صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

غلام عباس کاظمی دبیر آموزش و پرورش خوزستان  رسول اكرم (ص) می فرماید : " اكرموا اولادكم و احسنوا آدابكم "
فرزندان تان را گرامي بداريد و با آداب و روش پسنديده با آنان رفتار كنيد. کودكان و نوجوانان در روند رشد و بلوغ و پس از آن براي ورود به جامعه داراي نيازها و حقوقی هستند.
حقوق در مفهوم کلی به مجموعه قواعد و مقررات حاکم بر جامعه گفته می‌شود و از این معنا حقوق کودک را می‌توان این طور عنوان کرد: مجموعه قواعد و مقررات بین کودک و هر فرد یا افرادی که با وی سروکار دارند.
آشنایی با نیازها و در ضمن آن حقوق کودک از این منظر که آنان در آینده نقش اصلی و اساسی را در جامعه عهده‌دار خواهند شد بسیار مهم است و جامعه سالم و عدالت جو و عدالتخواه در گرو تربیت و آموزش صحیح این عزیزان خواهد بود و چنان چه به نيازهاي واقعي آنان در دوران كودكي و نوجواني توجه نشود چه بسا خسارت‌هاي غير قابل جبراني بر جامعه تحميل خواهد شد. در واقع اين نيازها از حقوق كودكان به شمار مي‌آيد كه بايد بدان توجه نمود. نياز‌هاي كودك در برهه‌اي از زمان از ديگر زمان‌ها ويژگي و اهميت فوق‌العاده‌اي دارد. در اين ميان حقوق كودك نه تنها به عنوان يك تكليف بر عهده‌ي والدين است، بلكه جامعه (قدرت عمومي) نيز با توسعه سيستم هاي حمايتي و نظارتي نسبت به احقاق حق كودكان به عنوان آسيب‌پذيرترين اقشار جامعه از آن دفاع نموده و برنامه‌ريزي هدفداري را جهت رسيدن به هدف هاي متعالي از ره‌ آورد آن براي اين گروه مورد توجه قرار مي دهد.
نتیجه اینکه به نظر می‌آید در کنار قوانین سطحی موجود که در جهت احقاق حقوق کودک وضع شده می‌بایست آموزش‌هایی جدی و بعضا الزام‌آور برای تمامی افراد و موسساتی که در ارتباط با کودکان می‌باشند مشخص کرد. در این مقاله تلاش می شود که به این جنبه ازنیاز کودکان توجه بیشتری شود.


نقش پدر و مادر
مهمترین وظیفه در تعلیم و تربیت اولیه و آمادگی کودک جهت آموزش حق و حقوق به عهده والدین می‌باشد. یکی از مهمترین وظایف هر زوجی داشتن اطلاعات و آگاهی از فرزنددار شدن است. این آگاهی‌ها از زمان تشکیل نطفه شروع شده تا دوران بارداری و حتی بعد از تولد ادامه دارد. کسب این آگاهی‌ها در داشتن فرزندی سالم از لحاظ جسمی و روحی بسیار موثر خواهد بود.
کودک که به دنیا می‌آید تحت آموزش‌ها و اطلاعات پدر و مادر و دیگر افراد جامعه قرار می‌گیرد و این وظیفه تا آن اندازه مهم می‌باشد که هر قدر سرمایه‌گذاری در این خصوص صورت گیرد به نظر باز هم نیاز می‌باشد. از طرفی واقف هستیم حقوق کودک طبق قوانین جهانی مشخص است، سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا برخورد همه افراد جوامع مختلف نسبت به احقاق حقوق کودک یکسان است؟
متاسفانه با واقعیت‌های موجود جوامع مشاهده می‌شود اکثرا جواب منفی است و لذا وظیفه اولیه پدر و مادر که داشتن فرزندی صالح می‌باشد مشخص و پررنگ‌تر می‌گردد.


نقش مدرسه
بعد از مرحله تولد و نقش پدر و مادر بر روند جسمی و روحی کودک، مهمترین وظیفه در جهت آموزش و رعایت مسائل حقوقی کودک را مدارس به عهده دارند. منظور از مدارس، خدمتگزار و مدیر و کارکنان و معلمین و هر فردی است که با دانش‌آموز سروکار دارد.
در این بخش به مهمترین مسائل حقوق کودک در مدرسه و مواردی که متاسفانه در بعضی مدارس تضییع حقوق کودک می‌شود اشاراتی گردد:


حق بازی
اصولا روحیه بازی کردن را می‌توان جزء ‌خواسته‌های ذاتی کودکان دانست و با توجه به این روحیه آن‌را حقی برای کودکان دانست خالی از گزاف نگفته‌ایم این حق در مدارس باید رعایت شود و باید ترتیبی اتخاذ گردد که کودکان از آن استفاده بهینه ببرند. از طرفی در بعضی کشورها از این روحیه در جهت آموزش مسائل مختلف و رشد فکری کودک استفاده می‌کنند و متاسفانه در بعضی کشورها و در بعضی مدارس نه تنها از این روحیه بازی کردن استفاده نمی‌شود بلکه این حق از کودکان به دلایل مختلف از جمله فضای کوچک حیاط گرفته می‌شود و یا به دلیل بازی کردن مورد مواخذه قرار می‌گیرد که این را می‌توان به نوعی پایمال کردن حقوق کودک در زمینه بازی کردن تلقی کرد.


حق توجه و محبت
اصولا تمامی انسان ها به توجه و محبت نیاز دارند و این توجه و محبت در مدرسه توسط کلیه کارکنان نسبت به کودکان جهت رشد روانی آنان لازم و ضروری است. پس می‌توان آن را یک حق دانست.
متاسفانه بعضا در مدارس و توسط بعضی افراد نه تنها دانش‌آموز مورد توجه و محبت قرار نمی‌گیرد بلکه به اشکال مختلف این حق پایمال و حالت تخریبی به خود می‌گیرد. مثلا از نگاه خشم‌آلود و تنبیه بدنی و روانی گرفته تا اینکه یک کودک در یک سال تحصیلی حتی یک بار هم مورد ارتباط کلامی و عاطفی و توجه قرار نمی‌گیرد و...


حق نشاط و شادی
کودک به نشاط و شاد بودن جهت رشد روانی نیاز دارد و متولیان آموزش و پرورش در طرح‌ها و برنامه‌های خود باید بیشتر به این مورد توجه داشته باشند چون یکی از ویتامین‌های روانی هر انسانی بالاخص کودک محسوب می‌شود پس این مورد را هم می‌توان یک حق برای کودک دانست.
متاسفانه بعضا مشاهده می‌شود کودک یا دانش‌آموز به خاطر نشاط یا چهره خندانش که جزء ویژگی‌های وی محسوب می‌شود مورد مواخذه قرار گرفته و حتی بی‌انضباطی وی تلقی می‌شود و...


حق عدالت‌گری
عدالت‌گری نیز جزء ذاتی هر انسانی می‌باشد و نباید این طور تلقی شود که کودکان از این قضیه چیزی نمی‌دانند. با کمی توجه و با توجه به مثال زیر می‌توان متوجه شد که کودکان نسبت به این قضیه کاملا توجه و حتی حساسیت نشان می‌دهند. مثال: در اختلافی که در حیاط مدرسه بین ۵ نفر دانش‌آموز که همه آنان مقصر هستند معاون مدرسه اگر با چهار نفر آنان برخورد کند، اولین گفته‌های آن چهار نفر این خواهد بود که چرا شما به نفر پنجم کاری ندارید. این نشان دهنده آن است که آنان بی‌عدالتی را نمی‌خواهند و از طرفی اگر به طور صحیح با آنان برخورد شود خواهیم دید که به راحتی عیوب خود را قبول خواهند کرد.
یا تفاوت قائل شدن بین‌ دانش‌آموز درس خوان و درس نخوان اصلا مورد قبول دانش‌آموزان نیست و یا...


حق تحصیل
یکی از حقوق مسلم کودکان تحصیل است که خوشبختانه در اکثر کشورها شناخته شده است ولی متاسفانه در نحوه اجرا و آموزش عمدتا مشکلاتی وجود دارد. مشکلاتی از قبیل کمبود مدارس که موجبات دلسردی کودک و والدین وی از تحصیل شده و در نهایت شاید منجر به ترک تحصیل کودک شود.
بعضا نقص قوانین و آئین‌نامه‌های داخلی آموزش و پرورش و مدرسه در نهایت شاید با بی‌تدبیری بعضی از مدیران منجر به ترک تحصیل یا اخراج دانش‌آموز از مدرسه شود. به طور مثال:‌دانش‌آموز به دلایل شیطنت یا بی‌انضباطی مجبور است از کلاس درس اخراج موقت یا یکروزه یا... شود. یا در پایان سال تحصیلی دانش‌آموزی به دلایل درسی یا بی‌انضباطی آن قدر با بی‌اعتنایی و به نوعی اذیت روانی مواجه شود که درس نخواندن را ترجیح می‌دهد یا انگیزه لازم برای درس خواندن را از دست می‌دهد.
نتیجه اینکه در تعلیم و تربیت نباید با روش های نامناسب موجبات عدم تحصیل کودک یا دانش‌آموز را فراهم کرد. در نتیجه حصول چنین اعمالی می‌توان این طور استنتاج کرد که حقوق کودک را سهوا پایمال کرده‌ایم.


حق بیان و اظهار نظر
اکثر جوامع دنیا اظهار می‌دارند افراد جامعه با آزادی بیان و حق اظهار نظر وانتقاد و پیشنهاد روبه رو هستند در حالی که گاهی در مدارس با عکس این قضیه مواجه هستیم. به طور مثال: دانش‌آموز اگر انتقاد یا پیشنهادی از عملکرد معلم خود یا مدرسه دارد به شکل‌های مختلف سرکوب می‌شود.
یا در فرم‌هایی که به دانش‌آموز یا اولیای وی در خصوص “لطفا پیشنهاد یا انتقاد خود را بیان فرمایید” ؛ گاهی اوقات این فرم علیه خود افراد استفاده می‌شود.
آیا برخوردهای دوگانه‌ای که در خصوص آزادی بیان و اظهار نظر و... نسبت به کودکان می‌شود این تصور را در ذهن آنها ایجاد نمی‌کند که حقی در این خصوص وجود ندارد؟


حق احترام
یک مورد از رشد شخصیت‌ و بالندگی تمامی افراد جامعه خصوصا کودکان احترام گذاشتن به آنها می‌باشد در برخی مدارس این حق به شکل های مختلف از جمله با کلمات تخریبی که بیشتر روان کودک را مورد آزار و لطمه قرار می‌دهد، صورت می‌گیرد.
متاسفانه می‌توان اظهار داشت عده‌ای از کارکنان مدرسه آگاهی چندانی به نقش روانی کلمات ندارند. یکی از مواردی که بعضا توسط بعضی کارکنان مدرسه رعایت نمی‌شود شوخی کردن با دانش‌آموز می‌باشد مثلا مربی جهت ایجاد نشاط و خنده در کلاس با شوخی کردن، شخصیت و احترام دانش‌آموز را نزد دیگران تخریب می‌نماید.

ادامه دارد


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در آموزش نوین

رضا مرادی عضو شورای نویسندگان سخن معلم  پس از سپری شدن دوره ی وزارت کسی که هرگاه خبرنگاری از او در خصوص معیشت معلمان شریف سئوال می نمود به جای پاسخ صریح و روشن به شعارهای پوپولیستی و متافیزیکی پرداخته و معلم فریبی می نمود – غافل از آن که معلمان فرهیخته  توان و درک و تشخیص سره از ناسره را دارند- به لطف خداوند منان و آگاهی و درایت مثال زدنی ملت تمدن ساز ایران عزیز به ویژه معلمان آگاه دولت تدبیر و امید شکل گرفت که در راس آن رئیس جمهور محبوب و همچنین اشخاصی که در برپایی و نضج آن نقش اثربخش و راهبردی ایفا نمودند به صراحت به ناکافی بودن خدمات مادی ارائه شده از جانب دولت به معلمان معزز اذعان داشته و اقرار می نمایند که می توان به موارد و نمونه هایی از آن در گردهمایی مسئولان آموزش و پرورش در برج میلاد اشاره نمود- البته انتخاب مکان به نظر نگارنده به جهات گوناگون انتخاب به جا و درستی نبوده است - در نشست فوق همه سخن و صحبت از تحول در آموزش و پرورش کشور گفتند ،چنانچه در سنوات گذشته نیز از آن سخن به میان می آمد و از منویات و مطالبات رهبر فرزانه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز می باشد و ایشان بر آن بسیار تاکید داشته و گوشزد می نمایند اما متاسفانه تاکنون  به صورت جدی و عملی به آن پرداخته نشده است . چگونگی نگاه و پرداختن به یک موضوع نقش بسیار موثر و اثربخشی را در تصمیم تصمیم سازان و دست اندرکاران سیاسی و اجتماعی و تعیین اولویت و جایگاه آن دارد. همگان به ویژه اهل خرد و اندیشه آموزش و پرورش و خرده نظام های آن را در جامعه مقوله ای زیر ساختی و زیربنایی محسوب نموده و از شئون سرمایه ای قلمداد می نمایند و به جاست با چنین نگرش درست و منطقی تمامی تاثیرگذاران به دنبال رنسانس و تحول اساسی و جدی درآموزش و پرورش میهن عزیزمان باشند.

به درستی چنانچه خواهان شکل گیری تحولی ریشه ای و ماندگار هستیم به دور از تعارف و شعار باید به نقش کلیدی و منحصر به فرد معلمان محترم اذعان و اقرار نماییم و تحول را از پرداختن به ایشان شروع و در ابتدا بر آنان تمرکز نماییم ،هیچ تغییر و تحول اساسی شکل نمی گیرد مگر آن که به معلم و نیازها و مطالبات و منویات او توجه منطقی و جامع صورت نگیرد.

اگر سیاسیون و تصمیم سازان خواهان تحول معنا دار و اثر بخش درآموزش و پرورش کشورمان هستند باید از نقطه ی آغازین آن شروع نمایند که بدون تعارف پرداختن جدی به معیشت و منزلت معلمان معزز می باشد .

با دقت و تامل در روش ها و سیاست های دست اندرکاران نظام سیاسی کشوربه ویژه تعاملات و مناسبات شکل گرفته از جانب وزیر محترم آموزش و پرورش آن را بسیار ناکافی دانسته و انتظار چابکی و تلاش بیشتری را در این زمینه از ایشان داریم . کمی تحرک و به روز نبودن برنامه ها ی ایشان به گونه ای است که نگرانی و دغدغه های وارد فراوانی را به وجود آورده است تا جایی که به درستی عده ی بسیاری از دلسوزان عملکرد ایشان را پاشنه ی آشیل دولت آقای روحانی دانسته که چنانچه برطرف نگردیده و سامان نیابد لطمات و صدمات جبران ناپذیری به دولت ایشان و شخص ایشان در انتخابات ریاست جمهوری دوره ی بعد وارد خواهد آورد و سبب پراکنده شدن نیروهای اجتماعی اثر گذار در جامعه به ویژه معلمان فرهیخته و همیشه درصحنه از گرد ایشان خواهد بود.

چنانچه تحول مورد اشاره آقایان در گردهمایی مذکور از پرداختن واقع بینانه و منطقی به امور معیشتی معلمان شریف آغاز نگردیده و در اندک زمان لازم اجرایی و عملیاتی نشود ؛ به واقع هیچ تحولی صورت نگرفته و به منصه ی ظهور درنخواهد آمد.

تحول در آموزش و پرورش یعنی تغییر نگرش و دید جامعه نسبت به متولیان و گردانندگان امر خطیر تعلیم و تربیت . هنگامی که نسل نوجوان و  جوان و جامعه شاهد و ناظربی مهری دست اندرکاران به معلمان بوده و وضعیت نابه سامان و به روز نبودن امور مادی و معیشتی آن عزیزان را در پیش چشم خود نظاره گرمی باشد ؛ چگونه انتظارمی رود علاقه مندان و نخبگان به حرفه ی معلمی گرایش داشته و به آن روی آورند و معلمان به عنوان گروه مرجع در جامعه به روشنگری و هدایت نسل ها بپردازند ؟

در تمامی ادوار و دولت ها سخن از تحول به میان آمده است اما به صورت عملی و اجرایی مطلب قابل ذکری رخ نداده است و هم چنان آموزش و پرورش و نسل جوان درحسرت تغییر و تحول به انتظارنشسته است ، ظاهرا مردان این عرصه و پهنه هنوز پرداخته و ساخته نشده اند یا به جهت انحصارطلبی و فقدان شایسته سالاری به حساب نیامده و به بازی گرفته نمی شوند.

هیچ ارگان ،سازمان و نهادی نمی تواند وظایف و ماموریت های آموزش و پرورش را به عهده گیرد و در هدایت و تربیت نسل نوجوان و جوان جای گزین آن گردد.

بنابراین توسعه ،امنیت و رفاه ماندگار و پایدار، در گرو سیستم و نظام آموزش و پرورش تحول خواه است و این معنا محقق نخواهد شد مگر آن که به محور و اساس شکل گیری تحول یعنی معلم توجه شایسته و مبنایی صورت پذیرد و این امر محقق نخواهد شد مگر با پرداختن و تمرکز به منزلت و جایگاه و معیشت و امور رفاهی و مادی معلمان شریف و محترم که چنین اقدامی حق مسلم آن عزیزان می باشد.

امیدوارم بدون فوت وقت و ایجاد هزینه های نامطلوب هرچه سریع تر در این مسیر قرار گرفته و این مطالبه ی به حق به منصه ی ظهور درآید.

ان شاءالله

منتشرشده در یادداشت

گروه بخشنامه ها و حقوق شهروندی /

برخی امتیازات و محدودیت ها در سامان دهی ساعات موظف و رتبه بندی معلمان

بخشنامه برخی امتیازات و محدودیت ها در سامان دهی ساعات موظف و تاثیر آن در رتبه بندی معلمان

دکتر ابراهیم فتح الهی  مقدمه
موازی کاری و بوروکراسی در فرهنگ ، اصلی ترین آسیب های نظام فرهنگی کشور هستند و اگر راه حلی باید جست بدون ریشه یابی علل گرفتاری نهادهای فرهنگی در بوروکراسی حاکم بر آنها امکان پذیر نخواهد بود . البته اصل تاسیس سازمان ها و نهادهای اداری وپذیرفتن بوروکراسی به‌عنوان پدیدۀ قرون جدید، امری اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شود. در کشور ما نیز اندکی با تأخیر نسبت به سایر نظام‌های دنیا و به دنبال شکل‌گیری نهاد دولت در شکل امروزی، سازمان‌های گوناگونی برای پیشبرد امور و حل معضلات اجتماعی پدید آمده است.

شایسته است کارنامۀ هریک از سازمان‌ها و نهادها در یک‌صد سال گذشته به محک زده شده، داوری و ارزش‌گذاری شود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بر حسب ضرورت‌های انقلابی و برای جبران ضعف‌ها و ناکارآمدی برخی ارگان‌های دولتی، نهادهای جدیدی پا به عرصۀ ظهور گذاشتند. یکی از موفق‌ترین تجربه‌های سال‌های نخست انقلاب، تشکیل جهاد سازندگی روستاها بود. روحیۀ جهادی حاکم بر این نهاد نوپا و کاهش بوروکراسی اداری، هم‌چنین رسیدگی مستقیم به مشکلات روستاییان، ضرورت تشکیل آن را توجیه می‌کرد. البته موضع‌گیری‌های مخالفی نیز وجود داشت اما دستاوردهای بی‌نظیر جهادگران در آبادانی روستاها و کاستن از فاصلۀ طبقاتی بین فقرا و اغنیا، امری نبود که بتوان آن را انکار کرد. به‌راستی چه شد که آن روحیه‌های جهادی، دوباره به بوروکراسی اداری تن داده و با تشکیل وزارت جهاد سازندگی و سپس ادغام در وزارت کشاورزی، به بوتۀ فراموشی سپرده شد؟

امری است که باید در جای خود بدان پرداخت.
از آن زمان تاکنون، بر اساس ضرورت‌های خاصی، بنیادها و سازمان‌های گوناگون دیگری نیز به‌وجود آمده‌اند، مسیری که هم‌چنان ادامه دارد. گویی این عادت ثانویه را همه پذیرفته‌اند که برای حل مسائل و مشکلات اجتماعی چاره‌ای جز تن دادن به تشکیل نهادها و سازمان‌های جدید نیست، حتی اگر مشابه آن تشکیلات، با شرح وظایف مشابه وجود داشته باشد. به عنوان مثال، ده‌ها سازمان فرهنگی با موازی‌کاری و بدون توجه به کارهای مشابه، شکل گرفته‌اند.
نگاهی اجمالی به تاریخچۀ شکل‌گیری نهادها و سازمان‌های مختلف بیانگر این نکته است که ضرورت‌های خاص در زمان‌های خاص، موجب به‌وجود آمدن هریک از آنها شده است. مثلاً مسئله بی سوادی در نخستین سال‌های انقلاب معضلی جدی بود، لذا سازمانی به‌نام نهضت سوادآموزی به‌وجود آمد. موضوع از بین بردن فقر و رسیدگی به امور مستضعفان، یکی از اهداف انقلاب اسلامی بود، لذا بنیاد مستضعفان شکل گرفت. وقتی موضوع مهاجرت مغزها و خروج نخبگان از کشور مورد توجه مسئولان قرار گرفت، ضرورت تأسیس بنیاد نخبگان احساس شد. سال 58 به دنبال حوادث دانشگاه‎ها که منجر به تعطیلی آنها شد، ستاد انقلاب فرهنگی به‌وجود آمد که بعدها به شورای‌عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد. همین‌طور در اوایل انقلاب برای پوشش دادن به فعالیت‌های فرهنگی در سطح مدارس کشور، نهادی به‌نام امور تربیتی آموزش‌وپرورش تأسیس شد.
چنانچه گفته شد، قطعاً ضرورت‌هایی در مقاطع خاص موجب پدید آمدن چنین نهادهایی شده است، اما فرض نخستین بر این بود که هر یک از این نهادها، بنیادها، سازمان‌ها و شوراها معضلات موجود در آن بخش از مدیریت کشور را حل کنند. به این‌ترتیب، بعد از گذشت سی و چند سال، نگاهی جدی به کارنامۀ هریک از نهادهای مذکور ضروری به‌نظر می‌رسد تا بتوان در تصمیم‌گیری‌های آینده نتایج آن‌را به کاربست.
نگارنده کوشیده است در نوشته حاضر معضلات عمده فرهنگی کشور بررسی ، وگرفتاری های نهادهای فرهنگی رادر نظام بوروکراسی به بوته نقد و داوری درآورد . در گام نخستین ، موضوع بررسی ما ، برخی از نهادهایی هستند که در سال های اولیه انقلاب به منظور تعمیق ، ارتقاء یا اصلاح در روابط فرهنگی پدید آمدند .


پیکار با بیسوادی یا نهضت سوادآموزی
نهضت سوادآموزی بر اساس ضرورت‌هایی در سال 58 تأسیس شد و عملا جایگزین نهادی شد که سال ها قبل از انقلاب با عنوان سازمان پیکار با بیسوادی به تعلیم اکابر می پرداخت . علی رغم تلاش های انجام شده از آغاز تا کنون آمار رسمی سال 92 نشان می‌دهد هنوز 19 میلیون نفر بی‌سواد در کشور زندگی می‌کنند. بدون این‌که بخواهیم ارزش کارهای انجام شده را نفی کنیم، این آمار با توجه به بودجه‌های صرف شده در بیش از 30 سال قابل تأمل است، به‌خصوص که در برخی مقاطع ، نهضت سوادآموزی موفق به دریافت جوایز بین‌المللی و جهانی نیز شده است.

به نظر می‌رسد اصلی‌ترین توفیق نهضت سوادآموزی بعد از فاصله گرفتن از اهداف نخستین، اشتغال‌زایی برای ده‌ها هزار نفر آموزشیار و کادر اداری نهضت سوادآموزی بوده است که بعدها به‌عنوان نیروهای رسمی به وزارت آموزش‌ و پرورش تزریق شدند. در حالی‌که قرار بود نهضت سوادآموزی، کمبودهای نظام رسمی آموزش‌ و پرورش کشور را جبران کند اما جاذبۀ استخدام دولتی، اهداف اولیه را به بوتۀ فراموشی کشاند و آن نیروها به استخدام دولت درآمدند. در عوض نیروهای با سابقه و کیفی آموزش‌ و پرورش با 25 سال سابقه، تقاضای بازنشستگی پیش از موعد کردند و از این مجموعه خارج شدند.


آغاز و انجام امورتربیتی آموزش و پرورش
یکی از نهادهای فرهنگی که در نخستین سال‌های انقلاب فعالانه وارد عرصۀ فرهنگی شد، امور تربیتی آموزش‌ و پرورش بود که با شعار« تقدم پرورش بر آموزش » برنامه‌های خود را آغاز کرد. تهذیب و تربیت معنوی و ایجاد زمینه برای رشد استعدادهای فرهنگی و هنری دانش‌آموزان، در کنار فعالیت‌های علمی مدارس جزء اهداف اصلی این نهاد بود. بدین‌منظور تعداد قابل توجهی از جوانان مستعد که دغدغه‌های دینی و فرهنگی داشتند، به عنوان مربی پرورشی جذب آموزش‌ و پرورش شدند تا در خصوص آموزش‌های فرهنگی، فعالیت‌های گروهی، برگزاری جشنواره‌ها، اردوها و فعالیت‌های هنری و دینی دانش‌آموزان برنامه‌ریزی کنند.
سیاست‌های حاکم بر آموزش‌ و پرورش در سال‌های بعد، هم‌چنین نگرش‌های سیاسی حاکم بر دولت‌های وقت، موجب می‌شد تا این نهاد گاهی مهم و گاهی نیز فاقد اهمیت تلقی شود، لذا فعالیت‌ها نیز دست خوش تغییر می‌شد. در این شرایط عدۀ زیادی از نیروهای اولیه ترجیح دادند به جای فعالیت‌های پرورشی، خود را به کادر آموزشی منتقل کرده و صرفاً به تدریس بپردازند. شک و تردیدهای ایجاد شده در اصل بقای امورتربیتی، کم‌رنگ شدن فعالیت‌ها را به دنبال داشت و در نهایت به ادغام و حذف عملی این نهاد منجر شد. مجدداً در دوره‌های بعدی شعار احیای امور تربیتی بر سر زبان‌ها افتاد، اما معلوم نبود دقیقاً چه چیزی قرار است احیا شود؛ نه شرایط اوایل انقلاب حاکم و نه از شور و نشاط آن سال‌ها خبری بود و نه قرار بود نیروهای اولیه و صاحبان اصلی امور تربیتی دوباره دعوت به کار شوند و نه اهداف روشنی از احیای مجدد آن مد نظر بود.

تنها خاصیت موضوع این بود که عده‌ای از اتهام مخالفت با امور تربیتی مبرا شدند. جالب است که در ساختار جدید، فعالیت‌های پرورشی و تربیت‌بدنی در یک حوزه تعریف شدند و تشکیلات و ساختار سازمانی جدیدی به تصویب رسید که خود آغازی بر مشکلات بعدی بود، چون از طرفی تعارض نقش‌ها را پیش آورد و از طرف دیگر، چند سال زمان لازم بود تا ادغام صورت بگیرد و افراد با پست سازمانی جدید مشغول به کار شوند(مشابه این ادغام بین سازمان ملی جوانان و سازمان تربیت‌بدنی کشور نیز به‌وجود آمد و هنوز هم مسائل ادغام و ساختار سازمانی جدید یکی از موضوعات مبتلابه وزارت ورزش‌وجوانان است).

سال‌های بعد، عدم کارآیی چنین ادغامی آشکار شد و معاونت‌های مستقلی تحت عنوان « معاونت پرورشی و فرهنگی » و «معاونت تربیت‌بدنی و سلامت» در وزارت آموزش‌ و پرورش شکل گرفتند.‌ در حال‌حاضر، نهاد انقلابی موسوم به امور تربیتی که برخاسته از متن انقلاب و پرچمدار انقلاب فرهنگی در مدارس بود، تبدیل به یک اداره کل با عنوان « دفتر امور تربیتی ومشاوره » شده است و مثل سایر ادارات کل وزارت آموزش‌وپرورش به صدور بخشنامه و ایفای وظایف مدیریتی می‌پردازد. از شور و تکاپوی سال‌های اولیۀ انقلاب هم خبری نیست، اما بحث‌های کارشناسی و تخصصی در بارۀ زمینه‌ها، اهداف و اصول تربیت در مقاطع گوناگون سنی و شرح وظایف والدین و مدرسه و نقش حیاتی آنها در تربیت فرهنگی فرزندان ادامه دارد، مقالات و پژوهش‌های متعددی عرضه می‌شود، آسیب‌شناسی‌هایی نیز انجام می‌شود و کمسیون‌های مختلف تشکیل و نتایج جلسات به مراجع مربوطه ارسال می‌شود. اسناد مربوط به تحول بنیادین آموزش‌ و پرورش نیز تهیه و به تصویب رسیده‌اند. همۀ این کارها ارزشمند است اما مهم‌تر از همۀ اینها، فرهنگی است که در نهاد نسل جوان شکل می‌گیرد. به‌طور حتم، عمر فرزندان ما و روزگار جوانی‌ آنها معطل بخشنامه‌ها و اسناد ملی نمی‌نماند.


روند شکل گیری شورای‌عالی انقلاب فرهنگی
شورای‌عالی انقلاب فرهنگی (ستاد انقلاب فرهنگی سابق) در آغاز کار به تعیین ضوابط احراز صلاحیت تدریس استادان و نحوۀ ادامۀ تحصیل دانشجویان موجود و اعلام ضوابط گزینش برای دانشجویان جدید پرداخت. سپس اصلی‌ترین وظیفۀ خود را تدوین سرفصل‌های دروس دانشگاهی و دقت‌نظر در متون درسی قرار داد. از طریق تشکیل کمیته‌های تخصصی با حضور استادان رشته‌های مختلف، این مهم انجام و بارها اصلاحات لازم در مقاطع مختلف به‌ عمل آمد، البته بعدها مسئولیت تعیین سرفصل دروس به عهدۀ هیأت ممیزۀ دانشگاه‌ها گذاشته شد. هم‌چنین تصویب صلاحیت رؤسای دانشگاه‌ها و انتصاب آنها بعد از طی مراحل اولیۀ گزینش و معرفی از سوی وزارت علوم یا وزارت بهداشت بر عهدۀ این شورا ست. این‌که آیا مصوبات شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به تغییر و تحولی اساسی در روابط فرهنگی جامعه منجر می‌شود یا نه؟ خود جای تأمل دارد. چرا که نظارت بر روند امور دانشگاه‌ها، تعیین سرفصل دروس دانشگاهی، تصویب صلاحیت رؤسای دانشگاه‌ها و کارهایی از این قبیل، لزوماً به معنی تغییر نگرش عمومی جامعه و تحقق انقلاب فرهنگی مورد انتظار جامعه اسلامی نبوده و نیست.

به‌نظر می‌رسد، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به جای این‌که به تعمیق باورهای فرهنگی اصیل جامعه پرداخته و نمونه‌ای از فرهنگ دیرپای سرزمین اسلامی ایران را به‌عنوان مدلی جهانی عرضه کند، صرفاً به عنوان نهاد ناظر بر نحوۀ اجرای وظایف وزارت علوم و دانشگاه‌ها عمل کرده و براساس شرح وظایف سازمانی تعریف شده، وظیفۀ خاصی در تحقق انقلاب فرهنگی که همۀ ابعاد اجتماع را دچار تحولی اساسی کند، ندارد.

این استدلال مطرح می‌شود که شورای‌ عالی انقلاب فرهنگی وظایف خاص خود را دارد و از طریق تشکیل کمیته‌های تخصصی و کمیسیون‌های گوناگون با حضور استادان صاحب‌نظر و فرهیخته، در حیطۀ وظایف تعیین شده ایفای نقش می‌کند، لذا ایجاد انقلاب فرهنگی مورد نظر جامعۀ اسلامی را باید از نهادهای دیگری مثل شورای فرهنگ عمومی کشور یا وزارتخانه‌های فرهنگی و... مطالبه کرد. اما مرور حوادث سال 58 و مسائلی که موجب تعطیلی دانشگاه‌ها درآن دوره شد و سپس مسئولیت این شورا در بازگشایی و نوگشایی دانشگاه‌ها و بازکاوی مطالبات جامعۀ انقلابی آن روز، حاکی از انتظارات دیگری در پدید آمدن این نهاد است.
البته برخی معتقدند انقلاب فرهنگی مورد نظر قبل از این‌که انقلاب اسلامی پیروز شود، رخ داده بود، چون اگر تغییر نگرش عمومی برای گذر از وضع موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب رخ نمی‌داد، اساساً پدیده‌ای به نام انقلاب اسلامی به وجود نمی‌آمد. اگر این فرض را بپذیریم، آن‌گاه این سؤال پیش خواهد آمد که انتقال پیام‌های انقلاب فرهنگی و ترسیم آن به‌عنوان یک مدل موفق در جهان امروز، بر عهدۀ کدام سازمان یا نهاد مسئول است؟


جایگاه شورای فرهنگ عمومی کشور
سازمان‌های فرهنگی که با عناوین متعدد در سیستم اداری کشور فعالیت می‌کنند، جملگی در شورای فرهنگ عمومی کشور عضویت دارند. در استان‌ها و شهرها نیز این شورا با ریاست ائمه جمعه و دبیری ادارات کل فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی تشکیل می‌شود. موضوعات اساسی مورد بحث در این شوراها عبارتند از: بررسی مسائل فرهنگی جامعه، تعیین خطوط کلی فعالیت‌های فرهنگی، ارائه طریق به نهادهای مسئول، هم‌فکری در جهت یافتن راه حل‌های مشترک و در نهایت ارائه گزارش عملکرد شورا و دستگاه‌های فرهنگی به دبیرخانۀ شورا.
تعدد سازمان‌ها ونهادهای فرهنگی در کشور از یک طرف بیانگر اهمیت موضوع و اهتمام مسئولین به مقولۀ فرهنگ است و از طرفی، موجب تداخل در وظایف، موازی‌کاری‌های عدیده و اتلاف بودجه و سرمایه می‌شود. لذا نهادی مثل شورای فرهنگ عمومی کشور بدین‌منظور به‌وجود آمده است تا خطوط کلی مسائل فرهنگی و برنامه‌های کلان فرهنگی را هدایت کند. البته میزان پای بندی اعضا به مصوبات و ضمانت اجرایی آنها از دغدغه‌های همیشگی مسئولین است و علی‌رغم تلاش‌های موجود، بسیاری از مسائل و معضلات فرهنگی جامعه هم‌چنان لاینحل باقی مانده است.


نقدِ حال
نیم‌نگاهی به علل و ضرورت‌های شکل‌گیری انقلاب اسلامی در دهۀ 50 شمسی، دغدغه‌های فرهنگی جامعۀ آن روز ایران و خیزش میلیونی مردم برای ساختن تمدنی جدید بر مبنای فرهنگ اصیل مرز و بوم‌شان، بیانگر این نکته است که اهداف فرهنگی برای مردم ایران یک اصل اساسی بوده و همۀ تلاش‌ها به خاطر احیای فرهنگ و ارتقای شاخص‌های فرهنگی صورت گرفته و ساختن جامعه‌ای نوین بر اساس آرمان‌های فرهنگی، جزء اهداف اصلی پدیدآورندگان انقلاب بوده است. بدین‌خاطر، انتظارات فرهنگی مردم را باید پاس داشت و برای تحقق یکایک آنها برنامه‌ریزی‌های اساسی را صورت داد. این انتظارات نشانگر دلبستگی مردم به سرنوشت کشور است و برای کسانی که احساس مسئولیت می‌کنند، از نان شب واجب‌تر است. بنابراین ارائه نگاهی تحلیلی نسبت به روابط فرهنگی حاکم بر جامعه و مطالعه در آداب و اخلاق اجتماعی امروز مردم ایران ضروری است.
بر اساس این نگاه تحلیلی می‌توان دریافت باوجود تلاش‌هایی که از اول انقلاب تاکنون، از سوی سازمان‌های فرهنگی مسئول صورت گرفته است، هنوز بسیاری از مسائل و معضلات فرهنگی جامعه مثل پرخاشگری در روابط اجتماعی، عصبیت‌ها و تعصبات قومی، فرصت‌طلبی و سودجویی اقتصادی، مسابقۀ ثروت و سیری‌ناپذیری در به‌دست آوردن منافع، مزاحمت‌های اجتماعی، عدم احترام به حقوق شهروندی دیگران، تقدم منافع حزبی و گروهی و قبیله‌ای، قانون‌گریزی، عدم انضباط اجتماعی، تقدم منافع فردی بر منافع ملی، بی‌عدالتی اجتماعی، استفاده از افراد صاحب‌نفوذ برای دور زدن قانون، فقر و نابرابری اقتصادی، ریاکاری و تزویر، بالا رفتن سن ازدواج، شیوع ازدواج‌های مصلحتی و وقوع طلاق به‌خاطر دریافت مهریه، افزایش آمار طلاق در شهرهای بزرگ، عدم تضمین شغلی برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و افزایش نگرانی نسبت به زندگی آینده،کاهش نسبی آمار مطالعه و کتاب‌خوانی و... هم‌چنان باقی است.
از طرفی نیز مسائل عدیده‌ای چون عدم توانایی سینما و تلویزیون در رقابت با حریفان خارجی و شبکه‌های ماهواره‌ای، ضعف دستگاه‌های فرهنگی در ترسیم الگوی زندگی اسلامی با زبان هنری و قابل فهم دنیای امروز، عدم برنامه‌ریزی در جهت معرفی چهره‌ای لطیف و زیبا از تفکر دینی متناسب با نیازهای جوامع امروز، عدم توجه به نیازهای زمانه و اقتضائات روز در تبلیغ دینی، اصرار بر روش‌های غلط و ناکارآمد در فعالیت‌های فرهنگی، گرفتار شدن در روزمرگی وتکرار و... دغدغه‌های جدی صاحب‌نظران و دلسوزان فرهنگی است.


راه‌حل‌ها و انتظارات
یک راه‌حل این است که مثل همیشه و به دلیل حساسیت موضوع، به فکر تأسیس سازمان جدیدی با عنوان (سازمان حل مشکلات و معضلات فرهنگی) باشیم و با به‌کار گماردن افراد صاحب‌نظر و متخصص، بحث‌های کارشناسی و آسیب‌شناسانه ارائه دهیم و سازمان مذکور مرجع نهایی بررسی مشکلات فرهنگی نامیده شود. سپس هر کس هر ایده و نظری دارد به سازمان مذکور ارائه دهد و حاصل آنها جمع‌بندی شده و بعد از بحث و بررسی‌های فراوان در کمیته‌های تخصصی و کمیسیون‌های مشترک و تلفیقی به عنوان یک طرح کلی به هیأت دولت ارائه شود. سپس حاصل دیدگاه‌ها به‌صورت یک لایحه ازطرف دولت به مجلس تقدیم تا بعد از بحث و بررسی‌های کاملاً تخصصی در کمسیون‌های مربوط مجلس، درصحن علنی مجلس مطرح و بعد از تصویب اکثریت نمایندگان و ارجاع به شورای نگهبان به هیأت دولت ارسال تا آئین‌نامه‌های اجرایی و بخشنامه‌های لازم تهیه شود و...؛ این همان راهی است تاکنون بارها و بارها آزموده‌ایم.
راه‌حل دیگر این است که با نگاهی منطقی به گذشته و تأمل در کاستی‌های راه طی شده، با استفاده از تجربۀ ملت‌های پیشرو و تجدیدنظر در افکار غلط، راهی نو پیش پای فرهنگ بگشاییم. یا این‌که اساساً از تولی‌گری بر فرهنگ دست برداریم و اجازه دهیم فرهنگ راه خود را آزادانه طی کند.

به‌عبارت دیگر، اجازه دهیم فرهنگ در زندگی راه پیدا کند و تاروپود زندگی‌مان را تحت تأثیر قرار دهد. یعنی به جای آن‌که عرصه را بر فرهنگ را تنگ کنیم، باید اجازه دهیم «فرهنگ» زندگی ما را اداره کند. حتی باید دست از «کنترل فرهنگی» برداریم و فرهنگ «خودکنترلی» یا «کنترل اجتماعی» را به‌جای آن حاکم کنیم.
ملت ایران به دلیل سابقه و دیرینۀ تمدنی کهن و برخورداری از فرهنگ غنی، می‌تواند یک الگوی موفق از فرهنگ انسانی و دینی را برای زندگی در جهان امروز عرضه کند.

به‌عبارت دیگر می‌توان و بایست مدلی از سازگاری دین و دانش و همگرایی بین زندگی دینی و تفکر علمی را ارائه کرد. لازمه این کار آن است که: تفکر فرهنگی را ایزوله نکنیم، از ارتباط فرهنگی با سایر ملت‌ها نهراسیم، فرهنگ جهان امروز را بشناسیم، زبان برقراری ارتباط با دیگران را یاد بگیریم و بپذیریم که خداوند انسان را موجودی اجتماعی آفریده است. منظور از اجتماع نیز فقط چارچوب مرزهای جغرافیایی خودمان نیست، بلکه پهنۀ هستی، دفتر معرفت کردگار است. منظور از (سیروا فی‌الارض) که در قرآن بدان اشاره شده است، گردش در طبیعت نیست. بلکه آشنایی با تمدن‌ها و مطالعه در سیر زندگی بشر در روی زمین است.

بنابراین نباید فرصت فهمیدن را از خود دریغ کنیم. ما به ارتباطات جهانی به‌خصوص در عرصۀ فرهنگ به شدت نیازمندیم تا هم بتوانیم از حاصل تجربۀ بشری بهره‌مند شویم و هم داشته‌ها، محصولات و اندیشه‌های فرهنگی خود را به محک داوری دیگران بزنیم. مسلما در این ارتباط فرهنگی ضرر نخواهیم کرد، بلکه رشد و شکوفایی فرهنگی بیشتری را شاهد خواهیم بود. روزگار ما آن‌گونه نیست که یک ملت بتواند ایزوله و بدون ارتباط با دیگران زندگی کرده و پیشرفت کند. تجربۀ کشورهای کمونیستی در حصار کشیدن به دور خود، تجربه‌ای شکست‌خورده است. ملت ایران با سابقۀ تمدنی درخشان، در این ارتباطات فرهنگی نه تنها ضرر نخواهد کرد، بلکه الهام‌بخش و الگوآفرین به دیگران نیز خواهد بود.


به نظر نگارنده، تأمل در نکات زیر می‌تواند راهگشا باشد:
- نقد فرهنگی را ارج نهیم واز دیدگاه‌های نو در عرصۀ فرهنگ استقبال کنیم.
- آزاداندیشی فرهنگی را پاس بداریم و فرهنگ را به قانون و مقررات تبدیل نکنیم.
- از ایزوله نگه‌داشتن جامعه بپرهیزیم و به تجربه‌های مشترک جهانی، ارزش قائل شویم.
- یکسان‌سازی فرهنگی را رها کنیم و به تنوع فرهنگی بها دهیم.
- بالندگی فرهنگی را در بخشنامه‌های اداری نخشکانیم.
- به از هم‌گسیختگی و جدایی نهادهای فرهنگی پایان دهیم و به یک‌پارچگی فعالیت‌های فرهنگی بیندیشیم.
- فرهنگ را اداره نکنیم، بلکه اجازه دهیم فرهنگ، زندگی ما را اداره کرده و به جامعۀ ما هویت ببخشد.
- به جای سخت‌گیری و تعصب و ماندن در گذشته، افق‌های روشن را در آینده بجوییم.
- دست‌وپای فرهنگ را از قید و بندهایی که برخی متولیان ناکارآمد بر آن بسته‌اند، باز کنیم.
- بپذیریم که فرهنگ در محیط سالم و بانشاط شکوفا می‌شود، پس نشاط اجتماعی را پاس بداریم.
- تفکر فرهنگی را ارج نهیم، اندیشمندان فرهنگی را قدر شناسیم و آنها را در صدر نشانیم.
- این پیام قرآن را آویزۀ گوش کنیم که: شمارا به صورت ملت‌ها و قبایل مختلف قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید (لتعارفوا) و معنای این عبارت چیزی نیست، جز شناخت فرهنگی.

منتشرشده در دیدگاه

فانی و رتبه بندی معلمان  گروه اخبار /

 علی اصغر فانی وزیر محترم آموزش و پرورش ضمن تبریک روز خبرنگار به گرامی داشت یاد شهید صارمی، این حرفه را بسیار مهم تلقی کرد و آن را شغلی دانست که می تواند واقعیات جامعه را به مردم منتقل کند.

فانی با اشاره به طرح رتبه بندی معلمان که اجرای آن به تازگی در آموزش و پرورش مطرح شده است، گفت: با توجه به وظیفه ماموریت‌های معلمان، شاخص‌هایی برای این رتبه بندی تعیین شده است که به زودی در شورای مدیریت کشور به تصویب خواهد رسید.

وی خاطرنشان کرد: این طرح در طول تابستان انجام می شود و احکام مربوط به آن از مهرماه اجرایی خواهد شد؛ همچنین هزینه‌ای بالغ بر هزار و 350 میلیارد تومان اعتبار برای اجرایی شدن این طرح اختصاص یافته است. فانی در پاسخ به سوالی مبنی بر تاثیر رتبه بندی در میزان حقوق دریافتی معلمان، تصریح کرد: محل جغرافیایی خدمت، سابقه و... در این امر تاثیر گذار خواهند بود.
انتهای پیام/

باشگاه خبرنگاران جوان

شنبه, 17 مرداد 1394 17:06

بحران جنسی در راه است

آموزش جنسی در ایران  گروه اخبار /

دکتر سیدعلی آذین، متخصص پزشکی اجتماعی می‌گوید: متاسفانه سیستم آموزش و پرورش بسته ما اجازه نمی‌دهد آموزش‌های متناسب با سن دانش‌آموزان به آنها ارائه شود.
افزایش سن ازدواج كه در چند سال اخیر مرتبا از آن سخن گفته می‌شود، تبعاتی هم با خودش به همراه دارد؛ یكی از مهمترین این تبعات كه البته كمتر از آن سخن به میان می‌آید، چگونگی برطرف كردن نیازهای جنسی جوانان یا به عبارتی « زیستِ جنسی » است. این موضوع، جزو مواردی است كه جوانان، خانواده‌ها، كارشناسان و مسئولان ترجیح می‌دهند به آهستگی از كنار آن رد شوند و انكار را از پیدا كردن راه حل ساده‌تر می‌بینند. اما این پاك كردن صورت مساله، تنها ابعاد بغرنج‌تری به قضیه می‌دهد.
حالا این موضوع یعنی تغییرات زیست جنسی در ایران طی سال‌های اخیر، موضوع یك فیلم مستند قرار گرفته است. یاسر عرب، مستندساز جوان فیلم « یك پیشنهاد ساده » با گفت‌وگوهایی كه با كودكان، نوجوانان، جوانان، والدين و كارشناسان و صاحب‌نظران پزشكی و اجتماعی انجام داده، سعی كرده سواد جنسی قشرهای مختلف را بسنجد و آنچه زیر پوست جامعه می‌گذرد را نشان دهد كه شاید كاری انجام شود و تا از این دیرتر نشده،‌ فكری به حال آشفتگی جنسی شود.
در این مستند كه متشكل از سه بخش است، به‌طور صریح به موضوعاتی پرداخته شده كه كمتر درباره آنها سخنی گفته و شنیده می‌شود؛ مواردی از قبیل جای خالی آموزش جنسی به كودكان در مدارس، لزوم آموزش بهداشت جنسی در سن بلوغ، فاصله بین سن بلوغ و سن ازدواج، چگونگی برطرف كردن نیازهای جنسی جوانان در این دوران، تبعات، مشكلات و راهكارهای احتمالی برای روبه‌رویی با این مسائل.در اولین اكران این مستند كه دیروز در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی برگزار شد، علاوه بر سازندگان این فیلم، پزشكان و متخصصان آسیب‌های اجتماعی نیز حضور داشتند و به بحث و بررسی درباره زیست جنسی در ایران پرداختند. دكتر سیدعلی آذین متخصص پزشكی اجتماعی و سایكوسكسولوژیست، دكتر عفت‌السادات مرقاتی خویی سكسولوژیست و دكتر فرشید مرادیان روانشناس و سكس‌تراپیست.
 
غفلت از آموزش‌های جنسی
دكتر آذین، با بیان این كه ساخت چنین مستندهایی نیاز امروز جامعه ماست، گفت: آموزش‌های جنسی مناسب هر سن باید انجام بگیرد در حالی كه ما از این آموزش‌ها غفلت می‌كنیم و متاسفانه سیستم آموزش و پرورش بسته ما اجازه نمی‌دهد كودكان، نوجوانان و جوانان متناسب با سنشان با این مسائل مواجه شوند.
این متخصص همچنین گفت: لازم است موضوع سلامت جنسی در قالب مراقبت‌های اولیه بهداشتی قرار بگیرد. در شرایط فعلی تعداد بسیار كمی كلینیك سلامت جنسی در كشورمان وجود دارد كه جوابگوی جمعیت كشورمان نیست و نیاز به مراكز تخصصی داریم كه مردم بتوانند با هزینه‌های كم به آنها مراجعه كرده و پاسخ مناسب سوالات و مشكلات شان را دریافت كنند.این سكسولوژیست در پاسخ به این سوال كه آیا به بحران جنسی در ایران رسیده‌ایم یا نه، گفت: آنچه می‌بینیم این است كه روزبه‌روز در رفتارها و محیط اجتماعی و نوع آسیب‌هایی كه رخ می‌دهد با تغییر مواجهیم. در شرایطی كه این قدر تحولات سریع صورت می‌گیرد و ما برنامه‌ریزی نداریم، با خوشبینانه‌ترین حالت هم كه به شرایط موجود نگاه كنیم می‌بینیم به سمت بحران پیش می‌رویم.او در پایان تاكید كرد: این كه بخواهیم كلمه بحران را برای شرایط موجود استفاده كنیم چندان علمی نیست چون متاسفانه آمارهای دقیقی نیز در دست نداریم، اما آنچه مسلم است این است كه از نظر برنامه‌ریزی،‌ تصمیم‌گیری، مداخله به موقع و ارزیابی تصمیم‌ها دچار بحرانیم كه این موارد ما را به سمت بحران جنسی پیش می‌برد.
 
فرهنگ تربیت جنسی نداریم
دكتر خویی نیز با اظهار خرسندی از اكران فیلمی با این موضوع در كشورمان، به لزوم تربیت جنسی از دوران كودكی اشاره كرد و گفت: بسیاری از مشكلات و آسیب‌هایی كه جوانان ما با آنها روبه‌رو می‌شوند به دلیل نداشتن تربیت صحیح جنسی است. اگر بپذیریم مغز، ارگانی است كه به فرد دستور می‌دهد چه كار بكند و چه كار نكند و به افراد این قدرت را بدهیم كه نسبت به خودشان شناخت پیدا كنند، می‌توانند هیجان‌ها، عواطف و احساسات شان را كنترل كنند و به دلیل هیجانی شدن در یك شرایط خاص، كنترل رفتار خودشان را از دست نداده و رفتار پرخطر جنسی انجام ندهند.این متخصص با تاكید بر این كه فرهنگ تربیت جنسی نداریم گفت: در این مستند هم مدام از جوانان می‌شنیدیم كه نمی‌دانیم باید با این نیاز چه كنیم. این در حالی است كه اگر این افراد به شناخت درستی از خودشان دست پیدا كنند، نه لزومی به ازدواج زودهنگام است و نه لزومی به وارد شدن در عرصه‌های خطرناك رفتاری، بلكه می‌توانند محرك‌ها را بشناسند، از آنها دوری كنند و سلامت جنسی داشته باشند.
 
کودکان حتی حریم خصوصی را هم نمی شناسند
اما در ادامه این نشست دكتر مرادیان با بیان این كه شناخت نمی‌تواند تمام مسائل را حل كند، گفت: انسان فقط از شناخت تشكیل نشده و نباید هیجان‌ها و احساسات را فراموش كرد. هنگامی كه با اغلب افراد درباره روابط جنسی حرف می‌زنیم فارغ از این كه شناخت،‌ اطلاعات و تجربه داشته باشند یا نه، نوعی احساس اضطراب در آنها به وجود می‌آید بنابراین نمی‌توان گفت اگر شناخت وجود داشته باشد همه مشكلات حل می‌شود.
او با اشاره به مباحث مطرح شده در این مستند درباره آموزش ندادن نقاط حساس بدن به كودكان گفت: نه تنها نقاط حساس بدن به كودكان آموزش داده نمی‌شود بلكه آنها حتی با مباحثی مانند حریم خصوصی و مراقبت از خود نیز آشنا نمی‌شوند.این روانشناس تاكید كرد: لازم است از دوران كودكی جرات‌ورزی و مهارت‌های تصمیم‌گیری و نه گفتن را به كودكان یاد بدهیم و فرزند ما بداند انسان سالم كسی است كه در مواقع لزوم می‌تواند به جای احساس اضطراب، احساس خشم داشته باشد و بتواند از خودش دفاع كند.
 
خبرآنلاین
منتشرشده در آموزش نوین
شنبه, 17 مرداد 1394 16:40

" منشور ملی حقوق دانش آموز "

منشور ملی حقوق دانش آموز در صدای معلم

  گروه بخشنامه ها و حقوق شهروندی /

- اهمیت دوران تحصیلی :

1- بی شک دوران تحصیلی و دانش آموزی از مهم ترین فصول زندگی هر فرد در جامعه می باشد و در واقع پایه و اساس بسیاری از بنیان های فکری ، اخلاقی ، اعتقادی و اجتماعی هر فرد در این دوران شکل می گیرد . از این رو وضع قوانین مناسب و مؤثر که تأمین کننده حمایت برای این قشر می باشد ، امری ضروری است .

2- آسیب پذیری دانش آموزان :

با توجه به حضور چندین ساله دانش آموزان در مراکز آموزشی و به علت شرایط سنی و اجتماعی خاص آنها ، دانش آموزان بسیار آسیب پذیر می باشند و این آسیب پذیری ایجاب می کند که با وضع قوانین مناسب و خاص برای دانش آموزان زمینه های لازم را جهت رشد و سلامت جسمی ، فکری و روانی آنها تأمین شود .

3- پیوسته بودن دوران تحصیلی :

به دلیل پیوسته بودن دوران تحصیل و تغییر و تحولات جسمی ، شخصیتی ، اعتقادی و اجتماعی دانش آموزان در تمام این مدت ضرورت ایجاب می کند که قوانین خاص و متناسب با مقررات و تحولات شخصیتی و جسمی دانش آموزان تدوین گردد و این قوانین به عنوان حامی دانش آموزان به آنها کمک کند تا تمامی این تحولات را به آرامی و بدون تنش پشت سر بگذارند .

4- منشور حقوق دانش آموز با دید همه جانبه ای که نسبت به مسائل دانش آموزان دارد زمینه ای را ایجاد می کند تا به معرفی حقوق پایه ای و بنیانی یک دانش آموز بنگردد مخصوصاً اینکه در جمعیت عظیم دانش آموزی کشور دانش آموزان از طیف های مختلف اجتماعی ، فرهنگی ، اعتقادی و جغرافیایی می باشند . برهمین اساس این منشور سعی در معرفی حقوق پایه و بنیانی دانش آموزان در تمام طیف های فوق دارد و از این رو شرایط لازم جهت رسیدن به اصول پایه حقوق دانش آموزان سراسر کشور در فرآیند یکسان سازی فرصت ها در منشور دیده شده است .

5- بی تردید مسیر سعادت یک جامعه از میان افکار ، اندیشه ها و میزان پای بندی افراد آن جامعه به میثاق های ملی می گذرد ، با توجه به اینکه مهم ترین رسالت آموزش و پرورش در یک کشور می بایست آماده ساختن دانش آموزان برای پذیرفتن نقشهای اجتماعی و حضور فعال و مشارکت جویانه در جامعه باشد و تعیین کننده حدود روابط انسانی و اجتماعی و مشخص کننده سازکارهای این روابط در هر کشور قانون اساسی آن کشور می باشد ، این منشور بر آن است زمینه های لازم برای پذیرش و آشنایی با حقوق فردی و اجتماعی را در دانش آموزان در غالب عناوین حقوقی مربوط به آنها علاوه پذیرش و آشنایی دانش آموزان با آیین نامه ها و مصوباتی که مستقیماً مربوط به آنها می باشد ( در قالب حقوق خود) زمینه های مناسب را جهت پذیرش و عملی تر شدن هر چه بیشتر این مصوبات ایجاد کند . از دیدی دیگر ، منشور در صدد آن است که دانش آموزان را به عنوان شهروندان جامعۀ جهانی با پیمان نامه ها ، تعهدنامه ها و قوانین بین المللی مربوط به آنها آشنا کند تا دانش آموزان با دیدی فرای محدوده های مکانی و جغرافیایی در رابطه با حقوق خود بیاندیشند.

6- با توجه به جمعیت عظیم دانش آموزی کشور و نیروی بالقوه و بالفعل این طیف از جامعه ضروری می نماید قوانینی در جهت معرفی بهتر و مشخص ساختن جایگاه ویژه این طیف در نظام اجتماعی ، آموزشی و فرهنگی کشور تدوین شود . حال آن که مجموعه قوانین و حقوق مربوط به این طیف وسیع هیچ گاه گردآوری نشده است که در صورت گردآوری این مجموعه حقوق و تبیین جایگاه فردی و جمعی دانش آموزان در مناسبات فرهنگی ، اجتماعی ، حقوق دانش آموزان روشنتر خواهد شد و و برنامه ریزی جهت به کارگیری توانمندی ها و ظرافت های دانش آموزی در برنامه های کلان کشور بهتر دیده خواهد شد.

7- با توجه به اینکه برنامه ریزی کلان آموزش و پرورش سیری از بالا به پایین طی می کند امکان این وجود دارد که در این برنامه ریزی ها نظرات و نیازهای اساسی دانش آموزی به خوبی دیده نشود و از طراحی دسترسی و نظرخواهی از این طیف عظیم مشکلات اجرایی خاص خود را دارد . از این رو تدوین و گردآوری مجموع حقوق اساسی دانش آموز زمینه ای را ایجاد می کند تا مسوولان برنامه ریز ، مسائل خاص دانش آموزان را بهتر بنگرند و برنامه ریزهایی براساس حقوق اساسی آنها داشته باشند .

تعاریف :

تعریف دانش آموز :

دانش آموز فردی است که در محدودۀ سنی 6 تا 20 سال قرار می گیرد و به تحصیل در یکی از مقاطع تحصیلی در مراکز آموزشی کشور مشغول می باشد .

تعریف حقوق دانش آموز : حقوق دانش آموزی شامل کلیه حقوقی می باشد که یک فرد در حال تعلیم و یا به سبب تعلیم در نظام آموزش و پرورش کشور از آن بهره مند می باشد . واژه در حال تعلیم به حضور فیزیکی دانش آموز در محیط آموزش اشاره دارد و واژه به سبب تعلیم به حضور دانش آموز در خارج از محیط آموزش رسمی اما در قالب دانش آموزی ( مانند حضور دانش آموز در اردو ) اشاره دارد .

فصل اول :

حقوق اساسی دانش آموز

ماده 1- دانش آموز دارای حق آزادی عقیده و بیان و مصونیت پس از بیان می باشد .

ماده 2 – دانش آموز مصون از تعرضات جسمانی ، روانی ، و حیثیتی می باشد و کرامت والای شخصیت انسانی وی باید مورد احترام قرار گیرد .

ماده 3- دانش آموز از حق حریم شخصی برخوردار است . هیچ دانش آموزی را نمی توان بی دلیل نسبت به مکالمات تلفنی و وسایل شخصی از قبیل کمدها و لباس ها مورد تجسس قرار داد .

ماده 4- دانش آموز از حق رفتار منصفانه برخوردار است . اصل انصاف با وی در برخوردها باید دقیقاً رعایت گردد.

ماده 5- دولت مکلف است نیازهای دانش آموزان بی بضاعت و بی سرپرست را تأمین نماید .

فصل دوم :

حقوق آموزشی دانش آموز

ماده 6- دانش آموز حق دارد از مدرسین توانمند و برجسته در ابعاد علمی و اخلاقی بهره مند شود .

ماده 7- دانش آموز از حق تناسب محیط آموزش با فعالیت های آموزشی برخوردار است . رعایت نسبت مطلوب معلم به شاگرد و سرانه فضای آموزشی به منظور تأمین کلیه امکانات آموزشی و پرورشی توسط سازمان آموزش و پرورش الزامی است . تشخیص نسبت های مطلوب فوق باید از نظر متخصصان آموزشی لحاظ گردد .

ماده 8- دانش آموزان حق دارند به طور یکسان از امکانات آموزشی بهره مند شوند .

ماده 9- دانش آموزان غیرفارسی زبان حق دارند پیش از ورود به دبستان از امکانات ویژه فراگیری زبان فارسی بهره مند شوند .

ماده 10- دانش آموزان حق دارند به طور آزادنه دربارۀ مسایل و امکانات آموزشی اظهارنظر نمایند . تذکرات آنها می بایست در حدود قوانین و مقررات مورد احترام قرار گیرد و به موقع به اجرا گذارده شود .

ماده 11- دانش آموزان استثنایی ( نیازمند حمایتهای ویژه ) حق برخورداری از آموزش ویژه و متناسب با توانمندی های جسمی و روانی را دارا هستند .

ماده 12- دانش آموزان از حق زبان های خارجی به انتخاب خود برخوردار می باشند .

ماده 13- دانش آموزان به منظور تناسب آموزش ها و توانمندی ها باید قبل از ورود به دبستان مورد سنجش توانایی های جسمی و ذهنی قرار گیرند .

ماده 14- دانش آموزان حق برخورداری از آموزش معطوف به رشد کامل شخصیت را دارند .

ماده 15- دانش آموزان اقلیت های مذهبی حق دارند از آموزش های متناسب با باورها و عقاید مذهبی و فرهنگی مربوط به خودشان بهره مند شوند .

ماده 16- دانش آموزان حق دارند از آموزش های ویژه جهت رویارویی با بلایا و حوادث طبیعی بهره¬مند شوند .

ماده 17- دانش آموزان حق دارند از آموزش های اجباری و رایگان تا پایان مقطع متوسطه بهره مند شوند .

ماده 18- دانش آموزان حق دارند با فرهنگ بومی و ملّی و همچنین فرهنگ سایر ملل ، آشنا شوند .

ماده 19- دانش آموزان حق دارند از منابع کمک آموزشی از قبیل کتابخانه ها ، اینترنت و فناوری های جدید علمی و آموزشی مطابق با شرایط روز و قوانین جاری بهره مند شوند .

ماده 20- دانش آموزان حق دارند از آموزش های مربوط به حقوق جنسی برخوردار شوند .

ماده 21- دانش آموزان حق دارند در آموزش های رسمی نظام آموزش و پرورش از فراگیری اصول حقوق شهروندی و مهارت های زندگی اجتماعی بهره مند شوند .

ماده 22- دانش آموزان حق دارند در آموزش های رسمی نظام آموزش و پرورش از فراگیری اصول حقوق بشر و سایر اسناد و مقررات بین المللی در مورد حقوق کودک و دانش آموز بهره مند شوند .

فصل سوم :

حقوق ضمن آموزشی دانش آموز

ماده 23- دانش آموزان حق اطلاع از مقررات آموزشی را دارند . مراکز و مؤسسات آموزشی موظفند دانش آموزان را از مقررات آگاه نمایند .

ماده 24- دانش آموزان حق دارند آزادانه اجتماعات و تشکیلات آموزشی داشته باشند .

ماده 25- دانش آموزان حق انتشار نشریات دانش آموزی را دارند .

ماده 26- والدین دانش آموزان مکلفند هماهنگ با مقامات آموزشی بر فرایند آموزش فرزندانشان نظارت نمایند .

ماده 27- دانش آموزان حق دارند از فعالیت های فوق برنامه بهره مند شوند .

ماده 28- دانش آموزان دارای حق شادی و شاد بودن مطالب آموزشی و اجرای متنوع و شادی بخش آنها می باشند .

فصل چهارم :

حقوق مربوط به آزمون دانش آموز

ماده 29- دانش آموزان حق دارند متناسب با برنامه های آموزشی و منطبق با اصول و روش های علمی مورد آزمون قرار گیرند .

ماده 30- مؤسسه آموزشی موظف است به منظور استیفای حقوق آموزشی دانش آموز ، همزمان با برنامه ریزی آموزشی ، برنامۀ آزمون خود را تهیه و در اختیار دانش آموزان قرار دهد .

ماده 31- دانش آموزان حق دارند همزمان با اعلام برنامۀ آموزشی از برنامۀ آزمون و زمان اعلام نتایج مطلع گردند .

ماده 32- دانش آموزان حق دارند جهت اطلاع از عملکرد یادگیری خود از بازبینی آزمون خود بهره مند گردند .

فصل پنجم :

حقوق بهداشتی دانش آموز

ماده 33- دانش آموزان حق برخورداری از امکانات و تسهیلات بهداشتی و درمانی لازم در محیط آموزشی را دارند .

ماده 34- دانش آموزان حق برخورداری از مراقبت های بهداشتی و معاینات پزشکی و بهداشت روانی مستمر به منظور تشخیص ، پیشگیری ، پیش بینی و درمان را دارند .

ماده 35- دانش آموزان حق دارند در محیطی با تراکم فضایی متناسب با سن و مرحلۀ رشد خود ، تحصیل نماید .

ماده 36- دانش آموزان حق برخورداری از محیط سالم و ایمن آموزشی به منظور تأمین بهداشت روانی و سلامت جسمانی را دارند .

ماده 37- دانش آموز ، در محیط آموزشی حق برخورداری از پرونده بهداشتی و شناسنامه سلامت را دارا است .

ماده 38- دانش آموزان حق برخورداری از فرصت های برابر و رایگان در امور ورزشی و تربیت بدنی را دارند .

ماده 39- دانش آموزان از حق تغذیۀ متناسب با نیازهای سنین رشد برخوردار هستند . در صورت ناتوانی خانوادۀ او سازمان آموزش و پرورش موظف به تأمین تغذیۀ مناسب برای وی می باشد .

فصل ششم :

حقوق دادرسی دانش آموز

ماده 40- دانش آموزان حق دارند در صورت ارتکاب به جرم و محرز شدن آن از سوی دادگاه از مجازات های جایگزین زندان و شلاق بهره مند شوند .

ماده 41- دانش آموزان حق دارند مسایل قضایی مربوط به آنها در دادگاه های تخصصی با حضور قضات ورزیده و مسلط به مسایل آموزشی و پرورشی مورد محاکمه قرار گیرند .

ماده 42- دانش آموزان حق دارند از تحقیقات و رسیدگی به اتهامات و جرایم در امور قضایی ، مستقیماً توسط قاضی برخوردار شوند .

ماده 43- دانش آموزان حق دارند از حق وکالت تسخیری با همکاری وکلای متخصص در زمینۀ تخلفات و جرایم مربوط سنین دانش آموزی بهره مند شوند .

ماده 44- دانش آموزان حق دارند از رسیدگی به امور قضایی در دادگاه غیرعلنی بهره مند شوند .

ماده 45- دانش آموزانی که در کانون های اصلاح تربیت به سر می برند حق دارند با توجه به گزارش های کانون اصلاح و تربیت مبنی بر تأثیر مجازات های کانون در دانش آموز از نقطه نظر اصلاح رفتار احکام صادره برای آنها از طرف دادگاه مورد تجدید نظر قرار بگیرد .

ماده 46- دانش آموزان حق دارند از نمایندۀ حقوقی ویژه از سوی آموزش و پرورش در دادگاه ها برخوردار شوند .

فصل هفتم :

حمایت های خاص دانش آموزی

ماده 47- دانش آموزان حق دارند ، از بیمه های مناسب در مقابل حوادث و بیماری ها چه در محیط آموزشی و چه خارج از محیط آموزشی برخوردار باشند .

ماده 48- دانش آموزان حق دارند در مقابل اقدامات تروریستی و سایر جرایم سازمان یافته مورد مصونیت قرار گیرند .

ماده 49- دانش آموزان حق دارند در مقابل کلیه بهره کشی های اقتصادی و سوء استفاده های جنسی مورد حمایت های ویژه قرار گیرند .

ماده 50- دولت مکلف است از حضور دانش آموزان کمتر از 15 سال در مخاصمات مسلحانه بین المللی و یا درگیری های نظامی داخلی جلوگیری کند .

ماده 51- دانش آموزان دارای حق برابری در مقابل قانون هستند و نمی توان آنها را براساس مذهب ، زبان ، قومیت ، وجاهت اجتماعی و سن مورد تفکیک و تبعیض قرار داد .

ماده 52- دانش آموزان اقلیت های دینی و مذهبی حق دارند از شرایط یکسان با توجه به نیازهای ویژه آنها بهره مند شوند .

ماده 53- دانش آموزان مهاجر دارای تابعیت غیرایرانی حق دارند از کلیه حقوق مربوط به یک دانش آموز ایرانی بهره مند شوند .

ماده 54- دانش آموزان حق دارند با اصول حفاظت از محیط زیست و استفاده بهینه از منابع طبیعی آشنا شوند .


 

منشور ملی حقوق دانش آموز در صدای معلم

ستون بخشنامه ها و حقوق شهروندی در سخن معلم  گروه اخبار /

لازمه داشتن یک جامعه توسعه یافته و مدنی ، شهروندانی مسئول و آگاه می باشد .

دانش آموزان باید از ابتدای ورود به مدرسه با حقوق شهروندی و مدنی خویش آشنا شوند و در این میانه « معلمان » به عنوان ارکان این آمورش خود باید از این قوانین و حقوق آگاه باشند .

به پیشنهاد آقای علی ترابیان زلیوا ، همکار محترم  لرستانی ؛ « گروه سخن معلم » به منظور آشنایی همکاران و معلمان گرامی با قوانین و حقوق شهروندی اقدام به ایجاد ستون ( باکس ) با عنوان " بخشنامه ها و حقوق شهروندی " در سایت سخن معلم نموده  است .

دوستان و فرهنگیان می توانند در این زمینه با ما همکاری داشته و کلیه قوانین ، بخشنامه ها ، آیین نامه ها و نیز حقوق شهروندی را برای ما ارسال فرمایند .

طریقه ارسال :

ارسال نامه

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پایان پیام /

مزبان حبیبی دبیر آموزش و پرورش شیراز  همایش روساء و مدیران آموزش و پرورش همه ساله برگزار می شود و امسال بسیار خوشحال شدم که شنیدم همایش قرار است در برج میلاد برگزار شود، برجی که ظاهرا ورودی آن به ازاء هر نفر 40 هزار تومان است، بگذریم از اینکه چه میزان هزینه برای برگزاری آن انجام شده که بنده از این مورد هیچ گله ای ندارم اما وزارتخانه ای با کمبود بودجه برای پرداخت بدهی هایش مواجه است نمی تواند توجیهی برای این هزینه ها داشته باشد.
در کنار همه ی اخباری که ذکر شد، به خبر طنز زیر توجه کنید:
در همايش روساي ادارات آموزش و پرورش،  از جديدترين زير دريايي طراحي شده توسط متخصصان داخلي پرده برداري شد.
اين زير دريايي هسته اي بوده و فاقد هرگونه سرنشين است تا بتواند به اعماق درياها دسترسي داشته باشد.
در ضمن کاربري آن صلح آميز بوده و هيچ گونه کاربرد نظامي ندارد. با طراحی داخلی ، این زیر دریایی ایران به باشگاه کشورهای دارای زیر دریایی خبری-هسته ای پیوست، شایان ذکر است که این باشگاه فقط یک عضو دارد و آن هم وزارت آموزش و پرورش است و از این پس این وزارتخانه برای اطلاع رسانی می تواند با بزرگترین خبرگزاری های زیرآبی رو ، رقابت نماید.
به گفته معاونت زیرآبی وزير محترم آموزش و پرورش ، هدف از طراحي اين زير دريايي فوق مدرن ، علاوه بر برتري تکنولوژيکي بر ابرقدرت های زورگو ،  اطلاع رساني به اعماق درياها پيرامون نظام رتبه بندي بوده است.
وي خاطر نشان کرد که نظام رتبه بندي به طور يقين در مهرماه اجرا شده و احکام آن در شهريورماه صادر خواهد شد.
وي همچنين يادآوري نمود که بين 3٠٠ تا 8٠٠ هزار تومان به حقوق معلمان اضافه خواهد شد.
معاونت زیرآبی وزارت خانه محترم، یادآوری نمود که مبلغ 1350 میلیارد تومان از طرف دولت برای این کار تخصیص داده شده است، اما با تقسیم این عدد به یک میلیون و خرده ای نیرو در وزارتخانه و سپس تقسیم بر شش ماه به عددی نزدیک 180 هزار تومان خواهیم رسید!
خبرنگار ما یادآوری نمود که احتمالا در وزارت آموزش و پرورش ماشین حساب نبوده تا این عدد را بر تعداد پرسنل تقسیم نمایند و متوجه شوند که هیچ یک از اعداد اعلام شده نمی تواند درست باشد!


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

شاخص ها و معیارهای رتبه بندی معلمان  گروه اخبار / مدیر گروه سخن معلم در یادداشتی با عنوان « استراتژی گروه سخن معلم پس از استیضاح وزیر آموزش و پرورش ؛ کلید تحول در دست معلمان است » در بخشی عنوان کرده بود : " در بسیاری از موارد بی برنامگی ، روزمرگی و پراکندگی در اقدامات و فعالیت های صورت گرفته به چشم می خورد .

به عنوان نمونه می توان به « طرح رتبه بندی معلمان » که قرار است از ابتدای مهر اجرایی شود اشاره نمود .

با وجود آن که  زمان  قابل ملاحظه ای از ارائه این طرح و حتی تصویب بودجه آن توسط مجلس می گذرد ، شواهد و نیز گزارش های رسیده نشان می دهد که در کم تر از دو ماه مانده به آغاز سال تحصیلی هنوز شاخص ها و معیارهای این طرح به تصویب نرسیده است !

اگر این ادعا از نظر مسئولان گزاف است پیش نویس و یا نسخه نهایی این شاخص ها را مطرح کنند تا مورد نقد منتقدان و کارشناسان قرار گیرد .

فردای همان روز  یعنی ششم مرداد ماه، وزیر آموزش و پرورش در گفت و گو با ایسنا چنین عنوان نمود : " وزیر آموزش و پرورش از اعلام جزییات طرح رتبه‌بندی معلمان طی یک تا دو هفته آینده خبر داد.

علی اصغر فانی در حاشیه مراسم رونمایی از سند گزارش جهانی آموزش برای همه( efa)، درخصوص طرح رتبه بندی معلمان اظهار کرد: جزییات طرح رتبه بندی معلمان طی یک تا دو هفته آینده اعلام خواهد شد این در حالیست که احکام رتبه بندی معلمان قطعا از اول مهرماه صادر می‌شود. "

پس از گذشت بیش از 10 روز از سخنان فانی ، معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش عنوان کرده است :" رتبه‌بندی بر اساس یک سری شاخص‌ها صورت می‌گیرد، این شاخص‌ها هنوز در شورای توسعه مطرح نشده است و اگر نهایی شود، پس از اعمال این شاخص‌ها، رتبه‌بندی صورت می‌گیرد . "

اصل خبر را بخوانید :

سید محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با مهر درباره افزایش حقوق معلمان با اجرای لایحه رتبه‌بندی، اظهار کرد: با اجرای لایحه رتبه‌بندی همان طور که در مصوبه هیات مدیران آمده است، ۱۵تا ۵۰ درصد حق شغل فرهنگیان افزایش پیدا می‌کند.

وی افزود: افزایش حقوق فرهنگیان به اینکه آنان در چه رتبه‌ای قرار می گیرند؛ بستگی دارد.

معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه رتبه‌بندی بر اساس یک سری شاخص‌ها صورت می‌گیرد، اظهار کرد: این شاخص‌ها هنوز در شورای توسعه مطرح نشده است و اگر نهایی شود، پس از اعمال این شاخص‌ها، رتبه‌بندی صورت می‌گیرد.

علی اصغر فانی وزیرآموزش و پرورش دراجلاس مدیران آموزش و پرورش کشور که هفته قبل در برج میلاد برگزارگردید ازاجرای طرح رتبه بندی معلمان از ابتدای مهر۹۴خبرداده بود.

انتهای پیام/

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور