صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
سه شنبه, 18 فروردين 1394 04:36

آستانه تحمل افراد پایین است

critisismsmsp2 در روزهای اخیر سریال طنزی با کارگردانی مهران مدیری موجی از اعتراضات را به‌وجود آورده است. بحث هنر اجتماعی بحث مهمی است که تقریبا در همه کشورها توجه ویژه به این حوزه می‌شود و در قالب طنز مسائل اجتماعی مطرح می‌شود و روی پدیده‌های اجتماعی نقدی توام با طنز انجام می‌گیرد و چه در قالب نوشتاری، چه در قالب تصویری به جامعه ارائه می‌شود و طبیعتا هم پیام‌هایی برای جامعه دارد و هم پیام‌هایی برای مسئولان.
اگر بخواهیم فارغ از این پیام‌ها روی خود طنز متمرکز شویم و خود طنز را مورد نقد و بررسی قرار بدهیم شاید دشوار باشد و داوری درستی نسبت به موضوع نداشته باشیم.
طبیعتا خود طنزپرداز باید نکاتی را رعایت کند که در این طرحی که آماده می‌شود خط قرمزها رعایت شود و بی‌حرمتی‌ای  به کسی صورت نگیرد. اگر تمامی این نکات رعایت شود ما می‌توانیم طنز را به عنوان یک ابزار مناسب برای نقد در نظر بگیریم. از سوی دیگر نیز انتظار می‌رود آستانه تحمل و نقدپذیری اصناف، گروه‌ها، شخصیت‌ها و ... بالاتر برود.
متاسفانه ما در این بعد ضعیف هستیم و تمرین نکرده‌ایم که نقد را بشنویم و آستانه تحمل خود را بالا ببریم. وقتی شما به کشورهای مختلف نگاه می‌کنید به‌ویژه در کشورهای توسعه یافته می‌بینید که در قالب طنز حرف‌های بسیار سنگینی گفته می‌شود که آدم‌ها واکنش فوری نشان نمی‌دهند و روی نقدی که شده فکر می‌کنند؛ چه بسا آن نقد آنها را متوجه اشتباه‌شان بکند.
حتی در کشورهایی که آزادی‌بیان بسیاری وجود دارد در طنزها به شخصیت‌های خاص پیام داده می‌شود که خط مشی خود را تغییر دهند و این نقدپذیری در افراد هم وجود دارد ولی ما  در این زمینه کم کار کرده‌ایم. الان طنز آقای مدیری گویا 90 قسمت است و این یعنی 80 قسمت از این مجموعه باقی مانده! چطور با این قسمت‌های کمی که پخش شده است می‌توان قضاوت و داوری کرد؟
  از سوی دیگر متاسفانه تمرین‌مان درباره نقد طنازانه  هم بسیار کم است. طنزپردازان باید همان ابتدا مدنظر داشته باشند که نباید با طنز خود به بهانه نقد اهانتی صورت گیرد و با ظرافت تمام به نکاتی که مد نظر دارند بپردازند؛ باید پیامی را که می‌خواهند منتقل کنند موجب شادی باشد چراکه، یک مجموعه طنز بناست هم بستری باشد برای شادی هم فضایی باشد برای نقد. طنزپرداز باید بتواند این دو را با هم تلفیق کند.
critisismsmsp1یکی از مشکلاتی که ما در اکثر گروه‌های اجتماعی‌مان داریم همین آستانه تحمل پایین است و برای همین است که تا فردی مورد انتقاد قرار می‌گیرد بلافاصله واکنش بروز می‌دهد؛ حال می‌خواهد درمورد شخصی خاص باشد یا یک گروه؛ درحالی که این واکنش‌های فوری در واقع به ضرر خود همان گروه است چراکه وقتی طنزی دارد از سیمای جمهوری اسلامی پخش می‌شود و به گروهی نقد می‌کند یعنی این‌که در آن سیستم مشکلاتی وجود دارد که قطعا پزشکان نیز منکر آن نیستند پس این واکنش آنی راه حل نیست.
اتفاقا در بحث پزشکان که در این مجموعه بیان شده؛ خود وزیر بهداشت وارد صحنه شده بود و نکاتی را مطرح کرد که در جامعه پزشکان که قطعا شامل همه آنها نمی‌شود وجود دارد که باید تغییر کند. وقتی خود وزیر می‌پذیرد که نقد به این جامعه وارد است پس نباید درهای نقد بسته شود. قطعا مشکلاتی وجود دارد که باید رفع شود و به نظرم مسئولان خود این حوزه نیز متوجه این مشکلات هستند و حتما این را همه مردم می‌دانند که در میان اتفاقات نادرستی که در این جامعه می‌افتد پزشکان بسیاری وجود دارند که صادقانه و شریف به مردم خدمت می‌کنند. درنهایت فکر می‌کنم به‌جای این واکنش‌های آنی بهتر است تمامی گروه‌ها و اقشار آستانه‌تحمل خود را بالا ببرند و نقد را بشنوند.
* مددکار اجتماعی و استاد دانشگاه
 
منتشرشده در یادداشت

elahinia سوال کلیدی این است چرا امروزه دانش آموزان ما صداقت را سادگی، دروغ را تکنیک ،مفت خوری را زرنگی ، حقه بازی را سیاست وریا را دیانت می پندارند ؛ ریشه این معضل کجاست ؟

چرافرزندان ما هیچ علاقه ای به کارهای جمعی و مشارکتی ندارند ؟

چرا عقاید خود را باهراس مطرح می کنند ...


 در آموزش تعلیمات اجتماعی فرزندان ما بایستی دانش و مهارت و ارزش های لازم رابرای ورود به اجتماع پیداکنند . در درس تعلیمات اجتماعی ما به فرزندان مان یاد می دهیم قبل از ورود به اجتماع آگاهی ومهارت های لازم و مسئولیت ها ی لازم را یادگرفته و برای مشارکت در چرخاندن چرخ جامعه همکار و یاری رسان هم وطنان خود باشند نه اینکه چوبی لای چرخ اجتماع باشند ، چه از نظر اقتصادی ،اجتماعی ،رفتاری و فرهنگی در درس تعلیمات اجتماعی دانش آموز آگاهی های لازم را برای شناخت هویت خود به عنوان یک مهره ازماشین جامعه فرا می گیرد ونقش خود رابه عنوان یک انسان می فهمد وبه عنوان یک شهروند ایرانی به دنیا اهمیت و مفید بودن خود را به جهان ثابت می کند، درشرایط سخت و پیچیده به مذاکره و مدیریت می پردازد و مشکل را حل می کند نه اینکه از آن مشکل فرار کند و یا اینکه آن مشکل را دور بزند .

متاسفانه، فرار ازحل پایدار مشکل ناشی از تربیت و آموزش ناصحیح ما در آموزش وپرورش می باشد که حتی درسطوح عالی مدیریتی کشور ما به وضوح دیده می شود .

فاجعه بارتر اینکه ، تحمیل چنین هزینه هایی به کشور جرم محسوب نمی شود ؛ در تعلیمات اجتماعی قدرت تصمیم گیری در کودکی با توجه به روش تربیتی افزایش پیدا می کند و کودک از تک روی فاصله می گیرد .

در واقع ، تک روی حاصل ندانستن مهارت های اجتماعی می باشد و ندانستن این مهارت ها ضعف آموزش تعلیمات اجتماعی. در درس تعلیمات اجتماعی کودک یاد می گیرد که خود را جزیی از اجتماع بپندارد .

بنابراین« حل جمعی مشکل  »برای او اهمیت پیدا می کند و هرگز از مسئولیت های اجتماعی شانه خالی نمی کند و خود را سهیم در مشکلات اجتماعی می بیند ؛ درحقیقت فرزندان ما در آینده نسبت به اجتماع خود خنثی نیستند و از مشکلات اجتماعی فرارنمی کنند یا به عبارتی مشکلات را دور نمی زنند ، بلکه درصدد حل مشکل برمی آیند و نهایتا برخوردار از اخلاق اجتماعی می شوند که ارزشمندترین اخلاق انسانی می باشد که خود عامل به وجود آورنده شهروندانی با انگیزه برای حل مشکلات اجتماعی و شهروندانی دارای نیت خیرخواهانه برای دیگران می باشند.

برنامه های آموزشی تعلیمات اجتماعی بایستی در سطوح مختلف آموزشی یعنی از ابتدایی تا متوسطه برای دانش آموزان طبقه بندی شود که این سطوح از ابتدا شامل شناخت خود و افراد پیرامون خود ، شهرخود ،کشور خود، تاریخ کشور خود و در نهایت تعامل با افراد این کره خاکی می باشد . بعد از شناخت هر سطحی بایستی روش ها و وظایف هرسطح نیز مورد مطالعه قرار بگیرد.یعنی برنامه های آموزشی تعلیمات اجتماعی شامل آموزش دانش اجتماعی ،مهارت های اجتماعی و ارزش های اجتماعی باشد تا اینکه بتواند افرادی تربیت کند که اولا آگاه باشند ،  دوما" ، شهروندانی مشارکت جوباشند ، سوما" ، نگران هم نوعان خود و کشورخود درجهان باشند .

سوال کلیدی این است چرا امروزه دانش آموزان ما صداقت را سادگی،دروغ را تکنیک ،مفت خوری را زرنگی ،  حقه بازی را سیاست و ریا را دیانت می پندارند ؟

ریشه این معضل کجاست ؟

آیا در آموزش وپرورش است ؟ آیا در روش تربیتی خانواده هاست ؟یا نگرش کنونی ما ازتعلیم و تربیت است ؛ شاید ما به فرزندان خود فقط میوه چیدن را یاد می دهیم نه کشاورزی را .علم تعلیم و تربیت خود معنویت نمی باشد بلکه روشی است که فرزندان ما را به معنویت می رساند . معنویت یاددادنی نیست بلکه نتیجه یک فرآیند علمی تعلیم و تربیتی است.

شاید این اشتباه باشد که بخواهیم معنویت را مستقیما از طریق افراد خاصی درمدارس آموزش بدهیم و اجرا کنیم زیرا که معنویت میوه تعلیم وتربیت است؛  هیچ گروه و یا مللی نمی تواند ادعای تملیک تعلیم و تربیت را داشته باشد زیرا که تعلیم وتربیت یک علم است که سیر تکاملی آن قرن ها طول کشیده ، افراد گوناگونی از ملیت ها و مسلک های گوناگون در آن دخیل بوده اند ، ناهنجاری های اجتماعی امروزی ما نتیجه بی توجهی دیروز مسئولان به اهمیت تعلیم وتربیت به عنون یک علم می باشد وبی توجهی امروز مسئولین به تعلیم وتربیت فاجعه های خطرناک تری را برای فردای اجتماع ما به ارمغان خواهد آوردکه هیچ کس ازآن مصون نخواهد ماند .

یادگیری و آموزش زمان خاص خود را دارد و آن هم فقط درسیستم آموزش میسر است ، البته خانواده هم تاثیر دارد اما نه به اندازه سیستم آموزشی کشور ، زیرا که همه والدین مجری متخصص تعلیم و تربیت نیستند.

با همه این اوصاف ؛ هنگامی که دانش آموزان تحت تعلیمات اجتماعی قرارگرفته ، قادر خواهند بود هویت خود و اطرافیان خود را به خوبی بشناسند و از طریق ایفای نقش قادر خواهند بود بر افراد و جامعه خود تاثیرگذار باشند ؛ آنها قادرخواهند بود بهتر تبادل اطلاعات داشته باشند و بتوانند به راحتی عقاید و احساسات خویش را بیان کنند و به صورت جمعی و اجتماعی به فعالیت بپردازند و برای خود و دیگران ارزش قائل باشند و از جمع بودن لذت ببرند . حال با توجه به بحث مذکور ، شما کیفیت وکمیت آموزش درس تعلیمات اجتماعی را درکشورمان چگونه ارزیابی می کنید و چه راهکاری را توصیه می کنید؟

درتعریف اهداف درسی تعلیمات اجتماعی آمده است..." آگاهی ازمفهوم نیاز، آگاهی از اهمیت مشارکت درامور سیاسی، آگاهی از درک متقابل مردم با حکومت و حکومت با مردم ."

بنابراین ، طبق اهداف جامع مشخص شده در درس تعلیمات اجتماعی تقویت روحیه همکاری مشارکت سیاسی ،جمع گرایی، مثبت گرایی،احساس مسئولیت و احترام می باشد .

چرا فرزندان ما هیچ علاقه ای به کارهای جمعی ومشارکتی ندارند ؟

چرا عقاید خودرا با هراس مطرح می کنند ؟

آری !

بستر و سرریز زندگی اجتماعی فراهم نیست و مسئولیت آن متوجه کسانی است که جو امنیتی را به جو اجتماعی و فرهنگی ترجیح می دهند که فرزندان ما آن گونه که آموزش می بینند بزرگ نمی شوند ،بلکه آن طور که بزرگ می شوند به همان روش هم یاد می گیرند و تربیت می شوند.

بنابراین با توجه به بحران های اخلاقی ورفتاری واجتماعی جامعه امروزی ما، ضرورت آموزش موثر و جامع تعلیمات اجتماعی به صورت کاملا" علمی و غیرجناحی بیش از هر زمان دیگر احساس می شود.

منتشرشده در دیدگاه

feyzipourdid با علاقه ی خاصی یادداشت های «  هویت معلمی من  » ، با قلمی صریح ، صحیح ، ساده ، واقعی و کمی شاکی (و به تبع آن دل آزار بعضی ) توسط آقای " حمید جعفری " و سپس نظرات همکاران عزیز را می خوانم .

 من نیز با تجربه ها و دیدگاه های ایشان آشنا هستم (ولی نه همه را ) ، و تقریبا می توانم اکثر نوشته هایشان را تایید کنم .می دانم که، آقا حمید  علی رغم اطلاع از شدت و طرز بازخوردها ، اقدام به نوشتن سریالی کرده اند که این کار در حال و هوای فعلی به مقداری  شهامت ، دردمندی و بی ریایی ، نیازمند است . (همکاران عزیز همان طور که از سخن ارد پادشاه اشکانی پیداست من و تو تولید همان میر ناتوانیم و مقصر اصلی اوست و نباید از چشم همدیگر وآقا حمیدها دید ) ؛ چرا منی که از هویت معلمی ام آگاه بودم ، شجاعتم و قلمم را به دست نگرفتم و ننوشتم .

بنایراین از آقای حمید جعفری برای نوشتن و نشر تجارب و عقایدشان بدون کوچک ترین خودسانسوری و بی ریایی بسیار سپاسگزارم .

اما ، در این بی حوصلگی خودم، وظیفه دانستم که موضوعی را مطرح کنم که بسیاری از ماها و همچنین آقا حمید ، مراعاتش نمی کنیم . ضرب المثلی داریم که می گوید : یا از سر می زنیم یا از پا ! و یا حکایت پیرمرد و مهمان خانه ، همه مجهز به قالبی شده ایم که با آن برای رد یا قبولی کسی یا چیزی استفاده می کنیم . تحمل مخالف عقیده ی خودمان را نداریم و کوچک ترین اعتراض و انتقاد را به منزله ی بی حرمتی و بی احترامی و توهین در سطوح عمومی و کمی در سطوح بالاتر به منزله ی جرم و اخلال در نظم عمومی و توهین به ... تلقی می شود .

چرا توانایی بحث و گفت و گو در من کم است ؟ اگر می خواهم که اعتراضم و انتقادم به خوبی شنیده شده و پاسخی منطقی بگیرم ، باید خود شنونده ای خوب و منطقی شوم . مخالف تفکرم را تحمل و قبول کنم البته تا جایی که زیان و صدمه ای وارد نسازد .

 آقا حمید عزیز، باور کنید که آنچه را که شاهدیم ، فقط شکل ظاهری اش را می بینیم ، یکی زیرمیزی می گیرد تا جراحی کند ،تا حکم عوض کند ،تا تدریس کند ،تا مالیات کم برآورد کند ، تا استخدام کند و تاهای بسیار دیگر، اینها همه ظاهر موضوع است  ؛ آلودگی ها موقعی جای تامل و تعجب می گیرد که بیش از حد معمول مشاهده شود . اگر شما در طی سالیان به یکی دو مورد از مواردی که ذکر نموده اید برخورد کرده بودید ،بی شک وادار به چنین عکس العملی نمی شدید و شاید خود را ملزم به حل مسئله با خود مورد می کردید  ؛ اما متاسفانه آلودگی فعلی ، طبیعی نیست و منابع و عواملی مسبب ایجاد و تشدید کردارها و گفتارها و پندارهای این چنینی شده است .

 باور کنیم که ، زندگی هر کس با مشکلات منحصربه فرد خودش به علاوه ی مشکلات عمومی به قدری سنگینی می کند که تحمل کوچک ترین وزنه ای را نداریم و صددرصد بی تعارف ،ردش خواهیم کرد ؛ درست مانند وزنه برداری که توانایی حداکثر 200 کیلوگرم را داراست ولی با افزودن یک گرم ،نعره ای سرخواهد داد و شاید وزنه ی 001 / 200   کیلوگرمی را بر سکو بکوبد  !

با مواخذه کردن من ،شاید لحظه ای مرا به خود آوری ولی آن وزنه ها را چه کنم ؟ نمی دانم کدام را در اولویت قرار دهم ؟

روش کاهش وزنه ها را نمی دانم و در آلودگی ها غوطه می خورم ،چه بخواهی ،چه نخواهی ! شاید به جای چنین انتقادهایی که کمی بی رحمانه موجب درد بیشتر و آن هم موجب عدم پذیرش واقعیت و پافشاری بر آنچه هستم شود .

بهتر است که راه تغییر را اگر یافته ام را به دیگران پیشنهاد کنم ،تجارب مثبتم را به اشتراک گذارم ، تغییر را در عمل نشان دهم نه با امر و نهی همیشگی ، همدلی ، همفکری ، همکاری و تعهد (واقعی ) و احترام و عزت کلام را با هر انسانی و با هر عقیده ای را به کار بندم .

نظرات من نیز مانند همان امر و نهی های همیشگی شد .

ببخشید ولی خواستم با حمید آقا سخن دلی گویم و بس .

    «ریشه ی کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است .»

                                   ( ارد بزرگ)

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار /

معاون پشتیبانی وزارت آموزش وپرورش گفت: فرهنگیان با ۲۵ سال خدمت می توانند بازنشسته شوند و فرهنگیان زن سرپرست خانوار و فرهنگیانی که بیماری های صعب العلاج دارند برای بازنشستگی پیش از موعود در اولویت هستند


bathayeesp4 محمد بطحایی گفت: با درخواست بازنشستگی معلمان مازاد و فرهنگیانی که  کسر ساعت خدمتی دارند و آموزش وپرورش نیاز به فعالیت آن ها ندارد موافقت می شود.


وی افزود: فرهنگیان زن سرپرست خانوار و فرهنگیانی که بیماری های صعب العلاج دارند برای بازنشستگی پیش از موعود در اولویت هستند.


معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش ادامه داد:‌ فرهنگیان می توانند درخواست بازنشستگی پیش از موعود خود را به اداره آموزش و پرورش محل خدمت خود ارائه کند تا به درخواست آن ها رسیدگی شود.


بطحایی گفت: تاکنون به غیر از موارد نادری که نیاز ویژه به ماندن فرهنگیان در آموزش و پرورش بوده با درخواست بازنشستگی پیش از موعد ۴ هزار نفر از فرهنگیان موافقت شده است.


وی از تغییر بیمه طلایی فرهنگیان در سال ۹۴ نیز خبر داد و افزود: اردیبهشت امسال چهار بسته بیمه ای با شرایط متنوع جایگزین بیمه طلایی فرهنگیان می شود.


معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: حق سهم پرداختی فرهنگیان در هر یک از چهار بسته بیمه ای متفاوت است و فرهنگیان می توانند بر اساس نوع خدمات درمانی که در هر بسته ارائه می شود نوع بسته بیمه خود را انتخاب کنند.


بطحایی گفت‌: در یکی از بسته های بیمه ای خدمات عینک و دندان پزشکی برای فرهنگیان در نظر گرفته شده است.


وی افزود: به دلیل بروز مشکلات مالی آموزش و پرورش در سال ۹۳ این وزارتخانه ۱۰۰ میلیارد تومان به شرکت بیمه آتیه سازان حافظ بدهکار است که در چند روز آینده پرداخت می‌شود.


معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش گفت: بر اساس قراردادی که سال گذشته با شرکت بیمه آتیه سازان حافظ بسته شده است این شرکت بیمه ای ملزم به ارائه خدمات بستری و کلینیکی به فرهنگیان تا پایان اردیبهشت خواهد بود.


وی همچنین از پرداخت ۲۲ میلیارد تومانی مطالبات بیمه ای فرهنگیان به شرکت بیمه ایران که شرکت بیمه عامل بیمه طلایی فرهنگیان در سال‌های گذشته بود خبر داد و افزود:‌ فرهنگیانی که بالای یک میلیون تومان برای خدمات بیمارستانی و درمان پرداخت کرده اند و هزینه‌آن را هنوز دریافت نکرده اند می توانند با ارائه مدارک پزشکی هزینه پرداختی را دریافت کنند.

خبرگزاری دانشجو

 

گروه اخبار /
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس :
دولت باید زمینه اشتغال یکی از فرزندان فرهنگیان را پس از بازنشستگی آنها در آموزش و پرورش فراهم کند گفت: اجرای رتبه بندی از ابتدای فروردین ماه سال 94 مطالبه جدی فرهنگیان است.

tasvirsp محمد علیپور در نشست علنی امروز (یکشنبه 16 فروردین‌ ماه) مجلس شورای اسلامی، در تذکر شفاهی ضمن تبریک به مناسبت آغاز سال جدید گفت: از همین تریبون اعلام انزجار و محکومیت تجاوز رژیم آل سعود بر علیه ملت مظلوم یمن می کنم.
نماینده مردم ماکو، چالدران و شوط در مجلس شورای اسلامی در تذکری خطاب به وزیر نفت و شرکت ملی گاز افزود: بیش از یک و نیم سال از دستور صریح وزیر مبنی بر گازرسانی به برخی مناطق حوزه انتخابیه بنده می گذرد و برخلاف پیگیری های مکرر اما به بهانه های مختلف از جمله بالا بودن هزینه های گازرسانی تا به امروز اجرای پروژه صورت نگرفته ، از این رو از وزیر نفت می خواهم مصرانه تا پایان ماه جاری اتمام پروژه مذکور را جدی بگیرد.
وی ادامه داد: قشر عظیمی از کارکنان دولت را فرهنگیان به خود اختصاص می دهند و همه ما به مشکلات آنها واقف هستیم ؛ از این رو از رئیس جمهور و وزیر آموزش و پرورش مصرانه می خواهم جهت رفع تبعیض های ناروا و همچنین اجرای ضریب فوق العاده شغل فرهنگیان در نظام هماهنگ پرداخت حقوق اقدام جدی به عمل آورده و پاداش پایان خدمت فرهنگیان را برای قدردانی از خدمات 30 ساله آنها در دستور کار قرار دهد.
علیپور با بیان اینکه دولت باید زمینه اشتغال یکی از فرزندان فرهنگیان را پس از بازنشستگی آنها در آموزش و پرورش فراهم کند تصریح کرد: اجرای رتبه بندی از ابتدای فروردین ماه سال 94 مطالبه جدی فرهنگیان است.
وی ادامه داد: ارائه مجوز استخدام مربیان پیش دبستانی یکی دیگر از مطالباتی است که باید دولت به آن توجه کرده و دغدغه فرهنگیان را در این زمینه برطرف کند.
علیپور گفت: استخدام ناظران گندم از سوی سازمان جهاد کشاورزی به تازگی صورت گرفته و به شهرستان ها اعزام شده اند ، اما در حالی که تحصیل کردگان کشاورزی شهرستان ها همچنان بیکار بوده و ظلم بزرگی در این باره به آنها روا شده است.
این نماینده مردم در مجلس نهم در تذکری خطاب به وزیر ورزش و جوانان گفت: در جریان برگزاری بازی های والیبال باشگاه های کشور در هفته آخر سال گذشته به واسطه مدیریت ضعیف مسئولان ورزش نسبت به هواداران تیم والیبال شهرداری ارومیه بی احترامی صورت گرفته و عده ای به ناحق مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند از این رو می خواهیم که مسئولان در این باره پاسخگو باشند.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: ‌در خصوص حادثه ضرب و شتم هواداران تیم والیبال شهرداری ارومیه از پلیس می خواهیم تحت تأثیر مسائل احساسی قرار نگرفته و به ایجاد آرامش کمک کنند. عملکرد مسئولان ورزش و نیروی انتظامی در این زمینه به هیچ وجه مناسب نبوده و باید در این راستا از افرادی که مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند دلجویی شود .
 
خبرگزاری خانه ملت
 
 
 
یکشنبه, 16 فروردين 1394 19:16

هرکس سر جای خودش بنشیند !

ayazisp « هرکس سر جای خودش بنشیند. »

این جمله ای بود که چندین بار تکرار کردم تا در آن شلوغی و ازدحام کلاس ، صدایم شنیده شود. دانش آموزان یکی یکی و با دلخوری سرجایشان نشستند اما برخی اصرار داشتند جایی غیر از جای خود بنشینند ؛ با دیدن چهره عبوس برخی با خود اندیشیدم مگر جای هرکس کجاست؟

به راستی هرکدام از ما در جای خود نشسته ایم؟
جایگاه واقعی هرکس را چه کسی تعیین می کند و چرا هیچ کس در این دوره زمانه از بودن در جایگاه خود خرسند نیست؟
اهرمی که منجر به جابه جایی برخی مهره ها در سطوح مختلف آموزشی و تربیتی می شود ،چقدر مورد وثوق اهالی علم و ادب است؟
رتبه بندی معلمان در یک نظام نابه سامان ،شاید راهی است برای برون رفت از نزاع های درون سازمانی ،به خصوص در واحد تأمین و سازمانی دهی نیروی انسانی.
حال که این طرح درمراحل ابتدایی است و هنوز به مرحله اجرا نرسیده است  ؛ آیا باید فرهنگیان مانند طرح های سابق بر این، چشم به آینده بدوزند و با ممکنات خود را سرگرم کنند؟
به خاطر دارم سال ها پیش طرحی تصویب شده بود در خصوص پاداش مناطق محروم این طرح نه چندان بلند مدت، در زمان اجرا همواره با نبود اعتبار مواجه بود و گاه این پاداش پایان سال را با یک سال تعویق دریافت می کردیم ؛ چند وقتی از طرح بی خبر بودیم و به ناگاه مطلع شدیم منطقه مربوطه از لیست مناطق محروم خارج شده است و بالطبع پاداش منطقه محروم دیگر به ما تعلق نمی گرفت ،حال برای اجرایی شدن طرح رتبه بندی معلمان و تا رسیدن معلمان به جایگاه واقعی خود چقدر باید انتظارکشید؟

یکسال ،دوسال و.... در این فاصله تکلیف مطالبات این قشر از جامعه چه می شود؟ آیا این طرح شامل همه می شود ؟ درصورتی که شامل برخی از فرهنگیان نشود ، بحث معیشت و جایگاه واقعی این گروه از فرهنگیان چه می شود؟
 این دست طرح های کارشناسی نشده و گاه شتاب زده شاید در کوتاه مدت جواب دهد ، اما در نهایت آیا می توان انتظار داشت که فرهنگیانی که خواستار رفع تبعیض با دیگر کارمندان دولتی هستند از آنان بخواهیم برای ارتقاء به جایگاهی چون استاد معلم باید سابقه چنان، مدرک فلان و دست کم دو مقاله علمی داشته باشند؟
داشتن حق بیمه کارآمد و امکاناتی چون تسهیلات وام با بهره پایین و دیگر امکانات رفاهی چه دخلی به مدرک و سابقه کار دارد ؟
بسیاری از کارکنان دولتی پایه حقوق چندان بالایی ندارند اما تسهیلاتی که از آن بهره مندند، با آموزش و پرورش قابل مقایسه نیست !
به دیگر سخن  ؛ برای تعیین جایگاه واقعی هرکس باید امکانات موجود را سنجید و با توجه به فرصت های موجود جایگاه افراد و نیروها را تعیین کرد.
بنابراین ، افراد با توان و قابلیت های حرفه ای باید درکنار هم سنجیده شوند و افراد با توان علمی و صاحب نظران درحوزه های نویسندگی نیز با یکدیگر  سنجیده شوند .
از این نظر فرهنگیان با سوابق بالای تجربی و یا دارندگان مدرک تحصیلی در کنار هم قرار گیرند و در عین حال همکاران با سنوات و مدرک پایین ،و درعین حال توان حرفه ای و خلاقیت ،درکنار یکدیگر سنجیده شوند. 
هرچند از نظر این نگارنده همچنان تعیین  « جایگاه واقعی افراد » کار ساده ای نیست.

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار /

سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی از نامه 81 نفر از نمایندگان به رئیس جمهور در خصوص وضعیت معیشت معلمان خبر داد.


abdiirajsp ایرج عبدی افزود: این نامه به امضای 81 نفر از نمایندگان رسیده است که در آن نمایندگان خواستار رسیدگی به وضعیت معیشت معلمان شده اند.

نماینده مردم درود و ازنا در مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: با توجه به نگرانی های جامعه فرهنگیان و تفاوت حقوقی که بین آنها ایجاد شده است از رئیس جمهور طی نامه ای درخواست شده تا به وضعیت آنها رسیدگی کند.

این نماینده مردم در مجلس نهم، تصریح کرد: رسیدگی عاجل به وضعیت حقوق فرهنگیان و وضعیت معیشت آنها امری بدیهی است که باید به آن توجه شود؛ با توجه به آنکه فرهنگیان قشر زحمتکش جامعه هستند و تحصن آنها نشان دهنده آن است که نگرانی های زیادی در این خصوص دارند؛ لذا باید رئیس جمهور ورود پیدا کرده و با تشکیل کارگروهی، به این مهم رسیدگی کند.

پایگاه اطلاع رسانی خانه ملت

گروه اخبار /

طرح رتبه‌بندی معلمان در دولت تصویب شد و وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد که افزایش حقوق ۱۶۰ تا ۶۰۰ هزار تومانی برای معلمان از مهر ۹۴ وجود خواهد داشت، اما این افزایش‌ها شامل چند درصد معلمان می‌شود؟

 rotbebandi طرح رتبه‌بندی معلمان یکی از موضوعات جدی بود که در سال گذشته حواشی بسیاری داشت.
 
در روزهای پایانی سال گذشته بود که در نهایت طرح رتبه‌بندی معلمان در هیأت وزیران به تصویب رسید و باید در انتظار چگونگی اجرا و موضاعات قانونی آن باشیم.
 
بر اساس آنچه که از ابتدا در آموزش و پرورش پیرامون این طرح مورد بحث قرار گرفته بود، نام کامل این طرح «نظام رتبه‌بندی معلمان و جذب و تأمین منابع انسانی» در راستای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است.
 
در ابتدای تصویب طرح نظام رتبه‌بندی معلمان در آموزش و پرورش مقرر شد تا رتبه‌های استادی، دانشیاری، استادیاری و مربیگری به معلمان اعطا شود که اکنون مشخص نیست که این موضوعات در طرح جدید وجود دارد یا خیر.
 
در اجرای راهبردهای نقشه جامع علمی کشور مبنی بر بالا بردن توان مدیریت منابع انسانی و ارتقای صلاحیت علمی و حرفه‌ای و منزلت اجتماعی و در جهت اجرای راهکارهای تخصصی و حرفه‌ای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مبنی بر استقرار نظام بخش و تعیین مکان‌های ارزیابی و ارتقای مرتبه (نظام رتبه‌بندی علمی و تربیتی معلمان و تقویت انگیزه ارتقای شغلی در معلمان) براساس معیار اسلامی و بهینه‌سازی نظام پرداخت‌ها مبتنی بر شایستگی‌ها و براساس رویکرد رقابتی طرح نظام رتبه‌بندی معلمان از سوی مسئولان وقت آموزش و پرورش پیشنهاد شد که مهمترین اهداف طرح رتبه بندی معلمان را مطرح می‌کند.
 
در موارد قانونی این طرح که در ابتدا توسط مسئولان وقت آموزش و پرورش مورد نگارش قرار گرفته بود موارد ذیل عنوان شده است.:
 
«دولت مکلف است در یک دوره یک ساله توسط وزارت آموزش و پرورش نظام رتبه‌بندی معلمان را براساس احکام قانونی مذکور در بند 8 ماده 19 قانون برنامه پنجم توسعه، بند 44 راهبرد ملی از راهبرد کلان شماره 6 نقشه جامع علمی کشور و راهکارهای مندرج در ذیل اهداف عملیاتی ردیف‌های 10، 11 و 12 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به گونه‌ای طراحی و تدوین نماید که صدور گواهی صلاحیت حرفه‌ای هر معلم متناسب با عناوین رتبه‌های کسب شده و نظام پرداخت‌ها در طول خدمت وی براساس نظام رتبه‌بندی معلمان استوار گردد. نظام مذکور پس از تصویب در شورای عالی آموزش و پرورش، بایستی به تصویب مجلس برسد».
 
fanispecial علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش نیز از صدور احکام رتبه‌بندی معلمان از اول مهر خبر داد و اظهار داشت: «برابر این طرح معلمان به رتبه‌های پایه، ارشد، خبره و عالی تقسیم می‌شوند و در صدد افزایش مهارت‌های حرفه‌ای خود برمی‌آیند».
 
وزیر آموزش و پرورش گفت: «بر اساس احکام جدید مطابق رتبه‌بندی، حقوق دریافتی معلمان از 160 تا600 هزار تومان افزایش خواهد یافت و 14 درصد افزایش حقوق کارکنان در سال 94 نیز به آن اضافه می‌شود».وی تصریح کرد: «شاخص‌های رتبه‌بندی معلمان را تا شهریور مشخص می‌کنیم و به تصویب دولت خواهیم رساند».
 
فانی افزود: «برای اجرای زودتر طرح رتبه‌بندی معلمان، این طرح را در دولت تصویب کردیم اما در صورت اصرار مجلس شورای اسلامی برای قانونی شدن این طرح، دولت این آمادگی را دارد که طرح را برای تصویب به مجلس ارائه کند».
 
اکنون چند سوال در خصوص رتبه‌بندی و افزایش حقوق معلمان مطرح است.
 
نخست، آیا موضوع وجود هم‌ترازی معلمان با اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها در طرح جدید رتبه بندی معلمان که در دولت به تصویب رسیده است، وجود دارد؟
 
دوم، این افزایش حقوق 160 تا 600 هزار تومانی به طور دقیق چند درصد از معلمان را شامل می‌شود؟ به عبارت دیگر چند درصد شامل کف افزایش حقوق و چند درصد شامل حداکثر این افزایش می‌شوند؟
 
سوم، آیا در نهایت این طرح به مجلس شورای اسلامی جهت تصویب ارسال می‌شود یا خیر؟
 
چهارم، آیا اگر مجلس شورای اسلامی بخواهد تجدید نظری در خصوص افزایش این ارقام اعلام شده داشته باشد خللی در وضعیت پرداخت‌ها ایجاد می‌شود؟
 
پنجم، آیا این طرح فقط برای معلمان و مدیران مدارس است یا نیروهای ستادی نیز شامل این افزایش‌ها خواهند شد؟
 
با توجه به شروع سال جدید امیدواریم هر چه زودتر وضعیت رتبه‌بندی معلمان مشخص شود که آیا نیاز است این طرح در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد یا خیر و اینکه جزئیات این طرح اعلام شود تا معلمان بدانند در چه رتبه‌ای قرار دارند.
فارس
 
ahamadidid3 امروزه كنكور به يكى از معضلات بزرگ جوانان ما تبديل گرديده و متاسفانه هر سال ،  سخن از حذف كنكور و بالابردن ظرفيت ها و پذيرفته شدن همه داوطلبان تحصيل در كنكور سراسرى ، وعده داده مى شود كه متاسفانه از مرحله وعده ، جلوتر نرفته و پس از مدتى كلنجار رفتن با قوانين و حلاجى كردن مسايل در پايان اعلام مى كنند كنكور و معضلات آن به قوت خود باقى است و در كنار آن عده اى غمگين و نااميد و عده اى اميدوار به سودهاى كلان ، از تدريس هاى خصوصى با ارقام نجومى و يا آموزشگاه هايى كه هر ساله ميليون ها تومان از اين بازار كسب در آمد نموده و متاسفانه عملكرد آنها نيز اكثرا دروغ و كلاهبردارى و سوءاستفاده از عواطف جوانان و اولياء آنان مى باشد.
 
اما در اين ميان موردى كه داغ اين جوانان را بيشتر مى كند ، سهميه هاى رنگارنگ است ، كه موجب مى شود عده اى به هر دليلى  با كمترين توانايي هاى علمى ، صاحب يك حاشيه اطمينان براى فرزندان خود گرديده و در تصويب و يا اجراى قوانين ، كارى به درست يا نادرست بودن آن نداشته و همين مورد كه فرزندان آنان ازيكى ازاين سهميه هاى ناعادلانه ، برخوردار است براى آنها كفايت كرده و بقيه جوانان زحمتكش و باسواد كه هرساله به دليل اين تبعيض ها پشت كنكور مانده و يا دررشته مورد علاقه خود پذيرفته نمى شوند، مهم نبوده و صدايشان هم به جايى نخواهدرسيد .
 
يكى از سهميه هاى ناعادلانه ، استفاده فرزندان اعضاى هيات علمى از قبولى و استفاده از سهميه « انتقال ويژه » است  كه متاسفانه فرد پذيرفته شده با رتبه و نمره بسيار پايين و فقط به دليل اشتغال پدر و يا مادر او به عنوان هيات علمى مى تواند ، به بهترين دانشگاه ها انتقال يابد كه اين موضوع موجب مى گردد ، فردى تواناتر و با رتبه بالاتر حذف و فرد مورد اشاره جايگزين او گردد ؛ خصوصا در گروه علوم تجربى كه تعداد متقاضيان بسيار زياد و رشته هاى به درد بخور بسيار كم است و اجراى هركدام از اين سهميه ها موجب عقب افتادن تصاعدى از رتبه و سهميه فرد با سوادتر مى گردد.
 
به هرحال به نظر مى آيد بهترين راه حل ، باز كردن در دانشگاه ها به روى جوانان جوياى تحصيل و برداشتن سد كنكور و سخت گيرى به افراد بى سواد و نامستعد در دانشگاه ها و منصرف نمودن آنها از تحصيل بى دليل و جذب افراد مستعد به دانشگاه ها و برداشتن سهميه هاى ناعادلانه از چرخه دانشگاه ها باشد و جلوگيرى از سوء استفاده افراد و آموزشگاه هايى كه هرساله ، براى جيب اولياء اين جوانان كيسه دوخته و با حق التدريس هاى نجومى به خواسته هاى خود مى رسند و عده اى را نيز سرخورده ونااميد مى نمايند.
 
اما چنانچه همه اين موارد درحال حاضر به دلايل ناگفته مقدور نيست حداقل ، پيشنهاد مى شود فرزندان فرهنگيان كه از زحمتكش ترين  اقشار جامعه و محق ترين گروه از اين گروه ها براى استفاده از اين سهميه ها مى باشند ،  نيزاز امتياز انتقال به شهر و دانشگاه مورد تقاضا بر اساس محل كار اولياء شان همانند اعضاى هيات علمى ، برخوردار باشند .
 
گر چه در نهايت ، بهترين نوع گزينش در كنكور سراسرى ، گزينش براساس توانايي هاى علمى و سخت گيرى در تحصيلات دانشگاهى به جاى كنكور ورودى باشد و اگر قرار است از قشرى از جامعه نيز تجليل خاصى به عمل آيد در نوع تحصيل و يا تخفيف در هزينه هاى تحصيل باشد و نه سهميه هاى ناعادلانه وخاص !
 
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 
منتشرشده در یادداشت
یکشنبه, 16 فروردين 1394 12:08

تغییر لازم است اما ...

niknejaddidgah تغییرات در آموزش در همه جای دنیا پذیرفته شده است. این امر برای به روز کردن روش‌ها، هدف‌ها و ساختارها الزامی است. اما پیش از تغییر، مهم‌ترین عامل چرایی تغییر است. اینکه بناست با آن تغییر چه کاستی‌هایی را از بین ببریم و چه دستاوردی داشته باشیم. باید دید چه نیازی به این تغییر وجود دارد. چه اتفاقی می‌افتد اگر پنج رشته موجود تحصیلی به سه رشته تقلیل یابد. 
این تغییر را می‌توان از مناظر مختلف بررسی کرد. اولین نکته ازدیاد نیرو در آموزش و پرورش است؛ موضوعی که بارها و بارها صحبت تعدیل نیرو را نیز به میان آورده است. با تقلیل رشته‌ها کلاس‌ها در هم ادغام می‌شود نتیجتا جمعیت کلاس‌ها بالا می‌رود و نیاز به معلم‌ها جداگانه برای هر رشته نیز وجود ندارد. به این ترتیب به راحتی می‌توان نیروها را تعدیل کرد.
سوالی که وجود دارد این است که اگر با ازدیاد نیرو مواجهیم چرا کلاس‌ها با جمعیت کمتر بسته نمی‌شود؟ من خودم در کلاس‌هایی تدریس می‌کنم که 38 نفر دانش‌آموز دارد آن هم سال چهارم دبیرستان! اگر یکی از اهداف از این تغییر و ادغام رشته‌ها تعدیل نیرو باشد به زعم من در کارایی کلاس‌های درس و یادگیری دانش‌آموزان اثر منفی خواهد گذاشت. چراکه کلاس‌های استاندارد جهانی بین 20 تا 25 نفر است ولی در مدارس ما حتی کلاس‌هایی 45 نفره بسته می‌شود. دو رشته فنی و حرفه‌ای و کار و دانش پیش از این نیز یک رشته بودند که از آن تحت عنوان هنرستان یاد می‌شد و پس از مدتی از هم تفکیک شدند. بنابراین شاید حالا نیز مشکلی برای ادغام این دو رشته نباشد اما درمورد رشته‌های با سابقه ریاضی فیزیک و علوم تجربی هرچند در برخی دروس با هم مشترک‌اند یا در درسی مثل فیزیک فقط در یکی، دو فصل با هم تفاوت دارند اما در درس‌های تخصصی تفاوت‌های بسیار دارند؛ من نمی‌دانم چطور می‌شود درس‌های این دو رشته را با هم ادغام کرد؟ ضمن اینکه هر دانش‌آموزی با علم و آگاهی از آینده دانشگاهی‌اش رشته تحصیلی‌اش را انتخاب می‌کند. چرا کسی که می‌خواهد مهندس شود باید زیست یا زمین‌شناسی بخواند؟!  
اهمیت ریاضی برای بچه‌های تجربی در کنکور تنها 14 درصد است و تنها یک کتاب ریاضی می‌خوانند اما بچه‌های ریاضی در طول یک سال چندین کتاب ریاضی می‌خوانند. این ادغام رشته‌ها چه تاثیری در انتخاب‌های دانشگاهی خواهد گذاشت؟  اگر برای طرح‌هایی که قرار است اجرایی شود چشم‌انداز روشنی وجود نداشته باشد اتفاق خوبی نخواهد افتاد. مثل طرح‌هایی که برای تغییرات در دولت قبل و در زمان وزارت آقای حاجی‌بابایی به سرعت انجام شد.
برای مثال تغییر در ساختار آموزش ابتدایی که از پنج سال به شش سال تغییر یافت و کارکردی جز آشفتگی نداشت. طرح‌ها باید پیش از اجرایی شدن کارشناسی شوند وگرنه نه‌تنها کارکردی نخواهند داشت بلکه آثار مخرب‌شان تا سال‌ها ادامه خواهد یافت. مساله آموزش حساس است ، در همه جا وقتی می‌خواهند تغییری ایجاد کنند ابتدا در یکی، دو استان یا چندین مدرسه آزمایش می‌کنند. اگر نتیجه مطلوبی در پی داشت در کشور اجرایی می‌شود اما متاسفانه طرح‌هایی که تصویب می‌شود پیش از آزمایش‌شدن اجرایی می‌شود.
آموزش و پرورش سازمان پژوهش دارد و تعداد زیادی آنجا برای همین پژوهش‌ها حقوق می‌گیرند اما اینکه چرا روی هیچ‌کدام از این طرح‌های پیشنهادی پژوهشی صورت نمی‌گیرد در ابهام است. نکته مهم دیگر که همین حالا نیز در دانش‌آموزان بسیار دیده می‌شود کم تمایلی به درس است به این علت که حجم درس‌ها بسیار بالاست و بچه‌هایی که پشت کنکور هستند واقعا استرس و فشار بالایی را متحمل می‌شوند. اگر با این ادغام، دروس اضافه شود و برای مثال بچه‌های ریاضی از این به بعد ناچار باشند زیست و زمین‌شناسی بخوانند و بچه‌های تجربی مجبور به خواندن دیفرانسیل و جبر و احتمالات باشند حجم درس خیلی بیشتر از این چیزی که حالا وجود دارد، می‌شود. آن هم درس‌هایی که بچه‌ها تمایلی به خواندن آنها ندارند.
 اما از منظری دیگر می‌توان در نظر گرفت که با این ادغام رشته‌ها، درس‌ها عمومی‌تر و ساده‌تر شود. یعنی کسانی که رشته علوم پایه را می‌خوانند یک زیست عمومی نه زیست طاقت‌فرسای سال چهارم رشته تجربی را بخوانند و همین‌طور به‌جای دیفرانسیلی که بچه‌های ریاضی را کلافه کرده یک ریاضی عمومی بخوانند. اگر با این تغییر حجم مطالب درسی کاهش یابد و در عوض کیفیت آموزش بالا برود اتفاق خوبی خواهد افتاد. چراکه آنچه اهمیت دارد، کمیت نیست بلکه کیفیت است. الان ریاضی‌ای که در خارج از کشور به بچه‌ها آموخته می‌شود بسیار کمتر از سرفصل‌های ماست اما در آزمون‌ها آنها بالاتر از بچه‌های ما هستند.
مثلا به‌جای تغییر محتوای کتاب‌ها آقای حاجی‌بابایی مردودی سال اول را حذف کردند چراکه سالانه تعداد زیادی در این سال مردود می‌شدند! حالا بچه‌ها با کلی مردودی بالا می‌آیند و بعد هم با تک‌ماده دیپلم می‌گیرند. می‌شود به‌جای گذاشتن این راه‌های در رو از این حجم کم کرد و به کیفیت آموزش و یادگیری افزود. اگر این تغییر بتواند کیفیت آموزش را بالا برده و از این حجم اطلاعاتی که 90 درصد آن نیز در آینده به درد افراد نمی‌خورد بکاهد می‌تواند طرح مثمرثمر و مفیدی باشد. 
* عضو کانون صنفی معلمان
 
 
منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور