د - سخنراني جناب آقاي دکتر حسن روحاني در نخستین کنفرانس بینالمللی " جهان علیه خشونت و افراطیگری" ( متن کامل )
عالیجنابان خانم و آقایان
برای من جای خرسندی است که در جمع مقامات عالیه، فرهیختگان، استادان، نویسندگان و خبرنگاران در باره یک موضوع بسیار حیاتی که جامعه بشری با آن روبهروست سخن بگویم.
استقبال جهانی از ایده جهان علیه خشونت و افراطیگری و تصویب آن در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با رأی قاطع کشورهای جهان، میزان ضرورت و اهمیت پرداختن به مقوله خشونت در جهان را نشان میدهد.
من در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۳ در شصت و هشتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد ایده جهان عاری از خشونت و افراطیگری را ارایه نمودم. در همان مجمع ایده ای مطرح شده تبدیل به قطعنامه شد. در آن سخنرانی من از رهگذر احساس و فهم خود، به تبیین بیمها و امیدهایی پرداختم که در سطح منطقهای و بینالمللی به چشم میخورد.
بیمهایی که میتواند زندگی بشر را تهدید کند و به چالش بکشد، اکنون ما در تهران گرد هم آمدهایم تا بر ابتنا به امیدها بر بیمهای یاسآور فائق آییم.
نظام دانشگاهی، مراکز تحقیقاتی و رسانهها به هر میزانی که در فهم افراطی گری و خشونت به نظرات مشترک برساند به سیاستگذاریها و اجرای موفق آنها منتهی خواهد شد.
در نظام بینالملل امروز جنگ و درگیریهای نظامی جز تولید هزینه و تنش و از همگسیختگی زندگی اجتماعی و اقتصادی شهروندان هیچ نفعی ندارد. اروپاییها بعد از قرنها درگیری و نزاع و دو جنگ جهانی در نهایت به همکاریهای به هم تنیده اقتصادی گردن نهادند و با همگرایی اقتصادی، سیاسی و امنیتی دستاوردهای بزرگی را برای صلح و امنیت منطقه خود به ارمغان آوردهاند.
خوشبختانه کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین نیز با همکاریهای گسترده منطقهای، اقتصادی در فرآیند ائتلافهای موثر سیاسی و امنیتی قدم برمیدارند.
من از این فرصت استفاده میکنم و از عموم کشورهای منطقه درخواست میکنم که با همفکری و هماهنگی و ایجاد ائتلاف و سیاستگذاریهای منطقی و عقلانی به سوی خاورمیانهای در سوی صلح و امنیت سوق پیدا کنیم.
بیتردید قتلعام انسانها جفای آشکار در حق آموزههای صلحآمیز همه ادیان است که براساس آن کشتن یک انسان بیگناه همانند کشتن همه انسانهاست.
اما تفکرهای غلط و افراطی فقط یکی از مسیرهای منتهی به خشونت است توسعه نیافتگی و نیازهای مادی پاسخ داده نشده، بیکاری، فقر، نبودن امکانات زندگی و ناامیدی از دست یافتن به آینده ای قابل تحمل و ارزشمند بستری برای خشونتطلبی است این همان بلایی است که خاورمیانه و بخش مهمی از جهان گرفتار آمدند خودبرتر بینی و ظلم و بی عدالتی در مقیاس ملی و بینالمللی و تقسیم کشورها به خودی و غیرخودی خود به خود زمینهساز فرهنگ خشونت و گسترش ناامنی در ابعاد بینالمللی است، سایر انواع خشونتهای ساختاری همچون تحریم و تهدید ناقض حقوق بشر و آزادیهای اساسی، چالشی جدی برای امنیت در نظام بینالملل است.
متأسفانه جهان امروز ما دست خوش فرآیندهایی است که این نابرابریها را دامن میزنند، برخی از این فرآیندها عبارتند از حکومتهای مستبد که حقوق شهروندان خویش را به رسمیت نمیشناسند و حق مشارکت همگانی را در سیاست گذاری محترم نمیشمارند موجبات افزایش فقر و توسعهنیافتگی را فراهم آوردهاند.
فساد گسترده در نظامهای اداری و مدیریت توسعه که سبب میشود منابع کشورها به جای آنکه صرف ایجاد زیرساختهای توسعه پایدار شود هدر رفته یا راهی سرمایهگذاری در کشورهای توسعه یافته شود و فقر برجای بماند.
استبداد و خودکامگی برخی حکومت ها که با نقض آزادی و حقوقق بنیادین بشر باعث سرخوردگی و به حاشیه راندن اقشار آسیبپذیر شده است متاسفانه به همه این فرآیندها که میتوان فهرست طولانیتری را نیز از آن ارایه نمود. مسأله توسعه طلبیها، انحصارگریهای سیاسی و ژئوپلتیک نیز نقش مهمی در پیدایش خشونتها دارند.
با تأکید بر این واقعیت که برآمدن خشونت غروب انسانیت است. با این پرسش مواجه میشویم که پس چه باید کرد تا انسانیت نجات یابد و زندگی بر سیاره زمین با کیفیت بهتری ادامه یابد.
تأکید بر تقویت مدارای فرهنگی و مدارای دینی و به رسمیت شناختن حقوق فرهنگی همه انسانها راهی به سوی کاستن از ظرفیتهای بروز خشونت بر مبنای تمایزهای فرهنگی است. سزاوار است در کنار یکدیگر اندیشهورزی درباره اشکال، آشکار خشونت و صورتهای بارز بیعدالتی و ساز و کارهای غلبه بر آنها تقویت نماییم ما توان آن را داریم که دهها فیلسوف، هنرمند، جامعهشناس، سیاستمدار، فعال جامعه مدنی، ورزشکار و شمار دیگری از شخصیتهای معروف جهان را برای اندیشیدن درباره رفع خشونت، بیعدالتی و استقرار عدالت گرد هم آوریم و جامعه بشری را به در پیش گرفتن راه و روشی مطابق خردورزی همگانی برآمده از اندیشه عدالت و نفی افراطیگری، فرابخوانیم.
تاکید میکنم برای پیشبرد مبارزه با خشونت و افراطی گری و گسترش فرهنگ صلح و مدارا جهان نیازمند اقداماتی اساسی و خطیر است که از جمله مهمترین آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
- گسترش و تعمیق گفت و گو میان ملتها، دولتها و جامعه مدنی با هدف کاستن از سوء برداشتها و تنازعات و نیل به تفاهم و همکاری بیشتر
- تلاش در جهت گسترش آموزش همگانی با بهرهمندی از روشهای پیشرفته تربیتی با هدف بسط فرهنگ صلح، تفاهم و مدارا، اهمیت نقش زنان، جوانان، علمای دینی، روشنفکران، دانشگاهیان، هنرمندان در گسترش دانش و اندیشه و احساس و باورهای دینی و اخلاقی
- و ارتقاء همکاریهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به منظور شتاببخشیدن به روند مبارزه دستهجمعی با خشونت و افراطیگری.
پیشنهادهای من برای مبارزه فوری با تروریسم و افراطیگری جاری در منطقه و جهان، عبارتند از:
۳- تروریسم از فضای فقر و بیکاری سرباز میگیرد، با تأسیس صندوق بینالمللی، اشتغالزایی و توسعه برای کمک به رشد سرمایهگذاری در کشورهای قربانی تروریسم بینالمللی باید زمینه اقتصادی رشد تروریسم را از میان برداشت.
۴- همکاری منطقهای برای اصلاح نظام آموزش و پرورش عمومی و مدارس دینی در جهت مقابله با تفسیرهای، افراطی، تکفیری و خشونت آمیز از آموزههای مذهبی، ضروری است. باید حقیقت اسلام رحمانی را به جهانیان ارائه نمود.
۶- لازم است رسانههای ملی و بینالمللی، نسبت به آگاهسازی افکار عمومی در مورد تهدیدات تروریستها و جلوگیری از سوء استفاده از خیل جوانان بیکار و به حاشیه رانده شده برنامهریزی جدی به عمل آورند.
۱۰- پیشنهاد میکنم روز ۱۸ دسامبر که سالروز تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۳۹۳ است به عنوان روز جهانی علیه خشونت و افراطیگری نامگذاری شود. بدین وسیله یاد خونهای به ناحق ریخته فراموش نمیشود و عزم جهانی برای مبارزه با خشونت و افراطیگری هرساله حیات جدیدی خواهد یافت.
جامعه مکلف است تا سياست هاي اجتماعي مناسب براي مواجهه با تغيير اتخاذ نمايد .
5 - فرزندان فارابی، خوارزمی ، رودکی و فردوسی بايد با احیای علم و عقل، ریشه های همه انواع خشونت و افراطی گری را بخشکانند.
چه می شود که انسانی از توهین نمودن، رنج کشیدن،به خاک افتادن و تحقیر انسانی دیگر لذت می برد؟
از کارمند ساده اداره ای که سر ساعت یکی دو ارباب رجوعی که ساعت ها در صف و نوبت مانده اند فاتحانه رد می کند تا بروند و فردا بیایند تا پلیسی که خودرو عروس و داماد را متوقف می سازد و به خاطر همراه نداشتن گواهینامه و یا کارت مالکیت خودرو مانع برگزاری مراسم جشن و شادی شان می شود.از زندانبانی که زندانیان را وادار می سازد تا برای ده دقیقه هوا خوری یا نخی سیگار یایک تماس تلفنی با منزلشان ...به او التماس کنند تا مدیری که در محل کار به بهانه مقررات و قوانین به کارکنانش توهین نموده و ایشان را می آزارد،از آموزگاری که در سر کلاس و بدترین تحقیر ها و سرکوفت ها را به شاگردان روا می دارد تا پزشک و پرستاری که در رساندن مسکن به بیماری که از درد ناله می کند درنگ می کنند؛یکایک این آدمیان به نا روا ازرنج بردن و به زحمت افتادن یا تحقیر هم نوعان شان در نهان و آشکارا احساس رضایت و سرخوشی دارند !
"اریک فروم " روانشناس مشهور در کتاب "به نام زندگی" می نویسد: " پرخاشگری به وسیله محیط اجتماعی شرطی شده یا با انگیزه ها و فرهنگ کانالیزه می شود ...او در ادامه بر این باور است که انسان از حیوان ویرانگر تر و خشن تر است . حیوانات سادیستیک نیستند ، حیوانات با زندگی دشمنی ندارند...خشونت ما به شرایط ویژه زندگی مان مربوط می شود..پرخاشگری و ویرانگری خصلتی است بشری . نیروی بالقوه ای است که در انسان وجود داشته و اگر راه درست را بر نگزیند و با روش درست پرورش نیابد ،این نیرو بالفعل موجودیت خود را آٱشکار می سازد....از همین رو یک روان پزشک در برابر یک انسان پرخاشگر موقعیت اجتماعی زندگی ، تاریخچه خانوادگی و تجربه های گذشته او را که موجب آشکار شدن منش دیگر آزاری در وی شده است مورد بررسی قرار می دهد....دلیل وسعت میدان عمل پرخاشگری واکنشی در انسان تلقین پذیری اوست . وقتی با ابزار های مغز شویی مردم را متقاعد می کنند که زندگی یا دین یا آزادی شان به خطر افتاده واکنش آنها همان خواهد بود که در شرایط واقعی خطر و بحران بروز می کند ، همواره دیکتاتور ها و جنگ افروزان با سوء استفاده ازاین تلقین مردم را به خشونت وسرکوب مخالفین یا جنگ هدایت می کنند.
می گویند : از" آدولف آیشمن " ژنرال جنایتکار نازی و مسئول کوره های آدم سوزی پرسیدند آیا در زندگی ات احساس گناه کرده ای ؟او پاسخ داد:
بله ،دو سه دفعه از مدرسه فرار کردم!
جهت مراجعه به متن کامل به آدرس اينترنتي ذيل مراجعه فرماييد .
ریشه های خشونت و پرخاشگری و دیگر آزاری آدمی در کجاست ؟
وظيفه و تکليف شهروندان چيست ؟
با توجه به اينکه انديشمندان جمهوري اسلامي ايران دست در دست ديگر انديشمندان جهان ، مجدانه تلاش مي کنند تا با الهام از فرهنگ غني بشري جهت خشکاندن ريشه هاي خشونت و افراطي گري در جهان نقش تاريخي خود را ايفا نمايد بر همه شهروند تکليف است که در حد توان ، بکوشند آگاهي و شناخت خود را در اين زمينه افزايش دهند .مبارزه با خشونت يک اقدام فرا جناحي و فرا مليتي است و همه ي آحاد جامعه انساني بايد در اين مهم ورود داشته باشند .
6 – چگونه مي توان همه آحاد جامعه را جهت ورود به بحث خشکاندن ريشه هاي خشونت فعال نمود ؟
مسلم است بايد همه علما و انديشمندان ، حوزه هاي علميه ، مساجد ، هيئت هاي مذهبي ، دانشگاهيان ،مجامع علمي ، مراکز تحقيقاتي و پژوهشي ، وکلا ، حقوق دانان ، قضات محترم ، انواع رسانه ها ، ارباب جرايد ، تشکل هاي مدني به ويژه تشکل هاي مدني فعال در حوزه آموزش و پرورش و . . . با همه امکانات ( در جلسات ، سمينارها ، کلاس هاي آموزشي ، دوره هاي ضمن خدمت ، فضاهاي مجازي مانند فيسبوک ،تويتر ، سايت های خبري تحليلي و ... ) فعالانه در اين مهم مشارکت جدي داشته باشند .
به نظر ما روشي که پایگاه خبری- تحلیلی فرارو به مدیر مسئولی محمد حسین خوشوقت و به سردبیری محمد نوین، در مقاله " ريشه هاي خشونت و راه حل خشونت به روايت کاربران فرارو " دنبال کرده است روش مناسبي است ، زيرا توانسته کاربران را به اين مبحث مهم وارد کند .
در ذيل قسمتي از اين مطلب ارائه مي گردد .
فرارو- چه این که شما یک کارشناس جامعه شناسی باشید و نباشید و یا حتی تخصصتان جرم شناسی و روان شناسی باشد و نباشد، حقوق خوانده باشید یا نخوانده باشید، فرقی نمیکند، مهم حق شهروندی است که به شما اجازه میدهد در باب یک پدیدهی ناهنجار شهر خودتان نظر دهید، خدا را چه دیدید شاید از دل همین بحثها و نظرها، به جای مثلا خشونت، گفت و گو فراگیرتر شود.
به گزارش فرارو، اصلا میگویند فقدان گفت و گو، تعاملات اجتماعی را به سمت خشونتهای فیزیکی سوق میدهد، از کجا معلوم، اگر آن مرد مثلا عاشق پیشهای که با پنجاه ضربهی چاقو، جان مهسا را به سادگی گرفت، پنج کلمه حرف حساب سرش میشد دست به چاقو میبرد و یا حتی ضارب داداشی...
چرا که نه، گفت و گو حتی میتواند محدود به واگویههای مغشوش اتوبوسی باشد که مثلا یک مسافر با بغل دستی اش سر گرمی هوا و گرانی شیریارانهای، گرم گرفته باشد، حتی میتواند مربوط به حرفهای معمول و غیرمعمول سلمانیها باشد...به هر حال همین حرفهاست که فضای دوستانهای در محیطی اجتماعی خلق میکند.
خشونت یک واکنش طبیعی است که دلایل بیشماری دارد، از منظر تفاوتهای فردی، آستانه خشونت افراد یک جامعه به ویژگیها و شرایط خاص هر یک از همان افراد بستگی دارد و روی همین حساب تفاوتهای فردی، نمی توان دلایل مشترکی از آن استخراج کرد ولی وقتی شعاع بروز خشونت گسترش پیدا میکند، میتوان در عوامل بروز آن به گفت و گو نشست.
پروفسور حسین باهر استاد دانشگاه در گفت و گو با فرارو، در باره عوامل دیگر موثر در بروز خشونتها، چنین ادامه داد: "عوامل دیگری در بروز خشونتها در جامعه تاثیر گذار است که از آن جمله میتوان به درگیریهای سیاسی و رسانهای و تعمیم آن به عموم جامعه، فقدان امنیت شغلی، در اختیار نداشتن محیط دل انگیز برای کار، فراهم نبودن امکان ازدواج جوانان و همین طور از بین رفتن هنجارهای اخلاقی و احتراماتی که پیش از این در جامعه ما ارزش بوده است، اشاره کرد. "
از طرفی، عباس عبدی هم بر این باور است که هنگامی که در جامعه ارزش انسان کم شود و به هر دلیل شأن انسانی نادیده گرفته شود؛ جان آدمها نیز بی ارزش انگاشته میشوند.
این کارشناس جامعهشناسی میگوید:
" در چنین مسائل حیاتی بهتر آن است که نه فقط از چند کارشناس دولتی، بلکه از تمام متخصصین این امر کمک گرفته شود. شاید دلیل ادامه این اتفاقات ناخوشایند آن است که کارشناسانی که در حوزه قدرت جا دارند، به افراد خاصی محدود گشته و باقی کنار گذاشته شدهاند. بیشک فراموش کردهاند که مثلی قدیمی میگوید: هر سری، یک فکری دارد. "به هر حال هر سری یک فکری دارد، درست مثل اینکه از شما بپرسند نظر شما در مورد خشونت چیست، یا چرا کسی مثل روح الله داداشی باید در خون خودش غرقه شود، نظرتان در مورد قتل مهسا و مهساها چیست؟ خلاصه از قتل مهسا تا دادشی؛ این دو حادثه را چگونه میبینید؟
در اولین نظری که ثبت شد چنین آمده بود: " وقتی نگاه غیر تکنیکال به مسایل امور انسانی داریم، وقتی در تصمیمات اجتماعی از متخصصین استفاده نمیکنیم، وقتی سریال های تلوزیونی مملو از افراد بی اخلاق است، وقتی کتب و فیلم ها و سریال ها طعم مرگ و بدبختی دارند، وقتی ... "
خیلیها هم ریشهی خشونت را در معیشت و شرایط اقتصادی در نظر میگرفتند که به فقر فرهنگی منجر شده است، مثلا: " ریشه تمام این مشکلات معیشت اقتصادی مردمه...وقتی اقتصاد آسیب ببینه فرهنگ از بین میره...مردم هم به جون هم می افتند...عدم امید به آینده و هنجارشکنی باعث میشه جامعه رو به نابودی بره و به نظ من حالا حالا درست بشو نیست و سال ها طول می کشه تا جامعه به شکل درستش در بیاد. "
بعضیها هم خطاب به مسئولين محترم نوشتند: " ...اون زماني كه به اسم تعهد مراكز حساس جامعه مثل صدا و سيما كه وظيفه فرهنگ سازي رو به عهده داشتن رو از افراد متخصص خالي كرديد و با اقتصاد ضعيف و عدم مديريت بازار تورم و فشار روي مردم رو زياد كرديد تا خيلي ها محتاج نان شب بشن بايد فكر اين روزها رو هم مي كرديد. البته اگر براتون مهمه. فقر از هر دري بياد ايمان از در ديگه مي ره بيرون! پيامبر فرمودند كه مسولين بايد در ميان مردم زندگي كنن تا مشكلات رو درك كنن ولي افسوس "
بعضیهای دیگر هم چنین راه کارهایی برای برونرفت از خشونت پیشنهاد دادند: "برگرداندن فضای نقد به جامعه ( آزادسازی روزنامه ها، دانشگاه ها، صدا سیما و از همه مهمتر مجلس به نفع مردم)؛ پرهیز از وعده و وعیدهای کمونیستی (باغ ویلای 1000 متری، مسکن مهر، حساب آتیه جوانان و ...)؛ اشتغال؛ جلوگیری از رواج تهمت، دروغ، رشوه و ربا( این امر با نهادهای مردمی مثل روزنامه و ... سرعت میگیرد)؛ آموزش مهارت های زندگی در همه دوره ها.. . "
7 – پيشنهاد شوراي منطقه شش سازمان معلمان ايران جهت پيشگيري و درمان
موثر ترين راه پيشگيري و درمان خشونت درهر جامعه آموزش دادن همه شهروندان است .
بهترين شيوه آموزش ، تلاش مخلصانه ، آگاهانه متکي بر علم ، عقل و آموزه هاي ديني براي بيان حقايق است ( خود آموزي )
بدين وسيله از همه شهروندان محترم ، تشکل هاي مدني ( به خصوص تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش ) تقاضا داريم نظر و ديدگاه خود را در رابطه با اين خبر
معلم با چاقوي دانش آموز در کلاس درس کشته شد !!!
به صورت مقاله ، کامنت و ... به هر روشي که صلاح مي دانند ارائه نمايند تا هم براي خودشان و ديگر شهروندان مفيد باشد و هم براي انديشمندان خمير مايه اي براي نقد و بررسي و تحليل و ارائه طريق باشد .
همه شما را به خداوند رحمان رحيم مي سپاريم .
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.