گروه رسانه/
ضمن تشکر و قدردانی از همکاران گرامی ؛
پربحث ترین های صدای معلم در سال 1397 به شرح زیر است :
1- پاداش بازنشستگان سال 96 کی پرداخت می شود ؟
مهدي | همدان
2- عدم اجرای قانون تسهیلات ایثارگران در برنامه ششم توسعه
نادری | آذربایجان غربی
3- مهم ترين محور تحول بنيادين ( طبق اسناد تحولي ) پرورش معلمان حرفه اي است
حذف زنگ قرآن مدارس ابتدايي، به بهانه طرح ملي حفظ قرآن
رضا نباتي - مؤلف كتاب هاي درسي قرآن و دانشجوي دكتراي فلسفه تعليم و تربيت
4- " ... آيا مي دانيد بخش قرآن حوزه معاونت پرورشي با داشتن هزاران نفر كارشناس و مربي پرورشي با گسترده ترين فعاليت قرآني كشور ( زنگ قرآن مدارس ) به كلي بيگانه است؟! "
40 سؤال قرآني از وزير آموزش و پرورش ...
رضا نباتي/ از مؤلفين كتاب هاي درسي قرآن و دانشجوي دكتراي فلسفه تعليم و تربيت اسلامي
5- 170نماینده مجلس در تله مافیای کنکور ؟!
شورای سنجش با تصویب تأثیر قطعی 60 درصدی سابقه تحصیلی، نمایندگان را از دام مافیا نجات دهد !
احمدحج فروش/ پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت
6- " قدرت مافیای کنکور به حدی است که با مشارکت آگاهانه یا نا آگاه عضو مؤثری در مجلس هر زمان منافع این مافیا به خطر بیفتد او مأموریت می یابد طرحی دوفوریتی (ولو بسیار ضعیف و سخیف) در جهت بر اندازی قانون موجود تهیه کند و امضای 170-140 نماینده مجلس را روی چنین طرحی بگیرد "
مافیای کنکور در ایران و سرکرده و اعضای آن
احمد حج فروش/ پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت
7- چرا مدیر محترم منطقه 9 تهران با این همه منابع درآمدی نظیر سالن های ورزشی ، واحدهای تجاری ، خانه معلم ، رستوران ، سفره خانه ، مراکز مشاوره و... چشم به بودجه اندک مدارس دوخته اند ؟
کسی در مورد مشکلات آموزش و پرورش منطقه 9 تهران پاسخ گو نیست ؟
فرهنگی/ منطقه 9 تهران
8- پاسخ به یادداشت " احمد حج فروش "
"با ذهنیت چهل سال پیش درباره کنکور اظهارنظر نکنید"
شایان محمدی/ دانش آموز
9- مشکلات سامانه ltms ضمن خدمت فرهنگیان ؟
10- " روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش مسائل را دقیق تر ببیند "
وزارت آموزش و پرورش در مورد عزل دو مسئول آموزش و پرورش یکی از شهرستان های استان تهران شفاف سازی کند
11- به مالیات چی ها پاداش دادید ؛ معلمان چه ؟
افزایش 50 درصدی حقوق در سازمان امور مالیاتی ؟ منابع درآمد در بودجه نباید فقط محدود به " مالیات " باشند !
علی پورسلیمان/ مدیر صدای معلم"
یک شهریار باید بیندیشد که چگونه ممکن است از راه هایی که منجر به تنفر و حقارت نسبت به او می شود دوری نماید و اگر موفق به خودداری از آن ها شود نقش خود را به خوبی ایفا کرده است و دچار خطری نمی شود ، گرچه سرزنش های دیگری متوجه او شود .... "
12- " مسئولان پاسخ گو باشند "
انتقاد از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران
فرهنگی/ تهران
13- پس از اقدام غیرکارشناسی و شتاب زده ادغام مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در دفتر وزارتی ؛
انتقاد از تصمیم حجت الاسلام علی ذوعلم در حذف پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش
فرهنگی/ تهران
14- چه کسی در برابر اعتماد به تاراج رفته معلمان مسئول است ؟
گزارش صدای معلم از فرهنگیان مالباخته در منطقه 9 آموزش و پرورش تهران
مهمانان اربعین | اصفهان
16- حمزه علی نصیری/ همکار گروه صدای معلم
پیامدهای مثبت و منفی حذف پست های سازمانی معاونت پرورشی و معاونت اجرایی از مدارس
پایان پیام/
گروه رسانه/
ضمن تشکر و قدردانی از همکاران گرامی
پربازدیدترین های سال 1397 در صدای معلم به شرح زیر است :
1- " رها میشوم، رها نمیشوی
«برای رها، دختر ۱۱ سالهی ایلامی که به عقد مرد ۵۰ ساله درآمد !» "
2- به بهانه برگزاری انتخابات انجمن اولیاء و مربیان در هفته دوم مهرماه ؛
از تصدی گری تا تسهیل گری در انجمن های اولیاء و مربیان
محمدرضا شهریاری/ کنشگر عرصه سازمان های مردم نهاد و کارشناس انجمن اولیاء و مربیان اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران
3- سخنی با مخاطبان و همکاران محترم ؛
درخواست همیاری
4- شورای توسعه مدیریت تصویب کرد ؛ معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش هم اعلام کرد :
معلمان 30 ساعته می شوند !
5- " تا زمانی که آموزش دهندگان کدهای خود را دریافت نکنند ، بر اصل موضوع آگاهانه اصرار داشته و از وزیر محترم آموزش و پرورش انتظار دارند بیش از این اجازه تضییع حقوق آموزش دهندگان را نپذیرند "
وزارت آموزش و پرورش در مورد کنار گذاشتن آموزش دهندگان سواد آموزی از حق قانونی شان پاسخ گو باشد
رضا نباتي - مؤلف كتاب هاي درسي قرآن و دانشجوي دكتراي فلسفه تعليم و تربيت
6- مرجع صلاحیت دار بررسی تضییع حقوق شهروندی در ادارات آموزش و پرورش کجاست؟!
جستاری در زمینه " دروغ " به عنوان یکی از آفات تضییع حقوق شهروندی در ادارات!
محمدرضا شهریاری/ کنشگر عرصه سازمان های مردم نهاد و کارشناس انجمن اولیاء و مربیان آموزش و پرورش
7- " همین عادی نشان دادن وضعیت و تکرار اینکه تحریم ها تاثیری ندارد و همه چیز خوب است و انبارها پر است و مشکلی نداریم ، انتظارات مردم از دولت را بالا می برد. انتظاراتی که قرار بود اجرای برجام 2 و 3 و... به آن جواب بدهد "
وعده نوبخت : افزایش حقوق در بودجه 98 و مساله افزایش حقوق معلمان ؟
شیرزاد عبداللهی
8- " کلاس ها در دانشگاه فرهنگیان شرم آور است که بگویم در زیر پله کلاس تشکیل می دهیم ! "
کسر از حقوق دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان برای رفاهیات ؟!
9- " صدای معلم منتشر می کند "
وزیر آموزش و پرورش مافیای آزمون و کنکور را محکوم می کند ؛ معاونش مجوز عقد قرارداد صادر می کند ؟!
10- تسنیم خبر داد ؛
بطحایی 6 ساعت دیگر هم به معلم تمام وقت اضافه کرد !
11- چرا اصرار در پیمودن راه 40 ساله بدون ایجاد هر نوع تغییر یا تازگی در آن داریم ؟
پویش های جمعی معلمان و فقدان فرهنگ و سواد رسانه ای
مینو امامی/ همکار صدای معلم
12- " این قانون نمره گرایی دانش آموز را همراه خواهد داشت و موجب افزایش اضطراب دانش آموز که عدم تحقق این موضوع به معنای عقب افتادن از رقبا استنباط می شود "
تاثیر قطعی معدل داوطلبان کنکور ۹۸ لغو شد
13- " این همه صغری کبری از وضع حال به هم زن آموزش و پرورش را گفتم که شاید دغدغه و فکر شود برای مجموعه مدیریتی که چارچوبش را موریانه زده و هر از گاهی قسمتی از آن در گل و لای سیلاب ها فرو می رود و با چهار تا تیر و تخته به نشان مرمت وصله می شود که اقلام تاریخ گذشته ی دکان داران فسیل شده را ویترین باشد "
سال های خوب آموزش و پرورش
نرگس کارگری/ همکار صدای معلم
14- " گزارش صدای معلم از نمایشگاه کتاب در اصفهان "
گاج و قلمچی از فرط شلوغی غرفه و استقبال مردم حاضر به گفت و گو نشدند !
نرگس کارگری
پایان پیام/
گروه گزارش/
« صدای معلم » در گزارشی با عنوان : " پرسش های صریح صدای معلم از سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش "
وزارت آموزش و پرورش و لزوم شفاف سازی در مورد " تلویزیون تعاملی سینا " در 4 دی ماه سال جاری نوشت :
" نشست و یا جلسه ای را نمی بینی که سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در مورد « تلویزیون تعاملی سینا » سخنرانی نکند و یا فرمایشاتی در این زمینه نداشته باشد .
دامنه تبلیغات " این رسانه وزیرپسند " حتی به " سامانه ضمن خدمت فرهنگیان " هم رسیده است طوری که تکمیل فرآیند آموزش دوره آموزشی منوط به « نصب اپلیکیشن سینا » و معرفی آن به والدین دانش آموزان شده است .
این تلویزیون تعاملی سینا چیست و در عصری که رسانه های قدرتمند و فراگیری حضور دارند و مهم تر از آن وضعیت فقیر وزارت آموزش و پرورش در زمینه بودجه و اعتبارات که حتی از پرداخت حق التدریس و معوقات معلمان عاجز است و بیش از یک سوم مدارس آن تخریبی است و دانش آموزان در آتش بی تدبیری و بی کفایتی مسئولان آن می سوزند ؛ چه توجیهی می تواند داشته باشد ؟
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که میزان بودجه این پروژه را دقیقا مشخص کند و این که آیا مراحل و تشریفات قانونی و مزایده برای واگذاری این پروژه طی گردیده است ؟بر اساس اخبار و گزارش ها ، وزارت آموزش و پرورش در این زمینه قراردادی را با " سازمان تبلیغات اسلامی " منعقد کرده است .
وزارت آموزش و پرورش برای شفاف سازی و تنویر افکار عمومی مفاد قرارداد را در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر کند .
صبح زاگرس در گزارشی در 25 مرداد ماه 97 در مورد فرزند بطحایی چنین می نویسد :
" آقازاده این وزیر محترم، سید سبحان بطحائی در حال حاضر امریه سرباز سازمان تبلیغات اسلامی است (که این خود رانت محسوب می شود) و جالب تر اینکه همزمان با سربازی معاون محتوایی کل موسسه تبیان است.به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس، یکی از وزرایی که در کمپین فرزندت کجاست توضیحی در خصوص وضعیت فرزندانش بیان کرد؛ وزیر آموزش و پرورش بود که گفت: فرزندش سرباز است.آقازاده این وزیر محترم، سید سبحان بطحائی در حال حاضر امریه سرباز سازمان تبلیغات اسلامی است (که این خود رانت محسوب می شود و افراد عادی و مستضعف نمی توانند امریه سرباز اینجا شوند، مگر با سفارشات ویژه...) و جالب تر اینکه همزمان با سربازی معاون محتوایی کل موسسه تبیان است و طبق گفته های سید سبحان در جمع دوستان و همکارانش، حقوق هم از این مجموعه دریافت می کند. "
پیشنهاد صدای معلم در این مورد تقویت جایگاه روابط عمومی ها در بیش از 750 منطقه و ناحیه آموزشی کشور است که بسیاری از آن ها جنبه فرمالیته داشته و حتی از نوشتن یک جوابیه برای رسانه ها هم ناتوانند .
« صدای معلم در ادامه پرسش کرده بود :
هزینه های تبلیغ همیشگی تلویزیون تعاملی سینا در برنامه پربیننده خندوانه و تعیین جایزه برای استفاده از آن و اعلام در این برنامه پرمخاطب چگونه و از کجا تامین شده است و در حالی که آموزش و پرورش برای پیش پا افتاده ترین مسائل خود با بحث مالی درگیر است، هزینه تبلیغات این اپلیکیشن از کجا تامین شده و اسناد مالی آن چرا در دسترس کسی قرار نمی گیرد؟
« صدای معلم » در جهت شفاف سازی و احترام به افکار عمومی از وزیر آموزش و پرورش انتظار دارد صادقانه و مسئولانه پاسخ گوی موارد مذکور باشد .
البته پس از انتشار گزارش صدای معلم بلافاصله تبلیغات تلویزیون تعاملی سینا از سامانه ضمن خدمت فرهنگیان حذف شد .
متعاقب این گزارش ، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در تذکری به وزیر آموزش و پرورش گفته بود :
" آقای وزیر آموزش و پرورش ! دلیل تزریق پول به برنامه پر طرفدار تلویزیونی برای تبلیغ شما چیست؟ آیا به نظر شما راهاندازی نرم افزار “سینا” توسط اطرافیان شما که به نفع عده ای خاص میباشد، ظلم به فرهنگیان نیست؟ اطرافیان شما با فشار تمام اطلاعات مربوط به فرهنگیان را جهت سوءاستفاده در اختیار این عده قرار میدهند . "
امیرعلی نعمت اللهی در گفت و گو با پانا به این اظهارات پاسخ گفته اما این گفته ها برای شفاف سازی کافی نیستند .
ضمن آن که آقای جناب حقوقدان علی رغم تبلیغات فراوان قبلی مسئولان به ویژه وزیر آموزش و پرورش در مورد به کارگیری واژه هایی مانند تلویزیون تعاملی سینا ، سینا تی وی و ... اکنون آن را در حد یک نرم افزار تقلیل داده است !
درخواست صدای معلم انتشار مفاد قرارداد برای اطلاع افکار عمومی است .
اصل مهم برای شاغلین یک حرفه خاص ، داشتن منافع و مزایای مشترک است. همدلی برای رفاقت و همراهی همدیگر است. رقابت صمیمانه و جوانمردانه است . دستِ یاری در دستِ همکار فشردن است. پشت گرمی مهربان و استوار برای با او بودن است. پوشانندۀ عیوب و تحسین کنندۀ محاسن یکدیگر است. دست یاری پیش کشیدن برای بالا کشاندن اوست . تقویت کنندۀ تمامی فازهای مثبت محیط کار و کاهندۀ همۀ انرژی های منفی است. همراه و حامی فزایندۀ قوا ، برای انجام وظایف است.
اما چرا ما معلمان و یا در کل فرهنگیان در نقش های گوناگون ، موفقیت تحسین برانگیز ، تلاش فزاینده ، حرکت مؤثر و.... همکار خود را یا نمی بینیم ، یا حسادت می ورزیم ، یا تخریب می کنیم .
شاید شما هم جزو آن دسته از فرهنگیان هستید که تفاوت حتی چند هزار تومان ناقابل همکار همسطح خود را تعقیب می نمایید ؟ چرا او اضافه می گیرد ؟ با یک علامت سئوال و ابهام ناراحت کننده که گاه تا اداره برای جست و جوی پاسخ نیز می روید؟
مدیر از معلمان راضی نیست ، معلمان از ایشان و معاونان ، مستخدم و سرایدار از همه ، معاونان از مدیر و.... وقتی یکی از همکارانمان به عنوان معلم نمونه کشوری و یا استانی انتخاب می شود ، فوری به دنبال محو ارزش های این موفقیت ، شروع به تخریب او می نمائیم : فرد بسیار چاپلوسی هست ، از بس با مدیر و مسئولان نشست و برخاست که بالاخره دستمزد تلاش خود را گرفت ، آدم بدبختی است از بس در دوره های مختلف آموزشی و یا علمی شرکت کرد و جشنواره تدریس برتر و تهیه مقالات و..... که شد معلم نمونه !
البته دلیل اصلی همۀ این سوء تفاهمات ، آیینه همدیگر نبودن ماست. به دنبال منفعت و مصلحت فردی بودن ماست. تمنای همۀ خوبی ها و نیکی ها برای خودمان است. اولویت پیشرفت و ترقی فردی نسبت به جمع است. طبیعی است چنین تربیتی ، چنان تبعاتی هم خواهد داشت. بیایید اول خود را باور کنیم بعد عظمت توانایی های شغلی خود را اقرار کنیم و بعد دست در دست یکدیگر دهیم تا آموزش و پرورش را آباد کنیم . اتحاد دستانِ درهم تنیده شده و پیوند اندیشه های ما ، مانع ورود و نفوذ غیر و بیگانه خواهد شد
راستی ما چرا همانند درخت که از تنۀ خود به خودخوری می پردازد ، در بین خودمان ، همدیگر را در مَظان اتهام و تهمت و تخریب قرار می دهیم ؟
مدیر سایت صدای معلم ، بر اثر ذکاوت و ارادۀ راسخ خود روزی روزگاری به دنبال آغاز حرکتی ناب و بسیار مؤثر برآمده است . راه های قانونی، چنین قابلیت و توانایی را در ایشان تأیید نموده است. با حفظ و رعایت چند اصل مهم در امر رسانه چون احترام به آزادی بیان ، تحمل نقد ، اصل مطالبه گری ، تعصب نسبت به هم کیشان ، انعکاس واقعیت ها و نظرات همکاران بدون سانسور حتی اگر توهین و اتهامی علیه خودشان باشد ایشان را به حامی سفت و سختی از قشر مظلوم جامعه یعنی معلمان تبدیل ساخته است و البته معلمان نیز طی این مسیر به ایشان اعتماد ورزیده و حامی استقلال رأی و دیدگاه شان گردیده اند ، زندگی روزمره و آسوده خیالی خویش با خانوادۀ محترم را فدا و تبدیل به دغدغۀ پیگیری اخبار خوشایند و ناخوشایند برای آگاهی و یا شادمانی ما نموده اند. و ما نیز برای فرار از روزمرگی و یا تقویت حس در بطن رخدادها بودن ، ساعاتی معین ، پس از خستگی و فراغت از کار روزانه ، عادتی حذف نشدنی و حتی کنترل ناپذیر خود را در تعقیب آخرین مطالب سایت ، می گذرانیم.
هیجان مطالعه هر مطلب ، در برخی شور همراهی و گذاشتن نظر و یا کامنت را تحریک می کند. برخی هم برای عافیت طلبی و یا تعقیب بی تفاوتی ، فقط می خوانند. اما عده ای هم نقش تخریب و انتشار اراجیف ( سخنان یاوه و دروغ ) بر علیه مدیر سایت یا برخی از نویسندگان و یا مجموعۀ معلمان را برعهده دارند. هر چند خوشبختانه تعداد این افراد حال فرهنگی و یا غیرفرهنگی ، در این سایت انگشت شمار است اما آزاردهنده و دردآور است. برخی علامت فلش تمامی کاستی ها و بدبختی ها را به سوی خود معلمان برمی گردانند، اما راه حلی مناسب ارائه و یا با انجام فعالیتی مشابه و مفید این امر را تخفیف نمی دهند.
راستی ما در این سایت که تنها بلندگوی دردها و صدای درونمان است چه رسالتی برعهده داریم ؟ یا اصلا می بایست به عنوان یک روند مفید و مؤثر بر روی آن حساب باز کنیم و یا خیر ، فقط اوقات فراغت خود را با هیجانات مرتبط شغل مان پر می نمائیم ؟
انسانهای بدون هدف ، حباب روی آبند اگر آب باشد آنها هم هستند و گر نه تضمینی برای ماهیت وجودی آنان وجود ندارد. شکایت از یک رسانه که انعکاس دهندۀ منافع و مصالح 13 میلیون نفر دانش آموز و به طور تقریبی 23 میلیون اولیای دانش آموز ( والدین فوت کرده تقریبی محاسبه شده است ) و 1700000 فرهنگی شاغل و بازنشسته است ، چه منافع و یا مضراتی برای 37.700.000 نفر از جمعیت کشور دارد ؟! یعنی تقریبا 45 درصد جمعیت کشور! مگر برای انتخاب رئیس جمهور و یا نمایندگان مجلس در کشور چند درصد رأی می دهند ؟!
از لحاظ رعایت اصل دموکراسی ، حق حمایت از مدیر سایت صدای معلم که به تنهایی از هر حیث مادی و معنوی ، جسمی و روحی تلاش می کنند ، چند می ارزد ؟ آیا تقابل ارزشی با انتخابات کشور ، به عنوان یک اصل مشارکت سیاسی را دارد و یا خیر یک روزمرگی بدون ماهیت و هویت است ؟! همان هایی که از تنهاترین منتقد اطلاع رسانی فرهنگیان شکایت می کنند به وقتش نیازمند ارائه توضیح و یا اطلاع رسانی خبری خواهند شد. نمی توان به وقت نیاز و خوشایند بر این رسانه ، آفرین ، بارک ا... باراند و هر وقت یادداشت ها و مطالب آن گوشۀ منافع و حیطۀ مدیریتی ما را می لرزاند ، دست به شکایت بریم. تذکر در اسلام هم توصیه شده است ، در نامه ای به سایت ، تذکر خود را بدهیم و انتظار همراهی داشته باشیم اگر از اعمال و افعال خود و درستی آنها یقین داریم .
همکاران بزرگوار ،
تا ما نتوانیم همکار خود را با تمامی کاستی ها و قوت هایش ، تحمل و همراهی نمائیم ، متأسفانه آلام و دردهای مزمن و حاد موجود در آموزش و پرورش ، درمان ناپذیر خواهد بود. این مهم شامل همۀ افراد موجود در وزارتخانه است از وزیر و مدیران کل تا مدیر مدرسه و خود معلمان و تنها رسانه مستقل صدای معلمان .
وزیر محترم ، به عنوان رأس هرم وزارتخانه ، می بایست حافظ و حامی منافع شغلی ، حقوقی ، امنیت جانی و مالی و اوضاع معیشتی تمامی افراد شاغل در وزارتخانه و دانش آموزان باشند. پایمال شدن حق و حقوق من معلم از بابت بیمه و درمان ، عدم تأمین معاش زندگی ، شرایط نامساعد و نامطلوب تدریس ، ناهمترازی حقوق فرهنگیان با سایر کارمندان در 17 وزارتخانه دیگر ، نبود کُرسی آزاداندیشی در مدارس و دانشگاه های پردیس و تربیت معلم و.... بر تعداد مشکلات و معضلات خواهد افزود . پیچیدگی متزاید در روابط شغلی به وجود خواهد آورد و هر نوع احتمال همواری در مسیر رشد و توسعه پایدار آموزشی را دست نیافتنی خواهد ساخت. کاستی های موجود در آموزش و پرورش و عدم حمایت همه جانبه از قشر محروم و به استضعاف کشیده شده ، یادآور این واقعیت است که تکرار اشتباه ، دیگر اشتباه نیست ، رویۀ زندگی است . ضعف مدیریتی است . قبول اشتباه به عنوان یک اصل مریض احوال و معیوب در روابط زندگی و یا شغلی خود با دیگران است.
ناشناس محترم و مشهور سایت ،
صد بار گفتید و هر بار پاسخ دادم اما عناد شما ، اصلا و ابدا شکستنی نیست. حتی به طور انحصاری ، برای شما یک یادداشت ویژه نوشتم ، اما نمی دانم چرا زیر آن ، گفته های دائمی خود را بازگو نکردید و انگار نه انگار ، همانند مسئولان که بهانه عدم پاسخگویی شان ، ندیدن مطلب است ، ظاهرا شما هم شتر دیدی ، ندیدی !
اگر همکار هستید و جزئی از نیروهای صفی و یا ستادی آموزش و پرورش ، عارضم که در جامعه اصلی پسندیده و زیبندۀ انسانها وجود دارد به نام آزادی و دموکراسی . در طی سالیانی بسیار دور ، امام حسین "ع" با جان و خون خود و 72 تن از اصحاب خود در دشت کربلا با حقیقت خون خود این دو را برای امت خویش هدیه بخشیدند و بعدها در مقاطعی از تاریخ ، از جمله عصر رنسانس ، عده ای با خون خود چنین مسیری را برای امروز من و شما و فردای فرزندانمان ترسیم نموده اند. لابد سال 57 - 56 هم خاطرتان هست .
دو واقعه تاریخ ایران یعنی انقلاب اسلامی و جنگ با عراق ، جان و مال و سلامتی و خون بسیاری را در راه خدا برای ماندگاری آزادی بیان و اندیشه و قلم و امنیت ، تقدیم ملت ایران کرد. حال امروز شما با کدام منطق و یا استدلال و قدرت ، اجازه و موقعیت اتهام زنی و افترابندی به مدیر محترم و یا سایر نویسندگان سایت را ، به خود می دهید ؟! این که چه کسی حامی چه کسانی است ؟ به چه کسانی رأی داده و یا تبلیغ کرده است و.... همۀ این موارد در سایۀ محترم شمرده شدن حقوق فردی و اجتماعی افراد در قانون اساسی ، دارای حریمی کاملا محرمانه و خصوصی است و شما نمی توانید با تکرار جملاتی دور از شأن هموطنی ، همکاری و انسانی در یک رسانه همه گیر علیه فرد و یا افرادی ، به دنبال تفتیش عقاید برآئید. در اسلام اصل زیبنده ای برای تثبیت دموکراسی وجود دارد به نام " ولا تجسسوا " . شما حق ورود به اذهان افراد و زوایای پنهانی آن را ندارید. خطا و اشتباه شما محرز و غیرقانونی است. اگر منطق اثبات اصول و مراتبی را دارید ، همۀ همکاران میل به مستفیض شدن دارند و گر نه ، چنین حقی باطل از سوی شما در جهت تخریب شخصیت و یا موقعیت اجتماعی و سیاسی افراد ، مطرود و مردود می باشد.
سخن پایانی
من معلم هستم آن هم بازنشسته ، شما معلم هستید آن هم شاغل ، حال با مراتب متفاوت برخی معاونید و برخی مدیر و.... چه تفاوت می کند عنوان ما ، وقتی فاصلۀ بین ما فرهنگیان برابر است با مقدار مسافت سال نوری معادل ۹٬۴۶۰٬۷۳۰٬۴۷۲٬۵۸۰٬۸۰۰ متر ، بیگانگی ما از یکدیگر و یا خدای نکرده زیر آب زنی و تخریب همدیگر ، امری بدیهی اما ویرانگر است.
بیایید اول خود را باور کنیم بعد عظمت توانایی های شغلی خود را اقرار کنیم و بعد دست در دست یکدیگر دهیم تا آموزش و پرورش را آباد کنیم . اتحاد دستانِ درهم تنیده شده و پیوند اندیشه های ما ، مانع ورود و نفوذ غیر و بیگانه خواهد شد.
بیایید خودمان با خودمان بیگانه نباشیم. شما ضعف مرا دوستانه برطرف کنید و من قوت شما را صمیمانه اقرار کنم و بخل و حسد و کینه و نفرت از همدیگر را به دنیایی از شادی و نشاط و انرژی مثبت تبدیل سازیم. من با تو قدرت دارم تو با ما من . عزت و احترام و شأن شغل معلمی در سایه اصلاح نگرش و بینش ما احیا شده و تثبیت خواهد شد . زنده باد آزادی . زنده باد وطن . زنده باد معلمان متحد و متفکر. زنده باد سایت صدای معلم .
برای قدر دانستن تلاش بی امان تمامی شاعران کشورمان که معلمانی بسیار بزرگ بوده اند ، اشاره می کنم که شعر زیر بر روی بازوی "برد پیت " هنرپیشه مشهور آمریکایی به زبان انگلیسی خالکوبی شده است ، حیف است ارزش همدیگر را کم بدانیم و گرنه غارت می شویم :
از کفر و ز اسلام برون صحرائیست
ما را به میان آن فضا سودائیست
عارف چو بدان رسید سر را بنهد
نه کفر و نه اسلام و نه آنجا جائی است
و اما لحظاتی تفکر بر چند بیت از شعرایی که برای ما زیسته اند و معلم واقعی بوده اند :
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم / تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال ( سعدی )
من از بیگانگان هرگز ننالم / که با من هرچه کرد آن آشنا کرد ( حافظ )
من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش / چون بفکر سوختن افتادهای مردانه باش ( مرتضی قلیخان شاملو )
هر کسی پنج روزه نوبت اوست / دور مجنون گذشت و نوبت ماست ( حافظ )
هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من ( مولوی )
در پناه حق با هم باشیم.
شرکت در هر نوع فعالیت جمعی - ملی ، باعث تقویت انسجام اجتماعی و همبستگی بین افراد یک جامعه و اقوام گوناگون آن می شود .
از عوامل پیوند افراد به یکدیگر نمادهایی چون پرچم و یا زبان مشترک است. افراد یک جامعه در داخل قلمرو سرزمینی خود علاوه بر این دو سمبل با سازو کارهای فرهنگی نیز به یکدیگر نزدیک تر می گردند، تا حدی که عصبیت هایی مابین آنان برای حمایت و یا دفاع از فرهنگ خودی به وجود می آید. آنان به ارزش های و هنجارهای موجود واکنش مثبت نشان داده و بدانها عمل می کنند. اخلاقیات و آداب و سنن فرهنگی و موسیقی و هنر رایج در سرزمین خود را با دلبستگی و یا یادگیری ، تقویت و به نسل های بعدی به میراث می گذارند.
به طور طبیعی هر فردی اختیار دارد تا گذران اوقات فراغت خود را مدیریت کند. یکی از زیباترین و سهل الوصول ترین اشکال آزادی فردی. برنامه ریزی برای چگونه گذراندن یک روز و یا هر روز برعهده خود فرد است مگر این که او تشکیل خانواده داده باشد که در این صورت ، همۀ اعضای خانواده حق و سهم دارند که تصمیم بگیرند یک روز خود را چگونه سپری سازند؟
خاصیت جمع ، به هم پیوستگی است . احترام به آرای تک تک اعضاست. ترکیب یا در نظر گرفتن سلایق متفاوت است. اگر در جمع نیز ما سعی بر تحمیل نظر داشته باشیم ، فردی خودکامه و خودخواه خواهیم بود. اعضا برای نداشتن قدرت اختیار نسبت به تصمیمات فردی پدر خانواده ، برای هر نوع برنامه ای حتی خوشایند و باب ذوق خود ، بی میل خواهند شد و سعی در انزواگزینی خواهند داشت.
حال همین تصویر را ببریم به جمع های بی شمار ؛ مراکزی چون مدارس و دانشگاه و خوابگاه ها و سربازخانه ها و ....
نهایتا کل جامعه. آری ، داده های فرهنگی آموزش داده و یاد گرفته می شود اما تحمیل و یا تغییر ماهیت یا رنگ تعلق را نمی پذیرد. ما از انجام فعالیت های دسته جمعی فعالیت های فرهنگی در کشور خود غافلیم !
لذا نمادهای فرهنگی ما به تدریج به خواب رفته اند و موجب غفلت همگان از پاسداری آنان گردیده است. امروز، عمده دلیل نفوذ فرهنگ بیگانه و ترویج رفتارهای غیرایرانی در جامعه ما همین بی اعتنایی ما به فرهنگ خودی و غفلت مان از تقویت رفتارهای جمعی در آن است.
مشاهده جشنواره های گوناگون انواع غذاها یا موسیقی و یا صنایع دستی از مناطق گوناگون یک کشور در شهرهای مختلف ، هم موجب سرزندگی مردم آن شهرها می شود و هم موجب آشنایی با قومیت های مختلف ، به هم پیوستگی و برانگیختگی حس احترام به آداب و سنن دیگر شهرها ، انسجام اجتماعی و فرهنگی ، پرنمودن مفید اوقات فراغت بعد یک روز خستگی کاری ، نشاط و شادی زنان و مردان و کودکان و.... می گردد.
آیا بهتر نیست به جای تخریب شخصیت کودکان و زنان و مردان این سرزمین با جشن نیکوکاری و عاطفه ها و.... که گداپروری را فرهنگ غالب می نماید یا روح و عزت نفس آزاد انسانها را به اسارت در می آورد ، با مدیریت مناسب در سراسر کشور و ایجاد تنوع در تهیه و تنظیم برنامه هایی چون تئاتر ، کنسرت موسیقی محلی هر استان به طور جداگانه ، نمایشگاه هایی از صنایع دستی و غذاهای گوناگون آنان و..... در طی یک ماه برای شهریور و اسفند هر سال ،به چهار هدف مهم برسیم :
1 - شور ملی - ایرانی به پا کنیم ،
2 - مردم را به پیوند و فعالیت های جمعی عادت دهیم ،
3 - کلاس های آموزشی رایگان آشنایی با فرهنگ و رسوم مناطق گوناگون کشور داشته باشیم ،
4 - با تهیۀ قیمت مناسب و ارزان بلیط شرکت در این برنامه ها ، بی سر و صدا نیت کمک و یاری به مستضعفان را ، عملی سازیم.
مسئولین ما خود خلاقیت ندارند آنگاه از زیر مجموعه وزارتخانه خود انتظار بروز خلاقیت برای کسب امتیازات شغلی را دارند.
ما چرا از سادگی بیزار و گریزانیم ؟ ما چرا اصرار در پیمودن راه 40 ساله بدون ایجاد هر نوع تغییر یا تازگی در آن داریم ؟
چرا تصور می کنیم که ره رفته بهترین ، مطلوب ترین ، ایده آل ترین و تنهاترین طریق ممکن است ؟ چرا هیچ یک از وزرا یا نمایندگان دوره های جدیدتر ، قدرت یا توانمندی ایجاد تغییر در طریق سنتی ناکارآمد نخ نما شده را ندارند ؟ چرا فرهنگ را قربانی بی استعدادی مدیران می نمائید ؟
فرهنگ ، پدیده ای پویا و دینامیک، سیّال و روان است ، فرهنگ موجب وحدت و پیوستگی افراد است ، فرهنگ تغییر می کند و تغییر می دهد ، فرهنگ یعنی هویت ملی هر کشوری. شما با استفاده از ساز و کار گوناگون فرهنگی می توانید همه ابعاد جامعه را غنا بخشید. قدرت مقاومت و ایستادگی ملی را در برابر هر نوع تهاجم فرهنگی یا خودباختگی در قبال فرهنگ بیگانه را با تقویت و توجه به فرهنگ خودی ممکن سازید.
بیایید با برپایی جشنواره های گوناگون محلی و قومیت های گوناگون سراسر کشور اهداف فرهنگی را معنا و غنایی دیگر بخشیم . فرهنگ مقولۀ ترسناکی نیست که در برابر آن مقاومت می کنید و یا آثار آن را محو و نابود می سازید.
امروز یکی از نمادهای برقراری ارتباط مابین کشورهای گوناگون هنر موسیقی است ، کجاست موسیقی سنتی یا محلی ایرانی ؟ هیچ می دانید که جوانان چرا بدانها گوش نمی دهند یا آنها را ترجیح نمی دهند؟ چون با آن بیگانه اند ، چون جذابیت یا عمق معنایی لازم برای آن را ایجاد و تقویت ننموده اید.
کجاست آموزش ارزش ها و هنجارها ؟ چرا گفته می شود فرزندان امروز جامعه بد یا کم تربیت شده اند ؟ خلاء اصلی همان بیگانگی با فرهنگ خودی است. هیچ مرجعی ، نه وزارت ارشاد و نه آموزش و پرورش و نه آموزش عالی و..... در این جهت ، طرح یا برنامه ای برای اجرا ندارند .
جامعه و افراد آن به حال خود رها شده اند و افراد خصوصا کودکان و نوجوانان و جوانان بدون هدایت و راهنمایی در زمینه سازی برنامه های جمعی - فرهنگی ، در این بین آسیب های جدّی می بینند. عِرق ملی برای کسب افتخار یا دفاع از افتخارات کم رنگ و حتی بی رنگ گردیده است. انسانها در رهاشدگی ، ملت نمی شوند ، انسانها با پیوندها و اتحادها و ترکیب ها ، مای کلی یا ملت را می سازند. فردگرایی یا منفعت جویی فردی اگر امروز در جامعه ما بیش از حد گردیده و همسایه از حال همسایه بی خبر است و حتی وزیر از حال زیر مجموعه خود بی خبر است در سایۀ همین از هم گسیختگی ، پدید آمده است.
ارزش ها و هنجارها باید روح کالبد هر ایرانی گردد تا برای عملی شدن یا محترم شمرده شدن ، جان بگیرد. همۀ تارو پود فرهنگ ما در لابه لای تاریخ طی 40 سال خفته است و برای همین احساس می شود که ایرانی خوب تربیت نشده است. ما را با فرهنگ عجین ننموده اند. جسم داریم اما روح خیر. روح همان موسیقی و ارزش و هنجار و سنن و آداب و رسوم ، اخلاقیات ، باورها و هنر و شعر و ادبیات و.... است. ما به مقهوریت فرهنگی و انسانی مبتلا گشته ایم و برای همین عمده مشغلۀ ذهنی مان معاش برای زندگی گردیده است. از یک سو زیر خط فقر بودن افراد جامعه و از سوی دیگر نداشتن روح جمعی با برنامه های گوناگون فرهنگی ، فکر و ذکر مردم را در گرداب نداری و فقر اسیر کرده است.
نظام سیاسی برای دستیابی به اهداف خود به نیروهای فعال و سرزنده ای نیازمند است نه مردگان متحرک. امروز غالب ملت مردگانی متحرک هستند که در انتظار مرگ نشسته اند. این روحیۀ تحمیلی و هدیۀ شما به ملت است. دلمردگی و افسردگی حاکم در بین مردم ، آنان را از محافل بین المللی به انزوا و حاشیه می راند.
امروز ایران برای مطرح شدن در بین کشورهای مطرح جهان ، کدامین ساز و کار خود را به نمایش می گذارد ؟ ساخت موشک و..... لازم هست اما کافی نیست. ما به غنای تمامی بندهای فرهنگی نیازمندیم تا در تقابل با سایر کشورها ، قدرت ایستادگی داشته باشیم.از متهم کردن یکدیگر بپرهیزید و انگشت اتهام را به سوی فقط خانواده و یا آموزش و پرورش ، اشاره نکنید که همۀ نهادها و سازمانها در خواب رفتگی فرهنگ کشور متهم هستند.
حال بیایید بیندیشیم که اکنون باید چه کرد ؟ برای غنای فرهنگی کشور کدام در و یا درها را باید زد ؟ تئاتر، سینما ، کتاب ، شعر ، موسیقی ، هنرهای تجسمی ، موسیقی محلی ، صنایع دستی ، غذاهای محلی ، لباس های محلی و.... به یاد داشته باشید اگر فقط یکی را برگزینید و از مابقی غفلت کنید باز تک بُعدی عمل نموده اید و ملتی تک بُعدی خواهید داشت. یاد بگیرید که همه جانبه بنگرید و همه جانبه عمل نمایید. غنای فرهنگی موجب غنای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی هم خواهد شد که هم به نفع شماست و هم ملت.
تا اینجا برای انجام فعالیت های جمعی فرهنگ سخن گفته شد و حال یک مدخلی دیگر برای چنین فعالیت هایی ، یعنی تداوم فعالیت سایت صدای معلم برای جامعۀ فرهنگیان که بدون آن ، احتمال همدلی و همراهی تک تک معلمان با سازمانهای موجود دشوار به نظر می رسد. این سایت قوام بخش خواسته ها و نیازهای معلمان است.شفاف ساز و بیانگر حق و حقوق معلمان و فعالیت و گفته های مسئولان است.
لذا به دلیل همین ناآشنایی از اثرات معجزه آسای فعالیت های جمعی ، امروز ما سمبل ترویج دهندگان فرهنگ ایرانی یعنی معلمان ، حتی برای همیاری تنها رسانۀ صدای معلم ، یعنی همین سایت که تا حال با حقوق فقط یک معلم سرپا بوده است و این برای همت و تلاش یک معلم ایرانی بسی ارزشمند است، بهانه هایی گاه به حق و گاه فقط به دلیل عدم احساس مسئولیت ، داریم .
این سایت رسالت افزایش آگاهی ، اطلاع رسانی ،حق خواهی ، افشای سیاست های ناهمگن با منافع معلمان ،ایجاد همسویی و هم صدایی برای حرکت های مفید و مؤثر معلمان را ، در بین خوانندگان برعهده دارد.
فردا اگر این سایت به دلیل عدم توانایی مالی در این شرایط بحران اقتصادی ، نتواند به فعالیت خود ادامه دهد خودمان مغبون خواهیم شد. چون دیگر سایت صدای معلمی نخواهد بود تا در فریادرسی صدای مظلوم معلم به اقصی نقاط کشور و جهان ، عمل نماید.
برخیزیم و با کمک های نقدی خود هر چند اندک ، شوری به پا کنیم تا سرچشمۀ حق طلبی خود را از دست ندهیم.
بیایید در نهضت همیاری سایت صدای معلم ، ما نیز سهم فرهنگ پروری خود را اَدا کنیم . انتظار می رود تمامی خوانندگان بزرگوار این سایت برای بقا و تداوم حیات این سایت مساعدت لازم را ابراز نمایند. حرکت های فرهنگی هر زمان به هوشیاری و بیداری ویژه ای نیازمند است که امید ما از این نعمت محروم نباشیم . عزت زیاد و برکت افزون.
گروه گزارش/
اعتراضات معلمان در قالب " تحصن در دفتر مدارس انعکاس چندانی در رسانه های داخلی نداشت .
« صدای معلم » نخستین رسانه داخلی بود که این اعتراضات را پوشش داد .
بسیاری از نمایندگان مجلس حتی برخی از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در این مورد اظهار بی اطلاعی می کردند .
« فاطمه سعیدی » یادداشتی را در این مورد برای صدای معلم ارسال کرده است .
گروه گزارش/
یکشنبه و دوشنبه 22 و 23 مهر ماه تعدادی از معلمان در شهرهای مختلف کشور در دفتر مدارس حضور پیدا کرده اما از رفتن به کلاس های درس خودداری کردند .
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران پیش تر در اطلاعیه ای با عنوان اعتراض به گرانی و تورم و کاهش بی سابقه قدرت خرید فرهنگیان اعلام کرده بود :
" سال هاست فرهنگیان بازنشسته و شاغل به خاطر پایین بودن حقوق و دستمزد در رنجند و نسبت به کاهش بودجه و سرانه ی ناچیز مدارس و از انداختن سنگینی بار آموزش برخلاف قانون اساسی به دوش مردم معترضند و برای نشان دادن این درد و رنج، مدام در حال کنشگری تعاملی و اعتراضی هستند.
در ادامه چنین آمده بود : انتشار عکس های تحصن معلمان در دفتر مدارس در شبکه های اجتماعی تاکنون سابقه نداشته است
" حال که گرانی و تورم افسارگسیخته شده و قدرت خرید معلمان چون اکثریت زحمتکشان جامعه بسیار پایین آمده، آموزش هزینه اش گزاف گشته، و مجلس و دولت نتوانسته اند برای سفره تقریبا تهی فرهنگیان بازنشسته و شاغل و بهبود وضعیت آموزش چاره ای بیندیشند، وقت آن رسیده است که ما نیز اعتراض خویش را نسبت به این اوضاع آشفته آموزش و پرورش نشان دهیم.
این را نیز همگان لمس کرده اند که وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی و مسوول این مجموعه بزرگ چند میلیونی، هیچ برنامه و ایده ای عملی جهت بهسازی و اصلاح ساختار نظام آموزشی ندارد و به جای توجه به کیفیت آموزشی و معیشت معلمان هر روز بیشتر از قبل به سمت پولی سازی آموزش و فقیرسازی معلمان گام بر می دارد.
قانون مدیریت خدمات کشوری بیش از ده سال است اجرا نمی گردد.
رتبه بندی سه سال است که هر ماه به ماه بعد حواله داده می شود.
صندوق ذخیره فرهنگیان به تاراج رفته است و از سهم هر عضو طبق آمار کمیته تحقیق صندوق، حدود 18 میلیون تومن دزدیده اند.
نرخ تورم و حقوق فرهنگیان هیچ همخوانی باهم ندارند و عملا اکثریت معلمان زیر خط فقر هستند و مدارس دولتی بی کیفیت گشته اند و با پول مردم اداره می شوند.
این شورا در پایان چنین آورده بود :
" دغدغه های ما معلمان، یک زندگی شرافتمندانه برای همه و برخورداری کودکان از آموزش با کیفیت، رایگان و عادلانه است. "
هم زمان با این اعتراضات ؛ محمد مهدی زاهدی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درباره انتشار برخی از اخبار در خصوص اعتصاب و تحصن تعدادی از معلمان در شهرهای کشور گفته بود : من بیاطلاع هستم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا کمیسیون آموزش و تحقیقات اسلامی دیدار و یا نشستی با معلمان معترض داشته است یا خیر گفت: ما همیشه در بین معلمان حضور داریم. ( این جا )
همچنین حسین نقوی حسینی، نماینده ورامین در مجلس با تائید «خالی بودن سبد معلمان»، گفته است که «باید از مطالبات صنفی معلمها دفاع کنیم و اجازه ندهیم ضد انقلابها تریبون معلمان باشند.»
«تدریس زبان مادری در مناطق دو زبانه بر اساس اصل ۱۵ قانون اساسی»، «حضور مددکار اجتماعی و مربی بهداشت در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی ازجمله خشونت در مدارس»، اختصاص «بودجه عادلانه برای گسترش و تأمین فضاهای آموزشی استاندارد و ایمن»، برچیده شدن «مدارس غیر استاندارد و کپری» از دیگر خواستههای معترضان بوده است.
«مخالفت با خصوصیسازی، کاهش تراکم دانشآموزان در کلاسها، توجه به وضعیت روانی معلمان، اختصاص بودجه عادلانه برای تحقق یک بیمه درمانی و تکمیلی کارآمد و جامع» هم از سوی معلمان متحصن طرح شده است.
تاکنون مسئولان وزارت آموزش و پرورش نسبت به این اعتراضات واکنشی نشان نداده اند .
وزیر آموزش و پرورش پیش تر از آن از صدور پیام به مناسبت " روز جهانی معلم " خودداری کرد . ( این جا )
شنیده ها حاکی از بازداشت محمدرضا رمضان زاده مسوول انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی است .
از میزان دقیق معلمان شرکت کننده در این اعتراضات اطلاعی در دست نیست .
تلاش صدای معلم برای گفت و گو با رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش نیز به جایی نرسید .
وزیر آموزش و پرورش 21 فروردین امسال در نامهای به معاون اول رئیسجمهور به مسائل معیشتی معلمان اشاره کرد و گفته بود: یکی از مهمترین عوامل نارضایتی در میان کارکنان دولت، وجود نابرابریهای عدیده در نظام پرداختهای مستمر و غیرمستمر است که متأسفانه به دلایل مختلف با صدور مجوزهای مختلف این فرآیند رو به تزاید است.
تاکنون مسئولان وزارت آموزش و پرورش نسبت به این اعتراضات واکنشی نشان نداده اند بطحایی پیشنهاد داده بود برای برقراری استقرار نظام عادلانه پرداختها مقرر فرمایید کارگروهی مشتمل از نمایندگانی از وزرای محترم و اعضای شورای حقوق و دستمزد، نظامنامهای را برای کاهش نابرابری در پرداختهای مستمر و بهویژه غیرمستمر کارکنان دولت تهیه و عنداللزوم به تصویب هیئتوزیران برسد.
اما نامه و پیشنهاد بطحایی به معاون اول رئیس جمهور هیچ گاه در اولویت قرار نگرفت و سرنوشت پیشنهاد وزیر آموزش وپرورش برای تشکیل کارگروه کاهش نابرابری در پرداختها هیچ گاه مشخص نشد ...
نخستین اعتراضات معلمان پس از انقلاب به سال 1380 می رسد .
معلمان پس از آن در سال های 82 و 83 نیز دست به تحصن در مدارس زدند .
دومین اعتراضات معلمان در اسفند 85 در برابر مجلس شورای اسلامی و در واکنش به استرداد لایحه مدیریت خدمات کشوری توسط دولت محمود احمدی نژاد بود اما در دولت های نهم و دهم هیچ گونه تحصن و یا اعتصابی در مدارس شکل نگرفت .
انتشار عکس های تحصن معلمان در دفتر مدارس در شبکه های اجتماعی تاکنون سابقه نداشته است .
پایان گزارش/
از زمانی که این رسانه فعالیت خود را آغاز کرده است سعی کرده ایم تا تربیونی برای انعکاس مطالبات و مشکلات فرهنگیان و نیز برخورد کارشناسی و ریشه ای با چالش ها و مشکلات عدیده آموزش و پرورش باشیم .
در سال های گذشته رسانه های قابل توجهی تاسیس شدند اما بسیاری از آن ها تعطیل شده و از ادامه فعالیت باز ماندند .
« صدای معلم » همان گونه که در شناسنامه خویش تاکید کرده است وابسته به هیچ جریان و یا گروه سیاسی ، اقتصادی و... نیست .
این رسانه از هیچ گونه کمک و یارانه دولتی ، شبه دولتی ، رانت و... استفاده نمی کند و سعی کرده است تا استقلال رسانه ای خویش را حفظ کند .
نوع همکاری در این رسانه داوطلبانه بوده و بر خلاف خبرگزاری ها و برخی رسانه ها نه کادر ثابت دارد و نه بودجه ای که به آن اختصاص یابد ؛ با این حال هزینه های اداره سایت مانند پشتیبانی ، سرور ، امنیت و... بالا بوده و حقوق معلمی مدیر این رسانه چه بسا آن را کفایت نکند .
کمک های مالی شما هر چند اندک می تواند ما را در ادامه فعالیت های رسانه ای با رویکرد استقلال و پی گیری فراگیر و مطلوب مطالبات معلمان و مشکلات آموزش و پرورش دلگرم و ما را در ادامه مسیر یاری کند .
در صورت تمایل می توانید این کمک ها را به شماره کارت :
6703 6826 3374 6104
به نام علی پورسلیمان واریز نمایید .
سپاس و پایدار باشید .