«دوست دارید در آینده چه کاره شوید؟» جمله تکراری بود که همه ما در دوران تحصیل بارها آن را از سوی معلمان خود شنیده بودیم اما، همه بیآنکه زیاد دغدغه آن را داشته باشیم بر اساس آنچه پسند اطرافیان و والدین مان بوده است برای مثال دکتر یا مهندس بودن و عناوین بهاصطلاح دهان پرکن را برای شغل آینده خود معرفی میکردیم، بیآنکه لحظهای به این بیندیشیم که آیا این کشور به راننده، نانوا، فروشنده و یا مشاغلی از این دست نیاز ندارد؟
طرح هدایت تحصیلی دانشآموزان برای ایفای شغل در آینده قرار است از سال آینده در مدارس اجرا شود.
گفت و گوی رادیو معارف با « علی پورسلیمان » پیرامون وظایف دستگاه های اجرایی و نهادهای انقلاب اسلامی در گسترش فرهنگ عفاف و حجاب بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ( وزارت آموزش و پرورش )
{بخش اول را در این جا بشنوید }
{ بخش دوم را در این جا بشنوید }
« مطابق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مورخ 13 دي 1384 وظایف مختلفی برای دستگاه اجرایی و نهادهای دولتی برشمرده شده است .
وزارت آموزش و پرورش یکی از این دستگاه هاست .
رادیو معارف در گفت و گویی با علی پورسلیمان ، مدیر گروه سایت سخن معلم ، به ارزیابی بندهای 9 و 10 این قانون پرداخته است .
( 9- تعيين رنگها و مدلهاي متنوع در پوشش دانش آموزان با رعايت موازين و ضوابط شرعي جهت تأمين سلايق مختلف.
10- محرم سازي محيطهاي آموزشي و پرورشي و اداري به منظور ايجاد زمينه بروز نيازهاي دختران با حفظ سادگي و موازين و ضوابط شرعي براي جلوگيري از خودنمايي آنها در مجامع عمومي. )
وضع بهداشت مدرسه ها از سه جنبه قابل بررسی و توجه است. فردی، اجتماعی و دیگری روانی. که هر یک به جای خود می تواند موضوع گفت و گوی مستقلی باشد. نخست درباره بهداشت فردی،یکی از مهمترین وظیفه های نوین آموزش و پرورش افزون بر فراهم نمودن زمینه های بهداشت فردی، آموزش و نهادینه کردن این گونه رفتارها است که کم و بیش در دوره دبستان انجام شده و پیگیری می شود. اما به دلیل رها شدن آن و البته نبود زمینه های خانوادگی و اجتماعی چندان بازتاب بیرونی نمی یابد و دیده نمی شود.
البته گمانم این است که پرسش شما درباره بهداشت فردی دانش آموزان و وضع بهداشتی مدرسه ها باشد اما به هر روی نمی توان این سه جنبه از بهداشت را از یکدیگر جدا نمود. ببینید وضع بهداشتی مدرسه ها به موقعیت فرهنگی خانواده ها و جغرافیایی مدرسه بستگی دارد. برای نمونه دانش آموزانی که در خانواده های حساس به رعایت بهداشت پرورش یافته اند به شکل خودکار رفتارهای بهداشتی انجام می دهند و خانواده ها نیز با حساسیت فراوان مدرسه را در این زمینه پایش می کنند و خود نیز برای ایجاد محیطی بهداشتی حاضرند هزینه کنند ، اما به لحاظ جغرافیایی نیز گرچه باز هم خانواده و پرورش آن ها موثر است اما امکانات مالی و بودجه حرف اول را می زند.
برای روشن شدن موضوع چند نمونه می آورم. چند سال است که سرانه مدرسه ها یعنی بودجه جاری مدرسه مانند هزینه های آب و برق و تلفن و تعمیرات و از جمله هزینه های بهداشتی، یا پرداخت نشده و یا قطره چکانی و بسیار ناچیز پرداخت می گردد. از این رو در شهرهای بزرگ که وضع اقتصادی خانواده ها بهتر است مسئولان دست مدیران را برای دریافت کمک های مردمی باز گذاشته و اتفاقا یکی از مواردی که مدیران با آن می توانند خانواده ها را برای دریافت کمک همراه کنند و بیشترین تاثیر را در جمع آوری پول دارد، بهانه رسیدگی به وضع بهداشتی مدرسه است و تا حدودی این مسائل رعایت می شود ، اما در مناطقی که وضع مالی خانواده ها مناسب نیست شرایط بهداشتی هم چندان رضایت بخش نیست و گاهی اسفبار است. روزهای نوروز دختر کلاس اولی یکی از اقوام که در شهریار زندگی می کند را دیدم که موهایش را تراشیده بودند! پرسیدم چرا این کار را کردید؟ پدرش گفت که در مدرسه شیپیش گرفته و مسئولین مدرسه دستور دادند که موهای دختر را بتراشیم! و البته باز این در تهران است و حاشیه های پایتخت. دوستی که در یک تشکل مردم نهاد عضو است و این نهاد در پی سر و سامان دادن به وضع آموزشی چند روستا در سیستان و بلوچستان است می گفت یکی از نخستین کارهایی که ما کردیم این بود که برای مدرسه های کپری این روستاها دستشویی ساختیم!! پرسیدم پیش از شما بچه ها و معلمان چکار می کردند؟ گفت در نزدیکی مدرسه چاله ای درست کرده بودند و دختر و پسر به آنجا می رفتند. هدف از بیان این موارد گستردگی فرهنگی و جغرافیایی مدرسه هاست و بنابراین با یک نوع رویه در رعایت بهداشت و البته امکانات بهداشتی روبرو نیستیم.
از سوی دیگر مسئولان اعلام می کنند که 30 درصد مدرسه های کشور تخریبی و 30 درصد دیگر نیاز به بازسازی دارند. این جمله به این معنی است که زیرساخت های این مدرسه به روز نیست و یکی از این زیرساخت ها بهداشت و زمینه های آن است. به باور من در یک برآورد نه چندان دقیق و با احتساب گستردگی فقر جغرافیایی و فرهنگی، وضعیت بهداشتی مدرسه برای حداقل بهداشت فردی، زیر 50 درصد است.
اما درباره بهداشت اجتماعی باید گفت که وضع به مراتب بدتر از بهداشت فردی است. مدرسه به عنوان یکی از نهادهای مدرن رفتار ساز،در ایران چندان کاری انجام نداده و شوربختانه حتی برعکس رفتارهای ضد اجتماعی و بی اخلاقی در مدرسه گسترش پیدا کرده و نهادینه می شود. مدرسه در این رابطه کاملا منفعل بوده و رفتارسازی را به گروه همسالان سپرده است.
هر دانش آموز با توجه به خاستگاه اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی و ... با خود بخشی از رفتارهای روزمره را به مدرسه آورده و در میان دوستان آن را نمایندگی می کند. پس مدرسه به نهادی تبدیل می شود که به ویژه کودکان و نوجوانان در معرض رفتارهای ناهنجار اجتماعی قرار گرفته و می تواند او و حتی خانوده اش را به نابودی بکشاند. مدرسه در این زمینه باید با راهکارهایی نوین به آموزش و پرورش دانش آموزان پرداخته و افزون بر جامعه پذیر نمودن آنها در ساختن و پرورش هوش اجتماعی با روش ها و ابزارهای کارآمد و نوین،شهروندانی دانا و توانا را برای آینده پرورش دهد. گرچه آموزش و پرورش در زمینه رعایت بهداشت فردی تا اندازه ای کامیاب است،شوربختانه در زمینه پرورش هوش اجتماعی و بهداشت آن کاملا ناکام و البته تعطیل است.
اما شق سوم بهداشت در مدرسه بهداشت روانی است. در این مورد هم آموزش و پرورش نا کارآمد و حتی مخرب است. روش های تحکمی و از بالا به پایین آموزش،تعدد عنوان های درسی،درون مایه های دور از زندگی روزمره و حتی گاهی بر خلاف زندگی عادی یک فرد،فرهنگ و ساختار آزمون محور و کنکور مدار،فشار برای به به دست آوردن نمره و معدل مورد خواست خانواده، ورود به حوزه های شخصی دانش آموزان حتی دخالت در نوع پوشش،آیین نامه های انضباطی سخت و سلیقه ای،بهره گیری از روش های سنتی آموزش یعنی سخنرانی و معلم محوری،کلاس و میز و نیمکت های رنگ و رو رفته و کم جا و خسته کننده،شمار زیاد دانش آموزان در هر کلاس،گرفتاری های معیشتی – منزلتی معلمان و هزاران مشکل دیگر، مدرسه ها را به محیط های خسته کننده،زجر آور و گریزاننده تبدیل کرده است که دانش آموز در صورت انتخاب به هیچ رو نمی خواهند آن را تحمل نمایند و در صورت تاب آوردن چنین شرایطی، اثرات روحی نامطلوب آن خود را در برخورد با خانواده، معلم و جامعه نشان داده و گاهی ممکن است به پیامدهای ناگواری منجر شود. در مدرسه ها، کمترین خروج از چارچوب های سلیقه ای و رفتارهای عرفی،با مجازات های سخت روبر شده و دانش آموز و حتی معلم نیز تاوان آن را پرداخت خواهد نمود.
به باور من آموزش و پرورش باید برای هر سه جنبه بهداشت، برنامه ای مدون و متناسب فراهم نموده و بر اجرای کامل آن پای فشارد.
بی گمان برای گذر از این دشواری های سه گانه، نخستین و ضروری ترین کار اختصاص بودجه است. تا هنگامی که بیش از 98 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت دستمزد فرهنگیان می شود و البته نارضایتی آنها از کمی دستمزد یکی از گرفتاری های امروز آموزش و پرورش است، نمی توان چشم براه به سامان شدن وضعیت بودجه بود.
باید آموزش و پرورش در فراهم نمودن امانات سخت افزاری و نرم افزاری بهداشت دست و دل باز عمل نموده و هیچ محدودیتی برای آن قرار ندهد که متاسفانه چنین چیزی نمی بینیم. یکی از مواردی که آموزش و پرورش در آن تعلل می کند و بی توجه است زیر بار نرفتن تعیین معلم بهداشت برای مدرسه هاست و تاسف بار است که سال هاست دانش آموزان و جامعه از این کمبود لطمه می خورند و مسئولان به خاطر بار مالی آن تن به استخدام معلم بهداشت نمی دهند. اما با فرض به سامان شدن بودجه،آموزش و پرورش می تواند با گنجاندن کنش های فردی و جمعی در درون مایه های آموزشی،دانش آموزان را به نشان دادن رفتارهای بهداشتی فردی و جمعی برانگیزاند و توانمند سازد.
در این رابطه می توان از تجربه های آموزنده کشورهای پیشرو در این زمینه بهره برد. به باور من ما باید دست کم نیمی از زمان آموزش را به پرورش هوش اجتماعی دانش آموزان اختصاص داد و رفتارهای فردی و اجتماعی آنها از جمله رفتارهای بهداشتی را به آنها آموخت و در وجودشان نهادینه نمود.
یکی از مهمترین گام ها در این زمینه شاد نمودن آموزش ها و محیط مدرسه و کلاس است تا افزون بر انگیزش دانش آموز برای حضور در مدرسه به آنها یاری نمود تا بهداشت روانی خویش را بیش هر چیز مورد توجه و اهمیت قرار دهند.
روزنامه همدلی
گروه اخبار /
بیش از ٨٠ میلیارد ریال به حساب فرهنگیانی که تا اول بهمن ١٣٩٣ به افتخار بازنشستگی نائل آمدند، واریز شد و سود سال مالی منتهی به ٣١ شهریور ١٣٩٣ نیز پس از تقسیم سود بین اعضا به این عزیزان پرداخت می شود.
به گزارش روابط عمومی موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان، از اول دی تا اول بهمن ١٣٩٣ بیش از ١٠٠٠ نفر از فرهنگیان عزیز بازنشسته شدند و حدود ١١٠٠ نفر نیز به دلیل ازکارافتادگی، بازخریدی، انصراف و فوت از عضویت موسسه خارج شده و سهم الشرکه خود شامل سهم عضو، سهم دولت و سود ناشی از فعالیت های اقتصادی را پس از تعطیلات نوروز ٩٤ دریافت کردند.
در همین حال افرادی که اول بهمن بازنشسته شده اند تا زمان تسویه حساب در سیستم سپرده گذاری موسسه به صورت روزشمار سود سرمایه خود را دریافت کردند. این در حالی است که فرهنگیانی که از عضویت در موسسه انصراف می دهند، طبق اساسنامه صندوق ذخیره فرهنگیان، سهم دولت به آنها تعلق نمی گیرد.
این رقم تمام دریافتی فرهنگیان بازنشسته اول بهمن نیست چراکه سود سال مالی ١٣٩٣ نیز پس از تقسیم سود بین اعضا، به حساب این عزیزان واریز شده و سود سال مالی ٩٤ (از اول مهر ٩٣ تا زمان بازنشستگی)نیز به آنها تعلق خواهد گرفت. بنابراین لازم است فرهنگیان بازنشسته، حساب بانکی مرتبط با صندوق ذخیره فرهنگیان را برای واریز سود در مراحل بعد فعال نگه دارند.
عبور سودآوری موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان به بیش از ١١٢٥ میلیارد ریال در سال مالی ١٣٩٣، باعث شده تا فرهنگیان بیشتری به عضویت آن درآمده به طوری که در حال حاضر بیش از ٩٠ درصد فرهنگیان کشور عضو موسسه هستند.
گروه اخبار /
پیرو اطلاعیه قبلی ( این جا ) به دلیل برخی مشکلات ، برنامه مناظره رادیویی مدیر گروه سایت سخن معلم در رادیو گفت و گو ، فردا چهارشنبه 26 / 1 / 1394 ساعت 16 پخش می گردد .
از مخاطبان گرامی و فرهنگیان و معلمان محترم عذرخواهی می کنیم .
گفت و گو را می توانید در این آدرس پیگیری کنید :
پایان پیام /
گروه اخبار /
پس از اقدام شجاعانه و مدبرانه آقای دکتر حسن روحانی در تعلیق « حج عمره » که پاسخی در خور و شایسته به اعتراض ملت ایران نسبت به بی اخلاقی صورت گرفته توسط دولت عربستان بود ، ریاست محترم دولت تدبیر و امید دستور تشکیل کارگروهی جهت بررسی خواسته های معلمان را داده است .
" به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، عصر روزگذشته محمد فاضل مشاور وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی با اعلام این خبر، اظهار کرد: با دستور رئیس جمهور و با هدف به رسیدگی خواسته های فرهنگیان عزیز، کارگروهی با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ، محمدباقر نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و علی اصغر فانی وزیر آموزش وپرورش تشکیل شد. "
گروه سایت سخن معلم ضمن تشکر و استقبال از این حرکت مثبت ، امیدوار است که این توجه " مقطعی " نبوده و با استمرار و ارائه گزارش عملکرد این کمیته به فرهنگیان و معلمان گرامی ضمن پاسخ گویی به مطالبات بر حق ، آموزش و پرورش و مسائل آن به مطالبه عمومی و مساله روز تبدیل شده و عزم ملی برای قرار گرفتن " آموزش " به عنوان محور " توسعه پایدار " فراهم گردد.
پایان پیام /
خبر استخدام معلمهای پیشدبستانی ظاهرا شادی را بین این قشر زحمتکش جامعه آورد اما چند روز بعد از آن مشخص شد این استخدام قرار است مهر 95 انجام شود و همین امر هم دلیلی شد تا حدود 150 معلم پیشدبستانی روز گذشته مقابل مجلس تجمع کنند و به نحوه و زمان این استخدام اعتراض کنند.
آنها معتقدند که وزیر به دلیل اینکه استیضاح نشود این وعده را داده است، اما باید به این موضوع توجه کرد که استخدام معلمهای پیش دبستانی اشتباه و باری است که حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت محمود احمدینژاد بردوش فانی گذاشته است؛ زیرا حدود 12سال پیش معلمهای پیشدبستانی زیر نظر سازمان بهزیستی کشور کار میکردند اما با روی کار آمدن آقای حاجیبابایی معلمهای پیشدبستانی با اصرار زیر نظر آموزش و پرورش آمدند و آنها هم از همان زمان به امید وعده استخدام وزیر سابق آموزش و پرورش کار کردند. حالا که بحث استخدام پنج هزار معلم از طریق آزمون مطرح است معلمهای پیشدبستانی هم خواستار این هستند که وضعیت استخدامی آنها مشخص شود، شاید باورش سخت باشد که معلمهای پیشدبستانی با حقوق ماهی 200 تا 300 هزارتومان کار میکنند، به امید اینکه شاید استخدام شوند.
این در حالی است که علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در سالهای اول وزارتش در مورد تکلیف قانونی، تعیینتکلیف مربیان پیشدبستانی و نحوه بهکارگیری نیروها در آموزش و پرورش گفته بود:« سیاست ما تامین نیرو از طریق دانشگاه فرهنگیان است، چراکه معلمی کاری نیست که به هر کسی بتوان سپرد و باید دورههای خاصی از جمله روان شناسی رشد، روانشناسی کودک و نوجوان، روش تدریس و... را بگذرانند.» اما با گذشت بیش از دو سال از روزهایی که فانی وعده استخدام معلمها از طریق آزمون را داده بود هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است و حالا هم که قرار است آزمونی صورت بگیرد برای سال 95 است.
البته باید به این موضوع توجه کرد که مجلس از موضوع استخدام معلمهای پیشدبستانی بهعنوان ابزاری برای زیر فشار قرار دادن وزیر آموزش و پرورش و استیضاح استفاده میکند.
زمان حاجیبابایی آزمون استخدامی برگزار شد که به واسطه آن 116 هزار معلم استخدام شدند اما این آزمونی بود که ضابطه، فامیلی و... بود نه براساس مهارت معلمها، آزمونی که بیشتر شکل سیاسی داشت تا شکل حقیقی یک آزمون مهارتی و حالا زمانی که وزیر آموزش و پرورش میگوید تمام کوپن استخدام معلمهای آموزش و پرورش توسط وزیر قبلی استفاده شده و آموزش و پرورش در حال حاضر 250 هزار نیروی مازاد دارد میتوان به او حق داد، اما به هر حال معلمهای پیشدبستانی بهعنوان افرادی که برای تربیت و آموزش دانشآموزان زحمت میکشند و پایه حساسی را نیز تدریس میکنند باید امنیت شغلی داشته باشند یا اینکه حداقل حقوقی که دریافت میکنند از حقوق یک کارگر کمتر نباشد.
معلمهای پیشدبستانی مظلومترین قشر هستند و میتوان به آنها حق داد که اعتراض کنند زیرا شرایط خوبی ندارند و در دوراهی طرح عجولانه وزیر قبلی و مشکلات وزیر جدید قرار گرفتهاند، اما به هر حال این درست نیست که آنها تاوان اشتباهات وزیر سابق را پس بدهند و آقای فانی بهعنوان پدر آموزش و پرورش باید هر چه سریعتر مشکلات معلمهای پیشدبستانی را حل کند.
هرچند آموزش و پرورش ممکن است نیروی مازاد داشته باشد یا اینکه بودجه کافی برای استخدام نداشته باشد، باید به داد معلمهای پیشدبستانی برسد.
علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش ۱۵ فروردین گفت: "طرح رتبه بندی معلمان در آخرین جلسه هیات دولت درسال ۹۳ به تصویب رسید." وی افزود: "برابر این طرح معلمان به رتبههای پایه ارشد، خبره و عالی تقسیم میشوند و حقوق آنها بین ۱۶۰ تا ۶۰۰ هزار تومان افزایش مییابد." شاخصهای رتبه بندی معلمان قرار است تا شهریور ماه سال ۹۴ مشخص شده و به تایید هیئت دولت برسد. پیوند دادن طرح رتبه بندی به موضوعات رفاهی و افزایش حقوق و مزایا، برخلاف تصور وزیر و نمایندگان مجلس نه کمکی به مقبولیت طرح میکند و نه معلمان طرح رتبه بندی را به عنوان طرحی رفاهی میپذیرند.
مفهوم ساده رتبه بندی این است که افزایش حقوق و مزایا، تابع کیفیت کار افراد شده و نظام پاداش بیشتر در برابر کار بهتر وکیفیتر جایگزین اضافه کردن درصدی ثابت به حقوق همه کارکنان شود. بحث رتبه بندی باید جدا از مسایل رفاهی و در چهارچوب اصلاح ساختار نیروی انسانی برای افزایش بهره وری مطرح شود. موفقیت این طرح در گرو حداقل سه عامل است:
۱- معیارهای ارزشیابی، باید حرفه ای- آموزشی و قابل اندازه گیری باشند. ۲- نظام اجرایی طرح و معیارهای آن مورد قبول پرسنل قرار گیرد. ۳- منابع اعتباری اجرای طرح مشخص شود.
این طرح با مانع ذهنی در بدنه آموزش و پرورش روبرو است و از همین حالا برخی از معلمان آن را وسیلهای برای منحرف کردن معلمان از پیگیری مطالبات معیشتی معرفی میکنند. از صحبتهای وزیر و نمایندگان مجلس هم این طور استنباط شده که طرح رتبه بندی، گویا پاسخی به اعتراضات اسفند ماه معلمان است. اما نگاهی به سوابق نشان میدهد که این طرح سابقهای حداقل ده ساله دارد.
سال ۱۳۸۳ طـرح "مسیـر ارتقـای شغلـی" برای "ایجاد انگیزه و کارایی معلمان و ارتقای سطح کیفی خدمات آموزشی"، در هیات وزیران تصویب شد. مطابق این مصوبه که در توجه به جزییات کم نظیر بود، معلمان برحسب امتیازات در سه گروه ارشد، خبره و عالی رتبه بندی میشدند. طرح جدید وزارت آموزش و پرورش در عناوین هم بازگشتی به طرح مسیر ارتقای شغلی است و احتمالا معیارها و شاخصها هم همانها خواهند بود.
به گفته برخی مدیران مدارس، معلمان غیر از معیارهای متعارف مانند مدرک تحصیلی و سنوات خدمت، حاضر به قبول عوامل دیگر برای دخالت در تعیین حقوق و مزایای خود نیستند و به کمترین تفاوتی در فیشهای حوقی حساسیت دارند. بحث ارزشیابی همیشه عامل تنش بین مدیران و کارکنان ار یک طرف و اختلاف بین کارکنان از سوی دیگر بوده است. در مقابل معلمان میگویند که معیارهای ارزشیابی، غیر حرفهای است و اغلب مدیران مدارس از نظر صلاحیتهای آموزشی و حرفهای در حدی نیستند که معلمان را ارزشیابی کنند و از اهرم ارزشیابی به عنوان عامل فشار استفاده میکنند.
در طرح سال ۸۳، امتیاز رتبه، به سه دسته عوامل تعلق میگرفت:
۱- تواناییهای علمی و تجربی شخص، شامل مدرک تحصیلی، تجربه (سنوات خدمت)، دورههای آموزش شغلی (ضمن خدمت). ۲- تواناییهای عملکردی مانند خلاقیت و ابتکار، داشتن فعالیتهای فوق برنامه و خارج از وظایف شغلی. ۳- میزان بهره وری که با معیارهایی مانند رضایت ارباب رجوع، کیفیت خدمات آموزشی و پرورشی، ارائه طرحهای ارزنده و ارائه کتب، مقالات یا تالیفات قابل اندازه گیری است... این طرح نیز مانندسایر طرحهایی که در آموزش و پرورش اجرا شدهاند در تئوری "عالی" و در اجرا "فاجعه بار" بود.
معیارهایی مانند مدرک تحصیلی، سنوات خدمت و دورههای ضمن خدمت، قابل اندازه گیری و مورد توافق پرسنل بود. هر چند در مورد دورههای ضمن خدمت به دلیل بیارتباط بودن دورهها به مباحث آموزشی و حرفهای حرف و حدیث فراوان است، اما شاخصی قابل اندازه گیری برای کیفیتهایی مانند خلاقیت و ابتکار، فعالیتهای فوق برنامه و خارج از وظایف شغلی و میزان بهره وری و... وجود نداشت. نتیجه اینکه ارزشیابی جنبه ذهنی پیدا میکرد و همین باعث اختلاف بین مدیر و کارکنان میشد. تا جایی که برخی مدیران با تجربه در فرمهای ارزشیابی برای پرهیز از اختلاف به هم کارکنان امتیاز بالاتر از حد انتظار را به طور یکسان میدادند.
ارائه کتاب و مقاله و تحقیق برای کسب امتیاز هم باعث بیاعتباری کار علمی و تحقیقی در آموزش و پرورش شد. برخی معلمان برای گرفتن امتیاز این بند، آثار دیگران را به نام خود ارائه دادند. عدهای هم مطالب فاقد ارزش علمی و آموزشی ارائه دادند. ارزیابی دهها هزار مقاله و کتاب نیاز به سیستم علمی هوشمند و گستردهای داردکه از توان علمی و اجرایی آموزش و پرورش خارج است. اخیرا حجت الاسلام محمدیان رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی از ایجاد باشگاه نویسندگان معلم با عضویت ۷۰ تا ۸۰ هزار نویسنده معلم خبرداد!
در دوره وزارت حاجی بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش، طرح جدیدی برای رتبه بندی تهیه شد که در آن معلمان بر اساس سنوات خدمت، مدرک تحصیلی، عملکرد علمی و آموزشی مانند چاپ مقاله و انتشار کتاب، ارزیابی کیفیت تدریس، رعایت نظم و انضباط، مشارکت در گروهها و شوراهای آموزشی و انضباطی، مدیر یا معلم نمونه شدن، تشویق نامه ها، درصد قبولی دانش آموزان و... به چهار گروه "مربی معلم"، "استادیار معلم"، "دانشیار معلم" و "استاد معلم" طبقه بندی می شدند. در طرح پیش بینی شده بود که حقوق و مزایای معلمان از ۸۰ درصد مجموع حقوق و فوقالعادههای اعضای هیئت علمی دانشگاهها با مدرک مشابه کمتر نباشد. با تغییر دولت این طرح اجرا نشد. تفاوت این طرح با طرح قبلی در عناوین و میزان افزایش حقوق پیشنهادی بود.
یکی از ایراد های طرح های رتبه بندی قبلی، به ویژه طرح رتبه بندی دوره حاجی بابایی که احتمالا پایه طرح جدید است. دادن امتیاز بالا به دارندگان مدرک دکتری و کارشناسی ارشد است در حالی که دارندگان مدرک تحصیلی ارشد و دکتری در آموزش و پرورش حدود ۵ درصد کارکنان این وزارتخانه را تشکیل میدهند. در نقطه مقابل داندگان مدرک دیپلم، فوق دیپلم و کارشناسی، که بیش از ۹۵ درصد کارکنان را تشکیل می دهند شانس کمتری برای ارتقای رتبه دارند. ارتقای مدرک تحصیلی کارکنان معمولا منجر به افزایش کیفیت خدمات آموزشی در مدرسه نمی شود.
یکی دیگر از انتقادهای وارد به طرح رتبه بندی این است که معلمان دارای مدرک لیسانس تنها در سال های نزدیک به بازنشستگی به رتبه های بالا دست می یابند. در واقع معلمان جوان که داری انرژی و کارآمدی بیشتری هستند از مزایای رتبه بندی محرومند.
طرح جدید هم احتمالا رونوشت طرح های قبلی خواهد بود و فعاليت هاي پژوهشي، ارائه مقاله، خلاقيت، روش هاي تدريس و آموزش هاي ضمن خدمت، تكريم ارباب رجوع، همراه با مدرک تحصیلی و سنوات خدمت را به عنوان ملاک و معیار معرفی می کند. بهتر آن است که قبل از تصويب دستورالعمل جديد، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش مامور انجام طرحی تحقیقاتی در باره اثرات اجرای رتبه بندی های قبلی شود و مثلا اثرات ارائه صدها هزار مقاله و کتاب و پژوهش در ارتقای کیفیت آموزش در مدارس بررسی شود.
اگر هدف از اجرای این طرح صرفا جلب رضایت معلمان است، بهتر است اعتبار این طرح بر تعداد کارکنان تقسیم و به صورت مساوی به حقوق یک میلیون فرهنگی اضافه شود و مسئولان وزارتخانه طرح رتبه بندی را هم مانند خصوصی سازی بی اعتبار نکنند. اما اگر هدف از اجرای رتبه بندی، اصلاحات در ساختار نیروی انسانی وزارتخانه و افزایش کارآمدی سیستم است، مسئولان باید آن را فارغ از ملاحظات سیاسی و ربط دادن آن به مسایل رفاهی و افزایش حقوق معرفی و اجرا کنند.
روز
درپی پخش خبر بحث برانگیز « بازگشت نمره به کارنامه ی دانش آموزان ابتدایی » ازشبکه های خبر و 20:30 و برخی از خبرگزاری ها و سایت ها حال وقت این سوال است که چرا از موفقیت های این برنامه در طول این 12 سال نگفتید و ننوشتید؟! رسالت شما چیست؟! ایجاد موج ناآرامی و دل واپسی در بین خانواده ها و دانش آموزان؟!
به یاد دارید زمان تحصیل خودتان و ترس ها و کابوس های شب امتحان را که هزار شب برایتان بود؟!
از یاد برده اید رعب و وحشتی را که نظام آموزشی آن زمان بر معلم و معلم برشما تحمیل می کرد؟!
یادتان رفته که با گذاشتن قلم در لای انگشتان تان شارژ می شدید؟! چرا یک بار از این تحولات نگفتید و ننوشتید؟!
چرا به جای فداکاری های این همه معلم از ماجرای بیژن گفتید و نوشتید؟!
چرا نمی خواهید به تصویر بکشید ماهیت مشق شب آن زمان و این زمان را؟!
" درمشق شب ما تکرار عدل و آزادی و قانون و شادی نه با نوشتن بر روی کاغذ بلکه با حک کردن بر دل هاست. "
اما در مشق شبی که شما آن زمان نوشتید فقط برای یادگیری درست نوشتن بود بدون درک مطلب و کاربرد آن ! و درست به همین دلیل است که توانستید بنویسید هر سخن جایی دارد و ... اما به کار نبستید!
کاش به خود آیند آنان که سهوا اقدام به نشر چنین اخباری می کنند و برای پخش هر خبر زمان مناسب آن را منظور نمایند و جریمه ی آنان نوشتن صد مرتبه از روی " هرسخن جایی دارد " نیست بلکه یک بار بنویسند با جان و دل !
ما به روش خودمان عمل می کنیم !
در خاتمه جهت اطلاع بیشتر خانواده های محترم و همکاران بزرگوار یادآوری می گردد: امروز در سایت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش مطلبی در واکنش به این خبر درج شده و در پایان آمده است: این جمله که بازگشت نمره به کارنامه دانشآموزان ابتدایی از کجا آمده و چرا این گونه اعلام می شود در جای خود قابل تامل است!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
مدیر کل امور اداری وزارت آموزش و پرورش :اعتراض برخی معلمان به قانون رتبه بندی قابل قبول نیست چرا که معلمی که در کلاس تدریس نمیکند و بیشتر وقت خود را در دفتر مدرسه میگذراند نمیتواند رتبه بالاتری کسب کند /
وزیر آموزش و پرورش:آزمون استخدامی آموزش و پرورش از سوی سازمان سنجش در این وزارتخانه برگزار میشود. مجوز استخدام به طور شفاهی داده شده است. پیگیر موضوع شدیم تا کتباً ابلاغ شود .
احکام یک میلیون معلم در سال جدید درحالی صادر شد که برخی از معلمان نسبت به امتیاز فوقالعاده شغلی اعتراض داشته و معتقدند که در صدور این احکام به عنوان یک نیروی مازاد دیده شدهاند. از آن طرف اما آموزش و پرورش هم اعلام میکند این احکام با دقت و حساسیت زیادی صادر شده و اگر فردی در این زمینه شکایت دارد میتواند اعتراض خود را به صورت مکتوب به این وزارتخانه اعلام کند.
اواخر بهمنماه سال 93 بود که دولت اعلام کرد 35درصد به فوقالعاده شغل کارکنان ستادی دستگاههای دولتی اضافه میشود؛ از طرفی شنیده شده برخی وزارتخانهها تا50درصد حقوق کارکنان خود را افزایش داده اند. این در حالی بود که اخبار منتشر شده حکایت از افزایش 14 درصدی حقوق فرهنگیان در سال 94 داشت. وقتی این خبر منتشر شد تشکلها و نمایندگان فرهنگیان در انتقادات خود مطرح کردند که با تورم موجود و افزایش هزینههای زندگی نمیتوان با حقوق معلمی هزینههای زندگی را تأمین کرد. آنها خواستار اجرای کامل نظام حقوق هماهنگ کارکنان دولت، پرداخت حقالتدریسها و مطالبات معوق هستند. وزیر آموزش و پرورش هم در سخنرانیهای متعدد خود با این انتقادات همراه بود. او در گفتوگو با روزنامه «ایران» نیز گفت: «از وضعیت معیشت و سطح زندگی معلمان شرمنده هستم. معلمان با وجود اینکه در بین کارمندان دولت از بالاترین میزان باسوادی بهرهمند هستند متأسفانه برابر شأن و منزلت شان از حقوق و رفاه برخوردار نیستند و من از این جهت شرمنده معلمان هستم.»
او البته تصریح کرد که پیگیر اجرای قانون خدمات کشوری است، قانونی که از سال 86 تصویب شد و دولت سابق نیز توجهی به آن نداشت. حالا مسئولان آموزش و پرورش در سال جدید خبر از اجرایی شدن بند مهم رتبهبندی معلمان که در قانون خدمات کشوری در آن تأکید شده است میدهند و بر این باورند که با اجرای این قانون بین 160 تا 600 هزار تومان به حقوق شان اضافه خواهد شد. سید حسن حسینی مدیر کل امور اداری وزارت آموزش و پرورش درباره این افزایش حقوق معلمان به خبرنگار «ایران» گفت: «طبق قانون خدمات کشوری باید حقوق معلمان نیز همچون دیگر کارکنان دولت افزایش پیدا میکرد و این قانون در دولت قبل اجرایی نشد و حالا وزیر آموزش و پرورش در تلاش است تا این مطالبه فرهنگیان را اجرایی کند براساس این قانون معلمان به رتبههای پایه ارشد، خبره و عالی تقسیم میشوند و درصدد افزایش مهارتهای حرفهای خود برمی آیند.»
وی درباره اعتراض معلمان گفت: «برخی از معلمان نیروی مازاد آموزش و پرورش هستند و در احکام آنها ضریب 800 نوشته شده است ؛ این دسته از فرهنگیان بیشترین اعتراضات را داشتهاند. این اعتراض قابل قبول نیست چرا که معلمی که در کلاس تدریس نمیکند و بیشتر وقت خود را در دفتر مدرسه میگذراند نمیتواند رتبه بالاتری کسب کند.»
وی در پاسخ به این سؤال که اگر معلمی نسبت به احکام خود اعتراض دارد چه اقدامی باید انجام دهد تأکید کرد: «مسئولان آموزش و پرورش روی احکام معلمان حساسیت بسیاری داشتند و احکام هم بر اساس مهارت معلم ، سوابق علمی و تحصیلی، سوابق کاری و میزان تحقیق و پژوهش فرهنگیان تنظیم شده است و معلمانی که نسبت به احکام خود اعتراض داشته باشند میتوانند به اداره آموزش و پرورش شهر خود مراجعه کنند و موضوع را از آنجا پیگیری کنند.»
وی درباره اجرای طرح رتبهبندی معلمان گفت: «سند تحول بنیادی آموزش و پرورش تأکید میکند که معلمان بر اساس شاخصهای سوابق و مدرک تحصیلی، شرکت معلمان در فعالیتهای مدرسه، داشتن مقالات علمی و پژوهشی، خدمت در مناطق محروم و... بخشی از شرایطی است که برای رتبهبندی معلمان در نظر گرفته شده که باعث ارتقای منزلت اجتماعی و به تبع آن حقوق معلمان خواهد شد. در این درجهبندیها همه معلمان در درجه یک قرار میگیرند، اما ارتقای آنها به درجات بالاتر منوط به احراز شرایطی خواهد بود که برای درجات بعدی رتبهبندی در نظر گرفته شده است که امیدوارم بزودی بتوانیم احکام این رتبهبندی شغلی را هم برای معلمان
صادر کنیم.»
تأیید مجوز استخدام نیروی انسانی در آموزش و پرورش
دیروز وزیر آموزش و پرورش هم از تأیید مجوز استخدام نیروی انسانی در این وزارتخانه خبر داد و گفت: «آزمون استخدامی آموزش و پرورش از سوی سازمان سنجش در این وزارتخانه برگزار میشود. مجوز استخدام به طور شفاهی داده شده است. پیگیر موضوع شدیم تا کتباً ابلاغ شود و به زودی دستورالعمل آن صادر میشود. بر حسب نیاز نیروی انسانی و با توجه به جنسیت، رشته و جایگاه جغرافیایی آموزش و پرورش، توزیع نیازها را اعلام و آزمون را برگزار میکنیم.»
فانی تصریح کرد: «همه جزئیات استخدام نیروی انسانی در آموزش و پرورش و دستورالعمل ابلاغی خواهد آمد. افرادی که در آموزش و پرورش پذیرفته میشوند، یک سال باید در دانشگاه فرهنگیان، آموزش معلمی ببینند و پس از آن به استخدام درمیآیند. همچنین رشتهها و اولویتها مشخص شده است و جزئیات آن در دستورالعمل
اعلام میشود.» وزیر آموزش و پرورش درباره مطالبات معلمان اظهار کرد: «طلبهایی که معلمان از آموزش و پرورش دارند، در حال پیگیری است و اگر پرداخت کنیم، رسانهای اعلام نخواهیم کرد.»
روزنامه ایران