حقوق ، اجاره خانه ،خرید ،قسط ،فرزند ، شرمندگی و ...
این واژگان ، واژگانی هستند آشنا برای قشری زحمت کش و از خود گذشته به نام معلم . بسیار سخت است درک کردن انسانی که از مشکلات شدید معیشتی خویش و خانواده خویش آگاه است ولی با عشق نسبت به آینده ای روشن و بدون ذره ای ناامیدی به فرزندان این مرز و بوم درس عاشقی می دهد .
متاسفانه مسئله معیشت معلمان و کارگران سال ها است که دست خوش شعارهای رنگارنگ قبل از روی کار آمدن دولت های مختلف به منظور جذب آرای این اقشار و همچنین جامعه اثر آنها شده است ،فارغ از هر گونه جبهه بندی سیاسی باید قبول کنیم و با صدای بلند اعلام کنیم که وضعیت معیشت معلمان در خور شان و مقام آنها نیست ؛ اگر تا به امروز این صدا ها به صورت جدی مطرح نشده است به دلیل عدم وجود یک نظام صنفی پویا و مورد حمایت نظام است ، نظام صنفی که فقط به دنبال خواسته های صنفی معلمان باشد نه جبهه بندی های سیاسی ؛ مگر می توان قشر عظیم معلمان را محدود در یک طرز تفکر دانست .
اگر در سالیان دور وضعیت زندگی معلمان در سطح متوسط بود متاسفانه امروز با توجه به معیارهای بین المللی باید اعلام داشت که معلمان چه در شاخصه های بهداشت ( روحی و جسمی) ،چه در شاخصه های معیشت (درآمد و میزان رفاه) و چه در شاخصه های آموزش (آموزش های صحیح ضمن خدمت) دچار مشکلات و ضعف های اساسی هستند که همه این مسائل دست به دست هم می دهد تا شادابی و نشاط را از این قشر دور کند .متاسفانه پس از روی کار آمدن دولت های مختلف تنها مسکن هایی تجویز و تزریق می گردد که همان طور که از اسم آنها پیداست تنها تسکین دهنده لحظه ای هستند و به اصل مشکلات و حل و فصل گره ها نمی پردازند . البته باید توجه داشت که مسئله معیشت تنها یک مشکل کوچک از نظام بد قواره آموزش و پرورش فعلی ما را تشکیل می دهد و مشکلات عدیده دیگر از جمله نبود روش های نوین آموزشی ، کتب غالباً غیر استاندارد ، مدیریت ناصحیح صندوق عظیم فرهنگیان ، تعاونی مسکن فرهنگیان ، مشکلات ایجاد شده در تاسیس بانک فرهنگیان ، نبود معیارهای صحیح برای ارزش دادن به کار معلمان و غیره که اینها نیز خود جای بحث و تبادل نظر دارد ؛ حال با توجه به شرایط موجود چند سوال مطرح می گردد .
آیا وقت آن نشده است که دولت با صرف یک هزینه اساسی در وزارت آموزش و پرورش فایده آن را در این نسل و نسل های آینده کشور مشاهده کند ؟
آگر دولت ها به لحاظ مالی و تامین اعتبار دچار مشکل هستند آیا واقعا نمی توانند با مدیریت صحیح امکانات و منابع خویش بخشی از مشکلات اقتصادی و رفاهی و حتی آموزشی معلمان را حل و فصل کنند ؟
پاسخ این دو سوال مثبت است ، اما سوال اصلی اینجاست که چرا تا به امروز این اتفاق نیفتاده است ؟
این سوال می تواند پاسخ های متعددی داشته باشد اما دو دلیل عمده آن عبارتند از : نخست ، به وزارت آموزش و پرورش همیشه به چشم یک وزارت خانه بی در آمد و پر هزینه نگاه می شود که این دیدگاه هنوز هم در بین برخی مسئولان حاکم است که متاسفانه دیدگاه ویران کننده ای است ،به این افراد پیشنهاد می شود که نگاهی به آموزش و پرورش کشورهای صنعتی دنیا و هزینه و فایده آنها بیندازند .
دوم ، مدیریت وزارت آموزش و پرورش ؛ در مدیریت این وزارت خانه باید فردی به کار گمارده شود که حداقل دارای این سه خصلت اساسی باشد :
1- نیرویی آشنا به مسایل آموزشی باشد .
2- مدیر اجرایی نیرومند باشد .
3- وسعت دید و آینده نگری داشته باشد .
متاسفانه هر وزیری که در این مجموعه به کار گرفته می شود در یک مولفه کمیت اش لنگ می زند ؛ اگر امروز تمام معلمان از یک وزیر احساس رضایت می کنند و هنوز نام او مانند نگین در این مجموعه می درخشد به این دلیل است که وی سه مولفه را توام با یکدیگر دارا بود و هنوز که هنوز است شیرینی آن دوران در بین فرهنگیان حس می شود .
در هر حال دولت باید نگاهی ویژه به عزت فرهنگیان داشته باشد و بدانند که معلمان به عنوان یک عنصر اصلی و اساسی در نظام آموزش و پرورش محسوب می شوند .
معلم ماشین نیست ؛ معلم یکی از عوامل اصلی در رشد ذهن ،استعداد ،افکار ،خلاقیت ها و... فرزندان ایران بزرگ محسوب می شوند ،مباد که این عنصر اصلی خود به لحاظ روحی و جسمی دچار نقصان و همچنین دارای تشویش ذهنی باشند که این عوامل همگی دست به دست هم می دهند و از او یک عنصر بی انگیزه می سازند ، مباد که رگه های بی عدالتی بین کارکنان دولتی سبب فوران احساسات و سوء استفاده برخی اخلال گران از احساسات پاک معلمان سرزمین مان گردد .
و اما پیشنهاد آخر شاید افرادی نسبت به وضع معیشت معلمان بی اطلاع باشند؛ بنده به عنوان یک پژهشگر خرد جامعه آموزشی پیشنهادی می دهم . شاخص امید به زندگی در کشورمان ایران هفتاد و پنج سال است ، حال شما تقریبا یک سوم از آن را صرف تحصیل نمایید و تا مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد و یا حتی دکترا به تحصیل بپردازید ،سپس در نیمه دوم زندگی خویش که بیش از یک سوم آن را شامل می شود صرف تعلیم وتربیت به فرزندان وطن تان کنید و در یک سوم انتهایی و یا حتی کمتر از آن که شما دچار غالبا بیماری های جسمی و روحی و مشکلات شدید معیشتی می شوید درست همان لحظه ای که دولت نه به عنوان یک معلم بلکه به عنوان یک مالیات دهنده نمونه که هیچ یک از قسط های مالیات را به ذمه ندارد باید به شما بهترین امکانات بهداشتی ،رفاهی و آموزشی را بدهد متاسفانه از مسئولیت خویش سر باز می زند ؛ آیا شما حاضرید با این شرایط معلم شوید ؟
معلمها غالبا به دلیل شرایط مذکور این گونه می اندیشند که نه گذشته برای آنها بوده و نه آینده در اختیار آنها خواهد بود .
وقت آن رسیده است که دولت با برنامه ای صحیح خانواده بزرگ فرهنگیان کشور را مورد حمایت قرار دهد.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
علی اصغر فانی با اشاره به اجرای طرح رتبه بندی معلمان از مهر ماه امسال بیان کرد: طرح رتبه بندی در ۴ رتبه انجام می شود که در رتبه اولیه قریب ۳۰۰ هزار تومان و در بالاترین رتبه حدود ۸۰۰ هزار تومان به حقوق معلمان افزوده می شود.
وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه دولت اعتبارات این موضوع را برای سال های ۹۴ و ۹۵ مصوب کرده است اظهار کرد: دولت در سال ۹۳ برای سال جاری هزار و ۳۵۰ میلیارد تومان و برای سال ۹۵ نیز سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار تصویب کرده است .
وی ادامه داد: دولت دکتر روحانی از شهریور ماه سال گذشته اجرای طرح رتبه بندی را مورد توجه قرار داد که این مهم در ۲۷ اسفند ماه سال ۹۳ در آخرین جلسه هیات دولت در سال گذشته تصویب شد و احکام جدید معلمان بر اساس این طرح از مهرماه امسال صادر می شود.
ضریب فوق العاده شغل معلمان
فانی همچنین گفت: ضریب فوق العاده شغل معلمان در سال تحصیلی جدید به جای ۸۰۰ امتیاز از هزار و ۵۰۰ امتیاز آغاز می شود که با این امر حقوق معلمان افزایش می باید این در حالی است که در سال تحصیلی جدید فوق العاده مناطق مرزی نیز برقرار می شود.
روز گذشته وزير آموزش و پرورش از اعزام معلمان به خارج براي آشنايي با نظامهاي آموزشي دنيا و استفاده از تجربيات آنها در داخل كشور خبر داد. تحقق اين امر منوط به شرايط و عوامل متعددي است. در درجه اول و مهمترين شرط اين است كه آموزش و پرورش بودجه اين كار را در دست داشته باشد و اين بودجه ويژه همين كار باشد.
آشنايي با علوم و فنون روز دنيا و نظامهاي آموزشي نوين امري مطلوب و پسنديده است كه هيچ كس منكر سودمندي آن نيست اما در چارچوب نظام آموزشي بايد مشخص شود هدف از اين كار چيست؟ بايد اهداف و برنامههاي وزارتخانه از اين اعزام و صرف هزينه مشخص شود زيرا در غير اين صورت اين اقدام فقط بار اضافي، هزينه مازاد تلقي شده و حتی دستاورد حداقلی هم براي نظام آموزشي نخواهد داشت.
در درجه بعدي بايد مشخص شود چه معلماني قرار است به خارج از كشور اعزام شوند. در ميان دانشجويان و در دانشگاهها شاگرد اولها و افرادي كه نمرات برتر دارند به خارج اعزام شده و فرصت تحصيل در اين شرايط مطلوب به آنها اختصاص مييابد اما در ميان معلمان به چه نحوي ميخواهند اين افراد را انتخاب كنند كه در حق كسي اجحاف نشود؟ حتي اگر اين عده براي تشويق و پاداش به اين كشورها اعزام شوند بايد به اين نكته توجه داشت كه اقامت اين افراد در اين كشورها در كنار هزينههاي مختلف نيازمند برنامهريزي و نظارتهاي متعددي است كه بودجه و زمان زيادي را طلب ميكند.
در كنار همه اين مسائل رفتن به خارج مستلزم يادگيري زبان خارجه است و بايد به تناسب هر كشوري كه مقصد اين افراد قرار ميگيرد براي آشنايي و نفوذ در سيستم اداري و آموزشي زبان آن كشور را آموخت كه اين امر نيز به مراتب سخت و زمانبر است. با توجه به نكاتي كه عنوان شد به نظر ميرسد براي نظام آموزشي ما آنچه در حال حاضر در اولويت قرار داشته و ميتواند باعث رشد و بهبود وضعيت آن شود اقدامات اصولي و برنامهريزي شدهاي است كه بتوان از نتايج و دستاوردهاي آن مطمئن بود زيرا صرف بودجه و هزينه در شرايطي كه مسئولان نظام آموزشي همواره از محدوديت و ممنوعيت بودجهاي سخن گفتهاند و حتي پارهاي مسائل ضروري مانند پرداخت حقوق معلمان را به دليل آن به تعويق انداختهاند نميتواند اقدامي درست و موثر باشد. نظام آموزشي ما بومي است يعني در همين كشور و بر اساس فرهنگ و مناسبات مختلف ميان اقوام و مردم تدوين شده و شكل گرفته است. در اين ميان به روز كردن و تناسب عملكرد با دانش روز جهاني براي اين نظام بسيار مفيد است و باعث رشد آن ميشود در حالي كه براي اين بهروزسازي ميتوان بر كتب درسي و محتواي مطالب آموزشي تكيه و براي آن برنامهريزي كرد.
محتواي متون و كتب درسي بيش از همهچيز كيفيت آموزش را بالا ميبرد و در تربيت و استفاده كاربردي از نيروي علمي در آينده تاثير چشمگيري دارد. از سوي ديگر، معلمان و كادر آموزشي كه قرار است به خارج اعزام شوند در خيلي از موارد خودشان در رشتههاي تحصيلي نامرتبط با تدريس و معلمي درس خواندهاند و به نظر ميرسد تلاش براي استفاده بيشتر از نيروي انساني كه در رشتههاي مرتبط در دانشگاههاي تربيت معلم درس خواندهاند بيش از هر اقدام ديگري ضروري است.
ساختار آموزشي و كلاسهاي درس هم بايد مدرن شود و كلاسهاي درس پر جمعيت و فاقد استاندارد بايد با نظام آموزشي خداحافظي كنند.
به نظر ميرسد در شرايط فعلي اين اقدامات بهتر و بيشتر ميتواند باعث بهبود وضعيت نظام آموزشي شود. مدتهاست كه ضرورت بازسازي نظام آموزشي كشور احساس ميشود اما در اين راستا بايد از برخی اقدامات شتابزده جلوگيري كرد.
روزنامه آرمان
پژوهشهايي كه اخيرا دانشمندان سوئدي و امريكايي روي ٥٠٠ هزار دانشآموز، انجام دادهاند و نتايج آن در مجله « منشور روان شناسي » منتشر شده است، نشان ميدهد در دانشآموزاني كه در مدارس طبيعت تحصيل كردهاند و توانستهاند از محيط محدود كلاسهايشان خارج شوند و تجربه لمس طبيعت را پيدا كنند، آثار افسردگي تا ٤٠ درصد كمتر در آنها مشاهده شده و اختلالات رواني تا ٢٠ درصد در آنها كاهش پيدا كرده است.
ضرورت استفاده از مدارس طبيعت آن قدر است كه وزارت كشور ايالات متحده كه مسوول مديريت پاركهاي ملي و حيات وحش است، تصميم گرفته تا بچههاي مدارس را بيواسطه وارد مناطق حفاظت شده كند. تجاربي كه ما در كشور داشتيم، مثل مدرسه « كاوي كنج » در مشهد، نشاندهنده اين است كه خانوادههايي كه فرزندانشان در اين مدارس تحصيل ميكنند، از تغيير رفتار مثبت فرزندانشان راضي هستند.
در يكي از گزارشهايي كه يكي از خانوادههاي اين دانشآموزان منتشر كرده بود، به اين نكته اشاره شده بود كه فرزند من دچار افسردگي شديد بود و حتي قدرت ارتباط اجتماعي بسيار كمي داشت، اما از زماني كه وارد اين مدارس شده، مشكلات رفتارياش كاهش قابل توجهي داشته است. ما با توجه به اين اطلاعاتي كه در دنيا وجود دارد و در ايران هم تجربه شده است، تصميم گرفتيم تفاه منامهاي را با وزارت آموزش و پرورش امضا كنيم و در قالب طرح مدارس جامع محيط زيست (جم) اجازه دهند تا دانشآموزان نيم روز در هفته، از كلاسها بيرون بيايند و در محيطي كه در مدارس طبيعت برايشان تعريف شده، امكان تجربه لمس مواهب طبيعي، حيوانات و همچنين درخت و ميوهها و حتي كاشت يك بذر و رسيدگي به آن را پيدا كنند و به اين ترتيب بتوانيم به صورت خود انگيخته، بچهها را عاشق مواهب طبيعي كنيم.
مدرسه طبيعت ويژه كودكان ٥ تا ٩ سال است، در اين مقطع سني كه شامل مهدكودكها و مقطع ابتدايي است، قرار نيست آموزش مستقيمي به كودكان ارايه شود، قرار نيست به بچهها بگوييم كه وضع كره زمين خراب است و بحران آب داريم و زبالهها بيداد ميكنند، قرار نيست چنين اطلاعاتي به آنها داده شود. بلكه قرار است محيطهايي را فراهم كنيم كه بچهها بتوانند تجربه لمس حيوانات را داشته باشند، يك درخت را از نزديك ببينند، خاك بازي كنند، يا مراحل دوشيدن شير يك گوسفند را ببينند، بتوانند بذري را در زمين بكارند و از آن مراقبت كنند تا جوانه بزند. اين مقطع در سنين كودكي مقطع بسيار مهمي است و هر آموزشي كه ببينند تا هميشه در خاطرشان خواهد بود. بعد از ٩ سالگي به تدريج بچهها با آموزشهاي آكادميكتر روبهرو ميشوند و برايشان شرح داده خواهد شد كه وضعيت اقليمي زيستبومي كه در آن زندگي ميكنند، به تفكيك گوناگوني فرهنگي و زيستي ٣١ استان كشور چگونه است. بچهها در اين دوره ياد ميگيرند كه در مصرف آب صرفهجويي كنند و زبالهها را تفكيك كنند و چگونه پوششهاي گياهي اطراف مدرسهشان را مديريت و حفاظت كنند و مشكلات محيطزيستي محل زندگيشان را به كمترين حد ممكن برسانند.
ما يك منشور منتشر و شيوهنامه اين مدارس را با جزييات بيان كرديم. هفته گذشته وقتي كه اين منشور را با حضور خانم ابتكار و آقاي فاني رونمايي كرديم، مسوولان عاليرتبه وزارت آموزش و پرورش پيشنهاد كردند به جاي اينكه ما فقط ٦٠ مدرسه را به عنوان مدارس جامع محيطزيست معرفي كنيم، اين موضوع را به تمام ادارات كل آموزش و پرورش ابلاغ كنيم تا در اين مدارس اگر داوطلب وجود داشت، تعداد اين مدارس افزايش پيدا كند. سازمان محيط زيست با اين استقبال در خور توجه وزارت آموزش و پرورش، محدوديت ٦٠ مدرسه را لغو كرده و فراخوان عمومي اعلام ميكنيم به تمام افراد حقيقي و حقوقي كه توان مالي يا كادر آموزشي مجهز دارند، ميتوانند در جهت تاسيس مدارس جم از آغاز سال تحصيلي ٩٤-٩٥ اقدام كنند.
روزنامه اعتماد
گروه اخبار / پرداخت صد در صد هزینه بیمه جانبازان شاغل در آموزش و پرورش بر عهده این دستگاه است و جانبازان از پرداخت حق بیمه معاف هستند.
گروه اخبار /
منصور مجاوری مشاور اجرایی معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی وزیر درباره بیمه تکمیلی فرهنگیان اظهار کرد: بر اساس سیاست و برنامهریزیهای انجام شده در جلسات متعددی که با شرکتهای بیمهای مختلف و بر اساس آسیبشناسیهای انجام شده است، به این نتیجه رسیدیم که برخی از بیماریها، جراحیها و داروها در بیمهها مد نظر قرار نگرفته است.
وی افزود: امسال تمامی خدمات بیمه فرهنگیان بدون سقف بوده و هزینه جراحیها و بیماریها بر اساس جدولی که اعلام شده است بدون سقف پرداخت خواهد شد.
مشاور اجرایی معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه برای خدمات دندان پزشکی فرهنگیان تسهیلاتی در بیمه در نظر گرفته نشده است، تصریح کرد: دلیل آن نیز هزینه بالای خدمات دندان پزشکی است. البته به جز این امر تمامی داروهای خارجی و تمامی امراض را به صورت ویژه در این بیمه لحاظ کردهایم.
مجاوری با بیان این مطلب که ما موظف هستیم داروهایی که پزشک برای بیماران خاص تجویز کند را از محل بیمه در نظر گرفته شده، پرداخت کنیم، خاطرنشان کرد: شرکت بیمه آتیه سازان حافظ حدود ۹هزار مرکز درمانی و بیمارستانی را تحت پوشش دارد تا فرهنگیان در مناطق مختلف کشور بتوانند از این خدمات استفاده کنند.
وی با اشاره به وجود برخی مشکلات درخصوص عدم پرداخت حق بیمه فرهنگیان خاطرنشان کرد: علت اصلی این مشکلات در سال گذشته این بود که تمامی هزینه های باقی مانده با توجه به اتمام بیمه تا پایان سال ۹۲ پرداخت نشده بود و هنوز برخی از فرهنگیان که در گذشته به بیمارستان مراجعه کرده بودند یا با توجه به بیماری هایی که داشتند، هزینه درمان خود را دریافت نکرده بودند.
مجاوری ادامه داد: مطالبات بیمه ای در سال ۹۳ به طور کامل پرداخت شده است.
انتهای پیام/
مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش
گروه اخبار /
بر اساس دعوت قبلی که توسط مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش از سایت سخن معلم به عمل آمده بود ، نماینده این رسانه روز شنبه ساعت 8 صبح در دفتر وزیر حضور یافت .
این نشست قرار بود با حضور علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش و اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی و با موضوع تفاهم نامه همکاری وزارت آموزش و پرورش و سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور برگزار گردد .
زمانی که خبرنگار سخن معلم قصد ورود به سالن اجتماعات دفتر وزیر آموزش و پرورش را داشت با ممانعت مسئولان حاضر در دفتر روبه رو گردید .
نماینده سخن معلم برگه دعوت نامه را ارائه نمود.
سپس ، مسئول مربوطه دعوت نامه مزبور را به « رسول پاپایی ، معاون رسانه ای وزارت آموزش و پرورش » ارجاع نمود .
زمانی که انتظار برای پاسخگویی طولانی شد ، نماینده سخن معلم ضمن اعتراض به این مساله خواهان عودت دعوت نامه گردید .
رسول پاپایی در پاسخ به این اعتراض گفت که دعوت نامه جهت کنترل و بازبینی مجدد به دبیرخانه بازگشت داده شده است !
زمانی که خبرنگار سخن معلم دلیل این وضعیت را جویا شد ایشان در پاسخ گفت که شما از پشت به ما خنجر می زنید !
خبرنگار سخن معلم دفتر وزیر را بدون هیچ گونه پاسخ و یا عودت دعوت نامه ترک نمود .
این وقایع زمانی اتفاق افتاد که سایر خبرنگاران بدون ارائه هر گونه کارت شناسایی و یا دعوت نامه وارد سالن اجتماعات می گردیدند .
اخیرا « گروه سخن معلم » انتقاداتی را متوجه عملکرد وزیر و حلقه اطرافیان وی نموده است .
لازم به ذکر است سخن معلم قبلا نشست ها و جلسات مختلفی را با وزیر ، معاونین وزیر ، مدیران کل ، ادارات و... برگزار نموده است و این گونه محدودیت ها و کارشکنی ها برای نخستین بار اتفاق می افتند .
پس از این وقایع ، رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش طی تماس تلفنی با مدیر گروه سخن معلم از مسائل پیش آمده عذرخواهی نمود .
پایان پیام /
( توضیح : تصویر اسلایدر مربوط به زمان سرپرستی آقای دکتر فانی است که مدیر گروه سخن معلم نشست تشکل ها را با فانی پوشش داد و انعکاس گسترده ای در رسانه ها و جامعه فرهنگیان داشت . )
بعد از ظهر روز پنجشنبه یکم مرداد برای یکی از پزشکان فوق تخصص اردبیل اتفاق ناگواری افتاد و ایشان توسط همراه بیمار 15 ساله با اصابت چاقو به قلبش کشته شد.
قبلا هم موارد مشابه ای مانند قتل روح الله داداشی قوی ترین مرد ایران در سال نود و یک یا قتل مرحوم خشخاشی دبیر فیزیک شهرستان بروجرد اتفاق افتاد که باعث تاسف فراوان برای جامعه ما می باشد.
در این یادداشت می خواهم موضوع را در دو مبحث حمل سلاح سرد و ریشه یابی علت این ماجراها بررسی کنم:
1- حمل سلاح سرد یا گرم
در جامعه ما همانند آمریکا و کشورهای دیگر افراد جامعه برای تامین امنیت خود یا فرهنگ غالب آن کشورها سلاح حمل می کنند و آمار کشته شدن با اسلحه در آن کشورها به نسبت ایران بالاست . در ایران سالیانه صدها نفر از مردم به دلایل خانوادگی یا درگیری های خیابانی کشته می شوند.
به نظر می رسد در قوانین حمل سلاح چه گرم و چه سرد جرم می باشد و هیچ یک از افراد جامعه به جز ماموران انتظامی و امنیتی نباید سلاح حمل کنند ، اما متاسفانه شاهدیم دستفروشان و برخی مغازه ها به راحتی انواع چاقو ها را به همه سنین می فروشند و کسی با آنان مقابله نمی کند !
در جامعه ای که متاسفانه آستانه تحمل مردم پایین آمده و به راحتی به یکدیگر توهین و یا تعرض می کنند، لزوم تصویب قوانین برای پیشگیری از اتفاقات آتی ضروری است و لزوم توجه و برخورد با این پدیده شوم بسیار مهم و ضروری است.
2- ریشه یابی علت چاقو کشی
خیلی جای تاسف است که خصوصیت مشترک همه افراد قاتل در نمونه های ذکر شده، داشتن سن بین 15 تا 18 سال است و این مورد این قضیه را ثابت می کند که همه این اتفاقات تصادفی نیستند و ریشه این فجایع به تربیت غلط و ناهنجاری در خانواده ها و همچنین بی توجهی مسئولان آموزش و پرورش به مقوله تربیت صحیح در مدارس بر می گردد.
شیوه فعلی مدارس به دلیل آموزش ندادن مسائل کاربردی زندگی مانند کنترل خشم،احترام به بزرگ تر، اخلاقیات انسانی و آموزش دروس غیر کاربردی و توجه به محفوظات و درصد قبولی و بی مهری به معلمان،باعث شده که دانش آموزان به دنبال الگوی جدیدی به جای پدر و مادر و معلم و بزرگان اقوام بروند و عصر اطلاعات و در دسترس بودن ایتنرنت،تلفن همراه و ماهواره به خوبی دانش آموزان را با نمایش فیلم های غیر اخلاقی و مستهجن و خشن در گرداب بی اخلاقی فرو می برند و تاثیر آن بر فرد و در آینده برای اجتماع باقی خواهد بود.
افزایش آمار طلاق، اعتیاد و خشونت و ناهنجاری های دیگر نتیجه ی توجه نکردن به مدرسه و معلم و درس است و باید دانش آموزان دختر و پسر از نظر اخلاقی درست تربیت شوند.
لازم به ذکر است که در وزارت آموزش و پرورش فقط به آموزش توجه می شود و با دانش آموزان خاطی و اخلالگر در مدارس برخورد جدی نمی شود و همان دانش آموزی که در مدارس به مدیر و معلم خود توهین می کند،به خود اجازه می دهد که پزشک فوق تخصص بیمار خود را به قتل برساند .
در پایان نتیجه می گیرم اخلاق و ادب بر علم و سواد اولویت دارد و بی توجهی به تربیت در مدارس کشور خسارات جبران ناپذیری بر جامعه در همه ابعاد آن خواهد گذاشت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
36 روابط عمومی سرآمد سازمان ها ، وزارتخانه ها ، ادارات و... در حالی معرفی شده و مورد تقدیر قرار گرفتند که نامی از وزارتخانه بزرگ آموزش و پرورش در این فهرست نیست .
با توجه به جایگاه خطیر و راهبردی این بخش لازم است که چرایی این موضوع مورد توجه و تحلیل کارشناسان و مسئولان قرار گیرد .
محضر ریاست محترم جمهور دولت تدبیر و امید جناب آقای دکتر روحانی (دامه توفیقاته)
با درود و ادب و تبریک پیروزی تان در خوان سترگ آشتی هسته ای
« به تدبیرت امید ساحلی هست...»
ریاست محترم جمهور
امروز شما و تیم تان بیش از پیش محبوبید و بنده فرصت را مغتنم می شمارم تا به بهانۀ این شادمانی دغدغه های ملّی و صنفی را به عنوان عضو کوچکی از معلمان این سرزمین خدمت تان عرض کنم و همچنین یادآور شوم همان گونه که مطالبه فرمودید ما پس از رأی به شما رهایتان نکرده ایم و ریز اعمال دولت تان را می پاییم و پاسخ نقدها و حتی اغراض رقیب را هم می نویسیم.
جناب دکتر
مستحضرید که از همین اول خُم نباید به دُردی رسید و بهتر از من می دانید که هر دُردی و دَردی که داریم حاصل ناروشنی ها و در نتیجه تخلیط هاست و تخلیط 100 میلیارد کجا رفت،از این جمله و از نخستین خاک های تخلیط در قدح عیش ماست. مستحضرید در حالی که پول های بلوکه شده چیزی حدود 120 میلیارد دلار اعلام می شد بانک مرکزی آن را اغراق خوانده و رقم را 29یا به روایتی 23 میلیارد اعلام کرده است و این همه معلول ناروشنی ها و عدم گردش شفاف یا حداقل، ناکافی اطلاعات است.
نکتۀ بعد لزوم هنرمندی دوبارۀ شما در این مقطع است. ما می دانیم عزیزان تیم اقتصادی و ریاست محترم جمهور خود اهل تدبیرند و می دانند علم گاه نیازمند رنگ هنر است. اگر قرار باشد مسیر علم، ریاضی وار طی شود یک ربات هم قادر است خیلی دقیق تر و بی خطاتر عمل کند، تبعاً گذاشتن یک انسان بر مصدر امور برای اجرای هنرمندانۀ رهنمودهای دانش و علم است.
مستحضرید اقتصاد اقشار زیادی از مردم ایران و من جمله معلمان خیلی وقت است به زیر خط فقر خزیده و از مرحلۀ هشدار هم گذر کرده است.
حال سؤال این است که با دلارهای آزاد شده و فروش نفت آتی چه باید کرد؟
آیا واجب نیست نخست، قطرهای از این نوشدارو را برای بلند کردن پیکر بیجان و محتضر اقشاری از مردم صرف کنیم تا بعد از بلند شدن بتوانند ما را در اهداف مان همراهی کنند؟ معمولا اهالی اقتصاد در این مواقع تزریق پول را تورم زا می دانند اما راهکارهایی چون دادن اقلام کالایی و... را توصیه می کنند.
درست است که دولت باید درصدی از درآمدهایش را به صندوق توسعه بدهد و درست است که ظاهرا بدهی هایی به بانک ها و غول های اقتصادی پیدا و پنهان دارد اما همین جاست که آن هنرمندی در جامۀ اهمّ و مهم و استمهال باید به یاری علم و مقررات جاری بیاید. دولت در پایان این سال دو انتخابات سرنوشت ساز در پیش رو دارد و تا چشم بر هم زنیم انتخابات ریاست جمهوری؛ پس هر کار می کند باید علاوه بر سرمایه گذاری های بنیادین و لاجرم دیربازده، در کوتاه مدت نیز اگر چه با تزریق مسکن هایی مردم را راضی سازد، مردمی که اگر نیک بنگریم برخی نه اهمیت این توافق را در حد حتی یک پیروزی فوتبال درک کردند و نه لاجرم در داو ما پای کوبیدند؛ بنده نمی گویم حال که پول داریم زین اسب و چوب بستنی و دسته بیل وارد کنیم اما خود بهتر می دانید که چه کنید. جمع کردن اقتصاددانان از داخل و خارج کشور و نظرخواهی از ایشان (و یک مشت بیسواد نخواندن آنان، چنانکه گذشتگان قدرناشناس مان خواندند) یکی از این بایدهاست.
در سایر امور نیز دوگانۀ: تشکل های صنفی و مدنی و در یک کلام سپردن امور به مردم و تشکیل تیم های متنوع پژوهشی (و نه پژوهش بازی و پژوهش سازی) برای هر تصمیمی نوشداروی امروز کشور ماست، کشوری که فقط من باب نمونه وضع معلمانش را گفتم و از بسیاری دیگر چون دانشجویان تحصیلات تکمیلی بیکار و بی همسر، شرکت های ورشکسته و نیمه تعطیل، اعتیاد و فحشا و بسیاری دیگر دم نزدم که اکنون زمان امید است.
جناب دکتر
موازنۀ اقتصاد ما چنان که می گویند 30 به 70 است. یعنی 30 درصد آن زیرمجموعۀ دولت است و مالیات می پردازد و نظارت می پذیرد و 70 درصد باقی مانده همان به ظاهر خصوصی یا نیمه خصوصی ها( آنچه در طعنۀ خصوصی سازی بارها شنیده ایم ) هستند که از قبل هم بودند و اجرای وارونه و غلط اصل 44 هم بدان دامن زد. تا زمانی که مالیات یک کارمند را قبل از رسیدن حقوق به حسابش تمام و کمال استیفا کنید و آن گاه از ظرفیت 70 درصدی اقتصاد غافل شوید، نفت فروشی و برداشتن تحریم ها هم درد زیادی را دوا نمی کند و اقتصاد مقاومتی هم در حد یک شعار زیبا درمی ماند. رها کردن ظرفیت 70 درصدی و چسبیدن به مقاومتی سازی 30 درصد چه معنایی جز مزاح مطلق دارد؟
آقای رییس جمهور
معتقدم خوان پیش رو بسی دشوارتر و پیچیده تر از خوان توافق هسته ای است و شما بدون دو عنصر شفاف سازی و یاری مردم از آن عبور نخواهید کرد. پس بیایید و در اولین گام جانی به معلمان بدمید تا همان گونه که در برآمدن تدبیر نشان دادند، پشتوانه ای محکم برای شفاف سازی اقتصادی باشند. یک میلیون قلم و قدم اگر به راه بیفتد و میلیون ها دانش آموز و خانواده هایشان را از اوضاع اقتصاد ایران و باید و نباید آن، آگاه سازد، از سویی سرمشق تدبیر شما را خانه به خانه و سنگر به سنگر به بدنۀ جامعه می رساند و از طرفی تمام گرد و غبارها را فرو می نشاند و طومار خاصه خواران را در مسیر خروشانش در هم می پیچد. به راه افتادن این رود خروشان مرهون همت شماست.
شما بهتر از من می دانید که توسعه بدون رکن آموزش و پرورش شیر بی سریست که یارای غرّش نخواهد یافت، پس هر چه زودتر و پس از رکن بهداشت که بدان پرداخته شد، به سامان این وزارت همت گمارید که رنج ها می برد و جفاها می کشد. این خسارت بزرگ و معناداری است که همالان من هنوز امضای مدرک دکتری شان خشک نشده، در پی خروج از این وزارت برآیند و آن هم فقط به دلیل نبودن عدالت در پرداخت ها و بهره نبردن از تخصص ایشان. آقای دکتر می گویند شما یک بار یکی از متخصصین را از کُنج دفتری نادَرخور به رأس برکشاندید و حاصل ظرافتش را همه دیدیم، باور کنید این مُلک، ظریفان زیادی دارد که هنوز در کنج های بلااستفادگی خاک می خورند.
آقای رییس جمهور
این یک فرصت تاریخی است که نصیب این ملت شده است، نکند چون گذشته به فرصت سوزی دچار شویم که « من جرّب المجرب حلت به الندامه ».
در پایان تلخکامم که بگویم چندی از فعالان صنف ما در جشن توافق در کنار ما نبودند و این شب های خوش در کنار عزیزان شان هم نیستند. یقین دارم این امر شما را هم تلخکام خواهد ساخت. پس مهرتان را خورشیدوار بر همگان بتابید و قفل های حبس و تنگنا را یکایک بگشایید که این راه حقیقی رسیدن به همدلی و همزبانی است که خود لازمۀ تعالی و توسعۀ ایران است و مطمئن باشید اگر جهان عرب صدای پای ایرانیان را در اقصی نقاط جهان شنیده ما گوش تیزتری داریم و صداهای مهربانانه تری از گام ایرانیان مهربان و علم دوست می شنویم.
اگر نیاکان ما بدون صدور نفت توانستند در آب های اقطار ربع مسکون کشتی بر آب افکنند ما هم خواهیم توانست اگر باور کنیم: « توانا بود هر که دانا بود ».
ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد/که به تدبیر تو تشویش خمار آخِر شد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید