
« وقتی دیگران ما را نادان، زشت، یا شکست خورده مینامند، نباید بلافاصله ناراحت شویم .
سقراط میگفت که تنها قضاوت کسانی اهمیت دارد که دانا و اهل تأمل هستند .
اگر کودکی بگوید که شما پرواز نمیکنید، ناراحت نمیشوید؛ چون میدانید کودک نمیفهمد. پس چرا از قضاوت ناآگاهان رنج بکشید؟»
تسلی بخشیهای فلسفه - آلن دوباتن
***
« پرسش خبرنگار ایکنا در مورد وضعیت بازگشایی مدارس در آغاز مهر سال 1404 بود .
خانم قربانی پرسید :
« در مورد شروع مدارس زمزمه هایی در برخی مدارس ابتدایی هست که شروع به کار مدارس به صورت مجازی خواهد بود .
در مورد این موضوع می خواستم بفرمایید که واقعا صحت دارد یا نه ؟ »
معاون وزیر آموزش و پرورش در پاسخ چنین اظهار کرد :
« همان گونه که آقای دکتر کاظمی تاکید فرمودند این صحت ندارد . مدارس برنامه ریزی شده که ان شاء الله با قوت و قدرت به صورت حضوری شروع به کار خواهند کرد ».
مدیر صدای معلم گفت : طبق تجربه ی ما ، اولش حضوری خواهد بود و بعد غیرحضوری می شود ! »
( نشست خبری « رضوان حکیم زاده » معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش امروز یکشنبه 23 شهریور )

مشخص نیست خبرنگار این مملکت این پرسش را از سر ناآگاهی و یا ندانستن می پرسد و یا می خواهد تذکری هشدارگونه به یکی از اعضای شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش دهد .
با توجه به تجربه و دانشی که در مورد رفتار نهادی مانند وزارت آموزش و پرورش در این مدت کسب کرده ام به راحتی می توان به عمق « روزمرگی مزمن و خانمان سوز » پی برد . نهادی که قرار است آینده و افق توسعه در آن و به صورت مشخص در « کلاس های درس » ترسیم و طراحی شود اما به بهانه های مختلف حکم بر تعطیلی آن صادر می شود .
به نظر می رسد ما از عِداد بسیار معدود ملل و جوامعی هستیم که با وجود آزمون و خطا سعی کرده و می کنیم بر سبیل « خطا » مسیر را طی کنیم .این عقب گرد و پسرفت در آموزش پس از بیش از سه دهه را در کجای جغرافیای عقلانی این جامعه با مسئولینش باید جست و جو کرد ؟
زمانی که در کسوت « معلم » در کلاس های درس حضور پیدا می کردم و مدرسه به این مناسبت ها تعطیل می شد ؛ دانش آموزان و خانواده هایی که به ندرت پی گیر مسائل آموزشی و درسی خود بودند اما در این مواقع دائما مدیر مدرسه را سین جیم می کردند که چرا فلانی در آموزش غیرحضوری ، حضور پیدا نمی کند .
من هم دلایل متقن و محکمه پسندی داشتم .
به هیچ وجه برای من قابل قبول نبوده و نیست در حالی که مطابق آمار رسمی بیش از 70 درصد آلودگی هوا با خودروها و موتور سیکلت ها مرتبط است و اراده ای هم برای « تغییر رفتار » در حاکمیت و نیز « تغییر سبک و الگوی زندگی » در قاطبه ی جامعه دیده نمی شود ؛ من به عنوان یک معلم باید و در حال اجبار ، خود را در سامانه های ناکارآمد و غیر آموزشی علّاف کنم و بخواهم تعدادی دانش آموز را سر کار بگذارم .
صدای معلم – دوشنبه 12 آذر 1402 :
« وضعیت خیابان های تهران پس از اعلام استانداری در مورد تعطیلی همه مدارس به خاطر آلودگی هوا !

تا جایی که می دانم و می بینم در بحث آلودگی هوا ؛ دو قطبی مضحک و بچه گانه ای میان حاکمیت و مردم شکل گرفته است .
مردم آلودگی هوا را تقصیر حکومت می اندازند و مهم ترین دلایل آنان هم در چیزهایی مانند مازوت سازی ، خودروی بی کیفیت ، بنزین نامرغوب و... خلاصه می شود .
اما همین « مردم » نه تنها در اعمال فشار برای وادار ساختن حاکمیت برای عمل کردن به تکالیف و وظایف قانونی ؛ مطالبه گری جدی و فراگیر ندارند بلکه از خدا خواسته و به محض اعلام تعطیلی ، جاده ها شلوغ و پرترافیک می شوند و با وجود آن که در 5 آذر 1404اعلام می شود شهری مانند « تهران » آلوده ترین شهر جهان شده اما هیچ گونه تغییری در رفتار شهروندان دیده نمی شود و حتی در خیابان ها مانند همیشه ترافیک سنگین مشاهده می شود .

معلوم نیست این مردم با رفتارهای ضد عقلانی در این مسیر با چه کسی دارند مبارزه می کنند در حالی که مرگ و میر منتسب به آلودگی هوا در ایران سالانه بیش از 50 هزار نفر تخمین زده می شود .
هم به خود آسیب می زنند و هم دیگران را بیمار .
مهم ترین دلیلی که در تعطیلی 26 ماهه مدارس در دوران کرونا همواره « بوق و کرنا » می شد ، توجه به سلامتی بود .
وقتی موضوعی مانند « سلامتی » مطرح می شود غالبا ناظر بر سلامتی جسمی است و کم تر کسی برایش سلامتی روانی و یا بهداشت روان مطرح است .
بهتر است وزارت بهداشت که همیشه در چنین مواقعی بر تعطیلی مدارس اصرار دارد به این پرسش پاسخ دهد که میزان سلامت روان دانش آموزان و حتی جامعه در چند سال اخیر به چه صورت بوده است ؟
آیا تعطیلی مدرسه در افزایش میزان اختلالات روانی دانش آموزان تاثیری ندارد ؟
آن معاون وزیر بهداشتی که در نشست خبری ، خبرنگار را « یه الف بچه » خطاب می کند ( این جا ) در این مورد چنین می گوید :

« کمیتۀ اضطرار هوای تهران باید به حرف کارشناسان وزارت بهداشت گوش کند؛ سلامتی مردم و دانشآموزان شوخیبردار نیست.
ما در استانهای دیگر وقتی دستور تشکیل جلسۀ کمیتۀ اضطرار میدهیم مسئولان گوش میکنند و تصمیم به تعطیلی استان میگیرند اما در تهران این طور نیست .
در تهران درخواست جلسه میدهیم و کارشناس ما درخواست تعطیلی میکند اما یکی بلند میشود و میگوید مدارس را تعطیل نکنید چون معدل بچهها پایین میآید.
سلامتی مردم و دانشآموزان بیشتر از این مسائل برای ما اهمیت دارد. باید برای تعطیلی به حرف ما گوش کنند نه اینکه به متولی سلامت بیتوجهی کنند. »
تعطیلی مدارس کوتاه ترین و دم دستی ترین راه حلی است که به فکر و ذهن این گونه مسئولان می رسد .
سلامتی هم سنگری شده که مدیران و مقامات نالایق و بی کفایت خود را پشت آن پنهان می کنند و مردم تعطیل دوست ما هم بدون آن که به وضعیت و آینده بیندیشند که قرار است این « چرخه ی شوم فلاکت » تا کی و کجا ادامه پیدا کند ؛ به نوعی با آن همراهی می کنند .

حسین صادقی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، با تأکید بر اینکه « مهمترین رویکرد وزارتخانه آموزش حضوری و تشکیل کلاس درس با حضور دانشآموزان است» اعلام کرد در صورت تداوم شرایط فعلی و لزوم تعطیلی مدارس، «مدرسه تلویزیونی» جایگزین روشهای آموزش مجازی خواهد شد.
او با اشاره به کندی اینترنت و دشواری استفاده دانشآموزان از شبکه شاد، گفت که هدف، کاهش افت تحصیلی در عین حفظ سلامت دانشآموزان است .
در زمانی که صدام حسین رئیس جمهور پیشین عراق در اواخر جنگ 8 ساله شهرها را موشک باران می کرد ؛ آموزش حضوری تعطیل نشد . فقط در مقاطعی کوتاه ؛ شبکه های تلویزیونی صدا و سیما که بسیار محدود بودند به صورت زمان بندی شده اقدام به آموزش دروس توسط برخی معلمان می کردند .
این عقب گرد و پسرفت در آموزش پس از بیش از سه دهه را در کجای جغرافیای عقلانی این جامعه با مسئولینش باید جست و جو کرد ؟







صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.