با درود بسیار صمیمانه ترین سپاس و ستایش خود را به شما فرزانگان عاشقی که فردای سرافراز و شکوه مندی را برای جوانان و نوجوانان میهن عزیز ایران رقم می زنید پیش کش می کنم.
درود من به آموزگاران با شرف و زحمت کش در سراسر گیتی به ویژه زادگاهم بهبهان. در آغاز باید بگویم گر چه بنا به شرایط سال ها از زادگاهم دور مانه ام اما هویت پر افتخارم را به عنوان یک شهروند بهبهانی و دوستدار ایران عزیز فراموش ننموده و نخواهم نمود.آنچه مرابه پیش کش نمودن این پیام وامی دارد پیوند تاریخی بین من و شما و به ویژه آموزگارانی است که روز هایی از عمر ارزشمند خود را به آموزش فرزندان این دیار سپری نموده اند. من خود از این افتخار بی بهره نبوده ، چرا که سال های بین 1352 تا 1357 را در دبیرستان های بهبهان به آموزش انگلیسی پرداخته ام. اجازه می خواهم که پیام عشق و دلبستگی خودم را به مردم زادگاهم که ریشه در خاک آن دارم آن چنان که شاعر در وصف این شهر سروده آغاز کنم.
آلا ای شهر من ای بهبهان شیرین تر از جانی تو تنها یادگار از باستان شهر ارگانی تو از آن سوی تاریخی تو عمری دیر پا داری تو پا جوش نژاد آریایی های ایرانی تو در این برهه ی تاریخ هم بر تارک میهن به فخر شیرمردانت چو مروارید رخشانی .
قلب آموزگار قلبی است که با آرمان یاری رساندن و حفظ گنجینه های انسانی که آینده کشور را می سازند می طپد. در دنیای پر چالش امروز نگرانی پدر ها و مادرها این است که سرنوشت و آینده ی فرزندان شان چگونه رقم می خورد. آن ها با امید به آینده ای پر بار برای فرزندان دلبند خویش آنان را به آموزگاران می سپارند و این گونه است که باری سنگین بر دوش آموزگاران گذارده می شود.
آموزگاران و ویژگران (متخصصان) پیمان مند(متعهد) با این باور که آگاهی پای بندی (تعهد) می آورد نقش آفرینی میکنند.
نقش آموزگار در فرهیختن (تربیت) انسان های شایسته و پرتوان آن قدر کرامند است که می توان گفت پیشرفت و رشد و توسعه یک کشور در گرو کار آموزگارانی است که در راه شکوفایی نوجوانان امروز که شیر زنان و دلیر مردان فردا هستند تلاش می کنند.
زنان ومردانی که با افتخار و بی پروا از حقوق خود و هم میهنان شان در برابر زورگویان ایستادگی نمایند. بر پایه اسناد یونسکو ( سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد) ، روز معلم نشانی شکوه مند از آگاهی پراکنی، تفاهم و از خود گذشتگی آموزگاران در شکوفایی جوانان و نو جوانان است.
با نگرش به اینکه آرمان بنیادین آموزش و پرورش زدودن خرافه گرایی و آگاهی دادن به جوانان در پیوند با حقوق انسانی و حقوق شهروندی و نیز بالایش انسان می باشد ، در نظام های مردم سالار دسترسی همه کس به آموزش و پرورش از حقوق ریشه ای و گریز ناپذیر شهر وندان است .
بنا به اعلامیه جهانی حقوق بشر که توسط نمایندگان کشورهای هموند نگاشته شده همه شهروندان یک کشور حق دسترسی به آموش و پرورش را با بهره گیری از سرمایه ملی دارا بوده و هیچ کس حتا در دور افتاده ترین جاهای کشور نباید به خاطر نداری و تنگدستی ازآموزش و پرورش بی بهره بماند. در پایان اینجانب بر این باورم که سرافرازی ما به داشتن تکنولوژی پیشرفته در خدمت انسان و نیز مشعل فروزان علمی و فرهنگی است که به دست فرزندان مان دهیم تا آنان نیز آن را فروزان تر و پر فروغ تر به نسل های پس از خودبسپارند .
گروه اخبار /
جمعی از آموزگاران منطقه شهریار با ارسال نامه به معاونت محترم آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش که نسخه ای از آن برای سخن معلم ارسال گردیده است ؛ خواهان توجه و رسیدگی به مشکلات و مطالبات خود گردیدند .
گروه سایت سخن معلم از پاسخ گویی مسئولان محترم اداره آموزش و پرورش شهرستان شهریار در جهت تنویر و احترام به افکار عمومی استقبال می کند .
گروه اخبار /
وزیر دولت احمدی نژاد :
خواسته اصلی فرهنگیان این است که یک ارتباط معقول، متناسب و توازن منطقی میان دریافتی آنها و سایر کارمندان دولت ایجاد شود
گروه اخبار / سازمان معلمان ایران در آستانه هفته معلم بیانیه ای صادر نمود . متن این بیانیه که در اختیار سخن معلم قرار گرفته است به شرح زیر است
نخستین تعهد آن خواهد بود که نگاه از بالا به پایین مسوولان و دستاندرکاران به معلمان تغییر یابد و نگاه تکلیفگرایانه به نگاه پاسخگو و مشارکتجویانه تبدیل شود
چندی است که اعتراض فرهنگیان به شرایط معیشتی، بازتاب بیرونیتری یافته و در آستانه روز و هفته معلم همچنان ادامه دارد. اعتراض مشخص فرهنگیان افزایش دستمزدها و رسیدن میانگین آن به بالاتر از خط فقر، از میان برداشتن تبعیض تاریخی میان آنها و دیگر کارمندان دولت و –دستکم- بازگشت بیمه تکمیلی فرهنگیان به شرایط پیشین است. میانگین دریافتی فرهنگیان، یک میلیون و دویست هزارتومان است و این درحالی است که خط فقر رسمی دو میلیون و پانصد هزار تومان اعلام شده.
فرهنگیان با سنجش شرایط زندگی و دستمزدهای خویش با دیگر کارمندان دولت -که گاهی برادران و خواهران و فامیل آنها هستند- در مییابند که گرچه کارمندان دیگر سازمانها حقوقی یکسان با فرهنگیان میگیرند اما آنها افزون بر حقوق، مزایایی همچون حق مسکن، هزینه خوراک روزانه، هزینه آمد و شد، بنهای خرید از فروشگاههای نامدار و ... نیز دارند که میزان دریافتی آنها را نسبت به فرهنگیان افزایش میدهد و حس تبعیض فزآيندهای را در وجود آموزگاران پدید آورده است.
در دو سال گذشته نیز شوربختانه سطح خدمات بیمه تکمیلی فرهنگیان بسیار پایین آمده و دشواریهای فراوانی پدید آورده است. بیگمان این سه محور، پایه دلخوری تاریخی فرهنگیان را تشکیل میدهد و اگر فرادستی پیگیر ریشه اعتراضهای چند ماه گذشته شده باشد دریافته است که این سه خواسته، بیش از دیگر گرفتاریهای فرهنگیان بسامد داشته است. اما شوربختانه همزمان با دلخوری فرهنگیان و فریادهای سکوت آنها، لایحه رتبهبندی در سخنان فرادستان بازتاب بیشتری یافته است و هر بار بیش از گذشته بر آن پافشاری میشود!
در همین راستا و در واپسین سخنان رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در گردهمایی فرادستان ادارات کل آموزشوپرورش استانها میگوید «دولت علاوه بر تخصیص کامل اعتبارات مصوب به آموزش و پرورش برای اجرای نظام رتبهبندی معلمان در سال ۹۴، مبلغ یک هزار و سیصد و پنجاه میلیارد تومان و برای سال ۹۵ سه هزار و پانصد میلیارد تومان در نظر گرفته است ولی با این وجود ما معتقدیم برای ارتقاي سطح معیشت معلمان در کنار اجرای این طرح مهم باید به دنبال منابع جدید باشیم و این آمادگی وجود دارد که با گشایش در امور، بتوان اعتبارات ویژهای را برای آموزش و پرورش تخصیص داد تا مشکلات این نهاد را تا حد ممکن کاهش داد.
در خصوص اجرای مناسب سیاست ساماندهی نیروی انسانی در صرفهجویی یک هزار میلیارد تومان بودجه آموزش و پرورش و افزایش فوقالعاده شغل معلمان ابتدایی در سال ۹۳ از آقای رئیسجمهور درخواست تشویق برای دکتر فانی كردهام.» (خبرگزاریها 3 اردیبهشت) این سخنان دو فراز مهم دارند. نخست آنکه ایشان در سخنان خویش بر رتبهبندی آموزگاران تاکید کرده و آن را مهمترین کار دولت در سال 94 میخواند و این در حالی است که به باور فرهنگیان این لایحه و افزایش 160 تا 600 هزار تومانی آن هیچ گرهای از گرفتاریهای فراوان آموزش و پرورش بهویژه معیشت آنها نمیگشاید. حتی اگر همه فرهنگیان شامل شرایطی شوند که 600 هزارتومان افزایش دستمزد داشته باشند، تازه یک تفاوت 600 هزارتومانی با خط فقر خواهند داشت! دوم آن که مسئولان سازمان مدیریت و برنامه ریزی افزایش سطح معیشت فرهنگیان را موکول به گشایشهای تازه میدانند و آن را به شرایط سال بعد وامیگذارند.
چنین سخنانی که پیشینه ذهنی فراوانی در میان فرهنگیان دارد و نتوانسته و نمیتواند درد کهنه تبعیض و گرفتاریهای اقتصادی فرهنگیان را درمان كند. موثرترین عامل توسعه انسانی کشور یعنی معلمان، بر این باورند که دولت به جای تشویق وزیر آموزش پرورش، او را یاری كند تا نارضایتی پدید آمده میان کارمندانش را از میان ببرد و در هنگام تقسیم بودجه سهم این نهاد کارآمد را به نقطه درخور برساند.
بیگمان در این گیرودارِ گرفتاری معیشت -منزلت، سخن گفتن از رتبهبندی پاشیدن نمک بر زخم کهنه است. فرهنگیان چشم بهراه تغییرات عملیاند؛ پس این گوی و این میدان!
روزنامه قانون
آیا انجام این کار غیر قانونی، به قصد برانگیختن معلمان بر علیه دولت نیست؟ این شبهه زمانی قوی تر خواهد شد که بدانیم بسیاری از مدیران فعلی آموزش و پرورش، چندان اعتقادی به برنامه های دولت تدبیر و امید ندارند و از مدیران و حامیان دولت دهم و گفتمان آن بوده اند
زماني که 670 ميليارد دلار فقط درآمد نفتي داشتيم ، حق عائله مندي آموزگارانˏ جامعه پرداخت نشد و برخي از قلم به دستان و رسانه ها که در خواب بودند و به وظايف خود عمل نکرده و مواجب گرفتند ؛ اگر آن زمان اجازه نقد و اعتراضي بود و کاريکاتوري براي احقاق حقوق معلمان منتشر مي شد قطعأ امروز جامعه فرهنگيان کشور اين چنين ملتهب نبود
جناب آقای دکتر علی مطهری نماینده ی حق گو و شجاع مردم ایران
سلام بر شما و خدا قوت
حتما شما نیز در جریان اعتراضات و تجمعات اخیر معلمان ایران قرار گرفته اید. اعتراضاتی که گویا رسانه ی مثلا ملی و دولتیان خود را به ندیدن و نشنیدن آن زده اند و تلاش دارند با ندیدن و با شانتاژ خبری این جنبش مدنی و نجیب فرهنگیان که علیه تبعیض و بی عدالتی شکل گرفته را به تجمع برای دریافت مطالبات و اضافه کاری های پرداخت نشده، فرو کاهند. همچنین در اجماعی نامبارک سعی دارند با خبر سازی ها و خبررسانی های دروغین معلمان مظلوم را در افکار عمومی، زیاده خواه جلوه دهند. اما معلمان زیاده خواه نیستند بلکه زیادی خوبند چرا که سال هاست که می سوزند و می سازند و « می سازند».
البته این قانون نا نوشته ایست که وقتی زیادی خوب و نجیب شدی دیده نمی شوی و چه بسا به حسابت هم نیاورند! باور بفرمائید جناب دکتر بسیاری از معلمان این گونه اند چرا که سال هاست به دانش آموزان شان نجابت و خوبی و گذشت را می آموزانند و اگر هم خود به این آموزه ها باورنداشته اند- که داشته اند و دارند- با آموزش دادن این آموزه ها درطول سالبان متمادی، ناخودآگاه آنها را باور کرده اند و خوب و نجیب و با گذشت شده اند و به قاعده ی قانون نا نوشته ی فوق الذکر، فراموش شده اند و اگر اکنون لب به اعتراض گشوده اند،نه زیاده خواهند که احساس خطر کرده اند و قلب شان برای این آب و خاک می تپد.
جناب مطهری عزیز
همه باید بدانند که معلمی که از یادها رفته و فراموش شده است نمی تواند پرچمدار بیداری وپیشرفت باشد! و معلمان چون بدین نکته واقف گشته اند و خواستار اعتلای این کهن بوم و برند، لب به اعتراض گشوده اند ؛ معلمان چون می خواهند معلم بمانند،خواهان دیده شدنند وگرنه مطمئن باشید اگر این عشق و علاقه ی به بیدار گری و آموختن اندیشه ورزی نبود، خیلی راحت می توانستند مثل «خیلی ها!» به« خیلی چیزها!» برسند!
جناب دکتر
نام معلم با نام مطهری گره خورده است و با این رویه ای که بعضی از «درست تربیت نشده ها» در رسانه ی ملی و برخی روزنامه ها در پیش گرفته اند و در برنامه های زنده ی تلویزیونی و صفحات روزنامه هایشان ، وقیحانه به مقام معلم توهین می کنند، بیم آن می رود حرمت آن معلم شهید را هم نگه نداشته و خدای ناکرده حرمت شکنی نمایند؛ همچنان که حرمت فرزندش که از قضا نماینده ی ملت ایران هم هست، را شکستند. باور بفرمایید از این گونه اشخاص هر کاری بر می آید!
جناب دکتر
معلمان راه دشواری درپیش گرفته اند که بی گمان باز هم توهین خواهند شنید و تحقیرخواهند شد،اما نمی خواهیم خدای ناکرده به آن شهید بزرگوار به خاطر قرابتش با نام معلم، کو چکترین اهانتی صورت گیرد؛ بنابراین با کمال بی میلی از شما خواهشمندیم درجهت جدا کردن مناسبت روز معلم از نام آن شهید والا مقام بکوشید.
رحمت و غفران الهی بر شهید مطهری و درود فروان بر فرزندخلفش!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید