گروه اخبار/
نماینده مردم خلخال و کوثر در مجلس شورای اسلامی گفت: افزایش ۲ هزار میلیارد تومانی حقوق معلمان برای سال ۹۴ در مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شده است.
جلیل جعفری بنه خلخال صبح امروز در آئین تجلیل از برگزیدگان کنکور سراسری شهرستان خلخال اظهار داشت: افزایش 2 هزار میلیارد تومانی حقوق معلمان برای سال 94 در مجلس شورای اسلامی مطرح شده که امیدواریم به تصویب رسیده و بتوانیم معلمان و فرهنگیان را از این افزایش بهرهمند کنیم.
وی افزود: با تصویب و اجرایی شدن این طرح شاهد افزایش درآمد و حقوق فرهنگیان شده و به تبع آن بهبود وضعیت معیشتی آن را شاهد میشویم تا بتوانیم بخشی از تلاشهای معلمان را در امر خطیر آموزش و پرورش دانشآموزان که آیندهسازان مملکت به شمار میروند جبران کنیم.
جعفری بنهخلخال تصریح کرد: تمامی تلاش و همت نمایندگان مجلس افزایش سطح حقوق و دریافتی قشر فرهیخته معلمان بوده تا با افزایش حقوق و بهبود وضعیت زندگی و معیشتی شاهد افزایش همت و تلاش آنها در امر تعلیم و تربیت دانشآموزان و آیندهسازان کشور باشیم که تصویب طرح افزایش حقوق معلمان میتواند راهگشایی در این زمینه باشد.
نماینده مردم خلخال و کوثر در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از کمبود برخی امکانات آموزشی در شهرستان خلخال بیان کرد: با وجود اینکه آموزش و پرورش خلخال همتراز با مناطق توسعه یافته کشور بوده شایسته نیست که دانشآموزان این منطقه با کمبود امکانات و تجهیزات آموزشی و پرورشی مواجه بوده و این کمبودها سبب افت عملکرد آنها شود.
وی از افزایش رتبه کنکور شهرستان خلخال خبر داد و گفت: در بین مناطق 13 گانه آموزش و پرورش استان اردبیل، رتبه کنکور شهرستان خلخال 5 پله ارتقاء یافته که این امر در سایه تلاش و همت فرهنگیان و کارکنان آموزش و پرورش شهرستان خلخال اتفاق افتاده است.
نماینده مردم خلخال و کوثر در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: با افزایش و ارتقای این رتبه در شهرستان در صورت اصلاح قطببندی و منطقهبندی کنکور استان شهرستان خلخال با توجه به عملکرد مطلوب و مناسب در این حوزه میتواند به جایگاه و رتبه نخست استان اردبیل دست یابد که این افتخاری برای شهرستان به شمار میرود که میتواند در این حوزه سبب موفقیتهای بعدی باشد.
تسنیم
مدتی پیش در نهم شهریور 93 مطلبی تحت عنوان " رتبه بندی معلمان، تخطئه ی جدید علیه معلمان " در یکی از رسانه های مجازی کشور منتشر نمودم و نکاتی را متذکر شدم اما اینک که نظام رتبه بندی معلمان پس از حدود دو سال درگیری مستقیم معلمان با دولت و مجلس، در حال گام نهادن به پله های تصویب است، که پس آن هم حداقل یک سال لازم است تا آئین نامه های اجرایی آن آماده شده و از تصویب هیئت دولت گذرانده شود، بنا بر تجربیات بیست و چهارساله ام در آموزش و پرورش، پیش بینی بنده این است که این هم مانند سایر مصوبات تا زمانی اجرا می شود که برای دولت هزینه ای نداشته باشد و به محض وارد شدن به کانال های مالی، بهانه ها برای خالی کردن شانه از زیر بار مالی آغاز خواهد شد.
علاوه بر این نکات غامض و پوشیده ای هم در این لایحه وجود دارد که مشخص نیست چگونه باید به آن پاسخ داد.
اولین سوال این است که اولین گام برای اجرای طرح چیست؟ و آیا همکاران باید از رتبه " مربی معلم " شروع کنند؟ در این صورت همکاران بالای بیست و پنج سال باید عطای پیشرفت را به لقای آن ببخشند.
پیشنهاد می کنم در قدم اول می توان رتبه های شغلی فعلی موجود در احکام همکاران را معادل سازی نمایند ؛ به عنوان مثال ارشد، خبره و عالی را تحت شرایط خاصی با رتبه های مربی، استادیار و دانشیار معادل سازی نمود.
سوال دوم اینکه زمان اجرای آن چگونه است؟ اگر بر اساس گفته های وزیر محترم و معاونین ایشان از شهریور سال بعد قرار است اجرا شود، بار مالی آن چگونه تامین خواهد شد چرا که در لایحه ی بودجه سال 94 هیچ ردیفی برای آن پیش بینی نشده است، مگر اینکه قصد دولت و مجلس خریدن زمان برای رسیدن تابستان و خاموش شدن تب اعتراضات باشد.
سوال آخر که از همه مهم تر است، اگر به دلیلی مجلس آن را تصویب نکند و یا شورای نگهبان از اجرای آن جلوگیری نماید و یا اینکه وزیر محترم و هیئت دولت به دلایلی از ابلاغ آن سرباز زنند، تکلیف چیست؟
بسیاری از بخش نامه هایی که برای فرهنگیان مزایای مالی به دنبال دارد سال هایت در کشوی میزها خاک می خورد !
در پایان متذکر می شود که هر گونه نارضایتی شغلی در بین همکاران فرهنگی، ناخودآگاه به خانواده ها و جامعه منتقل شده و باعث التهاب خواهد شد و لذا از دست اندرکاران بودجه ریزی و تصویب قوانبن خواهشمند است تا نسبت رفع تبعیض از تمام مشاغل اقدام نمایند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بحث استیضاح وزیر آموزش و پرورش مدت هاست در مجلس مطرح شده که طولانی شدن این مسئله آن را به یک برنامه فرسایشی و زمان بر برای مجلس نشینان تبدیل کرده است و پیامد آن از دست رفتن زمان برای بررسی لوایح و طرح هایی است فوریت آنها در این شرایط ضروری تر به نظر می رسد .
مهم ترین موارد عنوان شده جهت استیضاح عبارتند از :
1- بی توجهی به مصوبات مجلس
2- عدم پرداخت مطالبات فرهنگیان
3- وعده های عملی نشده به بازنشستگان
4- پرداخت نکردن سرانه های آموزشی
5- انتصابات با رنگ و بوی سیاسی
وقتی به دلایل عنوان شده از سوی وکلای ملت توجه کنیم به نکاتی قابل تأمل پی خواهیم برد . هرچند نمایندگان خواستار استیضاح دلایل تکراری و جذاب فوق که اغلب آنها برای آموزش و پرورش بار مالی دارند را به عنوان سرفصل های استیضاح بیان می کنند اما به نظر می رسد مهمترین دلایل آنها منافع شخصی و تسویه حساب های سیاسی با مدیران استانی و شهرستانی حوزه های انتخابیه خود می باشد.
که به عنوان نمونه می توان به برکناری پرحاشیه یکی از مدیران کل آموزش و پرورش استان های جنوبی کشور اشاره کرد. در پی فشارهای یکی از طراحان اصلی استیضاح به وزیر برای برکناری مدیرکل آموزش و پرورش استان حوزه انتخابیه خود ، نهایتا این وزیر بود که برای کاستن فشارها برروی خود به خواسته های غیرمنطقی و سیاسی نمایندگان تن در داد و با برکناری مدیرکل زمینه را برای توقعات غیر معقول و بیشتر نمایندگان فراهم نمود .
آیا بهتر نبود وزیر محترم همچون دکتر فرجی دانا وزیر اخلاق مدار و توانمند علوم مقاومت می کرد و از استقلال در تصمیم گیری وزارتخانه متبوع خود دفاع می کرد؟
به واقع دادن این گونه امتیازات به وکلا تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟
چگونه است که نمایندگان محترم برای جلوگیری از سیاسی شدن بدنه ی آموزش و پرورش به آقای دکتر نجفی وزیر پیشنهادی رئیس جمهور که مورد اقبال عموم فرهنگیان بود رأی اعتماد ندادند ولی خود این گونه با این نهاد آموزشی و فرهنگی رفتاری سیاسی و دوگانه دارند؟
نمونه فوق شرح حالی از وضعیت بدنه ی آموزش و پرورش کشور در حال حاضر می باشد که فضای این نهاد علمی و فرهنگی را به فضایی سیاست زده تبدیل کرده وادامه این روند آموزش وپرورش را از اهداف اصلی خود که همان تربیت نیروی انسانی مورد نیاز کشور است دور می سازد.
با نگاهی اجمالی به وضعیت آموزش و پرورش در دولت های گذشته خواهیم دید که بحث معیشت فرهنگیان بازنشسته و شاغل به یک معضل همیشگی و همراه با نهاد تعلیم و تربیت تبدیل شده است که دغدغه ی اصلی همه ی وزیران قبلی هم به شمار می رفت و باعث تجمعات صنفی و به حق معلمان در سال های گذشته و امسال شده است.
و این مسئله به اهرم فشاری برای نمایندگان تبدیل شده است تا به وسیله آن به خواسته های خود و اطرافیان شان دست یابند .
همه معلمان به یاد دارند که در دولت های گذشته با درآمد هنگفت نفت باز هم انبوهی از معوقات فرهنگیان به اواخر سال موکول می شد و معلمان را در انجام امور اولیه زندگی خود با مشکل مواجه می کرد .
چرا زمانی که بودجه در مجلس در حال چکش خواری است وکلای ملت سهم عیالوارترین نهاد دولتی را که با انبوهی از مشکلات مالی مواجه است به صورت قطره چکانی تزریق می کنند ، تا وزیر محترم نتواند با فراغ بال بیشتری به فکر حل مشکلات کارمندان زیرمجموعه خود باشد ؟
هرچند برعملکرد دکتر فانی انتقاداتی وارد است اما شایسته است که نمایندگان محترم شرایط موجود در آموزش و پرورش را درک کنند و با حمایت بیشتر خود از آموزش و پرورش ، زمینه را برای رشد و توسعه این دستگاه فراهم آورند.
آیا زمان آن نرسیده است که برای حل این مسئله باتشکیل اتاق فکری در وزارتخانه وباهمراهی مجلس برنامه ای اساسی وعملیاتی را طراحی وآنرااجرا نمود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
1- چندی پیش فیلم کوتاهی با تلفن همراهم دریافت کرده بودم. داستان این بود، مسافری سوار قطار شهری شد که در آن انبوهی از مسافرانِ دمق و اخمو کنار هم نشسته یا ایستاده بودند. مسافر تازهوارد به ناگاه خندیدن با صدای بلند و بیهوده را آغاز کرد. نخست مسافران با بیاعتنایی نگاهی سرزنشآمیز به او انداختند و به کار خود سرگرم بودند اما به آرامی لبخندها آغاز شد و به تندی همه مسافران را فرا گرفت و شادی و سرزندگی فضای آن قطار شهری را آکند و نشان داد که خنده بر هر دردی دواست، بهویژه دردِ اخمویی و دمقی.
۲- مدتی است که تارهای صوتیام به درستی از پس وظیفهشان بر نمیآیند و صدایم خَشدار شده است و به سختی شنیده میشود. چندین پزشک رفتهام و همه میگویند برای مدتی نباید سخن بگویی و بهگاه اجبار، آرام گفتوگو کنی تا شاید به حالت نخستش برگردد! البته در پاسخ به آنها میگویم، من آموزگارم و در ساختار آموزشی سنتی و بدون امکانات ما، سخنرانی فراگیرترین روش و صدا مهمترین ابزار برای کنترل دانشآموزان بیانگیزه و گریزان از آموزشِ بیشور و شوق و کسالتآور است. از این رو ٣-٢ هفتهای است که با لیوان آبِ جوش، راهی کلاسهای شلوغ میشوم و از سر ناچاری، آرام درس میدهم و آرام سخن میگویم. درس دادنم به پچپچ میماند و دانشآموزان نیز باید آرام باشند تا صدایم را بشنوند - کاری که کمتر از بچههای امروزی بر میآید - اما به نکتهای شگفتآور پی بردهام. چون من آرام سخن میگویم، ناخودآگاه بچهها نیز با همان بلندی صدای خودم، با من سخن میگویند. روزهای نخست از این رفتار خندهام میگرفت اما پس از مدتی دریافتم که این رفتار، واکنشی فراگیر و طبیعی است و از بسیاری از دور و بریهایم سر میزد.
تجربه به ما آموخته است که هرگاه دلتنگیام و از یک گرفتاری تن و جانمان آزرده، افزون بر اینکه در و دیوارهای شهر و رفتارهای همشهریان و همسایهها و کسانمان آزاردهنده و سوهانی میماند بر جان، خود نیز سرچشمهای میشویم برای گسترش نگرانی و تنش و درگیری. به زمین و زمان گیر میدهیم و دیگران را به بیفرهنگی و نادانی و بیاخلاقی متهم میکنیم، غافل از آنکه «آینه روزی که بگیری به دست/ خود شِکن آن روز مشو خودپرست». بیگمان دیگران آیینهای برای ما هستند و بهویژه رفتار نزدیکانمان نسبت به ما، بازتاب رفتاری است که نسبت به آنها داریم.
از این رو میگویند برای دگرگونی جهان، نخست باید درون خود را دگرگون کنیم. همواره پیرامونمان کسانی هستند که تندیس غم و ناامیدیاند و به جایش کسانی نیز هستند که سرچشمه شادباشی و شادکامیاند. از کسانی باشیم که شادی میپراکنند و از زندگی و سرزندگی سخن میگویند، نه برجی شویم که زهر و کینه و دشمنی و درد میآفرینند.
این سخن هنگامی شنیدنیتر میشود که زمستان با همه بیبارانیها و بیبرفیهایش میرود و «نرم نرمک میرسد اینک بهار/ خوش به حال روزگار». نوروز در راه است «بر چهره گل نسیم نوروز خوش است/ در صحن چمن روی دلافروز خوش است» زبانمان را از تلخی باز بداریم و چهرههایمان را به زیبایی خنده بیاراییم و ابری شویم که بر خار و گل به یکسان میبارد.
شیشه غم را نهتنها برای خویش که برای همه به سنگ بکوبیم و سرچشمهای شویم برای شادی که «گر نکوبی شیشه غم را به سنگ/ هفت رنگش میشود هفتاد رنگ».
نوروز بر همه شاد و خجسته باد.
انتخابات " شورایاری "فرصتی بود تا فرهنگیان و معلمان بار دیگر برنامه ها و قابلیت های خود را در عرصه عمومی مطرح کنند .
شورایاری ها ، فرصت ها و ظرفیت هایی است که اگر به صورت علمی ، منطقی و سیستماتیک مدیریت شوند می توانند در ساختن یک جامعه سالم با معیار « شهروندان مسئول » و « مسئولانی پاسخ گو » نقشی مهم و راهبردی ایفاء نمایند .
متاسفانه تاکنون به علت غلبه نگاه اقتصادی ، کارکرد شورایاری ها در حد یک " بنگاه اقتصادی و کاریابی " تنزل یافته است و مشاهده و مرور عملکرد این شوراها تاکنون وضعیت قابل دفاعی را نشان نمی دهد .
مهم ترین آفت و یا آسیبی که این نهادهای مدنی را تهدید می کند بیماری فراگیر و فرهنگی" رانت خواری و یا رانت جویی " است که آن ها را از اهداف خود دور کرده و به دیوار بی اعتمادی و ناکارآمدی مدیریت جمعی دامن خواهد زد .
اولین و مهم ترین کاری که « معلمان شورایار » با تکیه بر اصل " تعامل " باید انجام دهند برگرداندن این نهادها به مسیر اصلی و قانونی خویش است .
فرهنگیان و معلمانی که به این شوراها راه می یابند به دور از هر گونه روزمرگی و روابط کلیشه ای مرسوم در جامعه باید درصدد تصحیح کارکرد این شوراها بر اساس رویکرد اصلی باشند .
حضور فرهنگیان و معلمان در این شوراها باید نمود عینی داشته باشد و جامعه و اقشار مختلف این " متفاوت بودن " را مشاهده و لمس کنند .
معلمان هر جا که هستند باید نشان دهند که یک سر و گردن بالاتر از دیگران هستند و این ادعایی گزاف نیست !
بسیاری از فرهنگیان و معلمان وقتی به آن ها گفته می شود که به هم صنفان خویش رای داده و از آن ها حمایت کنید عنوان می کنند مگر آن هایی که قبلا بوده اند چه کاری انجام داده اند که دوباره آزموده را مورد مورد آزمون قرار دهیم ؟!
عملکرد برخی از فرهنگیان و معلمان به ویژه در نهادهای قانون گذاری مانند مجلس ، به شدت معلمان را حتی نسبت به یکدیگر بی اعتماد کرده است ...
این دور باطل باید شکسته شده و فصل نوینی در این عرصه با محوریت " اعتماد " شکل بگیرد .این ها نه در شعار که با " عملکرد " و " بیلان " حاصل می شود .
گروه سخن معلم از ابتدا موافق و مشوق استفاده از این فرصت ها و ظرفیت های قانونی بوده است .
باور ما بر این است لیست « ائتلاف بزرگ فرهنگیان» ایده آل ما نبود و قطعا ایرادات و نواقصی بر آن وارد بوده است .
سخن معلم بابت این مساله از فرهنگیان و معلمان محترم عذرخواهی می کند .
اما نکته مهم این است که این اولین تجربه فراگیر و تشکیلاتی برای تجمیع و سازمان دهی نیروهای پراکنده فرهنگیان و معلمان است و به مرور و در فرآیند « گفت و گو و تفکر نقادی »باید به وضعیت آرمانی خود نزدیک شود .
" گروه سایت سخن معلم " ضمن تبریک و آرزوی موفقیت برای معلمان شورایار در این آزمون مهم در کنار این دوستان و همکاران فرهیخته برای پی گیری اهداف و برنامه های مطروحه خواهد بود و تا حد توان از آن ها حمایت خواهد کرد .
ارتباط این رسانه با دوستان فرهنگی استمرار خواهد یافت و کارنامه و عملکرد آنان رصد خواهد شد و گزارش عملکرد به اطلاع عموم فرهنگیان و معلمان خواهد رسید .
باشد که این گام نخست ، طلیعه ای برای حصول به مراتب و فرصت های بالاتر و " تجلی آرزوهای تاریخی معلمان " جهت وصول مطالبات در چارچوب مثلث " معیشت – منزلت – معرفت " باشد .
کارنامه و عملکرد درخشان دوستان فرهنگی مقدمه ای برای تاسیس و تثبیت " فراکسیون صنفی معلمان " در مجلس خواهد بود .
به امید آن روز ...
اصلˏ برائت حکم مي کند مادام که جرمي برکسي به اثبات نرسيده باشد ،آن شخص از هر نوع اتهامي تبرئه خواهد بود .
بر اين اساس مادام که ضعف يا خطاي کسي به اثبات نرسيده باشد و در پرونده پرسنلي او منعکس نگرديده باشد ، نمي تواند و نبايد از دسترسي به مزايا محروم گردد. کساني که اين مقررات را وضع مي کنند يا غرض و مرض دارند يا نا آگاه و بي اطلاعند . با اين شيوه بيش از 90% مشمولين اين مزايا از آن ، بدون گناه يا هر انگيزه ديگر محروم خواهند شد .
ساده ترين تدبير اين است که فقط دو ملاک مورد ملاحظه قرار گيرد اول مدرک تحصيلي دوم سنوات . بديهي است اگر فردي خطايي داشته يا محکوميتي ، به شرط آن که در سوابقش انعکاس يافته و ميزان محروميت هايش نيز منعکس باشد از دريافت مزايا به طور طبيعي محروم خواهد بود و بقيه کسان به استناد حکايت پرونده مشمول آن مزايا خواهند بود . بعضي به علت اينکه فاقد اطلاع يا آگاهي يا سوابق لازمˏ عملکردي هستند فکر مي کنند هر قدر مسائل را پيچيده تر و مشکل تر بکنند ، بهتر است در حالي که در يک جامعه نبايد اين دغدغه ها وجود داشته باشد .
معلمي که تحصيلات و سوابقش روشن است ا́نگي هم در پرونده اش نيست بايستي مشمول شرايط رفاهي گردد . در گذشته ناداني ها زياد بود براي حقوق آخر ماه، مسئولين هزار و يک اˏن قلت داشتند . يکي مي گفت گواهي انجام کار ، ديگري مي گفت رضايت مسئول و هر کس براي آن که آب راحت از گلو فرو نرود بهانه اي براي عدم پرداخت مطرح مي ساخت در حالي که در بارگاه الهي اين ايرادات وجود ندارد .
من به انگيزه شرايط اجتماعي و سوابق ممتد خدماتي ام ، اين طرح را ديدم و به کارشناسان ارجاع نمودم . پس از بررسي هاي کارشناسانه به متوليان ديگر انتقال دادم .
انتظار اين بود متولياني که کار و ادامه آن به عهده آنان بود موارد اين طرح را با دقت بررسي و کارشناسي نموده سپس تقديم هيأت محترم دولت و مجلس محترم نمايند ولي امروز پس از قريب دو سال که متن را در جرايد ديدم با نهايت تأسف ملاحظه کردم هيچ کس کمتر تغيير فاحشي در متن اصلي نداده و قرار است کار را به همان شکل از تصويب هيئت محترم دولت گذرانده و آماده تقديم به مجلس محترم نمايند ، در حالي که انتظار مي رفت مديريت ها بتوانند گره ها از کار ها بگشايند و اين مفهوم عميق ضعفˏ مديريت است .
گروه اخبار /
لایحه مدیریت خدمات کشوری، لایحه ارسالی دولت اصلاحات به مجلس بود، که پس از کشو قوسهای فراوان و در حالی که دولت نهم اراده پیگیری آن را داشت، در سال 86، بعد از تایید شورای نگهبان به دولت ابلاغ شد.
این قانون بهمنظور حل مشکلات نظام اداری در دستور کار قرار گرفت، تا راهحلهایی را برای بهرهگیری بیشتر از ادارات دولتی به ارمغان بیاورد؛ چیزی که دولت نهم و دهم در برابر آن مقاومت کرده و حاضر به اجرای آن نشد. اما پس از مدتی خبرهایی از هیات دولت به بیرون درز کرد مبنی بر اینکه دولت در مورد برخی از کارمندان خود که مشاغل حساسی دارند، این قانون را به اجرا درآورده است. همین امر شروعی برای اعتراض گسترده معلمان در برابر دیوان عدالت اداری بهمنظور اجرا نشدن بند 5 قانون ماده 68 قانون خدمات کشوری در مورد آنها شد. بهطوری که اعتراضات مکرر معلمان دیوان عدالت اداری را مجبور کرد که به معلمان قول دهد رایزنیهای لازم را با دولت وقت انجام خواهد داد.
براساس بند 5 ماده 68 قانون خدمات کشوری، فوقالعاده شغل برای مشاغل تخصصی، متناسب با سطح تخصص و مهارتها، پیچیدگی وظایف و مسئولیتها و شرایط بازار کار با پیشنهاد سازمان و تصویب هیات دولت برای مشاغل تا سطح کاردانی 700 امتیاز، برای مشاغل همسطح کارشناسی حداکثر هزار و 500 امتیاز و برای مشاغل بالاتر دو هزار امتیاز تعیین میشود.
حال دیروز محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در نشست خبری خود که در ساختمان اصلی وزارتخانه برگزار شد، در پاسخ به سوالی در مورد آخرین رایزنیهای انجامگرفته بین آموزش و پرورش و دیوان عدالت اداری گفته است: «فوقالعاده شغل معلمان در آموزش و پرورش در چارچوب خدمات کشوری در حوزه پرداخت حقوق با سایر کارکنان تفاوتی داشته است. ما از مهر ماه 93 و با آغاز سال تحصیلی به تدریج به سمت اجرای بند 5 ماده 68 پیش رفتیم و از ظرفیت حداکثری این بند استفاده کردیم.» به گفته بطحایی طی حداکثر یک ماه آینده ارائه فوقالعاده شغل به معلمان در آموزش و پرورش به برابری میرسد. در همین راستا سایر کارکنان، مربیان و دبیران پرورشی که به دیوان عدالت اداری شکایت کردهاند، از حداکثر ظرفیت قانون برای اختصاص فوقالعاده شغلشان استفاده خواهد شد.
محمدرضا نیکنژاد، معلم و عضو شورای صنفی معلمان با اشاره به اینکه در اجرای این قانون در حق معلمان اجحاف شده است، اجرا شدن این طرح را موجب رفع بخشی از تبعیضات صورتگرفته علیه معلمان میداند. او در گفتوگو با فرهیختگان میگوید: «با اینکه اجرای این قانون در مورد معلمان ضمانت اجرایی ندارد، اما براساس صحبتهای معاون وزیر این قانون یک ماه پیش در مورد معلمان دبستان اجرا شده و قرار است ظرف یکی، دو ماه آینده در مورد سایر معلمان اجرا شود.» او معتقد است با توجه به اینکه این مساله بازتاب بیرونی گستردهای داشته است، آموزش و پرورش باید شجاعت فوقالعادهای داشته باشد که آن را اجرا نکند. او با یادآوری این نکته که هدف از تدوین این قانون هماهنگی بین کارمندان دولت است افزود اما در چند سال گذشته با اجرا نشدن کامل این قانون در مورد کارمندان بانک، وزارت بهداشت و معلمان دیدیم که تدوین این قانون بیفایده بوده و عملا باعث تبعیض بیشتر شده است.
نیکنژاد همچنین با توجه به صحبتهای دیروز بطحایی در مورد رتبهبندی معلمان میگوید: «چطور این قانون قرار است اجرا شود، در صورتی که بودجهای برای اجرای آن تخصیص نیافته است. اینطور که مشخص است قرار است بهخاطر کمکاری و مسائلی از این قبیل از حقوق برخی از معلمان کاسته شود و به حقوق بخشی دیگر از آنها اضافه کنند. طرحهای اینچنینی در کشورهای دیگر در صورتی اجرایی میشود که همه معلمان حقوق مکفی داشته و نیازی به شغل دوم نداشته باشند. اجرای این طرح بهمنظور افزایش انگیزه معلمان موفق است.»
براساس صحبتهای بطحایی رتبهبندی معلمان، کلیتی است که معلمان را در چهار رتبه تقسیم میکند و معلمانی که دارای مدرک بالاترند و تلاش بیشتری در جهت کیفیت آموزشی میکنند در رتبههای بالاتر قرار میگیرند و متناسب با رتبه از فوقالعاده شغل بیشتری استفاده خواهند کرد.
فرهنگيان و فرهيختگان محترم
مدتي در سايت وزين سخن معلم به دنبال ليست ائتلاف تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش هستم تا روز جمعه 22 اسفند از ظرفيت مدني شوراياري ها به نفع فرهيختگان تهران اقدام کنم .
خوشبختانه اين سايت وزين از دير باز به اين مهم به عنوان مقدمه تشکيل « فراکسيون صنفی معلمان در مجلس شوراي اسلامي » پرداخته است و وظيفه رسانه اي خود را به نحو احسن انجام داده است .
لذا بدين وسيله از استاد گران قدر جناب آقاي پورسليمان صميمانه تقدير و تشکل مي نمايم .
متأسفانه تا نزديک ظهر روز پنجشنبه مورخ 21 اسفند 1393 ليست کلي ائتلاف و يا ليست جداگانه از تشکل هاي مدني مشاهده نکردم . تنها ليست گسترده ای که مشاهده کردم در 17 اسفند ساعت 16:34 منتشر شد تحت عنوان " ليست نهايي ائتلاف بزرگ فرهنگيان استان تهران " است که در ابتدای آن آمده است :
لیست زیر نام مجموعه فرهنگیان و معلمانی است که در استان تهران خود را کاندیدای ورود به عرصه مدنی - صنفی شورایاری ها نموده اند.
در صدر جدول اسامي آمده است :
فرهنگیان، معتمدین محلات
در برخي نظرات که در ذيل اين ليست آمده است :
" مشاهده مي شود که به مديريت سايت سخن معلم انتقاد کرده که چرا بدون تحقيق ليست را منتشر کرده است .
باز هم فريب معلمان در آستانه انتخابات مطرح شده است و تحريم انتخابات تبليغ شده است .
از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي که با رأي معلم به مجلس شوراي اسلامي راه يافته و به « ضد معلم » تبديل شدند ياد کرده اند .
به نام هاي جا مانده از ليست هم اشاره شده است .
به نکته قابل توجه اي اشاره شده است که تهيه کننده این اسامی چه کسانی هستند ؟ "
به نظر بنده يکي از نقاط ضعف اين ليست ، عدم برنامه و نامشخص بودن نهاد مدني معرفي کننده است . زيرا نمي توان منتخبين را مورد پرسش قرار داد که چرا چنين اقدامي نکرده اند يا چرا چنين اقدامي انجام داده اند ؟ مرجع طرح سئوال کجاست ؟ لذا تکيه به اين ليست حرکت در تاريکي است .
قابل ذکر است که سخن معلم وظيفه رسانه اي خود را انجام داده است و پاسخ گوي نظرات فوق الذکر و ... نمي باشد .
خوشبختانه تحليل ها و تشويق هايي هم براي بهره مندي از اين ظرفيت قانوني ارائه شده است .
مسلم است که شرکت در انتخابات روز جمعه 22 اسفند بر اساتيد و فرهيختگان ، هنرمندان و انديشمندان ، توليد کنندگان و ارائه دهنده خدمات ، پزشکان ، مهندسان ، وکلا و... ساکن تهران واجب است زيرا شهروندان تهراني به خوبي به ظرفيت مدني اين نهال نو پا باور دارند و با حضور گسترده هم بر ماندگاري اين نهاد مدني رأي مي دهند و هم زمينه گسترش آن را در کلان شهر هاي ديگر فراهم مي آورند .
لذا بر همه شهروندان فرض است که بر اساس شناخت کامل از نامزدها و يا با توجه به برنامه هاي آنها ، منتخبين خود را به شوراياري ها هدايت کنند . و اگر شخص يا اشخاصي را گزينش نکرده اند ، به جاي رأي سفيد به ليست ائتلاف بزرگ فرهنگيان استان تهران در محله خود رأي بدهند .
روي منفي اين سکه حرکت در تاريکي است که در بالا توضيح داده شد . ولي روي مثبت آن حمايت از معلمان ، آموزش به تشکل هاي فرهنگي است که جهت تشکيل فراکسيون فرهنگيان در مجلس شوراي اسلامي بايد از شوراياري ها شروع کرد .
این روزها که شاهد اعتراض گسترده ی معلمان هستیم، بعضی از بینش ها و شعارهای نادرست خود بر عمق فاجعه می افزاید. ابتدا باید اعتراف نمود که معلمان نشان دادند که از فرهیخته ترین و قانون مدارترین اقشار اجتماع هستند ، گرچه دل آن ها دریایی از اعتراض و فریاد است اما تنها با سکوت خود و بدون هیچ گونه شعار سیاسی، خواسته های حداقلی خود را فریاد زدند.
در حالی که معلمان به وضع اقتصادی نابه سامان خود معترض هستند اما متأسفانه در اشتباهی اساسی این برداشت می شود که معلمان شعار برابری با سایر کارمندان دولت سر می دهند درحالی که معلم در هیچ کشور پیشرو، پیشرفته و حتی درحال توسعه ای کارمند تلقی نمی گردد و معلمی اساسا کاری تخصصی است، حال آن که فراتر از نقشی حرفه ای، در جهان امروز معلم دارای نقش هایی فراحرفه ای تلقی می گردد.
امروزه تلاش جهانی برای بهسازی آموزش به طور عام به معلم بیش از سایر عناصر تعلیم و تربیت میپردازد، اگرچه این توجه در برنامههای راهبردی وزارتخانهها و دپارتمانهای آموزشی در کشورهای مختلف جهان طبیعی است ولی ترویج نگاه به آموزش و معلم در برنامههای راهبردی امنیت ملی بسیار قابل توجه می باشد.
برنامه مفصل راهبردهای امنیت ملی آمریکا در قرن بیست و یکم در فصلهای مختلف به ” آموزش” و “معلم ” میپردازد، در بخشی از این سند می خوانیم :
رئیس جمهور به وزارت آموزش دستور دهد که با همکاری مقام های ایالتی ، برنامه جامع و فراگیری را برای پیش گیری از بروز کمبود نگران کننده معلمان دارای کیفیت مطلوب، تهیه و تدوین نماید ، افزایش حقوق معلمان و بهبود پشتیبانی زیرساختی، اصلاح فرآیند اعطای گواهی نامه و گسترش برنامه هایی که مناطق درگیر با مشکلات حاد را مورد توجه قرار می دهند باید در برنامه مزبور مورد تاکید قرار گیرند.
نقش امروزی معلم نقشی فراحرفه ای، منجی عدالت و تغییرات اجتماعی و تأمین کننده ی امنیت ملی محسوب گشته و توجه مادی و معنوی به معلم به عنوان متخصص تربیت انسانی درخور نیاز جامعه ی مشتاق توسعه و پیشرفت همه جانبه، امری اساسی، استراتژیک و تعیین کننده خواهد بود لذا هر حکومتی فارغ از هر ایدئولوژی فکری، معلم حرفه ای را به مثابه اساسی ترین و مهمترین نیاز خود برای رقابت در عرصه جهانی و بقای خود قلمداد می نماید، به همین سبب نلسون ماندلا به عنوان کسی که تغییری بنیادین در نظام جهانی ایجاد نموده است درباره آموزش و پرورش می گوید:
" آموزش و پرورش قدرتمندترین سلاح برای تغییر جهان است. "
اگر خواهان توسعه هستیم، باید انسان را به عنوان اساس توسعه آموزش و تربیت نماییم، آموزش و تربیت انسان نیازمند مجموعه ای از متخصصان و معلمانی مسلط بر علوم میان رشته ای است، نمی توان نگاه کارمندی به معلم داشت و انتظارات تخصصی از او طلب کرد. با نگاه کارمندی به معلم نمی توان آموزش و پرورشی ساخت که بار تعیین کننده و اساسی آموزش و تربیت انسان را به دوش کشیده و انسانی کارآمد به جامعه تحویل دهد، یک کارمند صرفا وظایف محوله را در ساعات کاری انجام می دهد اما معلمان حرفه ای امروز با شیوه های نوینی مانند درس پژوهی و اقدام پژوهی، مانند یک پژوهشگر محتوی، روش تدریس، اهداف آموزشی و تربیتی و رفتارهای دانش آموزان را بررسی و با تفسیر علمی آنها بازخوردهای لازم را به سیستم برای بهینه سازی و بازشناسی مکرر ارائه می دهند. آنها تمام توجه و تلاش خود را برای هدایت سیستم به سوی هدف متعالی به کار می برند.
اما متأسفانه نگاه سنتی به معلم و عدم تبیین درست نقش های حرفه ای و فراحرفه ای معلم در کشور ما سبب شده است تا نه تنها حمایت های مادی و معنوی از این قشر صورت نپذیرد بلکه حتی در عمل حقوق مادی و معنوی آنان از کارمندان سایر وزارتخانه ها نیز پایین تر باشد و این رفتار جهان سومی، جاهلانه، خائنانه، ظالمانه و ناروا موجب رکود و پسرفت شدید آموزشی و تربیتی، نارضایتی شدید معلمان و خروج وحشتناک نیروهای این وزارتخانه از آن شده است.
همچنین یکی از بزرگترین اشتباهات همه ی مسئولان ارشد کشور و وزرای محترم آموزش و پرورش (قبلی و فعلی) این است که آموزش و پرورش را “سرمایه گذاری” قلمداد می کنند، درحالی که این فکر در رابطه با آموزش و پرورش کاملا نادرست است، آموزش و پرورش در جهان امروز در قالب هیچ اولویتی نمی گنجد، بلکه در همه ی کشورهای پیشرفته جزو نیاز درجه یک شناخته می شود ولی متأسفانه مسئولان ما همچنان آموزش و پرورش را “نیاز” قلمداد نمی کنند.
خلاصه ی کلام آنکه امروزه آینده ی هر جامعه ای با معلم گره خورده است، اگر تا دیروز نقش معلم صرفا آموزشی و تربیتی تلقی می شد، امروز نه تنها به این نگاه سطحی و ابتدایی محدود نمی گردد، بلکه نقش های فراحرفه ای بر معلم بار گشته است.
تکریم معلم امری آرمانیست و معلمان جامعه ی ما خواهان متخصص شناخته شدن آموزش دهنده و تربیت کننده ی انسان درجهانی هستند که بر معلم نقش هایی فراحرفه ای بار کرده است و اینکه مسئولان ما تربیت انسان را نه سرمایه گذاری بلند مدت بلکه نیازی درجه یک و حیاتی و حقی اساسی برای همه ی انسانهای این سرزمین تلقی نمایند و حق مادی و معنوی معلمان را با میزان تخصص بپردازند نه پنداره ی خائنانه و ظالمانه و غیر انسانیِ ( کارمند اضافی دولت ).
اگر چنین کردیم یعنی برای انسان و تربیت او، عدالت اجتماعی، حرکت به سوی توسعه و افزایش قدرت نظام اسلامی خویش – که همه در زمره ی نقش های امروزی معلم جای می گیرند – ارزش قائلیم و می خواهیم راه توسعه را درست بپیماییم، در غیر این صورت، ثابت خواهیم کرد جامعه ی جهان سومی هستیم که از توسعه تنها به شعاری از آن اکتفا نموده و حق اساسی آموزش و تربیت انسان را نادیده انگاشته، که بدون شک خیانت و ستمی غیرقابل بخشش در حق انسان و حتی خود نظام است.
اگر به آنجا رسیدیم که دریابیم معلم از چاه نفت با ارزش تر است، آنگاه می توانیم بگوییم ما حرکت خود را به سوی توسعه ی حقیقی آغاز کرده ایم.
در پیشگاه اهل خرد نیست محترم
هر کس فکر جامعه را محترم نداشت
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید