صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛عصر روز چهارشنبه سوم آبان ماه سال جاری سيد محمد بطحايي در جمع شركت كنندگان در دوره آموزش تامين مدرس راهبران برنامه تعالي مديريت مدرسه در باشگاه فرهنگيان تهران حضور پیدا کرده و سخنانی در این مورد بیان کرد .

قرار بر این بود که مشروح سخنان وزیر آموزش و پرورش پس از پیاده سازی به صورت کامل در صدای معلم منتشر گردد .

بخش پایانی سخنان وزیر آموزش و پرورش تقدیم شما می شود

شک نکنید «  برنامه تعالی مدیریت » به نتیجه نخواهد رسید تا زمانی که ادارات ما سهمش در سیستم تصمیم گیری  کوچک شود/ تا زمانی که در سلسله مراتب و ساختار سازمانی یک چنین لایه قطوری داشته باشید اصلا مدرسه رشد نمی کند تا بتواند توانایی تصمیم گیری پیدا کند. مدرسه به بلوغ نمی رسد/ امروز مدرسه مان و نظام آموزش و پرورش مان نظام کنترل کیفیت بالای سرش نیست. امروز یک نظام هوشمند کنترل نداریم تا بتواند مرتبا بازخوردها و نشانه های پیشرفت و یا پسرفت را در پنل مدیریتی در مقابل مدیران در سطوح مختلف نشان بدهد/ با همه این اشکالاتی که می گیریم خوب سی و شش هزار میلیارد تومان دولت در اختیار آموزش و پرورش می گذارد و سیستمی نداریم که ببینیم که با این پول چقدر به هدف هایمان نزدیک شده ایم/ فکر نمی کنم حتی یک مدرسه ای داشته باشیم بین این صد و پنج هزار مدرسه که چنین چشم اندازی را داشته باشد/ سه چهار سال بعد از آن که من در کمیته مستند سازی وزارت خانه مشغول به کار بودم آمدم از روی ذوق بررسی کردم تا ببینم آن بیست و شش مورد و هزینه سنگینی که برای آن اتفاق افتاد چقدر هنوز وجود دارد و دیدم از آن بیست و شش مورد، شانزده موردش به سر خانه اولش برگشته است/ این کارها جرات و جسارت می خواهد / پشت سرمان را نگاه کرده ایم و حرف های مفصلی که در برنامه تعالی مدیریتی زدیم اتفاق افتاده بود اما امروز اثری از آن باقی نمانده بود...

سخنان کامل سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در مورد طرح تعالی مدیریت در باشگاه فرهنگیان تهران

 کاهش تمرکز شرط اصلی برای مسیری که شما دارید حرکت می کنید است. شک نکنید «  برنامه تعالی مدیریت » به نتیجه نخواهد رسید تا زمانی که ادارات ما سهمش در سیستم تصمیم گیری  کوچک شود .

با همه این اشکالاتی که می گیریم خوب سی و شش هزار میلیارد تومان دولت در اختیار آموزش و پرورش می گذارد و سیستمی نداریم که ببینیم که با این پول چقدر به هدف هایمان نزدیک شده ایم  بنده در حوزه ستادی سه هزار نفر پرسنل دارم. در سطح ادارات کل آموزش و پرورش در هر استانی دو اداره کل داریم به غیر از کانون پرورشی فکری که یک شرکت دولتی است و اداره کل نوسازی داریم و اداره کل آموزش و پرورش استان. هفتصد و شصت منطقه آموزشی و قریب پنجاه هزار نفر پرسنل داریم. این را از زبان کسی می شنوید که سی و پنج سال در سیستم آموزشی بوده است.

در وهله اول به خودم انتقاد می کنم. بنابراین اگر صحبت از کاهش تمرکز و کوچک سازی سیستم اداری و چابک سازی سیستم اداری می شود نه به خاطر این که سی هزار نفر کم کنیم ، بیست هزار نفر کسر کنیم . بیست هزار را ضرب در دو میلیون تومان در ماه ضرب در دوازده ماه در سال  ...

نه ! خواسته این نیست ! تا زمانی که در سلسله مراتب و ساختار سازمانی یک چنین لایه قطوری داشته باشید اصلا مدرسه رشد نمی کند تا بتواند توانایی تصمیم گیری پیدا کند. مدرسه به بلوغ نمی رسد !

نکته سومی که تقدیم حضور شما می کنم بحث نظام کنترل و تضمین کیفیت است. در هر جا سخن از نظام های تعالی مدیریت در سازمان ها می شود به ویژه سازمان های آموزشی مثل برنامه تعالی مدیریت در وهله اولش ارتقاء شایستگی هاست با یک مقدار(تغییر فاز) کاهش تمرکز و تفویض اختیار است و به موازات این طراحی و استقرار نظام کنترل و تضمین کیفیت است.

امروز مدرسه مان و نظام آموزش و پرورش مان نظام کنترل کیفیت بالای سرش نیست. امروز یک نظام هوشمند کنترل نداریم تا بتواند مرتبا بازخوردها و نشانه های پیشرفت و یا پسرفت را در پنل مدیریتی در مقابل مدیران در سطوح مختلف نشان بدهد.

سخنان کامل سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در مورد طرح تعالی مدیریت در باشگاه فرهنگیان تهران

داشبردهای مدیریتی که در مقابل چشم رئیس منطقه نشان می دهد که الآن کدام مدرسه در کدام زمینه چقدر پیشرفت کرده ، در چند رشته در مقایسه با موقعیت قبلی خودش البته نه در مقایسه با یک مدرسه دیگر که با موقعیت دیگری قرار دارد. چقدر پیشرفت داشتیم و چقدر پسرفت داشتیم. این گیج ها و داشبوردهای مدیریتی در برابر چشم مدیر کل استان و بخش کارشناسی استان باید دائما نشان داده شود که آیا داریم به هدف نزدیک می شویم یا دور می شویم.

امسال علیرغم همه کمبودهایی که داریم مبلغ  سه هزار میلیارد تومان دولت در بخش هزینه های ما دارد طراحی می کند که معمولا در آموزش و پرورش همیشه در آخر سال با کسری بودجه مواجه است و این کسری معمولا هفت تا شش درصد در برخی از موارد تا ده درصد افزایش داشته است.

اگر بخواهیم آن ده درصد افزایش را محاسبه کنیم حدود سی و شش هزار میلیارد تومان تا پایان سال 96 دولت در اختیار آموزش و پرورش می گذارد. تازه فکر نمی کنم حتی یک مدرسه ای داشته باشیم بین این صد و پنج هزار مدرسه که چنین چشم اندازی را داشته باشدهمه ناراضی هم هستیم ، به درستی هم ناراضی هستیم. یعنی مدرسه ما سقفش دارد پایین می آید ، پول آب و برق ندارد، معلم ما از حیث معیشت ناراضی است، کفاف زندگیش را نمی دهد ؛ مجبور است شغل دوم داشته باشد و معلمی که شغل دوم دارد . معلمی نمی شود که بچه ها را به مراتبی از تعلیم و تربیت برساند. با همه این اشکالاتی که می گیریم خوب سی و شش هزار میلیارد تومان دولت در اختیار آموزش و پرورش می گذارد و سیستمی نداریم که ببینیم که با این پول چقدر به هدف هایمان نزدیک شده ایم ؟

 در این کتاب که تحت عنوان تعالیم مدیر مدرسه است بخشی که خدمت شما می خوانم از سند تحول آورده شده است چون سند را همراه نداشتم از این کتاب استفاده می کنم. آیا مدرسه امروز ما در چنین مختصاتی هست یا نیست . من چند نمونه از این  موارد را می خوانم.

مدرسه کانون تربیت محلی. چه نمره ای به این می دهید؟ چند درصد از مدارس از صد و پنج هزار مدرسه امروز کانون تربیتی محله است؟ مدرسه باید دارای چشم انداز آرمانی اختصاصی باشد ؛ یعنی هر مدرسه ای با توجه به موقعیت جغرافیایی و منطقه ای خودش برای خودش باید یک چشم انداز آرمانی اختصاصی داشته باشد.

فکر نمی کنم حتی یک مدرسه ای داشته باشیم بین این صد و پنج هزار مدرسه که چنین چشم اندازی را داشته باشد. حمایت از نوآوری و نواندیشی. برخورداری از روح علمی و پژوهشی. حاکمیت مناسبات اخلاقی و اعتقادی. ارتباط متقابل سازنده مبتنی بر مشارکت. ما بر اساس آن نظام کنترل و تضمین کیفیت باید ببینیم که مدارسمان به این سمت نزدیک می شود یا نه؟ اینها چشم اندازهای ماست.

این کارها جرات و جسارت می خواهد    متاسفانه امروز این را نداریم. در سال تحصیلی جاری به موازات برنامه تعالی مدرسه و برگرفته از مفاد این برنامه دو کار دیگر را به موازات جلو می بریم. یکی بخش و بحث تفویض اختیار که ان شاءالله تا دو ماه دیگر عملا آغاز خواهیم کرد به لطف خداوند و همت دوستانمان در آموزش و پرورش که اختیارات به مدرسه تفویض بشود .

در ایام وزارت آقای حاجی من در شورای آموزش عالی آموزش و پرورش بودم . بخشنامه ای خیلی به سختی تهیه شد ، بیست و شش مورد داشت. چقدر خون و خونریزی شد. چه آدم هایی کشته شدند ، چه آدم هایی ترک کردند، چه آدم هایی خودشان را زدند ، که وا مصیبتا وا اسلاما! بیست و شش مورد طی یک بخشنامه ای تفویض شد به استان و منطقه و مدرسه !

سه چهار سال بعد از آن که من در کمیته مستند سازی وزارت خانه مشغول به کار بودم آمدم از روی ذوق بررسی کردم تا ببینم آن بیست و شش مورد و هزینه سنگینی که برای آن اتفاق افتاد چقدر هنوز وجود دارد و دیدم از آن بیست و شش مورد، شانزده موردش به سر خانه اولش برگشته است !

فقط ده مورد از آن بیست و شش مورد باقی مانده بود !

به امید خداوند این اقدام را انجام خواهیم داد و این کارها جرات و جسارت می خواهد !

ممکن است یک عده از افراد و دوستان را از خودت برنجانی ولی با آن مقدمه ای که عرض کردم اگر ما وارد این مسیر نشویم همه آن زحماتی که شما و آقای زرافشان  و همکارانشان دارند می کشند همه آن پنبه خواهد شد.

پشت سرمان را نگاه کرده ایم و حرف های مفصلی که در برنامه تعالی مدیریتی زدیم اتفاق افتاده بود اما امروز اثری از آن باقی نمانده بود.

نکته دوم و کار دومی که ان شاءالله در سال جاری آغاز خواهیم کرد طراحی و استقرار نظام کنترل تضمین کیفیت است با موازات برنامه تعالی مدرسه و در کنار این برنامه استفاده از دستاوردها و یافته هایی که این برنامه داشته است.

کار موازی دیگری انجام نمی دهیم ؛ وقت این کارها را نداریم  !

با استفاده از دستاوردهای برنامه تعالی مدرسه این کار را آغاز خواهیم کرد.

یکی دو جلسه با دوستان در حوزه معاونت متوسطه داشتیم ، سامانه اش سفارش داده شده است. این سامانه به زودی طراحی و مستقر می شود و امیدوارم بتوانیم هر سه ماه یک بار رتبه مدرسه را در مقایسه با مرتبه قبلی خودش به اطلاع خودش برسانیم ، به اطلاع رئیس منطقه برسانیم ، به اطلاع مدیر کل استان برسانیم که این مدرسه موقعیتش در منطقه چقدر فرق کرده در استان خودش چقدر فرق کرده و در کشور چه فرقی کرده است. امیدوار هستم با همتی که شما عزیزان دارید با علاقه ای که شما دوستان عزیز دارید بتوانیم در سال تحصیلی جاری قدم های موثری را در این حوزه برداریم.

موفقیت برنامه تعالی مدرسه را صمیمانه از خدای بزرگ آرزو می کنم و امیدوارم این تجربه خوب که با همت دوستان به جلو آمده همچنان موفق جلو برود و ان شاءالله در آینده ای نزدیک بتوانیم دستاوردهای این طرح را در کنار سایر برنامه ها داشته باشیم.

پایان گزارش/

پیاده سازی و ویرایش : زهرا  قاسم پوردیزجی

بخش نخست

منتشرشده در گفت و شنود

با توجه به تجربه عضویت در این واحد به عنوان عضو استانی و سرگروهی ناحیه ، نکته قابل توجه در عدم پویائی و کارآئی فرد سرگروه پس از گذشت سالها ابقای طولانی مدت او در این سِمت است. یکی از کانال های پر کردن ساعات درسی برخی از همکاران سرگروه شدن اوست/ آموزش و پرورش ادارات کل و نواحی و مناطق از بین معلمان و دبیران افرادی را به عنوان عضو یا سرگروه در استان و سرگروه در ناحیه یا منطقه انتخاب می نماید/ خلاقیت و میدان عمل موفق یک سرگروه آموزشی فقط یک دوره دو ساله است و ماندگاری افرادی واحد به مدت گاه ده سال در این عرصه ، فقط به منزله پر کردن ساعات تدریس اوست/ خوب به خاطر دارم که عضو دیگر گروه علوم اجتماعی استان ، همیشه به من تذکر می داد که عجله نکن یکسال اینجا هستیم/ عده ای از سرگروههای آموزشی شدیدا احساس ریاست یا برتری می نمایند و نحوه برخوردشان با همکاران به شخصیت فردی شان برمی گردد/اصولا ارتباط صمیمی و فعالی بین معلمان و سرگروههای آموزشی وجود ندارد. هیچ کدام از این دو در خصوص شرح وظایف یک سرگروه تفهیم نشده اند، چرا که شرح  فراموش نکنیم که عضویت در این عنوان حساس صرفا به جهت پر نمودن کاستی ساعات درسی همکار نیست وظایفی در کار نیست/ با مشاهده سرگروه در مدرسه گاه همکاران گارد دفاعی به خود می گیرند. منتظر اولین جمله سرگروه می مانند. اگر همسو و صمیمی بود خنده ها و تعارفات آغاز می گردد و گرنه یک رابطه دو سویه برابر از نظر بیان مسأله موجود است. اگر ایرادی بر دفتر نمره یا... گرفته شود معلم احساس نیاز به دفاع از خود می یابد/ در کل وجود ماهوی گروههای آموزشی در شرایط فعلی نفع چندانی در پویایی آموزشی کشور ندارد/ باید فرد سرگروه از بین فعال ترین معلمان و دبیران انتخاب شوند. آنانی که بیانی فصیح دارند. موفقیت در امر تدریس و محبوبیت بین دانش آموزان و همکاران و کارشناسان اداری دارند. افرادی که از درجه هوش بالایی جهت خلاقیت در هدایت آموزش یا تحلیل آن برخور دارند/ فراموش نکنیم که عضویت در این عنوان حساس صرفا به جهت پر نمودن کاستی ساعات درسی همکار نیست. ابتدا اصلاح نگرش و سپس اصلاح وضع موجود...

منتشرشده در یادداشت

شعر معلم به مناسبت روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه

ای وطن کشور گشا ایران زمین
مونس جان های ما ایران زمین

آرزوی من وطن دانی تویی
لطف و رحمت را عطا ایران زمین

ای وطن مهرت به سینه ماندنی
خاک تو پاینده با ایران زمین

ضربه شمشیر مردان دست به دست
مرز کشور را بپا ایران زمین

ننگ و نفرین چشم هر حاسد بسوز
ای وطن ای ماه سا ایران زمین

رودهایت در زمین نقش تو بست
همچو رودی مه لقا ایران زمین

قدرت از یزدان که فتح و رمز ماست
یار ما باشد خدا ایران زمین

مژده ها شایسته باشد همچو گل
شد شکوفا قلب ها ایران زمین

فتح و پیروزی دوباره ارمغان
آورد فتحی نما ایران زمین

شِکوه و زاری به دور است از زمین
مرد حق ماییم تا ایران زمین

دین و آیین شما مستان خبر
مژده ها سر با ندا ایران زمین

چون که درس از مکتب اعلا گرفت
مکتب اعلایی دلا ایران زمین

دشمنان هچ اند ای یاران دین
محو گردند با وفا ایران زمین

رزم تان پیروز بادا خون ما
آبیاری همچو ماء ایران زمین

شرح دردش نا تمام است زندگی
با وجودش غرق لا ایران زمین

رحمت از خالق بیا ای مهد دین
کن تو بینا چشم را ایران زمین

در کریمی بخشش ات هر فرد راست
لطف کن گر ما خطا ایران زمین

ماه من ای منزل من نور من
جلوه آرا رخ گشا ایران زمین

سر به تسلیم خدا لطف از خدا
لطف خالق برملا ایران زمین

ای وطن امید من سر زندگی است
پایه عدلی را بنا ایران زمین

ملک عالم هیچ باشد نزد تو
هست کن گیتی نما ایران زمین

نام نیکت بر فراز آسمان
متصل گردان خدا ایران زمین

وحدت و یکتایی تو قلب ما
حک در دل بی ریا ایران زمین

با دلی سرشار از شوق یقین
هر زمانی با حیا ایران زمین

چون نما دارم از آیین فصیح
هر زمانی رهنما ایران زمین

آرزو بسیار باشد ای خدا
متصل گردان مرا ایران زمین

ملک را در یک نظر نابودی است
روز محشر سخت لا ایران زمین

نامه اعمال گستر خاطر است
روز مجمع بی خطا ایران زمین

قدرت و انعام خالق در نظر
جلوه گر با یک ثنا ایران زمین

شب سحر را راز هایی آشکار
رهنمایی آشنا ایران زمین

وصف کن شرحی دهی بایبوردیا
بهترین جا خوش سرا ایران زمین

شعر معلم به مناسبت روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

پند پدر علمی برای فرزندان علمی کلاس

فرزند عزیز بشنو این پند
تا خُلق حَسن شود تو را چند

گر نیک نظر کنی بدانی
دل فاتح فقر شد معانی

خواهی که خرد تو را شود یار
از فقر فرار کن که شد بار

عُجب است بپرس تا نترسی
تنهایی توست ترس پرسی

اخلاق نکو ز ما تو را یاد
از خالق کل هستی ای داد

پرهیز کن ای پسر ز احمق
پرهیز ز بخل و هرزه و لق

پرهیز از آن کسی که جوید
با صد هنرش دروغ گوید


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

استفاده از شبکه های اجتماعی و مجازی و تاثیر آن بر افت تحصیلی دانش آموزان

روانشناس، جامعه شناس ، اسطوره ی تعلیم و تربیت و... نیستم بلکه معلمی ساده و از کف روستا هستم که گهگاهی بر اساس تجربیات عینی و روزمره ام گوشه ای از مشکلات وافرمان را به رشته ی تحریر در می آورم تا شاید چاره ای برای حل و فصل شان اندیشیده شود .
متاسفانه و بدبختانه آنچه در نظام آموزشی ما به عنوان هدف اصلی قلمداد می شود صرفا و تنها انتقال دانش موجود در کتاب ها است و مسئله ی مهم تربیت به کلی نادیده و به حاشیه رفته است .

کاش ظرفیت و پتانسیل استفاده از این تکنولوژی را داشتیم  ؛ کاش قبل از اینکه این تکنولوژی وارد کشور شود در استفاده بهینه از ان نیز فرهنگ سازی می شد   در هر کلاسی که سعادت و افتخار تدریس را کسب کرده ام منتهای تلاشم حول این محور ارزشمند بوده که هم معلم باشم و هم مربی به عبارتی دیگر هم آموزگار علم و دانش باشم و هم پرورش دهنده ی ادب و اخلاق تا آنجا که برادرانم(دانش اموزانم) مرا یار ، پشتیبان و خیرخواه خود می دانند و اسرار خصوصی و حتی مشکلات و کمبودهایی را که در محیط خانوادگی با آن دست و پنجه نرم می کنند را نزدم بیان و عیان می کنند .

بزرگان میدان تعلیم و تربیت علل و عوامل متعدد و گوناگونی چون مشکلات خانوادگی  ، دوستان ناباب ، عدم توجه به معلم و...را سبب افت تحصیلی و

حتی ترک از  تحصیل دانش اموزان قلمداد می کنند ؛ به زعم بنده امروزه بایستی یکی از عوامل اصلی افت تحصیلی یعنی استفاده ی مفرط از فضای مجازی را نیز به  فهرست بالا بیفزاییم .

اخیرا یکی از دانش آموزانم که پارسال از نخبگان و نفرات برتر رشته ی خود بوده و امسال با افت شدید تحصیلی مواجه گشته به من مراجعه کرد و هر چه در دل داشت را بیان کرد .

او می گفت تمام بدبختی هایم زمانی کلید خورد که مجوز ورود به فضای مجازی را کسب کردم  .

فضای مجازی مرا از مسیر اصلی ام که درس خواندن بود منحرف و حتی مرا به گناه و ارتباطات باطل و نامشروع کشاند !

اکثر شبها را تا ساعت سه بیدار می ماندم و مشغول ور رفتن با گوشی و چت کردن با طرف مقابل بودم . تمام فکر و ذهنم درگیر شده بود . صبح ها از فرط خستگی نای و توان رفتن به مدرسه را نداشتم و به اجبار والدینم به مدرسه می رفتم و مدرسه را مکانی برای خواب و استراحت قرار داده بودم .

نگاه های معنا داری متوجه ام می شد ، حرف و حدیث های زیادی را پشت سر خود می شنیدم .

آنان گمان می کردند معتاد مواد مخدر شده ام غافل از اینکه من معتاد فضای مجازی شده بودم !

استفاده از شبکه های اجتماعی و مجازی و تاثیر آن بر افت تحصیلی دانش آموزان

آری !

او درست می گفت هر چند فضای مجازی ، شبکه های ماهواره ای و اینترنت موجب گستردگی و تنوع اطلاعات انسان و گستردگی ارتباطات و درنوردیدن مرزهای جغرافیایی در ارتباط های انسانی می شود لیکن استفاده بی پالایش و مفرط از  آنها این چنین عوارض و تبعات منفی را به دنبال می  آورد  .فرزندان دبیرستانی مان در سن سرنوشت سازی آینده قرار دارند که به سهولت احساسات زودگذر بر عقل و منطق شان چیره می گردد و دل به عشق های زودگذر و بی اساس می بندند و در نهایت همین عوامل سبب انحراف فعالیت های ذهنی آنان از مطالب و مباحث درسی می شود و آن انرژی و توانی را که باید مصروف مطالعه کنند را در گوشه ی اتاق هایشان با چت کردن های بی فایده و سرگرمی هایی که بیشتر در راستای ترویج مصرف گرایی در جامعه است را به هدر می دهند .

یادمان نرود که مصرف اینترنت کنترل نشده چه هزینه هایی را بر اشخاص و خانواده های بدبخت تحمیل می کند .

( کلیک کنید )

استفاده از شبکه های اجتماعی و مجازی و تاثیر آن بر افت تحصیلی دانش آموزان

کاش ظرفیت و پتانسیل استفاده از این تکنولوژی را داشتیم  ؛ کاش قبل از اینکه این تکنولوژی وارد کشور شود در استفاده بهینه از ان نیز فرهنگ سازی می شد .
به فرزندانمان بیاموزیم که دوست داشتن درس آنها را به موفقیت و کامیابی می رساند .
به فرزندانمان بیاموزیم که نابرده رنج گنج میسر نمی شود .
به فرزندانمان راه درست زیستن و درست انتخاب کردن را بیاموزیم.
از والدین عزیز استدعا دارم که همواره پیگیر وضعیت درسی و اخلاقی فرزندانشان باشند و با شناخت و کشف به موقع علت افت تحصیلی کمک کنند قبل از اینکه اتفاق ناخوشایندی بیفتد و فرزندشان از درس دلزده ، دلسرد و ترک تحصیل کند با گرفتن درمان به موقع به روند عادی درس خواندن برگردد.

به نزد من آن کس نکو خواه توست
که گوید فلان خار در راه توست


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در دانش آموز

الگوی مقابلۀ دینی شکلی از مقابله است که با کاربرد فنون شناختی و رفتاری در مواجهه با رویدادهای تنش‏ زا، ریشه در دین و معنویت دارد/ پژوهش‏ های مختلف نشان می دهند که مقابله ‏های دایمی از طریق کنترل فشارهای هیجانی و ناراحتی ‏های جسمی به افراد کمک می‏ کند/ هوش معنوي يا SQ را مي‏‏‏ توان آن چيزهايي دانست که ما به آنها معتقديم و نقش باورها، هنجارها، عقايد و ارزش‏ها را در فعاليت‏هايي که بر عهده مي‏ گيريم در بر مي ‏گيرد. به عبارتي هوشي که به واسطۀ آن به سؤال سازي در ارتباط با مسائل اساسي و همه در زندگي ‏مان مي‏ پردازيم و به وسيله آن در زندگي خود تغييراتي را ايجاد مي ‏کنيم/ هوش معنوی ما را قادر می سازد تا به کارها و فعالیت های خود معنا و مفهوم بخشیده و با استفاده از آن معنا و مفهوم  از عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدام اعمال و رفتارمان از اعتبار بیشری برخوردار استکه آن را الگو و اسطورۀ خود سازیم/ این هوش بیشتر مربوط به پرسیدن است تا پاسخ دادن، بدین معنا که فرد سؤالات بیشتری را در مورد خود و زندگی و جهان پیرامون خود مطرح می­ کند/ ارزش کار معلم به اندازۀ چراغ امیدی است که در شب حیرت در دل دلشکستگان روشن نگه داشته است

منتشرشده در یادداشت

از جمله منتقدان تحریم کنندگان بیست و سومین دوره نمایشگاه مطبوعات بودم/ نشریات بخش خصوصی  بر خلاف رسانه های دولتی حیات خویش را مدیون توجه مخاطب می دانند/ یک مدیر مسئول نشریه خصوصی هم باید روزنامه نگار باشد و در عین حال آیین روزنامه داری و اقتصاد مطبوعات را بداند/ در نمایشگاه بیست و سوم،بازهم «عنوان ارباب جراید» به روزنامه های دولتی و شبه دولتی رسید و نشریات بخش خصوصی به ویژه روزنامه های غیر دولتی هیزم تنور نمایشگاه شدند تا جوایز این نمایشگاه در مراسم اختتامیه فقط در دستان مدیران رسانه های دولتی دست به دست بچرخد/ نمایشگاه بیست و سوم مطبوعات تجلی رویارویی جنگ فقر و غنا بود/ نکته دردناک و طنز تلخ این مسابقه جایی بود که هزینه برگزاری نمایشگاه غرفه روزنامه برتر این دوره معادل ده ماه حقوق پرسنل روزنامه مستقل بود/ اکنون درمی یابیم که برای سال آینده وارد رقابت نا عادلانه ای به نام نمایشگاه مطبوعات نشویم/ عدم شرکت در نمایشگاه بیست و چهارم می تواند ضرب شصتی به حامیان روزنامه های ثروتمند دولتی باشد/ روزنامه های غیر دولتی در 29 اردیبهشت تا خرخره زیر بار بدهی رفتند و فضای پیروزی شما را فراهم کردند تا در نمایشگاه مطبوعات روزنامه های غیرموثر دولتی جوایز ریز و درشت نمایشگاه مطبوعات را درو کننند و به ریش روزنامه های غیر دولتی بخندند

منتشرشده در یادداشت

استفاده از موبایل در مدارس و نظام آموزشی ایران  صبح روز 8 آبان 96 در هنرستان هنرهای زیبای زنجان کودتایی نرم و خزنده به وقوع می پیوندد. ما به خاطر اعتراض برخی از اولیا در چرایی داشتن موبایل هنرجویان، سری به کلاسها می زنیم و داوطلبانه و بدون خونریزی موبایل بچه ها را می طلبیم.(در قوانین جدید تفتیش دانش آموز به منزله نقض حریم خصوصی تلقی می شود).

بیش از 50 فروند موبایل جورواجور هوشمند از هنرستانِ در آستانه 3 رقمی شدن هنرجویانش (در پنج رشته ، موسیقی، گرافیک، انیمیشن، سینما و پیش- دانشگاهی- هنر) در دفتر مدرسه تلنبار می شود.


نگاه های نگران بچه ها در خصوص احتمال باز کردن گوشی ها از در و دیوار بر سرمان آوار می شود. (تفتیش محتوای گوشی بچه ها قدغن بوده و نقض حریم شخصی است).

 تا پایان روز خیلی از خانواده هایی که با صد دعوت نامه در عرض سه چهار سال موفق به دیدنشان نشده بودیم در دفتر مدیریت تجمع می کنند. برخی طالب گوشی فرزندان، برخی معترض ضبط موبایل و تجاوز به حریم شخصی و البته اکثریت قدردان کادر اجرایی در جمع آوری و برخورد جدی با دانش آموزانند. (در جدال موبایل زور خیلی از بچه ها بر والدین می چربد).

بالاخره با تعهد گرفتن از اولیا خشاب موبایلمان خالی می شود!

یکی از بدترین روزهای خدمت ما در هنرستان رقم می خورد. ضجه و بد و بیراه زیر لب بچه ها، محاکمه برخی از اولیا و ... به واقع دمار از روزگارمان در می آورد.
گوشی ها با تعهد تحویل اولیا می شود، ولی مطمئنم حداقل 50 درصد متعهدین دوباره فردا با ترفندهای مختلف و با اتخاذ تدابیر ویژه امنیتی حاملان گوشی های هوشمند هستند و این قصه ی پر غصه روزانه اکثر مدارس کشور ماست ...

استفاده و داشتن موبایل در مدارس جهان و ایران محل مناقشه و منازعه بی پایان است.

استفاده از موبایل در مدارس و نظام آموزشی ایران


موافقین داشتن موبایل معتقدند که هزاره سوم هزاره تکنولوژی است و مبارزه با استفاده از موبایل در تداوم مخالفت با دوش حمام، ویدیو، ماهواره و... در ایران بوده و محکوم به شکست است. لذا بهتر است به جای مبارزه با موبایل و سایر وسایل دیجیتالی، فرهنگ استفاده درست از آنها در مدارس آموزش داده شود.
از طرفی داشتن موبایل و امکان ثبت و ضبط، جلوی برخی از رفتارهای ناصحیح معلمان و اولیاء مدرسه را می گیرد و همچنین فرآیند آموزش را تسریع می نماید و برخی از اولیا اصولا فرزندان خود را ناچارا با موبایل کنترل می کنند.

 برخی مخالفین معتقدند که خطرناکترین اختراع بشر پس از بمب اتم همان تلفن هوشمند بوده و با ارسال تصویر سوالات به بیرون و دریافت جواب ها عملاً فرآیند ارزشیابی مدارس را مخدوش می نماید.

همچنین دسترسی آسان به سایت ها و شبکه های غیراخلاقی، ضمن تهدید و تخریب روح و روان دانش آموز، سبب حواس پرتی و هرز رفتن فرآیند آموزش رسمی می شود.

از منظر پزشکی و روانشناسی نیز افراط در استفاده از تلفن همراه به ویژه در مدارس، به خاطر امواج مغناطیسی موبایل باعث سرطان، بدخوابی، لرز، بیماریهای ویروسی و ... می شود و به طور خلاصه سلامت جسمی و روحی را توأمان به خطر می اندازد.

 سخن آخر :

بهتر است به جای مبارزه با موبایل و سایر وسایل دیجیتالی، فرهنگ استفاده درست از آنها در مدارس آموزش داده شود  به زعم بنده فرزندان هزاره سوم را گریز و گزیری در بهره مندی از تکنولوژی های نوین نیست و قطعا تا سال 1400 ما شاهد گوشی هایی خواهیم بود که سلامتی، خواب، بوی دهان و ... دانش آموزان را کنترل و به آنها هشدار خواهند داد.
لذا آموزش و پرورش به جای تقابل با تکنولوژی بهتر است با سیاست شل کن و سفت کن با این پدیده های جهانشمول مدارا کند و به جای مبارزه و تخاصم به دنبال دادن آموزش های لازم برای تخفیف آسیب های ناشی از این تکنولوژی ها بوده و فرهنگ استفاده مثبت از آنها را سرلوحه کار خود قرار دهد.

گرچه امروزه آموزش و پرورش استفاده از موبایل را در مدارس ممنوع کرده است، ولی ما به هیچ وجه نسخه کامل و واحدی برای برخورد با پدیده موبایل در مدارس کشور نداریم و هر کس برداشت خود از بخشنامه ها را با قبض و بسط و لحاظ سلایق خود اعمال می کند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در دانش آموز
جمعه, 11 آبان 1396 17:31

کارگاه ترویج کتابخوانی

گروه اخبار/

اطلاعیه جهک در مورد کارگاه ترویج کتابخوانی

کارگاه ترویج کتابخوانی
پنج شنبه 2 آذرماه
9 صبح تا 3 بعدازظهر

هزینه شرکت در کارگاه 80 هزار تومان
همراه با ناهار و پذیرایی

برای ثبت‌نام تماس بگیرید.
09167148690

روش تدریس معلمان و فنون تدریس   تفاوت های فردی ، پدیده ای نیست که فقط به شخصیت و توانایی های او مربوط باشد. همه چیز انسانها از همدیگر متفاوت است. زمان ، مکان و منطقه جغرافیایی ، وراثت و ژن ، تعلیم و تربیت ، سیاست ها و مدیریت ها ، برنامه ها و طرح ها و....همه بر این تفاوتها اثرمی گذارند.

یکسری تفاوتهاست که بیولوژیک است مثل :
رنگ چهره ، سفید یا تیره بودن دندانها ، اثرانگشت ، بزرگی یا کوچکی استخوانها ، هورمونها و نیازهای غذایی... که برای دو جنس زن و مرد و هم برای جغرافیای گوناگون متفاوت است.

و یک سری تفاوتهاست که روانی - اجتماعی است و متغیرند همانند:
شکل‌گیری‌ هویت‌،‌ شخصیت‌ ، گرایش‌ معنوی‌، گرایش‌ به‌ مادیات‌ ، رشد اخلاقی‌ ، هیجان‌ ،عواطف‌ و احساسات ‌استرس‌ (فشار) ،‌ وابستگی‌ و استقلال‌ ، عشق‌، درون‌گرایی‌ و برون‌ گرایی.

ما معلمین چگونه برای این همه گستردگی جامعه آماری با تفاوتهای بی شمار، روش تدریس یکسانی ارائه دهیم ؟   هدف از طرح این تفاوتها ، گریز به روش تدریس معلم است. از این گریزگاه سعی بر نشان دادن تفاوت های دانش آموزان ( کلاس به کلاس) و (محل به محل) و (پارسال و امسال) دارم. روش تدریس روندی یکسان ، ثابت ، لایتغیر و بسته نیست، برعکس انعطاف روش تدریس فوق العاده عمیق و غیر قابل تصور است.
دانش آموز پارسال و امسال متفاوتند چون برخلاف گذشته که تجدید نسل هر بیست سال یک بار بود ، امروزه با سرعت تغییرات تکنولوژی و رشد و توسعه صنعتی، این فاصله نسل ها به کمتر از یک دهه رسیده است و دانش آموز امسال با همراهی این تغییرات ، متحول می شود. پس دانش آموزان امسال همان پارسالی نیستند که بخواهیم بر آنان تدریس به شیوه واحد و ثابت داشته باشیم.

منطقه تدریس معلم وقتی از فلان محل به بهمان محل تغییر می یابد، روش تدریس اش نیز باید منعطف باشد.
دانش آموزان گاه از شما می پرسند: خانم یا آقا چرا با کلاس "الف" ازما مهربانترید ؟ خود شما پاسخ می دهید: آخه آنان درس خوان تر و مؤدب ترند . اینجا دانش آموزان کلاس" ب" نیز تلاش می کنند تا رضایت شما را جذب کنند. خود معلم ناخودآگاه تفاوت برخوردش را در دو کلاس مجزا ، می تواند درک کند.

در یک کلاس ، می توان به سرعت درس داد چون کلاس کشش دارد ،اما در کلاسی دیگر مدام باید توضیح اضافی داد و بی امان پرسش مستمر داشت.

در یک کلاس ، مشکلات اخلاقی کلاس ، انرژی و طاقت معلم را برای تدریس زیر سئوال می برد و شما که به تأیید همگان فردی آرام و خوش اخلاق هستید از کوره در می روید و فریاد برمی آورید.

در یک کلاس ، شما قادرید محبت و احترام را همراه تدریس تان به دانش آموزان تزریق نمایید و در کلاسی دیگر در طول ساعت کلاس باید ابروان خود را درهم بپیچید.

روش تدریس معلمان و فنون تدریس

در یک کلاس ، شما می توانید 5 دقیقه فرصت استراحت داشته باشید و در کلاس دیگرباید مسلسل وار و بی امان شلیک کلمات داشته باشید. اصولا یکی از دلایل متکلم الوحده بودن برخی از معلمین در کشور ما ، بر همین اساس ، یعنی ساکت نگه داشتن کلاس است. چون تا می خواهید یک آه خستگی برآورید کلاس درس درهم می پیچد و علت این امر غیراستاندارد بودن تعداد دانش آموزان است. بi جز معلم چه کسان دیگری توانائی کنترل و هدایت 30 – 40 نفر را به مدت 9 ماه به تنهائی دارند؟ آن هم در سنین 6 تا 18 سالگی.

در یک کلاس ، شما می توانید با پرسش کتبی ، همه دانش آموزان را زیرآزمون مسمتر قراردهید و در دیگری که اساتید آخرین فنون تقلب حضور دارند ، میل به این فعل در شما چندان نیست.

در یک کلاس ، پرسش شفاهی کشش دارد و در دیگری خیر.

در یک کلاس ، شما مجبورید عاطفه و احساس پدرانه و مادرانه خود را به همراه تدریس تان تلفیق کنید و در دیگری گستاخی حاکم در کلاس چنین اجازه ای را نمی دهد.
و...
پس با یک روش تدریس قرص و محکم و انعطاف ناپذیر ، نتایج مطلوبی نخواهیم داشت.

در ضمن :
فراموش نکنیم سن دانش آموزان خود را که اگر کم سن و سالند ثابت نشستن آنان بر روی صندلی های غیراستاندارد دشوار است. برای همین اکثر دانش آموزان در دوره ابتدایی خصوصا پایه اول و دوم درکلاس رژه می روند.البته علت دیگری هم دارد خصوصا دختران به خاطر حس حسادت وافر دوست دارند معلم فقط مال او باشد و محبت معلم به سایر دانش آموزان را تحمل نمی کنند که گاه آنقدر خودخواهانه عمل می کنند که خوشایند معلم هم نیست اما فراموش نکنیم که کودکند. این خستگی از غیر استاندارد بودن کیفیت صندلی و تعداد دانش آموزان در سایر دوره ها نیز هست. برای همین تدریس در دوره ابتدایی مهم تر و حساس تر است. چون عواطف و احساسات و شخصیت کودک نیز مثل خمیر بازی در کف دستان معلم است.

روش تدریس معلمان و فنون تدریس

فراموش نکنیم تفاوتهای تحمل افراد را، دانش آموزی در هوای بسته کلاس احساس خفگی می کند و دانش آموزی از کنار هم نشستن لذت می برد. همه ما دیده ایم دانش آموزان همکلاس صمیمی را که هنگام نشستن درهم فرو می روند یا دست در دست یکدیگر می نهند .(مدارس دخترانه)

فراموش نکنیم دانش آموزان خانواده طلاق یا اعتیاد و یا زندانی بودن یکی از اعضاء خانواده را، یا کودکان کاررا ،که حساسیت های برخورد خاص خود را دارند. معلم با شناسایی آنان ، هنگام عصبانیت چیزی نمی گوید که بعد پشیمان شود.

از همین جا برای فرزندان قاتلین اعدامی یا مطرودین جامعه نیز پیشنهاد می دهم که با تغییر هویت ، مسئولین پی گیر و کمک حال زن و فرزندان آنان بوده و آنان را به شهر یا استانی دیگر منتقل کنند. مددکاران اجتماعی سازمان بهزیستی با همکاری استانداری یا فرمانداری ، این کودکان معصوم بی خبر ازهمه چیز را ازعذاب وجدان جرم پدر یا گاه مادر را رهایی دهند. بلی ، بنده تا دوران دانشجویی اطلاع نداشتم که در شهرم تبریز زندانی زنان بزهکارهم هست و طی تحقیق این واقعیت را دریافتم. یکی از مزایای ارزشمند دوران دانشجوئی که قدرت سرک کشیدن به هر جایی را دارد!!

فراموش نکنیم تعداد تراکم دانش آموز درکلاس درس را که خصوصا در دوره ابتدایی ، مانع رسیدگی همه جانبه معلم به همه خواسته های دانش آموزان می گردد.

فراموش نکنیم انگیزه و انگیزش های حضور دانش آموزان در کلاس درس را، که عده ای از خشونت یا عدم درک والدین به مدرسه پناه آورده اند و برای آنان تحصیل و آینده نکته کوری است که امیدی به رهایی نمی بینند. ناپدری یا نامادری ، یا والدین اصلی اما بدتر از فرعی آن.
تصور می کنم همه همکاران با ظرافت و ذکاوت شغلی خود بارها شاهد بوده اند که عده ای زنگ آخر مدرسه ، شتابان و خندان و خرامان از کلاس و مدرسه بیرون می پرند و عده ای گویی قصد ترک کلاس و مدرسه را ندارند و با اصرار معاون یا سرایدار مدرسه ، به منزل می روند.

روش تدریس معلمان و فنون تدریس

فراموش نکنیم که عده ای از دانش آموزان به برخی بیماری های روحی یا جسمی مبتلایند چون آسم ، یا نارحتی قلبی ، یا گواتر و....و عقده خود کم بینی ، یا خود بزرگ بینی و یا ... ( برخی موارد که شاهد آن بوده ایم چون خود ارضایی جنسی و....) این دانش آموزان هم نیاز به توجه ویژه و آگاهی معلم دارند.

فراموش نکنیم که دانش آموز امروز ، با فضای مجازی و دنیای شگفت انگیز اطلاعات یا عصر سیبرنتیک نظریه نوربرت وینر ، یا دهکده کوچک نظریه مک لوهان، در گیر است . امروز فاصله بین برقرارکنندگان ارتباط به صفر رسیده است. امروز پست و ارسال نامه دیگر جایگاهی ندارد و تدریس برای این نسل ، دشواریهای خاص خودش را دارد که ذکاوت معلم و تسلط بر فن معلمی چاره ساز است .
و....


آری ، حال، ما معلمین چگونه برای این همه گستردگی جامعه آماری با تفاوتهای بی شمار، روش تدریس یکسانی ارائه دهیم ؟!
در گذشته به دلیل محروم بودن منطقه ، بر حقوق معلم اضافه می شد که چون سیستم آموزشی ما سنتی است باز برقرار است، امروز برای حضور بی امان تکنولوژی و سرعت آن ، باید به معلم اضافه حقوق داد.
تعداد دانش آموزان در کلاس درس بر نحوه یادگیری و شکل گیری شخصیت و پایبندی به ارزشها و هنجارها ، اثر می گذارد . هر قدر تعداد دانش آموز بیشتر ، تسلط معلم بر آنان کمتر و بالعکس.
آزادی معلم در کلاس درس باید به طور منطقی وعقلانی و انسانی ، هدایت گر یادگیری دانش آموزان و شکل گیری شخصیت فردی اش در دوره ابتدایی و شخصیت اجتماعی اش در دوره متوسطه باشد. همه معلمین باید به صفت انعطاف پذیری نسبت به شرایط ملبس باشند و گرنه توفیق چندانی حاصل نخواهد شد. درک موقعیت تدریس از سوی معلم ، یعنی موفقیت او در امر آموزش.
بر اساس همه این موارد است که معلمی شغل خطیری است. معلمی رشته باریک لب پرتگاه زندگی است که با چنگ زدن به آن می توان رهائی یافت و رستگار شد. برای همین معلمی هنر است. با فنون انعطاف پذیری شغل خود ، هنر معلمی را با دقت و موشکافی بیشتری به جا آوریم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور