صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

گاهی اوقات وقتی انسان به اسم رشته ای فکر می کند مطلب را بسیار ساده می انگارد و مانند خیاطی، یاد نخ و سوزن و مقداری پارچه که پوشش را برای .انسان به ارمغان می آورد اما هنگامی که به صفت پوشاک فکر می کنید یا به انواع مدهای روز ایران و جهان می اندیشید و یا زمانی که رنگ ها و طرح های متفاوت را به دقت بررسی می کنید متوجه پیچیدگی های تولید و بازاریابی و رقابت سنگین کشورها می شوید. تاثیرات فرهنگی لباس، نگاه اجتماعی مردمان یک کشور به طرح لباس و بحث مد و مدگرایی جزء اساسی ترین مطالب این صفت است ... ( 1 )

به نظر می رسد هنر و زیرمجموعه های مرتبط با آن مانند « طراحی و دوخت » جایگاه چندانی در نظام آموزشی و حتی آموزش عالی ایران ندارد .

مسائل فرهنگی و چالش های مختلف دست به دست هم داده و موجب شده است تا دانش آموزان اکثرا نتوانند در کانال استعداد و علاقه خود از طریق هدایت تحصیلی راهی برای آینده شغلی خود پیدا کنند .

« فرانک مسیح پور » فارغ التحصیل هنرستان سوره  است .

او در حال حاضر  مدیر بخش فشن و طراحی دانشگاه آبراهام لینکلن ( Abraham Lincoln University )  را بر عهده دارد .

مسیح پور در گفت و گویی با نشریه تریبیون ( 2 ) نظرات خود را بیان کرده است .

منتشرشده در گفت و شنود

معرفی کتاب کودک من چگونه نابغه می شود

مولف : توماس آرمسترانگ

مترجم : ترانه بهبهانی

در روزهای اخیر اخبار ضد و نقیض از "حذف آزمون برای ورود به مدارس سمپاد" خیلی از اولیا را خوشحال و برخی را ناراحت کرده است. ولی چیزی که باید برای همه مورد توجه ویژه باشد آن است که همه کودکان سزاوار "نابغه شدن" هستند و اولیا و مربیان می توانند آن ها را در این راه یاری کنند.  

کودکان ذاتا و با شادی به دنبال جذب علم هستند و چنانچه در محیط مناسبی پرورش یابند – محیطی که ما آن را " محیط فراگیری مثبت " نامیده ایم – جاذبه ی آن ها نسبت به علم رو به فزونی خواهد رفت. مشکل ما آن جاست که در فرهنگ ما تحمیل و اجبار در سیستم آموزشی حکم فرماست که سد راه پرورش قدرت ذاتی کودک برای فراگیری می باشد.

فراگیری به صورت طبیعی همانند نفس کشیدن ، غذا خوردن و خوابیدن ، برای کودکان ، مهم است. پس بیایید آن ها را از این احتیاج حیاتی محروم نکنیم!

کتابی که معرفی می شود برای گروه های زیر می تواند مفید واقع شود :

باری تمام اولیایی که مایلند به فرزندانشان کمک کنند تا موقعیت را احساس کرده و توانایی های خود را بشناسند . بنابراین : اگر می خواهید استعدادهای ذاتی فرزندان خود را پرورش دهید و برنامه ای خلاق برای سالهای قبل از دبستان فرزندان خود داشته باشید این کتاب را بخوانید.

چنانچه احساس می کنید فرزندتان در یادگیری ضعف دارد و نمی دانید تا چه حد فرزندتان را برای فراگیری تحت فشار قرار دهید می توانید از نکات این کتاب کمک بگیرید.

اغلب اولیا به دلیل شاغل بودن و مشکلات ریز و درشت زندگی، درگیر مسائل تحصیلی فرزندان خود قرار نمی گیرند خوب است از تجارب مفید آموزشی این کتاب در اوقات فراغت و هنگام تعطیلات برای بهبود شرایط استفاده کنید.

امیدوارم این کتاب به اولیا کمک کند تا بیش از گذشته نسبت به روش فراگیری فرزندانشان علاقه مند شوند و انگیزه هایی در آن ها ایجاد کند که خانه را کانونی برای فراگیری در آورند. چنین کانونی در مقام مقایسه از اهمیت بالاتری نسبت به مدرسه برخوردار است.

شایان ذکر است که این کتاب برای والدین کودکان 3 تا 12 سال تدوین شده است ، اما اولیا نوزادان و نوجوانانی که در دوران حساس بلوغ را می گذرانند نیز می توانند از توصیه ها و فعالیت های پیشنهادی این کتاب استفاده کنند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در معرفی کتاب

چالش های آموزش زبان انگلیسی  اهم چالش‌های آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران از دیدگاه این نگارنده عبارتند از:


1. مدیران مدارس
2. ادارات آموزش و پرورش
3. اولیای دانش آموزان
4. خود دانش آموزان
5. سایر دبیران زبان انگلیسی
6. سایر همکاران سایر رشته‌ها‌


برخی مدیران که به مدیران بخشنامه‌ای نیز معروفند، جهت اجرای هر آنچه از جانب اداره، بخشنامه می‌شود، آن قدر وقت آموزشی را در مراسم مختلف صبحگاحی، مناسبتی، انجمن اولیا و مربیان و... می‌گیرند که فرصت لازم و شایسته و درخور به دروسی همچون زبان انگلیسی که هم ارزشیابی شفاهی دارند و هم کتبی، اختصاص نمی‌یابد. ادارات آموزش و پرورش هم به دلیل خرده فرمایشات فراوان در قالب بخشنامه‌ها‌و تقاضای پاسخگویی و انجام تمام آنها در قالب طرح‌ها‌ی کارشناسی نشده و در راستای صرفا بروکراسی اداری، همچون طرح تعالی مدارس که معلمان باید طبق سرفصل‌های مدون وزارتی هم تدریس کنند و هم امتحان بگیرند و هم در پایان هر ماه یک نمره داشته باشند که به دفتر مدرسه اراذه کنند، بیشترین مزاحمت را برای وقت آموزش ومعلمان ایجاد می‌کنند.


برخی از اولیا نیز تازه بعد از گرفتن کارنامه راه مدرسه را انگار به خاطر می‌آورند و وقتی هم سر کله‌شان پیدا شد، شروع می‌کنند با عصبانیت سخن گفتن و انتقاد معلمان که چرا دخترم، چرا پسرم نمره کم آورده و مقصر معلم است که درس نداده و حالا که فرزندم نمره نیاورده نیاز به کلاس خصوصی دارد و اصرار که خود معلم مدرسه تدریس خصوصی کند به فرزندشان و باور هم نمی‌کنند معلمی همچون این خود من، هرگز برای دانش‌آموزان خودم در، مدرسه، کلاس خصوصی نمی‌گذارم و مخلص کلام اینکه راضی کردن تمام اولیا تقریبا غیر ممکن می‌کند.

چالش های آموزش زبان انگلیسی

خود دانش آموزان هم که از، اول نیمسال معمولا سر به هوا و درس نخوان هستند و تازه کارنامه که گرفتند یادشان می‌آید اینجا مدرسه است؛ قوانینی دارد، او آمده تا درس بخواند نه اینکه تنها سوهان روح معلم باشد همانجا که گاهی با دعوا کردن و کتک کاری با بغل دستی‌اش و رد و بدل کردن کلمات خلاف ادب در حضور معلم، حتی در مدارس دخترانه، بسیار رنج آور و ناراحت کننده جلوه می‌کنند.


همکار هم رشته هم بیش از سه گروه قبلی قلبت را به درد می‌آورد هنگامی که در کم اهمیت ترین مواردی که تو به مدیر گوشزد می‌کنی باید انجام دهی، طبق بخشنامه و او پشت حرفت را نمی‌گیرد، و در پایان در دفتر مدرسه که می‌نشینی تا گلویی تازه کنی و گپ و گفت‌وگو با دوست و همکار، خانم معلم عزیز داشته باشی حرفی ندارد به جز حرف خرید و... تو از شدت تنهایی سرت را با بخشنامه‌ها گرم می‌کنی و با کتاب انگلیسی ات و مشتاقانه آماده نواخته شدن زنگ برای دوباره بودن با بچه‌های ایران و صد البته در فکر بازنشستگی پیش از موعد!

روزنامه آفتاب یزد


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

انتصاب مدیران مدارس و تفکر فلسفی

آگاهي صحيح دست اندركاران نظام آموزشي به ويژه راهبران آن يعني “مديران مدارس” از فلسفه آموزش و پرورش و مكتب فكري حاكم برآن و ضرورت حركت آنها براساس اين فلسفه، همواره دغدغه بزرگان سياسي و متفكران امر آموزش و پرورش بوده است.

بدون شك علت اصلي اين توجه، اهميت آگاهي از فلسفه تعليم و تربيت و نگراني از تبعات سنگين عدم همخواني بين فلسفه تعليم و تربيت و آرمانها و ارزشهاي حاكم برآن با عملكرد نظام آموزشي است كه مي تواند منجر به فروپاشي آن گردد.

بر همه مبرهن است كه وظايف مدير مدرسه نبايد صرفا تا حد اجراي دستورات و بخشنامه هاي بالادستي، تنزل نمايد  در اين راستا پژوهش و مطالعات خوبي درباره فلسفه تعليم و تربيت انجام شده و برخي آسيب ها مانند اقتباس فرهنگي بدون مطالعه و در تضاد با ارزشهاي فلسفه تعليم و تربيت ما، مورد نقد پژوهشگران هم قرار گرفته است. البته نقدهايي هم شده كه چرابه رغم تلاشهايي كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي براي بازسازي نظام تعليم و تربيت كشور و تقويت انديشه هاي اسلامي و معارف اهل بيت (ع) و بزرگان انقلاب اسلامي صورت گرفته است، همچنان نظام تعليم و تربيت كشور موفقيت  چشمگيري را در جهت پاسخگويي به نيازهاي اساسي مسائل فرهنگي و تربيتي ازخود نشان نداده است و در پاسخگويي به پرسش هاي فراوان نسل آينده عاجز بوده است.

مدتها قبل، "كارگروه تلفيق نتايج مطالعات نظري" با پشتيباني "دبيرخانه شورايعالي آموزش و پرورش" اقدام به تدوين مباني نظري تحول بنيادين در نظام تعليم و تربيت رسمي- عمومي جمهوري اسلامي ايران را نمود كه در آذر 1390 با تاييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي، مبناي سياست گذاري ها، برنامه ريزي ها و توليد اسناد تحولي در نظام تعليم و تربيت رسمي-عمومي كشور قرار گرفت.

 از مهم ترين مباني اساسي تربيت در اين سند مهممي توان به 5 بخش طبقه بندي شده :

1-مباني هستي شناختي 2-مباني انسان شناختي 3-مباني معرفت شناختي 4-مباني ارزش شناختي 5-مباني دين شناختي؛ اشاره كرد.

با عنايت به ترسيم مباني اساسي تربيت در سند تحول، اكنون انتظار مي رود مديران مدارس به عنوان راهبران و مجريان اهداف نظام تعليم و تربيت، از روح مكتب فلسفي حاكم بر نظام خود، آگاه بوده و عملكردهاي آموزشي و پرورشي مدارس را در جهت اهداف و نظام ارزشي اسلامي منطبق سازند.

بر همه مبرهن است كه وظايف مدير مدرسه نبايد صرفا تا حد اجراي دستورات و بخشنامه هاي بالادستي، تنزل نمايد و در صورت تسلط و آگاهي مدير از فلسفه آموزش و پرورش، مي توان شاهد تحولات كيفي شگرفي در بطن مدرسه هابود.

اكنون اين سوال مطرح است كه آيا در شرايط احراز مديريت مدارس به مبحث آشنايي مديران با مهم ترين موضوع يعني مباني اساسي تربيت و مباني فلسفي نظام آموزش و پرورش در ايران توجه شده است؟

اگر بخواهيم نگاهي منطقي به اين موضوع داشته باشيم به اين نتيجه مي رسيم كه شايسته است افرادي را به عنوان مدير مدرسه و راهبر آموزشي به كار گيريم كه فارغ التحصيل رشته هاي علوم تربيتي (مديريت آموزشي ، فلسفه تعليم و تربيت و ...) باشند و با برخورداري از پيشينه آكادميكي مرتبط با مسائل تعليم و تربيت ، بتوانند درك منطقي و روشني از مسائل داشته و تاثيرات مفيد و سازنده اي در عرصه تعليم و تربيت كشور داشته باشند.

مطابق با مصوبه جلسه 673 مورخ 22 / 1 / 81  شوراي عالي آموزش و پرورش شرايط عمومي و اختصاصي احراز مديريت مدرسه تدوين و تصويب شده است.از شرايط اختصاصي مي توان به مواردي نظير:

1- ميزان تحصيلات و سوابق تجربي براساس دوره تحصيلي و درجه مدرسه

2- شركت در دوره هاي آموزشي مديريت يا آزمون احراز صلاحيتهاي مديريت مدرسه و موفقيت در آن؛ اشاره كرد.

حال اين سوال مطرح است كه محتواي مواد آموزشي دوره هاي آموزشي مديريت چيست؟ آيا آموزش مباني نظري تحول بنيادين از مواد آموزشي اين دوره ها مي باشد؟ آيا مديران جديد الانتصاب مدارس با مكتب فلسفي آموزش و پرورش كشور و ماموريت هاي آن به خوبي آشنا هستند؟ آيا آنها مي توانند با بهره گيري از محتواي اين دوره هاي آموزشي، اشراف به زيربناي فلسفي نظام آموزشي حاكم پيدا كرده و در جهت اعتلاي كيفي و كمي آموزش و پرورش گام بردارند؟

در آبان ماه سال جاري فراخوان جديدي از سوي وزارت آموزش و پرورش تحت عنوان فرآيند انتخاب و انتصاب مديران واحدهاي آموزشي با هدف شايسته سالاري منتشر شد. در اين فراخوان، سامانهاین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید به عنوان سامانه ثبت درخواست نامزدهاي مديريت معرفي گرديد تا افراد علاقه مند مشخصات خود را در آن ثبت نمايند. اين سامانه به صورت هوشمند شرايط اعلام شده از افراد و شرايط استاندارد را چك نموده و امتيازها را به كميته اي جهت بررسي نهايي ارائه مي دهد و در صورت نياز، مصاحبه صورت مي گيرد و در نهايت ليست اسامي نفرات برتر به دست روساي مناطق آموزش و پرورش قرار مي گيرد.

صرف نظر از بحث شايسته سالاري و طرح هاي خوبي از اين دست كه از جنس كارهاي مشورتي است و عرصه حضور علاقه مندان را فراهم مي نمايد، اما توجه به دو مقوله تخصص و تعهد در فرايند انتصاب مديران واحدهاي آموزشي مي بايست به صورت جدي در نظر گرفته شود.

انتصاب مدیران مدارس و تفکر فلسفی  دارا بودن ذهنيت فلسفي باتوجه به تاثير شگرف آن بر روند انجام امور و نوع تعاملات و ویژگیهايي مانند جامعیت يعني كل نگري و ديدن امور در یک زمینه وسیع است که باعث می‌شود فرد همواره در جهت وحدت بخشیدن به اندیشه‌هایش تلاش کند. ، تعمق به عنوان دومین بُعد ذهن فلسفی که سبب می‌شود فرد ایده‌ها و پدیده‌ها را موردمطالعه قرار دهد و آنچه را که دیگران بدیهی تلقی مي كنند و درباره آنها پرسش نمی‌کنند، مورد سوال قرار ‌دهد و انعطاف که بُعد سوم ذهن فلسفی است و با نواندیشی، دیگربینی و خلاقیت سروکار دارد؛ مي تواند از ضروريات يك مدير يا راهبر آموزشي باشد كه بايد مورد اعتنا قرار گيرد.

اگر مدير مدرسه حائز اين خصوصيات باشد و بتواند در برخورد با مسائل از خود جامعيت، تعمق و انعطاف پذيري نشان دهد، مجموعه را به خوبي هدايت كرده و  مخاطبان (اولياء-دانش آموزان-كاركنان) نيز احساس مي كنند كه آسان تر مي توانند با وي تعامل داشته و تفاهم برقرار كنند.

با اين توصيف پرداختن به تقويت ذهنيت فلسفي مديران مدارس با لحاظ اين موضوع در محتواي آموزشي دوره هاي آموزشي مديريت،به منظور ايجاد درك درست آنها از مباني فلسفي آموزش و پرورش كشورمان، يكي از نكات حائز اهميتمي باشد كه جاي آن اين روزها در انتصاب مديران مدارس خالي است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

یکی از بزرگترین کتابخانه های جهان را با بیش از چهارصد هزار کتاب بنیان گذارد و در سایۀ نفوذی که در هولاکو خان داشت، محیطی مساعد برای انجام پژوهش های اخترشناسی و ریاضی و دیگر علوم ایجاد کرد و ذخایر علمی قلمرو ایلخانان را از کتابها و نفائس گرفته تا دانشمندان از انهدام و قتل نجات داد/ امروز با تأسیس برخی دانشگاه های رنگارنگِ بی مایه، هنر و سلیقۀ ایرانی را به بند کشیده اند/ امروز جهان غرب کپرنیک را پدر علم نجوم می خواند. ناگفته نماند مشکل ما نام نیست، مشکل کژی و کاستی زاده شده از سستی ما و احساس عجز در برابر مدرنیسم غرب از روی جهالت و قربانی کردن اصالت و هویت خویش برای ارضا نفس است و غرب نیز این را فهمیده

منتشرشده در یادداشت
سه شنبه, 30 بهمن 1396 16:32

حقوق شهروندی و زبان مادری

حقوق شهروندی و زبان مادری

 

مقدمه 

پیش شرط دموکراسی رعایت تام و تمام حقوق شهروندی است. در کشورهای توسعه یافته شهروندان تابعی از دولت نیستند، بلکه دولت تابعی از شهروندان (مبتنی بر تصمیم‌گیری و خواست عمومی) آنهاست و این حقوق دو عنصر اصلی و در عین حال پارادوکسیکال (اعطای حق فردی جهت دنبال کردن منافع شخصی و نیز توانایی شکل دادن به نهادهای حکومتی) را در خود دارد.حقوق شهروندی به اختصار تکالیف و حقوق شهروندان در برابر یکدیگر و همچنین جامعه بوده و شامل انواع ذیل می باشد:

حقوق مدنی:
آزادی بیان، عقیده، مذهب، زبان، مالکیت و...


حقوق اجتماعی:
حق تشکیل انجمن‌ها، سندیکاها و... جهت بیان مطالبات اجتماعی


حقوق سیاسی:
حق دسترسی برابر به مناصب سیاسی و برخورداری از مشارکتهای نهادمند با تشکیل احزاب و تشکلهای سیاسی


زبان به مثابه یک مطالبه اجتماعی

می دانیم وظیفه و کارکرد اصلی زبان، برقراری ارتباط کلامی و همچنین یکی از ستون های هویت ملی و کرامت انسانی بوده و رشد و پرورش آن حق مسلم شهروندان می‌باشد.به طور کلی مقولات حقوق شهروندی نباید با مسائل امنیتی تلاقی کند.
غیرامنیتی کردن حوزه های فرهنگی_اجتماعی و حوزه حقوق شهروندی به معنای عدم توجه به مسائل امنیتی کشور نیست، بلکه به معنی تن دادن به مباحث منطقی و ایجاد فضای لازم برای بحث و بررسی در خصوص اجزا و جوارح حقوق شهروندی و در نهایت یک نوع دادوستد_مدنی است.بدیهی است که مسائل عمومی باید در فضاهای عمومی مورد بحث قرار گیرد تا از درون نقطه‌نظرات و افق‌های موجود، شیوه‌های سیاستگذاری نوین در کلیت جامعه تدوین گردد.

در مسئله آموزش زبان مادری در ایران دو گروه اساسا به بیراهه رفته اند:
الف. گروهی که زبان مادری را کافی دانسته و خود را از یادگیری زبان_مشترک بی‌نیاز می دانند.
ب. گروهی که آموزش زبان مادری را به مثابه نابودی زبان رسمی و کیان ملی تلقی می نمایند.

 

چند زبانگی فرصت یا تهدید !؟

در ژئوپولتیک زبان، در گذشته فرانسه و سپس انگلیسی زبان بین‌المللی بوده و هست. در آینده زبانهای چینی، ژاپنی و... نیز به زبانهای بین المللی پیوست خواهند شد. مطابق دستاوردهای علوم شناختی در دهکده جهانی، چندزبانگی باعث بالا رفتن ظرفیت آموزش زبانهای دیگر شده و یک امتیاز و نیاز هزاره سوم می باشد.
از  منظر کنوانسیونهای بین المللی، تلاش برای امحاء نژادی و استهلاک زبانی در جهت یکسان سازی قومی و زبانی احتمالا می تواند نوعی آپارتاید محسوب شده و از مصادیق ژنوساید_فرهنگی باشد.

حقوق شهروندی و زبان مادری

فهم قومی و اسطوره‌ای از زبان، واپسگرایی است

از منظر حقوق شهروندی، سخن گفتن از آموزش زبان مادری ابداً ربطی به تجزیه طلبی، تفرقه، قوم‌گرایی و پان... نداشته، بلکه سخن گفتن از میثاق ملی و بالفعل کردن حقوق شهروندی در قانون اساسی است.
لذا تقلیل زبان به مسئله قومی و امنیتی اشتباه محض می‌باشد.
بر اساس اعلامیه جهانی حقوق زبانی (مصوب یونسکو در سال ۱۹۹۶) در ۵۲ ماده در بندهای سه‌گانه منشور زبان مادری، دولتهای امضا کننده موظفند شرایط و امکانات لازم را جهت آموزش زبانهای مادری به وجود آورده (تعهدات ایجابی) و همچنین از تجاوز و تعدی به حریم زبانهای مادری منع شده‌اند (تعهدات سلبی).

 

روز جهانی زبان مادری و حقوق شهروندی

روز ۲۱ فوریه (۲ اسفند) روز جهانی زبان مادریست. این روز یادآور کشتار دانشجویان بنگلادشی توسط پلیس داکا در اعتراض به رسمی نشدن زبان بنگالی می‌باشد. از حدود ۷۰۰۰ زبان دنیا بیش از نصف آن در حال انقراض می‌باشد. در ایران نیز از بیست و چند زبان بیشتر از نصف آن درحال زوال کامل بوده و الباقی نیز در حال استحاله و آسیمیلاسیون قرار دارند.
در گذر از سنت به مدرنیته و تبدیل ابژه‌وار‌گی رعیتی به سوژه‌وارگی شهروندی، بدون پرداختن به ملزومات جامعه مدنی مبتنی بر حقوق شهروندی عملا ترسیم شیر بی یال و دم از مدرنیزاسیون و دموکراتیزیشن خواهد بود.
سخن از مردم‌سالاری بدون توجه به مطالبات قومی، مذهبی، جنسیتی، زبانی و... صحبت از جامعه شتر_گاو_پلنگی بیش نخواهد بود.

 

تکالیف دولت تدبیر و امید در قبال حقوق شهروندی

گفتمان رایج دولت، طرح حقوق اقلیتهاست.
دکتر روحانی در هر دو دوره از تبلیغات انتخاباتی خود به صراحت صحبت از اجرای بی‌تنازل قانون اساسی داشته و همچنین مشخصا وعده تاسیس فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی آذری، کردی و... و اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی را داده‌اند. ولی متأسفانه تاکنون اقدام مؤثری در خصوص موارد یادشده صورت نگرفته است.از دولتمردان و بویژه خانم دکتر مولاوردی معاونت حقوق شهروندی انتطار می‌رود به جد پیگیر عملیاتی شدن وعده‌های انتخاباتی دولت در افق حقوق شهروندی (بویژه اجرای بی کم و کاست اصل ۱۵) باشند.
به ویژه آنکه ما تجربه بومی ۱۱۰ ساله آموزش زبان ارمنی را در پیش رو داریم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

دوشنبه بیست و سوم بهمن ماه نشست « کارشناسی و تخصصی »  با سخنرانی و پرسش و پاسخ « فاطمه مهاجرانی » سرپرست مرکز استعدادهای درخشان وزارت آموزش و پرورش با موضوع "تحليل استراتژيك مصوبه اخير از منظر مركز  استعدادهاي درخشان " در محل  انجمن اسلامی معلمان ایران برگزار شد .

« صدای معلم » بخش نخست این گزارش را به صورت کامل منتشر می کند .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه رسانه/

ارتقا و بهسازی صدای معلم

به استحضار دوستان و مخاطبان محترم « صدای معلم » می رسانیم در راستای ارتقاء و بهسازی این رسانه ، گروه فنی در حال اعمال تغییراتی بر روی این سایت است .

ممکن است این تغییرات موجب پاره ای اختلالات گردد که تا 24 ساعت ادامه خواهد داشت .

از این بابت عذرخواهی می کنیم .

پایان پیام/

از طریق دوربین از انگیزه های آنان در ورود به عرصه خبرنگاری در دوره نوجوانی و جوانی سوال می شود ، پاسخ بچه ها جالب توجه است/ " واقعا درس ها ، کنکور و رقابت و صرفا فاکتور آموزش اجازه نمی دهد بچه ها در فراغت به مهارت آموزی بپردازند و اصلا ما فراغتی نداریم ، همش درس ، تست ، کنکور ، کتاب درسی ، رقابت خشک و محفوظات . من می دانم فردا وقتی وارد جامعه شدیم نمره محفوظات به تنهایی به ما کمک نمی کند ، بلکه آن مهارت ،  همگروهی و فعالیت های فوق برنامه است که به دادمان خواهد رسید من خبرنگاری را انتخاب کردم چون از کنجکاوی این حرفه ، خوشم می آید" / " هیچ مرکزی مطمئن تر از آموزش و پرورش و کانون نیست که خانواده ها مجاب شوند ما را برای مهارت آموزی به آنجا بفرستند" / " پیامبران با آوردن کتاب درحقیقت یک خبرنگار بودند پس خبرنگاری شغل مقدسی است . فکر کنم خبرنگار باید نترس و شجاع باشد ، فن بیان بلد باشد ، عدالت خواه و باانصاف باشد . من به خاطر این فاکتورها می خواهم خبرنگار بشوم" / " وقتی به دوربر فامیلان خودنگاه می کنم که مدرک عالیه گرفتند اما هیچ حرفه ای نیاموختند وحشت می کنم ، براساس علاقه به عکاسی ، نویسندگی و فیلمبرداری به انجمن خبرنگاران آمده ام" / " در جوامع توسعه یافته اردوها را سخت می گیرند تا بچه ها در مسیر تحصیل ، مهارت زندگی را تجربه کنند اما در کشور ما اولیاء و مسئولین آموزش و پرورش تاکید دارند که بچه ها در ناز و نعمت درس بخوانند و به همین علت سهل گیری ، برای خروج از هرگونه چالش اصل مسئله یادگیری مثل اردوها و مهارت آموزی را پاک می کنند " / چرا آموزش و پرورش از این پتانسیل عظیم مهارت آموزی و تجربه اندوزی و انگیزشی بودن این متد در کانون ها حمایت نمی کند / چرا پژوهش سراها سرانه دارند اما کانون که در تربیت و توسعه انسانی اصلی تر است و می تواند سهم به سزایی داشته باشد هیچ سرانه ای ندارد و در سیستم بکفا شناخته نمی شود

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

آیا در مدرسه شما ماهی یک بار جلسه شورای معلمان تشکیل می شود ؟

بلی - 30.4%
خیر - 29.4%
برگزاری شورای معلمان در مدرسه من نظم و یا قانون خاصی ندارد و هر موقع مدیر مدرسه دوست داشته باشد برگزار می کند - 40.2%

مجموع آرا: 204

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور