گروه اخبار /
پس از انتشار کاریکاتور روزنامه همشهری در مورد " معلم " که واکنش های فراوانی را در جامعه معلمان برانگیخته است ، روابط عمومی این موسسه اقدام به انتشار " پوزش از فرهنگیان" نموده است .
لازم به توضیح است که این روزنامه در صدر مطلب خود ، تصویری از معلم فقید " مرحوم محسن خشخاشی " را الصاق نموده است .
این توضیح را می خوانید
مطالبات معلمان بيشتر در تسهيلاتي متجلي ميشوند كه سبب ميشود يكي از مهمترين اركان زندگي يعني وضعيت معيشتي بهبود يابد. البته اين تمامي ماجرا نيست. درست است كه حل ساير مشكلات تاثير فراواني از وضعيت اقتصادي معلمان ميپذيرد اما در اين ميان امور و خواستههاي ديگر معلمان وجود دارند كه در اولويت مطالبات قرار ندارند اما در واقع تسهيلاتي هستنداز نوع ديگر؛ يعني تسهيلاتي كه امر آموزش و پرورش را تسريع ميبخشند. برهمگان آشكار است كه بيشترين و اساسيترين حوزه پرورش ويادگيري در مدارس مصداق پيدا ميكند و در همين راستا كارشناسان و متوليان اين زمينه برنامهها و طرحها و حتي بودجههايي كه در نظر ميگيرند براي بهتر شدن و كارآمد شدن روزافزون اين حوزه (آموزش و پرورش) است. اما دو عامل وجود دارد كه كمتر به آنها فكر ميشود كه در واقع بسيار مهمند و به مثابه يك كاتاليزور عمل ميكنند. پس اميدواريم حداقل در سالهاي بعدي كمكم به آن انديشيده شود چون روند تعليم و تربيت را تسريع ميبخشد و با توجه به تجربه چندساله نگارنده در امر تدريس تقريبا تمام برنامهها وطرحها وروشهاي تدريس كه طرح و اجرا ميشوند تحت تاثير اين دو فاكتور - بديهي و ساده اما اثرگذار- بهطور مستقيم يا غير مستقيم قرار ميگيرند. توجه به اين دو عامل به خصوص براي دانشآموزان مرحله متوسطه به دلايلي، بسيار ضروري به نظر ميرسد:
اول: تراكم زياد جمعيت دانشآموزان يك كلاس
تعداد دانشآموزان يك كلاس كه از حد معين بگذرد روش تدريس مناسب و آرامش كلاس را زايل ميكند و مدام محيطي آلوده به شلوغي را ايجاد ميكند و معلمان گاهي بايد وقت زيادي را جهت آرام كردن و برطرف كردن مشاجره و جنب و جوش دانشآموزان صرف كنند و در اين ميان انرژي زيادي را براي تدريس كارآمد و موفق از دست ميدهند. نميتوان از معلمان خواست با هر بهانهاي كه شده كلاسهاي انبوه را اداره كنند و انتظار داشته باشيم كه با هنر معلمي خودشان كلاس را اداره و كنترل كنند چون اين در واقع پاك كردن صورت مساله است. كنترل و اداره كلاس شرايط خاص خود را دارد و گاهي چندان ربطي به توانايي و هنر مديريت و معلمي ندارد بلكه بيشتر مربوط به پرجمعيتي كلاس و... است. اگر اين شرايط مهيا نشوند مديريت و كنترل كلاس با مشكلاتي روبهرو خواهد شد كه معلمان بيشتر از همه قرباني آن ميشوند اگر چه دقيقا نميتوان گفت تعداد دانشآموزان يك كلاس استاندارد چقدر بايد باشد اما بيشتراز ١٥ نفر كلاس را با مشكلاتي روبهرو ميسازد. هر چه تعداد دانشآموزان يك كلاس در حد تعادل باشد اجراي روش تدريس و ارزيابي آسانتر و مطلوبتر است و اين گامي مهم و ريشهاي است در روند يك تعليم و تربيت سازنده.
در واقع جمع كردن تعداد زياد دانشآموزان در يك كلاس آن هم با وجود انرژي و تحرك و جنب و جوش و اختلاف سلايق بين دانشآموزان با بهانه كمبود فضاي آموزشي اگر چه تا حدودي در صرفهجويي هزينهها موثر است اما مشكلات وهزينههاي فراوان در زمينه آموزش و پرورش ايجاد ميكند. بايد با تلاش بيشتر و مديريت قويتر و مصممتر جلوي تراكم و شلوغي دانشآموزان در يك كلاس گرفته شود و اجراي اين كار در دراز مدت آثار مثبت خود را نشان ميدهد. شايد دليل ما براي انبوه و تراكم دانشآموزان در يك كلاس همان صرفه جويي در بودجه و كم كردن هزينهها باشد اما همانطور كه بيان شد تراكم زياد در يك كلاس بعدها آثار تخريبي به مراتب بيشتري دارد و آن زمان مجبور به هزينههايي ميشويم براي حل مشكلاتي كه قبلا ميتوانستيم از وقوع آنها جلوگيري كنيم پس بهتر است كه از همان اوايل هزينه شود تا بعدها در روند آموزش و پرورش شاهد هزينههاي گزاف ديگري نباشيم.
دوم: كاهش زمان زنگ كلاس
تقريبا كمترين زمان براي آموزش دانشآموزان مدرسه حدود ٨٠ تا ٩٠ دقيقه است و با توجه به طولاني بودن زمان و اينكه يادگيري تا مدت زماني گيرايي دارد پس اين مدت زمان كوتاهتر شود. اداره و آموزش دانشآموزان حدودي دارد و حتي با بهكارگيري بيشترين هنر تدريس باز هم طولاني بودن زمان زنگ كلاس سبب كاهش كارايي تدريس و يادگيري ميشود. بعضي دانشآموزان در نظم كلاس اختلال و بينظمي به وجود ميآورند. حتي اگر نگاهي به روشهاي تدريس موفق بيندازيم اجراي مدت زمان تقريبا بيشتر از يك ساعت نيست!!!.
جالب اينجاست كه زمان زنگها برابري ميكند با زمان كلاسهاي دانشگاهي و با آن مقايسه ميشود... اين طرز نگرش اشتباه است. دانشجويان يك كلاس اندوختههايشان به مراتب بيشتر است و خود بحث و بررسي مسائل اقتضا ميكند كه زمان طولاني باشد اما دانشآموزان با توجه به سن و دانش زمان كمتر از يك ساعت برايشان كافي است و بيشتر مسائل را تا حدودي سادهتر و سطحيتر ياد ميگيرند و اين اندازه دانش تا حدودي برايشان كافي است و ميبايست زمان متناسب با آن در نظر گرفته شود.
زمان طولاني مشكلات ديگري در بر دارد كه در حوصله اين نوشتار نيست اما بسيار واضح است و نقش منفي زيادي در كند و خنثي كردن نقشهها و برنامهريزيهاي آموزش و پرورش دارند.
البته طبيعي است اجراي اين دو مورد هزينه و مشكلاتي در بر داشته باشد (به ويژه مورد اول) اما بايد مورد توجه كارشناسان آموزش وپرورش قرار بگيرد. همانطور كه گفته شد با مديريتي موفق ميتوان از عهده حل آن دو بر آمد و از اين دو عامل بهره برد به مثابه كاتاليزوري كه تسريع انجام واكنشهايي در عالم تعليم و تربيت را بسيار ماهرانه بر عهده ميگيرند.
٭ ليسانس مطالعات اجتماعي و معلم شاغل در رشت
گروه اخبار /
متن پيام به شرح زير مي باشد
بسیاری از اوقات در گفتارهای روزانهمان از افراد زیادی میشنویم که: همه اینجوری اند! و بر مبنای همین منطق، رفتارهای خود را برنامهریزی و بهنوعی خودمان را همرنگ با جماعت میکنیم، غافل از اینکه بنا نیست رفتارهایمان تابع رفتارهایی باشد که به آنها اعتقادی هم نداریم! برخیاوقات به رفتارهایی برمیخوریم که با معیارهای اخلاقی هماهنگی ندارد، اما افراد زیادی آن را انجام میدهند!
بیشک، شرط درستی یکعمل، فقط انجام آن توسط افراد زیاد نیست، چهبسا آنها نیز هرکدام صرفا انجام آن توسط بقیه افراد را ملاکعمل قرار دادهاند، که راهکاری منطقی و علمی نیست. اما چه باید کرد؟
اولین راهکاری که بهنظر میرسد، این است که باید از خودمان شروع کنیم. خودمان را در طبق نقد بگذاریم و جوانب مثبت و منفی رفتارهایمان را از یکدیگر متمایز کنیم! کمی مدبرانهتر و آگاهانهتر رفتارهای روزمره خود را سازماندهی کنیم.
