پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله :
« يـا عَـلِيّ ! اِذا رَأَيـتَ الـنّـاسَ يَشـتَـغِـلونَ بِـالـفَـضائِـلِ، فَاشـتَـغِل اَنـتَ بِـاِتـمامِ الـفَرائِـضَ »
علي جان ! اگر ديدي مردم به امور مستحب مشغول مي شوند، تو به تكميل كارهاي واجب بپرداز.
کتاب نصايح ( آية الله مشكيني )، ص 249
جناب آقاي سيد محمد بطحايي دام عزّه
وزير محترم آموزش و پرورش
سـلام عـليـكم
با احـترام و سپاس از اهـتمام حضرتعالي نسبت به احـياي مجدد قرآن كريم در وزارت آموزش و پرورش و با عنايت به مطالب ارزنده و تأكيدهاي مكرر جنابعالي در چند ماه اخير نسبت به موضوع آموزش عمومي قرآن، با كسب اجازه 40 نكته را به اجمال و فهرست وار ( البته در قالب 40 سؤال ) تقديم مي كنم. اميدوارم به سمع و نظر شما برسد و در ضمن رنجش خاطر حضرتعالي فراهم نگردد؛ چرا كه مديران انقلابي در يك جامعه اسلامي طبق فرموده پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله « سَيّـدُ الـقَومِ خادِمـهُم » هستند و نقدهاي منصفانه را فرصتي براي توفيقات الهي خود مي دانند؛ به ويژه آن كه در آستانه تحول بنيادين، شرايط ايجاب مي كند حقايق شفاف و البته محترمانه بيان گردد تا سرعت و جهت تغيير و تحول از انحراف مصون بماند.
«وَ ما تَوفيـقي اِلّا بِـاللهِ ، عَـلَيـهِ تَـوَكَّلـتُ ، وَ اِلَيـهِ اُنيـبُ»
سوره ي هود / 88
مرداد ماه 1397
آقـاي وزيـر !
1- آيا مي دانيد بيش از 90 درصد از دانش آموزان كشور، در طول زندگي خود، فقط در زنگ قرآن مدرسه با قرآن آشنا مي شوند و موقعيت يادگيري قرآن به هر دليلي در جاي ديگري براي ايشان فراهم نمي شود؟ آيا همين يك مورد در توجه جدي به احياء زنگ قرآن مدارس كافي نيست؟
2- آيا مي دانيد براي هر دانش آموزان در طول دوران تحصيلي، بيش از 800 ساعت آموزش رسمي قرآن در نظر گرفته شده است؛ ولي به دلايل مختلف از جمله كم توجهي مفرط، از كارآمدي و اثر بخشي لازم برخوردار نيست؟\
آيا مي دانيد با آن كه عمده آموزش ها و فعاليت هاي قرآني با توجه به رسالت نظام تعليم و تربيت رسمي كشور و نيز گستردگي كلاس هاي قرآن و كتاب هاي درسي بر عهده دو معاونت پژوهشي و آموزشي است، اما همواره اعتبارات آموزش عمومي قرآن و ساير امكانات يكجا و تمام و كمال به حوزه معاونت پرورشي اختصاص مي يابد؟!! آيا اين رويه غلط و عادت ديرينه نيازمند اصلاح نيست؟
3- آيا مي دانيد زنگ آموزش قرآن مدارس، گسترده ترين فعاليت قرآني كشور است كه همه ساله در مدارس سراسر در جريان است و كارآمدي آموزش هاي آن نيازمند عزم ملي، برنامه ريزي، حمايت و پشتيباني مستمر و تخصيص اعتبارات مورد نياز براي تأمين امكانات آموزشي و باز آموزي مدرسان و معلمان است؟
4- آيا مي دانيد براي هر دانش آموز 12 عنوان كتاب درسي آموزش قرآن تأليف گرديده كه در مجموع بيش از 1500 صفحه است، كه مي تواند در صورت اجراي صحيح و كامل، پاسخگوي تحقق وظيفه اصلي وزارت متبوع باشد؟ ( به جرأت مي توان گفت با توجه به رسالت و جايگاه سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي اين كتاب ها از بهترين كتاب هاي آموزش عمومي قرآن در كشور است. اما همواره مورد بي مهري و حتي قهر برخي جريان ها بوده و هست. )
5- آيا مي دانيد تحقق هدف چشم انداز نظام آموزش عمومی قرآن كشور يعني « نهادینه شدن فرهنگ انس با قرآن کریم و تربیت ده میلیون حافظ قرآن در جامعه » بدون توجه به رفع مهجوريت از زنگ قرآن مدارس و اثر بخش آن، عملاً امكان نداشته و در حد شعار خواهد ماند؟ ( كافي است نگاهي به آمار مجموعه حافظان قرآن كريم ( آمار رسمي ) در چهار دهه اخير بياندازيد تا متوجه ضايعه بزرگ بي توجهي به زيرساخت آموزش عمومي قران بشويد. )
6- آيا مي دانيد تدريس قرآن توسط معلمان غير پايه در دوره ابتدايي، بر خلاف مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش است؟
7- آيا مي دانيد ساعت رسمي آموزش قرآن مدارس، با مشكلات متعدد لاينحلي روبه روست؛ از جمله تقليل ساعات كاري آموزگاران و در نتيجه تدريس آن توسط مديران و معاونان مدارس؟! و هيچ مرجعي در صدد رفع اين نوع تناقضات نيست؟!
8- آيا مي دانيد اين آسيب از طريق مصوبه شوراي معاونان محترم وزير در بخشنامه سامان دهي نيروي انساني و الزام مديران و معاونان مدارس به تدريس براي درس قرآن پيش آمده است؟!
از سوي ديگر، آقـاي وزيـر !
9- آيا مي دانيد پرداختن به طرح و برنامه ها و فعاليت هاي تأسيسي و سخت افزاري ( مااند طرح ملي حفظ جزء 30 ) به مراتب پرهزينه تر و كم بازده تر از فعاليت هاي مكمل و نرم افزاري و حمايتي است؟! و تنها به بالابردن انتظارات جامعه از وزارت آموزش و پرورش منجر شده است؟ ( آيا سابقه طرح هاي ملي حفظ و ... در همين دولت محترم كفايت نمي كند؟! ) آيا مي دانيد اعم اغلب فعاليت هاي قرآني با « اسناد خمسه » تحولي در تضاد و تناقض آشكار است؟ ( سياست هاي ابلاغي رهبري، سند تحول بنيادين، سند برنامه درسي ملي، مصوبه اهداف آموزش عمومي قرآن، سند راهبردي آموزش عمومي قرآن)
10- آيا مي دانيد چرا همه دارالقرآن هاي آموزش و پرورش توسط اقاي دكتر حميد رضا حاج بابايي وزير اسبق آموزش و پرورش يك شبه تعطيل گرديد؛ ولي آقاي دكتر علي اصغر فاني وزير محترم بعدي بلافاصله مجدداً آن را راه اندازي كردند ؟!
11- آيا مي دانيد چرا 10 هزار مدرسه قرآن در دوره وزارت آقاي حاج بابايي در وزارت آموزش و پرورش راه اندازي شد، ولي در دوره آقاي فاني يكجا تعطيل گرديد؟! ( طرح ملي حفظ قرآن با سه ميليون و سيصد هزار نفر حافظ اسمي هم به همين شكل )
12- آيا اين نشان دهنده آن نيست كه وزارت آموزش و پرورش هنوز نمي داند چه مأموريت و وظيفه خطيري در حوزه قرآن در وزارت آموزش و پرورش بر عهده دارد؟!
13- آيا كسي حق دارد از وزراي محترم سؤال كند راه اندازي ده هزار مدرسه قرآني و ... با كدام كارشناسي تصميم سازي شد؟! و چرا توسط وزير محترم بعدي يك شبه و يكجا تعطيل شد؟!
14- آيا مي دانيد در چند سال گذشته، چرا ده ها ميليارد تومان از بودجه آموزش عمومي قرآن براي آموزش عمومي قرآن هزينه نشد؟!
15- آيا مي دانيد سهم هزاران كلاس درس قرآن از بودجه چند ده ميلياردي آموزش عمومي قرآن « صفر ريال » است؟!
16- آيا مي دانيد سهم بازآموزي مدرسان و معلمان از بودجه آموزش عمومي قرآن « صفر ريال » است؟!
17- آيا مي دانيد بخش اعظم اعتبارات آموزش عمومي قرآن ( و بلكه تمامي آن ) در فعاليت هاي غير ضروري مانند دارالقرآن ها و مسابقات بين المللي قرآن، مسابقات قران فرهنگيان و ... هزينه مي شود؟!
18- آيا مي دانيد اين فعاليت هاي قرآني، با فعاليت هاي رسمي چند نهاد و مركز و مؤسسه قرآني كشور كاملاً موازي است؟!
19- آيا مي دانيد مسابقات بين المللي قرآن وظيفه قانوني و رسمي سازمان اوقاف و امور خيريه است ( مسابقه شكوفه ها ) ؟!
20- آيا مي دانيد فعاليت هايي مانند دارالقرآن ها و مسابقات بين المللي قرآن و ... چه آسيب هاي جبران ناپذيري را به آموزش عمومي قرآن وارد كرده و مي كند؟ ( از اتلاف اعتبارات گرفته تا جذب نيروهاي توانمند در مراكز مذكور و در نتيجه گسترش شكاف آموزشي و پرورشي و محروميت مدارس كشور از اعتبارات تخصيص يافته و معلمان توانمند )
21- آيا مي دانيد يكي از دلايل كم توجهي به زنگ قرآن و پاسخگو نبودن معلمان در قبال اهداف پيش بيني شده در برنامه درسي قرآن وجود اين مراكز قراني و ايجاد انتظارات نادرست در مدارس و معلمان است ؟! ( هم چنان كه تدريس قرآن توسط مربيان پرورشي در معدودي از مدارس، چنين انتظاري را در عده زيادي از معلمان ايجاد كرده كه وظيفه تدريس قرآن وظيفه مربي پرورشي است. )
22- آيا مي دانيد بخش قرآن حوزه معاونت پرورشي با داشتن هزاران نفر كارشناس و مربي پرورشي با گسترده ترين فعاليت قرآني كشور ( زنگ قرآن مدارس ) به كلي بيگانه است؟!
23- آيا مي دانيد اجراي طرح هاي ملي چون حفظ قرآن و معرفي حدود سه و نيم ميليون نفر حافظ قرآن به بهانه تربيت ده ميليون حافظ قرآن جز رسوايي و تعطيلي و هزينه ده ها ميليارد تومان حاصلي نداشت؟
24- آيا مي دانيد با اين اعتبارات چند ده هزار معلم را مي شد آموزش داد و چند ده هزار كلاس را به كم ترين امكانات مجهز كرد ( هر كلاس حدود 50 تا 100 هزار تومان وسيله آموزشي از قبيل لوحه آموزش روخواني، لوح فشرده قرائت، كتاب راهنماي معلم، مصحف شريف )
25- آيا مي دانيد معلمان و مدارس و كلاس هاي قرآن و دانش آموزان و والدين ايشان هيچ بهره و حتي هيچ اطلاعي از اين همه جلسات و كميسيون ها و اعتبارات نداشته و ندارند.
26- آيا مي دانيد در جامعه اسلامي ما قاريان و حافظان نخبه اش، نفرات اول تا سوم مسابقات بين المللي هستند، در حالي كه اعم اغلب مردمش بي سواد قرآني هستند؟ ! آيا غير از اين عمل كرده ايم؟
27- آيا مي دانيد نخبه گرايي بر سر آموزش عمومي قرآن در وزارت چه بلايي آورده است؟ ( افزايش شكاف تدريجي بين دانش آموزان و جامعه قرآني )
28- آيا مي دانيد اعم اغلب فعاليت هاي قرآني با « اسناد خمسه » تحولي در تضاد و تناقض آشكار است؟ ( سياست هاي ابلاغي رهبري، سند تحول بنيادين، سند برنامه درسي ملي، مصوبه اهداف آموزش عمومي قرآن، سند راهبردي آموزش عمومي قرآن)
29- آيا مي دانيد مهجوريت قرآن در وزارت شما نتيجه بي خبري يا بي توجهي متوليان و يا عدم دسترسي ايشان به اطلاعات صحيح از سوي مديران مياني است؟
30- آيا مي دانيد كثرت فعاليت قرآني در وزارت آموزش و پرورش به حدي است كه مي توان گفت هيچ فعاليت قرآني در جامعه نيست كه در وزارت آموزش و پرورش وجود نداشته باشد؟! ( روخواني، روانخواني، تجويد، حفظ، قرائت، مفاهيم، صوت، لحن، وقف و ابتدا، تفسير و ... ) آيا اين مصداق همه كاره هيچ كاره آموزش و پرورش نيست؟ آيا اين ها هزينه ندارد؟ آيا اساتيد ويژه اين نوع فعاليت ها بودجه ها و امكانات را مصروف خود نمي كنند؟ ... آيا اين ها فرصت است يا تهديد؟!
31- آيا مي دانيد به جز كتاب هاي درسي قرآن، چه تعداد عنوان كتاب موازي در معاونت پرورشي شما در حوزه آموزش روخواني، روان خواني، مفاهيم و ... تا كنون تأليف شده است كه اغلب مغاير با برنامه هاي درسي و مصوبات است؟ ( كمترين آسيبش رشته كردن پنبه هاي دروس رسمي و قانوني است. )
32- آيا مي دانيد با آن كه عمده آموزش ها و فعاليت هاي قرآني با توجه به رسالت نظام تعليم و تربيت رسمي كشور و نيز گستردگي كلاس هاي قرآن و كتاب هاي درسي بر عهده دو معاونت پژوهشي و آموزشي است، اما همواره اعتبارات آموزش عمومي قرآن و ساير امكانات يكجا و تمام و كمال به حوزه معاونت پرورشي اختصاص مي يابد؟!! آيا اين رويه غلط و عادت ديرينه نيازمند اصلاح نيست؟
33- آيا نمي شود اين همه تهديد را با تمركز بر مأموريت ذاتي، رسالت حقيقي و وظيفه قانوني نظام رسمي تعليم و تربيت اسلامي، بر آموزش عمومي قرآن و كيفيت بخشي ساعات آموزش قرآن، تبديل به فرصت كرد؟!
آقای وزیر !
درباره « طرح ملی حفظ قرآن كريم » در وزارت متبوع
۳۴- آیا می دانید این طرح با اسناد تحولی در تناقض آشکار است؟!
۳۵- آیا می دانید این طرح کمترین ارتباط و تناسب تربیتی را با دانش آموزان داشته و نمی تواند الگوی مناسبی برای سبک زندگی اسلامی باشد؟
۳۶-آیا می دانید طراحی اهداف و محتوای این طرح با نیاز و ذایقه و توان اغلب دانش آموزان تناسب معناداری ندارد؟
۳۷- آیا می دانید برنامه ریزی در این طرح چه در هدفگذاری و چه در محتوا و چه در روش یادگیری آنقدر کلی و عمومی است که بین مخاطب عام و خاص تفاوتی قایل نشده است؟
۳۸- آیا می دانید از نظر روان شناسی یادگیری محرک های خارجی مانند جایزه کمتر به تحرک و انگیزه درونی منجر شده و اغلب یادگیری ها در این روش به سرعت به فراموشی سپرده می شود؟! ( با توجه به عدم رعایت مراحل و مراتب حیطه های یادگیری بلوم و نظریه هوش های چندگانه هوارد گاردنر و ... در این طرح ) آيا مي دانيد نخبه گرايي بر سر آموزش عمومي قرآن در وزارت چه بلايي آورده است؟ ( افزايش شكاف تدريجي بين دانش آموزان و جامعه قرآني )
۳۹- آیا می دانید این نوع حفظ کردن قرآن به دلیل عدم توجه به محتوا و مفاهیم آیات و بهره مندی از آموزه های آن ( به دلیل نامناسب بودن ) آموزشی عقیم است و بین آن و مراتب بعدی حیطه های یادگیری شکاف عمیق وجود دارد که به ادامه راه اعم اغلب دانش آموزان منجر نخواهد شد؟!
۴۰- آیا می دانید همین طرح و چنین طرح هایی بارها و بارها در طول چند دهه اخیر با تخصیص اعتبارات چشمگیر برگزار آن هم نه در چنین وسعت و برای دانش آموزان کل کشور بلکه در جامعه آماری بسیار محدودتر و از سوی ارگان های مرتبط با داستن افراد و امکانات لازم اما عمدتا موفق و پیش برنده نبوده است؟!
راهكار پييشنهادي
1- تلاش در كسب اطلاعات صحيح و دقيق از وضعيت موجود از طريق بخش هاي مرتبط حوزه ستادي
2- ايجاد وحدت انديشه و انسجام عمل در آموزش ها و فعاليت هاي قرآني مطابق اسناد تحولي با رويكرد سيستمي با هدف كارآمدي و اثر بخشي برنامه ها
3-تمركز بر مأموريت ذاتي و قانوني وزارت متبوع، در تحقق اهداف آموزش عمومي قرآن و اجتناب از سطحي نگري و موازي كاري
4- با توجه به اصل كيفيت بخشي برنامه هاي رسمي و كاستن از كميت هاي هزينه هم فايده مانند اغلب فعاليت هاي غير رسمي
سخن پاياني
ضمن تشكر صميمانه از عنايت شما نسبت به امر خطير آموزش عمومي قرآن در وزارت آموزش و پرورش، آنچه بيان شد، تنها بخشي از واقعيات است كه امكان نشر آن امكان پذير دانسته شد. اميد است اين نوع مسائل ( و ساير موارد ) با مديريت داهيانه و روحيه انقلابي حضرتعالي به نحو مقتضي حل و فصل گردد. يقيناً در صورت اراده و فراخوان شما كم نيستند افراد متعهد و متخصصي كه هم درد شناسند و هم راه درمان را مي دانند؛ فقط فرصتي مي جويند براي خدمت جهادي در جهت ريشه كني بي سوادي قرآني، در جامعه اسلامي.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خواهشمندم هر طرح و برنامه اي كه قرار است احرا شود:
اولا مصوبه شوراي عالي داشته باشد.
ثانيا اجراي آزمايشي محدود داشته باشد.
متشكرم
12 سال از گلایهی رهبر معظم انقلاب از وزارت آموزش و پرورش دربارهی مهجوریت قرآن کریم گذشت.
ایشان در روز معلم سال 1385 در بیانی کاملا صریح و شفاف دربارهی ضرورت توجه متولیان وزارت آموزش و پرورش به قرآن کریم و جایگاه آن در این نهاد تربیتی فرمودند:
«قرآن در آموزش و پرورش حقیقتاً مهجور واقع شده است. علت این است که در دورانی طولانی، قرآن در آموزش و پرورش ما مهجور بوده یا اصلاً وجود نداشته است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توقع این بود که یک « کار کارستانی » انجام بگیرد. کارهایی هم شده است.
لکن جای حضور قرآن در دورههای گوناگون واقعا خالی است. باید فکر بشود، امروز خوشبختانه حرکت قرآنی در کشور خیلی خوب است. لکن در آموزش و پرورش باید نهادینه شود. »
آيا شما در اين زمينه « كار كارستاني » خواهيد كرد؟
«هرگاه آشوبها و فتنههای زمانه همچون شب تار شما را فرا گرفت، بر شما باد که به قرآن رو بیاورید. »
این حدیث مشهور که از منابع معتبر شیعه نقل شده گویای آن است که علی القاعده آموزشها و فعالیتهای قرآنی کشور باید بتوانند نسل امروز و فردای کشور را در برابر شبیخون فرهنگی غرب صیانت و هدایت کنند.
اگر چنین نیست قطعاً اشکالاتی وجود دارد که نیازمند بررسی دقیق و بازنگری و اصلاح برنامههاست.
آقای نباتی عزیز، بنده به عنوان آموزگار، به تدریس قرآن توسط یک نفر دیگر در کلاسم اعتراض کردم و با انگ ضد قرآن و ضد اسلام و ضد انقلاب بودن مورد اتهام قرار گرفتم! این در حالی بود که تمام تلاشم این بود که طبق اصول استاندارد و راهنمای معلم تدریس خودم را پیش ببرم.
ضمن اینکه نقد دیگری که به مولفان گرامی کتاب های قرآن دوره دبستان دارم این است که حجم کتابها تناسبی با خصوصیات رشدی و شناختی کودکان دبستانی ندارند و امیدوارم پژوهشی انجام دهید و از آموزگاران بپرسید که چند درصد آنها می توانند در طول سال تحصیلی با موفقیت کتاب را تمام کنند؟ ضمن اینکه داستان های قرآنی در بعضی پایه های برای بچه ها سنگین هستند و چون مهارتهای زبانی کافی را تا آن سن نیاموخته اند خواندن این داستان ها برایشان جذابیت ندارد. برای مثال داستان حضرت ابراهیم در کتاب قرآن پایه دوم دبستان سرشار از واژه ها و اصطلاحات غامضی است که کودک کلاس دوم قبلا آنها را نیاموخته است.
برای شما آرزوی موفقیت دارم.
ابوسعيد عزيز / درود بر شنا همكار متعهد و با انگيزه
سخن اصلي در اين نامه آن است كه چرا نسبت فعاليت هاي غير مرتبط با برنامه هاي رسمي قرآن « 100 به صفر » است؟!!!
چرا بايد با اعتبارات قرآني به جاي كار آموزشي، به فعاليت هاي تبليغي و ترويجي بپردازيم؟!!
و هر وقت كه مسأله بي سوادي قرآني مطرح مي شود كتاب هاي درسي و معلمان را مقصر بدانيم؟!!!
« تا به كي آش نخورده و دهان سوخته ؟!!! »
با احترام مجدد / نباتي
بنده بعنوان آموزگاری که بارها در محضر ایشان کسب فیض کردهام, ایشان را مصداق جهانی است بنشسته در گوشهای یافتهام, امیدوارم از حضور با برکت و معلومات سرشار این استاد عالم و عامل و متخلق به اخلاق قرآنی آن طور که شایسته است در نظام تعلیم و تربیت کشورمان استفاده شود, چراکه همچنین شخصیت هایی حقیقتا تکرار نخواهند شد.
آقای فرزاد
این میلی دریافت نشده است .
با تشکر .
**** امير المؤمنين امام علي عليه السلام :
اُنـظُر اِلي ما قال
وَ لا تَنـظُر اِلي مَن قال
* غُررالحِكم، ص 361
آقاي فرزاد عزيز
تدريس قرآن توسط آموزگار پايه در دوره ابتدايي
1- مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش است. ( و نه من )
2- اين تصميم كاملا منطقي و علمي است:
اولاً دوره ابتدايي بايد تك معلمي باشد مثل اغلب كشورهاي موفق در حوزه تعليم و تربيت
چرا تك معلمي ؟
زيرا در همين كشور ما صبغه تربيتي مدارس و دانش آموزان بسيار بيش تر و عميق تر است تا دوره هاي تحصيلي متوسطه اول و دوم؛ زيرا در دوره هاي بعدي به دليل چند معلمي و تخصصي تر شدن دروس و تدريس دبير در چندين كلاس، « تربيت » جاي خود را به « آموزش » مي دهد.
بنابر اين در دوره هاي بعدي نيز تا حد امكان بهتر است دروس نزديك به هم توسط يك دبي تدريس شود تا فرصت ارتباط مؤثر تربيتي براي معلم و شاگرد فراهم شود.
اين كه چرا چنين انتظاري به وجود آمده به دليل تدريس مربيان پرورشي در كلاس هاي قرآن است كه البته آن هم غير قانوني است.
ثالثاً اين كه معلم ابتدايي همه كتاب ها را خودش تدريس كند و قرآن را به ديگري واگذارد، يك تفكر سكولار است كه عواقب بدي خواهد داشت.
رابعاً انتظاري كه از آموزگاران است تكليف مالايطاق نيست. يعني كاملا با توان ايشان و آن هم در حد يك دانش آموز ششم ابتدايي است و نه حفظ و قرائت و تجود و صوت و لحن
3- اين كه آموزگار به جاي قرآن ساير دروس را تدريس مي كند، دليل نوشته نامه سرگشاده به مقام عالي وزارت است. ...
با احترام مجدد / رضا نباتي
در شرایط کنونی که شاهد تصویب این اسناد هستیم، طرح و اجرای فعالیت های غیرکارشناسانه و ضعیف، تضعیف مهمترین و بزرگ ترین وزارت خانه ی کشور است. و این همان مصداق بر شاخه نشستن و بُن بریدن است.
بی تردید عملیاتی کردن این اسناد تحولی، به عزم ملی و افراد قانونمدار نیازمند است.
( چه مسئول باشيم و چه منتقد )
‹‹ واقعيت ها را بنويسيد، هر چند به ضرر خودتان يا به ضرر کساني باشد که به آنان علاقمنديد. من هم ممکن است اشتباه کنم. شما نبايد از کنار اشتباهاتم يا آن چه به نظر شما اشتباه مي آيد، بي سرو صدا بگذريد، اين کار خلاف وظيفه اي است که بر عهده گرفته ايد. كسي که براي خدا قلم مي زند، نه گزاف مي گويد و نه کتمان حقايق مي کند. سعي کنيد مورخ بي غرضي باشيد، مسائل و حوادث را آن طور که واقع شده است، شرح دهيد. نوشته شما مبالغه آميز نباشد، پرده پوشي هم در آن نشده باشد، نه اغراق کنيد و نه انکار؛ در قدم اول با زبان ملايم، با زبان پند و اندرز با افراد مواجه شويم، خواه شاه باشد يا شبان. وظيفه در قدم اول ارشاد است و در اين وظيفه نبايد ميان انسان ها، از نظر مقام، موقعيت و منصب فرق بگذارند. ››
( صحيفه امام،ج6 ،ص15 )
آقای فرزاد
ضمن تشکر از مطلب شما .
مطالب در یک توالی زمان بندی شده منتشر می شوند .
در این مورد شتاب نکنید .
پایدار باشید .
حرف ها همين هاست:
آموزش و پرورش مسئول آموزش سواد قرآني ( مهارت روخواني تا سوم ابتدايي و مهارت روان خواني تا ششم ابدايي و مهارت فهم اوليه تا دوازدهم ) 12 ميليون دانش آموز در سال است.
مانند آموزش خواندن و نوشتن در كلاس اول دبستان كه وظيفه اين اين پايه است.
آيا اين درست است كه آموزش مهارت خوانداري و نوشتاري را تا دوازدهم و دانشگاه ادامه دهيم؟
يا براي آموزش آن موسسه هاي ديگري تاسيس كنيم؟
مطمئناً خير
اما در آموزش قرآن چرا تا فوق ليسانس آموزش روخواني ادامه مي يابد؟
يك دليل عمده اش اين است كه شرايط تحقق چنين هدفي به دلايل مختلف از جمله عدم تمركز و خمايت و نظارت بر اجراي تمام قد و مؤثر آن وجود ندارد.
و در مقابل فعاليت هاي معارض براي كم تر از يك درصد با تبليغ و سر و صدا باعث غفلت از وظيفه و مأموريت اصلي شده است.
اما اجمالاً كشورهاي پيشرو در اين حوزه، تعليم و تربيت خود را از روان شناسي و روان شناسي را از دل فلسفه استخراج كرده اند. ... و به يك معنا علت العلل را بايد در فقدان فلسفه تعليم و تربيت اسلامي در ايران دانست. ( نظر شهيد مطهري هم در كتاب انسان و سرنوشت همين است. ) براي رسيدن به فلسفه اسلامي تعليم و تربيت بايد روان شناسي خود مبتني بر فطرت را ترسيم كنيم. در اين زمينه از گذشته بزرگاني چون ابونصر فارابي و خواجه نصير طوسي و حتي ابوعلي سينا رساله هايي داشته و بحث كرده اند ( كه نشان از عمق نگاه ايشان دارد. ) ولي متاسفانه به آن ها مراجعه حقيقي صورت نمي گيرد.
مراقب باشيم كه بيان كننده هر نظر جديدي را فاسق و كافر نناميم. اين قبل از همه ظلم به آينده كشور است.
گاهي نداسته دچار گناه بزرگ تهمت مي شويم كه فردي را اول قاسق مي ناميم و بعد هرچه خواستيم نثارش مي كنيم.
براي اجتناب از اين نوع برخورد سعي كنيد از موضوع بحث خارج نشويد و مباني علمي و نظري را مبنا قرار دهيد ا از تعصب مصون بمانيد.
با احترام مجدد
اما وقتی با دقت به مأموریت ذاتی و اسناد تحولی و نتیجهی اقدامات و هزینههای انجام شده مینگریم وضعیت نگران کنندهای را مشاهده میکنیم.
چرا که نتایج و شواهد از سیر نزولی جایگاه و اهمیت توجه به قرآن در آموزش و پرورش حکایت دارد.
به گونهای که زنگهای خطر مهجوريت هر چه بيش تر قرآن به صدا در آمدهاند و این هشدار جدی است.
اميد كه مديران بشنوند و ببينند. ( ان شاء الله )
سلام عليكم
به نظر مي رسد شما فرد با اطلاعي هستيد. نظرتان درباره اين بخش از چهل سوال چيست ؟
« آيا مي دانيد با آن كه عمده آموزش ها و فعاليت هاي قرآني با توجه به رسالت نظام تعليم و تربيت رسمي كشور و نيز گستردگي كلاس هاي قرآن و كتاب هاي درسي بر عهده دو معاونت پژوهشي و آموزشي است، اما همواره اعتبارات آموزش عمومي قرآن و ساير امكانات يكجا و تمام و كمال به حوزه معاونت پرورشي اختصاص مي يابد؟!! آيا اين رويه غلط و عادت ديرينه نيازمند اصلاح نيست؟ »
ممنون از پاسخ شما
1- به مطالب ارزنده 40 سوال
2- اين كه به جز آقاي نباتي استدان ديگري هم در تيم تاليف هستند:
استاد مهندس مسعود وكيل
استاد سيد مهدي سيف
استاد ابوالفضل انوشه پور
استاد غلامعباس سرشور خراساني
استاد يونس باقري
استاد محي الدين بهرام محمديان
به عنوان مثال :
استاد انوشه پور از مؤلفان كتاب فارسي و كتاب روش تدريس فارسي هستند.
استادسيف داور مسابقات بين المللي و خود شما هستند با ده ها تاليف
وانگهي كتاب درسي ده ها فيلتر و مصوبه و راهنماي برنامه درسي مي خواهد. نه آن كه مانند كتاب هاي پرورشي با ده ها اشكال لفظي و معنايي و بدون نظرات و حساب و كتاب چاپ شود و فردا روزي هم يك شبه جمع شد.
با اين
در كدام معاونت به تعداد معاونت پرورشي محتوا و طرح توليد مي شود.
و كدام برنامه از دو معاونت پژوهشي و آموزشي تا كنون تعطيل شده ؟
و كدام طرح و برنامه پرورشي تا كنون تعطيل نشده يا دستخوش تغييرات اساسي نبوده؟
با عرض معذرت مباحث شما كاملاً از موضوع خارج است؛ زيرا :
اولاً - شما به مباحث مطرح شده در سؤال ها نمي پردازيد.
ثانياً - مستندات و مصوبات را مورد توجه و اهميت قرار نمي دهيد.
ثالثا - به دنبال شحصي كردن مباحث هستيد.
اين ها موجب دور كردن اذهان از سؤال ها مي شود.
از شما پوزش مي طلبم
قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر به اجرای برنامهها تا حصول نتیجه توجه میشد. بررسیها و تجارب عینی نشان میدهند برنامههای درسی و آموزشی به دلیل نبود نظارت صحیح و دقیق و مستمر به صورت تمام قد و کامل اجرا نمیشوند.
قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر شورای عالی آموزش و پرورش در نظارت بر اجرای صحیح و دقیق قوانین دچار مسامحهکاری و کوتاهی نمیشد. مانند بخشنامهی ساماندهی نیروی انسانی معاونت ابتدایی که دو سال است مدیران و معاونین مدارس را ملزم به تدریس قرآن میکند یا نبود هیچ ساز و کار اجرایی و رسمی در شورای عالی آموزش و پرورش برای نظارت مستمر بر دروس از جمله تدریس قرآن که سال به سال نور چراغش در حال فروکش کردن و خاموش شدن است.
قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر آموزش و پرورش موظف میشد در زمان معین به وظیفهی آموزش عمومی قرآن خود عمل کند تا دیگر بخشها مجبور به تکرار آن نباشند و بلکه در راستای ارتقاء آموزش قرآن در جامعه قدم بردارند.
قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر قوانین مصوب شورای عالی آموزش و پرورش مانند ساعات رسمی آموزش قرآن )سه زنگ در هفته) به آسانی در اکثر مدارس به یک یا دو زنگ تقلیل پیدا نمیکرد و به جای آن ریاضی تدریس نمیشد.
قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر به جای تعطیلی نظارت و ارزشیابی آموزشی و از بین بردن معلمان راهنمای شهری و روستایی در سالهای گذشته این بخش احیاء و مورد حمایت قرار میگرفت تا انگیزه و تلاش آن دسته از معلمان و مربیان علاقهمند تدریس قرآن رفته رفته به سردی نمیگرایید و از بین نمیرفت.
قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر طبق قانون شورای عالی آموزش و پرورش هر طرح و برنامهی قرآنی ابتدا به تصویب و تأیید این شورا میرسید تا در صورت داشتن اعتراض و انتقاد معلوم میشد چه کسی باید پاسخگو باشد. شورای عالی یا وزیر سابق که دیگر در آموزش و پرورش نیست؟
قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر هر طرح و برنامهی قرآنی پس از تأیید نظرات کارشناسی و اخذ مجوزهای قانونی ابتدا به صورت آزمایشی اجرا و سپس نسبت به اجرای سراسری اقدام میشد.
قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر مرکز نیروی انسانی برای مدیران مدارس دورههای نظارت و ارزشیابی از دروس مخصوصاً درس قرآن را پیش بینی میکرد تا این امر خطیر به بهانهی سر رشته نداشتن مدیر مدرسه مورد غفلت قرار گیرد.
راه اندازی 10 هزار مدرسهی قرآنی در چند سال گذشته و تعطیلی آنها پس از دو سال با میلیاردها تومان بودجه اجرای طرح ملی حافظان قرآن با هدف تربیت 10 میلیون حافظ قرآن و معرفی 3 میلیون و 200 هزار حافظ قرآن در طول کمتر از شش ماه و تعطیلی طرح پس از گذشت یک سال در تقلیل ساعات کاری معلمان با سابقهی 20 سال و بالاتر اغلب زنگ قرآن مدنظر و عمل قرار داده میشود. این طرح، مانع اجرای قانون تدریس قرآن توسط معلم پایه است.
لایحه تشکیل این شورا در سال های 1365 و1381 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و بر اساس آن، وظیفه قانونگذاری و نظارت بر اجرای قوانین بر عهده این شوراست.
در ماده 4 این لایحه آمده است: « هیچ یک از مقررات آموزشی و پرورشی کشور که با وظایف شورای عالی آموزش و پرورش مربوط است، قبل از تصویب در شورا رسمیت نخواهد داشت.» این اصل در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (اصل اول استلزامات حقوقی) که به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده و هم چنین در بسته ی سند ملّی تحول راهبری آموزش و پرورش تصریح شده است.
سوال اينجاست : به جز زنگ رسمي قرآن كداميك از اين فعاليت ها مورد تاييد شوراي عالي آموزش و پرورش بوده است:
مدارس قرآني؟
طرح ملي حفظ قرآن؟
مسابقات بين المللي قرآن؟
1- با توجه به این که دبیرخانه منشور توسعه آموزش عمومی قرآن کشور در این وزارت خانه است، آیا شورای عالی آموزش و پروش بر فعالیت های این نهاد در قبال وظایف محوله نظارت می کند؟
2- طرح های متعدد قرآنی مانند «مدرسه قرآن» که در حال اجرا هستد و هر ساله هزینه های زیادی را به وزارت آموزش و پرورش تحمیل می کنند، آیا نباید قبلاً به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده باشد؟
3- آیا اجرای طرح های به تصویب نرسیده که وقت و انرژی و سرمایه های مادی و انسانی زیادی را از مجریان حوزه های ستادی, استانی و مناطق می گیرد از مصادیق تخلف محسوب نمی شود؟
5- آیا شورای عالی آموزش و پرورش نسبت به بررسی و مطابقت یا مغایرت این گونه طرح ها با برنامه های رسمی و مصوب و نیز با شرح وظایف وزارت آموزش و پرورش در قبال توسعه ی آموزش های عمومی به وظایف خود به خوبی عمل می کند؟
6- آیا شورای عالی آموزش و پرورش نسبت به بررسی میزان موفقیت و شکست طرح و برنامه هایی چون مدرسه قرآن - که دو سال از اجرای آن می گذرد- اقدام لازم را انجام داده و مطابق با نتایج پژوهش، این طرح ها را تصویب یا رد خواهد کرد؟
7- قطعاً این گونه طرح های پیشنهادی که به تصویب نرسیده اند و طبیعتاً منابع مالی مشخص شده نیز ندارند؛ با توجه به پر هزینه بودن، آیا شورای عالی بر این مطلب که این طرح ها از کدام منابع قانونی، اعتبارات خود را تأمین کرده و آن را در چه راه هایی هزینه می کنند، نظارت دقیق دارد ؟
خب حالا كه بودجه هاي 100 ميلياردي براي قرآن به آموزش و پرورش داده مي شود هيچ كوتاهي يرفتني نيست.
نتیجه آن که اگر در هر مدرسه ی قرآن، یک کلاس30 نفره تشکیل شده باشد، تعداد کلاس ها در کل کشور 30 هزار و تعداد شرکت کنندگان 300 هزار نفر می شود، اما اگر تعداد ساعات رسمی اجرا نشده در دوره ابتدایی را با توجه به تعداد کلاس ها و دانش آموزان موجود محاسبه کنیم می بینیم حدود 320 هزار کلاس قرآن در هفته، تعطیل و بیش از 5 میلیون نفر دانش آموز از آموزش عمومی قرآن بی بهره بوده اند!
از یک سو می گویند: ‹‹ اغلب دانش آموزان کشور توانایی روخوانی قرآن را ندارند. ››
و از سوی دیگر، برنامه و ساعت رسمی آموزش قرآن و معلم، روش، وسایل و محتوای آموزشی آن را به کل رها کرده و به جای پرداختن به ارتقای کیفی هر یک از این داشته ها به دنبال حجیم کردن آموزش و پرورش و طرح و برنامه های قرآنی هستند. طرح و برنامه هایی که عاقبت با جابه جایی این گونه مدیران، رها و در نهایت عقیم می شود و جز خسران نتیجه ای به بار نمی آورد.
این شورا باید قوانین را شفاف، جامع و مانع تهیه و تصویب کند تا اولاً ابهام آمیز نباشد و ثانیاً جلوی قرائت های متعدد حوزه های مختلف ستادی را بگیرد.
از پیامبر گرامی اسلام (ص) در کتاب «اصول کافی» روایت شده: «هرگونه آشوبها و فتنههای زمانه چون شب تار شما را فرا گرفت. بر شما باد که به قرآن رو بیاورید» این حدیث مشهور که از منابع معتبر شیعه نقل شده گویای آن است که علی القاعده آموزشها و فعالیتهای قرآنی کشور باید بتوانند نسل امروز و فردای کشور را در برابر شبیخون فرهنگی غرب صیانت و هدایت کنند.
اگر چنین نیست قطعاً اشکالاتی وجود دارد که نیازمند بررسی دقیق و بازنگری و اصلاح برنامههاست و در نگاه اول تعدد فعالیتهای قرآنی آموزش و پرورش ما را به تحسین وادار میکند اما وقتی با دقت به مأموریت ذاتی و اسناد تحولی و نتیجهی اقدامات و هزینههای انجام شده مینگریم وضعیت نگران کنندهای را مشاهده میکنیم چرا که نتایج و شواهد از سیر نزولی جایگاه و اهمیت توجه به قرآن در آموزش و پرورش حکایت دارد. به گونهای که زنگهای خطر به صدا در آمدهاند و این هشدار جدی است.
نماينده ي دانشجويان مركز تربيت معلم آيه الله طالقاني سال 70 و 71
قاري قرآن ( منتخب آموزش و پرورش و دانشگاه آزاد اسلامي )
کارشناس قرآن و اقامه نماز منطقه ناحيه استان قم
كارشناس آموزش قرآن دفتر برنامه ريزي و تأليف كتب درسي
معلم قرآن در رشته هاي روخواني، روان خواني، تجويد، صوت و لحن و وقف و ابتدا و حفظ
مدرس قرآن سازمان تبليغات اسلامي
مدرس تربيت داور مسابقات قرآن كريم
مدرس قرآن سازمان مدارس علميه خارج از کشور ( جامع المصطفي )
دبير قرآن و معارف اسلامي در دوره راهنمايي و متوسطه
مدرس كشوري دوره های ضمن خدمت كتاب هاي درسي قرآن از سال 83 تا كنون
مدرس دانشگاه هاي پرديس فرهنگيان نسيبه و شرافت تهران
مدرس دانشگاه علمي كاربردي ( سازمان تبليغات اسلامي )
كارشناس آموزش قرآن دفتر برنامه ريزي و تأليف كتب درسي
داور مسابقات كشوري در رشته صحيح خواني نماز
ارزياب دو دوره مسابقان ملي دانشجويان ايران
توليد كنند نرم افزار برتر « جشن تكليف »
تأليـف كتاب هاي درسي آموزش قرآن دوره ابتدايي ( پايه هاي اول تا ششم ابتدايي )
تأليـف كتاب هاي راهنماي معلم آموزش قرآن دوره ابتدايي ( پايه هاي اول تا ششم ابتدايي)
تأليـف كتاب مباني و روش آموزش قرآن دوره ابتدايي– ويژه دانشگاه پرديس فرهنگيان – كد 6011
تأليـف كتاب هاي درسي آموزش قرآن دوره اول ابتدايي ( پايه هاي اول تا سوم ابتدايي ويژه مدارس تخصصي قرآن )
مشاركت در مؤلف كتاب هاي درسي علوم قرآني پايه دهم و يازدهم ( رشته علوم و معارف قرآني )
مشاركت در تاليف كتاب راهنماي ارزش يابي كيفي – توصيفي دوره ابتدايي
مشاركت در توليد بسته هاي آموزشي قرآن براي پايه هاي تحصيلي مختلف ( فيلم نرم افزار و صوت )
تاليـف كتاب ادبستان قرآن- انتشارات محراب قلم 92
گنجينه نور جلد اول و دوم / آموزش تدبر و حفظ موضوعي 313 پيام قرآني و 313 حديث نوراني / ( كتاب هاي منتخب جشنواره رشد در سال 95 )
سير آموزش قرآن در آموزش ابتدايي طی سال های 57 تا 85 ( موضوع پايان نامه کارشناسی ارشد )
آيات الرحمن جلد 1 و 2 ( ويژه مراسم آغازين مدارس ابتدايي و متوسطه - در حال چاپ)
راهنمايي تدريس معلم قرآن و ديني 12 پايه ( 18 جلد تأليف )
قرآن مصور ( ترجمه جزء 30 قرآن كريم / در حال نشر )
1- معلم، بهترين كتاب درسي دانش آموز
2- فلسفه آموزش قرآن در آموزش و پرورش
3- روايت من از آموزش قرآن ( روش تدريس كتاب هاي درسي قرآن از زبان يك دانش آموز )
4- وحدت رويه و انسجام معارف در آموزش و پرورش
5- باورهاي غلط در حوزه آموزش و فعايت هاي قراني كشور ( چه چيزي آموزش قرآن نيست؟ )
6- قرآن در آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر ...
7- 40 گام در پيشبرد برنامه درسي قرآن
8- 50 راهكار براي انس روزانه دانش آموزان با قرآن كريم
10 راهكار براي نوآوري و شكوفايي درفعاليت هاي قرآني ...
12- اصلاح الگوهاي آموزش قرآن
13- انتظارات قرآن از مسلمانان درباره خودش
14- آشنايي با فنون چهار گانه علم قرائت قرآن کريم
15- آسيب شناسي آموزش قرآن کريم در مدارس
16- آشنايي با برنامه آموزش قرآن دوره ابتدايي
17- مقايسه روش هاي آموزش قرآن کريم
18- آسيب شناسي مراحل چهارگانه مسابقات قرآن دانش آموزان
19- امام حسين (ع)؛ بهترين وسيله برای تقرب الهی
20- اگر معاونت پرورشی برگردد... ( آسيب شناسي امور تربيتي مدارس )
21- تدريس قرآن به روش درس پژوهي
23- مجموعه12 مقاله تلاوت هاي ماندگار ( آشنايي با زندگي نامه وبهترين تلاوت هاي برترين قاريان جهان )
24- آشنايي با روش هاي داوري مسابقات قرآن ( قرائت ،حفظ و مفاهيم قرآن و اذان و نماز )
25- چرا آموزگار پايه ؟ (دلايل تدريس قرآن در دوره ابتدايي توسط آموزگار پايه)
26- سفر يادگيري قرآن ( رشد آموزش ابتدايي آبان 1395 )
27- معلم، بهترين كتاب درسي دانش آموز ( نقدي بر اقتدار كتاب درسي در آموزش و پرورش )
28- قرآن در آموزش و پرورش محروم نبود اگر ...
29- « آموزش عمومي » يا « نخبه گرايي » در آموزش و پرورش
30- نقدي بر مسابقات بين المللي قرآن دانش آموزي
31- اين چاه نان دارد. ( نقدي بر عملكرد كميسيون آموزش عمومي قرآن كشور )
ظاهرا شما دنبال اهداف ديگري هستيد. آيا اين موضوعات قابل تامل نيست؟!
1- بيش از 90 درصد از دانش آموزان كشور، در طول زندگي خود، فقط در زنگ قرآن مدرسه با قرآن آشنا مي شوند.
2- براي هر دانش آموزان در طول دوران تحصيلي، بيش از 800 ساعت آموزش رسمي قرآن در نظر گرفته شده است.
3- زنگ آموزش قرآن مدارس، گسترده ترين فعاليت قرآني كشور است.
4- براي هر دانش آموز 12 عنوان كتاب درسي آموزش قرآن تأليف گرديده كه در مجموع بيش از 1500 صفحه است.
6- تدريس قرآن توسط معلمان غير پايه در دوره ابتدايي، بر خلاف مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش است.
7- ساعت رسمي آموزش قرآن مدارس، با مشكلات متعدد لاينحلي روبروست؛ از جمله تقليل ساعات كاري آموزگاران ...
8- اين آسيب از طريق مصوبه شوراي معاونان محترم وزير در بخشنامه سامان دهي نيروي انساني و الزام مديران و معاونان مدارس به تدريس براي درس قرآن پيش آمده است.
9- پرداختن به طرح و برنامه ها و فعاليت هاي تأسيسي و سخت افزاري ( مانند طرح ملي حفظ جزء 30 ) به مراتب پرهزينه تر و كم بازده تر از فعاليت هاي نرم افزاري و حمايتي است، كه تنها به بالابردن انتظارات جامعه از وزارت آموزش و پرورش منجر شده است.
11- توجيه راه اندازي 10 هزار مدرسه قرآن در دوره وزارت آقاي حاج بابايي و تعطيل يكجاي آن در دوره آقاي دكتر فاني
و طرح ملي حفظ قرآن با سه ميليون و سيصد هزار نفر حافظ اسمي هم به همين شكل
12- اين كه وزارت آموزش و پرورش هنوز نمي داند چه مأموريت و وظيفه خطيري در حوزه قرآن در وزارت آموزش و پرورش بر عهده دارد.
اين طرح با اسناد تحولي در تناقض آشکار نيست.
اين طرح کمترين ارتباط و تناسب تربيتي را با دانش آموزان داشته و نمي تواند الگوي مناسبي براي سبک زندگي اسلامي باشد.
طراحي اهداف و محتواي اين طرح با نياز و ذايقه و توان اغلب دانش آموزان تناسب معناداري ندارد.
برنامه ريزي در اين طرح چه در هدفگذاري و چه در محتوا و چه در روش يادگيري آنقدر کلي و عمومي است که بين مخاطب عام و خاص تفاوتي قايل نشده است.
اين نوع حفظ قرآن به دليل عدم توجه به محتوا و مفاهيم آيات و بهره مندي از آموزه هاي آن ( به دليل نامناسب بودن ) آموزشي عقيم است چرا كه بين آن و مراتب بعدي حيطه هاي يادگيري شکاف عميق وجود دارد که به ادامه راه اعم اغلب دانش آموزان منجر نخواهد شد.
همه ما مي دانيم كه چنين طرح هايي بارها و بارها در طول چند دهه اخير با تخصيص اعتبارات چشمگير برگزار آن هم نه در چنين وسعت و براي دانش آموزان کل کشور بلکه در جامعه آماري بسيار محدودتر و از سوي ارگان هاي مرتبط با داستن افراد و امکانات لازم اما عمدتا موفق و پيش برنده نبوده است.
شما نظرتان را درباره اين مطالب بفرماييد.
ممنون
بايد گفت:«اتـفـاقـاً برپايي مسـابـقـات قرآن با مأموريت آموزش و پرورش كـامـلاً مـنـافـات دارد. » زيـرا:
1- برگزاري مسابقات براي آموزش و پرورش به هيچ وجه موضوعيت ندارد، بلكه طريقيت دارد. يعني آن كه آموزش و پرورش مأموريتش آموزش قرآن است. مسابقه بايد در خدمت آن باشد و نه به جاي آن
در نتيجه برگزاري مسابقات قرآني وظيفه سازمان اوقاف و سازمان تبليغات اسلامي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است كه مأموريت ذاتي آن ها تبليغ و ترويج است.
3- آيا در طول اين چند سال كه ده ها ميليارد تومان اعتبار قرآني به اين وزارت جهت ارتقاء آموزش عمومي قرآن اختصاص يافته، معلم و مدرسه و مديري از آن اطلاع يافته و نسيمي از آن به سمت كلاس هاي قران و زنگ قرآن وزيده است؟!!!
4- آيا اين شگفت انگيز نيست كه مجموعه معاونت پرورشي كه تمام اعتيارات قرآني را دريافت و هزينه مي كند با دارا بودن هزاران كارشناس و مربي پرورشي در مناطق و مدارس، نسبت به زنگ قرآن مدارس كه گسترده ترين فعاليت قراني همه ساله كشور است. و به شدت به حمايت و مراقبت نياز دارد « كاملا بيگانه و بي تفاوت » است؟!!!
آقای فرزاد شما که خود را از طرفی کارشناس ارشد خانه نشین می نامید و از,طرفی فرد مطلع و پرسش گر را متهم به بی سوادی می کنید لطفا پاسخ دهید چرا ...
خواهشمندیم پاسخگو باشید.
شما همه را خوب مي شناسيد
هم اساتيدي را كه نام برديد و هم آقاي نباتي را
خب كه چه ؟
چه كسي گفته كه مؤلف بايد قاري و حافظ باشد؟!!
چه كسي گفته كه بايد رشته اش علوم و معارف قرآني باشد؟!!
مگر رشته هاي علوم و معارف قرآني قرائت و يا روش تدريس روخواني و روان خواني مي دانند؟
اصلا به رشته آن ها ربطي دارد؟
شما چرا كينه اين بنده خدا را به دل گرفته ايد
و سنگ معاونت پرورشي را اين گونه به سينه مي زنيد؟!!
جاي تاسف و تعجب است كه به عنوان يك مسئول در اين حوزه به اين زودي خشمگين مي شويد و با الفاظ ناشايست برخورد مي كنيد.
اصلا آقاي نباتي يك معلم مدرسه ( شما اجازه نداريد به يك همكار فرهنگي اينهمه توهين كنيد در حالي كه ايشان صبورانه و محترمانه پاسخ مي دهند. )
اگر مسول هستيد ( كه هستيد ) محترمانه در دو يا ده خط جوايش را بدهيد.
اين سوال ها چه ربطي به رشته ايشان و قاري و حافظ بين المللي بودن ايشان دارد ؟!!!
بايد به آن ها توهين كنيد و بگوييد شما قاري بين المللي نيستيد و نبايد بپرسيد؟
مگر شعار شما و دولت محترم اميد و اعتدال و آزادي بيان نيست؟
پس صبور باشيد.
( و اگر مسئول هستيد لطفا پاسخگو باشيد. )
ممنونم
فكر كنم سخنان سنجيده و حكيمانه اي بود.
اما 63 ميليارد تومان پول زيادي است.
اگر با اين مبلغ معلمي آموزش نديده
و كلاسي تجهيز نشده
پس كجا هزينه شده است؟
مي فرماييد: مسابقات بين المللي ؟
عرض مي شود : آن مسابقات وظيفه اوقاف است. ( مسابقات شكوفه ها )
چرا به جاي پرداختن به ما نحن فيه، به مغالطه پناه برده اند.
ديگر زمانه اي نيست كه با روش « پرروپاكاندا » و بسيج افكار عمومي بتوانيم حق را پايمال كنيم.
آقاي فرزاد!
شما به شدت به سفسطه و مغالطه پناه برده ايد.
چرا با ارائه دلايل اشتباه و غیر مجاز به دنبال ساختن استدلال هستيد تا موضع خود را منطقي جلوه دهيد؟!!!!
مطالبتان را خواندم و با كمال تاسف مباني شما كاملا نادرست باشد:
زيرا اولا اغلب مقدمات گزاره هاي شما نادرست است؛
دوم آنکه مقدمات گزاره هاي شما، متضمن نتیجهٔ گزاره صحيح نمي شود.
تخريب گوينده براي ايجاد اختلال در فهم و توجه و تمركز روي مباحث مطرح شده كاملا واضح و بديهي است.
قرآن كريم درباره چنين رفتاري مي فرمايد:
« وَ قالَ الَّذينَ کَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فيهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ »
و کسانی که کفر ورزیدند گفتند: به این قرآن گوش فرا مدهید و ( وقت خوانده شدن آن ) سخنان لغو و باطل در آن افکنید ، تا شاید پیروز شوید.
فصلت 26
قصدم جسارت نيست.
اما برخورد شما هم قرآني نيست.
و آن یک درصد پیاده نظام تبلیغاتچی ها
اما وقتی می خواهند مقصر بی سوادی قرآنی را مشخص کنند یقیه کتاب درسی را می گیرند.
آش نخورده و دهان سوخته ...
اما کاش وزیر محترم و معاون پرورشی می فهمیدند با حلوا حلوا دهان شیرین نمی شود.
آقای فرزاد
قبلا هم عرض کردم مطالب بر اساس توالی مشخصی منتشر می شوند .
قبل از شما هم دوستان مطالبی ارسال کرده اند .
اگر قرار بر عدم انتشار بود همان ابتدا به شما پاسخ داده می شد .
فردا منتشر می شود .
صبور و پایدار باشید .
مگر آن كه از مديران اجرايي و مسئولان حوزه قرآني باشيد كه به جاي پاسخ به سوالات دنبال اهداف شخصي و خاص هستيد.
اما جناب ابوترابی عزیز من لفظ کارشناسی ارشد را به کار نبردم. اما از لفض کارشناسان شاید هم ارشد) به کار بردم. منظور من متخصصین قرآن است. من می گویم متخصصین قرآنی کشور مثل کریم دولتی، رهیم خاکی، شهریار پرهیزکار، کریم منصوری، حبیبی و... به عنوان متخصص الان در آموزش و پرورش جایی ندارند و نسبت به آموزش و پرورش خانه نشین هستند. نتیجه اش همین است که یک غیر متخصص می آید و کتاب های قرآنی تالیف می کند و چون کتاب هاش مفید نیست گیر می دهد به فعالیت های قرآنی که باید تعطیل شود؟ خب من یک سوالی دارم آیا برای شرکت دانش آموزی در مسابقات از ساعت درسی قرآن او را خارج میکنی؟ نه به خدا. من که در کف مدارس هستم اصلا اینطور نیست. روز مسابقه هر درسی باشد فقط مرخصی میگیرد برای رفتن به مسابقه. تمام.
با سلام
چه خوب است از طريق تريبون صداي معلم بين معاونت پرورشي و برنامه ريزان و مؤلفين مناظره اي برگزار شود و همكاران فرهنگي خودشان قضاوت كنند.
محور هم همين 40 سوال
هر يكاز مخاطبان به سوال ها جواب دهند.
( آقاي فرزاد هم مساعدت كنند. )
1- مناظره کاملا ضبط شود به صورت تصویری و اگر فرصتی فراهم آید از رسانه ها دعوت شود و یا درشبکه قرآن پخش شود که بهتر است.
2- این حقیر فقط با آقای نباتی حاضر به مناظره ام چرا که ایشان اول نامه را نوشته اند و همچنان پای حرفاشون هستن و البته مسولیت تالیف کتب درسی را هم دارند.
3- مسوالان مربوط از جمله معاون پرورشی وزارت، رییس سازمان پژوهش ها و تالیفات کتب درسی، مدیر کل قرآن و عترت و بهتر است وزیر محترم هم در جلسه مناظره حاضر باشند که به سوالات من پاسخ دهند در صورت لزوم.
در هر زمان و مکان حاضر به مناظره ام. و قطعا از ان استقبال می کنم.
1- مناظره کاملا ضبط شود به صورت تصویری و اگر فرصتی فراهم آید از رسانه ها دعوت شود و یا درشبکه قرآن پخش شود که بهتر است.
2- این حقیر فقط با آقای نباتی حاضر به مناظره ام چرا که ایشان اول نامه را نوشته اند و همچنان پای حرفاشون هستن و البته مسولیت تالیف کتب درسی را هم دارند.
3- مسوالان مربوط از جمله معاون پرورشی وزارت، رییس سازمان پژوهش ها و تالیفات کتب درسی، مدیر کل قرآن و عترت و بهتر است وزیر محترم هم در جلسه مناظره حاضر باشند که به سوالات من پاسخ دهند در صورت لزوم.
در هر زمان و مکان حاضر به مناظره ام. و قطعا از ان استقبال می کنم.
دوست عزیزم اگر من به طور کامل به معرفی خودم در اینجا نپرداختم دلیلش این است که هیچ کاره ام وفقط یک مربی ساده پرورشی هستم و دیگر هیچ. و چون با انحصار طلبی آقایان مولف روبرو هستم کمی سخت است با کسی که در وزارت نفوذ دارد سرشاخ شوم. و لذا فعلا گفتم نامم مخفی باشد. البته اگر واقعا قرار بر مناظره باشد حتما میپذیرم و در مناظره حضور خواهم داشت. دلیل دیگری هم بود که به صورت کامنت خدمت سایت صدای معلم اعلام کردم. ولی بدانید به قرآن« قسم بنده هیچ سمتی ندارم و در گذشته هم نداشتم. اما با این وجود در صورت صلاحدید وزارت حتما برای اصلاح امور آموزش قرآن حتما حاضر به پذیرش مسولیت هستم.
آقای فرزاد
ممنونم .
روز خبرنگار را به همه تبریک می گویم .
پایدار باشید .
گویند مردم روستایی یک چاهکن استخدام کردند تا برایشان چاه آبي حفر كند. او هر روز کار می کرد و پایان روز هم مزد میگرفت اما از آب خبری نبود.
به او گفتند : پس کی این چاه به آب میرسد؟
گفت : این چاه که آب ندارد.
پرسیدند : پس چرا حفر میکنی؟
گفت : این چاه اگر برای شما آب ندارد، برای من که نان دارد!
این ماجرای غم انگیز به روشني وضعيت موجود را وصف مي كند.
آيا وقت آن نرسيده كه به خود آييم ؟!!!
آن هم با ايت همه پيش شرط !!!!!
من منظورم مديركل محترم قرآن عترت نماز يا معاونان محترم بود.
راستي شما كي هستيد ؟؟؟؟؟
از كجا به اين نتيجه رسيديد كه هركس سؤال كرد مخالف قران است؟
از كجاي 40 سؤال مخالفت ايشان را بفهميم
لطفا موارد را بگوييد.
« معاونت پرورشي با داشتن هزاران کارشناس قرآن و ده ها هزار مربي پرورشي در مناطق و استان ها با بزرگ ترین فعالیت قرآنی کشور یعنی بیش از 400 هزار کلاس آموزش قرآن كه در هفته يك تا سه ساعت تشكيل مي شود، کاری ندارند !!!
آيا اين كه بگوييم بايد كار داشته باشند بي ادبي و بي احترامي است و يا توجه به جايگاه مؤثر ايشان ؟
تو به پيغمبر چه مي ماني بگو ؟
شاید این روایت از امام جعفر صادق علیه السلام در ذیل عبارت شريفه :
« و الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته »
( آیه ۱۲۱ سوره بقره )
گویای همه آن چیزی باشد که بايد باشد:
« يُرَتِّلونَ آياتِهِ، وَ يَـتَـفَهَّـمونَ مَـعانـيَـهُ، وَ يَعـمَـلونَ بِـاَحـكامِـهِ، وَ يَرجونَ وَعـدَهُ، وَ يَخـشَونَ عَـذابَـهُ، وَ يَـتـَمَثَّـلونَ قَـصَـصَـهُ، وَ يَعـتَـبِـرونَ اَمـثالَـهُ، وَ يَأتونَ اَوامِـرَهُ، وَ يَجـتَـنِـبونَ نَـواهِـيَـهُ.
ما هُـوَ وَ الله ِ بِـحِفـظِ آياتِـهِ وَ سَردِ حُـروفِـهِ، وَ تِـلاوَتِ سُـوَرِهِ وَ دَرسِ اَعـشارِهِ وَ اَخـماسِـهِ، حَـفِـظوا حُـروفَـهُ وَ اَضاعوا حُدودَهُ، وَ اِنّـما هُـوَ تَـدَبُّـرُ آيـاتِـهِ، يَـقولُ اللّه ُ تَعالى« كِـتابٌ اَنـزَلـناهُ اِلَيـكَ مُـبارَكٌ لِـيَدَّبَّـروا آيـاتِـهِ »
و آن، به خدا قسم تنها با حفظ آیات و چینش منظم حروف و تلاوت سوره ها و تحقیق یک دهم و یک پنجم قرآن حاصل نمی شود. آنان حروفش را حفظ و حدودش را تباه کردند. و جز این نیست که آن ( حق تلاوت ) همان تدبر در آیاتش می باشد. چرا که خداوند می فرماید :
« آن کتابی است بسیار با عظمت که آن را به سویت فرو فرستادیم و بسیار پرخیر و برکت است تا در آیاتش تدبر نمایند. »
( سوره صاد آيه 29 )
میزان الحکمه، ج 8، ص 84
در سياست هاي کلي ايجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور ( ابلاغيه مقام معظم رهبري ) آمده :
4- ايجاد تحول در نظام برنامه ريزي آموزشي و درسي با توجه به:
4-4 توسعه فرهنگ و معارف اسلامي
و يادگيري قرآن ( روخواني، روان خواني و مفاهيم )
و تقويت انس دانش آموزان با قرآن
و سيره پيامبر اکرم ( صلي الله عليه و آله ) و اهل بيت ( عليهم السلام )
و گسترش فرهنگ اقامه نماز.
قانون برنامه پنجم توسعه :
ماده 4ـ در اجراي منشور توسعه فرهنگ قرآني مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي، معاونت موظف است حداکثر تا پايان سال دوم برنامه، اسناد راهبردي توسعه حوزههاي آموزش عمومي، تبليغ و ترويج، پژوهش و آموزش عالي قرآني کشور را بر اساس پيشنهاد شوراي توسعه فرهنگ قرآني تهيه و براي تصويب به هيأت وزيران تقديم کند.
ماده 19 ـ الف ـ در راستاي تحقق بند (8) سياست هاي کلي ابلاغي و با هدف ارتقاء کيفي سه حوزه دانش، مهارت و تربيت اسلامي به دولت اجازه داده ميشود برنامه تحول بنيادين در نظام آموزش و پرورش کشور را در چارچوب قوانين موضوعه و با رعايت اولويت هاي ذيل تدوين نمايد و پس از تصويب در هيأت وزيران به اجراء درآورد : . . .
9- ارائه برنامه جامع آموزش قرآن اعم از روانخواني و فهم قرآن و برنامه تلفيقي قرآن، معارف اسلامي وعربي با اهداف قرآني
سند تحول بنيائين آموزش و پرورش :
راهکار 3/1 ـ توسعه فرهنگ اقامه نماز و اهتمام به برپايي نماز جماعت در مدرسه
و تقويت انس با قرآن در دانشآموزان
و توسعه فرهنگ و سواد قرآني
با اصلاح برنامهها و توانمندسازي معلمان
در راستاي تقويت مهارت روخواني و روانخواني در دوره ابتدايي،
آشنايي با مفاهيم کليدي قرآن در دوره متوسطه اول
و آموزش معارف قرآني در متوسطه دوم
بر اساس منشور توسعه فرهنگ قرآني.
سند برنامه درسي ملي:
حوزه يادگيري قرآن و عربي شامل دو حوزه محتوايي آموزش قرآن کريم و آموزش عربي است و حد نهايي يادگيري در اين دروس به شرح زير است:
الف- توانايي خواندن صحيح و روان قرآن کريم؛
ب- توانايي درک معناي عبارات ساده و پرکاربرد قرآن کريم؛
ج- توانايي نسبي تدبر در آيات قرآن کريم به منظور درک ساده و اوليه دقايق و ظرائف مفاهيم آيات، بدون آموزش تخصصي علوم قرآني؛
د- انس مستمر و دائمي با قرآن کريم، به نحوي که دانش آموزان، اهل خواندن و تفکر در قرآن باشند و ابن امر را الزمه تربيت ديني و اعتلاي هويت الهي خويش بدانند.
( تحول يعني همين )
به نظر من يكي از دردناك ترين سؤال هايي كه بايد براي آن بگرييم همين است:
آقاي وزير !
آيا مي دانيد بخش قرآن حوزه معاونت پرورشي شما با داشتن هزاران نفر كارشناس و مربي پرورشي در مناطق و استان ها و مدارس، با گسترده ترين فعاليت قرآني كشور ( زنگ قرآن مدارس ) به كلي بيگانه است؟!!!! "
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند :
اِذا رَأَيـتَ الـنّـاسَ يَشـتَـغِـلونَ بِـالـفَـضائِـلِ،
فَاشـتَـغِل اَنـتَ بِـاِتـمامِ الـفَرائِـضَ
اگر ديدي مردم به امور مستحب مشغول مي شوند،
تو به تكميل كارهاي واجب بپرداز.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب، نظام نوپاي اسلامي در صدد موجه جلوه دادن نظام در بین کشورهای اسلامی بود تا بگوید ما همان قرآنی را می خوانیم که شما می خوانید.
اين تفكر، به آن دليل اهميت داشت كه كشورهاي عربي و بويژه عربستان سعودي سعي در تخريب تفكر شيعه در جهان اسلام داشت تا آن ها را رافضي ( ترك كنندگان دين ) معرفي كند.
اين موضع، يك انديشه حكيمانه ( البته در زمان خودش ) به شمار مي رفت. اما ادامه اين رويه بر اساس مباني تبليغي و ترويجي و پرهزينه، آموزش قرآن به ما هو قرآن را به شدت در موضع انفعال قرار داد. به نحوي كه به از دست دادن فرصت هاي ناب تربيت قرآني انجاميد.
و همين مسأله باعث شد تا هر ساله همه ملت را براي اثبات آن مطلب براي نخبه و قهرمان شدن بسيج كنيم.
اين هژمني چنان بر وضعيت فرهنگ قرآني سايه افكند كه به كلي از هدايت و راهنما بودن قرآن غافل شديم.
امروز هم اين نگاه چهل ساله تابو و مقدس شده است.
در صورتی که تفکر الهی برآمده از قرآن كريم و معارف ناب عترت علیهم السلام غیر از آن چیزی است که در این سه تفکر بشری مورد تاکید و عمل است.
زيرا كه قرآن کریم کتاب « هدایت انسان » است.
هدایتی از جنس تدبر و عمل است.
در نتيجه سایر امور و فعالیت ها اعم از قراءت، حفظ، تجوید، تفسیر و ... ) ابزار تحقق آن هدف اصلي و مأموريت ذاتي را بر عهده دارند. در حالی که در وضعیت فعلی، این « اهداف ابزاری » جایگزین آن هدف غایی شده و آن را بكلي تحت الشعاع خود قرار داده است.
آیا آقای وزیر می دانند که تا کنون معاونت پرورشی بیش از ۶۳ میلیارد تومان به نام آموزش عمومی قرآن دریافت کرده ولی صرف مسابقات قرآن بین المللی و طرح حفظ قرإن کرده و می کنند ؟
آیا این درست است که بیت المال را که باید برای معلمان نیازمند و ۱۳ میلیون دانش آموز نیازمند و هزارها کلاس قرآن که با اندک کمکی سرپا می شدند در اختیار کم تر از یک درصد از دانش آموزان کنند که اصلا وظیفه آموزش و پرورش نیست هزینه شده است؟
شما می دانید چه کسی بر این هزینه کردن ها نظارت می کند؟
آیا اصلا نظارت می شود؟
آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی نباید بررسی کند سر ابن اعتبارات در چند سال گذشته چه آمده؟
« ... ما منتظر نظر آقای نباتی هستیم. ... »
شما كه قبلش قسم خورديد « من هيچ كاره ام من يك فوق ليسانس علوم قرآني خانه نشينم و ... »
حالا كم كم با زبان تهديد و طلبكاري با يك بنده خدا كه چندتا سؤال از وزير آن هم در كمال ادب پرسيده، با تهديد صحبت مي كنيد ؟!!
حالا خوبه ايشان در اين زمينه كه شما ميگيد « منتظر هستيم چيزي بگه تا به جرم نشر اكاذيب باهاش برخوذ كنيم. » چيزي نگفته
اگه چيزي بگه، شما چه مي كنيد؟
اما برادر فرزاد « آن را كه حساب پاك است از تهديد كردن چه باك است؟ »
فرزاد : « من كه مسئول نيستم. »
فرزاد : « ما منتظر نظر آقای نباتی هستیم. اما قبل از پاسخ ایشان باید به محضرشون اعلام کنم اگر صحبت های دوستانشون رو در باب تخلف میلیاردی قرآنی وزارت را تایید کند و سندی نداشته باشد حتما حق شکایت ایشان جهت نشر اکاذیب، تهمت و افتراء توسط وزارت آموزش و پرورش محفوظ خواهد بود. »
اين دو جمله را كه امروز به فاصله 13 دقيقه گفته شده را بخوانيد و گزينه صحيح را انتخاب كنيد:
الف- فرزاد : « من که مسول نیستم. »
ب- فرزاد : « ما منتظر نظر آقای نباتی هستیم. اما قبل از پاسخ ایشان باید به محضرشون اعلام کنم اگر صحبت های دوستانشون رو در باب تخلف میلیاردی قرآنی وزارت را تایید کند و سندی نداشته باشد حتما حق شکایت ایشان جهت نشر اکاذیب، تهمت و افتراء توسط وزارت آموزش و پرورش محفوظ خواهد بود. »
اين تناقض گويي شبيه :
1- دروغگو كم حافظه است.
2- طرف لباس شخصيه
3- الخائن خائف
4- همه موارد
تغيير بايد توجيه داشته باشد.
اگر شما را كه با بيش از 20 سال سابقه دز حوزه ستادي وزارت آموزش و پرورش آن هم در جايگاه مديرتي بدون آن كه تخلفي كرده باشيد بركنار كنند. اين چه نفعي دارد. تا فرد بعدي بخواهد در سمت مثلا مدير كلي قرآن شما تخصص لازم را به دست آورد؛ چند سال لازم است ؟
و به ويژه در امر پژوهش و تحقيق و تاليف كتاب درسي آن هم براي 13 ميليون دانش آموزي كه آينده ساز كشور هستند چنين برخوردهاي چكشي و بدون توجيهي مي تواند باعث عقب ماندگي باشد.
نظر شما چيست؟
باز هم اصرار داريد؟
اَ لَـم يَـأنِ لِـلَّـذيـنَ آمَـنـوا
اَن تَخـشَـعَ قُـلوبُـهُم لِـذِكـرِ اللهِ
آيـا زمان آن نرسيده است كـه
قلب هاي مومنين به ياد خدا ( قرآن )
خــاشـع و مـتواضـع گـردد ؟
سوره ي حديد 16
جناب آقای نباتی ،
ظاهرا جامعه مدرسین قرآن ، بیشتر از جناب وزیر به طرح این 40 سئوال نیازمند بودند. شما به عنوان مؤلف کتب قرآن ، بهتر نیست به تحلیل و چرائی این تفاوت نظر و آرای همکاران بنشینید؟ تشکر
با شما كاملا موافقم.
قطعا جامعه مدرسین قرآن بيش تر از جناب وزير به توجيه و آموزش در باره اين 40 سؤال نيازمند هستند.
اما برادر جان !
با كدام اعتبار و بودجه ؟
( بودجه آموزش عمومي قرآن كو ؟!! كجاست؟!! )
اساساً يكي از مباحث در سؤال هاي 40 گانه همين مطلب است.
رفع اين نياز، نيازمند ورود جدي مقام عالي وزارت است.
تعجب می کنم برای آموزش قرآن هم بودجه نیست ؟
نکند آموزش و پرورش طلسم شده است ؟
در روستاي ما يه مش غلام بود كه 11 پسر گردن كلفت داشت.
هر موقع كار سختي پيش مي يومد، مي گفتن :
مش غلام و پسراش رو بگين بيان اتوبوس تو گل مونده رو هل بدن.
اما وقتي عروسي و عزا بود هيچ وقت اسم از مش غلام و پسراش نمي آوردن.
چون زياد بودن ... !!!
آري اين چنين است اي برادر !
حكايت هزينه كردها در آموزش عمومي قرآن همين طوره ...
وقتي پول هست، چند صد هزار آموزگار و دبير قرآن وجودشون هم خبر دار نمي شه ( تا براشون آموزش بزارن و كلاس هاشون رو تقويت و حمايت كنن )
اما همين كه مي خوان يقه يه مقصر رو بگيرن كه چرا مردم در قرآن خوندن بي سوادن، زود ميگن آموزگار پايه، كتاب درسي و ساعت آموزشي ... !!!
« والستريت هم اينجاست. »
آقای فرزاد
این برای چندمین بار است که تهدید می کنید .
مگر شما مدعی العموم بوده و یا حق نمایندگی دارید ؟
اگر می خواستید شکایت کنید دیگر چه نیازی به ارسال جوابیه برای صدای معلم بود ؟
اگر هدف گفت و گو و توسعه تفکر انتقادی است .
پایدار باشید .
اما در مور تهدید. من تهدید نکردم فقط گفتم آقای نباتی اگر حرف دوستانتان را تایید کنید که 63 میلیاد را معاومنت پرورشی خلاف قانون مصرف کرده یا باید سند بیاورید یا اگر سند ندارید باید منتظر شکایت وزارت به جرم نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی باشی. حرف ناحساب میزنم. من مدعی العموم نیستم آقاحق شکایت دارم در دیوان عدالت اداری نسبت به اهانتی که اتقای نباتی به کارشناسان قرآن، مربیان قرآت داشند و... ولی من با حفظ چنین حقی قصد شکایت ندارم. چرا که اگر داشتم هیچوقت دررسانه پاسخ نمی دادم. می خواهم این موضوع با گفتگو حل شود.
تـفنـگت را زمین بگـذار !
که من بیزارم از دیدار این خونـبارِ ناهنـجار
تـفنـگِ دست تو یعنی
زبان آتـش و آهـن
من امّا
پیش این اهریمنی ابزار بنیانکن
ندارم جز زبانِ دل
دلی لبریزِ از مهر تو
ای با دوستی دشمن !
زبان آتـش و آهـن
زبان خشم و خونریـزی است
زبان قهر چنگیزی است.
بـیـا، بنـشین!
بـگو، بشنو سخن،
شایـد
فروغ آدمیّت
راه در قلب تو بگشاید.
گر که میخوانی مرا،
بنشین برادروار
تـفنـگت را زمین بگـذار.
تـفنـگت را زمین بگـذار!
تا از جسم تو
این دیـو انسـانکش برون آید.
تـو از آیـیـن انــسـانـی
چه میدانی؟!
اگـر جـان را خـدا داده است،
چرا بـایـد تو بستانی ؟!!
چرا باید که با یک لحظه غفلت،
این بـرادر را
به خاک و خـون بغلتانی؟
گرفتم در همه احوال
حق گوی و حق جویی
و حق با توست
ولی حق را بـرادر جـان !
به زور این زبـان نافهم آتشـبار
نباید جست …
اگر این بـار
شد وجدان خوابآلودهات بیـدار
تـفنـگت را زمین بگـذار
( زنده ياد فريدون مشيري )
من سوال ها را با دقت مطالعه كردم. انصافا اصول نقد را رعايت كرده است.
1- از آقاي وزير به عنوان فردي انقلابي و علاقمند به قرآن ياد كرده است.
2- مطالب را به صورت ايجابي ( و نه سلبي ) و در قالب سوال و پيشنهاد مطرح كرده است.
3- معلوم است كه گوينده سر ستزه جويي ندارد. نظراتي داشته و مطرح كرده است.
و نكته مهم همين جاست كه
نه مسئولان محترم، مقام عصمت دارند.
و نه منتقدين، ضد دين و ضد انقلاب هستند.
پس در هر حال نبايد خود را مبري از اشتباه بدانيم.
1- معطوف به بهبود امور باشد .
2- از سر خیر خواهی باشد .
3- توأم با ارائه اصلاحات پیشنهادی و یا راه حل باشد .
4- توأم با ذکر آثار و جنبه های مفید در کنار جنبه های منفی باشد .
5- منتقد خود و نقد خود را نیز نقد و ارزیابی نماید .
6- همراه با استدلال و سند و مدرک باشد .
7- متحجرانه و انعطاف ناپذیر نباشد .
8- واضح و روشن باشد. مبهم، مغلق و پیچیده نباشد به طوری که نیاز به مفسر داشته باشد.
9- احساسی و ایدئولوژیکی نباشد. به این معنا که پیش فرض آن بر نادرست بودن امر مورد نقد قرار نگیرد..
10- آزمون پذیر و عمومی باشد. به طوری که دیگران هم بتوانند با استفاده از همان روش و ابزار به همان نتایج مطرح در انتقاد دست یابند. به عبارت دیگر مهمل و بی معنی نباشد .
در اين نقد
همه موارد رعايت شده است.
افراط و تفريط نشانه جهل انسان است.
تعصب در قرآن و روايات هرگز جايي ندارد.
لا يُرَى الجاهِلُ اِلّا مُفرِطًا اَو مُفَرِّطًا.
نمي بيني فرد جاهل را مگر در افراط و تفريط.
حکمت 67 نهج البلاغه.
با توجه به سوال هاي 40 گانه اين سوال قرآني مطرح مي شود :
« حُـمِّـلُـوا الـتَّـوراه » در آيه 5 سوره جمعه چه كساني هستند؟
« مَـثَـلُ الّـذیـنَ حُمِّـلوا الـتّوراهَ، ثُمَّ لَم یَحـمِلو ها،
مثل کسانی که تورات را آمو ختند و مکلف به عمل به آن شدند، ولی به آن عمل نکردند،
کَـمَـثَـلِ الـحـمار، یَحـمـل اَسـفارًا »
مثل الاغی است که بر پشتش کتاب هائی حمل می کند.
آيا اين آيه فقط براي يهوديان است؟
و يا اگر مسلمانان هم به قرآن اهتمام نداشته باشند و فقط به حفظ و قرائت و ظواهر بپردازند شامل همين آيه مي شوند؟
چنين فردي قرآن را با خود حمل می کنند.
و الا مصداق « حمل القرآن لم يحملوها » است.
پیامبر اکرم ص فرمود :
یا معاشر قرّاء القرآن !
اتقوالله عز و جل فیما حمّلکم به من کتابه؛
فَانّی مسئوول و انکم مسئولون
انی مسؤول عن تبلیغ الرسالة
و امّا انتم فتُسألون عمّا حمّلتم من کتاب الله و سنّتی»
ای گروه قرآن خوانان !
مراقب آن چه از کتاب خود به شما داده است، باشيد.
زیرا که من مسئولم و شما هم مسئول هستید،
من از رساندن و تبلیغ رسالت مسئولم،
و شما از آن چه از قرآن و سنت من در بردارید مسئول هستید.
اصول کافی، ج 2، ص 443
آقای فرزاد
مگر می شود نظری از طرف صدای معلم تصادفی و همین جوری منتشر شود ؟
آیا واقعا شناخت شما از صدای معلم چگونه است ؟
دوست عزیز
مگر شما سخنگوی آموزش و پرورش هستید و یا وکالت دارید که برای این دستگاه تعیین تکلیف می کنید ؟
اگر از شما حقی ضایع شده است می توانید از طریق قانونی اعاده حق و حیثیت کنید نه این که برای دیگران خط و نشان بکشید .
آیا این گونه ادبیات هم جزء تعالیم قرآنی با قرآئت شما می باشد ؟
شما بدون آن که حتی کل سایت را نگاه کنید پیش داوری کردید که صدای معلم مطلب شما را منتشر نکرده است .
کمی واقع بین و منصف باشیم .
پایدار باشید .
استاد پور سلیمان عزیز حتما همه کامنت ها را می خواند و می دانید در این چند روز از تهمت کفر و لیاسخصی و... به من زدند تا خائن و تفنگ به دست و... من شناختی که از شما دارم این است که منصف هستید و امید دارم به ایشان هم در این باب تذکری بدهید. با تشکر از شما
سلام عليكم
ظاهرا شما يكي از مديران و مسئولان محترم قرآني و در عين حال با اطلاع حوزه ستادي وزارت محترم آموزش و پرورش هستيد؟ ( اين را از مجموعه مطالبتان استخراج كردم. ضمن اين كه ظاهراً در اين مطالب عملا كسي كه پاسخگو باشد ورود پيدا نكرده است. )
سوالات من اين هاست:
1- چرا در طرح ملي حفظ قرآن كريم در دوره ابتدايي به حفظ جزء 30 پرداخته است؟
آيا مي دانيد كه سوره ها و آيات زيادي از اين جزء براي دانش آموزان حتي دبيرستان مناسب نيست.
با توجه به اين كه اين جزء مكي است. و آيات شريفه در باره عذاب و نحوه عقاب در ان به كررات و به شديدترين وجه بيان شده است.
آيا اين موضوع كارشناسي شده است؟
چه كساني كارشناس و مؤيد اين محتوا بوده اند؟
آيا محتواي آيات نيايد با نياز، ذائقه و توان دانش آموزان متناسب باشد؟
شايد بگوييد ما به مفهوم آيات در دوره ابتدايي كاري نداريم و فقط حفظ الفاظ مهم است. در اين صورت آيا چنين آموزشي عقيم نخواهد بود.
آيا مي شود به صرف تقويت انگيزه هاي خارجي ( جايزه ) و بي توجه به انگيزه هاي داخلي ( انگيزه ) توقع انس با قرآن از دانش آموزان را داشت؟
لطفا يا شما و يا كارشناسان محترم ديگر جواب دهند.
متشكرم.
مدارس قرآنی دوره ابتدایی را در صورتی که درست وبر محورهدف تعیین شده فعالیت می کرد، بهترین راهکار انس با قرآن تاکید،می کنم، جایگاه انس با قرآن ،نه حفظ طوطی وار و بی هدف می دانم، در راه اندازی این مدارس به نهایت تلاش کردیم، حضرتعالی وآقای فلاح چندبار برای آموزش همکاران در استان حاضرشدند، خاطرم هست در اوایل وزارت آقای فانی ، آقای نوش آبادی از شورای عالی سه روز در استان بودند و در مدارس قرآنی دوره ابتدایی ارزیابی کردند، در پایان گزارشی که به مدیرکل ارائه دادند این بود که چنین مدارس با کیفیتی را تاکنون ندیده اند، به تمام همکاران قول تقدیرنامه دادند، اما متاسفانه با چنین کیفیت هایی که می شد، آرام آرام روح انس با قرآن در کنار ارتقا کیفیت خدمات آموزشی وپرورشی مدارس، الگو شود و بتدریج در کل مدارس جاری وساری شود، با حذف بی سروصدای مدارس قرآنی در نطفه خفه شد.
با توجه به این سوالات کدام وزیر و یا متولی تربیت مقصراست
آیا کمیته قرآن کم کاری در حوزه قران را به دیگران سند بدهد.
بنظر اولین مسئولیت بر عهده مولفان است که مطابق روانشناختی در اموزش قرآن پیش نرفتند
محتوا فراتر از ذهن دانش آموزان در دوره ابتدایی است
اصول و روش تدریس صحیحی برای آموزش قرآن وجود ندارد .
شناخت مهمترین رکن در ایجاد انگیزه و مهارت است در قرآن مورد توجه قرار نگرفته
تلفظ قران به زبانی خارج از زبان رسمی و مادری است در آموزش با این نکته توجه نمی شود
به ظرفیت ذهنی و توان درک دانش اموزان در آموزش که چرا باید قرآن بخوانند توجه نمیشودو دانش اموز بزرگترها را مشاهده می کند که قران در مراسمات خاصی توسط افراد تلاوت می شود .بنظرتون تاثیر قران در زندگی را
د رک می کند ؟
استاد ما فقط صوری میخواهیم بگوییم درس قرآن داریم بدون داشتن برنامه کابردی برای آن!
نظارتی کارشناسانه بر درس قران وجود ندارد .
روش های اموزش تغییر می کنند اما تغییری در یادگیری دانش آموز نسبت به قرآن حاصل نمی شود .
اين مطالب
اولا خيلي كلي گويي است.
ثانيا نيازمند اسناد و پژوهش است.
ثالثا با اصلاح آنها، باز هم در شرايط فعلي اجرا اشكالات به جاي خود باقي است.
رابعا شما فكر مي كنيد محتوا در بهترين شرايط چند درصد مي تواند با كتاب هاي درسي فعلي كه بيش از 90 درصد با كتاب هاي رايج آموزش قرآن مطابقت دارد. و تمامي آن چه كه به نام آموزش روخواني و روان خواني و قرائت در كتاب هاي مشهور وجو دارد مطابقت مي كند.
پس اين كه بگوييم محتوا فقط ايراد دارد اين سخني ناپخته و برآمده از تعصب است.
خامساً خوب است كه حضرتعالي با اعتراف صريح خود در اين مجموعه از نوشته ها ديدگاه چندين ساله خود را نسبت به درس قرآن مطرح فرموديد.
يكي از سوال ها همين بود كه مجموعه حوزه پرورشي با ساعات آموزش رسمي قرآن زاويه دارد و همواره بر تضعيف آن اقدام مي كند. ( اما كسي باور نمي كرد. / اميد كه رفع شبه شده باشد. )
آقاي فرزاد ! ايشان كي گفته اند :
« دارالقرآن نباشد، مدرسه قرآنی نباشد، حفظ نباشد، طرح ملی نور نباشد، مسابقات قرآنی داننش آموزان و فرهنگیان نباشد. فقط من باشم؟ »
اولا لحن شما در نقد تند و گزنده و اهانت آميز است. ( در اغلب موارد )
ثانيا در نقد اول عين مطلب فرد را در « » قرار مي دهند و سپس نقد مي كنند.
ثالثا سخن آقاي نباتي اين است كه فعايت هاي قرآني بايد
1- در اهداف : هم راستا و هماهنگ
2- در اجرا : منسج و اثر بخش
3- در ارزيابي : كارآمد و موفق
و بر اساس مأموريت اصلي و ذاتي نظام تعليم و تربيت باشد.
مي شود بگوييد ايشان در كجاي سخنشان با اين فغاليت ها مخالف بودن؟
من نديدم. متشكرم
در بند يازده هم همان حرف ها را تكرار كرده ايد كه ايشان مخالف هستند. چون متني وجود ندارد لذا نيت خواني خالي از اشكال شرعي نيست.
شما گفته ايد : « بگذارید اعتبارات قرانی در جای خود و بنا بر قوانین موجود هزینه شود. و این به نفع شماست. »
مي شود مصاديقش را معين كنيد ( البته طبق قانون )
« شما در بند 22 گفته ايد : ... نیروهای حوزه پرورشی با حوزه آموزش عمومی قرآن بیگانه اند. »
در حالي كه بند 22 آمده است:
« 22- آيا مي دانيد بخش قرآن حوزه معاونت پرورشي با داشتن هزاران نفر كارشناس و مربي پرورشي با گسترده ترين فعاليت قرآني كشور ( زنگ قرآن مدارس ) به كلي بيگانه است؟! »
ايشان گفته اند: « بخش قرآن حوزه معاونت پرورشي » و نه مربيان پرورشي ....
اين يك مغالطه مشت نمونه خروار است.
جسارتاً خبرگزاري محترم صداي معلم نبايد هر مطلبي كه به نام نقد ارائه شد منتشر كند.
اين كار باعث تقليل جايگاه حرفه اي و تخصصي آن مرجع مي شود.
اغلب موارد در اين نقد، تهمت و وارونه جلو دادن مطالب است. و پاسخش يك جمله است:
« اين را من نگفته ام. »
سلام عليكم
مطبي با عنوان : نقدی بر یادداشت " 40 سوال قرآنی از وزیر آموزش و پرورش " در همين خبرگزاري آمده است.
ضمن تشكر به نظم مستقل كردن اين بحث كار چندان حكيمانه و سنجيده اي نيست. زيرا آقاي « فرزاد » كه نويسنده اين مطلب هستن ( طبق درخواست هاي مكررشان ) با جدا كردن بحث باعث دو پاره كردن بحث مي شوند.
دو شقه شدن مبحث آثار نامطلبوبي را در ادامه خواهد داشت. از جمله تعطيلي تدريجي مباحث
لذا پشنهاد مي كنم تا دير نشده مطالب را به اين بخش منتقل كنيد. تا ضمن ادامه گفتگو به آن ها نبز پاسخ داده شود.
با تشكر از توجه
دوست عزیز
آقا/ خانم
م.باقری
صدای معلم رسانه ای برای گفت و گو و تاسیس و تثبیت تفکر انتقادی است .
این حق افراد است که نظر دیگران را نقد کنند .
مگر این که بخواهیم آن ها را این " حق " محروم کنیم .
راستی سوالی داشتم:
در همین رسانه آقای " حج فروش " مطلبی در مورد کنکور نوشته است .
آیا تاکنون حجم عظیم نظرات را مشاهده کرده اید و یا برای شما مهم خودتان و بحث های خودتان است ؟
هیچ فکر کرده اید این دانش آموزانی که در ورطه فحاشی و توهین و... به یک نفر افتاده اند محصول و خروجی همین نظام آموزشی و از جمله شما " سروران گرامی " هستند ؟!
این ها همه درس معارف و قرآن شما را پاس کرده اند ...
آیا این ها شما را به فکر وا نمی دارد ؟
پایدار باشید .
« 20 - در سوال 35 و 36 باز بر طرح ملی نور تاخته اید و گفته اید که این طرح با سبک زندگی اسلامی در تناقض است. جناب آقای نباتی در بند های قبل در بحث تقدم پرورش بر آموزش یادآور شدم که شما علم کافی در زمینه علوم اسلامی ندارید و لذا طبق کدام پژوهش دینی اتان سبک زندگی اسلامی را می شناسید که الان در مورد تطابق یا عدم تطابق آن نظر می دهید. به قول معروف اول برادری اتان را ثابل نمایید بعد انتقاد کنید. »
كدام عقل سليم و انسان منصفي به چنين تعصباتي نام نقد مي گذارد؟!
از خبرگزاري صداي معلم در تعجب هستم كه چرا تسليم فشارهاي مكرر شما شد.
جاي تأسف است كه يك كارگزار به نام قرآن چنين تعصباتي دارد.
معلوم نيست شما چه كسي را به نام « نقد » مورد « انتقاد » قرار داده ايد ؟
1- نويسنده را ؟
2- يا كتاب هاي درسي را ؟
3- معلمان را ؟
4- سازمان پژوهش را ؟
5- مؤلفان را ؟
به عنوان نمونه از نوشته شما
1- « لذا به نظر می رسد مهمترین و گسترده ترین ضعف در زنگ قرآن همین کتب آموزشی است. »
2- « حجم کتاب بالا است و اصلا توجهی به کاربردی بودن آن در زندگی ندارد. »
3- « مولفین کتاب های درسی عامل اول و اصلی ناکارآمدی زنگ قرآن هستند که برای احیاء آن تغییر کتب آموزشی در تمام مقاطع تحصیلی لازم و ضروری است. »
4- « آیا به نظر شما مهمترین عامل و علت مستقیم در ناکارآمدی این زنگ دارد تالیفات کتب آموزشی که دست بر قضا شما عضو مولفان آن هستید نیست؟ »
6- « نگارنده با نظر وزیر محترم آموزش و پرورش موافق است که عرض نمودند «در حوزه آموزش و پرورش، مأموریت اصلی ما آموزش عمومی قرآن است.»(ایکنا، 9 مرداد 97 ، کد خبر: ۳۷۳۴۶۶۸).
* به همين دليل اين بخش را مورد اين همه لطف قرار داده ايد !!!!!
9- « یک سری از کتب مدارس قرآنی را استاد عزیز جناب آقای کریم دولتی تالیف نموده اند. قطعا همه دوستانی که در آموزش قرآن دستی بر آتش دارند جناب استاد دولتی را می شناسند . »
10- « ولف کتاب آموزش درسی ما را زیاد نمی شناسند به لحاظ علمی هم در سطح داشجوی فلسفه تعلیم و تربیت در کدام دانشگاه هم بماند. شما بفرمایید فلسفه تعلیم و تربیت چه ارتباطی با علوم قرآنی دارد؟ بله اگر کتاب تالیفی دکتر کریم دولتی تالیف شما را زیر سوال برده قطعا ایراد از تالیف شما بوده . چرا که شما حداقل به لحاظ آکادمیک سلبقه قرآنی ندارید. »
كه « بدون شرح » نشانگر خيلي چيزهاست.
اثرگذاری درسته نه اثرگزاری
نباتی چرا باید موقعیت خودشو به خطر بندازه..این بنده خدا هم دغدغه قرآن داره..از بودجه هایی که حیف شده اونم فقط به خاطر کارهای تبلیغی و ترویجی که وظیفه آموزش و پرورش نیست و اوقاف و سازمان تبلیغات باید خرج کنند خبر داره و به خاطر امثال من و تو الان داره خودشو با این نظرات اذیت میکنه
میتونه حقوقشو سر برج بگیره و راحت بره خونه
خواهشا کمی انصاف داشته باشید حداقل یک بار برو رو در رو باهاش صحبت کن
یه استادی داشتیم تو یک سوالش اشتباه تاپی داشت. ما هی بهش گیر دادیم که آقا خودتون هم اشتباه تاپی دارید و پس هم همه اشتباهخ دارن و سخت نگیر ید و از از ای حرفهای استاد شاگردی (البته به شوخی) ایشون خاطره خوبی گفت که یه روز یه معلم به دانش آموز میگه بنویس صابون. دان اموزش می نویسه ثابون. معلم بهش گیر میده صابون درسته نه ثابون. دانش آموزه به معلمش میگه اقا الان این صابون که کف نمیکنه چه صابون شما چه ثابون من. حال نقل من و شما هم همینه. چه اثرگذاری من چه اثر گزاری شما هیچ کدوم اثری ندارن. اشتباه تایپی همیشه هست مخصوصا برای من که برنمیگردم و مرور نمیکنم اشتباهات تیپیم رو به علت وقت کمی که دارم. حالا به جای ایراد گرفتن تایپی پاسخ سوالاتم رو بدید. البته نه شما. خود آقای نباتی.
پس تا مثل شما شدن راه زيادي مانده است.
از سوي ديگر از اين كه كاري براي قرآن كرده باشم يقين ندارم؛ پس به خود نمي بالم. اما از دو حادثه هراس دارم:
1- قصور در بي سوادي دانش آموزاني كه همه فرزندان علي و فاطمه اند و چشم يوسف زهرا به آن ها و تربيت آن هاست. اما اغلب فراموش كرده و به دنياي خود مشغول شده ايم.
از آيات 103 تا 105 سوره كهف كه هر لحظه بايد آن را به ياد آورد.
2- و از روز « تُبـلَي السَّرائِر » كه رسول خدا قرآن به كف از امتش شكايت مي كند كه ايشان قرآن را مهجور رها كردند. ( همچنان كه قرآن ناطقش را بي كس گذاشتند.) همواره از خود پرشيده ام آيا آن روز، پاسخي داري؟
و « تَقـوا » شرط قبولي است.
« اِنَّما ( فقط و فقط ) يَتَقَبَّلَ اللهُ مِنَ المُتَّقينَ »
مگر اغلب اساتيد قرآن كشور رشته اشان علوم قرآني است؟
مگر آموزش قرآن جزء رشته تخصصي علوم و معارف قرآني است؟ مگر چند واحد روش تدريس قرآن مي گذرانند. كم تر از آنچه كه يك معلم ابتدايي مي گذراند.
بنده در هر دو رشته تدريس كرده ام.
پاسخ به اين سؤال ها شما را نگران كرده كه به وحشت افتاده ايد.
اين 40 سؤال ها اعم اغلب نگراني همه معلمان است.
شما فكر كنيد يك معلم ابتدايي از وزير سؤال كرده، آيا بايد رشته علوم قرآني تحصيل كرده باشد تا سؤال هايش را بپرسد.
مغالطه و بهانه جويي نكنيد.
ظاهرا حضرتعالي با آقاي وزير يار غار و رفيق گرمابه و گلستان هستيد. كه اين همه از غم او شما را متالم و شاديش شما را مسرور و مبتهج مي كند.
درود بر شما كه آن چنان يار وفادار و ايثار گر ايشان هستيد كه عقلا و متفكران در مقام مقايسه با برادر دچار تامل مي شوند.
خدا شما را با ايشان محشور فرمايد.
و ايشان را با شما
اصلاً به گفته شما اين آقاي نباتي بي سواد امّي، جاهل، معلم نديده، دست نشانده اجنبي، ضد دين، گرگ در لباس انسان، دشمن با قرآن و ...
چرا برادر از 40 سؤال فرار مي كنيد؟!!!
چرا نمي گوييد اعتبارات 263 ميليارد توماني آموزش عمومي قرآن كجا هزينه شده است؟
از شما مي پرسم : مگر كسي سوال را نقد مي كند
مقاله را نقد مي كنند و نه سوال را
مگر شما وزيري كه دنبال موضوع هستي
چرا وزير خودش نمي آيد؟!!!
و اگر وزير گفته دنبال كني چرا اين طور به سبك جاهليت قبل از اسلام و متعصبانه ؟!!
خب ايشان كس ديگري را مأمور كنند كه بر موضوعات و مطالبات مسلط باشه نميشه؟
و متاسفانه اغلب ايشان هم به اين شيوه خو گرفته اند.
و بلكه دل بسته اند.
ولي روزي همه بايد در پيشگاه الهي جواب دهند.
شك نكنيد يك روز صبح زود كه چشماتون رو باز كرديد
مي بينيد صبح قيامته
آن وقت است كه گناهكاران خواهند گفت:
« يـا ليـتـني ! كنـت تـرابـا »
اي كاش من خاك بودم.
« تـا صبـح فـردا وقتي نـمانده. »
پس داري تهمت مي زني
و اگر مي داني كه چقدر است و نمي گويي
دروغ مي گويي
( همان طور كه خود قرآن كريم هم داروست. )
اما وقتي به برنامه درسي عمل نمي شود.
و مراقبت هاي لازم انجام نمي گيرد.
داروساز چه تقصيري دارد؟
از مترقي ترين قوانين دنياست. ( به زعم ما )
حال اگر به آن عمل نمي شود.
و در نتيجه اين وضعيت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي ماست.
پس بگوييم قانون اساسي به درد نمي خورد.
پس قانون اساسي و قانون گذار عوض شود؟!!
اين شرط عقل است؟
تمام قد و كامل اجرا شده
ولي موفق نبوده است؟!!
در بهترين حالت
و با تغيير كتاب چند درصد محتوا تغيير خواهد كرد؟
10 درصد؟
20 درصد؟
30 درصد؟
يا 80 درصد؟!!!
اتفاقا 80 درصد كتاب هاي درسي با كتاب هاي آموزش قرآن موجود يكي است.
پس كتاب و مؤلف بهانه است.
براي فرار از اين كه بايد پاسخگو باشيد
كه سال هاست مديريت كميسيون آموزش عمومي قرآن كشور در دست معاونت پرورشي است.
براي فرار از اين كه چه كرده ايد
و اعتبارات 300 ميلياردي آن كجا هزينه شده
تقصيرها را بر سر كتاب درسي مي اندازيد!!!
در روستاي ما يه مش غلام بود كه 11 پسر گردن كلفت داشت.
هر موقع كار سختي پيش مي يومد، مي گفتن :
مش غلام و پسراش رو بگين بيان اتوبوس تو گل مونده رو هل بدن.
اما وقتي عروسي و عزا بود هيچ وقت اسم از مش غلام و پسراش نمي آوردن.
چون زياد بودن ... !!!
آري وقتي پول هست، چند صد هزار آموزگار و دبير قرآن وجودشون هم خبر دار نمي شه ( تا براشون آموزش بزارن و كلاس هاشون رو تقويت و حمايت كنن )
اما همين كه مي خوان يقه يه مقصر رو بگيرن كه چرا مردم در قرآن خوندن بي سوادن، زود ميگن آموزگار پايه، كتاب درسي و ساعت آموزشي ... !!!
موضوع طرح چند سوال از وزير محترم كه اين همه نقد و توهين و تحقير نمي خواهد.
ايشان چند سوال پرسيده، جرم است؟
نقد نكرده، سؤال پرسيده، جرم است؟
تهمت نزده، سؤال پرسيده، جرم است؟
گفته در فعاليت هاي قرآني يك وزارت بايد
انسجام انديشه باشد. اين سخن جرم است؟
وحدت عمل باشد، اين سخن جرم است؟
اسناد تحولي محور باشد، اين سخن جرم است؟
اعتبارات آموزش عمومي قرآن بايد در راه « آموزش » « عمومي » قرآن بر اساس مأموريت ذاتي و وظيفه آموزش و پرورش هزينه شود، جرم است؟
مسابقات موضوعيت ندارد بلكه بايد در خدمت آموزش عمومي همه دانش آموزان باشد جرم است؟
مگر رهبري نفرمودند :
« حقيفتا قرآن در آموزش و پرورش مهجور است. »
اين كه يك كارشناس حوزه ستادي وزارت سال هاست در راستاي تحقق منويات مولا و امامش سينه چاك كرده جرم است؟
آيا به جاي « بي اختيار در اختيار بودن »
« آتش به اختيار » است جرم است؟
« بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَت ؟ »
غم مخور روزی ولیّ و قلب امکان می رسد
مصلح عالم، ولیّ حیّ سبحان می رسد
تکیه بر دیوار کعبه می دهد محبوب حق
از دهان دٌر نشانش صوت قرآن می رسد
چون نمی گردد عمل دستور قرآن در جهان
بهر اجرا مجری احکام یزدان می رسد
ما مریضیم و دوائی نیست بر درمان ما
آن طبیب ما مریضان بهر درمان می رسد
در ثاني چرا حرف در دهان مردم مي گذاريد؟
ايشان گفته اعتبارات قرآني كجا هزينه شده
نگفته شما خورديد و برديد؟
«ضمن تشكر صميمانه از عنايت شما نسبت به امر خطير آموزش عمومي قرآن در وزارت آموزش و پرورش، آنچه بيان شد، تنها بخشي از واقعيات است كه امكان نشر آن امكان پذير دانسته شد. اميد است اين نوع مسائل ( و ساير موارد ) با مديريت داهيانه و روحيه انقلابي حضرتعالي به نحو مقتضي حل و فصل گردد»
سخنان بیان شده برگرفته از اعماق دل معلمان این کشور است . هرگز دل به باطل بون حقی و حق بودن باطلی گواهی نمی دهد . ما همه داخل یک کشتی هستیم . چشم باز کنیم ببینیم که چه می کنیم و چه کاری باید انجام دهیم .
قاعده علمي آن است كه
*** « مقاله » را نقد مي كنند.
*** « سؤال » را جواب مي دهند.
*** وقتي مدير به جاي پاسخگويي
جاي منتقد مي نشيند، اين شعر معنا مي يابد:
*** تنها نه ز سستی هنری سر نزد از ما،
*** در بی هنری نیز به جایی نرسیدیم.
*** وَ لا تَـكونوا كَـالَّـذيـنَ قـالـوا سَـمِعـنا
وَ هُم لا يَسـمَـعونَ
*** سوره انفال، آیه ۲1
1- تلاش در كسب اطلاعات صحيح و دقيق از وضعيت موجود از طريق بخش هاي مرتبط حوزه ستادي
2- ايجاد وحدت انديشه و انسجام عمل در آموزش ها و فعاليت هاي قرآني مطابق اسناد تحولي با رويكرد سيستمي با هدف كارآمدي و اثر بخشي برنامه ها
3-تمركز بر مأموريت ذاتي و قانوني وزارت متبوع، در تحقق اهداف آموزش عمومي قرآن و اجتناب از سطحي نگري و موازي كاري
4- با توجه به اصل كيفيت بخشي برنامه هاي رسمي و كاستن از كميت هاي هزينه هم فايده مانند اغلب فعاليت هاي غير رسمي
32- آيا مي دانيد با آن كه عمده آموزش ها و فعاليت هاي قرآني با توجه به رسالت نظام تعليم و تربيت رسمي كشور و نيز گستردگي كلاس هاي قرآن و كتاب هاي درسي بر عهده دو معاونت پژوهشي و آموزشي است، اما همواره اعتبارات آموزش عمومي قرآن و ساير امكانات يكجا و تمام و كمال به حوزه معاونت پرورشي اختصاص مي يابد؟!! آيا اين رويه غلط و عادت ديرينه نيازمند اصلاح نيست؟
33- آيا نمي شود اين همه تهديد را با تمركز بر مأموريت ذاتي، رسالت حقيقي و وظيفه قانوني نظام رسمي تعليم و تربيت اسلامي، بر آموزش عمومي قرآن و كيفيت بخشي ساعات آموزش قرآن، تبديل به فرصت كرد؟!
« متاسفانه قرآن همچنان اولویت اول جامعه نیست» به نکاتی اشاره نمودند این که « اما این ادعا که معلمان خوب درس نمیدهند، دانش آموزان یاد نمیگیرند و آموزش قرآن در مدارس به درستی صورت نمیگیرد، جای بحث دارد. اینگونه ادعاها نیاز به پژوهش های علمی و گسترده دارد »
چهل سؤال قرآنی مطرح شده می تواند مبنای همان پژوهش های علمی وگسترده قرار بگیرد..
مدیر کل محترم در قسمتی از سخنانشان به این نکته اشاره کردند که « متاسفانه امروز قرآن و فعالیت قرآنی با وجود کارهای بسیاری که انجام شده است، همچنان اولویت اول جامعه نیست .» مشکل کجاست که مقام مسئول ما اینگونه اظهار نظر می کند . بودجه نیست ؟ ، اعتبار نداریم ؟ یا اینکه بدون توجه با واقعیات و اطلاعات غلط و کارشناسی نشده دست به اقدامی زده ایم که هم از لحاظ مالی دچار خسران شدیم وهم از لحاظ معنوی .
جامعه ی هدف آموزش عمومی قرآن ، عموم مردم است « خانواده ، دانشگاه ، اصناف و ...» آیا اعتبارات و بودجه های ما آموزش عمومی قرآن را مورد هدف قرار داده است . یا تنها جمع خاصی از قرآنی های این جامعه را . ما غافل شدیم از عموم مردم و تنها به بخشی از جامعه توجه کرده ایم . در واقع آنها را رها کردیم . بعد می گویم قرآن اولویت اول جامعه نیست .
پرسش های مطرح شده از وزیر محترم دقیقا اشاره به همین آسیب می کند .
شما مرض هستيد. / حتما به روان پزشك مراجعه كنيد.
بى شك زبان دريچۀ روح آدمى است؛ بدین معنا که از لابه لاى كلمات هر كس به خوبى مىتوان به اعماق درون و شخصیت وجودی او پى برد؛ چرا که سخن انسان از روح و درون او منشأ میگیرد. بنابراین اين دو در يكديگر تأثير متقابل دارند. امام علی”علیه السلام” در این زمینه فرمود: «الَانْسانُ لُبُّهُ لِسانُهُ؛خلاصۀ وجود انسان در زبان اوست!». میتوان گفت منظور از این روایت این است که شخصیت و باطن هر کس در زبان و کلماتش بروز و ظهور دارد.پیامبر گرامی اسلام”صلی الله علیه و آله” در نکوهش بدزبانی فرمود: «إنَّ شَرَّ النّاسِ مَنزِلَةً يَومَ القِيامَةِ مَن يُخافُ لِسانَه، أو يُخافُ شَرَّه؛ بىگمان بدترين مردمان از نظر جايگاه در روز قيامت كسى است كه [مردم] از زبانش يا شرّش بترسند».پيامبر اكرم”صلی الله علیه و آله” همواره به پيروان خود مى آموخت كه خشونت گفتارى را به طور كامل ترك كنند و نه تنها تندى زبان و پرخاشگرى و دشنام گويى را زير پا بگذارند؛ بلکه حتّى از فرياد زدن و بلند سخن گفتن هم بپرهيزند و به هيچ صورتى از صورتهاى خشونت گفتارى آلوده نباشند.
رسول خدا”صلی الله علیه و آله” فرمود: «أ لا أخبركم بشرار رجالكم؟ قلنا: بلى يا رسول اللّه! فقال: إنّ من شرار رجالكم البهّات، الجرىء الفحّاش ...؛ آيا شما را از بدترين مردانتان آگاه نسازم؟ گفتيم: بله، اى رسول خدا! فرمود: بدترين مردان شما كسى است كه تهمت زن، بداخلاق، بدزبان و دشنام گو باشد».
و این ویژگیهای حدیث پیامبر (ص) تا الان در تمامی کامنتهای شما ملاحظه می شود و بیشتر، باطل بودن سخنان شما را آشکار می سازد .
در کارخانهای که ره عقل و فضل نیست
فهم ضعیف رای فضولی چرا کند
متن 40سوال استاد نباتی را دقیقا مطالعه کردم و با توجه به سوابقی که از ایشان در زمینه های قرآنی در حدود 24سال اخیر می شناسم درک می کنم که تمام مطالب را دلسوزانه و بر اساس مشاهدات میدانی خود در دوره ابتدایی در سطح کشور داشته اند. و درد دل بسیاری از معلمان است . که بعضا خیلی وقت ها ما بدلایل مختلف و شاید مصالح شخصی جرأت بازگو کردن آن را نداریم.
در دوره ابتدایی با توجه به ویژگیهای روانی دانش آموزان تک معلمی باید اعمال گردد . تا دانش آموز در امنیت روانی لازم به آموزش و پرورش دینی دست یابند.
کتب درسی در سالهای اخیر که تغییر کرده هرچند نقدهای بر آنها وارد است .ولیکن در آموزش ابزار مفیدی برای معلمان بوده است.نکته این است که تصور می شود کلاس و درس مختص به کتاب درسی است در حالیکه کتاب یکی از ابزار های آموزشی معلم است.
اینجا ابتدایی و مربی پرورشی مطرح نیست . اینجا دنبال این هستیم که چه کرده ایم با کلام خدا ،در جامعه قرآنی زندگی می کنیم ولیکن به مفاهیم قرآنی توجه نمی کنیم و تربیت قرآنی حاصل نمی شود. چند نکته در پازل آموزش و پرورش ما به ریخته است
---روحیه مطالبه گری را خود بیاموزیم و به کودکان یاد دهیم. تا چنین نباشد که با مطالبه گری یک شخص ساعت های وقت صرف تخریب همدیگر و........ کنیم .و از اصل قضیه که باید در محضر قرآن و فردای فرزندانمان پاسخگو باشیم ،دور شویم.
1-واقعا بین معاونت های آموزشی و پرورشی در آموزش و پرورش همسویی نیست و هر کس کار خود را می کند بهبیرون فعلا کار نداریم خودمان با خودمان درگیریم و برای جامعه نسخه می پیچیم
3ما وظیفه آموزش بچه های معصومی را بر عهده داریم که می خواهند از نظر باورها با قرآن آشنا و با مفاهیم آن انس بگیرند . ما در مدرسه نه فرصت ،نه امکانات انسانی و مالی کافی را برای پرورش حافظ و قاری حرفه ای نداریم و وظیفه ما نیز نیست
4آموزش معلمان را در سالهای اخیر فراموش کرده ایم و بعضا نیروهایی به بدنه آموزش ابتدایی بدلیل کمبود نیرو تزریق شده اند که با کمترین آموزش در کلاس حاضر شده اند.(مثل نیروهای که از پیش دبستانی وارد ابتدایی شده اند- تدریس مدیر و معاون با مشغله بالاو .....)
5- بجای مناظر و کشیدن اطلاعات به رخ همدیگر که هیچ دردی را دوا نخواهد کردبیاییم با جلسات ،همایش ها و ... ببینیم چه باید کرد تا شرمند قرآن نباشیم.
7-در استان مان در سال های اخیر با توجه تغییرروش تدریس قرآن در سال های اخیر شاهد روند روبه رشد روخوانی دانش آموزان بوده ایم و بیاییم در تدبر و انس دایمی قرآن هم تلاش های ارزشمند ی داشته باشیم.
8-معلم حرف اول و آخر را در آموزش می زند ببینیم برای معلم چه کرده ایم
9- زحمات دیگران را ارج نهیم و به فکر رشد و بالندگی باشیم.
1- به شما چه كه بيش از 90 درصد از دانش آموزان كشور، در طول زندگي خود، فقط در زنگ قرآن مدرسه با قرآن آشنا مي شوند و موقعيت يادگيري قرآن به هر دليلي در جاي ديگري براي ايشان فراهم نمي شود؟ آيا همين يك مورد در توجه جدي به احياء زنگ قرآن مدارس كافي نيست؟
2- به شما چه كه براي هر دانش آموزان در طول دوران تحصيلي، بيش از 800 ساعت آموزش رسمي قرآن در نظر گرفته شده است؛ ولي به دلايل مختلف از جمله كم توجهي مفرط، از كارآمدي و اثر بخشي لازم برخوردار نيست؟
3- به شما چه كه زنگ آموزش قرآن مدارس، گسترده ترين فعاليت قرآني كشور است كه همه ساله در مدارس سراسر در جريان است و كارآمدي آموزش هاي آن نيازمند عزم ملي، برنامه ريزي، حمايت و پشتيباني مستمر و تخصيص اعتبارات مورد نياز براي تأمين امكانات آموزشي و باز آموزي مدرسان و معلمان است؟
آقاي دكتر نباتي !
5- به شما چه كه تحقق هدف چشم انداز نظام آموزش عمومي قرآن كشور يعني « نهادينه شدن فرهنگ انس با قرآن کريم و تربيت ده ميليون حافظ قرآن در جامعه » بدون توجه به رفع مهجوريت از زنگ قرآن مدارس و اثر بخش آن، عملاً امكان نداشته و در حد شعار خواهد ماند؟ ( كافي است نگاهي به آمار مجموعه حافظان قرآن كريم ( آمار رسمي ) در چهار دهه اخير بياندازيد تا متوجه ضايعه بزرگ بي توجهي به زيرساخت آموزش عمومي قران بشويد. )
7- به شما چه كه ساعت رسمي آموزش قرآن مدارس، با مشكلات متعدد لاينحلي روبروست؛ از جمله تقليل ساعات كاري آموزگاران و در نتيجه تدريس آن توسط مديران و معاونان مدارس؟! و هيچ مرجعي در صدد رفع اين نوع تناقضات نيست؟!
8- به شما چه كه اين آسيب از طريق مصوبه شوراي معاونان محترم وزير در بخشنامه سامان دهي نيروي انساني و الزام مديران و معاونان مدارس به تدريس براي درس قرآن پيش آمده است؟!
9- به شما چه كه پرداختن به طرح و برنامه ها و فعاليت هاي تأسيسي و سخت افزاري ( مااند طرح ملي حفظ جزء 30 ) به مراتب پرهزينه تر و كم بازده تر از فعاليت هاي مكمل و نرم افزاري و حمايتي است؟! و تنها به بالابردن انتظارات جامعه از وزارت آموزش و پرورش منجر شده است؟ ( آيا سابقه طرح هاي ملي حفظ و ... در همين دولت محترم كفايت نمي كند؟! )
10- به شما چه كه چرا همه دارالقرآن هاي آموزش و پرورش توسط اقاي دكتر حميد رضا حاج بابايي وزير اسبق آموزش و پرورش يك شبه تعطيل گرديد؛ ولي آقاي دكتر علي اصغر فاني وزير محترم بعدي بلافاصله مجدداً آن را راه اندازي كردند ؟!
11- به شما چه كه چرا 10 هزار مدرسه قرآن در دوره وزارت آقاي حاج بابايي در وزارت آموزش و پرورش راه اندازي شد، ولي در دوره آقاي فاني يكجا تعطيل گرديد؟! ( طرح ملي حفظ قرآن با سه ميليون و سيصد هزار نفر حافظ اسمي هم به همين شكل )
12- آيا اين نشان دهنده آن نيست كه وزارت آموزش و پرورش هنوز نمي داند چه مأموريت و وظيفه خطيري در حوزه قرآن در وزارت آموزش و پرورش بر عهده دارد؟!
13- به شما چه كه از وزراي محترم سؤال كني كه راه اندازي ده هزار مدرسه قرآني و ... با كدام كارشناسي تصميم سازي شد؟! و چرا توسط وزير محترم بعدي يك شبه و يكجا تعطيل شد؟!
14- به شما چه كه در چند سال گذشته، چرا ده ها ميليارد تومان از بودجه آموزش عمومي قرآن براي آموزش عمومي قرآن هزينه نشد؟!
15- به شما چه كه سهم هزاران كلاس درس قرآن از بودجه چند ده ميلياردي آموزش عمومي قرآن « صفر ريال » است؟!
16- به شما چه كه سهم بازآموزي مدرسان و معلمان از بودجه آموزش عمومي قرآن « صفر ريال » است؟!
17- به شما چه كه بخش اعظم اعتبارات آموزش عمومي قرآن ( و بلكه تمامي آن ) در فعاليت هاي غير ضروري مانند دارالقرآن ها و مسابقات بين المللي قرآن، مسابقات قران فرهنگيان و ... هزينه مي شود؟!
19- به شما چه كه مسابقات بين المللي قرآن وظيفه قانوني و رسمي سازمان اوقاف و امور خيريه است ( مسابقه شكوفه ها ) ؟!
20- به شما چه كه فعاليت هايي مانند دارالقرآن ها و مسابقات بين المللي قرآن و ... چه آسيب هاي جبران ناپذيري را به آموزش عمومي قرآن وارد كرده و مي كند؟ ( از اتلاف اعتبارات گرفته تا جذب نيروهاي توانمند در مراكز مذكور و در نتيجه گسترش شكاف آموزشي و پرورشي و محروميت مدارس كشور از اعتبارات تخصيص يافته و معلمان توانمند )
21- به شما چه كه يكي از دلايل كم توجهي به زنگ قران و پاسخگو نبودن معلمان در قبال اهداف پيش بيني شده در برنامه درسي قرآن وجود اين مراكز قراني و ايجاد انتظارات نادرست در مدارس و معلمان است ؟! ( هم چنان كه تدريس قرآن توسط مربيان پرورشي در معدودي از مدارس، چنين انتظاري را در عده زيادي از معلمان ايجاد كرده كه وظيفه تدريس قرآن وظيفه مربي پرورشي است. )
22- به شما چه كه بخش قرآن حوزه معاونت پرورشي با داشتن هزاران نفر كارشناس و مربي پرورشي با گسترده ترين فعاليت قرآني كشور ( زنگ قرآن مدارس ) به كلي بيگانه است؟!
23- به شما چه كه اجراي طرح هاي ملي چون حفظ قرآن و معرفي حدود سه و نيم ميليون نفر حافظ قرآن به بهانه تربيت ده ميليون حافظ قرآن جز رسوايي و تعطيلي و هزينه ده ها ميليارد تومان حاصلي نداشت؟
24- به شما چه كه با اين اعتبارات چند ده هزار معلم را مي شد آموزش داد و چند ده هزار كلاس را به كم ترين امكانات مجهز كرد ( هر كلاس حدود 50 تا 100 هزار تومان وسيله آموزشي از قبيل لوحه آموزش روخواني، لوح فشرده قرائت، كتاب راهنماي معلم، مصحف شريف )
آقاي دكتر نباتي !
26- به شما چه كه در جامعه اسلامي ما قاريان و حافظان نخبه اش، نفرات اول تا سوم مسابقات بين المللي هستند، در حالي كه اعم اغلب مردمش بي سواد قرآني هستند؟ ! آيا غير از اين عمل كرده ايم؟
27- به شما چه كه نخبه گرايي بر سر آموزش عمومي قرآن در وزارت چه بلايي آورده است؟ ( افزايش شكاف تدريجي بين دانش آموزان و جامعه قرآني )
28- به شما چه كه اعم اغلب فعاليت هاي قرآني با « اسناد خمسه » تحولي در تضاد و تناقض آشكار است؟ ( سياست هاي ابلاغي رهبري، سند تحول بنيادين، سند برنامه درسي ملي، مصوبه اهداف آموزش عمومي قرآن، سند راهبردي آموزش عمومي قرآن)
29- به شما چه كه مهجوريت قرآن در وزارت شما نتيجه بي خبري يا بي توجهي متوليان و يا عدم دسترسي ايشان به اطلاعات صحيح از سوي مديران مياني است؟
آقاي دكتر نباتي !
31- به شما چه كه به جز كتاب هاي درسي قرآن، چه تعداد عنوان كتاب موازي در معاونت پرورشي شما در حوزه آموزش روخواني، روان خواني، مفاهيم و ... تا كنون تأليف شده است كه اغلب مغاير با برنامه هاي درسي و مصوبات است؟ ( كمترين آسيبش رشته كردن پنبه هاي دروس رسمي و قانوني است. )
33- آيا نمي شود اين همه تهديد را با تمركز بر مأموريت ذاتي، رسالت حقيقي و وظيفه قانوني نظام رسمي تعليم و تربيت اسلامي، بر آموزش عمومي قرآن و كيفيت بخشي ساعات آموزش قرآن، تبديل به فرصت كرد؟!
آقاي دكتر نباتي !
درباره « طرح ملي حفظ قرآن كريم » در وزارت آموزش و پرورش:
34- به شما چه كه اين طرح با اسناد تحولي در تناقض آشکار است؟!
36- به شما چه كه طراحي اهداف و محتواي اين طرح با نياز و ذايقه و توان اغلب دانش آموزان تناسب معناداري ندارد؟
37- به شما چه كه برنامه ريزي در اين طرح چه در هدفگذاري و چه در محتوا و چه در روش يادگيري آنقدر کلي و عمومي است که بين مخاطب عام و خاص تفاوتي قايل نشده است؟
38- به شما چه كه از نظر روان شناسي يادگيري محرک هاي خارجي مانند جايزه کمتر به تحرک و انگيزه دروني منجر شده و اغلب يادگيري ها در اين روش به سرعت به فراموشي سپرده مي شود؟! ( با توجه به عدم رعايت مراحل و مراتب حيطه هاي يادگيري بلوم و نظريه هوش هاي چندگانه هوارد گاردنر و ... در اين طرح )
۴۰- به شما چه كه همين طرح و چنين طرح هايي بارها و بارها در طول چند دهه اخير با تخصيص اعتبارات چشمگير برگزار آن هم نه در چنين وسعت و براي دانش آموزان کل کشور بلکه در جامعه آماري بسيار محدودتر و از سوي ارگان هاي مرتبط با داستن افراد و امکانات لازم اما عمدتا موفق و پيش برنده نبوده است؟!
به نرم اینجور با عصبانیت نمیشود به نتیجه رسید. در یک فضای آرام میشود به گفتگو پرداخت. من به آقای نباتی چون در وزارتخانه هستند و دسترسی به وزیر محترم را داراند پیشنهاد دادم که یک جلسه ای را با ایشون تدارک ببینند و بعد ما هم در خدمت ایشون بریم و هر دو حرف هامون رو بزنیم و بعد تصمیم با آقای وزیر. پیشنهاد بدی است؟
به كسي كه منافعش در نفهميدن است.
آقای سید علی محبی ؟!!!!
خواننده محترم / سلام
در تعدادي از كامنت ها اصرار بر اين است كه دو مطلب را ترويج دهند:
1- ناتواني دانش آموزان به دليل محتواي آموزشي است.
2- مقصر مؤلف كتاب ( به ويژه آقاي رضا نباتي ) است.
در صورتي كه كتاب هاي درسي بر اساس مباني و اصول و مراحل زير توليد و عرضه مي شود :
1- مستندات شوراي عالي آموزش و پرورش ( مانند سند تحول بنيادين/ سند برنامه درسي ملي )
2- راهنماي مصوب برنامه درسي ( قرآن )
3- راهنماي مصوب برنامه درسي هر يك از دوره هاي تحصيلي چهارگانه
4- راهنماي مصوب برنامه درسي پايه هاي تحصيلي 12 گانه
تاليف كتاب در دو شوراي علمي با حضور متخصصين موضوعي و تربيتي زير طي مراحلي انجام مي شود:
1- شوراي برنامه ريزي درسي
2- شوراي تاليف كتاب درسي
3- توسط متخصصين موضوعي و معلمان اعتبار بخشي مي شوند.
4- دوره هاي تامين مدرس كشوري و استاني برگزار مي شود.
5- برنامه هاي درسي در سال اول و دوم اجراي آزمايشي مي شوند.
6- در همين مدت توسط متخصصين ارزيابي مي شوند و پس از تاييد سراسري مي شوند.
1- برنامه درسي قرآن از حيث جايگاه علمي و قانوني كاملا اعتبار علمي دارد.
2- براي نقد آن بايد به پژوهش هاي معتبر رجوع كرد.
پس تخريب يك شخص آن هم بدون ادله
و تمسك به سفسطه كار شايسته اي نيست.
به ويژه براي يك نظام تربيتي كه داعيه دار مسئوليت تربيت اسلامي و قرآني جامعه است.
با تشكر از توجه شما
آقاي حيدري ( فرزاد ) به همسنگرتان هم بگوييد :
من نه آقـا يا خـانـم نـجـفـي يا فـرخ يا مـعـلـم حـق الـتـدرسـي هستم و نه تمايلي به پاسخ به فرد روان پريشي چون شما را دارم.
من حرف هايم را در سؤال هايم زده ام
و مـنتتـظر جواب آقـاي وزيـرم.
وانگهي
شما اداره حراست داريد. يا از طريق پليس فتا مي توانيد پيگير اين افراد باشيد كه چه كساني هستند.
اما به نظرم اين مسايل و فتنه انگيزي ها و رد و بدل كردن ها تا امروز تماما كار خودتان است. براي اهداف خاص
*حق پيگيري موضوع را براي خود محفوظ مي دانم.
هم چنين به زودي پاسخ مستدل و كاملاً رسمي به جمله به جمله توهين ها تهمت ها و تمسخرهاي شما را از طريق همين وب سايت صداي معلم ( البته با نام خودم ) منتشر خواهم كرد.
بي ترديد مسئوليت التهابات آفريني اين چند روزه بر عهده شما خواهد بود.
و السلام
رضا نباتي
22 مرداد 1397
آقاي حيدري ( فرزاد ) به همسنگرتان هم بگوييد :
من نه آقـا يا خـانـم نـجـفـي يا فـرخ يا مـعـلـم حـق الـتـدرسـي هستم و نه تمايلي به پاسخ به فرد روان پريشي چون شما را دارم.
من حرف هايم را در سؤال هايم زده ام
و مـنتتـظر جواب آقـاي وزيـرم.
وانگهي
شما اداره حراست داريد. يا از طريق پليس فتا مي توانيد پيگير اين افراد باشيد كه چه كساني هستند.
اما به نظرم اين مسايل و فتنه انگيزي ها و رد و بدل كردن ها تا امروز تماما كار خودتان است. براي اهداف خاص
*حق پيگيري موضوع را براي خود محفوظ مي دانم.
هم چنين به زودي پاسخ مستدل و كاملاً رسمي به جمله به جمله توهين ها تهمت ها و تمسخرهاي شما را از طريق همين وب سايت صداي معلم ( البته با نام خودم ) منتشر خواهم كرد.
بي ترديد مسئوليت التهابات آفريني اين چند روزه بر عهده شما خواهد بود.
و السلام
رضا نباتي
22 مرداد 1397
تکلیف را خودتان را روشن کنید .
یکبار شما می گویید مدرک آقای نباتی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی است غیر مرتبط با کار اوست .
و یکبار می گویید او که مدرک ندارد .
برای رفع شبه شما عرض می شود .
آقای نباتی امتحان جامع را گذرانده اند و الان در مرحله پایان نامه هستند .به این دانشجویان در این مرحله اطلاق دکتر جایز وصحیح است . می توانید سؤال کنید . هرچند که این اطلاعات کمکی به نوع تفکرات شما نمی کند . موضوع این است که اصلا شما شخصیت آقای دکتر نباتی را هدف قرار دادید نمی دانم چرا ؟ و تا اینجا حتی یک بحث علمی قابل قبولی که ادعا می کنید را مطرح نکردید .
جملات شما سرشار از توهین ، تهدید و خود بزرگ بینی است . احساس می کنم با طبل تو خالی مواجه شدم که فقط سرو صدا دارد . پس به جای ترور شخصیت افراد و تبعیت از هوای نفس اگر اهل معرفت و علم وآگاهی هستید به سؤالات آن جور که شایسته است پاسخ بدهید که اگر اینگونه باشد ما با گوش جان می شنویم و تجزیه و تحلیل خواهیم کرد . در غیر اینصورت وقت خود و دیگران را تلف نکنید .
دانا چون طبله ی عطار است ، خاموش و هنرنمای و نادان چون طبل غازی بلند آواز و میان تهی .
وقـتي دربـاره ي آمــوزش قــرآن در ايــران فــكــر مي كنيد ...
▪️« گسـترده تـريـن فــعـالـيـت قرآني كشـور »
✅ بـرگـزاري 34 ميلـيون 80 هـزار « زنــگ قـرآن » در ســال
1- تعداد دانش آموز : 12 ميليون و 800 هزار دانش آموز
2- تعداد مدرسه : 92 هزار مدرسه ( در چهار دوره تحصيلي )
3- تعداد كلاس : 568 هزار كلاس درس
4- تعداد كلاس قرآن ( در هفته ) : يك ميليون و 136 هزار كلاس درس قرآن
6- تعداد معلم قرآن : 390 هزار معلم قرآن ( آموزگار و دبير قرآن )
7- تعداد ساعات آموزش قرآن ( در طول 12 سال ) : 610 تا 650 ساعت ( براي هر دانش آموز )
8- تعداد صفحات كتاب هاي آموزش قرآن ( پايه هاي اول تا 12 ) : حدود 1400 صفحه
10- ميزان اعتبارات تخصيصي به آموزش عمومي قرآن كريم در آموزش و پرورش : حدود ( 200000000000 ) 200 ميليارد تومان
11- هزينه كرد اعتبارات در « آموزش قرآن » : ( هيچگاه در زمينه آموزش قرآن مدارس هزينه نشده است. )
▪️« از اين پس اگر درباره قرآن در آموزش و پرورش فكر مي كنيد ... به اين آمار هم بيانديشيد. »
همکار محترم
این کاهش بیشتر به علت فعالیت خود همکاران بوده است و ارتباطی با صدای معلم ندارد .
پایدار باشید .
جوابش همچنان باقی
به صد دفتر نشاید گفت
حسب الحال مشتاقی
هر دو مهم و اساسي
ولي هر دو « بي پاسخ »
اصرار بر تکرار اشتباهات پرهزینه و بی نتیجه تمامی ندارد.
شعارهای زیبا و بی مغز که فاقد حداقل چیستی و چرایی است همواره بیخ ریش فرهنگ کشور آویزان است.
کاش قبل از آنکه در طرح جنات ( حرم تا حرم ) دو طرف اتوبان از تهران تا قم را در طول دو دهه درختکاری کنند ( ۲۶۵ کیلومتر رفت و برگشت ) ابتدا اجرای آزمایشی کرده بودند. ...
از آن طرح ملی ۲۰ ساله چه به جای ماند ؟
هیچ !!!!!
شورای توسعه فرهنگ قرآنی رسما طرح ملی حفظ جزء ۳۰ را به بهانه آماده نبودن امکانات به سال بعد موکول کرد.
این یعنی اعلان شکست رسمی طرح ملی حفظ جزء ۳۰
این یعنی حیف و میل صدها میلیارد تومان اعتبارات آموزش عمومی قرآن
این یعنی ضربه شدید و جبران ناپذیر بر پیکر نحیف و رنجور ساعت درس آموزش قرآن وزارت آموزش و پرورش
این یعنی اختلال در نظام آموزش رسمی کشور
و سپس سکوت ( انگار اتفاقی رخ نداده است. )
فاعتبرو یا اولی الابصار !!!
سوره حشر ۲
چه كسي حفظ و رعايت حقوق دانش آموزان در طرح هاي متعدد در وزارت آموزش و پرورش را بر عهده دارد؟
حقوق دانش آموزان در اين طرح و برنامه ها كجا و چگونه رعايت مي شود؟
به عنوان مثال در طرح ملي حفظ جزء 30 :
آيا افزايش بيش از حد محتواي آموزش قرآن ( هر پايه حدود 100 صفحه كتاب درسي ) معقول است؟!
مشخصات طرح ملي حفظ جزء 30
حفظ 24 صفحه از قرآن ( بيش ترين صفحات در جزء 30 قرار دارد. )
حفظ 38 سوره ( 37 سوره + سوره حمد = بيش ترين سوره ها )
564 آيه ( بيش ترين آيات در اين جزء قرار دارد. )
به نظر مي رسد هيچكس مدافع حقوق دانش آموزان نيست.
چرا ؟!!!!