان» مجموعه قواعد و مقررات ناظر بر روابط دانشجو و همه ارکان دانشگاه است که براساس آن دانشجومعلمان از یک سو، از حقوق و امتیازاتی برخوردارند که همه مسئولان دانشگاه در هر سطح باید آنها را در تدابیر مدیریتی و اجرایی خود رعایت کنند و از سوی دیگر، متعهد به انجام تکالیفی هستندکه التزام به آنها شرط دستیابی به اهداف والای دانشگاه است.
امید است عمل به این منشور زمینه ساز حرکت شتابنده تر به سوی تحقق شعار آرمانی این نهاد، که در آن دانشگاه به عنوان رکن تحول و تعالی نظام تعلیم و تربیت کشور شناخته شده است، باشد.
توفیق از اوست
دکتر محمود مهرمحمدی
سرپرست دانشگاه فرهنکیان
منشور حقوق و تکالیف دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان
در دانشگاه فرهنگیان، همسو با آرمانِ
«دانشگاه به مثابه تجلی گاه مراتبی از حیات طیبه »، دانشجومعلم:
الف: از این حقوق برخوردار است:
گروه اخبار /
جمعی از کارکنان مدارس استعدادهای درخشان استان مازندران در نامه ای که برای سخن معلم ارسال گردیده است خواهان توجه و رسیدگی ریاست محترم مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان کشور به مطالبات خود گردیدند .
بسمه تعالی
به : مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان کشور
از : جمعی از کارکنان مدارس استعدادهای درخشان استان مازندران
موضوع : درخواست برقراری مزایا
ریاست محترم مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان کشور، جناب آقای شجاعی؛
سلام علیکم
احتراما به اطلاع می رساند اینجانبان جمعی از فرهنگیان شاغل در مراکز استعدادهای درخشان (فرزانگان و شهید بهشتی ) مقاطع متوسطه اول و دوم که در پست های سرپرست آموزشی علوم تجربی ، سرپرست آموزشی علوم انسانی ، متصدی آزمایشگاه ، مربی آزمایشگاه ، متصدی کتابخانه و مربی کارگاه با موظفی 40 ساعت در هفته در این مدارس مشغول به کار می باشیم.
با توجه به این که این پست ها در حکم ما درج گردیده و ساعت کاری و مسئولیت ما در مدارس همانند معاونین است ، اما هیچ گونه مزایایی بابت این 16 ساعت کار اضافه در هفته ، برای ما در نظر گرفته نشده است.
از آنجا که در سال های گذشته همکاران شاغل در این پست ها در حکم خود بندی با عنوان حق مسئولیت داشتند ، اینجانبان امضا کنندگان ذیل خواهان بازگشت بند مذکور به احکام خود می باشیم.
خواهشمند است با توجه به مفاد مندرج در نامه ، دستور فرمایید در جهت رفع این مشکل نهایت همکاری و هماهنگی لازم را معمول دارند. (اعلام نتیجه موجب امتنان است.) پیشاپیش از بذل عنایت شما سپاسگزاریم.
با احترام
جمعی از سرپرستان ، متصدیان و مربیان آزمایشگاه ، کتابداران ومربیان کارگاه
شاغل در مدارس استعدادهای درخشان استان مازندران
يكي از مشكلاتي كه در نظام آموزشي كشورمان وجود دارد، انتخاب مديران اصلح براي اداره مدارس است كه چندي پيش براي گزينش اصولي مديران پيشنهادهايي را ارائه دادم و اينك به بيان مواردي كه سبب مديريت نامناسب در يك آموزشگاه ميشود، ميپردازم.
نديدن آموزش كافي براي احراز پست مديريت: بديهيترين شيوه آموزش، دورههاي ضمن خدمتي است كه امروزه با افت شديد كيفيت روبرو شده است و صرف گرفتن گواهي پايان دوره، ملاك يادگيري فرد تلقي ميشود. براي كيفيت بخشي به دورههاي ضمن خدمت علاوه بر تامين مالي معقول و مناسب مدرسان دوره، بايد شيوههاي تدريس متنوع و به روز باشد. اين تصور كه بهرهگيري از يك لپ تاپ و ويديو پروژكشن و نمايش چند اسلايد تكراري ـ كه اتفاقاً مد روز هم شده است ـ بيشترين اثر بخشي را دارد و نمايانگر آموزشهاي فعال است، حقيقتا مردود است.
* نداشتن برنامههاي مشخص براي رشد و ساماندهي آموزشگاه خود سليقهاي عمل كردن به جاي تكيه بر خرد جمعي: چندي پيش در همايش سراسري كه براي مسئولان گزينش انجام شد، مطلبي عنوان شد كه ميتواند مورد تاكيد بيشتري قرار گيرد؛ «تست رواني فرد قبل از احراز مسئوليت» نكته قابل توجه در اين تستها اين است كه تحليل آنها بايد توسط افراد مجرب و حتي مديران كارآزموده صورت گيرد تا درصد خطا به حداقل برسد.
ضعف در تصميمگيري:پيشنهاد من اين است كار گروهي در آموزش و پرورش شكل بگيرد كه اصلا با معلمان ضعيف و ناكارآمد در آموزش و پرورش چه كنيم؟ و اساسا آنها را دوباره آموزش دهيم و يا وجودشان در پستهايي جز معلمي و مديريت يك آموزشگاه بهره بگيريم؟
عدم تخصص در حوزه مربوطه: آنچه كه امروز بيشتر جلب توجه ميكند، استفاده از افرادي است كه حقيقتاً در زمينه كاري خود تخصص ندارند يا اگر دارند، بسيار كمتجربهاند.
عدم درك صحيح از جايگاه مديريت و نقش حمايتي او از معلمان: بدون تعارف عرصه مديريت در كشور ما، عرصه آزمون و خطا بوده است. وقتي پاي تجربه به ميان ميآيد، عدهاي سن و سال آنها را بهانه قرار ميدهند و هنگامي كه پاي جوانگرايي به ميان ميآيد عدهاي عدم تجربه آنها را بهانه قرار ميدهند.بنابر اين دورههاي آزمون و خطا همواره هزينههاي مختلفي براي شرايط اجرايي كشور به وجود آوردهاند كه يكي از آنها همين نهاد محترم آموزش و پرورش است.
انجمن اوليا و مربيان وظايف متعددي بر عهده دارد، اما در مدارس ما معمولا هنگام گرفتن وجه، رسميت و اهميت مييابد. اين انجمن بايد اعضاي ثابت و عليالبدل داشته باشد كه با مشاركت والدين انتخاب شود. يكي از اعضاي ثابت آن، نماينده شوراي معلمان است و كمتر اتفاق ميافتد كه از نماينده شوراي معلمان در انجمن دعوت شده باشد يا اگر چنين حضوري بوده، به معلمان گزارش داده شده و نظر آنان محترم شمرده شده باشد.يك روي اين مسئله اين است كه تعامل مديران با معلمان در رابطه با مسائل مالي ضعيف است و روي ديگر هم آموزش ناكافي ايشان و ناآشنايي با قوانين مورد نياز است. در كنار اين مسائل قطعا حجم كاري بالا و فشارهاي رواني ناشي از مسئوليت نيز بيتاثير نيست.
نبود انگيزه كافي در معلمان براي ارائه درخواست مديريت: اگر پژوهشي در نظام آموزشگاهي و مدارس كشور ترتيب داده شود به روشني ميتوان فهميد كه بسياري از افراد صاحب صلاحيت و لايق اصلا درخواست مديريت نميدهند! زيرا ميدانند و ميبينند اولا به راحتي با خواست آنها موافقت نميشود و ثانيا اختيارات يك مدير را براي هدايت مجموعه زيردستش، كافي نميدانند.عموم مديران هم توان چينش معلمان مورد نظر خود را ندارند يا در موردي اگر بخواهند براي معلمي درخواست تشويق بدهند، بايد از هفت خوان رستم بگذرند، و مواردي نظير اينها! در مواردي ديده شده نيروي خدماتي يك مدرسه در خدمترساني، درست عمل نميكند و تذكر مدير هم سودي نداشته است.
به نظر ميرسد در عين حمايتهاي مالي و عاطفي اين عزيزان، بايد تدابيري انديشيد يا دورههاي آموزشي خاصي ترتيب داد تا بتوان ايشان را به وظايفشان بهتر آشنا كرد.
نداشتن اختيارات لازم براي تنبيه به موقع دانشآموزان متخلف با داشتن اختيار و ترس از عواقب به كارگيري آن: البته منظور تنبيه بدني نيست كه با آن مخالفم، بلكه وضع قوانيني است كه بتواند در حل ناهنجاريهاي رواني دانشآموزان، به كمك مدرسه بيايد.
عدم تناسب مديران زن و مرد در پايههاي ابتدايي: 3 يا 4 سال پيش كه هنوز مدارس مختلط در برخي از شهرها وجود داشت، از مديران زن براي آنها استفاده ميشد كه امروزه با وجود جدايي دانشآموزان دختر و پسر در مقطع ابتدايي، همچنان در بسياري از مدارس ابتدايي پسرانه، از مديران زن استفاده ميشود. مطلب مهم اين است كه طرح اين مسئله به معناي ضعف عملكرد خانمها در مديريت مدارس نيست. بلكه توجه به اين موضوع است كه دانشآموزان پسر در سنين بالاتر به خصوص در مقطع پنجم و ششم از مديران و معاونان مرد حرف شنوي بيشتري دارند؛ دليل آن هم شرايط خاص اين سنين و اقتضائات جسمي و رواني خاصي است كه در پي آن است و بهتر است در دوره دوم ابتدايي از مديران مرد استفاده به عمل آيد يا حداقل تركيبي از معاونان مرد و زن در كنار مديران زن، به كار گرفته شود.
به هر روي مسائلي كه عنوان شد، نمونهاي از انبوه مشكلاتي است كه در اين بخش از نظام آموزشي ما ديده ميشود و بايد بهتر ديده و كاويده شود. اميد است زين پس معيارهاي انتخاب يك مدير به شكل بهتري تدوين شود و انتصابهاي مناسبتري صورت گيرد.
روزنامه اطلاعات
گروه گزارش سخن معلم/
در پاسخ به درخواست جمع کثیری از دانشجو معلمان سراسر کشور و بر اساس اصل تعامل ؛ سخن معلم گفت و گویی با سرپرست محترم دانشگاه فرهنگیان جناب آقای دکتر محمود مهر محمدی انجام داده است .
این گفت و گو به زودی در سایت سخن معلم جهت استفاده ی مخاطبان گرامی قرار خواهد گرفت .
سخن معلم در راستای عمل به آموزه های دولت تدبیر و امید که مهم ترین آن گفت و گو ، تفکر انتقادی و پاسخگویی است ، آمادگی خود را جهت برگزاری نشست و گفت و گو با همه مسئولان محترم وزارت آموزش و پرورش و سایر نهادهای مرتبط اعلام می نماید .
همچنین این رسانه آماده است تا پاسخ افراد و یا نهادهایی را که مورد پرسش و نقادی قرار می گیرند منتشر نماید .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .