گروه اخبار /
مرتضی حاجی در پاسخ به این سوال که فرهنگیان نسبت به چانه زنی آقای فانی در هیات دولت برای گرفتن اعتبارات بیشتر انتقاد دارند و میگویند چرا بودجه وزارت بهداشت ۷۰ درصد رشد داشته اما بودجه آموزش و پرورش رشد چندانی نداشته است، گفت: وزیر بهداشت پروژهای را تعریف کرده و برای آن پروژه نیز اعتباری گرفته و آن اعتبار را هم در حوزه سلامت مردم خرج میکند و البته پروژه مهمی هم هست.
وی افزود: این چانه زنی برای امور جاری وزارت بهداشت نیست و برای اجرای پروژهای است که مسیر قانونیاش را طی کرده است.
حاجی ادامه داد: افراد در محاورات و گفتوگوها با یکدیگر متفاوت هستند، اما بعید میدانم که به این دلیل به آموزش و پرورش کمتر رسیده باشد و به بخشی دیگر زیادتر.
وزیر اسبق آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: مشکل اصلی را متاسفانه در کمبود منابع برای دولت میدانم که علی رغم اینکه قطعا علاقهمند است؛ رضایت مندی معلمان به بهترین وجه تامین شود، اما آن طور که باید دستش برای این کار پر نیست و باید از این جهت شرایط دولت را درک کرد.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که چه راهحلی را برون رفت از این وضعیت پیشنهاد میدهید، گفت: آموزش و پرورش نمیتواند؛ طرحهای اقتصادی زودبازده داشته باشد و باید یک سرمایهگذاری بلند مدت برای تامین زیرساختهای نیروی انسانی، مدیریتی، کارشناسی و تخصصی کشور صورت گیرد که ثمرات آن بعد از سالهای دور به عدد و رقم ریالی که به خزانه واریز شود، تبدیل میشود.
حاجی تصریح کرد: جامعه فرهنگیان که بسیار شخصیتهای دلسوز و زحمتکش و خردورزی هستند باید این واقعیت را احساس کنند که خزانه دولت در واقع به اندازه کافی که رضایت همه را بتواند، تامین کند، موجودی ندارد. متاسفانه کاهش قیمت نفت که از اصلیترین منابع درآمدی کشور است، مشکلات بودجه را تشدید کرده است.
وی با بیان اینکه به اینکه باید امیدوار بود که با تدبیری که توسط دولت اندیشیده میشود، در بلند مدت مجال حل این مشکلات را پیدا کند، افزود: البته یک راه وجود دارد و آن اینکه دولت بخواهد؛ اسکناس چاپ کند و پول بدون پشتوانه در بازار بیاید که این موضوع تورمی ایجاد میکند که همین پولی که توزیع میشود را هم خنثی میکند و به ضرر مجموع کشور و به خصوص فرهنگیان است.
وزیر اسبق آموزش و پرورش اظهار داشت: اگر جای فانی بودم با جامعه فرهنگیان صحبت میکردم و مشکلات را میگفتم و از آنها استمداد میکردم که تحمل شان را زیادتر کنند تا دولت تدبیر و امید تدبیرش به نتیجه برسد و امیدها را بارور کند.
وی با بیان این مطلب که آقای فانی یک تکنوکرات حوزه آموزشی است، گفت: آن طرف اطلاعاتی دارم و میدانم که وضعیتشان به چه صورت است و دل شان میخواهد که برای جامعه فرهنگیان کاری کنند اما به دلیل مشکلات موجود فعلا کاری از دست شان بر نمیآید.
ایلنا
اولين نارنجک دست سازي که زنگ تفريح يکي از روزهاي اوایل ماه اسفند، توسط یک "دانش آموز شجاع "، در حياط مدرسه منفجر مي شود، بوي عيد را در مدرسه پخش می کند. بچه ها لبخند می زنند. گوش هاي ناظم تيز مي شود. مدير مدرسه به تقويم روی میزش نگاه مي کند. معلمان از پنجره دفتر معلمان، به حياط نگاه مي کنند و ياد پرداخت عيدي و حقوق اسفندماه مي افتند.
صداي اين نارنجک به سرعت از مدرسه به منطقه آموزش و پرورش و از آنجا به اداره کل و سرانجام به طبقه چهارم ساختمان وزارتخانه در خيابان قره ني مي رسد. دو سه روز بعد بخشنامه وزارتي به تمام مدارس صادر مي شود: "مدارس تا روز آخر سال باز است!"
تعطیلات نوروزی مدارس ایران رسما ۱۳ روز است. از اول فروردین تا ۱۳ همین ماه. اما ۱۳ روز تعطیلی عطش دانش آموزان را سیراب نمی کند. معمولا دانش آموزان از دو روز تا یک هفته به پیشواز تعطیلات نوروزی می روند. تاریخ چهارشنبه آخرسال و فاصله آن با روز عید تعیین کننده تعداد روزهای "پیش از تعطیلات" نوروزی است.
از دید بسیاری از دانش آموزان و معلمان آخرین سه شنبه اسفندماه، آخرین روز کاری مدارس است. نگهداشتن بچه ها در کلاس و مدرسه در روزهای آخر سال برای مدیر و معاونان مدرسه کاری طاقت فرسا است.بر اساس یک رسم چندین و چند ساله ؛ دانش آموزان پس از ترقه بازی غروب روز سه شنبه پرونده درس و مشق را می بندند.
بوي عيد از اول اسفند مشام دانش آموزان را پر می کند. بوي عيد بچه ها را ياد تعطيلات و روزهای بی مسئولیتی مي اندازد. بچه ها از خیال تعطيلات به وجد می آیند و از ذوق فرياد مي کشند. معلم ها با رویای تعطیلات نوروزی، مهربان تر مي شوند. معاونان عبوس مدرسه گاهی لبخند مي زنند و سرايدار مدرسه جان تازه اي مي گيرد.
بخشنامه وزارتی در مورد تعطیلات پیش از عید که به مدارس می رسد، هواي مدرسه بهاري مي شود. مهم نیست که بخشنامه منعطف باشد و یا با جمله بندی خشک اداری نوشته شده باشد. حتی اگر مانند سال های قبل مسئولان تاکید کنند که "مدارس در همه مقاطع تحصيلي تا پایان روز ۲۸ اسفندماه داير هستند و تعطيلي زودهنگام مدارس تخلف محسوب مي شود"، باز هم همه یاد تعطیلات می افتند.
همه در مدرسه گوش شان از دستورات و امر و نهی های بخشنامه اي پر است، تشکيل کلاس ها در نیمه دوم اسفند و به خصوص هفته آخر اسفند به مويي بند است. بچه ها خیلی زود تمایل معاون و معلم مدرسه را کشف می کنند و پیام پنهان در سخنرانی معاون و مدیر و گوشه و کنایه های معلمان را می گیرند.
وجود يک روز تعطيل در اول يا وسط هفته آخر سال، قرار گرفتن چهارشنبه سوري در وسط یا آخر هفته، تمايل پنهان مدير و ناظم و اشارات سمبليک معلمان، سرنوشت هفته آخر را رقم مي زند. مدارس از سه شنبه آخر سال و گاهی زودتر، تق و لق مي شوند. معناي اين دو واژه را آموزش و پرورشي ها خوب مي دانند.
سوال اصلي بچهها از ۱۵ اسفند این است؛ "آقا اجازه، مدرسه کي تعطيل مي شود!"
بچه ها منتظر اشاره پنهان ناظم مدرسه اند. معلمان به همت و شهامت بچه ها چشم دوخته اند. مدير به معاون مقطع در منطقه زنگ مي زند تا مزه دهنش را بفهمد.... در اين ميان اما بچه هاي پيش دانشگاهي گرفتار تب کنکورند و سومي ها هم کم و بيش گرفتار دل شوره امتحان نهايي.
تلفن ها زنگ مي خورند. از مدرسه به منطقه، از منطقه به اداره کل، از اداره کل به ستاد. همه کسب تکليف مي کنند. يک نفر بايد حرف آخر را بزند.
استدلال مدیران پایین دستی موجه است؛ مدارس تق و لق شده اند و ممکن است اتفاقی بیفتد. طبق مقررات هیچ کس نمی تواند مدارس را در روز کاری تعطیل کند. نه وزیر و نه مدیرکل و نه رییس و نه مدیر. اما دانش آموزان اینکار را می کنند. روش کار ساده است: وقتی دانش آموزان در مدرسه حاضر نشوند مدرسه به طور طبیعی تعطیل می شود.
گاهی از بالا چراغ سبز مي دهند: "برحسب مورد تصميم بگيريد..." خبر که به مدرسه مي رسد چشم هاي ناظم برق مي زند. ناظم با صداي بلند مي گويد: "بچه ها یادتان باشد گفتم که مدرسه...چي؟" بچه ها همه با هم مي گويند: "تعطيل نيست"! اما دانش آموزان پیام نهفته در کلام ناظم را فهميده اند. کيف هايشان را برمي دارند و فريادزنان از مدرسه مي روند. مدرسه تعطيل مي شود بدون اينکه کسي گفته باشدکه مدرسه تعطیل است!
نیروی میدانی مراسم چهارشنبه سوری نوجوانان و کودکان هستند که بیشتر آنها را دانش آموزان تشکیل می دهند. مراسم چهارشنبه سوری در بعضی محلات تهران با چنان شدتی برگزار می شود که بخش هایی از شهر از شدت صدای انفجارها، شبیه میدان جنگ می شود.
امسال سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران، از مدیران مدارس، معلمان و دانشآموزان خواست که مراکز فروش مواد محترقه در اطراف محیطهای آموزشی را به نیروی انتظامی گزارش دهند.
به گفته ثقفی، در هر منطقه، کمیتهای تحت عنوان «کمیته سلامت» با محوریت موضوعی "کاهش اثرات حوادث و سوانح مرتبط با چهارشنبه آخر سال و یا آتشسوزی"، ایجاد شده تا ایمنی مناسب برای مدارس فراهم شود. همچنین برای آگاه سازی دانشآموزان و اولیای آنها از طریق دعوت از کارشناسان آتشنشانی، هلالاحمر، اورژانس و نیروی انتظامی در مراسم صبحگاهی مدارس و کلاسهای آموزشی خانوادهها در مدارس دنبال میشود.
ساعت تعطیل مدارس شیفت دوم تهران در بعد از ظهر روز سه شنبه به عهده مدیران مدارس گذاشته شده است. معمولا مدارس نوبت دوم، ساعتی پیش از غروب آفتاب تعطیل می شوند.
احمد خاتمی خطیب نماز جمعه تهران در ۲۲ اسفند گفت: "صدای پای بهار میآيد که سنتهای خوب نوروزی مانند خانهتکانی، کينه زدايی از دل و صلهرحم، وجود دارد اما يادمان باشد که شاد بودن به معنای شکستن خطوط قرمز خدا نيست...چهارشنبه آخر سال هيچ منشایی ندارد و از منظر حقوقی تجاوز به حقوق ديگران است و از منظر شرعی «حرام» است و از جوانان میخواهيم که در اين وادیهای خطرزا وارد نشوند که بسياری از عيدها عزا شده است."
ماموران نیروی انتظامی و نوجوانان محلات، هریک کار خود را می کنند. فضای خیابانهای اصلی محلات در دست نیروی انتظامی است اما کوچه ها به بچه ها واگذار شده است. هر دو معمولا همدیگر را تحمل می کنند. هر دوطرف می دانند که باید همدیگر را تحمل کنند. در بعضی کوچه ها در کنار آتش، جوانها با صدای پخش صوت ماشین پایکوبی می کنند. پیرمردها و پیرزنها هرچند صدای ترقه ها و نارنجک ها آزارشان می دهد اما یک شب را تحمل می کنند. مادران نگران سلامتی بچه هایشان هستند.
سور به معنای سرخ است. در مراسم سنتی چهار شنبه سوری آتش بزرگی بر افروخته می شود و افراد از روی آن میپرند و در زمان پریدن میخوانند: "زردی من از تو، سرخی تو از من". اما در کوچه های شهرهای ایران استفاده از ترقه و نارنجک های دست ساز جایگزین مراسم سنتی شدهاست و هرسال در جریان برگزاری این مراسم تعدادی دچار سوختگی و حتی قطع عضو ومرگ می شوند.
مراسمی مانند فال گوش، اسپند سوزاندن، نمک گرد سر گرداندن، کوزه شکستن، ریختن آب بر سر عابران از بام خانه ها و... که بخش هایی از مراسم سنتی این روز بوده است الان برای نوجوانها جاذبه ندارد. اما در مقابل سرو صدا و مخاطرات این مراسم جاذبه بیشتری برای نوجوانان دارد.
روز
به نام خدا
در آستانه سالي ديگر و نوروزي ديگر ( 1394 ) هستيم ؛ جا دارد ضمن قدرداني از تلاش هاي تحسين بر انگيز سايت " سخن معلم " به ويژه استاد گرانقدر جناب آقاي علي پورسليمان مسئول محترم سايت ؛ از انعکاس نظرات همکاران و بازنشستگان محترم ، نقد و بررسي و تحليل چالش هاي فرهنگي و اجتماعي در جرائد کثيرالانتشار و سايت سخن معلم ، سپاسگزاري نموده و نوروزي شاد و سالي پر از اميد و نشاط براي عزيزانˏياد شده و همکاران شان به ويژه مدير مسئول سايت آرزو نمايم .
انعکاسˏ نقطه نظراتˏ صاحب نظران ، انديشمندان و فرهيختگان ، به ميزان تحسين برانگيز مورد استقبال و تأئيد جامعه و آرامش بخش نسبي آلام آنها بوده است . بازتاب آخرين اخبارˏ به روز وموضوعات دست اول ، رضايت فرهنگيان و بازنشستگان عزيز را تأمين و سايت را جايگاهي مطمئن و قابل اعتماد ساخته ، بدين جهات علاقمندان ،آرزوي تداوم و توفيق بيشتر آن را دارند .
دوستدار سايت " سخن معلم " و دست اندرکاران ˏدانشمند
سيد رازی طبيب
گروه اخبار /
در هفته درخت کاری ، آموزش و پرورش شهر نورآباد لرستان بخشنامه ای با عنوان " هر معلم ، یک نهال" و غرس نهال به نام معلم ،به مدارس ارسال نمود،به پیروآن بخشنامه ، شورای دبیران آموزشگاه شهیدحسینی ،ضمن استقبال،تصمیم گرفت که موضوع به "هر شهید ، یک نهال" تغییر و به نام شهیدانی که خانواده های آنها فرهنگی هستند کاشته شوند.
در این راستا، شورای دبیرستان شهید حسینی، با تخصیص مکان و تهیه 20 اصله نهال ،به پاسداشت یاد و نام شهیدان و عمل به سنت حسنه کاشت نهال ،در محوطه این آموزشگاه انجام وظیفه نمود..
در این مراسم با حضور مدیرآموزش وپرورش و معاونت پرورشی این اداره ،توسط خانواده های معزز شهیدان،به یاد و نام هر شهید ،نهالی غرس شد.
برای هر نهال، شناسنامه ای مجزا به نام شهید، برای اولین بار در سطح شهر، پلاک کوبی گردید.
شورای آموزشگاه ،امیدوار است با این کار توانسته باشد گامی موثر در راه ماندگاری نام شهدا برداشته و شاهد ترویج کاشت و حفاظت از درختان باشد که درخت دارای فواید بیشماری از نظر سلامت فردی، اجتماعی، زیست محیطی و... می باشد و به راستی براین باوریم که قداست شهدا موجب برکت و ماندگاری این عمل خواهدبود.
در این گزارش می توان گفت این حداقل وظیفه و ادای دین است نسبت به مقام شهداست و افتخار، که نسبت به سایر ارگان ها پیش قدم هستیم .شایسته است مسئولان نظام از یاد نبرند که معلمان دلسوز ایران عزیز اسلامی همان طورکه در تمام عرصه های انقلاب و نظام پیش قدم بوده اند در همه حال در راه نظام اسلامی وشهدا ،از جان و نام خویش، دریغ نخواهند ورزید.
بنایراین شایسته نیست که مورد بی مهری قراگیرند . زبان و قلم معلم اگر بر ادعای اعاده حقوق خویش طالب است و لیکن در اعتقادبه اصول نظام سخت پایدار و چه خوش فرموده اند مقام معظم رهبری:" همه ما زیر بار منت معلمان هستیم ".
بنابراین تکریم حرفه معلمی باید در جامعه، همگانی و نهادینه شود به گونهای که سلام دادن و احترام به معلم یک افتخار محسوب شود.
پایان پیام /
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
محمدرضا باهنر نایبرئیس مجلس شورای اسلامی که ریاست جلسه علنی (۲۵اسفند) را بر عهده داشت پس از پایان تذکرات شفاهی نمایندگان گفت : در مورد تذکرات شفاهی نمایندگان میخواهم به دو نکته اشاره کنم؛ چرا که نمایندگان تذکراتی میدهند که نباید در این راستا به مجلس و دولت جفا شود.
وی ادامه داد: یکی از نمایندگان اعلام کرد مستمریبگیران، صدقهبگیر هستند، در حالی که مستمریبگیر، حقوقبگیر است و زمانی که دولت به مستمریبگیر حقوق میدهد، این حقوق حق وی است و بحث صدقه مطرح نیست.
نماینده مردم تهران در مجلس همچنین تاکید کرد: نکته دوم تکرار مباحث درخصوص آموزش و پرورش است؛ در مجلس شورای اسلامی و در زمان بررسی لایحه بودجه ۹۴ کل کشور، چند عدد به بودجه آموزش و پرورش اضافه شد، مانند ۱۷۰۰ میلیارد تومان از بودجه شرکتها، ۴۰۰ میلیارد تومان از اشخاصی که مالیات پرداخت نمیکردند، ۲۰۰ میلیارد تومان از کشفیات قاچاق و ۲۰۰ میلیارد تومان از تبصره ۲ ، ۴۰۰ میلیارد تومان برای نوسازی مدارس اختصاص یافت که براساس آن حدود ۳۰۰۰ میلیارد تومان در مجلس به بودجه آموزش و پرورش افزوده شد.
باهنر یادآور شد: ما شنیدیم حقوق ستادیها قرار است اضافه شود؛ در حالی که معلمانی که در روستا رفت و آمد دارند، زحمت زیادی میکشند، لذا از معاونت برنامه و بودجه و آموزش و پرورش میخواهیم که با دقت نظر خود، در تخصیص این بودجه و توزیع آن، عدالت را رعایت کنند.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در پایان گفت: مجلس در حد توان خود اقداماتی را انجام داده و دولت نیز تمام تلاش خود را به کار خواهد بست. اینکه میگویند رتبه حقوقی معلمان پایین است، حرف درستی نیست چرا که ما چهار پنج گروه مستخدمهای دیگری در دستگاههای دولتی داریم که معدل حقوقشان از معلمان بسیار پایینتر است، لذا نباید چنین صحبتهایی تکرار شود.
انتهای پیام/
ایسنا
در زمان وزارت آقای مرتضی حاجی طرح " مسیرارتقای شغلی معلمان " طراحی و اجرا شد .
در این طرح معلمان بر اساس امتیازات کسب شده در سه رتبه " ارشد ، خبره و عالی " طبقه بندی می شدند .
هدف از اجرای این طرح مطابق تصويب نامه شماره 2552/ت29933هـ مورخ 26 / 1/ 1383 هيأت وزيران ؛ ايجاد انگيزه ، كارايي معلمان و ارتقاء سطح كيفي خدمات آموزشي بود که ، دستورالعمل مسير ارتقاي شغلي معلمان در جلسات مورخ 28 / 2 / 1383 ، 4 / 3 / 1383 ، و 9 / 3 / 1383 تصويب شده و شوراي امور اداري و استخدامي كشور آن را ابلاغ نمود .
در این طرح بر حفظ و ارتقاي توانمندسازي فردي ، توانايي هاي عملكردي و بهره وري تاکید شده بود .
تاکنون میزان موفقیت این طرح در مورد پارامترهای ذکر شده مورد ارزیابی و قضاوت قرار نگرفته است اما با مشاهده وضعیت فعلی نظام آموزشی و نیز میزان رضایت مندی کارکنان می توان ادعا نمود که طرح مسیر ارتقای شغلی معلمان به اهداف مورد نظر نرسیده است .
در اردیبهشت سال 92 دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش ضمن اعلام جزئیات نظام رتبهبندی معلمان، گفت: آموزش و پرورش برای رتبهبندی معلمان چهار درجه را به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد کرده که این امر بررسی میشود.
مهدی نوید ادهم درباره نظام رتبهبندی معلمان که یکی از مبانی تحول در آموزش و پرورش ذیل سند تحول بنیادین محسوب میشود، اظهار نمود که رتبهبندی معلمان یکی از اولویتهای اول برنامههای آموزش و پرورش است و در آخرین جلسهای که صبح امروز درباره جزئیات آن برگزار شد، گزارشی برای ارسال به شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی آماده شد.
نظام رتبه بندی معلمان ، معلمان را در چهار مرتبه مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم طبقه بندی کرده است .
همچنین منابع اعتباری لازم برای اجرای نظام رتبه بندی حرفهای معلمان باید به گونهای پیش بینی شود که حقوق و مزایای آنها از ۸۰ درصد مجموع حقوق و فوقالعادههای کارکنان مشابه مشمول اعضای هیئت علمی دانشگاهها کمتر نباشد.
اهداف نظام رتبه بندی معلمان به شرح زیر بیان شده است :
* افزایش انگیزه و کارایی معلمان در انجام وظایف و اثربخشی فعالیتهای آنها برای شکوفا شدن شایستگیهای دانشآموزان
* ارتقای منزلت اجتماعی و صلاحیت علمی و مهارتهای حرفهای معلمان و بالا بردن سطح معیشت آنها
* توسعه مشارکت معلمان در فرآیند بهسازی برنامههای آموزشی، پژوهشی، تربیتی و فرهنگی
* سنجش مستمر صلاحیتهای تخصصی و حرفهای معلمان
* ایجاد انگیزه در زمینهسازی برای مشارکت و دخالت دانشآموز در امر تعلیم و تربیت
* بهبود و ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت و ایجاد رابطه بین درجه کارایی و میزان پرداخت
آن چه که مهم است این است که نظام " جذب نیروی انسانی " در آموزش و پرورش تابع قاعده و یا نظم تعریف شده ای نیست .
ورود نیرو و یا فرآیند استخدام در آموزش و پرورش براساس اراده های بعضا شخصی و یا فشارهای سیاسی صورت می گیرد .
برای رسیدن به یک نظام آموزشی حرفه ای باید " معلم حرفه ای " تربیت نمود . " معلم حرفه ای " بر اساس دانش ،تخصص و تجربیات مربوط و در یک فرآیند رقابتی وارد چرخه آموزش می شود .
درست است که طراحی و اجرای نظام رتبه بندی معلمان بر اساس سند تحول بنیادین صورت می گیرد اما ساز و کار اجرای این نظام قبلا از سند مذکور حذف شده است !
" سازمان نظام معلمی " باید عهده دار اجرای نظام رتبه بندی معلمان و تنها مرجع صدور صلاحیت های حرفه ای و تخصصی برای تدریس و حرفه معلمی باشد .
سازمان نظام معلمی باید ساختاری« مستقل و حتی غیردولتی » داشته باشد تا بتواند به وظایف حرفه ای و ذاتی خود عمل نماید .سپردن اجرای نظام رتبه بندی معلمان به " گروه های آموزشی " و حتی گروه های مشابه ، فلسفه اجرای نظام رتبه بندی معلمان را با چالش های اساسی روبه رو نموده و در بهترین حالت سرنوشتی بهتر از طرح مسیر ارتقای شغلی معلمان منجر نخواهد داشت !
متاسفانه برخی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش از سر ناچاری و حتی در برابر فشار افکار عمومی معلمان برای پرداخت مطالبات آنان آدرس " رتبه بندی معلمان " را می دهند و این بزرگ ترین اشتباه در مورد طرحی است که قرار است روی معیارهای کیفی و درونی آموزش و پرورش متمرکز شود .
گره زدن نظام رتبه بندی معلمان با معیشت آنان ، رویکردی نادرست و غیرعلمی است و مسئولان و حتی نمایندگان مجلس باید از آن اجتناب ورزند .
اگر قرار است در مورد معیشت معلمان و اقتصاد آنان کاری صورت گیرد بهتر است به همان قانون مدیریت خدمات کشوری و قوانین مصوب قبلی مراجعه شود . موارد و فصولی که برای کارمندان دولت اجرا می شود - مانند بندهای 5 و 10 ماده 68 قانون مدیریت خدمات کشوری ، تفاوت تطبیق ، فوق العاده کلان شهرها ، کمکهای رفاهی کارمندان شامل کمک هزینه روزانه مستقیم یا غیرمستقیم غذا برای کارمندان ، کمک هزینه مستقیم یا غیر مستقیم مهد کودک برای کارمندان اناث ، کمک هزینه مستقیم یا غیر مستقیم ایاب و ذهاب (سرویس رفت و آمد ) و بسیاری از موارد دیگر که متاسفانه برای معلمان اجراء نمی شود مطابق قانون پرداخت گردد .
آن چه که مهم است این است که در جامعه ما طرح ها روی کاغذ خوب هستند اما در مرحله اجرا با مشکلات اساسی و متعدد روبه رو شده و ممکن است خنثی و یا حتی به ضد خود تبدیل شوند .
منابع مالی تامین کننده " نظام رتبه بندی معلمان " مشخص نشده و یا شفاف نیست .احاله دادن منابع مالی تامین کننده کننده این موارد و حتی اجرای مصوبه" فوق العاده شغل معلمان " که محل مناقشه میان وزارت آموزش و پرروش و دیوان عدالت بوده است به صرف جویی در منابع و اعتبارات و یا حتی اصلاح ساختار نیروی انسانی واقع بینانه نبوده و تحصیل آن ها در کوتاه مدت امکان پذیر نخواهد بود .
این در حالی است که هنوز مشکل کسری بودجه بالای آموزش و پرورش حل نشده است و معوقات بسیاری بر دوش ساختار اداری و مالی آن سنگینی می کند .
اجرای نظام رتبه بندی معلمان اگر مطابق اصول و قواعد علمی و نیز آماده کردن زیر ساخت های مربوطه صورت نپذیرد و در اجرای آن شتاب زدگی صورت گرفته و بدون کارشناسی و بازخورد اجراء شود به سرنوشت طرح های قبلی دچار خواهد شد و میراث آن برای جامعه آموزش و پرورش جز " سرخوردگی " و " بی اعتمادی " بیشتر نخواهد بود .
پیشنهاد می شود قبل از تصویب و اجرای نظام رتبه بندی ، مشکلات بودجه ای آموزش و پرورش به صورت ریشه ای و در یک فرآیند کارشناسی حل شود .
در واقع ، آن موارد قانونی که جزء حقوق معلمان و مطالبات آنان است قبل از ارائه به مجلس توسط برنامه ریزان و بودجه نویسان طراحی و گنجانده شود .
همچنین می توان به صورت هم زمان آن موارد مغفول را در کنار منابع لازم برای نظام رتبه بندی معلمان قرار داد تا هیچ یک تحت الشعاع دیگری قرار نگیرد .
علی پورسلیمان
مدیر سایت سخن معلم
مسائل آموزش و پرورش در سطح كلان در واقع تبيينكننده وضعيت موجود است و پرداختن به آن و يافتن راهكارهاي مناسب ترسيمكننده وضعيت مطلوب خواهد بود به اين معنا كه با فهم و تحليل دقيق رويكردهاي كلان، موضوعات ريز در ذيل آن بهتر فهميده ميشود چرا كه بدون تصور اين رويكردها پراكندگي ناشي از درك ناقص وتك بعدي ما را به بيراهه ميبرد به همين منظور به مواردي اشاره ميكنم كه به تصور بنده ميتواند در اين راستا راهگشا باشد.
١- نداشتن تئوري و برنامهاي براي حل تعارض سنت و مدرنيته
آموزش وپرورش نوين در ايران به دنبال نوعي تغيير نگرش در جهت بازسازي سياسي و اجتماعي جامعه استبداد زده، استعمار زده، فقير، بيمارو رنجور عهد قاجار شكل گرفت. بسياري از نو انديشان آن دوره مهم تاريخي، اين نهاد اجتماعي را دروازهاي براي ورود به تحولات كيفي و كمي ميشمردند. تا اينكه در دوره پهلوي اول جريان دولتيسازي مدارس شدت گرفت و حكومت از مدارس ابزاري ساخت تا انتظارات خود را براي تغيير شكل و محتواي جامعه، تعميق بخشد. اين حركت به افزايش رويارويي سنت و مدرنيته در ايران كمك كرد و اين چالش را به عنوان مهمترين عامل در تظاهر مسائل و مشكلات آموزش و پرورش درايران قوت بخشيد. انقلاب اسلامي هم خواه ناخواه اين چالش را به نحو بنيادي پيش روي خود داشت. اين معماي ناگشوده در نظام تعليم وتربيت، بيشتر از هر نهاد ديگري خود نمايي ميكرد. بحث تحول بنيادي در اين نهاد نيشتر زدن و باز شدن دُمل چركين چنين تقابلي بود. تمركز و برنامهريزي براي تحولاتي كه هنوز مباني نظري خود را نيافته بود و غفلت ازوضعيت موجود آن، باعث بيرمق شدن آموزش وپرورش رسمي كشور شد.
٢- نداشتن يك نظريه و نقشه راهي بلندمدت
دستگاه آموزش وپرورش، به كوهي صعب العبور ميماند كه مسوولان آن، هر بار از يك قسمت شروع ميكردند. هنوز نقشه پازل مانندي تهيه نشده كه همگان از نماي بالا ببينند كه چه تحولي در حال رخ نمودن است و هر اقدامي مربوط به كدام قسمت نقشه ميشود. نداشتن يك نظريه روشن در آموزش و پرورش كه ريشههايش را در خاك فرهنگ و انتظارات معقول اين سرزمين فرو برده باشد عامل سردرگمي و به ثمر نرسيدن تلاشها شد و ما كه در اخذ و اقتباس نظرات بنيادي مرتبط با آموزش وپرورش آن صبوري و حوصله را كه مباني هريك را تجزيه و تحليل كنيم از دست داده بوديم به التقاتي از مكاتب رو آورديم كه البته اين مساله در هر دورهاي فراز و فرود خاص خود را داشت و به مسائل و مشكلات دامن زد.
٣-بودجه و امكانات ناكافي
ميپذيريم كه نظام تعليم وتربيت رسمي موجود دچار كاستيهاي فراواني است، اما همه تحولات بايد در بستر همين زمين كه نام آن را آموزش وپرورش با همه دستگاههاي اقمارياش و آموزش عالي با همه مختصاتش، گذاشتهايم، صورت پذيرد. هر نقشهاي كه داريم در اين زمين و ساختمان و امكانات مادي و معنوياش بايد به اجرا درآيد، در مريخ كه نميخواهيم دستگاه تعليم وتربيت جديد را برپا كنيم. بنابراين خشكاندن و سوزاندن اين زمين و امكانات آن يا به صورت قطره چكاني اختصاص بودجه به آن، نميتواند توجيهپذير باشد.
٤- وضعيت معيشتي معلمان و مقايسه آن با ساير كارمندان
در اين باره توضيحي نميدهم كه بهبود وتغيير اين وضعيت چگونه ميتواند چرخه را به سمت دگرگوني مثبت پيش ببرد. اما يادآور ميشوم كه درست است بهبود و ترميم حقوق معلمان و رفع تبعيض تنها عامل دگرگونيهاي كيفي در آموزش وپرورش نيست اما ادامه وضعيت فعلي ميتواند عامل فروپاشي اساس تعليم وتربيت باشد.
٥- سلسله مراتب عمودي و آسيبهاي آن
مشاركت دادن كاركنان و معلمان در تصميمگيريها ميتواند باعث افزايش انگيزهها شود. بدنه آموزش وپرورش آن قدر از مراكز تصميمگيري و تصميمسازي فاصله دارد كه بخشنامهاي عمل كردن و فشار آوردن براي اجراي تصميماتي كه بدون حضور آنها گرفته شده به حالت آزاردهنده تبديل شده، چرا حوزه ستادي از داشتن يك ارتباط موثر و چابك عاجز است؟
چرا عمده كارشناسيهاي تاثيرگذار به صورت پروژه به اساتيدي در حوزه آكادميك سپرده ميشود كه يك روز را به عنوان معلم در يك مدرسه دولتي نگذراندهاند؟چرا ادارات آموزش وپرورش نميتوانند جلسات موثر با معلمان داشته باشند و شوراها در هر سطحي به تعارف برگزار ميشوند؟
٦- ناكارآمدي سامانههاي آموزشي
سامانههاي آموزشي ما در يادگيري و ياددهي، در برنامه درسي، در مبلمان آموزشگاهي و كلاسي، در ارزشيابي، در فناوري و تكنولوژي و آزمايشگاهي و در آموزش معلمان و اولياي دانشآموزان دچار معضل و مشكل است كه هر كدام از اين موضوعات را به تفصيل ميتوان در لابهلاي سخنان صاحب نظران جستوجو كرد. براي مثال هنوز از رسانه آموزشي معمولي، كاغذ و تخته و كتاب درسي به انواع متعدد فناوريهاي در دسترس براي تحقيق و تجزيه و تحليل و مشكل گشايي و حل مساله و ورود به جهان ارتباطات گذر نكردهايم.
٧- تعارض آموزشها با وضعيت و انتظار جامعه
آموزش و پرورش در دراز مدت نميتواند به صورت يك سازمان نگهبان، كه نوع خاصي از تفسيرها را از تعليم و تربيت ارايه ميكند، بماند. به تدريج ارتباط معقول با وضعيت فكري و ارزشي جامعه از كف ميرود و تفهيم وتفاهمها رو به ضعف ميگذارد وقتي آموزههاي مدرسه تناسب معنا داري با انتظارات جامعه نداشته باشد، روابط دستوري و خشك و گاهي بيمعنا شكل ميگيرد.
از طرف ديگر نظام آموزشگاهي بايد بتواند نياز بازار عرضه و تقاضا را برآورده كنند، اينكه ما انتظار داشته باشيم كه تعليمات مدرسه گره گشاي امورات زندگي جامعه باشد، انتظاري بيجا نيست. دستگاه تعليم وتربيت خصيصههاي جامعه را منعكس ميكند و تضادهاي موجود در نظامهاي اجتماعي و ناتواني نسبي نظامهاي آموزشي رابطه مستقيم با يكديگر دارند. جامعه متاثر از نظام تعليم وتربيت است، اما نه به اين معنا كه وضعيت جامعه تاثيري بر نظام تعليم وتربيت ندارد. براي بهبود وضعيت فرهنگي و اجتماعي در جامعه بايد از ايجاد دستگاه تعليم وتربيت توانمندحمايت جدي كرد امااگر بخواهيم يك نظام آموزشي كارآمد داشته باشيم بايد در مسير بهبود شرايط و وضعيت نهادهاي مدني تلاش كنيم. نگفته پيداست كه عدم كارايي موثر مدرسه در كاهش آسيبهاي اجتماعي ريشه در كجا دارد.
*كارشناس مسائل آموزش و پرورش
قبل از هرکاری، یادآوری لینک های زیر ضروری است :
* پرداخت حقوق فرهنگیان و این همه سروصدا؟
* نوبخت: دولت بدهی صداوسیما را می دهد/پرداخت مطالبات معوق حق التدریس ها
حقوق معلمان ابتدایی ۲۰ درصد افزایش یافت
پرداخت حق بیمه طلایی فرهنگیان
اما لینک چند خبر قدیمی:
پرداخت مطالبات فرهنگیان، هفته آینده
زمان پرداخت مطالبات فرهنگیان بازنشسته
رتبه بندی معلمان، تخطئه ی جدید علیه معلمان
جهت یادآوری جناب آقای نوبخت و جناب آقای فانی، که در تمام مصاحبه های اخیر خود جهت تحریک اذهان عمومی بر علیه معلمان از اصطلاح " پرداخت مطالبات فرهنگیان" استفاده نموده و آن را با طمطراق از شاهکارهای دولت فخیمه ی یازدهم یاد می کردند، اعلام می شود که تا ساعت 9 بیست و ششم اسفند هنوز موارد زیر در استان فارس پرداخت نشده است:
1- حق التدریس همکاران آموزشی
2- اضافه کار ساعتی همکاران اداری
3- پاداش پایان خدمت بازتشستگان
4- حق الزحمه برگزاری انتخابات 92
5- امتحانات و تصحیح اوراق خرداد 92
6- امتحابنات و تصحیح اوراق شهریور 92
7- امتحانات و تصحیح اوراق دی ماه 92
8- امتحانات و تصحیح اوراق خرداد 93
9- امتحانات و تصحیح اوراق شهریور 93
10 - کمک هزینه ی همکاران انتقالی از سال های متمادی گذشته
11- سرانه ی مدارس از دو سال پیش
حال با همه ی این تفاسیر، خواهشمند است جنابتان در تلویزیون ملی! ظاهر شده و دلیل آن همه صروصدا و دلیل عدم پرداخت را توضیح دهید.
آیا ما حق داریم از این به بعد وعده های شما را "سرخرمن" بدانیم یا آن را " شعارهای تبلیغاتی " بنامیم و یا کلا این طرز برخورد با خواسته های صنفی معلمان نوعی وهن نظام و فرهنگیان نیست؟
در پایان جهت تنویر افکار عمومی نیز یادآوری برخی مطالبات فرهنگان ضروری است، چرا که دولت و مجلسیان عزیز با تنزل این خواسته به پرداخت حقوق و یا افزایش حقوق سعی در مقابل هم قرار دادن اولیا و معلمان دارند که خود ظلمی دیگر است:
1 - سياست زده شدن محيط آموزشي کشور، تا جایی که نمایندگان محترم فقط زمانی سراغ آموزش را می گیرند که برای اخذ رای به آنها نیاز داشته یاشند .
البته باید به این نمایندگان هشدار داد که ممکن است فرهنگیان در زمان انتخابات 94، از همین حربه برای برخورد با خودشان استفاده کنند.
2 - امنيتي شدن محيط هاي فرهنگي ، وقني معلمين تحت فشارهاي امنيتي باشند چطور مي توانند آزادانديشي را بياموزند؟
باید پذیرفت که بیش از 90 درصد رفتارهای دانش آموزان در مدراس شکل می گیرد و معلمین تاثیر رفتاری زیادی بر فرزندان ما دارند و به همین دلیل است که با علم به ارزشمند بودن تمام مشاغل، نباید اجازه داد مشکلات معیشتی فرهنگیان به مشاغلی دون شان مربیان فرزندان ما سوق دهد ؛ چرا که این امر باعث سرخورده شدن فرزندان ما خواهد شد که عواقب بسیار ناخوشایندی به دنبال خواهد داشت.
3 - مشکلات ناشي از بي عدالتي آموزشي ؛ فقط به عنوان یک مثال، در حالی که در یکی از مدارس ایران شهر دانش آموزان در زمستان سرد در کپرها و گاهی در هوای باز و با صندلی هایی از جنس سنگ! در حال تحصیل هستند، دانش آموزان دیگری در مدارس از امکاناتی از قبیل آمفی تئاتر، سالن اجتماعات و انواع سالن های ورزشی برخوردارند؛ هر چند بنده دوست دارم همه ی مدارس از این امکانات برخودار باشند اما می شد به جای سالن ورزشی در یکی از این مدارس یک اتاق کوچک 20 متری برای دانش آموزان ایرانشهری احداث نمود.(عکس مدرسه ی مورد نظر موجود است)
4 - مشکلات عديده ي ناشي از فقر خانواده هاي دانش آموزان ؛ زمانی که در قانون تحصیل رایگان به صراحت ذکر شده است اما جزئیات آن خیر، شاهد این هستیم که در بسیاری از مدارس دانش آموزانی هستند که از فقر ناشی از درآمد اندک خانواده ها، با بسیاری از مشکلات دست و پنجه نرم می کنند از جمله بی رغبتی به حضور در کلاس، عدم علاقه به یادگیری و ...
5 - سوء تغذيه دانش آموزان که ناشي از بي اطلاعي و يا سطح درآمد خانواده هاست؛ هستند خانواده هایی که از سیر نمودن فرزندان خود عاجزند . باید در برنامه های بلند مدت این فرزندان ایران زمین را در نظر داشته باشیم. یکی از بزرگان علمی کشور می گوید " من فقط به خاطر تغذیه رایگان در مدارس به مدرسه می آمدم" نکته های اخلاقی زیادی در این جمله ی کوتاه نهفته است.
6 - فقر تجهيزات رفاهي و تفريحي مدارس براي دانش آموزان ؛ بسیاری از مدارس در تامین توپ فوتبال برای دانش آموزان عاجزند، در حالی که اگر از متولیان آموزش و پرورش در این مورد سوال شود، آماری ارائه می دهند که باورکردنش سخت است.
7 - عدم وجود تعامل مناسب بين خانواده و مربيان ؛ به علت شکست طرح انجمن اوليا و مربيان به دليل اجراي کليشه اي آن
8 - پائين بودن شان آموزش در کشور به دليل" نگاه هزينه اي " متوليان به مقوله آموزش ؛ تا زمانی که نگاه هزینه به آموزش و پرورش که از بیانات رهبری نیز بوده است، تغییر نکند، نباید امید هیچ بهبودی داشت.
9 - نگاه ابزاری به فرهنگيان توسط مجلس و دولت ؛ هم اکنون شاهد حضور برخی نمایندگان مجلس در محافل فرهنگی هستیم برای جلب رای این قشر، چرا که اینان می دانند تاثیر معلم در نگاه جامعه چیست.
10 - تفاوت هاي فاحش در اجراي قانون بين کارمندان و کارکنان دولت
11 - نبود امکانات رفاهي متناسب با شان کارکنان و کارمندان دولت و هم چنین تبعیض در برخورداری آنان از این فضاها، به عنوان یک مثال ساده در بسیاری از استان ها ، ویلاها و سوئیت هایی وجود دارد که فقط نیروهایی خاصی از وجود آن اطلاع دارند .
12 - عدم توجه به تفاوت هاي فردي دانش آموزان در برنامه ريزي هاي آموزشي و پرورشي
13 - نگاه کليشه اي و برنامه اي به مراسم هاي مذهبي و تربيتي که باعث دين گريزي دانش آموزان شده است ؛ به جرات می توان گفت که اغلب دانش آموزان برای شرکت در مراسم های مذهبی اکراه دارند، در حالی که این برنامه ها می تواند در تلطیف روح دانش آموزان و به تبع آن یادگیری بهتر آنان تاثیر فراوانی داشته باشد.
14 - عدم توجه به پژوهش هاي بنيادي در آموزش و پرورش متناسب با پيشرفت هاي علمي دنيا ؛ به عنوان مثال ساده، در آموزش و پرورش استان فارس، 52 عنوان پیشنهادی برای انجام کارهای پژوهشی در اختیار همکاران قرار گرفته است که هیچ کدام از آنها به حوزه ی علوم پایه ارتباطی ندارد و همه در حوزه کارهای اماری در سطح پائین علمی است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
رتبه بندی معلمان، تعیین سود بازرگانی کالاها، توسعه اشتغال و افزایش رقابتپذیری و رعایت حقوق مصرفکنندگان از مصوبات آخرین جلسه هیئت وزیران در سال ۹۳ بود.
آخرین جلسه هیئت دولت در سال ۱۳۹۳ صبح چهارشنبه به ریاست آقای روحانی رئیس جمهور برگزار شد و اعضای دولت درباره مهمترین مسائل کشور با یکدیگر بحث و تبادل نظر کردند.
براساس مصوبه رتبه بندی معلمان، مشمولان طرح طبقهبندی معلمان شامل آموزگاران، دبیران، هنرآموزان، مربیان امور تربیتی، مشاوران، مراقبان سلامت، مدیران و معاونان مدارس و مجتمعهای آموزشی و تربیتی براساس ضوابطی که به تصویب هیئت وزیران میرسد، رتبهبندی حرفهای میشوند.
مشمولانی که براساس ضوابط مصوب در یکی از رتبهها قرار میگیرند، به ترتیب از 15 ، 25 ، 35 و 50 درصد افزایش امتیاز حق شغل از مهر 1394 برخوردار خواهند شد.
افزایش 14 درصدی حقوق کارکنان دولت
با تصویب دولت، افزایش ضریب حقوقی سال 1394 شاغلان مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری، نظام هماهنگ پرداخت، بازنشستگان، وظیفهبگیران و مشترکان صندوقهای بازنشستگی کشوری و نیروهای مسلح و سایر صندوقها به میزان 14درصد تعیین شد و همچنین ضریب حقوقی اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و قضات نیز تعیین شد.
لایحه اصلاح و دائمی شدن قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور که از اجرای آزمایشی آن بیش از 10 سال گذشته است، پس از ارزیابی نتایج حاصل از اجرا در دوره آزمایشی، به تصویب هیئت وزیران رسید.
لایحه تمدید قانون مدیریت خدمات کشوری از دیگر مصوبات جلسه روز چهارشنبه هیئت وزیران بود.
با توجه به اقدامات صورت گرفته برای تنظیم پیشنویس اصلاحات و دائم کردن قانون مذکور و تقدیم آن به مجلس شورای اسلامی در طول سال 1393، به دلیل عدم حصول اتفاق نظر کارشناسی درخصوص کمیت و کیفیت اصلاحات قانون، امکان تقدیم بهموقع لایحه مربوط به مجلس شورای اسلامی میسر نیست و به مدت زمان بیشتری نیاز است، لایحه تمدید مهلت اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری به مدت دو سال با قید دو فوریت تقدیم مجلس خواهد شد.
خبرگزاری صدا و سیما