این افراد اشتهای سیری ناپذیری برای تعریف و تمجید دارند. در مقابل انتقاد و بازخورد منفی عصبانی شده و موضع گیری می کنند/ چنین مدیرانی پیامدهای مطلوب را به خود نسبت داده و پیامدهای نامطلوب را به عوامل بیرونی نسبت می دهند/ عقده های روانی و شخصیتی خود را با نگهداشتن ارباب رجوع پشت در اتاقشان به مدت طولانی نمایان می سازند/ به جای اینکه سعی کنند افراد منتقد خود را متقاعد کنند، با دلایل واهی آنها را به مخالفت غیر موجه متهم می کنند/ بسیاری از مدیران خودشیفته فکر میکنند همه برای آنها تهدید هستند و اگرچه اغلب می گویند کار تیمی می خواهند، اما در عمل یک گروه «بله قربان گو» را ترجیح می دهند و کسانی که مخالف آنها عمل می کنند را مخل در کار تیمی خود قلمداد می کنند/ عاشق عکس گرفتن از کوچکترین فعالیتهای خود هستند تا بیشتر دیده شوند. آنها شاید فقط زمانی از شما تعریف کنند که نیاز به چیزی از سوی شما داشته باشند/ بسیاری از افراد خودشیفته فکر میکنند که بالاتر از قانون هستند و خود را مستثنی از قوانین میدانند/ اندک زمانی است که شاهد تولد چنین مدیرانی در سطوح مختلف آموزش و پرورش نیز هستیم. مدیریتی که جنسش "تکبر سیاسی" و "خودشیفتگی" است/ " پاسخ ندادن " و خود را در مقام " طلبکار دانستن " از مختصات فرهنگی جامعه و نیز ادبیات مدیران ما شده است اما این افراد برای اطلاع فرهنگیان و معلمان باید بگویند که در طی سالهای مدیریت شان در زمینه " پرسش گری " و " مطالبه گری "معلمان چه اقدامات راهبردی انجام داده اند/ پنجره ها را بگشایید که ما معلمان هوای تازه می خواهیم...
بسیاری از اوقات از گوشه و کنار مفاهیم و کلماتی می شنویم که اگر چه در ظاهر زیبا و عامه پسند هستند اما فاقد مبانی و یا استدلال های قوی و قابل دفاع بوده و اکثرا ماهیتی سیاسی و پوپولیستی دارند/ يافته هاي پژوهش در خصوص رابطه ميان مديريت دانش و اثربخشي سازمان يادگيرنده، نشان داد؛ تأثير مشخصات فردي اجتماعي همچون سطح تحصيلات، سابقه كار و سمت شغلي در رابطه فوق بسيار چشمگير بود. وضعيت استخدامي و سن تأثير كمتر داشت و جنسيت بي تأثير بود/ بين سن، تحصيلات، سابقه خدمت و جنسيت با مولفه هاي هوش هيجاني و هوش شناختي در مديران راهنمايي و دبيرستان رابطه معناداري مشاهده نشد/ تجربیات نگارنده در حوزه آموزش و پرورش و مدیریت های آن مبین این گزاره است که اولا در این حوزه و علی رغم وجود آیین نامه طی مدارج و مراحل مدیریتی تابع یک مسیر مشخص و مدون شغلی ( کارراهه شغلی ) نیست و بیشتر تابع سلایق و خوشایند مقامات بالاتر می باشد/ فردی که به عنوان " یک مدیر " در سطوح پایین سازمانی مانند " مدرسه " مشغول به کار می شود به تدریج یاد می گیرد که لازمه پیشرفت در مدارج مدیریت عدم انتقاد از مقام بالاتر ، تعریف و تمجیدهای بی پایه و فراوان از مدیر مافوق و میزان سرسپردگی در برابر اشتباهات و خطاهای سیستم است/ به علت غلبه روزمرگی و فرهنگ غلط سازمانی " سفله پروری " در کنار فقدان نقد و فرهنگ پرسش گری ، افرادی می توانند اکثرا به مدارج بالای مدیریتی برسند که خود را هر چه می توانند شبیه " سیستم " کنند/ دیده شده است حتی این میزان سرسپردگی در مدیران جوان بالاتر است چون مدیر جوان رمز وضعیت ارتقاء را در سیستم دریافته است و حاضر نیست که برای آینده شغلی اش حتی کوچک ترین ریسکی را متقبل شود و خود را احتمالا به دردسر بیندازد/ در این سیستم بیمار و روزمره اگر هم مدیری منتقد ، خلاق و تحول گرا وارد شود با مقاومت " همالان " و مدیران هم سطح و سپس مدیران بالاتر رو به رو می شود/ حذف سخنان بطحایی 54 ساله توسط مرتضی نظری " جوان " صورت گرفته است/ تنها راهکار این است که شاخص ها و معیارهای تعیین مدیران بر اساس متغیرهایی مانند اثربخشی ، خلاقیت و نوآوری و تفکر انتقادی بازتعریف شوند/ کار به کاردان سپرده شود و " شهامت ایجاد تغییر " جزء مهم فرهنگ سازمانی و از شاخص های مهم ارزیابی عملکرد شود
بین خلقی باکلاسی اختلاس
این چه ظلمی این چه ظلمی بین ناس
دست درازی علتی لا ای دلا
بر امانت مردمانی لا روا
بر چنین افراد خاطی افتخار
با درایت رأی مردم اعتبار
اعتباری لا به دنیا ای نگار
با بواطن ظاهر آدم آشکار
در لباسی میش گرگانی ببین
نرم خویانی خشن باطن همین
نرم خویانی زبانزد اجتماع
از ثمر افراد دیگر انتفاع
آری آری این چنین افراد هان
ادعایی مدعی نو کیسه دان
بر چنین نو کیسه ها باید سلام
جیب شان را پر ز محصولات عام
تا به کی سرکیسه مردم را دلا
این سرانی فتنه گر نو کیسه ها
مرگ بادا هر خیانتکار را
بین مردم اختلاسی ای خدا
در میان میشان چه گرگانی نهان
ظاهری آرا میان خلقی عیان
همچو ماهی گاه چون ماری همان
جلوه گر ما بین خلقی همچنان
از تو رسوایی کسان را خواستار
ای خدا ما بین جمعی افتخار
افتخاری هان به ظاهر ای خدا
با تظاهر زندگانی بین ما
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بدون شک اصلی ترین و مهمترین دلیل ما، نشناختن خود حقیقی عمق درونمان است/ درست زمانی که تصمیم می گیریم و می خواهیم که بر اساس همین هویت و فردیت ، در تجارب روزمره زندگی برای خودمان انتخابی داشته باشیم ، متوجه می گردیم که این هویت به ظاهر مستقل و غیر وابسته مان چقدر در ارتباط و وابسته و متکی به دیگران و چیزها و وسایل و لوازمی که ما را احاطه کرده اند بوده و هست
خسته از روزگار تنهایی
در محیطی شلوغ و غوغایی
همچو یک باغبان درون باغی
به طبیعت نگاه گه گاهی
صف به صف گونه چیدمان گل ها
در صفوفی به نظم سرو آسا
در محیطی ادب ادب پرور
باغبان خسته گاه گل پرپر
چه کند وضع حال باشد این
وضع حالی نه امنیت تسکین
همچو یک باغبان علم آموز
علم آموز حال خسته روز
علتی هست خسته علم آموز
علم را پشتوانه لا امروز
گر تقلا معلمی دلسوز
همچو گل با لطیف علم آموز
گاه خاری میان گلی پیدا
آگه از خار تربیت او را
بی غرض گر چه اتفاقی رخ
قصد او تربیت گلی با مُخ
به نصایح پدر که از آبا
یاد بشنو که زخم درد دوا
گر چه گفتند چوب علم آموز
چوب تعلیم از بهشت هنوز
درد دندان چو رویتی از بیخ
کند باید ز بیخ لا توبیخ
تربیت کودکان چه سخت دلا
رویتی همچو غنچه ای دانا
چه کنم پرده گوش نقصان را
به خطا علم رویتی از ما
به خطا علم عالمی دانا
پرده گوشی خراش حادثه ها
غنچه محبوب آن زمانی هان
چون تحمل فشار غنچه دهان
گل محبوب همنشین بلبل
چون تحمل فشار گردد گل
چه کنم وضع حال امروزین
وضع حالش نه مثل دیروزین
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
ای کاش به جای بسیاری از مطالب بی فایده و بی مصرفی که در مدرسه و دانشگاه به ما منتقل کردند کسی پیدا می شد تا این مفهوم را زودتر به ما منتقل می کرد/ سعی نکن از دیگران بهتر باشی یا شبیه به دیگران باشی، تلاش کن تا بهترین خویشتن خویش باشی/ ما انسانها در زندگی وقتی کلیشهای رفتار میکنیم، آرام آرام همین گونه میشویم، با اینکه روز اول که هرکدام دنیا آمدهایم طعم و بوی اختصاصی خودمان را داشتیم، آرام آرام همرنگ دیگران میشویم و یکتایی و یگانگی خود را از دست میدهیم و می شویم متوسط جامعه و اطرافیان/ میان مایگی و متوسط بودن یعنی اینکه ما از تحقق خودمان رویگردان شدهایم و داریم چیز دیگری را که خودمان نیست، محقق میسازیم. به معنای دیگر، ما خودمان را زندگی نمیکنیم، بلکه «دیگران» را زندگی می کنیم/ یافتن منطقه طلایی باعث می شود همان گونه که خلقت ما بی همتا بوده، زندگی مان نیز ویژه باشد و نه تکرار مبتذل زندگی دیگران. "بی نظیر" زندگی کنیم و فقط تلاش کنیم از خودمان بهتر شویم
آنچه به یک فکر و عمل جهت می دهد و موفقیت را فراچنگ می آورد، تعیین هدف می باشد. بدون هدف انرژی ها را به هدر داده و ضمن برباد رفتن سرمایه و جوهره اصلی حیات آدمی، حاصل کار سردرگمی و ناامیدی و شکست خواهد بود.
خداوند غرض و هدف از خلقت هستی و انسان را مشخص فرموده که قرب الهی، خدایی گشتن و ره یابی از فنا به بقا، کمال و سعادت از جمله آن می باشد.
وقتی نیروی تخیل خود را در جهت اهداف خود می پرورانید و نگرش مثبت خود را در این راستا تقویت می کنید جسورانه تر گام برمی دارید و بلند پروازانه تر دست به عمل می زنید انسان نیز به تاسی از پروردگار و عالم هستی می بایستی هدفمند باشد و از بی نظمی، بی هدفی و انفعال خلاصی یابد. خداوند در سوره مومنون می فرماید: آیا پنداشتید شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما باز نخواهید گشت!؟ نیهیلیسم که ره آوردی جز انزوا، شکست، بدبینی و یا مرگ تدریجی و خودکشی ندارد در خلاء و فقدان هدف رخ عیان می نماید.
بزرگی می گوید هر گاه اشتیاق دسترسی به هدفی را در خود احساس کردید می توانید برنامه ریزی خود را آغاز کنید. هدف گذاری باید دقیق و روشن باشد. شما هدف خود را با توجه به عزت نفس خود تعیین می کنید. در هدف گذاری، آقای چارلز آلبرت پوسیانت می گوید: " وقتی هدف خود را یادداشت می کنید، نخستین قدم را برای رسیدن به آن برداشته اید.
تعیین هدف شفاهی یا ذهنی این خطر را دارد که ممکن است متوجه ابهام یا مهمل بودن آن نشوید اما وقتی اندیشه را بر روی کاغذی بنویسید، ناگزیرید که آن را دقیق و روشن بنویسید. به این ترتیب سخت تر می توانید با طرح اهدافی غیرواقع بینانه خود و دیگران را فریب دهید...."
چارلز آلبرت پوسیانت معتقد است: " ضروری ترین اقدام برای رسیدن به یک هدف تهیه یک برنامه اجرایی گام به گام است. به رغم مسائل و مشکلاتی که ممکن است با آن مواجه شوید، باید خود را پای بند به این برنامه کنید. همچنین باید بدانید که وقتی فکر تازه ای به ذهن شما خطور می کند چگونه انعطاف نشان دهید و با اتخاذ تدابیری سنجیده توازنی را در برنامه اجرایی به وجود آورید. وقتی هم چهره منحوس شکست از دور نمایان می شود قبل از آن که خیلی دیر شود در برنامه خود تجدید ظر کنید.
وقتی هدف خود را طبق برنامه اجرایی دنبال کنید از یاری نگرش ذهنی مثبت برخوردار خواهید شد. وقتی به اجرای برنامه خود می پردازید باید هم انعطاف پذیر باشید و هم قاطع و استوار.... بیشتر ناکامی های مردم به این دلیل است که در برابر نخستین مانع سر تسلیم فرود می آورند.
هدف بلند مدت کمال مطلوب زندگی است. چنین هدفی به شما امکان می دهد که در تصمیم گیری بر شک و دودلی غلبه کنید و از آن مهم تر بر پوچی و انفعال خط بطلان بکشید.
وقتی کسی هدفی روشن و دقیق ندارد، نمی تواند حتی کم اهمیت ترین تصمیمات روزانه خود را بگیرد. طرح و نقشه بزرگ است که می تواند اعمال و رفتار شخص را تعیین کند. کسانی که نمی دانند از زندگی چه می خواهند یا تصوری از آینده خود ندارند طبعا قادر نیستند زندگی دلخواه آتی خود را بسازند و در نتیجه به ندرت به کامیابی خواهند رسید...
طرح یک برنامه زندگی، شوق و تحرک می آفریند و در هر زمینه ای به موفقیت انسان می انجامد. در عین حال از یاد نبرید که در برابر رخدادهای آینده باید انعطاف پذیر بود چرا که زندگی مستلزم چنین انعطاف پذیری هایی است...
وقتی نیروی تخیل خود را در جهت اهداف خود می پرورانید و نگرش مثبت خود را در این راستا تقویت می کنید جسورانه تر گام برمی دارید و بلند پروازانه تر دست به عمل می زنید."
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آقاي بطحايي در سخنانشان در روزهاي آغازين تصدي وزارت ، مهمترين ابزار و لازمه پیشرفت در آموزش و پرورش را بر اساس منویات مقام معظم رهبري و رياست محترم جمهور و در رأس برنامه و در جهت بهبود روند آموزش و پرورش " ايجاد خلاقيت " عنوان كردند .
اكنون با اعلام آغاز تغييرات در آموزش و پرورش به نقل از آقای نظري - روابط عمومي محترم - لازم دانستم به آقاي وزير، پيرو و در تاييد مطلب بسيار مهم و هدف ارزشمندشان عنوان نمايم كه امروز، ديدگان معلمين به دستان شماست ! تا با صدور ابلاغ و احكام نشان دهيد تغييرات فوق چگونه صورت خواهد گرفت؟!
آيا انتصابات مديران ستادي و كل براساس معيارهاي ذكر شده در برنامه ها تا آخرين بياناتتان خواهد بود؟!
آيا تاثيرات حزبي وسياسي و ترفندهاي تغيير رفتار افراد جهت تصدي سمت يا ابقا بر شما غالب خواهد شد؟!
لذا جهت استحضار و براي ملاك قرادادن انتصابات و تغييرات ذكر شده ، موارد فوق به عرض مي رسد كه قطعا مورد تاييد شما خواهد بود . اما ميزان راستي آزمايي شما امروز در رصد تمام فرهنگيان سراسر كشور خواهد بود!
براي دست يافتن به آموزش و پرورش موفق و پويا بايد تمام اركان آن به درستي عمل كنند.
يكي از مهمترين اين أركان ها كه درراس هرم هاي آموزشي قرار مي گيرد مديران مي باشند كه تصميمات و افكار و رفتار آن ها نقش بسيار تعيين كننده اي درموفقيت يا عدم موفقيت برنامه ريزي هاي آموزشي و عبور ازمشكلات و موانع پيشرو دارد .
آيا مديران انتصابي داراي چنين اعتقادي هستند ؟!
و همچنين آشنايي با روش هاي نوين و خلافانه در امر مديريت و تغيير نگرش ها و باورهاي اشتباه در اين زمينه مي تواند تأثير به سزايي در رشد و شكوفايي آموزشي داشته باشد.
آيا مديران عالي در ستاد و مديران كل " اهميت موضوع فوق را باورداشته و ميزان اهميت آن را مي دانند ؟!
مديران در مراکز علمي و آموزشي به دو دسته تقسيم مي شوند:
مديراني که مستقيم عهده دار فعاليت علمي و آموزشي هستند، همانند معاونين آموزشي، پژوهشي، دانشجويي و... و مديراني که غيرمستقيم در مراکز علمي و آموزشي فعاليت دارند، همچون معاونين اداري مالي، پشتيباني و مانند آن. لذا هر دو دسته از مديران مذکور علاوه بر انجام وظايف جاري خود، لازم است داراي ديدگاه خلاقانه نسبت به عناصر اصلي آموزش يعني معلم و فراگير باشند. در غير اين صورت توقع رشد و پرورش خلاقيت در فراگيران توقعي حساب نشده و غيرسازنده خواهد بود.
آقاي بطحايي !
آيا واقعا مديران انتخابي و انتصابي آينده شما خلاق هستند و اصلا به خلاقيت اعتقاد دارند؟!
علاوه بر اينها مديران مي توانند فضاي سازمان ها را طوري فراهم سازند که معلم و فراگير به تغيير و تحول، ريسک پذيري، واگذاري تصميم گيرها، رشد دهندگي و مانند آن را درک نموده و تمايل و رغبت به سوي تغيير و تحول تکاملي را از خود بروز و ظهور دهند.
آيا مديراني كه قرار است در راس قرار بگيرند به ريسك پذيري اعتقاد داشته و واقعا جسورانه عمل مي نمايند ؟! يا فقط محتاطانه ، به خاطر ابقا در سمت عمل مي نمايند ؟
و همچنين انعطاف پذيري منطقي، تحمل ابهام و تضاد، کاهش کنترل بيروني، کاهش تقسيم کار شديد، عدم تمرکز صِرف بر نتايج، ايجاد فضاي مشارکت علمي و آموزشي، ايجاد بسترهاي همفکري و نظر دادن و پيشنهاد ديگران، برقراري روابط صميمانه که منجر به همدلي و احساس مسئوليت جمعي شده و در نهايت همراهي خلاقانه را مهيا مي سازد از وظايف مدير است كه از ميان نيروهاي انساني، گروهي توانا بسازد، كاركناني كه بتوانند تصميم بگيرند، راه حل هاي تازه براي مسائل پيدا كنند، خلاقيت داشته باشند و در مقابل كار مسئول باشند.
جناب آقاي وزير و تيم انتصاباتتان براي انتصاب مديران ،ميزان تحمل ، صبوري و قدرت پذيرش انتقادات را بررسي مي نمايند ؟!
اكنون توصيه اي به كميته انتصابات از ستاد تاصف براي انتصاب مديران دارم كه جهت تغییر و تسهیل در خلاقیت مراکز آموزشی توسط مدیران موارد ذیل را در برنامه هایتان در نظر بگيريد:
۱) تفویض اختیار به سطوح پایین تر در مراکز آموزشی ، استفاده از توان تفکر و خلاقیت و برنامه ریزی همه ی نیروها .
۲) توجیه و آماده سازی همه ی کارکنان آموزشی به ویژه معلمین برای ایجاد تغییر و تحول در روش های معمول و تقویت باور.
۳) واگذاری اختیارات لازم به مراکز آموزشی برای تطبیق امور آموزشی و تامین منابع انسانی ومادی با توجه به شرایط منطقه با استاندارد علمی .
۴) حمایت همه جانبه از نوآوری ها ی مراکز آموزشی .
۵) تشویق افرادخلاق و نوآور.
۶) آموزش شیوه های جدید و استفاده از روش های خلاق .
۷) انتخاب مدیران خلاق و شایسته در سطوح مختلف .
۸) مشارکت دادن همه ی عناصر و کارکنان آموزش و پرورش در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها .
در پايان ضمن آرزوي موفقيت براي آقاي وزير در دولت تدبير و اميد ؛ اميد كه آقاي بطحايي و كارگروه انتصابات موارد فوق را ملاك تغييرات اعلام شده ،از ستاد تا صف قرار دهند و خواسته به حق و آرزوي ديرين عموم فرهنگيان در ايجاد تغيير و تحول را محقق نمايند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
روانکاوان اعتقاد دارند که رویدادهای کودکی و احساسات ناخودآگاه، افکار و انگیزه نقش مهمی را در بیماری های ذهنی و رفتارهای ناسازگارانه بازی می کند/ ما همکاران فرهنگی با نوشتن مطالب یا نظرات یا مطالعه آنها ، به نوعی به برقراری روابط اجتماعی می پردازیم/ از طریق ارتباط با اذهان یکدیگر از اخبار یا آرای همدیگر مطلع می گردیم و به درمان عصبیت ها و پرخاشگری ها و عصیانهای شغلی خود می پردازیم/ ما با تعقیب آزادمنشانه سایت صدای معلم روح وارستگی و آرامش و متانت را در خود به وجود می آوریم/ ما با ارتباط خود با سایت صدای معلم تعامل اجتماعی مثبت برقرار می سازیم/ صدای معلم ، پلی بین گوینده و شنونده پیامهای کتبی است که محتوای پیام موجب خرسندی یا آرامش یا خالی کردن خشم و نفرت از مسایل و مشکلات پیرامون می گردد/ هنوز " فرهنگ پاسخ گویی " (نه رو خوانی آئین نامه ها و بخشنامه ها و قوانین ) برای مسئولین وزارت آموزش و پرورش ، فرض واجب نگردیده است/ به هنر خوشایند زندگی اجتماعی نیز اشاره نکردم چون هنوز از آن بدوریم و آن هنر" عذرخواهی " است خصوصا از سوی مسئولین/ ما بدین طریق هنر هماهنگی و سازماندهی و هم صدائی را می آموزیم
نگاهی هر کجا رویت عصایی
کنی جانا به حرمت احترامی
در عالم حرمتی کن تا توانی
به امداد هر ضعیفی ناتوانی
سفیدی رویتی گاهی عصایی
به ابهامی تو را گوید پیامی
که عاقل خدمتی روشندلان را
همان روشندلان را ماه سیما
بشر خاکی حقیقت را بدانی
تویی اشرف خلایق در جهانی
کنی خدمت بشر را تا دل آرام
به خدمت خلق باشی شاد ایام
اگر رویت کنی فردی که عابر
عصایش ابیضی باشد چه صابر
صبوری اختیاری کن کمک حال
چنان حرمت کنی جویای احوال
چنان امداد خشنودی خداوند
خدا راضی بشر قاضی خردمند
قضاوت کن قضایا را قدر را
نه بی حرمت به افرادی مبادا
بشر در آزمون با هر بلایا
به سنجش نمره مثبت ثبت جانا
جهانی ابیضی دارد عصایی
محبت لا دریغ از این کسانی
کسانی پاک طینت فطرتی پاک
عصا دستی که با همت چه بی باک
ز خود امداد گیرند ای خداوند
به دیگر فردها حرمت خداوند
چنین افراد را طالب عزیزان
چه با فرهنگ عصا دستی نمایان
به شیوایی کلامی هر یکی هان
ز عمقی قلب بیرون ذکر رحمان
خداوندا سپاسی ذکر گویان
گذر ایام را روزی نمایان
نظر لطفی عنایت بر کسانی
عصا دستان ابیض این جهانی
به خدمت خلق خالق را نظرها
به خاطر خالقی خدمت بشر را
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید