گروه اخبار / چندی پیش جمعی از آموزگاران منطقه شهریار نامه ای را برای سخن معلم ارسال نمودند که در آن از عملکرد معاونت آموزش ابتدایی اداره انتقاد شده بود . ( این جا )
جوابیه زیر از سوی معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش برای سخن معلم ارسال گردیده است .
گروه سخن معلم ضمن تشکر و قدردانی از حس مسئولیت پذیری و پاسخگویی وزارت آموزش و پرورش امیدوار است که همه مسئولان و مدیران در سراسر کشور پاسخگویی به منتقدان را جزء لاینفک رویکرد مدیریتی خویش قرار دهند .
باسلام و احترام حضور همکاران توانمند وپرتلاش درمنطقه ی 9 آموزش وپرورش ک همواره طلایه دار عرصه ی نظام تعلیم و تربیت ایران عزیز اسلامی بوده و می باشند .در آغاز بر اساس شنیده ها کسب رتبه ی آموزشی 15را درمیان مناطق 19گانه ی شهر تهران توسط آموزش و پرورش منطقه ی9، به استحضار عزیزان همکار می رساند.
تبدیل فرصت ها به تهدیدات ر ا از مناظر و ابعاد گوناگون می توان در رویکرد و عملکرد عده ای از مسئولان و دست اندرکاران منطقه ی 9 به ویژه درعملکرد مدیرمحترم منطقه رصد و ملاحظه نمود.
ازآنجایی که گرانیگاه و مرکز ثقل یک مجموعه نظام تصمیم سازی یا مدیریت آن می باشد لذا به جای پرداختن به زیر مجموعه ها و کندو کاو در قاعده ی هرم به راس آن یعنی مدیریت تمرکز می نماییم که "الناس علی دین ملوکهم ".
مدیرمنطقه مدعی است روش اجرایی ایشان مبتنی بر اقناعی عمل نمودن می باشد ؛ در ذیل به موارد عدیده ای استناد می نمایم که گواه صادقی بر نقض ادعای ایشان بوده و بیانگر ضعف راهبردی و اثربخش در اداره ی منطقه ی آموزشی می باشد که پیامد آن نابه سامانی و به چالش کشیده شدن فرصت ها و غلبه ی تهدیدات برآنها است :
1-مدیر منطقه به جهت عدم شناخت موثر از منابع انسانی توانمند منطقه و همکاران معزز که دردوره ی متوسطه خدمت می نمایند و علی رغم معاضدت همکاران دلسوز با ایشان فردی را به عنوان معاون آموزش متوسطه منصوب و به کارگمارده که دردوره ی متوسطه سابقه قابل توجه و ذکری نداشته و آگاهی و شناخت لازم و کافی و پختگی و تسلط لازم را درمناسبات نازل بر معاونت ذکرشده ندارد که این مهم سبب نابه سامانی و ایجاد تهدیدات ویرانگر عدیده ای در رابطه با آموزشگاه های منطقه گردیده است که بیان تاثیرات این کنش غیرعاقلانه ،نادرست و غیرکارشناسانه در وضعیت مدارس دراین مجمل نمی گنجد.
نگارنده با تنی چند از معاونین محترم آموزشی دبیرستان ها دراین راستا به گفت و گو پرداخته هم اندیشی نموده ام که خروجی تبادل نظر و بررسی مربوط بیانگر انتخاب نادرست در این معاونت می باشد.
2- با وجود معلمان و مربیان فرهیخته و علاقه مند در سطح منطقه فردی را به عنوان معاون پرورشی منصوب نموده اند که شناخت لازم و اثربخش از وضعیت و مناسبات حاکم از جهت پرورشی و فرهنگی در سطح منطقه نداشته و توان لازم را در راستای ماموریت های معاونت مربوط به حوزه ی عملکردی خود ندارد،منطقه را نمی شناسد و ظاهرا صلاحیت ایشان درابتدا به تایید مسئولان ذی ربط درآموزش وپرورش شهر تهران نرسیده و مدیرمنطقه در اقدامی غیرحرفه ای برای ایشان حکم سرپرستی صادرنموده است.
3– عدم تغییرات مناسب بر مبنای شایسته سالاری درخصوص مدیریت پاره ای ازمدارس منطقه.
نظر و مقصود قلع و قمع سیاسی جناحی به سبک احمدی نژادی نیست بلکه انتصابات در راهکار و فرآیندی مردم سالارانه و فضیلت محور و بر اساس مناسبات حرفه ای است که تاکنون بعضی ازانتصابات در سطح منطقه براین منوال نبوده است و متاسفانه مدیر منطقه برای شکستن تابو و فضای غیرشفاف و دموکراتیک آن گامی برنداشته است وبه تغییر پاره ای ازمدیران که شایستگی مدیریت آموزشگاهی را نداشته و مدارس تحت مدیریت خود را امنیتی و پادگانی و بدون ملاحظات و ملازمات حرفه ای آموزشی و پرورشی و به دور از تحول خواهی و مشارکت پذیری و به صورت روزمرگی ،مثلا اداره می نمایند، اقدام به جا و شایسته ای که تضمین کننده و رقم زننده ی آینده ی مثبت دانش آموزان فهیم و معلمان ارزشمندباشد،صورت نپذیرفته و به منصه ی ظهور درنیاورده است - البته ارائه فهرست مصادیق مصائب و فرصت سوزی در پاره ای از واحد های آموزشی منطقه در این موجز نمی گنجد و فرصت خاص خود را می طلبد.
4– فقدان برنامه ی اقناعی قابل اجرا در سطح منطقه، ممکن است مدیر محترم منطقه ی آموزشی در این خصوص اشاره و مدعی داشتن برنامه شوند ، منظور نگارنده تمرکز و نشر امور بوروکراتیک و پوپولیستی نیست بلکه برنامه ای که باتوجه به واقعیات و اقتضائات و با مشارکت و معاضدت نخبگان منطقه ی آموزشی و با توجیهات متقن و قابل اجرا تدوین گشته و به اجرا درآید که دراین راستا اقدام مناسب ،منطقی و شایسته ای صورت نپذیرفته است .هم اندیشی و مذاکره با عوامل دست اندرکار امور پرورشی و آموزشی درمنطقه بیان کننده ی عدم تدوین برنامه ای جامع با اقناع و تبیین لازم عوامل اعم از دبیران ،مدیران کادراجرایی مدارس و اولیاء و دانش آموزان می باشد. در منطقه روش و مشی منسجم ساری و جاری نبوده و در این زمینه ارتباط و هماهنگی ارگانیکی و سیستمی وجود نداشته و وضعیت و حالت جزیره ای برآن دلالت نموده و استیلا دارد.
5- به نظرنگارنده یکی دونفر که درخارج از جغرافیای منطقه به کار اقتصادی و ساخت و ساز مشغول بوده و ساعت تفریح خود را در .... منطقه سپری می نمایند ظاهرا مدیر منطقه را مقهور و مرعوب خود نموده و امورات منطقه را رقم می زنند که عملکرد آنان مصداق بارز دفاع بد از ارزش های انقلاب شکوهمند اسلامی بوده و در تضاد آشکار با منویات و مطالبات رهبر فرزانه ی انقلاب اسلامی می باشد و به نظر می رسد ازجانب مدیر منطقه اراده جدی برای برخورد با آنان وجود ندارد. نکند لمپنیسم شکل گیرد؟ !
6- با وجود کارهای اساسی و ماموریت های مهم که مغفول واقع شده و بر زمین مانده است و نیاز مبرم و حیاتی مدارس به اعتبارات مالی مدیر منطقه مانند مدیران دوره ی دولت معجزه ی هزاره ی سوم اقدام به برپایی بی نتیجه ی گروه های آموزشی در یک روز نموده که به جز آوارگی دانش آموزان در خیابان و کوچه ره آوردی نداشته است و یا برگزاری مراسم بزرگداشت مقام معلم درسه روز متوالی در مجتمع ارم و تعطیلی نامعقول مدارس و عزیمت عده ی کثیری به مشهد مقدس و اقدام به ساخت تفرج گاه درشمال کشور و عزیمت به یزد با هواپیما که بار مالی بسیارگزافی را بر منطقه تحمیل نموده است ، این درحالی است که درپاره ای از مدارس دانش آموزان از حداقل امکانات نرم و سخت افزاری محروم می باشند ؛ به عنوان مثال دبیر شیمی می گفت حتی امکان تهیه ی پی پت و بورت برای مدرسه وجود ندارد تا به کلاس برده وآن را به دانش آموزان نشان دهم ،آزمایشگاه که نداریم !
آیا با چنین اوضاع و احوالی مدبرانه است که منابع موجود در منطقه را این گونه به هدر دهید و در جای مناسب هزینه ننمایید؟ مسافرت بیش ازحد مدیرمنطقه و وقتی که باید برای تحصیل صرف نماید، آیا وقت کافی را برای پرداختن به ماموریت و وظایف او فراهم می آورد؟
بنده که مدیر بوده ام اذعان می نمایم که مدیر برای خدمت رسانی به دانش آموزان وقت کم می آورد، چگونه ایشان این قدر وقت اضافه دارند؟!
7- فقدان برنامه ی عملی و اجرایی فراگیر و نه کلیشه ای جهت پوشش دانش آموزان تلاشگر و دانش آموزانی که به علت کوتاهی های مسئولان مربوط مشکلات درسی ، رفتاری و اخلاقی پیدا کرده و به انواع بزه مبادرت می ورزند ، به واقع از این حیث نیز منطقه و دانش آموزان به حال خود رها شده اند و علی رغم ادعای مدیر منطقه بر داشتن رویکرد پرورشی کنش قابل ذکری را دراین راستا شاهد نبوده ایم.
8- عدم شکل گیری اتاق فکر به گونه ای جدی و نه فرمایشی و عدم بهره مندی مناسب و اثربخش از نخبگان و دلسوزان منطقه و عدم تشریک مساعی با آنان تا جایی که عده ای مجبور و تصمیم به هجرت ازمنطقه ی خود گرفته اند.
9-عدم ورود و شناخت کافی ازبرنامه های درسی ، فوق برنامه و کنکور در پاره ای از مدارس که مشکلات عدیده ای را برای دانش آموزان به وجود آورده و حقوق فراوانی ازآنان ، ضایع و زائل نموده است. درخصوص دبیران ارجمند نیز زمینه های درگیری و تزاحم را برای ایشان فراهم نموده است که دردرون خود بحران سازمی باشد.
10- ضایع نمودن حقوق حقه ی بعضی ازهمکاران ارجمند و نیزدانش آموزان مظلوم وعدم پی گیری وبعضا انجام اقداماتی به ناحق و ظالمانه علیه آن عزیزان.
درارتباط با موارد فوق مصادیق و موارد عینی و ملموسی وجود دارد که درصورت نیاز و ضرورت ارائه و به آن موارد ورود خواهم نمود.
متاسفانه در این خصوص حساسیت و پی گیری و ممارست جدی و اثربخش ازجانب مدیرمنطقه و بعضا عوامل ذی ربط مشاهده نگردیده و وادادگی حاکم می باشدکه بازخورد و نتایج آن بسیارمخرب می نماید.
تحلیل :
مدیرمنطقه مدعی اقناعی بودن اعمالش می باشد درحالی که در عملکرد ایشان توجیه و اقناعی مستدل نمی یابیم ، گویا ایشان برای ماندن از تز سطان محمود غزنوی و تمامی کسانی که می خواهند بر اریکه ی قدرت غیردموکراتیک تکیه زنند پیروی می کنند که ، کارهای بزرگ را به افراد ضعیف و کارهای کوچک را به اشخاص بزرگ واگذارنما . ایشان از پادگانی عمل ننمودن سخن می گویند درحالی که در اداره پادگانی و غیرفضیلت سالارانه عمل نموده و با مدیرانی که پادگانی عمل می نمایند ، ندیده ایم که برخورد نمایند. برادرعزیزمسئولیت شما مصداق حق الناس است ، مگر اداره و منطقه ی آموزشی ملک شماست که هرگونه بخواهی درآن عمل نمایی، منطقه ی9آموزش وپرورش شهرتهران تا پایان دوره ی برادربسیجی و کارشناس ارزشمند آموزش و پرورش آقای محجوب ،معاون وزیر، مدیرکل و رئیس منطقه تربیت و به جامعه تقدیم می نمود ؛ بازی های سیاسی و جناحی درآن جایگاهی نداشت و منش ایشان شایسته سالاری بود اما بعد از ایشان به دست نا اهلانی افتاد که اقتدارگرایانه دست به بازی های ناشیانه سیاسی زدند و شایستگان حوزه تعلیم و تربیت را به بهانه های واهی و شیطانی برکنارنمودند و شما نیز بدون درک درست از پیام اکثریت مردم شریف ایران عزیز در 24خرداد92راه نادرستی را طی می نمایید، گویا منویات رئیس جمهور محبوب در روش ،منش ،سیاست کاری و رویکرد جنابعالی جایگاهی نداشته و به راهی دیگر گام می نهید ! ؟
فقدان کنش و پویش عدم دلسوزی و دردمندی، و تعهد و عشق لازم و کافی برای انجام ماموریت های شغلی و حرفه ای در عملکرد مدیر منطقه به نظر نگارنده هویدا است که در این خصوص موارد و رخدادهای عینی ازجانب مدیرمنطقه به منصه ی ظهور درآمده است که درصورت نیاز به ذکر و نگارش و توضیح آن موارد خواهم پرداخت.
معلم پرسش گر:
لطفا مثال بزنید. مثال: ظاهرا ، وصل نمودن تعطیلی روز سه شنبه به پنج شنبه با مرخصی روز چهارشنبه این اقدام درصورت صحت داشتن ! چه پیامد و انعکاسی را در برداشته و چه باور و فرهنگی را درکلان منطقه ترویج واشاعه می دهد؟ یادش به خیراستاد گرامی ام آقای رزم آراء ، معاون آموزشی وقت منطقه- که حتی روزهای تعطیل و جمعه را برای تولید خدمت ازدست نمی داد. پیامد و ره آورد این عمل و بازتاب و اثرآن عمل ،در منظر ناظر چیست؟ این کجا و آن کجا؟
روزمرگی ،فقدان جدیت و حمیت لازم ،بی اطلاعی و عدم درگیری و چالش با واقعیات و معضلات واحد های آموزشی و آنچه درمتن مدارس می گذرد، عدم تحول خواهی و اصلاح طلبی درامور منطقه ی آموزشی با این توجیه نادرست و غیرمنطقی که نمی خواهیم آرامش منطقه به هم بخورد، در عملکرد مدیرمنطقه ساری و جاری است،که این روش ناصواب متاسفانه زمینه رابرای شکل گیری سوء استفاده های ملون و رنگارنگ در سطح منطقه ی آموزشی به وجود می آورد و خیل کثیر علاقه مندان با بصیرت را در فضایی از ناامیدی و یاس به محاق فروبرده و نامحرمان و نااهلان را در جایگاه تصمیم سازی و سیاست ورزی تحکیم می نماید. وجدان نمایید،به واقع با عنایت هوشمندانه و منصفانه به موارد مذکور مدیرمحترم منطقه چگونه قادرخواهند بود اهداف طراحی وتعیین شده دراسناد بالا و پایین دستی و سند تحول را عینیت بخشیده و عملیاتی نمایند؟
کرمان
گروه اخبار /
اتاق فکر یا اتاق تنهایی، تنبیه جدیدی است که مربیان برخی مهد های کودک، بچه را به بهانه نافرمانی و شلوغ کاری، مدتی در اتاقی خلوت نگاه می دارند و به او می گویند؛ «درباره کار زشتی که انجام داده ای فکر کن!»
کودک نیز در این اتاق، باید درباره کار به اصطلاح زشتی که انجام داده است ، فکر کند و سپس از مربی خود عذرخواهی کند تا دوباره به جمع کودکان و هم بازی های خود بازگردد.
سوالی مطرح است و آن اینکه آیا کودک بعد از بیرون آمدن از اتاق فکر درباره کار به اصطلاح بد خود فکر می کند؟ روحیه کودک بعد از بیرون آمدن از این اتاق چگونه است؟
بسیاری از والدین این کودکان اظهارداشته اند که کودک آنان فردای روز تنبیه، حاضر نیست به مهد برود.
این در حالی است که کارشناسان معتقدند، مهد کودک باید جایی برای رشد و تربیت کودک باشد، ضمن اینکه کودک باید بتواند در آنجا انرژی های خود را تخلیه کند. برخوردهای تنبیهی با کودکان باید در حداقل سطح ممکن و به ظریف ترین شکل باشد به گونه ای که کودک احساس سرخوردگی نکند.
به نظر می رسد که برخی مهد های کودک رویه دیگری را در پیش گرفته اند و عملکرد آن ها نارضایتی والدین از نحوه ارایه خدمات مراقبتی و تربیتی به کودک را در پی داشته است.
سحر .م مادر شاغلی است که آرش سه ساله اش را به مهد سپرده است. آرش نیز ازجمله کودکانی است که به اتاق فکر در مهد منتقل شده و تجربه تنهایی در این اتاق را داشته است.
مادر آرش کوچولو در خصوص واکنش پسرش به اتاق فکر مهد کودک می گوید: فرزندم، صبح فردای روز تنبیه ، گریه کنان گفت که دیگر به مهد نمی رود.
**علت تنبیه شدن آرش چیست؟
مادر این پسربچه سه ساله در خصوص علت تنبیه شدن آرش می گوید: مربی مهد به خاطر اینکه آرش سرکلاس نقاشی صدایش را بلند کرده یا به قول مربی با کودک دیگری شلوغ کرده ، در اتاق فکر تنبیه شده است.
او در ادامه می افزاید : وقتی علت تنبیه کودکم با این روش را از مدیر مهد جویا شدم، وی وجود این روشِ تنبیه را تایید و تاکید کرد و به من این گونه پاسخ داد که « بچه شما زیادی حساس است.»
مادر آرش می افزاید: پسرم به شدت از مهد کودک ترسیده است به طوری که گاهی اوقات شب ها با ترس از خواب بیدارمی شود و می گوید دیگر به مهد نمی رود. همین امر باعث شد مدتی یکی از اعضای خانواده را که در شهرستان زندگی می کنند برای آرامش فرزندم به تهران بیاورم تا در زمان نبود من در خانه، مراقب آرش باشد.
** تایید استفاده از اتاق فکر
یک مربی مهد کودک ضمن تایید استفاده از اتاق فکر یا تنهایی در برخی مهد کودک ها اظهار می دارد: ازاین محل استفاده می کنیم تا کودک را وادار به فکر کردن درباره اعمال ناپسندش کنیم. کودک با انجام این کار به کار ناپسند و اشتباه خود پی می برد و تا وقتی کودک عذرخواهی نکند در این مکان می ماند.
وی در جواب به این پرسش که آیا تنبیه کودکان در برابر دوستانش باعث تحقیر شخصیت کودک و فراری دادن او نمی شود؟ به این جمله اکتفا می کند که انجام این کار بسیار موفقیت آمیز بوده است چرا که کودکان پی به اشتباهات خود می برند.
این در حالی است که مادر آرش چنین نظری را ندارد و اذعان می دارد که کودکش به شدت آسیب دیده و اگر یک بار دیگر این اتفاق برای او رخ دهد، شاید فرزندش دیگر به هیچ مدرسه ای نرود. درهمین راستا حبیب الله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور به خبرنگار اجتماعی ایرنا می گوید: مهد کودک مکانی است که وظیفه اصلی اش مراقبت و نگاهداری از کودکان در ساعاتی از شبانه روز است که مادر و پدر نمی توانند فرزندان را نزد خود نگاه دارند.
وی با تاکید بر استاندارد بودن فضای مهد اظهار می دارد: در کنار بحث مراقبت از کودکان، پرورش و اجتماعی شدن کودک نیز مطرح می شود و لازم است کودکان آموزش های غیرمستقیم را نیز دریافت کند.
وی با بیان اینکه تنبیه کودکان در هر شرایطی در مهدهای کودک غیرمجاز است گفت: مادران و هموطنان می توانند در صورت مشاهده تنبیه کودکان ، تخلفات مهدها را به سازمان بهزیستی اعلام کنند و این سازمان با متخلفان برخورد خواهد کرد.
وی تصریح کرد: در زمان حاضر 17 هزار مهدکودک در کشور فعالیت می کنند که همزمان با آغاز سال تحصیلی، بر تعداد مهدهای کودک و تعداد فرزندان در مهدها افزوده می شود.همچنین هم اکنون بیش از 700 هزار کودک در مهدهای کودک، خدمت می گیرند. از مجموع مهدکودک های فعال در کشور، هشت هزار مهدکودک ؛ روستایی به شمار می آیند.
روان شناسان معتقدند که هر قدر کودک بیشتر تنبیه شود احتمال بروز رفتار پرخاشگرانه در او بیشتر می شود و چنین کودکانی بیشتر رفتارهای نادرستی مثل دروغ گویی، حقه بازی و آزار و اذیت دیگران را از خود بروز می دهند.
امسال نمایندگانی که در روز رای اعتماد به دولت رئیس جمهور روحانی، به جناب نجفی رای عدم اعتماد داده اند برای ورود به مجلس کاری بسیار دشوار دارند چرا که سدی به نام " فرهنگیان " را در مقابل خود خواهند دید.
تجمع معلمان تکرار می شود و باز هم تکرار؛ تکرار هنر والای معلمی است. اما هر دفعه با انرژی بیشتر و بهتر، چرا که این تجمعات بر خلاف دیگر تجمعات پیشین، نه تنها انرژی گیر و انرژی سوز نیست که انرژی ساز و انرژی افزا است.
تماشای چهره ی دو زن، دو بانوی همکار معلم با وقار و با متانت، که هر کدام شان چهار- پنج بطری آب معدنی به همراه بیست- سی لیوان یک بار مصرف خریده اند و با چقدر مهربانی و با چقدر فهم و با چقدر لبخند و شادمانی، لیوان های آب را به همکاران تشنه شان تعارف می کنند؛ آدمی را به وجد می آورد و معلمان را سرمست از شادکامی و غرور می کند.
تجمع معلمان، تجمع انسان هایی فرهیخته و والا است؛ تجمعی بی نظیر و بی سابقه که نه از هیجانات خام جوانی در آن خبری هست و نه از ترس و احتیاط های کهن سالی.
آنچه در این جمع والامنشانه موج می زند؛ شور است و شوق، شعف است و شعور، فهم است و لبخند امیدوارانه؛
زنان و مردانی که در کیف های مدرسه شان؛ موزها و میوه ها و لقمه های پنیری است که انتظار لبان گرسنه ی همکاران فهیم حاضر در جمع را می کشند.
تجمع "سکوت" معلمان، گوش های دولت مردان را به هیچ گرفته است؛ گوش هایی که در دوره ی غوغا و تبلیغات، به نشنیدن صداهای محترمانه عادت کرده است و تنها صدایی را می شنود که حاصل جیغ است یا وزوز یا غریو .
معلمان با "سکوت" خود، گوش های مسئولین را فرو کوفته اند تا به آنها بیاموزند و آنها را وادار کنند تا حرف و سخن معلم را در برابر دیدگان پر مهر اما آتشین معلمان نه با گوش، که با چشمان جان شان بشنوند.
اینک؛ زنگ نمک جان ملت، زنگ بی صدا، زنگ معلم، به صدا در آمده است .
و معلمان ساکت، سکوت دولت مردان را از سر ناتوانی و ناچاری شان ارزیابی می کنند.
لیک معلمان هر بار پر انرژی تر و امیدوارتر و خوشحال تر می آیند و دور هم جمع می شوند و هوای مهربانی همدیگر، اکسیژن خالص و انرژی ناب را نفس می کشند و می روند در حالی که باورشان به قدرت های جمع شده در روان جمعی معلمی شان، افزون و افزون تر می شود...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
کتابها سختتر میشوند و درگیری خانوادهها با تحصیل فرزندان شان بیشتر. اگر در چند سال گذشته، پدر و مادرها مجبور بودند حداقل دو ساعت از روز را به تمرین و درس و مشق با فرزندشان بگذرانند، با تغییر کتب برخی از پایههای تحصیلی، این کار سختتر نیز شده است.
اما چرا خانوادهها با وجود مشغله زیاد باید چند ساعت از روز را تنها به درس و مشق فرزندشان اختصاص دهند؟
در کدام کشور خانوادهها باید پابهپای فرزندان درس بخوانند؟ در سیستم آموزشی بسیاری از کشورهای پیشرفته، حتی خود دانشآموزان بهویژه در مقاطع ابتدایی هم وقتی به خانه میآیند دیگر کاری برای انجام ندارند. اما سیستم آموزشی کشور ما خانوادهها را هم مجبور به مرور درسهای سالهای دورشان کرده است؛ البته نه همان درسها بلکه درسهایی به مراتب سختتر و پیچیدهتر.
محیالدین بهرام محمدیان، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی میگوید: «امسال کتب پایههای پنجم و نهم جدیدالتالیف هستند و به آن دسته از معلمان و خانوادههایی که نسبت به سختی این کتابها گلایه دارند توصیه میکنم پدر و مادرها که با کتب قدیمی درس خواندهاند، چون کتابها و روشهای تدریس تغییر کرده باید حتما کتب را مطالعه کنند و با معلم فرزندشان در ارتباط باشند.»
قاسم جعفری، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درباره سختی کتب درسی و درگیری خانوادهها با این موضوع، به فرهیختگان میگوید: «در تدوین کتب جدید آموزش و پرورش تلاش کرده است که مطالب ثبات داشته باشد، اما فرهنگیان باید در این مورد وارد میدان شوند و اگر ایرادی به کتب جدیدالتالیف وجود دارد آن را اعلام کنند، نه اینکه از کنار آن به راحتی بگذرند.»
او میافزاید: «تدوین کتابهای جدید کار سادهای نیست، زیرا کارشناسان تلاش زیادی میکنند تا خانوادهها و معلمها دچار سردرگمی نشوند؛ در عین حال هم متون باید به روزباشد و از روشهای جدید عقب نباشند به هر حال هر نوع تغییر در مطالب کتاب ممکن است با واکنش مواجه شود، اما آموزش و پرورش ناگزیر است که این کار را انجام دهد.»
خانواده نباید درگیر شوند
اگرچه کتابهای درسی شاید خانوادهها را درگیر کند اما آموزش و پرورش قصد این کار را نداشته است. محمود امانی طهرانی، مدیرکل دفتر تالیف کتابهای درسی ابتدایی و متوسطه نظری با بیان این مطلب به فرهیختگان میگوید: «خانوادهها به هیچ عنوان نباید نقش معلم را ایفا کنند، زیرا در ارتباط فرزند با اولیا مشکل ایجاد میکند و رابطه درست مادر و پدری را تخریب میکند، زیرا دانشآموز در خانه به معلم نیاز ندارد که خانواده نقش معلم را بازی کند.»
او میافزاید: «خانوادهها هم باید آموزش ببینند که در خانه تا چه حد باید وارد شوند و تا چه میزان باید در روند درسی فرزندان شان دخالت کنند، اینکه میگویند خانوادهها باید همراه فرزندان شان متون درسی بخوانند تا به آنها بتوانند درس را یاد بدهند غلط است، زیرا این نقش معلم است که باید انجام شود نه اولیای دانشآموزان. اگر چه اغلب مادران در جریان طبیعی آموزش قرار دارند اما نباید نقش معلم را برای فرزندانشان بازی کنند.»
به عقیده طهرانی «محتویات کتابها نباید به نحوی باشد که خانوادهها را مجبور کند که از نقش مادر و پدری خود خارج شوند و البته اینطور هم نیست و مادران میتوانند نقش مادری خود را ایفا کنند.»
حجم عناوین زیاد است
خدیجه آقایی، معلم مقطع ابتدایی مدرسهای درقرچک ورامین در گفتوگو با فرهیختگان میگوید: «تغییر کتب بسیارخوب بوده است اما برخی از دروس مانند ریاضی تغییراتی داشته است که در هر فصل زمان زیادی را میگیرد، زیرا عناوین هر فصل بسیار سنگین بوده و هر عنوان خود یک مبحث جدید است.»
او میافزاید: «در بسیاری از مناطق اولیا مشکلی ندارند اما در منطقهای مثل ورامین که تنها دو مادر دیپلمه در مدرسه داریم، این مباحث سنگین است و در برخی موارد من برای مادران هم کلاس آموزشی میگذارم که بتوانند به فرزندانشان کمک کنند؛ زیرا روش ضرب و تقسیم و... از زمان گذشته تغییر کرده است و شیوههای گذشته کمکی به دانشآموزان نمیکند. در برخی موارد دانشآموزان اطلاعات شان از معلمها هم بیشتر است، زیرا با آن شیوه بزرگ شدهاند اما معلمها در سال جدید آن را مطالعه میکنند.»
تغییر کتب درسی یکی از روشهایی است که دانشآموزان با علم روز دنیا پیش بروند اما باید از قبل تمهیداتی برای آن بیندیشند تا برای خانواده و معلمها مشکل ساز نشود و باید به گونهای باشد که خانوادههایی که سواد کمتری دارند بتوانند به فرزندان شان کمک کنند.
گروه اخبار /
اخیرا محمد باقر نوبخت، در قامت رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی گفته است که ۱۰هزار میلیارد تومان در ماه جاری حقوق کارکنان دولت بوده است که با توجه به وجود ۸.۵ میلیون کارمند دستگاههای اجرایی و بازنشستههای این دستگاهها میتوان برآورد کرد که به طور متوسط هر کارمند و بازنشسته دولت ماهانه یک میلیون و ۱۷۰ هزار تومان حقوق دریافت میکند.
دولت در ماه جاری ۱۰ هزار میلیارد تومان به کارکنانش حقوق داده است.با این حال این رقم برای متوسط کارمندان است و احتمالا حقوق مدیران دولتی بیش از این میزان باشد.
۳۰ فروردین ماه امسال نیز نادر پورقاضی، نماینده مجلس در صحن علنی مجلس خطاب به رئیس جمهور عنوان کرده بود: قانون میگوید حقوق مزد حداکثری نباید بیش از هفت برابر حداقل مزد باشد؛ آیا وزرای حضرتعالی هفت برابر حداقل مزد، حقوق میگیرند یا بیش از ۳۰ برابر؟
همچنین احمد بخشایش نماینده مردم اردستان در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از عملکرد زنگنه در وزارت نفت، گفت: وزیر نفت ماهیانه ۱۰۰ میلیون تومان به مدیر شرکت نیکو حقوق می دهد این در حالی است که این فرد ۱۲ ماه سال را در ایران می گذارند و تنها در راستای حفظ منافع زنگنه کار می کند، قبلا این فرد در حراست و نگهبانی مشغول بوده است.
پاراف
بحث پیش دبستانی را اگر به طور خلاصه بخواهیم تحلیل کنیم ، مبحثی است که بایسته ها و پی تشکیلاتی و پیشرفت یک جامعه است .
در اکثر کشورهای پیشرفته با سرمایه گذاری بر روی این قشر ، پایه های پیشرفت و تولید علم آن کشور را تحکیم بخشیده و از ناهنجاری های اجتماع می کاهند .
متاسفانه در کشور ما علاوه بر اینکه نسبت به این امر مهم بی توجهی معاندانه ای شده است بلکه با روحیه مربیان ایثارگر پیش دبستانی بازی و جایگاه اجتماعی این ایثارگران شدیدا تنزل پیدا کرده است .
در ابتدای امر قول استخدام بعد چهار سال تجربه به آنها داده شد ، بعد از چهار سال به هشت سال و سپس ده سال تمام قول استخدام دادند و بعد مصوبه مجلس که اجرایی نشد.
در این میان آموزش و پرورش اقدام به استخدام صدها هزار نیرو اعم از نهضتی ، شرکتی و در نهایت مربیان قرآنی نیروهای خدماتی کرد که هم از نظر سابقه و هم تخصص و نیز شایستگی نیروهای پیش دبستانی در اولویت بودند .
اکثر نیروهای پیش دبستانی ابتدا با انجمن اولیا و مربیان قرار داد بسته و با ماهی۲۰هزارتومان بدون بیمه همکاری کردند و بعد از آن زیر نظر موسسانی که ملزم به بیمه کارفرما کارگری بودند قرار گرفتند .
این مربیان را با پایین ترین بیمه که حتی کمتر از هفت روز در ماه است به کار گرفتند !
این مربیان هم از طرف مدارس و هم موسس تحت شکنجه روحی روانی بودند و علی رغم فعالیت طاقت فرسا یک دهم حقوق یک معلم عادی و آن هم فقط هشت ماه در سال را با منت دریافت می کردند .
متاسفانه این مربیان مورد بی مهری و کم لطفی مسئولان قرار گرفتند که لطمات جبران ناپذیری را بر پیکر جامعه وارد خواهد کرد .
امید است مسولان با برنامه ریری و تدابیر مدبرانه مشکل قشر عظیمی از افراد بی پناه را حل نمایند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید