با شروع سال تحصیلی جدید و در جریان خبرهای بسیاری که برای اجرای طرح رتبهبندی به راه انداخته شد، موضوعات مهمی از نگاه ناظران، پنهان ماند. یک نمونه آن خروج اجباری مشاوران از دبیرستانهای دولتی و انتقال آنان به دوره اول متوسطه نظامِ بهاصطلاح جدید بود؛ بدون هیچ توضیحی درباره دلایل این کار؛ دستکم تا جایی که نگارنده دیده است.
بهنظر میرسد این اقدام بدون انجام کار کارشناسی صورت گرفته است و اثرات زیادی برای آن میتوان برشمرد. ازجمله:
خالیگذاشتن دوره دوم متوسطه از مشاور، که موجب محرومیت دانشآموزان این دوره از چنین امکانی میشود. درحالیکه تجربه نشان داده بسیاری از مشکلات از این سنین آغاز میشود. روشن است وجود مشاوران در دوره اول متوسطه نیز امری ضروری است، اما نه به قیمت خالیکردن دوره دوم از حضور آنان. پس از چندین سال تلاش، مشاوران توانسته بودند جایگاه خود را در دبیرستانها تثبیت کنند و امکاناتی را برای پیشبرد کار خود در اختیار بگیرند.
اما اکنون بدون فراهمآوردن زیرساختهای لازم، مشاوران را بدون هیچ امکانی به دوره اول متوسطه فرستادهاند. برای مثال، نداشتن فضای مستقل و مجزای کاری، عملا کار مشاوره در مدرسه را مختل خواهد کرد.
درنظرگرفتن ١٠ ساعت تدریس اجباری برای مشاوران به بهانه کمبود بودجه، آسیب دیگری است به کار آنان؛ بهویژه که شنیده میشود برخی مدیران درسهایی نامرتبط با کار مشاوره را به آنها سپردهاند؛ تنها به این دلیل که نمیخواستهاند کلاس خود را بدون معلم گذاشته باشند. این کار جدای از اینکه درس موردنظر را بیاهمیت جلوه میدهد، باعث میشود تا زمان زیادی از مشاور گرفته شود و بهدرستی نتواند کار پردردسر هدایت تحصیلی و تشکیل پرونده مشاورهای و همچنین مصاحبههای حضوری با دانشآموزان را انجام دهد. چنین نگاه و اقداماتی، هم به حقوق دانشآموزان آسیب میزند و هم موجب میشود مشاور در کلاس درس، احساس ناکارآمدی کند.
شواهد حاکی از آن است این اقدام با تأمل و بررسی لازم صورت نگرفته است. دستکم در برخی مناطق ابلاغ مشاوران برای مدرسه دوره اول متوسطه در سیام شهریور صادر شده است. هیچ موضوع مشخصی برای مشاوری که باید ١٠ ساعت به کلاس برود پیشبینی نشده، در برنامههای هفتگی نیز ساعتی خاص برای حضور مشاور در نظر گرفته نشده است.
بههمیندلیل اینکه چه کلاسی به آنها داده شود کاملا به شرایط مدرسه و نظر مدیر مدرسه بستگی دارد که درسهای بدون معلمِ کلاسها را به مشاوران بسپارد.
به موارد بالا اضافه کنید افزایش روزهای کاری مشاوران از سه روز در دبیرستان به چهار روز در دوره اول متوسطه، که فرصت کار در مدرسههای غیردولتی یا مراکز دیگر را از بین برده و موجب کاهش درآمد آنان میشود.
روزمرگی و تصمیمگیریهای خلقالساعه و بدون مطالعه، همواره یکی از دلایل بیکیفیتی در آموزشوپرورش ما بوده است.
روزنامه شرق
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
فرهنگيان بازنشسته ، فرهنگيان فرهيخته ، ايجاد عزم ملي ، تنها راهˏ رفع چالش هاي آموزش و پرورش است .
تشکل هاي مدني و فرهيختگان ، پويش ( کمپين ) عزم ملي را آغاز کنيد .
حساب تعداد تجمعات فرهنگيان فرهيخته شاغل و فرهيختگان بازنشسته از دست معلمان در رفته چه برسد به آن که مسئولان بدانند طي يک سال گذشته چند بار فرهنگيان شاغل و چند بار بازنشستگان فرهيخته تجمع کرده اند !
به نظر مي رسد که برخي از فرهنگيان در تجمعات ، دوستان خود را بيشتر از اقوام ، آشنايان و فاميل خود ملاقات مي کنند !
اين روند سريال تجمعات شايد به گونه اي عادت شده است ؟!
فرهنگيان فرهيخته و تشکل هاي مدني نيک مي دانند که راه مختلفي براي طرح خواسته هاي به حق معلمان وجود دارد :
1. طرح چالش ها و راهکار ها در رسانه ها
2. طرح چالش ها و راهکارها در کميسيون هاي شوراي عالي آموزش و پرورش
3. طرح چالش ها و راهکارها در کميسيون هاي تخصصي مجلس شوراي اسلامي
4. طرح چالش ها و راهکارها در نشست با دکتر نوبخت و ...
5. طرح چالش ها و راهکارها درنشست با مسئولين آموزش و پرورش
و...
وقتي نمايندگان تشکل هاي مدني با مسئولان آموزش و پرورش ، سخنگوي دولت و رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي و... وارد مذاکره شده اند و آقاي نوبخت به صراحت بيان فرموده اند که فرهنگيان فرهيخته و تشکل هاي مدني معلمان تلاش کنند تا در برنامه ششم توسعه ي نقش آموزش و پرورش پر رنگ تر شود .
وقتي نوبخت در جلسات قبلي بيان کرده است :
" هزار نيروي متخصص سازمان مديريت و برنامه ريزي در سرتاسر کشور در خدمت معلمان و تشکل هاي مدني معلمان هستند .
وقتي نوبخت در آخرين جلسه يا سومين نشست با نمايندگان تشکل هاي مدني معلمان ( روز شنبه اول هفته مورخ 18 مهر ماه جاري ) به دو تن از کارشناسان سازمان مديريت و برنامه ريزي مأموريت مي دهد تا با مشارکت نمايندگان تشکل هاي معلمي ، ساختاري براي دريافت و تدوين نظرات بدنه معلمان براي ارائه راهکارهاي مناسب جهت حل مسائل آموزش و پرورش از طريق برنامه ششم توسعه مطرح نمايند .
معاون رئيس جمهور در اين نشست وعده داد، نتايج اين نشست ها را به رئيس جمهور و وزير آموزش و پرورش منتقل کند و از کانال دولت به طور رسمي و قانوني پيگيري نمايند تا در اين فرآيند ، تدابيري انديشه شود که مسايل آموزش و پرورش در مسير حل شدن قرار گيرد . " ( 1 )
... جامعه فرهيختگان بازنشسته روز آخر همين هفته ( پنجشنبه 23 مهر ماه ) تجمع مي نمايند !
آيا وقت آن نرسيده است که معلمان و تشکل هاي مدني معلمان از فاز سريال تجمع خارج شوند و وارد فاز کار کارشناسي و تعامل با مسئولان شوند ؟
پرسش اين است :
چرا الگوي بسيار موفقˏ نشست جمعي از کارشناسان و فعالان حوزه آموزش و پرورش با دکتر محمد ستاري فر را تکرار نکنيم ؟
دکتر ستاري فر( رئيس سابق سازمان مديريت و برنامه ريزي کشور) گفت :
" مسايل آموزش و پرورش ، مسائل آموزش و پرورش نيست بلکه فرا وزارتخانه اي است و حتي بايد گفت فراتر از دولت بايد براي آن چاره انديشي شود ؛ به جرأت مي توانم بگويم تاکنون در عمل آموزش و پرورش در اولويت هيچ کدام از دولت ها قرار نداشته است .مسائل آموزش و پرورش فراتر از فاني و يا دولت است و بايد به يک عزم ملي و دغدغه عمومي تبديل شود.
به نظر من ، اگر تمام بودجه کشور را هم به آموزش و پرورش اختصاص دهيم ، مشکلات آن حل نمي شود و تا زماني که اين ساختار عظيم و سنگين ستاد وجود دارد اين مسايل همچنان باقي خواهد ماند . من باور دارم که ريشه مشکلات آموزش و پرورش مديريتي و ساختاري است .
نسبت نيروي هاي ستادي به نيروهاي صف وحشتناک است . بايد يک ستاد چابک با وظايف فقط نظارتي تدوين کرد ، بقيه اختيارات را هم به مدارس داده( مدرسه محوري ) ، بودجه را هم مستقيم در اختيار مدير مدرسه قرار داد آن وقت از او کار کيفي طلبيد . "
پرسش اساسي آن است که :
1. چگونه عزم ملي براي رفع چالش هاي آموزش و پرورش ايجاد مي شود ؟
2. چرا مدرسه محوري اولين اولويت براي رفع چالش هاي آموزش و پرورش است ؟
براي پاسخ به اين دو سوال کليدي ، چند سوال جانبي را بايد پاسخ داد .
1. آيا مدرسه محوري يک بحث انتزاعي و جديد است يا راهکار قانوني دارد که فراموش شده است ؟
2. آيا عزم ملي در خلاء ايجاد مي شود ؟
3. نقش تشکل هاي مدني معلمان و فرهنگيان فرهيخته در ايجاد عزم ملي چيست ؟
4. نقش رسانه ها و فرهنگيان فرهيخته در ايجاد عزم ملي چيست ؟
5. نقش اولياء دانش آموز و فرهيختگان جامعه در ايجاد عزم ملي چيست ؟
6. راهکار هاي قانوني ايجاد عزم ملي چيست ؟
و...
بنده در حد بضاعت خود و به جهت طولاني نشدن اين مقال به سوال اول با استناد به سند تحول بنيادين آموزش و پرورش پاسخ مي دهم ، اميد است تشکل هاي مدني معلمان و فرهيختگان فرهنگي به سوالات ديگر پاسخ دهند تا دست در دست يکديگر پويش ( کمپين ) عزم ملي براي رفع چالش هاي آموزش و پرورش را آغاز کنيم .
درفصل هفتم سند تحول بنيادين در آموزش و پرورش آمده است : ( 2 )
راهکار 6ـ1ـ گسترش و تنوع دادن به حرف و مهارت های مورد نیاز جامعه و تعلیم متناسب و برنامه ریزی شده آن در همه دوره های تحصیلی و برای همه دانش آموزان
راهکار 7ـ2ـ استانداردسازی و تدوین شاخص های کیفی برای ارزیابی فعالیت های فرهنگی و تربیتی مدارس
راهکار 1ـ 6ـ ایجاد، توسعه و غنی سازی واحد اطلاعات و منابع آموزش و پرورش در سطح مدرسه ( از قبیل کتابخانه، آزمایشگاه و کارگاه، شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات
راهکار 1ـ7ـ فراهم آوردن زمینه های لازم برای نقش آفرینی مدرسه به عنوان کانون کسب تجربیات تربیتی محله و جلوهای از جامعه اسلامی و حیات طیبه با تفویض اختیار و مسئولیت به آن و استانداردسازی تمام مؤلفه ها و عوامل درون مدرسه ای
راهکار ٦ـ ٨ـ تقویت شایستگی های حرفه ای و اعتقادی مدیران و معلمان و فراهم آوردن سازوکارهای اجرایی برای مشارکت فعال و مؤثر ایشان در برنامه های تربیتی و فعالیت های پرورشی مدارس
راهکار ٢ـ١٣ـ افزایش کارآمدی شوراهای درون مدرسه( مانند شورای معلمان و شورای دانش آموزان) با تفویض برخی از اختیارات اداره و مدرسه به آنان و فراهم آوردن زمینه مشارکت بیشتر ایشان در فرآیند تعلیم و تربیت مدرسه
منابع :
( 1 ) سخن معلم
( 2 ) سند تحول بنيادين در آموزش و پرورش آذرماه 1390( سند مشهد مقدس )
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
تراکم بالای دانشآموزان در کلاس درس همواره از سوی معلمان به عنوان یکی از عوامل کاهش کیفیت درآموزش اعلام میشود به گونهای که با حضور حدود ۴۰ دانشآموز در کلاس درس، بخش عمده ای از انرژی و زمان معلم صرف کنترل دانشآموزان میشود.
طبق گفته یکی از معلمان مقطع ابتدایی، تعداد دانشآموزان او در کلاس درس دوم ابتدایی ۴۰ نفر است و همین موضوع بر کیفیت کار تأثیرگذار است چرا که با اجرای ارزشیابی توصیفی نیاز است تا معلم در طول سال دانشآموزان را رصد کند و موفقیت این روش ارزشیابی در گروی تعداد اندک دانشآموز در کلاس درس است. یکی دیگر از معلمان پایه پنجم ابتدایی نیز تعداد دانشآموزانش در کلاس درس را ۳۸ نفر اعلام میکند.
به اذعان یکی دیگر از معلمان، تراکم بالای دانشآموزان در کلاس درس فقط محدود به دوره ابتدایی نیست بلکه در در دوره متوسطه و شاخه نظری نیز گاهی شاهد کلاسهای درس ۴۰ نفره هستیم اما در دوره ابتدایی به دلیل کمبود معلم شرایط نامناسبتر است به گونهای که حتی معاون و مدیر مدرسه باید اقدام به تدریس کنند.
طبق بخشنامه ساماندهی نیروی انسانی، تراکم دانشآموزان در نقاط شهری و در سه ساله نخست دوره ابتدایی حداکثر ۳۲ نفر و در سه ساله دوم حداکثر ۳۵ نفر است همچنین در دوره متوسطه اول و دوم تراکم دانشآموزان در کلاس درس حداکثر ۳۶ نفر است.
با اضافه شدن پایه ششم به دوره ابتدایی، آموزش و پرورش با کمبود معلم در این دوره مواجه شد و به دلیل عدم جذب نیروی جدید و بازنشستگی تعدادی ازنیروها در هر سال، کمبود معلم در این دوره به شدت احساس میشود.
تدریس مدیر و معاونین مدارس ابتدایی به مدت ۶ ساعت در هفته از جمله راهکارهای آموزشوپرورش برای جبران کمبود معلم در دوره ابتدایی بود.
علی اصغر فانی وزیر آموزشوپرورش در این خصوص میگوید: ۶ ساعت تدریس مدیران در هفته از مصوبات گذشته بوده که اجرایی نمیشد و این جزو وظایف مدیران مدارس است.
مدیران و معاونین مدارس ابتدایی معتقدند که انجام اموری مانند دریافت بخشنامهها و پاسخگویی به آنها، ارباب رجوع، دانش آموزان، والدین آنها، کارهای فیزیکی مدرسه، معلمان و مشکلات آنها و بازدیدهای کلاسی و رسیدگی به مشکلات دانش آموزان مشکلدار از قبیل دانش آموزان دیرآموز، سرویس ایاب و ذهاب دانش آموزان و نظارت بر سرویسها ،حضور درجلسات اداری و آموزشی اداره، شورای دبیران، شورای مدرسه بخش دیگری از وظایف آنهاست بنابراین حضور آنها در کلاس درس به منظور تدریس بازدهی و کیفیت لازم را ندارد.
کاهش نیروی انسانی از یک میلیون نفر به حدود ۷۰۰ هزار نفر به عنوان یک سیاست مدنظر مسئولان وزارت آموزشوپرورش است.
به اذعان برخی از کارشناسان ، پیگیری این سیاست باعث عدم تزریق نیروی انسانی جدید به وزارت آموزش و پرورش شده و همین موضوع افزایش جمعیت دانشآموزان در کلاسهای درس را منجر شده است.
پیش از این حمیدرضا حاجی بابایی وزیر سابق وزارت آموزش و پرورش در این زمینه گفته بود : چگونه انتظار است سیستمی مانند آموزش و پرورش که از سال ۹۲ تا کنون که در آستانه سومین مهر قرار دارد، قریب به ۱۰۰ هزارنفر از آن بازنشسته شده یا در حال بازنشستگی است و تا همین الان اجازه استخدام و ورود به احدی را نداده است، از حال و روز خوبی برخودار باشد؟
اما علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش درخصوص سیاست ساماندهی و کاهش جمعیت نیروی انسانی آموزش و پرورش از یکمیلیون به ۷۰۰هزار نفر و تبعات این طرح در کاهش کیفیت آموزشی در مدارس، اظهار داشت: هم اکنون ۱٫۵میلیون دانشآموز در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند و ۱۱٫۵ میلیون دانشآموز از جمعیت ۱۳ میلیونی دانشآموزان در مدارس دولتی تحصیل میکنند. در بخش دولتی بهازای هر ۱۵ دانشآموز یک نیرو داریم، در حقیقت نیاز واقعی آموزش و پرورش وجود ۷۵۰هزار نیروی انسانی است اما هم اکنون ۹۷۰هزار نیروی انسانی داریم. این موضوع یک پیام دارد و این است که نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش اصولی توزیع نشده است.
وزیر آموزش و پرورش گفت:هم اکنون در برخی مناطق با تورم و در برخی مناطق با کمبود نیرو مواجه هستیم. آموزش و پرورش ذیل سیاست سامان دهی نیروی انسانی بهدنبال بهبود وضعیت موجود است و راههای ورورد نیرو به آموزش و پرورش گرفته نشده است چرا که از طریق فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان و سایر روشها نیروهای مورد نیاز را تأمین میکنیم. مهر ۹۵ نیز اولین ورودیهای دانشگاه فرهنگیان به آموزش و پرورش وارد میشوند و این میتواند نیاز فوری ما به نیروی انسانی را تا حدودی تأمین کند، روشهایی که برای ساماندهی نیروی انسانی به کار بردهایم اصولی بوده و برای ایجاد توازن در نیروی انسانی موجود است و همچنان دنبال میشود.
در شهرهایی مانند تهران نیز کمبود مدرسه یکی از عوامل تراکم بالای دانشآموزان در کلاس درس است.پایتخت فقیرترین شهر کشور به لحاظ فضای آموزشی است. تهران در حالی با مشکل کمبود فضای آموزشی و مدارس فرسوده دست و پنجه نرم میکند که این موضوع بهویژه در برخی مناطق شهر باعث افزایش تراکم دانشآموزان در کلاسهای درس و در نهایت کاهش کیفیت آموزش میشود.
با اجرای ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی تراکم پایین کلاسهای درس منجر میشود تا دانش آموزان ارتباط بهتری را با معلم خود بگیرند و روش تدریس فعال که در سند تحول بنیادین مورد تأکید قرار گرفته است، محقق میشود.
طبق تحقیقاتی که در سالهای اخیر صورت گرفته است، کلاسهای کم جمعیت برای دانشآموزانی که از نظر فراگیری دروس در سطح پایین تری قرار دارند، مناسب است. همچنین دانشآموزانی که در سال اول ابتدایی در کلاس کم جمعیت حضور دارند در پایههای بالاتر اگر در کلاسهای عادی و پرجمعیت قرار بگیرند،نسبت به سایران موفقیت بیشتری کسب میکنند.
موفقیت تحصیلی در کلاسهای درس با تراکم پایین بیشتر است ، البته نسبت دانشآموز به معلم در کشورهای مختلف یکسان نیست. استانداردهای برتر جهانی نسبت دانشآموز به معلم را در مقطع ابتدایی ۲۲ نفر اعلام کرده است.
نسبت معلم به دانش آموز در دوره ابتدایی در برخی از کشورها بدین ترتیب است:
کانادا ۱ به ۱۷
آلمان ۱ به ۱۸
فرانسه ۱ به ۱۹
انگلیس ۱ به ۲۰
ژاپن ۱ به ۲۲
ادغام کلاسهای درس و تراکم بالای دانشآموزان را نمیتوان به منزله صرفه جویی محسوب کرد چرا که تراکم بالا بر کیفیت آموزش تاثیرگذار است و دود این موضوع به چشم دانشآموزان میرود.
تسنیم
انتهای پیام/
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار / رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به منتقدان رتبهبندی تصریح کرد: منتقدان رتبه بندی بیشتر منتقدان دولت هستند. کسانی که با بیشترین درآمد تاریخ کشور نتوانستند معلم را مانند سایر کارکنان مورد توجه قرار دهند؛ در حال حاضر که دولت علیرغم محدودیتها و کمبود منابع مالی، کاهش قیمت نفت، گامی در جهت ترمیم حقوقها برداشته دایه مهربانتر از مادر شدهاند و به صورت هماهنگ تلاش میکنند آن را کمرنگ جلوه دهند.
در زمانی نه چندان دور یک مدرسه دارای نیروهایی بود که بر اساس نیاز مدرسه نام گذاری و نیروهای آن با توجه به درجه آن سازمان دهی می شدند . نیروهایی نظیر مربی تربیتی ، بایگان ، دفتر دار ، متصدی سایت ، متصدی آزمایشگاه ، متصدی سیستم دانا ، مدیر دروس و غیره که کار و فعالیت این پست ها مشخص و محدود بوده و هر کدام از نیروها قسمتی از کار مدرسه را زیر نظر مدیر واحد انجام می دادند .
یکی از فعالیت های وزیر قبلی ، آقای حاجی بابایی از بین بردن تمامی این پست ها و جایگزینی آنها با 3 معاونت اجرایی پرورشی و فن آوری بود که عملا باعث شد که مدیران مدارس برای انجام امور تخصصی مدرسه از نیروهای آزاد و بازنشسته استفاده کنند و علت امر هم کاملا مشخص است ، چون نیروهایی که به عنوان معاون پرورشی و فن آوری ابلاغ می گیرند نه تنها توانایی انجام شرح وظایف متصدی سایت و متصدی آزمایشگاه ، فعالیت های مربی تربیتی را ندارند و به نیروهای آسوده خیال و به دست آورندگان دنیا و آخرت در یک زمان تبدیل شده اند ؛ هم حق معاونت مشابه معاون آموزشی و مدیران می گیرند و هم مسوولیتی نداشته و کار آن چنانی هم برای اجرا ندارند مگر اینکه کمک کار معاون اموزشی یا مدیر بشوند که بستگی به توانایی های ذاتی آنها دارد که اکثرا فاقد آن هستند .
دیده می شود که بعضی از افراد با توصیه مدیر واحد یا منطقه وقتی که نزدیک به زمان بازنشستگی می شوند یعنی دو سال آخر خدمت با استفاده از آشنایی ها و سفارش به این « پست های تراز نوین » مفتخر شده و دو سال آخر خود را به آسودگی و خوشی می گذرانند .
البته به استثناها کاری نداریم ...
اما اکثر این افراد مدرک یا تخصص این معاونت ها را نداشته و به علت راحتی به اظهار نظر در باره کیفیت صبحانه مدرسه می پردازند و توصیه می کنند که اگر کنار پنیر گوجه فرنگی باشد خیلی بهتر است و بعد نوبت به خیار می رسد و بعد از مهیا شدن آنها شروع به سرائیدن شعر می کنند !
رتق و فتق شغل دوم و سوم هم در مدرسه توسط این عزیزان قابل اجرا است و گاهی اوقات در کار دانش آموزان فعال تشکل ها ی مدرسه دخالت کرده و کار آنها را هم خراب می کنند و گاهی در مقابل درخواست مدیر برای رفتن به کلاس به جای دبیر غایب می گویند : " ما شرط کردیم که کلاس نرویم " ، یا اعصاب نداریم یا چقدر بدهیم مارا فوری بازنشسته کنند و قس علیهذا.
این در حالی است که مدیر برای انجام کارهای مدرسه از نیرو های آزاد و بازنشسته متخصص باید استفاده کند و از محل درآمد انجمن مدرسه حقوق پرداخت کند و دبیران هم که کسی را برای توصیه نداشتند باید در کلاس های 30 الی 40 نفره تدریس کنند و مدیر و معاون آموزشی در حال دویدن برای انجام امور مدرسه باشند .
اما چالش بزرگتر ، همسانی حق مدیریت و معاونت های مدرسه است فی المثل حق معاونت معاون آموزشی با آن همه مسولیت خطیر با معاون فن آوری و پرورشی یکسان است و یا حق مدیریت هم با سایر معاونت ها با یک مسولیت حقوقی سنگین یکسان است و معلمی که در یک کلاس شلوغ کار می کند هیچ حقی دریافت نمی کند .
بنابراین ، طرح آقای حاج بابایی باعث شد آزمایشگاه های مدارس ، سایت ها ، سیستم الکترونیک و بایگانی سنگین مدارس عملا بدون نیرو بمانند و مدیران مدارس به جای آنها از نیروهای آزاد و بازنشسته استفاده کنند .
در پایان ، پیشنهاداتی در جهت بهبود کیفیت نیروهای مدرسه بدون تحمیل بودجه مضاعف تقدیم می گردد :
1-حذف معاونت فن آوری در مدارس و تخصیص دیبر 24 ساعته جهت تصدی امور کامپیوتری و آزمایشگاهی مدرسه با توجه به مدرک و درجه مدرسه بدون حق معاونت
2-حذف معاون پرورشی و احیای مربی پرورشی 24 ساعته مثل اوایل انقلاب که کارایی بسیار بیشتری داشتند بدون حق معاونت
3- تخصیص مبلغی هر چند اندک به عنوان حق فنی به دبیران در جهت افزایش انگیزه کاری آنان و جلوگیری از فرار دبیران به سمت معاونت ها
4- افزایش حق مدیریت مدارس با توجه به مسوولیت حقوقی سنگین و تفاوت آن با سایر معاونت ها
5- برقراری قوانین جدید در جهت جلوگیری از اعطای پست های معا
ونت به افرادی که صلاحیت های لازم را نداشته یا سفارشی هستند .
امید که مورد عنایت قرار گیرد .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار / فاني با اشاره به تحصيل 400 هزار دانشآموز در مدارس شبانه روزي کشور، گفت: تامين سه وعده غذايي براي اين دانش آموزان، خوابگاه و تجهيزات بسيار پرهزينه است.
گروه اخبار /
حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی در نخستین همایش روسای شورای اسلامی شهرستانهای کشور اظهار کرد: آموزشها و عملکرد نظام آموزش و پرورش کشور اصلا مفید نیست و به درد نمیخورد زیرا دانشآموزان پس از 12 سال هیچ هنر و مهارتی ندارند.
وی افزود: آموزش و پرورش و دانشگاهها در ایران فلج است و این دو، مشکل اصلی کشور هستند و من این موضوع را به وزیر آموزش و پرورش، استادتمامها و روسای دانشگاههای برتر کشور گفتهام و آنها نیز قبول دارند، اما متاسفانه مرد تحول نداریم که بتواند شرایط را عوض کند.
رئیس ستاد اقامه نماز اضافه کرد: در حال حاضر حدود هشت میلیون نفر با مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد داریم که بیشتر آنها اصلا هیچ شغلی ندارند حتی اگر مجموع کارمندان دولت هم بازنشست شوند فقط برای دو میلیون نفر صندلی خالی برای کار هست باید برای بقیه فکری کرد متاسفانه این مشکلی است که هیچ کس قادر به رفع آن نیست.
قرائتی افزود: ریشه همه مشکلات در غفلت و شهوت است که راهحل آنها ازدواج و نماز است از اینرو اعضای شوراها باید نسبت به تخصیص اعتبار فرهنگی در حوزه فرهنگسازی در زمینه نماز و ترویج ازدواج اقدام کنند.
وی با اشاره به حادثه مصیبتبار منا، خاطرنشان کرد: قرآن در خصوص کعبه و حج آیاتی را به صراحت بیان کرده است و هر چه میگوییم، وهابیت از قبول کردن آنها سرکشی میکند از جمله اینکه قرآن کعبه را برای همه مردم میداند و مالکیتی برای آن قائل نیست و اشاره میکند که همه کسانی که ساکن مکه یا بادیهنشین هستند، حقشان نسبت به مکه یکی است، اما متاسفانه اتفاقات اخیر در عربستان نشان از عدم توجه آنان به این آیات دارند.
رئیس ستاد اقامه نماز تصریح کرد: بر اساس گفته قرآن کریم تولیت مسجدالحرام باید برعهده متقین باشد و نیز اشاره میکند که در مکه خط ویژه ممنوع است و همه باید از یک مسیر حرکت کرده و مناسک را در کنار هم انجام دهند.
ایسنا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
وزير آموزش و پرورش گفت: 85 درصد طرح رتبه بندي فرهنگيان انجام شده است.
علي اصغر فاني در جمع خبرنگاران در خراسان شمالي با بيان اينکه شاخص هاي مورد توجه وزارت آموزش و پرورش براي رتبه بندي فرهنگيان شاخص هاي اعلام شده شوراي توسعه مديريت است، اظهار کرد: فرهنگياني هم که احساس مي کنند به آن ها تبعيض شده است، مي توانند به اداره ها مراجعه کنند تا به اعتراض آن ها رسيدگي شود.
روزنامه خراسان
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
در عالم هستی و در میان مخلوقات الهی، پیوند و ارتباط انسان با کار آن قدر شدید و اساسی است که می توان گفت انسان و کار دو قلوهایی به هم چسبیده اند و به تعبیر دیگر ناف انسان را با کار بریدند. بشر از همان سپیده دم تاریخ، با به کارگیری هوش و آگاهی و فعالیّت های پیچیده ی مغزی خویش به ابزارسازی پرداخته و ماده و طبیعت را به خدمت خود درآورده است. او به آنچه مستقیم در دسترس داشته اکتفا نکرده، بلکه همواره در تلاش و تکاپو و جست و جو بوده است تا به آنچه در دسترس ندارد؛ اما نیاز به آن را احساس می کند، دست یابد.
در میان ادیان الهی، اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین الهی، توجه ویژه و فراوانی به کار و تلاش دارد، تا جایی که خداوند در قرآن کریم می فرماید:
«لیس للانسان الّا ما سعی: بر یا انسان چیزی جز حاصل کار و تلاش او نخواهد بود.» (نجم،۳۹)
«کل نفس بما کسبت رهینه: هر کس در گروه اعمال خویش است.»
در بین مردم ایران یک آسیب بزرگ در فرهنگ کار وجود دارد که ریشه در نسل های گذشته ما دارد ؛ مثلا در ایران نه در یک کارخانه بزرگ و پول ساز، بلکه حتی در یک انجمن فرهنگی کوچک هم میتوانید رقابت بر سر ریاست را مشاهده کنید. تب مدیرشدن در ایران خیلی بالاست، طوری که خیلی از گروههای اجتماعی و اقتصادی به همین دلیل از هم میپاشد.
نباید فراموش کنیم جامعه ایرانی هزاران سال با سیستم پادشاهی و ریاستی خو گرفته و هنوز هم نگاه بالا به پایین در بسیاری از گروههای اجتماعی ما وجود دارد .
در واقع ، وجود چنین طرز تفکری باعث شده تا تلاش برای ریاست گروه، همواره به یک پاشنه آشیل احتمالی در به هم خوردن کارگروهی و نیز بی رغبتی نسبت به وظایف دیگر و کارهای به زمین مانده در ایران تبدیل شود .
با توجه به مطالب بیان شده می توان گفت که برای جا انداختن فرهنگ کار مطلوب در کشور، باید در میان اقشار مختلف مردم، به صورت ریشه ای « فرهنگ سازی » صورت گیرد و به ویژه در سنین آغازین ورود کودکان به مدرسه که اولین حضور اجتماعی آنان نیز محسوب می شود، عشق به وطن، فرهنگ کار و تولید، فلسفه تولید، فلسفه زندگی، وجدان کاری، دلیل وجودی کار، تلاش برای تولید و مزایایی که تولید می تواند برای زندگی شخصی و اجتماعی آنان به ارمغان آورد، می بایستی با زبان زیبای کودکان وارد کتاب های درسی شود تا به بهترین نحو ممکن ضرورت های غیرقابل انکار مسئله فرهنگ کار و تولید در فکر آنان شکل بگیرد و در رفتارشان نهادینه شود .
مصادیق کم کاری یا تنبلی در ایران را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
* پایین بودن ضریب بهره وری در سیکل نیروی انسانی
* پایین بودن ساعت متوسط کاری ( متوسط روزانه دو ساعت و ۱۸ دقیقه برای مردان و ۲۱ دقیقه برای زنان)
* فرار از کار و مسئولیت و بی انگیزگی
* عدم کار مفید و اتلاف وقت (بیکاری پنهان)
* تعطیلی های فراوان رسمی و غیررسمی
* سرگردانی و معطلی ارباب رجوع در ادارات
* پاک کردن صورت مساله به جای حل آن
* وقت گذرانی های بیهوده (مثلا تماشای تلویزیون به جای مطالعه)
* مدرک گرایی و عدم تمایل جدی به درس در مدارس و دانشگاه ها
* بی برنامگی و بی نظمی در کار (کار هیاتی به جای کار منظم و مدون)
عوامل فرهنگی و اجتماعی
– تلقی غلط از فرهنگ کار (نگاه شخصی و منفعت طلبانه به کار به جای رویکرد ملی و راهبردی، اهتمام به مشاغل کاذب همچون دلالی و کارچاق کنی به جای کارهای مفید و تولیدی و… )
– مصرف گرایی و رفاه طلبی
– ضعف کار جمعی و سازمانی
– ناهمخوانی تخصص (مدرک تحصیلی) و کار
– ضعف بهره گیری از علوم و فن آوری های روز
– تبعیض و شکاف طبقاتی
– ضعف کار آموزشی و رسانه ای و تبلیغی
– دور شدن از فرهنگ ملی و معارف دینی (فقدان ارزش مداری کار )
عوامل سیاسی
– ضعف های ساختاری (بوروکراسی، خلا در قوانین اجرایی و نظارتی و… )
– دولتی بودن اقتصاد (انحصار و عدم رقابت، عدم شکوفایی استعدادها، کاهش انگیزه در سیستم دولتی و… )
– ریشه های فرهنگ استبداد (ضعف مشارکت اجتماعی، گسست اجتماعی و عدم تعلق ملی، بی اعتمادی عمومی به حاکمیت و… )
با توجه به آسیب های فوق لازم است راهکارهایی متناسب با هر آسیب اعم از فرهنگی و اجتماعی و سیاسی ارائه شود که در ذیل به برخی از آن اشاره می شود:
* ترویج فرهنگ کار و تلاش و پشتکار به عنوان یک ارزش انسانی و دینی و ملی
* کارآفرینی و ایجاد بستر خلاقیت و تخصص گرایی
* ترغیب به کار جمعی و سازمانی و مدیریت علمی
* ایجاد انگیزه مادی و معنوی و روحیه نشاط و امید
* سامان دهی قوانین و راهکارهای اجرایی و نظارتی
* ایجاد فضای رقابتی و مشارکتی (با استناد به اصل ۴۴)
* ترمیم گسست های ملی و مناسبات دولت و ملت
* تکیه بر خودکفایی و صادرات به جای وابستگی و واردات
* تکیه بر فرهنگ دینی و ملی در برابر تهاجم فرهنگی غرب
* بهره گیری از تجارب کشورهای پیشرفته و موفق
لکنا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
ایجاد فرصت های برابر برای بهره گیری از ظرفیت های آموزشی، یکی از اهداف و وظایف دولت در هر کشور، از جمله کشور ماست. این حقی است که همه کودکان ایران دارند و وظیفه ای است که دولت در قبال حال و آینده کشور برعهده دارد. آموزش نسل جوان، سرمایه گذاری با ارزشی است که آینده کشور را می سازد. در وضعیت فعلی تفاوت ظرفیت های آموزشی برای نسل و کودکان ایران، معادل تفاوت درآمد خانوارهاست. خانواده های پردرآمد، ظرفیت لازم برای تأمین امکانات خوب برای آموزش فرزندان خود را دارند و از آن به بهترین نحو استفاده می کنند. خانواده های کم درآمد دغدغه معیشت دارند و آموزش کودکان برای آنان در اولویت دوم است.
سیاست های اقتصادی دولت باید این فاصله را کم کند. به منظور کم کردن این فاصله باید اقدامات و تصمیماتی اتخاذ شود که بتواند نسبت به کم کردن این فاصله در حوزه آموزشی اقدام نماید. به این منظور چند اقدام اساسی به نظر می رسد که قابل توصیه است:
اول، اصلاح سازمان دهی آموزش و پرورش به نحوی که مسئولیت امور اجرایی آن برعهده نهادهای محلی و منطقه ای قرارگیرد که ارتباط مستقیم و نزدیک تری با مردم دارند. این نهادهای محلی شوراهای شهر و روستا هستند و ابزار اجرایی آن شهرداری ها هستند. این اقدام به وزارت آموزش و پرورش اجازه می دهد که با فراغت از امور جاری و اداری روزمره به تدوین بهتر و ارتقای کیفیت مطالب آموزشی اقدام نماید. شهرداری ها نیز برای کسب نظر مردم علاوه بر ساخت بلوار و جاده و کمربندی، در مورد نیازهای آموزشی آنها نیز تدبیر و اقدام می کنند. وضع مالی کارکنان و معلمان نیز یقیناً بهبود پیدا خواهد کرد. این کار موجب می شود امکان اخذ و جلب منابع مردم برای ارتقای کیفیت آموزش نیز با سرعت و ظرفیت بیشتری انجام شود.
دوم، کمک های مردمی یکی از عوامل بسیار مؤثر در بهبود ظرفیت های آموزشی و فراهم آوردن امکانات برای فرزندان خانوارهای کم درآمد است. این امر در شرایطی اثرگذار خواهد بود که امکان حضور و نظارت کمک کنندگان بر روش و محل مصرف منابع اهدایی فراهم گردد. در وضعیت فعلی به دلیل وجود بوروکراسی سازمانی و مسائل دیگر این اعتماد وجود ندارد که کمک کنندگان نسبت به واریز کمک مالی خود به حساب وزارتخانه اقدام و با اعتماد به مسئولین مربوطه اختیار مصرف کمک های خود را به آنان دهند.
سوم، یکی از ظرفیت های قوی برای بهره گیری از تمام ظرفیت های مردمی، بهره گیری از توان و ظرفیت ایرانیان مقیم خارج از کشور است. صرف نظر از اینکه چه انگیزه ای منجر به تغییر محل اقامت آن ها و جلای وطن شده، در یک موضوع با سایر ایرانیان اشتراک نظر دارند و آن حساسیت نسبت به آینده کشور است.
می توان ادعا کرد که بسیاری از آنان در این موضوع که کیفیت آموزشی کودکان یکی از مهمترین عوامل بهبود وضعیت آینده ایران است، هم عقیده باشند و این خود عاملی قوی برای همراهی و همکاری آنان است. این همکاری اگر با نظارت و ایجاد زمینه های اعتماد آن ها بر محل مصرف منابع باشد بسیار مؤثر است و از طرفی نباید درگیر مسائل سیاسی و گروهی شود و نظارت راهبردی آن می تواند بر عهده شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور باشد.
حامیان فردا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .