صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش و استفاده سیاسی نمایندگان مجلس   اصل 89 ام قانون اساسی به نمایندگان این حق را می دهد تا در مواردی که لازم می دانند طی شرایط و تشریفات خاصی ، وزرا را استیضاح کنند.این قانون حق استیضاح را یکی از سازو کارهای سیاسی مجلس برای نظارت بر عملکرد هریک از وزرا و کلیت هیات دولت و در شرایطی حتی رئیس جمهورمی داند و می کوشد مطابق اصل تفکیک قوا عملکردشان را چک_بالانس کند.

واژه ی عربی استیضاح معادل های جالبی درفرهنگ لغت های فارسی دارد ؛ مثل بازخواست، واکاوی، گزارش خواهی و واپرسی و طلب وضوح کردن.

این روزها بحث استیضاح در سپهر سیاسی و استفاده ی ابزاری از این امکان نظارت در مجلس شورای اسلامی بیش از هر زمان دیگری در تاریخ مجالس ایران داغ است!

از استیضاح دو وزیر درطی دو هفته، سوال و چالش جدی از رئیس جمهور و اینک هم وزیر آموزش و پرورش در هفته ی جاری!

به راستی چه طلبی نمایندگان از وزیر آموزش و پرورش دارند و چه نکته ی مبهمی در کارنامه ی کمتر از یک ساله ی ایشان هست که نیاز به توضیح داشته باشد که خود نمایندگان از علت های وجودی این ابهامات یا نارسایی ها مطلع نباشند؟ و وزیر را مقصر تام و تمام وضع کنونی آموزش و پرورش بدانند؟

در قانون های فرادستی ، آموزش و پرورش نهاد اصلی متولی درامر آموزش های پایه  در کشور است و این وظیفه ی بسیار سترگ ضمن اینکه نیاز به ساختار مناسب و ساماندهی برنامه محور دارد ؛ نیاز به بودجه و امکانات مالی در خور برای اجرای این برنامه ها نیز دارد، حال چنانچه بودجه ی مناسبی در اختیار این نهاد قرار نگیرد چگونه می تواند توقعات عموم مردم را که نمایندگان این خواسته ها را وکالت می کنند برآورده سازد؟! وچه نهادی است که این بودجه را برای وزارت خانه مذکور مصوب می کند؟ 

علاوه بر بودجه ی مناسب، برای برنامه ریزی و  ساماندهی امورات هر وزراتخانه، آنهم وزارت خطیر آموزش و پرورش با گروه هدفی چند ده میلیونی،  ثبات مدیریت است که می تواند ابتدا برنامه ریزی کند و این برنامه ها را مصوب و سپس بر اجرای آنها نظارت نماید.

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش و استفاده سیاسی نمایندگان مجلس

حال چنانچه نه ثبات مدیریت باشد و به هربهانه ای وزیر استیضاح شود و بودجه مناسبی نیز به نسبت نهاد های مذهبی در اختیار او نباشد ! آیا می شود توقعات موکلان مجلس نشینان را برآورده ساخت؟

این سلسله ی استیضاح ها که با وزیر کار شروع شد و حاشیه های تلخی را در مجلس به همراه آورد؛ در صورت تکرار این پیام را پدیدار خواهد کرد که فشارهای آمریکا علاوه بر اینکه ساختار اقتصادی را دچار تزلزل کرده ، ساختار سیاسی ایران و جنگ جناح ها را نیز در پی داشته است ؛ تا ترامپ (مصاحبه ی اخیرش با بلومبرگ) را به این نگاه برساند که کاری که تمام دنیای غرب در طی این 40 ساله از انجام آن ناتوان بوده را با کوچکترین فشار ،فعلیت بخشیده است.

درست است که ابزارهای قوه ی مقننه در هر کشوری نظیر سوال و استیضاح و تحقیق و تفحص ابزارهای بسیار بسنده ای برای نظارت بر تکروی و ممانعت از اعوجاج و قانون گریزی قوه ی مجریه ی هر کشور است ، اما در شرایط فعلی  کشور نیاز به آرامش و ثبات دارد و مدیران در ثبات است که می توانند رهنمودهای مقام معظم رهبری را در خصوص اقتصاد مقاومتی و مقابله با آمریکا، مجری باشند .

استیضاح به واسطه ی دلایلی سیاسی درآغاز سال تحصیلی این پیام را با خود به جامعه ی آموزشی ایران  و البته جامعه ی جهانی دارد که پس از تحریم های اخیر آمریکا ،از دودکش حاکمیت در ایران دود سفید خارج نمی شود و این همان موضوعی است که کارگزاران در هر سه قوه در شرایط کنونی بایستی از آن اکیدا احتراز نمایند تا ان شالله به سلامتی و گردن فرازانه از این گردنه های صعب کشور و نظام عبور کند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
زمینه های سیاسی استیضاح وزیر آموزش و پرورش

 آموزش و پرورش یکی از قدیمی‌ترین و گسترده‌ترین نهادهای اجتماعی ایران است و به همان میزان نیز مشکلاتش کهنه و فراوان است.
به یاد دارم سیدمحمد بطحایی هنگامی که شهریور ماه سال گذشته بعد از 35 سال معلمی و کار در آموزش و پرورش برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس رفته بود، گفت: «پرهیز از سیاست‌زدگی و سهم‌خواهی که هر از گاهی آموزش و پرورش را گرفتار حاشیه کرده و از مأموریت اصلی باز می‌دارد باید کنار برود.  تمرکز بر آموزش و پرورش محض که رسالت اصلی این وزارتخانه است مورد توجه وزرا و همه مدیران در این وزارت باید باشد هر آنچه موجب ایجاد حاشیه شود، ضد آن است.»

با این حال، چند روزی می‌شود که برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی اعلام کردند که وزیر آموزش و پرورش باید استیضاح شود. اعلام خبر استیضاح بطحایی توسط مجلس و انتشار 16 سؤال نمایندگان، این گمانه را در جامعه تقویت کرده است که در پس سؤال‌های کلی عدم پای بندی به برنامه ارائه شده در زمان اخذ رأی اعتماد، اولویت‌ها و دلایل غیرآموزشی مد نظر نمایندگان بوده است و طبیعتاً گستردگی و نفوذ آموزش و پرورش، می‌تواند زمینه‌های سیاسی این استیضاح را روشن کند.

به عنوان عضوی از خانواده آموزش و پرورش معتقدم کارنامه یک‌ساله عملکرد بطحایی علیرغم نقاط ضعف و مشکلات فراوان، نشان می‌دهد او با شناخت دقیق بزنگاه‌ها و محدودیت‌ها، برای اصلاح رویه‌های کهنه و اشتباه مدیریتی و آموزشی تلاش کرده است. او وزیری است که در حوزه دانش‌آموزی برنامه‌های ویژه‌ای دارد.

زمینه های سیاسی استیضاح وزیر آموزش و پرورش  این روزها وزیر آموزش و پرورش عزم خود را برای آزمون‌زدایی و بریدن پای مؤسسات کنکور از مدارس کشور جزم کرده است و مدام از اینکه مدارس در چنبره مؤسسات کنکور قرار گرفته‌اند و شادی و آرامش روانی کودکان و نوجوانان را از بین برده‌اند، سخن می‌گوید و برنامه‌هایی نیز برای آزمون‌زدایی تدوین کرده است.

در سوی دیگر برخی از نمایندگان بر این باورند که بطحایی در زمینه مطالبات و معیشت معلمان کوتاهی کرده است. ما معلمان یادمان نمی‌رود که وزیر آموزش و پرورش 28 اسفند ماه سال 96 به سازمان برنامه و بودجه رفت تا حقوق معلمان را به شب عید برساند و وقتی با مخالفت‌هایی رو به رو شد در تاریخ ٢٩ اسفند با استعفای خود مجدداً به سازمان برنامه و بودجه رفت و در این دو روز بست نشست تا نهایتاً ساعت ٨ شب ٢٩ فروردین ٩٦ توانست حقوق معلمان را برساند.

خانواده آموزش و پرورش از نمایندگان انتظار دارد به جای پیگیری استیضاح در آستانه مهرماه و آغاز سال تحصیلی 13 میلیون دانش‌آموز، برای حل مشکلات و مسائل مالی و کیفیت‌بخشی و تحول در آموزش و پرورش با بطحایی همراه و همدل باشند و مطالبات سیاسی را در فاصله یک سال مانده تا انتخابات در زمان مناسب خود دنبال کنند.
همه می‌دانیم که مشکلات آموزش و پرورش محصول امسال و دو سال پیش نیست. البته این نقد هم وارد است که آقای وزیر باید قبل از اجرای طرح‌های تحول‌گرایانه خود به فکر حل ریشه‌ای مشکلات آموزش و پرورش باشد مشکلاتی که سال‌های سال سایه‌اش روی آموزش و پرورش سنگین شده است.

سالیان متمادی است که در حوزه مدیریت آموزش و پرورش مسیر غلطی را می‌رویم و اگر همین مسیری را که برخی از نمایندگان در مجلس می‌خواهند ادامه دهیم قطعاً به نتیجه نمی‌رسیم و همچنان با مشکلات دست وپنجه نرم خواهیم کرد، زیرا آموزش وپرورش سال‌هاست که اولویت اول کشور قرار نگرفته است، بنابراین در شرایط کنونی بهتر است آموزش و پرورش را از ریل اصلی خارج نکنیم.
روزنامه ایران
منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

موضوع استیضاح وزیر آموزش و پرورش موعد خوبی است برای نقد عملکرد « سیدمحمد بطحایی » .

« صدای معلم » از همه فرهنگیان و صاحب نظران دعوت می کند تا به بحث و بررسی این موضوع بپردازند .

« شهین پاپی » مطلبی را برای این رسانه ارسال کرده است .

منتشرشده در یادداشت

آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان و رفتار شناسی معلمان

تعریف، توصیف و تبیین تشکل ها در راستای تعریف مفهومی و عملیاتی احزاب قابل توجه می باشد. همان گونه که احزاب به ‌مثابه سازماني بازتاباننده‌ از نيازها و خواسته‌هاي بنيادين لايه ها و طبقات اجتماعي و یا به‌ عنوان عنصري تعاملي بين حكومت - قدرت مستقر - از يك‌سو و جامعه‌ مدني و توده‌هاي مردم از سوي ديگر  با توحه به يك هويت جمعي شناسنامه‌ دار جهت تسهيل شناخت اجتماعي قابل طرح می باشند؛ تشکل ها هم در قالب عناصری مهم از جامعه مدنی در جهت پاسخگویی به نیازهای گروهی با توجه به آرمان ها و مشی های های مشخص شکل گرفته اند. در اهمیت تشکل ها همین بس که آورده اند که تشکل های غیر دولتی کارآمدترین الگوی مشارکت اجتماعی به منظور عینیت بخشیدن بر نقش مردم در فرایند توسعه اجتماعی مورد توجه می باشند.

مساله تشکل ها در حوزه آموزش و پرورش عمدتا در دو شکل و یا رویکرد مطرح بوده است که اولی در جهت پی گیری مطالبات صنفی و دومی هم توجه به نیازهای صنفی در متن فعالیت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی مورد توجه واقع شده است که بر این اساس برخی از تشکل ها عمدتا بر مبنای فعالیت های صنفی و برخی هم در قالب فعالیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کنار فعالیت های صنفی کنشگری می نمایند که تعداد تشکل ها با رویکردهای مختلف صنفی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از تشکل های صرفا صنفی بیشتر می باشد.

در نگاهی ضمنی به تشکل های فرهنگیان می توان به  تشکل هایی مانند کانون صنفی معلمان، انجمن اسلامی معلمان، کانون فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه، سازمان معلمان ایران، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، کانون تربیت اسلامی اشاره کرد.

 

ارزیابی عملکرد تشکل های فرهنگیان بدون توجه به اهداف مورد نظر و مدون آن ها امکان پذیر نمی باشد؛ بنابراین ضرورت دارد که قبل از پرداختن به امر ارزیابی تشکل ها به نمونه هایی از این اهداف توجه گردد:

1. ایجاد زمینه مناسب جهت مشارکت واقعی فرهنگیان در عرصه‌های صنفی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آموزش ‌و پرورش در راستای ارتقاء منزلت معلمان در جامعه

2. ایجاد وحدت و هم بستگی بین معلمان

3. دفاع از حقوق مادی و معنوی معلمان کشور

4. ایجاد رابطه عمیق و پایدار بین معلمان و سایر اقشار جامعه

5. فراهم نمودن زمینه مشارکت معلمان بصورت سازمان یافته درتصمیم سازی ها و تصمیم گیری های آموزش و پرورش

6. ارتقاء مستمر دانش و بینش معلمان و نیز رشد فرهنگی و سیاسی معلمان

7. ایجاد عدالت در برخورداری از حقوق مادی و معنوی بین معلمان و سایر کارکنان دولت وکمک به ایفای نقش اساسی معلمان در توسعه اجتماعی و فرهنگی جامعه

8. تلاش مستمر در جهت بهبود روش‌ها، فرآیندها و ساختار نظام آموزش و پرورش کشور ضمن بهره گیری از دستاوردهای نوین جهانی

تشکل های موجود درآموزش و پرورش به تنهایی قادر به حل و یا کاهش چالش های آموزش و پرورش نبوده و نخواهند بود؛ بنابراین ضرورت دارد تا فرهنگ گفت و گو بین تشکل های فرهنگیان علیرغم داشتن گرایش های سیاسی خاص درراستای تمرکز بر اهداف مشترک تقویت و نهادینه شود که مروری بر عملکرد تشکل ها در این ارتباط نیز نشان از ضعف جدی در این حوزه می باشد

با نگاهی توصیفی و حتی با توجه به نتایج تحقیق های پیمایشی در شرایط کنونی می توان به صراحت اعلام کرد که:

1. منزلت فرهنگیان ایران در طول زمان نه تنها ارتقاء نیافته بلکه روز به روز در سیر نزولی قرار گرفته است.

2. کانال های ارتباطی بین معلمان صرفاّ از طریق شبکه های مجازی آن هم بصورت سازمان نیافته در مقایسه با گذشته در سطحی ابتدایی شکل گرفته است.

3. فرهنگیان ایران هیچ نقشی در تصمیم سازی و تصمیم گیری های آموزش و پرورش ندارند.

4. برای فرهنگیان ایران کوچکترین نقشی در انتخاب مدیران سطوح مختلف آموزش و پرورش تعریف نشده است.

5. از حقوق مادی و معنوی فرهنگیان به صورت سازمان یافته در لایه های قدرت دفاع محکم و پاسخ گرانه ای نمی شود.

6. آموزش های مرتبط با دانش افزایی و توانمند سازی در مورد معلمان به نقطه های حداقل رسیده است.

7. ساختار مطلوب نظام آموزشی ایران به مرحله عینیت نرسیده است و همچنان مشکلات متعدد و پیچیده ای متوجه آن است.

8. فرهنگیان ایران از حیث عدالت حقوق و مزایای دریافتی از بسیاری از کارکنان سازمان ها به شکل قابل توجه فاصله گرفته اند.

در ارتباط با علل موارد هشت گانه فوق، مراجع و منابع مختلفی دخیل هستند و در زمینه نقش تشکل ها در ارتباط با اهداف فوق می توان به شکلی ادعا کرد که تشکل های موجود در ایفای وظائف خود در راستای اهداف مدون و مصرح توفیق نداشته اند چرا که در شرایط حاضر:

1. تعداد بسیار کمتری از فرهنگیان در تشکل های مختلف عضو هستند و عموم قاطبه فرهنگیان نسبت به ماهیت و عملکرد تشکل های مورد نظر کم اطلاع و حتی بی اطلاع هستند.

2. اقدامات گسترده عملی در جهت آشنایی فرهنگیان با اهداف تشکل ها انجام نمی گیرد و در مورد برخی تشکل ها چنین اقداماتی در حد صفر می باشد.

3. اقدامات عضو گیری در بین اکثر تشکل ها ضغیف تر بوده و حتی برخی از تشکل ها رغبتی به عضو گیری نداشته و تلاش در حفظ اعضای حداقلی خود دارند.

4. اقدامات خاصی توسط تشکل ها در جهت تشریح فعالیت ها با ذکر میزان اثربخشی برای عموم معلمان دیده نمی شود.

5. فعالیت بسیاری از تشکل ها عمدتا منحصراّ به زمان انتخابات و یا تغییر و انتخاب وزرا می باشد.

آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان و رفتار شناسی معلمان

با نگاهی به مطالب ذکر شده در سطور بالا لازم است دلایل عدم موفقیت تشکل های فرهنگیان مورد آسیب شناسی قرار گیرد تا انشاالله شاهد توسعه کیفی عملکرد آن ها در پهنای آموزش و پرورش کشور باشیم:

1. نوع رفتار مسئولین ارشد احزاب در کشور در کنار نوع نگاه منفی مسئولین سیاسی کشور به ماهیت و اهداف احزاب

باید اذعان نمود که ماهیت تشکل ها بدون توجه به ماهیت احزاب قابل برررسی نبوده و توفیق و یا عدم توفیق آن ها نیز بدون توجه به علل کارآمدی و ناکارآمدی احزاب در کشور قابل تبیین نمی باشد. واقعیت بسیار مهم در ارتباط با عملکرد احزاب، دقت بر این امر است که تاکنون در سطح کشور هیچ حزبی در شاکله و قامت یک حزب کامل به وجود نیامده است و احزاب موجود در حقیقت شبح هایی از احزاب واقعی هستند که بیشتر با مفهوم فعالیت های فصلی قابل توجیه بوده و در راستای کسب قدرت توسط عده محدودی فعالیت می نمایند و هیچ وقت هم به لایه های اجتماعی جامعه نفوذ نکرده اند و در این میان نیز نباید از مقوله عدم باور جدی مسئولان سیاسی کشور به ماهیت و عملکرد احزاب غافل شد. باید این واقعیت تلخ را در ارتباط با فعالیت های تشکل های فرهنگیان پذیرفت که این تشکل ها در طرح واره ذهنی فرهنگیان جای مشخصی برای خود باز نکرده اند و در یک بررسی ساده مشخص می گردد که نه نام این تشکل ها برای اکثریت فرهنگیان مشخص است و نه نوع فعالیت هایشان

 

2. مدیران ارشد آموزش و پرورش

واقعیت امر توجه به این مساله مهم است که عده کثیری از مسئولین ارشد آموزش و پرورش به خصوص مسئولین استانی، تمایلی به توسعه فعالیت های تشکل ها نداشته و به صورت های مستقیم و غیر مستقیم سعی در محدود سازی آن ها دارند و حتی  مخالفت های خود را با تشکل ها بصورت هایی چون خط قرمز بودن اعضای تشکل ها در تفویض پست های مدیریتی، عدم تعامل جدی با تشکل ها و برهم زدن نظم تشکل ها از طرق مختلف نشان می دهند و اگر نمونه هایی از تفویض پست ها به برخی از اعضای تشکل ها مشاهده می شود عمدتا برگرفته از فشار افراد با نفوذ برخی از تشکل ها از درون وزارت است.  

 

3. بنیانگذاران تشکل ها

تشکل های موجود درآموزش و پرورش با رویکرد سیاسی غالبا توسط افراد با نفوذ سیاسی بوجود آمده اند و آنچه که در پس انگیزه های چنین بانیانی دیده می شود تلاش در جهت تقویت موقعیت و جایگاه خود در گستره سیاسی کشور از طریق احراز منصب های مدیریتی بالا توسط خود و اطرافیان نزدیک است و اعضای دیگر هم به عنوان سیاهی لشکرهایی جهت توجیه جایگاه تشکیلاتی چنین افرادی در نظر گرفته می گردد.

 

""4.  نوع رفتار تشکل ها

در بررسی ناکارآمدی تشکل های آموزش و پرورش شاید هیچ علتی به اندازه خود تشکل ها مهم نباشد و در این میان لازم است به چند واقعیت مهم اشاره گردد:

1-4. حرکت بر محور شخصیت های بانفوذ سیاسی و مخدوش شدن استقلال تشکل ها و فرد محور بودن آن ها

اکثر تشکل های فرهنگیان به خصوص تشکل های سیاسی – صنفی بر محور افراد سیاسی با نفوذ شکل گرفته و حتی ادامه این تشکل ها قائم بر وجود چنین افرادی می باشد؛ بنابراین طبیعی و قابل پیش بینی است که کمیت و کیفیت فعالیت تشکل های مورد نظر تابع تصمیم های این افراد می باشد.

2-4. فقدان یک برنامه مشخص استراتژیک در راستای اهداف تشکل ها

نگاهی بر اساسنامه اکثر تشکل ها و نیز رجوع بر فعالیت های آن ها در طول زمان های گذشته نشان از فقدان یک برنامه مشخص بر اساس سیاست های روشن، اهداف مصرح و برنامه های کاربردی و عملیاتی جهت دستیابی به اهداف و اصلاح کاستی ها می باشد و آنچه که در قالب اساسنامه این تشکل ها نوشته شده بیشتر شکل و گونه ای از کلی گویی و آرمانی را دارا می باشند.

3-4. تمرکز عمده تشکل ها بر کسب قدرت

تجربه عمده در مورد تشکل ها به خصوص تشکل های سیاسی – صنفی، تمرکز بیشتر بر کسب پست های مدیریتی به خصوص در سطح وزارت و شهر تهران بوده است. البته نباید از این امر غافل شد که یکی از اهداف اصلی احزاب و تشکل ها، کسب قدرت در راستای اعمال اهداف تشکیلاتی خود می باشد؛ اما نکته مهم در این میان توجه به این مساله است که کسب قدرت زمانی شکل مشروعیت و مقبولیت پیدا می کند که مبتنی بر اصل شایسته سالاری، مسئولیت پذیری، پاسخگویی بر محور اثربخشی باشد که متاسفانه این امر در حوزه رفتار تشکل ها مشاهده نمی گردد.

4—4. خنثی شدن تشکل ها و پیش گرفتن رفتارهای محافظه کارانه توسط آن ها پس از کسب پست ها و منصب های مدیریتی

واقعیت بسیار تلخی که در زمینه سیستم ها و در بین بسیاری از کنشگران جامعه ما مشاهده می گردد توجه به این پدیده است که زمانی که بیشتر افراد فعال، منتقد به خصوص تشکیلاتی بر مسند قدرت و پست ها می نشینند در جهت حفظ موقعیت خود، رسم و آداب محافظه کاری را در پیش می گیرند.

5-4. ضعف اثرگذاری بر کانون های قدرت در راستای منافع آموزش و پرورش

یکی از عوامل موثر در جهت جلب توجه کانون های قدرت بر هر سیستمی به خصوص در جامعه ایران، رایزنی و لابی گری فعالین هر سیستم در جهت منافع سیستمی می باشد. نگاهی هر چند سطحی بر عملکرد تشکل های فرهنگیان نشان از ضعیف بودن عملکرد آن ها در ارتباط با رایزنی با لایه های قدرت مرتبط با قوه های مجریه، مقننه، قضاییه و سایر مراکز  قدرت در جهت اعتلای  آموزش و پرورش کشور می باشد.

6-4. فعال نبودن تشکل ها در ارتباط با رویدادهای آموزش و پرورش و عدم پی گیری جدی مطالبات فرهنگیان

آموزش و پرورش ایران همواره با مسائل، مشکلات و رویدادهای مختلفی در حوزه دروندادی، فرایندی، بروندادی و پیامدی برخوردار هست که متاسفانه واکنش تشکل ها نسبت به چنین رویدادهایی در ارتباط با تحلیل، آسیب شناسی و ارائه راهکار بسیار ضعیف و کمرنگ تر بوده است.

7-4. فقدان بسترهای مناسب در جهت تعامل با فرهنگیان

باید این واقعیت تلخ را در ارتباط با فعالیت های تشکل های فرهنگیان پذیرفت که این تشکل ها در طرح واره ذهنی فرهنگیان جای مشخصی برای خود باز نکرده اند و در یک بررسی ساده مشخص می گردد که نه نام این تشکل ها برای اکثریت فرهنگیان مشخص است و نه نوع فعالیت هایشان.

8-4. ضعف در گفتمان سازی

یکی از نشانه های کارآمدی و اثرگذاری هر جریان و یا هر نوع تشکلی توجه به مقوله گفتمان سازی در جهت تمرکز و توجه به مسایل مهم و چالشی یک سیستم و نیز نزدیک نمودن باور و نگرش فعالین در جهت اهداف آن سازمان  و همچنین توجه به راهکارهای بدیع و تحول گر می باشد که متاسفانه عملکرد تشکل ها در این میان نیز قابل دفاع نمی باشد.

9-4. ضعیف بودن رفتارهای تیمی اعضای تشکل ها

عدم نهادینه شدن ساختارهای حزبی و تشکیلاتی در تمام احزاب و تشکل ها منجر به عدم توجه به آموزش و پرورش اعضاء به منظور جامعه پذیری تشکیلاتی شده است؛ به طوری که تناقض رفتارهای اعضاء با اهداف تشکیلات در راستای منافع شخصی به کرار مشاهده می گردد.

10-4. گم شدن پی گیری مطالبات فرهنگیان در بده و بستان های سیاسی

اصولا از مهمترین اهداف تشکل های فرهنگیان و نیز از شاخص های مهم اثربخشی آن ها، پی گیری جدی مطالبات فرهنگیان می باشد که متاسفانه تاکنون یک مطالبه مشخص به صورت قاطع مورد پی گیری واقع نشده است که شاید یکی از دلایل مهم آن درگیری بیش از حد در بده و بستان های سیاسی می باشد.

11-4. عدم هماهنگی و گفتگوی جدی بین تشکل های فرهنگیان بر محور منافع آموزش و پرورش

تشکل های موجود درآموزش و پرورش به تنهایی قادر به حل و یا کاهش چالش های آموزش و پرورش نبوده و نخواهند بود؛ بنابراین ضرورت دارد تا فرهنگ گفت و گو بین تشکل های فرهنگیان علیرغم داشتن گرایش های سیاسی خاص درراستای تمرکز بر اهداف مشترک تقویت و نهادینه شود که مروری بر عملکرد تشکل ها در این ارتباط نیز نشان از ضعف جدی در این حوزه می باشد.

12-4. ضعیف بودن فعالیت تشکل ها در شهرهای دیگر

از نشانه های پویایی یک تشکل توجه بر گسترش آن در بخش های مختلف جامعه می باشد و در حوزه آموزش و پرورش مهم این است که تشکل ها علاوه در تهران در مرکز استان ها و شهرهای آن ها گسترش یابند که باز عملکرد تشکل ها در این زمینه نیز بسیار ضعیف بوده و تعداد افراد تشکل ها به صورت واقعی در بعضی از استان ها از تعداد انگشتان دو دست هم فراتر نمی رود.

5. خود معلمان

در بحث آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان نباید از نقش خود معلمان غافل شد و در ارتباط با این مساله می توان به چند مورد اشاره کرد:

1-4. فقدان شناخت فرهنگیان نسبت به تشکل ها

در ارتباط با وضعیت شناخت فرهنگیان نسبت به ماهیت و عملکرد تشکل ها در سطور بالا اشاره گردید که اقدامات اساسی توسط تشکل ها در ارتباط با تشریح اهمیت و وظایف تشکل ها برای فرهنگیان انجام نپذیرفته است و بر این اساس اطلاعات فرهنگیان کشور نسبت به این تشکل ها خیلی ضعیف می باشد.

2-4. بی اعتمادی فرهنگیان به تشکل ها

مشاهدات فرهنگیان از اقدامات مرتبط با سهم خواهی و سهم جویی تشکل ها بدون توجه به شایسته سالاری، جنگ قدرت و یا معامله بین تشکل ها در کسب منصب های مدیریتی، بی توجهی بر نیازها و مشکلات واقعی فرهنگیان توسط تشکل ها و فصلی و اقتضایی بودن فعالیت های آن ها سبب ایجاد بی اعتمادی در بین فرهنگیان نسبت به تشکل ها شده است.

به عنوان یک نمونه از تجربه کار تشکیلاتی اینجانب، تشکیل کانون فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه در سطح استان در کنار دوستان اندیشمند و فعال بوده که گسترش فعالیت های آن حتی در سطح کشور بی بدیل بود؛ چرا که در در عرض هجده ماه کانون فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه در نواحی پنج گانه تبریز و سی و شش منطقه آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی در کنار شورای مرکزی استانی شکل گرفت که به زودی مقاله ای در ارتباط با فرایند تکوین و تضعیف آن به صورت تحلیلی خواهم نوشت.


 ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/ در پی اعلام وصول استیضاح وزیر آموزش و پرورش در مجلس، صدای معلم در این مورد نظر شهیندخت مولاوردی را جویا شد .

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش

جعفر زاده ایمن آبادی نماینده رشت در مجلس چند روز پیش بعد از برکناری وزیر اقتصاد  گفت : "با  توجه به عملکرد نادرست رئیس دولت و تیم همراهش در یکسال گذشته و حال و هوای فعلی مجلس هر وزیری گذرش به مجلس بیافتد قطعا استیضاحش رای می آورد ؛  توصیه می کنم وزرای محترم ترتیبی اتخاذ کنند تا گذرشان به مجلس نیافتد چون اگر چنین شود آن شود که برای دو‌ تن دیگر شد!"

نمی دانم این سخن تهدید است یا هشدار! حالا از بدشانسی قرعه فال به نام سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش افتاده که در دعوای دولت و مجلس نه سر سیر است و نه ته پیاز . روز چهارشنبه 7 شهریور  نامه استیضاح بطحایی اعلام وصول شد و  جلسه استیضاح هم  قرار است 13 شهریور برگزار شود. آیا پیش بینی نماینده رشت درست از آب در می آید. به تصور من احتمالش کم است مگر اینکه اتفاق جدیدی بیفتد.
 
برخی از  16 محور مطرح شده در نامه استیضاح ،همان حرفهای تکراری و کلیشه ای است که در استیضاح وزرای قبلی هم دیده می شود. مانند : "عدم اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ،عدم پرداخت مطالبات فرهنگیان و بی‌توجهی به مشکلات رفاهی آنان، کاهش اعتبارات آموزش و پرورش و موضوع عزل و نصب مدیران " چند عنوان جدید هم دیده می شود مانند : "جعل در تاریخ ، ورود دانشگاه فرهنگیان به تبلیغات انتخاباتی مجلس یازدهم ، فساد اخلاقی در مدارس و عدم پذیرش مسئولیت اتفاق شوم منطقه 2 تهران " یکی از عناوین هم عدم اجرای مرحله دوم "نظام رتبه بندی معلمان" است که وزیر می گوید آماده است و همین روزها به مجلس تقدیم می شود. ظاهرا وزیر نرمخو و مهربان آموزش و پرورش نتوانسته همه نمایندگان استیضاح کننده را راضی کند.
 
مهم ترین مساله نمایندگان، عزل و نصب مدیران آموزش و پرورش در حوزه انتخابیه آنها است. بطحایی طبعی آرام و سازگار دارد . خیلی زود کوتاه می آید و اهل نه گفتن  نیست. اما مشکل این است که خواسته های نمایندگان یک استان و نهادهای ذیربط با هم تقاطع دارد و وزیر در تعیین مدیرکل فلان استان گاهی نمی تواند خواسته های متفاوت و گاه متضاد نمایندگان استان ، استانداری ، امام جمعه و برخی نهادهای دیگر را یک کاسه کند.

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش

هر مدیرکلی  را انتخاب کند چندتایی ناراضی می شوند. این درد مشترک وزرای آموزش و پرورش در این 20 سال اخیر بوده است . اجرای سند تحول  هم چماقی شده برای کوبیدن توی سر هر وزیری . سند بر خلاف متون قانونی، متنی آشفته و آرمانگرایانه است. آشفتگی در سند به حدی است که اگر  بطحایی بگوید سند را اجرا کرده و مخالفان او هم بگویند سند را اجرا نکرده است هر دو طرف درست گفته اند.

معلمان از نظر معیشتی بابت سقوط ارزش پول ملی ضربه ای شدید خورده اند که آثار آن به تدریج تا پایان سال نمایان می شود. افزایش حقوق به روش متعارف و مرسوم مثل اجرای طرح رتبه بندی اصلا نمی تواند این ضایعه را جبران کند. ارزش واقعی حقوق معلمان به یک سوم دیماه 96 سقوط کرده است. اما این تازه اول ماجرا است.

مجموعه حاکمیت دنبال اقتصاد مقاومتی و جنگی است. مجلسی ها بهتر از همه از وضع درآمدها و هزینه های دولت خبر دارند. همین مجلس 7-8 ماه پیش بودجه سال 97 آموزش و پرورش را با 12 درصد افزایش حقوق ها تصویب کرده است. نمایندگانی که شعار رفاهی می دهند صداقت ندارند. خلق منابع جدیدمالی افسانه است.  برای افزایش بودجه آموزش و پرورش و رفاه معلمان باید از بودجه جاهای دیگر کم و به آموزش و پرورش اضافه کرد. نمایندگان چرا در تصویب بودجه 97 این کار را نکردند؟

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش

فساد اخلاقی در مدارس و جعل تاریخ هم نمک ماجرا برای افزایش تعداد مخالفان است. من وزیر آموزش و پرورش را به دلیل سیاست شاه سلطان حسینی بی کفایت می دانم. اما با دلایل استیضاح و استیضاح کنندگان همراه نیستم و به نظرم هدف این استیضاح خدمت به  آموزش و پرورش و احترام به حقوق معلمان نیست. شاید مجلسیان چون دستشان به نوبخت نمی رسد می خواهند بطحایی را زمین بزنند. اما تا وقتی که مهم ترین دغدغه نمایندگان عزل و نصب مدیران این وزارتخانه از بین فامیل و هم طایفه ای خودشان است، استیضاح وزیر آموزش و پرورش عوامفریبانه  است.

حقیقتا برای من اعلام وصول استیضاح بطحایی غیر قابل پیش بینی بود. هنوز هم منتظر اتفاقی هستم که جلسه  استیضاح برگزار نشود.

تعجب می کنم که  نمایندگان به خصوص هسته اصلی مخالف دولت (پایداری ها )  کوپن محدود استیضاح را هزینه برکناری وزیری خنثی و بی تاثیر کنند. حدس من این است که بطحایی ضعیف تر و حرف شنوتری بعد از استیضاح به ساختمان قرنی برمی گردد.

کانال تلگرامی

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

به تازگی یادداشتی با عنوان " بی‌مهری فضای مجازی به آموزش و پرورش ! " به قلم « شیرزاد عبداللهی » در صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )

در بخشی از این یادداشت آمده بود : " آقای الهیار به جای اینکه پاسخ بدهد که چرا در مورد مدارک تحصیلی خودش این همه تناقض گویی کرده است. با اکانت مستعار شهریار شریفی در همین سایت ها حضور پیدا می کند و علیه منتقدان حرفهای بی ربط و نچسب می زند... "

« علی الهیار ترکمن » در  اکانت تلگرامی به این  یادداشت پاسخ داده است .

لازم به ذکر است این جوابیه کوتاه از طریق « سحر بیات » ( 1 ) در گروهی دیگر فوروارد گردیده است و مخاطب و یا مخاطبان نه آن گروه که خانم بیات بوده است .

منتشرشده در یادداشت

جستاری هرمونیتیکی در اهداف ناکارایی در آموزش‌ و پرورش ایران

در این یادداشت نگاه هرمونیتیکی (روش مطالعه علمی که واقعیات پشت پرده و حقیقت و ذات علل وقایع را تفسیر می کند) نگارنده در باب تحولات در آموزش‌ و پرورش ایران با نگاه اقتصادمحور و لیبرالیستی به دنبال جهانی‌شدن اقتصاد در سه دهه گذشته در ایران و حتی قبل از آن در برهه‌هایی در دولت‌های مختلف و از دیدگاهی دیگر اندیشانه  با رویکرد تحولات مخملی به‌ سوی آموزش‌ و پرورش لیبرالیستی و تغییرات نرم در جهت دور زدن اصل قانون اساسی یعنی آموزش عمومی رایگان به رشته تحریر درآورده است.

اگر مدارس غیردولتی سطح کشور را مورد رصد و کنکاش قرار داده و وضعیت مؤسسان این مدارس و همچنین تحولات اخیر برگزاری کلاس‌های ضمن خدمت از سنتی به‌ سوی مدرن و قطع کامل سرانه  مدارس در سنوات اخیر را مدنظر قرار دهید متوجه خواهید شد که در مدارس غیردولتی اکثر مؤسسان در زمان تصدی در پست‌های مدیریتی و یا به‌واسطه روابط موجود در آموزش‌ و پرورش و بر اساس طرح‌های برنامه ریزان آموزشی در سطح کلان وزارتی تا مدیران کل و مدیران منطقه‌ای و در سطح خرد کارشناسان ادارات مجوزهایی را برای تأسیس این‌گونه مدارس کسب نموده‌اند؛ و سیاست‌های واگذاری مدارس به بخش خصوصی و تأسیس مدارس غیردولتی و بسته‌های حمایتی در راستای روح سرمایه‌داری اقتصادی لیبرالیستی و با توجیه عدم بضاعت مالی دولت در تأمین منابع مالی و منافع آموزش‌ و پرورش و کوچک‌سازی و برون سپاری صورت گرفته است.

در زیر از کتاب دکترین شک نویسنده نوئومی کلاین مطلبی را ذکر خواهم کرد که حرکت نرم یا پشت پرده مخملی این تحولات که سال‌های متمادی در این راستا سوق داده‌شده و روح سرمایه‌داری لیبرالیستی در آموزش‌ و پرورش ایران رسوخ پیداکرده و دست اندرکاران و برنامه ریزان آموزش‌ و پرورش به‌ ناچار و به واسطه غفلت تن به این نوع طرح‌ها داده و روح دموکراسی و عدالت اقتصادی- اجتماعی - فضایی را به مسلخ برده و در حال حاضر نیز تمامی مدارس در واقعیت و به‌واسطه تصمیمات دولت‌های سرمایه‌دار محور تبدیل به مدارس غیردولتی و خصولتی با برچسب دولتی روزبه‌روز به‌سوی غیردولتی شدن محض درحرکت هستند و تمام تلاش‌های منتقدین و نویسندگان و صاحبان قلم ناکام و ناامید از وضعیت فعلی سیستم آموزش‌ و پرورش را که به لحاظ ، بنیادی ، ساختاری ، مدیریتی ، بوروکراسی  و نهایت آموزشی ناکارآمد که در ظاهر این معضلات را متوجه شخص وزیر می‌دانند و از این حقیقت پنهان ذهن‌ها دور می‌شود که دست‌های پشت پرده و روح سرمایه‌داری لیبرالیسم در رگ و ریشه‌های آموزش‌ و پرورش رسوخ کرده و مثل خره در حال نابودی و خشکاندن نظام تعلیم و تربیت و کل سیستم هست؛ و به قول سزارآیرا نویسنده آرژانتینی در لوای تغییر از بنیان زیروزبر می‌کند.

طبق نظریه دکترین شوک برای زیروزبر کردن در یک سیستم ایجاد نوعی توفان شدید ذهنی لازم است به این صورت که فرد زندانی را پس از شکنجه یعنی سست کردن و به راه آوردن زندانی به‌قدری ازنظر روانی به قهقرا رفته و وحشت‌زده است که دیگر قادر نیست منطقی فکر کند یا مدافع منافع حقوق خود باشد تحت تأثیر چنین شکی بیشتر زندانیان آنچه را که بازجویشان می‌خواهد در اختیار آنان قرار می‌دهد به‌ویژه اطلاعات، اقرار و رویگردانی از باورها در جریان شکنجه و فاصله زمانی فوق‌العاده کوتاهی وجود دارد که در آن فرد زندانی دچار نوعی حالت تعلیق بین مرگ و زندگی می‌شود و شخصیت شکل‌گرفته و فرهیخته‌اش همراه با ویژگی‌های آن فرومی‌ریزد. این حالت تعلیق بین مرگ و زندگی یک نوع حالت شوک یا فلج روانی است.

جستاری هرمونیتیکی در اهداف ناکارایی در آموزش‌ و پرورش ایران

فرهنگیان یکی از محورهای اساسی سیستم آموزش‌ و پرورش طبق نظریه دکترین شک باید به استضعاف کشیده شوند و روح و شخصیت شکل‌گرفته و فرهیخته‌شان تحت تأثیر شک روانی ناشی از کار، بی‌خاصیت کردن آموزش‌ و پرورش، اقتصادی و مالی که ماهانه و با کاهش حقوق و دستمزد روبه‌رو می‌شوند فروریزد و برای امرار معاش به شغل دوم و سوم روی‌آورند و از سویی روح مطالبه گری و حق‌خواهی آنان کم‌کم ضعیف و بسیاری از تغییرات در سیستم آموزشی و پرورشی را نادیده بگیرند و در مقابل تغییرات در آموزش‌ و پرورش خنثی شوند و برآیند کلی این تغییرات در دو بعد نیروی انسانی و خدمات آموزشی ناکارایی سیستم آموزش‌ و پرورش را رغم خواهد زد همچنان که بسیاری از منتقدین در سیستم و بیرون سیستم و سیاستمداران و قانون‌گذاران بر این موضوع صحه گذاشته‌اند و تصمیم‌گیری‌ها نیزبه سمت و سوی منافع مدارس غیردولتی در حال شکل گیری است؛ و دیر یا زود با افزایش ضریب دروس و معدل سه‌ساله و یا شش‌ساله برای ورود به دانشگاه‌ها و یا حذف کنکور سراسری و از سویی دست و دل‌بازی مدارس غیردولتی و سخت‌گیری معلمان در مدارس دولتی کفه ترازو را به نفع مدارس غیردولتی سنگین خواهد شد.

بنابراین در این گسست بزرگ بین مدارس دولتی و غیردولتی که سال‌هاست کلید خورده و فرهنگیان و قشر متوسط و فقیر جامعه دانش‌آموزی و اولیاء ناخواسته در آن قربانی هستند به دست - مجریانِ برنامه سرمایه‌داری فاجعه که آستین‌ها را بالا زده‌اند و کار ساختن سیستم از نو را آغاز کرده‌اند و به دنبال ناکارآمدی سیستم هستند که گاها خود از برنامه ریزان یا مشاوران این سیستم در مسند قدرت هستند و به دنبال فرصت مناسب اند تا به دنبال شک سریع و ضربتی سیاست‌های خود در جهت حرکت به‌سوی لیبرالیسم آموزشی و سرمایه‌داری و بازار آزاد آموزشی قدم بردارند.

میل وافر نظریه‌پرداز بازار آزاد (نو لیبرالی) به قدرتی خدا گونه برای تخریب و سپس بازآفرینی است ؛ او ویرانگری خلاق را که شعار یک ستاد فکری پیرو اندیشه‌های میلتون فریدمن است چنین بیان می‌کند مشخصه ما، هم در جامعه خودمان و هم در خارج بازنگری خلاق است که چنین تئوری خود را بیان می‌کند؛ ما نظم کهن را روزانه ویران می‌کنیم ، آن‌ها برای بقای خود باید به ما حمله کنند – درست همان‌طوری که ما برای پیشبرد مأموریت تاریخی‌مان باید آن‌ها را نابود کنیم.

در نظام نو لیبرالی نهادهای دموکراتیک و ضرورت اجماع نسبتاً فراگیر، غیرقابل‌قبول خواهد بود بلکه سرمایه‌داری بنیادگرا نه‌فقط با دموکراسی عجین نیست بلکه نوزادی است که قابله‌اش بی‌رحمانه‌ترین شکل‌های قهر و اجبار بوده است – قهر و اجباری که ضرباتش هم بر پیکر جامعه سیاسی و نیز بر بدن‌های رنجور تعداد بی‌شمار از افراد جامعه وارد آمده است.

مبارزه فرهنگیان در راستای نظام صنفی و نظام معلمی بر اساس نظام اقتصادی نو لیبرالیستی نباید شکل بگیرد و ایجاد اجماع بر اساس سازوکار دموکراسی خواهی در تضاد با سرمایه‌داری بنیادگرا است و بر این اساس اختیار و عنان را از کف سیاست‌گذاران و تئوریسین‌های و حرکت به‌سوی نابودی سیستم فعلی و تجدید بنا بر اساس تئوری‌های نو لیبرالیستی بر خرابه‌ها را از دست خواهد داد.

جستاری هرمونیتیکی در اهداف ناکارایی در آموزش‌ و پرورش ایران  در پایان مثالی از طوفان و سیل‌های نیواورلیان در آمریکا که مدارس دولتی را ویران کرد و نظام لیبرالی برای سودجویی خود پس از سیل در روزنامه وال‌استریت ژورنال آمده بیان می شود: بیشتر مدارس نیواورلیان و نیز خانه بچه‌هایی که در مدارس دولتی حضور داشتند ویران‌شده والان فرصتی برای اصلاح نظام آموزشی به‌صورت ریشه‌ای است و نظریه فریدمن این بود که به‌جای هزینه کردن بخشی از میلیاردها دلار برای بازسازی مجدد مدارس دولتی کوپن‌هایی (بسته حمایتی) در اختیار خانواده‌ها قرار دهند تا بتوانند در نهادهای آموزشی خصوصی خرج کنند و تأکید کرد که فوق‌العاده مهم است که این دگرگونی اساسی دائمی باشد و نه تغییری موقتی.

و چندین سال بعد به گزارشگر نیویورک‌تایمز چنین می تویسد؛ نیواورلیان حالا تبدیل به آزمایشگاه اصلی کشور برای استفاده گسترده از مدارس چارتر شده است درحالی‌که انستیتوی آمریکن انترپرایز که یک ستاد فکری فریدمنی است اظهار داشت طوفان کاترینا و سیل ناشی از آن‌یک روزه به انجام چیزی نائل شد که اصلاح گران مدارس لوئیزیانا به‌رغم سال‌ها تلاش از انجامش ناتوان بودند و در این میان آموزگاران مدارس دولتی که شاهد بودند چگونه وجوه تخصص‌یافته به قربانیان سیل به بیراهه می‌رفت و صرف امحای نظام دولتی مدارس و جایگزینی آن با نظام خصوصی می‌شد را طرح میلتون قریدمن برای «نوعی زمین‌خواری در عرصه آموزش» می‌نامند.

بنابراین شواهد و قرائن موجود نشان از آن دارد که در ایران نیز دست های پشت پرده حرکت به سوی اصلاح و تغییر نظام آموزشی و آموزش و پرورش لیبرالیستی شروع شده و حرکت های بطئی با به استضعاف کشیدن دستگاه آموزش و پرورش و معلمان و از سوی دیگر واگذاری امور مالی مدارس به سوی خودگردانی و از طرف دیگری حذف کنکور و ناکارآمد کردن سیستم آموزشی و تربیت معلم و ضمن خدمت و ... راه را برای  نهادهای غیر دولتی باز خواهد کرد و جریان های لیبرالیستی جلو هرگونه اجماع فکری صنفی و نظام معلمی را با دلایل واهی سد یا بی اثر خواهند کرد تا فرهیختگان این حوزه خلع ید شوند و راه برای آموزش و پرورش لیبرالیستی و منافع صاحبان زر و زور و سرمایه داری لیبرالیستی هموار شود.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/ سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات و مجلس گفت که نمایندگان متقاضی استیضاح وزیر آموزش و پرورش از پاسخ های بطحایی قانع نشدند لذا استیضاح به هیات رئیسه مجلس ارجاع خواهد شد.

هرکسی که بخواهد اختلاف‌ها را به میان مردم بکشاند و از احساسات آن‌ها در جهت اختلافات استفاده کند،‌ قطعاً به کشور خیانت کرده است (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانش آموزان و دانشجویان 10 / 8 / 91 )

دخالت فرماندار کاشان در عزل و نصب مدیر آموزش و پرورش

روزگار عجیبی است که اخلاق و هنر سیاست و اندیشه ورزی در حکمروایی محلی به طرز غیرقابل‌باوری هدایت جامعه اخلاق مدار را به دست حکمرانان هیجان زده  سپرده است و هر آن گمان می رود که جامعه به‌سوی تشویش و دودستگی و التهاب سوق داده شود و به‌جای پرداختن به وظیفه ذاتی خود که ایجاد امنیت پایدار و همگرایی است با اعمال احساسی مسبب واگرایی محلی شوند و خود به جای ایجاد امنیت  موجبات عدم تعادل در جامعه گردد.

دخالت فرماندار کاشان در عزل و نصب مدیر آموزش و پرورش

 آیا شما واقعاً هدفتان کمک به آموزش‌ و پرورش کاشان بوده است؟ در روزهای اخیر و به دنبال انتصاب مدیر آموزش‌ و پرورش کاشان توسط مدیرکل آموزش‌ و پرورش استان اصفهان نامه‌ای از فرماندار ویژه کاشان در فضای مجازی منتشرشده که نشان از بی‌تدبیری و ضعف وزارت کشور در انتصاب مدیران کارآمد، متخصص و تحصیل‌کرده در حوزه حکمروایی محلی است و به جرات می‌توان اذعان کرد که این مدیران فاقد معلومات مقدماتی نظریه‌های بنیادی امنیت و سازمان‌دهی سیاسی فضا در حوزه حکمروایی خود هستند؛ و هر آن می‌توانند آتش اختلافات را مانند شهرستان کازرون به بطن جامعه بکشانند لذا در این یادداشت در حوزه تقسیمات کشوری و امنیت ملی مواردی را پیرامون این نامه معروض می‌دارم شاید برنامه‌ریزان در وزارت کشور علاوه بر تعهد، تخصص افراد را نیز در انتصاب افراد مخصوصاً در رده فرمانداران مبذول دارند تا در این هیاهو و هجمه همه‌جانبه نظام سلطه خود آب به آسیاب دشمن نریزیم و فضای امن کشور دچار آشوب نشود.

بنابراین مواردی را خدمت فرماندار ویژه کاشان معروض می‌دارم.

دخالت فرماندار کاشان در عزل و نصب مدیر آموزش و پرورش

برادر ارجمندم جناب دکتر حمیدرضا مؤمنیان؛

  1. آیا از ده‌ها شرح وظایفی که در حوزه اختیارات شماست هماهنگی با شما جهت انتصاب مدیر آموزش‌ و پرورش که صرفاً یکی از اختیارات شماست بر ده‌ها مسائل امنیتی حساس منطقه که وظیفه اصلی و ذاتی شماست ارجحیت ندارد؟

  2. آیا می دانید در مصوبه شرح وظایف استانداران و فرمانداران ماده 10 ذیل ماده 8 و بند 2 عزل و تغییر روسا و مسئولین ادارات شهرستان توسط مقام‌های مجاز ذی‌ربط و بااطلاع فرماندار صورت می‌گیرد و شما مسئول مستقیم عزل مدیر آموزش‌ و پرورش کاشان نیستید و شما بر اساس قانون تخلف کرده‌اید؟ آیا طبق ماده 13 وظایف فرمانداران و بخشداران مصوب 16 آبان 1316 شما دچار تخلف محرز نشده‌اید؟

  3. آیا می‌دانید ماده 11 قانون تقسیمات کشوری که در نامه ذکر کرده‌اید هیچ ربطی به عزل و نصب‌های آموزش‌ و پرورش ندارد و استناد به این ماده تعجب‌برانگیز، مضحک و تأسف‌بار است؟ (ماده 11 تقسیمات کشوری - بخش‌ها، شهرها، شهرستان‌ها و استان‌هایی که فاقد شرایط مذکور در این قانون هستند با همان عنوان باقی می‌مانند. دولت موظف است حتی امکان این‌گونه واحدها را با شرایط مندرج در این قانون منطبق گرداند.)

  4. قانونی که شما می‌خواسته‌اید به آن استناد کنید قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران مصوب 16 آبان ماه 1316 است که در ماده 11 آمده که روسای ادارات شهرستان مکلف هستند در حدود قوانین تذکرات قانونی فرماندار را رعایت نمایند و در مسائلی که با سیاست عمومی دولت و امنیت محل و کارهای سرحدی (مرزی) تماس دارد فرماندار را در جریان بگذارد و فرماندار هر نوع اصلاحی را که ازلحاظ حسن اداره لازم بداند به استاندار پیشنهاد یا گزارش نماید که اولاً در برداشت از این ماده اشتباه کرده‌اید شما مفهوم سرحدی و سرحدات را نمی‌دانید ثانیاً اخراج مدیر آموزش‌ و پرورش را از کجای این ماده استنباط کرده‌اید؟

  5. آیا در ماده 10 عزل و نصب روسا و مسئولین ادارات موضوع ماده 8 بند 1 سازوکار قانونی را قانون‌گذار برای چنین مواقعی تدوین نکرده است و در این بند نیز شما تخلف نکرده‌اید و قانون را نادیده انگاشته‌اید؟ (1: چنانچه بین فرماندار و مدیرکل یا بالاترین مقام دستگاه اجرایی استان در خصوص نصب روسا و مسئولین ادارات شهرستان اختلاف‌نظر وجود داشته باشد، به‌منظور حل اختلاف، هیئتی مرکب از استاندار به‌عنوان نماینده رئیس‌جمهور، مدیرکل و یا رئیس سازمان ذی‌ربط و فرماندار شهرستان مربوطه تشکیل و اتخاذ تصمیم خواهند نمود)

  6. آیا طبق ماده 13 وظایف فرمانداران و بخشداران مصوب 16 آبان 1316 شما دچار تخلف محرز نشده‌اید؟ (ماده 13- فرماندار قوانین و مقررات را در قسمت مربوط به دوایر تابعه خود مستقلاً اجرا می‌کند و مسئول اجرای آن‌ها است در دوایر و ادارات دیگر شهرستان نیز بدون اینکه مستقیماً مداخله نماید که موجب اختلال در امور ادارات بشود نظارت دارد که قوانین و مقررات کاملاً مجزا شده مأمورین دولت از حدود وظایف و اختیارات خود تجاوز ننمایند.)

  7. آیا می دانید فرمانداری ویژه تحت شرایطی ویژه به یک منطقه داده می‌شود و الزاماً ملاحظات امنیتی خاص و حساسی در آن شهرستان وجود دارد؟

  8. آیا واقعاً با شما هماهنگی انجام‌ نشده و عدم تدبیر  شما موجب تعجیل در این نامه‌نگاری شده است؟

  9. برادر ارجمندم ؛ چه لزومی دارد که این اختلاف به رسانه‌ها کشانده شود و رونوشت آن را برای سایت‌ها ارسال شود؟

  10. آیا فکر نمی‌کنید شخص شما در صورت بروز معضلات اجتماعی مسبب آن بوده‌اید؟

  11. آیا شما واقعاً هدفتان کمک به آموزش‌ و پرورش کاشان بوده است؟

  12. آیا می دانید بازی با آبروی افراد به‌واسطه عدم کیاست در تصمیم‌گیری وندانم کاری چه عقوبت را در پی دارد؟

  13. آیا می‌دانستید که وضعیت آموزش‌ و پرورش کاشان در آغاز سال تحصیلی سخت است به‌جای مساعدت و تدبیر احساساتی رفتار کردید و این بزرگ‌ترین ضعف یک مدیر اجرایی در سطح کلان است و آیا با این رفتار مشکلات آموزش و پرورش کاشان حل می شود ؟

  14. آیا شخص شما با انتشار نامه که مضمونی محرمانه دارد تلویحاً به تحریک افکار عمومی اقدام ننموده‌اید؟

دخالت فرماندار کاشان در عزل و نصب مدیر آموزش و پرورش

بنابراین برادر ارجمندم جناب آقای  دکتر حمیدرضا مؤمنیان ؛ رفتار خارج از عرف و قانون شما و رفتارهای این‌گونه که خود شما اذعان کرده‌اید "موجب دامن زدن به تنش‌های اجتماعی بین مردم کاشان و میان فرهنگیان شریف است" در راستای تنش های اجتماعی است یا حل مشکلات آموزش‌ و پرورش؟ لذا به‌عنوان برادر کوچک شما و شاگردی در حوزه  ژئوپلیتیک و سازماندهی سیاسی فضا از شما استدعا می‌نمایم از رفتارهای احساسی در حوزه تحت امرتان پرهیز نمایید و از کشاندن اختلافات به میان مردم پرهیز نمائید چراکه عواقب این‌گونه اقدام در درجه اول دامن شما و حوزه تحت مدیریتتان را خواهد گرفت و شخص شما علت‌العلل اتفاقات ناگوار واگرایی در استان خواهید شد.

برایتان از صمیم قلب آرزوی موفقیت و پیروزی دارم .

پایدار باشید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور