طبق تجاربی که سال های اندوخته ام ، می دانستم که متاسفانه اکثر دانش آموزان در سن بلوغ از اطلاعات لازم دراین دوره سنی برخوردار نیستند لذا با توجه به اینکه درس « تعلیمات دینی » را بر عهده داشته ام به ترتیب در مورد وظائف شرعی ، خواندن نماز ، گرفتن روزه و... صحبت نموده و سپس در مورد نشانه های بلوغ و بهداشت ، غسل جنابت ، انحرافات جنسی و اخلاقی در این مقطع سنی صحبت نموده ام .
یکی از موارد مورد اشاره در مورد عمل زشت استمناء بود و ضررهای جسمی و روحی و اخلاقی و معصیتی که در دین ما در این مورد وارد شده که متاسفانه پس از اتمام سخنانم بیش از نیمی از کلاس که جرات اقرار داشتند اعلام نمودند که اصلا هیچ گونه آگاهی در این زمینه نداشته اند و در روز به دفعات به این عمل زشت مبادرت می ورزیدند و حتی نمازهایشان را بدون گرفتن غسل جنابت به جا می آوردند .
همچنین احساس ترس ،خطر و گناه می کردند که در طول سال راهنمایی های لازم را انجام داده و یا به مشاوره معرفی و اولیاء آنها را مطلع و راهنمایی می نمودم .
می توان گفت که اکثر نوجوانان اولین اعتیاد خود را در این انحراف جنسی تجربه می کنند و همین عمل زشت ، پایه خیلی از انحرافات و گرایش به اعتیاد و یا ناسازگاری های و ناتوانی های زندگی مشترک شان می شود .
متاسفانه اگر شما در مورد آمار اعتیاد در جوانان ، طلاق و جنایات و یا اعمال غیر اخلاقی و اجتماعی را در منابع رسمی جست و جو کنید به آمارهای بسیار تکان دهنده ای می رسید که نسبت به کشورهای اروپایی یا پیشرفته دارای آمار بالایی هستیم .
بر این اساس، آمار دانش آموزان معتاد در سال 1387 بنا بر اظهارات آقای محمدرضا جهان ، قائم مقام دبیر کل وقت ستاد مبارزه بامواد مخدر سی هزار دانش آموز بوده است و طبق آمار در سال 1390 میزان مصرف مواد در گروه سنی 15 تا 19 سال معادل 56/13 درصد اعلام شده است و 60 % درصد افرادی که مواد مصرف می کنند، شروع مصرف آنها از دوره دانش آموزی بوده است و 20 % از جرائم خرد توسط معتادین صورت می پذیرد و عامل 55%درصد طلاق ها و 65 % درصد همسر آزاری ها اعتیاد و حتی عامل خیلی از قتل ها و مرگ و میرها و خودکشی ها اعلام شده است .
در هر سال حدودا 15 میلیارد تومان برای درمان معتادان هزینه می شود و اگر از این جوانان دلیل این مشکلات شان را جویا شوید خواهید دید که اکثرا به خاطر ضعف در اطلاعاتی که نسبت به این عوامل داشته اند به دام این مشکلات افتاده اند .
آیا بهتر نیست شورای عالی انقلاب فرهنگی و آموزش و پرورش فکری نسبت به این موضوع نموده و کتاب های موجود در نظام تحصیلی دانش آموزان را تغییر اساسی داده و مطالب تکراری که هم زمان در دوره های مختلف تکرار می شود را حذف و کتاب های آموزش قانون و فن زندگی و برخورد و پیش گیری آسیب های اجتماعی را که خود ترویج دین اسلام می باشد در کتاب های درسی بگنجانند ؟
و یا نهادهای دیگر مانند بهزیستی ، وزارت ارشاد ، وزارت بهداشت ، نیروی انتظامی ، حوزه های علمیه ، مساجد و... به جای هزینه در درمان اعتیاد کمک به پیش گیری آن از طریق آموزش وپرورش نمایند ؟
متاسفانه تمام ارگان ها و حتی آموزش وپرورش به سادگی از کنار این بحران های اجتماعی عبور کرده و یا آن ها را به دیگران حواله می دهند.
اگر همه ارگان ها دست به دست هم دهند و با آموزش و پرورش همکاری کنند به نتیجه مطلوب تری دست خواهند یافت چرا که دانش آموزان در روز 6 ساعت و در هفته 36 ساعت از فعالیت خود را در مدرسه می گذرانند و این فرصت مناسبی برای « فرهنگ سازی » است که باید عوارض مواد مخدر را تبیین کنیم.
اما در حال حاضر در دوره اول دبیرستان ( دوره راهنمایی سابق ) که از حساس ترین دوره ها می باشد و یا حتی در دوره ابتدایی هیچ مجری مشاوری تعلق نگرفته است ، در حالی که هر مدرسه ای حداقل به 2 یا 3 مشاور نیاز دارد .
آموزش و پرورش نیز احتمالا به دلیل نداشتن بودجه و نیروی انسانی این گزینه مهم را از کادر اجرایی حذف نموده که این امر باعث می شود در طول سال های متمادی بار مالی بیشتری و به صورت بسیار زشت تری متحمل جامعه شده و باعث آسیب جدی در بدنه جامعه شود .
از خوانندگان محترم درخواست دارم نظرات و پیشنهادهای سازنده خود را ارائه دهند شاید راهی برای ریشه کن کردن این معضل اجتماعی که احتمال سرایتش به صورت یک ویروس برای هر خانواده ایرانی امکان پذیر است به دست آید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
یکی از مشکلات به وضعیت نابسامان خانواده برمیگردد. اختلاف بین پدر ومادر ،مشکلات اقتصادی و رفاهی درون خانه،نبودنحضور گرم و صمیمی در بین اعضای خانواده،،دوثستان ناباب و رفت و آمد با آنان. ،راهی برای آرام کردن روح سرکش درون خودشان ،
وجود فردی معتاد درون خانواده که میتواند بسیار تاثیر گذار باشد.
این افراد نیاز درون و عاطفی خود را اینگونه آرام میکنند .
ایجاد امکان تفریحی به شکلهای متفاوت و متنوع که بتواند برای آنها دلچسپ باشد.
کلوپ های شاد با برنامه های سرگرم کننده و تا حدودی با آزادی برای نشان دادن عواطف و احساسات درونیشان
هوشیاری و بالا بردن سطح آگاهی مردم نسبت به استفاده از مواد مخدر
و موضوع مهم نایاب شدن و در دسترس نبودن این مواد افیونی
همکاری مرزبانان برای جلوگیری از وارد شدن این مواد به دخل کشور
شناسایی و دستگیری افراد ی که خرید وفروش مواد میکنند و در جامعه از سطح زندگی بسیار مرفه ای برخوردارند
افراد معتاد را در دو سه ماه اول شناسایی و نجاتشان داد وگرنه در صورتی که مدت زیادی از ابتلا به آلودگی گذشته را نمیتوان به راحتی به زندگی عادی بازگردان.
متاسفانه کشور ما هم مرز با کشورهایی ست که مواد مخدر در آنها بفور یافت میشود و این مشکل را مضاعف میکند.
در مدارس کتابی در همین رابطه تدریس شود یا مطالبی که باعث بالا بردن آگاهی و فهم دانش آموزان میشود مطرح گرددو از مضرات آن آگاهشان ساخت.
ومعاونین ومعاضدت وهم اندیشی با اولیاء وجدی تلقی نمودن مسئله بسیار دربرخورد با معضل اعتیاد راهبردی واثربخش می باشد.
متاسفانه اولویت اول آموزش و پرورش در این زمان همان بحث آموزش است و بسیار مشاهده کرده ام که بحث پرورش دانش آموزان عملا نادیده گرفته شده است.
عالم فاسد به چه درد جامعه می خورد؟
یقینا صحبت های شما درست است و این راه حل که هر مدرسه حداقل یکی دو روانشناس دلسوز و متعهد و پیگیر امور دانش آموزان داشته باشد قابل قبول می باشد.