اگر نگاهی گذرا به این رفتارها داشته باشیم، میبینیم که بهراحتی دروغ میگوییم! بهراحتی غیبت میکنیم، بهراحتی به یکدیگر تهمت میزنیم و بهراحتی سوگندهای دروغین را بر زبان میآوریم و شوربختانه هیچگاه این رفتارها را نقطه منفی زندگی خویش بهحساب نمیآوریم.
بیگمان اگر روند به همین صورت پیش رود، رفتارهای غیرانسانی دامن گیر شخصیت ما خواهد شد و ما را به افولی غیرقابل تصور گرفتار خواهد کرد. تغییر، یگانه راهی است که نباید آن را به باد فراموشی سپرد و از آن غافل شد، هیچوقت برای هیچ تغییری دیر نشده! لازم است از همین امروز شروع کنیم. اول به خودمان دروغ نگوییم، خودمان را گول نزنیم. تلاش کنیم ریاکاری را از شخصیتمان بزداییم و به خودمان قول دهیم که برای دیگران زندگی نکنیم بلکه با دیگران زندگی کنیم.
راستی چرا تلاش میکنیم مردم از رفتارهایمان خرسند باشند و آنها ما را بپذیرند؟
بیشک اگر ما درست بیندیشیم، درست رفتار میکنیم و چون درست رفتار کردیم، درست زندگی خواهیم کرد! پس ضرورتی نخواهد داشت، بقیهای که در هیچجای زندگی ما نیستند، برای ما راه را ترسیم کنند! اگرچه بسیار پسندیده است که در رفتارهایمان حقوق دیگران را ملاک نظر قرار دهیم و آنها را محترم بشماریم، چراکه توجه به حقوقاجتماعی دیگران، نشانه رشد اجتماعی خودمان است و کسانی میتوانند آن را اجرایی کنند که آن را بفهمند.
بیشک زمانی که حق اجتماعی را فهمیدیم، در اجرای آن نیز کوشاتر خواهیم بود، اما رعایت این مسأله دلیل بر این نیست که پذیرفتهشدن توسط آنها را ملاکعمل قرار دهیم، بلکه باید بیاموزیم که آزادانه بیندیشیم و مبتنیبر منطق عمل کنیم.
بیاییم فربه از اندیشه شویم و آزادمنشی را تمرین کنیم، بنده زر نشویم و برای عزت و آزادی از پای ننشینیم که انسان آزاده، آزاد میاندیشد، آزاد میزید و آزاد میگوید.
روزنامه شهروند
با شرایط پیش آمده و تجاربی که فعالان تشکل ها و نیز جامعه معلمان حداقل در دهه اخیر آموخته اند باید دید که تا چه اندازه از آن تجارب درس خواهند گرفت و آیا مجالی برای تفکر در مورد چرخه " سکوت تا اعتراض " و جلوگیری از بازتولید شرایط قبل فراهم خواهد بود ؟
و آیا فرهنگیان و معلمان با وجود جمعیت میلیونی و فراگیر خویش راه کارهایی قانون مند و کم هزینه همچون تشکیل « فراکسیون صنفی معلمان در مجلس " و نیز استفاده از پتانسیل " رسانه " جهت مدیریت افکار عمومی و همراه نمودن جامعه با مطالبات خود را مورد تامل قرار خواهند داد ؟
گروه اخبار /
مشخص نیست در آستانه هفته معلم و با وجود جو ملتهب و اعتراضی در میان فرهنگیان و معلمان و نیز بازداشت دبیر کل سازمان معلمان ایران و جریحه دار شدن احساسات معلمان ، این گونه اقدامات با چه توجیه عقلانی و یا منطقی صورت می گیرد ؟
آیا این گونه حرکات در جهت همدلی و هم زبانی است ؟
بهتر است دست اندرکاران روزنامه همشهری به جای برداشتن این کاریکاتور از صفحه ، از فرهنگیان و معلمان عذرخواهی کنند .
جناب آقای زاهدی بهتر است به جای سفرهای استانی به قصد "بررسی مسائل و مشکلات آموزشی استانهای مختلف از جمله مسائل فرهنگیان"، بهتر نیست توضیح دهند که از اردیبهشت 93 تا فروردین 94 چه اتفاقی رخ داده است که ایشان از خیل مخالفین با تصویب "نظام رتبه بندی" به موافقین پر و پا قرص پیوسته اند؟
گروه اخبار /
«مدارس امروز، تجارت خانههاي فردا» اين تعريفي است كه سال گذشته بسياري از صاحب نظران از خصوصيسازي مدارس داشتند؛ طرحي كه با آن مخالفتهاي شديد شد و حتي در دوره كمتر از يك سال اجرايش حسابي با فشار از طرف مخالفان روبهرو شد. حالا اما گويا ورق برگشته و قرار است با چراغ قرمزي كه مجلس به وزارتخانه نشان داد، ديگر خبري از اجراي اين طرح نباشد. اما اواخر دي ماه سال گذشته وزير آموزش و پرورش درباره ادامه اين واگذاريها ميخ آخر را كوبيد و گفت سال آينده تعداد مدارس تحت پوشش بسته حمايتي افزايش مييابد، البته بدون اينكه توضيحي در اين باره بدهد.
بسته حمايت از مدارس غيردولتي ابتدا قرار بود طور ديگري اجرا شود، ولي كمكم به شكل امروزي درآمد. وزير آموزش و پرورش از همان روزهاي ابتداي تصدي اين پست بابت صندليهاي خاليمانده برخي مدارس غيردولتي كه تعدادشان به ٥٠٠ هزار ميرسيد، نگران بود و تاكيد داشت اين صندليها بايد پر شود تا از ورشكستگي موسسان اين مدارس جلوگيري شود. اين حرف منطقي به نظر ميرسيد چون مدارس غيردولتي با اينكه همواره در مظان برخي انتقادات بوده و هستند، اما هميشه بخشي از بار سيستم آموزشي را نيز به دوش كشيدهاند و محو شدنشان از اين سيستم آن هم به علت مشكلات مالي و نداشتن مشتري به صلاح نيست. اما وقتي خبر از خصوصيسازي مدارس شد، قرار بود دانشآموزان به مدارس غيردولتي فرستاده شوند اما بعد از مدتي ورق برگشت و قرار شد بعضي مدارس دولتي به موسسان بخش خصوصي واگذار شوند و دانشآموزان در آن مدارس تحصيل كنند.
گروه اخبار /
این روزها دیگر حضور وزرا در مجلس که در بهترین حالت به دریافت کارت زرد منجر می شود و در حالتی شدیدتر به استیضاح، امری طبیعی شده است. مجلس شورای اسلامی با روی کار آمدن دولت حسن روحانی سیل کارت زردها، اخطارها و تذکرات را به سمت کابینه روانه کرد به گونه ای که کمتر وزیری را می توان یافت که در مسیر این سیل قرار نگرفته باشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جماران، اما داستان وزارت آموزش و پرورش متفاوت است. این وزارتخانه علاوه بر مجلس باید پاسخگوی معلمانی هم باشد که به حقوق و مزایای خود معترضند و در ماه های اخیر دو مرتبه دست به اعتراض زده اند. وضعیت وزیر آموزش و پرورش وقتی بغرنج تر می شود که دقت کنیم وی تاکنون دوبار کارت زرد مجلس را گرفته و چندین بار نیز تا مرز استیضاح پیش رفته است. دلیل حساسیت ها در مورد این وزارتخانه چیست؟ وزارتخانه ای که از دیرباز با مشکلات ساختاری عدیده ای دست و پنجه نرم می کند و وزیر آموزش و پرورش در ادوار مختلف مجلس همواره یکی از کاندیداهای اصلی استیضاح به شمار می رفته است. نگاهی به سابقه این وزارتخانه نشان می دهد که وزرای آن هر کدام سرنوشت متفاوتی یافته اند، سرنوشتی که بیانگر اهمیت این وزارتخانه به ظاهر غیر سیاسی است.
گروه اخبار / پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران
عباس فرجی گفت: ارزشیابی های ساده آموزش و پرورش نیز بیشتر میلی بوده و از مکانیزم دقیقی برخوردار نیست.
عباس فرجی، کارشناس آمورش و پرورش و عضو شورای نویسندگان سایت سخن معلم، درباره طرح رتبه بندی معلمان که به گفته علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش قرار است از مهرماه امسال به اجرا دربیاید، به خبرنگار جماران گفت: با توانمندی و امکاناتی که از آموزش و پرورش سراغ داریم، اجرای این طرح امکان پذیر نخواهد بود.»