«منشور حقوق شهروندی» برنامه و خط مشی ئی است که رئیسجمهور که در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران بر پشتیبانی از حق، گسترش عدالت و حمایت از آزادی و کرامت انسانی افراد و حقوق ملت در قانون اساسی به خداوند سوگند یادکرده است؛ و بهموجب اصول ۱۱۳ و ۱۲۱، مسئولیت اجرا و پاسداری از قانون اساسی را بر عهده دارد برای رعایت و پیشبرد حقوق اساسی ملت ایران اعلام نموده است و شامل مجموعهای از حقوق شهروندی است که یا در منابع نظام حقوقی ایران شناسایی شدهاند و یا دولت برای شناسایی، ایجاد، تحقق و اجرای آنها از طریق اصلاح و توسعه نظام حقوقی و تدوین و پیگیری تصویب لوایح قانونی یا هرگونه تدبیر یا اقدام قانونی لازم تلاش جدی و فراگیر خود را معمول خواهد داشت.
تسهیل در تحقق حقوق شهروندی از یک سو به آگاهی شهروندان و از سوی دیگر به بسترسازی دولت نیاز دارد،علاوه بر این برای تحقق بهتر این هدف در هر حوزه ای همکاری و مشارکت مردم و به خصوص سازمانهای مردمنهاد و تشکل های مدنی و رسانه های تخصصی آن حوزه جهت مطالبه گری و ایجاد شفافیت ضروری است و به عبارت دیگر و به قول حضرت مولانا: "تا نگرید طفل کی نوشد لبن"... و اگر این حقوق در هر حوزه ای مطالبه نشود، تحقق آن نیز یا به تعویق می افتد یا به طور کلی به فراموشی سپرده می شود، ضمن تقدیر از رسانه ی مطالبه گر و شفاف صدای معلم که تاکنون گام های ازرشمندی به خصوص در حوزه آموزش و پرورش در جهت ارتقای آگاهی جامعه فرهنگیان سراسر کشور در زمینه ی حقوق شهروندی برداشته است و جناب آقای پورسلیمان/ مدیر محترم گروه صدای معلم که با مطلب قابل توجه و قابل تأمل تحت عنوان "منشور حقوق شهروندی ؛ آموزش و پرورش و لزوم بازخوانی نقش مدرسه" چراغ اول در این حوزه را روشن نموده اند، نگارنده نیز به سهم خود به عنوان یک عضو کوچک این خانواده بزرگ سعی در مشارکت در فرآیند مطالبه گری در این زمینه دارد، مطابق بند 4 از بخش "سازوکار اجرا و نظارت بر حسن اجرای حقوق شهروندی" وزارت خانههای آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فنآوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای آشنایی هرچه بیشتر دانش آموزان و دانشجویان با آموزههای حقوق شهروندی، ترتیبات لازم را اتخاذ مینمایند. توجه به سازوکار اجرایی شدن منشور حقوق شهروندی و ممانعت از ایجاد محیط نامساعد و رشد رذایل اخلاقی در ادارات و بخش ستادی آموزش و پرورش امری ضروری است
اما نکته قابل تأمل اینجاست که نهادی که قرار است در راه آشنایی هرچه بیشتر دانش آموزان و دانشجویان دانشگاه های تربیت معلم نقش موثر ایفا کند،خود چه میزان پایبند مراعات حقوق شهروندی در حوزه ی مرتبط با خود اعم از دانش آموزان، اولیاء و جامعه ی فرهنگیان است؟!
از آنجا که فرآیند انجام امور در سیستم آموزش و پرورش سالهای متمادیست که از بالا به پایین و بخش نامه ایست! هر تحولی در این زمینه با تصمیم متولیان ستادی شکل می گیرد و فارغ از صحیح یا عدم صحیح بودن این فرآیند که خود جای بررسی و آسیب شناسی مفصل دارد، نکته ی دیگر صلاحیت بخش ستادی جهت اجرای منشور حقوق شهروندی است . واکاوی و آسیب شناسی موانع موجود بر سر راه تحقق برخی از مواد حقوق شهروندی در بخش ستادی و اداری آموزش وپرورش که قاعدتاً تصمیم ساز و تصمیم گیران این حوزه هستند،با هدف آگاهی بخشی و اشراف بر وضعیت موجود ضروری است. از آنجا که واکاوی کامل همه ی بندهای مدنطر نگارنده در این مقال نمی گنجد، به صورت سلسله نوشتارهایی در ارتباط با حقوق شهروندی در آموزش وپرورش عرضه می گردد :
*دروغ یکی از آفت های تحقق حقوق شهروندی در ادارات!
الف- حق حیات، سلامت و کیفیت زندگی
مطابق ماده ۶- حقوق شهروندی شهروندان حق دارند از محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی و دینی و تعالی معنوی برخوردار شوند. دولت همه امکانات خود را برای تأمین شرایط لازم جهت بهرهمندی از این حق به کار میگیرد و با مفاسد اخلاقی از جمله دروغ، ریا، تملق، نابردباری، بیتفاوتی، تنفر، بیاعتمادی، افراطگری و نفاق در جامعه مبارزه میکند.
بر اساس بند 6 منشور حقوق شهروندی برخورداری از محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی و دینی وتعالی معنوی حق شهروندان است و آموزش و پرورش به عنوان نهاد فرهنگ ساز در این زمینه نقش مهمی در تربیت دانش آموزان دارد .
در این بند دولت مکلف به به کارگیری همه ی امکانات خود برای مبارزه بامفاسد اخلاقی از جمله "دروغ" شده است؛ در ميان گناهان زبان همچون تهمت، غيبت، دشنام و ناسزا و مانند آنها، دروغ بزرگ ترين گناه شمرده مي شود؛ زيرا کليد بسياري از گناهان ديگ رو سایر مفاسد اخلاقی است. از همين رو، رسول خدا(ص) در خطبه اش فرموده است: و من اعظم خطايا اللسان الکذب؛ از بزرگ ترين گناهان زبان، دروغگويي است. (بحار الانوار ج 21 ص 211(
دروغ ادعای باطلی است که گوینده، عمداً آن را به عنوان حقیقت بیان میکند. دروغگویی معمولاً به منظور کلاهبرداری یا فریب یا جلوگیری از وضعیتی که برای دروغگو نامطلوب است، رخ میدهد. دروغ میتواند باعث بیاعتمادی شود.
دروغ از گناهان کبیره در اسلام محسوب میگردد. در روایتی از معصوم گناهان بزرگی چون دزدی و زنا ذکر شده که ممکن است مؤمن در حالتی دچار آن گردد (و توبه کند)، اما دروغ گویی با مسلمانی قابل جمع نیست . در آثار مکتوب کهن فارسی از اهورامزدا خواسته میشود که «ما را از دروج ( دروغ ) دور بدار».
بنابراین اخلاق ایرانی از آغاز با این پدیده در مبارزه بوده است چندان که آن را به «دیو دروغ» تشبیه کردهاند. برای مثال در کلیله و دمنه، همچنین در قابوسنامه، کیمیای سعادت و اخلاق ناصری بر این موضوع بسیار تأکید شده است.
علی رغم مذمومیت این پدیده از جهات مختلف متأسفانه یکی ازرایج ترین مفاسد در برخی از سیستم های اداری "دروغ"است ؛ به عنوان مثال در ارائه آمارهای غیرواقعی و کاذب در برخی از سیستم های اداری و ملزم شدن کارشناسان یک اداره از سوی رئیس به تهیه و تدوین خلق الساعه نمودارها و آمارهایی که بیشترین کاربردشان سرپوش گذاشتن بر ضعف های موجود و صیانت از جایگاه مسوول آن اداره و مطلوب جلوه دادن اموری است که در عمل با وضعیت موجود جامعه هدف، فاصله ی بسیاری دارد .
به عنوان مثال در حوزه ی آموزش خانواده ها،آمارها بسیار مطلوب و تحسین برانگیز است اما در عمل وضعیت موجود و رشد روز افزون طلاق و اعتیاد و خشونت و...کاملاً نشانگر خلاء مشهود در این زمینه است و یا آمارهای مختلفی که همگی مبنی بر بهبود امور در ابعاد کمی و کیفی است اما باواقعیت موجود تناقض آشکاری دارد ! و گاهی در این فرآیند اگر کارشناسی هم بر اساس عقاید و باورهای خودکوچکترین انتقاد و اعتراضی هم به داشته باشد و یا در تهیه و تدوین آمارهای کذب مشارکت نکند،برخلاف فضائل اخلاقی انگ "کم کاری و کار نکردن وحاشیه ساز بودن "به وی زده می شود و آماج غیبت و تهمت و بی اعتمادی قرارخواهد گرفت و سیستم سعی بر حذف این وصله ی ناجور از بخش ستادی می کند و این سوال اینجا پیش می آید :
مرجع صلاحیت دار بررسی تضییع حقوق شهروندی در ادارات آموزش و پرورش کجاست؟!
و از کجا می شود مطمئن شد که به قول پروین اعتصامی:" والی خود در خانه خمار نیست"؟!یکی دیگر از مصادیق دروغ در برخی ادارات،اطلاق نمودن عناوینی دروغ همچون دکتر و...بدون اخذ درجه ی دکتری است که اپیدمی شده است و گاهی در یک اداره مشتمل بر رئیس اداره وکارشناسان همه بدون اینکه مدرک دکتری اخذ نموده باشند، همگی دکتر اطلاق می شوند.
و مصادیق دیگری را نیز می توان برشمرد که در این مقال نمی گنجد .
بیش فعالی و کمبود توجه یک فرد مسوول در سیستم اداری یکی از دلایل اقدام به دروغ از سوی برخی افراد در سیستم اداری است و از سوی دیگر ،لایه ی درونی شخصیت کسی که دروغ می گوید و نیاز به جمع آوری تمجید و تحسین است .کمبود اعتماد به نفس در آن شخص و احساس خود کم بینی است . افرادی که با تضییع حقوق شهروندی به انحاء مختلف اقدام به ارائه آمار دروغ می کنند و یا از عناوین کاذب برای خود استفاده می کنند یا با نسبت دادن اتهامات دروغ وکاذب به دیگران به خصوص منتقدین خود و ترویج آن،اقدام به تخریب می کنند،محتاج هستند که دیگران از آنها تعریف کنند و مورد تحسین قرار بگیرند اما حاضر نیستند برای رسیدن به این جایگاه تلاش کنند.
بدون هیچ تلاشی دوست دارند مورد تمجید قرار بگیرند و محبوب شوند. افرادی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند و از کفایت کافی برخوردار نیستند، با دروغ گویی به طور موقت می توانند اعتماد به نفس پیدا کنند و احساس بی کفایتی نداشته باشند و به طور موقت خلاء های خود را برطرف سازند.
یکی دیگر از دلایل دروغ گویی این اشخاص احاطه داشتن و کنترل همه چیز است در حالی که به طور معمول دارای این قدرت نیستند که زیرمجموعه خود را وادار به انجام کاری کنند، از ابزار دروغ استفاده می کنند و خود این دروغ گویی منجر به بی اعتمادی همکاران به وی و حتی سیستمی که مسوولیتی را به وی محول نموده هم می شود ؛ به عنوان مثال رئیس اداره ای که برای احاطه بر همکاران زیرمجموعه ی خود، برگزاری جلسه ای بدون حضور خود را متصور نیست و یا جابه جایی میز اداری یک کارشناس زیرمجموعه ی خود را برنمی تابد و ترجیح می دهد که صفحه ی نمایش رایانه مورد استفاده ی کارشناس در معرض دید وی باشد، در واقع تمایل به احاطه داشتن همه چیز در پیرامون خود دارد و از دلایل کذب جهت توجیه این اقدام خود استفاده می کند!!
توجه به سازوکار اجرایی شدن منشور حقوق شهروندی و ممانعت از ایجاد محیط نامساعد و رشد رذایل اخلاقی در ادارات و بخش ستادی آموزش و پرورش امری ضروری است و اینکه تدبیر دولت جهت ساماندهی امکانات خود را برای تأمین شرایط لازم جهت بهرهمندی از این حق چیست؟! و چگونه مفاسد اخلاقی ازجمله دروغ، غیبت، تهمت،تجسس، ریا، تملق، نابردباری، بیتفاوتی، تنفر، بیاعتمادی، افراطگری و نفاق باید در جامعه و به صورت ویژه در بخش ستادی و اجرایی نهاد فرهنگ ساز آموزش و پرورش ریشه کن شود؟!
اعضای سازمان های مردم نهاد یا سمن ها نیز که نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین افراد جامعه و قوای حاکم ایفا می کنند. و سازمان های غیردولتی از مهمترین و موثرترین نهادهای جامعه مدنی به شمار می آیند و می توانند در ارتباط با حقوق شهروندی تاثیر به سزایی در حمایت از حقوق شهروندان در حوزه های مختلف از جمله نظارت بر رعایت حقوق شهروندی در آموزش و پرورش و شفاف سازی در این زمینه و همچنین آشنایی گروه هدف با حقوق خود، و نهادینه ساختن این موضوع که دانش آموزان،اولیاء و جامعه ی فرهنگیان به عنوان گروه هدف آموزش و پرورش در حوزه های مختلف مشارکت داشته و در برابر حقوقی که دارند، مسئولیت هایی را نیز در راستای اداره بهتر امور و ایجاد نظم باید بر عهده داشته باشند، دارند. شناخت این حقوق و تکالیف نقش مؤثری در ارتقاء شهروندی و ایجاد محیطی بر اساس نظم و عدالت و قانونمداری و ممانعت از رشد رذایل اخلاقی خواهد داشت.
نگارنده مصمم است در نوشتارهای بعدی به بندهای دیگری از منشور حقوق شهروندی در آموزش وپرورش در حد بضاعت بپردازد و از سایر همکاران صاحب نظر نیز درخواست می شود که به موضوع چگونگی تحقق واجرایی شدن حقوق شهروندی در آموزش و پرورش بیشتر بپردازیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خواهد داشت. مگر اوضاع معلمان را نمی بینید!!!!
هر گاه گِره های ما یکی یکی باز شد مال شما هم باز می شود.
جناب دکتر شهریاری قلم شما،نگرش شما همیشه همچون سوتکی بدست کودکی گستاخ و بازیگوش است که و او یکریز و پی در پی،خواب ِخفتگان خفته را آشفته تر می سازد،و این را برنمی تابند!!از اصلاح طلبی فقط فرصت طلبی وعافیت طلبی را در دستور کار قرار داده اند!!فقط یادشون رفته "زمین گرده"!!
آقا یا خانم الف. الف
جمله ی پایانی تان را یک بار دیگر بخوانید.
« بهترین جا واسه شماها کلاس درسه به سلامت »
لازم است به عرض جنابعالی برسانم، در دستگاه تعلیم و تربیت جایی بزرگ تر و بهتر از کلاس درس وجود ندارد. همه ی نیروهای وزارتی ( وزیر و معاونین )، ستادی، اداری، خدماتی و ... در خدمت کلاس درس اند.
لطفاً با کوته فکری خود، کلاس درس را چون ذهن کوچکِ خود کوچک جلوه ندهید.
به سلامت
سلام
مقاله آقای شهریاری مقاله بدی نیست. حتی اگر حضرتعالی بر نوشته ی ایشان نقدی دارید پیشنهاد می شود با واژگانی مناسبترو لحنی لین تر بیان فرمایید.
ممنونم
شما که به قول خودتان نیازی به امر به معروف ندارید چراتوهین میکنی
به جای اینکه ادای مسلمانی دراورید مسلمان باشید
مثل دفعه قبل