صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

پیشرفت های کاریکاتوری در نظام آموزشی ایران  در تعریف کاریکاتور می خوانیم: هنرِ ارائه ی تصاویر اشخاص یا اشیاء، که در آن صفات و خصوصیات بارز فرد یا شیئ، به نحوی اغراق آمیز، مضحک و غیر طبیعی به تصویر کشیده می شود.
یکی از توانایی های ذهن آدمی قدرت تعمیم دادن است. پس می توان فرض کرد که کاریکاتور لزوما یک تصویر نیست. رویدادهای کاریکاتوری داریم، سخنان کاریکاتوری، روندهای کاریکاتوری و ...
پیشرفت کاریکاتوری در نظام تعلیم و تربیت ایران به وفور دیده می شود. کافیست نگاه خود را اندکی از سطح محیط اطراف خود بالاتر برده و با دیدی وسیع تر، نظام را بصورت یک کل نگاه کنیم.
اگر درخشش دانش آموزان در المپیادهای علمی بین المللی را نتیجه عملکرد سیستم آموزشی می دانیم، دانش آموزانی دبیرستانی نیز در سیستم دیده می شوند که حتی قادر به نوشتن صحیح نام خود نمی باشند. دانش آموزی دبیرستانی داشتم که برای تقسیم 6 بر 2، بعد از کلی فکر کردن، دست به دامان ماشین حساب شد.
در مدرسه ای در یک روستا تدریس می کردم که با داشتن 4 کلاس و حدودا 70 دانش آموز، دارای برد هوشمند (تخته لمسی الکترونیکی) بود در همان سال در مدرسه ای دیگر در شهر تدریس داشتم که کلاس هایش فاقد لامپ بود!

یکی از کلاس هایم میز و صندلی برای دبیر نداشت و ...
مانور بر سر هوشمندسازی مدارس و نمایش تبلیغاتی مدارس متنعم به این نعمت در حالی که هنوز هم در کشور مدارس کپری وجود دارد نمونه دیگری است از کاریکاتور (بماند که هوشمندسازی خود دارای تعریف است و صرف داشتن چند دستگاه رایانه در مدرسه هوشمندشدن نیست).
حوادث دلخراش سریالی بخاری های نفتی که هر از چندگاه خاطرمان را آزرده می کند و خانواده هایی را عزادار. دخترکان شین آبادی وقتی چهره های معصومشان آسیب دید و وقتی زندگی شان با خطرمرگ مواجه شد که وزیر وقت صحبت از لزوم استفاده دانش آموزان از استخر می کرد.
 بالا بردن آمار فارغ التحصیلان به هر طریق ممکن، با پایین آوردن استانداردها و تلطیف بیش از حد ملاک ها و معیارها نمونه دیگری از کاریکاتورهاست. روندی که با برداشتن امتحان های نهایی، برداشتن مردودی، گذاشتن مواردی همچون تک ماده!، و ... دنبال می شود. تاکیدهای توجیه ناپذیر مسئولان مناطق و متعاقبا مدیران مدارس برای بالابردن آمار قبولی، بدون بررسی علل افت کیفی احتمالی، بدون دادن راهکارهای منطقی و ... همه و همه مشتی از خروارها کاریکاتورهایی در اطراف ما هستند که گرچه مضحک اند اما اگر لبخندی بر لبی بنشانند می شود آنکه "خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است".
حتی در محتوای کتاب ها و برنامه ریزی درسی مان نیز کاریکاتور داریم. تدریس مفاهیم "بازاریابی و کسب و کار اینترنتی" برای دانش آموز روستایی که صبح با صدای گاو و گوسفند بیدار شده و بعد از گذر از کوچه های گلی و طی مسیری طولانی خود را به مدرسه رسانده، کاریکاتور تلخ دیگری است.
تدریس رشته تصویرسازی کامپیوتر برای دانش آموزانی که تعداد دارندگان دستگاه کامپیوتر از میانشان به انگشتان یک دست هم نمی رسد، ارائه رشته تعمیر تراکتور برای 27 نفر، در منطقه ای که تعداد تراکتورهایش به 27 دستگاه نمی رسد طنزهای تلخی ست که شاید بتوان گفت فقط در ایران دیده می شود.
ازین دست کاریکاتورها در نظام آموزشی مان کم نداریم.

آثار و پیامدهای این چنین رویدادهایی باید تبیین شود و من فقط ذکر چند نمونه کردم خلاصه و بدون تفسیر، تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل...

روزنامه همدلی


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در یادداشت

مدرسه محوری و کارکرد مدرسه   آموزش و پرورش يك پديده مدرن است از اين جهت مدرن تلقي مي‌شود كه شاخص‌هاي تعليم و تربيت در اين نظام متحول و در ابعاد مختلف تغييرات عميق و گسترده‌اي ايجاد شد. اگر « معلم »، « محتواي آموزشي » و « شيوه‌هاي آموزش » را سه ضلع اساسي مثلث آموزش بدانيم در دوره مدرن در هر سه ضلع تحولي صورت گرفت كه نظام تعليم و تربيت سنتي را به تاريخ سپرد و نظامي با شاخص‌هاي مدرن را جايگزين ساخت.

در نظام سنتي والدين فرزندان‌شان را به يك «معلمي» مي‌سپردند كه الگوي تمام‌عيار بود و تحت تربيت او فرزندان بايد دانش و مهارت‌هاي متعددي را مي‌آموختند؛ دانش و مهارتي كه به تشخيص معلم تعيين مي‌شد و شيوه‌هاي آموزشي كه باز هم با سليقه و تشخيص معلم تعيين مي‌شد و در اين نظام آموزش سنتي «معلم خوب» و «معلم بد» وجود داشت و خانواده‌ها در پي آن بودند تا فرزندان خود را پاي درس معلمان خوب بنشانند.

در نظام آموزشي مدرن هرچند « معلم » به عنوان كليدي‌ترين عنصر آموزشي همچنان حفظ شد اما به عنوان يكي از عناصر فرآيند آموزشي جايگاه خود را حفظ كرد و نه محور تمام ابعاد آن را. در اين نظام «واحد آموزشي» كه همان «مدرسه» است و متشكل از عناصر مختلف است محور آموزش قرار گرفت و براي كارآمدي فرآيند آموزشي تلاش شد تا مدارس از اختيارات لازم برخوردار شوند و با جلب مشاركت والدين، دانش‌آموزان و معلمان و مربيان از حداكثر توانمندي‌ها بهره لازم برده شود.

اينكه چرا بايد « مدرسه » به عنوان محور قرار گيرد دلايل متعددي دارد و اين دلايل نيز به پشتوانه تجربيات جوامع مختلف ارايه مي‌شود. مهم‌ترين دليل اين است كه « آموزش » از معدود موضوعاتي است كه تمركز و بوروكراسي برايش همچون سم مهلك است.

هرجا آموزش يكپارچه، كليشه‌اي، دستوري و دولتي شده است نتيجه‌اي جز ركود، سركوب استعدادها، جلوگيري از بروز خلاقيت‌ها و به طور كلي به هدر رفتن سرمايه انساني نداشته است.

از طرفي هرجا تكثر و عدم تمركز با محوريت دادن به مدارس مورد توجه قرار گرفته ما شاهد پويايي، تحرك، نشاط، بالندگي، خلاقيت و رشد و توسعه و به طور كلي ارتقاي سرمايه انساني بوده‌ايم.

اينكه چرا « مدرسه محوري » به اين نتايج منجر مي‌شود ريشه در انسان‌شناسي مدرن دارد، انسان‌شناسي‌اي كه انسان را موجودي مكانيكي ندانسته و نگرش رباط‌گونه به آن ندارد تا همچون پيچ و مهره‌هاي دستگاه‌هاي حكومتي براي كاركردهاي سفارشي ساخته شوند، بلكه انساني را موجودي منحصر به فرد مي‌داند كه هر انسان ويژگي‌هاي متمايزي نسبت به انسان‌هاي ديگر دارد و اين تمايزها رمز و راز تحول و پيشرفت است، تحول و پيشرفتي كه در سايه شيوه‌هاي متنوع و سبك‌هاي متكثر در نظام آموزشي متكي بر « مدرسه محوري » به دست خواهد آمد.

روزنامه اعتماد

منتشرشده در آموزش نوین
چهارشنبه, 22 مهر 1394 18:06

سرنوشت ادامه تحصیل کارمندان

سرنوشت ادامه تحصیل کارمندان  گروه اخبار /

 چندی است که بین کارمندان شاغل در ادارات، سازمان‌ها و نهاد‌های دولتی یک موضوع مهم نقل است و درباره آن اظهارنظر‌های گوناگون و متفاوت و نظرات موافق و مخالفی بیان می‌شود. مهم‌ترین دیدگاه هم حول محور چگونگی ادامه تحصیل کارمندان دولت پس از استخدام و محدودیت‌هایی مبنی بر «اعمال مدرک تحصیلی یک‌بار پس از استخدام برای کارمندان» در تمام ادارات دولتی متمرکز شده است.

ماجرای اصلی این بخشنامه به مدت‌ها قبل مربوط می‌شود، زمانی که زمزمه‌هایی مبنی بر اعمال محدویت ارائه تنها یک مدرک تحصیلی برای کارمندان دولت در برخی ادارات شنیده شد و حرف و حدیث‌های گوناگونی بین کارمندان دولت درباره این موضوع به راه افتاد.

نکته قابل توجه اینجاست که اجرایی شدن طرح رتبه‌بندی معلمان و اعمال این بخشنامه برای اجرا در آموزش‌و‌پرورش، به تمام حرف و حدیث‌ها پایان داد و مشخص شد نه‌تنها بخشنامه‌ای از سوی دولت برای این موضوع وجود دارد، بلکه برخی سازمان‌ها مانند آموزش‌وپرورش وارد فاز اجرایی این بخشنامه هم شده‌اند!

علیرضا جدایی رئیس مرکز اطلاع‌رسانی آموزش و پرورش در واکنش به گلایه برخی فرهنگیان مبنی بر ارسال بخشنامه‌ای درباره «نحوه ادامه تحصیل و اعمال مدارک تحصیلی جدید کارکنان که تنها یک مدرک بالاتر پس از استخدام، اعمال می‌شود»، اظهار داشت: در تاریخ ۱۷ شهریور ۹۴ بخشنامه‌ای از سوی وزارت آموزش‌وپرورش صادر شد که براساس آن، کارکنان دولت پس از استخدام تنها یک مدرک بالاتر را می‌توانند جهت ارتقای شغلی خود ارائه دهند. این در حالی است که صدور این بخشنامه نه‌تنها بین فرهنگیان باعث ایجاد نارضایتی‌هایی شده است بلکه با اعلام رسمی خبر اجرایی شدن این بخشنامه، کارمندان در ادارات دیگر هم ابهامات زیادی درباره دلایل صدور این بخشنامه پرحاشیه دارند؟

این بخشنامه در راستای ابلاغ بخشنامه ۲۴ اسفند سال ۹۳ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور صورت گرفته که براساس بند یک بخشنامه سازمان مدیریت با استناد به بند ۷۰ قانون مدیریت خدمات کشوری به صراحت آمده است: «آثار اعمال مدارک تحصیلی مأخوذه نسبت به مدارک تحصیلی ارائه شده در بدو استخدام کارکنان رسمی و پیمانی بالاتر در طرح طبقه‌بندی مشاغل قابل احتساب است».

به تعریفی دیگر، برای کارکنان « زیر دیپلم به دیپلم »، « دیپلم به فوق دیپلم »، « فوق‌دیپلم به کارشناسی »، « کارشناسی به کارشناسی ارشد » و « کارشناسی ارشد به دکترا » تنها « یک بار» ارائه مدرک تحصیلی ممکن است.

همچنین مشاور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در بخشنامه «اعمال مدرک تحصیلی تنها یک‌بار بعد از استخدام» باید بازنگری صورت گیرد، گفته است: این بخشنامه، مانع انگیزش شغلی معلمان می‌شود.

ابراهیم سحرخیز، مشاور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان این مطلب به فارس، اظهار داشت این بخشنامه مشتمل بر چند بند است و یکی از بندها، این است که مدارک تحصیلی کارکنان دولت در طول دوره استخدام‌شان تنها یک بار اعمال می‌شود.

به گفته سحرخیز، به‌عنوان مثال ممکن است یک فرهنگی بخواهد ادامه تحصیل بدهد که باید وی در رشته‌هایی برای ادامه تحصیل هدایت شود که مورد نیاز آموزش‌ و پرورش است.

وی خاطرنشان کرد: اما یک بند این بخشنامه مورد اشکال است و اعلام شده برای معلمان فقط یک بار بعد از استخدام، اعمال مدرک تحصیلی می‌شود.

وطن امروز

کارکرد نهاد مدرسه  خانواده را اگر سنتي و قديمي‌ترين نهاد اجتماعي بدانيم بايد بپذيريم كه با وجود عبور جوامع از سياري معيارها و شاخص‌هاي دنياي سنتي، اين نهاد خود را حفظ كرد و ماندگاري آن به ويژه با تاكيد بر ضرورت كاركرد اين نهاد در دنياي پست‌مدرن مهر تاييدي بر آن زده است.

هر چند خانواده‌هاي شبكه‌اي و قبيله‌اي به خانواده‌هاي هسته‌اي و پراكنده و كوچك تبديل شده است اما همچنان در مدرن‌ترين جوامع كانون خانواده متشكل از والدين و فرزندان نشانگر حياتي بودن اين نهاد براي استمرار زندگي بشر است.

اهميت و ضرورت حفظ و تقويت نهاد خانواده به مباحث بين‌المللي و نهادهاي جهاني نيز كشيده شده و نهادهايي مانند يونسكو و يونيسف با محوريت زندگي و كودك و آينده بشريت توصيه‌ها و برنامه‌هايي را ارايه مي‌دهند تا همچنان خانواده كه نخستين بستر رشد و پرورش كودكان است، جايگاه ويژه خود را حفظ كند و والدين نيز نقش و كاركرد خاص خود را پذيرفته و ارتقا دهند. پس از پيچيده شدن زندگي بشر متاثر از نقل و انتقال‌ها و مهاجرت‌ها و پيشرفت تكنولوژي و توسعه فناوري‌هاي ارتباطي، در عرصه آموزش همانند ساير عرصه‌ها نياز به نهادها و ساختارهاي مدرن احساس شد و حاصل اين احساس نياز، تولد « مدرسه » بود.

مدرسه كانوني شد براي گردهم آمدن كودكان و نوجوانان همسن و سال كه تحت برنامه‌هاي تربيتي بايد به شهرونداني تبديل شوند كه بتوانند در نهاد بزرگ‌تري به نام «جامعه» در كنار يكديگر زندگي بهتري را تجربه كنند.

فلسفه شكل‌گيري مدارس آماده كردن دانش‌آموزان براي زندگي در جامعه مدرني است كه تفاوت‌هاي فراواني با دنياي سنتي دارد.

از آنجا كه جوامع مدرن متكثر و متنوع هستند ، تربيت شهروندان براي چنين جوامعي از توان خانواده‌ها خارج بوده و نيازمند معلمان و مربياني با مهارت‌هاي حرفه‌اي ويژه است؛ معلمان و مربياني كه آموزش‌ديده حرفه معلمي و مجهز به فنون مربوطه مبتني بر يافته‌هاي علوم تربيتي هستند. نهاد «مدرسه» با چنين « معلمان و مربيان » در واقع پلي است براي اتصال خانه و جامعه، هر چند تفكيك اين سه نهاد درهم‌تنيده به طور كامل امكان‌پذير نيست اما به جهت تفاوت‌هاي تعيين‌كننده و كاركردهاي هر نهاد اين تفكيك نظري صورت مي‌گيرد چرا كه نظام‌هاي آموزشي موفق تجربه خود را به جامعه بشري عرضه كرده‌اند تا نشان دهند كه بدون داشتن مدارس كارآمد برخورداري از جوامع پايدار غيرممكن است.

شايد به جرات بتوان دليل اصلي ناپايداري در برخي جوامع به‌ويژه در خاورميانه را عدم وجود نهاد «مدرسه» با كاركردهاي مدني دانست.

بي‌جهت نخواهد بود اگر اين‌گونه نتيجه‌گيري كنيم كه دليل بي‌ثباتي جامعه ما و بيگانگي خانه و جامعه ناكارآمدي نهاد مدرسه است به اين معنا كه « مدارس » در ذيل نظام آموزشي متمركز از نقش خود منحرف شده‌اند و نتوانسته‌اند پاسخگوي خواست والدين و نياز جامعه باشند؛ خواست و نيازي كه هر دو مي‌توانند مكمل يكديگر باشند، بنابراين تا وقتي اين پل ارتباطي به درستي كاركرد خود را نداشته باشد اوضاع همچنان نااميدكننده خواهد بود.

روزنامه اعتماد

منتشرشده در یادداشت

کودکان کار و کودکان بازمانده از تحصیل  آن‌قدر کوچک است که وقتی تا کمر درون سطل زباله آویزان شده است، فاصله پاهایش تا زمین بیشتر از اندازه پاهایی است که به حالت معلق درآمده‌اند. کارش را که تمام می‌کند و پاهایش به زمین می‌رسد، از چهره کودکانه و معصومش می‌شود فهمید که کمتر از 10 سال دارد. این تصویر انبوه کودکانی است که از حاشیه به متن آمده‌اند؛ کودکانی که نان و غذای خود و درآمد خانواده را در بین پسماند زباله دیگران جست‌و‌جو می‌کنند.

اگر زمانی افراد زباله‌گرد محدود به معتادان و بی‌خانمان‌ها و کارتن‌خواب‌ها می‌شد، اینک می‌توان در هر رده سنی کسانی را مشاهده کرد که با یک گونی در پشت، سر درون سطل زباله‌ای فرو برده‌اند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. کودکان کار در تهران آن‌قدر هستند که حتی دیگر هیچ مسئولی نمی‌تواند منکر آنها شود. آن‌ها بر سر هر چهارراه در کنار خودروهای گران‌قیمت خیابان ، تصویری ملموس از نابرابری را ترسیم می‌کنند.
اما چه عواملی باعث شده است که این‌گونه بر آمار کودکان کار به‌ویژه کودکان زباله‌گرد افزوده شود؟ اگرچه پاسخ به این سوالات نیاز به پژوهش جدی دارد، اما در یک بررسی اولیه می‌توان مشاهده کرد که این کودکان، از جمله کودکان بازمانده از تحصیل هستند که یا به خاطر مهاجر بودن (افغان) یا به خاطر نیاز مالی خانواده نتوانسته‌اند در سن کودکی در مدرسه حضور داشته باشند. بر همین مبنا فقر خانواده و فقدان حمایت‌های دولتی برای اقشار ضعیف ایرانی و مهاجران از جمله کودکان افغان، یکی از زمینه‌های اصلی ورود کودکان به خیابان و انتخاب سطل زباله به‌ عنوان منبع معاش و درآمد را فراهم کرده است.
بی شک هیچ کودکی علاقه‌مند نیست کودکی و رویاهای خود را در میان انبوه زباله جست‌و‌جو کند؛ اگر هم پدر و مادری به‌واسطه فقر، کودک خود را مجبور به این کار کند، این وظیفه دولت است که نسبت به این امر واکنش نشان دهد.

ازآنجایی‌ که زباله‌گردی یک کار پرخطر با ریسک بالاست، این کودکان به‌شدت در معرض بیماری‌های خطرناک هستند و بیماری‌های پوستی و عفونی، آنها را تهدید می‌کند. آنها هرلحظه در معرض بیماری‌هایی مانند ایدز هستند و این چیزی نیست که تبعاتش محدود به خود این کودکان باشد.

در همین راستا ممکن است برخی به فکر روش‌هایی برای آشنایی و توانمندسازی این کودکان در برابر این بیماری‌ها باشند، اما این‌یک مساله فرعی و انحرافی است. مساله اصلی این است که هیچ کودکی در سن کودکی نباید در خیابان باشد و از تحصیل باز بماند و نمی‌توان این معضل را به کمک برنامه‌های خیریه حل کرد.

حل مساله کودکان کار، یک اراده جمعی را می‌طلبد که بدون وجود قوانین و دولتی معتقد به لغو کار کودکان، ممکن نیست.

اگر بتوان چهره کودکی را که زیر سنگینی گونی زباله خم‌شده است دید، چهره کودکی که نمی‌تواند از فشار بار سرش را بالا بیاورد، بی‌شک آن چشم‌ها به ما خواهد گفت هیچ‌چیز نمی‌خواهد جز اینکه کودک باشد.

روزنامه فرهیختگان

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش /

ریشه مشکلات آموزش و پرورش

كلاف سردرگم و گره‌هاي كور مسائل آموزش و پرورش سال‌هاست كه نظام آموزشي ما را دچار مشكل كرده است از همان روزهاي نخست پس از انقلاب تاكنون كه ٣٧ سال مي‌گذرد، مسائل آموزش و پرورش همچنان پابرجاست.

حالا پرسش اصلي اين است كه آيا پس از گذشت نزديك به چهار دهه و فراز و فرود و تجربه مديريت‌هاي مختلف وقت آن نرسيده است كه چاره‌اي اساسي براي حل اين مسائل انديشيده شود؟

كارشناسان و صاحب نظران گفته‌اند آموزش و پرورش بيش از ٧٠٠ مساله دارد و اين ليست بلندبالاي مسائل خود كافي است تا دلهره بر جان مديران و تصميم‌گيران بيندازد و همه را از حوزه آموزش و پرورش فراري دهد.

وقتي پيرامون آموزش و پرورش و مسائل آن با مديران، كارشناسان و فعالان اين حوزه به گفت‌وگو مي‌نشينيد با وجود اختلاف نظرها و تفاوت در تحليل‌ها و تفسيرها در يك موضوع همه اتفاق‌نظر دارند و اين موضوع چيزي نيست جز اينكه آموزش و پرورش بايد به يك مطالبه ملي تبديل شود و در اولين سياست گذاري‌ها و توجهات مسوولان ارشد حاكميتي و دولتي و مردم قرار گيرد.

چند ماهي است كه به دلايل مختلف به ويژه تحركات اعتراضي معلمان توجه دولت و مجلس و رسانه‌ها نسبت به گذشته بيشتر به آموزش و پرورش جلب شده است؛ توجهي كه تفاوت چنداني را نمي‌توان در آن يافت به جز چند برنامه و سياست اعلامي از سوي فاني كه به نظر مي‌رسد در صورتي كه به درستي اجرا شود قدري مي‌تواند آموزش و پرورش را در مسير صحيح خود قرار دهد به ويژه موضوع ساماندهي نيروي انساني و طرح مديريت آموزشگاهي كه يكي چالش كميت و كيفيت نيروي انساني و ديگري بحث تمركز در مديريت را هدف قرار داده است كه هر دو از مهم‌ترين معضلات آموزش و پرورش هستند.

در كش‌و‌قوس‌هاي توجه به مسائل آموزش و پرورش در راستاي توجه دادن به ريشه‌هاي اين مسائل و پيدا كردن راهكارهاي اساسي ما نيز در گروه مدرسه روزنامه اعتماد تلاش كرده‌ايم، سهمي داشته باشيم و براي تبديل كردن به مطالبه ملي افكار عمومي را به اين مهم جلب و از طرفي صاحب نظران را درگير كنيم تا به آموزش و پرورش از زواياي مختلف نگريسته شود.

به همين منظور گزارشي از يك نشست كارشناسي تهيه كرديم؛ گزارشي كه حاصل بحث و تبادل نظر چند تن از كارشناسان و فعالان اين حوزه با دكتر ستاري‌فر و دكتر كبيري است. شنيدن نظرات كسي كه زماني در راس سازمان برنامه و بودجه يا همان مديريت و برنامه‌ريزي احيا شده فعلي قرار داشت، سازماني كه گفته مي‌شود اتاق فكر مديريت كشور است، در نوع خود مي‌تواند قابل تامل باشد.

در اين نشست كارشناسان و فعالان آموزش و پرورش از او خواستند راهكاري براي برون رفت از مسائل آموزش و پرورش ارايه دهد. خلاصه مطالب مطرح شده در اين نشست را تقديم مخاطبان روزنامه اعتماد مي‌كنيم و اميدواريم به زودي ضمن گفت‌وگوي تفصيلي نظرات و ديدگاه‌هاي دكتر ستاري فر را در زمينه آموزش و پرورش كامل‌تر به اطلاع علاقه‌مندان اين حوزه برسانيم.

در ابتداي اين نشست طاهره نقي‌يي، قائم‌مقام سازمان معلمان با اشاره به فعاليت‌هاي ١٥ ساله اين تشكل و فراز و فرود‌هاي دولت‌ها در اين حوزه گفت: دولت يازدهم سال سوم خود را آغاز كرده است. در راس وزارت آموزش و پرورش كسي قرار گرفته است كه گفته مي‌شود بيش از هر كسي آموزش و پرورشي‌تر است، مي‌گويند او با تمام زواياي اين حوزه از نزديك آشنايي دارد و اگر او نتواند آموزش و پرورش را روي ريل قرار دهد ديگر نمي‌شود اميدي به حل مسائل داشت، اين در حالي است كه معلمان چندان رضايتي از مديريت ايشان ندارند و ماه‌هاست كه صداي اعتراض‌شان بلند است.

حال پرسش ما اين است كه آيا آقاي فاني مي‌تواند مسائل را حل كند و قطار بحران‌زده مسائل آموزش و پرورش را روي ريل خود قرار دهد؟

ايشان در ادامه افزود: خوشبختانه پس از روي كار آمدن دولت تدبير و اميد ارتباط و تعامل تشكل‌هاي معلمي با مسوولان بيشتر شده و مدتي است ما با دكتر نوبخت، رييس سازمان مديريت و برنامه‌ريزي جلسه‌هاي منظمي داريم كه قرار است از اين جلسه‌ها پيشنهاد‌هايي براي گنجانده شدن در برنامه ششم توسعه ارايه شود بنابراين ما تصميم گرفتيم با صاحب نظران نشست‌هايي داشته باشيم و كمك كنيم تا پيشنهاد‌هاي جامع‌تري تدوين شود.

دكتر ستاري‌فر در پاسخ به پرسش خانم نقي‌يي پيرامون اينكه تيم آقاي فاني موفق خواهد شد يا نه و چه راهكاري در اين زمينه وجود دارد، گفت: مسائل آموزش و پرورش، مسائل آموزش و پرورش نيست بلكه فراوزارتخانه‌اي است و حتي بايد گفت فراتر از دولت بايد براي آن چاره‌انديشي شود به جرات مي‌توانيم بگوييم تاكنون در عمل آموزش و پرورش در اولويت هيچ كدام از دولت‌ها قرار نداشته است، خيلي‌ها شعار مي‌دهند ولي در عمل وقتي مي‌خواهند تصميم‌گيري كنند مي‌بينيم باوري به اين موضوع ندارند و به نظر بنده ريشه اينكه چرا نزديك به چهار دهه پس از انقلاب مسائل آموزش و پرورش همچنان پابرجاست اين است كه اين باور در هيچ مقطعي وجود نداشته و تا زماني كه مسوولان ارشد نظام و دولتمردان عملا به اين موضوع باور نداشته باشند و مسير اصلي را تغيير ندهند كاري از پيش نخواهد رفت، مسائل آموزش و پرورش فراتر از فاني يا دولت است و بايد به يك مساله ملي و دغدغه عمومي تبديل شود.

دكتر سيد محمد مرد، مسوول كميته آموزش و تحقيق سازمان معلمان ايران نيز در بخشي از اين نشست گفت: در مورد اينكه مسائل آموزش و پرورش از چه جنسي است اختلاف‌نظر‌هاي متعددي وجود دارد، برخي مي‌گويند اگر اقتصاد آموزش و پرورش حل شود بقيه مسائل آن هم خود به خود برطرف خواهد شد.

برخي تمركز مديريتي را ريشه مشكلات مي‌دانند و عده‌اي ناكار آمدي نيروي انساني و عده‌اي ديگر محتواي آموزش را و برخي هم موارد ديگري را مورد اشاره قرار مي‌دهند كه به نظر مي‌رسد مسائل آموزش و پرورش چند وجهي است، اما برخي ريشه‌اي‌ترند كه بايد در اولويت قرار گيرند، در اين راستا توجه به تجربيات موفق دنيا ضرورت دارد و از يافته‌هاي علوم تربيتي به ويژه مديريت آموزشي استفاده كرد.

ستاري‌فر، رييس اسبق سازمان مديريت و برنامه‌ريزي كشور در همين زمينه گفت: به نظر من اگر تمام بودجه كشور را هم به آموزش و پرورش اختصاص دهيم، مشكلات آن حل نمي‌شود و تا زماني كه اين ساختار عظيم و سنگين ستاد وجود دارد اين مسائل همچنان باقي خواهد ماند. من بر اين باورم كه ريشه مشكلات آموزش و پرورش مديريتي و اجرايي است.

اين همه نيروهاي ستادي از وزارتخانه گرفته تا ادارات كل و مناطق بي جهت خود را بر اين سيستم تحميل كرده‌اند، نسبت نيروهاي ستادي به نيروي صف بسيار وحشتناك است ؛ بايد اين موارد را به حداقل رساند و يك ستاد چابك با وظايف فقط نظارتي تدوين كرد، بقيه اختيارات را هم به مدارس داد، بودجه را هم مستقيم در اختيار مدير مدرسه قرار داد آن وقت از او كار كيفي طلبيد.

كبيري، مشاور وزيرآموزش و پرورش نيز با اشاره به رويكردها و اولويت‌هاي برنامه‌هاي فاني گفت: ساماندهي نيروي انساني و مديريت آموزشگاهي به همين منظور در دستور كار وزارت در دولت يازدهم قرار گرفته است كه تلاش مي‌شود در بحث نيروي انساني توازن وتناسب ايجاد شود و انگيزه معلمان افزايش يابد.

دكتر فاني با جديت به دنبال اين است تا براي كاهش نگراني‌هاي معيشتي معلمان قدم‌هايي بردارد كه طرح رتبه‌بندي را در همين راستا اجرايي كرده است و از طرفي براي سبك كردن بار وزارتخانه ارتقاي مديريت آموزشگاهي با رويكرد مشاركتي را جدي پيگيري مي‌كند.

يك كارشناس ارشد مديريت آموزشي در واكنش به سخنان كبيري گفت: پس با اين وجود بايد « مدرسه محوري » در دستور كار متوليان آموزش و پرورش قرار گيرد و تمركز مديريتي از بين برود تا خلاقيت‌هاي مديران در مدارس امكان بروز و ظهور يابد و مدارس به عنوان واحد مديريتي تعريف شوند كه اگر اين موضوع در دستور كار مسوولان است بايد بسترآن هم فراهم شود چون به نظر مي‌رسد اين آمادگي وجود ندارد.

ستاري‌فر هم با تاكيد بر اينكه تنها راه برون رفت از بحران مديريتي در آموزش و پرورش مدرسه محوري است، گفت: بله ، همه‌چيز را بسپاريم به مدارس . من ترديدي ندارم كه معلمان و مديران بهتر عمل خواهند كرد و آنها اين توان را دارند كه مدارس را پويا و خلاق بار بياورند و آنها در صورتي كه انگيزه پيدا كنند و از زير بار صدها بخشنامه و دستورالعمل رهايي يابند مي‌توانند به خوبي از مدارس محيط جذاب و كارآمدي بسازند كه هم دانش‌آموزان علاقه‌مند شوند و هم اوليا انگيزه مشاركت و همكاري بيابند.

من نمي‌گويم همه مدارس را به يك‌باره مستقل كنيد، بلكه شما بياييد از يك مدرسه شروع كنيد آن وقت عملكرد آن را مقايسه كنيد با مدارس ديگر، خواهيد ديد كه تحول بزرگي در مدت كوتاهي ايجاد خواهد شد. همين مديراني را كه در سيستم متمركز دولتي تبديل به كارپرداز شده‌اند و هر روز چرتكه مي‌اندازند كه دخل و خرج‌شان با هم بخواند بعدا خواهيد ديد چقدر كارآمدتر خواهند بود.

ايشان در واكنش به نظر يكي از فعالان مبني بر اينكه علاوه بر تمركز در مديريت به عنوان ريشه‌هاي مشكلات آموزش و پرورش، سياسي و ايدئولوژيك بودن است كه در طول اين سال‌ها مانع برون رفت از بحران شده است نيز گفت: تحول ايدئولوژيكي تحول بالا دستي نيست، اين مساله هم با مدرسه محور شدن آموزش و پرورش حل خواهد شد، زماني رنگ ايدئولوژي بيشتر مي‌شود كه همه‌چيز متمركز و از ستاد تعيين شود، ولي وقتي ما به مدارس اختيار داديم و آنها به عنوان واحد آموزشي همه‌چيز را تعيين كرده‌اند به تعداد مدارس دولتي، محتوا و سبك و سياق خواهيد داشت و اين تكثر خود باعث مي‌شود سايه ايدئولوژي از سر نظام آموزشي ما برداشته شود و آن وقت سياست هم به حاشيه خواهند رفت و سياستمداران نمي‌توانند آموزش و پرورش را بازيچه قرار دهند.

ستاري‌فر در بخش ديگري از اين نشست با اشاره به نقش تشكل‌هاي مدني معلمان گفت: معلمان براي موفقيت بايد فراتر از معيشت و مسائل اقتصادي مطالبات خود را مطرح كنند، تشكل‌ها نبايد فقط پرچم صنف را بالا ببرند، آنها براي همراه كردن مردم با خود بايد پرچم مدرسه محوري را كه شاه كليد حل مسائل آموزش و پرورش است را بالا نگه دارند تا والدين و دانش‌آموزان نيز حقوق خود را در اين مسير تامين شده ببينند و با معلمان همگام شوند و نكته ديگر اينكه معلمان خود بايد پيش قدم و پرچم‌دار كرامت و منزلت حرفه معلمي باشند در صورتي كه اين سه پرچم توسط تشكل‌ها بالا نگه داشته شود خيلي‌ها را به دور خود جمع خواهد كرد و آنگاه آموزش و پرورش به يك مطالبه ملي تبديل خواهد شد.

گروه مدرسه «اعتماد»

منتشرشده در گفت و شنود

رتبه بندی معلمان  گروه اخبار /

سید محمد بطحایی روز سه شنبه در دیدار با فرهنگیان شهرستان عسلویه بوشهر افزود: با افزایش اعتبار طرح رتبه بندی معلمان می توانیم مکانیزم سنجش صلاحیت های فرهنگیان را اجرایی و نظام پرداخت ها را رو به جلو ببریم.
وی یادآور شد:با اجرای طرح رتبه بندی صلاحیت ها و مهارت های تخصصی معلمان ارتقا می یابد.
معاون وزیر آموزش و پرورش در زمینه ادامه تحصیل فرهنگیان نیز گفت:برای ادامه تحصیل فرهنگیان منعی وجود ندارد اما اعمال مدرک آنها منوط به مذاکره ای خواهد بود که با سازمان مدیریت و برنامه ریزی خواهیم داشت.
بطحایی بیان کرد: مجلس و دولت به دنبال فراهم کردن کار کیفی در آموزش و پرورش هستند و امیدواریم در احکامی که برای برنامه ششم توسعه پیش بینی شده در سال 95 گام جدی برای ارتقا و بهسازی نیروی انسانی برداریم.
وی تصریح کرد: در همه سازمان ها عملکرد کارکنان با نظام پرداختی تناسبی ندارد اما در نظام رتبه بندی متناسب با عملکرد معلمان میزان دریافتی آنها بیشتر می شود.
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش گفت: در مرحله اجرای آزمایشی طرح رتبه بندی معلمان به دلیل اینکه معدل سابقه فرهنگیان شهرستان عسلویه زیر 10 سال بود، مبلغ ناچیزی به حقوق آنها اضافه شد.
وی ابراز امیدواری کرد که سال آینده با اجرای نظام سنجش صلاحیت ها، میزان حقوق پرداختی معلمان عسلویه افزایش بیشتری داشته باشد.
مدیرکل آموزش و پروش استان بوشهر نیز گفت: مهم ترین مشکل آموزش و پرورش در شهرستان عسلویه نیروی انسانی است.
ناصر کرمی با اشاره به اینکه 70 درصد معلمان عسلویه غیر بومی هستند، بیان کرد: حضور معاون وزیر آموزش و پرورش در جمع فرهنگیان این شهرستان بیانگر عزم این وزارت در حل مشکلات فرهنگیان این شهرستان است.
وی بر ضرورت تشکیل تشکل های صنفی برای بیان مشکلات فرهنگیان تاکید کرد و گفت: بیشترین مشکل عسلویه ناشی از نبود پیوست های فرهنگی در منطقه است.

ایرنا

گروه گزارش / در نشست رسانه ای که در شانزدهم شهریور ماه 1393 و با حضور مدیر کل محترم  شهر تهران و رسانه ها برگزار شد ( 1 ) ؛ مدیر گروه سخن معلم از وضعیت مدیریت مناطق شهر تهران انتقاد کرد . با گذشت بیش از یک سال هنوز تغییری در وضعیت برخی مناطق تهران رخ نداده است .

نامه زیر و نامه قبلی ( این جا ) از همکاران گرامی منطقه 12 برای گروه سخن معلم ارسال گردیده است .

« سخن معلم » از پاسخ مدیریت محترم اداره آموزش و پرورش منطقه 12 تهران و نیز اداره کل آموزش و پرورش تهران در جهت تنویر افکار عمومی و احترام به جایگاه آن استقبال می کند .

منتشرشده در گفت و شنود

با گذار از مدرسه به‌سان مکانی مقدس به مدرسه به‌سان نهادی مردم‌سالارانه، نحوه‌ی آموزش شهروندی[1] در مدارس تحول گسترده‌ای را از سر گذرانده است. شهروندی برای مدت‌های مدیدی بر اساس ارزش و معیارهای علمی آموزش داده می‌شد؛ امروزه اما آموزش این مقوله بر اساس ارزش‌های کاملاً متنوع و بعضاً متضاد بنا شده است.

منتشرشده در آموزش نوین

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور