هر چند يك معلم عاشق باشد و هر قدر هم او قانع باشد اما برخورداري از حداقلها لازمه يك زندگي معمولي است تا بدون نگراني يك فرد به حرفه خود بپردازد.
كسي كه وارد يك شغلي ميشود صرف نظر از استعداد و علاقه به اين موضوع هم ميانديشد كه چقدر مزاياي اين شغل تامين كننده معيشت او خواهد بود. بيترديد هركس وارد آموزش و پرورش شده توقع مادي چنداني از اين دستگاه ندارد اما انتظار اينكه از حقوق و مزايايي برخوردار باشد كه نيازهاي اصلي او را پاسخ دهد يك انتظار به حق و طبيعي است.
اگر تحقيقي انجام شود ، بيشك ارتباط انگيزه شغلي معلمان با حقوق آنها به اثبات ميرسد، به اين معنا كه يكي از مهمترين دلايل كاهش انگيزه كاري در معلمان پايين بودن سطح حقوق و مزاياي اين شغل است؛ نكتهاي كه در بقيه مشاغل هم مصداق پيدا ميكند.
هر چند در ساير شاخصهاي شغلي نيز ميتوان اين ارزيابي را انجام داد يعني ميتوان ارتباط انگيزه شغلي با منزلت اجتماعي، محيط كاري، علاقه، استعداد و متغيرهايي از اين دست را سنجيد اما آنچه بديهي است ارتباط روشن و شفاف حقوق و مزاياي معلمي با انگيزه معلمان است.
هر سال كه ميگذرد به دليل فشارهاي اقتصادي و تنگناهاي معيشتي معلمان بيانگيزهتر ميشوند و نسل جوانتر كه برايشان معيشت اولويت بيشتري دارد بيانگيزهتر از نسل قبل هستند و از طرفي تغييرات زندگي ساير اقشار و بالا رفتن سطح رفاه بقيه مردم بر كاهش ميزان اين انگيزه تاثير زيادي گذاشته است.
بحران انگيزه، تهديد بزرگي براي نظام آموزشي ما است و نه تنها پايين بودن سطح مزاياي شغل معلمي مانع جذب نيروهاي كيفي ميشود بلكه روزبهروز انگيزه نيروهاي شاغل را هم كاهش ميدهد و در چنين شرايطي با استعدادترين و علاقهمندترين معلمان هم دوام نخواهند آورد.
عدم برخورداري از شرايط ارتقا در سيستم آموزش و پرورش موجب شده معلماني كه تمايل به ادامه تحصيل و ارتقاي كيفيت كاري دارند نيز انگيزهاي براي فعاليت نداشته باشند، چرا كه ميبينند با بالا رفتن مدرك تحصيلي يا فعاليتهاي كيفي در كلاس درس چندان بر مزاياي حقوقي آنها افزوده نخواهد شد.
بنابراين به نظر ميرسد دولت و مجلس بايد با تدوين لايحه يا طرحي جامع براي معيشت معلم، چارهاي براي افزايش انگيزه شغلي آنها بينديشند.
٭ مسئول صفحه مدرسه اعتماد
گروه اخبار /
به گزارش خبرگزارش خانه ملت، دکتر علی لاریجانی امروز بعدازظهر (چهارشنبه 2 اردیبهشت) در جمع روسای آموزش و پرورش کشور گفت: بسیار خرسندم که در آستانه روز معلم خدمت شما هستم و شهادت امام هادی (ع) را نیز تسلیت میگویم.
رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: با توجه به مطالب گفته شده از سوی وزیر آموزش و پرورش، بنده نیز با اصلاح برخی قوانین و موضوعات در وزارتخانه آموزش و پرورش موافقم، زیرا اگر خواهان حرکت سازندهای در کشور هستیم، باید به طور قطع به رکن آموزش و پرورش توجه بسیار شود و اصلاحات باید صورت گیرد. از اینرو با توجه به تجربه آقای فانی، انتظار میرود که در پیشنهادات این وزارتخانه برای ارتقای کیفیت آموزش، پختگی وجود داشته باشد.
وی تصریح کرد: برای تصویب سند تحول در وزارت آموزش و پرورش، زحمات بسیاری کشیده شده است و دولت نقشه راه را در اینخصوص به خوبی طی کرده است، اما باید تاکید کرد که تحقق سند تحول، احتیاج به همگرایی و همکاری عموم مردم و خانوادههای دانشآموزان در آموزش و پرورش دارد. این در حالی است که چنین موضوعی در حال حاضر در کشور وجود ندارد و با نگارش و تزریق پول به آموزش و پرورش نمیتوان مشکلات این وزارتخانه را حل کرد.
رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: سند تحول وزارت آموزش و پرورش به خوبی تهیه شده و اولویتهایی را برای این منظور در برنامه ششم باید اختصاص داد و از رسانهها باید استفاده کرد تا وفاق ملی در آموزش و پرورش بیشتر به نمایش درآید. بنابراین داشتن چشمانداز برای تحقق اهداف در وزارت آموزش و پرورش بسیار کمککننده است.
وی با بیان اینکه در نظام توسعه فقط نباید به نگارش برنامه و بودجه توجه کرد افزود: تردیدی نیست که محور تحول در آموزش و پرورش بر دوش معلمان است و معلمان ستون اصلی تحول هستند، البته در دانشگاهها نیز همینطور میباشد و محور اسلامی شدن دانشگاهها بر دوش اساتید است. بنابراین منجی آموزش و پرورش معلم است.
دکتر لاریجانی تصریح کرد: البته ذکر یک نکته از اهمیت به سزایی برخوردار است و آن اینکه باید به دانشگاه فرهنگیان توجه شود، اما بنده نمیدانم که تاکنون در آموزش و پرورش چه تصمیمی در اینباره گرفته شده است، زیرا فارغالتحصیلان بسیاری در کشور وجود دارند که بیکار میباشند، بنابراین باید از این افراد و به عبارتی از منابع موجود در کشور در بهینهسازی بهتر آموزش و پرورش استفاده کرد.
رئیس قوه مقننه با تاکید بر اینکه 42 درصد فارغالتحصیل بیکار در کشور وجود دارد، گفت: اگر از این افراد به خوبی استفاده شده و آنها دورههای مهارتورزی در حوزه آموزش و پرورش را به خوبی بگذرانند، کشور پرخرج اداره نمیشود.
وی افزود: در گذشته نزدیک به 183 هزار میلیارد تومان بودجه در کشور مصرف شد که این میزان نتوانست عمران و آبادانی در کشور را به خوبی پیش ببرد. البته یک آمار در زمینه آموزش و پرورش وجود دارد مبنی بر اینکه 12 میلیون دانشآموز در کشور مشغول به تحصیل بوده اما 103 هزار مدرسه وجود دارد، بنابراین باید از منابع در آموزش و پرورش به درستی استفاده کرد تا هزینههای سربار کاهش یابد.
دکتر لاریجانی با اشاره به اینکه آموزش و پرورش باید کوچک و چابک شود، گفت: در این صورت است که مشکلات در این وزارتخانه به راحتی حل خواهد شد. البته قشر معلم در جامعه از فاصله بسیار در دریافتیها، بسیار گلهمند است و همین موضوع سبب شده است که گاهی صدای معلمان به گوش مدیران در آموزش و پرورش نرسد. همچنین فاصلههای بسیاری میان کارکنان و مدیران این وزارتخانه وجود دارد.
رئیس نهاد قانون گذاری افزود: قانون خدمات برای هماهنگی و همسانسازی میان دریافتیهای کارکنان دولت بهوجود آمده است و دولت باید به این موضوع درخصوص دریافتی معلمان توجه کند، زیرا هر چه فاصلهها بیشتر شود، حرفها شنیده نخواهد شد.
وی ادامه داد: رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال 94 به این نکته اشاره فرمود که حوزه اقتصاد در کشور باید مردمی شود، از اینرو آموزش و پرورش نیز باید مردمی شود و علاقهمندان به حوزه آموزش باید در این وزارتخانه سرمایهگذاری کنند.
دکتر لاریجانی تاکید کرد: متاسفانه در کشور ما مدرکگرایی نوعی بیماری شده است و این موضوع با فلسفه آموزش و پرورش و توجه به رشد و خلاقیت و کارآفرینی همخوانی ندارد و این سنخ مدیریتها مخل رشد و خلاقیت در کشور است، زیرا توجه به کنکور و تستزنی در میان جوانان آنها را از خلاقیت دور کرده است، بنابراین امروز بیش از آنکه به مدرک در کشور نیاز داشته باشیم، به افراد خلاق نیازمندیم.
رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه تناسب میان آموزش و نیازها در کشور باید وجود داشته باشد، گفت: بنده توصیه میکنم که آموزش و پرورش برنامه روشنی برای بهینهسازی منابع به مجلس و دولت ارائه دهد. همچنین برنامه باید متناسب با شرایط کشور باشد، زیرا در حال حاضر در دوره گذار قرار داریم و باید تغییراتی در این وزارتخانه به وجود آید.
وی ادامه داد: مجلس شورای اسلامی به تنهایی نمیتواند مسائل مربوط به آموزش و پرورش را حل کند و دولت باید لایحه جداگانهای ارائه دهد، بنابراین باید به آموزش و پرورش در همین شرایط سخت اقتصادی نیز کمک کرد. از اینرو توصیه میکنم به عدم تعادلها در درآمدهای معلمان و دیگر کارکنان دولت توجه جدی شود.
رئیس مجلس شورای اسلامی همچنین افزود: برای مقاومسازی مدارس نیز باید فکری کرد و مسئولان آموزش و پرورش باید پیشنهادات خود را در این زمینه ارائه دهند.
براساس این گزارش در ابتدای این نشست، علیاصغر فانی وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم گفت: وزارت آموزش و پرورش بزرگترین دستگاه دولتی در کشور بوده و در حال حاضر یک میلیون نفر در آن مشغول به کار هستند، بنابراین یکی از اهداف آموزش و پرورش در سال جدید بهینهسازی منابع انسانی برای نیل به اهداف آموزشی و پرورشی میباشد.
وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: از سیاستهای کلی مورد توجه این وزارتخانه تناسب میان تعداد دانشآموزان و معلمان در این وزارتخانه است، زیرا 25 هزار نیرو در سال 93 بازنشسته شدند و این در حالی است که 200 هزار نفر به تعداد دانشآموزان اضافه شده است.
وی تاکید کرد: در سال تحصیلی 94-93 حدود 40 هزار دانشآموز در مدارس غیردولتی مشغول به تحصیل شدند که از سیاستهای این وزارتخانه به مشارکت گذاشتن فضاهای آموزشی با مدارس غیردولتی بود. همچنین از سیاستهای دیگر این وزارتخانه تمرکززدایی در آموزش و پرورش است و تاکنون اقداماتی در این زمینه انجام شده است.
فانی تصریح کرد: سیاست ارتقای کیفیت آموزشگاهی یکی دیگر از موضوعات مهم است که باید به آن توجه شود. بنابراین ذکر این نکته بسیار مهم است که دو برنامه آموزش و بهداشت همیشه در آموزش و پرورش کل دنیا مورد توجه بوده است که دولت یازدهم خوشبختانه به بخش بهداشت بسیار توجه کرده و مصوبات خوبی در مجلس شاهد بودهایم.
وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی گفت: از اینرو انتظار داریم که تصمیمات اتخاذ شده در بخش بهداشت برای آموزش و پرورش نیز گفته شود تا کیفیت آموزشی ارتقا یابد. همچنین اجرای سند تحول به اعتبارات بسیاری نیاز دارد.
پایان پیام
گروه اخبار /
گروه مدرسه| سال جديد كه شروع ميشود معلمان نيز همچون ساير كاركنان منتظر صدور احكام جديد حقوقي خود هستند البته با نگراني بيشتر، چون كه اين قشر برخلاف ساير كارمندان دولت از مزاياي ديگري برخوردار نيستند لذا تمام اميدشان به درصدهايي است كه خبر از افزايش حقوق ميدهد؛ درصدهايي كه خيلي هنر كند با نرخ تورم برابري خواهد كرد.
امسال هم معلمان دل خوشي از افزايشها ندارند آنها ميگويند نه تبعيضها برطرف شده و نه از نزديكي به خط فقر خبري است همچنان ما زير خط فقر قرار داريم.
گروه مدرسه «اعتماد» بر آن شد تا به ابعاد مختلف احكام حقوقي و ارتباط آن با بودجه كشور و بودجه آموزش و پرورش و سهم حقوق معلمان در اين بودجه بپردازد و در يك نگاه اجمالي تصويري از تغييرات و نسبتها در سال جديد ارايه دهد.
بيترديد درخواست افزايش حقوق معلمان با آينده شغلي آنها گره خورده است و معيشت معلم زمينهساز منزلت اوست. نميشود معلم را زير خط فقر نگه داشت و از منزلت او دم زد يا انتظار ارتقاي كيفيت آموزشي را داشت.
سخن نخست
سرمايهاي بودن تعليم و تربيت لااقل در مقام سخن، مورد تاكيد بسياري از سياستگذاران و مسوولان كشور قرار دارد. يكي از شواهد مهمي كه ميتواند ملاك ارزيابي اين ادعا قرار گيرد، «ميزان بودجه اختصاص يافته به وزارت آموزش و پرورش و دستگاههاي مرتبط با آن» است. در اين ميان، با توجه به اهميت جدي نيروي انساني در فرآيند تعليم و تربيت، بديهي است كه بودجه اختصاصي به تربيت معلم و معيشت فرهنگيان يكي از مهمترين شاخصهاي سنجش ميزان توجه به آموزش و پرورش است.
حقوق و دستمزد فرهنگيان از جمله شاخصهايي است كه ميتواند نشان دهد منزلت و شأن معلمان در جامعه چه وضعيتي دارد. از آنجا كه بخش قابل توجهي از بودجه وزارت آموزش و پرورش ذيل رديف «حقوق و مزاياي مستمر» تعريف شده است، اين شاخص ميتواند بهطور مستقيم نيز حاكي از نگرش سرمايهاي به تعليم و تربيت باشد.
بررسي قانون بودجه سالهاي ٨٧ تا ٩٣ و لايحه بودجه ٩٤ نشان ميدهد كه در سالهاي اخير، سطح درآمد فرهنگيان تقريبا هيچ تغييري نكرده است! به عبارت ديگر اگر حقوق و دستمزد فرهنگيان در سال ٨٧ و نرخ تورم رسمي اعلام شده بانك مركزي را مبنا قرار دهيم، محاسبه حقوق سالهاي بعد نشان ميدهد كه بهطور متوسط افزايش حقوق و دستمزد فرهنگيان متناسب با تورم بوده است و نه بيشتر. لذا ميتوان ادعا كرد كه از سال ٨٧ تاكنون درآمد فرهنگيان هيچ تغييري نكرده و قدرت خريد آنها ثابت مانده است.
سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومي كشور
بيترديد وقتي از حقوق و مزاياي معلم سخن به ميان ميآيد پيش از هر چيزي ذهن متوجه بودجه آموزش و پرورش و سهم آن از بودجه عمومي ميشود؛ سهمي كه قبل از هر چيزي بيانگر اولويتهاي سياست گذاران و برنامهريزان كشور است، به اين معنا كه تا اين رويكردها تغيير نكند اميدي به اينكه سهم آموزش و پرورش افزايش يابد وجود ندارد. سهمي كه هم اكنون مورد اعتراض همه قرار دارد ، حتي وزير اين وزارتخانه كه خيلي هم محافظهكار است به اين سهم معترض است.
وزير آموزش و پرورش با بيان اينكه سهم اين وزارتخانه از بودجه عمومي كشور سهم مناسبي نيست، گفته: سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومي كشور زير ١٠ درصد است كه اين بودجه مناسبي نيست اما اميدواريم با تاكيد رهبري و رييسجمهور در وضعيت اقتصادي اين وزارتخانه گشايشي شود.
سهم حقوق پرسنل از بودجه آموزش و پرورش
سهم بودجه آموزش وپرورش از بودجه عمومي علاوه بر اينكه اندك است، اما اين سهم اندك نيز صرف حقوق پرسنل ميشود و امكان توسعه امكانات و تجهيزات و كيفيتبخشي را به مديران و مسوولان نميدهد. حتي اگر افزايشي هم در بودجه روي دهد با توجه به اولويت معيشتي معلمان تلاش ميشود بر حقوق و مزاياي آنها افزوده شود.
وزير آموزش و پرورش در همين زمينه گفته: ٩٨ درصد اعتباري كه در اختيار داريم صرف پرداخت حقوق ميشود به عنوان مثال از ٢١ هزار ميليارد تومان بودجه آموزش و پرورش در سال ٩٣ حدود ٩٨ درصد براي حقوق معلمان اختصاص داده ميشود و حدود ٢٠٠ ميليارد تومان اعتبار در اختيار ما قرار ميگيرد كه اين رقم در مقايسه با حجم كار بسيار اندك است.
بنا به مطالعه مركز پژوهشهاي مجلس ٨٦ درصد از كل بودجه آموزش و پرورش مربوط به حقوق و مزاياست.
مشكلي به نام كسري بودجه و حقوق معلمان
مديريت منابع مالي آموزش وپرورش سالهاست مشكل كسري بودجه گير كرده است، اين كسري از هر سال به سال بعد منتقل ميشود و مديران را درمانده ميسازد، بنا براين اگرهم افزايشي در بودجه ايجاد شود با اين كسري امكان اختصاص مبلغ قابل توجه به حقوق معلمان را سلب ميكند.
بودجه ٩٤ وحقوق معلمان
با ارايه لايحه بودجه سال ٩٤ به مجلس، معلمان متوجه شدند تغيير محسوسي درارقام بودجه ايجاد نشده و اميدي به افزايش قابل توجه حقوق وجود نخواهد داشت لذا با اعتراضهايي از مجلس خواستند بودجه آموزش وپرورش به ويژه بخش حقوق پرسنل ومعلمان را افزايش دهد؛ درخواستي كه با پاسخ مورد انتظار مواجه نشد.
مسوولان از ماهها قبل ابراز اميدواري كرده بودند كه تغيير قابل توجهي در بودجه ايجاد شود. وزير آموزش و پرورش گفته بود: در دولت كارها را پيگيري كرديم به خصوص در معاونت راهبردي رياستجمهوري كه بودجهها در آنجا شكل ميگيرد، پيگيريها را انجام ميدهيم. اميدواريم در بودجه سال ٩٤ و برنامه ششم، توسعه آموزش و پرورش بهتر ديده شود.
حجتالاسلام مصطفي ناصري، معاون حقوقي و پارلماني فاني هم گفته بود: با توجه به افزايش ٢٣ درصدي بودجه ٩٤ آموزش و پرورش و نيازهاي گسترده اين وزارتخانه، پيشنهاداتي براي افزايش اين بودجه به مجلس شوراي اسلامي ارايه شده است.
اما در نهايت آنچه قرار است عملي شود اين گفته وزير آموزش و پرورش است كه: «بر اساس احكام جديد، حقوق دريافتي معلمان از ۱۶۰ تا۶۰۰ هزار تومان افزايش خواهد يافت و ۱۴ درصد افزايش حقوق كاركنان در سال ۹۴ نيز به آن اضافه ميشود.» كه البته ايشان به غير از ١٤درصد، منظورشان طرح رتبهبندي است كه ازمهرماه بايد اجرايي شود.
افزايش ١٤درصدي سال ٩٤
در حالي كه حداقل حقوق كارمندان دولت در سال ٩٣مبلغ ٦٠٠ هزار تومان و حداكثر حقوق كارمندان ٧ برابر اين رقم يعني ٢/٤ ميليون تومان بود، با تصويب افزايش ١٧ درصدي قرار بود حداقل حقوق كارمندان در سال آينده به ٧٠٢ هزار تومان برسد اما در نهايت اين رقم ١٤ درصد تعيين شد؛ درصدي كه به طور يقين براي معلمان معنادار است چراكه ميدانند غير از اين درصد از جاي ديگري چيزي نصيب آنها نخواهد شد بنابراين بازهم اين درصد به معناي عقب ماندن حقوق معلم ازتورم است.
تورم و حقوق معلمان
قانون ميگويد بايد حقوق كاركنان دولت هر سال متناسب با تورم افزايش يابد و دولتها نيز بودجه خود را براين مبنا تدوين و به مجلس ارايه ميكنند. نكته قابل تامل نخست اين است كه تورم مورد نظر دولت با آنچه بر زندگي مردم تاثير ميگذارد متفاوت است. يك قلم عمده كه اجاره مسكن است در ارزيابيهاي نرخ تورم لحاظ نميشود، در حالي كه در شهرهاي بزرگ تمام حقوق يك معلم را ميبلعد. اما نكته ديگر اينكه دستگاهها و نهادهاي ديگر پرداختيهاي متفاوتي دارند كه جبرانكننده است، اما در آموزش و پرورش خبري از اين پرداختها نيست. بنابراين تورم به معلمان فشار چند برابر وارد ميسازد.
در همين زمينه در ارزيابي دوره هشت ساله دولت نهم و دهم گفته ميشود: تورم جاري در كشور طي اين هشت سال، با سرعت بالاتري نسبت به ميانگين حقوق معلمان پيشروي كرده است. بررسيها نشان ميدهد تورم طي اين هشت سال در مجموع ١٦٤درصد بوده اما حقوق كارگران ١٥٠درصد و حقوق معلمان ١٠٨درصد افزايش داشته است. لذا ميزان افزايش حقوق فرهنگيان طي هشت سال فعاليت دولت نهم و دهم بارها از سرعت افزايش تورم عقب مانده است. حال معلمان منتظرند كه دولت تدبير و اميد چه ميكند.
خط فقر و حقوق معلمان
آمارها متفاوت است؛ برخي يك ميليون و ٩٠٠ هزار تومان و عدهاي دو ميليون و ٥٠٠ هزار تومان را خط فقر اعلام كردند البته تفاوتهايي در مناطق مختلف نيز وجود دارد؛ به دليل تفاوت در قيمت كالاها و اجناس وتفاوت در هزينههاي زندگي. در هر صورت ترديدي نيست كه حتي اگر كمترين برآوردها را در نظر بگيريم باز هم حدود٩٠درصد معلمان زير خط فقر قرار دارند. رساندن درآمد معلمان به بالاي خط فقر علاوه بر رفع تبعيض، يكي از اساسيترين خواسته معلمان است. آنها ميگويند براي معلمي كه هم از فرق وهم ازفقرمي رنجد آيا انگيزه وتواني براي كار باقي ميماند؟!
جاي خوشحالي است كه معلمان به بلوغ و واقعبيني رسيدند كه نميگويند يك شبه همهچيز حل شود، بلكه خواستار يك برنامه زمانبندي شده از طرف دولت ومجلس براي رسيدن به اين نقطه هستند؛ برنامهاي كه هنوز اقدام جدي براي آن صورت نگرفته است، هرچند بحث لايحه معيشت معلمان از طرف برخي نمايندگان طرح شده است لايحهاي كه اگر تدوين شود بايد رساندن حقوق معلمان به بالاي خط فقر در يك دوره زماني كوتاه هدف اساسي آن باشد.
رفع تبعيض و حقوق معلمان
سالهاست كه يك صداي مشترك درميان معلمان وجود دارد و اين صدا درخواست رفع تبعيض ميان كاركنان دولت است، رفع تبعيض نه به معناي برابر ساختن بلكه به معناي متناسب كردن. در پاسخ به اين درخواست در دولت اصلاحات ابتدا لايحه نظام هماهنگ پرداخت تهيه شد كه سرانجام به لايحه جامع مديريت خدمات دولتي تغيير يافت؛ لايحهاي كه براساس آن براي شغل وشاغل ويژگيهايي منظور شده وبه هر پارامتري امتيازي تعلق ميگيرد و به تناسب اين امتيازها كاركنان وكارمندان دولت حقوق ومزايا دريافت خواهندكرد.
براساس اين قانون هيچ دستگاهي حق پرداخت خارج از اين ضوابط را ندارد؛ قانوني كه براي معلمان كامل اجرا نشد و ساير دستگاهها نيز همچنان به پرداختهاي خارج از اين قانون به كاركنان خود ادامه ميدهند، بنابراين نه تنها تبعيض ميان معلمان با ساير كارمندان برطرف نشده بلكه بيشتر هم شده است؛ تبعيضي كه مصداق واقعي ظلم بر معلمان است. هر چند دراجراي برخي مواد اين قانون امسال اقدام كوچكي صورت گرفته اما هنوز فاصله زيادي باقي است؛ فاصلهاي كه انگيزه كاري معلمان رابهشدت كاهش داده است و تهديدي براي نظام آموزشي است. فرهاد بشيري يكي از نمايندگاني است كه در تاييد اين تبعيض گفته بود: اجراي قانون خدمات كشوري به گونهاي صورت گرفته كه بازهم در عمل تفاوتهاي فاحشي در پرداخت حقوق دستگاههاي مختلف نسبت به فرهنگيان به چشم ميخورد به گونهاي كه ميزان پرداختيهاي آنان در مقايسه با ساير دستگاهها همخواني لازم را ندارد. در برخي دستگاهها، حقوق پرداختي كاركنان چند برابر حقوق معلمان است، بايد براي فرهنگيان كه جهت پيشرفت كشور زحمات زيادي را متحمل ميشوند، تعادل پرداخت حقوق صورت گيرد.
روزنامه ی همشهری در روز اول اردیبهشت ماه یک هزارو سیصد و نود و چهار درآستانه ی ایام هفته ی معلم و در ماه خودسازی و حرکت به سوی نهادینه نمودن مکارم و فضایل اخلاقی یعنی ماه شریف رجب ، اقدام به عملی مغایر با اخلاق، شان و جایگاه معلمان فرهیخته و همچنین این ماه شریف نمود و در صفحه هفده روزنامه ، کاریکاتوری را به معرض نمایش درآورده است که به نظر اینجانب از مصادیق توهین و افترا به جایگاه و شان منیع و رفیع معلمان پرتلاش و زحمتکشی است که تناسب منطقی ، عقلانی ،عادلانه و جهانی بین تلاش و نوع کاری که ارائه می نمایند با دستمزد و حقوق مادی که دریافت می کنند وجود نداشته و از نمونه های بارز استثمار و بهره کشی نوین و جدید می باشد.
به جاست معلمان فرهیخته و پرتلاش با پیام ها و نوشته ها و حضور در مقابل دفتر تحریریه روزنامه ی همشهری مراتب ناخرسندی و انزجارخود را از این عمل ضدفرهنگی و غیرحرفه ای اعلام نمایند و دست اندرکاران آن روزنامه نیز باید ازمبادرت به چنین عمل شنیعی از جامعه ی معلمان متعهد و زحمتکش و پرتلاش درهمان صفحه پوزش و عذرخواهی نمایند.
در تحلیل چرایی و واکاوی چنین عمل وقیحانه و غیرفرهنگی به نظراینجانب ظاهرا جناحی که با دولت زاویه دارد دو نکته را مد نظر و تاکتیک خود قرارداده است :
یکی انعکاس اخبارحرکت های صنفی و مطالبات معلمان و دیگری استفاده از ترفند عصبانی نمودن معلمان و سوق دادن آنان به تقابل با دولت می باشدکه معلمان آگاه ضمن پی گیری اصولی و متفکرانه ی مطالبات به حق خود باید مراقب سوء رفتار ملون جناح مخالف بوده و اجازه ندهند آنان با گل آلود نمودن آب ماهی های بزرگ خود را به تور انداخته و صید نمایند.
بدیهی است نمایش کاریکاتور موهن روزنامه همشهری درتقابل اعمال و رفتار ایثارگرانه و متعهدانه ی معلمان و دبیرانی است که با وجدان کاری بالا و تلاش وافر و غیرقابل مقایسه با فعالیت و عملکرد کارکنان در سایر حوزه های دولتی و حتی در بخش غیردولتی می باشد. آنانی که در اتاق شیک نشسته و از مزایای بسیار چون حقوق مکفی ، پاداش، بن و خدمات رفاهی عدیده ای برخوردار و بهره مند می باشند .
بعید می دانم قادر باشند بتوانند ساعاتی را در کلاس درس که توان علمی و مدیریتی فوق العاده ای را می طلبد دوام آورده و به تدریس ،هدایت و ارشاد دانش آموزان بپردازند. به واقع قیاس کار و فعالیت درعرصه ی معلمی با هر فعالیت دیگری در نظر و قضاوت اهل خرد و اندیشه قیاسی مع الفارق است.
گروه اخبار /
پس از انتشار کاریکاتور روزنامه همشهری در مورد " معلم " که واکنش های فراوانی را در جامعه معلمان برانگیخته است ، روابط عمومی این موسسه اقدام به انتشار " پوزش از فرهنگیان" نموده است .
لازم به توضیح است که این روزنامه در صدر مطلب خود ، تصویری از معلم فقید " مرحوم محسن خشخاشی " را الصاق نموده است .
این توضیح را می خوانید

مطالبات معلمان بيشتر در تسهيلاتي متجلي ميشوند كه سبب ميشود يكي از مهمترين اركان زندگي يعني وضعيت معيشتي بهبود يابد. البته اين تمامي ماجرا نيست. درست است كه حل ساير مشكلات تاثير فراواني از وضعيت اقتصادي معلمان ميپذيرد اما در اين ميان امور و خواستههاي ديگر معلمان وجود دارند كه در اولويت مطالبات قرار ندارند اما در واقع تسهيلاتي هستنداز نوع ديگر؛ يعني تسهيلاتي كه امر آموزش و پرورش را تسريع ميبخشند. برهمگان آشكار است كه بيشترين و اساسيترين حوزه پرورش ويادگيري در مدارس مصداق پيدا ميكند و در همين راستا كارشناسان و متوليان اين زمينه برنامهها و طرحها و حتي بودجههايي كه در نظر ميگيرند براي بهتر شدن و كارآمد شدن روزافزون اين حوزه (آموزش و پرورش) است. اما دو عامل وجود دارد كه كمتر به آنها فكر ميشود كه در واقع بسيار مهمند و به مثابه يك كاتاليزور عمل ميكنند. پس اميدواريم حداقل در سالهاي بعدي كمكم به آن انديشيده شود چون روند تعليم و تربيت را تسريع ميبخشد و با توجه به تجربه چندساله نگارنده در امر تدريس تقريبا تمام برنامهها وطرحها وروشهاي تدريس كه طرح و اجرا ميشوند تحت تاثير اين دو فاكتور - بديهي و ساده اما اثرگذار- بهطور مستقيم يا غير مستقيم قرار ميگيرند. توجه به اين دو عامل به خصوص براي دانشآموزان مرحله متوسطه به دلايلي، بسيار ضروري به نظر ميرسد:
اول: تراكم زياد جمعيت دانشآموزان يك كلاس
تعداد دانشآموزان يك كلاس كه از حد معين بگذرد روش تدريس مناسب و آرامش كلاس را زايل ميكند و مدام محيطي آلوده به شلوغي را ايجاد ميكند و معلمان گاهي بايد وقت زيادي را جهت آرام كردن و برطرف كردن مشاجره و جنب و جوش دانشآموزان صرف كنند و در اين ميان انرژي زيادي را براي تدريس كارآمد و موفق از دست ميدهند. نميتوان از معلمان خواست با هر بهانهاي كه شده كلاسهاي انبوه را اداره كنند و انتظار داشته باشيم كه با هنر معلمي خودشان كلاس را اداره و كنترل كنند چون اين در واقع پاك كردن صورت مساله است. كنترل و اداره كلاس شرايط خاص خود را دارد و گاهي چندان ربطي به توانايي و هنر مديريت و معلمي ندارد بلكه بيشتر مربوط به پرجمعيتي كلاس و... است. اگر اين شرايط مهيا نشوند مديريت و كنترل كلاس با مشكلاتي روبهرو خواهد شد كه معلمان بيشتر از همه قرباني آن ميشوند اگر چه دقيقا نميتوان گفت تعداد دانشآموزان يك كلاس استاندارد چقدر بايد باشد اما بيشتراز ١٥ نفر كلاس را با مشكلاتي روبهرو ميسازد. هر چه تعداد دانشآموزان يك كلاس در حد تعادل باشد اجراي روش تدريس و ارزيابي آسانتر و مطلوبتر است و اين گامي مهم و ريشهاي است در روند يك تعليم و تربيت سازنده.
در واقع جمع كردن تعداد زياد دانشآموزان در يك كلاس آن هم با وجود انرژي و تحرك و جنب و جوش و اختلاف سلايق بين دانشآموزان با بهانه كمبود فضاي آموزشي اگر چه تا حدودي در صرفهجويي هزينهها موثر است اما مشكلات وهزينههاي فراوان در زمينه آموزش و پرورش ايجاد ميكند. بايد با تلاش بيشتر و مديريت قويتر و مصممتر جلوي تراكم و شلوغي دانشآموزان در يك كلاس گرفته شود و اجراي اين كار در دراز مدت آثار مثبت خود را نشان ميدهد. شايد دليل ما براي انبوه و تراكم دانشآموزان در يك كلاس همان صرفه جويي در بودجه و كم كردن هزينهها باشد اما همانطور كه بيان شد تراكم زياد در يك كلاس بعدها آثار تخريبي به مراتب بيشتري دارد و آن زمان مجبور به هزينههايي ميشويم براي حل مشكلاتي كه قبلا ميتوانستيم از وقوع آنها جلوگيري كنيم پس بهتر است كه از همان اوايل هزينه شود تا بعدها در روند آموزش و پرورش شاهد هزينههاي گزاف ديگري نباشيم.
دوم: كاهش زمان زنگ كلاس
تقريبا كمترين زمان براي آموزش دانشآموزان مدرسه حدود ٨٠ تا ٩٠ دقيقه است و با توجه به طولاني بودن زمان و اينكه يادگيري تا مدت زماني گيرايي دارد پس اين مدت زمان كوتاهتر شود. اداره و آموزش دانشآموزان حدودي دارد و حتي با بهكارگيري بيشترين هنر تدريس باز هم طولاني بودن زمان زنگ كلاس سبب كاهش كارايي تدريس و يادگيري ميشود. بعضي دانشآموزان در نظم كلاس اختلال و بينظمي به وجود ميآورند. حتي اگر نگاهي به روشهاي تدريس موفق بيندازيم اجراي مدت زمان تقريبا بيشتر از يك ساعت نيست!!!.
جالب اينجاست كه زمان زنگها برابري ميكند با زمان كلاسهاي دانشگاهي و با آن مقايسه ميشود... اين طرز نگرش اشتباه است. دانشجويان يك كلاس اندوختههايشان به مراتب بيشتر است و خود بحث و بررسي مسائل اقتضا ميكند كه زمان طولاني باشد اما دانشآموزان با توجه به سن و دانش زمان كمتر از يك ساعت برايشان كافي است و بيشتر مسائل را تا حدودي سادهتر و سطحيتر ياد ميگيرند و اين اندازه دانش تا حدودي برايشان كافي است و ميبايست زمان متناسب با آن در نظر گرفته شود.
زمان طولاني مشكلات ديگري در بر دارد كه در حوصله اين نوشتار نيست اما بسيار واضح است و نقش منفي زيادي در كند و خنثي كردن نقشهها و برنامهريزيهاي آموزش و پرورش دارند.
البته طبيعي است اجراي اين دو مورد هزينه و مشكلاتي در بر داشته باشد (به ويژه مورد اول) اما بايد مورد توجه كارشناسان آموزش وپرورش قرار بگيرد. همانطور كه گفته شد با مديريتي موفق ميتوان از عهده حل آن دو بر آمد و از اين دو عامل بهره برد به مثابه كاتاليزوري كه تسريع انجام واكنشهايي در عالم تعليم و تربيت را بسيار ماهرانه بر عهده ميگيرند.
٭ ليسانس مطالعات اجتماعي و معلم شاغل در رشت
گروه اخبار /
متن پيام به شرح زير مي باشد
بسیاری از اوقات در گفتارهای روزانهمان از افراد زیادی میشنویم که: همه اینجوری اند! و بر مبنای همین منطق، رفتارهای خود را برنامهریزی و بهنوعی خودمان را همرنگ با جماعت میکنیم، غافل از اینکه بنا نیست رفتارهایمان تابع رفتارهایی باشد که به آنها اعتقادی هم نداریم! برخیاوقات به رفتارهایی برمیخوریم که با معیارهای اخلاقی هماهنگی ندارد، اما افراد زیادی آن را انجام میدهند!
بیشک، شرط درستی یکعمل، فقط انجام آن توسط افراد زیاد نیست، چهبسا آنها نیز هرکدام صرفا انجام آن توسط بقیه افراد را ملاکعمل قرار دادهاند، که راهکاری منطقی و علمی نیست. اما چه باید کرد؟
اولین راهکاری که بهنظر میرسد، این است که باید از خودمان شروع کنیم. خودمان را در طبق نقد بگذاریم و جوانب مثبت و منفی رفتارهایمان را از یکدیگر متمایز کنیم! کمی مدبرانهتر و آگاهانهتر رفتارهای روزمره خود را سازماندهی کنیم.
اگر نگاهی گذرا به این رفتارها داشته باشیم، میبینیم که بهراحتی دروغ میگوییم! بهراحتی غیبت میکنیم، بهراحتی به یکدیگر تهمت میزنیم و بهراحتی سوگندهای دروغین را بر زبان میآوریم و شوربختانه هیچگاه این رفتارها را نقطه منفی زندگی خویش بهحساب نمیآوریم.
بیگمان اگر روند به همین صورت پیش رود، رفتارهای غیرانسانی دامن گیر شخصیت ما خواهد شد و ما را به افولی غیرقابل تصور گرفتار خواهد کرد. تغییر، یگانه راهی است که نباید آن را به باد فراموشی سپرد و از آن غافل شد، هیچوقت برای هیچ تغییری دیر نشده! لازم است از همین امروز شروع کنیم. اول به خودمان دروغ نگوییم، خودمان را گول نزنیم. تلاش کنیم ریاکاری را از شخصیتمان بزداییم و به خودمان قول دهیم که برای دیگران زندگی نکنیم بلکه با دیگران زندگی کنیم.
راستی چرا تلاش میکنیم مردم از رفتارهایمان خرسند باشند و آنها ما را بپذیرند؟
بیشک اگر ما درست بیندیشیم، درست رفتار میکنیم و چون درست رفتار کردیم، درست زندگی خواهیم کرد! پس ضرورتی نخواهد داشت، بقیهای که در هیچجای زندگی ما نیستند، برای ما راه را ترسیم کنند! اگرچه بسیار پسندیده است که در رفتارهایمان حقوق دیگران را ملاک نظر قرار دهیم و آنها را محترم بشماریم، چراکه توجه به حقوقاجتماعی دیگران، نشانه رشد اجتماعی خودمان است و کسانی میتوانند آن را اجرایی کنند که آن را بفهمند.
بیشک زمانی که حق اجتماعی را فهمیدیم، در اجرای آن نیز کوشاتر خواهیم بود، اما رعایت این مسأله دلیل بر این نیست که پذیرفتهشدن توسط آنها را ملاکعمل قرار دهیم، بلکه باید بیاموزیم که آزادانه بیندیشیم و مبتنیبر منطق عمل کنیم.
بیاییم فربه از اندیشه شویم و آزادمنشی را تمرین کنیم، بنده زر نشویم و برای عزت و آزادی از پای ننشینیم که انسان آزاده، آزاد میاندیشد، آزاد میزید و آزاد میگوید.
روزنامه شهروند
با شرایط پیش آمده و تجاربی که فعالان تشکل ها و نیز جامعه معلمان حداقل در دهه اخیر آموخته اند باید دید که تا چه اندازه از آن تجارب درس خواهند گرفت و آیا مجالی برای تفکر در مورد چرخه " سکوت تا اعتراض " و جلوگیری از بازتولید شرایط قبل فراهم خواهد بود ؟
و آیا فرهنگیان و معلمان با وجود جمعیت میلیونی و فراگیر خویش راه کارهایی قانون مند و کم هزینه همچون تشکیل « فراکسیون صنفی معلمان در مجلس " و نیز استفاده از پتانسیل " رسانه " جهت مدیریت افکار عمومی و همراه نمودن جامعه با مطالبات خود را مورد تامل قرار خواهند داد ؟
گروه اخبار /
مشخص نیست در آستانه هفته معلم و با وجود جو ملتهب و اعتراضی در میان فرهنگیان و معلمان و نیز بازداشت دبیر کل سازمان معلمان ایران و جریحه دار شدن احساسات معلمان ، این گونه اقدامات با چه توجیه عقلانی و یا منطقی صورت می گیرد ؟
آیا این گونه حرکات در جهت همدلی و هم زبانی است ؟
بهتر است دست اندرکاران روزنامه همشهری به جای برداشتن این کاریکاتور از صفحه ، از فرهنگیان و معلمان عذرخواهی کنند .