اشاره
حفظ قرآن كريم آنگاه كه در خدمت قرآن كريم قرار گيرد، مي تواند زمينه تدبر در قرآن كريم را فراهم آورد؛ اين امري مطلوب و بلكه لازم و ضروري است. اما بالعكس اگر قرآن كريم ابزاري براي حفظ باشد، مي شود طرح ملي حفظ جزء 30 كه بعيد است به صورت عمومي به تدبر در قرآن بيانجامد. لااقل تجربه اين نوع كج فهمي هاي رايج و باورهاي غلط در 40 سال گذشته هويداست.
رهبر حكيم و فرزانه انقلاب اسلامي نيز در طليعه فرمايش 5 / 5 / 1390 فرمودند : « يكي از چيزهايي که مي تواند تدبر در قرآن را به ما ارزاني بدارد، حفظ قرآن است. » و سپس به موضوع تربيت ده ميليون حافظ قرآن اشاره فرمودند. لذا بايد در عمل به دستور معظم له، اين مقدمه لازم كه جان طرح ملي حفظ قرآن است مورد توجه قرار گيرد.
از حوادث حيرت انگيز و باور نكردني و در عين حال تأسف بار در 40 سالگي انقلاب اسلامي، حذف شش ساعت از ساعات درسي آموزش قرآن مدارس ابتدايي به بهانه اجراي طرح به اصطلاح ملي حفظ جزء 30 قرآن است. طرحي كه از جهات مختلف ابهام انگيز و مسأله خيز است. از چيستي و چرايي طرح گرفته تا چگونگي اجراي آن در وزارت آموزرش و پرورش. طرحي كه شيوه اجراي راز آلود آن مصداق « هدف وسيله را توجيه مي كند. » مي باشد. چرا كه صرف شعاري تحريف شده از فرمايشات مقام معظم رهبري را سرلوحه قرار داده و يك شبه بدون هيچ مجوز و مصوبه اي از مراجع قانوني راه صد ساله را رفته و به قولي فتح الفتوح كرده است.
وظيفه حكم مي كند در مقابل چنين مواردي نبايد بي تفاوت بود و بايد از بروز آسيب هاي بيش تر، جلوگيري شود. لذا اين نوشته در صدد تبيين بخشي از واقعيت هاي موجود است و به اختصار به مسائلي كه در اين زمينه انجام گرفته، اشاره دارد.
الف - وجوه غير قانوني طرح
موارد متعددي از بخشنامه 132119/500 مورخ 4 مهر 1397 حوزه معاونت پرورشي كه با عنوان « نهضت ملي حفظ قرآن كريم » براي استان ها ارسال گرديده است، داراي ابهام، اشكال و ايرادات قانوني است.
-
امضاي خارج از اختيارات
امضاي بخشنامه و دستور العمل فوق با توجه به « اختصاص ساعات درسي به يك طرح فوق برنامه » خارج از اختيارات معاونت پرورشي است. بديهي است شوراي عالي آموزش و پرورش بايد به وظيفه خود در قبال چنين وضعيتي هر چه سريعتر عمل نمايد.
اختصاص ساعات درسي آموزشي به اين طرح، نيازمند مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش است. در صورتي كه چنين مجوزي صادر نشده است. در صورت ادامه اجراي طرح مذكور، در اسرع وقت بايد طي بخشنامه اي موضوع حذف بند اختصاص ساعات درسي به اين طرح اصلاح شود.
بيان اين نكته نيز مهم است كه اخذ تأييديه مقام عالي وزارت براي اين طرح، مجوزي براي رفع خطاي انجام گرفته نمي شود. مفاد توصيه هاي كلي ايشان نيز مؤيد همين مطلب است.
-
كميته مستند سازي » كجاست؟
« کميته مستندسازي » و « شوراي معاونان » بايد پاسخگو باشند که چرا چنين دستور العملي بدون موافقت معاونت هاي مربوطه ( سازمان پژوهش و برمامه ريزي آموزشي و معاونت ابتدايي ) به استان ها ارسال شده است؟ اميد است اين كميته، با ورود به رفع مشكلات قانوني، در جبران كوتاهي هاي قبلي اهتمام ورزد.
-
حذف زنگ قرآن، به نام سند تحول بنيادين
با كمال تعجب و تأسف در اين بخشنامه ادعاي عمل به راهكار 3-1 سند تحول بنيادين مطرح شده است. در حالي كه با مقايسه عنوان، هدف و شيوه عمل طرح ملي حفظ جزء ۳۰ قرآن، کاملا معلوم مي شود که در هيچ كجاي چنين بندي به حفظ قرآن اشاره نشده است.
« راهکار 3/1ـ توسعه فرهنگ اقامه نماز و اهتمام به برپايي نماز جماعت در مدرسه و تقويت انس با قرآن در دانشآموزان و توسعه فرهنگ و سواد قرآني با اصلاح برنامهها و توانمندسازي معلمان در راستاي تقويت مهارت روخواني و روانخواني در دوره ابتدايي، آشنايي با مفاهيم کليدي قرآن در دوره متوسطه اول و آموزش معارف قرآني در متوسطه دوم براساس منشور توسعه فرهنگ قرآني. » ( سند تحول بنيادين)
اين بند از سند تحول و نيز سند برنامه درسي ملي به روشني به موضوع تقويت مهارت روخواني و روان خواني در دوره ابتدايي و مفاهيم در دوره متوسطه اشاره دارد. اگر اسناد ملي کشور اين همه ابهام دارد که مي شود هر چيزي را به آن تحميل کرد پس بايد در اصل اين اسناد شک و ترديد کرد.
اين ادعا كه به « راهكار 3-1 سند تحول بنيادين عمل مي شود.» با حذف شش ساعت از زنگ آموزش روخواني و روان خواني قرآن مدارس در هفته، و اختصاص آن به موضوع حفظ قرآن، كاملاً مغايرت و غير قابل توجيه است.
-
طرحي بر خلاف برنامه درسي مصوب
در همين بخشنامه به استفاده از : « قرآن هاي رايج خط عثمان طه » اشاره و تأكيد شده است. در حالي که :
اولاً ) طبق مصوبه برنامه درسي رسم الخط بايد آموزشي باشد. ثانيا ) قرآن هاي رايج در مدارس ابتدايي قرآن عثمان طه نيست. و تا کنون بيش از ۶۰۰ هزار جلد قرآن کم علامت توزيع شده است. اين که مدارس را بر خلاف سياست هاي کلي آموزش و پرورش دچار هزينه هاي سنگين تهيه مصاحف جديد کنيم، آيا مجوز و نيز ضرورتي دارد؟! ثالثا ) روش حفظ قرآن تا چه اندازه به رسم الخط قرآن خط عثمان طه ارتباط دارد؟ اين مطلب با هدف کسب مهارت خواندن در دوره ابتدايي در تناقض آشكار است.
-
100 درصد، فداي 10 درصد
طبق ادعاي دستور العمل طرح و بيان مسئولان آن، در اين طرح قرار است « تنها ده درصد از دانش آموزان » را پوشش دهد. سؤال اصلي اين جاست : آيا اين كه 100 درصد دانش آموزان دوره ابتدايي را وادار به اجراي طرحي كنيم كه جامعه آماري آن تنها ده درصد از دانش آموزان است، سخني علمي و منطقي و توجيه پذير است؟! بديهي است كه اين نگاه، همان « به مرگ گفتن و به تب راضي شدن است. » يعني « براي يك دستمال، قيصريه را آتش زدن. »
هر چند همين عزيزان در مصاحبه هاي قبلي سهميه وزارت آموزش و پرورش را 20 درصدي را اعلام كرده بودند؛ يعني دو ميليون هشتصد هزار نفر اما امروز در مصاحبه ها و دستور العمل ها آن را تقليل داده اند.
-
« اجبار » يا « اختيار » ؟!! ( مسأله اين است. )
ادعاي « اختياري بودن » اين طرح با بند چهارم صفحه هشت اين بخشنامه كه به « اختصاص يك ساعت از درس قرآن دوره ابتدايي به طرح ملي حفظ جزء سي ام » مي پردازد كاملاً مغاير است. طرح در صورتي مي تواند اخياري باشد كه اولاً متضمن الزام اختصاص ساعت رسمي درس به يك طرح فوق برنامه نباشد. ثانياً در مراكزي چون دارالقرآن ها و خارج از كلاس درس رسمي به آن پرداخته شود.
-
سنگي در چاه
قطعاً كسي كه توان برداشتن 10 كيلوگرم بار را دارد، اگر قرار باشد 20 كيلوگرم را حمل كند، نه تنها آن 20 كيلوگرم را جابه جا نمي كند بلكه ده كيلوگرم قبلي هم كه داخل آن محموله است را نيز نمي تواند.
حال سؤالي ساده و بديهي در اينجا مطرح مي شود : « وقتي حجم يک کتاب درسي مبتني بر ظرف زماني آن طراحي، توليد و اجرا مي شود و معلمان اغلب در مورد حجم مطالب سؤال دارند؛ چگونه چنين چيزي امکان پذير است که يك ساعت درسي را به اجراي چنين طرحي اختصاص داد؟!! ».
هم چنين آيا دانش آموزان توان و فرصت و علاقه لازم را براي تحمل چنين اجباري در مدارس خواهند داشت؟ و آيا دست اندازي به يکي از سه ساعت درسي قرآن، دو ساعت ديگر و در واقع همه برنامه و محتواي درسي را در شش پايه ابتدايي متآثر و منهدم نمي کند؟ در اين جاست كه بايد از متوليان چنين طرحي « التماس تفكر » داشت. و بر چنين تصميماتي « احسنت » گفت.
-
هياهوي ماندن
يقيناً صدور ابلاغ مجدد بخشنامه حفظ جزء 30 قرآن از سوي مقام عالي وزارت به عنوان اولويت نخست و يا رونمايي از طرح، در محضر مراجع معظم تقليد قم و يا هياهوي رسانه اي در شبكه هاي قرآني وابسته و تلاش در تقويت « جامعه تك صدايي » چاره انديشي مناسبي براي سرپوش گذاشتن بر موارد خلاف قانون و رويه هاي اداري نيست. بهترين شيوه و راه نجات در صداقت و راستي است.
انتظار اين بود وزير محترم كه داعيه دار برپايي مدينه فاضله تعليم و تربيت در پرتو اسناد تحولي هستند قبل از اقدام براي امضا و نيز رونمايي طرح در محضر مراجع معظم تقليد، به مستندات طرح نگاهي افكنده و با تدبير و مديريت از بروز چنين اشتباهات بزرگ و باورنكردني جلوگيري كنند.
ب – نقاط ضعف اساسي طرح
-
اين طرح « ملي » نيست.
« اجراي سراسري يك طرح » در وزارت آموزش و پرورش به معني « ملي » بودن آن نيست. بلكه از منظر سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي، طرح ملي بايد مراحل لازم را طي و پس از اخذ تأييد اوليه علمي و بررسي مطابقت هاي لازم با قوانين و مصوبات و شرايط اجرا توسط كارشناسان برنامه ريزي درسي و آموزشي، به تأييد شوراي عالي آموزش و پرورش رسيده و به معاونت هاي مربوطه ارسال و ابلاغ شود. سپس حداقل يك تا دو سال در تعدادي از مدارس و مناطق « اجراي آزمايشي » شود و پس از انجام پژوهش هاي مختلف مانند اعتباربخشي، ارزش يابي از برونداد طرح، مجدداً تأييديه متخصصان را براي « اجراي آزمايشي سراسري » دريافت نمايد. و نهايتا پس از سال سوم و طي مراحل لازم « اجراي سراسري » شود.
اين كه گروهي با نام مبارك قرآن و رهبري، طرحي ( كه صرف اجراي سراسري دارد ) را « ملي » اعلام كرده و بدون داشتن مجوزهاي لازم اقدام به چنين دست اندازي به برنامه هاي درسي كنند، وجهي جز تأسف و تأثر ندارد و اين مطلب را به ذهن متبادر مي كند كه « احتمالاً ساير اسناد تحولي وزارت نيز به همين شيوه توليد و تصويب و ابلاغ مي شود؟!! ». از اين رو شايسته است طرحي که به نام طرح ملي اجرا مي شود، از چنان بلوغ و عقلانيت و استانداري برخوردار باشد که در شأن و تراز نام هايي چون « قرآن »، « رهبر معظم انقلاب » و « انقلاب اسلامي » باشد. نه آن که به فرجام تلخ « طرح ملي حفظ نور » که در سه سال پيش برگزار شد، دچار گردد.
-
گذشته، چراغ امروز و آينده
با توجه به آن چه گفته شد و با عنايت به اين كه طرح مورد نظر، مراحل قانوني خود را طي نكرده و بدون اطلاع بخش هاي پژوهشي و آموزشي به اجرا در آمده است. بديهي است با توجه به سابقه نه چندان خوشنام معاونت پرورشي در اجراي چنين طرح هايي ( مانند طرح ده هزار مدرسه قرآني و طرح ملي حفظ نور در سه سال قبل كه به تعطيلي انجاميد ) جلوي تكرار و گسترش چنين اشتباهات پرهزينه و كم فايده اي گرفته شود.
-
يك بام و دو هوا
مدارس، معلمان، دانش آموزان و اولياي ايشان و همچنين مديران اجرايي در مناطق و استان ها در بين اين كه بايد عامل تحقق « سند تحول بنيادين » باشند و يا به دنبال « تربيت ده ميليون حافظ قرآن » حيران و سرگردانند. از سوي تأكيدات مكرر مقام معظم رهبري بر اجراي سند تحول بنيادين است. از سوي ديگر طرح هايي بر خلاف اين سند و البته به نام سند در حال اجراست. مرجعي كه بايد پاسخگوي چنين پيش آمدها و متعاقب ان پيامدهاي طرح باشد ديده نمي شود.
-
كار خود كن، كار بيگانه مكن
روشن است كه هدف تربيت ده ميليون حافظ قرآن در حال حاضر مربوط به ساير ارگان ها و نهادهاي حاكميتي است كه مأموريت ذاتي ايشان اجراي چنين طرح و برنامه هايي است. حوزه معاونت پرورشي در حوزه اختيارات خود ( كه البته بايد در اصل در خدمت تحقق مأموريت هاي آموزشي وزارت باشد، ) مي تواند در محدوده و قلمرو آن حوزه مشاركت نمايد. ولي ورود به ساير حوزه هاي علمي و پژوهشي و آموزشي نيازمند توجه به ساز و كار هاي قانوني و روال اداري است.
بديهي است وزارت آموزش و پرورش بايد به اسناد تحولي خود عمل نمايد. اما اگر قرار است آموزش و پرورش به تحقق چنين هدفي مبادرت ورزد، لاجرم بايد از طريق شوراي عالي آموزش و پرورش اقدام نمايد.
-
وحدت انديشه، قبل از عمل
هر گونه اقدامي در زمينه تحقق هدف « تربيت ده ميليون حافظ قرآن » نيازمند بازنگري در اسناد تحولي وزارت آموزش و پرورش مانند « سند تحول بنيادين آموزش و پرورش » ( و زيرنظام هاي آن ) و حتي « سياست هاي كلي تغيير نظام آموزش و پرورش » ( سياست هاي ابلاغي مقام معظم رهبري ) است. در غير اين صورت يكي بايد فداي ديگري شود. در حال حاضر بين اسناد تحولي و طرح ملي حفظ قرآن وحدت انديشه و هماهنگي عمل ديده نمي شود. از مصاديق آن مي توان به اجراي طرح فوق برنامه حفظ ملي قرآن نگاه كرد كه به قيمت تعطيلي زنگ رسمي روخواني قرآن كه مورد نظر سند تحول بنيادين است؛ انجاميده است. همان طور كه ملاحظه مي شود ايشان موضوع حفظ قرآن را « مقدمه تدبر » معرفي مي كنند. در حالي كه نفس طرح ملي حفظ جزء 30 قرآن، آن هم در كليه سطوح و دوره هاي تحصيلي و با هدف « حفظ الفاظ »، خلاف اين نوع نگاه تربيتي و حكيمانه است
-
تقدم « فضائل » بر « فرائض »
در دستور العمل اين طرح، اشكالات غير قابل اغماضي به چشم مي خورد كه نشان از غفلت مجريان آن دارد. در اين بخشنامه به منويات مقام معظم رهبري درباره تربيت ده ميليون حافظ قرآن اشاره شده است. بهره گيري از سخنان ارشادي رهبري در حالي انجام مي گيرد كه « حكم ولايي » ايشان يعني « سياست هاي ابلاغي رهبري به وزارت آموزش و پرورش » سال هاست كه در حوزه اصلاح و عمل، بدون کمترين توجهي روي زمين مانده است.
شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور به جاي پرداختن به موضوع تربيت ده ميليون حافظ قرآن در وزارت آموزش و پرورش بايد به تحقق بند 4 و 4-4 سياست هاي ابلاغي رهبري در وزارت آموزش و پرورش بيانديشد. در سياستهاي کلي ايجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور آمده است :
« ۴-۴- توسعه فرهنگ و معارف اسلامي و يادگيري قرآن ( روخواني، روانخواني و مفاهيم ) و تقويت انس دانشآموزان با قرآن و سيرهي پيامبر اکرم صلّياللهعليهوآله و اهلبيت عليهمالسّلام و گسترش فرهنگ اقامهي نماز »
جالب است بدانيم معظم له در سياست هاي ابلاغي تنها نام يك درس را ذكر كرده اند : « درس قرآن » و هم چنين به جزئيات آن نيز اشاره فرموده اند. و اين نشان از دغدغه معظم له در اين حوزه از يادگيري قرآن دارد.
در صورتي که بخواهيم در پارادايم فعلي وزارت آموزش و پرورش، به منويات مقام معظم رهبري عمل كنيم بايد عمل به سند سياست هاي ابلاغي رهبري را يک فريضه بدانيم و تربيت ده ميليون حافظ قرآن را يک فضيلت. در چنين شرايطي، اين نوع عملکرد شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور در تحميل طرح ملي نه تنها فضيلت نيست؛ بلکه به نوعي « قرار دادن رهبري در مقابل قانون است. »
-
با كدام معلم؟ با كدام صلاحيت ... ؟!
در بخش ارزش يابي اين طرح آمده است : « معلم كلاس به صورت گروهي يا انفرادي از دانش آموزان كلاس خود، سوره يا سوره هاي حفظ شده را تحويل گرفته و براي او در سامانه يا اپليكيشن ثبت نمايد. .. »
مهم ترين محول تحول بنيادين ( طبق اسناد تحولي ) پرورش معلمان حرفه اي است. به راستي اجراي چنين طرح « ملي » با کدام معلم، با کدام صلاحيت و در کدام وقت ؟ آيا معلم دوره ابتدايي چنين اختياري دارد؟ آيا معلم براي اجراي چنين طرحي، تربيت شده است؟ آيا چنين بلندپروازي هايي باعث ترس بيش تر آموزگاران از تدريس قرآن نمي شود؟! آيا همين دخالت ها باعث بروز انتظارات، کج فهمي ها و بلاتکليفي هاي معلمان و مديران مدارس و خانواده ها نمي شود؟ آيا ... ؟
-
بي توجهي به داشته ها، حسرت نداشته ها
اين كه چرا حفظ جزء 30 ، آري و حفظ آيات و سور و فرازهاي متناسب كتاب درسي كه با نياز، ذائقه و توان دانش آموزان طراحي و آورده شده، « نه » ؟!! نيازمند پاسخگويي متوليان امر است.
ناديده گرفتن و تضعيف 23 جلد كتاب درسي آموزش قرآن و هديه هاي آسمان كه مملو از آيات و فرازهاي پر معنا و متناسب با اهداف تربيتي است، آيا از مصاديق بي توجهي به داشته ها و آموخته ها و مطالب يادگرفته شده نيست؟ در حالي كه در اين كتاب ها به مفاهيم، درك معنا، داستان ها، احاديث، فعاليت هاي يادگيري توجه شده و كاملاً با اسناد تحولي و به ويژه سند « سياست هاي ابلاغي و ولايي مقام معظم رهبري » مطابقت و سازگاري دارد و ضمناً به تاييد مراجع ذي ربط نيز رسيده است.
-
نتيجه عدم هماهنگي
هر يك از بخش هاي حوزه ستادي متناسب با تخصص خود، وظيفه كارشناسي و راهنمايي علمي و قانوني طرح و برنامه هاي قابل اجرا را بر عهده دارند. وقتي كه اين حوزه هاي كارشناسي و تخصصي در جريان صدور بخشنامه ها و دستور العمل هاي اينچنيني و در اين گستره قرار نمي گيرند، طبيعتاً مشكلات عديده اي بروز مي كند. از بي توجهي به راهنماهاي برنامه درسي قرآن و معارف اسلامي گرفته تا شيوه هاي اجرا و ارزش يابي كه تعداد آن در ظرف حوصله اين نوشته نمي گنجد و از مصاديق عدم اطلاع از مباني تربيتي، علمي، آموزشي و پژوهشي مصوب است.
-
اگر نوشم نه اي، نيشم چرايي
سابقه فعاليت هاي شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور نشان مي دهد كه اين شورا كوچك ترين قدمي در راستاي توسعه و تعميق آموزش عمومي قرآن در كلاس هاي درسي قران و آموزش معلمان و تجهيز مدارس به ابتدايي ترين لوازم و .. در وزارت آموزش و پرورش بر نداشته است. ارتباط اين شورا با وزارت آموزش و پرورش تنها به ارتباط اين نهاد با حوزه فعاليت هاي فوق برنامه معاونت پرورشي محدود مي شود كه آن هم به آموزش عمومي قرآن مدارس ارتباطي ندارد.
وضعيت موجود طرح ملي حفظ قران دقيقاً حاصل عملكرد گذشته اين نهاد در سال هاي قبل است كه به جاي جبران عقب ماندگي ها دقيقا در مقابل مأموريت محوله همين شورا به آموزش و پرورش ايستاده است.
-
حفظ « مقدمه تدبر »
نقطه ضعف اصلي طرح مذكور در تحريف خواسته يا ناخواسته سخنان مقام معظم رهبري است كه مقدمه اصلي طرح يعني « مقدمه بودن حفظ براي تدبر » را مورد غفلت قرار داده است.
مقام معظم رهبري در ديدار جامعه قرآني کشور با معظمله در 1390 فرمودند : « يكي از چيزهايي که مي تواند تدبر در قرآن را به ما ارزاني بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن کم داريم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل بايد يک ميليون نفر حافظ قرآن باشند - حالا يک ميليون که عدد کمي است نسبت به اين جمعيتي که ما داريم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه يک مقدماتي فراهم کردهاند، کارهائي را مشغول شدهاند و دارند برنامههائي را فراهم ميکنند براي اينکه انشاءاللَّه حفظ راه بيفتد، ما هم اميدمان بيشتر شده و به جاي يک ميليون، مي گوئيم انشاءاللَّه ما بايد ده ميليون نفر حافظ قرآن داشته باشيم. » 5/5/1390
همان طور كه ملاحظه مي شود ايشان موضوع حفظ قرآن را « مقدمه تدبر » معرفي مي كنند. در حالي كه نفس طرح ملي حفظ جزء 30 قرآن، آن هم در كليه سطوح و دوره هاي تحصيلي و با هدف « حفظ الفاظ »، خلاف اين نوع نگاه تربيتي و حكيمانه است. با توجه به فرمايش معظم له كه حفظ قرآن را « مقدمه تدبر » مي دانند، بازهم پرداختن به حفظ جزء 30 قرآن توجيه دارد و يا خير، جاي ترديد است.
-
« ماهيت » طرح ملي حفظ
از مهم ترين اشكال هاي اين طرح، « ماهيت نخبه گرايي » و « نخبه گزيني » اين طرح است. نگاه نه چندان تربيتي و عمومي كه صرفاً مصرف تبليغي و نيز سياسي دارد، تا به وحدت جهان اسلام كمك نمايد. ( كه البته در جاي خودش ضروري است. ) اما نگاهي كه چهل سال است حوزه فعاليت هاي قرآني را مصروف خود كرده تا آن جا كه رويش هاي اين تفكر و عملكرد در حوزه « قهرماني » به كسب مدال هاي رنگارنگ قرآني در عرصه هاي بين المللي شده است. اما به همان مراتب ريزش هاي آن در حوزه « آموزش عمومي و همگاني » تأسف بار و غير قابل انكار است.
-
« چرا » حفظ جزء 30 ؟!
« جبار باغچه بان » هنرش در اين بود كه گفت : « چرا آموزش خواندن، نوشتن و فهميدن را تا پايان آموزش 32 حرف فارسي به تأخير مي اندازيد؟ ... دانش آموزان مي توانند پس از يادگيري دو حرف « آ » و « ب » دو كلمه « آب » و « بابا » و يك جمله « بابا ! آب » را بياموزند. يعني همان حرفي كه آزوبل مي زند : « معنا دار بودن يادگيري »
آيا طرح سؤالاتي مانند « چرا حفظ جزء 30 ؟ » « از حفظ جزء 30 به كجا مي خواهيم برسيم ؟ » « آيا رسيدن به چنين مقصدي تا چه اندازه به چنين شيوه طولاني مدت و ملال آوري نياز دارد؟ » « آيا بهتر نيست اهداف را به جاي آن كه در طول هم ببينيم در عرض هم ببينيم ؟ ( رويكرد جامعيت در يادگيري قرآن » « آيا اين نوع حفظ كردن، يك سويه و يك جانبه و از بالا به پايين نيست؟ » « آيا نبايد به نياز و توان و ذائقه مخاطب توجه داشت ؟ » « آيا عمومي كردن چنين نگاه خاصي، امكان پذير است؟ » « آيا اين نوع از يادگيري قرآن تا چه اندازه ضرورت دارد؟ » « جايگاه اهداف تربيتي در اين نوع از آموزش قرآن كجاست؟ » « آيا كتاب هاي درسي هيچ آيه مناسبي براي حفظ قرآن ندارد كه بتواند مقوم برنامه درسي و رسمي باشد؟ » « آيا نبايد به مباني روان شناختي در يادگيري و آموزش توجه كرد؟ ( نظريه هوش هاي چندگانه گارد نظر ) » « اصولاً چنين طرحي بر مبناي كدام نظريات يادگيري مورد تأييد و تأكيد است.؟ » و ... درباره اين طرح جايز است؟ ( يا جرم و گناه محسوب مي شود كه هيچ يك از رسانه هاي ديداري و نوشتاري اجازه ورود به آن را ندارند؟!
-
درخواست اسفساريه
سؤال اساسي اين است كه : « آيا آموزش و پرورش در زمينه تربيت ده ميليون حافظ قرآن » وظيفه اي دارد؟ » در پاسخ به اين سؤال به نقلي از آقاي محي الدين بهرام محمديان ( معاون سابق پژوهشي ) مي پردازيم كه در قالب « استفساريه شفاهي » از محضر مقام معظم رهبري اين درباره سؤال كردند. ايشان فرموده بودند : « آموزش و پرورش به وظيفه خود عمل كند. » اين مطلب نشان از حساسيت توجه و تأكيد معظم له درباره اجراي سند تحول بنيادين دارد.
نتيجه :
اصرار بر اجراي طرحي كه روال قانوني و سير منطقي و علمي در وزارت آموزش و پرورش را نداشته و مباني و مبادي آن با اسناد تحولي همراستا نشده است، در نهايت باعث « قرار دادن فرمايش رهبري در مقابل قانون » خواهد شد. ( « سند تحول بنيادين » يا « تربيت ده ميليون حافظ قرآن » ) و اين كار از جنبه هاي متعددي به صلاح نيست. چرا كه طبق اسناد تحولي، وظيفه سازماني و مأموريت ذاتي وزارت آموزش و پرورش كاملاً مشخص و تعريف شده است. با اين وصف چنين برنامه ريزي هايي بايد ابتدا در صطح ستاد مطرح و تدبير شود تا از بروز بحران و حوادث اين چنيني جلوگيري كند.
شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور نيز بايد از ابتدا به جاي تحميل طرح هاي قرآني خود، طبق وظايف به دريافت و حمايت طرح هاي حوزه « آموزش عمومي قرآن » پرداخته و اعتبارات آموزش عمومي قرآن نيز در همين راستا تخصيص دهد. اما اين كه پس از گذشت هفت سال از فرمايش مقام معظم رهبري، به نام « طرح ملي حفظ قرآن » ناگهان ساعات رسمي آموزش قرآن مصادره شود، واقعاً توجيهي ندارد. اين نوع تحركات، به بهانه تحقق منويات رهبري و تربيت ده ميليون حافظ قرآن، مصداق بارز ناديده گرفتن عملي سند تحول بنيادين و سياست هاي ابلاغي رهبري است كه در نهايت به حذف ساعت آموزش عمومي قرآن انجاميده است.
راهكارهاي ( پيشنهادي ) :
بيان نقد زماني ارزشمند و قابل توجه خواهد بود كه همراه با پيشنهاد و راهكار باشد. لذا چند پيشنهاد عملي و قابل اجرا تقديم مي شود :
-
وزارت آموزش و پرورش بر اجراي سند تحول بنيادين ( راهكار 3-1 ) بر اساس سياست هاي ابلاغي مقام معظم رهبري ( بند 4 و 4-4 ) متمركز شود.
-
حذف بند « اختصاص يك ساعت از ساعات درسي آموزش قرآن به اجراي طرح ملي حفظ قرآن » از دستور العمل طرح ملي حفظ قرآن ( در اسرع وقت )
-
با توجه به ادعاي دستور العمل براي پوشش ده درصدي و نيز به دليل اختياري و فوق برنامه بودن، اجراي طرح از مدرسه به « دارالقرآن ها » منتقل شود.
-
موضوع طرح ملي حفظ قرآن به عنوان هدف « ضمني » در برنامه هاي جاري آموزش قرآن ديده شود.
-
هدف مذكور از طريق روال قانوني و شوراي عالي آموزش و پرورش با تجديد نظرهاي لازم در اسناد تحولي اعمال و ابلاغ شود.
-
آموزش و پرورش به عنوان فراهم كننده زمينه اصلي تربيت قرآني دانش آموزان بر اجراي هرچه بهتر و كامل تر « زنگ آموزش قرآن » متمركز شده و ساير فعاليت ها به مراكز و موسسات و ارگان هاي قرآني بيرون از آموزش و پرورش سپرده شود.
-
در صورت اصرار متوليان بر ادامه اجراي چنين طرحي، به محضر مقام معظم رهبري مدظله « استفساريه » اي ارسال گردد.
اللهم انصر من نصر القرآن
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اما بخش آخر فرمایش شما را قبول دارم.
تلاوت در قرآن ( نظر علامه طباطبایی ) یعنی خواندن و فهمیدن و عمل کردن
تفاوت آموزش و تدریس در این است که
در آموزش هدف علم آموزی و انتقال داده هاست.
اما در تدریس هدف تربیت اخلاقی و اعتقادی و رفتاری کودک است.
لذا در حفظ قرآن باید ملاک تربیت قرآنی باشد.
و نه حفظ الفاظ صرف
تا به دستورات بلند قرآن عمل نکینیم هیچ اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد.بسیاری از خوارج نهروان وهچنین داعشیان حافظان قرآن بوده اند.
طبعا وقتی قدرت اصلی دست افرادی است که از این راه نون می خورند و ابزتری شده است برای سهمیه ها و رانت خواری.
تجسم کنید انسان منهای قرآن مساوی است با؟
وقتی نظام تئوکراسی است طبیعی است که هر چه زور و پول داریم روی قرآن و نمازخانه تمرکز کنیم.
تا حالا به فکرمان رسیده به جای نمازخانه بهتر نیست که یک محل تغذیه یا رستوران برای خوردن تغذیه دانش آموزان ایجاد کنیم. چرا غذای مجانی یک جزیی سیبی یا اندکی نون و پنیر به دانش آموزانی که بدون صبحانه می آیند به دانش آموزان بدهیم.
آیا واقعا نیاز اینها نمازخانه است؟ مگر اینکه استفاده ابزرای کنیم از نماز و قرآن.
چرا باید به کسی قرآن را حفظ کرده و دزد بیت المال است به خاطر حفظ کردن قرآن رانت بدهیم.
انسان علاوه بر نیازهای جسمی و روحی و یا فردی و اجتماعی و عاطفی، نیازهای فطری و فکری هم دارد.
اساسا آنچه انسان را از حیوانات متمایز می کند چنین نیازهای است.
انزال کتب و ارسال رسل برای پاسخگویی به چنین نیازهای است.
اگر فلسفه نزول قرآن را هدایت بشر بدانیم
آنگاه دام های شیطانی گرفتار نمی مانیم.
این که خداوند حکیم استعازه در تلاوت قرآن را توصیه می کند از باب نیفتادن در دام شیطان است.
جالب هم آن است که این دستور فقط در همین خصوص نازل شده است.
استدلال شما مثل این هست که بگیم به جای لباس غذا بدیم. انسان نیاز به تربیت و ارتباط با خدا داره اینو لائیک ترین روانشناسان الان میگن. یه سرچی تو همین موضوع تو گوگل بکنی بد نیست
بااحترام به معلمان مومن و فداکار اما بعضا واقعا چه افرادی معلم هستند امیدوارم نویسنده معلم نبوده باشه
به نظر بنده به عنوان قسمتی سیستم آموزش و پرورش مخالف مذهبی کردن مدارس و آلوده کردن دانش آموزان به خرافات مذهبی هستم و معتقدم که مدرسه باید محیط علمی باشد نه محل نماز و زیارت عاشورا و اجرای مذاعب مذهبی ....
حوزئیان هر چی زور دارند می زنند تا هر چه بیشتر کتاب هاب فیزیک شیمی و ... را با ایات قرآن پر کنند. نظامی ها و سپاه و بسیج محتویان خودشان را القا می کنند و آمادگی دفاعی را قالب کردند تو آموزش و پرورش. و عده ای دیگر شخصیت های موردنظر خود را در کتاب های درسی تبلیغ کردند و کتاب هاب تاریخ را به نوشابه باز کردن برای خوئ پر کردند از مطالب بدون سند و اغراق آمیز....
مشاهده می کنید که سیستم آموزش و پرورش تا زمانی که استقلال پیدا نکند ره به جایی نخواهد برد. تا افرادی مانند حاج آقا محی الدین در این سیستم جا خوش کرده اند و دست متخصصان به جایی بند نیست ........
نمی خوام بگم تقدس زدایی کنیم. نه ای قدر تاکید افراطی بر آن همه را از آن متنفر خواهد کرد: شبکه و رادیوها تاسیس کردیم برا قران، مدارس را پر کردینم از مسابقات قرآنی و .....
چه نتیجه ای عاید ما شد؟
لطفا نگید اگر این طوری نبود این وضعیت بدتر از این بود...
سکولاریسم چیز بدی نیست مخصوصا برای جوامعی مانند ایران
و به جای عمق بخشی به آن کمیت ها را گسترش دادیم.
و به تدریج در گرداب نخبه گرایی گرفتار شدیم.
مردم و آموزش عمومی را رها کردیم.
امروز هم با این طرح کمر قرآن در مدارس را شکستند.
همه کتاب ها را پر کرده ایم از آیت قرآن: فیزیک، شیمی، زبان انگلیسی، زمین شناسی ....
نتیجه بی تفاوتی به قرآن شده است.
امام علي عليه السلام فرمودند :
لا يُرَى الجاهِلُ
إِلّا مُفرِطًا أَو مُفَرِّطًا
جاهل ديده نمى شود مگر آنكه
يا در حال تندرويي است (از حدّ و اندازه خود مى گذرد)
و يا كندروي (بحدّ و اندازه خود نمى رسد).
شرح نهج البلاغه فيض الاسلام، ج 6 ص 1116
که چی؟ با حافظ قرآن به مرزهای دانش و تکنلوژی نزدیک می شویم؟ ....
با روضه خوانان، مداحان و قاریان آیا توسعه خواهیم یافت؟ به تکنولوژی ساخت اسباب بازی ها هوشمند دست پیدا خواهیم کرد؟
ایشان حفظ را مقدمه تدبر نام بردند. ( در متن هم آمده )
اشتباه اصلی در اینجا رخ داده است که از منظر رهبری حفظ قرآن طریقیت دارد و نه موضوعیت.
اما قلیل طراحان موثر در این طرح به حفظ قرآن موضوعیت قایل شده اند.
ایشان در ديدار با جامعه قرآني کشور فرمودند : « يكي از چيزهايي که مي تواند تدبر در قرآن را به ما ارزاني بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن کم داريم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل بايد يک ميليون نفر حافظ قرآن باشند - حالا يک ميليون که عدد کمي است نسبت به اين جمعيتي که ما داريم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه يک مقدماتي فراهم کردهاند، کارهائي را مشغول شدهاند و دارند برنامههائي را فراهم ميکنند براي اينکه انشاءاللَّه حفظ راه بيفتد، ما هم اميدمان بيشتر شده و به جاي يک ميليون، مي گوئيم انشاءاللَّه ما بايد ده ميليون نفر حافظ قرآن داشته باشيم. » 5/5/1390
حفظ طوطی واری و تناقضات چه دردی از او را دروان خواهد کرد.
چرا فکر می کنیم آنچه ما داریم از کتاب آسمانی گرفته تا شرعیات جزو بهترین هاست. البته این توهم در همه ادیان است.
آیا ما می توانیم لحظه ای به خود اجازه دهیم و به نظر انتقادی به قرآن نگاه کنیم؟ یا سرمان را برباد خواهیم داد؟
ایا آن ور اب حفط کردن انجیل مد روز است یا نه؟ آیا قران روی افرادی مانند سعید طوسی تاثیری گذاشته است یا نه؟
می توانیم سالها تبلیغ کنیم که با حفظ قرآن به معنویات و خدا نزدیک می شویم و دلمان پرنور می شود. قاریان قرآن را از نظر اخلاقی در چه سطحی هستند؟
واقعا نظرات عالی داده اند
درود براین فهم بالا
سراينده ؟!!! يا نويسنده ؟
لطفا اصلاح شود.
دوست عزیز ناشناس
کدام ایراد وارد است ؟
محور صحیح است.
همچنین سراینده غلط است. ( خط سوم )
نگارنده یا نویسنده
با تشکر
دوست عزیز
مورد دوم شما وارد است و اصلاح شد .
اما در مورد واژه " محول " باید گفت که در سند تحول ، تربیت معلم حرفه ای حداقل در 4 و به عبارتی 5 مورد به آن اشاره شده است و این به عنوان یک تکلیف به مجریان تحویل شده است .
البته این برداشت این رسانه است .
در این مورد آقای نباتی می توانند توضیح دهند .
پایدار باشید .
لطفا اولین جمله را یکبار بخوانید:
مهم ترین محور صحیح است.
( غللط املایی است. )
با تشکر از اصلاح
« اختصاص ساعت رسمي قرآن به يك طرح فوق برنامه »
1- به مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش نياز دارد.
2- خارج از اختيارات و امضاي معاون پرورشي است.
3- بدون اطلاع معاونت هاي پژوهشي و آموزشي انجام گرفته و تخلف است.
4- اين ساعات داراي محتواي آموزشي است. در نتيجه زمان پر است. ( فشار اموزشي )
5- همه معلمان توان و صلاحيت تدريس حفظ قرآن را ندارند.
6- باعث اعتراض خانواده ها و دانش آموزان و معلمان خواهد شد.
7- با مأموريت ذاتي حوزه آموزش و اهداف برنامه درسي قرآن مغاير است.
8- با راهكار 3-1 سند تحول بنيادين آموزش و پرورش كاملاً مغاير است.
9- با بند 4 و 4-4 سياست هاي ابلاغي رهبري كاملا مغاير است.
10- با سند برنامه درسي ملي ( حوزه تربيت و يادگيري قرآن ) مغاير است.
11- اين طرح ماهيت عمومي ندارد و با نياز و توان و ذائقه دانش آموزان سازگار نيست.
12- علي رغم ادعاي اختياري بودن، كاملا اجباري در حال برگزاري است.
13- علي رغم ادعاي طرح به جاي ده درصد صد در صد دانش آموزان را شامل شده است.
14- اين طرح شرايط و ضوابط ملي شدن را نداشته و مراحل آن را طبق اصول و مقررات حاكم نگذرانده است.
15- نامه هاي مغايرت طرح با اسناد و قوانين از سوي دو معاون آموزشي و پژوهشي وزارت.
16- محتواي طرح از جهات گوناگون با اهداف برنامه درسي، محتواي آموزشي، روش هاي آموزش و تدريس، شيوه ارزش يابي و رسم الخط قرآن در تعارض آشكار است.
18- اين طرح اساساً به دليل تبليغي و ترويجي بودن، از وظايف سازمان تبليغات اسلامي، سازمان اوقاف و امور خيريه، وزارت ارشاد اسلامي است؛ در حالي كه وزارت آموزش و پرورش مأموريت ذاتيش آموزش همگاني است.
19- طرح با پاسخ مقام رهبري در درخواست استفساريه آقاي محي الدين محمديان ( معاون سابق سازمان پژوهش ) از معظم له درباره تربيت ده ميليون حافظ قرآن توسط وزارت آموزش و پرورش مغاير است. « وزارت آموزش و پرورش به وظيفه خود عمل كند. »
20- نتيجه چنين طرحي به جز تضعيف اسناد ملي و اهداف درسي، تضعيف شديد دولت و به ويژه جايگاه وزير محترم آقاي بطحايي را در پي خواهد داشت.
شهيد بهشتي ره
لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ
وَ لکِن کَذَّبوا
فَأَخَذناهُم بِما کانوا يَکسِبونَ
و اگر اهل شهرها و روستاها ایمان می آوردند و پروا پیشه می کردند مسلّما ( درهای ) برکت هایی از آسمان و زمین را بر روی آنها می گشودیم ،
و لکن ( آیات ما را ) تکذیب کردند،
پس آنها را به سزای آنچه کسب می کردند دچار ساختیم.
سوره اعراف / 96
قرار نیست وزارت آموزش و پرورش که مأموریت ذاتی آن آموزش همگانی است برای « مشتی دلار » زیر بار منت اعتبارات مشروط شورای توسعه فرهنگ قرآني برود که به جای سرمایه گذاری در آموزش همگانی به دنبال فرصت طلبي براي اهداف خود از جمله شناسایی نخبه ها و چهره های قهرمانی از راه تبلیغ و ترویج ( مسابقه و پوستر و همایش و ... ) است.
اهدافي كه مأموريت سازمان تبليغات اسلامي، سازمان اوقاف و معاونت قرآن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است.
آموزش و پرورش با فراموشي وظايفش محل بازي ساير ارگان ها گرديده است.
اين شيوه نيـست مقبول،
« قرآن عـلـيه قرآن؟؟!!! »
اين نيست راه معـقول
بازيـچه گشته امروز
اسلام و دين و قـرآن
آخر چرا كسي نيست
در اين ميانه مسئول؟!!
هر سال يك هـياهو
در اين بـلاد ايـمــان
آخـر چرا نـفـهـمنـد !
اين شيوه نيست مقبول؟!!
ملت اسير و حيـران
در دست يك جماعت
قرآن شده بـهـانـه
جمعي به عيش مشغول
فردا كه صحـنه گردد،
اين ها فـسانـه گردد،
ديـگر چه سـود دارد
فريـاد شاه و مشمول؟
امروز روز دين است
قرآن تو را بخواند
هرگز مكن به فردا
اين بارِ سخت، موكول
در دست اوست قرآن
آنجا به شِكوه گويد
« اين است مُزد محصول ؟!! »
جانا ! مكن شكايت
زينان كه گشته دل ها
مانند قطعه اي سنگ
سرسخت و مست و مغفول
بايد كه جمع گردند
اهل يقين و ايمان
بايد كه جمع گردد
اين شيوه هاي مجعول
فصل الخطاب اين است :
گردد « عمل به قانون »
ديگر روا نباشد
رفتن به فكر معلول
فرصت تمام گشته
وقت قيام گشته
گامي براي قرآن ...
اين است گام مقبول
شورای توسعه نیز از این قاعده مستثنی نیست. و باید طبق راهبردهای علمی و قانونی ( مثلا از طریق شورای عالی آ.پ ) به جای اعمال نظر و اجبار شیوه تعامل را پیش گیرند.
حفظ الفاظ بدون معنا
و خواندن بدون فهم
با كدام يك از تعاريف علمي خواندن و حفظ در حوزه علم و انديشه مطابقت دارد؟
تحميل اين نوع تعاريف ناقص بر قرآن كريم
ظلم به قرآن و مصداق بارز مهجوريت است.
تعريف حفظ قرآن = حفظ حروف + حفظ حدود
لطفاً به اين مثال توجه كنيد :
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا
اِجتَنِبوا كَثيرًا مِنَ الظَّنِّ
إِنَّ بَعضَ الظَّنِّ إِثْمٌ
وَ لا تَجَسَّسوا
وَ لَا يَغتَب بَعضُكُم بَعضًا
أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأكُلَ لَحمَ أَخيهِ مَيتًا
فَكَرِهتُموهُ
وَ اتَّقُوا اللَّهَ
إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ
اى مؤمنان !
از بسيارى از گمانها بپرهيزيد
كه پاره اى از گمانها گناه است
و جاسوسى مكنيد
و بعضى از شما غيبت بعضى نكند
آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده اش را بخورد ؟
از آن كراهت داريد.
[پس] از خدا بترسيد
كه خدا توبه پذير مهربان است
سوره حجرات آيه ۱۲
2- « چرا » بايد اين آيه را حفظ كنم؟
3- « چگونه » بايد آن را حفظ كنم؟
نقد را مي نويسند
جناب آقاي عليرضا كاظمي
معاون محترم فرهنگي و پرورشي
سلام عليكم
با احترام فتح الفتوح غصب غير قانوني ساعت درسي آموزش قرآن و اختصاص آن به طرح ملي حفظ قرآن را به جنابعالي و مجموعه حوزه معاونت پرورشي و اداره كل قرآن عترت و نماز صميمانه تبريك عرض مي كنم.
شما مصداق حديث شريف « كونوا دعاة الناس بغير السنتكم » سرمشق تعليم و تربيت اسلامي هستيد.
خداوند عزيز ( شكست ناپذير ) ناظر بر اعمال است.
ولي اميدوارم همين يكبار اينگونه به اسلام خدمت كنيد و تبديل به يك رويه در نظام نشود.
تقبل الله اعمالكم / ان شاء الله
آن هم با شيوه هاي تحميلي و غير قانوني
كاش به جاي فعاليت هاي قرآني،
قرآني فعاليت مي كرديد.
با تشكر از اصلاح
گاهي « هدف وسيله را توجيه مي كند. »
حوزه معاونت پرورشي، اداره كل قرآن و عترت و نماز، شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور، سازمان اوقاف و امور خيريه، سازمان تبليغات اسلامي و سازمان اوقاف و امور خيريه ...
همه راضي از غصب ساعت رسمي قرآن
نه مصوبه اي، نه مجوزي نه كار كارشناسي
و نه تقوا و مرام و مردانگي ...
تنها مثلث زر و زور و تزوير ...
آن وقت مي گويند : « خواستگاه فرقه هاي ضد اسلام و دين و انقلاب كجاست؟ »
در حاکمیت تفکر " الیگارشی " نهتنها حکومت و مدیریت در دست یک گروه کوچک است، بلکه این گروهِ حکمران و کوچک، به دلیل تفکر یکجانبه گرایانه خود در برابر تودهٔ مردم مسئول نیست؛ و از جهات مختلف مورد انتقاد همگان است.
اُلیگارشی ممکن است به حاکمیت عدهای اندک نهتنها در زمینهٔ حکومت کشور، بلکه به حکومت عدهای هممسلک یا گروه کوچک در هر مجمع، خواه دینی، اتحادیهٔ صنفی، یا هر مجمع دیگر اشاره داشته باشد.
در نظر افلاطون :
همانگونه که جبّاریّت صورت فاسد شدهٔ پادشاهی،
و حکومت تودهٔ بَلواگر صورت فاسد شدهٔ دموکراسی است،
اُلیگارشی نيز شکل منحطّ حکومت، یعنی صورت فاسد شدهٔ آریستوکراسی ( حکومت نخبگان ) است.
چرا از زنگ آموزش روخواني و روان خواني قرآن؟
چرا اجباری و الزامي ؟
چرا بدون آموزش معلمان ؟
جرا غير قانوني و بدون مصوبه شورای عالی؟
چرا بر خلاف سند تحول ( راهکار ۳_۱)؟
چرا خلاف منویات رهبری ( بند ۴_۴ سیاست های ابلاعی )؟
چرا بدون اطلاع سازمان پژوهش و برنامه ریزی؟
چرا بدون اطلاع معاونت آموزش ابتدايي ؟
چرا از وقت تدریس کتاب های نسبتا پرحجم قرآن؟
واقعاً چرا ... ؟!!!
رهبري توجه به « سبك زندگي اسلامي - ايراني » را بارها توصيه كرده اند.
به نظر در اين پارادايم، در زمينه هدف، محتوا و روش « حفظ قرآن » هم سبك زندگي ايراني و اسلامي بايد مد نظر و عمل باشد.
آيا طرح ملي « حفظ جزء ۳۰ » در دوره ابتدايي بر اساس همين رويكرد است؟!!!
آيا طرح حفظ كل جزء ۳۰ با نياز، ذائقه، توان دانش آموزان كشور مطابقت دارد؟!!
طرح ملی حفظ نور ۳ میلیون ۲۰۰ هزار دانش آموز حافظ شدند !!!!
طرح ملی حفظ بشارت ( جزء ۳۰ ) چقدر ؟
همه مي دانيم طرح هاي حوزه معاونت پرورشي عمدتا تاريخ مصرف دارد. يك سال يا دو سال
با اين اوصاف آيا سزاوار است كه امسال با اختصاص ساعات رسمي آموزش قرآن دوره ابتدايي به اين طرح، اين ساعت درسي و دانش آموزان و معلم را دچار مخاطره كرد؟
اميد است عاقلانه، حكيمانه و سنجيده عمل شود.
با تشكر فراوان
به راستي فلسفه تاسيس دارالقرآن ها چه بود؟
مگر قرار نبود دانش آموزان با استعداد شناسايي و معرفي شوند؟
مگر يك كلاس، چند دانش آموز با استعداد دارد كه همه دانش آموزان را وادار به حفظ كنيم؟
لطفاً كم شدن استقبال از ثبت نام از دارالقرآن ها را با اجباري كردن حفظ قرآن جبران نكنيد؟
اين براي معاونت پرورشي و شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور افتخار نيست كه از راه غير قانوني اقدام كنند.
اين تنها نشانه استيصال و درماندگي فعاليت هاي قرآني در وزارت آموزش و پرورش است.
« بيش از ۹۵ درصد از دانش آموزان ايران اسلامي، در طول عمر خود، تنها در زنگ قرآن مدرسه با يادگيري مهارت خواندن قرآن روبه رو مي شوند؛ لذا اگر همين ساعات ارزشمند اينگونه مورد تعرض قرار گيرد، بايد شاهد آسيب هاي جدي و جبران ناپذير باشيم. »
لطفا اينگونه با سرنوشت كشور بازي نكنيد؟
بايد ديد مسئولان محترم در برخورد با اين موضوع تا چه اندازه مصمم و ثابت قدم هستند.
آيا تحقق قانون و اسناد تحولي محور است و يا روابط و دوستي ها و ملاحظات هميشگي
اين گوي و اين ميدان
عملکرد این معاونت نشان از زیاده خواهی دارد.
و همین طور نشان از دست های پشت پرده
این که چه خوابی برای نظام تعلیم و تربیت اسلامی دیده اند.
مطالب ارایه شده توسط نگارنده این سطور کاملا منطقی و قابل تأمل میباشد و البته مستند...
"هر چه بگندد نمکش میزنند, وای به روزی که بگندد نمک"
عمل خلاف قانون در حوزه تعلیم و تربیت از همه بد است و از بالاترین مقام وزارت بدتر..
طرح ملی حفظ نور ۳ میلیون ۲۰۰ هزار دانش آموز حافظ شدند !!!!
طرح ملی حفظ بشارت ( جزء ۳۰ ) چقدر؟
مسابقه ماراتون ثبت نام دانش آموزان اجباری به نام حافظ قرآن
مطالب ارایه شده توسط نگارنده این سطور کاملا منطقی و قابل تأمل میباشد و البته مستند...
"هر چه بگندد نمکش میزنند, وای به روزی که بگندد نمک"
عمل خلاف قانون در حوزه تعلیم و تربیت از همه بد است و از بالاترین مقام وزارت بدتر..
به تربيت ده ميليون حافظ بپردازند
يا به سند تحول بنيادين كه از آموزش و پرورش روخواني و روان خواني و مفاهيم مي خواهد، عمل كنند؟
زنگ قرآن را دريابيد.
اين يعني ۲۰ درصد ( نه ده درصد )
پس بيان اين موضوع چندان صادقانه و شفاف نيست.
يا حداقل ابهام دارد.
در سياست هاي کلي ايجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور كه توسط مقام معظم رهبري ابلاغ گرديده است، تنها نام يك درس برده شده است، و آن نام « درس قرآن » است. و ايشان حتي به جزئيات اين درس هم اشاره فرموده اند :
۴-۴ توسعه فرهنگ و معارف اسلامي و يادگيري قرآن ( روخواني، روان خواني و مفاهيم ) و تقويت انس دانش آموزان با قرآن و سيره پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله ) و اهلبيت عليهم السلام و گسترش فرهنگ اقامه نماز. ( ۱۳۹۲/۲/۱۰ )
سؤال اين است:
۱- « طرح ملي حفظ قرآن » از كجاي اين فرمايش استباط مي شود.
۲- آيا گرفتن يك ساعت از برنامه رسمي قرآن مدرسه براي يك طرح فوق برنامه تحقق اين بند از سياست هاي ابلاغي رهبري است / يا حركت در جهت معكوس ؟!
آيا تمركز اجراي طرح ملي حفظ قرآن در كليه مدارس حتي به قيمت استفاده غير قانوني از ساعات درسي، مخالفت با اسناد تحولي نيست كه بدون استثنا تكليف ان وزارت خانه را آموزش خواندن قرار داده است؟
آيا درست است كه سنين يادگيري مهارت خواندن را به حافظه محوري اختصاص دهيم؟
اگر درست است، چرا در درس فارسي به جاي آموزش خواندن و نوشتن، شعر حفظ نمي كنند؟
آيا مي شود كه يك معلم مهارت روخواني را به جاي سه جلسه قانوني چگونه در دو جلسه خلاصه و تدريس كند؟!!!
طرح ملی حفظ نور ۳ میلیون ۲۰۰ هزار دانش آموز حافظ شدند !!!!
طرح ملی حفظ بشارت ( جزء ۳۰ ) چقدر؟
مسابقه ماراتون ثبت نام دانش آموزان اجباری به نام حافظ قرآن
۱- پيوست پژوهشي داشته باشد.
۲- بر اساس كاربست پژوهش هاي انجام شده مدون شود.
۳- اجراي آزمايش شده باشد.
۴- تاييديه مراكز علمي را گرفته باشد.
۵- و ...
آيا صرف « اجراي سراسري » مي توان نام يك طرح را « ملي » گذاشت؟
لطفا به نام کار قرآنی به برنامه درس آموزش قرآن آسیب نزنید.
اکثر معلمان، با انگیزه ساعات درس قرآن را هدفمند آموزش می دهند. لطفا این انگیزه را با طرح های بی هدف و بی نتیجه از معلمان نگیرید.
لطفاً عمداً و سهواً باعث مهجوریت قرآن نشوید.
فردای قیامت همین قرآن از شما شکایت خواهد کرد:
"و قال الرسول یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا"
وقتي حجم کتاب درسي قرآن مبتني بر ظرف زماني آن طراحي، توليد و اجرا مي شود؛ چگونه چنين چيزي امکان پذير است که يك ساعت درسي را به اجراي چنين طرحي اختصاص داد؟!!
بازيچه قرار دادن همه براي هيچ
هزينه اش را بيت المال مي دهد.
هزينه اش را از درس قرآن پرداخت مي كنند.
هزينه اش را از آبروي قرآن و رهبري پرداخت مي كنند.
كسي هم كه يقه كسي را تا كنون نگرفته كه تو چه كرده اي
وقتي معلم كتاب درسي قرآن را درس نمي دهد، خب اگر دانش آموزان را به حفظ وادار كند از بيكاري بهتر است.
بلكه طرح ملي بايد مراحل لازم را طي و پس از اخذ تأييد اوليه علمي و بررسي مطابقت هاي لازم با قوانين و مصوبات و شرايط اجرا توسط كارشناسان برنامه ريزي درسي و آموزشي، به تأييد شوراي عالي آموزش و پرورش رسيده و به معاونت هاي مربوطه ارسال و ابلاغ شود.
سپس حداقل يك تا دو سال در تعدادي از مدارس و مناطق اجراي آزمايشي شود و پس از انجام پژوهش هاي مختلف مانند اعتبا بخشي، ارزش يابي از برونداد طرح، مجدداً تأييديه متخصصان را براي اجراي آزمايشي سراسري دريافت نمايد.
و نهايتا پس از سال سوم و طي مراحل لازم اجراي سراسري شود.
اما مگر قرآن يك درس است؟
قران كه آموزش و كلاس و اجراي آزمايشي و ارزشيابي نمي خواهد.
قرآن را مي توان در مسجد هم ياد داد.
تازه مگر فرقي هم مي كند؟
قرآن، قرآن است.
حالا به جاي كتاب درسي، جزء 30 را حفظ كنند.
مگر اتفاقي مي افتد؟!!!!
سخت نگيريد.
مهم ترين محول تحول بنيادين ( طبق اسناد تحولي ) پرورش معلمان حرفه اي است. به راستي اجراي چنين طرح « ملي »
با کدام معلم؟
با کدام صلاحيت؟
در کدام وقت ؟
آيا معلم دوره ابتدايي چنين اختياري دارد؟
آيا معلم براي اجراي چنين طرحي، تربيت شده است؟
آيا چنين بلندپروازي هايي باعث ترس بيش تر آموزگاران از تدريس قرآن نمي شود؟!!!
آيا همين دخالت ها باعث بروز انتظارات، کج فهمي ها و بلاتکليفي هاي معلمان و مديران مدارس و خانواده ها نمي شود؟
نگاه نه چندان تربيتي و عمومي كه صرفاً مصرف تبليغي و نيز سياسي دارد، تا به وحدت جهان اسلام كمك نمايد. ( كه البته در جاي خودش ضروري است. )
اما نگاهي كه چهل سال است حوزه فعاليت هاي قرآني را مصروف خود كرده تا آن جا كه رويش هاي اين تفكر و عملكرد در حوزه « قهرماني » به كسب مدال هاي رنگارنگ قرآني در عرصه هاي بين المللي شده است. اما به همان مراتب ريزش هاي آن در حوزه « آموزش عمومي و همگاني » تأسف بار و غير قابل انكار است.
آيا طرح سؤالاتي مانند « چرا حفظ جزء 30 ؟
از حفظ جزء 30 به كجا مي خواهيم برسيم ؟
آيا رسيدن به چنين مقصدي تا چه اندازه به چنين شيوه طولاني مدت و ملال آوري نياز دارد؟
آيا بهتر نيست اهداف را به جاي آن كه در طول هم ببينيم در عرض هم ببينيم ؟ ( رويكرد جامعيت در يادگيري قرآن
آيا نبايد به نياز و توان و ذائقه مخاطب توجه داشت ؟
آيا عمومي كردن چنين نگاه خاصي، امكان پذير است؟
آيا اين نوع از يادگيري قرآن تا چه اندازه ضرورت دارد؟
جايگاه اهداف تربيتي در اين نوع از آموزش قرآن كجاست؟
آيا كتاب هاي درسي هيچ آيه مناسبي براي حفظ قرآن ندارد كه بتواند مقوم برنامه درسي و رسمي باشد؟
آيا نبايد به مباني روان شناختي در يادگيري و آموزش توجه كرد؟ ( نظريه هوش هاي چندگانه گارد نظر )
اصولاً چنين طرحي بر مبناي كدام نظريات يادگيري مورد تأييد و تأكيد است؟
و ... درباره اين طرح جايز است؟ ( يا جرم و گناه محسوب مي شود كه هيچ يك از رسانه هاي ديداري و نوشتاري اجازه ورود به آن را ندارند؟! )
اولا - غير قانوني است. ( بر خلاف اسناد تحولي )
ثانيا - بر خلاف نظر رهبري است. ( سياست هاي ابلاغي مقلم معظم رهبري )
راهكار :
آموزش و پرورش با عمل به مأموريت ذاتي و خطير خود ( يعني پرداختن به آموزش به جاي شعار ) زمينه ساز تربيت ده ميليون حافظ قرآن در كشور باشد.
گفت اول دفع شرّ مـوش كـن
وانـگهي در جـمـع گـنـدم جـوش كـن
گر نه موشي دزد در انبار ماست
گـنـدم اعمال چل ساله كـجاست ؟!!
1- خواندن و نوشتن، كليد ورود به همه علوم است. سنگ زير بناي هر علمي توانايي خواندن و نوشتن و فهميدن است.
2- سن يادگيري خواندن و نوشتن همان دوران ابتدايي و مدرسه است و اگر اين فرصت طلايي از دست برود جبران آن با مشكلات فراواني ( همچون وضعيت نهضت سواد آموزي ) روبه رو خواهد شد.
اما شگفت انگيز است كه در برخورد با تفكر و عمل كاريكاتوري با قرآن كريم در جامعه اسلامي، هيچ كس عكس العمل نشان نمي دهد. چرا؟
زيرا به دلايل مختلف، غفلت از معنا، مفهوم و منظور قرآن كريم كه همانا هدايت و راهنمايي بشر براي تحصيل سلامت و سعادت دنيوي و اخروي است؛ نهادينه شده است.
اين كه در شرايط فعلي، با وجود محدوديت هاي مالي، براي جامعه اي كه از نظر سواد قرآني در سطح نازلي هستند، بدون توجه به نياز و ذائقه و توانايي مخاطبان، ايشان را با لطايف الحيل به شركت در طرح هاي زيبا و بي خاصيتي چون طرح ملي حفظ قرآن وادار كني و به جاي آموزش، از راه تبليغ و ترويج بخواهي دهان مديران و مسئولان را شيرين كني ... چه معنا و مفهومي جز ترسيم يك كاريكاتور ناموزون از چهره قرآن كريم در جامعه دارد؟!!
این طرح کمترین ارتباط و تناسب تربیتی را با دانش آموزان داشته و نمی تواند الگوی مناسبی برای سبک زندگی اسلامی باشد.
طراحی اهداف و محتوای این طرح با نیاز و ذایقه و توان اغلب دانش آموزان تناسب معناداری ندارد.
برنامه ریزی در این طرح چه در هدفگذاری و چه در محتوا و چه در روش یادگیری آنقدر کلی و عمومی است که بین مخاطب عام و خاص تفاوتی قایل نشده است.
از نظر روان شناسی یادگیری محرک های خارجی مانند جایزه کمتر به تحرک و انگیزه درونی منجر شده و اغلب یادگیری ها در این روش به سرعت به فراموشی سپرده می شود. ( با توجه به عدم رعایت مراحل و مراتب حیطه های یادگیری بلوم و نظریه هوش های چندگانه هوارد گاردنر و ... در این طرح )
چنین طرح هایی بارها با تخصیص اعتبارات چشمگیر برگزار آن هم نه در چنین وسعت و برای دانش آموزان کل کشور بلکه در جامعه آماری بسیار محدودتر و از سوی ارگان های مرتبط با داستن افراد و امکانات لازم اما عمدتا موفق و پیش برنده نبوده است.
من هم ممکن است اشتباه کنم. شما نبايد از کنار اشتباهاتم يا آن چه به نظر شما اشتباه مي آيد، بي سرو صدا بگذريد، اين کار خلاف وظيفه اي است که بر عهده گرفته ايد.
كسي که براي خدا قلم مي زند، نه گزاف مي گويد و نه کتمان حقايق مي کند. سعي کنيد مورخ بي غرضي باشيد، مسائل و حوادث را آن طور که واقع شده است، شرح دهيد.
نوشته شما مبالغه آميز نباشد، پرده پوشي هم در آن نشده باشد، نه اغراق کنيد و نه انکار؛ در قدم اول با زبان ملايم، با زبان پند و اندرز با افراد مواجه شويم، خواه شاه باشد يا شبان. وظيفه در قدم اول ارشاد است و در اين وظيفه نبايد ميان انسان ها، از نظر مقام، موقعيت و منصب فرق بگذارند. ››
صحيفه امام،ج6 ،ص15
و هيچ کدام هم برايشان حتي جايز نيست که يک چيزي را بفهمند و نگويند.
بايد وقتي مي فهمند، اظهار کنند. اين موافق هر که باشد، باشد، مخالف هرکه هم باشد، باشد. »
صحيفه امام،ج13،ص102
و ايشان نام آن را مي گذاري « دين گريزي » يا « دين ستيزي »؟!!
حفظ قرآن با معناست كه معجزه است.
حفظ قرآن با رعايت مضامين حفظ محسوب مي شود.
( آيه الله بهجت ره )
و اين امري مطلوب و بلكه لازم و ضروري است.
اما بالعكس اگر قرآن كريم ابزاري براي حفظ باشد، مي شود طرح ملي حفظ جزء 30 كه بعيد است به صورت عمومي به تدبر در قرآن بيانجامد.
لااقل تجربه اين نوع كج فهمي هاي رايج و باورهاي غلط در 40 سال گذشته هويداست.
اميد است اين كميته، با ورود به رفع مشكلات قانوني، در جبران كوتاهي هاي قبلي اهتمام ورزد.
در حالي كه با مقايسه عنوان، هدف و شيوه عمل طرح ملي حفظ جزء ۳۰ قرآن، کاملا معلوم مي شود که در هيچ كجاي چنين بندي به حفظ قرآن اشاره نشده است.
اولاً - طبق مصوبه برنامه درسي رسم الخط بايد آموزشي باشد.
ثانيا - قرآن هاي رايج در مدارس ابتدايي قرآن عثمان طه نيست. و تا کنون بيش از ۶۰۰ هزار جلد قرآن کم علامت توزيع شده است. اين که مدارس را بر خلاف سياست هاي کلي آموزش و پرورش دچار هزينه هاي سنگين تهيه مصاحف جديد کنيم، آيا مجوز و نيز ضرورتي دارد؟!!!
ثالثا - روش حفظ قرآن تا چه اندازه به رسم الخط قرآن خط عثمان طه ارتباط دارد؟ اين مطلب با هدف کسب مهارت خواندن در دوره ابتدايي در تناقض آشكار است.
طرح در صورتي مي تواند اختياري باشد كه
اولاً - متضمن الزام اختصاص ساعت رسمي درس به يك طرح فوق برنامه نباشد.
ثانياً - در مراكزي چون دارالقرآن ها و خارج از كلاس درس رسمي به آن پرداخته شود.
اما با كمال شگفتي همه كلاس ها و همه دانش آموزان تحت پوشش هستند.
اين رويه، بدعتي خطرناك است.
خود زني است.
وقتی خواندن صحیح قران و عمل به آن هنوز انجام نشده چگونه انتظار داریم گه حافظ قرآن داشته باشیم
از طرفی حافظی که عامل نباشد به چه دردی خواهد خورد
ای کاش آموزش و پرورش مرکزی بر وظایف خود میکرد
انا افسوس
افرادي كه داعيه دار قرآن عترت نماز هستند
نبايد بر خلاف مقررات از تصرف غير قانوني ساعت درسي براي طرح ملي حفظ قرآن استفاده كنند.
و الا شرعا مديون دانش آموزان
و قانونا متخلف هستند.
اگر دانسته عمل مي كنند، خيانت است.
( افرادي كه به اين سخن شك و ترديد دارند از دفتر مرجع تقليد استفتا فرمايند. )
اَللهَ اَللهَ فِي القُرآنِ لا يَسبِقُکُم بِالعَمَلِ بِهِ غَيرُکُم
خدا را خدا را فراموش نکنيد در توجّه به قرآن ; نکند ديگران در عمل به آن بر شما پيشى گيرند.
نهج البلاغه، نامه 47
امام علي عليه السلام فرمودند :
ما جالس هذا القرآن احد الاقام عنه بزیادهُ او نقصان: زیاده فی هدی،
او نقصان من عمی.
هیچ کس با این قرآن همنشین نشد مگر این که زیادت یا نقصانی نصیب او ساخت؛
افزایش در هدایت
کاهش از نابینایی .
خطبه 176 نهج البلاغه
« من قرآن را به شما آموختم
و باب دلایل و براهین را به روی شما گشودم
و آنچه را نمی شناختید، به شما شناساندم
و آنچه را که از دهان به بیرون پرت می کردید،
به مذاق شما گوارا ساختم.
ای کاش که نابینا، بینا می گشت،
یا خفته بیدار می شد.
خطبه 180نهج البلاغه
یاتی علی الناس زمان
لا یبقی فیهم من القرآن الا رسمه،
و من الاسلام الا اسمه.
روزگاری برسد بر سر مردم
که از قرآن جز رسمی نماند
و از اسلام جز اسمی .
حکمت 369 نهج البلاغه
امير المؤمنين عليه السلام :
پس از من روزگاری بر شما آيد :
که در آن روز، چیزی پوشیده تر از حق
و آشکارتر از باطل نمی باشد …
و در نزد اهل آن زمان،
کالایی کسادتر از قرآن وجود نخواهد داشت، ( البته ) اگر حق خواندن آن ادا شود؛
و متاعی با رونق تر از کتاب الهی نخواهد بود، زماني كه از معانی و حقایق خود منحرف شود.
و در آن روزگار
هیچ چیزی ناشناخته تر از معروف (یا زشت تر از نیکو)
و شناخته تر از ناشناخته (یا نیکوتر از زشتی)ها وجود نخواهد داشت.
در آن زمان، آنان که به کتاب الهی معتقد بودند و آن را با خود داشتند، آن را دور خواهند انداخت
و حافظانش آن را فراموش خواهند کرد (یا خود را به فراموشکاری خواهند زد)
در آن زمان
کتاب و مدافعان و معتقدان و عمل کنندگان به آن مطرود و مهجور از جامعه می گردند.
خطبه 147نهج البلاغه
قرآن خدا، کتابي است که :
با آن می بینید، و با آن سخن می گویید و با آن می شنوید
و بعضی از آیات قرآنی بعضی دیگر را توضیح می دهد و بعضی از آن (به تفسیر و تاویل) بعضی دیگر شهادت می دهد.
و کسی که با قرآن همدم باشد، از خدا منحرف نمی شود.
خطبه 133نهج البلاغه
( و نه حفظ الفاظ بدون فهم و تفكر )
امام علي عليه السلام :
کجا رفتند آن قومی که دعوت به اسلام شدند آن را پذیرفتند. قرآن را خواندند و با کمال قدرت و استقامت عمل کردند؟
خطبه 121 نهج البلاغه
( از طريق پيامبر و اهلبيت )
امام علي عليه السلام :
ذلک القرآن
فاستنطقوه،
و لن ینطق،
و لکن اخبر کم عنه.
آن است قرآن،
و او را به سخن گفتن وادار کنید
و هرگز (با شما) سخن نخواهد گفت،
ولی من برای شما از قرآن خبر می دهم.
خطبه 158نهج البلاغه
آه! افسوس بر آن برادرانم که قرآن را تلاوت کردند و در عمل به آن استقامت ورزیدند
و در تکالیف اندیشیدند و آن ها را انجام دادند،
سنت را احیا کردند و بدعت را نابود ساختند.
دعوت به جهاد شدند، آن را اجابت کردند
و به فرماندهشان اطمینان پیدا کردند
و از او پیروی نمودند.
خطبه 182 نهج البلاغه
امام علي عليه السلام :
خداوند متعال قرآن را سیراب کننده تشنگی دانشمندان قرار داده است
و بهاری بر دل های فقهاء
و راه هایی واضح برای طرق صالحان،
و دوایی که با داشتن آن دردی نمی ماند
و نوری که با وجود آن ظلمتی به حیات انسان ها راه ندارد.
خطبه 198 نهج البلاغه
خوشا به حال آن گروهی که قرآن را جامه زیرین ( روش خویش و زینت دل)
و دعا را جامه رو (مانع حوادث) قرار داده اند.
پس به طریقه و روش حضرت مسیح علیه السلام دنیا را از خود جدا کردند.
حکمت 104نهج البلاغه
پس از من روزگاری بر شما روی خواهد آورد که
چیزی پوشیده تر از حق و آشکارتر از باطل وجود ندارد.
در آن موقع کتاب خدا و مدافعان و معتقدان و عمل کنندگان به آن مطرود و مهجور از جامعه هستند،
در آن روزگار
کتاب خداوند و معتقدان و عمل کنندگان به آن، در میان مردم خواهند بود، ولی از آنان نخواهند بود.
و با آنان دیده خواهند شد؛ ولی با آنان نیستند،
زیرا گمراهی با هدایت، توافق و هماهنگی ندارند!
اگر چه درکنار یکدیگر دیده شوند.
در آن هنگام مردم به پراکندگی و جدایی از یکدیگر، متفق می شوند
و برای به دست آوردن اتفاق و اجتماع از یکدیگر جدا و پراکنده اند.
گویی آنان هستند که پیشوایان قرآن اند، نه این که قرآن پیشوای آنان باشد.
نمانده است از قرآن در میان آنان مگر نامی از قرآن
و نمی شناسند از آن کتاب الهی، مگر خط و حروف نوشته شده آن را.
خطبه 147نهج البلاغه
اين سزاي قومي است كه كتاب آسماني خود را مقدس مي شمارند, ولي به آن عمل نمي كنند ؟
مَـثَـلُ الَّـذينَ حُمِّـلُوا الـتَّوراةَ ، ثُمَّ لَم يَحـمِـلوها،
مثل كسانى كه تورات بر آنان بار شد (و به آن مكلف گرديدند) آن گاه آن را به كار نبستند،
كَـمَـثَـلِ الـحِـمارِ، يَحـمِلُ اَسـفارًا
هم چون مثل خرى است كه كتابهايى را برپشت ميكشد؛
سوره ي جمعه آيه ي 5
امام علي عليه السلام :
بدانید! شما هرگز راه راست را نخواهید شناخت، مگر این که کسی را که آن را رها کرده است بشناسید
و هرگز به پیمان قرآن وفا نخواهید کرد، مگر آن گاه که کسی که این پیمان را شکسته است بشناسید
و هرگز به قرآن چنگ نخواهید زد، مگر این که کسی را که آن را کنار زده است بشناسید.
خطبه 147نهج البلاغه
امام صادق عليه السلام :
لا تَجعل قِـرائَتي قِرائَـةً لا تَدَبُّرَ فيها
وَ لا تَجعَل نَظَري فيهِ غِفلَةً
وَ لا قِرائَتي هَذَرًا
خداوندا قرآن خواندن مرا قرائتي بدون تدبر قرار مده
و نگريستنم در آن را همراه غفلت مقرر مفرما
و قرائتم را بيهوده قرار مده
اصول کافي، ج 4، ص 300
بارها بچه ها کیف ها را روی نمکت گذاشته
وروی ان می نشینن و کتا ب قران هم در ان است
وهر بار باید در مورد احترام به ان توضیح بدم
ویا بارها کتاب قرا ن روی زمین می افتد ومکرر از روی ان عبور میکنن ویا بدون وضو ان را لمس میکنن والبته در مورد این موارد بسیار توضیح میدم ولی کو گوش شنوا
نمی دونم کسانی که این طرح ها را ارائه میدن به این
این ریزه کاری ها هم فکر میکنن ؟
اين كار از جنبه هاي متعددي به صلاح نيست.
چرا كه طبق اسناد تحولي، وظيفه سازماني و مأموريت ذاتي وزارت آموزش و پرورش كاملاً مشخص و تعريف شده است.
با اين وصف چنين برنامه ريزي هايي بايد ابتدا در سطح ستاد مطرح و تدبير شود تا از بروز بحران و حوادث اين چنيني جلوگيري كند.
اما اين كه پس از گذشت هفت سال از فرمايش مقام معظم رهبري، به نام « طرح ملي حفظ قرآن » ناگهان ساعات رسمي آموزش قرآن مصادره شود، واقعاً توجيهي ندارد.
اين نوع تحركات، به بهانه تحقق منويات رهبري و تربيت ده ميليون حافظ قرآن، مصداق بارز ناديده گرفتن عملي سند تحول بنيادين و سياست هاي ابلاغي رهبري است كه در نهايت به حذف ساعت آموزش عمومي قرآن انجاميده است.
اجبار به انجام کاری که مطابق میل و اراده انسان نباشد تنفر و
و انزجار به همراه دارد. عاقبت نسل آینده نگران کننده
خواهد بود و مهجوریت قرآن را به همراه دارد.
ارتباط این شورا با وزارت آموزش و پرورش تنها به ارتباط این نهاد با حوزه فعالیت های فوق برنامه معاونت پرورشی محدود می شود که آن هم به آموزش عمومی قرآن مدارس ارتباطی ندارد.
وضعیت موجود طرح ملی حفظ قران دقیقاً حاصل عملکرد گذشته این نهاد در سال های قبل است که به جای جبران عقب ماندگی ها دقیقا در مقابل مأموریت محوله همین شورا به آموزش و پرورش ایستاده است.
اميد است شوراي عالي انقلاب فرهنگي بيدار و هشيار باشد.
حاملان قرآن بنابر روایات شریف کسانی هستند که به قرآن و نزول آن از جانب خدای متعال بر قلب نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ایمان دارند و معانی آن را میفهمند و به احکام آن عمل میکنند و به آداب آن مودب هستند.
برخورد عوامانه و ظاهرگرایانه با كلام ناب و ژرف قرآن و عترت علیهم السلام از موارد مصادره به مطلوب و از مصداق مغالطه منطقی و تنزل مقام شامخ این گوهرهای ناب و نجاتبخش است.
تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج۱، ص ۱
بر صاحبان اندیشه و متخصصان امر لازم و ضروری است، این گونه مسائل را رصد كرده و پاسخهای مناسب را ارائه كنند تا از كژتابی فكری در جامعه اسلامی جلوگیری شود.
اصحاب رسانه به ویژه در حوزه فعالیتهای قرآنی و فرهنگی ضمن اطلاع از این نوع موضوعات و دقت در اشاعه صحیح مطالب، در انعكاس مناسب نقد و نظرها مساعدت و مبادرت ورزند.
یقیناً چنین دیدگاههایی در رشد كیفی فرهنگ قرآنی و دینی جامعه مؤثر خواهد بود.
آن چه از سنت نبوی و سیره علوی استباط میشود، آن است كه ما باید افكار و طرح و برنامههایمان را به قرآن عرضه كنیم و نه آن كه از آنها به نفع منافع خود بهره بگیریم. هرچند هم كه نیت ما خیر و عمل ما در ظاهر به نفع جامعه اسلامی باشد.
هـشـدار كه با حدیـث بــازی نکنید.
با جعل حدیث، چهرهسازی نکنید.
حیثیت دین، امانت است در دست شما
بر بدعت دین، زمینهسازی نكنید.
بـا معـجـزه ي الله، اين بي هنري تا كي؟!
تعـلیـم کـلام الله، روخوانی قرآن نیست.
با حفظ بدون فهم!!! يك سو نگری تا کی؟!
اين آيـه قرآن است، سرلوحه ایمان است.
در آن نـظـری افـکن از آن گذري تا كي؟!
یک لحـظه تـفـکر کن در آیـه، تـدبـّر کـن
معنـیش تـصـور کن این بی خبری تا کی؟!
كي فكر تو برخيزد ؟ با جهل تو بستیزد ؟
يك نكته بر انگيزد: خود را نگری ... تا كي؟
قرآن محمد صلي الله عليه و آله را هم مونس و یاور باش،
با فکر و عمل، خوانش جز این نظری؛ تا کی ؟
این چشمه جوشان است، این رحمت یزدان است.
غـافـل منشین جانا ! این بی اثری تا کی؟!
فـردای قـیامت را خواهان شفاعت باش؛
آنجا چه بـری بـا خـود ؟این بی ثمری تا کی؟!
این وحی خدا باشد، از فتـنه جدا باشد؛
با مصحف حق آخر ،این خیـره سری تا کی؟!
با نام مسلماني اندیشه ي شیطانی ؟!!!!
عمرت به تباه آید این پرده دری تا كي؟!
فردا تو چه خواهی کرد ؟! این هرزه گری تا کی ؟
این منطق شیطان است، او دشمن انسان است.
قرآن به چه بفروشی ؟! بر سیم و زری !!! ... تا کی ؟!!!
شیـطان درونـت را از سیـنه بـرون افـکن
با نغـمه رحـمانی، دل با دگری ... تا کی؟!
ای مست می دنـیا !دانی که مقامت چیست؟
قـرآن به تو می گویـد: بی بـرگ و بـری تا کی؟
« اي پـادشـه خوبـان ! داد از غم تنهايي! » 1
با زا كه در اين سامان از " حق گذری " تا کی؟
چشمم به رهت مانده ، دل نام تو را خوانده
ای ناطقه قرآن !این بی ثمری تا کی ؟
در دایره ي امکان، ایـران بُـود و قـرآن
این کشور قـرآن را یک سو نگری، تا کی؟!
این کشور قـرآن است ، گر مهـد شهیدان است
بـا نـام کـلام الله، این بی بـصـری تـا کـی؟
ز ین فکر و خیال خام، حاشا ضرری؛ ... تا کی ؟!
در حلقه ي رندان شو، آیینه ي قرآن شو؛
گر مونس قرآنی، این جلوه گری تا کی؟!!
این شرط مسلمانی است؟! یا شیوه انسانی است؟!
بر ساحت این قـرآن، خواهی شرری ... تا کی؟
ای نــام تـوأم آغـاز ! بـا یــاد تـوأم دمـساز
من بی تو شوم پـایـان، شوریده سری تـا کی؟
1- لسان الغیب حافظ
یا معاشر قرّاء القرآن !
ای گروه قرآن خوانان!
اتقوالله عزوجل فیما حمّلکم به من کتابه
از خدای بپرهیزید در آن چه از کتاب خود به شما داده است؛
فَانّی مسئوول و انکم مسئولون
زیرا که من مسئولم و شما هم مسئول هستید.
انی مسؤول عن تبلیغ الرسالة
من از رساندن و تبلیغ رسالت مسئولم،
و امّا انتم فتُسألون عمّا حمّلتم من کتاب الله و سنّتی
و شما از آن چه از قرآن و سنت من در بردارید، مسئول هستید.
الکافی، ج ۲، ص ۴۴۳
علامه جوادی آملی حفظه الله در کتاب «حکمت عبادات» مینویسد:
از بعضی روایات آن استفاده میشود، انسانی كه حامل قرآن باشد با فرشتگان محشور خواهد بود. نه چون یهودیان كه توارت بر آنان تحمیل شد، امّا توارت را حمل نكردند.
قرآن كریم درباره قوم یهود میفرماید :
« مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلوا التورة، ثم لم یحملوها، كَمَثَلِ الحمار یحمل أسفاراً» ( سوره جمعه 5 )
«خطر یهودزدگی» را در چند جای این سوره میبینیم كه مبادا یهودیت در بین مسلمین رواج پیدا كند.
فرمود : شما با قرآن كاری نكنید كه یهودیها با توراتشان كردند، تورات را بر آنان تحمیل كردیم، ولی حمل نكردند؛ به آنان دادیم ولی نگرفتند.
فضل و برتری از آنِ كسی است كه قرآن را حمل میكند. یعنی معانی آن را بفهمد و احكامش را عمل و به آدابش مؤدب باشد؛ آنگاه به حكمتش پی ببرد.
كسی كه با قرآن چنین رفتار كند، حامل قرآن است.
- كتاب حكمت عبادات، ص ۲۰۱
« عربستان سعودی در حفظ قرآن از ما پیشتر هستند، ولي ملت ایران به پیام قرآن عمل کرده و صاحب عزت است. ولی حفظ ظاهر قرآن دردی از عربستان دوا نمیکند. »
۲۶ دی ۱۳۹۶
جامعه فراتر از عقلگرایی، باید قائم به عقل باشد.
حال سؤال اين جاست:
آيا اجبار دانش آموزان به « حفظ جزء 30 » قرآن باعث قرآن گريزي نمي شود؟
آيا اين طرح، مبتني بر عقل گرايي است و يا قائم به عقل ؟!!!!!!
بر حوزه هاي علميه و نيز مراكز علمي و تخصصي و دانشگاهي لازم است مباني و مبادي اين قبيل موضوعات را به روشني تبيين و به جامعه ارائه كنند.
مراكز تبليغي و ترويجي نيز بايد بي كم و كاست و با شيوه هاي مؤثر اطلاع رساني كنند.
به این مثال توجه کنید : « آیا در فارسی آموزی، آموزش حفظ اشعار فارسی کتاب، مهم تر و ضروری تر است و یا مهارت آموزی خواندن و نوشتن؟»؛ قطعاً هر عقل سلیمی می گوید: مهارت خواندن و نوشتن؛ زیرا خواندن و نوشتن، کلید ورود به همه علوم است.
سنگ زیر بنای هر علمی توانایی خواندن و نوشتن و فهمیدن است و سن یادگیری خواندن و نوشتن همان دوران ابتدایی و مدرسه است و اگر این فرصت طلایی از دست برود جبران آن با مشکلات فراوانی ( همچون وضعیت نهضت سواد آموزی ) روبه رو خواهد شد.
از این رو آموزش خواندن قرآن به مراتب حساس تر و پرثواب تر است از سایر فعالیت های قرآنی
« وَ لکِن اَکثَرُهُم لایعلَمونَ »
و امروز هم ساعات درسي قرآن را ...
بايد گفت : گل بود به چمن نيز آراسته شد.
تقبل الله اعمالكم
مدیرانی که به جای تکیه بر کارشناسی تصمیمات خود را به کارشناسان دیکته و آنها را واددر به عمل به تصمیمات ناپخته و غلط می کنند.
آقای مدیر عزیز !
شما مدیر شدی
علمت که اصافه نشده
پس از چه رو با نادیده گرفتن کارشناسان تصمیم های خطیر را فدای مصلحت اندیشی های خود می کنید؟
اما در عمل نه تنها اهداف آموزش عمومی قرآن رها و فراموش شد بلکه اعتبارات آن هم در بخش خصوصی صرف گردید.
ماهیت طرح ملی حفظ قرآن نیز کاملا نخبه گزینی است.
زیرا
نه به اهداف آموزش عمومی اشاره دارد.
و نه قابلیت تحقق در بین مردم عادی را دارد.
علت
وجود شکاف آموزشی
و تلاش برای پر کردن آن با فعالیت های تبلیغی و ترویجی
در زبان آموزی فارسی تا قبل از مرحوم جبار باغچه بان تمامی 32 حرف فارسی آموزش داده می شد و سپس وارد ساختن کلمات می شدند.
مرحوم باغچه بان با زیر سؤال بردن این رویه اظهار کرد؛
نیاز نیست کودک ابتدا ۳۲ حرف الفبا را بیاموزد و سپس وارد کلمه و جمله شود.
بلکه کودک کلاس اولی همزمان با یادگیری «آ» و «ب» می تواند دو کلمه و یک جمله بیاموزد؛ «بابا! آب» این حکمت است که بر ذهن و زبان عمل مرحوم باغچه بان جاری شد و تا کنون هم ادامه دارد
یعنی منطبق شدن آموزش با نیاز، ذائقه و توان دانش آموز؛ ( نظریه یادگیری آزوبل )
یعنی «معجزه یادگیری»
این نوع تعریف از خواندن و حفظ قرآن با هیچ یک از تعاریف و نظریات مشهور در باب خواندن و حفظ مطابفت ندارد.
زیرا که این بدفهمی بر پایه استنباط های ناقص شکل گرفته است.
در این مفهوم موضوع درک و فهم و تفکر و تدبر از همان آغاز آموزش قرآن مسامحتاً نادیده گرفته است؛
و متأسفانه این درماندگی و مسامحه در یادگیری قرآن کریم نه تنها در مراحل بعدی ترمیم و اصلاح نمی شود بلکه در اغلب فراگیران تا پایان عمر هم ادامه دارد. ...
با این طرح فقط به حافظان بی سواد اضافه خواهد شد با توجه به بررسی های انجام شده ، تعداد حافظانی که توانایی روخوانی قرآن آنها زیر صفر هستند کم نیست(پرورش بی سواد مدرک دار)
اغلب افراد به این نکته ظریف و در عین حال بدیهی توجه ندارند که « آموزش خواندن قرآن، بسیار مهم تر از پرداختن به حفظ و قرائت آن است.»
بهتر بود قبل از ثبت این طرح نظر سنجی از معلمان در این زمینه انجام می شد
اين معاونت محترم به نيابت از ساير بخش هاي آموزش و پرورش ( و حتي بي خبر از ايشان ) در جلسات پشت پرده تفاهم نامه امضاء فرموده اند.
وقتي هدف برنده شدن مديران ارگانها و نهادها در ماراتون مسابقه حفظ جزء 30 از پيش دبستان تا دانشگاه است ...چه انتظاري داريد؟!!!
شورای عالی آ.پ ( آقای دکتر نوید )
شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور ( حجه الاسلام حمید محمدی )
کمیسیون آموزش عمومی قرآن ( دکتر عرفان نصب )
مقام عالی وزارت آ.پ ( سید محمد بقایی )
شورای معاونین حوزه ستادی
کمیته مستندسازی وزارت
شورای عالی آ.پ ( آقای دکتر نوید )
شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور ( حجه الاسلام حمید محمدی )
کمیسیون آموزش عمومی قرآن ( دکتر عرفان نصب )
مقام عالی وزارت آ.پ ( سید محمد بطحایی )
شورای معاونین حوزه ستادی
کمیته مستندسازی وزارت
چاره کار قبل از وقوع هر حادثه ناگواری باید کرد.
اشغالگري و تجاوز در هر نوع آن محكوم و باطل است.
يادمان باشد در مرام قرآن و عترت و مكتب تشيع، تفكر « هدف وسيله را توجيه مي كند. » باطل و حرام است.
اشغال غير قانوني ساعت درسي قرآن توسط معاونت پرورشي و شوراي توسعه فرهنگ قرآني غير قانوني و محكوم است.
«لا یَهدِی القَومَ الظّالِمینَ»
بقره/258
افرادی كه ظلم میكنند خدا لطفش را از آنها برمی دارد. هدایتشان نمیكند. راه حق را پیدا نمیكنند و در باطل گم میشوند.
«إِنَّهُ لا یُفلِحُ الظّالِمونَ»
انعام/21
افرادی كه ظلم میكنند رستگار نمیشوند
«لَنُهلِكَنَّ الظّالِمینَ»
ابراهیم/13
پدر ظالم را در میآوریم.
«أَلا لَعنَةُ اللّهِ عَلَى الظّالِمینَ»
هود/18
«بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمینَ»
هود/44
«وَ ما لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ»
بقره/270
روز قیامت ظالم، یار و یاور ندارد.
«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُواای مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»
شعراء/227
به ظالمها خواهم گفت كه چه عاقبت تلخی خواهند داشت.
آیا انان که می دانند با آنان که نمی دانند برابرند؟
فکر نمی کنم هیچ اندیشمندی حتی در علوم و معارف قرآنی با اجبار همه دانش آموزان میهنم در دوره ابتدایی به حفظ جزء ۳۰ که کمترین نسبت با نیاز این کودکان معصوم و بی پناه دارد موافق باشند و یا آن را توصیه کنند.
جهان امروز ما، تشنه حقایق قرآن است.
نه حفظ ترتیبی الفاظ آن
دانش آموزان امانت های الهی هستند در دست معلمان
امانتدار تربیت قرآنی آنان باشم.
ما درکشوری زندگی می کنیم که قاری قرآن کم نیست ولی سواد قرآنی همان قاریان هم زیر صفر هست .
آیا هدف از نزول قرآن بیان کلمات بوده و بس پس تامل در قرآن و راه زندگی قرار دادن این کتاب چه می شود ؟
ما به جای اینکه با شیوه های درست از سطح روخوانی صحیح بگذریم و به عمق کتاب برسیم بیشتر تبلیغ می کنیم که در ظاهر کتاب بمانیم ؟
به قول نویسنده مطالب بالا كسي كه توان برداشتن 10 كيلوگرم بار را دارد، اگر قرار باشد 20 كيلوگرم را حمل كند، نه تنها آن 20 كيلوگرم را جابه جا نمي كند بلكه ده كيلوگرم قبلي هم كه داخل آن محموله است را نيز نمي تواند.
حوزه معاونت پرورشی به مدد شورای توسعه فرهنگ قرآن در طول چند سال اخیر با تصاحب اعتبارات چند صد میلیاردی آموزش عمومی قرآن سیاست تخریب برنامه رسمی قرآن را چراغ خاموش در اولویت کار خود قرار داد تا به زعم خود
اولا شکست های متعدد خود در جریان ده هزار مدرسه قرآنی و طرح ملی حفظ نور را جبران کند.
ثانیا توجیهی برای هزینه اعتبارات که به نام آموزش عمومی قرآن دریافت کرده اما جای دیگری مصرف شده ارایه کند.
ثالثا در جبران محبت ارگان های دیگر ساعت درسی قرآن را برای خوش خدمتی به ایشان هبه کند.
ولی آزموده را آزمودن خطاست. ...
نباید اینبار از همان سوراخ گزیده شد.
چشم بر تخلفات داخلی ببندید تا امریکا و اسراییل و دشمنان انقلاب خوشحال نشوند.
یا اگر بگویید به نام دین و قرآن و رهبری عده ای دنبال کسب قدرت و ثروت هستند تضعیف دین است.
این تحمل و کتمان حقیقت تنها باعث به وجود آمدن حاشیه امن بیشتر برای مدیران شده تا :
اولا به شیوه غلط و مخرب کشور عزیز ادامه دهند.
ثانیا ایشان حتی اگر نیتشان صحیح باشد بی دقتی و رویه غلطشان را ادامه دهند.
نظر شما چیست؟
آیا بگذاریم رویه غلط حاشیه امن مدیران نالایق ادامه یابد؟
این مقاله نشان می دهد برخی از ارکان نظام دجار خود زنی شده اند و دنبال فرار به جلو هستند.
صمنا چشم طمع به وزارت آموزش و پرورش خیانت آشکار به آینده کشور است.
این طرح یک طرح ماکیاولیستی است که بی شباهت به قرداد ننگین ترکمنچای و گلستان نیست.
سکوت مرگبار رسانه ها و شورای عالی آموزش و پرورش و سایت معاونان پژوهشی و آموزشی در مقابل چنین سیطره ای غیر قابل باور و قبول است.
باید از وب سایت صدای معلم تشکر کرد که همواره حامی معلمان دانش آموزان معصوم این کشور است.
سه سال پيش مقاله اي از نويسنده همين مقاله اعتراضي خواندم « چرا صدای زنگ قرآن مدارس شنیده نمیشود؟ »
وقتي مجددا آن مصاحبه سال 1394 را دوباره جستجو كرده و خواندم، و وضعيت موجود را مورد مقايسه قرار دادم به وخامت اوضاع و نگراني هاي مطرح شده پي بردم.
ظاهراً اميدي بر اجراي سند تحول بنيادين نبايد داشت.
گفتا : « ز که نالیم که از ماست که بر ماست. »
« بيش از ۹۵ درصد از دانش آموزان ايران اسلامي، در طول عمر خود، تنها در زنگ قرآن مدرسه با يادگيري مهارت خواندن قرآن روبه رو مي شوند؛ لذا اگر همين ساعات ارزشمند اينگونه مورد تعرض قرار گيرد، بايد شاهد آسيب هاي جدي و جبران ناپذير باشيم. »
اميد كه صداي زنگ قرآن مدارس شنيده شود.
ان شاء الله
اين اتفاق از دو حال خارج نيست :
1- حوزه معاونت پرورشي وزير محترم را دور زده اند و از وي براي كليت طرح غيرقانوني اشان امضاء و تأييديه گرفته اند. ( شواهد همين را نشان مي دهند. )
2- وزير محترم به روش و منش « ماكياوليست ها » معتقد است و در نتيجه از اختيارات نداشته براي تحميل عقيده از شيوه هاي غير قانوني مدد جسته است.
در هر صورت چنين تخلف سنگيني در كارنامه وزارت ايشان همچون لكه سياهي هميشه هويداست و در آينده نيز بايد پاسخگوي پيامدهاي آن باشند.
البته معاونت محترم پرورشي وزارت آموزش و پرورش در ارائه آمارهاي حافظان قرآن سه و نيم ميليوني ( طرح ملي حفظ نور / سه سال قبل ) يد طولايي دارد.
* تازه تر از تازه تري مي رسد.
- تخلفات در زنگ قرآن كم بود اين هم اضافه شد :
1- تقليل ساعات معلمان علي رغم قانون از زنگ قرآن گرفته مي شود.
2- به دليل تقليل ساعات با هم تجميع مي شود. ( علي رغم تسريع قانون كه بايد فاصله ساعات رعايت شود. )
3- به جاي سه زنگ در هفته، دو زنگ در هفته اجرا مي شود ( بر خلاف مصوبات شوراي عالي )
4- به جاي آموزگار پايه، معلم غير پايه تدريس مي كند. ( خلاف مصوبه )
و اين هم تصميم اخير :
5- اجراي طرح ميلي حفظ قرآن در ساعت درسي قرآن
گل بود به چمن آراسته شد.
- فقط يك سؤال :
معاونت پرورشي كه از قيامت و آخرت دم مي زنند، اگر خبري نيست به ما هم بگويند. ما هم خودمان را اينقدر معذب نكنيم.
تا چهره معاونت پرورشی برای همه روشن شود.
که چگونه به نام قرآن و عترت و نماز تخلف می کنند.
اینبار .... ب ای خدا تبلیغ و ترویج قرآن میکنند.
خودشان را بخواب زده اند و فکر می کنند هیچکس میبیند.
وقتتون بخیر
ببخشید دیروز از اداره کل آپ استانمون برا بازرسی در اجرای طرح ملی حفظ قرآن تشریف آورده بودن
و معترض که گویا گزارش شده این طرح در مدرسه شما اجرا نمیشه.
از همه ی کلاس ها بازدید کردند و گفتن که حتما باید طرح رو اجرا کنید و عدم اجرای اون تخلف هست و دستور وزارتیست و ...
با وجود ایرادات اساسی که بر این طرح وارد شده وظیفه ی معلمان و مدیریت مدرسه چیه؟
ممنون میشم راهنمایی بفرمائید.
سلامت وتندرست باشید.
بخشنامه ای برای مدارس ارسال شده که تا ۲۰ آذر دانش آموزان را برای حفظ جز سی در سایت همگام ثبت نام کنند ما معلمان چون مجبور به اجرای طرح هستیم چه باید بکنیم.
امروز مدیر مدرسه به من گفتند چند سال قبل به بچه هایی که ثبت نام کردند بدون آزمون هدیه نقدی ۲۰۰ یا ۵۰۰هزار تومان دادند. راهکار بفرمایید....
با سپاس فراوان
دانش آموزان فعلا شیوه خواندن صحیح و ترکیب حروف را به درستی درک نمی کنند با این کار بدتر به آنها ضربه می زنیم
از طرف دیگر چرا این طرح اجباری شده و هر روز ما از طرف مدیر و معاون باید تذکر بشنویم که طرح باید اجرا شود .
حال ما با این حجم کتاب درسی چطور برنامه حفظ هم داشته باشیم .
اگر فکر می کنید این طرح حتما به نفع دانش آموزان است که نیست ، پس قسمتی از کتاب حذف شود تا زمان به ما اجازه این کار را بدهد .
البته حذف قسمتی از کتاب صد در صد به ضرر دانش آموز می باشد چون صفحات کتاب طوری طراحی شده که هر صفحه مکمل صفحات بعد می باشد پس خواهش می کنیم در تصمیم گیری ها کمی تامل کنید یا حداقل هر طرحی که دارید با مدرسین آن دوره تبادل نظر شود تا دچار بی نظمی نشویم .
با تشکر از توجه شما بزرگواران
یکی می گوید کودکم گریه می کند و مدرسه نمی رود چون نتوانسته حفظ کند.
دیگری می گوید :
اصلا قرآن چه فایده ای دارد.
این وقت را بدهید به زبان انگلیسی تا به دردشان بخورد. ( عصبانیت از اجبار )
آن یکی با تندی می گوید :
چرا باعث بی دینی بچه ها می شوید.
چرا اینطوری ؟!!!!!
چون پای قرآن وسط است کسی جرأت برخورد ندارد.
دوست نداشتم مطرح كنم.
اما مجبورم يادآوري كنم :
ظاهرا متوليان و مديران ارشد نظام خيلي زود داستان رسوايي آقاي سعيد طوسي را فراموش فرمودند.
در آن واقعه ناگوار، افرادي كه به ايشان تعرض صورت گرفته بود، بارها صداي اعتراضشان را به گوش متوليان و مديران ارشد رساندند.
اما وقتي گوش شنوايي نيافتند چاره را در علني كردن آن ديدند تا جامعه را از تعرضات بعدي پاس دارند.
آن ها در واقع جانفشاني كردند، ولي مسئولان كوچك ترين تكاني نخوردند.
امروز هم صداي زنگ قرآن و صداي دانش آموزان و خانواده ها توسط متوليان و مديران شنيده نمي شود.
و اين مي تواند تكرار اشتباهي ديگر باشد.
اگر دانش آموزان حافظ قرآن نشوند چيزي را از دست نمي دهند.
اما اگر با اجبار باشد مي تواند تا آخر عمر بر روح و روان و ذهن كودكان تأثير عكس داشته باشد.
من فكر مي كنم :
اين يك طرح تبليغاتي توسط معاونت پرورشي است.
بنابر اين صلاح نيست بچه ها را موش آزمايشگاهي كنيم.
همچنين اين معاونت وظيفه اش تبليغ و ترويج است.
صلاحيت كار آموزشي را ندارد.
سازمان پژوهش و معاونت ابتدايي هم كه كاملا مخالف هستند.
پس تكليف بر همه مشخص است.
مشکلات آموزش رسمی قرآن کم نبود، که معاونت پرورشی برای مطرح کردن حوزه اش به طرحهای بدونه برنامه ریزی و کارشناسی می پردازد و در این بین به گفته های دلسوزانه هیچ معلمی نیز توجه نمی کند. استفاده از مدیر و معاون در زنگ قرآن بجای معلمان 20 سال به بالا ، عدم آموزش نیروی انسانی در سال های اخیر،عدم نظارت مناسب ادارات آموزش و پرورش بر اجرای آموزش قرآن و..... کم مشکل ساز بود که مدارس مجبور شدن برای اجرای طرح حفظ قرآن به اجبار و بعضا به دروغ اسامی بچه ها را در سامانه ثبت کنند . و از ابتدا پایه های دروغ را در ذهنیت پاک بچه ها رسوخ دهند. تا کی باید تاوان بی درایتی مسئولین راباید آینده سازان ما بدهند. و شاهد دین زدگی کودکانمان باشیم. و به محجوریت قرآن دامن بزنیم............
قرآني فعاليت مي كرديم.
« و العصر / ان الانسان لقي خسر / ... »
- سؤال :
با توجه به سوره عصر، آيا مي دانيد خاسرين ( زيانكاران ) چه كساني هستند ؟
- پاسخ :
در آيات 103 تا 106 سوره كهف
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرينَ أَعْمالاً
الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا
وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً
أُولئِکَ الَّذينَ کَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ
فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً
ذلِکَ جَزاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِما کَفَرُوا وَ اتَّخَذُوا آياتي وَ رُسُلي هُزُواً
« آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانم؟»
[ آنان ] کسانی اند که کوشش شان در زندگی دنیا به هدر رفته و خود می پندارند که کار خوب انجام می دهند.
آنان کسانی اند که آیات پروردگارشان و لقای او را انکار کردند،
در نتیجه اعمالشان تباه گردید و روز قیامت برای آنها ارزشی نخواهیم نهاد.
این جهنم سزای آنان است، چرا که کافر شدند و آیات من و پیامبرانم را به ریشخند گرفتند.
نتيجه :
« انما يتقبل الله من المتقين »
بی تردید خدا از متقیان خواهد پذیرفت.
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ
إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما
وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ
قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ
قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ
سوره مائده آيه 27
ای پیامبر !
داستان دو پسر آدم را که داستانی حقیقی است برای آنها بیان کن :
زمانی که هر دو در راه خدا و برای نزدیکتر شدن به او چیزی قربانی کردند،
اما از یکی از آنها پذیرفته شد
و از دیگری پذیرفته نشد،
و آنکه قربانیش پذیرفته نشد به آنکه قربانیش قبول شد، گفت :
من تو را خواهم کشت،
و او در جواب گفت :
همانا خدا از مردم با تقوی قبول می کند.
در مجازاتش درماندند. او را محضر امام صادق علیه السلام آوردند.
امام از او درباره این کار سوال کردند.
گفت : دزدی یک گناه است. صدقه ۱۰ ثواب
باقی مانده ۹ ثواب است.
سپس به آیه ۱۶۰ انعام احتجاج کرد :
من جا الحسنه فله عشر امثالها
و من جا بالسییه فل یجزی الا مثلها
امام از این جهالت به خنده افتاد و فرمود :
مگر آیه ۲۷ سوره مایده را نخوانده ای ؟!!
انما یتقبلها من المتقین
این داستان چه آشناست ...
ان اكرمكم عند الله اتقاكم
انما يتقبل الله من المتقين
بر عكس « مكتب ماكياوليسم » كه مبناي ظلم و ستم بر ديگران است. مانند : اشغال فلسطين و غزه و ...
قطعا چنين انديشه اي نه قرآني است و نه استراتژي نظام مقدس جمهوري اسلامي
ادامه اين رويه به آنارشيسم اسلامي داعش و تكفيري و وهابي منجر خواهد شد.
مسئولان و متوليان نظام بيدار باشند.
اين حركت امروز شروع نشده، سال ها براي امروز فكر كرده اندو عمل كرده اند. و قطعا براي آينده نيز برنامه ها دارند.
مَن تَعلّمَ القُرآن لِلدنیا وَ زینتها
حَرَّمَ اللهُ عَلَیهِ الجَنَّة
چنانچه شخصی قرآن را برای دنیا و زینتهای آن یاد گیرد و بخواند، خداوند بهشت را بر او حرام می گرداند.
رُبّ تالٍ لِلقرآن، وَ القرآنُ یَلعَنه
چه بسا قاری قرآنی که مورد لعن قرآن است.
مستدرک الوسائل، ج1، ص 291.
خواندن با درك معنا، مفهوم مي شود.
حفظ با درك مضامين آيه
پس اين انتظار كه تعريف « خواندن » و « حفظ » از منظر علماي تعليم و تربيت و نيز حوزه فعاليت هاي قرآني بايد مشخص مي شد، سخني بسيار مهم و قابل توجه است.
متاسفانه سايه برخي مفاهيم ارزشي اما بدفهميده شده، چنان بر اين موضوع احاطه دارد، كه مجال پرسش را نمي دهد.
- از اين سيستم ( ! ) وزارت آموزش و پرورش
- از مقام عالي وزارتش
- از شوراي معاونان محترمش
- از شوراي عالي آموزش و پرورشش
اينها با اين اوضاع نابسامان و جو پوپوليستي
مي خواهند « سند تحول بنيادين » را اجرا كنند ؟!!!!
حاشا و كلا ...
اگر وزارت آموزش و پرورش با اين همه دقت علمي و كارشناسانه مشغول برنامه ريزي و توليد منابع و زيرنظام هاست؛
تنها مي توان گفت :
« بر او نمرده به فتوای من نماز کنید. »
« کتابهای کمکدرسی با تقویت حافظه محوری مانع تحقق اهداف تربیتی میشوند. »
سؤال اينجاست :
1- آيا جايگزين كردن « طرح ملي حفظ قرآن » حافظه محوري نيست؟!!!
2- آيا جايگزين كردن طرح غيرمصوب حفظ ملي قرآن، به جاي درس رسمي آموزش قرآن - كه اتفاقا جرمش اين است كه حافظ محور نبوده - نقض غرض نيست؟!!!!
التماس تفكر
1- عجولانه
2- كارشناسي نشده
3- برخورد از نوع اخباري گري
4- تحريف شده است.
و تعميم آن در وزارت آموزش وپرورش :
1- غير علمي و غير پژوهشي
2- غير قانوني و لدون مجوز شوراي عالي
3- غير تربيتي
4- اجباري
5- غير ضروري
6- غير ممكن
7- غير آموزشي ( تبليغي و ترويجي )
8- غير حرفه اي
9- حافظه محور
10- نخبه گرا
نتيجه :
قطعا ريزش هاي آن بيش از رويش هايش خواهد بود.
يك بام و دو هوا را
فلسفه تعليم و تربيت اسلامي، حيات طيبه، شكوفايي فطرت گرايي اسلامي، تعريف انسان، مفهوم تربيت ديني و ...
آيا اين طرح توانايي خودآگاهي، خودشناسي و خوديابي را در كودكان و نوجوانان را ايجاد يا تقويت مي كند؟
به نظر مي رسد جايي براي طرح اين مباحث كه در واقع مباني سند تحولي است وجود ندارد.
فايده اين گونه حفظ الزامي در مدارس چيست؟
آيا بهتر نيست از آيات تربيتي و كاربردي متناسب با سن و سال كودكان استفاده شود؟
اين نوع حفظ ترتيبي آيا مي تواند جلوي سيل تهاجم فرهنگي غرب را بگيرد؟
آيا اين كار فريب دادن دانش آموزان نيست؟
به آنان مي گوييم كه :
« شما قرآن بلد هستيد. »
در حالي كه واقعاً بلد نيستند.
اين كاشتن تخم نفاق در دل دانش اموزان نيست؟
تربيت را از جنس اموزش مي دانند.
در حالي كه تربيت شدني است ( و نه تربيت كردن دانش آموز )
وظيفه تربيت در وهله اول وظيفه خود كودك است.
محيط و خانواده و نظام آموزشي، رمينه سازند.
سوال اساسي اينجاست :
« آيا اين طرح زمينه ساز تربيت شدن كودك مي شود؟ »
مساماً خير
زيرا با تعريف تربيت كه در سند برنامه درسي ملي و سند تحول بنيادين آمده كاملاً مغاير است.
اي بيخبر از ساختن و سوختني !
عشق آمدني بود، نه آموختني
در اين طرح به دنبال چه نوع تربيتي هستيد؟
ظاهراً به جز فطرت گرايي توحيدي ساير مكاتب تربيتي را مي توان از دل آن استخراج كرد :
اصولا چنين طرحي كه از جامعيت و مانعيت لازم برخوردار نيست، نمي تواند به تربيت شهروند عالم عامل عاقل صالح و با اخلاق در تراز نظام اسلامي منجر شود.
اگر قرار باشد طرحي كه از سوي حوزه ستادي تأييد و اجراي سراسري مي تواند ابتدايي ترين الزامات را رعايت نكند، چگونه مي توان به آن اعتماد و اعتقاد داشت كه بتواند سند تحول را محقق كند؟!
سندي كه بايد در 1400 عملياتي و اجرايي شود، چگونه به خود اجازه مي دهد طرحي در نهايت ضعف و سستي در مباني و مبادي تعليم و تربيت را به نام قرآن و رهبري بر مدارس تحميل نمايد؟
در بـي هـنـري نـيـز بـه جــايي نــرسـيـديـم.
هيچ روايتي آن را تأييد نمي كند.
عده اي دارند اين گونه حفظ را عمومي مي كنند.
اين نوع حفظ را وهابي ها و تكفيري ها و داعشي ها هم دارند.
علامه جوادي آملي فرمودند :
« تعداد حافظان قرآن عربستان سعودی از ما پیشتر هستند، ولي ملت ایران به پیام قرآن عمل کرده و صاحب عزت است. ولی حفظ ظاهر قرآن دردی دوا نمیکند. » ۲۶ دی ۱۳۹۶
ظاهراً عده اي از اين سخنان خوششان نمي آيد،
زيرا منفعتشان در شعار دادن و حفظ موقعيت هاي دنيوي است و نه هدايت و سعادت و رشد دانش آموزان كشور.
ما جالس هذا القرآن احد الاقام عنه بزیادهُ او نقصان؛زیاده فی هدی، او نقصان في عمی.
هیچ کس با این قرآن همنشین نشد مگر این که زیادت یا نقصانی نصیب او ساخت؛ افزایش در هدایت،کاهش ناداني . ( خطبه 176 نهج البلاغه )
كاش به اين سخنان اندك توجهي مي شد !!!
زيرا روح قرآن را رها كرده و جسمش را گرفته اند.
كودكان قلب و فكرشان مانند زمين باير اماده كشت و زرع است.
هرچه بكاريد، همان مي شود.
پس تلقي نادرستي از قرآن در ذهن ايشان هك نكنيد.
فکر و عملش هست، ولی پشت نقاب است.
با آن که دم از دولت قرآن زند ایشان
اما نه چنین شیوه، نه تعلیم کتاب است.
آزردن طفلان وطن، حکمت دین نیست،
حفظی که کند مضطرب، آن عین عذاب است.
گر شکوه کنی یا که بپرسی ز دلیلش
گویند : که کافر شده ای !!! این چه جواب است؟!!
اینها ز چه از فکر و عمل هیچ نگویند؟
زین فتنه چرا مام وطن یکسره خواب است؟
تحمیق وطن بهر امیران شده عادت
زیرا که چنین حیله تو را شیوه ناب است.
چون سوره بخوانيد و ندانيد، غمی نیست،
زان آیه بترسند که آن حرف حساب است.
فکر و عملش هست، ولی پشت نقاب است.
آزردن طفلان وطن، حکمت دین نیست،
حفظی که کند مضطرب، آن عین عذاب است.
این نقطه بیداری این خانه ز خواب است.
یک آیه و صد سوره بخوان، فرق ندارد
چون در تو تدبر نبود، هر دو حجاب است.
در مکتب قرآن نبود خواندن بی فهم
این شیوه تحمیلی حُـکّـام مَـناب 1 است.
بی دینی مردم سببش « جهل مرکب » 2
این شیوه حکیمانه ترین حفظ سراب است.
صد رشته بود فتنه شیطان و در این راه
با فکر و عمل نقشه او نقشه بر آب است.
در جمع ثوابی تو و او در پی معـنا
گویی که چرا وضع من این گونه خراب است ؟!!!
ای کاش که من شاعر این شعر نبودم،
در کشور من شاعر این شعر، کباب است.
تـنـها نــه ز ســستي هـنـري سـر نـزد از مـا ،
در بـي هـنـري نـيـز بـه جــايي نــرسـيـديـم
گفت اول دفع شرّ مـوش كـن
وانـگهي در جـمـع گـنـدم جـوش كـن
گر نه موشي دزد در انبار ماست
گـنـدم اعمال چل ساله كـجاست ؟!!
مديراني كه مدير شدند تا قانون اساسي . اسلامي و انساني برقرار شود.
نه آن كه حقوق بگير و پاسبان گرگ هاي گوسفند نما باشند.
عندالله مسئوليد.
در کشور من شاعر این شعر، کباب است.
این طرح خلاف جهت قداست قرآن و آموزه های قرآنی است.دانش آموزی که با هدف دریافت جایزه به حفظ قرآن رو بیاره کاری به معنی و عمق آیات قرآنی نداره در حالی که قرآن به عنوان یک راهنمای علمی و عملی برای زندگی بشر فرستاده شده است..
آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم
احساس سوختن به تماشا نمیشود.
حقیقتا فرمایشات جناب آقای دکتر نباتی گویای دردی است که عدم درکش به خاطر حجابی است که برای خود ایجاد کردهایم. اگر این حجابها را حقانیت رد چنین طرحهای پر سر و صدا و بی خاصیت "اظهر من الشمس"خ واهد شد.
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
بايد شود حافظ آيات و سوره ها
و کمیسیون آموزش عمومی قرآن :
شنیدم گوسفندی را بزرگی
رهانید از دهان و چنگ گرگی
شبانگه کارد در حلقش بمالید
روان گوسفند از وی بنالید
گر از چنگال گرگم در ربودی
بدیدم عاقبت گرگم تو بودی
حکایت همچنان جاری و باقی است....
مگر آموزش و پرورش خودش سند و برنامه درسي ملي و درس و محتوا ندارد كه ساعات درسيش را به حراج گذاشته است؟!!
چرا وزير و مديران به خاطر يك مشت دلار و اعتبار، زنگ قرآنشان را به ثمن بخس مي فروشند؟!!
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
« کمیسیون آموزش عمومی قرآن »
ما ز اينها چشم ياري داشتيم،
خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم.
شیوهٔ چشمت فریب جنگ داشت،
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم.
نکتهها رفت و شکایت کس نکرد،
جانب حرمت فرونگذاشتیم.
گفت و گو آیین درویشی نبود،
ور نه با او ماجراها داشتیم.
اما كارشناس قرآن منطقه مي گويد : 50 درصد الزامي؟؟؟!!!
كهريزك
« حتما بايد اسامي 50 درصد از دانش آموزان را در سايت اعلام شده ثبت كنيد و الا ضمن محروميت از مزايا در ارزشيابي سالانه معلم منظور خواهد شد. »
و كميسيون آموزش عمومي قرآن
قرار بود اهداف نه گانه آموزش عمومي قرآن مصوب خودشان را اجرايي و عملياتي كنند.
اما ايشان با اجراي طرح حفظ با پشت پا زدن به اهداف مذكور كاملا نقض غرض كرده و بر خلاف مأموريت به تنها جايي كه مجري اهداف نه گانه بود ( طبق گزارشات رسمي و چاپ شده شوراي توسعه ) دستبرد زده و آن را يكشبه منهدم كردند.
متاسفانه آقاي مخبر و شوراي عالي انقلاب فرهنگي با اطلاع از بي كفايتي شديد اين شورا كوچك ترين اقدامي در جهت پايان بخشيدن به اين وضعيت اسفناك نمي كند.
گزارش های مکتوب رسمی همین را تایید می کند.
کتاب های درسی قرآن بیش از ۷۵ درصد از همسان و هماهنگی با اهداف نه گانه را نشان می دهد.
اولا طرح حفظ کاملا مغایر با اهداف نه گانه مصوب است.
ثانیا تخریب ساعت درسی قرآن به بهانه طرح حفظ هیچگونه توجیه عقلانی ندارد.
ظاهرا اعضای این شورا دچار جنون شده اند.
که به جای حمایت دست به غارت زده اند.
کار این عده با سرنیزه کردن قرآن چه تفاوتی دارد؟
استفاد، ابزاری از قرآن تا کی ؟
نان را به همت یاد قرآن یا حفظ قرآن خوردن تا کی ؟
خواندن یا نخواندن کدام کتاب آسمانی آن هم در موضِع حفظ کردن، تحمیلی از سوی نظام سیاسی است ؟
جناب نباتی ، برای خواندن قرآن ابتدا باید شکم این ملت سیر باشد ، نفس این ملت در غلاف اراده و ایمان باشد، اما اولی خالی و دومی سرکش با سیاست های غلطی چون چند همسری و آزادی در صیغه کردن و داشتن دوست پسر و دختر و روابط نامشروع ، عاصی است. زورتان به طفلان مدارس رسیده است ؟ شستشوی مغزی تا کی ؟ قدری مردم را راحت بگذارید پیامبر به امر خدا اصرار در خداشناسی را رها کرد، چرا شما ها ول کن معامله نیستید؟ یا به قول آقای قرائتی مسلمان تر از پیامبر هستید ؟ بروید زراعت کنید و بیل بزنید تا عبادت تان کامل شود.
اختیار و اراده دانش آموزان را از تسخیر قرون وسطایی خود رها سازید و بگذارید نفسی بکشند.
به نظر مي رسد جنابعالي با تمسك به استدلال هاي غير معتير و مغالطه توسل به كثرت، سعي در توهين و تحقير نسبت به افراد داشته و با كشاندن مباحث به مجادله هاي اعتقادي، در صدد زير سؤال بردن اصل موضوع هستيد.
طبيعتا چنين شيوه اي، نياز به پاسخ بيش از اين ندارد.
ملت مجبور نیست توجیه عده ای را حقیقت بشمارد.
شما اگر گفته های بالا را قبول ندارید پس پیامبری
و وحی خدا را هم مغرضانه قبول دارید.
در اسلام به همراه اجبار ، اختیار و اراده هم هست.
قرآن خواندن بنده از روی صفای دل و نیاز معنوی ام
است . اجازه دهیم نیازهای کودکان در هر جهت متعارف
و معقول پاسخ داده شود و مسیر زندگی شان را با فهم
بزرگسالی خود و نظارت والدین و اثر رسانه ها و فرهنگ
دریافت کنند. اگر روی حفظ کردن قرآن کودکان تاکید محض
است ما تحمیل جهت کرده ایم. از هر چیز به اعتدال به آنها یاد
دهیم تا انسانهایی متعادل تربیت کنیم. به اندازه قرآن ، آموزش
زبان دوم هم به دلیل بهره مندی ازبایر بودن روح و ذهن کودکان
لازم است. ما چند کلمه انگلیسی یا عربی بلدیم سخن بگوییم ؟ ارتباط جهانی
در سایه زبان دوم برقرار می گردد و یا توسعه کشور در جهت
یادگیری مهارت . ما از همه چیز غافلیم و چسبیده ایم به حفظ
قرآن مجید. متولی این کار حوزه های دیگر هم هست . آموزش
و پرورش را به حال خود رها کنید.. ......
انسانها معمولا به اندازه ی فهم و شعور خود درک می کنند. بنده در
حد خودم و شما در حد خودتان. قضاوت بر نیت و عمل و درستی و
اشتباهی بودن را در اختیار خدای متعال قرار دهیم و از حد بندگی
خود خارج نشویم.
درباره قرآن، خود قرآن مي فرمايد :
هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمِّیّینَ رَسُولاً مِنهُم
یَتلُوا عَلَیهِم آیاتِهِ
و یُزَکِّیهِم
و یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ
و الحِکمَهَ ؛
خداوند متعال همان كسي است خدایى که در میان مردمِ درس نخوانده پیامبرى از خودشان مبعوث کرد تا آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را تزکیه کند و کتاب و حکمت بیاموزد. ( سوره جمعه / آيه 2 )
پرسش :
1- با عنايت به آيه شريفه آيا طرح حفظ جزء 30 قرآن منطبق با حقوق كودكان معصوم است؟
2- آيا اجبار دانش آموزان به حفظ قرآن كريم بدون در نظر گرفتن نياز و توان و ذائقه دانش آموزان عقلاني و مشروع است؟
3- آيا حفظ قرآن فقط حفظ حروف است؟ ( يا حفظ حدود هم هست؟ )
« اين طرح در قد و قواره كودكان دبستاني نيست. »
زيرا
1- اين طرح ماهيت تبليغي و ترويجي دارد. لذا جزء مأموريت هاي سازمان هايي چون اوقاف، ارشاد و سازمان تبليغات است. ( نه آموزش و پرورش كه ماهيت فعاليت هايش آموزشي است. )
2- اين طرح ماهيت « نخبه گزيني » دارد. لذا ريزش هايش چند ده برابر رويش هاي آن خواهد بود.
و باز هم وظيفه آموزش و پرورش نيست. زيرا جنبه عمومي ندارد.
آموزش و پرورش یک وظیفه و کارکرد مشخصی دارد و سایر سازمانها چون حوزه های علمیه و...... وظیفه ای
خاص. از دوران مدارس مذهبی ، قرنها گذشته است.
هم دبیران پرورشی ، هم برنامه های جانبی چون مسابقات مذهبی ، نماز جماعت و...... این همه خارج از ظرفیت دانش آموزان است. با اسلام ، اسلام ستیزی را ترویج ندهیم. بجای آن حضرات به دنبال ایجاد جاذبه های معنوی باشند تا کودکان با میل و رغبت خود بدان گرایش یابند. یک اختیاری با اثر ماندگار اعتقادی.
« لا ینـبَـغی لِـحامِـلِ الـقُرآنِ اَن یـظِـنَّ اِنَّ اَحَـدًا اُعـطی اَفـضَلَ مِمّا اُعـطی لِـاَنَّـه لَـو مَـلِـكَ الـدُّنـیا بِـاَسـرِها لَـكانَ الـقِرآنُ اَفـضَـلَ مِـمّا مَـلَـكَه »
ترجمهای كه ذیل روایت آمده این است: برای حافظ قرآن سزاوار نیست، گمان كند چیزی بهتر از آنچه به او داده شده(حفظ قرآن ) به دیگری داده شده است؛ زیرا اگر او مالك تمام دنیا میشد، قرآن از آنچه او صاحبش شده بود، برتر میبود. (مستدرك الوسایل، ج ۴، ص ۲۳۷ )
در ترجمه واژه «حامل قرآن» دوباره به « حافظ قرآن » ترجمه شده است. متأسفانه چنین رویهای را در ترجمه آیات و روایات در سایتها و سخنرانیها و مصاحبهها به كررات شاهد هستیم.
آن هم از سوی كسانی كه در خط مقدم مبارزه با تهاجم فرهنگی و حفظ دستاوردهای نظام هستند؛ اما باید گفت برخورد عوامانه و ظاهرگرایانه با كلام ناب و ژرف قرآن و عترت علیهم السلام از موارد مصادره به مطلوب و از مصداق مغالطه منطقی و تنزل مقام شامخ این گوهرهای ناب و نجاتبخش است
« مَـثَـلُ الّـذیـنَ حُمِّـلوا الـتّوراهَ، ثُمَّ لَم یَحـمِلوها، کَـمَـثَـلِ الـحـمار، یَحـمـل اَسـفارًا
مثل کسانی که تورات را آموختند و مکلف به عمل به آن شدند، ولی به آن عمل نکردند، مثل الاغی است که بر پشتش کتابهایی حمل می کند.
با توجه به معنای این آیه و روایاتی که در مورد حاملان قرآن وارد شده است؛ میتوان نتیجه گرفت که حامل قرآن کسی است که با قرآن مأنوس است و از محتوای آیات آن آگاهی دارد و پیامها و احكام و معارف نورانی آن را به خوبی دریافته و به اندازه توان و ظرفیت خود به دستورات آن عمل كرده و وجودش ظرف حقایق و معارف قرآنی شده است؛ به گونهای که گویا قرآن مجسم شده است؛
چنین فردی قرآن را با خود حمل می کنند.
مـا اَخَـذَ اللهُ عَـلي اَهـلِ الـجَهـلِ، اَن يَـتَـعَـلَّـموا
حَـتّي اَخَـذَ عَـلي اَهـلِ الـعِلـمِ، اَن يُـعَـلِّـموا
خداوند از نادانان , پيمان نگرفت که بياموزند ؛
تا اين که از دانايان , پيمان گرفت آموزش دهند.
نهج البلاغه، حکمت 478
ما نگران حدف آموزش قرآن بصورت اصولی آن هستیم! درربهترین شرایط یک سوم دانش آموزان ما کلامی هستند وقادر به حفظ قرآن ولی همه به فهم قرآن نیازمندیم! لذا نباید یک نیاز عمومی و واجب را فدای یک کار تبلیغی سطحی شوآف نماییم!
نگرانیم این کار اجرای بی سرو صدای سند ۲۰۳۰ با ظاهری مذهبی باشد!
حذف مفاهیمی چون :
جهاد شهادت مهدویت ایثار نماز وحدت ظلم ستیزی بصیرت ولایت فطرت گرایی اخلاق اسلامی و ...
وقتی شما به جای آن که مفاهیم کلیدی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را که می تواند در قالب حفظ آیات و روایات تربیتی و اعتقادی و موضوعی باشد را با حفظ ترتیبی که نه نیاز کودک است و نه در توان او جابجا می کنید.
در واقع به نام قرآن ولی به کام سند ۲۰۳۰ رفتار کرده اید.
لازم به یادآوری است:
جزء ۲۰ کمترین آیات تربیتی و متناسب با نیاز کودکان را در خود دارد.
آنقَدَر محو صداي خوش قاري شده ايم
يادمان رفته كه اين آيه، خطابي دارد!
آنقَدَر در پي حفظيم و نپرسيم چرا
هر سخن جايي و نكته حسابي دارد؟
اين چه رسمي است كه گويند تو را جاي جواب
صِرف اين جمله كه " اين حفظ ثـوابـي دارد؟!!! "
آخر از خواندن بي درك و عمل حاصل چيست؟
در كجا علم، چنين حدِ نصابي دارد؟!!!
تا نخواني و نداني و زني لاف سخن
بي تدبر تو بگو راه صوابي دارد؟!!
گر بخواني و نفهمي و كني حفظ كتاب
همچو آن بار كِشي ... ، بار كتابي دارد.1
عملت با سخنت، فرقِ حسابي دارد؟
گر كه « مـعـنا » نبوَد مدّ نظر نزد شما،
حفظ يك سوره و ده تا چه نسابي دارد؟!
حکمت حفظ و سه تا سوره اخلاص این است:
ختم این گونه، نه آن گونه عذابي دارد!!!
مگر اي شيعه ! نفرموده علي: خیری نیست؟ 2
بي تدبر منشین، عُمر شتابی دارد.3
گشته « ابزار هنرمندی » قومی، قرآن
این چنین ظلم بزرگی، چه عِـقـابـی دارد؟!
این یکی با هدف خواندن و آن یک تجوید
مانده ام واعجب این قوم چه خوابی دارد؟!!
کس نپرسد که خدا از چه سبب نازل کرد؟
آخر این شيوه کجا حُسن مَـآبی5 دارد؟!!
حفظ الفاظ و حروف ار چه بود نیک ولی
خالی از حفظ حدودش، چه جوابی دارد؟
تا تو را نيست هدف از سخنش، « راه نجات »
بي شك اين نغز سخن، سخت حجابي دارد.
نكته اي هست اگر طالب حفظي زين پس:
« حفظ آن كن که در آن نكته نابي دارد. »
شعر : رضا نباتی
1- « مثل الذين حملوا التوراه ثم لم يحملوها، كمثل الحمار يحمل اسفارًا » ( آيه 5 سوره جمعه )
2- « اَلا لا خَيرَ فِي قِراءَةٍ لَيسَ فيها تَدَبُّرٌ » ( اصول كاقي جلد اول ص 44)
3- « اَلفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب، فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهجالبلاغه فیض، ص 1086). فرصت مانند ابر از افق زندگی میگذرد، مواقعی که فرصتهای خیری پیش میآید غنیمت بشمارید و از آنها استفاده کنید. »
4- حسن مآب : بازگشت صحيح و نيكو
حفظ قرآن : حفظ حروف + حفظ حدود
۱- علی رغم اخیار بودن طرح و نیز ادعای ده درصدی
مدارس و معلمان را وادار کرده اند که اسامی حداقل پنجاه درصد دانش آموزان را وارد سایت کنند.
- این امر خلاف مبانی تربیت اسلامی و اخلاق قرآنی است.
۲- استدلال مجریان این است که چون دیپلمه ها و دانشگاهیان قرآن نمی دانند پس برنامه های درسی ناکارآمد است.
- این مطلب مغالطه و سفسطه است. زیرا :
اولا راهکار کسب توانمندی های قرآنی با اصلاح برنامه درسی موجود آن هم از طریق مراجع ذی صلاح امکان پذیر است. و به فرض محال که چنین تشخیصی صحیح باشد معاونت پرورشی حق چنین اعمال سلیقه خلاف قانون را ندارد.
ثانیا چنین طرحی فقط یک طرح فوق برنامه است.
نباید یک طرح فاقد وجاهت قانونی و علمی که معلوم نیست آخرش چه خواهد شد از سوی یک مقام غیر مسؤول به عنوان جانشین یک درس معرفی شود.
⚠️جای تعجب است که
به شخصیتها و سخنان آنها
اهمیت داده می شود،
اما قرآن که در دست ما است.
این طور نزد ما ارزش ندارد!
همه می دانیم که درباره ی قرآن، قرآن مقصیریم.
✨آیه الله بهجت (ره)
ما در رابطه با قرآن مقصر هستیم چون مفهوم واقعی قرآن را در حفظ طوطی وار و.....می دانیم .
غیر از این = نفاق
آقاي وزیر آموزش و پرورش محترم از سويي مي فرمايند :
« حافظه محوری در مدارس امروز دنیا حذف شده است. » ( هفته اخير )
و از سوي ديگر با امضاي طرح ملي حفظ جزء 30، آن را « اولويت نخست نظام تعليم و تربيت » معرفي مي فرمايند.
- آيا كسي هست كه اين تعارض را توضيح دهد؟
- آيا صرف اين كه قرآن است، حافظه محوري توجيه مي شود؟
با توجه به اين كه ما قرآن را مهم ترين حجت الهي مي دانيم، و ( طبق نظر وزير محترم ) حفظ جزء 30 اولويت نخست آموزش و پرورش است؛ مانده ام كه با اين يك بام و دو هوا چه سازم؟!!!!
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ
ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ؛ ﺳﭙﺲ [ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ] ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ [ ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ]ﻣﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﻰ ﻛﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺑﺎﺩ .( فصلت/ ۳۰)
موضع گیری و مواجهه بحق جناب آقای دکتر نباتی در مقابل این طرح به ظاهر قرآنی و استقامت ایشان کاملا خدامحورانه و حقیقتا عمل به این آیه شریفه است.
کاش بانیان این طرحهای بنیان افکن اندکی بیندیشند و به نام قرآن, علیه قرآن عمل نکنند و به جای تقویت باورهای دینی کودکان, باعث دین گریزی آنان نشوند.
با مطالعه مطالبی که استاد نباتی نگاشته است میتوان ده ها دلیل قانونی, علمی و فلسفی را در رد طرح حفظ جزء سی برای دانش آموزان دوره ابتدایی استخراج کرد.
لطفا بانیان و مدافعان این طرح نیز دلایل خود را جهت تایید اقامه کنند.
و اگر جز حفظ طوطی وار و حافظه محوری دلیل دیگری ندارند, هر چه زودتر این طرح را متوقف کنند و مانع عواقب مخرب آن شوند.
متاسفانه در مدارس فقط طرح ها در حد تئوری انجام میشه و فقط در کاغذهاست چون عملا قابل اجرا نبوده و نتیجه بخش نیست
فقط وقت هدر دادن
۱- اگر این طرح ماهیت تبلیغی و ترویجی دارد ( که دارد ) چرا از ساعت درسی که ماهیت آموزشی دارد برای آن استفاده شده است؟!!
۲_ اگر وزارت آ.پ مکلف به اجرای اسناد تحولی از جمله سیاست های ابلاغی رهبری است، چرا این وزارت به جای آن مجری سیاست های ابلاغی معظم له به سازمان های تبلیغی و ترویجی شده است؟!!
۳- اگر کتاب های درسی قرآن وزارت آ.پ طبق آمار رسمی منتشر شده توسط خود شورای توسعه فعالیت های قرآنی کشور در اجرای اهداف آموزش عمومی قرآن مشارکت ۷۰ درصدی داشته است، چرا با اجرای طرح ملی حفظ قرآن که با اهداف نه گانه آموزش عمومی اختلاف ۹۰ درصدی دارد، برنامه درسی قرآن مملکت را منهدم می کنید؟!!!
همه می دانیم که در چند سال اخیر بر درس قرآن چه گذشته است.
مافیای قرآني كشور بر عليه درس قرآن هر چه خواستند مصاحبه و مطلب منتشر كردند.
و تا كنون هم اجازه كوچك ترين نقد يا حتي جوابي را به اين همه تهمت و حرف هاي بي پايه و اساس نداده اند.
مافيايي كه از بودجه آموزش عمومي قرآن عليه آموزش و پرورش استفاده مي كنند.
معاونت پرورشی در دو سه سال گذشته از طرق مختلف از جمله خبرگزاری ایکنا درس قرآن مدارس را آماج حملات شدید و ناجوانمردانه قرار داد.
علت اين همه تخريب آن است كه :
امروز بتوانند ساعات درسی قرآن را تسخير كنند.
و البته به خیال خام خود به بهانه ناکارآمدی درس قرآن و احراي طرح ملی حفظ له اين مقصد رسيده اند.
به همين خاطر به هر قیمتی شده در پی تهیه آمار و ارقام از طریق وادار کردن مدارس ابتدایی به درج ۵۰ % اسامی دانش آموزان هر کلاس در سيستم همگام هستند.
در حالی که چنین کاری نه علمی نه قانونی نه عقلانی و نه عملي است.
اولا - کارآمدی و یا کارآمدی یک برنامه درسي توسط حوزه معاونت پرورشی تایید و اعلام نمی شود.
ثانيا - برنامه و محتوای درسی جایگزین هم توسط شما تعیین نمی شود. زيرا شما مسئول فعاليت هاي فوق برنامه هستيد. ( هر چند كه فعاليت فوق برنامه شما مؤيد و مكمل برنامه هاي درسي مصوب باشد. )
ثالثا - اصولا مقایسه این فعالیت فوق برنامه و تبلیغی و ترویجی با برنامه درسي و رسمی و آموزشی مصوب قیاسی مع الفارق و بي ربط است.
رابعا - اختصاص ساعات درسی قرآن به این طرح بر خلاق عقل و منطق و قانون و خارج از حوزه شماست كه و شما حق چنين بذل و بخششي از كيسه خليفه را نداشتيد..
پس بهتر است از امكانات نظام و انقلاب بر عليه قرآن و اسلام استفاده نكنيد.
اين پروژه شكست خورده است. تا دير نشده جلوي اشتباهات و تخريب هاي بيش از اين را بگيريد. ( لطفا )
« ترويج حفظ ترتيبي، آموزش عمومي قرآن نيست. »
زيرا اين طرح نه قابليت اجرا ندارد. ( البته با اجبار چرا ) و نه نتيجه ارزشمندي
چرا كه در اين طرح توجه تربيت قرآني و اهداف نه گانه آموزش عمومي قرآن كشور ناديده گرفته شده است.
شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور از سويي اهداف آموزش عمومي قرآن را تصويب و ابلاغ مي كند و از سوي ديگر با اجراي طرح ملي حفظ آن اهداف را نقض مي كند !!!!
آيا اين طرح نبايد با اهداف آموزش عمومي قرآن ارتباط معناداري داشته باشد؟!!!!
راه است و چاه و دیده بینا و آفتاب
تا آدمى نگاه کند پیش پاى خویش
چندین چراغ دارد و بیراهه مى رود
بگذار تا بیفتد و بیند سزاى خویش
و به بیان روشنگرانه قرآن شریف:
«فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَ یَلْعَبُوا
حَتّى یُلاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذى یُوعَدُونَ.»
پس آنان را رها ساز تا در یاوه سرایى خویش فرو روند
و بازى کنند؛
تا آن روز را که بدان وعده داده مى شوند، ببینند.
کافر خیال بد کند.
معاونت پرورشی در دو سه سال گذشته از طرق مختلف از جمله خبرگزاری ایکنا درس قرآن مدارس را آماج حملات شدید و ناجوانمردانه قرار داد.
امروز در پی تصرف ساعات درسی قرآن است.
و به خیال خام خود به بهانه ناکارآمدی درس قرآن طرح میلی حفظ اجباری را کلید زده و به هر قیمتی در پی تهیه آمار و ارقام از طریق وادار کردن مدارس ابتدایی به درج ۵۰ % اسامی دانش آموزان هر کلاس است.
در حالی که باید دید چنین کاری علمی و قانونی و عقلانی است.
کارآمدی و یا کارآمدی یک درس توسط معاونت پرورشی تایید و اعلام نمی شود.
برنامه و محتوای درسی جایگزین هم توسط ایشان تعیین نمی شود.
اصولا مقایسه این فعالیت فوق برنامه و تبلیغی و ترویجی با درس رسمی و آموزشی قیاسی مع الفارق است.
هم چنین اختصاص ساعات درسی قرآن به این طرح بر خلاق عقل و منطق و قانون است.
اين گونه برنامه ريزي و عملكرد تنها اسراف بيت المال است.
هم چنين با نگاه تك بعدي نمي توان كار موفق ارائه كرد. بلكه بايد به همه جوانب توجه داشت.
مثلا معلم حفظ داشتن يك موضوع خيلي اساسي است.
به جاي برگزاري صرف دوره هاي متعدد آموزشي كه اغلب تكراري و غير مفيد است، تحقق «سواد قرآني» شهروندان به عنوان يك رخ داد فرهنگي مورد توجه قرار گيرد.
2-سواد قرآني از يك حد پايه برخوردار است. هرچند افراد با توجه به تفاوت هايي كه در تحصيلات، سن، شرايط اقتصادي و اجتماعي دارند به سطوح مختلفي از سواد قرآني نيازمند هستند، ولي بهره مندي عموم از يك حد پايه ضروري است .
پرسشی مطرح بود این روزها:
حفظ قرآن چیست در نزد عقول ؟
حفظ بی معنا چه معنا می شود ؟
نزد قرآن و نبی؛ آل رسول؟
در جوابش می توان گفتا چنین :
این سخن را ابتدا باشد اصول
اصل اول : حفظ قرآن با حدود
با چنین اصلی بود حفظت قبول
با کمی کنکاش ظاهر می شود
معنی حفظ کلام الله حصول
لفظ بی معنا دگر اعجاز نیست،
زین چنین حفظی نمی گردد وصول
این سخن را از علی نشنیده ای؟
بی تدبر نیست خواندن را حصول
با تدبر؛ خواندنت خیر است و نیک
از چه می خواهی کنی از آن عدول؟
حفظ قرآن خواندنی بی فهم نیست.
فهم این مطلب نمی فهمد جهول
من چه گفتم ای مسلمان زاده جان!
از چه هستی این چنین از من ملول
هر چه می خواهی بکن اما بدان
جز هدایت چیست قرآن را نزول؟!!
با تعصب، با لجاجت خو مکن
زین جهالت ها کند قرآن افول
حفظ قرآن، حفظ الفاظ و حدود
این بود معنای آن نزد فحول
پرسشی مطرح بود این روزها:
حفظ قرآن چیست در نزد عقول ؟
حفظ بی معنا چه معنا می شود ؟
نزد قرآن و نبی؛ آل رسول؟
در جوابش می توان گفتا چنین :
این سخن را ابتدا باشد اصول
اصل اول : حفظ قرآن با حدود
با چنین اصلی بود حفظت قبول
با کمی کنکاش ظاهر می شود
معنی حفظ کلام الله حصول
لفظ بی معنا دگر اعجاز نیست،
زین چنین حفظی نمی گردد وصول
این سخن را از علی نشنیده ای؟
" بی تدبر نیست خواندن را حصول "
با تدبر؛ خواندنت خیر است و نیک
از چه می خواهی کنی از آن عدول؟!!
حفظ قرآن، خواندنی بی فهم نیست.
فهم این مطلب نمی فهمد جهول
من چه گفتم ای مسلمان زاده جان!
از چه هستی این چنین از من ملول
هر چه می خواهی بکن، اما بگو
جز هدایت چیست قرآن را نزول؟!!
با تعصب، با لجاجت خو مکن!
زین جهالت ها کند قرآن، افول
حفظ قرآن : " حفظ لفظ است و حدود "
این بود معنای آن، نزد فحول
اولا این طرح چه ارتباطی با چهار عرصه زیر دارد :
خود
خدا
خلق
خلقت
ثانیا مقوم و موید کدام یک از عناصر زیر است:
تفکر
تعقل
علم
عمل
ایمان
اخلاق
تشکر از پاسخگویی
رويكرد حاكم بر اسناد تحولي و اهداف برنامه هاي درسي و آموزشي « رويكرد شكوفايي فطرت گرايي توحيدي » و « رسيدن به مراتبي از حياط طيبه » است.
سؤال اينجاست :
آيا چنين هدف خاصي كه ذاتا قابليت تعميم پذيري ملي و سراسري ندارد، مي تواند در چنين حجمي از محتوا و آن هم با « رويكرد حافظه » محوري » توفيقي بدست آورد؟!!!
كدام پژوهشي نشاندهنده چنين مطلبي است؟
اصولا اين طرح اجراي آزمايشي داشته است؟
آيا ساير حوزه هاي آموزشي و پژوهشي بر روند استكمالي اين طرح نظارت داشته و در ملي شدن آن مشاركت نموده اند؟
آيا اصولاً معاونت پرورشي صلاحيت ملي كردن يك طرح تبليغاتي خارج از وظايف آموزش و پرورش را دارد؟
ملاك و معيارهاي استانداردي براي چنين طرح هاي خلق الساعه اي وجود دارد؟
و تعداد زيادي سؤال كه همواره ذهن هر معلم دلسوز و دغدغه مندي را مشغول به خود مي كند.
۲۰۳۰ یا حفظ اچباری؟
چرا باید اسامی ۵۰ % از دانش آموزان را در سایت همگام وارد کنم؟
یا باید دروغ بگویم.
یا باید دانش آموزان را مجبور به حفظ کنم.
لطفا به نام قرآن به کودکان ایران ظلم نکنید.
من به خدا ایمان دارم.
چرا باید نام ۵۰ % از دانش آموزان کلاسم را در سایت همگام بنویسم؟!
یا باید دروغ بگویم.
یا باید مجبورشان کنم.
با تشکر از پیگیری و دلسوزی شما
طبق دستور العمل فقط ۱۰% دانش آموزان مد نظر است.
آن هم کاملا اختیاری
قطعا چنین درخواستی از طرف هر کس که باشد غیر قانونی و غیر اخلاقی و غیر عقلانی است و باعث رنجش کودکان می شود.
از این افراد برای اصرارشان مجوز کتبی بخواهید.
هرگز تحت هیچ شرایطی از الزام و اجبار بهره نگیرید.
( لذا ماموریت وزارت آموزش و پرورش نیست. )
وقتی وزارت آ.پ مأموریت و رسالت خود را که همانا کسب مهارت خواندن قرآن دانش آموزان و فهم اولیه و مهارت تدبر در قرآن را علی رغم اسناد تحولی و نظر ابلاغی رهبری نادیده گرفته و ساعات درسی رسمی قرآن را به طرح هایی که وظیفه ارگان های تبلیغی و ترویجی دارند به چنین طرح هایی اختصاص می دهد، اوضاع می شود همین : وزارت آ.پ یک شبه ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ ( ده میلیون نفر ) حافظ قرآن تحویل می دهد.
( علی برکت الله )
فذکر
انما آنت مذکر
لست علیهم بمسیطر
اگر این آیه قرآن است پس اجبار چرا ؟
چرا حفظ جز ۳۰ ؟
چرا آیات تربیتی نه ؟
چرا این همه فرازها و قطعات تربیتی و پیام قرآنی کتاب های قرآن درسی و هدیه ها نه ؟
التماس تفکر
این نگاه عالمانه جنابعالی نتیجه دقت شما در تفاوت فعالیت آموزشی و فعالیت تبلیغی و ترویجی است.
رسالت آموزش و پرورش فعالیت آموزشی است.
رسالت سازمان های تبلیغات و اوقاف و وزارت فرهنگ و ارشاد فعالیت تبلیغی و ترویجی
اختصاص ساعات درسی رسمی آموزش قرآن به طرح ملی حفظ قرآن از این جنبه هم دارای نواقص و ایرادات اساسی است.
چرا حفظ فرازها و قطعات تربیتی و پیام قرآنی کتاب های قرآن درسی و هدیه های آسمان مبنای عمل نباشد.
با عمل به این پیشنهاد کمک شایانی هم به درس قرآن می شود.
سپاس از پیشنهاد سازنده شما
جانِ جان! يك دم تفكر، « حفظ ترتيبي چرا » ؟!!
غافلي از تربيت، راه سراشيبي چرا؟!!
گر به فكر حفظ اطفالي، كتابش را ببين
در پي ناديدن آيات تأديبي، چرا؟!!
اين همه اسناد رسمي، فرصتي ناب است و نيك
كودكان را طرح ملي، غير تصويبي چرا؟!!
كودكان اين وطن را ساعت قرآن، كم است؛
حذف قرآن از مدارس؟!! فكر تخريبي چرا؟!!
مي كني ايران زيبا را قياسي نابجا
مردم ايران زمين با مردم ليبي چرا ؟!!
اغلب اين سرزمين ها در كجاي جدولند
با چنين وصفي نمي گويم كه بفريبي چرا؟!!!
« كودكان قرآن بياموزند اغلب در كلاس » 1
از چه رو هر روز و شب در فكر آسيبي، چرا؟!
من نمي دانم كه تا كي فكر تقليبي 2، چرا؟!!
در نگنجد در يكي ساعت، دو شيوه درس و بحث
از چه رو بايد شود اين درس، تركيبي چرا؟!!
گر نگنجد در يكي اقليمِ آموزش، دو درس
هر دو ويران مي شود، آخر چنين شيبي چرا ؟!!
كار درس و مدرسه كاري دقيق و منطقي است.
گر نداري علم آن، اين كار تقريبي چرا؟!!
پاورقي :
1- بيش از 95 درصد از كودكان تنها در زنگ قرآن، با خواندن قرآن آشنا مي شوند.
2- تقليبي : وارونه و برعكس نشان دادن چيزي
حافظه کوتاه مدت به حافظهٔ ما از رویدادهایی اشاره دارد که ظرف چند ثانیهٔ گذشته اتفاق افتاده است.
از باب نظری استدلال شده که مهم است میان حافظهٔ کوتاه مدت از یکسو و حافظهٔ بلند مدت از سوی دیگر تمیز داده شود.
جوهر این تمییز نظری در اصطلاح «حافظهٔ اولیه» و «حافظهٔ ثانویه» جیمز نهفته است.
حافظهٔ اولیه با اطلاعاتی سروکار دارد که پس از پردازش در هوشیاری باقی میماند و بدین ترتیب بخشی از حال روانی فرد را تشکیل میدهد.
برعکس، حافظهٔ دراز مدت با اطلاعاتی دربارهٔ رویدادها سروکار دارد که هوشیاری را ترک کردهاند و بدین ترتیب بخشی از گذشتهٔ روانی فرد را تشکیل میدهد.
برای حافظهٔ دراز مدت حد شناختهشدهای وجود ندارد،
ولی بنابر استدلال میلر (۱۹۵۶) در مقالهٔ بسیار مهمش، تقریباً بیش از هفت قطعه اطلاعات (یعنی واحدهای آشنای اطلاعات) را نمیتوان در هر زمان در حافظهٔ کوتاه مدت ذخیره کرد.
برای نمونه، حافظه کوتاه مدت معمولا کیفیتهای فیزیکی تجربه مانند آنچه میبینیم، انجام میدهیم، میچشیم، لمس میکنیم و میشنویم را ذخیره میکند.
ذخیرهی اطلاعات در حافظه بلندمدت بر اساس کدهای معنایی صورت میگیرد. کدهای معنایی شیوهی خاصی از کدگذاری هستند که در آن «معنای» یک کلمه، عبارت، تصویر، یا اتفاق کدگذاری میشود نه «صوت» یا «تصویر» آن.
در عربستان جایی که شمار اندکی از مردم باسواد بودند. عربها تاریخ، نسب نامهها و شعرهای خود را تنها از راه حافظه حفظ میکردند.
بنابراین سنت، وقتی حضرت محمد سورههایی که بعدتر تحت عنوان قرآن جمعآوری شدند را اعلام میکرد، پیروانش بهطور طبیعی آن کلمات را از راه به خاطر سپردن حفظ میکردند.
این هفته " هفته پژوهش " است.
از هفته پژوهش، فقط تبریک و تهنیتش را آموخته ایم.
عملش را نه
این که بر تابلوها و بنرها حدیث شریف از امام علی ع بنویسیم :
" لا سنه افضل من التحقیق "
وزیری در همین نظام تعلیم و تربیت می گفت :
" هفته پژوهچ " ( دکتر علی احمدی )
بیچاره راست می گفت.
برخی طرح و برنامه های میلی و اجباری در مدارس سراسر کشور ( درست مانند همین طرح ) ثابت می کند که در کشور ما گاهی پژوهچ مبنای عمل است ( نه پژوهش و تحقیق )
من هم بر حسب عادت همیشگی آن را به شما صمیمانه تبریک می گویم :
" هفته پژوهش مبارک باد. "
« قل كل يعمل علي شاكلته »
از كوزه همان برون تراود كه در اوست.
اصلاحگر بايد خودش صـالـح باشد.
اصلاحات را بايد از خود شروع كرد.
بايد افكارمان، اخلاقمان و رفتارمان قرآني باشد تا ديگران قرآني شوند.
اگر چنين نباشيد،
1- باعث خشم خدا مي شويم :
« لم تقولون ما لا تفعلون ؟!!
كبر مغتا عند الله اَن تقولا ما لا تفعلون ؟ »
2- نشانه ناداني ماست :
« اَ تَأْمُرونَ النّاسَ بِالبِرِّ
وَ تَنسَونَ أَنفُسَكُمْ
وَ أَنتُم تَتلونَ الكِتابَ
أَفَلا تَعقِلونَ ؟!! »
آيا اين شيوه صحيح است؟
بدون مصوبه ؟!!
بدون اجازه ؟!!
آيا مي دانيد :
بيش از 95 درصد از دانش آموزان فقط در زنگ قرآن، خواندن قرآن را مي آموزند؟
آيا اين خيانت به دانش آموزان نيست؟
آيا اين خيانت به قرآن نيست؟
اي كاش !
به جاي كار قرآني
قرآني كار مي كرديم؟!
هر كس مي خواهد تخلف كند، پناهنده مراجع معظم تقليد مي شود.
مانند : اروپا و امريكا كه مجرمان پناهنده كليسا مي شوند.
خلاقیت می میرد ،
انگیزه کاهش می یابد.
درک و فهم تعطیل می شود.
جایی برای تدبر باقی نمی ماند.
می شود جسم بی روح
صرف قداست ، و عدم تدبر در قران ظلم به قران است .
از کودکان شنیدم هنگام حفظ قرآن
بگذار تا بفهمم از آیه های قرآن
از هفته پژوهش، فقط تبریک و تهنیتش را آموخته ایم.
عملش را نه
این که بر تابلوها و بنرها حدیث شریف از امام علی ع بنویسیم :
" لا سنه افضل من التحقیق "
وزیری در همین نظام تعلیم و تربیت می گفت :
" هفته پژوهچ " ( دکتر علی احمدی )
بیچاره راست می گفت.
برخی طرح و برنامه های میلی و اجباری در مدارس سراسر کشور ( درست مانند همین طرح ) ثابت می کند که در کشور ما گاهی پژوهچ مبنای عمل است ( نه پژوهش و تحقیق )
من هم بر حسب عادت همیشگی آن را به شما صمیمانه تبریک می گویم :
" هفته پژوهش مبارک باد. "
زیرا ایشان اول مسابقات قرائت و حفظ قرآن ( شکوفه ها ) را که وظیفه و ماموریت خودش بود به وزارت آ.پ که ماموریتش آموزش عموم دانش آموزان است تحمیل کرد.
امروز هم عدم توفیق ترویج حفظ قرآن در جامعه را با مصادره ساعات و کلاس های درسی قرآن به دست آورد.
جدا هنیا لکم و مبارک باشد.
امیدوارم مدیران محترم متوجه باشند که در آینده باید بازخواست شوند.
همیشه اوضاع بدین گونه نخواهد ماند.
شرعا حرام،
قانونا خلاف،
عقلا غلط
و وجدانا ظلم به کودکان معصوم است.
آمين يا رب العالمين
هر چند به ضرر خودتان يا به ضرر کساني باشد که به آنان علاقمنديد.
من هم ممکن است اشتباه کنم.
شما نبايد از کنار اشتباهاتم يا آن چه به نظر شما اشتباه مي آيد، بي سرو صدا بگذريد، اين کار خلاف وظيفه اي است که بر عهده گرفته ايد.
كسي که براي خدا قلم مي زند، نه گزاف مي گويد و نه کتمان حقايق مي کند.
سعي کنيد مورخ بي غرضي باشيد،
مسائل و حوادث را آن طور که واقع شده است، شرح دهيد.
در قدم اول با زبان ملايم، با زبان پند و اندرز با افراد مواجه شويم، خواه شاه باشد يا شبان. وظيفه در قدم اول ارشاد است و در اين وظيفه نبايد ميان انسان ها، از نظر مقام، موقعيت و منصب فرق بگذارند. ››
صحيفه امام،ج6 ،ص15
و هيچ کدام هم برايشان حتي جايز نيست که يک چيزي را بفهمند و نگويند.
بايد وقتي مي فهمند، اظهار کنند.
اين موافق هر که باشد، باشد،
مخالف هرکه هم باشد، باشد. »
صحيفه امام، ج13، ص102
« يُـضِلُّ بِـه كَـثيـرًا وَ يَهـدي بِـه كـثيـرًا »
سوره بقره / 26
قرآن بی خطر؛ خطرش دست کم مگیر
بی راهه می برد؛ سفرش دست کم مگیر
قرآن بی خطر؛ خطرش بی تفاوتی است.
این رخنه را نگر؛ گذرش دست کم مگیر
صوفی هم از کتاب سخن می کند ولی
آن بی هنر نگر؛ هنرش دست کم مگیر
قرآن به نیزه شد؛ علی آنجا شکست خورد
جهل این بود؛ درد سرش دست کم مگیر
قرآن بی خطر؛ خطرش داعش است و بس
وهابی این کند؛ خبرش دست کم مگیر
دست سیاست ار چه تهی از عدالت است.
وین پیر فتنه گر؛ اثرش دست کم مگیر
قرآن بی خطر؛ سندش ۲۰۳۰ شود
گفتیم زان مختصرش دست کم مگیر
ما را به چوب و رخت شبانی فریفته
وین گرگ آشنا شررش دست کم مگیر
قرآن بی خطر همه ظاهر بود ولی
قرآن واقعی گهرش دست کم مگیر
عمری کنار او ؛ ولی از وی کناره ایم!
خسران همین بود؛ ضررش دست کم مگیر
قرآن اگر که با دل و فکرت عجین شود.
اکسیر زندگی است؛ زرش دست کم مگیر
" هر سال یک جزء به طرح ملی حفظ قرآن اضافه می شود. "
یعنی اینکه :
سال تحصیلی ۹۸ - ۱۳۹۷ جزء ۳۰ ( امسال )
سال تحصیلی ۹۹ - ۱۳۹۸ جزء ۲۹
سال تحصیلی ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ جزء ۲۸
سال تحصیلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ جزء ۲۷
سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ جزء ۲۶
سال تحصیلی ۱۴۰۳ - ۱۴۰۲ جزء ۲۵
... تا
سال تحصیلی ۱۴۲۶ - ۱۴۲۵ جزء اول
وعده همه ما جشن ملی حفظ کل قرآن در سال ۱۴۲۷
با حضور حداقل ده میلیون حافظ قرآن
( زمان و مکان همایش ملی متعاقبا اعلام خواهد شد. )
خسته نباشید
گاج و موسسات كنكوري براي ادامه فافياي كنكور دست به دامن مراجع معظم تقليد شدند.
مگر معاونت پرورشي درباره اجراي طرح ملي حفظ قرآن براي فرار از قوانين و مصوبات شوراي عالي دست به دامن مراجع معظم تقليد نشد؟
آقاي بطحايي !
مگر شما در رونمايي نمايشي طرح ملي قرآن در قم و محضر مراجع حضور داشتيد و حتي نامه تاييد و تاكيد بر اولويت بودن اين طرح صادر فرموديد.
« وَ لا تَـزِدِ الـظّالِـميـنَ اِلّا تَـبارًا »
بله وقتی به جای تمکین از قانون و اسناد تحولی به ناراستگویی و عدم شفافیت و عدم رعایت حقوق و حد و مرز طرف مقابل فکر و اقدام می کنیم، = می شود همین
می شود = سرقت ساعت قرآن ( به نام قرآن )
" هر سال یک جزء به طرح ملی حفظ قرآن اضافه می شود. "
یعنی اینکه :
سال تحصیلی ۹۸ - ۱۳۹۷ جزء ۳۰ ( امسال )
سال تحصیلی ۹۹ - ۱۳۹۸ جزء ۲۹
سال تحصیلی ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ جزء ۲۸
سال تحصیلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ جزء ۲۷
سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ جزء ۲۶
سال تحصیلی ۱۴۰۳ - ۱۴۰۲ جزء ۲۵
... تا
سال تحصیلی ۱۴۲۶ - ۱۴۲۵ جزء اول
وعده همه ما جشن ملی حفظ کل قرآن در سال ۱۴۲۷
با حضور حداقل ده میلیون حافظ قرآن
( زمان و مکان همایش ملی متعاقبا اعلام خواهد شد. )
خسته نباشید
یک هدف صحیح باید به دو سوال به روشنی پاسخ گوید :
۱- ضرورت اجرای طرح ملی حفظ قرآن چیست؟
۲- آیا تحقق چنین هدفی در شرایط عادی وجود دارد؟
غیر از این باید گفت : هدف پوچ است.
مهم این است که در هر شرایطی برخورد ما با موضوع و مردم صادقانه، عالمانه، مومنانه و عاقلانه باشد.
قضاوت باشما
1- فاقد هر گونه پداگوژي و هنر تربيتي است.
2- يك سويه و بدون توجه به نيازهاي اساسي، رواني، خلاقيت كودكان است. ( هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو )
3- روند غير منعطف و يكسويه طرح فرايندي « ميرا » در پي داشته و قرآن را با « كليشه شدن » روبه رو كرده است. ( كليشه = تكرار ملال آور )
4- اهداف، در فرايند يك سويه فعاليت ها، ناپيدا و غير ملموس است. ( دقيقا معلوم نيست نسبت اين طرح و شيوه اجراي نامعلوم آن با كودكان چيست و به سوي چه مفصدي مي كشاند. )
5- هيچ گونه « نظريه تربيتي » در هدف و مقصد و روش هاي آن مشاهده يا حس نمي شود.
6- وجه تمايز اينگونه از حفظ قران با آنچه در كشورهاي عربي و به ويژه وهابي ( و تفكرات وابسته آن ) ملاحظه نمي شود.
8- هيچگونه ارتباطي بين اصل تفاوت هاي فردي و نيز توجه به هوش هاي يادگيري گاردنر و استعدادهاي متعدد دانش آموزان با اين طرح ديده نمي شود.
9- هيچگونه ارتباطي بين اين طرح و كتاب هاي درسي و محتواهاي مصوب ملاحظه نمي شود. ( الا چند سوره پايه اول و دوم دبستان )
10- همه جاي دنيا براي دروس ملي و رسمي انواع كنفرانس ها و همايش هاي ملي و بين المللي برگزار مي شود، اما متوليان امور فرهنگي ما از همه امكانات بر عليه اين درس استفاده مي كنند.
نتيجه :
با توجه به سرقتي كه از ساعت درسي قرآن صورت گرفته و نيز جايگزيني نامناسب طرح پر ايراد و پر دردسر حفظ ملي قرآن، تنها مي توان گفت : با صرف هزينه هاي كلان در موش آموزش عمومي قرآن ( اگر موضوع قرآن نبود مي گفتيم : ) « موش كشي » اتفاق افتاده است.
به قول منطقيون :
وقتي « موانع مفقود و مقتضي موجود باشد » شهر هم شلوغ مي شود و مي شود آنچه كه نبايد بشود.
ذات نايافته از هستي بخش
كي تواند كه شود هستي بخش ؟!!!!!
قرآن كريم به شدت با كساني كه مي گويند و عمل نمي كنند ناسازگار است :
لم تقولون مالاتفعلون كبرا مغتا عند الله ؟
اتأمرون الناس ... افلا تعقلون
اين افراد :
اولا - موجب خشم خدا مي شوند ( صف آيه 2 )
ثانياً - بي عقل هستند. ( بقره 44 )
از منظر قرآن :
« قل كلّ يعمل علي شاكبته »
از كوزه همان برون تراود كه در اوست.
گر رو به تو آورده ام از روی نیازی است
گر درد سری میدهمت از سر دردی است
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه دردی است.
حقیقتا با قشری بی درد و البته بی درک مواجه ایم.
افرادی که بعنوان متولیان امر تربیت و ناخدایان کشتی هدایت این کشور, نه مفهوم تربیت را درک کردهاند و نه هدف از نزول قرآن را که همان هدایت است شناختهاند.
تربیت, آموزش نیست.
تربیت تعلیم نیست.
تربیت عادت دادن نیست.
تربیت تغییر نیست.
تربیت بارآوردن نیست.
تربیت پرورش دادن نیست.
تربیت.... نیست...
تربیت هدایت است.
قرآن کتاب هدایت است.
تدبر منجر به هدایت خواهد شد.
حافظه محوری با تربیت و هدایت سازگار نیست.
کاش متولیان به ظاهر دلسوز مفهوم تربیت را درک میکردند...
کاش متولیان این طرح هدف از نزول قرآن را میشناختند و در پی هدایت کودکان معصوم و مظلوم این مملکت بودند . . . کاش...
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَة...
دكتر علي شريعتي
در حديث ثقلين و حديث مشهور از امام علي عليه السلام به وضوح به « جدايي ناپذيري قرآن و عترت » سفارش و تأكيد شده است.
« ذلک القرآن فاستنطقوه،
و لن ینطق، و لکن اخبر کم عنه. ... »
اين است قرآن، آن را به سخن گفتن وادار کنید.
و البته هرگز (با شما) سخن نخواهد گفت،
ولی « من » برای شما از قرآن خبر می دهم.
خطبه 158نهج البلاغه
فاعتبروا...
کاش عبرت گرفته شود..
دل گفت مرا علم لدنی هوس است
تعلیمم ده اگر تو را دسترس است
گفتم که الف گفت دگر هیچ مگو
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
( كه رحمت بر آن تربت پاك باد ) :
چو دشمن گرامی شد و دوست خوار
به ناچار پیش آید چنین روزگار
همین دان که گر، ما خرد داشتیم
چنین روزگاری نمیداشتیم
ذات نايافته از هستي بخش
كي تواند كه شود هستي بخش ؟
تا تعريف حفظ مشخص نشود،
تا نوع و سطح آن در نظامي كه تعليم و تربيت 14 ميليون كودك و نوجوان وظيفه اوست، مشخص نشود،
تا نسبت حفظ با مأموريت و رسالت وزارت آموزش و پرورش مشخص نگردد،
تا صلاحيت هاي مشترك و حرفه اي معلم در اين طرح محرز نشود،
تا مقصد حقيقي حفظ قرآن معرفي نشود،
تا نسبت اين طرح با اصول، رويكردها، اهداف، محتواي آموزشي، روش هاي تدريس و ارزش يابي تعيين نگردد
تا اسناد تحولي ناديده گرفته مي شود،
تا فرمايش رهبري درباره تربيت ده ميليون حافظ به صورت تحريف شده مبناي عمل و شعار قرار مي گيرد،
اين طرح نمي تواند مصداق اين حديث شريف نبوي باشد :
« فاذا التبست عليهم الفتن، كقطع الليل المظلم، فعليكم بالقرآن »
آنگاه كه آشوبها چون شب تار شما را فرا گرفت، به قرآن پناه ببريد.
اصول كافي، ج 2 ، ص 598
زيرا قرآن به ما هو قرآن، كتاب هدايت است.
روزگار نشان مي دهد كه بي توجهي به همين معناست كه نتوانسته قرآن را محور وحدت قرار دهد.
« و اعتصموا بحبل الله و لا تفرقوا »
آل عمران 102
لااقل از معاونت پرورشي انتظار مي رفت كه خود عامل به دستورات دين مبين اسلام و ارشادات قرآن و عترت و قوانين كشور باشد.
امام علي عليه السلام فرمود :
مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ .
آن كسي كه خود را در مرتبه پيشوايى قرار مى دهد بايد پيش از تربيت مردم، به تربيت خود اقدام كند، و پيش از آنكه ديگران را به گفتار ادب نمايد، بايد به كردارش مؤدب به آداب كند، و آن كه خود را بياموزد و ادب نمايد به تعظيم سزاوارتر است از كسى كه فقط ديگران را بياموزد و تأديب كند.
تو خود حجاب خودي حافظ، از ميان برخيز
خطر آنارشيسم اسلامي در آموزش و پرورش جدي است.
اجراي اينگونه طرح و برنامه هاي بي ضابطه و و غير قانوني، حتي به نام دين و قرآن و انقلاب اسلامي، به « آنارشيسم اسلامي » در ايران منجر خواهد شد.
قطعا سكوت عميق چندين ماهه و چندين ساله شوراي عالي آموزش و پرورش در چنين مقوله هايي بيشترين زمينه را براي ظهور تفكرات مشكوك فراهم خواهد كرد.
وزارت آموزش و پرورش به وحدت نیاز دارد : " وزارت تربیت "
معاونت پرورشی با اجرای سه طرح بی نتیجه و صرفا شعاری ثابت کرد که شایستگی ترویج قرآن را به تنهایی ندارد.
معاونتی تهی از تفکر و تعقل و صرفا شعاری نمی تواند صلاحیت بزرگداشت قرآن را داشته باشد.
آنارشیسم اسلامی نطفه شوم نو گرایی است که به نام سندتحول بنیادین در حال انعقاد است.
1- تعريف « طرح ملي » چيست؟ ( چه شاخصه هايي براي يك طرح ملي وجود دارد. )
2- آيا بهتر نبود به جاي حفظ جزء 30 دانش آموزان، آيات تربيتي و تدبري كتاب هاي درسي قرآن و ديني خود را حفظ كنند؟
3- علت پافشاري روي حفظ جزء 30 چيست؟ ( اگر طرح ملي براي همه مردم است، آيا كودك با بزرگسال تفاوت ندارد؟!! )
4- آيا حفظ جزء 30 شدن دانش آموزان را اهل تدبر در قرآن مي كند/ چگونه ؟ ( رهبري فرمودند حفظ زمينه و مقدمه تدبر در قرآن است. / آيا طرح نبايد تدبر محور باشد و نه حفظ محور ؟)
5- آيا اين طرح مراحل اجراي ملي را طي كرده است؟ ( مانند اجراي آزمايشي، اعتبار بخشي، تاييد متخصصان )
6- آيا اصل اين طرح و اجراي آن به مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش نياز ندارد؟
7- آيا اختصاص يك ساعت از درس آموزش قرآن رسمي به مصوبه شوراي عالي نياز ندارد؟
سوال های شما بسیار عالمانه و دقیق و در یک کلام کارشناسانه است. به همین دلیل شاید بهتر باشد در حد وسع و توان و زمان پاسخی اجمالی به این سوال ها ارائه کرد.
۱_ ملی بودن یک طرح اغلب به اجرای سراسری آن طرح اطلاق می شود. در حالی که چنین نیست.
یک طرح ملی اول از همه باید ماهیت ملی داشته باشد.
یعنی مبتنی بر ضرورت و امکان و نیاز و توانایی مخاطبان برنامه ریزی شود.
طرح ملی در واقع یک ایده ملی است که بر اساس سن و جنسیت و سطح سواد و ... قابل انعطاف است.
به عنوان مثال : طرح ملی حفظ قرآن را نمی توان در ردیف طرح های ملی قرار داد.
زیرا این طرح هیچ رابطه ای با هیچ یک از موضوعات بالا ندارد.
و در اصل نیز نتیجه ای عقیم و بی معنا ارائه می کند.
- قطعا همين طور است كه مي فرماييد.
با فرو كاستن قرآن به ابزار و ديگر هيچ، حتي خصلت ابزاري آن نيز به سيماي ديگري تبديل خواهد شد.
از اين روي خنثي سازي قرآن كه قطع ارتباط فرد با مضامين تربيتي را به دنبال دارد، قرآن را از هر نوع قضاوتي در باره عامل باز مي دارد.
اين يعني قرآن را به زير كشبدن و اينجاست كه ديگر بود و نبود قرآن دغدغه نخواهد بود. مگر از روي عادت
همين است كه به تدريج ملال آور مي شود.
و از صحنه زندگي حذف
و زندگي با روكش دين و به نام دين
ولي به كام هوا و هوس
يعني اوج حماقت زندگي
و تازه آنجا مي رسيم اول آيه :
« مثل الذين حمل التورات ثم لم يحملوها كمثل الحمار يحمل اسفارا »
سوره جمعه 2
وقتي قرار نيست كسي چيزي بفهمد، چه فرق مي كند :
مخاطبان كلاس اول دبستان باشد، يا دانشجوي فوق ليسانس رشته معارف قرآني ( همه بايد جزء 30 را حفظ كنند. )
فرقي نمي كند محتواي حفظ دانش آموز دوره ابتدايي
آيه : « و كواعب اترابا » باشد.
يا آيه « خلق من ماءٍ دافق »
يا آيه « اذا زلزلت الارض زلزالها »
يا ...
طرح ملي حفظ ترتيبي نشان مي دهد كه :
مجريان صاحب نفوذ اين طرح
نه تنها قرآن را نشناخته امد،
بلكه انسان را هم نشناخته اند،
و بلكه جهان هستي را نشناخته اند.
فرآن آينه تمام نماي « خود، خدا، خلق و خلقت » است.
و در طرح حفظ ترتيبي : هيچكدام
تحريف سخنان رهبري در همان جلسه 5/5/1395 محوري ترين ضعف و اشكال اين طرح است.
ايشان فرمودند : « حفظ مقدمه تدبر است. »
اين سخن حكيمانه اگر در طرح مذكور حذف نمي شد، آن وقت حفظ ترتيبي براي عموم مردم و به ويژه دانش آموزان بي معنا و حتي نامناسب شناخته مي شد.
اما چنين غفلتي باعث غلطيدن در چنين اشتباهي شد. كه منجر به حذف برنامه درسي قران گرديد.
در صورتي كه با محور قرار گرفتن نگاه تدبري، طرح حفظ مايه تقويت كتاب ها و برنامه هاي درسي مي شد.
حفظ آيات و سوره ها و فراز هاي منتخب تربيتي كه در كتاب هاي درسي به وفور ديده مي شود و دانش آموزان قبلا آن ها را ديده و با معنا و توضيحات و تدبرش آشنايي نسبي دارند.
ناديده گرفتن داشته ها ( 2000 صفحه قرآن و هديه ها ) در طرح حفظ و جايگزيني طرح حفظ جزء 30 به جاي تدريس كتاب درسي از صدمات جبران ناپذير است.
مسلما خير
اين طرح مراحل ارائه اوليه، تاييد، اجراي آزمايشي، ارزشيابي، اعتبار بخشي و تصويب را نگذرانده است.
بنابراين اجراي آن نه قانوني و نه علمي است.
بله / قطعاً به مصوبه شوراي عالي نياز دارد.
بدون مصوبه مدارس حق اجرا ندارند.
و اگر اتفاق خاصي رخ دهد، مدرسه و معلم بايد پاسخگوي حادثه باشند.
بله قطعا اختصاص ساعت درسي به چنين طرح فوق برنامه اي نيازمند مصوبه شوراي عالي است.
امضا كننده اين دستور العمل ( معاون پرورشي ) اجازه چنين امضايي نداشته و اين اقدام جرم محسوب مي شود.
9- آيا منطقي است كه براي تربيت 10 درصد از دانش آموزان به عنوان حافظ قرآن ( ادعاي طرح ) 100 درصد مدارس و 8 و نيم ميليون دانش آموز را درگير كنيم؟!
10- آيا آموزگاران ابتدايي، صلاحيت آموزش حفظ جزء 30 را در مدرسه ابتدايي را دارند؟
11- آيا معاونت هاي آموزشي و پژوهشي موافق اختصاص يك ساعت از ساعات درسي قران به اين طرح هستند؟ ( نقد اساسي آن ها نسبت به اين طرح چيست؟ )
12- آيا با اختصاص يك ساعت از ساعات درسي قرآن به طرح مذكور، دو ساعت ديگر آموزش، تحت تأثير طرح با كمبود زمان روبه رو نمي شود؟
13- آيا اختياري بودن طرح با اختصاص يك ساعت آموزشي به اجراي طرح از ساعات درسي 63 هزار مدرسه و 340 هزار كلاس درس در هفته با هم منافات ندارند؟
14- آيا اختياري بودن طرح حفظ، با اختصاص يك ساعت رسمي به اين طرح، به معني اجباري كردن آن نيست؟
مساماً خير ؛ معاون پرورشي اجازه چنين امضايي را نداشته و اختصاص ساعات درسي قرآن به چنين طرحي خارج از حوزه اختيارات اين معاونت محترم است.
چنين امري طي يك پرسه پيچيده و زمان بر و در نهايت پس از تصويب در شوراي عالي آموزش و پرورش امكان پذير است.
به هيچ عنوان منطقي نيست كه براي تربيت 10 درصد از دانش آموزان به عنوان حافظ قرآن ( طبق ادعاي طرح )، 100 درصد دانش آموزان مدارس يعني حدود 8 و نيم ميليون دانش آموز را درگير يك طرح غير مصوب كرد.
اين تصميم از منظر علمي و پژوهشي هم مردود است.
آموزگاران ابتدايي نه وظيفه اي در اين زمينه دارند و نه از صلاحيت حرفه اي لازم براي آموزش حفظ برخوردارند.
اين تكليف مالا يطاق ( خارج از توان و وظيفه ) تنها به بي تفاوتي هر چه بيش تر درس رسمي قرآن خواهد انجاميد.
معاونت هاي آموزشي و پژوهشي نه تنها موافق اختصاص يك ساعت از ساعات درسي قرآن به اين طرح نيستند؛ بلكه اجازه چنين تصميمي را هم ندارند.
اين دو معاونت طي دو نامه مفصل، نقدهاي اساسي خود را نسبت به اين طرح اعلام كرده و آن را مغاير با اسناد تحولي و مباني علمي دانسته اند.
اختصاص يك ساعت از ساعات درسي قرآن به طرح مذكور، قطعاً دو ساعت ديگر آموزش قرآن را تحت تأثير قرار داده و معلم و دانش آموزان را نيز با كمبود زمان، تراكم مطالب و دشواري يادگيري روبه رو كرده است.
كتابي كه براي سه زنگ در هفته تأليف گرديده، چگونه مي شود كه در دو زنگ آموزش داده شود؟!!!
شعار « اختياري بودن » طرح با اختصاص يك ساعت آموزشي به اجراي طرح در همه مدارس كاملاً منافات و مغايرت دارد.
چنين تصوري محال است تا تصديق آن !!!
بله اين تناقض آشكاري است كه از يك طرف « اختياري بودن طرح حفظ » مطرح شود و از سوي ديگر با اختصاص يك ساعت رسمي به اين طرح، همه معلمان ملزم به اجرا شوند.
اين به جز الزام و اجباري كردن طرح چه مفهوم ديگري مي تواند داشته باشد؟
22- آيا اگر اجباري درباره حفظ قرآن رخ دهد، چه كسي پاسخگوي عواقب غير تربيتي آن خواهد بود؟
23- آيا حفظ جزء 30 با نياز، ذائقه و توان دانش آموزان مطابقت دارد؟ چه كسي اين كار را كرده ست؟ ( قاعدتا سازمان پژوهش مسئول اين مطابقت و هماهنگي است. )
پاسخ به اين سؤال در صورتي امكان پذير بود كه طرح روال قانوني و طبيعي خود را از ارائه تا تصويب و اجراي آزمايشي و از تاييد و اجراي سراسري طي مي كرد.
در شرايط نرمال و بر اساس استاندارد چنين موضوعاتي، محورهاي اساسي يك برنامه و طرح مصوب است. يعني پيش بيني همه چيز شده است.
در اين طرح جايي براي مطرح شدن چنين درخواست هايي محلي از اعراب ندارد.
الف- مقام معظم رهبري در ديدار جامعه قرآني کشور با معظمله در 1390 فرمودند : ( حكم ارشادي ) « يكي از چيزهايي که مي تواند تدبر در قرآن را به ما ارزاني بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن کم داريم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل بايد يک ميليون نفر حافظ قرآن باشند - حالا يک ميليون که عدد کمي است نسبت به اين جمعيتي که ما داريم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه يک مقدماتي فراهم کردهاند، کارهائي را مشغول شدهاند و دارند برنامههائي را فراهم ميکنند براي اينکه انشاءاللَّه حفظ راه بيفتد، ما هم اميدمان بيشتر شده و به جاي يک ميليون، مي گوئيم انشاءاللَّه ما بايد ده ميليون نفر حافظ قرآن داشته باشيم. » پنجم مرداد 1390
آنچه كه مشخص است اين است كه اگر طبق فرمايش رهبر انقلاب « حفظ را مقدمه تدبر » بدانيم، ( بخش سانسور شده سخنان ) آن وقت ديگر حفظ ترتيبي ( جزء 30 ) كاملا بي معنا و غير منطقي خواهد بود.
ظاهرا مجريان عزمشان بر حفظ ترتيبي است.
سخنان رهبري سرپوش و بهانه اي براي مقاصد خاص است.
« 4- ايجاد تحول در نظام برنامه ريزي آموزشي و درسي با توجه به : ...
4-4 توسعه فرهنگ و معارف اسلامي و يادگيري قرآن ( روخواني، روان خواني و مفاهيم ) و تقويت انس دانش آموزان با قرآن و سيره پيامبر اکرم ( صلي الله عليه و آله ) و اهل بيت ( عليهم السلام ) و گسترش فرهنگ اقامه نماز. » )
ده هزار مدرسه قرآني ؟!!!
طرح ملي حفظ نور ؟!!!
طرح ملي حفظ جزء 30 ؟!!!
همه از وجود توتاليساتريسم در وزارت آموزش و پرورش حكايت دارد.
تماميت خواهي يك معاونت پرورشي باعث شده تا همواره تمام جنبههای قانوني و اداري را به نفع خود تصرف كرده و با قدرت و شدت در کنترل آن بكوشد.
ايدئولوژي حاكم اين معاونت، استقرار و حفظ قدرت خود از طریق استفاده از یک موضوع فراگیر ( مانند طرح هاي فوق الذكر ) با بهره گيري از تبلیغات فراوان است كه از راه رسانههایی که عمدهٔ آنها در انحصار دولت و سيستم حاكم است، محقق مي شود.
1- دور زدن قوانين و مراجع ذي ربط تصميم گيري و صاحب حق ( م : سازمان پژوهش و معاونت هاي آموزشي )
2- همراه كردن افراد رأس حاكميت ( م : گرفتن نامه وزير در تاييد طرح مذكور )
3- استفاده از مقدسات / كيش شخصيت : ( م : رونمايي طرح در محضر مراجع معظم تقليد قم )
4- محدود کردن مخالفان و ممانعت از بحث آزاد و نقد ( م : جلوگيري از هرگونه نقد طرح مذكور در هر يك از رسانه هاي قرآني كشور )
5- استفاده از فضای سانسور اطلاعاتي ( اتخاذ محدوديت هاي شغلي و اجتماعي براي هر يك از مخالفان )
6-استفاده از تاکتیکهای ایجاد رُعب ( م : تهديد مخالفان با انگ زني مانند مخالف نظام و رهبري )
از شاخصه هاي مديريت توتاليتري است.
حفظ قرآن فضيلت و مستحب است؛
و عمل به اسناد تحولي و سياست هاي ابلاغي رهبري، فريضه و واجب
خلطي كه انجام گرفته جابجايي كاري مستحب با مري واجب است.
و هر آنكس كه چنين تلقي و دريافتي از حادثه به وقوع پيوسته دارد، جايز نيست سكوت كند.
همان طور كه بارها گفته شده بيش از ۹۵ % دانش آموزان در طول عمر خود فقط در مدرسه و زنگ قرآن مهارت هاي اوليه خواندن قرآن را مي آموزند.
از اين رو چنين اتفاقي را بايد يك اتفاق مهلك در نظام جمهوري اسلامي ايران تلقي كرد.
اما براي خدا مهم است :
اين كه معاون وزير ( آقاي محمديان ) از امام خامنه اي چه پرسيدند و چه شنيدند؟
و اين كه اين طرح كاملاً بر خلاف سياست هاي ابلاغي رهبري است.
و اين كه اين طرح بر خلاف سند تحول بنيادين است.
و اين كه اين طرح غير قانوني و بر خلاف مصوبات شوراي عالي است.
زيرا او : « سميع عليم » است.
ضمن تاييد اين مطلب، حجه الاسلام و المسلمين محمديان ( معاون محترم و سابق وزير و رئيس سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي ) در جلسه اي كه با حضور كليه اعضاي شوراي برنامه ريزي درسي برگزار شد، چنين مطلبي را مطرح فرمودند.
به نظر مي آيد اين مطلب مي تواند فصل الخطاب رافع شبهات و مسائل و مشكلات باشد، به شرطي كه چشم و گوش و دلي براي ديدن و شنيدن و همدلي وجود داشته باشد.
وَ لا تَـكونوا
كَالَّـذيـنَ قالوا سَـمِعـنا
وَ هُم لا يَسـمَـعونَ
و چون کسانی (منافقان) نباشید
که گفتند شنیدیم،
و به حقیقت نمیشنوند.
سوره انفال آيه 21
آقايان :
1- محمدرضا عارف 2- میر حمایت میرزاده 3- کارن خانلری 4- قاسم احمدی لاشکی 5- اسفندیار اختیاری 6- اسدالله عباسی 7- محمود نگهبان سلامی 8- محمد قمی 9-سید محمد باقر عبادی 10- سید جواد ساداتی نژاد 11-محمد بیرانوندی 12- احد آزادی خواه 13- داوود محمدی 14-محمود صادقی 15-جبار کوچکی نژاد 16-فرهاد فلاحتی 17- محمد مهدی زاهدی 18- علیرضا سلیمی 19-محمد جواد فتحی 20- محمد باسط دورازهی 21- سید محمد جواد ابطحی
و خانم ها :
22- فریده اولاد قباد 23- فاطمه سعیدی
سلام علیکم
با احترام / حال و احوال زنگ قرآن مدارس آموزش و پرورش خوب نیست.
یک ساعت از سه ساعت زنگ قرآن در هفته را بدون هیچ مصوبه ای از شورای عالی آ.پ به نفع طرح اجباری حفظ جزء ۳۰ بر مدارس تحمیل کرده اند.
بدون کاهش محتوای کتاب درسی
بدون آموزش معلمان
بد،ون اجرای آزمایشی، اعتبار بخشی و تصویب شورای عالی
امید است مجلس محترم به برگرداندن ساعت درسی قرآن با مدارس و دانش آموزان همراهی لازم را داشته باشد.
با تشکر فراوان
اللهم انصر من نصر الثرآن
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند :
يا علي !
اِذا رَأَيـتَ الـنّـاسَ يَشـتَـغِـلونَ بِـالـفَـضائِـلِ،
فَاشـتَـغِل اَنـتَ بِـاِتـمامِ الـفَرائِـضَ
اگر ديدي مردم به امور مستحب مشغول مي شوند،
تو به تكميل كارهاي واجب بپرداز.
حال بايد ديد فراكسيون قرآن مجلس در اعاده حقوق دانش آموزان و مدارس اراده اي از خود نشان مي دهد.
يا صبر مي كند تا بعد از وقوع ابراز همدردي كند
و يا مجرمان را محكوم نمايد.
اگر حفظ مقدمه تدبر در قرآن است .روخوانی مقدمه حفظ قرآن است اگر دانش آموزان در روخوانی و روان خوانی قرآن مشکل داشته باشند حفظ قرآن صورت نمی گیرد .مخصوصا در دوره ابتدایی (دوره اول )پرداختن به حفظ قرآن (قبل از آموزش روخوانی )اشتباه مسلم است .واختصاص ساعت آموزش روخوانی به حفظ قرآن اشتباه بزرگتری است .درحالی که تعدادکمی از دانش آموزان علاقه مند به حفظ قرآن هستند و تعداد کمتری توانایی حفظ را دارند .
ای کاش قبل از اجرای این طرح با چند نفر کارشناس مشورت می کردند .
« هيچيک از مقررات آموزشى و پرورشى کشور که به وظايف شوراى عالى آموزش و پرورش مربوط مىشود قبل از تصويب شورا، رسميت نخواهد يافت. »
ماده 3 قانون جديد شوراي عالي آموزش و پرورش
سؤل اينجاست :
آيا « طرح ملي حفظ جزء 30 » شامل اين ماده قانوني مي شود؟
آيا « اختصاص يك ساعت از ساعات درسي قرآن دوره ابتدايي » با امضاي معاون پرورشي ( كه خارج از قانون و حتي عرف و اخلاق اداري است. ) شامل اين ماده مي شود.
آيا تبعات طرح و اجراي اجباري آن در كليه مدارس كه بر خلاف همه ادعاهاي اين دستور العمل است، تخلف محسوب نمي شود؟
خواهشمند رسيدگي
سلام
موضوع همن جاست كه فرمايش معظم له مورد تحريف قرار گرفته است.
در اين طرح جمله كليدي « حفظ مقدمه تدبر است. » حذف و فقط ادامه جمله آمده ( تربيت ده ميليون حافظ )
و اگر مبنا را « حفظ مقدمه تدبر » بدانيم ديگر حفظ ترتيبي براي عموم مردم بي معنا مي شود.
و عقلا و منطقا هم همين طور است.
زيرا عموم مردم نه ضرورت دارد كه جزء 30 را حفظ كنند و نه چنين امري امكان پذير نيست.
البته بايد وجه تمايز حفظ قرآن در مكتب عترت عليهم السلام با حفظ در كشورهاي عربي مشخص شود تا بعدها مقدمه بروز مكاتب سلفي و وهابي نشود.
حفظ قرآن يعني : حفظ حروف + حفظ حدود
اين تعريف با تمامي آيات و رواياتي كه به نوعي به حفظ قرآن مربوط است، كاملا سازگار است.
ديگران اگر تعريفي دارند : بسم الله
۱- « برای چه» باید قرآن را حفظ كند؟ (هدف از آموزش)
۲-« چه كسی» باید حفظ كند؟ (تعیین مخاطب با توجه به ویژگیها)
۳- « چه چیز را» باید حفظ كنیم؟ (تولید محتوا)
۴- « چگونه» قرآن را حفظ كنیم؟ (تعیین روش آموزش)
۵- « چطور» از حفظ فرد مطمئن شویم؟ (روش ارزش یابی پیشرفت تحصیلی)
۶- « چه زمانی» قرآن را حفظ كند؟ (زمان آموزش)
۷- « كجا» قرآن را حفظ كند؟ (مكان و موقعیت یادگیری)
۸- « با چه ابزاری» قرآن را حفظ كند؟ (تعیین وسایل آموزشی و كمك آموزشی)
عدم پاسخ دقیق به این هشت سوال « امكان آموزش » را با تهدید جدی رو به رو كرده و امكانات و سرمایههای انسانی و مادی را ضایع میگرداند.
یقینا حادثه ناگوار اعلام اسامی ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دانش آموز حافظ قرآن دوباره تکرار خواهد شد.
برای جلوگیری از ارائه آمار صوری حافظ قرآن یک راه بیشتر وجود ندارد:
راستی آزمایی
باید همان ده درصدی که قرار است به عنوان حافظ معرفی شوند با مشخصات و حتی ضبط صدا و آرشیو آن در سایت مذکور قابل دسترسی و بررسی مجدد باشند.
گروهی از افراد معتمد و کارشناس حفظ به شیوه تصادفی به مناطق و استان ها رفته و میزان موفقیت را بررسی و برونداد آن را به صورت کاملا استاندارد و درصد مشخص نمایند.
هر کس به نوعی و بهانه ای
یک روز مدیران وزارتی برای فرار از پاسخگویی به شورای عالی برای حذف ساعت رسمی آموزش قرآن دوره ابتدایی
یک روز هم گاج و قلمچی برای فرار از فشارهای مدیران آموزش و پرورش به سراغ مراجع معظم می روند.
در آن مراسم که به بهانه رونمایی از طرح حفظ جزء ۳۰ در دوره ابتدایی صورت پذیرفت مراجع معظم
آیه الله العظمی نوری همدانی
آیه الله العظمی مکارم شیراز
آیه الله العظمی علوی گرگانی
با اعلام رضایت خود مهر تایید بر حذف ساعات درسی قرآن از دوره ابتدایی زدند.
در حالی که این عمل، غیر قانونی و بر خلاف مصوبات شورای عالی آ.پ بود.
در این رونمایی، رسما واجبی حرام و مستحبی واجب شد.
تنها رسانه ای که شهامت طرح این تخلف را داشت صدای معلم است که باید صمیمانه سپاسگزاری شود.
اگر تعمدی نباشد این سهل انگاری آسیب های فرهنگی زیادی را به دنبال خواهد داشت.
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی به صورت دقیق وضعیت اختصاص ساعت درسی به طرح را بررسی کرده و خسارات را شفاف اعلام کند.
پیشنهاد می شود مدرسان کشوری قرآن طی دستور العملی که از سوی معاونت های پرورشی و آموزشی تهیه و ابلاغ می شود وضعیت را مطالعه و گزارش نمایند.
☆ احسنت بر شما
■ قطعا باز دوباره معاونت محترم پرورشی مانند سه سال پیش آمار چند میلیونی از حافظا قرآن را بر اساس سایت همگام ارائه می دهد.
هر چند حنایشان رنگی ندارد و همه نیت این بزرگواران را خوب می دانند اما باز هم باید حقایق را تا حد امکان بیان کرد.
امید است مدیران سازمان پژوهش و دفتر تالیف کتب درسی با کمک پژوهشگاه تعلیم و تربیت این پژوهش را انجام دهند.
مدرسان قرآن هم با جدولی که در این زمینه تهیه و تقدیم می شود نسبت به این امر اقدام لازم را مبذول خواهند داشت.
باید معلوم شود اعتبارات این طرح از چه محلی و به چه میزان به این طرح اختصاص یافته
چقدر پوستر توزیع شده
چه مقدار آموزش صورت گرفته
چه کسانی و با چه شیوه ای نظارت کرده اند
با چه روشی ارش یابی شده
و نیز صدمات ناشی از اختصاص ساعت درسی قرآن به طرح ملی حفظ قرآن به چه میزان بوده
عدم توجه به نگاه صحیح برآمده از تفکر ناب مکتب تشیع و سیره و سنت الهی بی شک باید باید نگران زمینه سازی برای بروز جریان های انحرافی و سلفی گری در ایران بود.
چرا که ماهیت طرح وقتی بدون استاد آموزش دیده و هدایتگر نباشد، قطعا باید منتظر بروز اختلافات عقیدتی در دهه آینده در کشور باشیم.
نگاهی مختصر و اجمالی به مکاتب نوظهور سلفی گری در جهان اسلام به خوبی این نگرانی را تأیید می کند.
" یضل به کثیر و مهدی به کثیرا "
بقره ۲۶
مسلما فعالیت فوق برنامه به معنی خروج از اسناد تحولی و برنامه های آموزشی و درسی نیست.
فعالیت های فوق برنامه در اصل به منظور تسریع، تثبیت، تعمیم و تعمیق اهداف و برنامه های رسمی و مصوب طرح و اجرا می شود.
اینگونه طرح و برنامه ها بهترین زمینه برای استعداد یابی و رشد دانش آموزان فراهم می کنند.
البته باید دقت داشت :
فعالیت های فوق برنامه نباید مغایر یا حتی موازی با برنامه های رسمی باشد.
بلکه باید مکمل و موید آن باشد.
سوال :
آیا از این منظر می توان طرح ملی حفظ قرآن را فعالیت فوق برنامه در آموزش و پرورش معرفی کرده و پذیرفت؟
در دنیا برای برنامه های درسی و رسمی خود چنان جایگاه و اهمیتی قایل هستند که برای اثر بخشی و توفیق آن برنامه ها و همایش ها و کارگاه های ملی و بین المللی برگزار می کنند.
همه ارگان های تبلیغی و ترویجی نیز پای کار می آیند تا کشورشان را سربلند کنند.
اما در کشور من از اعتبارات آموزش عمومی قرآن و به دست خود وزارت علیه برنامه های رسمی و درسی دسیسه می کنند تا آنجا که زنگ قرآن را حذف و آن را در ازای چند میلیارد در اختیار اهداف و برنامه های ارگان ها و نهادهای دیگر قرار می دهند.
و اسفناک تر آن که آب از آب تکان نمی خورد !!!
در کشورهای عربی که عمدتا تفکر اخباری دارند مبنا حفظ ترتیبی است.
اما روایات شریف عمدتا بر تدبر و تفکر و عمل تاکید و سفارش دارند. ( یعنی حفظ موضوعی )
باید توجه داشت عمومی کردن یک چنین موضوع مهمی تیغ دو لبه است.
اگر توجه و دقت کافی صورت نگیرد می تواند خطرناک باشد.
قرآن کریم یک " کتاب مرجع " است.
حفظ ترتیبی یک کتاب مرجع ( از اول یا آخر ) برای عموم مردم چندان صحیح نیست.
در صورتی که سخن از تربیت انسان است.
و قرآن مهمترین و مؤثرترین کتاب تربیت انسان
امام صادق علیه السلام فرمودند :
بادِروا أَوْلَادَكُمْ بِالْحَدِیثِ
قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَكُمْ إِلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ
اصول كافى، ج6، ص47
زود به بچه هایتان چیز یاد دهید،
قبل از آن كه منحرفین بیایند و بچه هایتان را گمراه کنند.
گاهی به دلیل سهل انگاری و ساده لوحی، خودمان به دست خودمان ناخواسته تفکرات مرجیه را به کودکان می آموزیم. غافل از این که فرجام چنین هدفی چیست؟
مسلما فعالیت فوق برنامه به معنی خروج از اسناد تحولی و برنامه های آموزشی و درسی نیست.
فعالیت های فوق برنامه در اصل به منظور تسریع، تثبیت، تعمیم و تعمیق اهداف و برنامه های رسمی و مصوب طرح و اجرا می شود.
اینگونه طرح و برنامه ها بهترین زمینه برای استعداد یابی و رشد دانش آموزان فراهم می کنند.
البته باید دقت داشت :
فعالیت های فوق برنامه نباید مغایر یا حتی موازی با برنامه های رسمی باشد.
بلکه باید مکمل و موید آن باشد.
سوال :
آیا از این منظر می توان طرح ملی حفظ قرآن را فعالیت فوق برنامه در آموزش و پرورش معرفی کرده و پذیرفت؟
با این نگاه فاصله داریم. از شما عذر می خواهم اما صریح می گویم :
ایرانی که خود را مهد تمدن و منادی اسلام و مدعی تفکر شیعی و انقلابی در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی می داند تا کنون عزمی برای طرح " سبک تربیتی " در تراز خود ارایه نکرده است.
زیرا هنوز وقت طرح اینگونه سخنان نشده است.
دلیلش همین طرح فش و ضد تربیتی است که بر گرده مدارس سوار است.
طرح چیستی و چرایی و فلسفه تربیتی سخنانی خنده دار و باعث تخریب شخصیت مطرح کننده است.
قرار بود سال ۱۴۰۰ سند تحول بنیادین اجرا شود؟
خب کو ؟؟؟
این بود حاصل صرف هزینه های مادی و معنوی در طول یک دهه تولید اسناد تحولی ؟!!!!
با تشکر
در کشورهای عربی که عمدتا تفکر اخباری دارند مبنا حفظ ترتیبی است.
اما روایات شریف عمدتا بر تدبر و تفکر و عمل تاکید و سفارش دارند. ( یعنی حفظ موضوعی )
باید توجه داشت عمومی کردن یک چنین موضوع مهمی تیغ دو لبه است.
اگر توجه و دقت کافی صورت نگیرد می تواند خطرناک باشد.
قرآن کریم یک " کتاب مرجع " است.
حفظ ترتیبی یک کتاب مرجع ( از اول یا آخر ) برای عموم مردم چندان صحیح نیست.
و با وجود این همه حوزه علمیه شیعی
و با وجود این همه نهاد قرآنی دوبتی و مردمی
و با وچود اسناد تحولی
و با وجود سیاست های ابلاغی رهبری
و با وجود شورای عالی آموزس و پرورش
و با وجود ...
اینکه چرا هنوز در عمل به وظایف قانونی هیچ عزم و همتی دیده نمی شود و همه خود را به نادانی زده تا سهمی ببرند جای بسی تاسف و نیز شگفتی بسیار است.
اتخاذ رویکرد صحیح در این زمینه بستگی زیادی به تعریف ما از تربیت دارد.
اگر تربیت را " فراهم آوردن موقعیت برای شکوفایی فطرت به سوی کمال بی نهایت " بدانیم. و اگر فرمایش امام در خصوص تربیت قرآنی را ملاک فکر و عمل بدانیم. و اگر اسناد تحولی و سیاست های رهبری را مبنای برنامه ریزی و اجرا ، طبیعتا اوضاع کاملا متفاوت خواهد بود.
حضرت امام ره فرمودند : " تربیت باید قرآنی باشد و بچه های ما باید تربیت قرآنی بشوند. "
با ترسیم چنین افقی از تربیت قرآنی باید دید که این طرح هنوز هم مجال طرح پیدا می کند تا برسد به م حله اجرا و عمل
وقتی خانواده برای اعتراض به حفظ اجباری سوره به مدرسه اومد تازه فهمیدیم که نه تنها اون دانش آموز بلکه خواهرش هم که تو همین مدرسه بوده کلیمی بودن
وقتی علت عدم اعتراض اونا رو در سال های قبل پرسیدیم گفتند کتاب های درسی دینی و قرآن حرفای خوبی داره مشکلی باهاش نداشتیم.
اما این شیوه اجباری و غلط هست و ما نمی خواهیم بچمون حفظ کنه
اگر رسالت اصلی بعثت انبیای الهی را تزکیه و تربیت بدانیم و اگر همه انبیا را در اصل " کلهم نور واحد " بدانیم، خواهیم دید سیره و سنت اقوالی و افعالی ایشان همه مبتنی بر توحید است. ( صبغه الله )
لذا فطرتا خواهیم پذیرفت که وزارت آموزش و پرورش باید این طرح را در پارادایم شکوفایی فطرت گرایی توحیدی ببیند.
اما وقتی دین را و تربیت را غیر فطری و با اهداف خاص و مقاصد ویژه مطرح می کنیم می شود طرح میلی حفظ جزء ۳۰ که دیگر در مسیر هدایت حرکت نمی کند.
نگاه ابزاری به ارزش های معنوی آن هم در سطح ملی، آثار تلخی و مخرب تربیتی چون همین خاطره را به دنبال می آورد.
" فاعتبروا یا اولی الابصار !!! "
در کشورهای عربی که عمدتا تفکر اخباری دارند مبنا حفظ ترتیبی است.
اما روایات شریف عمدتا بر تدبر و تفکر و عمل تاکید و سفارش دارند. ( یعنی حفظ موضوعی )
باید توجه داشت عمومی کردن یک چنین موضوع مهمی تیغ دو لبه است.
اگر توجه و دقت کافی صورت نگیرد می تواند خطرناک باشد.
قرآن کریم یک " کتاب مرجع " است.
حفظ ترتیبی یک کتاب مرجع ( از اول یا آخر ) برای عموم مردم چندان صحیح نیست.
بلكه آنچه انجام گرفته از يك سو تهي از مباني تفكري است و از سوي ديگر مبتني بر تقليد از كشورهاي عربي
يعني
اولاً : درس رسمي و مصوب آموزش قرآن كه مبتني بر سياست هاي ابلاغي رهبري و سند تحول بنيادين است، حذف گرديد.
ثانياً : طرح حفظ جزء 30 قرآن كه يك فعاليت فوق برنامه و اختياري است، بدون هيچ مصوبه اي از سوي شوراي عالي آموزش و پرورش تحميل شد.
در طول چهل سال از عمر انقلاب اسلامي اين اولين باري است كه چنين تصرفي رخ مي دهد؛
اما با توجه به سكوت معنا دار متصديان امر، از جمله شوراي عالي آموزش و پرورش، آخرين بار نخواهد بود.
همه جاي دنيا مجموعه هاي مختلف براي ارتقاء و پيشرفت برنامه هاي درسي خود با برگزاري برنامه ها و كارگاه هاي ملي و بين المللي سنگ تمام مي گذارند و با همه وجود از آن حمايت مي كنند.
اما در كشورم ايران، برخي ارگان ها با استفاده از بيت المال براي تخريب برنامه هاي درسي استفاده مي كنند.
اعتباراتي كه به نام حمايت، تخصيص داده مي شود ولي براي تخريب مورد استفاده قرار مي گيرد.
اين طرح به روشني نشان مي دهد كه :
- مجريان صاحب نفوذ اين طرح
نه تنها قرآن را نشناخته اند،
بلكه انسان را هم نشناخته اند،
و بلكه جهان هستي را نشناخته اند.
و بلكه دين را نشناخته اند.
اما صراحتاً مدعي اجراي سند تحول بنيادين آموزش و پرورش و مباني نظري و عملي آن هستند. !!!
براستي فرآني كه آينه تمام نماي « خود، خدا، خلق و خلقت » است و مبشر « هدايت » در اين طرح « كدام » است؟
نابود كردن دستاوردهايي بود كه در طول 20 سال گذشته در آموزش عمومي قرآن رخ داد.
آنچه در سند تحول بنيادين، سند برنامه درسي ملي، اهداف دوره هاي تحصيلي و حتي اهداف مصوب آموزش عمومي قرآن ( شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور ) تدوين و تصويب شده، همه از بركات برنامه درسي آموزش قرآن فعلي مدارس در 20 سال گذشته است.
چنين سرمايه اي نبايد اين چنين يك شبه معدوم و منهدم مي شد.
در حق قرآن و آموزش قرآن و آموزش و پرورش ظلم بزرگي رخ داد. ( اما همه صلاح را بر سكوت دانستند، زيرا منافع سياسي آن ها مهم تر از قرآن بود. و اين اتفاق براي جناح آنان سود و منفعتي نداشت. )
و حاظه محوري در هر شكل آن ظلم است.
به ويژه وقتي ادعا تحقق اهداف آموزش عمومي قرآن باشد.
تغيير نگاه مردم از آموزش عمومي قرآن كه به دنبال چهار ركن « سواد قرآني » يعني :
1- مهارت خواندن صحيح قرآن
2- مهارت درك و فهم آيات ساده و پركاربرد
3- مهارت تدبر و تفكر در پيام هاي قرآني
4- انس با قرآن كريم
بود؛ به يكباره تغيير جهت داد.
و از آموزش عمومي و رويكرد جامعيت اهداف، به ورطه « حافظه محوري » غلطيد.
حافظه محوري كه تاكيدش بر « حافظه كوتاه مدت » از طريق افزايش پاداش هاي بيروني ( جايزه ) به دنبال جمع آوري آمار و ارقام و مانور تبليغاتي است.
بازيچه قرار دادن ساعات درسي براي فعاليت هاي پوپوليستي ارگان هاي تبليغي و ترويجي ظلمي نابخشودني است.
پاكستان يك و نيم ميليون حافظ قرآن دارد.
ليبي 4 ميليون حافظ قرآن دارد.
مصر 8 ميليون حافظ قرآن دارد.
عربستان 5 ميليون حافظ قرآن دارد.
خب كه چه ؟!!!!
اين ها الگو هستند؟
اين ها كجاي جدول موفقيت هاي علمي، فرهنگي، سياسي، اخلاقي، انساني و ... هستند.
آيا مي خواهيد بچه هايمان را مثل آن ها بار بياوريد؟
به كجا چنين شتابان ؟!!!!
جمع آوري آمارهاي ميليوني به مدد تبليغات و جوايز و پداش هاي بيروني تنها يك انگيزه اوليه و عاطفي را باعث مي شود.
در ادامه اگر برنامه هاي آموزشي و درسي وجود نداشته باشد، از حركت خواهد ايستاد.
زيرا بدون ترديد تشویق بیرونی صرف، مانع خودانگیختگی درونی خواهد بود.
بدون تردید تشویق به عنوان یک نیاز روانی از اولین گام های یادگیری کودک محسوب می شود. اما فقط گام اوليه نه طي تمام مسير ...
تحقیقات نشان داده است که « نمره » انگیزش درونی دانش آموزان را کاهش می دهد. زيرا فکر این که کار را برای دریافت جايزه انجام داده است، باعث کاهش علاقه درونی او می شود.
لذا اين شيوه بدون پشتوانه قوي برنامه درسي و آموزشي محكوم به شكست است.
اكراه در يادگيري را نمي توان با افزايش پاداش هاي بيروني ( جايزه هاي زياد و نفيس ) جبران كرد. از اين روش تنها مي توان انگيزه هاي عاطفي آنان را موقتا تحريك كرد.
ساده انديشي و دست كم گرفتن روان شناسي تربيتي و شخصيت در كودكان و نوجوانان را بايد مهم ترين عامل ناكامي طرح و برنامه ها و اتلاف هزينه هاي سنگين دانست.
در كنار انتقادهاي سازنده بايد راهكار نيز ارائه شود.
به نظر مي رسد در كنار اجراي برنامه هاي خوب و سالم و علمي آموزشي بايد بر « روش تربيت هرمي حافظان » تأكيد كرد.
زيرا تا كسي خودش حافظ موفقي نباشد، نمي تواند مرشد و راهنما و معلم خوبي براي حفظ قرآن باشد.
به همين دليل اولويت را بايد به تربيت معلم حافظان قرآن قائل شد و از كلاس هاي حفظ قرآن ايشان حمايت كرد.
بر اساس دادهها آمار دقيق حافظان قرآن جمهوري اسلامي ايران از ابتداي انقلاب تا كنون :
تعداد كل حافظان قرآن : یک میلیون و 12 هزار و 999 نفر
587 هزار و 240 نفر حافظ نیم جزء
346 هزار و 644 نفر حافظ یک جزء
پنج هزار و 201 نفر حافظ دو جزء
17 هزار و 94 نفر جافظ سه جزء
31 هزار و 91 نفر حافظ پنج جزء
12 هزار و 683 نفر حافظ 10 جزء
3 هزار 15 جزء، 3 هزار 20 جزء
457 نفر 25 جزء
6 هزار و 874 نفر حافظ کل قرآن کریم
اين آمار نشان مي دهد در طول چهار دهه گذشته با همه توجهاتي كه در زمينه حفظ قرآن و مسابقات منطقه اي، استاني، كشوري و بين المللي شده تنها كم تر از 7 هزار نفر است.
اگر براي تربيت هرمي از حافظان بالاي ده جزء استفاده شود، به تدريج اتفاقات خوبي رقم خواهد خورد.
اما درباره سايرين « حفظ اجمالي آيات تربيتي متناسب با نياز » آنان توصيه مي شود.
با بررسي قرآن كريم متوجه مي شويم : « جای قرآن در حافظه انسان نیست؛ بلكه در قلب اوست. »
« بَل هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ في صُدورِ الَّذينَ أُوتُوا العِلمَ»
عنکبوت، ۴۹
نتیجه چنین حفظی = حفظ حروف + حفظ حدود
( چنين حفظي انسان را از ارتكاب معاصي حفظ مي كند. )
معروف است که در دوره ناصرالدین شاه قاجار شبی از شبهای ماه رمضان توپچی از شلیک توپ سحر خودداری کرد.
امیر توپخانه او را احضار کرد و با خشم از او پرسید :
چرا توپ در نکردی؟
توپچی با پاسخ داد :
قربان به هزار و یک دلیل!
اول این که باروت نداشتیم.
امیر توپخانه فوری حرفش را قطع کرد و گفت:
همین یک دلیل کافی است. برو
حالا حکایت طرح ملی حفظ هم همین شده
به هزار و یک دلیل اجرا و ادامه اش غلط است.
اولین دلیلش : غیر قانونی بودن ان است.
اگر شاگردانم حافظ جزء ۳۰ نشوند، چیزی را از دست نداده اند.
تنها فضیلتی را به دست نیاورده اند.
اما اگر زدگی پیش آید،
جبران دین گریزی آن ها به این سادگی امکان پذیر نیست.
زمان براي تدريس كتاب هاي درسي كم مي آوريم، آنوقت چطوري يك ساعت درسي بايد اين طرح تدريس شود؟
چرا بايد جزء را حفظ كنند؟ چرا از كتاب هاي درسي براي حفظ استفاده نشده؟ من كه حافظ قرآن نيستم، چرا بايد حفظ درس بدهم؟ اصلا مگر من وظيفه اي در اين طرح دارم؟
اين چه جور برنامه ريزي است؟ كه نه عاقلانه و منطقي است و نه قانوني و علمي. و در يك كلمه اين طرح پر از تناقضات آشكار است.
به نظر من با اين مديرت و با اين افراد پر واضح است كه نمي شود تحول بنيادين ايجاد كرد.
تاسيس حدود 700 دارالقرآن با دارا بودن مدير و معاونين و نيروهاي متخصص و امكانات فراوان و شرايط مناسب براي چه بوده است؟
اگر دارالقرآن ها توان اجراي چنين طرحي ندارند، چه فايده اي در منطقه دارند.
با توجه به كمبود نيرو، فضاي آموزشي و امكانات از يك سو
و هزينه هاي سنگين نگهداري چنين مراكزي از سوي ديگر
آيا بهتر نيست آن ها را تعطيل كرد؟
چرا طرح ملي حفظ قرآن در اين مراكز برگزار نمي شود؟
پس خاصيت اين مراكز چيست؟
چرا معاونت پرورشي براي جبران ناكارآمدي و ناتواني خود در جلب دانش آموزان ساعات درسي قرآن را نشانه رفته است؟
اين خيانت به قرآن و دانش آموزان است.
در مدرسه پسر من هم که کلاس سوم است, معلم قرآن آنها با لباس روحانیت می باشد. او همه وقت کلاس رو فقط به حفظ سوره های جزء ۳۰ پرداخته. دریغ از اینکه از کتاب قرانشان رو تدریس کنند و کتابشان کاملا سالم و نو و هیچ هیچ درسی از کتابشان داده نشده.
حال چه باید کنم تا به فکر بیافتد تا شاید کمی از کتاب رو تدریس کند.
با سلام و احترام و تشکر از اطلاع رسانی شما
جای تآسف و شرمندگی است که در چهل سالگی نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد چنین هرج و مرجی در عرصه تعلیم و تربیت هستیم.
جای تاسف است که عده ای قلیل صاحب زر و زور ، ساعت درسی آموزش قرآن را دستاویز آرزوهای خود قرار داده اند.
و از همه جانکاه تر سرنوشت کودکان معصومی است که به نام حفظ قرآن مورد ظلم آموزشی این فرقه واقع می شوند.
گویی محمد ص است که در صحنه قیامت، در دستی قرآن و با دست دیگر به گروهی اشاره می کند و بانگ بر می دارد :
" یا رب ان قوم اتاوا هذا القرآن مهجور "
راهبرد 5 به اختصاص ساعت درسي به اين طرح اشاره نكرده است :
راهبرد 5- توسعه برنامهها، مسابقات و رویدادهای مرتبط با حفظ قرآن در آموزش و پرورش :
1. گسترش برگزاری مسابقات و جشنوارههای سراسری حفظ دانشآموزی
2. برگزاری اردوهای دانشآموزی با محوریت حفظ
3. توسعه برنامههاي حفظ قرآن در همه ظرفیتهای آموزش و پرورش اعم از کانونهای فرهنگی و تربیتی، کانونهای پرورش فکری کودکان و نوجوانان، انجمنهای اسلامی، انجمنهای اولیا و مربیان، شورای دانشآموزی، سازمان دانشآموزی و هلالاحمر
4. برنامه ریزی برای استفاده از ظرفیتهای اردوهای راهیان نور به سمت ترویج حفظ
5. تشویق و هدایت خیّرین برای حمایت مادی و معنوی از حفظ
6. برگزاری جشنوارههای معرفی الگوها و روشهای برتر تدریس حفظ
سؤال اينجاست :
- كدام نهاد مسئول است :
1- شوراي توسعه فرهنگ قرآني
2- معاونت پرورشي
۱- جلب مشارکت و استفاده از ظرفیت سایر دستگاهها و نهادها، خاصه مرکز صدا و سیما، ادارهکل اوقاف و امور خیریه، ادارهکل فرهگ و ارشاد اسلامی، ائمه جمعه، کانونهای فرهنگی و هنری مساجد استان
۲- تبلیغات و اطلاعرسانی لازم و ایجاد موج قرآنی در سطح مدارس و خانوادهها
۳- استفاده از تمامی ظرفیتهای درون سازمانی به ویژه معاونتهای آموزشی
۴- طرح موضوع در شورای معاونین ادارهکل آموزش و پرورش و اتخاذ تصمیمات عملیاتی و همافزایی سایر حوزهها با معاونت پرورشی و فرهنگی
۵- تشویق و ترغیب فرهنگیان ادارات و مدارس جهت حفظ جزء سیام قرآن کریم
۶- جلب مشارکت خانوادهها و هدایت خیرین به سمت وقف قرآنی
۷- ترویج محافل استماع تلاوت قرآن کریم در مدارس
۸- برنامهریزی و استفاده مناسب از فرصت هفته بزرگداشت قرآن، عترت و نماز(هفته آخر آذرماه)
۹- برنامهریزی جهت بازدیدهای مستمر و ارزیابی عملکرد ادارات و مدارس، مستندسازی اقدامات صورت گرفته
«حفظ آیات کریمه الهی نیز از فعالیتهای اثرگذار قرآنی است که مقام معظم رهبری نسبت به آن به ویژه در سنین کودکی، تأکیدات فراوانی داشتهاند.
بدین منظور در اقدامی ارزشمند، با عزم ملی ستاد راهبردی حفظ و تمامی دستگاههای قرآنی کشور، «حفظ جزء سیام قرآن کریم» به عنوان اولویت نخست فعالیتهای دینی و قرآنی وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی جاری اعلام میگردد. »
- همان طور كه ملاحظه مي شود در نامه آقاي وزير :
1- نامي از ساعات درسي قرآن به ميان نيامده است.
2- تاكيد و توجهي به اختصاص ساعات درسي به طرح ملي حفظ قرآن مطرح نگرديده است.
اما اين هياهو از كجا شروع شد ؟
- از دستور العمل اوليه طرح كه با امضاي معاون پرورشي ( عليرضا كاظمي ) صورت گرفته است.
ايشان بر خلاف حوزه معاونت خود دست به چنين اقدامي زده و به اصطلاح با « اختصاص يك ساعت از ساعات درسي قرآن دوره ابتدايي » از كيسه خليفه بخشيده است.
هجمه فراوان معاونت پرورشي در اين طرح نسبت به ثبت نام حداكثري دانش آموزان مدارس در سامانه همگام، تنها براي رسيدن به آمار ده ميليون حافظ مد نظر است.
( و لا غير )
اين معاونت محترم به نيابت از ساير بخش هاي آموزش و پرورش ( و حتي بي خبر از ايشان ) در جلسات پشت پرده تفاهم نامه امضاء فرموده اند.
شورای توسعه فرهنگ قرآنی
کمیسیون آموزش عمومی قرآن
اداره کل قرآن عترت و نماز
و ...
دو چیز بود :
1- توسعه بوروکراسی پر هزینه و پیچیده و بی فایده
2- مهجوریت هر چه بیش تر آموزش عمومی قرآن در وزارت آموزش و پرورش
نتیجه عملکرد چنین مدیریتی :
حذف زنگ قرآن به بهانه طرح ملی حفظ جزء ۳۰
شرّ مرسان
شنیدم گوسفندی را بزرگی
رهانید از دهان و چنگ گرگی
شبانگه کارد در حلقش بمالید
روان گوسفند از وی بنالید :
« گر از چنگال گرگم در ربودی،
بدیدم عاقبت گرگم تو بودی »
نيشم چرايي ؟!!!
1- وَ قُرآنًا فَرَقناهُ لِتَقرَأَهُ عَلَى النّاسِ عَلَى مُكثٍ
وَ نَزَّلناهُ تَنزيلًا ﴿106﴾
و قرآن را بخش بخش كرديم تا آن را با تأنّي و درنگ بر مردم بخواني
و آن را آنگونه كه بايد، به تدريج نازل كرديم .
سوره اسراء
2- وَ قالَ الَّذينَ كَفَروا لَو لا نُزِّلَ عَلَيهِ القُرآنُ جُملَةً وَاحِدَةً
كَذالِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ
وَ رَتَّلناهُ تَرتيلًا ﴿۳۲﴾
و كسانى كه كافر شدند گفتند : چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است؟
اين گونه [ما آن را به تدريج نازل كرديم] تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم
و آن را به آرامى [بر تو] خوانديم (۳۲)
3- وَ لا يَأتونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئناكَ بِالحَقِّ
وَ أَحسَنَ تَفسيرًا ﴿۳۳﴾
و براى تو مثلى نياوردند مگر آنكه [ما] حق را با نيكوترين بيان براى تو آورديم (۳۳)
سوره فرقان
( اي پيامبر ! ) زبانت را بخاطر عجله برای خواندن آن [ قرآن ] حرکت مده.
5- اِنَّ عَـلَيـنا جَمـعَـهُ وَ قُرآنَـهُ ﴿17﴾
زيرا كه بر عهده ماست جمع كردن و حفظ آن در سينه تو و خواندن آن براي تو
6- فَاِذا قَرَأناهُ، فَاتَّبِع قُرآنَهُ (18)
پس چون آن را خوانديم، از آن پيروي كن.
سوره قيامه
اين كه چرا طرح ملي حفظ قرآن به جاي اجرا در مراكز دارالقرآن به صحنه مدرسه و كلاس درس كشيده شده است، نشانه روشني از ناكارآمدي اين مراكز است.
چرا كه معاونت پرورشي براي جبران ناكارآمدي و ناتواني خود در جلب دانش آموزان، ساعات درسي قرآن را نشانه رفته است؟
آن هم با تحميل يك طرح اجباري و غير قانوني
اگر دارالقرآن ها نمي توانند با ميلياردها تومان اعتبار بادآورده سازمان هاي قرآني در حداقل يك منطقه آموزش و پرورش 10 درصد از دانش آموزان را جذب كنند، بايد تعطيل شوند.
هزينه هاي سنگين اداره و پشتيباني 700 مركز دارالقرآن آن هم با اين همه پرسنل و امكانات صرفه اقتصادي ندارد.
اجرای طرح ملی حفظ جزء ۳۰ تضییع حقوق ۹۰ درصد از دانش آموزان است.
طبق دستور العمل این طرح و به گفته معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش :
" تنها ۱۰ % از دانش آموزان مخاطب طرح هستند. "
تفسیر این حرف : یعنی تضییع حقوق اکثر دانش آموزان مدارس
با توجه به اینکه آموزش و پرورش یک حق عمومی است، همه دانش آموزان باید به یک اندازه از آموزش قرآن سهم داشته باشند،
شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور چشمش را به حقوق ش عی و قانونی دانش آموزان نبندد.
این خلاف دستور العمل خلاف وظایف معاونت پرورشی است.
در سند تحول بنيادين یکی از راهبردهای اصلی بسط و گسترش عدالت آموزشی است.
در واقع یکی از شرایط لازم برای یک جامعه متعالی و پویا و توسعهیافته، دستیابی به عدالت، هم به معنای عام آن و هم به معنای خاص آن است؛
زیرا اين عدالت آموزشی است که زمینه را برای دستیابی همه دانش آموزان به عدالت اجتماعی فراهم میکند.
در اين طرح، « عدالت آموزشي » به صورت مطلق ناديده گرفته شده است. ( 90 درصد فداي 10 درصد )
سلام علیکم
با احترام می شود از شما سوال کنم :
طرح ملی حفظ جزء ۳۰ به کدام نیاز دانش آموزان پاسخ می دهد؟
نیازهای اساسی
نیازهای عاطفی
نیازهای روانی
نیازهای علمی
نیازهای معرفتی
نیازهای تربیتی
نیازهای فردی
نیازهای اجتماعی
نیازهای خود شکوفایی
ممنون از ارائه پاسخ عالمانه
قصد و سخن مازلو نیز این نبوده است که بگوید این سلسلهمراتب کاربرد همگانی دارد.
او بر این باور بود که این سلسلهمراتب الگویی نمونه است که در اکثر مواقع صادق میباشد.
برخی از نطریهپردازان کوشیدهاند نظریه مازلو را تعدیل کنند تا از نظر رفتاری منعطفتر شود.
مانند نظریه «مراحل مختلف زندگی» و نظریه «زیستی – تعلق – رشد».
هنر اين نيست كه دانش آموزي، بهتر از ديگري حفظ مي كند. ( چون نوع استعداد و هوش او با ديگري متاوت است. )
در يك طرح و برنامه استاندارد بايد به اصل تفاوت هاي فردي دانش آموزان توجه كرد.
نظريه « هوشهای چندگانه » نظریهای است آموزشی که اولین بار توسط « دكتر هوارد گاردنر » تنظیم و ارائه گردیده است.
به عقیده او هر يك از انسانها دارای هوش هاي خاصي هستند.
طبق نظریه گاردنر، برای به دست آوردن تمام قابلیتها و استعدادهای یک فرد، نباید تنها به بررسی ضریب هوشی پرداخت بلکه انواع هوشهای دیگر او مثل هوش موسیقایی، هوش درون فردی، هوش تصویری-فضایی و هوش کلامی- زبانی نیز باید در نظر گرفته شود.
او در کتاب خود، هشت نوع مختلف هوش را معرفی نموده و احتمال داده است که نوع نهمی نیز به عنوان «هوش هستیگرا» وجود داشته باشد.
دیدگاه سلفیت، عقل و غیرمحسوسات را قبول ندارد، تفسیر قرآن و روایات و اجماع علما را نمی پذیرد و آتش تکفیر را به جان اسلام انداخته است.
منشا این اصطلاح حدیث معروف «خیر القرون» در کتاب های روائی اهل سنت هست از قول رسول خدا(ص) که می فرمایند:
«بهترین مردم، مردمان قرن من هستند. سپس کسانی که در پی ایشان می آیند و ...».
در تفسیر و معنای این روایت رهبران سلفیه مانند ابن تیمیه و دیگران می گویند بی تردید در قرون اول اسلام چون اصحاب بطور مستقیم و بدون واسطه از رسول خدا(ص) و سائر منابع دینی، اعتقادات اسلامی را می شنیدند و فرا می گرفتند به انواع بدعت ها و خرافات آمیخته نشده بود و همینطور در عصر تابعین و تابعینِ تابعین ... .
در نتیجه هرچقدر مسلمانان با عصر و زمان ییامبر(ص) فاصله گرفته اند انحرافات بیشتر شده است.
در صورت عدم حفظ قرآن کریم، كودكان را مورد ضرب و شتم قرار داده و شکنجه می كردند.
شناسه خبر : ۴۱۴۹۵۳
داعش با این قبیل اقدامات و آموزش ها، قصد داشت چهره اسلام را با نام اسلام در ذهن این کودکان تخریب کرده و بتواند از آنها در آینده استفاده ابزاری در راستای اهداف خود داشته باشد؛
در حقیقت همان طور که در زمان معاویه با نام امیرالمومنین علی (ع) علیه آن حضرت (ع) فعالیت های خاصی انجام می شد تا کودکان آن زمان نسبت به امیر مومنان (ع) حس نفرت پیدا کنند، داعش نیز با نام اسلام و حفظ قرآن، قصد داشت اسلام و قرآن را در قلب و فکر کودکان تخریب کند.
در خصوص اهداف این برنامه های خاصی که تکفیری ها برای کودکان در نظر گرفته بودند،سخن بسيار است. چرا كه پروسه داعش یک پروسه طولانی و حساب شده و در واقع محصول تفکرات وهابیت و صهیونیست و غرب بود. لذا برنامه ریزی بسیار طولانی برای اهداف خود در این زمینه داشتند.
تمرکز حداکثری بر ظواهر قرآن مانند حفظ و قرائت بدون تدبر و تفکر و علم و عمل و بی فایده، از چنین نگاهی سرچشمه می گیرد.
دامن زدن به حفظ ترتیبی قرآن بدون فهم و درک و تدبر از دوران بنی عباس و بنی امیه و با هدف خارج کردن ائمه معصومین از مرجعیت علمی پایه گذاری شده و امروز ما در زمین چنین تفکری بازی می کنیم.
لذا به همین دلیل پرداختن به قرآن در کشور ما با آنچه اهلیت ترسیم فرموده اند این همه تناقض و تفاوت و فاصله دارد.
متاسفانه با ترجمه های ناقص و یا حذف بخشی از حدیث یا نادیده گرفتن تمام حدیث، اینگونه روایات را مصادره به مطلوب کرده ایم.
مثلا حاملان قرآن را حفظان ترجمه کرده ایم. یا حدیث ثقلی را که به جدا نبودن قرآن و عترت توجه دارد به طور کامل نادیده گرفته ایم و یا خطبه ها و جملات نهج البلاغه و تدبر را کاملا نادیده گرفته ایم.
اما آنچه باعث ترس از گسترش اين نوع نگاه راديكالي مي شود گذشته آن است كه به ظهور دولت هاي داعشي و تكفري در دوران معاصر انجاميده است.
پيشينه شكل گيري چنين دولت هاي شومي را بايد در تاريخ گذشته كشورهاي اسلامي جستجو كرد. افراط گرايي و اجازه تحرك بيش از حد به تفكرات ماكياوليستي، از جمله مهم ترين دلايل بروز و ظهور ايشان است.
" نهضت ترجمه " در دوران حكومت خلفاي بني اميه شروع و سپس در دوران حكومت بني عباس تقويت شد.
اين حكومت ها در ظاهر به دنبال ترجمه آثار علمي يونانيان بودند. اما در واقع هدف پنهان، سلب و نفي مرجعيت امامان معصوم عليهم السلام بود.
آنها براي تثبيت و تعميم و تعميق چنين جرياني مردم را به منابعي چون قرآن و احاديث ارجاع مي دادند كه مؤمنان را به كسب علوم و فنون ترغيب مىنمود.
اما اين كار به تنهايي كفايت نمي كرد؛ لذا برآن شدند تا قرآن را از جايگاه هدايتگري و راهنمايي و متعاقب آن پرسش و تفسير و تدبر جدا كنند.
لذا قرآن را به ثواب و توسل و خواندن و حفظ و فنون قرائت خلاصه كردند، و به بهانه منع تفسير به رأي اين هدف را نهادينه كردند.
« آيا اگر (ما) غالب عمر خود را صرف در تجويد و جهات لغويه و بيانيه و بديعيه آن كرديم، اين كتاب شريف را از مهجوريت بيرون آورديم؟
آيا اگر قرائات مختلفه و امثال آن را فرا گرفتيم، از ننگ هجران از قرآن خلاصى پيدا كرديم؟
آيا اگر وجوه اعجاز قرآن و فنون محسنات آن را تعلم كرديم، از شكايت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم مستخلص شديم؟
هيهات! كه هيچ يك از اين امور مورد نظر قرآن و منزل عظيمالشان آن نيست.
قرآن كتاب الهى است و در آن شئون الهيت است; قرآن حبل متصل بين خالق و مخلوق است
و به وسيله تعليمات آن بايد رابطه معنويه و ارتباط غيبى بين بندگان خدا و مربى آنها پيدا شود;
از قرآن بايد علوم الهيه و معارف لدنيه حاصل شود. »
« یكى دیگر از حجب كه مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است اعتقاد به آن است كه جز آنكه مفسرین نوشته یا فهمیدهاند كسى را حق استفاده از قرآن شریف نیست.
ايشان تفكر و تدبر در آيات شريفه را به تفسیر به راى كه ممنوع است, اشتباه نموده اند و بواسطه اين « رأى فاسد » و « عقیده باطل » قرآن شریف را از جمیع فنون استفاده عارى نموده و آن را به كلى مهجور نموده اند.
در صورتى كه استفادات اخلاقى و ايمانى و عرفانى به هيچ وجه مربوط به تفسیر نيست تا تفسیر به راى باشد. »
بايد ديد امروز ما به عنوان معلم و مربي و برنامه ريز تعليم كتاب الله ، با اين طرح ملي حفظ قرآن در زمين چه كسي بازي مي كنيم؟
در زمين بني اميه و بني عباس
يا در زمين شيعه و معارف حقيقي قرآن و خط امام خميني ره
دي ماه 1397
تفاوت امروز با قبل در این است که در گذشته این نوع توجه به قرآن یک امر هنری بود و آن هم زیر نظر استاد و معلم حرفه ای و دارای صلاحیت که خود در مکتب اهلیت رشد یافته بود و می توانست مانع غلطیدن مخاطبان در منجلاب سلفی گری بشود.
اما حساسیت امروز بدان دلیل است که چنین تفکری عمومیت پیدا کرده و می تواند تهدید جدی برای نظامی باشد که مدعی آموزش و ترویج تفکر اسلام ناب برآمده از قرآن و سنت و عقل و اجماع است.
شاید برخی سخنانم را برای تخریب و تخطئه طرح ملی حفظ ترتیبی بدانند. در صورتی که واقعیت آن است که بی توجهی به آسیب های فعالیت های اینچنینی در این گستره می تواند منجر به اتفاقات و حوادث جبران ناپذیری بشود.
پیشنهاد این است که مراکز تخصصی و پژوهشکده ها و مراکز علمی در حوزه های علمیه و در دانشگاه ها و وزارتخانه ها به این موضوع ورود کنند.
و مرتبا کار این پژوهشکده ها و مراکز علمی این باشد که به شکل های مختلف با برگزاری جلسات، نشست ها، انتشار نشریات و از طریق کانال های مختلف رسانه ای که وجود دارد به مخاطبان در مورد ماهیت جریان های سلفی گری و وهابی هشدار بدهند.
اگر امروز تلاش نکنیم و خطر سلفی ها و وهابیت را دست کم بگیریم و راه صحیح را برای مقابله با آنان اتخاذ نکنیم ممکن است سال ها بگذرد و ببینیم در جامعه شبهه ای ایجاد شده و یا بدعتی پایه گذاری شده و از میان بردن این موارد بسیار مشکل است و یا حتی گاهی به راحتی ممکن نیست!.
اين همه عجله و و هزينه براي چيست؟
آيا بدون انجام مطالعات لازم و جامع و نيز بدون فراهم آوردن امكانات و شرايط لازم و صرف اقدامات ( به اصطلاح ) انقلابي و ضربتي و با وجود اين همه خطر و هشدار، آن هم در مهم ترين و حساس ترين پايگاه انقلاب اسلامي يعني « وزارت آموزش و پرورش » به عنوان سنگ بناي حال و آينده انقلاب، چنين اقدامات مشكوكي به صلاح است ؟!!
به كجا چنين شتابان؟!!!!!!
این آموزش و پرورش نه مال من است
و نه مال شما
و نه مال معاون پرورشی
و نه شورای توسعه فرهنگ قرآنی
این آموزش و پرورش
مال سازمان اوقاف و امور خیریه
و مال سازمان تبلیغات اسلامی هم نیست.
این آموزش و پرورش
مال بچه هاست.
مال آینده است.
بگذار بچه ها قرآن را بیاموزند.
بگذار آنگونه که شایسته است بیاموزند.
تاریخ راجع ما و شما و همه آنها قضاوت خواهد کرد.
ممنون از شما
هرکس هرکاری بخواهد می کند.
نه نظارتی نه برنامه ای و نه پاسخگویی
قانون جنگل حاکم است.
هرکه زر و زورش بیشتر منافع شخصی و گروهیش تأمین تر
این آموزش و پرورش نه مال من است
و نه مال شما
و نه مال معاون پرورشی
و نه شورای توسعه فرهنگ قرآنی
این آموزش و پرورش
مال سازمان اوقاف و امور خیریه
و مال سازمان تبلیغات اسلامی هم نیست.
این آموزش و پرورش
مال بچه هاست.
مال آینده است.
بگذار بچه ها قرآن را بیاموزند.
بگذار آنگونه که شایسته است بیاموزند.
تاریخ راجع ما و شما و همه آنها قضاوت خواهد کرد.
ممنون از شما
شعار گروه پنجاهدنفری معلمین شمال
نباید در مقابل تخلف و قانون شکنی از بیان صریح و رسای حرف حق کوتاه آمد.
ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم
" و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا "
چرا معاونت پرورشی آن را وسیله تفرقه و اختلاف در مدارس و ادارات و همکاران قرار داده است؟!
حديث ثقلين را بیش از ۲۵ نفر از صحابه از پیامبر اکرم ص نقل کردهاند. اين حديث شريف از روایاتی است که مورد قبول علمای شیعه و اهل سنت و در منابع هر دو گروه آمده است.
پيامبر اكرم در زمن ها و مكان هاي مختلف اين روايت شريف را بيان فرموده اند :
إِنّی تارِکٌ فیـکُـمُ الـثَّـقَـلَيـنِ
کِـتابَ اللَّهِ وَ عِتـرَتی
ما اِن تَـمَـسَّکـتُم بِـهِـما لَن تَـضِلّوا اَبَـدا
لَن یَفـتَرِقا حَتّی یَـرِدا عَـلَیَّ الـحَوضِ
من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم
یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترتم اهل بیت را.
تا وقتی که از این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد.
و این دو هیچگاه از هم جدا نمیشوند،
تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
آيا در حوزه تعليم كتاب الله ( آموزش قرآن كريم ) تا چه اندازه به اين وصيت پيامبر اعظم توجه شده است؟
و آيا اين شيوه از توجه صحيح و كافي است؟
اساسا مفهوم اين حديث از منظر روش شناسي چيست؟
در پاسخ اجمالي تنها مي توان گفت :
« فاصله حرف تا عمل از زمين است تا به آسمان »
زيرا ما به اينگونه از احاديث تنها به ديده « اعتقادي » نگريسته ايم تا در عمل و روش زندگي از جمله در روش آموزش قرآن و حديث
نتيجه آن كه « كج فهمي و باور غلط » در حوزه معارف اهلبيت باعث شده تا بين اين دو ثقل گرانبها شكاف عميقي وجود داشته باشد.
به طوري كه فعاليت هاي قرآني كشور در اين پارادايم انجام مي شود. و ربط چنداني با شيوه هاي اقوالي و افعالي مندرج در فقه شيعي ندارد.
چنين طرحي هرگز توان آشتي بين اين دو ثقل گرانبها را ندارد. زيرا :
اولاً خواستگاه فلسفه حفظ ترتيبي قرآن با هدف جدايي اين دو ثقل از هم بوده
و ثانياً مباني تقكري و مبادي علمي و حديثي شيوه حفظ ترتيبي مبهم و مخدوش است.
آنچه در حوزه آموزش و فعاليت هاي قرآني از
بابا !!این چه کاریه اخه
جدول بزرگی فرستادن به مدارسرابتدابی که اسم دانش اموز که سوره ای حفظ شده را بنویس و جلوی ان بیست بزار
هر کسی که توانست کمی حفظ بخواند
مدیر می گفت بچه هنوز بلد نیست بخواند
حفظ چکار می کند
پدر مادرش
معلمش بلد نیست رو خوانی کند
یکباره اومدن میگن جز سی را حفظ کند
کاش جای اسراف این همه مقوای گرانقیمت، به کلاس های اول تا سوم لوحه و نگاره روخوانی می دادند.
و من آن لحظه به همه مظلومیت درس قرآن در وزارت و مهجوریت قرآن در جامعه گریستم.
طبق قانون و عقل آموزش خواندن مقدم و محور است.
خواندن یک مهارت دیداری است.
حفظ قرآن یک مهارت عمدتا شنیداری است.
لذا حفظ قرآن زمینه ناتوانی مزمن طولانی مدت را در ناتوانی خواندن باعث می شود.
لذا اگر دوران ابتدایی را به حفظ اختصاص دهیم فرصت طلایی مهارت آموزی خواندن را از دست داده ایم.
آیا به راستی هدف خدمت به قرآن است؟
شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور به جاي تحقق منويات رهبري و سند تحول بنيادين به دنبال اهداف و مقاصد خاص است.
حركت تدريجي چندساله اين شورا نشان مي دهد كه عده اي تحت لواي آموزش عمومي قرآن، به دنبال جايگزيني مقاصد و اهداف خاص خود در وزارت آموزش و پرورش هستند.
دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش
تا كنون هيچ اقدام و تحرك آشكاري در زمينه جلوگيري از اين قانون شكني انجام نداده است.
اميد است اين سكوت معنادار زمينه حذف ساعات درسي قرآن را فراهم نكند.
شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور خوب مي داند كه خاستگاه « اهداف مصوب آموزش عمومي قرآن » ( اهداف نه گانه ) كجا بوده است.
« برنامه درسي آموزش قرآن وزارت آموزش و پرورش »
اما اينكه اين شورا از كتاب هاي درسي كه « طبق گزارش هاي مكتوب و موجود همين شورا » بيش ترين مطابقت را با اين اهداف دارد، چه حمايتي كرده، جاي تعجب و تأسف دارد.
گفت : ما را به لطف تو اميد نيست؛ شر مرسان
شايد بايد قرآن را دوباره بخوانيم
جور ديگري بخوانيم.
مولانا چه زيبا ترسيم مي كند تفاوت قرآن را با ساير كتاب ها و سخنان
روستایی گاو در آخر ببست
شیر گاوش خورد و بر جایش نشست
روستایی شد در آخر سوی گاو
گاو را میجست شب آن کنجکاو
دست میمالید بر اعضای شیر
پشت و پهلو گاه بالا گاه زیر
گفت شیر : از روشنی افزون شدی
زهرهاش بدریدی و دل خون شدی
این چنین گستاخ زان میخاردم
کو درین شب گاو میپنداردم
حق همیگوید که ای مغرور کور !
نه ز نامم پاره پاره گشت طور
که لو انزلنا کتابا للجبل
لانصدع ثم انقطع ثم ارتحل
از من ار کوه احد واقف بدی
پاره گشتی و دلش پر خون شدی
« وقتي خودمان راه را نيافته ايم، ديگران را با خود به كدام وادي روان كرده ايم ؟!!! »
هر کسی که وارد نظام تعلیم و تربیت می شود باید به این نکته اشراف داشته باشد که این امر با اجبار صورت نمی گیرد و تربیت به زور به قلب کسی وارد نمی شود.
شهید مطهری ره در کتاب تبلیغ خود در این باره می گوید :
« تبلیغ و تربیت با زور انجام نمی گیرد. »
و این که خداوند می فرماید : « لااکراه فی الدین» به این اصل اشاره دارد.
محوریت دین به گرایش و نیت است به مناسک ظاهری نیست. از این روی امکان دارد فردی این مناسک را با نیت منافق گونه انجام دهد.
مهم نیت عمل اوست. کسی که می خواهد نیت الهی داشته باشد شما نمی توانید به زور این نیت را به وی تحمیل کنید.
بر فرض که یک چنین فردی یک نماز مفصل به جماعت بخواند اما برای خدا نخوانده است.
حفظ زوری برای بالا بردن آمار حافظا منطقه و استان و کشور نه تربیتی است و نه اسلامی و نه حتی انسانی
تربیت حافظ قرآن تا حدود زيادي امری فردی است و اين عرصه تربیت به صورت چهره به چهره و فرد به فرد صورت می گیرد و به اين شكل از فعاليت هاي اجتماعي امكان ندارد.
معلم حفظ قرآن بايد فردي جامع الاطراف و تربيت شده مكتب اهلبيت باشد. تا حفظ قرآن را به سوي مسير صحيح هدايت كند.
اما کسی که زر دارد یا زور دارد عیب هایش هم هنر دیده می شوند. و چرندیاتش هم حرف حسابی به حساب می آیند.
دکتر علی شریعتی
آخرين حرفشان اين بوده : اسم همه بچه ها را در سامانه همگام بنويس.
گفتم خيلي ها حفظ نيستند.
گفته اند همه آن هايي كه بلد هم نيستند
حتي كلاس اولي ها را
گفتم چرا ؟ اين معقول نيست.
مي گويند : اداره گفته و ما قول داده ايم.
كارمند يا كارشناس؟ يا مأموران حفظ اجباري؟
اينها تربيت يافته كدام مكتب و مذهبي هستند؟
دروغ ! آن هم درباره قرآن و به نام قرآن !
خجالت آور و درد آور است.
مدارس و كلاس هاي درس مانند خانه اي هستند كه وقتي ميهمان هاي ناخوانده و عيال وار مي آيند و خانه را كن فيكون مي كنند و مي روند؛ آنوقت صاحبخانه مي ماند و خانه درهم و برهم كه بايد روزها تلاش كرد تا بلكه جمع و جور شود.
- طرحي ناخوانده وارد كلاس درس مي شود.
همه چيز را كن فيكون مي كند.
تربيت را ، آموزش قرآن را
معلم و مدرسه و شاگرد و كتاب درسي را
و بعد از نُه ماه تشريفشان را مي برند
آنوقت معلم و مدرسه و شاگرد و كتاب درسي مي ماند و خسارات سنگيني كه نمي توان به راحتي جبران كرد. ...
و مگر همين ميهمانان ناخوانده
در طرح ده هزار مدرسه قرآني چنين نكردند.
در طرح ملي حفظ نور مرتكب ناراستي نشدند.
« العاقلُ يَكفي بِه الاِشاره ... »
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود
چوپانی این گله به گرگان بسپردند
این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟
رندان به چپاول سر این سفره نشستند
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!
خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود .
گفتند چنینیم و چنانیم دریغا ...
اینها همه لالایی خواباندن ما بود !
ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود!!!
(بخشي از مصاحبه خبرگزاري ايكنا با خانم فاطمه كهنگي حافظ كل قرآن و استاد حفظ)
از سالی که طرح حفظ قرآن به اسم مدارس قرآنی اجرا شد در مدارس مشغول بودم که حدود سه سال به طول انجامید. تا اینکه سازمان اوقاف طرح جدیدی به نام « حفظ جزء 30 در مدارس»را معرفی کرد.
قرار شد که در کنار دروس دیگر « یک ساعت هم به حفظ قرآن در مدارس اختصاص بدهيم. » از همان ابتداي کار با مخالفت خانوادهها مواجه شدیم. بعضی خانوادهها با قرآن مأنوس نبودند و قرآن در زندگی آنها در حاشیه بود و این کار ما را خیلی سختتر میکرد؛ به همين دليل طرح مشکلات زیاد داشت و هر روز با برخورد و دعوای خانوادهها مواجه میشدیم.
حدود سه ماه زمان برد تا توانستیم خانوادهها را متقاعد کنیم و ابتدا از روخوانی قرآن شروع کردم و کم کم با تشویقها و هدایا به سراغ حفظ رفتم تا بچهها قرآنزده نشوند.
سازمان اوقاف برای مدرسه ۳۰۰ نفره، ۷۰ درصد حفظ تعیین کرده است. این درصد واقعاً زیاد است.
زیرا ممکن است در یک کلاس ۳۰ نفره فقط پنج یا ۱۰ نفر مشتاق به حفظ قرآن باشند که برای رسیدن به این درصد باقی دانشآموزان قرآنزده میشوند. چون مجبور به حفظ هستند و باید از درسها و زمان مدرسه صرف نظر کند تا بتواند حفظ کند.
با کمی تغییر در این طرح میتوان نتیجه بهتری کسب کرد؛ به طور مثال حفظ بهگونهای باشد که « در طول سال پنج صفحه حفظ کنند. »
و هر ساله با توجه به ظرفیت بچهها به تعداد صفحات اضافه کنند که در طول سال نیم جزء حفظ شوند مطمئناً این طرح موفقتر خواهد بود.
طبق فرمایشات حضرت آقا محصلین از اول دبستان تا فارغالتحصیل شدن از دبیرستان قرآن حفظ کنند.
حال اگر دانشآموزان سالانه هر سال پنج صفحه حفظ کنند زمانی که فارغالتحصیل میشوند پنج جزء پیوسته را حفظ هستند البته تعداد جزءها مهم نیست اگر سه جزء هم حفظ شود کافی است.
در کارهای قرآنی کیفیت مهم است که فرزندمان با قرآن مأنوس شود.
حجم یک جزء قرآن برای یک کودک کلاس اول بسیار زیاد است و این در صورتی است که تا کلاس سوم تازه روخوانی قرآن را یاد میگیرند.
خواهشمندم از حجم حفظ و درصدش کم کنند تا نتیجه بهتری ببینند.
قرار نیست کل بچههای یک مدرسه حافظ شوند، اما قرار است همگی اخلاق قرآنی داشته باشند و وارد جامعه قرآنی شوند؛ پس بچهها را قرآنزده نکنیم.
یک مادر زمانی که فرزندش در زمان کوتاه در کلاس اول ۱۰ سوره حفظ باشد لذت بیشتری میبرد تا اینکه سه ماه زمان ببرد تا یک سوره نبأ را یاد بگیرد؛ خود کودک هم اشتیاقش برای بیشتر کردن سورههای حفظ شده بیشتر میشود و مشتاقتر خواهد شد.
نکته بسیار مهم استفاده از معلمان با تجربه در این زمینه است. افرادی که تجربه کار دارند و با فضای حفظ و قرائت و... آشنایی دارند
در انتخاب معلم حفظ قرآنی دقت کنيد تا بچهها راحتتر بتوانند پاسخ سؤالات خود را بگیرند قطعاً خانوادهها هم با رضایت کامل از مربی بهتر میتوانند به فرزندانشان در زمینههای مختلف قرآنی کمک کنند.
بسيار سنجيده و عالمانه و كارشناسانه فرموده اند.
لطفا با دقت و عنايت بخوانيد.
الف - اسناد تحولي ( شامل : سياست هاي ابلاغي رهبري، سند تحول بنيادين، سند برنامه درسي ملي، راهنماي برنامه درسي قرآن، مصوبات شوراي عالي آموزش و پرورش، محتواي كتاب هاي درسي )
1- مغاير با اسناد تحولي وزارت آموزش و پرورش به ويژه سياست هاي ابلاغي رهبري
2- اجراي طرح ملي حفظ قرآن، بدون مصوبه شوراي علي آموزش و پرورش
3- اجراي طرح ملي حفظ قرآن، بدون اطلاع و تأييد معاونت هاي پژوهشي و آموزشي
ب - مباني نظري طرح
4- فقدان مباني نظري و فلسفي حوزه هاي تربيتي مندرج در مباني نظري سند تحول بنيادين در اين طرح را باید مهم ترین اشکال ندانست.
5- خطر زمينه سازي انحراف عقيدتي به دليل عدم مطابقت با معارف و احاديث اهلبيت عليهم السلام
6- بي توجهي كامل در اين طرح به 2500 صفحه كتاب درسي قرآن، ديني و عربي با بيش از صدها آيه و قطعه و سوره كه مناسب حفظ قرآن در آن پايه هستند. ( قبلاً با مفهوم و تدبّر در آن آشنا شده اند. )
7- باعث تعطيلي و نيمه تعطيل بودن ساعات درسي آموزش رسمي و اختصاص آن به اجراي طرح مذكور
د - روش تدريس و ارزش يابي
8- استاندارد نبودن طرح از منظر « ملي » ( صرفاً يك طرح سراسري است تا طرحي ملي )
9- ماهيت « نخبه گرايانه » طرح باعث خارج شدن آن، از حوزه مأموريت و رسالت نظام تعليم و تربيت و حتي « آموزش عمومي قرآن » شده است.
10- شيوه ارزش يابي مندرج در دستور العمل با روش ارزش يابي پيشرفت تحصيلي در تناقض و تضاد آشكار است.
11- ماهيت « تبليغي و ترويجي » طرح ( طرح مذكور فاقد جنبه هاي آموزشي است. اصول بديهي آموزشي مانند توجه به اصل تفاوت هاي فردي، نياز و ذائقه و توان دانش آموزان و نيز رويكردهاي جامعيت آموزش، شيوه هاي آموزش و ارزش يابي و ... در آن ديده نشده است. ) « اثمهما اكبر من نفعهما »
12- اعتراض شديد اوليا و مربيان به دليل تحميلي بودن طرح در مدارس ابتدايي
و - صلاحيت هاي مشترك و حرفه اي معلمان
13- ناتواني معلمان به ويژه آموزگاراني كه خود حافظ قرآن نيستند در اجراي صحيح طرح ( در حال حاضر با اصرار مدير مدرسه و عوامل معاونت پرورشي و علي رغم اكراه برگزار مي كنند. )
ز - امكانات و شرايط آموزشي
14- افزايش كمي محتواي آموزشي و فشار حاصل از تراكم مطالب به معلم و دانش آموزان و خانواده ها
15- ناعدالتي آموزشي ( درگير كردن 100 درصد مدارس براي ده درصد از دانش آموزان ( طبق ادعاي خود طرح )
16- ماهيت « نخبه گرايانه » طرح باعث خارج شدن آن، از حوزه مأموريت و رسالت نظام تعليم و تربيت و حتي « آموزش عمومي قرآن » شده است.
17- ناديده انگاشتن 700 دارالقرآن در 700 منطقه كه به دليل مأموريت ايشان و داشتن مدير و نيرو و امكانات و فضاي آموزشي وظيفه اصلي ايشان اجراي چنين طرح هايي است. ( البته با تدابير عالمانه )
18- عدم صداقت معاونت پرورشي در اعلام نظرات ( در بخشنامه، 10 درصد / در مصاحبه ها، 20 درصد / در عمل، 50 درصد را مخاطب طرح اعلام مي كنند. )
19- طرحي به غايت پر مسأله كه جايگاه منيع نظام تعليم و تربيت و اسناد تحولي را با شائبه ضعف حوزه ستادي در اجراي سند تحول بنيادين قوت مي بخشد.
20- باعث تعطيلي و نيمه تعطيل بودن ساعات درسي آموزش رسمي و اختصاص آن به اجراي طرح مذكور
21- طي نشدن مراحل كارشناسي و اداري طرح از ابتدا تا اجراي آزمايشي و ارزش يابي و تصويب آن
22- تخريب ساعات و برنامه درسي قرآن مصوب ( شائبه بي اعتباري ساعات درسي و به ويژه قرآن در مدارس و جامعه )
23- استاندارد نبودن طرح از منظر « ملي » ( صرفاً يك طرح سراسري است تا طرحي ملي )
24- طرحي به غايت پر مسأله كه جايگاه منيع نظام تعليم و تربيت و اسناد تحولي را با شائبه ضعف حوزه ستادي در اجراي سند تحول بنيادين را قوت مي بخشد.
25- افراط گرايي در اجراي طرح توسط مربيان به دليل اجبار معاونت پرورشي به ثبت حداقل 50 درصد از دانش آموزان هر كلاس در سيستم « همگام »
26- اجباري بودن طرح علي رغم ادعاي « اختياري بودن » آن در مدارس اجرا مي شود.
27- غير معقول بودن اجراي يك طرح فوق برنامه در ساعات درسی
از شما همكار گرامي و پژوهشگر و دلسوز صميمانه سپاسگزارم.
چند سوال باقی مانده بود. در صورت امکان پاسخ داده شود. با تشکر
15- آيا مطالب و جزواتی که مربوط به آموزش حفظ جزء 30 منتشر شده مورد تآييد مراجع قانوني و ذي صلاح در سازمان پژوهش و دفتر تاليف كتب درسي است؟
16- آيا كتاب هاي درسي قرآن و هديه هاي آسمان كه بيش از 2000 صفحه كتاب درسي و بيش از 3 جزء قرآن و 2500 آيه و 250 پيام قرآني است كه داستان ها و تصاوير و مطالب اعتقادي و علمي آن گفته شده براي حفظ زمينه مناسب تري نيست؟ ( مانند آيه مباهله، آيه صلوات، آيه وحدت، آيه اخوت و ... )
17- آيا طرح ( ملي ) حفظ با راهكار 3-1 سند تحول بنيادين آموزش و پرورش تضاد و تغاير ندارد؟ ( اين راهكار به روخواني، روان خواني و مفاهيم توجه كرده است، و نامي از حفظ نيامده است. )
18- آيا طرح ( ملي ) حفظ قرآن با بند 4-4 سياست هاي ابلاغي رهبري به وزارت آموزش و پرورش تضاد و تغاير ندارد؟ ( اين بند به روخواني، روان خواني و مفاهيم توجه كرده است، و نامي از حفظ نيامده است. )
سلام عليكم
طبق مصوبات شوراي عالي و شوراي معاونين هرگونه كتاب و جزوه اي براي هر طرح و برنامه مصوبي بايد به تاييد رسمي دفتر تكنولوژي آموزشي و كمك درسي رسيده و پس از اخذ مجوز رسمي و امتياز لازم انجام گيرد.
در اين مورد نه اصل طرح و نه منابع آن چنين مراحلي را نگذرانده است.
شما آيات و روايات شريف مندرج در كتاب هاي درسي « عربي زبان قرآن » و « پيام آسماني » و « دين و زندگي » شش پايه متوسطه اول و دوم را هم به اين آمار اضافه كنيد.
مجموعاً بيش از 3000 صفح كتاب با هزاران آيه و حديث و قطعه و سوره مناسب با اهداف درسي و نياز دانش آموزان
همه و همه در اين طرح كنار گذاشته شده است.
و تنها از ساعات درسي آن براي طرح مذكور استفاده مي گردد.
علي رغم ادعاي دستور العمل طرح ملي حفظ جزء 30 كه طرح را مصداق عمل به راهكار 3-1 سند تحول مي داند.
با كمي مقايسه به كذب بودن اين ادعا و نيز عكس بودن آن پي برده مي شود.
دست كم نبايد در چنين شرايطي متوسل به بيان سخنان دروغ و فريبكاري آن هم درباره قرآن كريم شد.
معاونت پرورشي بايد مصداق صداقت و تقوا باشد.
پاسخ اين سؤال شما هم دقيقا مانند سؤال قبل شماست.
ظاهرا در اجراي طرح ماي حفظ جزء 30 در وزارت آموزش و پرورش تنها يك چيز اضافه و مزاحم است. و آن « سياست هاي ابلاغي رهبري » است كه تعمداً ديده نمي شود.
20- آيا موضوع تربيت ده ميليون حافظ قرآن در اسناد تحول بنيادين توسط شوراي عالي آموزش و پرورش لحاظ و ابلاغ شده است؟ ( اسناد تحولي قبل از اين موضوع تصويب شده اند؟ )
وقتي ادعاي طرح 10 درصد دانش آموزان است،
اما در 100 درصد مدارس اجرا مي شود،
مسلماً حقوق 90 درصد تضييع مي گردد.
و اين يعني اوج بي عدالتي آموزشي
به علاوه اعتبارات آموزش عمومي قرآن براي آموزش عمومي قرآن تخصيص مي يابد اما براي آموزش عمومي قرآن هزينه نمي شود. ( يعني برنامه درسي و رسمي قرآن )
در عوض به نام آموزش عمومي قرآن
ولي در عمل به كام فعاليت هاي فوق برنامه خارج از رسالت وزارت آموزش و پرورش هزينه مي شود.
مانند : طرح ملي حفظ و يا مسابقات بين المللي حفظ و قرائت كه قانونا وظيفه سازمان اوقاف و امور خيريه است.
در اسناد تحولي ذكري از حفظ قرآن نشده است.
چه در سياست هاي ابلاغي رهيري
چه در سند تحول بنيادين
و چه در سند برنامه درسي ملي
حفظ قرآن جزء وظايف و مأموريت سازماني و رسالت تبليغي و ترويجي سازمان اوقاف و امور خيريه، سازمان تبليغات اسلامي و امثالهم است.
پیشنهاد می شود موضوع از طریق شکایت به دیوان عدالت اداری کشور پیگیری شود.
هم چنین قرار بود نامه درخواست استفساریه مدرسان قرآن کشوری از دفتر مقام معظم رهبری ارسال و عمومی شود.
امید است دوستان پیگیر فشارهای جدید به ثبت اسامی ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی دانش آموزان مدرسه در سامانه همگام باشند.
ممنونم
اي پيامبر !
فَذَكِّرْ
إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ ﴿۲۱﴾
پس تذكر ده
كه تو تنها تذكردهنده اى (۲۱)
لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ ﴿۲۲﴾
بر آنان تسلطى ندارى (۲۲)
توضيح :
قرآن با تفكر « ماكياوليستي » و « توتاليتاريسم » سخت مخالف است. از همين رو به پيامبرش به صراحت دستور مي دهد :
حق انتخاب و اراده و اختيار را از مردم دريغ مكن، و از راه زور و سيطره بر ايشان حكومت مكن.
در صورتي كه مهم ترين دغدغه در آموزش و پرورش آن بوده كه :
- چگونه ميتوان عشق به دين و دين ورزي را در مدار واقعي زندگي افراد جامعه بويژه نسل جوان و نوجوان به شيوهاي جذاب، لذت بخش، و زيبا ودلانگيز ترويج و تقويت نمود؟
- چگونه ميتوان " قرآن كريم " و آموزههاي بنيادين آن را در متن زندگي فردي و جمعي آحاد جامعه اسلامي به منزلة يك نياز "دروني و فطري" پرورش و بارور نمود.
- شيوههاي تبليغي، الگوهاي تربيتي و راهبردي آموزشي ما در سطح خانه و مدرسه تا چهاندازه قابليت و ظرفيت شكوفا ساختن اين استعداد فطري را در ميان نسل جوان و نوجوان دارد؟
- از منظر روانشناسي پرورش حس ديني چگونه مي توان به اين سؤالات پاسخ داد و معلمان و والدين را از روشهاي آسيبزا (افراط و تفريط) در تربيت ديني باز داشت؟
ظاهراً در اين طرح فقط رسيدن به آمار ده ميليون حافظ محور است. ( و ديگر هيچ )
احسنت بر شما
از گوشه ای برون آ ای کوکب هدایت
قرآن راهنمای دنیا و عقبای هر انسان است ، به شرط اینکه چشم بینا و گوش شنوا داشته باشیم تا از آن بهره بگیریم
مهم ترین هدف در آموزش قرآن دانش آموزان ابتدایی کسب مهارت خواندن قرآن است و اگر چالشی در آموزش قرآن دیده میشود مربوط به بعضی از آموزگاران میباشد که باید خود
را با مهارت های روخوانی و روانخوانی آشنا سازد.
قرآن پیوند عمیقی با تعلیم و تربیت دارد و از آغاز نزول تاکنون نقش تربیتی خود را به خوبی ایفا کرده
چرا ما فرزندان عزیز خود را از روخوانی قرآن کریم که یادگیری آن باافزایش مهارت های معلمان برای همه میسر است بی بهره نماییم.
نقش قرآن چونکه بر عالم نشست
نقشه های پاپ و کاهن را شکست
فاش گویم آنچه در دل مضمر است
این کتابی نیست چیز دیگر است
چونکه در جان رفت جان دیگر شود
جان چو دیگر شد جهان دیگر شود
منظومهای از تحليلهای متنوع مسائل تربيتی در رابطه با اين طرح مطرح است، كه از نظر افشای آثار پنهان و غير مستقيم آن می تواند هشداری تكان دهنده به عملكرد تربيتی وزارت آموزش و پرورش و به ويژه معاونت پرورشي باشد.
بر اين اساس، بايد اين طرح را از منظر و جايگاه « تربيت فطرت گرا » مورد بازخواني و باز نمايي قرار داد.
چرا که اين طرح قصد دارند که رفتارهای بزرگسالانه را به بچه ها بیاموزند که این رفتارهای چون نمی تواند از طرف بچه ها تجزیه و تحلیل شود تبدیل به عادت هاي ظاهري و اغلب ریاکارانه شود.
بنابراین آنچه در اين طرح برای درمان در نظر گرفته شده، خود درد افزاست؛ از اين رو چه بسا هرچه برای آن می كوشند خود افزايش دهنده مشكل در كودكان است.
1- برخي مربيان برای تقويت هرچه سريع تر رفتارهای مورد نظر خود سعی می كنند به هر طريق ممكن رفتار دانش آموزان را مطابق خواستهها، دستورات و مقررات وضع كرده در اين طرح درآورند.
از طريق عمدتا پداش هاي بيروني مانند جوايز زياد و نفيس ... بدون ترديد تشويق و ترغيب از مهمترين عوامل موثر در تحريك انگيزشهای پيشرفت و عملكرد فرد در فرآيند يادگيری و تقويت رفتارهای مطلوب است.
اما آنچه كه در روند تشويق متوالی و مكرر كودك وجود دارد اين است كه اگر تشويق صرفاً بر اساس عوامل بيرونی متمركز گردد خود به عنوان يك عامل ضدتشويق عمل خواهد كرد.
در واقع اينگونه «تشويقهای بيرونی» مانعی برای تقويتهای درونی و خود انگيختگی كودكان می گردد.
- آيا محتوای يادگيری اهميت دارد يا روش يادگيری؟
- آيا ما به دنبال تراكم ذهني آيات در كودكان هستيم يا تحول آن؟
روش فعال يادگيری امری است شخصی، درونی و در بيشتر موارد اختياری و آگاهانه كه توسط خود يادگيرنده انجام می گيرد.
علاوه بر فراهم كردن شرايط مختلف بايد از طريق ترغيب صورت گيرد و تمامی پيام های آموزشی و تربيتی متناسب با كانون رغبت و علاقه متربی برنامه ريزي و تنظيم و با شيوه هاي مبتني بر تفاوت هاي فردي منتقل شود.
صدای معلمی که با آموزش قرآن به دانش آموزانمی گفت خودمم خواندن صحیح قران را بلد شدم
فکر کنید اگه حفظ بود فقط تعدادی حفظ می کردن و معلم فقط مدیریت می کرد
ولی الان معلممیگه بخدا خودمم یاد گرفتم
میگه قبلا می ترسیدم تو جمعی کع قرآن میخونن برم
چون می ترسیدم بلد نباشم و بگن معلم مملکت بلد نیست
ولی با آموزش به دانش آموزان خودمم یاد گرفتم و الان با افتخار تو مراسم قرآیت قران شرکت می کنم
این از برکات ساعت آموزشی قرآن می باشد
در حالي كه ساير دروس بدون تغيير يا با كمترين تغيير رو به رو بوده اند.
زيرا مديران به تصور اين كه مي دانند كه در راستاي اسلامي كردن دروس و كتاب ها چه بايد بكنند تبركا تغيير را از درس قرآن آغاز مي كنند. پس هرچه پيش مي روند اوضاع را آشفته تر مي كنند.
اما در ساير دروس چون مي دانند كه نمي دانند هيگاه ورود نمي كنند. زيرا اولا عمر مديريتشان تمام مي شود، ثانيا هيچ تصوري از آن دروس ندارند كه بخواهند آن را محقق كنند.
« بررسي ها نشان مي دهد اين درس بيش ترين تغييرات را در بين دروس داشته است. »
تغييرات پي در پي هميشه مهم ترين عامل و مانع رشد و ارتقاء درس قرآن بوده است.
هرگاه هم كه قانونا نتوانسته اند، از اعمال طرح هاي مطالعه نشده و غير علمي و غيرمصوب و تحميلي چون :
- طرح ده هزار مدرسه قرآني
- طرح ملي حفظ نور
- طرح ملي حفظ بشارت ( جزء 30 )
بهره گرفته اند.
« حاشيه امن بالاي مديران » در وزارت آموزش و پرورش در اين انهدام و تخريب هاي بنيادي، بزرگ ترين ضعف مديريت وارونه فرهنگي در اين كشور است.
دوران كودكي دوران جاودانگي و سرمديت، پاكي و صداقت، بيرنگي و صراحت، تازگي و طراوت، شور و حرارت، خيال پروري و خلاقيت، انعطافپذيري و صميميت و هر آنچه كه از جنس يك رنگي، آزادي، بالندگي و شادابي است.
دوراني كه چشمههاي جوشان هوش شهودي و نيروي كنجكاوي در حدّ بيشينة خود قرار دارد و اشتهاي دانستن، اشتياق به فهميدن و انگيزة كشف و شهود، ذهن و دل آدمي را سرشار از شگفتي و حيرت ميسازد.
من یقین دارم مسلمان نیستید
چون ولی را تحت فرمان نیستید
من در این آشفته بازار شما
پرده بر می دارم از کار شما
آه از تزویر خلق دلق پوش
مردم گندم نمای جو فروش
از چه رو مردم فریبی می کنید
با هم احساس غریبی می کنید
دام بر چینید ما مرغ دلیم
ماهی گرداب و دور از ساحلیم
آفتاب شیعه از مغرب درآ
بار دیگر سر زن از غار حرا
یا محمد «لن ترانی» تا به کی ؟
اینچنین در پرده خوانی تا به کی ؟
از چه رو در پرتو خورشید وحی
کـُند گردیده است تیغ امر و نهی
بت پرستان ترکنازی می کنند
با کلام الله بازی می کنند
تیغ برکِش تا تماشایت کنند
تا که نتوانند حاشایت کنند
پاک کن از دامن دین ننگ را
این عروسک های رنگارنگ را
نظام تعلیم و تربیت باید امین و امانتدار باشد.
نباید اختیار و تربیت این امانت را به نااهلان واگذار کرد.
خدای حکیم در سوره نساء می فرماید :
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا ﴿۵۸﴾
خدا به شما فرمان مى دهد كه امانت ها را به صاحبان آنها برگشت دهید.
امام خمینی ره فرمودند:
معلم امانتداری است که انسان امانت اوست.
خیانت در امانت جایز نیست.
در قرآن کریم درباره اصل تفاوت های فردی آیات فراوانی آمده است. «لایکلّف اللّه نفساً الّا وسعها» خداوند به هیچکس جز به اندازه توانایى و امکاناتش تکلیف نمى کند.
در این طرح به این اصل هیچ توجهی نشده است.
چه در یک پایه تحصیلی و بین دانش آموزان یک کلاس
چه در پایه های اول تا دوازدهم و حتی تا مقطع کارشناسی ارشد.
همه حافظ جزء ۳۰ !!!
۱- شعار بودن تحول بنیادین آموزش و پرورش
۲- سطحی نگری و ساده اندیشی درباره تعلیم قرآن
۳- نادیده گرفتن بدیهیات تعلیم و تربیت
۴- آسیب پذیری شدید نظام تعلیم و تربیت
نگرانی در اینجاست که
اولا هیچگاه نظام تعلیم و تربیت این همه آسیب پذیر نبوده
ثانیا این سیستم چگونه می تواند صلاحیت اجرای سند تحول بنیادین داشته باشد؟
برای امثال شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور و معاونت پرورشی که اعتبارات چند صد میلیاردی را به نام آن دریافت کنند تا به وسیله آن جلوی حرکت آموزش عمومی قرآن را بگیرند.
آینده به همگان نشان خواهد داد.
اما افسوس از سرمایه های مادی و معنوی و عمری که از بیت المال و معلمان و دانش آموزان هزینه می شود. و صد افسوس که به نام قرآن و انقلاب اسلامی و رهبری تمام می شود.
شما با اجازه چه کسی با ارگان های دیگر تفاهم نامه واگذاری ساعت درسی قرآن را امضا کردید؟
چه کسی به شما چنین اجازه ای داده است؟
شما در حوزه آموزش عمومی قرآن چه کارهای؟
اعتبارات میلیاردی آموزش عمومی قرآن در جیب شما چه می کنند؟
جایی که معاونت های پرورشی و آموزشی متولی آموزش عمومی قرآن است، چرا هرگز به حساب نمی آید؟
صادقانه بگویید به دنبال چه چیزی هستید؟
اما هيچ نشريه و خبرگزاري حاضر نيست منعكس كند.
چرا ؟!!!! ( نمي دانيم )
البته بايد از وب سايت خبري « صداي معلم » كه به واقع صداي معلم است و به تنهايي زحمت اطلاع رساني اين مطالب را تقبل مي فرمايند صميمانه تقدير و تشكر كرد.
خداوند به اين دوستان سلامتي و سعادت و توفيق خدمت بيشتر مرحمت فرمايد.
ان شاء الله
تربيت ده ميليون از 70 ميليون جمعيت ايران به عنوان حافظ كل قرآن عقلا و منطقا محال است.
مگر شيوه حفظ « حفظ عمومی قرآن » ( حفظ نسبي يا اجمالي ) باشد.
اين شيوه چند ویژگی دارد :
اولين ويژگي : حفظ بايد ساده و اجمالی باشد. ( حفظي كه با كمك استاد و يا بانگاه كردن به متن آيات اتفاق مي افتد. )
دومین ویژگی: کوتاه کردن آیات برای حفظ است. ( به روش تقطيع خواني و جمله خواني )
ويژگي سوم : معنا دار بودن حفظ است. حفظ آيات كاربردي و تربيتي كه با نياز و ذائقه و توان او ارتباط داشته باشد.
اين شيوه در كتاب هاي درسي رعايت شده است.
شوراي توسعه و معاونت پرورشي به جاي حذف كتاب هاي درسي و تصرف ساعات آموزشي، و نيز به جاي تحميل جزء 30 به همه دانش آموزان اول تا دوازدهم؛ با عنايت به محتواي آيات كتاب هاي درسي به روش حفظ نسبي و اجمالي عمل كند.
ان شاء الله
به امید روزی که تربیت از شعار به عمل و از آسمان به زمین منتقل شود. آنوقت چنین پیشنهادهای نابی حتما دیده و شنیده خواهد شد. ان شاءالله
اين كه وزارت محترم آموزش و پرورش بر خلاف مصوبات و قوانين خودش اقدام به چنين اشتباهات غيرقابل اغماضي مي كند، از مصاديق بارز « گل به خودي » است.
ابهام و نگراني اينجاست كه آيا چنين سيستمي مي تواند با چنين صلاحيت و شايستگي اجراي سند تحول بنيادين آموزش و پرورش را عهده دار باشد؟!!!
۱- غیر قابل اثبات عقلانی نشان دادن دین و قرآن
۲- ممانعت از ورود دین و قرآن در زندگی اجتماعی
تلاش برای تقویت و گسترش دو تلقی بالا مهم ترین آرمان طرفداران این نظریه است.
وقتی مبانی نظری طرح حفظ قرآن به درستی معلوم نیست،
یعنی چیستی و چرایی، و ما تمام توان و انرژی خود و هزار هزار معلم و دانش آموز و مربی و مدیر مدرسه و ده ها میلیارد اعتبارات را صرف هدفی نامشخص می کنیم، باید نگران شد.
چیستی و تعریف حفظ قرآن
چرایی طرح حفظ ترتیبی جزء ۳۰
چرایی اجرای طرحی بدون مصوبه قانونی
چرایی تصرف خلاف قانون ساعت درسی
چرایی اجبار همه دانش آموزان به یک مهارت غیر ضروری
و ...
وقتی معلوم نیست آنوقت باید نگران شد ...
کی تواندکه شود هستی بخش
معلمی که خودش حافظ سی جزء نباشد ضمن اینکه صلاحیت ندارد بلکه اعتماد به نفس لازم رابرای آموزش نخواهد داشت.
ضمن سپاس از نظر صادقانه و عالمانه شما
از شما و دوستان دعوت می کنم به چند نظر و کامنت بالا و مصاحبه بسیار دقیق و کارشناسانه خانم کهنگی حافظ و استاد قرآن مراجعه فرمائید.
سخن شما و ایشان مصداق این آیه است:
قل کل عمل علی شاکلته
از کوزه همان برون تراود که در اوست.
بگو که هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد.
سوره اسراء آيهد 84
شما 12 مهر 97 فرموديد :
« فشار روانی دانشآموزان باید کم شود. / انگیزه و شایستگی معلم شرط اول موفقیت است. » ( خبرگزاري تسنيم )
- آيا حضرتعالي از فشار روحي و رواني طرح ملي حفظ به دانش آموزان اطلاع داريد؟
والدين مي گويند :
كودكان حاضر به رفتن به مدرسه نيستند. چون نتوانسته اند سوره ها را حفظ كنند.
كودكان با گريه به مدرسه مي روند.
- آيا معلمان مجري طرح از انگيزه و شايستگي لازم براي تدريس قرآن برخوردارند؟
معلمان غيرپايه تدريس كتاب درسي قرآن را كاملا كنار گذاشته و فقط طرح را اجرا مي كنند.
معلمان تحت فشار مديران مدارس، دانش آموزان و والدين را وادار به حفظ مي كنند. ( در ظاهر موافق و در باطن مخالف اما مجبور )
- آيا مي دانيد اسامي 50 تا 100 درصد دانش آموزان مدرسه و كلاس در حال ورود در سامانه همگام است.
لطفا اجازه تكرار اشتباهات مهلك سه سال قبل را ندهيد كه آدم عاقل از يك سوراخ دوبار گزيده نمي شود.
با تشكر از توجه به موقع
اولا جزيره اي عمل نكند.
ثانيا مجري قوانين و مقررات مصوب باشد.
ثالثا كارشناسي را مقدم و مقدمه تصميم گيري بداند.
در اين طرح سؤال و اشكال اصلي اين است :
- چرا به طرحي كارشناسي نشده، مجوز اقدام و اجرا داده شده است؟!!!!
چرا وزارت آموزش و پرورش باید مجری اهداف و برنامه های تبلیغی و ترویجی سازمان اوقاف باشد؟!!!
مگر مأموریت وزارت آ.پ آموزش قرآن نیست؟
مگر فعالیت های معاونت پرورشی طبق قانون نباید مکمل و متمم فعالیت های آموزشی به منظور نیل به اهداف تربیتی باشد؟
بند 7 از راهبرد 3 :
« طراحي و تصويب برنامه هاي درسي متناسب با پايه هاي مختلف تحصيلي با محوريت حفظ توأم با درك مفاهيم و معارف قرآن در راستاي تربيت حافظ قرآن كريم (سال 1398) »
1- نه طرحي مطرح شده و نه تصويري در كار است.
2- طرح ملي حفظ تناسبي برنامه درسي موجود ندارد.
2- در اين طرح هيچ گونه تناسبي با پايه تحصيلي دانش آموزان وجود ندارد.
3- اجراي اين بند براي سال 1398 است، در صورتي كه تصرف ساعت درسي در سال 1397 اتفاق افتاده است. !!!
4- اجراي طرح از مجاري قانوني و علمي و پژوهشي اتفاق نيافتاده است.
4-
احسنت بر شما
- « طراحي برنامه تشويقي – اداري ارتقاي صلاحيت هاي حرفه اي آموزش قرآن آموزگاران ابتدايي، دبيران قرآن، ديني و عربي متوسطه، مربيان تربيتي و ساير عوامل انساني مرتبط با آموزش قرآن در كميسيون و تصويب آن در مراجع مرتبط در آموزش و پرورش (سال 1397)
اين شورا بايد توضيح دهد تا كنون چرا كميسيون آموزش عمومي قرآن چرا به اين وظيفه خطير كه مي تواند درس قرآن مدارس را تقويت كند عملي نشده است؟!!!
احسنت بر شما
- « دستيابي حداقل 50 درصد نوجوانان به توانايي خواندن همراه با فهم و تدبّر در قرآن و انس و بهره گيري از تعاليم آن در زندگي (در افق 1404) »
سؤال اينجاست :
طرح ملي حفظ قرآن با تعطيل كردن زنگ رسمي و ساعت درسي « آموزش روخواني و روان خواني » مدارس، واقعاً در پي تحقق اين چشم انداز گام بر مي دارد؟!!!
احسنت بر شما
قابل توجه کارشناسان نه کارمندان! ؟...
چندی پیش در جلسهای که با یکی از معاونین مقطع ابتدایی یکی از شهرستانها داشتم از اضطراب و فشار روانی فرزند کلاس سومش سخن میگفت. این همکار میگفت دانش آموزان را هر هفته مجبور به حفظ چند سوره از جزء سی میکنند و چون فرزندم توان و انگیزه ای برای حفظ ندارد, از قرآن و مدرسه زده شده است.
فرمایش این همکار قابل تأمل است. . .
البته این نوع ادبیات از عموم مردم بارها شنیده میشود. . .
راستی چرا این شیوه حفظ؟
با کدام معلم متخصص ؟
باکدام امکانات ؟
نخبه گرایی تا کی, به فرض اینکه این افراد را نخبه بپنداریم ؟
چرا عموم مردم فدای عده قلیلی شوند ؟
تا کی با تبلیغات و فضاسازیهای بی حاصل عمر مردم را فنا میکنیم و آگاهانه و ناآگاهانه باعث مهجوریت بیش از پیش قرآن کریم میشویم و از هدف اصلی نزول این کتاب انسان ساز فاصله میگیریم؟ ؟ ؟
گفتم :
اولا باید این سوال را خودت اول کار از برگزار کنندگان طرح می پرسیدی
ثانیا چرا بچه ها الان این سوال را می پرسند؟
گفت: احساس می کنم خسته شده اند. طرح کلیشه و تکراری شده و سوره ها سخت، بنابر این دچار نا امیدی و خستگی شده اند.
راهکار پیشنهادی :
اگر دیدید بچه ها خسته شده اند، یا روش را عوض کنید و یا ادامه آموزش حفظ را به زمان های دیگر واگذاری.
اما اگر دانش آموزي به دليل ناتواني از حفظ سوره اي تحت فشار قرار گيرد= باعث قران گريزي او خواهد شد.
جبران دين گريزي دانش آموزان بسيار سنگين تر از آموزش اوست.
پس براي كودكان عزيز ايران = مپسند دين گريزي و دين ستيزي را
براي بالا بردن آمار حافظان مدزسه و كلاس = شاگردانت را ميازار
و امروز حکمت این سخن حکیمانه را دریاب.
که فردا خیلی دیر است.
- به مناسبت روز ۹ دی ، روز بصیرت
و طرح اجباری حفظ جزء ۳۰ :
روزی برسد سر برود، دار نباشد
فرمانده خودش باشد و سردار نباشد
قطعاً به علی پشت کند کوفه شبی که
در ما ادب میثم تمار نباشد.
" قرآن سر نی میرود آن روز که در جنگ
فریاد کند حیدر و عمار نباشد. "
"مردم دو گروهند" زبیرند و بُریرند
این وقت خطر، باشد و آن، یار نباشد.
برخیز و بیا آمده یوسف سرِ بازار
عیب است ار این شهر خریدار نباشد.
در کوفه چه بسیار به یک سکه بریدند
در کرببلا صحبت دینار نباشد.
بگذار ابوذر شده باشیم، چه بهتر
نام من و تو سر خطِ اخبار نباشد.
فرمانده خودش مانده خدایا نپسندی
در جامعه دیگر, اولی الأبصار نباشد.
- تشکر از سایت خبری " صدای معلم "
وقتي واجبي، حرام و مستحبي واجب مي شود؛
« بدعت » است.
وقتي به بهانه تربيت ده ميليون حافظ ( حكم ارشادي رهبري ) سياست هاي ابلاغي رهبري عمداً و كاملاً ناديده گرفته مي شود،
« بدعت » است.
وقتي هدف، وسيله را توجيه مي كند،
« بدعت » است.
وقتي به نام قرآن تخلف آشكارا عليه تربيت ديني دانش آموزان صورت مي گيرد،
« بدعت » است.
« یکی از چیزهائی که میتواند « تدبر در قرآن » را به ما ارزانی بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن کم داریم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل باید یک میلیون نفر حافظ قرآن باشند - حالا یک میلیون که عدد کمی است نسبت به این جمعیتی که ما داریم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه یک مقدماتی فراهم کردهاند، کارهائی را مشغول شدهاند و دارند برنامههائی را فراهم میکنند برای اینکه انشاءاللَّه حفظ راه بیفتد، ما هم امیدمان بیشتر شده و به جای یک میلیون، میگوئیم انشاءاللَّه ما باید ده میلیون نفر حافظ قرآن داشته باشیم. البته توجه داشته باشید که حفظ قرآن قدم اول است. اولاً حفظ را باید نگه داشت.
بنابراین حافظ قرآن باید تلاوت کنندهی مستمر قرآن باشد؛ یعنی مرتباً بایستی قرآن را تلاوت کند؛ و الّا حفظ از دست خواهد رفت. بعد بایستی این حفظ کمک کند به تدبر، که اینجور هم هست؛ حفظ حقیقتاً کمک میکند به « تدبر ». آنجائی که شما قرآن را تکرار میکنید، حافظید و میخوانید، فرصت « تدبر » و تعمق در آیات قرآن برای شما پیدا میشود.
به همين دليل اتخاذ « حفظ ترتيبي » برداشتي كاملا سليقه اي و ناقص است كه به هيچ عنوان نمي تواند برآورده كننده مطالبه مقام معظم رهبري باشد.
" اگر هیچ دانش آموزی حافظ جزء ۳۰ نشود، چیزی را از دست نداده است. اما اگر کودکی به واسطه طرح اجباری حفظ جزء ۳۰ دین گریز شود، وای به حال ما و وای به حال آینده فرهنگ جامعه"
- آيا « حفظ ترتيبي » در طرح ملي حفظ جزء 30 در وزارت آموزش و پرورش، « نوآوري » است يا « بدعت » ؟
از ارائه پاسخ شما سپاسگزارم.
فکر و عملش هست، ولی پشت نقاب است.
با آن که دم از دولت قرآن زند ایشان
اما نه چنین شیوه، نه تعلیم کتاب است.
آزردن طفلان وطن، حکمت دین نیست،
حفظی که کند مضطرب، آن عین عذاب است.
گر شکوه کنی یا که بپرسی ز دلیلش
گویند : که کافر شده ای !!! این چه جواب است؟!!
اینها ز چه از فکر و عمل هیچ نگویند؟
زین فتنه چرا مام وطن یکسره خواب است؟
تحمیق وطن بهر امیران شده عادت
زیرا که چنین حیله تو را شیوه ناب است.
چون سوره بخوانيد و ندانيد، غمی نیست،
زان آیه بترسند که آن حرف حساب است.
فهمیدن قرآن و عمل، شرط تلاوت
این نقطه بیداری این خانه ز خواب است.
یک آیه و صد سوره بخوان، فرق ندارد
چون در تو تدبر نبود، هر دو حجاب است.
در مکتب قرآن نبود خواندن بی فهم
این شیوه تحمیلی حُـکّـام مَـناب 1 است.
این شیوه حکیمانه ترین حفظ سراب است.
صد رشته بود فتنه شیطان و در این راه
با فکر و عمل نقشه او نقشه بر آب است.
در جمع ثوابی تو و او در پی معـنا
گویی که چرا وضع من این گونه خراب است ؟!!!
ای کاش که من شاعر این شعر نبودم،
در کشور من شاعر این شعر، کباب است.
به همين دليل امام صادق علیه السّلام فرمودند :
بادِروا أولادََكُم بِالحَديثِ
قَبلَ أن يَسبِقَكُم إلَيهِمُ المُرجِئَةُ
به آموزش صحيح مباحث و مباني تربيت ديني فرزندانتان مبادرت کنید
پیش از آنکه مرجئه (منحرفان) زودتر از شما به سراغ آنها بروند.
كتاب شريف اصول کافی، جلد 6، صفحه 47
مغاير با مصوبه 828 شوراي عالي آموزش و پرورش
آییننامه ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی (مواد و رسانهها) در هشتـصد و بیست و هشـتمین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش مورخ 2/6/1389 به تصویب رسید.
طبق اين مصوبه موسسات و ارگان ها حق ندارند با بخش هايي از حوزه هاي وزارت وارد مذاكره شده و قرارداد امضا كنند.
هر محتوا و رسانه آموزشي و كمك آموزش بايد به تأييد سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي برسد.
و الا فاقد اعتبار و وجاهت قانوني است و تخلف محسوب مي شود.
وزير محترم و شوراي معاونان نسبت به اجراي اين مصوبه درباره طرح ملي حفظ جرء 30 و محتواي آن در مدارس استثاء قائل نشوند.
با اسناد قانونی زیر در تناقض آشکار است :
1- راهکار ۳-۱ سند تحول بنیادین
2- بند ۴-۴ سیاست های ابلاغی رهبری
3- سند راهبردی توسعه فرهنگ قرآنی کشور
4- سند برنامه درسی ملی
5- اهداف مصوب آموزش عمومی قرآن
6- مصوبه ۸۲۸ شورای عالی آموزش و پرورش
7- برنامه درسی مصوب آموزش قرآن
1- دور زدن کلیه مصوبات قانونی
2- دور زدن کمیته مستند سازی وزارت
3- دور سازمان پژوهش، دفتر تالیف و شورای عالی
4- دور زدن معاونت ابتدایی و متوسطه
5- امضای خارج از اختیارات توسط معاون پرورشی
6- تحریف سخنان رهبری / نادیده گرفتن سیاست های ابلاغی
7- جو سازی برای تحمیل تخلفات متعدد ( نامه وزیر )
8- ادعاهای متعدد خلاف واقع در دستور العمل حفظ
9- فشار و اجبار حفظ قرآن به دانش آموزان مدارس سراسر کشور
10 - تصرف غیرقانونی ساعت درسی قرآن
11- افزایش غیر قانونی حجم محتوای آموزشی به ساعات درسی
12- نام نویسی ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی دانش آموزان کلاس و مدرسه در سیستم همگام با عنوان حافظ قرآن
اجبار معلمان باعث بی میلی کودکان به مدرسه شده است.
با زور که نمی توان حافظ تربیت کرد.
اینجا ایران است نه عربستان
اجبار معلمان باعث بی میلی کودکان به مدرسه شده است.
با زور که نمی توان حافظ تربیت کرد.
اینجا ایران است نه عربستان
و اين زائيده تفكر ماكياوليستي شماست كه مي خواهيد با مهم جلو دادن هدف، وسيله را توجيه كنيد.
جهت استحضار جنابتان عرض مي كنم :
توجيه اسرائيل هم از اشغال فلسطين همين نوع مقدس نمايي هاست.
در كشور عزيز جمهوري ايران اسلامي چنين تفكري را « فتنه » نام گذاشته اند.
شما با چه استدلالي مي فرماييد كه 14 ميليون دانش آموز مي توانند حافظ جزء 30 شوند و سالي يك جزء هم حفظ كنند؟
حفظ قرآن يك مطلب است.
نگهداري و تثبيت آن يك مطلب ديگر.
واقعا مدرسه و ساعات پيش بيني نشده براي چنين مراحلي كه نياز به ساعات متعدد و تمرين و تكرار دارد، چگونه در مدرسه امكان پذير است؟!
با كدام معلم حافظ قرآن ؟!!!!!!!!!
در كنار حفظ قرآن
كمي هم تفكر، كمي هم انصاف و وجدان و كمي هم تبعيت از قوانين و مقررات مهم است.
ضمنا لطقا شما نظريه هوش هاي يادگيري گاردنر و هرم طبقه بندي نيازهاي مازلو را بخوانيد.
سخن در تعريف حفظ است. ( چيستي و چرايي )
سؤال اين است :
چرا جزء 30 ؟!!!!
چرا حفظ آيات مبتني بر نياز، ذائقه و توان دانش آموزان، نه ؟!!
چرا حفظ اجباري؟!!!!
چرا دور زدن همه اسناد تحولي؟!!!
چرا بي توجهي به حفظ آيات متناسب كتاب هاي دذسي؟!!!
چرا از ساعات درسي كه محتواي آموزشي دارد؟!!!
« بيش تر دانش آموزان خودشان را به دست شیطان که همان آهنگ های مبتذل است سپرده اند . »
از كجا به اين « بيش تر » رسيده ايد؟!!!
اتفاقا دانش آموزان در دوره ابتدايي خوب تربيت مي شوند. با نماز و قرآن و احكام و مسائل اخلاقي انس خوبي مي گيرند. زير را وجود قانون تك معلمي به تقويت رويكرد تربيتي دانش آموزان كمك شاياني مي كند.
اما هر اتفاقي مي افتد در شش سال دوم است.
به دليل تعدد دبيرها، حجم مطالب درسي، تخصصي شدن دروس، فشار كنكور و انتظار والدين از مدرسه و دانش آموزان، رويكردهاي تربيتي را به شدت تحت الشعاع قرار داده و « آموزش محوري » جايگزين آن مي شود. ...
« طرح حفظ قرآن هم بايد در راستاي تقويت رويكرد تربيت اسلامي دانش آموزان باشد، و نه در برابر آن »
انسان عاقل بايد براي هر كاري دليل موجه و قابل پذيرشي ارائه كند.
لطفا بفرماييد : چرا همه دانش آموزان ابتدايي بايد جزء 30 را حافظ شوند؟!!
چرا حق انتخاب نگذاشته ايد؟
مگر اين ها طبق قرآن « اختيار » و « اراده » ندارند؟
و هم چنين معلمان حفظ نبايد حافظ باشند؟
« لم تقولون ما لا تفعلون » ؟
از نظر قرآن، كسي اين كه ديگران را توصيه به حفظ قرآن كند ولي خودش حفظ نباشد، اين شخص « بي عقل » است.
« أَ تَأْمُرونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَونَ أَنفُسَکُم وَ أَنتُمْ تَتلونَ الکِتابَ ، أَ فَلا تَعقِلونَ » ؟
و اسناد تحولي، سخن شما را مي گويد.
به عبارتي اين طرح بومي ( سبك اسلامي - ايراني ) نيست.
بلكه يك طرح كاملا وارداتي است.
( يعني بازي كردن در زمين ديگران )
كاش طراحان طرح حفظ ترتيبي قبل از پرداختن به چگونگي و عمل، قدري هم چيستي و چرايي ( فلسفه ) اين طرح اشاره مي كردند.
چرا شوراي عالي آموزش و پرورش و يا سازمان بازرسي كشور در مقابل اين همه بي قانوني كاملا ساكت است؟
مگر در وزارت آموزش و پرورش مشخص نشده چه كسي بايد اين گونه طرح ها را تأييد كند؟
ظاهراً همين مصوبه 828 صراحتاً سازمان پژوهش را مسئول تأييد اين طرح مي داند. تا آنجا هم كه بررسي شده طبق نامه اين سازمان به وزير اين طرح نه تنها غير قانوني است؛ بلكه غير علمي است؟
اين كه وزير محترم براي چنين طرحي با چنين اوصافي دستور و نامه صادر مي كند و آن را اولويت وزارتش مي نامد، ناخودآگاه حس بدي دست مي دهد :
« سند 2030 » ...
هرچند اين ملاحظه قابل پذيرش نيست. اما قطعا متوليان نظام از جمله سازمان بازرسي و ديوان عدالت اداري به موضوع رسيدگي خواهند كرد.
قرآن کتاب تربیت است.
اولویت در پرداختن به قرآن تربیت است.
حفظ باید ابزاری باشد برای تسهیل و تعمیق تربیت قرآنی
حفظ ترتیبی برای عموم مردم نه اولویت است نه تربیت
احسنت بر شما
« تربیت انسانی موحد و مؤمن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسئولیتها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، حقیقتجو و عاقل، عدالتخواه و صلحجو، ظلمستیز، جهادگر، شجاع و ایثارگر و وطندوست، مهرورز، جمعگرا و جهانیاندیش، ولایتمدار و منتظر و تلاشگر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی، با اراده و امیدوار، خودباور و دارای عزت نفس، امانتدار، دانا و توانا، پاکدامن و با حیاء، انتخابگر و آزادمنش، متعلق به اخلاق اسلامی، خلاق و کارآفرین و مقتصد و ماهر، سالم و بانشاط، قانونمدار و نظمپذیر و آماده ورود به زندگی شایسته فردی، خانوادگی و اجتماعی براساس نظام معیار اسلامی. »
پس : « توصيه به مسير انحرافي، ممنوع »
يك مدير ارشد هم بايد مانند يك كارمند ساده طبق ضوابط مشخص و قانوني عمل كند.
و اگر تخلف كرد نبايد حاشيه امن داشته باشد.
و در اسرع وقت و با شهامت با او برخورد شود.
و الا فساد همه جا را فراخواهد گرفت.
1- حفظ ترتيبي قرآن يك نگاه كاملاً « سليقه اي » است.
2- بيش تر يك سرگرمي است تا روش قابل دفاع
3- محل طرح آن، در حوزه حفظ تخصصي قرآن است و نه « آموزش عمومي قرآن »
4- تحميل آن به وزارت آموزش و پرورش يك اشتباه استراتژيك و باور نكردني است.
5- اصرار بر ادامه آن، به دين گريزي دانش آموزان منجر مي شود.
كاش هنگام امضاي طرح اجباري و غير قانوني حفظ ترتيبي ( جزء 30 ) به « بیانیه مأموریت » در سند تحول بنيادين نگاهي مي انداختيد :
« وزارت آموزش و پرورش، مهمترین نهاد تعلیم و تربیت رسمی عمومی، متولی فرآیند تعلیم و تربیت در همه ساحتهای تعلیم و تربیت، قوام بخش فرهنگ عمومی و تعالیبخش جامعه اسلامی بر اساس نظام معیار اسلامی، با مشارکت خانواده، نهادها و سازمانهای دولتی و غیردولتی است.
این نهاد مأموریت دارد با تأکید بر شایستگیهای پایه، زمینه دستیابی دانشآموزان در سنین لازم التعلیم طی ۱۲ پایه (چهار دوره تحصیلی سه ساله) تحصیلی به مراتبی از حیات طیبه در ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی را به صورت نظاممند، همگانی، عادلانه و الزامی در ساختاری کارآمد و اثربخش فراهم سازد. انجام این مهم نقش زیرساختی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی خواهد داشت. »
ميان طرح ملي حفظ جزء 30 با اين بيانيه تفاوت از زمين تا آسمان است.
كساني كه نامه تأكيد را بعد از ارسال دستور العمل از اقاي وزير گرفته اند، اصل دستور العمل را به رؤيت ايشان نرسانده اند.
هدف طراحان و مجريان طرح از گرفتن نامه توصيه آقاي وزير، براي « فرار به جلو » ( پاسخگويي به اعتراض ساير معاونت ها ) بوده است.
امام صادق علیه السلام :
« حَـدیـثٌ تَدریـهِ خَیـرٌ مِن اَلـفٍ تَرویـهِ»
یک حدیث را خوب بفهمی، بهتر از آن است که هزار حدیث نقل کنی.
معانی الأخبار ( شيخ ، ص 2، ح 3.
« اَنـتُم اَفـقَـهُ الـنّـاسِ، اِذا عَـرَفـتُم مَـعانِـیَ کَـلامِـنا»
شما هرگاه معانی سخنان ما را بدانید،
فقیه ترین مردم خواهید بود.
كتاب معانی الأخبار شيخ صدوق، ج 1، ص 1.
اگر به یك فستیوال مبدل شده ای،
حفظ كردن تو با شماره صفحه،
خواندن تو از آخر به اول ،
یك معرفت است یا یك ركورد گیری ؟!
ای كاش آنان كه تو را حفظ كرده اند، حفظ كنی ،
تا اینچنین تو را اسباب مسابقات هوش نكنند.
خوشا آنانكه وقتی ترا می خوانند چنان حفظ می كنند، گویی كه قرآن همین الان به ایشان نازل شده است.
آنچه ما با قرآن كرده ایم
تنها بخشی از اسلام است كه به صلیب جهالت كشیدیم.
روحش قرين رحمت واسعه الهي
آنهايي كه
عكس شهدا را مي بينند ولي بر عكس شهدا عمل مي كنند.
قيامت، همين فرداست.
كسي مخالف حفظ نيست.
مخالفت با « حفظ ترتيبي » براي « عموم مردم » به ويژه « دانش آموزان » است.
حفظ بايد تعريف شود. ( حفظ حروف + حفظ حدود )
حفظ چه چير ؟ ( حفظ قرآن خيلي كلي است. )
چرا حفظ كنند؟ ( براي ثواب يا استفاده در آينده، پاسخ جامع و مانع و قابل پذيرشي نيست. )
سهم عموم مردم از حفظ قران چقدر است؟ ( همه قرآن؟!!! / يا آيات، سور و فرازهاي مورد نياز و كاربردي )
در آن صورت، بايد هر روز شاهد بروز و ظهور انواع بحران هاي آموزشي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي باشيم.
نقد سالم ضرورت و بلكه از لوازم جمهوريت نظام است.
« حفظ قرآن براي حوزه « آموزش عمومي كشور » ( به ويژه دانش آموزان ) بايد بر اساس « سبك زندگي اسلامي - ايراني » طراحي و محقق شود؛ تا زمينه رسيدن آحاد جامعه به مراتبي از حيات طيبه را فراهم آورد. »
سرور معظم جناب آقاي علي پور سليمان
مدير محترم پايگاه خبري - تحليلي معلمان ايران
سلام عليكم
با احترام بر خود لازم مي دانيم از مساعدت آن سايت خبري محترم در اطلاع رساني خبر حذف زنگ قرآن به بهانه اجراي طرح ملي حفظ قرآن، صميمانه سپاسگزاري كنيم.
تنها پناهي كه حاضر شد نقدهاي علمي و قانوني صاحبنظران و مدرسان قرآن كشوري را منتشر كند.
جمهوريت نظام و شعار آزادي بيان دولت محترم، حكم مي كند تا در برابر چنين طرح و برنامه هاي پر هزينه و پر سر و صدا ( و البته پر ابهام و ايرادي ) حداقل اجازه به تحليل گران و صاحبان انديشه داده شود تا شكست حتمي اينگونه طرح هايي به جاي آن كه پاي نظام اسلامي نوشته شود، پاي مديراني كه حداقل قوانين و مصوبات را رعايت نمي كنند، ثبت گردد.
جاي تعجب است اين مديران كه اين همه بي قانوني و هرج و مرج را باعث مي شوند، رسانه ها را به گونه اي مديريت مي كنند كه كوچك ترين روزنه خبري درباره نشر نقد بر عليه طرح هاي ايشان وجود نداشته باشد.
اميدواريم كه فقط غفلت باشد و ديگر هيچ
مجددا از ياريتان سپاسگزاريم.
خداوند به شما سلامتي و توفبق روزافزون عنايت فرمايد.
ان شاء الله
1- انسان از گذشته های دور هر چیزی را که با ارزش یافته، سعی کرده است با روش های مختلف آن را نگه داری کند و به نسل های بعد منتقل کند.
یکی از این راهها، حفظ کردن و سینه به سینه نقل کردن میراث معنوی، علمی و ادبی بوده است.
با پیشرفت علم و گسترش صنعت چاپ و انواع امکانات ضبط صوتی و تصویری نگرانی های انسان در مورد چگونگی نگه داری میراث معنوی، علمی و ادبی کاهش یافته است.
هر لحظه فرد اراده کند می تواند در اینترنت یا نرم افزارهای مختلف هر آیه و موضوعی که بخواهد پیدا کند.
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند :
« اَلوَلَـدُ سَيِّـدٌ سَبـعَ سِـنينَ ... »
پس بايد توجه داشت « مجبور کردن » کودکان به حفظ سوره ها موافق با ویژگی های دوره کودکی و دنیای آن ها نيست.
اجبار زماني صورت مي گيرد كه معلم يا خانواده در فراهم كردن فضاي مناسب براي اين كار عاجز باشند و يا كودك استعداد و ميل و رغبت لازم را براي اين موضوع نداشته باشد.
زيرا کودکان کم سن و سال كه قادر به رعایت تجوید و اصول صحیح قرائت نیستند، حفظ کردن آيات همراه با اشتباهات مختلف در قرائت و تجوید باعث اختلال شود.
به خصوص برای عموم کودکانی که زبان مادریشان فارسي است. و زمينه لازم قبلي براي ايشان فراهم نشده است.
معمولاً بعد از آن که این یادگیری ها در ذهن فرد تثبیت شدند، رفع آن اشکالات و اشتباهات کار دشواري خواهد بود و موجب اختلال در یادگیری های بعدی مي شود.
بنابراين بهتر است درباره تصميم گيري براي حفظ قرآن براي عموم به اين موارد در هدفگذاري، روش آموزش و تثبيت يادگيري و ارزش يابي كاملاً توجه شود.
۱- بر همین استدلال هر چند ضعیف و ناقص, حدود ۲۰ سوره کوتاه در کتاب های قرآن دوره اول ابتدایی آمده است.
پس منطقا تکرار مجدد آن در قالب طرح ملی ضرورتی ندارد.
۲- با این مبنا تنها همین ۲۰ سوره کوتاه و آسان است، بقیه سوره ها معمولا در نماز خوانده نمی شوند.
۳- برگزار کنندگان طرح، امسال را جزء ۳۰ و سال های بعد را به اجزاء دیگر اختصاص داده اند. پس این استدلال شما یک برداشت و یک ویژگی است و نه هدف
۴- این که چند قاری این سوره ها را بیشتر تلاوت کرده اند نشان از نگاه قرائت و تخصصی شما به موضوع اهداف آموزش عمومی دارد.
اولا - معلم ماهر ... كو آن معلم ؟!!!
ثانيا - ساعات درسي تصرف شده خودش كتاب درسي و محتواي آموزشي دارد؟! حجم كتاب ها در حالت عادي زياد ديده مي شود.
ثالثا شما درباره كل كشور صحبت مي كنيد.
يعني 568 هزار كلاس درس در 105 هزار مدرسه با 14 ميليون دانش آموز ( نه يك مؤسسه قرآني با حد اكثر 200 قرآن آموز )
کودکان بسیاری از مطالب را که با شرایط سنی و دنیای آنها همخوانی نداشت حفظ می کردند و نمره می گرفتند و بعد از مدت کوتاهی نيز فراموش می کردند. ( تأكيد بر حافظه كوتاه مدت )
بسیاری از كودكان مجبور بودند بسياري از آيات قرآن را بدون درك معنا به حافظه بسپارد بدون این که مفهوم آنها را بدانند؛
در نتیجه حفظ کردن بدون توجه به مفهوم و کاربرد آن جزئی از منش آنها می شود.
اين رويه با رسمي شدن نظام آموزش و پرورش، به تدريج از فرهنگ ايراني جدا شد. اما در برخي از روستاهاي كشورهاي عربي و افريقايي اين شيوه مرسوم است.
اولاً - مقايسه حفظ قرآن با حفظ آهنگ غير مجاز مانند مقايسه زنگ ورزش و زنگ فارسي است.
زيرا ماهيت اين دو زنگ با هم متفاوت است.
زنگ ورزش = زنگ بازي و تلاش بدني است.
زنگ فارسي = زنگ علم آموزشي و تلاش ذهني است.
ثانياً - كودكان با مفاهيم و معنا و ريتم و شيوه اجرا و موسيقي آن آهنگ « ارتباط » برقرار مي كنند. اما در حفظ قرآن چنين نيست.
ثالثاً - ريشه ناهنجاري ها در چه چيز است؟!!
يعني در حفظ بدون معنا و فهم و ...
يعني حفظ جزء 30 مي تواند رقيب موفقي در مقابل آهنگ مبتذل باشد؟ ( گذشته از ثواب و توسل و ... )
تعدادي از کودکان با توجه به توانی های ویژه ای که از نظر حافظه دارند می تواند آیات قرآن را حفظ کنند. همين امر نبايد باعث بي توجهي والدين يا معلمان از توجه به ساير موارد شود.
بدیهی است که در این مورد والدین و مربیان باید نکات تربیتی و ویژگی های رشدی کودک را همیشه باید مد نظر داشته باشند.
أشرافُ اُمّتي حَمَلَةُ القرآنِ وأصحابُ الليلِ؛
اشـراف و بـزرگان امّـت من حاملان قرآن و شب زنده دارانند .
الخصال : 7 / 21
اشكال در اين جاست كه « حاملان قرآن » را « حافظان قرآن » معنا كرده است، كه بايد گفت :
حاملان قرآن، بنابر روایات شریف کسانی هستند که به قرآن و نزول آن از جانب خدای متعال بر قلب نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ایمان دارند و معانی آن را میفهمند و به احکام آن عمل میکنند و به آداب آن مودب هستند.
برخورد عوامانه و ظاهرگرایانه با كلام ناب و ژرف قرآن و عترت علیهم السلام از موارد مصادره به مطلوب و از مصداق مغالطه منطقی و تنزل مقام شامخ این گوهرهای ناب و نجاتبخش است.
تفسیر منهج الصادقین، ج۱، ص ۱
همچنین با توجه به آموزه های دینی مان حفظ قرآن پایه ای برای درک و تدبر در آیات الهی است؛ فرمايش رهبري هم درباره حفظ همين است : « حفظ مقدمه تدبر »
لذا جمع اين دو مطلب ( كودك و قرآن ) بر توجه به حفظ نسبي موضوعات مفيد و مختصر و كاربردي توصيه و تأكيد دارد.
های هر دوره سنی و شرایط فرهنگی و عوامل مختلف اجتماعی و تاریخی و زبانی نیاز به انجام تحقیقات و مطالعات گسترده دارد.
به امید این که با انجام پژوهش هاي لازم، شاهد گسترش روش های نوین آموزش حفظ قرآن متناسب با مبانی اعتقادی و فرهنگی خودمان باشیم.
ان شاء الله
آيا بهتر نيست به جاي « توجه كمّي » به « افزايش كيفيت » ساعات درسي بپردازيم؟
آيا « راه معقول تري » هم هست ؟
هر چه پول داده ايم، آش خورده ايم.
مگر بايد غير از اين انتظار داشته باشيم.
وقتي قرآن وسيله نخبه پروري و قهرماني در مسابقات است، انتظار توجه عمومي داشتن و يا تربيت قرآني دانش آموزان، نابجا و ناممكن است.
لطفا خودتان قضاوت كنيد.
غم مخور روزی ولی و قلب امکان می رسد
مصلح عالم ولیّ حیّ سبحان می رسد
چون نمی گردد عمل دستور قرآن در جهان
بهر اجرا، مجری احکام قرآن می رسد
داد قرآن را بگیرد او ز ظالم ها بسی
روزگاری آن پناه بی پناهان می رسد
منتظر پا در ركاب منجي قرآن و دين
حضرت صاحب زمان روزی فروزان می رسد
با وجود شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور، كميسيون آموزش عمومي قرآن و ... پس چرا درس قرآن يك ريال از اعتبارات چند صد ميلياردي نصيبي ندارد؟
ياد شعر مولانا افتادم :
گــفــت : اول دفــع شـرّ مـوش كـن،
وانـگهي در جـمـع گـنـدم جـوش كـن
گــر نـه مــوشي دزد در انـبـار مـاسـت،
گـنـدم اعمـال « چـهـل سـالـه » كجاست ؟!!
ما امروز از این نسل گله داریم که چرا با قرآن آشنا نیست؟ چرا در مدرسه ها قرآن یاد نمی گیرند؟
حتی به دانشگاه هم که می روند از خواندن قرآن عاجزند؟ البته جای تأسف است که این طور است.
عجبا! که خود نسل قدیم قرآن را متروک و مهجور کرده، آن وقت از نسل جدید گله دارد که چرا با قرآن آشنا نیست؟!!!
قرآن در میان خود ما مهجور است؛ آن وقت توقع داریم نسل جدید با قرآن آشنا باشد.
پس قرآن در میان خود ما مهجور است و درنتیجه همین اعراض از قرآن است که به این بدبختی و نکبت گرفتار شده ایم.
ما کاری کرده ایم که مشمول نفرین پیغمبر صلی الله علیه و اله و قرآن شده ایم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره قرآن فرمود:«انه شافع مشفع و ما حل مصدق؛
کافی،ج2،ص599
یعنی قرآن در نزد خدا و در پیشگاه حقیقت وساطت می کند و پذیرفته می شود.
و نسبت به بعضی که به او جفا کرده اند سعایت می کند و مورد قبول واقع می شود.»
استاد مطهری ،کتاب ده گفتار
امام صادق علیه السلام :
قُرّاءُ القُرآنِ ثَلاثَه : ...
قاریان قرآن سه گروهند :
1- یکی آنانکه قرائت قرآن را سرمایه معیشت اتخاذ نمودند و بواسطه آن از ملوک حقوق و شهریه گیرند و بر مردم تقدم جویند.
2- و دیگر آنانکه « حفظ حروف و صورت قرآن می کنند و تضییع حدود آن می نمایند. » و او را پشت سر اندازند. چنانچه سوار قدح خود را به پشت آویزد خداوند این قسم حمله قرآن را زیاد نکند.
3- طایفه دیگر آنان هستند که قرآن را قرائت کنند و با دوای قرآن دردهای قلب خود را علاج کنند پس بواسطه آن شب را بیدار و به عبادت بگذرانند و روز را روزه بگیرند و به تشنگی گذرانند و در مساجد حاضر شوند و اقامت کنند و از فراش خواب ناز برخیزند.
پس خداوند عزیز جبار به واسطه اینها دفع بلیات فرماید و باران از آسمان فرو فرستد. به خدا قسم که این گروه از قاریان قرآن از کبریت احمر کمیاب ترند.
شرح چهل امام خميني ره، ص501
1- چيستي حفظ ترتيبي
2- چرايي حفظ ترتيبي
3- چگونگي اجرا
4- تخلفات بي شمار
به طور مثال :
در چگونگي ( مورد 4 ) آيا واقعاً حتي با غصب و تصرف غير قانوني يك ساعت در هفته از زنگ رسمي قرآن، معلم فرصت و توان فراهم آوردن موقعيت اجراي چنين شيوه اي از حفظ ترتيبي را پيدا مي كند؟
مسلماً خير / استادان حفظ خوب مي دانند با يك جلسه 40 دقيقه اي در هفته براي 35 تا 40 دانش اموز دوره ابتدايي بي انگيزه و بي علاقه به حفظ ترتيبي نمي توان كار مؤثري انجام داد.
ضمن آن كه حفظ كردن آيات، تنها بخش اول است.
بخش دوم يعني « تثبيت حفظ » نياز به چند جلسه در هفته دارد.
و در اين جاست كه معلوم مي شود كه « چرا هر سه زنگ قرآن مدارس را به طرح ملي حفظ قرآن اختصاص داده اند. »
يك زنگ = تدريس حفظ ( اهدايي معاونت محترم پرورشي البته از كيسه خليفه )
دو زنگ ديگر = براي تثبيت حفظ دانش آموزان ( اهدايي مدير و معلم مدرسه )
تقبل الله اعمالكم
« تعامل یا ارتباط متقابل معلم با دانش آموز بر اساس طرح منظم و هدفداربه منظور تغییر در رفتار را تدریس نامند. »
بر اساس اين تعريف علمي، چند سؤال در اين طرح مطرح است :
1- كدام تعامل؟
2- كدام طرح منطم؟
3- براي كدام هدف مشخص؟
4- براي تغيير كدام رفتار ؟
« یادگیری را بر چهار ستون استوار می داند:
1- آموزش برای یادگیری
2- آموزش برای عمل کردن
3- آموزش برای زیستن
4- آموزش برای همزیستی. »
- در طرح ملي حفظ جزء 30 اين چهار ستون استوار كجاست ؟!!
دانشمندان معتقدند :
« هسته اصلی فرایند تدریس، ترتیب دادن محیطی است که درآن شاگردان بتوانند تعامل کنند و نحوه یادگیری را بررسی نمایند. »
- آيا چنين محيطي براي تشكيل چنين هسته اي در اين طرح مشاهده مي شود؟
« روش یادگیری : همان روش فکر کردن است که هدف اصلی در فرایند یاددهی و یادگیری است.
اندیشیدن دانش آموزان در جریان آموزش برجسته ترین ویژگی فعالیت های آموزش در مدرسه است. »
- در طرح ملي حفظ جزء 30 « فكر كردن » كجاي فرايند آموزش ديده شده است.
- آيا چنين برجستگي ( انديشه ورزي ) در دانش آموزان قابل مشاهده است؟!
رسول خدا صلی الله علیه و آله :
مَن كانَ عِنـدَهُ صَـبِيٌّ، فَلـيَـتَـصابَّ لَـهُ
هر کس سر و کارش با کودکی است، با او کودکانه رفتار كند.
وسائل الشيعة، ج ۱۵، ص ۲۰۳
مولانا :
چون که با کودک سر و کارم فتاد،
هم زبان کودکان باید گشاد
سؤال اينجاست :
آيا اين شيوه از حفظ قرآن با « نياز كودك »، « ذائقه كودك » و « توان كودك » تناسب و سازگاري دارد؟
شير را بچه همي ماند به او
تو به پيغمبر چه مي ماني ؟ بگو !!!
آيا ترويج طرح ملي حفظ جزء 30 اشاعه نگاه كاريكاتوري به قرآن است؟
پاسخ : « بله »
كاريكاتور مانند شعر طنز مسائل كوچه را بزرگ و مسائل بزرگ را كوچك جلو مي دهد. ( كاريكلماتور هم نوعي از همين نوع طنز نويسي است. )
اين كه در توجه به قرآن؛ « تنها الفاظ را ببينيم و معنا را نه » = اين همان نگاه كاريكاتوري به قرآن كريم است.
اين كه در توجه به قرآن؛ « تنها حفظ الفاظ و حروف را ببينيم و معنا و حدود را نه » = اين همان نگاه كاريكاتوري به قرآن كريم است.
اين كه در توجه به قرآن؛ « تنها قرائت و تجويد و صوت و لحن را ببينيم و تدبر و تفكر و تعقل را نه » = اين همان نگاه كاريكاتوري به قرآن كريم است.
اين كه در توجه به قرآن؛ « تنها ظاهر قرآن را ببينيم و منظور و باطنش را نه » = اين همان نگاه كاريكاتوري به قرآن كريم است.
اين كه در توجه به قرآن؛ « حافظان قرآن را حاملان قرآن معنا كنيم » = اين ظلم آشكارا به قرآن كريم است.
« مَـثَـلُ الَّـذيـنَ حُمِّـلُ الـتَّوراةَ ثُـمَّ لَم يَحمِـلوهـا ،
كَـمَـثَـلِ الـحِـمارِ يَحـمِـلُ اَسـفارًا »
1- رویکرد نوین : معلم نقش راهنما و تسهیل کننده را بر عهده دارد و دانش آموز در فرایند تدریس با فعالیتهای خود، مهارت و توانایی های بالقوه خود را به فعالیت در می آورد. در این رویکرد دانش آموزفعال است، مسائل را کشف و حل می کند، سوال می کند و با همیاری دیگران یاد می گیرد و در نهایت فرایند محور است.
2- رویکرد سنتی: معلم، محور و ارائه دهنده اطلاعات و دانش آموز، شنونده و « حفظ کننده » مطالب است در این رویکرد دانش آموز فعال نیست، بلکه معلم فعال است و سعی می کند مطالب را از طریق سخنرانی یا توضیحی به نمایش بگذارد، « دانش آموز به عنوان یک بانک فرض می شود » که باید اطلاعات به آن سپرده شود. در این رویکرد پاسخ ها و نمره های دانش آموزمهم است، در نهایت این رویکرد « نتیجه محور » است.
بنابراین به نظر می رسد در اين طرح « حركت معكوس » تبدیل رویکرد فعال به غير فعال، رويكرد كسب مهارت حل مسئله به نمایشی اکتشافی، رويكرد تدريس سوال محور به رويكرد بانکی و پاسخ محور، رويكرد یادگیری همياري به یادگیری فردي است. »
1- بيشتر معلم فعال است و مطالب را به طور کامل ارائه می دهد.
2- دانش آموزان فقط آيات را حفظ می کنند.
3- دانش آموزان به تنهایی یاد می گیرند.
4- منبع یادگیری فقط حفظ جزء 30 قرآن است.
5- ملاک یادگیری کسب نتيجه و ثبت آمار و اسامي در سامانه همگام است.
6- هدف رشد فرایندهای ساده ذهنی هدف است ( شنیدن، حفظ کردن )
7- روش ارائه يكنواخت و خسته کننده است.
8- تکالیف يكنواخت و خسته کننده است.
9- ارزش یابی از یادگیری در محدوده حفظ سوره هاست.
10- دانش آموزان از فعالیت های خود و دیگران ارزشیابی نمی کنند.
11- ملاک یادگیری درارزش یابی در مقایسه با دیگر دانش آموزان است.
12- ارزش یابی پایانی ملاک عمل است.
ناتواني هاي مكرر شوراي عالي آموزش و پرورش در اجراي مصوبات و مقررات و جلوگيري از بروز تخلفات آشكار ( همچون طرح ملي حفظ جزء 30 در مدارس ) و ملاحظه كاري هاي متعدد ايشان، از مهم ترين دلايل ناكارآمدي نظام تعليم و تربيت فعلي است.
هرج و مرج ها و قانون شكني هاي تمام نشدني نشان مي دهد اين شورا صلاحيت لازم براي خدمت به نظام تعليم و تربيت را ندارد.
بدون تغيير در حوزه مديريت اين شورا، بايد از اين پس از آن به عنوان « شوراي خالي وزارت آموزش و پرورش ياد كرد. »
حافظا ! می خور و رندی کن و خوش باش ولی,
دام تزویر مکن چون دگران " قرآن " را
ولی متاسفانه در کلاس قرآن بچه ها را مجبور به حفظ سوره ها کرده اند.
همين امر باعث شده پسر من از کلاس قرآن بیزار شود و با گریه روزهای قرآن به مدرسه برود .
لطفا بر نحوه ی اجرای کلاس قرآن در بقیه شهرها به جز تهران هم نظارتی داشته باشید.
با سپاس
سلام
از اين خبر متاسف و اندوهگين شدم؛
كاش مي شد كاري كرد و جلوي ويرانگري هايي را گرفت.
اجبار در آموزش تعاليم ديني بازتاب منفی زيادي دارد.
این اجبار در دوره جوانی بروز و ظهور پیدا کرده و به صورت عقده جلوه گری میکند.
اجبار کودکان به حفظ قرآن، منجر به دوری آنان از این يادگيري و انجام تعالیم ديني میشود.
همچنین این اجبار و خشونت در یادگیری تعالیم دینی اثرات جسمانی نامطلوبی همچون سردرد، بی حوصلگی، پرخاشگری نیز در دوره جوانی در پی دارد.
نقش والدين در دخالت صحيح و حساب شده در اين موضوع بسيار مؤثر و بلكه ضروري است.
تـنـها نــه ز ســستي هـنـري سـر نـزد از مـا
در بـي هـنـري نـيـز بـه جــايي نــرسـيـديـم.
سلام علیکم با عرض تاسف و تاثر
کودک معصوم شما نه اولین نفر و نه آخرین قربانی این آشوب نیست. هرچند شاید مدیران و متولیان اینگونه طرح و برنامه ها، چنین حوادث تلخی را نمی بینند و یا در نظر نمی گیرند اما حقیقت انکار ناپذیر است.
امیدوارم روزی شاهد تغییر سبک مدیریت آشفته کشور باشیم.
مدیرانی که به جای تکیه بر نظرات کارشناسی و اجرای قوانین و مصوبات، همواره نظام تعلیم و تربیت کشور و حتی دانش آموزان را فدای حفظ موقعیت خود می کنند، تا بلکه روزی بیشتر حکومت کنند.
در این راه، ارزش های مقدسی چون قرآن و عترت و نماز ابزار فریب و تهدید و تزویر قرار می گیرد.
اما خدا به ایشان وعده داده است :
و لا یزید الظالمین الا خسارا
و العاقبه للمتقین
دشمنان قسم خورده حوزه تعلیم و تربیت اسلامی و نیز انقلاب انقلاب در کمین هستند تا اگر از طریق کنوانسیون ۲۰۳۰ نتوانستند در نظام تعلیم و تربیت رسوخ کنند؛ از طریق فتنه های مذهبی چون بازی دادن عموم مردم در زمین بازی مکاتب و جریان های انحرافی، مکتب اسلام راستین را از مسیر حقیقی دور کنند.
روح ۲۰۳۰ نباید اجازه جولان در این سرزمین مقدس را داشته باشد.
چه مستقیم و چه تلویحی ...
و کل امه قد رفع الله عنهم علم الکتاب
حین نبذوه
و ولاهم عدوهم
حین تولوه عنه
هر ملتی وقتی خودشان به کتاب آسمانی بی اعتنایی کردند، خداوند دانش کتاب را از آنها باز گرفت.
و آنگاه که سلطه و ریاست دشمنان را پذیرفتند،
خداوند دشمن را بر آنان چیره ساخت.
فروع کافی ج ۸ ص ۵۳
به عنوان كارشناس زنگ زدم به مربي قرآن يك مدرسه ابتدايي كه تدريس كتاب درسي قرآن را كاملا كنار گذاشته و فقط طرح حفظ ملي جزء 30 را برگزار مي كند.
پرسيدم : مگر معاونت پرورشي بخشنامه نكرده يك زنگ؟!! با اجازه كي سه سه زنگ را به حفظ قرآن اختصاص دادي ؟!!!
گفت : مگر با يك زنگ كسي حافظ مي شود؟
يك زنگ حفظ مي كنند.
دو زنگ ديگر مرور و پرسش
به خودم گفتم : بالاخره معني « كاتوليك تر ار پاپ » را هم فهميديم.
« كَلِمَهٍ خَبيثهٍ، اُجتُثَّت مِن فَوق الاَرضِ ، ما لَها مِن قَرارٍ »
به نظر می رسد متولیان تصویب طرح خود نیز به بی اعتباری این طرح و فرجام آن واقف بوده اند. از اين رو در اجراي آن راه های فرار از پاسخگویی را با گرفتن نامه تأييد از آقاي وزير پيش بيني كرده اند.
استفاده از ساعت درسي موظف براي اجراي اين طرح كاملا غیر معمول است. و متاسفانه اثرات مخرب آن به نام قرآن نوشته مي شود.
با نهايت تأسف معاونت پرورشي با همدستي شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور و سازمان اوقاف و امور خيريه اقدام به چنين اقدام عجولانه و نابخردانه اي كرده اند.
اما تلفات ناشي از اجبار و شعار آن متوجه درس قرآن است.
مبادرت اين تثليث ظالمانه، بازی فرصت طلبانه اي است كه عواقب ناخوشايند آن هر لحظه بيشتر مي شود.
با تاسف بسیار دستگاه هاي قانونگزاری چون شوراي خالي آموزش و پرورش و سایر نهاد های ذی ربط در برابر این تهاجم سکوت اختيار کرده اند.
طرح ملي حفظ جزء 30 نه تحول بلكه يك بدعت خطرناك تربيتي است كه گريبان در نظام تعليم و تربيت اسلامي را گرفته است.
زير پا نهادن قوانین و مصوبات، مخالف رویکرد جامعه به سوی قانونمداری است. و بايد گفت كاملاً فریب کارانه است و واپسگرایی را احیا می کند.
این طرح نيز مانند طرح ملي نور ( سه سال قبل معاونت پرورشي ) فرجامی جز « ابطال مردمي » ندارد.
اجراي آن در سال 1397 توسط وزارت آموزش و پرورش مخالف بند 7 راهبرد سوم است.
و نيز بند 2 راهبرد دوم نيز در سال 1397 به عنوان زير ساخت و پيشنياز بايد برگزار مي شد، كه نشده است.
لذا اجراي سند مذكور بايد با « يك سال تأخير » برگزار شود. زيرا در سال 1398 بايد بند 2 از راهبرد دوم اجرا شود و طرح ملي حفظ بايد رسال 1399 برگزار گردد.
طرح قبلی ( طرح حفظ نور ) با هزینه چند ده میلیاردی در حالی تعطیل شد که با ثبت نام حدود ۳ و نیم میلیون دانش آموز بی خبر در سامانه حفظ قرآن آن هم به بهانه لبیک به تربیت ده میلیون حافظ بزرگ ترین عوام فریبی چهل سال اخیر این وزارت است.
در حالی که این اعتبارات برای آموزش عمومی قرآن تخصیص داده می شود از آن برای اهداف و اغراض غیر موظف نظام تعلیم و تربیت و بلکه بر علیه آن استفاده می شود.
....
1- اين يك تصميم عام است كه بدون در نظر گرفتن مأموريت ها، وظايف و رسالت هر دستگاه براي همه به شكل يكسان ابلاغ شده است.
حتي بدون در نظر گرفتن سن مخاطب ( از اول دبستان تا دانشجويان فوق ليسانس ) جنس مخاطب، نياز و توان و ذائقه مخاطب و ...
2- با توجه به پيشينه تربيت حافظان كل قرآن در كشور، اگر در بهترين شرايط سالي 2000 حافظ تربيت شود، 5000 سال ديگر به كشور به آمار 10000000 ( ده ميليون ) حافظ كل قرآن خواهيم رسيد.
البته اگر هيچ يك از اين افراد از دنيا نروند !!!!
اگر در بهترين شرايط سالي 2000 حافظ در ایران تربیت شود،
5000 سال ديگر به كشور به آمار 10000000 ( ده ميليون ) حافظ كل قرآن خواهيم رسيد.
علی برکت الله
بر این مغزهای پوسیده و این برنامه ریزی دقیق
1- لطفا مديران و متوليان در حوزه كارشناسي وارد نشوند.
2- زير ساخت هايي مانند وزارت آموزش و پرورش را بر مبناي اسناد تحولي و به ويژه « سياست هاي ابلاغي رهبري » اصلاح و حمايت كنند.
لازمه چنين اقدامي، علاوه بر رعايت تقوا و صداقت، پرهيز از برخورد سطحي و سياسي با موضوع است.
با اين حال طبق همين سند راهبري توسعه آموزش عمومي قرآن هم طرح ملي حفظ بايد در سال 1398 برگزار مي شد. نه سال 97 ( بند 7 راهبرد ملي سوم )
ماده 63- الف- دولت مکلف است برای ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت اقدامات زیر را انجام دهد:
1- اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به نحوی که کلیه اقدامات وزارت آموزش و پرورش براساس این سند انجام شود و اقدامی مغایر با قانون و سند صورت نگیرد.
و نيز بند 2 راهبرد دوم نيز در سال 1397 به عنوان زير ساخت و پيشنياز بايد برگزار مي شد، كه نشده است.
لذا اجراي سند مذكور بايد با « يك سال تأخير » برگزار شود. زيرا در سال 1398 بايد بند 2 از راهبرد دوم اجرا شود و طرح ملي حفظ بايد رسال 1399 برگزار گردد.
وَ قَدْ أَرْعَدُوا وَ أَبْرَقُوا وَ مَعَ هَذَيْنِ الْأَمْرَيْنِ الْفَشَلُ وَ لَسْنَا نُرْعِدُ حَتَّى نُوقِعَ وَ لَا نُسِيلُ حَتَّى نُمْطِرَ
در برابر فتنه ها و تهديدهاي اصحاب جمل فرمودند :
خروشيدند و تهديد کردند، ولی همراه اين دو کار سستي است.
و ما اهلبیت تا چيره نباشيم نمي خروشيم،
و تا نباريم روان نمی گرديم.
«آذرخش» و «تندر» آنان بيباران، و از «رجز خواني» شان ترس و سستي نمايان، ولي آذرخش ما در سيلاب، و سيلاب ما محصول باران، و فريادمان در چكاچك شمشيرهاست.
نهج البلاغه خطبه ۹
لا نسیل حتی نمطر
( ما اهلبیت ) تا نباریم، سیل راه نمی اندازیم.
کنایه از برخی طبل های تو خالی که تنها آمار جعل می کنند.
صلی الله علیک یا امیر المؤمنین
« به نام قرآن عليه قرآن »
است. و اين موضوع از شاخه هاي فتنه دين عليه دين است. بهترين و مؤثرتين روش براي دين گريزي و زمينه سازي براي دين ستيزي نسل آينده انقلاب است.
ظاهرا متوليان چشم بصيرتشان خواب خواب است.
و يا از مبارزه با فتنه خسته شده اند.
« در اروپا که بودم سيستم هاي اجتماعي ـ سياسي و مذهبي را مطالعه کردم و با اصول مذهبي دنياي آنجا و هم چنين تشکيلات فراماسونري آشنا شدم،
طرحي ريختم که عقل سياست مغرب را با خودِ ديانت مغرب در هم آميزم. چنان دانستم که تفسير ايران به صورت اروپا کوشش بي فايده اي است.
از اين رو فکر شرقي مادي را « در لفّافه دين » عرضه داشتم؛ دوستان و مردم معتبري را دعوت کردم و در محفل خصوصي از لزوم پيرايشگري اسلامي سخن راندم ... »
منبع : كتاب الگار ، حامد، ميرزا ملکم خان، ترجمه جهان گير عظيما، تهران، شرکت سهامي انتشار، 1361، ص 14ـ 13.
همچنين اين طرح از مصاديق آشكار اپوتوريسم و فرصت طلبي مديران تماميت خواه و قدرت طلب به شمار مي رود.
منتهي كسي اين آسيب هاي تربيتي و آثار و عواقب آن را كه موجب بروز مشكلات عقيدتي مي شود، نمي بيند.
خود شيفتگي يعني اين كه همواره نيمه پر ليوان را ببينيم.
داستان طرح ملي حفظ جزء 30 همان داستان
« اسب تروا »
است كه در روز روش و توسط افراد بي بصيرت و قانون شكن، نه از ديوارهاي مستحكم و فولادين شهر، بلكه از دروازه اصلي وارد شد.
و شبانگاه آن چه نبايد، رخ داد ...
این طرح با این اوصاف نه حکمت است، نه عزت است و نه مصلحت.
هر دو مهم و اساسي
ولي هر دو « بي پاسخ »
اصرار بر تکرار اشتباهات پرهزینه و بی نتیجه تمامی ندارد.
شعارهای زیبا و بی مغز که فاقد حداقل چیستی و چرایی است همواره بیخ ریش فرهنگ کشور آویزان است.
کاش قبل از آنکه در طرح جنات ( حرم تا حرم ) دو طرف اتوبان را از تهران تا قم رادر طولدو دهه درختکاری کنند ( ۲۶۵ کیلومتر رفت و برگشت ) ابتدا اجرای آزمایشی کرده بودند.
از آن طرح ملی ۲۰ ساله چه به جای ماند ؟
هیچ
شورای توسعه فرهنگ قرآنی رسما طرح ملی حفظ جزء ۳۰ را به بهانه آماده نبودن امکانات به سال بعد موکول کرد.
این یعنی اعلان شکست رسمی طرحدر آموزش و پرورش
این یعنی حیف و میل صدها میلیارد تومان اعتبارات آموزش عمومی قرآن
این یعنی ضربه شدید و جبران ناپذیر بر پیکر نحیف و رنجور آموزش قرآن وزارت آموزش و پرورش
این یعنی اختلال در نظام آموزش رسمی کشور
فاعتبرو یا اولی الابصار !!!
سوره حشر ۲
اصرار بر تکرار اشتباهات پرهزینه و بی نتیجه تمامی ندارد.
شعارهای زیبا و بی مغز که فاقد حداقل چیستی و چرایی است همواره بیخ ریش فرهنگ کشور آویزان است.
کاش قبل از آنکه در طرح جنات ( حرم تا حرم ) دو طرف اتوبان را از تهران تا قم رادر طولدو دهه درختکاری کنند ( ۲۶۵ کیلومتر رفت و برگشت ) ابتدا اجرای آزمایشی کرده بودند.
از آن طرح ملی ۲۰ ساله چه به جای ماند ؟
هیچ
شورای توسعه فرهنگ قرآنی رسما طرح ملی حفظ جزء ۳۰ را به بهانه آماده نبودن امکانات به سال بعد موکول کرد.
این یعنی اعلان شکست رسمی طرحدر آموزش و پرورش
این یعنی حیف و میل صدها میلیارد تومان اعتبارات آموزش عمومی قرآن
این یعنی ضربه شدید و جبران ناپذیر بر پیکر نحیف و رنجور آموزش قرآن وزارت آموزش و پرورش
این یعنی اختلال در نظام آموزش رسمی کشور
فاعتبرو یا اولی الابصار !!!
سوره حشر ۲
اگر چنين است بنده هم به آقاي وزير تبريك مي گويم.
اما چه خوب مي شد اگر شم اسامي مبارك خود و نام شهر و مناطق و مدارستان را هم اعلام مي فرموديد تا صدق گفتارتان بر همه معلوم شود.
متشكرم
صفتی است که انسان را در دیدهها خوار، و در نظرها بیوقع و بیارزش میسازد.
و سرمایه خجالت و شرمندگی، و باعث دل شکستگی و رنج و اندوه میگردد.
سبب و اساس ریختن آبرو در نزد خلق خدا، و باعث سیاهروئی دنیا و آخرت است.
و آیات در مذمّت این صفت بسیار، و احادیث در نکوهش آن بیشمار است.
خداوند کریم میفرماید :
« انَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ »
این است و جز این نیست که : به دروغ، افترا میبندند کسانی که ایمان به خدا ندارند. »
سوره نحل / 105
« هرگاه مؤمنی بدون عذر شرعی، دروغ بگوید، هفتاد هزار فرشته بر او لعنت میکنند. و از دل او تعفّن و گندی بلند میشود و میرود تا به عرش میرسد. »
و از آن حضرت پرسیدند :
« آیا ممکن است مؤمن، ترسو باشد؟
فرمودند : بلی.
عرض کردند : ممکن است مومن بخیل باشد؟
فرمود : بلی.
عرض شد : ممکن است مؤمن دروغگو باشد؟
فرمود: « نه »
« وای بر کسی که سخن گوید به دروغ، تا حاضران را بخنداند. وای بر او ، وای بر او ، وای بر او.»
هم او فرمود :
« شما را خبر دهم به بزرگترین گناهان کبیره، و آن شرک به خدا، و آزردن والدین، و دروغ است.»
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) فرمود :
«بندهای مزّه ایمان را نمییابد تا دروغ را ترک کند، خواه دروغ از روی شوخی و هزل باشد یا از جدّ. »
اما در پاسخ اين ادعايتان، از آيه 81 سوره زخرف مدد مي گيرم :
« قُل إِن کانَ لِلرَّحمنِ وَلَدٌ ، فَأَنَا أَوَّلُ العابِدينَ »
بگو ( اي پيامير ) اگر برای خدای رحمان فرزندی بود خود من نخستین پرستنده ( او ) بودم.
يعني : اگر شما واقعاً راست مي گوييد كه توانسته ايد حافظ قرآن تربيت كنيد، من اولين ايمان آورده به شما خواهم بود.
وزیر و معاون پرورشی اش مجری وظایف و مأموریت های وزارت ارشاد و سازمان اوقاف و سازمان تبلیغات اسلامی می شوند.
فقط برای یک مشت دلار ( چند ده میلیارد )
آتش به خیمه قرآن ۱۴ میلیون دانش آموز زده اند.
گفت اول دفع شرّ مـوش كـن،
وانـگهي در جـمـع گـنـدم جـوش كـن
گر نه موشي دزد در انبار ماست
گـنـدم اعمال چل ساله كـجاست ؟!!
اگر يك مدير كارشناس و خبره چنين موضوعي نيست، لاجرم بايد به كار كارشناسي اعتقاد راسخ داشته باشد.
و الا مي شود همين ...
آموزش و پرورش قطب اصلي و محور اساسي تربيت ديني نسل آينده است. ( بايد دقت شود. )
این شومترین سندی است که در حق یک درس در وزارت آموزش و پرورش انجام می شود؛
این چیزی که باید از آن به عنوان معامله قرن در وزارت آموزش و پرورش نام برده شود، در ادامه تقلید و تائید ...
و به رغم سلطه رسانهای و فضای روانی حاکم و نیز سکوت مصلحت اندیشانه متولیان امور نشان می دهد در پستوی قدرت سعی در تبدیل این گونه مسائل به قضایای اعتقادی و دینی و ملی است.
آنان كه انديشه تربيت ده ميليون حافظ قرآن را با اجراي طرح ملي حفظ جزء 30 در سر مي پرورانند، بداند :
در كنار رويش هاي اندك، ريزش هاي فراوان را هم ببينيد.
در كنار شناسايي نخبه هاي معدود و محدود حفظ قرآن، نا اميدان و دين گريزان را هم ببينيد.
نه تنها هدفگذاري شما غلط است،بلكه توان محاسبه ساده اينگونه امور را هم نداريد.
مشكل طراحان اين طرح و برنامه ها اين است كه
اولا - مباني آموزش قرآن را چه از منظر قرآن و روايات و چه از منظر روان شناسي يادگيري و تربيتي نمي شناسند.
ثانيا - اعتقادي به كاربرد پژوهش هاي قراني در اين زمينه ندارند.
راهكار اين موضوع در پاسخ به دو سؤال زير است :
1- منظور از تعليم قرآن چيست؟
2- مقصود از حفظ قرآن چيست؟
وقتي افراد صاحب نفوذ و قدرت، « قرآن کتاب هدایت است. » را ناديده مي گيدند، مي شوند مصداق آيه :
« إِنَّ المُلوکَ إِذا دَخَلوا قَریَةً أَفسَدوها
وَ جَعَلوا أَعِزَّةَ أَهلِها أَذِلَّةً
وَ کَذلِکَ یَفعَلونَ؛
پادشاهان، چون به شهرى درآیند
آن را تباه و عزیزانش را خوار مىگردانند
و اینگونه مىکنند. »
سوره نمل/ آيه ۳۴
خانواده ها نگران دین گریزی کودکان خود هستند.
می گویند بچه ها تمایلی به مدرسه رفتن ندارند.
کاش مسببان این طرح دانش آموزان مدارس را قربانی امیال و آرزوهای فروخفته و بر باد رفته خود نمی کردند.
این که نظام تعلیم و تربیت کشور را یکجا و یکشبه عرصه تبلیغ و ترویج انواع طرح و برنامه های پر سر و صدا اما بی خاصیت و بلکه آسیب زا و غیرقابل جبران کنیم هنر نیست.
آینده همه چیز را به ملت نشان خواهد داد.
اما آنروز برای متولیان نظام خیلی دیر است.
1-اگر آموزش روخوانی برخواندن معلم استوار باشد و قرآن آموزان به صورت طوطی وار تکرارکنند،آموزش روخوانی نیست.
2-اگر آموزش قرآن به جای مهارت محوری مبتنی برقاعده محوری باشد آموزش روخوانی نیست..
3-حفظ پیام های قرآنی آموزش روخوانی نیست .
4- حفظ آیات قرآن قبل از آموزش روخوانی اشتباه است .
5- قراردادن ساعت آموزش قرآن در ساعات پایانی برنامه کلاسی اشتباه مسلم است .
6-فاصله افتادن بین ساعات آموزش روخوانی دربرنامه درسی اشتباه است .آموزش روخوانی قرآن باید مستمر باشد .(طرح 33روزه )
7- تدریس فردی به غیر از معلم پایه برای آموزش روخوانی قرآن مخصوصا در دوره اول ابتدایی اشتباه است.
14-از ساعت قرآن برای آموزش دروس دیگرحتی حفظ قرآن استفاده کردن، اشتباه بزرگی است واشکال شرعی دارد .
معلم قرآن مدرسه می گفت : دانش آموزان حفظ را بیش از روخوانی دوست دارند ...
در حالی که طبق تمامی اسناد تحولی ( از ماده ۶۳ قانون برنامه ششم توسعه گرفته تا راهکار ۳-۱ سند تحول بنیادین و بند ۴-۴ سیاست های ابلاغی رهبری و ... ) همه یک چیز می گویند آموزش روخوانی و روان خوانی
دقیقا اتفاقی شبیه جنگ وزیر با مافیای کنکور در رسانه ملی
با این تفاوت که قرآن مدرسه حامی چندانی ندارد.
و جنگ به نفع ارگان هایی چون ارشاد و اوقاف و سازمان تبلیغات در حال پیشرفت.
فذکر
ان الذکر تنفس المؤمنین
آيا اين بود مفهوم « اختياري » بودن طرح ؟!
چه كسي بر 568 هزار كلاس درسي كه به اجبار مجري طرح ملي حفظ شما شده اند، « نظارت » مي كند؟
وقتی طرحی به آخر عاقبت جوانب اجرا
از جمله نظارت و ارزیابی آن نمی اندیشد،
می شود :
اثمهما اکبر من نفعهما
( ضررش بیش از منفعتش می شود. )
اولا مگر دانش آموزان دچار آلزایمر هستند؟!!!!!
ثانیا استاد مرتضی جاوید یک استاد زبان انگلیسی است.
روش ایشان کدینگ کلمات انگلیسی برای تثبیت در حافظه است.
که البته به این روش تنها ده درصد می توان لغات را به ذهن سپرد.
ثالثا قرآن کتاب هدایت و زندگی است,
آنرا به ابزاری برای تقویت حافظه مبدل نکنید.
فلینظر الانسان الی طعامه
انسان باید در غذایش بنگرد.
طرح ملی حفظ جزء ۳۰ غذایی است که شورای توسعه برای ۱۴ میلیون دانش آموز پخته است.
آیا نباید در این غذا و خواص و فواید و احیانا ضرر و زیان آن در کودکان این سرزمین بنگرد؟!!!
یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا
این که پس از یکسال سازمان پژوهش ابراز بی اطلاعی و حتی گله و شکایت از شورای توسعه و معاونت پرورشی دارد، اگر درست باشد باید گفت چرا شورای توسعه مرتکب چنین تخلفی شده است.
همچنین شورای عالی آموزش و پرورش نباید در برابر نقض مصوبه ۸۲۸ ، با سکوت خود مسامحه کاری و کوتاهی کند که در این صورت شریک جرم در تضییع حقوق ۱۴ میلیون دانش آموز در عرصه سال است.
اما همواره موضوع تحریف شده رهبر معظمانقلاب درباره تربیت ده میلیون حافظ قرآن را محور طرح به اصطلاح ملی خود قرار داده اند.
یعنی یک فریبکاری عامدانه
فصل الخطاب این ماجرا :
۱- بند الف ماده ۶۳ قانون برنامه ششم توسعه
۲- مصوبه ۸۲۸ شورای عالی آموزش و پرورش
۳- راهکار ۳-۱ سند تحول بنیادین
۴- بند ۴-۴ سیاست های ابلاغی رهبری به وزارت آ.پ
۵- سند راهبردی توسعه فرهنگ قرآنی کشور ( بند ۷ راهبرد سوم و بند ۲ راهبرد دوم و ... )
۶- سند برنامه درسی ملی ( حوزه دوم )
۷- اهداف مصوب آموزش عمومی قرآن ( اهداف نه گانه )
۸- مصوبه ۸۲۸ شورای عالی آموزش و پرورش
۹- برنامه درسی مصوب آموزش قرآن
« اگر میخواهید حقیقتی را خراب کنید، خوب به آن حمله نکنید،
بد از آن دفاع کنید. »
به گمانم حکایت طرح حفظ جزء ۳۰ در مدارس حکایتی آشنا و تکراری در همین ردیف است.
کسانی که این همه سال وقت گذاشتند و اسناد را تولید و تدوین و تصویب کردند و گوش فلک را با شعار این سند و آن سند ملی کر کردند ( و البته پول های زیادی هم هزینه شد. ) امروز با تایید و مشارکت چنین طرح های مسئله داری تمام رشته ها را پنبه کرده اند.
مانند اهداف آموزش عمومی سند تحول بنیادین سند راهبردی توسعه و ...
و البته عده ای هم سکوت را بر دفاع از منافع ملی و عمومی و اجرای عدالت ترجیح داده اند.
جزاک الله خیر الاجزاء
« اگر میخواهید حقیقتی را خراب کنید، خوب به آن حمله نکنید،
بد از آن دفاع کنید. »
به گمانم حکایت طرح حفظ جزء ۳۰ در مدارس حکایتی آشنا و تکراری در همین ردیف است.
از شبکه های سیما برنامه ای به نام بشارت پخش می شود که در آن گزارش هایی از طرح حفظ جزء ۳۰ در مدارس پخش می شود.
در این برنامه ها روی دو جمله توسط معلمان و دانش آموزان کلاس مرتبا تاکید می شود :
- الان زنگ قرآن مدرسه هست
- بچه ها حفظ را بیش از روخوانی دوست دارند.
و این همان سناریوی حذف زنگ قرآن به بهانه طرح ملی حفظ جزء ۳۰ است.
و صدا و سیما مجری این سناریوی خطرناک و غیرقانونی است.
این سناریو از قبل با صدور غیرقانونی دستور العمل حفظ و اختصاص یک ساعت درس قرآن به این طرح شروع و با شیوه های نامناسب ادامه یافته است.
در قبال اعتراض مدرسین و معلمین گفتند آقای نباتی خودشان از حامیان طرح هستند و قرار است به شیراز بیایند.
متاسفانه بعدها متوجه نادرستی این ادعا شدیم.
اجرای کلیه طرح های فوق برنامه طبق مصوبه ۸۲۸ منوط به تایید رسمی سازمان پژوهش است.
سند تحولی که نتیجه اش به حذف زنگ قرآن بیانجامد،
چه تفاوتی با سند ۲۰۳۰ دارد؟!!
اگر به راستی آینده تربیت دینی و قرآنی کودکان عزیزمان را بر منافع حزبی و سیاسی ترجیح دهید، آنوقت میتوانیم باز هم ادعای انقلابی بودن داشته باشیم.
اما همواره موضوع تحریف شده رهبر معظمانقلاب درباره تربیت ده میلیون حافظ قرآن را محور طرح به اصطلاح ملی خود قرار داده اند.
یعنی یک فریبکاری عامدانه
اگر این اعتبارات آموزش عمومی است, چرا مشروط و برای طرح ملی حفظ داده می شود؟!!
اگر برای آموزش عمومی قرآن است، چرا به معاونت پرورشی که کارش نخبه گزینی و فعالیت های تبلیغی و ترویجی است تعلق می گیرد؟ پس سهم آموزش عمومی قرآن در وزارت آموزش و پرورش چه می شود؟!!
اگر این طرح وظیفه سازمان اوقاف و ارشاد است، ساعت درسی و آموزشی سما به اجرای ای طرح فوق برنامه ارگان دیگری تعلق می گیرد؟!!
و ...
امید است در چهل سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی، شاهد تجدید نظر جدی در اجرای عدالت در ارکان و قوای حکومتی و دولتی باشیم. زیرا :
" الناس علی دین ملوکهم "
ظاهرا اینگونه خط و مشی های شعاری و پوپولیستی حد یقفی ندارد.
واضعان اسناد و قوانين، نبايد بر خلاف آنچه تصويب كرده اند عمل كنند؛ و الّا مصداق آيه 44 بقره خواهند بود :
أَتَـأمُـرونَ النّاسَ بِالبِرِّ
وَ تَنـسَونَ اَنـفُـسَكُم
وَ أَنتُم تَتـلونَ الكِتابَ،
أَ فَـلا تَـعــقِــلـونَ
دو صد گفته چون نيم كردار نيست.
به عنوان مثال : در پایگاه ویژه در شهر الطبقه در فاصله 55 کیلومتری از شهر رقه که فرودگاه نظامی رقه قرار داشت، کودکاني ربوده شده را به جای مدرسه رفتن در مساجد حفظ قرآن می آموختند. پس از انتخاب کودکان از جلسات حفظ قرآن در مساجد آنان را در یک دوره 45 روزه به پایگاه الطبقه برده و تحت آموزش های مذهبی قرار می داد. سپس کودکان سه ماه تحت آموزش نظامی قرار گرفته و در صورتی این دوره پایان می یافت که شرکت کنندگان در پایان دوره بتوانند سر یکی از قربانیان را از سر جدا کنند.
در صورت عدم حفظ قرآن کریم، كودكان را مورد ضرب و شتم قرار داده و شکنجه می كردند. داعش با این قبیل اقدامات و آموزش ها، قصد داشت چهره اسلام را با نام اسلام در ذهن این کودکان تخریب کرده و بتواند از آنها در آینده استفاده ابزاری در راستای اهداف خود داشته باشد.
( تسنيم / شناسه خبر : ۴۱۴۹۵۳ )
حقوق دانش آموزان در اين طرح و برنامه ها كجا و چگونه رعايت مي شود؟
آيا افزايش بيش از حد محتواي آموزش قرآن ( هر پايه حدود 100 صفحه كتاب درسي ) معقول است؟!
مشخصات طرح ملي حفظ جزء 30
حفظ 24 صفحه از قرآن ( بيش ترين صفحات در جزء 30 قرار دارد. )
حفظ 38 سوره ( 37 سوره + سوره حمد = بيش ترين سوره ها )
564 آيه ( بيش ترين آيات در اين جزء قرار دارد. )
به نظر مي رسد هيچكس مدافع حقوق دانش آموزان نيست. چرا ؟!!!!
چه كسي از حقوق 14 ميليون دانش آموز در اين عرصه هجمه طرح هاي اغلب غيرعلمي، غيرقانوني و ظالمانه و تحميلي از كودكان معصوم دفاع مي كند؟
نه شوراي عالي وزارت آموزش و پرورش و نه هيچ مسئول ديگري حاضر به پاسخگویی نيستند. شاید به دلیل ناآگاهی ایشان از درک عمق حادثه
به همین دلیل هم هیچ یک از معظمین احساس نگرانی نمی کنند.
خبرگزاري ها به دلايل مشخص در سکوت محض رسانه ای، از انتشار واقعیت سرباز می زند.
مدبران مشغول آمار تراشي و تدارک جشن بزرگ آخر سال، به دنبال ثبت رکورد در ایران و جهان و احیانا در کتاب گینس هستند.
و مدارس و مربیان
مشغول آزار جسمی و روحي كودكان
به نام طرح اجباری حفظ قرآن
و كودكان معصوم
كه نبايد فرياد بزنند. ...
همان طور كه كودك مريض را بايد پيش متخصص كودكان برد ( و نه نه دامپزشك )؛ مديريت موجود درك درست و اطلاعات دقيقي از كاستي ها و علل و عوامل آن ندارند.
اگر مي خواهيد به آموزش عمومي قرآن خدمت كنيد : « لطفا از در وارد شويد. »
سپاس فراوان
مدعیان طرح ملی حفظ جزء ۳۰ « هیچگاه به وجود سند سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری در وزارت آموزش و پرورش اذعان و اقرار نکرده اند. »
( حتی یکبار به وجود چنین سندی هم اشاره هم نداشته اند. )
اما همواره ( موضوع تحریف شده ) سخنان رهبر معظم انقلاب درباره تربیت ده میلیون حافظ قرآن را محور طرح به اصطلاح ملی حفظ جزء ۳۰ خود قرار داده اند.
واقعاً این نوع برخورد زيبنده قرآن و نظام انقلاب اسلامي و جامعه قرآني كشور است؟!!
و قال الرسول يارب !
ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا
خانه ات آباد ویرانم مکـــــــــن
عاقبت از گوشه گیرانم مکــن
واي اگر یک دم فراموشم کنــــی
از بیان صدق، خاموشم کنـــی
گر چه تعلیمات مردم واجب است
تزکیه قبل از تعلم واجب است.
تربیت یعنی که خود را ساختن
بعد از آن بر دیگران پرداختن
یک مسلمان آن زمان کامل شود
که علوم وحی را عامل شود
نص قرآن مبین جز وحی نیست
آیه ای خالی ز امر و نهی نیست
با چراغ وحی بنگر راه را
تا ببینی هر قدم الله را
گر مسلمانی سر تسلیم کو
سجده ای هم سنگ ابراهیم کو
ساقی سرمست ما دیوانه نیست
سرگذشت انبیاء افسانه نیست
زيرا آموزش و پرورش خودش برنامه درسي و رسمي دارد. ضرورتي ندارد كه كميت ها را افزايش دهيم. بلكه بايد از او مطالبه اهداف خواسته شده را داشته باشيم.
طرح را در جايي اجرا كنيد كه فاقد برنامه و طرح قرآني است.
در واقع چگونه ممكن است در 24 ساعت درسي مدارس كه براي هر زنگ محتوا و كتاب درسي پيش بيني شده، اين همه طرح غيراصولي و غير مصوب را هم اضافه نمود؟!!!!
راه معقول تغيير نگرش به سمت بالابردن كيفيت آموزش و تربيت قرآني است.
يقينا اين سخنان از روي دلسوزي و نيز تخصص شماست.
اي كاش كساني كه در شيپور تبليغ و ترويج اين طرح مي دمند، لحظه اي دست از شيپور زدن برداشته و كمي گوش كنند كه اين دلسوزان با ايشان چه مي گويند.
چرا در سایر دروس این همه بر مهارت تفکر تاکید می شود،
اما درباره قرآن، حافظه محوری اولویت وزارت آموزش و پرورش می شود؟!!
این در حالی است که اسناد تحولی و جدول الگوی هدف گذاری بر ارتباط کودک با چهار عرصه خود، خدا، خلق و خلقت با بهره گیری از ۵ عنصر تفکر و تعقل، ایمان و باور، علم، عمل، اخلاق در همه دروس تاکید دارد.
سیاست یک بام و دو هوای آقای وزیر خلاف موازین قانونی و " مشکوک " است.
برای آموزش قرآن کشور متاسفم
تصمیم سازی و تخصیص اعتبارات توسط گروهی مافیایی و برای اهداف خاص و سلیقه ای انجام می گیرد.
این روابط پشت پرده مانع اجرای حداقلی ضوابط و مستندات قانون است. به طوری که ۱۰۰ تصمیمات و اعتبارات صرف شبکه های درهم تنیده و مافیایی و البته ناکارآمد می شود.
علی رغم ارائه گزارش های ساختگی و سراسر کذب، از جرائد و مطبوعات و رسانه ها سهم واقعی آموزش عمومی قرآن دانش آموزان از این مافیای ملی، صفر ریال است.
دهه پنجم انقلاب اسلامی : نه به مافیای ملی قرآنی
در كشور من :
نه تنها به نام وزارت آموزش و پرورش و آموزش عمومي قرآن بودجه هاي 200 ميلياردي دريافت مي كنند.
....
بلكه از همان اعتبارات براي بسيج همه امكانات داخلي و خارجي براي نابودي آموزش رسمي قرآن استفاده مي كنند.
و هر جا هم مي نشينند سخن از ناكارآمدي نظام رسمي مي گويند.
اما هرگز كسي نمي پرسيد كه شما خودتان بايد پاسخگو باشيد و نه پرسشگر
آقای بطحایی
....
تاریخ قضاوت خواهد کرد.
آقای نباتی!!! شما هم که ظاهرا خیلی آماده هستید که خودتان با اسامی مستعار بر علیه حفظ قرآن، مطلب می نویسید و خودتان پاسخ می دهید.
واقعا که مثلا مولف کتاب قرآن هم هستید.