کاظم عقلمند آبدارچی یک شرکت است. این آبدارچی جوان در فضای مجازی فعال است و چندی پیش هشتمین سالگرد ورود او به این شغل شریف بود. او در صفحه اش نوشت :
"روزهای اولی که اومدم شرکت برام غیر قابل تحمل بود که با سن حدود 23 یا 24 سالگی نظافت کنم . به هر حال جوون بودم و پر از غرور ؛ قشنگ توی خاطرم هست که وقتی مثلا توالت رو تی می زدم حالم در حد سکته بود ، در دستشویی رو می بستم و گریه می کردم .
یه روز به این فکر کردم که من 3 راه دارم :
اول اینکه بی خیال کار بشم و دنبال یه کار جدید باشم که با سوادی که من داشتم کار بهتری نمی تونستم پیدا کنم.
دوم اینکه با نفرت کار کنم و از زمین و زمان شاکی باشم.
سوم اینکه قبول کنم کارم خیلی مناسب نیست ولی باهاش بسازم و با عشق کار کنم.
من راه سوم رو انتخاب کردم . هنوز همون آدمم ، هنوزم یکی از کارام اینکه توالت رو تی بزنم ولی یه فرق بزرگ با اون موقع دارم و اون اینکه با عشق کار می کنم و از درآمدم لذت می برم .
این روزها دارم با قطره قطره زندگی ام لذت می برم و هیچ وقت حسرت نداشته هام رو نمی خورم ."
فضای مجازی برای خیلی ها جای لاف و گزاف های سیاسی و شخصی و پرخاشگری به این و آن و تندروی و قهرمان بازی است. اما این آبدارچی هر روز برگی از زندگی واقعی خود را به تماشا می گذارد. آقای عقلمند دیپلم ندارد و تازگی بعد از 17 سال دوری از مدرسه ، دبیرستان شبانه می رود تا دیپلم بگیرد.
آقای عقلمند دلش می خواهد کار بهتر و درآمد بیشتری داشته باشد، اما به جای نق زدن و به جای اینکه زندگی را برخودش و اطرافیانش تلخ کند .دنبال راه عملی برای پیشرفت است. او مثبت اندیش است و به همین خاطر از زندگی لذت می برد. این آبدارچی خوشبخت از کارخودش لذت می برد . آدم وقتی کاری را با علاقه انجام می دهد ، هر قدر کار سنگین باشد ، احساس رضایت می کند . اگر به کار خود علاقه نداریم یا باید کار را عوض کنیم یا ذهن خود را اصلاح کرده و خودمان را با همین کار تطبیق بدهیم از انجام ان لذت ببریم.
تعارض بین احساس ما و نوع کاری که انجام می دهیم باعث می شود کارمان بازده نداشته باشد ( زیان به دیگران ) و از نظر روحی و روانی هم عذاب بکشیم (زیان به خود). آقای عقلمند به زندگی عشق می ورزد. دنبال معنای عجیبی برای زندگی نیست.
زندگی واقعی هر یک از ما مجموعه ای از اتفاقات معمولی است. این نگاه من و شما است که به این اتفاقات معنا می دهد. خوردن آش رشته در خانه مادر همسر ، دیدن یک فیلم خوب ، دیدار اتفاقی یک دوست، دود اسپند خانه مادر، یک فنجان چای با یک لبخند، مهمانی خانوادگی ، قدم زدن در خیابان ، لبخند یک رهگذر و هزاران اتفاق دیگر خود زندگی است.
آبدارچی خودش را با دیگران مقایسه نمی کند. مقایسه با دیگران زندگی را به کام انسان تلخ می کند. مهم نیست خانه شما چقدر می ارزد و در کدام محله شهر زندگی می کنی. اگر قلب من مملو از حسادت است ، همیشه خانه ای بزرگ تر و محله ای گران تر برای مقایسه هست. مهم نیست فیش حقوقی شما یک میلیون است یا چند میلیون . همیشه یک فیش برای مقایسه و غصه خوردن وجود دارد. مقایسه خود با دیگران انسان را حسود و تنگ نظر می کند.
آقای عقلمند با نفرت کار نمی کند. نفرت به دیگران در درجه اول قلب خود آدم را تیره می کند و توان تفکر منطقی را از بین می برد. فرقی نمی کند نفرت طبقاتی یا نفرت اعتقادی یا نفرت نژادی یا نفرت جنسیتی باشد. تراکم نفرت منجر به خشونت می شود.
پس اگر با خشونت مخالفیم اول نفرت را از قلب خود پاک کنیم. آقای عقلمند از درآمد اندکش لذت می برد. هیچ کس از درآمد بیشتر بدش نمی آید. احتمالا راه های معقولی برای افزایش درآمد وجود دارد. یک راه این است که دنبال شغل دیگری برویم. اما اگر چاره ای نداریم، با شغل خود کنار بیاییم و زندگی را با نق زدن برخود و اطرافیان تلخ نکنیم.
* اگر فکر می کنیم فلان بند قانون در مورد ما اجرا نشده، برای اجرای آن اعتراض کنیم.
* اگر تبعیضی وجود دارد با سند و استدلال بیان کنیم و به دولت فشار بیاوریم .
نق زدن چه فایده دارد؟
*اگر فکر می کنیم راه افزایش حقوق حضور در تشکل ها است عضو تشکل ها بشویم.
* اگر به نظرمان مشکل ریشه سیاسی دارد ، از طریق سیاسی دنبال حقوق خود برویم.
* اگر فکر می کنیم مخالفت با دولت ضروری است به دنبال تغییر دولت برویم.
* اگر فکر می کنیم اعتراض مفید است اعتراض کنیم .
* اگر رفتن راه حل، رفتن دنبال شغل دوم است دنبال شغل دوم برویم .
اگر...
اما اینکه اعصاب خودمان را خرد کنیم و در مدرسه و خانه و تاکسی و مهمانی خودمان را ذلیل و فقیر نشان دهیم، فقط « نوعی خودزنی » است.
اینکه در خیابان پلاکارد بلند کنیم که ما گرسنه ایم ، توهین به خودمان است.
اینکه در نوشته ها خود را مزدبگیر و فرودست و بدبخت و علیل و ذلیل نشان دهیم نشانه « مازوخیسم » است.
آقای عقل مند، روزی که به خاطر شغلش گریه کرد یک راه دیگر هم پیش رو داشت که آن را رد کرد . اینکه کارش را ادامه دهد اما از زمین و زمان شاکی باشد.
« نارضایتی » در جامعه ما نوعی « مُد روز » است. آن هم نارضایتی کور . من به کمبود حقوقم اعتراض دارم ،یقه کارمندهای دیگر ، مهندس و پزشک و سوپری محل و فامیل دور و نزدیک را می گیرم . انگار آنها حق مرا خورده اند.
من به جای پرخاش به دیگران باید حق خودم را طلب کنم.
همه در جامعه ما شاکی اند. حتی مسئولان هم یاد گرفته اند که شاکی باشند . آنها هم در سخنرانی ها انتقاد و گله می کنند. در حالی که وظیفه مسئول انتقاد نیست. رفع مشکلات است.
اغلب این نارضایتی ها و شکایت ها، عامیانه ، بی سروته و عقیم است. نه منجر به نتیجه ای می شود و نه کسی آن را جدی می گیرد.
ظاهرا هیچ کس از کار و شغل و موقعیت خود راضی نیست یا حداقل در ظاهر چنین وانمود می کند. تاجر بازار ، وزیر ، کارخانه دار ، معلم ، کارگر ، همه می نالند. اما شکایت ها فقط به درد تخلیه احساسات می خورد. خیلی ها به زندگی و تفکر این آبدارچی غبطه می خورند.
همه شکایت های ما یک آدرس دارد : "دولت!" .
همه راه حل ها هم یک آدرس دارد : دولت !
جالب است که ما دولت را هم درد و هم درمان می دانیم.
هم دولت را ریشه و عامل مشکلات می دانیم و هم از دولت انتظار داریم مثل جادوگران افسانه ای مشکلات ما را حل کند.
ما به عنوان شهروند هیچ مسئولیتی در قبال وضعیت خود نداریم. هیچ کاری از ما بر نمی آید. ما فقط این جمله را تکرار می کنیم : "دولت باید ... " جای این سه نقطه هر چیزی می توانیم بگذاریم.
اگر نق زدن و جمله "دولت باید... " را از ما بگیرند ،حرفهایمان ته می کشد.
پای حرف و روشنفکر بازی که به میان می آید ژاپن را مثال می زنیم ،اما برای ما مهم نیست که مردم ژاپن برای برخاستن از خاکستر جنگ جهانی چه سختی هایی را تحمل کردند.
از جامعه ژاپن فقط رفاهش را می بینیم اما عمدا چشممان را بر سایر جنبه های زندگی آنها می پوشانیم.
عاشق پیشرفت ها و رفاه کره جنوبی هستیم. اما شعارمان مانند رفقای کره شمالی است و فریاد می زنیم : "فقر را به مساوات تقسیم کنید."
اهل مطالعه هم نیستیم که تاریخ 60 سال اخیر شبه جزیره کره را مطالعه کنیم تا دریابیم که شعار شمالی ها این بود : " ما با فقر مخالف نیستیم با فرق مخالفیم ." و شعار جنوبی ها اقتصاد آزاد و رقابتی و مبارزه با فقر و پذیرش فرق بود.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اكنون كه من قلم به دست گرفتهام و افكارم را جمع نمودهام تا يك انشاء خوب بنويسم ناگهان به فكرم آمد كه از چه چيزي بنويسم؟
ناگهان دوباره به ياد بيبيام افتادم كه هر روز صبح به من سفارش ميكند كه سر و كلّهام را خوب بپوشانم، ميگويد اين روزها هوا تيز شده است و ممكن است چايمون كني. معنياش را نميدانستم. خيلي با كمال ادب از بيبي پرسيدم چايمون يعني چه؟ يك چيزي گفت كه باز هم نفهميدم. از آقايمان اجازه گرفتم و آقا برايم معني كرد. گفت همان آنفلوآنزاست ولي چون اين اسم يك مقداري شيك است قديميها نميتوانند بگويند.
در قديمها چون استكان كم بوده است خيلي از مردمها از استكان همديگر چاي ميخوردند و مريضي ميگرفتند و اسمش را چاييدن گذاشتهاند. پس تا اينجاي انشاء يك نتيجه ميگيريم كه از چيزهاي همديگر مخصوصاً بياجازه استفاده ننماييم.
بعداً كه اين چند روزها مدرسهها به خاطر آلودگي تعطيل شدند يك تصميم ديگر هم گرفتم كه اگر خداي نكرده هوا خوب شد و مجبور شديم دوباره به مدرسه برويم مريضي نگيريم. آن تصميم اين بود كه از پولهاي پساندازم يك ماسك بخرم و به خودم وصل كنم، امّا در اين افكار فرو رفته و غوطهور شدم كه اي خداجان بزرگ و مهربان! اگر در سابقترها مردمها از استكان و يا باديهي همديگر چيزي ميخوردند و مريض ميشدند، امروز كه با نفس كشيدن از هواي همديگر مريضتر و بيچارهتر شدهاند! يعني نتيجهي دوم انشاء ما اين است كه هم حواسمان به چايمان بايد باشد و هم بعضي جاهايمان و گرنه بسيار خطرناك ميگردد.
راستي تا يادم نرفته از شب يلدا برايتان بگويم كه بيبي زير كرسي كلّي داستانهاي آموزنده برايمان تعريف نمود و ما را بسيار هم خوشحال نمود. مثلاً قصّهي يك پادشاهي را تعريف كرد كه الان اسمش يادم رفته ولي خودش آدم ستمگر و ظالمي بوده و حتّي يك جورهايي شده بود كه اسمش را با غين مينوشتند. يادم آمد، آغامحمدخان قاجار. او اصلاً فقط به فكر سلامتي و عيش و نوش خودش بود. به همين خاطر يك روز همهي دكترهاي كشور ايران را دعوت كرد و گفت: من ميخواهم در بهترين جاي ايران يك پايتخت بسازم كه هم هوايش خوب باشد و هم يك چيزهاي ديگرش، و دكترها كه فكرهاشان را روي هم ريختند به او گفتند: لازم نيست شما آنجا را بسازيد. خداي مهربان خودش از قبل آن را خلق كرده است و آن شهر طهران است و تازه، هم هوايش خوب است و هم آبهاي خيلي خوب و تميزي دارد.
الان كه الحمدلله چند روز است مدرسهها تعطيل است و همه ميگويند تقصير هيچكس نيست من بسيار تعجّب نمودهام. اول از همه از بيبيام تعجّب نمودهام كه اگر آن پادشاه خيلي ستمگر و ظالم بوده است و خيلي هم خودخواه و ازخودراضي بوده است چه چوري راضي شده تا از دكترها سؤال كند؟ و تازهشم به حرف آنها گوش نمايد؟ خوب دكتر هستند كه هستند، مگر بايد در كار پادشاهها دخالت كنند؟ پس شايد يك كمي هم ستمگر نبوده است و يا كمتر ظالم بوده است وگرنه به دكترها ميگفت: شماها برويد به دنبال كارتان و نه به پايِ تخت كاري داشته باشيد و نه جاهاي ديگرش. تازه يك چيز ديگر!
اگر آن دكترها در آن زمان سابقها سواد درست و حسابي داشتند يك جاي ديگري را ميگفتند. تا اينجا به نتيجهي سوم انشاي جالب مان ميرسيم كه خيلي هم زود نبايد به حرف هركسي به خصوص بعضيها گوش كرد تا امروز همهي بدبختيهايش مال ما نشود.
كاشكي يك شب من را به برنامهي گفتوگوي ويژه دعوت مينمودند؛ هم پدرم مجبور ميشد يك اُرسي سالم برايم بخرد و هم از اينكه مجريها چه جوري آدمها را توي سؤالها گير مياندازند سر درميآوردم. از همه مهمتر با همان اُرسي نو، پاي خود را روي آن يكي پايم ميانداختم و دربارهي علت آلودگي هوا ميگفتم:
«در واقع(!) اين مسألهي ملّي را بايد در راستاي يك خطاي تاريخي كه درواقع(!) در زمان آن پادشاه بدتركيب قاجار و شايد هم به توطئهي بعضي سفارتخانههاي خارجي بر مردم ايران تحميل نمودند مورد بررسي قرار گرفته شود! ما آن دكترهاي آنزمان را نميبخشيم كه بدون كارِ كارشناسي و فقط و فقط به خاطر منافع زودگذر جناحي درواقع(!) و در حقيقت پايمال كردند...» و اگر هم مجري وسط حرفهايم ميپريد يكجوري ميكردم كه از كردهاش پشيمان ميگرديد. مثلاً او را تهديد مينمودم كه يك چيزهايي را كه در پشت پردهي آن صحنهي فيلمبرداري است براي مردم بالأخره فاش ميكنم و الآن كه هيچ چيز تقصير هيچكس نيست بهتر است مدارس را بازگشايي كنيم و به دشمنان فرصت سوءاستفاده ندهيم...»
در آرزوي آن روز و آن گفتوگو !
اين بود انشاء ما.
روزنامه اطلاعات
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
فرج کمیجانی ، دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی صبح امروز دوم دی ماه در محل کارش بازداشت شد .
خبرها حاکی از این است که وی با حکم بازپرس شعبه ۲ بازپرسی دادسرای قاضی مقدس در دفتر کارش در مجتمع فنی رسالت بازداشت شد. دفتر محل کار و منزل او بازرسی شده و دو کیس و تعدادی سر رسید جمع آوری شده است.
از دلیل این بازداشت اطلاعی در دست نیست.
پایان پیام /
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
کارت زرد از کجا آمد؟
ماجرای کارت زرد در عالم سیاست بیش از آن که منشاء قانونی داشته باشد، اصطلاحی است که از سوی برخی نمایندگان منتقد و رسانه های همسو با آن ها رایج شد و داستان آن به مجلس هشتم و بازنگری قانون آیین نامه داخلی مجلس باز می گردد.این موضوع در اصل در مجلس هشتم و در زمان اصلاح آیین نامه مجلس مطرح شد و از آن جا که وکلای ملت به دنبال تقویت یکی دیگر از وظایف خود یعنی بعد نظارت بر دولت وقت (دولت اول احمدی نژاد) بودند، مصوب کردند تا پس از سوال از وزیر، موضوع به رای نمایندگان نیز در صحن مجلس گذاشته شود و تمامی مجلس درباره وارد بودن یا نبودن آن سوال اظهار نظر کند.
با تغییر آیین نامه داخلی مجلس و بر اساس ماده 211، هرگاه در هر دوره مجلس سه بار با رای اکثریت نمایندگان حاضر، سوالات نمایندگان از هر وزیر وارد تشخیص داده شود؛ طرح استیضاح وزیر در صورت رعایت مفاد اصل 88 قانون اساسی و آیین نامه داخلی مجلس در دستور کار مجلس قرار می گیرد.
براساس قانون اساسی، قانع نشدن نمایندگان از توضیحات وزیر در حین بررسی سوال در صحن و رای به وارد بودن سوال نماینده به هر تعداد، به خودی خود نمی تواند عاملی برای استیضاح وزیر باشد که از آن با قید 'کارت زرد' یا اخطار نام می برند.
پس می توان گفت که کارت زرد موضوعی نیست که در قانون و عرف سیاسی جامعه وجود داشته باشد و به نظر می رسد استفاده از این عناوین که پایه و اساس قانونی ندارد برای ایجاد فشار روانی به دولت و تحریک افکار عمومی استفاده می شود همان مطلبی که نوبخت بر آن تاکید داشت.
اولین کارت زرد مجلس به فانی
فانی در جلسه علنی ۳۱ فروردین ماه 93 به مجلس رفت تا به سوال 16 نماینده پاسخ دهد.این سوال که از سوی مهرداد بذرپاش مطرح شد، در خصوص علت به کارگیری افراد بازنشسته به رغم گذشت 10 سال از زمان بازنشستگی آنان در وازرتخانه و دلایل سیاسی بودن انتصاب مدیران وزارت آموزش و پرورش بدون منطق کارشناسی و شایستهسالاری، بود.پس از توضیحات وزیر از مجموع 202 نماینده حاضر در صحن مجلس 115 نماینده پاسخهای وزیر را قانعکننده ندانستند. 71 نماینده رأی موافق و 11 نماینده هم رأی ممتنع به وزیر دادند.
دومین کارت زرد مجلس به این وزیر
نمایندگان 10 ماه بعد یعنی در جلسه علنی روز سهشنبه هفتم بهمن سؤال نادر قاضیپور نماینده ارومیه از این وزیر در مورد تعیین تکلیف معلمان پیشدبستانی و شرکتی، برگزاری آزمون استخدامی و مطالبات فرهنگیان را بررسی کردند که نه تنها نماینده سوال کننده بلکه 114 نماینده از 215 نماینده حاضر در صحن مجلس توضیحات وزیر را قانع کننده ندانستند.البته در آن جلسه ۷۴ نماینده رای موافق و ۱۴ نماینده هم رأی ممتنع داده بودند.بدین ترتیب فانی دومین کارت زرد خود را گرفت.
استیضاح فانی رای نیاورد
پنج ماه پس از دومین کارت زرد مجلسیون به فانی،استیضاح وزیر آموزش و پروش با 64 امضا در هیات رییسه مجلس اعلام وصول شد که گفته می شد 35 نفر از امضا کنندگان امضای خود را پس گرفته اند، تعداد امضاها مهم نبود بلکه جلسه استیضاح اصل بود که صبح چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴ استیضاح برگزارشد و با ۷۶ رأی موافق، ۱۶۷ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع از مجموع ۲۵۶، علی اصغر فانی به عنوان وزیر آموزش و پرورش ابقاء گردید.
رای167 نماینده ای که مخالفت خود را با استیضاح اعلام کردند پیام زیادی داشت اما بعد از گذشت چندین ماه اختلال در گیرنده و فرستنده پیام ایجاد شد !
اهداء سومین کارت زرد به فانی
"قول هایی که اجرا نشد"شاید این مهمترین جمله ای باشد که در انتهای جملات نمایندگان مخالف فانی دیده می شود، فانی که پس از استیضاح نشدن جان تاز ه ای یافته بود،روز گذشته سومین کارت زرد را به خاطر سوال ملی سید مهدی موسوی نژاد نماینده مردم دشتستان دریافت کرد،این نماینده اصولگرا از علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش درباره علت به کارگیری نیروهای ناکارآمد و بازنشسته در آموزش و پرورش و عدم توجه به منابع مالی و مدیریت نیروی انسانی آموزش و پرورش و نیز تعطیلی مدارس راهنمایی در روستاها و بعضی از شهرهای مطرح پرسید ،او در پرسش خود ضمن انتقاد از آنچه که آن رابی توجهی دولت و عدم حساسیت آن به نیازهای آموزش و پرورش به عنوان زیربنایی ترین بخش جامعه می دانست، به نارضایتی ها و اعتراضات رسمی و غیر رسمی فرهنگیان نسبت به مدیریت این وزارتخانه در سال های اخیر اشاره کرد و از اجرای ناقص و سلیقه ای نظام رتبه بندی فرهنگیان انتقاد کرد.موسوی نژاد گفت: پاداش پایان خدمت بازنشستگان فرهنگی بیش از ۱۵ ماه است که پرداخت نشده است.
چرا فانی سومین کارت زرد را گرفت/ اگر مدیر بدون اهمیت به نماز و روزه نصب کردهایم بفرمایید
توقع می رفت فانی تا پایان عمر این مجلس، کمتر به بهارستان رفت و آمد کند و چند صباحی دیگر بر صندلی چرمی طبقه چهارم ساختمان شهیدرجایی بی دغدغه بنشیند، اما حضور او در کمیسیون آموزش و تحقیقات به مفاهمه منجر نشد و نماینده سوال کننده و اعضای کمیسیون از پاسخ های او قانع نشدند.
موسوینژاد اصولگرا دو هفته قبل در توضیح سوال خود در کمیسیون آموزش و تحقیقات تاکید کرد کارگروه انتصابات در وزارت آموزش و پرورش بیشتر افرادی که انتصاب مینمایند از بازنشستگان هستند که حتی در زمان کاری خودشان مورد قبول نبودهاند و برخی از این افراد( به عقیده این نماینده) حتی یک روز هم مدیریت خوبی نداشتهاند.
و فانی در پاسخ گفت: اگر مدیر بدون اهمیت به نماز و روزه نصب کردهایم بفرمایید همین امشب عزل کنیم ، انتصابات ما با استعلام از حراست انجام میگیرد اگر موردی غیر این پیدا کردهاید اطاعت میکنیم و در خصوص بازنشستگی هم باید با سازمان بازنشستگی جلسه بگذاریم و موضوع را بررسی کنیم.
در جلسه مشترک کمیسیون و فانی، سوال کننده قانع نشد و کمیسیون نیز سوال را ملی تشخیص داد و نهایت به صحن کشیده شد و کارت سوم هم به فانی تقدیم شد.
سرنوشت فانی چه می شود؟
سومین کارت زرد منتج به استیضاح وزیر نمی شود زیرا بدون کارت زرد هم می توان یک وزیر را استیضاح کرد" طیب نیا" نیز با سه کارت زرد به کار خود ادامه می دهد، اما آنچه در مورد فانی می توان پیش بینی کرد باقی شدن اوست و مجلس و دولت در آستانه انتخابات خیلی با هم درگیر نخواهند شد.
خبرگزاری پانا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
در روزگاران خیلی خیلی قدیم دانش آموزان روزگار بسیار خوشی را گذراندی و وضع آموزش بسیار خوش بودندی و دانش آموزان حتما بر هر نفسی که می کشیدند دو بارشکر خدای بر جای آوردندی. در آن زمان شیوه های بسیار مدرن تربیتی و پرورشی اجرا گشتندی و از تخته های هوشمند و وایت برد برای تحصیل بهره گرفتندی و تمام مدارس از مهد کودک تا دبیرستان به کامپیوتر مجهز بودی و اولیا از وضعیت آموزش ابراز رضایت می نمودی و در آن زمان اصلا این طور نبود که مدارس از دانش آموز پول گرفتندی و تحصیل در تمامی مقاطع رایگان می بودی و دریافت هر گونه وجهی به هنگام ثبت نام از دانش آموزان ممنوع بودی و با متخلفان برخورد قانونی صورت بگرفتی و اولیا تلاش بسیار نمودندی که کمک به مدرسه بنمودی و همیاری با مدرسه انجام دادندی ولی تا این لحظه موفق به انجام این کار نشدی .
از دیگر ویژگی های آن مدارس چنین بودی که تنبیه دانش آموزممنوع بودندی و تنبیه دانش آموزان را همه و همه (حتی کلاغ های گنبد نیلگون) محکوم نمودندی و صدا و سیمای آن زمان ها روی این نکته بسیار حساس بودی و اگر فیلم و یا عکسی در این ارتباط منتشر می گشت به سرعت نور فیلم را پخش نمودی و هیچ مسامحه ای رخ ندادی .
معلمان نیز همه با پورشه و بنز تردد نمودندی و در بالاشهر سکنی گزیدندی و همه معلمان سالی چند مسافرت به هر جا که دل شان خواستندی رفتندی و به هنگام برف آمدن هیچ دانش آموزی خشنود نگشتی و از آن جالب تر اینکه معلمان نیز اندوهگین گشتندی و دانش آموزان همه اندوهگین سر بر آسمان آوردندی که خدایا این چه بلایی است که قسمت مان گشته ؛ ما سخت علاقه مندیم که فردا به مدرسه روان گشته و به تحصیل مشغول باشیم ، از مدرسه رفتن سخت لذت می بریم.
ای خدا ؛ اگر در رزومه ما نیک بنگری اثری از خطا نخواهی یافت.
بارالها مگر ندیدی که به هنگام به مدرسه شدن در ساعت 7 بامداد شتابان در مقابل مدرسه به صف می شویم و بی صبرانه به انتظار باز شدن درب های مدرسه هستیم.
ای پروردگار مگر شاهد نبودی که موبایل های خود را بشکستیم و تمام گیم ها را تحریم نمودیم و سراغ شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام و فیس بوک نرفتیم و همه چنان به تکلیف در منزل مشغول گشتیم که از خود بی خود شده و نعره ها بر آوردیم .
خدایا وقت به جای آوردن تکلیفان را کم قرار مده تا در پیشگاه معلم خجل نگردیم و همچنان سربلند و سرافراز باشیم.
آری !
در چنان روزگاری زنگ ریاضی و زبان انگلیسی (با لهجه آمریکن) مورد توجه و علاقه دانش آموزان بود و تمام دانش آموزان یک هفته چشم انتظار روزی بودندی که ریاضی داشتندی و همی از مدیر درخواست داشتندی که هر روز در سبد درسی شان ریاضی بگذارندی.
در مورد زبان فرنگی هم چیزی نتوان گفتن؛ زیرا که همه دانش آموزان به زبان انگلیسی تسلط داشتندی و شرایط به گونه ای پیش رفتندی که زبان انگلیسی به زبان اول مدارس مبدل گشتی و کمتر دانش آموزی یافتی که به لهجه آمریکن انگلیسی تکلم ننمودی و اولیا کم کم نگران گشتندی که بچه ها زبان فارسی را از یاد ببردی و ارتباط میان نسل ها به درستی برقرار نگشتی.
البته در آن زمان ایران تنها کشوری در جهان بودی که دو زبان خارجی همزمان تدریس گشتی و الگویی برای تمام جهان بودی که می توان همزمان دو زبان انگلیسی و عربی را بیآموختاندی و از تمامی ظرفیت های دانش آموزان استفاده بهینه بنمودی دانش آموزان نیز علاقه بسیاری به زبان عربی داشتندی و همیشه دانش آموزان به اولیا خود اظهار نمودندی که چه خوش می باشد که در فضایی تنفس نمودندی که عربی نیز به ما آموختندی و نمایندگان دانش آموزان به پیشگاه وزیر رفتندی و خواهش نمودندی که بر زبان های خارجه افزوده بنمودی و ما توان یادگیری سه یا چهار زبان همزمان را داشتندی که وزیر موافقت ننمودی . اصولا وزیر به فکر دانش آموزان بودندی و نگران سلامتی دانش آموزان بودندی.
اصولا در چنین سیستم آموزشی پیشرفته ای مرودی وجود نداشتندی و تلاش همه دانش آموزان برای نمره بیست می بودی و اگر خدای نکرده دانش آموزی نمره نوزده و نیم بگرفتی سخت سرخ گشته و از خود بی خود شدی ، نالان و گریان سر به بیابان نهاده از خدای طلب مرگ بنمودی و در چند مورد بدن نیمه جان دانش آموزان یافت گشتندی و اگر دیر اقدام می نمودندی لطمات جبران ناپذیری پیش آمدی.
ولی با این حال مسئولین روش نوینی در جهان ابداع بنمودی که دانش آموز هر چند تجدیدی بیاوردی به سال بالاتر برفتی و مردود نگشتی.
کارشناسان بسیاری از کشورهای فرنگ به ایران آمدندی تا از روش های نوین آموزشی الگوبرداری نموده و در کشورهای خود پیاده بنمودی تا فاصله خود را با آموزش و پرورش روز دنیا کم نموده و پیشرفت بنمودندی.
احترام به معلم در میان دانش آموزان بسیار رعایت شدندی و هر چه معلم بگفتی همه به جان خریدندی و در کلاس درس سکوت حکمفرما بوده و معلم در آرامش تمام به تدریس مشغول بودندی و وقت خود را صرف مسائل انضباطی ننمودندی . در این شرایط مدارس به معاون و ناظم نیاز نداشتندی و همه امور خود به خود چرخیدندی.
اعتبار معلم نیز در جامعه بالا بودی و معلم به هر جا رفته همه او را با دست نشان دادندی و به او غبطه خوردندی.
پدر و مادرها آرزو نمودندی که فرزندان شان معلم گشتندی و به فرزندان خود توصیه نمودندی که فرزندم درس بخوان تا بتوانی معلم شوی و دنیای خود را آباد بنمایی هر چند که معلم شدن بسیار سخت بودندی ولی دانش آموزان امید خود را از دست ندادندی.
به امید رتبه سه رقمی در کنکور بودندی تا شاید در دانشگاه فرهنگیان پذیرفته شدندی و به آرزوی دوران کودکی خود جامه عمل پوشانیدندی.
و این بود الگوی آموزش و پرورش تمام جهان که وزیرش هیچ گاه استیضاح نگشتی و همه خواستار ادامه ادامه وزارت او بودندی و او نیز تا سالیان دراز همچنان بر وزارت خود پایدار بودندی و تا نسل های آینده همه او را دوست می دادشتندی و از او یاد نمودندی و از سند تحول بنیادین به نیکی یاد نمودندی و این سند را بعدها بر سر سازمان ملل آویختندی تا همگان ببینند و مستفیض گردندی .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
عباس مقتدایی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش که «دلایل مطرح شدن مجدد طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش توسط نمایندگان چیست؟»، اظهار داشت: به نظر میرسد همیشه تعدادی از نمایندگان به جهت استفاده از ظرفیتهای قانونی، علاوه بر تذکر و پرسش از ابزار استیضاح نیز استفاده میکنند و ممکن است این وفاق و هماهنگی بین تعدادی از نمایندگان برای استیضاح رخ دهد.
وی ادامه داد: اگرچه استیضاح یکی از ابزارهای قانونی در اختیار نمایندگان است، اما با توجه به فضای عمومی کشور و فضایی که امروز بر معادلات داخلی مجلس حاکم است، هیچ استیضاحی تا هنگام برگزاری انتخابات مجلس دهم عملاً فرصت برای طرح در مجلس پیدا نخواهد کرد.
مقتدایی افزود: با توجه به سازوکارهایی که مجلس شورای اسلامی براساس آییننامه داخلی پیشبینی کرده است فعلاً زمینهای برای آمدن هرنوع طرح استیضاح و از جمله استیضاح وزیر آموزش و پرورش به صحن علنی مجلس در عمل وجود ندارد.
عضو کمیسیون آموزش مجلس تصریح کرد: زمزمههایی که قبلاً مبنی بر اینکه عملکرد وزیر آموزش و پرورش و وزرایی نظیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، راه و شهر سازی، اقتصاد و صنعت،معدن و تجارت که کارآمدیهای لازم را ندارند در مجلس و میان برخی نمایندگان مطرح بود، اما آنچه قابل حدس و پیشبینی هست، این است که استیضاح هیچ یک از وزرا در 2 ماه آینده در صحن علنی مجلس مطرح نخواهد شد.
وی یادآور شد: تجربه نشان داده است در ماههای منتهی به انتخابات معمولاً همه تلاش میکنند تا فضایی غیر ملتهب در کشور حاکم باشد و طرح برخی از موارد نظیر استیضاح شاید بیش از آنکه جنبه عملیاتی داشته باشد، جنبه هشدار به وزیر یا وزیران مربوطه را دارد.
مقتدایی خاطرنشان کرد: بنده به عنوان کسی که از معادلات داخلی مجلس مطلع هستم، چنین احساسی دارم که در هفتههای آینده استیضاحی در صحن مجلس شورای اسلامی مطرح نخواهد بود، اما ممکن است این موضوع در سطح هیأت رئیسه یا کمیسیونهای تخصصی برای رایزنی میان نمایندگان و وزرای مربوطه صورت گیرد و جلساتی میان آنها برگزار شود.
انتهای پیام/
فارس
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
درست با گذشت دو ماه از اعلام خبر بازداشت معلمان ایرانی در امارات، دادگاه العین در حکمی نهایی ضمن محکوم نمودن 9 معلم ایرانی با در نظر گرفتن جریمه سنگین برای معلمان ایرانی، حکم ممنوع الخروج شدن آنها را به نیروهای امنیتی و فرودگاه های این کشور ابلاغ نموده است که به نوعی این نوع بی احترامی به معلمین ایرانی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با کشورهای همسایه بی سابقه بوده است./
جهان نیوز
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
این روزها کمتر کسی می تواند منکر وضعیت ناخوشایند دولت در حوزه اقتصادی باشد و مروری بر تحلیل ها و نگاهی به آمار و ارقام گواه آن است که در کوتاه مدت هم شاهد اتفاقات خوشایند در این حوزه نخواهیم بود. کاهش قیمت نفت و تداوم رکود اقتصادی ، شرایطی کم سابقه به وجود آورده و دست دولت را در هر گونه فعالیتی بسته است.
دکتر محسن رنانی سال گذشته این وضعیت را این گونه توصیف کرد :« 45هزارمیلیاردتومان یارانه نقدی، ٨٠هزارمیلیاردتومان حقوق و دستمزد کارمندان و ٢٥هزارمیلیاردتومان کمک برای تامین کسری حقوق بازنشستگان در طرف تعهدات دولت و ۷۰هزارمیلیاردتومان درآمد نفتی و ٨٠هزارمیلیاردتومان درآمد مالیاتی در طرف درآمدها نشان میدهد دولت در سال آینده با درآمدهای حاصل از نفت و مالیات تنها میتواند دستمزدها و یارانهها را پرداخت کند و این به مفهوم آن است که دولت از سال٩٤ تبدیل میشود به صندوق پرداخت حقوق و دستمزد یا به بیان سادهتر سال از آینده عصر پایان راهبری توسعه ملی توسط دولت آغاز خواهد شد.» (روزنامه شرق ۲۷ دی 93)
از آنجایی که تداوم این شرایط در سال جاری منجر به ناتوانی دولت در سرمایه گذاری اقتصادی ، اجتماعی و ... شده است و از آنجایی که نیروهای مخالف دولت از همه ظرفیت ها و توان تبلیغاتی خود برای ناتوان جلوه دادن دولت در مقوله معیشت استفاده خواهد کرد، اصلاح طلبان ، نخبگان سیاسی و اقتصادی و اهالی رسانه و مطبوعات لازم است بدون اتلاف وقت به راهکارهای منسجم و مشترکی برای مقابله با سوءاستفاده جناح مخالف دولت و جریانات پوپولیستی از چنین وضعیتی متوسل شوند.
عدم جدیت و ادامه سکون و وجود تردید و اختلاف در اردوگاه دولت و اصلاح طلبان می تواند ثمرات ناگواری به بار آورده و دستاورد سال 92 را که حاصل پختگی گروه های سیاسی و هوشیاری جامعه مدنی بود را بر باد دهد .
ماه های پیش رو از این جهت سرنوشت ساز است که می تواند به تداوم گفتمان عقلانی فعلی بینجامد که علیرغم داشتن کاستی ها و ناکامی هایی در حوزه های مختلف ، حرکت کشور را از جاده ای منحرف و خطرناک به مسیری درست و منطقی برگرداند و در حال حاضر برای دست یابی به اهداف ملموس و بزرگتر نیاز به تداوم حرکت در این مسیر دارد. نیمه تمام ماندن چنین حرکتی خطرناک است و عوارض جبران ناپذیری در پی خواهد داشت . ناکامی احتمالی به این معنی است که جامعه مدنی و دولت فعلی با وجود حاکم کردن عقلانیت سیاستی و اقتصادی ، به خاطر تاثیر حوادث و اتفاقات گذشته که خود نیز در آن نقشی نداشته اند، تسلیم شده و شکست را پذیرا شده اند. اجتناب از چنین فاجعه ای مستلزم سازو کارهایی است که در راس آن ابتکار عمل افراد، گروه ها و احزاب سیاسی همسو با دولت و اتحاد حداکثری آن در انتخابات اسفند ماه است . اما در این میان جامعه مدنی هم مسئولیت هایی دارد که فشار بر احزاب برای اتخاذ تصمیمات هم سو و هم جهت در انتخابات یکی از آنهاست.
گذشته از آن،ارتباط موثر با بدنه جامعه و استفاده موثر از شبکه های اجتماعی به منظور تبیین شرایط سیاسی و اقتصادی کشور نیز مسئله ای حیاتی است.چنین کنشهایی از سوی جامعه مدنی می تواند بر محورهای مشخص و مهمی متمرکز شود ، از جمله :
الف - حاکم کردن عقلانیت اجتماعی و تحلیل واقع بینانه مشکلات اقتصادی برای مردم . امروزه پاشنه آشیل دولت که مخالفان نیز بر روی آن سرمایه گذاری کرده اند، رکود ، پایین آمدن قدرت خرید مردم ، عدم سرمایه گذاری و دیگر مشکلات اقتصادی است . با کمترین دانش و سواد اقتصادی هم می توان دریافت که چنین مشکلاتی یک شبه به وجود نیامده و محصول مدیریت فاجعه بار اقتصادی در دولت گذشته است . به راحتی می توان برای مردم تشریح و تبیین کرد که چگونه اوضاع ناآرام و متلاطم اقتصادی گذشته و جهش چند برابریِ قیمت ها ، در دولت فعلی مهار شد و آرامش و ثبات به اقتصاد کشور برگردانده شد و اگر هم پیشرفت چشم گیری حاصل نشده باشد، حداقل حرکت به سمت فاجعه نیز کُند و در جاهایی متوقف شده است .
ب - تشریح عمومیِ این نکته که بدون توانایی و ابتکار مشخص در عرصه دیپلماسی و روابط خارجی و بدون تنش زدایی بین المللی و منطقه ای نمی توان اقتصادی پویا و قدرتمند داشت و ادعای جریاناتی که از رفاه مردم دم می زنند و در همان حال با عملکرد خود قطعنامه های بین المللی بر مردم و کشور تحمیل می کنند، ادعایی بی اساس و غیر منطقی است .
از سوی دیگر می توان به توافق بزرگ هسته ای و لغو قطع نامه های بین المللی اشاره کرد و به جامعه نسبت به دستاوردهای آتی و حتمیِ این توافق اطمینان داد. واقعیت این است که مثَلِ توافق هسته ای مَثَلِ همان سنگی است که در چاه انداخته اند و حال عقلا آن را با رنج و محنت فراوان از چاه بیرون کشیده اند و این بی انصافی است که دستاوردهای قریب الوقوع آن نصیب جریاناتی شود که از هیچ کوششی برای شکست این توافق دریغ نکردند.
اگر ترکیب مجلس آینده به شکلی باشد که مانع حرکت منطقی دولت نشود ، می توان امیدوار بود که با تداوم روند فعلی، این معادله یعنی تاثیر دیپلماسی فعال و منطقی بر وضعیت اقتصادی کشور برای همیشه در ذهن جامعه نهادینه خواهد شد و فرصت بزرگی را از جریانات و افرادِ پوپولیست در آینده خواهد گرفت .
ایلنا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .