صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه اخبار/

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

عصر یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۴۰۴ مراسم گرامی داشت « روز معلم و بررسی چالش‌های آموزش و پرورش » به همت حزب مردم‌سالاری شعبه استان البرز در هشت‌کافه کرج با حضور معلمان ، فعالین فرهنگی و رسانه‌ای با شکوه هرچه تمام‌تر برگزار گردید.

ابرچالش‌های آموزش و پرورش

پس از سخنان آغازین فرامرزی مجری برنامه، رضا قاسم‌پور دبیر استانی مردم‌سالاری ضمن خوشامد و تبریک روز معلم به چهار ابر چالش زیر اشاره نمود.

- آموزش و پرورش به عنوان نهاد مصرفی

- عدالت آموزشی گروگان مدارس خاص

- پدیده انفجار ابله‌ها در سیستم

- امنیت فرهنگی گروگان فرهنگ امنیتی

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

هوش‌ مصنوعی؛ دستیار و مکمل‌ معلم

در ادامه کوروش رومیانی (دبیر استانی حزب پیشرو اصلاحات) ضمن اشاره به اضلاع ناراضی آموزش و پرورش و ذی‌نفعان متعدد دستگاه تعلیم و تربیت افزود: امروز معیشت و منزلت فرهنگیان خدشه‌دار شده و برخی از همکاران مدارس دولتی‌ تمرد در تدریس دارند و این می‌تواند به مثابه دومینوی آموزشی عمل نماید.

رومیانی با اشاره به ضرورت بهره‌مندی از فن آوری‌های نوآورانه و گفتمان‌سازی توسعه و خلاقیت افزود: امروزه هوش مصنوعی می‌تواند دستیار معلم بوده و مکمل وی باشد البته معلم با هیچ چیز قابل جایگزینی نیست .

باید با معلم محوری خداحافظی کرده‌ و با ارزیابی شکوفایی و مهارت‌های آموزشی، دانش آموز را از حصار مدرسه به سمت زیست جمعی و اجتماعی سوق داد.

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

معلم تنها کارمندی که رئیس ندارد

داود مرادخانی از اعضای ارشد سازمان معلمان استان البرز نیز با اشاره به مرجع بودن معلم و کتاب در گذشته افزود: در جامعه مدرن حصارهای کلاس شکسته و مرجعیت معلم با ورود گوشی اندروید شکسته شده است. شکاف نسلی باعث عدم درک لازم بین معلم و دانش‌آموز نسل زد است.

تفاوت‌های فردی، آموزش اخلاق‌ مداری و حس مسئولیت‌پذیری در مدارس نیازمند بازنگری و تحول است. معلم تنها کارمندی‌ست که آزاده و مستقل بوده و چندان در بند رئیس روسا نیست.

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

فرهنگیان؛ در صدر گروه‌های مرجع

محمد حسن اصل‌روستا (دبیر استانی حزب اتحاد ملت) نیز با اذعان به اینکه معلم جایگزین ندارد افزود: بیس جامعه، آموزش و معلم بوده و جذابیت‌های معلمی جایگزین‌پذیر نیست. جامعه پیشرفته و عقب‌مانده به نوعی محصول کار معلمین آن اجتماع است. سَرندکردن دانش‌آموزان در مدارس مختلف باعث نابودی برهم کنشی دانش‌آموزان شده و رفتارهای تعدیل‌گر از بین رفته است.

امروز عملا آموزش و پرورش در مدارس عادی دولتی و محروم رهاست. خانواده و مدرسه در عین امن بودن می‌توانند مخوف‌ترین مکان‌های دنیا باشند. البته در نقد جامعه معلمین نیز باید منصف باشیم هنوز هم بالاترین اعتماد جامعه به معلمین بوده و جامعه فرهنگی در صدر گروه‌های مرجع قرار دارد.

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

دانش‌آموزان، غایبان تصمیم‌گیری‌ها

محسن صادقیان (رئیس سابق سازمان دانش‌اموزی و دبیر استانی سازمان عدالت و آزادی) نیز با اشاره به نقش اساسی معلم و مدرسه افزود: علائم بیماری آموزش و پرورش هویداست. منزلت و معیشت معلم زیر سوال است. محصول گزینش‌ افراد همسو با حاکمان، باعث اخلال در فرآیند شایسته‌گزینی می‌گردد.

فرار نخبه‌ها محصول بی‌تدبیری‌های دولت‌ها و نداشتن فرصت‌های شغلی متناسب با ظرفیت نخبه‌هاست.

دانش‌آموزان در تصمیم‌گیری‌های مربوط به خود غایبند‌. حاکمیت باید آموزش و پرورش را در اولویت کاری خود قرار دهد.

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

ما فاقد نیازسنجی هستیم

اتابکی دبیر انجمن اسلامی معلمان استان البرز نیز با اشاره به فقدان انگیزه لازم بین دانش‌آموزان و عدم تطابق شیوه‌های آموزشی رایج و معلم محور با نیازمندی‌های دانش‌آموزان و بازار کسب و کار افزود:

ناتوانی سیستم آموزشی ما در آزمون‌های بین‌المللی باعث آبروریزی ماست.

تغییر مکرر مدیران و عدم ثبات مدیریتی همچنین فقدان شایسته‌سالاری نیز از عوامل ناکامی‌های دستگاه تعلیم و تربیت است. ما فاقد نیاز سنجی هستیم و نکته مهم دیگر اینکه: صرفه‌جویی در همه چیز خوب‌ است به جز آموزش و پرورش.

ختم کلام اینکه: آموزش و پرورش در اولویت حاکمیت نیست.

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

اولیا همراه دانش‌آموزان درس می‌خوانند

در ادامه اکرم شریفی بعنوان نماینده اولیا افزود: در مدارس عملا انجمن‌ها جایگزین معلم شده‌ و اقتدار معلم شکسته شده است. بعضا اولیا همراه بچه‌های خود درس می‌خوانند. معلم وقتی برای پاسخ گویی ندارد ؛ باید به بچه‌ها راه بیاییم و آزادی‌های اجتماعی و پوشش رنگ‌های روشن و پاپیون را قدغن نکنیم .

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

در مقابل تکنولوژی مقاومت نکنیم

ناهید ختایی (خبرنگار و مدیرعامل کانون حامیان حقوق شهروندی استان البرز) نیز با اشاره به کمبود مدارس و تراکم بالای کلاس‌ها در کرج و فردیس افزود: ۴۵۰ مدرسه کم داریم در حالی که ۱۰۰۰ کلاس توسط اتباع اشغال شده‌اند .

حدود یک پنجم‌دانش‌آموزان البرز در مدارس غیردولتی بوده و استان البرز با کمبود معلم و کلاس رو به روست.

ختایی با اشاره به آمار مدارس ساخته شده در دولت قبل افزود: با مردم صادق بوده و در مقابل تکنولوژی مقاومت نکنیم.

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

نیازمند مدارس و معلمان شاد هستیم

امیر عطاران از معلمانِ قلم‌ به دست و منتقد نیز با اشاره به مفاهیمی چون تاخر فرهنگی و سواد سیاه و سفید افزود: مدارس و دانشگاه‌های ما مدرک داده ولی درک و ادارات نمی‌دهند لازمه تحول ، شکل‌گیری گفتمان و به حاشیه بردن کوتوله‌هاست. مدرسه بسازیم تا محتاج ساخت زندان نباشیم. نیازمند مدارس و معلمان شاد هستیم.

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

میدان‌ فرهنگ را به کوتوله‌ها نسپاریم

در ادامه اکبری‌طارمی از معلمین کرج با اشاره به شش برابر بودن بودجه آموزش و پرورش ترکیه نسبت به ایران افزود: معلم به عنوان قلب تپنده و رهبر آموزشی حذف شدنی نیست. هوش مصنوعی ذهن خلاق را نابود می‌کند. انقلاب، جنگ و آموزش سه راه تغییرند ؛ خودمان را دست‌کم نگیریم .

نیازمند نقد از درون، مطالبه‌گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دورقاب‌چینانیم. برگشت به پیشینه پرافتخار فرهنگی و نگاه به افتخارات اکتسابی راهگشاست . میدانِ بازی را به کوتوله‌ها نسپاریم.

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

معلمین اغلب آپدیت نیستند

خانم عبدی به نمایندگی از معلمین مدارس غیردولتی ضمن اشاره به صعوبت کار در مدارس افزود: استفاده از نیروهای غیرمرتبط، بازنشسته و نابلد با تکنولوژی‌های جدید در تولید محتوا، باعث انگیزه‌کشی در بین دانش‌آموزان می‌شود. معلمان مدارس دولتی اغلب آبدیت نیستند.

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

فقدانِ صلاحیت‌های حرفه‌ای مدیران

خانم حسینی از همکاران اجرایی مدارس نیز با اشاره به اینکه: اخلاق حرفه‌ای نداریم افزود: مدیران منتخب مدارس سلیقه‌ای و جناحی هستند و بعضا فاقد صلاحیت‌های حرفه‌ای و اخلاقی لازم بوده و آموزش‌های لازم علم مدیریتی را طی نکرده‌اند.

راهکارهای برون‌رفت از آچمزهای فعلی :

* توجه ویژه به منزلت برباد رفته و معیشت سقوط آزاد فرهنگیان با اجرای دقیق رتبه‌بندی معلمان و توجه جدی به رفاهیات فرهنگیان

* لغو مصوبه اخیر وزیر آموزش و پرورش با نیروی انتظامی و تعامل سازنده با نهادهای فرهنگی در جهت گسترش امنیت فرهنگی

* تغییر رویکرد دولت وفاق در گسترش قارچی مدارس دولتی‌ و خاص و برقراری تدریجی عدالت آموزشی با برچیدن مدارس تبعیض‌آمیز

* فراهم اوردن تمهیدات لازم برای تشکیل سازمان نظام معلمی و سپردن گزینش حرفه‌ای معلمان به یک مرکز تخصصی و حرفه‌ای

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آسیب شناسی آموزش و پرورش در زمینه نقد از درون و مطالبه‌ گری و به حاشیه بردن چاپلوسان و دور قاب‌ چینان و کوتوله ها در صدای معلم

پنج شنبه, 18 ارديبهشت 1404 13:27

سامانه سیدا و آفتابه دار مسجد شاه ؟!

گروه گزارش/

گزارش و انتقاد صدای معلم از سامانه سیدا و وزارت آموزش و پرورش در نقش آفتابه دار مسجد شاه

« سامانه‌ سیدا به نشانی sida.medu.ir مخفف «سامانه‌ی یکپارچه‌سازی دانش‌ آموزان»، ساما‌نه‌ای برای ثبت نمرات دانش‌آموزان است که از سوی آموزش و پرورش در اختیار مدیران، معلمان و کارکنان مدرسه قرار می‌گیرد.

تا قبل از شیوع کرونا، مدارس از سامانه‌ی سناد برای ثبت اطلاعات و از سامانه‌ی دانا برای نمره‌دهی به دانش‌آموز استفاده می‌کردند اما پس از همه‌گیری این ویروس، آموزش و پرورش سامانه سیدا و پادا را به عنوان دو سامانه‌ی ثبت و مشاهده‌ی اطلاعات انتخاب کرد.

با این کار دیگر نیاز نیست معلمان برای ثبت نمره و دانش‌آموزان برای دریافت کارنامه‌ی خود به مدرسه مراجعه کنند و از سوی دیگر به دلیل تحت وب بودن سامانه، دسترسی آن چه برای مدرسه و چه برای دانش‌آموز آسان‌تر شده است.

گزارش و انتقاد صدای معلم از سامانه سیدا و وزارت آموزش و پرورش در نقش آفتابه دار مسجد شاه

هدف کلی این سایت انجام امور مربوط به مدارس به صورت مجازی‌ست ولی بیشتر با عنوان سامانه‌ی ثبت نمره شناخته می‌شود و پیش‌بینی می‌شود در آینده‌ای نه‌ چندان دور به سایتی کامل و جامع برای انجام امور مدارس تبدیل شود » . ( این جا )

در واقع ؛ سیدا کار معلم و مدرسه را ساده تر کرده اما در سوی دیگر ماجرا ، تمرکز گرایی وزارت آموزش و پرورش بار دیگر خود را در شکلی دیگر نشان داده است .

برای وارد کردن نمرات مستمر در این سامانه ، « بازه ی زمانی » پیش بینی شده و معلمان حتما باید در مهلتی که وزارت آموزش و پرورش مشخص کرده است نمرات را وارد سامانه نمایند .

اگر مدرسه ای بخواهد نمرات را در آن بازه زمانی وارد نکند و یا نمره ای را بعدا تغییر دهد باید از اداره آموزش و پرورش مجوز بگیرد .

مشخص نیست فلسفه ی این کار برای چیست ؟

گزارش و انتقاد صدای معلم از سامانه سیدا و وزارت آموزش و پرورش در نقش آفتابه دار مسجد شاه

مدارس برنامه هماهنگی برای برگزاری امتحانات میان ترم ندارند . از سوی دیگر ؛ اعلام کردن مهلت برای بارگذاری نمرات عملا آزادی عمل معلم را برای ارزشیابی مستمر دانش آموزان تا پایان نیم سال نخست و یا پایان سال تحصیلی زیر سوال می برد .

در واقع ؛ پس از ثبت نمرات مستمر در سامانه دیگر ارزشیابی دانش آموزان بی معنا می شود و انگیزه را از معلم و دانش آموز برای ارزشیابی و بهبود یادگیری محدود و حتی تعطیل می کند .

گزارش و انتقاد صدای معلم از سامانه سیدا و وزارت آموزش و پرورش در نقش آفتابه دار مسجد شاه

 هدف وزارت آموزش و پرورش از این تصمیم چیست ؟

مگر آن که بخواهد نشان دهد در این میان بیکار نیست و ناخودآگاه هر فردی را به یاد حکایت « آفتابه دار مسجد شاه » می اندازد .

( سال های ماضی در بازار تهران، مردمی که برای قضای حاجت به سرویس بهداشتی (مستراح آن روز) مراجعه می‌کردند، از میان آفتابه‌ها، یکی را برمی‌داشتند و به کارشان می‌رسیدند.

یک آقایی هم به عنوان آفتابه‌دار آنجا نشسته بود و مرتباً داد می زد : آقاجون اون آفتابه رو ورندار! این یکی را بردار! بعد هم غرغر می‌کرد و ادامه می داد که ای بابا! اینجا صاحاب داره، فکر کرده هر کی هرکیه! »

آفتابه‌ها هیچ فرقی با هم نداشت. اما به رسمیت شناختن آفتابه دار مهم بود! » ( این جا )

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش و انتقاد صدای معلم از سامانه سیدا و وزارت آموزش و پرورش در نقش آفتابه دار مسجد شاه

منتشرشده در دانش آموز

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛ نشست خبری « علی فرهادی ، سخنگو و معاون برنامه ‌ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش امروز سه شنبه 9 اردیبهشت در دبیرستان دخترانه متوسطه دوره اول شاهد حضرت معصومه واقع در منطقه 6 تهران برگزار گردید .

تاخیر 20 دقیقه ای آقای سخنگو در ابتدای پرسش و پاسخ خبرنگاران مورد اعتراض « علی پورسلیمان مدیر صدای معلم » قرار گرفت .

پورسلیمان گفت که در 36 سال تدریس اش به یاد ندارد که 36 دقیقه در ورود به کلاس تاخیر داشته است .

فرهادی در پاسخ عنوان کرد که قبل از ورود به نشست برخی خبرنگاران از او پرسش کرده اند .

مدیر صدای معلم این پاسخ را قابل قبول ندانست و تصریح کرد که همه باید در چارچوب قانون حرکت کنند .

« صدای معلم » نخستین رسانه ای بود که پرسش های خود را در چند محور مطرح کرد .

آن چه در زیر می آید ؛ مشروح پرسش و پاسخ « صدای معلم » و سخنگوی وزارت آموزش و پرورش است .

منتشرشده در گفت و شنود
چهارشنبه, 17 ارديبهشت 1404 14:01

مسئله معلمان یا مسئله معلمی ؟

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

دکتر  مسعود پزشکیان رئیس جمهور ، روز یکشنبه 14 اردیبهشت در جمع معلمان  نمونه از سیستم اداری کشور انتقاد کرد و با بیان اینکه در برخی از ادارات افراد و کارکنان در یک قالب خاص فرو رفته اند، گفت:

« متاسفانه تلاش و پویایی و اینکه تا آخر عمر و بدون وقفه و خستگی باید به دنبال یاد گرفتن و یاد دادن باشیم در ذهن ما ایجاد نشده است درحالی که ما هر لحظه باید تغییر کنیم و با دنیای در حال تغییر ، خودمان را تطبیق دهیم. باید بچه هایی تربیت کنیم که با دنیایی که هر لحظه در حال تغییر است خودشان را وفق دهند، عاشق و توانمند باشند، خلاق ، صادق، راستگو و در حل مشکلات جسور و ریسک پذیر باشند » .

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

سخنان رئیس جمهور نقدی  بر ایستایی نظام اداری کشور است است و به صورت تلویحی معلمان را به  خلاقیت و ریسک پذیری دعوت می‌کند. 

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

سخنان رئیس جمهور در شصت و چهارمین سال روز نامگذاری « روز معلم » بیان شده است . معلمانی که روز 12 اردیبهشت 1340 در میدان بهارستان گردهم آمدند تا نسبت به وضعیت معیشت خود اعتراض کنند گمان نمی کردند که اعتراضشان منجر به شهادت دکتر خانعلی و تعیین آن روز به عنوان روز معلم شود.

شهادت استاد مطهری در شامگاه روز 11 اردیبهشت 1358 نیز به تثبیت روز معلم پس از انقلاب اسلامی انجامید .

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

در طول شصت و چهار سال گذشته همچنان معلمان  به وضعیت معیشت خود معترضند ، همچنان مسئله معلمان در پس گذشته شش دهه حل نشده است و همچنان در بیانیه های روز معلم از مسائل اقتصادی و معیشتی و کمبود حقوق گلایه می‌شود. در طول این مدت طرح های مختلفی اجرا شده‌اند که آخرین آن طرح رتبه بندی معلمان محسوب می شود .

اجرای طرح‌های فوق هر چند توانسته مرهمی بر معضلات باشد ولی نتوانسته است به صورت بنیادین مسائل را حل کند و یا گامی برای حل مسئله باشد و همچنان معلمان کمترین میانگین حقوق را در میان کارکنان دولت دارند .

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

سخنان رئیس جمهور در جمع معلمان نمونه نیز همچنان تکرار همان سیاست های رسمی در مورد معلمان است که  عموم مقامات رسمی  در سخنان خود خواهان تحول  هستند ولی در عرصه عمل تغییری مشاهده نمی شود .

دیرپایی مسئله معلمان در طول دهه‌های مختلف امری است که کمتر به چرایی آن پرداخته می شود. اینکه دولت‎ها، معلمان را به قشری فاقد امتیاز تبدیل کرده‌اند و نیازی نیز به تامین خواسته های آن‌ها نمی بینند ناشی از نوع نگرش کلان به مدرسه و سیاست و فرهنگ است .

معلمان ؛ قشری خاص محسوب می‌شوند که از قلب پایتخت تا دورترین نقاط کشور در مدارس حضور دارند و به دلیل ویژگی‌های تحصیلی و شخصیتی مرجعیت اجتماعی دارند . ارتباط معلمان با نسل آینده موجب می‌شود که زودتر از سایر اقشار به تحولات اجتماعی و فرهنگی پی ببرند و میزان تغییرات مناسبات جامعه را دریابند. تعدد و کثرت تعداد معلمان نیز موجب می شود نسبت به سایر اقشار بیشتر دیده شوند و تاثیرگذارتر باشند .

 معلمان نیروی محرکه نظام تعلیم و تربیت هستند و همین ویژگی آن‌ها را درمیان دو حیطه سیاست و فرهنگ قرار می‌دهد . هر نوع خلاقیت در عرصه معلمی بدون توجه به سیاست و فرهنگ امکان‌پذیر نیست.

آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهم ترین حوزه‌های فرهنگی ، مسئولیت بازتولید نظم سیاسی و روابط اجتماعی را ایفا می نماید و هر چه اهداف نظام تعلیم و تربیت ایدئولوژیک تر باشند از معلم انتظار می رود که نقش مهم‌تری را را در تربیت برعهده گیرند . اما فرهنگ هم می‌کوشد تا سیاست را تغییر دهد .

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

مدرسه به عنوان نبض تپنده آموزش و پرورش باید مکان تلاقی دو عنصر سیاست و فرهنگ دانست . محلی که معلم به عنوان نیروی محرکه تعلیم و تربیت با دانش آموزان که  بخش مهم جامعه و مناسبات فرهنگی  هستند برخورد دارد .از این رو با مسائلی رو به رو هستیم که مسئله معلمان هستند ولی در میانه دو عرصه سیاست و فرهنگ مسئله معلمی وجود دارد که مناسبات سیاست و فرهنگ آن را شکل می‌دهد.

مسئله معلمی از این منظر امری فراتر از مسئله معلمان است و به مثابه هسته سخت مسئله سیاست و فرهنگ در جامعه ایران به حساب می‌آید.

مسئله معلمی امری است که معضلات مربوط به تنش‌های میان  دو عرصه سیاست و فرهنگ  را بازمی‌نمایاند و معیشت ظاهر بیرونی مسئله معلمی است .

مهم ترین عاملی که به اعتراض بخشی عمده‌ای از معلمان می‌انجامد ، حس حذف شدگی و نادیده گرفته شدن است. حس حذف شدگی را می توان از گفت وگوهای معلمان پایتخت تا دورترین نقاط کشور حس کرد .

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

عموم اعتراضات معلمان نیز پیرامون همین حس حذف شدگی است . اینکه دولت‎ها، معلمان را به قشری فاقد امتیاز تبدیل کرده‌اند و نیازی نیز به تامین خواسته های آن‌ها نمی بینند ناشی از نوع نگرش کلان به مدرسه و سیاست و فرهنگ است .

نگرش نادرست به فرهنگ موجب می شود که دستگاه تعلیم و تربیت بیش از آن که به کثرت موجود در عرصه جامعه بیندیشد بر یکسان سازی تاکید کند و همین یکسان سازی نیز مدرسه را به محلی پرتنش تبدیل می کند که از یک سو معلم باید مجری سیاست‌های رسمی یکسان نگر و یکسان ساز باشد و از سوی دیگر در برابر دانش آموزانی قرار گیرد که در برابر یکسان سازی مقاومت می کنند .

نگرش نادرست به فرهنگ گمان دارد که می تواند با ابزارهای یکسان سازی همچون گزینش مسئله را حل کند و نیازی به حل بنیادین مسئله نیست و تامین نیازهای معلمان نیز در حدی که روند فعالیت ها متوقف نشود کافی خواهد بود . همین نگرش معلم را به تدریج  از حیطه برخورد سیاست و فرهنگ حذف می کند .

حذف شدگی مسئله آفرینی است که به آن توجه نمی شود و زمینه لازم را  برای اعتراض فراهم می‌سازد .

هویت جمعی معلمان به عنوان قشری که میان دو عرصه سیاست و فرهنگ ایستاده است بر مبنای حذف شدگی بنا شده است . ادامه مسیر حل نشدن مسئله معلمی  هویت جمعی حذف شدگی را تشدید می کند و همین نیز زمینه را برای متشنج شدن فضای مدرسه فراهم می سازد.

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

 مسئله معلمان در معرض دید همگان است و جامعه به خوبی آن را می‌بیند ولی مسئله معلمی هسته سخت مسئله سیاست و فرهنگ در جامعه ماست که هر کدام در صدد تسخیر دیگریست و تاکنون توازن و تناسبی بین آنها برقرار نشده است. این تضاد مسئله معلمی را به یک مسئله آفرین تبدیل کرده است که می تواند مسائل مختلفی را به وجود آورد .

دیرپایی مسئله معلمان در طول بیش از شش دهه گذشته ناشی از بی تفاوتی به مسئله معلمی  است . میان معلمان و معلمی باید تفاوت قائل شد. مسئله معلمی امری فراتر از معلمان است. تلاش‌های صورت گرفته تاکنون برای حل مسئله معلمان بوده است در حالی که تا وضعیت معلمی تغییر نکند شرایطی معلمان نیز تفاوتی نخواهد کرد.

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

دغدغه های فعالان عرصه صنفی و سیاسی معلمان مصروف تغییر وضعیت معلمان می شود حال آن که زمانی که وضعیت معلمی در بحران باشد و میان فرهنگ و سیاست رابطه سازنده‌ و بالنده به وجود نیاید وضعیت معلمان ثابت خواهد ماند.

 خلاقیت و ریسک پذیری در میان معلمان نیز منوط به حل مسئله معلمی و مشخص شدن رابطه بین سیاست و فرهنگ است .حذف شدگی مسئله آفرینی است که به آن توجه نمی شود و زمینه لازم را  برای اعتراض فراهم می‌سازد .

  وضعیت معلمی امری فراتر از معلمان است .

وضعیت معلمی تحت تاثیر عوامل اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی و سیاسی جامعه شکل می‌گیرد . سیاست نقش موثری در شکل گیری وضعیت معلمی دارد . نهاد سیاست می خواهد معلمان مطلوب داشته باشد ولی این  نوع نگاه به معلمی منجر به حس حذف شدگی و نادیده گرفتن در بین معلمان می شود و مسئله معلمی را بغرنج تر می‌نماید.

از نگاه سیاستمداران و مسئولان خلاقیت تا جایی خوب است که به سیاست یکسان ساز آسیب نزند ولی معلم با نهاد ناآرام و متکثر فرهنگ در تعامل است .

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

در جوامعی که میان سیاست و فرهنگ تناسب برقرار است معلمی جایگاهی متفاوت می‌یابد و در جوامعی که روابط بین سیاست و فرهنگ تنش آلود باشد وضعیت معلمی نیز عرصه ای پرتنش خواهد شد.

رئیس جمهور محترم و مسئولانی که در پی ارتقای روحیه خلاقیت و ریسک‌‍پذیری در عرصه آموزش و پرورش‌اند می باید نگاهی نو به مسئله معلمی داشته باشند .

مسئله معلمی است که همچنان ناشناخته مانده است و مانع هر نوع تغییر خواهد بود.

مسئله آفرینی که ناشی از فقدان تناسب بین دو عرصه سیاست و فرهنگ است .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آسیب شناسی مسئله معلمان یا مسئله معلمی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد در صدای معلم

شنیدن دردهای ما معلمان حتی برای خودمان نیز تکراری شده است. چون نه تنها درمان نشده اند که بر تعداد و پیچیدگی آن هر روز افزوده شده است. امروز اگر معلمم می خوانید فقط انگاره ای سمبلیک است. من دیروز و پریروز و هر روز تا سی سال مدت خدمتم، نیز معلم بودم. یعنی تصور می کنید با یک روز پاسداشت، زخم های دیرین من و آنانی که قبل من بودند و افسوس که به رسم روزگار الان نیستند (یاد و خاطرشان گرامی)، التیام می یابد؟

تاکنون که بعد از دهه ها نکوداشت و برگزیدن معلمان نمونه از بین غیرنمونه ها که تعدادشان بسیار است، هیچ اثری از بهبودی نیست ؛ پس امید واهی از بهر چه ؟

اگر واژه « معلم » را از ابتدای ابتدا و از جایی که مکتب خانه ها جای خود را به مدارس امروزی دادند! تعریف کنیم شاید خطاهای اندازه گیری و انحراف معیار پنداشتی موجود، از اذهان آحاد جامعه حذف و اهمیت ذاتی معلم پدیدار گردد.

تکیه گاه من در این جامعه استوار نیست. در مورد من نگاه ها مردّد و باورها سست و ناپایدار است.

در جغرافیای مشاغل موجود در سرزمین من، « معلم » ، تنها یک معنا و مفهوم ندارد. بیش از 15 مترادف دارد و در معرّفی من، دنیایی از معانی بی ربط وجود دارد که معرّف من نیست:

سرباز معلمان، معلمان حق التدریس، معلمان شرکتی، معلمان هئیت امنایی، معلمان طرح قرارداد کار معین، معلمان خرید خدماتی، معلمان نهضتی، معلمان مهرآفرین، معلمان غیر رسمی و...

و انواع مدارسی که در تاریخ اولین مدرسه نگاشته اند همانند مدارس امروزی، اما بعد یک قرن، هنوز هم هیچ سنخیتی با مدارس امروزی ندارند. و همین مدارس مرا بیشتر سردرگم می کند تا تصمیم بگیرم که کجا تدریس کنم تا بهترین باشم. پس عده ای از ما معلمان با حسادت، رقابت منفی و تنگ نظری پنهان و زیرکانه سعی در ربودن گوی سبقت از دیگر همکاران خود برمی آییم تا برچسب بهترین و برترین را در طول خدمت خود داشته باشیم و دیگران تافته جدا بافته بودن ما را ساده لوحانه حس و باور کنند و ظاهر و باطن غیرواقعی ما را برای دیگران چنان تعریف کنند که قابل لمس باشد. حال به جز معلمی، به چیز افتخار می کنند نمی دانم؟ چون معلم واقعی نیازی به عاریت گرفتن هر چیز ناخالص ندارد.

در این عرصه هر کس که نام مدیر یا نیروی ستادی در نظام آموزشی داشته با دیدن یک کلمه، جرقه ایده جدید برای معلم یا مدرسه را در ساختار نظام آموزشی زده است و چون ایرانیان در رتبه چهارم بهره هوشی IQ در سطح جهان هستند ! پس شهره به هوش برتر و خلاقیت گشتند و مدام در پی تفکر خلق الساعه، بر تنه درخت معرفت که روزگاری فقط با واژگان « معلم » شناخته می شد، ساقه ها، شاخه ها و برگ های مازادی تعبیه کردند که هر چند معلم و مدرسه نامیده می شد اما هیچ سنخیتی با ماهیت ذاتی معلم نداشتند. آنان فقط شبیه سازی شده بودند و از ژن واقعی یک معلم تربیت شده در دانشگاه یا دانشسرا نبودند.

قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد در صدای معلم

و اما اسامی رنگارنگ مدارسی که امروزی می خوانیم و بدان فخر می فروشیم:

مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی، مدارس شاهد و ایثارگران، مدارس دولتی، مدارس تطبیقی، مدارس هئیت امنایی، مدارس اقلیت های دینی، مدارس رشدی یا تجربی، مدارس حرفه ای، مدارس هوشمند، مدارس استثنایی، مدارس بین المللی، مدارس ورزش، مدارس شبانه یا بزرگسالان که بعضا نوجوانان و جوانان ازدواج کرده نیز در بین آنان هست، مدارس عین انتفاعی که بعدا برای پیشگیری از سوءاستفاده مدیران و حتی مسئولان آموزشی، غیر دولتی خوانده شدند اما باز با هدف انتفاع بیشتر و انداختن بار مالی آموزش بر دوش مردم به کار خود ادامه دادند و رایگان بودن آموزش در اصل سی ام قانون اساسی را تبدیل به رؤیا کردند.

آری. من معلم زمانی دچار گم گشتگی هویتی شدم که شما داستان قعر چاه بودن معیشت مرا بزرگ نمایی کردید.

نامش را « معلم » خوانند. اگر عاشق باشد مجنون تر از مجنون است. عشق او دل سنگ ها و کوه ها را می شکافد. او پدر و مادر ثانی است. رسالت و جایگاهش همانند آنان پر از مهر است و دوستی. چون می داند پس می خواهد به جز او، بسیاری دیگر نیز بدانند. اگر واقعا معلم باشد نور است و روشنایی و امید.

اما هاله ای از تاریکی این همه زیبایی را دربر گرفته است. روزنه نور در کار او بسیار کوچک و در حد سوسو زدن است. ابرهای سیاه هیچ از سر او فارغ نمی شوند. دریغ از نور خورشید. حتی از روشنایی مهتاب نیز بی نصیب است. هر چند او خود باغبان باغ سرسبزی است اما باغبانان خود او چنین صلاحیتی ندارند. مدام شاخ و برگ های بی جا می چینند و هر دائم بر سر او می کوبند. حتی چندین شاخ و برگ استیجاری از قعر سنت بر تارو پود او به زور تعبیه کرده اند.

قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد در صدای معلم

اما اگر او خود نور نباشد یا نور برای رشد و شادابی او فراهم نباشد، همین معلم باغبان دیروز، دیگر امروز قادر به تغذیه شاخک های کوچک درخت باغ خود نخواهد بود.

آری ؛ او قادر نیست خودش باشد چون پیچک های بی رحم او را سیطره کرده اند. او قادر نیست دست یاری سوی دیگری دراز کند چون باغبان بی رحم او، مدام هر ساقه و شاخه تازه رشد کرده را قیچی می کند و نومیدی را حاکم می سازد. نام او معلم است.

حال با قدری انصاف بگوئید او تا چه حد باید برای اثبات زیبایی های باغبانی خود در ایجاد گلستان و بوستانی سرسبز؛ مبارزه کند. مقاومت کند. مطالبه کند. بی تفاوت و خنثی نباشد. کوه هم با همه صلابت خود از این همه مقاومت، خسته می شود و شروع به سایش و فرسایش می کند.

برای دلخوشی یا فریب، می گویند عدالت یعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود. پس چرا با این همه ادعای عدل و داد، من و شما در جای اصلی و واقعی خود قرار نگرفته ایم؟! چرا در تربیت من تعلّل می جویند و به عمد رهایم ساخته اند. آخر من علف هرز یا قارچ خودرو که نیستم. من نیز از باغبان خود انتظاراتی دارم. اگر من با تمامی کاستی ها و علیرغم تمامی ناملایمات، تکالیف نقش خود را به جا می آورم، پس شما باغبانان ستادی چرا در به جا آوردن حقوق من تعلّل می جوئید؟

قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد در صدای معلم

یک کلام مرا به درستی و همانند وسواس هنگام خریدتان، با دقت برگزینید، تعلیمم دهید و با آموزش ناب روز فرزند خصال خویشتن سازید چون خود کرده را تدبیر نیست.

گم گشتگی نام و مقام معلم در نظام آموزشی، خود به خود به وجود نیامده است. روزگاری با خودباختگی دبیران پرورشی و امروز با حضور نیروهای پلیس در مدرسه، به ایرادجویی و کنترل او می پردازند و خواهند پرداخت.

قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد در صدای معلم

در نظام آموزشی؛ نیروهایی که خود مفهوم عدالت را رعایت نمی کردند بر مسندی نشستند که خود لایق آن نبودند. پس من گم شدم. در بین این همه سرگشتگی، دستم را که نگرفتید گاه با لگد به قعر حقارت و مستأصلی نیز انداختید. دانش آموزان و والدین آنان مدام در پی غربال گری من بودند. ابتدا دنبال بهترین مدرسه می گشتند و سپس دنبال بهترین معلم. اما من معلم مدرسه دولتی بودم و با انواع مدارس خلّاق شما هم خوانی نداشتم. چون با وجود این که 85 درصد دانش آموزان در مدارس دولتی مشغول تحصیل هستند اما بیشتر امکانات ظاهرفریب در اختیار 15 درصد مابقی مدارس است. ظاهر فریب، چون امکانات آنها نیز با مدارس روز و استانداردهای جهانی آموزش برتر در جهت توسعه پایدار، هیچ سنخیتی ندارد. امکاناتی که فقط رنگ و لعاب هستند و با قرار گرفتن در کنار واقعیت، رنگ می بازند. تکیه گاه من در این جامعه استوار نیست. در مورد من نگاه ها مردّد و باورها سست و ناپایدار است.

اما من و دانش آموزم در مدارس دولتی روستاها و شهرها و حتی در دل کلان شهرها، با انگ محرومیت و حقارت، به زور به نفس کشیدن ادامه می دهیم تا شاید بتوانیم قدعلم کرده و خودی نشان دهیم. رتبه های تک رقمی روستازادگان را که به خاطر دارید؟ همان هایی که برای یادگیری دانش و علم از من معلم، فرسنگ ها را پای پیاده در می نوردند و مخاطرات گرما، سرما و موانع طبیعی را به جان می خرند تا بتوانند و قادر باشند. همین تلاش ها ثبت است بر کارنامه موفقیت من معلم. او قدر مرا می داند و من به او افتخار می کنم. چون قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری.

من معلم زمانی دچار گم گشتگی هویتی شدم که شما داستان قعر چاه بودن معیشت مرا بزرگ نمایی کردید. همان قیاسی که با اعلام خط فقر، مرا به روز سیاه نشاندید. ترکش های آن هنوز علیرغم افزایش حقوق، در رسانه های جمعی و مجازی مشاهده می شود. چون باز زیر خط فقر هستم.

قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد در صدای معلم

بهتر است قبول کنید که این شغل ما نیست که انبیایی است بلکه اوضاع معیشتی ما تابع الگوی ساده زیستی آنان است.

از دیگر سو برای دل فریبی یا باقی ماندن در هویت ایرانی اسلامی، روز شهادت را روز معلم نامیدید. تنها شهیدی که در روزش ساز و آواز به صدا در می آورند شهید مطهری است و مرا از سیل خروشان همکاران در روز جهانی 5 اکتبر، به گوشه ای پرت کردید. تا ندانم. نفهم. نبینم. آن قدر که در گرداب بی تفاوتی، خنثی شوم. آموزش زمانی که رنگ سیاست یا ایدئولوژیک گرفت و معلم بدون آموزش ضمن خدمت یا تعامل گروه های آموزشی و تربیت خارج از دانشگاه های سراسری و دانشسراها، تنها و بی یار و یاور ماند، پر و بالش بشکست.

قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد در صدای معلم

رئیس جمهور محترم، عمق واقع بینی شما نسبت به موضوع زیر چقدر است و به وزیر آموزش و پرورش تا چه حد اعتماد و اطمینان دارید که این گفته ها را عملی خواهد ساخت؟ ما از شما مدت زمان مشخصی می خواهیم تا از پیگیری و اجرایی شدن دستورات تان یقین حاصل کنیم. اجازه ندهید این درک درست از موضوع، فقط در حد یک بیان زیبا باقی بماند و سپس فراموش شود.

قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد در صدای معلم

یقین ارتقا ارزش و مقام معلم با بزرگداشت روز معلم به دست نمی آید اما اگر آموزش متحول و متعالی شود من معلم هم ارزشمند خواهم شد. هر چند که معتقدم برای داشتن چنین باوری می بایست در انتخاب وزیر آموزش و پرورش، بیشتر از این دقت می کردید چون انتخاب شما هیچ تفاوتی با سلایق رؤسای جمهور سابق ندارد و با این انتخاب، تعقیب و تحقق هدف زیر عملا غیرممکن به نظر می رسد.

و اما درک درست شما ؛

رئیس جمهور با اشاره به اهمیت اصلاح روش‌های آموزشی و ارتقای کیفیت آموزش در مدارس، تأکید کرد:

« باید درباره روش‌ها و ابزارهای ارتقای کیفی آموزش جلسات بیشتری برگزار و برترین الگوهای موجود در جهان بررسی شود. آموزش‌های نوین در مدارس باید براساس الگوهای حل مسئله، کار تیمی و تقسیم مسئولیت ارائه شود تا توانمندی دانش‌آموزان را ارتقا دهد. ما باید از ساختار آموزشی فعلی فاصله گرفته و روش‌های آموزش را اصلاح کنیم. برای رسیدن به این هدف باید از ابزارهای نوین آموزشی بهره برده و دانش‌آموزان را در رشته‌های مورد نیاز کشور تربیت کنیم. همچنین آموزش‌ها در هر منطقه‌ای باید براساس نیازهای همان منطقه ارائه شود، تا نیروهای انسانی در هر منطقه، براساس نیازهای منطقه خود آموزش ببینند؛ عدالت این است که هر فرد در منطقه خود رشد کند » .

ضمن پرسش از عملی شدن این دستور شما تاکنون، بار دیگر تأکید می کنم ما از شما مدت زمان مشخصی می خواهیم تا از پیگیری و اجرایی شدن دستورات تان یقین حاصل کنیم.

دو تقاضای دیگر نیز از شما داریم چیزی که گذشتگان جرأت اجرایی کردن آن را نداشتند.

قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد در صدای معلم

1-  از شما می خواهیم دستور تشکیل « سازمان نظام معلمی » را بدهید تا با ایجاد هماهنگی و همفکری، به طور حرفه ای و قانونی اجازه فعالیت داشته باشیم.

2-  برای جبران کمبود معلم، از بین فارغ التحصیلان دانشگاه های سراسری نیرو جذب کنید. نیروهای ماهری که دانش کسب کرده و می توانند در طی 3 تا 6 ماه آموزش روش های تدریس و فن معلمی، آمادگی حضور در کلاس های درس را بیابند.

گفته در آموزش و پرورش بسیار است و مثنوی هفتاد من گردد، آنچه که از آن خبری نیست عمل مقیّد به دانش و تجربه روز است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

قصه ی معلمی که نیاز به عاریت گرفتن از هر چیز ناخالصی ندارد در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

بررسی نقش معلم در بازسازی ساختارهای گفتمانی جامعه در صدای معلم  تاریخ بشر، در گستره‌ای از تحولات فکری، علمی و تمدنی، همواره مدیون حضور اندیشه‌ورزانی است که با قدرت کلمه، تربیت و الهام، مسیر حرکت انسان به‌سوی تعالی را هموار ساخته‌اند. در این میان، معلمان جایگاهی ممتاز و یگانه دارند؛ آنان که نه تنها ناقلان دانش بلکه سازندگان افق‌های معرفتی و ارزش‌های بنیادی جامعه‌اند.

نقش معلم، ورای کلاس درس و متون درسی، به‌مثابه بازیگری است که با هر گفتار، رفتار و تصمیم، زمینه‌ساز تحولات معرفتی، روانی و اجتماعی نسل‌های آینده می‌شود. وی معمار هویت انسانی و نهادساز فرهنگ تمدنی است؛ کسی که به‌درستی می‌توان او را پایه‌گذار بنیان‌های فکری یک ملت دانست.

نقش نهادین معلم در بازتولید فرهنگ و گفتمان اجتماعی

از منظر تحلیل ساختاری، نهاد آموزش یکی از پیچیده‌ترین و تأثیرگذارترین ساختارهای اجتماعی است و درون این ساختار ؛ معلم، عامل کنشگر و معناپرداز است. معلم نه فقط انتقال‌دهنده دانش، بلکه مروج گفتمان‌های اجتماعی و حامل الگوهای رفتاری است که در ذهن و ضمیر متعلمین ریشه می‌دواند. او در فرآیند جامعه‌پذیری نقش مکمل خانواده و رسانه را ایفا می‌کند، اما برخلاف این دو، بر بستر عقلانیت، تجربه تربیتی و آگاهی فلسفی عمل می‌نماید.

در لایه‌های زیرین تعلیم و تربیت، معلم از طریق زبان، سکوت، انتخاب محتوا و شیوه‌های آموزشی، به بازتولید یا احیاناً بازسازی ساختارهای گفتمانی جامعه می‌پردازد. این امر معلم را به عامل کلیدی در تداوم یا تغییر روایت‌های هویتی، اخلاقی و فرهنگی بدل می‌سازد. در جوامعی که معلم مورد تکریم ساختاری و نهادی قرار دارد، سطوح توسعه انسانی، سرمایه اجتماعی، و همبستگی جمعی نیز به‌مراتب غنی‌تر و پایدارتر است.

در این چارچوب، سرمایه‌گذاری بر معلم، سرمایه‌گذاری بر ثبات اخلاقی و دانایی اجتماعی است. چنین نگاهی، نهاد آموزش را نه باری بر دوش بودجه، بلکه زیربنای قدرت نرم و ضامن اقتدار پایدار کشورها می‌داند.

بررسی نقش معلم در بازسازی ساختارهای گفتمانی جامعه در صدای معلم

معلم و تکوین تمدن معرفتی، اخلاقی و آینده‌ساز

در جهانی که هر روز پیچیده‌تر، سیال‌تر و پرشتاب‌تر می‌شود، نیاز به کنشگران تربیتی که بتوانند مسیر دانش را به سوی خرد، و آموزش را به سوی پرورش هدایت کنند، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. معلم در این میان، نه فقط مدرس اطلاعات، بلکه طراح مسیرهای یادگیری، تسهیل‌گر تحول روان‌شناختی، و مربی مسئولیت‌پذیری اجتماعی است.

او با پرورش مهارت‌هایی همچون تفکر انتقادی، اخلاق گفت‌وگویی، و سواد اطلاعاتی، دانش‌آموزان را برای زیستن در جهانی بینافرهنگی، مبتنی بر پیچیدگی و عدم قطعیت آماده می‌سازد. افزون بر این، معلم نقشی بی‌بدیل در انتقال میراث فرهنگی بشر، بازخوانی روایت‌های تمدنی، و به چالش کشیدن تعصبات بی‌پایه ایفا می‌کند.

تمدن معاصر، در بطن خود، نیازمند بازتعریف نقش معلم به‌مثابه روشنفکر عمومی، مروج اخلاق کاربردی و محرک بسط عقلانیت انتقادی است. او باید قادر باشد که میان گذشته و آینده، سنت و نوآوری، و عقلانیت و عاطفه پلی معرفتی بنا کند.

بررسی نقش معلم در بازسازی ساختارهای گفتمانی جامعه در صدای معلم

چالش‌ها، مسئولیت‌ها و بایسته‌های تقویت نهاد معلمی

علی‌رغم جایگاه بی‌بدیل معلم در منظومه تربیتی، موانع و چالش‌های متعددی پیش روی این نهاد قرار دارند. از ضعف زیرساخت‌های آموزشی و نبود عدالت در توزیع منابع گرفته تا فشارهای اقتصادی، فرسودگی شغلی و بی‌ثباتی منزلت اجتماعی، همگی عواملی‌اند که بهره‌وری نهاد معلمی را تهدید می‌کنند.

در کنار این چالش‌ها، تحول انتظارات از معلم، به‌ویژه در عصر فن آوری‌های نوین و یادگیری دیجیتال، دامنه مسئولیت‌های او را چند برابر ساخته است. معلم امروز باید از تلفیق میان دانش فنی، اخلاق حرفه‌ای، روان‌شناسی رشد، مهارت‌های دیجیتال، و سواد فرهنگی بهره‌مند باشد تا بتواند با نسل جدیدی از متعلمین ارتباطی عمیق و اثربخش برقرار کند.

افزون بر آن، آموزش معلمان نیز باید متحول شود. برنامه‌های تربیت معلم نیازمند بازطراحی عمیق‌اند تا به جای تمرکز صرف بر روش تدریس، به پرورش بینش فلسفی، مهارت حل مسئله، تاب‌آوری روانی و مدیریت فرهنگی توجه کنند.

سیاست‌گذاری‌های کلان آموزشی نیز باید با تکیه بر داده‌های پژوهشی و تجربیات بومی، مسیر ارتقاء جایگاه حرفه‌ای معلم را تسهیل نماید.

 بررسی نقش معلم در بازسازی ساختارهای گفتمانی جامعه در صدای معلم

تمدن‌ها، برخلاف تصور رایج، نه از طریق ابزارهای سخت‌افزاری و قدرت نظامی، بلکه از طریق تربیت ذهن‌ها و شکل‌دهی به افق‌های فکری انسان‌ها دوام می‌یابند. در بطن این فرآیند، معلم جایگاه محوری دارد؛ او کسی است که با هدایت عقل و پرورش قلب، زیربنای یک نظم انسانی عادلانه را رقم می‌زند. تجلیل از مقام معلم، اگر تنها در سطح مراسم باقی بماند، به فراموشی تدریجی کارکرد تمدنی این نهاد می‌انجامد.

ضروری است که نگاهی ساختاری، راهبردی و عمیق به نقش معلم در توسعه انسانی داشته باشیم. این امر مستلزم همگرایی میان نهادهای آموزشی، فرهنگی، رسانه‌ای و اقتصادی است تا با ایجاد یک زیست‌بوم حمایتی، زمینه بروز و ظهور ظرفیت‌های بی‌کران معلمان فراهم شود. در چنین افقی، می‌توان امید داشت که معلمان، نه در حاشیه بلکه در مرکز طراحی آینده تمدن قرار گیرند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بررسی نقش معلم در بازسازی ساختارهای گفتمانی جامعه در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش و موضع صدای معلم در مورد اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب چوپان معلمان و در جمع معلمان نمونه

سخنان علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در نشست با « معلمان نمونه » خبر ساز شده است .

برخی آن را توهین به شان معلمان و دانش آموزان دانسته اند .

این عده این گونه اظهارات را دون شان معلمی و مقام معلم تلقی کرده و خواهان عذرخواهی وزیر آموزش و پرورش شده اند .

گزارش و موضع صدای معلم در مورد اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب چوپان معلمان و در جمع معلمان نمونه

کاظمی می گوید :

« شان نظارت داره . شان ... داره . شان رعایت داره . رعایت به معنی این که چی ؟حواسش باشه اگه یکی از این کلاس جدا شد ؛ کجا رفت ؟ چرا نیومد کلاس ؟ ترک تحصیل کرد ؟ این شان رعایت به معنی « چوپانی » .

یه چوپان دیدید یه گوسفند از گله اش کم می شه ، حواسش هست . می ره دنبالش . می دُوه ِ دنبالش . سر به بیابون می ذاره . پیداش می کنه . این گونه وقایع ناخودآگاه ما را به یاد « معلمان چوخ بختیار » و دغدغه های معلم فقید « صمد بهرنگی » می اندازد .

میاره تو جمع . دوباره .

 الان ما این جورئییم ما .

این میشه شئونات معلمی ما . دوستان عزیز ... »

گزارش و موضع صدای معلم در مورد اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب چوپان معلمان و در جمع معلمان نمونه

برآیند سخنان کاظمی در این مورد متوجه « حس مسئولیت پذیری » است که البته نه فقط در آموزش و پرورش بلکه در کل جامعه کم رنگ و یا کاملا بی رنگ شده است .

آن چه در حال حاضر در جامعه کاملا مشهود است ؛ « بی تفاوتی محض » اکثریت جامعه نسبت به وضعیت دیگران و حتی خودشان است و روز به روز وضعیت بغرنج تر و پیچیده تر می شود .

گزارش و موضع صدای معلم در مورد اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب چوپان معلمان و در جمع معلمان نمونه

به این خبر توجه کنید :

« به گزارش همشهری آنلاین، ماجرای عجیب گروگان‌گیری ۲۹ ماهه یک خانواده در خانه خودشان در رشت، در روزهای اخیر اذهان ایرانیان را درگیر خود کرده است. این خانواده ادعا دارند که با استفاده از داروهای روان‌گردان و شکنجه‌های غیرانسانی ۲۹ ماه تحت اسارت افرادی ناشناس قرار گرفته‌اند.

یکی از ابعاد این پرونده که هم‌اکنون به عنوان یکی از نکات مهم و مبهم در این پرونده مورد سوال است، پیگیری وضعیت عدم مراجعه دانش‌آموز این خانواده به مدرسه و ترک تحصیل او است.

برخی معتقدند که اگر این مسئله با حساسیت لازم از سوی مدرسه پیگیری و به اداره آموزش و پرورش اطلاع‌رسانی می‌شد، شاید منجر به آن می‌شد که ماجرای ترک تحصیل این دانش‌آموز از سوی نهادهای مسئول همچون قوه قضائیه یا بهزیستی با حساسیت بیشتری پیگیری می‌شد.

گزارش و موضع صدای معلم در مورد اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب چوپان معلمان و در جمع معلمان نمونه

بنابراین هم‌اکنون یکی از نکات عجیب این پرونده، عدم پیگیری مدرسه نسبت به وضعیت غیبت حدود ۳ ساله دانش‌آموز این خانواده است.

پدر این خانواده در این باره می‌گوید: «باید قانونی وضع شود تا اگر کودکی به مدرسه نرفت، مسئولان مدرسه یا آموزش و پرورش اقدام به خارج‌سازی نام دانش‌آموز از سامانه آموزشی نکنند و پیگیر علت نیامدن او به مدرسه شوند.

فرزند من تا روز ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ به مدرسه می‌رفت، اما یک دفعه ناپدید شد و سپس فرزند دیگرم. در حالی که اگر مدرسه به آموزش و پرورش اطلاع‌رسانی می‌کرد و سپس این ماجرا از طریق مراجع قضایی پیگیری می‌شد، ما درهمان ماه اول نجات پیدا می‌کردیم. کمک کنید این الزام ناپدید شدن ناگهانی بچه‌ها و اطلاع‌رسانی آن از طریق مدارس به آموزش و پرورش و سپس مراجع قضایی اجبار شود.» ( این جا )

گزارش و موضع صدای معلم در مورد اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب چوپان معلمان و در جمع معلمان نمونه

البته این یک نمونه است و نمی تواند قابل تعمیم به همه جای نظام آموزشی باشد اما واقعیت آن است که معلمان و کادر مدرسه در مجموع به حضور و یا عدم حضور دانش آموزان خیلی حساس نیستند به ویژه در کلاس های پرتراکم و یا پر جمعیت و دانش آموزانی که اصطلاحا شلوغ و بی انضباط هستند و موجب بی نظمی و آشفتگی وضعیت در مدرسه می شوند .

گزارش و موضع صدای معلم در مورد اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب چوپان معلمان و در جمع معلمان نمونه

اما در این میان تمثیل وزیر آموزش و پرورش به عنوان مسئول در امور تعلیم و تربیت و واگذاری نقش « چوپان » به معلمان و به تبع آن تعریف نقش « گوسفند » برای دانش آموزان نهایت بد سلیقگی و ابتذال است .

پرسش « صدای معلم » آن است که در میان آن همه « معلم نمونه » آن هم در سطح کشوری کسی نبود که در آن نشست به سخنان وزیر آموزش و پرورش واکنش نشان دهد ؟

گزارش و موضع صدای معلم در مورد اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب چوپان معلمان و در جمع معلمان نمونه

نمونه بودن یعنی چه و در کجا باید مصداق پیدا کند ؟

معلمی که خود را « نمونه » می خواند اما شهامت و جسارت دفاع منطقی از جایگاه خود را در فرایند « تفکر انتقادی » ندارد و یا به آن واقف نیست ؛ قرار است کدام الگوی رفتاری و اندیشگی را به دیگران و جامعه هدف انتقال دهد .

گزارش و موضع صدای معلم در مورد اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب چوپان معلمان و در جمع معلمان نمونه

این گونه وقایع ناخودآگاه ما را به یاد « معلمان چوخ بختیار » و دغدغه های معلم فقید « صمد بهرنگی » می اندازد .

پایان گزارش /


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش و موضع صدای معلم در مورد اظهارات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در باب چوپان معلمان و در جمع معلمان نمونه

منتشرشده در گفت و شنود

 نگاهی انتقادی به سرباز شدن وزیر آموزش و پرورش در برابر رادان و جواب صادقانه در صدای معلم  چند روزی از این اظهار نظر معنادار وزیر آموزش‌و‌پرورش که گفته‌اند: «در هر حوزه‌ای که سردار رادان … من سرباز سردار رادان هستم… هر مأموریتی که ما در این حوزه مشترکاً می‌توانیم انجام دهیم، در خدمتتان هستیم…» گذشته است.

حقیقتاً منتظر تکذیب، تحریف یا توضیح ماندم، اما اکنون هفته گرامی داشت مقام معلم است و چه چیزی مهم‌تر از پرداختن به این گفتمان از زوایای مختلف؛ من از زاویه خود به این موضوع خواهم پرداخت و از همه معلمان و اهالی قلم دعوت می‌کنم نظرات خود را از زوایای مختلف در این‌باره منتشر کنند؛ امید که مقاومتی باشد در برابر عادی‌سازی چنین گفتمانی که گویی از پشت‌صحنه به تریبون عمومی کشیده شده است.

اما به جهت اینکه در شروع به فحوای کلام نپردازم، اول به سراغ متن تفاهم‌نامه می‌روم:

۱. مبهم بودن تقریباً تمام بندها و معانی، که جای تفسیر به‌ رای در موقعیت‌های مختلف را باز گذاشته است:

نگاهی انتقادی به سرباز شدن وزیر آموزش و پرورش در برابر رادان و جواب صادقانه در صدای معلم

  • ماده ۱، بند ۱: ترویج، توسعه نظم و انضباط اجتماعی.
    (چگونه نظم و انضباط توسعه و ترویج پیدا می‌کند؟)
  • ماده ۱، بند ۲: تقویت امنیت و سلامت اجتماعی دانش‌آموزان و کادر آموزشی.
    (امنیت چگونه «تقویت» می‌شود؟)

بگذارید خاطره‌ای بگویم: چندی پیش جهت اینکه به‌عنوان مشاور در یکی از مدارس غیرانتفاعی اما مطرح شیراز مشغول به کار شوم، توسط پرسنل آن مدرسه گزینش شدم . مگر نه اینکه آموزش‌و‌پرورش مدعی پرورش متخصص (صاحب‌نظر) با گفتمان مدارا (تفکر انتقادی، گفت و گوی آزاد و احترام به تنوع) و در قدم اول حامی حقوق کودکان است و معتقد است همه چیز از راه آموزش باید بهبود یابد؟

یکی از پرسش‌گرها از من پرسید: «اگر اتفاقاتی مشابه سال ۱۴۰۱ در کلاس رخ بدهد چه کار می‌کنی؟»

بلافاصله پاسخ دادم: «من مشاور هستم یا پلیس؟» گفت: «معلوم است مشاور.» گفتم: «اجازه می‌دادم در کلاسم گفت و گو بین بچه‌ها ادامه پیدا کند، نفر جلوی کلاس می‌آمد تا نظرات موافق و مخالف را بنویسد، سعی می‌کردم فضای انتقادی ایجاد کنم که همه بچه‌ها جرات کنند ابراز نظر داشته باشند. امیدوارم در این فضا کار به ایده و فکر و راهکارهایی برسد…»؛ اساساً آمادگی شنیدن جواب صادقانه را نداشتند و پرسش را به نفر بعدی سپردند!

نگاهی انتقادی به سرباز شدن وزیر آموزش و پرورش در برابر رادان و جواب صادقانه در صدای معلم

اما اگر به من می‌گفتند از زاویه پلیس بگو، حتماً قضیه فرق می‌کرد: تحریک‌کننده را شناسایی می‌کردم، بقیه را تهدید می‌کردم، بچه‌ها را از جمع شدن دور هم منع می‌کردم و…

مطابق با توصیه‌نامه مشترک ILO/UNESCO مصوب ۵ اکتبر ۱۹۶۶، ماده ۶۱: «حرفه معلمی باید از آزادی آکادمیک در انجام وظایف حرفه‌ای برخوردار باشد؛ معلمان باید در انتخاب و تطبیق مواد و روش‌های آموزشی نقش اساسی داشته باشند.»

نگاهی انتقادی به سرباز شدن وزیر آموزش و پرورش در برابر رادان و جواب صادقانه در صدای معلم

حال سوال این است: اساس تعریف «امنیت»، «مراقبت»، «محافظت» و … چیست؟

۲. نگرانی‌های طرح نظام مراقبت‌های اجتماعی دانش‌آموزان (نماد)

در ماده ۲، بند ۵ آمده است: «همکاری در اجرای طرح نظام مراقبت اجتماعی دانش‌آموزان (نماد).»

اولا لازم است توضیح دهم طرح «نماد» چیست: در این طرح معلمان و مشاورین مدارس موظف شده‌اند تک‌تک نشانه‌های رفتاری و خلقی دانش‌آموز را به‌ محض نمود در این سامانه ثبت کنند. سال اول طرح با کندی و مقاومت زیاد مشاورین روبه‌رو شد که معتقد بودند نظام‌نامه اخلاقی آن‌ها اجازه نمی‌دهد اطلاعات دانش‌آموزان را جز در موارد خاص همچون خطر آسیب رساندن به خود و دیگران در اختیار دیگران قرار دهند.

نگاهی انتقادی به سرباز شدن وزیر آموزش و پرورش در برابر رادان و جواب صادقانه در صدای معلم

در جلسات مختلف وعده داده شد این اطلاعات فقط در دسترس مشاور و مرکز مشاوره آموزش‌و‌پرورش جهت مداخله به‌موقع قرار می‌گیرد و هیچ ارگان دیگری به جزئیات آن دست نخواهد داشت. بعداً اعلام شد که طرح قرار است حمایت قضایی و بهزیستی و … را هم برای دانش‌آموزان فراهم کند که به‌ظاهر خبر بدی نیست اما نتیجتاً نگرانی اولیه و عدول از اصول حرفه‌ای روان‌شناسی و ثبت اطلاعات دانش‌آموزان—که بعید هم نیست به‌راحتی چندی بعد در اختیار هکرها قرار بگیرد—را دامن زده است.

حال در این تفاهم‌نامه به شکلی مبهم بهره‌برداری از این سامانه توسط نیروی انتظامی پیش‌بینی شده، که به‌نظر بسیاری از همکاران، ادامه کار با این سامانه را دچار تردید می‌کند.

۳. نگرانی راجع به بدتر شدن وضعیت تحصیلی اتباع

در بخش (الف)، بند ۹ آمده است: «همکاری و تعامل در خصوص ایجاد زمینه مناسب آموزش برای دانش‌آموزان اتباع خارجی در مقاطع مختلف تحصیلی برای پیشگیری و کنترل جرایم و آسیب‌ها.»

حدوداً پنج سال است به‌صورت جدی و مستقیم هم در قالب ثبت و فعالیت یک NGO و هم در قالب رساله دکترای تخصصی خود با کودکان اتباع کار با هدف آموزش مشغول‌ام. شهرهای ممنوعه برای حضور اتباع، شهرهای ممنوعه برای ثبت‌نام اتباع، مدارس ممنوعه برای اتباع، سهمیه اتباع، کارت اقامت ۱۰۰ و ۱۵۰ میلیونی برای ثبت‌نام اتباع و ده‌ها مانع دیگر، هر ساله هزاران دانش‌آموز اتباع را از حداقل حق خود یعنی برخورداری از آموزش عمومی محروم می‌کند.

مشخصاً ورود نیروی انتظامی که طبیعتاً نگاهی امنیتی به این گروه از مهاجرین دارد، احتمالاً کار را برای آن‌ها دشوارتر هم خواهد کرد و نگرانی فعالین این حوزه را دامن می‌زند.

نگاهی انتقادی به سرباز شدن وزیر آموزش و پرورش در برابر رادان و جواب صادقانه در صدای معلم

۴. بندهای بدیهی و به‌نظر نمایشی

در بخش (ب)، بند ۸ آمده است: «همکاری در پاک‌سازی محیط پیرامونی مراکز آموزشی، پرورشی و ورزشی در خصوص جمع‌آوری معتادین متجاهر، خرده‌فروشان مواد مخدر و اشاعه‌دهندگان ناهنجاری‌های اجتماعی.»

به‌نظر لازم به ذکر نیست که در قانون نیروی انتظامی و قانون مبارزه با مواد مخدر این وظایف ذاتی ذکر شده است و هم‌اکنون برقرار و جاری است.

۵. الگوهای جهانی شکست‌خورده

چند سال پیش در یک متن به مدل‌های شکست‌خورده پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در دنیا پرداختم. یکی از این مدل‌ها توسط نیروهای انتظامی و دادگستری در آمریکا اجرا شده بود، به این شکل:

آگاهی‌بخشی مستقیم، مثلاً اینکه نوجوانان بدانند عواقب مصرف مواد مخدر چه چیزهایی است یا بدانند اعتیاد قابل ترک کردن است؛ اما تحقیقات نشان می‌دهد اطلاعات به تنهایی رفتار را تغییر نمی‌دهد؛ اطلاعات مهم و ضروری است اما کافی نیست. یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های آگاهی‌بخشی به نام «D.A.R.E. program» در آمریکا اجرا شد که پس از تحقیقات، نتایج ناامیدکننده‌ای داشت و بی‌اعتمادی به نهادهای متولی را نیز افزایش داد.

اما به‌نظر من سخنان وزیر به خودی خود جدای از متن تفاهم نامه قابل توجه و تعجب است!

نگاهی انتقادی به سرباز شدن وزیر آموزش و پرورش در برابر رادان و جواب صادقانه در صدای معلم

اولاً باید یادآوری کرد که شما «من» نیستید، شما «وزیر» هستید؛ آن هم نه هر وزیری، وزیر آموزش‌و‌پرورش. ممکن است در ساحت فردی خود را سرباز کسی بدانید، اما چگونه می‌توان معلم یا جایگاه تعلیم و تربیت را سرباز یک نهاد انتظامی دانست؟

«سرباز» به معنای فردی است که در ساختار سلسله‌ مراتبی خدمت می‌کند و موظف به اطاعت بی‌چون‌و‌چرا از فرماندهان است.

نگاهی انتقادی به سرباز شدن وزیر آموزش و پرورش در برابر رادان و جواب صادقانه در صدای معلم

مگر نه اینکه آموزش‌و‌پرورش مدعی پرورش متخصص (صاحب‌نظر) با گفتمان مدارا (تفکر انتقادی، گفت و گوی آزاد و احترام به تنوع) و در قدم اول حامی حقوق کودکان است و معتقد است همه چیز از راه آموزش باید بهبود یابد؟

مگر نه که به قول هایم گینات: «هر زندان تصویری فجیع از شکست نظام آموزشی است» و به قول نلسون ماندلا: «آموزش قدرتمندترین سلاحی است که می‌توانید برای تغییر جهان استفاده کنید»؟

پس آن که برای برقراری نظم به دیگری نیازمند است، نیروی انتظامی است، نه آموزش‌و‌پرورش.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی انتقادی به سرباز شدن وزیر آموزش و پرورش در برابر رادان و جواب صادقانه در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت
شنبه, 13 ارديبهشت 1404 11:56

مکثی برای معلمی و معلمان گم شده

مکثی برای معلمی و معلمان گم شده در صدای معلم  بعد از بیست سال معلمی ؛ اولین بار است که می خواهم برای معلمان سرزمین ام بنویسم.

به احترام تمام معلمان سرزمین ام در شب می نویسم، شب را مثل روز به دل گنده ها نمی سپارم، و تو ای شبِ، همیشه روشن بمان زیرا تمام اضطراب هایی که من در خود حمل می کنم و تمام خستگی ها و تمام ناامیدی ها و تاریکی هایی که روز مرا آزار می دهند ، از من دور می کنی.

ای شب، همه ی رویاهای شکسته ام را تسلی می دهی و نور و روشنا بر من می بخشی.

سر و صدای زنگوله های گوسفندان از دور به گوش می رسد.

ایل کوچ کرده است.

اینجا همه چیز سخت است .

اینجا همه چیز دور است . اینجا صدای باران را، صدایی که جانِ طغیان زده و رنج دیده مان را ساکت می کند و مرهمی بر عمق خالی ترین حالات مان می گذارد را فقط می شنویم.

بیدار شو، تا به خودم بقبولانم که زندگی هنوز نور ، درخت و گیاه و کتاب و معلم دارد.

عمریست، ‌که به دنبال پنجره می گردم،

خانه ها همه دیوار و ویران شده اند...

مکثی برای معلمی و معلمان گم شده در صدای معلم

به یاد تمام معلمان سرزمینم مکث می‌کنم!

یادِشان را فراموش نخواهم کرد.

نور در غمگینی درونی دلم همیشه به یادشان می تابد.

 مکثی برای معلمی و معلمان گم شده در صدای معلم با قلبی پر از ارادت و احترام و محبت به پیشگاه تمام معلمان و راهنمایان سرزمین ام  ؛ به یاد تمام معلمان دلسوز و زحمت‌کشی که در سایه‌ی سکوت و بی‌توجهی، چراغ علم و آگاهی را روشن نگه داشته‌اند. معلمانی که در هیاهوی زندگی گم شده اند.

معلمانی که به ما آموختند چگونه فکر کنیم و چگونه پرسش کنیم . معلمانی که بی تفاوتی را نشان‌مان ندادند.

به یاد تمام معلمانی که شبِ ظلمانی نبودند بلکه روزِ روز بودند.

او در زیر باران می آید

در سخت ترین طوفان

در تگرگ در جهالت ، در بحبوحه ایمان در ظلمتی به رنگ قلم چون چراغی و در سرد ترین زمان چون خورشیدی، در لطیف ترین زمان چون ماهی .

مداد را شخصیت روح است

قلم نون یسطرون

و جوهر آن روح الامین

علمه البیان اوست. حضرت عشق را که عشق می نوازد.

مکثی برای معلمی و معلمان گم شده در صدای معلم

پای هر آنچه سیاهی را باور بساید قرمز می کند. سرخ می شود تمام نرسیده ها را

ای او که می سوزد تا بسازد.

بله

او را معلم گویند

معلمی درد مادری است . چشم جانش قربان فرزند واژه های سحرانگیز است.

خوشا به دستان تو
به رد پایی که
انسان است برجامانده اوست معلم
که خواهد ماند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مکثی برای معلمی و معلمان گم شده در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت
صفحه1 از1548

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور