در رابطه با اهمیت نظام آموزشی در جامعه به طور خلاصه ميتوان نتيجهگيري كرد كه نظامهاي آموزشي و مديريت آنها اهميت بسيار زيادي دارد و افكار عمومي و مردم به دليل تأثير بي شمار آن نظام بر شئون اجتماعي نسبت به كاركردها و عملكردشان حساسيت زيادي دارند. انجام وظايف آموزشي وابسته به تخصص، دانش، و مهارت حرفهاي بسياري است و ارزشيابي كاركردهاي و عملكردهاي نظام آموزشي امري بسيار دشوار است. مجموع اين ويژگيها به آموزش و پرورش و مديريت آن ظرافت و دقت خاصي بخشيده، و مسئوليت و تعهد اجراي وظايف، سرپرستي ، و مديريت آن را امري خطير و دشوار كرده است.
از ميان سطوح سه گانه وظايف سازماني پارسونز، بعد فني با اختصاص ويژگيهاي پيچيدگي وظايف، نزديكي روابط، و دشواري ارزشيابي بيشترين اهميت و ضرورت را در نظامها و سازمانهاي آموزشي داراست. بعد از آن بعد اجتماعي با اختصاص ويژگيهاي اهميت آن و در نهايت بعد اداري با اختصاص ويژگيهاي تربيت حرفهاي خود در مراحل بعدي قرار ميگيرند.
با بررسي منابع متعدد و مختلف ميتوان علاوه بر اين ويژگيهاي شش گانه، ويژگيهاي سطوح بالاتري را با توجه به تغييرات سريع و روزافزون اجتماعي براي نظامهاي آموزشي در نظر گرفت كه عبارتاند از:
1. ايجاد زمينههاي آموزش مداوم
ايجاد زمينههاي آموزش مداوم ابزاري مطمئن براي دستيابي به ماهيت مشكلات است. مديران آموزشي بايد توجه نمايند كه يكي از مهمترين وظايف آنها در دنياي امروز با توجه به گسترش روزافزون علم و فناوري فراهم نمودن موجبات آموزش بدون توجه به زمان و مكان آموزش است كه اين امر موجبات انگيزه تحصيل را در افراد افزايش ميدهد. منظور از آموزش و يادگيري مداوم، خودآموزي در زندگي دانشآموزان، به ويژ فراتر از آموزش رسمي و آموزش مدرسهاي به خصوص از نوع سنتي است. بدين ترتيب، مدارس و مديران آنها بايد تلاش كنند دانشآموزان تفهيم شوند كه مطالعه و يادگيري مدامالعمر يكي از اساس ترين نيازهاي انسان براي زندگي در جامعه امروز است.
2. ساختار سازمانها آموزشي
ساختار، مجموع قوانين و مقرراتي است كه سلسله مراتب نظام را معين ميكند. بي ترديد نوع ساختار حاكم بر هر سازمان بر عوامل تشكيل دهنده آن مثل منابع انساني، فناوري، و راهبرد تأثير دارد. مدرسه با سازمان توليدي، نظامي، تجاري، و جز آن تفاوت دارد، زيرا مدرسه سازماني ماهيتاً انساني است. از طرفي نظريات انساني سازمان را مجموع گروههاي انساني كه اهداف مشترك داند تعريف مينمايند. بدين تريب سازمان مدرسه بايد ساختار ارگانيك و زنده داشته باشد. از ويژگيهاي ساختار ارگانيك انعطاف پذيري داشته باشد و لازمه اين انعطاف پذيري آن است كه مدير آموزشي ذهنيت فلسفي بيابد. همچنين، در مدرسه بايد محتواي آموزشي انعطاف داشته باشد و متناسب با رشد ذهني و عقلي دانشآموزان باشد.
3. مديريت كارآفرين
يكي از ويژگيهاي مديريت آموزشي كارآفريني است. لازمه ماندگاري و دوام و بقاي سازمانها در عرصه تحولات پرشتاب، مديريت كارآفرين در سازمان است. تحولات پرشتاب در مراكز آموزشي بيشتر از ساير سازمانهاست و اين سازمان بر اهميت مديريت كارآفريني در نظامهاي آموزشي تأكيد ميكنند. نظامهاي آموزشي به دليل پهناور بودن محيطهاي سازماني و نيز پاسخگويي روزافزون و بسيار متنوع به نيازهاي محيطي موجب شدهاند در اين نظامها تصميمات بار راهبردي بيشتري را به خود اختصاص دهند. ماندگاري سازمانها به خصوص سازمانهاي آموزشي تطبيق سازمان با نيازهاي محيطي است. يكي از روشهاي بسيار مؤثر كه ميتوان آن را مفيدترين ابزار مزيت رقابتي در دنياي امروزي دانست كارآفريني است كه عامل كسب امتيازات سريع در شرايط مختلف است و جوهر اساسي و كارسازي براي نوآوري و خلاقيت محسوب ميشود.
با توجه به آنچه بیان شد می بایست در جامعه توجه بیشتری به نظام آموزشی شده و مسئولین و قشر فرهنگی تمرکز روز افزونی در اجرای سند تحول بنیادین در راستای اعتلای سطح علمی و فرهنگی کشور بردارند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان