مطالعات جدید پژوهشگران نشان می دهد دانش آموزانی که مدارس آنها در مناطق شلوغ و دارای هوای آلوده و سطح بالای آلاینده های جوی است، از نظر عملکرد درسی و ذهنی، ضعیف تر از سایر دانش آموزان هستند.
در این تحقیقات به طور مستقیم به نقش و تاثیر قرار گرفتن کودکان در معرض آلاینده های سمی موجود در هوا و میزان موفقیت آنها در کسب نمرات درسی پرداخته شده است.
در همین زمینه دکتر « سارا گریسنکی »، متخصص جامعه شناسی، انسان شناس و استادیار دانشگاه تگزاس، می گوید: «ما می توانیم نقش و تاثیر آلاینده های جوی بر قدرت یادگیری و سطح آموزش دانش آموزان را از دو جنبه بررسی کنیم. بر اساس نظریه اول بالا بودن سطح آلاینده های جوی در محیط مدرسه و زندگی کودکان منجر به کاهش سطح سلامت آنها شده و این موضوع سبب افزایش ابتلا به بیماری های مختلف در این کودکان شده و در نتیجه آنها بیشتر بیمار می شوند و در مدرسه غیبت می کنند. این موضوع همچنین موجب خستگی بیشتر آنها و سستی در انجام تکالیف درسی خواهد شد. نظریه دیگری که در این تحقیقات مورد توجه قرار گرفت، افزایش احتمال بروز تاثیرات نامطلوب و مضر آلودگی های هوا بر سیستم مغز و اعصاب دانش آموزان بوده که منجر به بروز اختلال در رشد مغزی این گروه از دانش آموزان می شود.»
در این مطالعات، پژوهشگران به بررسی و مطالعه اطلاعات آماری فعالیت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ۱,۸۹۵ دانش آموز در مقاطع چهارم و پنجم پرداختند. در ادامه، اطلاعات فوق با اطلاعات موجود در آژانس ملی حفاظت از محیط زیست ایالات متحده آمریکا مقایسه شد. در این بررسی تطبیقی، میزان آلاینده های جوی و سموم موجود در هوای مناطق محل زندگی و تحصیل هر یک از گروه های دانش آموزی مورد توجه قرار گرفت.
در نهایت و با بررسی تطبیقی اطلاعات و آمار فوق، پژوهشگران دریافتند که میزان افت تحصیلی و کاهش نمرات کسب شده در بین دانش آموزانی که محل زندگی و مدرسه آنها در معرض آلاینده های جوی بالا و به ویژه سموم ناشی از احتراق موتورهای گازوئیلی و بنزینی قرار دارد، به مراتب بیشتر از سایر دانش آموزان است.
مهر
گروه اخبار / جمعی از بازنشستگان شهر کاشان در نامه ای به سخن معلم خواهان توجه مسئولان به مطالبات خود گردیدند .
متن این نامه که در اختیار سخن معلم قرار گرفته است به شرح زیر است
گروه اخبار /
همکاران بازنشسته که از سال 1388 به افتخار بازنشستگی نائل آمده اند جهت دریافت طرح ارشد ،خبره و عالی ابتدا به ادارات خود مراجعه نموده و با دریافت حکم کارگزینی به صندوق بازنشستگی واقع در میدان انقلاب،خیابان کارگر جنوبی ، حدفاصل پاستور و آذربایجان ، کوچه سرو مراجعه کنند ؛ در غیر این صورت هیچ افزایشی دراین رابطه نخواهند داشت .
لازم به ذکر است مطابق اعلام مسئولان ، معوقات این حکم در بخش مربوط به صندوق بازنشستگی با اولین حقوق پرداخت خواهد شد .
پایان پیام /
انتهای آذربایجان ، نرسیده به نواب ...
آیا اصولا می توان نام این جا را " میدان " گذاشت ؟!
همان گونه که در تصویر مشخص است ، در تابلو میدان حتی از بردن نام کامل وی نیز خودداری شده است چه برسد به آن که بخواهند مختصری از زندگی وی را نیز ضمیمه آن نمایند .
حتی وقتی از کاسب ها ، افراد قدیمی محل و حتی رهگذران تاریخچه و یا علت نامگذاری این میدان را جست و جو می کنی ، کم تر کسی است که از آن اطلاعی داشته باشد !
آیا معلمان و دانش آموزان اطلاعی از این شخصیت دارند ؟
آیا فرهنگیان و دانش آموزان اطلاع دارند که این شخصیت برجسته و دلسوز چه زحمات و رنج هایی را بابت نهادینه کردن شیوه نوین آموزش در ایران متحمل شده است ؟
آیا آن ها می دانند که همین شیوه کنونی تعلیم و تربیت مرهون پایمردی ها و از خود گذشتگی های این بزرگ مرد است ؟
رسانه ها به ویژه رسانه ملی ، نهادهای متولی فرهنگ و وزارت آموزش و پرورش و تا چه میزان برای بازشناسی شخصیت های فرهنگی و ملی و زنده نگاه داشتن نام آن ها فارغ از جهت گیری های سیاسی و... برنامه ریزی می کنند ؟
کشور ما شخصیت های زیادی در جنبه های مختلف دارد ، اما چگونه می شود که ما این قدر نسبت به این افراد که عمر و زندگی خود را صرف هدف و اعتقادشان کرده اند بی توجهیم و خیلی آن ها را جدی نمی گیریم ؟
« میرزا حسن رشدیه » به عنوان " پدر تعلیم و تربیت نوین در ایران " تنها یکی از این نمونه های بی شمار است ...
نسبت مردم ما با تاریخ و گذشته شان چیست ؟
مسئولان آموزش و پرورش و به ویژه معلمان باید ضمن بازشناسی ماموریت ذاتی خود به عنوان معماران اصلی تعلیم و تربیت ، نسل های جدید را با گذشته به عنوان " چراغ راه آینده " آشنا کنند .
" در ویکی پدیا در مورد ایشان چنین می خوانیم :
" ...
".. رشدیه، پس از ورود به ایران و دیدار خانواده، نخست عدهای از اقوام با سواد خود را گرد آورد و طرز تدریس اسلوب جدید خود را به آنان آموخت و به نام خدا، اولین دبستان را در سال ۱۳۰۵ ه. ق.در محلهٔ ششگلان در مسجد مصباح الملک تاسیس نمود. امتحانات اولین مدرسه به یاری خدا در آخر سال در حضور علما و اعیان و بزرگان تبریز با شکوه خاصی برگزار شد و موجب تعجب و تشکر آنها گردید و اشتیاق مردم به با سواد شدن کودکان شان آن هم به این سهولت، باعث گرمی بازار مدرسه شد. اما مکتب داران که دکان خود را کساد دیدند و پیشرفت مدرسهٔ جدید را مخالف مصالح خود دانستند، به جنب و جوش افتاده و رئیسالسادات یکی از علمای بی علم را وادار نمودند، رشدیه را تکفیر و فتوای انهدام مدرسهٔ جدید را صادر کند. بدین ترتیب اجامر و اوباش که همیشه منتظر فرصت هستند با چوب و چماق به خدمت شاگردان دبستان و معلمین رسیدند. رشدیه نیز شبانه به مشهد فرار کرد...
پس از شش ماه دوباره به تبریز بازگشت و دومین مدرسه را در محلهٔ بازار تاسیس کرد. اما باز هم دشمنان دانش و نو آوری بیکار ننشستند.
دومین مدرسه هم مورد هجوم قرار گرفت و رشدیه باز هم به مشهد فرار کرد..."
مدرسهٔ سوم را در محلهٔ چرنداب تبریز تاسیس نمود. ".. این بار، طلبههای علوم دینی مدرسهٔ صادقیه به تحریک مکتب داران جاهل و کهنه پرست که منافع نامشروع خود را در خطر میدیدند به مدرسه حمله کردند و به غارت پرداخته و رشدیه را تهدید به قتل نمودند... "
چهارمین مدرسه را در محلهٔ نوبر تبریز، برای کودکان تهیدست بنیان گذاشت. که البته " شمار شاگردان به ۳۵۷ و شمار معلمان به ۱۲ نفر رسید. این بار مکتب داران به ملا مهدی (پدر رشدیه) متوسل شدند و اولتیماتوم دادند...
ملا مهدی از میرزا حسن خواست به مشهد برود و او چنین کرد..."
بعد از چندی، باز به تبریز برگشت و ".. پنجمین مدرسه را در محلهٔ بازار دائر نمود... "
باز هم مدرسه مورد هجوم واقع شد. دانش آموزان مجروح شدند و یکی از آنان به شهادت رسید. باز هم رشدیه به مشهد گریخت.
رشدیه در مشهد هم آرام نگرفت. در آنجا نیز مدرسهای تاسیس کرد اما آنجا نیز با هجوم کهنه پرستان مواجه شد. مدرسه را چپاول و دست اش را نیز شکستند.
ششمین مدرسه را در لیلی آباد دایر نمود. این مدرسه به علت اعتقاد مردم به صداقت و پایمردی رشدیه و دیدن نتایج آموزشهای او سه سال دوام یافت. چندی بعد کلاسی برای بزرگ سالان نیز باز کرد که در مدت ۹۰ ساعت خواندن و نوشتن را به آنان آموخت. این بار، مخالفان او وقاحت را به حدی رساندند که به خود اجازه دادند به او سوء قصد کنند و با شلیک تیری به پای او مجروحش ساختند. با مجروح شدن او مدرسه هم بسته شد.
" رشدیه در آن موقع با توجه به اینکه دستش را در مشهد شکسته بودند و پایش نیز دراین واقعه مجروح شده بود، شعری بدین مضمون میخواند:
مرا دوست بیدست و پا خواسته است پسندم همان را که او خواسته است
پس از این واقعه ، هیچ کس یارای آن نداشت که خانهٔ خود را برای مدرسه به او واگذار کند. رشدیه با فروش کشتزار خود مدرسهٔ هفتم را تاسیس کرد. در کلاسها، میز و نیمکت و تخته سیاه گذاشت و در میان ساعت کلاس، زمانی برای تفریح شاگردان در نظر گرفت که این تغییرات مورد توجه مردم قرار گرفت، اما چون صدای زنگ مدرسه به صدای ناقوس کلیسا، شبیه بود و بهانه به دست مخالفان میداد، ناچار شد از زنگ زدن در مدرسه چشم پوشی کند.
گروهی از مردم آن روز این شیوه نوین آموزشی را که با اصول قدیم آموزش متفاوت بود، برنتافتند و هر روز علیه وی شایعاتی درست میکردند. متحجران زنگ مدرسه وی را ناقوس کلیسا مینامیدند و اعلام میکردند که کسانی که فرزند خود را به مدرسه میفرستند کافرند.
رشدیه برای آرام کردن اوضاع تصمیم گرفت دیگر از زنگ مدرسه برای صف بستن و... استفاده نکند و بهجای آن ، یکی از دانشآموزان با صدای بلند شعر زیر را که سروده خود او بود میخواند:
هر آنکه در پی علم و دانایی است بداند که وقت صف آرایی است
اما حاسدان این بار هم مدرسه را به وسیلهٔ بمبی که از باروت و زرنیخ ساخته شده بود، تخریب کردند. این بار رشدیه تصمیم به ترک ایران گرفت. به قفقاز رفت...
گروه اخبار /
محمد فاضل مدیر کل دفتر وزارتی آموزش و پرورش در خصوص وضعیت گزنیش و سامان دهی معلمان شاغل در مدارس خارج از کشور گفت: معلمان متقاضی شرایط، شهریور ماه طی سال تحصیلی اقدام به ثبت نام میکنند و سپس آزمونی از آنان به عمل میآید و درصورت احراز امتیاز کافی، معلمان انتخاب میشوند و پس از طی سنجشهای در نظر گرفته شده توزیع آنان صورت میگیرد.
وی در ادامه با بیان اینکه شهریور ماه جلسه توجیهی برای معلمان واجد شرایط برگزار میشود، خاطر نشان کرد: از آنجایی که معلمان از این طرح استقبال خوبی کردهاند و تمایل دارند تجربه فعالیت هایی در سایر کشورها را هم داشته باشند، جلسات توجیهی هر ساله انجام میشود.
مدیر کل دفتر وزارتی در خصوص نحوه گزینش و توزیع معلمان برای فعالیت در کشورها گفت: انتخاب بر حسب نیاز کشورها، تسلط بر زبان و همچنین توانمندی و ویژگیهای فردی معلمان متناسب با شاخص انجام میگردد.
محمد فاضل درباره وضعیت سامان دهی معلمان در کشورها تصریح کرد: دفتر امور بینالملل با هماهنگی وزارت خارجه از قبل شرایط را فراهم میکنند و به این خاطر که معلمان با شرایط کشورها آشنایی کافی ندارند، امور سرپرستی هماهنگی های لازم را انجام میدهد.
باشگاه خبرنگاران
سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران در پاسخ به این سوال که آیا دبیرستانهای دخترانه مجاز به استفاده از دبیر مرد در کلاس های فوق برنامه هستند، شرایط حضور دبیران مرد در مدارس دخترانه را اعلام کرد و گفت :" تأیید عدم امکان تامین مدرس زن توسط کمیته برنامهریزی نیروی انسانی منطقه، اخذ رضایت کتبی از ولی قانونی تمام دانشآموزان توسط مدیر مدرسه و ارائه به منطقه، اخذ تأییدیه گزینش و حراست مبنی بر احراز صلاحیت اخلاقی و سیاسی دبیران پیشنهادی و رعایت شروط تأهل و دارا بودن حداقل ۳۵ سال سن از جمله شروطی است که باید برای به کارگیری دبیران مرد مدنظر قرار بگیرد." با اعلام این شرایط باز هم سخنگو احتمالا برای اینکه بهانه ای به دست نیروهای مخالف دولت ندهد می گوید : با حضور معلم مرد در مدارس دخترانه مخالفیم، اما..."
در ماده ۵ آیین نامه ارائه خدمات آموزشی فوق برنامه در مدارس دولتی آمده است : " برای ارائه فعالیت های فوق برنامه در مدارس پسرانه از نیروی انسانی برادر و در مدارس دخترانه از نیروی انسانی خواهر استفاده خواهد شد." این مصوبه که در سال ۷۷ به تصویب شورایعالی آموزش و پرورش رسیده، برای حضور دبیران در کلاس های غیر همجنس، استثنایی قایل نشده است. اما در سال ۹۳ آموزش و پرورش با صدور شیوه نامه ای ، حضور مدرسان مرد در کلاس های کنکور دخترانه را با چندین شرط بلامانع اعلام کرد. البته این استثنا فقط شامل کلاس های فوق برنامه می شود و به کارگیری نیروی مرد در دوره رسمی مدارس دخترانه ممنوع است.
سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران اضافه کرد: "موضوعی که در آموزش و پرورش به آن اعتقاد داریم این است که با حضور معلم مرد در مدارس دخترانه مخالفیم.... اما محدودیتهایی وجود دارد که آموزش و پرورش را مجبور به این کار کرده که بخشی از آن مربوط به محدودیت منابع انسانی است. به کارگیری نیروی مرد تحت هر شرایط در دوره ابتدایی و تدریس برنامه کلاسهای درس رسمی، یا به عنوان مشاور و پشتیبان تحصیلی در دوره اول و دوم متوسطه و دوره پیش دانشگاهی دخترانه ممنوع است." سخنگوی آموزش و پرورش تهدید کرد : "اگر دبیرستانهای دخترانه از مواردی که اعلام شد تخطی کنند از نظر ما تخلف محسوب شده و ... از طریق ادارات ارزیابی عملکرد و هیئت تخلفات اداری با آن برخورد میکنیم."
از ابتدای تاسیس دبستان در ایران و شروع آموزش و پرورش مدرن بعد از انقلاب مشروطه، به جز موارد خاص، دختران و پسران در مدارس جداگانه تحصیل کرده اند. حتی تحصیل دختران در مدارس جداگانه در صدر مشروطه با مقاومت اجتماعی مواجه بود و کارکنان معدود مدارس دخترانه فشار اجتماعی و حتی دولتی شدیدی را تحمل می کردند و اغلب خانوادهها هم به خاطر تعصب یا ترس، دختران خود را به مدرسه نمیفرستادند. اما مقاومت در مقابل تحصیل دختران در طول حکومت ۵۷ ساله پهلوی ها به تدریج کاهش یافت و این روند بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد.
تا سال ۵۷ همیشه تفاوت معناداری بین تعداد دانش آموزان دختر و پسر دیده میشد. به عنوان مثال در سال ۱۳۲۰ خوورشیدی با وجود پیشرفت های چشم گیر آموزشی در دوره ۲۰ ساله حکومت رضاشاه ، تنها ۲۸ درصد دانش اموزان مقطع ابتدایی و ۲۱ در صد دانش آموزان مقطع دبیرستان ، دختر بودند. در سال تحصیلی ۵۷-۵۸ که سال وقوع انقلاب است از۷۲۷۷۲۹۱ دانش آموزسراسر کشور، ۳۹ درصد را دختران و ۶۱ درصد را پسران تشکیل می دادند. در سال تحصیلی ۹۱-۹۲ این فاصله کاهش یافته و در این سال از مجموع ۱۲میلیون و۳۰۰ هزار دانش آموز ۴۶ درصد را دختران و ۵۴ درصد را پسران تشکیل داده اند.
علاوه بر الزامات عرفی و اجتماعی در رژیم گذشته ، گفتمان مذهبی و سیاسی انقلاب بعد از برقراری جمهوری اسلامی در سال ۵۷ ، تفکیک جنسیتی در مدارس را تقویت کرد اما عامل ایجاد آن نبود. در تمام ۳۷ سال اخیر جدایی جنسیتی به دلیل برخی ضرورت های آموزشی و تنگناها به صورت مطلق اجرا نشده است. به عنوان مثال در مدارس روستایی کم جمعیت ، همواره کلاس های چند پایه مختلط برقرار بوده. در این گونه مدارس روستایی و عشایری ، مثلا ۲۰ دانش آموزکلاس اول تا ششم ابتدایی، دختر و پسر دریک کلاس، درس می خوانند و معلم این کلاس ها معمولا مرد است. در شهرها هم از معلمان زن در سازمان دهی مدارس ابتدایی استفاده شده است.
هم اکنون در شهرهای بزرگ و به خصوص تهران نیز که بین ۷۰ تا ۸۰ درصد پرسنل آموزشی را زنان تشکیل می دهند اغلب معلمان دوره ابتدایی مدارس پسرانه به ویژه در پایه های اول تا سوم زن هستند. اگر بلوغ شرعی پسران دانش آموز را مبنای انتخاب معلم مرد یا زن قرار دهیم،قاعدتا حضور خانم معلم ها در دوره ابتدایی و حتی در کلاس های دوره اول متوسطه تا کلاس نهم بلامانع است. چون پسران در این دو مقطع زیر سن بلوغ شرعی (۱۵ سال) قرار دارند. اگر هم مبنا را عرف بگیریم ، حضور خانم معلم ها در کلاس های درس پسران نوجوان زیر ۱۵ سال در بیشتر مناطق ایران پذیرفتنی است. اما در حال حاضر معلمان زن به هیچ وجه در مدارس راهنمایی پسرانه سازمان دهی نمی شوند.
برخی مقامات کلیدی آموزش و پرورش مانند حجتالاسلام محیالدین بهرام محمدیان رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، حضور معلمان زن در مدارس ابتدایی را باعث "غلبه رفتارهای زنانه و دخترانه در بین نوجوان و جوانان پسر" می دانند و به دلایل عقیدتی با حضور خانم ها در مدارس ابتدایی مخالفند. بهرام محمدیان اسفند سال گذشته در گفتوگو با فارس گفت : "عدم تناسب جنسیت معلمان با دانشآموزان به ویژه در دوره ابتدایی، نگرانی تربیت به رنگ صورتی را در بین نسل آینده افزایش داده است. "
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی افزود : " هرچند حضور بانوان معلم در دوره ابتدایی، محیط مدرسه را ملایم با محیط خانه می سازد، اما از سوی دیگر دانشآموزان پسر از پایه سوم ابتدایی به بعد نیازمند برخورد با خُلقیات مردانه هستند و البته در پایه پنجم و ششم ابتدایی حضور معلمان خانم در کلاسهای درس برای آنان نیز مشکلزا و سخت است."
بهرام محمدیان هشدار داد:" اگر آموزش و پرورش نتواند سامانه نیروی انسانی و سازمان دهی معلمان زن را اصلاح کند، معلمان به واسطه سختی کار و مراقبت های ویژه از دانش آموزان پسر، دچار فشار روحی و تنیدگی اعصاب و روان میشوند و در دانشآموزان پسر نیز گرایشهای زنانه و رفتارهای نا متجانس با جنسیت خود رشد خواهد کرد."
کتاب های درسی زیر نظر معاونت پژوهش و برنامه ریزی تهیه می شوند و دیدگاه آقای محمدیان در کتابهای درسی هم تا حدودی بازتاب پیدا کرده است. در کتاب های درسی در قالب متن و تصویر نقش های اجتماعی متفاوتی برای دختران و پسران ترسیم شده است.
در آموزش و پرورش عدم توازن نیروی انسانی سال به سال شدیدتر و پیچیده تر می شود. معلمان برحسب سه فاکتور سازمان دهی می شوند. ۱-جنسیت ۲- مقطع تحصیلی ۳- رشته تدریس . ایجاد هماهنگی بین ۳ عامل دشوار است. عدم توازن در فاکتورهای سه گانه باعث ایجاد نیروی مازاد برنیاز در بعضی مناطق و کمبود شدید نیرو در بعضی مناطق شده است. در شهرهای بزرگ، تعداد معلمان زن در مقطع ابتدایی بیشتر از معلمان مرد است . تعداد زیادی از دبیران و آموزگاران در رشته غیر مرتبط با تحصیلات خود تدریس می کنند. برخی از دبیرستان به ابتدایی منتقل شده اند. عده ای هم در رشته غیر مرتبط تدریس می کنند.
استخدام های بی رویه تحت فشار مجلس در ده سال گذشته بافت انسانی آموزش و پرورش را ناکارآمدتر و غیر حرفه ای ترکرده است. اجرای نظام ۶-۳-۳ از سال ۹۱ به بعد، باعث جابه جایی اجباری ده ها هزار معلم از مقطعی به مقطع دیگر شده است. مصوبات پی در پی مجلس در باره استخدام افراد جدید، سازمان دهی نیروی انسانی را به کاری شاق و غیر ممکن تبدیل کرده است.
نکته دیگری که به عدم توازن کمک می کند ، استفاده و سوء استفاده از قانون نقل و انتقالات است که باعث تهی شدن مناطق محروم از معلمان با تجربه و تراکم نیروی مازاد درشهرهای بزرگ شده است. عده زیادی از خانم معلم ها در سال های گذشته بر اساس بند تبعیت از همسر قانون نقل و انتقال به تهران و کلان شهرها منتقل شده و به خیل نیروهای مازاد بر نیاز پیوسته اند.
کاهش جمعیت در مناطق روستایی و افزایش جمعیت در حاشیه شهرهای بزرگ، جمعیت دانش آموزی کشور را بسیار نامتوازن کرده است. به گفته وزیر آموزش و پرورش در سال تحصیلی ۹۳-۹۴ تعداد ۱۱۰ مدرسه تک دانش آموزی و ۴۸۰۰ مدرسه زير ۵ دانش آموز دایر بوده است. در حومه شهرهای بزرگ اما تراکم دانش آموز باعث دو نوبته شدن مدارس و تشکیل کلاسهای ۴۰ نفر به بالا شده است.
با وجود تلاش هایی که صورت می گیرد ، دورنمایی روشن برای اصلاح ساختار نیروی انسانی و ساماندهی کارکنان قابل تصور نیست. برخی محدودیت ها و تکالیف خارج از چارچوب آموزش و پرورش به این دستگاه تحمیل شده است و برداشتن آنها نیازمند اراده ای فراتر از وزیر آموزش و پرورش است. مشکلات آموزش و پرورش راه حل های آموزشی و پرورشی دارند و تا زمانی که سیاست و ایدئولوژی در این وزارتخانه حرف اول را می زنند. انتظار تغییرات جدی نمی توان داشت.
روز
بدون مقدمه و استفاده از کلمات قلمبه خیلی روان و ساده موضوع راه حل کوتاه مدت معضل آموزش وپرورش است و انتظار می رود نخبگان و فرهنگیان به جای بیان دردها که همگان می دانند به بیان چاره جویی بپردازند و از این طریق به دولت مشاوره بدهند ؛ چه بسا افرادی هم باشند که همیشه ساز ناامیدی و نمی شود می زنند.
لذا یکی از چالش های جدی نظام جمهوری اسلامی که هرچه سریع باید نسبت به چاره جویی آن اقدام کرد وضعیت آموزش و پرورش، معلمان ، نخبگان و فرهنگیان جامعه می باشد که مشعل داران نظام تعلیم و تربیت و مربی آینده سازان کشور می باشند که در واقع می توانند در مسیر توسعه کشور بسیار موثر باشند و این درحالی است که اغلب معلمان از وضعیت فعلی رضایت ندارند .
بیشترین مخاطیان جامعه که جوانان و نوجوانان و نونهالان هستند تحت تربیت کسانی قرار دارند که به دلیل بدی معیشت و جایگاه اجتماعی ناراضی هستند و انگیزه کاری ندارند که بسیار ناگوار و آثارتخریبی فراوانی برای کشور به دنبال دارد. کشورهای توسعه یافته در اولین اجرای برنامه های توسعه ای خود این معضل را حل کرده و با سپردن مدارس به بخش خصوصی و مردمی ، توجه جدی به ارتقای سطح علمی و رفاه و تامین نیازمندی های معلمان نموده که نتیجه باعث رشد و شکوفایی مدارس و جلب رضایت مندی معلمان گردید .
اکنون مطالبات معلمان که در تجمعات سراسری و آرام با رویکرد صنفی ( حاکی از متانت طبع و هوشیاری آنان درعدم سوء استفاده دشمنان بود ) عنوان شد رسیدگی به معیشت مالی آنان بود ( و مقام معظم رهبری فرمود مطالبه حق مردم است . آموزش وپروزش را درست کنید) .
با رتبه بندی و استیضاح وزیر این مهم حل نمی شود . باید یک راه حل کلی و اساسی و عملی ارائه داد تا برای همیشه نظام آموزش و پرورش ازحالت رکود و خمودی خارج و به بانشاط ترین وزارت خانه دولت تبدیل شود.
حقیقتا دولت بزرگ شده و همه ی کارها از او برنمی آید و بودجه کشور ، درآمد ها و هزینه ها معلوم است .بیش از 90 درصد بودجه آموزش و پرورش بابت پرداخت حقوق و دستمزدها مصرف می شود و دولت عملا قادر به پرداخت حقوق بالا با توجه به ارزش خدمات معلمان نیست که ضروری است وزارت آموزش و پرورش ابتدا یک فراخوان عمومی جهت ارائه پیشنهادات اجرایی این طرح اعلام نماید و دوم این طرح در چند استان و شهرستانی که آمادگی اجرا دارند پیاده شود تا نواقص طرح دیده بشود ؛ لذا پیشنهاد اینجانب این است که دولت باید برای سبک کردن بدنه خود به مردم و قشر عظیم فرهنگیان که نقش بزرگی در پیروزی انقلاب اسلامی و حضور درجبهه و در صحنه های گوناگون دفاع ازانقلاب و رهبری دارند اعتماد کند و مدارس را به معلمان و مردم واگذار کند و در اصل مدارس دراسلام مردمی است نه دولتی مانند مدارس حوزه علمیه و از نظر اسلام وظیفه دولت برنامه ریزی و هدایت و ایجاد نظم و امنیت و نظارت و دریافت مالیات است .
یکی از هدف ها و برنامه های سیاست گزاران بخش آموزشی کشور، توسعه مشارکت های مردمی در تاسیس ، اداره و تامین هزینه های آموزشی و پرورشی است .با توجه به اینکه دولت به تنهایی نمی تواند هزینه های گسترده آموزش و پرورش را تامین نماید فلذا برای جذب سرمایه های مردمی در آموزش و پرورش و همچنین تامین مخارج آن توسط افراد متمکن و خانواده هایی با درآمد متوسط به بالا و البته برای ایجاد عدالت اجتماعی تاسیس مدارس غیردولتی ضرورت پیدا کرده است و اقدام به واگذاری موجب كاهش فشارهاي ناشي از انتظار معلمان از دولت و استحكام بيشتر نظام آموزش و پرورش از لحاظ برنامه ریزی و نظارت می باشد.
البته این فرآیند باید کارشناسی شود و آن دسته ازمدارسی که امکان واسپاری به بخش خصوصی را دارند و دانش آموزان قادر به پرداخت هزینه اداره مدارس و حقوق معلمان هستند دراولویت قرار گیرند و وزارت آموزش و پرورش نظارت کند .
درازای پرداخت حقوق مکفی از مدرسین توانا و علاقه مند و متخصص و با انگیزه و متعهد استفاده کنند . حقوق و دستمزد بر اساس شایستگی ها و توانایی باشد نه تورم یا سنوات تا در راستای ارتقای كیفیت آموزش موجبات رشد و تعالي فرهنگ جامعه فراهم سازد .
خصوصی سازی مدنظر دولت محترم و وزیر محترم و مجلس محترم می باشد دراین راستا باید معلمان و مردم همکاری نمایند تاان شاء الله هرچه سریع تر اجرا شود.
پیشنهادات :
1- تسهیل ادامه تحصیل معلمان در مدارج عالی کارشناسی ارشد و بالاتر توسط دولت
2- استخدام معلمان با حداقل مدرک کارشناسی با رتبه بندی و ارائه تالیفات و مقالات مرتبط به منظور تقویت بنیه علمی مدارس
3- واگذاری و واسپاری مدارسی که اولیای دانش آموزان توانایی اداره مالی آن را دارند با تمام امکانات ساختمان و تجهیزات به معلمان و بازنشستگان فرهنگی همان مدارس به منظور کاستن فشار مالی بر دولت و افزایش رفاه معلمان تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش و اولیای دانش آموزان
4- تشکیل کمیته ناظر بر واگذاری مدارس در هر استان به منظور واگذاری درست و به جا با ضوابط قانونی
5- کمک پرسنلی حقوق دولت به مدارس غیرانتفاعی و خصوصی کم درآمد و پرداخت وام به دانش آموزان با سطح متوسط
البته یک میان بر دیگری هم است که نیاز به کمی شجاعت دارد و آن این است که قانون آموزش رایگان اصلاح گردد چون این قانون برای زمانی که اکثریت دانش آموزان فقیر و مستضعف و قادر به ادامه تحصیل نبودند تصویب شده است . این قانون در زمان خود بسیار به جا و قابل دفاع بوده ،ولی الان وضعیت تفاوت می کند .
برای ارائه خدمات بهتر به دانش آموزان و معلمان ضروری است دولت تحصیلات را برای دانش آموزان نیازمند با اهدای تمام امکانات اعم از آموزش ، کتاب ،دفتر،لباس ، تغذیه رایگان و ...انجام دهد ولی سزاوار است دانش آموزانی که اولیای ثروتمندی دارند از آموزش رایگان استفاده نکنند .یکی از راه حل ها دریافت شهریه از ثروتمندان است و این شهریه مغارتی با اصل 30 قانون ندارد .
هدف اصلي اجرای این پیشنهاد که مورد انتظار سرمایه گذاری می باشد كسب مهارت ها ، دانش و گرايش هاي مثبت و ارتقای اعتماد به نفس دانش آموزان و تأكيد بر رشد فردي آنان با توجه به نيازها و توانائي هاي فردي و رضایت مندی معلمان و آموزش و پرورش تحول محور است .
در پایان جهت توضیحات بیشتر شفاهی اجرای طرح آمادگی خود را اعلام می کنم تا ان شاءالله آموزش و پرورشی پویا و توسعه محور با جامعه فرهنگیان با نشاط باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
مشاور وزیر آموزش و پرورش، گفت: برای فعالیت های ویژه که پنجشنبه ها امکان اجرای آن در مدارس وجود دارد پیشنهاد می شود تا از معلمانی که وقت آزاد دارند، استفاده شود .
محمد فاضل درباره بازگشایی پنجشنبه های مدارس در سال تحصیلی جدید گفت: سال تحصیلی ۹۴-۹۵ همان ۲ هزار مدرسه ای که سال گذشته طرح آزمایشی بازگشایی مدارس در روزهای پنجشنبه را اجرا کردند همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند.
وی افزود: هنوز در ارزیابی نهایی و پژوهش اجرای طرح یک روز بدون کیف و کتاب به نتیجه نرسیده ایم.
مشاور وزیر با عنوان این مطلب که سیاست آموزش و پرورش دادن اختیار به مدیران مدرسه است، ادامه داد: اجرای این سیاست موجب می شود تا مدیران با مشورت اولیای مدرسه تشخیص دهند آیا مدرسه پنجشنبه ها باز باشد یا خیر و چه فعالیت هایی انجام شود که اجرای این سیاست یکی از آرزوهای وزیر نیز هست.
فاضل در پاسخ به این پرسش که از نیروهای مازاد دوره متوسطه دوم در طرح یک روز با نشاط در پنجشنبه ها استفاده می شود، بیان کرد: این اقدام یکی از راهکارهای آموزش و پرورش است و پیشنهاد می شود تا برای فعالیت های ویژه که در پنجشنبه ها امکان اجرای آن وجود دارد از معلمانی که وقت آزاد دارند استفاده شود.
همچنین حمیدرضا کفاش پیش از این گفته بود، یک روز با نشاط در سال تحصیلی جاری در روزهای پنجشنبه به صورت آزمایشی در حدود دو هزار مدرسه اجرا شد که تنها مشکل این طرح تامین اعتبارات لازم بود. گزارش نهایی در این خصوص را به وزیر آموزشوپرورش ارائه کرده و درخواست کردیم این طرح با افزایش سه برابری در سطح ۶ هزار مدرسه برگزار شود مشروط به اینکه اعتبار لازم در ابتدای اجرای طرح به مدارس تزریق شود. اگر اعتبار لازم تامین نشود، ممکن است در این خصوص تجدیدنظر کنیم.
طرح تعطیلی پنجشنبههای مدارس از ۲۰ فروردین سال ۹۰ در دبستانهایی که امکان تعطیلی در روزهای پنجشنبه را داشتند به صورت آزمایشی اجرایی شد و در پایان سال، آموزش و پرورش در دولت دهم اعلام کرد به دلیل استقبال خانواده ها این طرح در مهر ماه ۹۱ در تمام دبستانهای کشور به صورت سراسری اجرا شود. همچنین در تعدادی از مدارس راهنمایی و متوسطه نیز که یکنوبته بودند و امکان تعطیلی پنجشنبه مدارس را داشتند، این طرح اجرا شد.
اما با روی کار آمدن دولت یازدهم علی اصغر فانی وزیر آموزش وپرورش خبر از لغو تعطیلی پنج شنبه ها و جایگزینی روز بدون کیف و کتاب داد و طی طرح آزمایشی بازگشایی مدارس در روزهای پنج شنبه، سال گذشته این طرح در ۲ هزار و ۱۵۱ مدرسه ابتدایی به صورت پایلوت اجرا شد.
اداره اطلاع رساني و روابط عمومي آموزش و پرورش شهر تهران
گروه اخبار /
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش از راهاندازی مرکز ارجاع فرهنگیان در هفته آتی خبر داد و گفت: کلیه خدمات در سه بیمارستان و مرکز درمانی تخصصی تهران برای فرهنگیان رایگان میشود.
محمد بطحائی در توضیح جزئیات مرکز ارجاع ویژه فرهنگیان گفت: اگر همکاران فرهنگی بیمه شده، به مشکل جسمی مبتلا شوند میتوانند طی تماس ۲۴ ساعته و شبانه روزی با سامانه مرکز ارجاع، اطلاعات مربوط به مراکز درمانی معتبر را متناسب با مشکل شان دریافت کنند.
وی افزود: این سامانه، پیشرفتهتر از تلفنهای گویای معمول است و اطلاعات تخصصیتری ارائه میکند.
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش همچنین از عقد قرارداد با بیمارستانها و مراکز درمانی تخصصی خبر داد و گفت: این اقدام به موازات ارائه خدمات از طریق بیمه تکمیلی انجام می شود و فرد به هنگام مراجعه به این مراکز حتی فرانشیز هم نمیپردازد و پرداخت صف تا صد هزینههای درمان وی بر عهده آموزش و پرورش است.
بطحائی افزود: مرکز قلب تهران، موسسه رویان و مرکز چشم پزشکی بصیر از این جملهاند و حتی در حال اندیشیدن تدابیری هستیم تا در مرکز قلب تهران یک نیروی مختص پذیرش فرهنگیان را مستقر کنیم تا خدمات بستری و درمان فرد بیمار از طریق وی انجام شود.
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به اینکه آیا فرهنگیان باید دارای شرایط ویژهای باشند تا بتوانند از خدمات این سه مرکز استفاده کنند؟ گفت: خیر، همکاران فرهنگی دارنده بیمه تکمیلی میتوانند از این امکان بهرهمند شوند.
ایسنا
تهران -ایرنا - علی پورسلیمان : اگر مجلس به دنبال حل مشکل بیکاری و ایجاد اشتغال برای جوانان است باید از تجارب قبل آموخته و آزموده را آزمون مجدد نکند، گفت: ممکن است جامعه و مردم عادی با شنیدن این گونه اخبار خوشحال شوند اما مهم این است که زیر ساخت های اقتصادی در جامعه مشکل دارند و باید مورد بازبینی و اصلاح قرار گیرند.