گروه اخبار /
زنگ آغاز شروع سال تحصيلي جديد با شروع مهر نواخته ميشود تا آموزشوپرورش همزمان با نشستن دانشآموزان پشت نيمكتهاي كلاس وارد سومين دوره خود در دولت يازدهم شود. چند ماه است كه وزير و معاونانش در مناسبتهاي مختلف از طرح رتبهبندي معلمان به عنوان برگ برندهاي نام ميبرند كه قرار است از هفته آينده تغييراتي را در وضعيت معلمان ايجاد كند تا شايد پرونده اعتراضات معلمان كه در نيمه دوم سال گذشته و نيمه اول سال جاري بارها خبرساز شد، بسته شود. در اين ميان چند تن از معلمان هنوز در بازداشت به سر ميبرند و علياصغر فاني هفته گذشته در جمع خبرنگاران ابراز اميدواري كرد كه همكارانش « با شروع سال تحصيلي آزاد شوند.»سال تحصيلي جديد از راه ميرسد اما مطالبات قديمي معلمان بر جاي خود باقي است. مهدي نويد ادهم، دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش به برخي از اين مطالبات، اقدامات آموزش و پرورش و البته رابطه اين وزارتخانه با انجمنهاي صنفي فرهنگيان اشاره كرد.
بخشي از بدنه فرهنگيان معتقدند كه طرح رتبهبندي آنگونه كه بايد، پاسخگوي نيازهاي اين قشر نيست و بيشتر ترجيح ميدهند كه مانند نظام مهندسي و نظام پزشكي جايي باشد كه اختيار و آزادي عمل بيشتري برايشان وجود داشته باشد. در مقابل اين گفته چه دفاعي از رتبهبندي ميتوان كرد؟
امروز سند تحول بنيادين، سند مادري است كه تمام فعاليتهاي آموزش و پرورش بايد حول محور آن برنامهريزي، سياست گذاري و اجرا شود. در سند تحول دو حسن از اين منظر وجود دارد؛ اول طراحي و استقرار سيستم سنجش صلاحيت حرفهاي معلمان و دوم طراحي و استقرار نظام رتبهبندي معلمان. اين دو به هم وابسته هستند در سنجش صلاحيت حرفهاي صلاحيت و توانايي معلمان در دورههاي زماني خاص سنجيده ميشود هم در بدو ورود و هم بر اساس پيشبينيهاي اوليه ما هر پنج سال يكبار كساني كه به گونههاي مختلف سعي در ارتقاي توانايي خود دارند از امتياز بيشتري برخوردار شوند، دوم اينكه متاثر از رتبهبندي معلمان است يعني اگر معلمي تلاش و پژوهش بيشتري كرد و براي بچهها وقت بيشتري گذاشت رتبه برتر ميگيرد و مابهازاي اين رتبه از حقوق و مزاياي بيشتري هم برخوردار ميشود. اين دو طرح با اين ديد در حال تنظيم هستند كه رتبهبندي مراحل آخرش را طي ميكند و اميدواريم كه در آغاز سال تحصيلي اجرايي شود. دولت محترم هم با وجود مشكلات و تنگناهاي مالي كه داشت اعتبارات مورد نياز اين طرح را اختصاص داده است تا از مهر ماه براي شش ماه دوم سال اجرايي شود. براي سال آينده هم كه تامين اعتبار شده. ما در شروع راه هستيم همانگونه كه ميدانيد سند تحول بنيادين يك سند استراتژيك براي وزارت آموزش و پرورش است و ذيل سند چشمانداز بيستساله كشور قرار ميگيرد. احكام ١٣١ گام سندبايد در طول زمان اجرا شود و نميشود انتظار داشت كه يكشبه محقق شوند. خوشبختانه نقشه راه سند هم رونمايي شده است. نقشه راه تقدم و تاخر و زمانبندي اجراي احكام را مشخص ميكند كه گامي است به سوي جلو تا زمينه اجراي مناسبتر سند فراهم شود.
بحث ديگر اعتراض معلمان به نابرابري ميان آموزش و پرورش با ساير دستگاههاي دولتي است. دولت يازدهم براي رفع اين نابرابري چه قدمي برداشته؟
كسريهاي آموزش و پرورش و نابرابريهاي موجود در حقوق معلمان يك شبه اجرا نشده كه يك شبه درمان شود. ساليان سال اينها روي هم انباشته شدهاند و براي همين زمان ميبرد تا جبران شود. دولت از منظر خودش نگاه ميكند و ميگويد من حقوق را افزايش دادهام و درست هم ميگويد: چون به ساير دستگاهها ٧٠ تا ٨٠ درصد بودجه تخصيص داده و به آموزش و پرورش ١١٠ درصد پس اگر از اين منظر نگاه كنيم حرف دولت درست است. اما وقتي نياز معلمان و ميزان حقوقشان را ميبينيم، متوجه ميشويم كه حداقل با دستگاههاي مشابه دولتي فاصله دارد. از نظر خود بودجههاي آموزش و پرورش هم اين كسري مضاعف و مزمن است، وقتي يك دستگاهي بالاي ٩٧ درصد اعتباراتش صرف حقوق كاركنان ميشود ديگر بودجهاي براي طراحي و برنامهريزي ندارد. بارها شاهد بودهايد كه مديران ما از تامين اعتبار براي هزينه آب و برق مدارس نگرانند و مينالند. اين هست كه بايد زمان بدهيم و ما اميدواريم كه در برنامه ششم توسعه آموزش و پرورش در اولويت اعتبارات دولتي قرار بگيرد تا مشكلات كاستيهاي مزمن را بتوانيم جبران كنيم.
اما در كوتاهمدت هم مطالباتي وجود دارد، در چند ماه گذشته اعتراضات و تجمع سكوت معلمان بارها خبرساز شده، براي رسيدگي به اين درخواستها چه ميكنيد؟
معلمها قشر فهميده و فرهيختهاي هستند، شرايط كشور را درك ميكنند و تاكنون هم همراهي كردهاند. در مورد اعتراضات هم كه ميفرماييد بايد بگويم خيلي از معلمان ديگر هم مشكلات مالي دارند اما در اين حركتها شركت نكردهاند به اين دليل كه شرايط دولت را درك ميكنند و البته همه اينها به اين معنا نيست كه دولت و مجلس نبايد وظايف خود را انجام دهند. همچنان كه متوليان امر تخصيص اعتبارات دولتي مدعي هستند كه امكاناتي را براي آموزش و پرورش و فرهنگيان فراهم آوردهاند اما انتظار ما و معلمان اين است كه توجه بيشتري به اين امر شود. ما هم از نابرابريها و تفاوتها رنج ميبريم و اميدواريم كه اين قشر فرهيختهاي كه همواره مدافع دولت بوده و هست، همواره همراه انقلاب بوده و خواهد بود مشكلات معيشتياش به حداقل برسد و بتواند زندگي خوبي را داشته باشد و با نشاط بيشتري سر كلاسهاي درس حاضر شوند. عدد و رقمها نشان ميدهند كه درصد رشد بودجه آموزش و پرورش و حقوق معلمان نسبت به دستگاههاي ديگر بهتر بوده اما هنوز به حد مطلوب نرسيده است.
معاون حقوقي وزارت آموزش و پرورش از وجود تعدادي معلم زنداني خبر داد. سيستم حمايتي آموزش و پرورش تا كجا اجازه پيگيري مسائل معلمان را دارد؟
اين نوع مسائل در همه دستگاهها وجود دارد يك مشكل اجتماعي است نه صنفي. اين جمله مشكلات براي آحاد مردم به وجود ميآيد بخشي از آنها هم خب طبعا معلم هستند.
يكي از مشاوران وزير در گفتوگو با ما گفت چون معلم هستند وزير آموزش و پرورش شخصا اقدام كرده است.
بله من گاهي گله كردهام كه گاهي در اين جادهها تصادف پيش ميآيد اما تا دو تا معلم تصادف كنند عنوان شغليشان ذكر ميشود. اين به قشر ربطي ندارد. معلمها هم مانند ديگر مردم به دليل مشكلات مالي گاهي به زندان ميافتند. از آنجايي كه اين موضوع براي وزارت آموزش و پرورش اهميت دارد و مسووليتي كه در جهت حمايت از معلمان براي خودش قايل است، وزير تدابيري را اتخاذ كرده است تا با استفاده از منابع دولتي و كمكهاي خيرين بتوانند بخشي از مشكلات معلمان عزيز را كاهش دهند. اين كمك دستگاهي نيست و در تمام اقشار هست.
زندانيان صنفي چطور كه الان در مطالبات هم اسمشان مطرح ميشود و فرهنگيان خواستار آزادي آنها هستند.
دستگاههاي ذيربط بايد پاسخ دهند، قطعا نگاه آن دستگاهها هم به آموزش و پرورش و معلمان نگاهي توام با كرامت است. هيچ كدام از اين مسوولان نظامي و امنيتي دلشان نميخواهد حرمت معلمان شكسته شود و اگر مواردي هم پيش آمده اميدواريم هرچه زودتر مرتفع شود.
چقدر واقعا انجمنهاي صنفي در تصميمگيريها سهيم هستند؟
شايد حضور انجمنهاي صنفي به صورت نظاممند اندك باشد اما حضور معلمان و مديران در سياست گذاريها و تصميمگيريهاي آموزش و پرورش خيلي پررنگ است.
از چه طريقي؟
مثلا گروههاي آموزشي داريم كه متشكل از معلمان است. اين تشكلها و گروههاي آموزشي در فرآيند تصميمگيري حضور دارند و ديدگاه، نظرات و نقدشان به سيستم منتقل ميشود. نمايندگان معلمان در انواع و اقسام تشكلها، جلسات و برنامههاي ما از شورايعالي آموزش و پرورش گرفته تا ساير بخشها حضور دارند نه به عنوان تشكل سياسي و صنفي بلكه به عنوان فرد يا جمعي از گروه معلمان.
يعني انجمني اسم صنفي داشته باشد مشكلي دارد؟
نه اشكالي ندارد اما شرايط به گونهاي است كه ما از حضور ساير تشكلها داريم بهره ميگيريم.
اصلا ارتباطي با اين كانون و انجمنهاي صنفي داريد؟
بله گاهي ارتباطاتي بوده و از ظرفيت آنها استفاده شده است.
اما گويا خيلي پررنگ نيست.
شايد ، اما اين ادعا را كه ارتباط سياست گذاران با معلمان كمرنگ است را قبول ندارم اما با يك تشكل شايد .
روزنامه اعتماد
بارالها !
موعد اجرای مصوبه رنگین و سنگین رتبه بندی فرا رسیده است !
میزان استرس و هیجان به اوج خود رسیده است .
بارالهی !
لحظات باقیمانده تا اجرای این مصوبه را بر من شیرین و گوارا گردان و اجرای دردناک آن را هم بر مجریانش آسوده و راحت گردان .
بارالها !
مرا از شرّ امتحانات مهر ماه که همچون خاری در چشم و استخوانی در گلو است ، راحت فرما !
پروردگارا !
در آستانه ی بازگشایی مدارس به من حقیر چنان نیرویی عطا کن که برای ورود به کلاسهای 40 نفره ( و بالاتر ) از هر حیث آمادگی داشته باشم و دچار ضعف بدن نگردم !
خدایا !
صبری از نوع جمیل به من عطا کن که طاقت شنیدن وعده های چندین و چند باره در باب پرداخت مطالبات و معوقات را داشته باشم .
بار پروردگارا !
لحظه به لحظه بر مدارک و درجات ضمن خدمتی من بیفزا تا شاید در توفان سهمگین تغییرات آموزش و پرورش یار و یاور و ذخیره و توشه ای برای خود به همراه داشته باشم .
خدایا ، خداوندا !
در سال تحصیلی جدید ، مددی به این معلم دلسوخته فرما که در به ثمر رساندن پروژه ی سه منظوره ی " معلمی- شغل دوم – شغل سوم "کاملا موفق و پیروز باشم .
بارالها !
حلقه های وصل اینجانب و سیاسیون ، مخصوصا نمایندگان مجلس را ، بی شمار گردان تا شاید از این رهگذر ، پست و مقامی نصیب اینجانب گردد .
پروردگارا
ایده ی دانش محوری در بین دولتمردان آموزشی اکثراً سر کلاس نرفته ، طرفداران پر و پا قرصی پیدا کرده است .
پروردگارا ؛ برای یک بار هم که شده کلاس اینجانب را منوّر به قدوم مبارک یکی از این عزیزان گردان تا بچشند طعم شیرین دانش آموز محوری و معلم آزاری و تراکم کلاسی بالا را !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش تک کارت سرمایه فرهنگیان ( کارت پرسنلی چند منظوره ) را رونمایی کرد.
آیا خداوند صدای بازنشستگان را می شنود ؟!
خداوندا
بر سجاده رو به روی تو ایستاده ام و دوست دارم با تو از دردهایم بگویم و بی واهمه مشکلاتم را با تو در میان بگذارم چون تو به حق قضاوت می کنی و عدل و انصاف سرلوحه ی کار توست.
من نیز چون بسیاری از خیل بازنشستگان فرهنگی هستم. بازنشستگانی که در جامعه کنونی حقوق اندک کفاف زندگی شان را نمی دهد. بازنشستگانی که گاه زندگی آن چنان به آنان سخت می گیرد که مستاصل و درمانده به هر شاخه ای چنگ می زنند. به هر دری که گمان کنند به دادشان می رسد سر می زنند و به هر آدمی که به فکرشان برسد شکایت می برند تا شاید گرهی از کارشان گشوده شود و هر بار بیش از پیش به در بسته بر می خورند.
از این روست که این بار برای تو می نویسم که تو خود شاهد همه چیز هستی.
خداوندا
تو خوب می دانی روی زمین ات کسی به فکر ما نیست . تو خود دیده ای که گاه از فشار زندگی بازنشسته ای که کارد به استخوانش رسیده به خاطر مشکلات معیشتی و عدم رسیدگی مسئولین خود را به آتش کشیده است!
تو نیز چون بسیاری صدای فریادهایش را شنیده ای.
راستی خدای مهربان از اینکه به همه ی بازنشستگان سلامتی و عزت عطا کرده ای سپاسگزاریم چون تو خوب می دانی روی زمین ات ما بازنشستگان بیمه ی جامع درمان و پاسخگو نداریم تا هزینه های درمان مان را جبران کند!
پروردگارا
تو را سپاس که به بسیاری از ما توانایی داده ای بعد از سی سال خدمت صادقانه باز برای سی سال دوم زندگی شغلی مان برنامه ریزی کنیم تا برخی از ما مسافرکشانی سالخورده شوند و برخی دیگر دستفروشانی که به شاگردان سابق خود جوراب و ژیلت و باتری قلمی بفروشند. ..
خداوندا تو خوب می دانی ما بازنشستگان در آستانه بازنشستگی نه تنها خوشحال نبوده و نیستیم بلکه به جای آسایش و رفاه وامنیت روانی و روحیه شاد باید پس از سی سال خدمت تازه نگران آینده فرزندان و ازدواج وتحصیل و دغدغه معیشتمان باشیم .
راستی جز تو چه کسی به فکرما است؟!
پروردگارا از اینکه در حقوق اندک ما برکت عطا نمودی شاکریم چون تو خوب می دانی که به خاطر اجرا نشدن قانون خدمات کشوری و نظام هماهنگ حقوق چندسالی است که حقوق مان با نرخ تورم نسبت برابر ندارد اما شکر که باران نعمت و رحمت تو بر ما می بارد در حالی که جز الطاف تو از سوی بندگانت کمترین تسهیلات رفاهی برای بازنشستگان در نظر گرفته نشده است.
خداوندا
نگذار جز تو محتاج دیگران شویم چون اگر بعد از مدت ها از بن نقدی و غیر نقدی بهمان چیزی می رسد آن هم آن قدر اندک و از اجناس نا مرغوب و در انبار مانده است که بسیاری از ما بی خیال گرفتن اش می شوند .
خداوندا
خوب می دانیم که تو فقر و تبعیض را دوست نداری اما به راستی چرا بندگانت فقر و تبعیض و حقوق و مزایا را به ما تحمیل کرده اند و آسایش و آرامش را از ما گرفته اند؟! آیا نمی دانند درد تحقیر معلم یعنی چه؟!
خداوندا تو به اولین معلم انسان ها حضرت محمد (ص) شان و منزلت بخشیدی و قسم خوردی به قلم و آنچه می نگارد...
اما امروزه روح و جسم معلمان و پیشکسوتان علم و معرفت و دانش آزرده و غمگین است .
این روزها دارند به بهانه های مختلف با تصویب قوانین منع به کارگیری بازنشستگان در ادارات دولتی ، خرید خدمت و دیگر طرح ها ما را خانه نشین تر می کنند و به فکر تامین معیشت زندگی ما نیستند .
خداوندا تو دانایی و توانایی برهمه چیز.
بارالها
سی سال در کلاس های درس الفبای حق طلبی و جوانمردی و پاکی را به کودکان این سرزمین آموختیم ؛ کودکانی که اکنون مدیران و دولت مردان و مجریان قانون هستند اما حالا آن چنان به آموزگاران و معلمان خود بی التفات و نامهربان شده اند که صدای حق گویی معلمان را نمی شنوند و گاه به جای چاره اندیشی و یافتن راه کارهای مناسب به دعوا و درگیری های حزبی و گروهی خود مشغولند.
خداوندا
آیا صدای ما را کسی می شنود و فریاد رسی جز شما هست تا بگوییم قرار بود با پاداش آخر خدمتمان با کوله باری از معنویت زائر خانه ی خدا شویم اما وجود هزار زخم در زندگی مجبورمان کرد هزینه سفر حج تو را برای سر و سامان دادن زندگی فرزندان مان خرج کنیم تا زائر کعبه دل های شکسته فرزندانمان نشویم و مرهمی بگذاریم بر درد های شان.
خداوندا چه بزرگواری تو که تن رنجورمان را به درد مبتلا نمی کنی تا در نبود بیمه کار آمد تمام حقوق مان خرج دوا و درمان نشود .
پروردگارا
آیا بغض نمی کنی وقتی می بینی یک بازنشسته به خاطر اجاره عقب افتاده ، مسیر خانه اش را عوض می کند تا هر بار شرمنده صاحب خانه اش نباشد .
خدای من
این ها راز هایی است که فقط با تو می گویم و غیر از تو ، از درد دم نمی زنم که غرورم پیش غیر تو نشکند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
حنجره ام درد مي كند پس زنده هستم.
همه چیز در چرخه ای بسیار ساده اما قانون مند به هم وصل اند و همه پدیده های همجوار و همزمان، تداخل و همپوشانی آشکاری دارند و از یکدیگر متأثّرند. اگر این اتّصال و هم پوشانی و تأثیر و تأثّر را نمی فهمیم تقصیر ماست.
فقر و غنا، سیری و گرسنگی، جهل و فرهیختگی همه بر هم اثرگذارند و در عین حال از سیستمی فراگیرتر از چارچوپ خود متأثّرند و در عین حال اثر گذار.
فقر و گرسنگی یک فرد فقیر، تهدیدی است برای سفره لبریز یک جمع سیر.
در خطر بودن نان و جان یک فرد، خطری است برای امنیت یک جمع.
مشکلات معیشتی یک صنف تهدیدی است برای جامعه.
ناکارآمدی یک نهاد و اداره و سازمان تهدیدی است برای یک وزارتخانه و دولت و ملّت.
و اما بیان درد و رنج و ناراحتیِ جسم و تن از سوی یک فرد حاکی از آگاهی او نسبت به وضعیت نامطلوبی ست که در پیکرش عارض شده و در عین حال بیانگر این است که آن فرد هنوز چندان سالم و هشیار هست که بتواند درد و رنج را احساس کند و در پی درمان باشد و برای حفظ حیات خویش بکوشد.
اعتراض یک فرد یا گروه به یک آشفتگی یا کمبود یا کاستی و ناراستی نیز دست گذاشتن بر محلّ درد در پیکره اجتماع است. احساس التهاب و نالیدن از درد نشانه زنده بودن یک فرد، یک گروه یا یک ملت است. نشانه این است که آن فرد یا گروه یا ملت هنوز مشاعر خود را از دست نداده و کاستی و ناراستی و بیماری و درد را حسّ مي كند. نشانه وجود علایم حیاتی است و این که نشانگرهای زندگی درست کار مي كنند و شعور لازم برای ترقی و تعالی سرِ جایش هست. از آن باید ترسید که درد و التهاب را در جان و تن خود احساس نکند و از نقص و نارسایی ننالد.
و از کسی باید بیم داشت که شعور لازم برای ابراز عاقلانه مسایل را نداشته باشد و گفتار و کردار خود را با جهل و جنون در آمیزد!
پس سرکوب ناله و فریاد و اعتراض عقلای یک صنف یا گروه در واقع سرکوب سیستم های دفاعی کلانْ پیکر جامعه است!
و بهتر است به جای سرکوبِ ناله، درد ریشه كن شود و به جای اصرار و اجبار بر کتمان درد و رنج و بیماری و نقص و ناراستی، علل و عوامل ایجاد درد و نارضایتی و بیماری و نقص و بى عدالتی بر چیده شود. اینجاست که دردها درمان و امورات به سامان خواهد شد.
اگر کمی منصفانه بنگریم درخواهیم یافت که جنس گفتار و نوشتار فعالان کارگری یا مدافعان حقوق کودک یا فعالین صنفی آموزش و پرورش نیز از همان جنس فعالیت های سیستم دفاعی بدن یک جاندار است بدین معنی که آنان با گفتن و نوشتن و انعکاس مشکلات و نارسایی ها به کسانی که به عنوان مجری و ناظر و قانونگذار، در رأس امورند هشدار می دهند و آنان را از وجود نقص و کاستی و نارسایی خبردار مي كنند و بدین سان آنان را در انجام وظایف شان یاری می رسانند و این کمک به رشد و تعالی جامعه و خدمت به ملّت است.
اما عدم درک درست از یکپارچگی پیکره یک ملّت و مملکت و بدتر از آن برداشت غلط از ماهیّت اعتراض یک فرد یا گروه یا صنف نسبت به نقص ها و کاستی ها، وضعیتی را رقم می زند که ممکن است هزینه ها و مضرّات زیادی برای اجتماع در برداشته باشد. وضعیتی که مشابهش را هم اکنون در دستگاه آموزش و پرورش شاهد هستیم.
این مقدمه نسبتاً طولانی برای این بود که به بیان مختصر چند مساله ساده بپردازیم که لاینحل ماندن آنها موجب پیچیده تر شدن کلاف سردرگم آموزش و پرورش خواهد شد؛۱. انگار یک سیستم جامع مدیریتی که کل کشور را یک سیستم یکپارچه ببیند و نقش همه نهادها و دستگاه ها را در نشاط و سلامتی این کلانْ سیستم، مهم بداند و همه اجزا و اعضای آن اعم از خادم و مخدوم، کارشناس و کارمند، کارفرما و کارگر، رییس و مرئوس و ... را به یک چشم بنگرد، وجود ندارد!
یک مثال ساده این مساله را روشن تر مي كند؛ میزان درآمد یک کارگر ساده ساختمانی با میزان درآمد مهندس ناظر همان ساختمان قابل مقایسه نيست. میزان درآمد یک نیروی خدماتی در یک درمانگاه یا بیمارستان نیز با میزان درآمد یک پزشک شاغل در همان جا قابل قیاس نمی باشد. و حقوق هفتصد و دوازده هزار تومانی برای یک کارگر و چهارده میلیونی برای ...
در یک درمانگاه خصوصی اطلاعیه ای زده بود با این مضمون؛ "همکار نیازمندیم" ...نوشته بود ؛
"همکار نیازمندیم"
پرسیدم:
ماهی چند؟
گفت:
"ماهی نیست،
ساعتی ست".
-: ساعتی هزار و صد !
هشت صبح تا هشت شب؛
یازده هزار و هشتصد!
... : می توان خانه نرفت! دوبله گرفت؛
بیست هزار و خرده ای
چرا که شب کمی نشسته ای و شام نیز خرده ای!
به این طریق
ماهیانه مبلغ هفتصد و نه هزار و خرده برده ای!
و همین گونه است تفاوت میان میزان حقوق و دستمزد معلمان با درآمد کارمندان سایر ارگان ها !
۲. انگار بر هر دستگاه و نهاد و سازمان و وزارتخانه ای نوعی فرهنگ خودبینی و خود برتربینی و خودخواهی حاکم است که همه با "منشِ وانفسا" بر سر مأموریت اند و هر کدام به فکر جیب و عایله خویش اند و می کوشند از منابع دم دستی و فرصت های فرا رو، اول خود منتفع شوند و نفس خود را سیراب كنند بعد از آن اگر پسماندی بود به دیگران تعارف کنند!
به این دلیل است که آموزش و پرورش به دلیل عدم دسترسی مستقیم به منابع مادی در فقر به سر می برد؛ حقوق خوب نمی تواند به معلم بدهد، سرانه دانش آموزی نمی تواند به مدرسه بدهد، هزینه آب و برق و گاز مدارس را نمی تواند پرداخت کند، فضا و امکانات شیک و تمیز نمی تواند در اختیار دانش آموزان قرار دهد، کارگاه و آزمایشگاه مجهز نمی تواند برای مدارس تدارک ببیند، فضای سبز نمی تواند برای مدارس ایجاد نماید، پاداش پایان خدمت نیروهایش را نمی تواند پرداخت کند!
اما برخی از دستگاها و نهادها و سازمان ها و وزارتخانه ها وام نود میلیونی به کارکنان خود اعطا می کنند، وام بلاعوض می دهند، وام کم بهره می دهند، پاداش پایان خدمت یکصد و پنجاه میلیونی و دویست و چهل میلیونی و زمین و مسکن و لباس و ... !!
۳ . سوء مدیریت در آموزش و پرورش موجب فقر و نابه سامانی این دستگاه عظیم و سرنوشت ساز است. هیچ شبهه ای وجود ندارد که اگر مدیران آموزش و پرورش اعم از وزرا و تیم همراهشان تمام زوایای رسالت خود را درست می دیدند و قلمرو رسالت خود را درست مدیریت می کردند، امروزه شاهد کمبود فضای آموزشی و سطح نازل کیفیّت تعلیم و تربیت و فقر در مدارس و وضع معیشتی بد و منزلت بر باد رفته معلمان عزیز نبودیم.
اما فقط این نيست بلکه با توجه به آنچه فوقاً اشاره شد، عزم عمومی برای اعتلای آموزش و پرورش و رهایی آن از وضعیت کنونی وجود ندارد.
۴. سنگینی سایه سیاست بر قلمرو آموزش و پرورش باعث تحلیل توان و اختلال در مدیریت و ایجاد تساهل و تسامح در بین مدیران آموزش و پرورش میگردد. متاسفانه آموزش و پرورش دائماً عرصه جولان چهره های سیاسی بوده و دستگاه عظیم آموزش و پرورش از وزارت تا مدرسه تحت تاثیر خواسته های شخصی سیاسیون جامعه است.
به طور مثال با رفتن یک نماینده و آمدن نماینده ای دیگر یا با هر تودیع و معارفه ای در فرمانداری ها و استانداری ها قلع و قمع مدیران آموزش و پرورش حتی در دورترین روستاها شروع و ادارات و مدارس دچار تنش و استرس و اصطکاک و سردرگمی و بلاتکلیفی می شوند و آنان که در این میان آسیب می بینند فقط مدیران نیستند بلکه "نظام مدیریت در آموزش و پرورش" است که دچار نقصان و نارسایی می گردد.
این موارد که کمتر از انگشتان یک دست است دردهای پیکره آموزش و پرورش اند و معلمان از این دردها می نالند.
روزنامه همدلی
گروه اخبار /
سوگند به قلم و آن چه می نویسد و سپاس و ستایش پروردگار یکتا را که اسباب تعالی انسان ها را در اندیشه ورزی و تفکر قرار داد.
درآستانه پاییز برگ ریز و در طلیعه ی مهرشورانگیز و هم زمانی فصل « دانش » و روز « نیایش » یاد و خاطره حماسه سازان و شهیدان دفاع مقدس به ویژه معلمان و دانش آموزان شهید را گرامی می دارم و بر روح تابناک امام شهیدان بنیانگذار جمهوری اسلامی که اصالت حضورِ انبیاء را برامر « آموزش و پرورش » انسان ها برشمرد و «معلم» و « مدرسه » را مبدأ « سعادت » و « شقاوت » دانست، درود می فرستم.
بدون شک در جهان امروز نهاد تعلیم و تربیت در تعالی، رشد و پیشرفت همه جانبه ملت ها سهمی اساسی، سترگ و بی بدیل و در فرهنگ ملی و دینی ما والاترین جایگاه را دارد .
رهبر فرزانه انقلاب هم به درستی این نهاد را کانون اساسی برای خلق دنیای آینده خوانده و آینده کشور و همچنین دنیای ما را مرهون تلاش امروز آموزش و پرورش دانسته و هزینه کردن در آن را سرمایه گذاری و منشاء نتایج مضاعف می دانند.
همچنین رئیس جمهور محترم نیز این نهاد مقدس را نقطه ی آغاز حل و فصل اساسی مشکلات کشور معرفی نموده و ارتقای فرهنگ ، اخلاق، دینداری و ظهور همه پیشرفت ها را در سایه سار « مدرسه » و « معلم » ممکن و مقدور می دانند.
این نگاه های دقیق و توجه ویژه می تواند زمینه ساز صدر نشینی نهاد آموزش و پرورش ، حمایت همه جانبه تمامی دستگاه ها و نویدبخش تحقق عزمی ملی برای ایجاد تحوّل واقعی باشد.
اینجانب در سالی که مزین به « همدلی و همزبانی دولت و ملت » است، طلوع مهر و آغاز سال تحصیلی 95-1394 و بازگشایی مدارس این بوستان های علم و اندیشه را به همه دانش آموزان عزیز ، فرهنگیان فرهیخته و اولیاء گرامی ، صمیمانه تبریک و تهنیت میگویم.
آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید ، با ایجاد زیر ساخت های لازم ، همه تلاش و مساعی خود را به کارگرفته تا با یاری و همراهی مربیان و معلمان دلسوز ، مدیران آگاه واولیاء ارجمند، باتوجه به رهنمودهای روشنگرانه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) و توصیه های داهیانه رئیس جمهور محترم و برنامه های ارایه شده به مجلس شورای اسلامی و سیاست های « ارتقاء کیفیت مدیریت آموزشگاهی ، سامان دهی و بهسازی منابع انسانی، توسعه مشارکت ها ، تمرکز زدایی و بودجه ریزی عملیاتی » ، تحول بنیادین در آموزش وپرورش را از یک « ضرورت » به مرحله اجرای راهکارها و حرکت براساس نقشه راه سند تحول بنیادین برساند تا بتواند در پرتو این اسناد بالادستی و اهتمام جدی به ساحت های تربیت، توسعه عدالت آموزشی ، انسجام اجتماعی ، گسترش مشارکت، توجه به منزلت و جایگاه معلم، تعمیق هویت ایرانی و اسلامی، بسط فرهنگ گفت و گو و پرورش نسلی توانمند، صلح جو و متخلق به فرهنگ ایرانی و اسلامی بپردازد .
بدون تردید معلمان و آموزگاران دلسوز، این طلایه داران دانایی ، اصلی ترین محور تحقق عینی سیاست ها وبرنامه های تحولی آموزش و پرورش در مدرسه می باشند که درکنار همراهی و مشارکت اولیا شریف دانش آموزان از طریق حضور موثر در انجمن های اولیاء و مربیان می توانند تسهیل گر دست یابی به این افق های روشن باشند.
از خداوند متعال می خواهم در پرتو توجهات حضرت ولی عصر (عج) و با ابتنا بر کاربست « تدبیر » در کلیه امور، بهار تعلیم و تربیت و سال تحصیلی جدید نویدبخش پیشرفت همه جانبه کشور و بسط «امید » در پیکر جامعه همیشه سرافراز ایران اسلامی باشد .
مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش
گروه اخبار / نخستین بار ، خبر مربوط به " ممانعت از ادامه تحصیل فرهنگیان و معلمان " در سخن معلم منتشر شد . ( این جا )
پس از ابلاغ بخشنامه سازمان مدیریت و برنامه ریزی توسط معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی به ادارات و مناطق تابعه ، « گروه سخن معلم » نسبت به این کار واکنش نشان داد . ( این جا )
با وجود آن که " پاسخ گویی مدیران " همواره مورد تاکید ریاست محترم جمهور بوده است اما متاسفانه در این مدت هیچ یک از مسئولان وزارت آموزش و پرورش کوچک ترین پاسخ و یا واکنشی نسبت به خیل عظیم اعتراضات معلمان که برنامه ریزی و حتی زندگی آنان را مختل نموده است ندادند !
خوشبختانه با پیگیری های فرهنگیان و معلمان از مجاری قانونی ، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نسبت به این امر واکنش نشان داده و به اعتراضات معلمان پاسخ گفت .
« گروه سخن معلم » از پاسخ گویی و مسئولیت پذیری اعضای محترم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس تشکر و قدردانی می نماید .